جمع بندی نامه به فرشتگان
تبهای اولیه
باسلام و عرض ادب
در کتابی ذکر شده بود از عالمی که برای رسیدن به حاجت های دنیوی مثل ثروت سلامت رسیدن ب معشوق و شغل مناسب و زندگی خوب
ب فرشته نگهبان خود نامه بنویسین و تمام این چیزهارو از فرشته مخصوص بخاین مثلا برای ثروت از فرشته پول درخواست کنیم ....
من جایی این رو بیان کردم گفتن ک ممکنه تا مدتی زندگی رو ذوال بیوفته ولی درحقیقت نامه نوشتن ب فرشته ممکنه باعث احضار جن و عواقب بعدی اون بشه
نظر شما چیه ؟
بسمه تعالی
با سلام و احترام
امکان ارتباط انسان با فرشته از منظر آموزه های دینی امری مسلم و قطعی است و این مساله درباره پیامبران الهی و امامان معصوم (علیهم السلام) جای هیچ گونه شبهه و تردیدی ندارد زیرا شواهد و ادله فراوانی برای آن وجود دارد و اساسا یکی از مجاری ارتباطی پیامبران و امامان معصوم (علیهم السلام) با خداوند متعال محسوب می شود. اما درباره ارتباط سایر انسانهایی که در زمره پیامبر و امام قرار نمی گیرند اما از مقامات عالی انسانی و عرفانی برخوردارند و همچنین انسانهای عادی و اهل ایمان از انسانها این پرسش مطرح می شود که آیا امکان ارتباط آنان با فرشتگان وجود دارد؟
در پاسخ به پرسش فوق به برخی پژوهش هایی که در این باره صورت گرفته است مراجعه می کنیم. در کتاب« شرح زیارت جامعه کبیره، تفسیر قران ناطق» ذیل برخی از فقرات این دعا، مساله فوق تحت عنوان «ارتباط با فرشتگان» مورد بررسی قرار گرفته است که به نقل آن می پردازیم.
1. ارتباط با فرشتگان
خداوند، ارتباط با فرشتگان را به گروهى خاص، محدود نكرده است؛ بلكه براى همه آدميان با شرايط ويژه اى، رابطه با فرشتگان، ممكن است.
حُمران بن اعيَن، از نيكوياران امام باقر (عليه السلام) است كه از امام (عليه السلام) مى پرسد: به ما رسيده است كه فرشتگان بر شما فرود مى آيند. آيا چنين است؟
امام باقر (عليه السلام) مىفرمايد:
إنَّ المَلائِكَةَ وَ اللَّهِ لَتَنَزَّلُ عَلَينا [وَ] تَطَأُ فُرُشَنا، أما تَقرَأُ كِتابَ اللَّهِ تَعالى:«إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»(1)، (2)
به خدا سوگند! هر آينه فرشتگان بر ما نازل مى شوند و بر فرش هاى ما قدم مىگذارند. آيا [اين آيه از] كتاب خداوند متعال را نخوانده اى كه: «همانا كسانى كه گفتند: پروردگار ما خداى يكتاست آن گاه [بر آن] پايدارى نمودند، فرشتگان بر آنان فرود مى آيند [و گويند] كه مترسيد و اندوه مداريد و شما را مژده باد به آن بهشتى كه نويد داده مى شديد».
امام (عليه السلام) پس از آن كه با سوگند، رابطه استوار خود با فرشتگان را بازگو مى نمايد، با تلاوت آيه اى از قرآن، تعجّب حُمران را بر نمى تابد؛ زيرا بر اساس اين آيه، فرشتگان، بر همه آنانى كه به توحيد باور دارند و در راه توحيد، استوارگام هستند، فرود مى آيند، و به يقين، امامان (عليهم السلام) در اوج چنين باورى هستند و نمىتوان رابطه آنان با فرشتگان را انكار كرد.(3)
2. شرط ارتباط با فرشتگان
شرط رابطه با فرشتگان، باور داشتن به خداوند و پايدارى و تحمّل مشكلات در راه رسيدن به اوست. امّا چگونه مىتوان خدا را باور كرد و در راه او پايدار بود؟ و چرا همه مؤمنان، به اين مقام نمى رسند؟
سَلّام، يكى از راويان حديث، در گزارشى از گفتگوى حُمران بن اعيَن با امام باقر (عليه السلام) مىگويد: حمران، به امام باقر (عليه السلام) از نااستوارى مؤمنان، شِكوه كرد كه: چرا وقتى در نزد شما هستيم، دلهايمان آرام است و جانهايمان از دنيا بُريده مى شود و ...؛ امّا وقتى از پيش شما مىرويم و با مردم و تجّار، همنشين هستيم، دنيادوست مىشويم؟
امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
إنّما هِىَ القُلُوبُ مَرَّةً يَصعَبُ عَلَيها الأمرُ وَ مَرَّةً يَسهَلُ.
دلها اينچنين هستند. گاه، كار بر آنها دشوار مىشود و گاه، آسان مىگردد.
پس از آن، امام (عليه السلام) جريان همگونى را از ياران پيامبر (صلى الله عليه و آله) نقل مىكند و مىفرمايد:
ياران پيامبر گفتند: اى پيامبر خدا! ما از نفاق مى هراسيم.
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: «چرا از آن مى هراسيد؟».
گفتند: ما وقتى در محضر تو هستيم و ما را موعظه مىفرمايى، بيم و هراس (از خدا و آخرت) دلهايمان را فرا مىگيرد و دنيا را فراموش مىكنيم و به آن، بى رغبت مىشويم، چنان كه گويى آخرت و بهشت و دوزخ را با چشم مى بينيم؛ امّا همين كه به خانه هاى خود مىرويم و فرزندانمان را مىبوييم و زن و فرزند و ثروت را مىبينيم، از آن حال و وضعى كه در خدمت تو داشتيم، به گونه اى بر مىگرديم كه گويى اصلًا آن حالت را نداشته ايم. آيا از اين حالت، بيم نفاق بر ما دارى؟
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) به آنان فرمود: «هرگز! اين، از گامهايى است كه شيطان بر مىدارد تا شما را به دنيا، راغب سازد».
سپس فرمود:
وَ اللَّهِ لَو أنَّكُم تَدومونَ عَلَى الحالِ الَّتي تَكونُونَ عَلَيها وَ أنتُم عِندِى فِى الحالِ الَّتى وَصَفْتُم أنْفُسَكُم بِها لَصافَحَتكُمُ المَلائِكَةُ وَ مَشَيتُم عَلَى الماءِ!(4)
به خدا سوگند، اگر به همان حالى كه در حضور من به شما دست مىدهد، در خانه هايتان نيز ادامه مىداديد، فرشتگان با شما دست مىدادند و بر روى آب، راه مىرفتيد!
آرى! نتيجه تداوم ياد خداوند، همنشينى با فرشتگان است و اگر دوستان مقرّب حق، كرامتى دارند، ثمره ياد هميشگى آنان است و اين مقام، به امامان اختصاص ندارد؛ بلكه مؤمنان كامل نيز از آن، بهرهمند هستند. تنها بايد نورانيّت دل را كه گاهى پديدار مىشود، غنيمت شمرد و آن را هميشگى ساخت. به ديگر سخن، در گاهِ اضطرار، انسانها، خداباور مىشوند؛ ولى هنر اولياى خدا آن است كه چراغ يقين، هماره در جانشان فروزان است.(5)
3. نقش پيروى از امام در دنيا و ارتباط با فرشتگان
پيروى از امام الهى در زندگى دنيوى انسان، تأثير بسيارى دارد و در واقع، زندگى او را معنادار مىكند. تكامل، باز شدن ديده حقيقت بين (چشم باطنى) و همنشينى با فرشتگان، از جمله آثار پيروى از پيشواى الهى است. امام صادق (عليه السلام)، در روايتى، به همه پيروان حقيقى ائمّه (عليهم السلام)، چنين بشارت مىدهد:
إنَّما شِيعَتُنا أصحابُ الأربَعَةِ الأَعيُنِ: عَينانِ فِى الرَّأسِ، وَ عَينانِ فِى القَلبِ، ألا وَ الخَلائِقُ كُلُّهُم كَذلِكَ إلّا أنَّ اللَّهَ عز و جل فَتَحَ أبصارَكُم وَ أعمى أبصارَهُم.(6)
شيعيان ما، داراى چهار ديده هستند: دو ديده در سر، و دو ديده در دل. بدانيد كه همه مردم چنين اند، جز اين كه خداى عز و جل، ديدگان شما را بينا كرده و ديدگان آنان را كور ساخته است.
امام (عليه السلام)، در سخن ديگرى، بركات شيعه درستْ پيمان را برمى شمُرَد و رتبه اى بس ارجمند براى آنان، تصوير مىنمايد:
لَو أنَّ شِيعَتَنَا اسْتَقامُوا لَصافَحَتْهُمُ الْمَلائِكَةُ وَ لَأَظَلَّهُمُ الْغَمامُ وَ لَأَشْرَقوا نَهارَاً وَ لَأَكَلوا مِن فَوقِهِم وَ مِن تَحتِ أرجُلِهِم، وَ لَمّا سَأَلوا اللَّهَ شَيئاً إلّاأعطاهُمْ(7)
اگر شيعيان ما استوار بودند، فرشتگان، با آنان دست مى دادند و ابرها، بر سرشان سايه مى انداختند و در روز هم مى درخشيدند و از فرازِ سر و زيرِ پاى خود، روزى مى خوردند(بركت، از آسمان و زمين بر آنان مىباريد) و هر چه از خدا مى خواستند، به آنها مى داد.
آنچه در اين سخن آمده، براى شيعيانى است كه استوارْگام باشند و افزون بر آن كه «خوب هستند»، «خوب بمانند» و مشكلات زندگى، آنها را به بيراهه نكشانَد. نويد امام (عليه السلام)، در واقع، ترجمان اين آيه شريف قرآن است كه:
«إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ.(8)
بى گمان، كسانى كه گفتند: «پروردگار ما، اللَّه است»، سپس پايدارى نمودند، فرشتگان، بر آنان فرود مى آيند».
بنا بر اين، ارتباط با فرشتگان، ممكن است و برخى استوارگامان، به چنين مقامى دست يازيده اند. مرحوم آية اللَّه بهارى همدانى، از آن جمله بود كه وقتى هنگام صبح به نماز ايستاده بود و به ايشان تذكّر دادند كه هنوز وقت اذان نرسيده است، چنين پاسخ مىدهد: «وقت اذان، رسيده است و من، جا به جايى فرشتگانِ مأمورى را كه به هنگام اذان صبح، فرود مى آيند، مىبينم».
در برابر اين گروه كه استقامت مى ورزند، گروهى ديگر از شيعيان هستند كه تنها ادّعاى پيروى از امام را دارند؛ ولى در دل، او را نپذيرفته اند. بر پايه روايتى از امام صادق (عليه السلام) مدّعيان دروغين را نمىتوان شيعه ناميد:
لَيسَ مِن شِيعَتِنا مَن قالَ بِلِسانِهِ وَ خالَفَنا فِى أعمالِنا وَ آثارِنا(9)
شيعه ما نيست، آن كه به زبان [از پيروى ما] دَم زند؛ امّا در عمل، بر خلاف كردار و آثار ما عمل كند.
اطاعت از امام، در همه شئون زندگى جارى است و نمىتوان در برخى مسائل، پيرو امام بود و در پاره اى ديگر، به اعتقاد خود عمل كرد. امام صادق (عليه السلام) در گفتارى، شرط شيعه بودن را اطاعتِ خالص مىداند و آنانى را كه مطيع نيستند و خود را پيرو امام مىدانند، نفرين مىكند:
قَومٌ يَزعُمُونَ أنِّى إمامُهُم، وَ اللَّهِ ما أنَا لَهُم بِإمامٍ، لَعَنَهُمُ اللَّهُ كُلَّما سَتَرتُ سَتراً هَتَكُوهُ، أقُولُ كَذا و كَذا، فَيَقُولُونَ: إنَّما يَعنِى كَذا وَ كَذا، إنَّما أنَا إمامُ مَن أطاعَنِى.(10)
گروهى مىپندارند كه من، امام آنها هستم. به خدا سوگند كه من، امام آنها نيستم.
خداوند، لعنتشان كند! هر چه من پرده پوشى مىكنم، آنان، پرده درى مىكنند. من مى گويم: «چنين و چنان» و آنان مىگويند: مقصودش، فلان و بهمان است. من، امام كسى هستم كه مرا فرمان ببرَد.
آنچه مهمّ است آن كه امام (عليه السلام) در اين فرمايش، با همه تأويل هايى كه مطابق هواى نفس است، مخالفت كرده، برداشت هاى ناصواب را رد مىكند و تنها اطاعت همه جانبه را مى پذيرد(11)
4. توان ارتباط با فرشتگان در عصر ظهور
در دوران آرمانى حكومت امام مهدى (عليه السلام) نه تنها به گونه اى خارق العاده، توانمندى هاى جسمى، روحى و ارتباطىِ اهل ايمان، افزايش مىيابد، بلكه از همه مهمتر، آنان مىتوانند با فرشتگان، ارتباط برقرار نمايند. از امام رضا (عليه السلام) روايت شده كه فرمود:
إذا قامَ القائِمُ، يَأمُرُ اللَّهُ المَلائِكَةِ بِالسَّلامِ عَلَى المُؤمِنينَ، وَ الجُلوسِ مَعَهُم في مَجالِسِهِم، فَإِذا أرادَ واحِدٌ حاجَةً أرسَلَ القائِمُ مِن بَعضِ المَلائِكَةِ أن يَحمِلَهُ، فَيَحمِلُهُ المَلَكُ حَتّى يَأتِيَ القائِمَ، فَيَقضي حاجَتَهُ ثُمَّ يَرُدُّهُ، وَ مِنَ المُؤمِنينَ مَن يَسيرُ فِي السَّحابِ، وَ مِنهُم مَن يَطيرُ مَعَ المَلائِكَةِ، وَ مِنهُم مَن يَمشي مَعَ المَلائِكَةِ مَشياً، وَ مِنهُم مَن يَسبِقُ المَلائِكَةَ، وَ مِنهُم مَن تَتَحاكَمُ المَلائِكَةُ إلَيهِ، وَ المُؤمِنونَ أكرَمُ عَلَى اللَّهِ مِنَ المَلائِكَةِ، وَ مِنهُم مَن يُصَيِّرُهُ القائِمُ قاضِياً بَينَ مِئَةِ ألفٍ مِنَ المَلائِكَةِ.(12)
هنگامى كه قائم قيام كند، خداوند به فرشتگانش فرمان مىدهد كه بر مؤمنان، سلام دهند و در مجلس هايشان، با آنها بنشينند، و چون هر كدام از آنها نيازى پيدا كند، قائم (عليه السلام) يكى از فرشتگان را مىفرستد تا او را بياورد و آن فرشته، او را با خود به نزد قائم (عليه السلام) مىآورد و نيازش را برآورده مىكند و سپس، او را باز مىگردانَد. برخى از مؤمنان، ميان ابرها سير مىكنند و برخى از آنها با فرشتگان، پرواز مىكنند و برخى همراه فرشتگان، پياده مى روند و برخى آنها از فرشتگان، پيشى مى گيرند و برخى از آنها در جايگاهى اند كه فرشتگان، محاكمه خودشان را نزد آنها مى آورند، و مؤمنان نزد خداوند، گرامى تر از فرشتگان اند و قائم (عليه السلام) برخى از آنها را قاضىِ ميان صد هزار فرشته مىكند.
بى ترديد، پيشرفت جامعه ايمانى از نظر مادّى و معنوى تا اين حد، مبدأى جز عنايت ويژه الهى ندارد و بارزترين مصاديق بركت هاى آسمانى است كه در آيه 96 سوره اعراف، خداوند سبحان، وعده آن را به مؤمنانِ پرواپيشه داده است(13)
جمع بندی و نتیجه گیری
- اصل ارتباط انسان با فرشتگان امری مسلم و قطعی است.
- پیامبران و امامان معصوم(علیهم السلام» از طریق فرشتگان به عنوان یکی از مجاری ارتباطی با خدا سخن گفته و پیام الهی را دریافت می کرده اند.
- ارتباط انسانهایی عادی غیر معصوم با خدا امری ممکن و معقول و مستند به ادله قرانی و روایی است.
- ارتباط انسانهای عادی باخدا مشروط به شرایطی است.
- تقوی و ایمان و رشد روحی و معنوی، اساس و بنیان توانمندی ارتباط با فرشتگان است.
- انسان می تواند از فرشته بالاتر و متعالی تر باشد تا فرشتگان خادم او شوند.
- اگر کسی رشد و تعالی یافت، دیگر نیازی به نامه نگاری با فرشتگان نخواهد داشت زیرا فرشتگان امور او را سامان می دهند و مانند یک مأمور الهی درپی رفع حوائج او حرکت می کنند.
- نامه نگاری به فرشتگان در هیچ آیه یا روایت یا منبع معتبر دیگری ذکر نشده است.
- همه چیز درباره ارتباط با فرشتگان به ایمان و تقوی گره خورده است. هرچه ایمان و تقوی راسخ تر و قوی تر باشد امکان و تحقق این ارتباط بیشتر خواهد بود.
- در عصر ظهور ارتباط با فرشتگان شفافتر و رنگ و بوی تازه ای پیدا می کند. زیرا عنایت الهی و شرایط عصر ظهور نقش به سزایی در این مساله دارد.
- تصور اینکه انسانها با هر مسلک و عقیده ای و بدون اطاعت الهی و ایمان و تقوی می توانند با فرشتگان ارتباط برقرار کنند و نتایجی چون ثروت، شفای از امراض، شغل و حل تمامی مشکلات را از این طریق دنبال کنند، تصور خام و باطلی است و بیش از آنکه به یک واقعیت شباهت داشته باشد به یک خواب پریشان شبیه است که هیچ گونه تعبیری برای آن وجود ندارد و همه معبران در این وادی پیاده و درمانده اند.
پی نوشت ها
1 . فصلت/ 30.
2 . صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد (صلّى الله عليه) محقق / مصحح: كوچه باغى، محسن بن عباسعلى، ناشر: مكتبة آية الله المرعشي النجفي سال چاپ: 1404 ق نوبت چاپ: دوم، ایران، قم، ص 91، ح 3؛ منبع دیگر: بحار الأنوار، ج 26، ص 352، ح 5.
3 . محمدى رى شهرى، محمد، شرح زيارت جامعه كبيره، يا تفسير قرآن ناطق، 1جلد، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر - قم - ايران، چاپ: 3، 1390 ه.ش. ص 55-56.
4 . عياشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، محقق / مصحح: رسولى محلاتى، سيد هاشم ناشر: المطبعة العلمية، (1380ق) چاپ اول، تهران، ج 1، ص 109، ح 327.
5 . محمدى رىشهرى، محمد، شرح زيارت جامعه كبيره، يا تفسير قرآن ناطق، 1جلد، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر - قم - ايران، چاپ: 3، 1390 ه.ش. ص 55-58.
6 .كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي( ط- الإسلامية) محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد ناشر: دار الكتب الإسلامية (1407 ق) چاپ چهارم، مكان چاپ: تهران ، ج 2، ص 424.
7 . ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: جامعه مدرسين سال چاپ: 1404 / 1363 ق، چاپ دوم، مكان چاپ: قم ص 302.
8. فصلت/30.
9 . ابن ادريس، محمد بن احمد، السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي( و المستطرفات)محقق / مصحح: الموسوى، حسن بن احمد و ابن مسيح، ابو الحسن ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم سال چاپ: 1410 ق، نوبت چاپ: دوم، مكان چاپ: قم ج3 ص 639؛ بحار الأنوار، ج 68، ص 164، ح 13.
10 . ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، الغیبه للنعمانی، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر ناشر: نشر صدوق، سال چاپ: 1397 ق،نوبت چاپ: اول، تهران، ص 37، ح 8؛ بحار الأنوار، ج 2، ص 80، ح 76.
11. محمدى رىشهرى، محمد، شرح زيارت جامعه كبيره، يا تفسير قرآن ناطق، 1جلد، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر - قم - ايران، چاپ: 3، 1390 ه.ش. ص 148-150.
12 . طبرى آملى صغير، محمد بن جرير بن رستم، دلائل الإمامة( ط- الحديثة) محقق / مصحح: قسم الدراسات الإسلامية مؤسسة البعثة ناشر: بعثت (1413ق) مكان چاپ: ايران؛ قم ، نوبت چاپ: اول ص 454 ح 434.
13 . محمدى رىشهرى، محمد، دانشنامه امام مهدى «عجل الله فرجه» بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، 10جلد، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر - قم - ايران، چاپ: 1، 1393 ه.ش. ؛ ج9 ؛ ص455 -456.
منظورتون اینه که ماباید به یک درجه ای از خود شناسی و درک خدا برسیم ک بتونیم رابطه برقرار کنیم با فرشته؟؟؟؟
من جایی خوندم ک مثلا اگه ب فرشته نگهبان نامه بنویسیم ممکنه اجنه مزاحمت ایجاد کنن
با سلام و احترام
مطالب به مقدار کافی گویاست.
اگر کسی به مقام ارتباط با فرشتگان رسید فرق جن با فرشته را هم تشخیص خواهد داد
موفق باشید.
با سلام و احترام
مطالب به مقدار کافی گویاست.
اگر کسی به مقام ارتباط با فرشتگان رسید فرق جن با فرشته را هم تشخیص خواهد داد
موفق باشید.
با سلام و عرض ادب
تشخیصش خیلی سخته ...!!!
خداوند برای این که حضرت ادم بتونه تشخیصش بده اون بلاها و مصیبت ها رو براش قرار داد ...
یه وقت هایی شخص فکر میکنه اونی که باهاش صحبت میکنه فرشته هست در حالی که از شیاطین هست
یه وقت هایی شخص فکر میکنه اونی که باهاش صحبت میکنه از شیاطین هست
در حالی که فرشته هست و شیاطین مزاحم این ارتباط شدن و می خوان شخص رو از دریافت مطالب منصرف کنن .
فقط پیامبران و امامان به نظر من می تونن ارتباطی بدون نقص داشته باشن
انحراف بودائیسم هم به همین دلیل هست که هر ندای بیرونی و روحانی رو ندای فرشته ها تلقی میکنه
سلام.
تا وقتی خدای بزرگ هست چه معنی داره آدم از فرشتگان چیزی بخواد!
اگر به صورت شفاعت هم باشه باز معصومین (ع) افضل ترند.
تازه اگه بشه هم به فرشته نامه داد، فرشته که از خودش چیزی نداره اینو میرسونه به خدا! خب چه کاریه مستقیم به خدا بگیم، یا از کسانی طلب شفاعت کنیم که حرفشون پیش خدا خریدار داشته باشه(مثل ائمه).
البته این طلب ثروت هم انقدر طلب حقیرانه ای هست که به خود خدا هم بگی فک نکنم اجابت کنه و پول بریزه رو سر کسی!
نظر من درباره ثروت اینه که، تا وقتی آدم فقیر باشه خداوند با فقر آدمو امتحان میکنه. مالی امتحان میکنه!
اگه اگه پولداری باشی جانی و اعتقادی و غیره امتحان میکنه. چه بهتر که آدم فقیر باشه!
سلام.
تا وقتی خدای بزرگ هست چه معنی داره آدم از فرشتگان چیزی بخواد!
اگر به صورت شفاعت هم باشه باز معصومین (ع) افضل ترند.تازه اگه بشه هم به فرشته نامه داد، فرشته که از خودش چیزی نداره اینو میرسونه به خدا! خب چه کاریه مستقیم به خدا بگیم، یا از کسانی طلب شفاعت کنیم که حرفشون پیش خدا خریدار داشته باشه(مثل ائمه).
البته این طلب ثروت هم انقدر طلب حقیرانه ای هست که به خود خدا هم بگی فک نکنم اجابت کنه و پول بریزه رو سر کسی!
نظر من درباره ثروت اینه که، تا وقتی آدم فقیر باشه خداوند با فقر آدمو امتحان میکنه. مالی امتحان میکنه!
اگه اگه پولداری باشی جانی و اعتقادی و غیره امتحان میکنه. چه بهتر که آدم فقیر باشه!
با سلام و عرض ادب
دقت بفرمایید پیامبر(ص) از طریق جبرئیل قرآن رو دریافت می کردند ...
خداوند از طریق اسباب با بندگانش ارتباط برقرار می کنه ...
فرشته شخصی جدای از خداوند نیست
در واقع خداوند از هیچ کدوم از مخلوقاتش جدا نیست و کنار اون هاست ...
وفرشته ها نزدیک ترین مخلوقات هستن به خداوند از بعد معنوی نه مکان-زمانی ...
سوال: آیا ارتباط انسانها عادی و غیر معصوم با فرشتگان ممکن است؟
پاسخ:
امکان ارتباط انسان با فرشته از منظر آموزه های دینی امری مسلم و قطعی است و این مساله درباره پیامبران الهی و امامان معصوم (علیهم السلام) جای هیچ گونه شبهه و تردیدی ندارد زیرا شواهد و ادله فراوانی برای آن وجود دارد و اساسا یکی از مجاری ارتباطی پیامبران و امامان معصوم (علیهم السلام) با خداوند متعال محسوب می شود. اما درباره ارتباط سایر انسانهایی که در زمره پیامبر و امام قرار نمی گیرند اما از مقامات عالی انسانی و عرفانی برخوردارند و همچنین انسانهای عادی و اهل ایمان از انسانها این پرسش مطرح می شود که آیا امکان ارتباط آنان با فرشتگان وجود دارد؟
در پاسخ به پرسش فوق به برخی پژوهش هایی که در این باره صورت گرفته است مراجعه می کنیم. در کتاب« شرح زیارت جامعه کبیره، تفسیر قران ناطق» ذیل برخی از فقرات این دعا، مساله فوق تحت عنوان «ارتباط با فرشتگان» مورد بررسی قرار گرفته است که به نقل آن می پردازیم.
1. ارتباط با فرشتگان
خداوند، ارتباط با فرشتگان را به گروهى خاص، محدود نكرده است؛ بلكه براى همه آدميان با شرايط ويژه اى، رابطه با فرشتگان، ممكن است.
حُمران بن اعيَن، از نيكوياران امام باقر (عليه السلام) است كه از امام (عليه السلام) مى پرسد: به ما رسيده است كه فرشتگان بر شما فرود مى آيند. آيا چنين است؟
امام باقر (عليه السلام) مىفرمايد:
إنَّ المَلائِكَةَ وَ اللَّهِ لَتَنَزَّلُ عَلَينا [وَ] تَطَأُ فُرُشَنا، أما تَقرَأُ كِتابَ اللَّهِ تَعالى:«إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»(1)، (2)
به خدا سوگند! هر آينه فرشتگان بر ما نازل مى شوند و بر فرش هاى ما قدم مىگذارند. آيا [اين آيه از] كتاب خداوند متعال را نخوانده اى كه: «همانا كسانى كه گفتند: پروردگار ما خداى يكتاست آن گاه [بر آن] پايدارى نمودند، فرشتگان بر آنان فرود مى آيند [و گويند] كه مترسيد و اندوه مداريد و شما را مژده باد به آن بهشتى كه نويد داده مى شديد».
امام (عليه السلام) پس از آن كه با سوگند، رابطه استوار خود با فرشتگان را بازگو مى نمايد، با تلاوت آيه اى از قرآن، تعجّب حُمران را بر نمى تابد؛ زيرا بر اساس اين آيه، فرشتگان، بر همه آنانى كه به توحيد باور دارند و در راه توحيد، استوارگام هستند، فرود مى آيند، و به يقين، امامان (عليهم السلام) در اوج چنين باورى هستند و نمىتوان رابطه آنان با فرشتگان را انكار كرد.(3)
2. شرط ارتباط با فرشتگان
شرط رابطه با فرشتگان، باور داشتن به خداوند و پايدارى و تحمّل مشكلات در راه رسيدن به اوست. امّا چگونه مىتوان خدا را باور كرد و در راه او پايدار بود؟ و چرا همه مؤمنان، به اين مقام نمى رسند؟
سَلّام، يكى از راويان حديث، در گزارشى از گفتگوى حُمران بن اعيَن با امام باقر (عليه السلام) مىگويد: حمران، به امام باقر (عليه السلام) از نااستوارى مؤمنان، شِكوه كرد كه: چرا وقتى در نزد شما هستيم، دلهايمان آرام است و جانهايمان از دنيا بُريده مى شود و ...؛ امّا وقتى از پيش شما مىرويم و با مردم و تجّار، همنشين هستيم، دنيادوست مىشويم؟
امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
إنّما هِىَ القُلُوبُ مَرَّةً يَصعَبُ عَلَيها الأمرُ وَ مَرَّةً يَسهَلُ.
دلها اينچنين هستند. گاه، كار بر آنها دشوار مىشود و گاه، آسان مىگردد.
پس از آن، امام (عليه السلام) جريان همگونى را از ياران پيامبر (صلى الله عليه و آله) نقل مىكند و مىفرمايد:
ياران پيامبر گفتند: اى پيامبر خدا! ما از نفاق مى هراسيم.
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: «چرا از آن مى هراسيد؟».
گفتند: ما وقتى در محضر تو هستيم و ما را موعظه مىفرمايى، بيم و هراس (از خدا و آخرت) دلهايمان را فرا مىگيرد و دنيا را فراموش مىكنيم و به آن، بى رغبت مىشويم، چنان كه گويى آخرت و بهشت و دوزخ را با چشم مى بينيم؛ امّا همين كه به خانه هاى خود مىرويم و فرزندانمان را مىبوييم و زن و فرزند و ثروت را مىبينيم، از آن حال و وضعى كه در خدمت تو داشتيم، به گونه اى بر مىگرديم كه گويى اصلًا آن حالت را نداشته ايم. آيا از اين حالت، بيم نفاق بر ما دارى؟
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) به آنان فرمود: «هرگز! اين، از گامهايى است كه شيطان بر مى دارد تا شما را به دنيا، راغب سازد».
سپس فرمود:
وَ اللَّهِ لَو أنَّكُم تَدومونَ عَلَى الحالِ الَّتي تَكونُونَ عَلَيها وَ أنتُم عِندِى فِى الحالِ الَّتى وَصَفْتُم أنْفُسَكُم بِها لَصافَحَتكُمُ المَلائِكَةُ وَ مَشَيتُم عَلَى الماءِ!(4)
به خدا سوگند، اگر به همان حالى كه در حضور من به شما دست مىدهد، در خانه هايتان نيز ادامه مى داديد، فرشتگان با شما دست مى دادند و بر روى آب، راه مى رفتيد!
آرى! نتيجه تداوم ياد خداوند، همنشينى با فرشتگان است و اگر دوستان مقرّب حق، كرامتى دارند، ثمره ياد هميشگى آنان است و اين مقام، به امامان اختصاص ندارد؛ بلكه مؤمنان كامل نيز از آن، بهرهمند هستند. تنها بايد نورانيّت دل را كه گاهى پديدار مىشود، غنيمت شمرد و آن را هميشگى ساخت. به ديگر سخن، در گاهِ اضطرار، انسانها، خداباور مىشوند؛ ولى هنر اولياى خدا آن است كه چراغ يقين، هماره در جانشان فروزان است.(5)
3. نقش پيروى از امام در دنيا و ارتباط با فرشتگان
پيروى از امام الهى در زندگى دنيوى انسان، تأثير بسيارى دارد و در واقع، زندگى او را معنادار مىكند. تكامل، باز شدن ديده حقيقت بين (چشم باطنى) و همنشينى با فرشتگان، از جمله آثار پيروى از پيشواى الهى است. امام صادق (عليه السلام)، در روايتى، به همه پيروان حقيقى ائمّه (عليهم السلام)، چنين بشارت مىدهد:
إنَّما شِيعَتُنا أصحابُ الأربَعَةِ الأَعيُنِ: عَينانِ فِى الرَّأسِ، وَ عَينانِ فِى القَلبِ، ألا وَ الخَلائِقُ كُلُّهُم كَذلِكَ إلّا أنَّ اللَّهَ عز و جل فَتَحَ أبصارَكُم وَ أعمى أبصارَهُم.(6)
شيعيان ما، داراى چهار ديده هستند: دو ديده در سر، و دو ديده در دل. بدانيد كه همه مردم چنين اند، جز اين كه خداى عز و جل، ديدگان شما را بينا كرده و ديدگان آنان را كور ساخته است.
امام (عليه السلام)، در سخن ديگرى، بركات شيعه درستْ پيمان را برمى شمُرَد و رتبه اى بس ارجمند براى آنان، تصوير مىنمايد:
لَو أنَّ شِيعَتَنَا اسْتَقامُوا لَصافَحَتْهُمُ الْمَلائِكَةُ وَ لَأَظَلَّهُمُ الْغَمامُ وَ لَأَشْرَقوا نَهارَاً وَ لَأَكَلوا مِن فَوقِهِم وَ مِن تَحتِ أرجُلِهِم، وَ لَمّا سَأَلوا اللَّهَ شَيئاً إلّاأعطاهُمْ(7)
اگر شيعيان ما استوار بودند، فرشتگان، با آنان دست مى دادند و ابرها، بر سرشان سايه مى انداختند و در روز هم مى درخشيدند و از فرازِ سر و زيرِ پاى خود، روزى مى خوردند(بركت، از آسمان و زمين بر آنان مىباريد) و هر چه از خدا مى خواستند، به آنها مى داد.
آنچه در اين سخن آمده، براى شيعيانى است كه استوارْگام باشند و افزون بر آن كه «خوب هستند»، «خوب بمانند» و مشكلات زندگى، آنها را به بيراهه نكشانَد. نويد امام (عليه السلام)، در واقع، ترجمان اين آيه شريف قرآن است كه:
«إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ.(8)
بى گمان، كسانى كه گفتند: «پروردگار ما، اللَّه است»، سپس پايدارى نمودند، فرشتگان، بر آنان فرود مى آيند».
بنا بر اين، ارتباط با فرشتگان، ممكن است و برخى استوارگامان، به چنين مقامى دست يازيده اند. مرحوم آية اللَّه بهارى همدانى، از آن جمله بود كه وقتى هنگام صبح به نماز ايستاده بود و به ايشان تذكّر دادند كه هنوز وقت اذان نرسيده است، چنين پاسخ مى دهد: «وقت اذان، رسيده است و من، جا به جايى فرشتگانِ مأمورى را كه به هنگام اذان صبح، فرود مى آيند، مىبينم».
در برابر اين گروه كه استقامت مى ورزند، گروهى ديگر از شيعيان هستند كه تنها ادّعاى پيروى از امام را دارند؛ ولى در دل، او را نپذيرفته اند. بر پايه روايتى از امام صادق (عليه السلام) مدّعيان دروغين را نمىتوان شيعه ناميد:
لَيسَ مِن شِيعَتِنا مَن قالَ بِلِسانِهِ وَ خالَفَنا فِى أعمالِنا وَ آثارِنا(9)
شيعه ما نيست، آن كه به زبان [از پيروى ما] دَم زند؛ امّا در عمل، بر خلاف كردار و آثار ما عمل كند.
اطاعت از امام، در همه شئون زندگى جارى است و نمىتوان در برخى مسائل، پيرو امام بود و در پاره اى ديگر، به اعتقاد خود عمل كرد. امام صادق (عليه السلام) در گفتارى، شرط شيعه بودن را اطاعتِ خالص مىداند و آنانى را كه مطيع نيستند و خود را پيرو امام مىدانند، نفرين مىكند:
قَومٌ يَزعُمُونَ أنِّى إمامُهُم، وَ اللَّهِ ما أنَا لَهُم بِإمامٍ، لَعَنَهُمُ اللَّهُ كُلَّما سَتَرتُ سَتراً هَتَكُوهُ، أقُولُ كَذا و كَذا، فَيَقُولُونَ: إنَّما يَعنِى كَذا وَ كَذا، إنَّما أنَا إمامُ مَن أطاعَنِى.(10)
گروهى مى پندارند كه من، امام آنها هستم. به خدا سوگند كه من، امام آنها نيستم.
خداوند، لعنتشان كند! هر چه من پرده پوشى مىكنم، آنان، پرده درى مىكنند. من مى گويم: «چنين و چنان» و آنان مىگويند: مقصودش، فلان و بهمان است. من، امام كسى هستم كه مرا فرمان ببرَد.
آنچه مهمّ است آن كه امام (عليه السلام) در اين فرمايش، با همه تأويل هايى كه مطابق هواى نفس است، مخالفت كرده، برداشت هاى ناصواب را رد مىكند و تنها اطاعت همه جانبه را مى پذيرد(11)
4. توان ارتباط با فرشتگان در عصر ظهور
در دوران آرمانى حكومت امام مهدى (عليه السلام) نه تنها به گونه اى خارق العاده، توانمندى هاى جسمى، روحى و ارتباطىِ اهل ايمان، افزايش مى يابد، بلكه از همه مهمتر، آنان مىتوانند با فرشتگان، ارتباط برقرار نمايند. از امام رضا (عليه السلام) روايت شده كه فرمود:
إذا قامَ القائِمُ، يَأمُرُ اللَّهُ المَلائِكَةِ بِالسَّلامِ عَلَى المُؤمِنينَ، وَ الجُلوسِ مَعَهُم في مَجالِسِهِم، فَإِذا أرادَ واحِدٌ حاجَةً أرسَلَ القائِمُ مِن بَعضِ المَلائِكَةِ أن يَحمِلَهُ، فَيَحمِلُهُ المَلَكُ حَتّى يَأتِيَ القائِمَ، فَيَقضي حاجَتَهُ ثُمَّ يَرُدُّهُ، وَ مِنَ المُؤمِنينَ مَن يَسيرُ فِي السَّحابِ، وَ مِنهُم مَن يَطيرُ مَعَ المَلائِكَةِ، وَ مِنهُم مَن يَمشي مَعَ المَلائِكَةِ مَشياً، وَ مِنهُم مَن يَسبِقُ المَلائِكَةَ، وَ مِنهُم مَن تَتَحاكَمُ المَلائِكَةُ إلَيهِ، وَ المُؤمِنونَ أكرَمُ عَلَى اللَّهِ مِنَ المَلائِكَةِ، وَ مِنهُم مَن يُصَيِّرُهُ القائِمُ قاضِياً بَينَ مِئَةِ ألفٍ مِنَ المَلائِكَةِ.(12)
هنگامى كه قائم قيام كند، خداوند به فرشتگانش فرمان مىدهد كه بر مؤمنان، سلام دهند و در مجلس هايشان، با آنها بنشينند، و چون هر كدام از آنها نيازى پيدا كند، قائم (عليه السلام) يكى از فرشتگان را مىفرستد تا او را بياورد و آن فرشته، او را با خود به نزد قائم (عليه السلام) مى آورد و نيازش را برآورده مىكند و سپس، او را باز مى گردانَد. برخى از مؤمنان، ميان ابرها سير مىكنند و برخى از آنها با فرشتگان، پرواز مىكنند و برخى همراه فرشتگان، پياده مى روند و برخى آنها از فرشتگان، پيشى مى گيرند و برخى از آنها در جايگاهى اند كه فرشتگان، محاكمه خودشان را نزد آنها مى آورند، و مؤمنان نزد خداوند، گرامى تر از فرشتگان اند و قائم (عليه السلام) برخى از آنها را قاضىِ ميان صد هزار فرشته مىكند.
بى ترديد، پيشرفت جامعه ايمانى از نظر مادّى و معنوى تا اين حد، مبدأى جز عنايت ويژه الهى ندارد و بارزترين مصاديق بركت هاى آسمانى است كه در آيه 96 سوره اعراف، خداوند سبحان، وعده آن را به مؤمنانِ پرواپيشه داده است(13)
با عنایت به مطالب فوق باید گفت با توجه به اینکه امکان ارتباط با فرشتگان نیازمند پیمودن درجات عالی بندگی و عبودیت است و خداوند به هر کسی این توفیق بزرگ را نصیب نمی کند، ادعای ارتباط با فرشتگان از ناحیه افرادی عادی به سادگی پذیرفته نخواهد شد و اگر کسی چنین ادعایی کرد به احتمال قوی ارتباط با موجودات دیگری چون شیاطین و جنیان پیدا کرده است و البته که این موجودات در دسترس بوده و با روش های خاصی می توان با آنها ارتباط گرفت هر چند خطرات و پیامدهای ناگواری را ممکن است در زندگی و افکار و اذهان فرد به وجود آورد. از این رو اساسا پیمودن چنین مسیری در هیچ ایه یا روایتی توصیه نشده است و انسان مومن موظف به پیمودن راهی است که متعارف بوده و یک روند طبیعی بر آن استوار است و طی کردن مسیرهای میانبر و معجزه گونه هیچ گونه تاییدی از ناحیه دین ندارد و اگر چنین مسیرهایی مجاز و معقول بود علمای ربانی و آگاهان به معارف روایی و قرانی پیش از همگان خود گام در آن عرصه می گذاشتند و زحمت تحصیل و تحقیق و عبادت شبانه روزی را بر خود تحمیل نمی کردند.
جمع بندی و نتیجه گیری
- اصل ارتباط انسان با فرشتگان امری مسلم و قطعی است.
- پیامبران و امامان معصوم(علیهم السلام) از طریق فرشتگان به عنوان یکی از مجاری ارتباطی با خدا سخن گفته و پیام الهی را دریافت می کرده اند.
- ارتباط انسانهایی عادی غیر معصوم با خدا امری ممکن و معقول و مستند به ادله قرانی و روایی است.
- ارتباط انسانهای عادی باخدا مشروط به شرایطی است.
- تقوی و ایمان و رشد روحی و معنوی، اساس و بنیان توانمندی ارتباط با فرشتگان است.
- انسان می تواند از فرشته بالاتر و متعالی تر باشد تا فرشتگان خادم او شوند.
- اگر کسی رشد و تعالی یافت، دیگر نیازی به نامه نگاری با فرشتگان نخواهد داشت زیرا فرشتگان امور او را سامان می دهند و مانند یک مأمور الهی درپی رفع حوائج او حرکت می کنند.
- نامه نگاری به فرشتگان در هیچ آیه یا روایت یا منبع معتبر دیگری ذکر نشده است.
- همه چیز درباره ارتباط با فرشتگان به ایمان و تقوی گره خورده است. هرچه ایمان و تقوی راسخ تر و قوی تر باشد امکان و تحقق این ارتباط بیشتر خواهد بود.
- در عصر ظهور ارتباط با فرشتگان شفافتر و رنگ و بوی تازه ای پیدا می کند. زیرا عنایت الهی و شرایط عصر ظهور نقش به سزایی در این مساله دارد.
- تصور اینکه انسانها با هر مسلک و عقیده ای و بدون اطاعت الهی و ایمان و تقوی می توانند با فرشتگان ارتباط برقرار کنند و نتایجی چون ثروت، شفای از امراض، شغل و حل تمامی مشکلات را از این طریق دنبال کنند، تصور خام و باطلی است و بیش از آنکه به یک واقعیت شباهت داشته باشد به یک خواب پریشان شبیه است که هیچ گونه تعبیری برای آن وجود ندارد و همه معبران در این وادی پیاده و درمانده اند.
- تشخیص فرشته از شیاطین برای کسانی که استعداد ارتباط با فرشته را پیدا کرده اند امر کاملا روشن و ممکن می باشد.
- اگر تشخیص فرشته از شیاطین توسط پیامبران یا معصومان ناممکن یا مشکل باشد راه هدایت و صراط مستقیم بر انسانها بسته خواهد شد زیرا معتبر ترین و با امنیت ترین راه ارتباط خدا با انسانها فرشتگان الهی هستند و اگر قرار باشد پیامبری در تشخیص وسوسه های شیطانی با رسالت ها و ماموریت های فرشتگان دچار اشتباه شود اساس مأموریت و رسالت و اهداف خدا متلاشی شده و سنگی روی سنگی بند نخواهد شد و تمامی آنچه پیامبران از طریق وحی دریافت داشته اند زیر سوال خواهد رفت. از این رو قطعا پیامبران وساوس شیطانی و الهام و امور وحیانی را از یکدیگر تشخیص می دهد و خداوند منطقه ممنوعه ای برای شیاطین در چنین مواردی در نظر گرفته است.
پی نوشت ها
1 . فصلت/ 30.
2 . صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد (صلّى الله عليه) محقق / مصحح: كوچه باغى، محسن بن عباسعلى، ناشر: مكتبة آية الله المرعشي النجفي سال چاپ: 1404 ق نوبت چاپ: دوم، ایران، قم، ص 91، ح 3؛ منبع دیگر: بحار الأنوار، ج 26، ص 352، ح 5.
3 . محمدى رى شهرى، محمد، شرح زيارت جامعه كبيره، يا تفسير قرآن ناطق، 1جلد، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر - قم - ايران، چاپ: 3، 1390 ه.ش. ص 55-56.
4 . عياشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، محقق / مصحح: رسولى محلاتى، سيد هاشم ناشر: المطبعة العلمية، (1380ق) چاپ اول، تهران، ج 1، ص 109، ح 327.
5 . محمدى رىشهرى، محمد، شرح زيارت جامعه كبيره، يا تفسير قرآن ناطق، 1جلد، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر - قم - ايران، چاپ: 3، 1390 ه.ش. ص 55-58.
6 .كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي( ط- الإسلامية) محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد ناشر: دار الكتب الإسلامية (1407 ق) چاپ چهارم، مكان چاپ: تهران ، ج 2، ص 424.
7 . ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: جامعه مدرسين سال چاپ: 1404 / 1363 ق، چاپ دوم، مكان چاپ: قم ص 302.
8. فصلت/30.
9 . ابن ادريس، محمد بن احمد، السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي( و المستطرفات)محقق / مصحح: الموسوى، حسن بن احمد و ابن مسيح، ابو الحسن ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم سال چاپ: 1410 ق، نوبت چاپ: دوم، مكان چاپ: قم ج3 ص 639؛ بحار الأنوار، ج 68، ص 164، ح 13.
10 . ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، الغیبه للنعمانی، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر ناشر: نشر صدوق، سال چاپ: 1397 ق،نوبت چاپ: اول، تهران، ص 37، ح 8؛ بحار الأنوار، ج 2، ص 80، ح 76.
11. محمدى رىشهرى، محمد، شرح زيارت جامعه كبيره، يا تفسير قرآن ناطق، 1جلد، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر - قم - ايران، چاپ: 3، 1390 ه.ش. ص 148-150.
12 . طبرى آملى صغير، محمد بن جرير بن رستم، دلائل الإمامة( ط- الحديثة) محقق / مصحح: قسم الدراسات الإسلامية مؤسسة البعثة ناشر: بعثت (1413ق) مكان چاپ: ايران؛ قم ، نوبت چاپ: اول ص 454 ح 434.
13 . محمدى رىشهرى، محمد، دانشنامه امام مهدى «عجل الله فرجه» بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، 10جلد، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر - قم - ايران، چاپ: 1، 1393 ه.ش. ؛ ج9 ؛ ص455 -456.