جمع بندی معنای لغوی «علی ولی الله»

تب‌های اولیه

20 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معنای لغوی «علی ولی الله»

سلام
میدانیم که امامیه معنای ولی را در عبارت "علی ولی الله" سرپرست میداند . از سوی دیگر میدانیم که "ولی الله" یک ترکیب اضافی یا همان مضاف و مضاف الیه است و علمای ادبیات عرب متذکر شده اند که رابطه مضاف و مضاف الیه بدین صورت است که جزء دوم یعنی مضاف الیه :
یا مالک جزء اول است مثل "کتاب الله " / حرف لام در معنا وجود دارد
یا ظرف برای جزء اول است مثل "صلاه اللیل" / حرف فی در معنا وجود دارد
یا بیان کننده جنس جزء اول است مثل "ثوب قطن" (لباس پنبه ای) / حرف من در معنا وجود دارد (منبع : مبادی العربیه ج4 ، رشید شرتونی ص305 و نحو مقدماتی ، محمود ملکی اصفهانی ص15)
با توجه به این قاعده نحوی معنای عبارت "ولی الله" سرپرستِ خدا میشود و معنای لام در عبارت وجود دارد و فرض دو معنی دیگر نامناسب است
پس "علی ولی الله" یعنی علی سرپرستی برای خداست ؛ از کارشناس محترم تقاضا دارم به این سئوال پاسخ دهد که این معنا که از عبارت برداشت میشود را چگونه توجیه باید کرد ؟ ، لطفا در بیان توضیح از معنای لغوی و لفظی غفلت نشود .
ممنون

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مدبر

سلام علیکم
همانگونه که فرمودید بین مضاف و مضاف الیه یکی از سه حرف ( ل - فی - من ) در تقدیر است و بدون این حروف نمی توان آن جمله را معنی کرد.
اشتباه شما اینجاست که حرف من را فقط به عنوان " بیان جنس جزء اول " فرض کرده اید و آن را در مورد " علی ولی الله " استعمالی ناصحیح میدانید.
در حالی که " من " همیشه برای بیان جنس نیست و برای من پانزده معنی ذکر شده که در هر موقعیتی، معنی خاصی دارد.1
در عبارت " علی ولی الله" من به معنای بیان "ابتدای غایت " است؛ یعنی علی ولی و سرپرست است و این ولایت از ناحیه خدا سرچشمه گرفته است.
در عبارت " محمد رسول الله " هم همینگونه می باشد و اگر "من" به معنی ابتدای غایت نباشد، جمله معنی صحیح نخواهد داشت.
موفق باشید.

1- معنی "من" :

1. برای ابتدای غایت می‌آید؛2. برای تبعیض می‌آید،3. برای بیان جنس و رفع ابهام از اسم ماقبل.4. برای تعلیل می‌آید،5. به معنای بدل می‌آید،6. مترادف بودن با معنای «عن»؛ یعنی من دارای معنای مجاوزت می‌باشد.
7. مترادف بودن با معنای باء جاره.8. به معنای ظرفیت.9. به معنای «عند».10. مترادف با معنای «رُبَّ».11. به معنای استعلاء؛ یعنی مترادف با معنای «علی» می‌باشد.12. به معنای تضاد و انفکاک و بیان فصل بین مجرور آن با اسم ماقبلش.13. به معنای «الی» یعنی برای انتهای غایت.14. به معنای تصریح و تنصیص بر عمومیت و شمول حکم برای تمامی افراد مجرورش.15. به معنای تأکید عموم برای اطلاع بیشتر، ر.ک: ترجمه و شرح مغنی الأدیب،‏ ج 3، ص 297 – 309.

[=Times New Roman]

عقل و دل;979081 نوشت:
...امامیه معنای ولی را در عبارت "علی ولی الله" سرپرست میداند...

با سلام، اضافه بطور کلي اين را مي‌رساند که اسم مضاف اختصاص به مضاف اليه دارد مثل رسول الله و نبيّ الله،
حالا ممکنه بر هر کدام از اون اقسام سه​گانه هم منطبق بشه.

اضافه تشريفيه هم داريم که اسم مضاف در آن از مضاف اليه کسب شرافت مي​کند و به خاطر اين شرافت، به مضاف اليه اختصاص مي​يابد و به او منسوب مي​شود، چند مثال:

1. بيت الله (خانه‌ي خدا)
يا در سوره بقره که خداوند از کعبه تعبير فرموده به : بيتي (خانه‌ي من)

آيا خداوند خانه دارد و آنجا زندگاني مي​کند؟! و شب‌ها را آنجا به سر مي‌برد؟! (چون بيت از بيتوته است به معناي به سر بردن در شب)

نخير، منظور، خانه​ي باشرافتي است که به خاطر شرافتش اختصاص به خداوند دارد.

2. روح الله، عيسی روح الله، يا در قرآن مجيد فرموده که از روحم در آدم دميدم (روحي: روح من)

آيا خدا روح دارد؟ نخير، روح الله يعني يک روح خاصي که به خاطر شرافتش اختصاص به خداوند دارد.

3. ثار الله (خونبهاي خداوند) آيا خداوند خونبها دارد؟! خونبهايي براي خداوند يعني چه؟!

نخير، معنايش يعني خونبهايي که به خاطر شرافتش اختصاص به خداوند دارد و خداوند خودش خونخواهي مي​کند....

[=Times New Roman]عبارت «وليّ الله»​ هم از اين قبيل است، يعني وليّ و سرپرستي که به خاطر شريف بودنش اختصاص به خداوند دارد.

حالا گذشته از مطالب فوق، مدرک شما براي اين حرفتون چيه که اماميه وليّ را به معناي سرپرست مي​داند؟

مدبر;979292 نوشت:
اشتباه شما اینجاست که حرف من را فقط به عنوان " بیان جنس جزء اول " فرض کرده اید و آن را در مورد " علی ولی الله " استعمالی ناصحیح میدانید.
در حالی که " من " همیشه برای بیان جنس نیست

با سلام، توجيهتان با توجه به قواعد علم نحو، صحيح به نظر نمي​رسد،
به گفته علماي نحو، مِن در اضافه‌ به معناي مِن بيانيه است، نه سائر اقسامش،
براي روشن‌تر شدن اين نکته، ناگزيريم از ذکر برخي عبارات علماي اين فن:
نجم الأئمّه رضيّ الدين استرآبادي رضوان الله عليه که از برجسته‌ترين دانشمندان نحو است، در اين زمينه مي​فرمايد:
«مِن الّتي تتضمّنها الإضافة هي التبيينيّة کما في خاتم حديد، وأربعة دراهم، وشرط مِن المبيّنة أن يصحّ إطلاق اسم المجرور بها علی المبيَّن کما في قوله تعالی: فاجتنبوا الرجس مِن الأوثان»
(شرح الرضي علی الکافيه، ج2 ص207)
ترجمه: «آن «مِن» که اضافه متضمّنش است عبارتست از مِن بيانيّه، مانند: انگشترِ آهن و چهار درهم. و شرط مِن بيانيه اين است که اسم مجرور به آن، قابل اطلاق بر اسم ماقبلش باشد، مانند آيه کريمه: رجس از اوثان را اجتناب کنيد.»

وقت دوستان بخیر

مدبر;979292 نوشت:
اشتباه شما اینجاست که حرف من را فقط به عنوان " بیان جنس جزء اول " فرض کرده اید و آن را در مورد " علی ولی الله " استعمالی ناصحیح میدانید.
در حالی که " من " همیشه برای بیان جنس نیست و برای من پانزده معنی ذکر شده که در هر موقعیتی، معنی خاصی دارد.1

برای معتای مضاف و مضاف الیه فقط یکی از سه حرف "من ، فی و یا لام " در نظر میگیرند و که در عبارت "علی ولی الله" فقط معنی "لام" درست بنظر میرسد و درست که من 15 معنی دارد ولی در صورتی که حرف جاره و مذکور در کلام باشد و " من " در مضاف و مضاف الیه فقط معنای بیان جنس را قبول مینماید . در ضمن من عرض نکردم که در عبارت " علی ولی الله " جزء دوم بیان کننده جزء اول است که حرف من را مد نظر بگیریم .

Hadi99g;979323 نوشت:
اضافه تشريفيه هم داريم که اسم مضاف در آن از مضاف اليه کسب شرافت مي​کند و به خاطر اين شرافت، به مضاف اليه اختصاص مي​يابد و به او منسوب مي​شود

در ترکیب اضافی تشریفی هم حرف لام در معنا موجود است و قید تشریفیه بودن مضاف و مضاف الیه این پیام را ندارد که رابطه مالکیت در عبارت از میان برود .

عقل و دل;979081 نوشت:
[=arial black]سلام
میدانیم که امامیه معنای ولی را در عبارت "علی ولی الله" سرپرست میداند . از سوی دیگر میدانیم که "ولی الله" یک ترکیب اضافی یا همان مضاف و مضاف الیه است و علمای ادبیات عرب متذکر شده اند که رابطه مضاف و مضاف الیه بدین صورت است که جزء دوم یعنی مضاف الیه :
یا مالک جزء اول است مثل "کتاب الله " / حرف لام در معنا وجود دارد
یا ظرف برای جزء اول است مثل "صلاه اللیل" / حرف فی در معنا وجود دارد
یا بیان کننده جنس جزء اول است مثل "ثوب قطن" (لباس پنبه ای) / حرف من در معنا وجود دارد (منبع : مبادی العربیه ج4 ، رشید شرتونی ص305 و نحو مقدماتی ، محمود ملکی اصفهانی ص15)
با توجه به این قاعده نحوی معنای عبارت "ولی الله" سرپرستِ خدا میشود و معنای لام در عبارت وجود دارد و فرض دو معنی دیگر نامناسب است
پس "علی ولی الله" یعنی علی سرپرستی برای خداست ؛ از کارشناس محترم تقاضا دارم به این سئوال پاسخ دهد که این معنا که از عبارت برداشت میشود را چگونه توجیه باید کرد ؟ ، لطفا در بیان توضیح از معنای لغوی و لفظی غفلت نشود .
ممنون

سلام

نظر شما درباره این اضافه و معنایش چیست؟

ایه قران :
الله ولی الذین آمنوا

آیا '' الذین امنوا'' مالک جزء اول است؟
یا ظرفی برای جزء اول است؟
یا بیان کننده جنس جزء اول؟

فکر کنم قبول هر کدام درباره خدا ممنوع و کفرگویی است

[=Times New Roman]

عقل و دل;979658 نوشت:
در ترکیب اضافی تشریفی هم حرف لام در معنا موجود است و قید تشریفیه بودن مضاف و مضاف الیه این پیام را ندارد که رابطه مالکیت در عبارت از میان برود .

بلي منافاتي نداره. در عبارت ولي الله هم الله، مالک ولي است، چه مشکي داريد با اين معنا؟

و سؤال بنده را جواب نداديد، مدرک شما بر اين ادعا که اماميه در عبارت عليّ ولي الله، ولي را به معناي سرپرست مي​داند، چيست؟

باسلام خدمت همه دوستان
متشکر که در این گفتگو ، با دقت حضور دارید.
متاسفانه و با عرض پوزش بنده دقت لازم را نداشتم و خیلی زود پاسخ دادم.
همانگونه که " عقل و دل" فرمودند در اضافه معنوی " من " به معنی بیانیه است.
در عبارت " علی ولی الله" اضافه معنوی است و حرف در تقدیر " لام " است. البته لام در اینجا به معنی اختصاص نیست و به معنی ملکیت است.1 یعنی علی ولی و سرپرست است و مالکیت این ولایت " الله " است.(همانگونه که دوست دقیقم جناب Hadi99g

فرمودند)

همانگونه که دوست عزیز " عقل و دل " فرمودند در اضافه تشریفیه هم لام در تقدیر است.
خدمت دوست گرامی خباء هم عرض میشود: ظاهرا اضافه معنوی در " ولی الذین آمنوا" با تقدیر لام است و لام در اینجا به معنی اختصاص است.یعنی ولایت الله اختصاص به الذین آمنوا دارد.( و کافران در ولایت طاغوت و شیطان هستند).
منتظر نقدهای جدید هستم.

1- تفاوت رابطه‌ی ملکی و رابطه‌ی اختصاصی این است که مضاف‌الیه در رابطه‌ی ملکی، مالک مضاف است و می‌تواند در آن دخل و تصرف کند (کتابُ علیٍّ)، اما در رابطه‌ی اختصاصی هرچند بین مضاف و مضاف الیه ارتباط اختصاصی وجود دارد، اما مضاف‌الیه از دخل و تصرف در مضاف ناتوان است (بابُ الصفِّ).

مدبر;979686 نوشت:
باسلام
خدمت دوست گرامی خباء هم عرض میشود: ظاهرا اضافه معنوی در " ولی الذین آمنوا" با تقدیر لام است و لام در اینجا به معنی اختصاص است.یعنی ولایت الله اختصاص به الذین آمنوا دارد.( و کافران در ولایت طاغوت و شیطان هستند).
منتظر نقدهای جدید هستم.
.

سلام
یعنی شما تصور کردید من دارم شما را نقد میکنم؟! Smile
میشود بفرمایید کجا نقدتان کردم که منتظر نقد بعدی هستید؟!

خباء;979698 نوشت:
سلام
یعنی شما تصور کردید من دارم شما را نقد میکنم؟! Smile
میشود بفرمایید کجا نقدتان کردم که منتظر نقد بعدی هستید؟!

سلام برشما
منظورم شخص شما نبود، چون مطالب قبلی ام توسط "عقل و دل" نقد شد، عرض شد دوباره منتظر اشکال و نقد هستم، از هر کسی که باشد.

عقل و دل;979081 نوشت:
[=arial black]سلام
میدانیم که امامیه معنای ولی را در عبارت "علی ولی الله" سرپرست میداند . از سوی دیگر میدانیم که "ولی الله" یک ترکیب اضافی یا همان مضاف و مضاف الیه است و علمای ادبیات عرب متذکر شده اند که رابطه مضاف و مضاف الیه بدین صورت است که جزء دوم یعنی مضاف الیه :
یا مالک جزء اول است مثل "کتاب الله " / حرف لام در معنا وجود دارد
یا ظرف برای جزء اول است مثل "صلاه اللیل" / حرف فی در معنا وجود دارد
یا بیان کننده جنس جزء اول است مثل "ثوب قطن" (لباس پنبه ای) / حرف من در معنا وجود دارد (منبع : مبادی العربیه ج4 ، رشید شرتونی ص305 و نحو مقدماتی ، محمود ملکی اصفهانی ص15)
با توجه به این قاعده نحوی معنای عبارت "ولی الله" سرپرستِ خدا میشود و معنای لام در عبارت وجود دارد و فرض دو معنی دیگر نامناسب است
پس "علی ولی الله" یعنی علی سرپرستی برای خداست ؛ از کارشناس محترم تقاضا دارم به این سئوال پاسخ دهد که این معنا که از عبارت برداشت میشود را چگونه توجیه باید کرد ؟ ، لطفا در بیان توضیح از معنای لغوی و لفظی غفلت نشود .
ممنون

سلام

من میخواهم سوال و اشکال شما را منطقی تر و علمی تر تبیین کنم.
معمولا افرادی که با چنین سوال و اشکالی مواجه میشوند در ابتدا سراغ حرف جر مستتر میروند که
آیا حرفش '' من'' است یا ''ل'' یا ''فی''

اما من میخواهم اشکالتان را به طریق دیگری تبیین کنم :

ما اصولا دو نوع اضافه داریم :
اضافه لفظیه
اضافه معنویه

اشکال میتواند در قالب دو ادعا مطرح شود :

الف )

اضافه لفظیه است.
و اضافه لفظیه ، اضافه ی عامل به معمول است مثل اضافه اسم فاعل و مفعول و صفت مشبهه و صیغه مبالغه به معمول های خودشان.

در این بحث، '' علی ولی الله '' اضافه لفظی است یعنی اضافه ولی به معمولش... یا به تعبیر واضح تر اضافه ''ولی'' به مفعولش(= الله)

برای شما شاهد مثالهای قرآنی نیز داریم :
ولیکم الله ( ''کم'' مفعول ولی است و الله فاعل ولی. پس ولی به مفعول خودش اضافه شده است و ترجمه این است : خدا ولی است شما را )

و مثالهای دیگر قرآن مثل
ولینا
ولی المومنین
ولیی الله
ولیهم

که در همه این موارد ''ولی'' به مفعول خودش اضافه شده است.

در نتیجه =
در عبارت '' علی ولی الله ''
الله مفعول ولی است یعنی علی ولی است خدا را.
و این با آیات قرآن در تعارض است
زیرا در ایات دیگر فرموده که خدا ولی است ایشان را
اما در این عبارت گفته شده علی ولی است خدا را
پس این عبارت عقلا و نقلا قابل پذیرش نیست.

بله ممکن است کسی بگوید به هر حال شیعه از گفتن این عبارت چنین قصدی ندارد ولی به هر حال ادعای ما اشتباه بودن چنین عبارتی است و الا ما هم میدانیم شیعه نمیخواهد علی را ولی و سرپرست خدا بداند...

ب )
اولا
اضافه معنوی است و دوما حرف جری در تقدیر است و سوما آن حرف جر یکی از این سه حرف است : لام و فی و من
و چهارما آن حرفی که در تقدیر است حرف لام است
و پنجما معنای لام معنای ملکیت یا معنایی مشابه است که نشان دهنده باطل بودن چنین عبارتی خواهد بود.

( نکته : این ادعا شامل 5 مرحله یا 5 مقدمه است و باید بدانیم در هر مقدمه ای اختلاف نظر میان نحویون و ادبا وجود دارد.
مثلا برخی گویند اضافه لفظی است نه معنوی
برخی گویند اصلا حرف جری در تقدیر نیست که ظاهرا قول نحوی بزرگ سیبویه است.
برخی گویند حروف اختصاص به این سه حرف ندارد و حروف دیگری هم میتواند در تقدیر باشد
برخی میگویند حرف در تقدیر لام نیست
برخی میگویند معنای لام ، ملکیت و مانند آن نیست )

Hadi99g;979671 نوشت:
[=Times New Roman]
بلي منافاتي نداره. در عبارت ولي الله هم الله، مالک ولي است، چه مشکي داريد با اين معنا؟

و سؤال بنده را جواب نداديد، مدرک شما بر اين ادعا که اماميه در عبارت عليّ ولي الله، ولي را به معناي سرپرست مي​داند، چيست؟


عرض ادب
مثل اینکه شما به اصلیترین محل نزاع بین شیعه و سنی که همین معنای ولی هنگامیکه در مورد امام علی علیه السلام استعمال میشود آگاهی لازم را ندارید . اگه شما سنی هستی باید از ابتدا بشینیم موضوع ولایت رو واکاوی کنیم هم از لحاظ لغوی وهم اصطلاحی و شایر شئون ولی اگه شما شیعه هستی یعنی پذیرفتی که هر وقت عبارت ولی و ولایت و مولا و سایر مشتقات ولی در باره امیرالمومنین بکار میره منظور سرپرست بودن اون حضرت نه معنای دیگه ولی مثل دوست و یاور و غیره و مصداق بارز این مسئله در آیه شریفه " انما ولیکم الله ..." مائده/55 ، هستش .

سلام

خباء;979846 نوشت:
در این بحث، '' علی ولی الله '' اضافه لفظی است یعنی اضافه ولی به معمولش... یا به تعبیر واضح تر اضافه ''ولی'' به مفعولش(= الله)

"ولی" نه اسم فاعل است نه اسم مفعول و نه صفت مشبهه و نه صیغه مبالغه پس اضافه لفظی بودن این عبارت منتفی است .

خباء;979846 نوشت:
س این عبارت عقلا و نقلا قابل پذیرش نیست.

اولا نفرمایید عقلا محال است شاید عقل امثال من و شما تنواند این عبارت رو درک و فهم کنه که بنا بر قول معصومین باید فهم اونو به خودشون واگذار کنیم
دوما نقل رو اگه به معنای دیگه معنی "ولی" حمل کنیم مثل دوست و یاور اشکالی پیش نمیاد .
خباء;979846 نوشت:
رخی گویند اصلا حرف جری در تقدیر نیست که ظاهرا قول نحوی بزرگ سیبویه است

اگه حرفی در میان نگیریم هیچ مضاف و مضاف الیهی معنی نمیدهد زیرا مستحضرید که حروف ارتباط بین کلمات را بر عهده دارند .
خباء;979846 نوشت:
برخی گویند حروف اختصاص به این سه حرف ندارد و حروف دیگری هم میتواند در تقدیر باشد
برخی میگویند حرف در تقدیر لام نیست
برخی میگویند معنای لام ، ملکیت و مانند آن نیست

میشه بفرمایید حروف دیگه چیه و معنای عبارت مورد بحث با اون حروف چگونه معنی میشه .

عقل و دل;979959 نوشت:

"ولی" نه اسم فاعل است نه اسم مفعول و نه صفت مشبهه و نه صیغه مبالغه پس اضافه لفظی بودن این عبارت منتفی است .
.

خوب اینکه ادعای شما است که عنوان میکنید.
شما بهتر باید بدانید ادعا غیر از دلیل است..
پس بگویید چرا نیست؟

عقل و دل;979959 نوشت:

دوما نقل رو اگه به معنای دیگه معنی "ولی" حمل کنیم مثل دوست و یاور اشکالی پیش نمیاد .
.

بله خوب اینکه معلومه...
به هر حال جوابش رو خودتون به خودتون دادید که گفتید :
مثل اینکه شما به اصلیترین محل نزاع بین شیعه و سنی که همین معنای ولی هنگامیکه در مورد امام علی علیه السلام استعمال میشود آگاهی لازم را ندارید . اگه شما سنی هستی باید از ابتدا بشینیم موضوع ولایت رو واکاوی کنیم هم از لحاظ لغوی وهم اصطلاحی و شایر شئون ولی اگه شما شیعه هستی یعنی پذیرفتی که هر وقت عبارت ولی و ولایت و مولا و سایر مشتقات ولی در باره امیرالمومنین بکار میره منظور سرپرست بودن اون حضرت نه معنای دیگه ولی مثل دوست و یاور و غیره و مصداق بارز این مسئله در آیه شریفه " انما ولیکم الله ..." مائده/55 ، هستش

عقل و دل;979959 نوشت:

اولا نفرمایید عقلا محال است شاید عقل امثال من و شما تنواند این عبارت رو درک و فهم کنه که بنا بر قول معصومین باید فهم اونو به خودشون واگذار کنیم
.

گفتم عقلا محال است چون هیچگاه یک مخلوق حتی امام علی علیه السلام نمیتواند سرپرست خدا باشد...

یعنی از نظر شما مخلوق میتواند سرپرست خالقش باشد؟!!!
صحبت منم روی این معنا بود .... در پست قبلی هم اشاره کردم...

نقل قول:

اگه حرفی در میان نگیریم هیچ مضاف و مضاف الیهی معنی نمیدهد زیرا مستحضرید که حروف ارتباط بین کلمات را بر عهده دارند .

این مطالب مربوط به اصول نحو است و بر میگردد به اختلاف مبانی... کتابهایی هم در این زمینه نوشته شده و جایش اینجا نیست...
فقط همین مقدار کفایت است که بدانید نحویون اقوال مختلفی دارند و در این زمینه یک قول و یک مبنا وجود ندارد...

وقت بخیر

خباء;979973 نوشت:
عقلا محال است چون هیچگاه یک مخلوق حتی امام علی علیه السلام نمیتواند سرپرست خدا باشد...

من قصد ندارم حکمی را که عقل شما صادر میکند رد یا تایید کنم ، فقط این نکته رو خدمتتون عرض میکنم که محالات عقلی نزد همگان مشترک نیست به عنوان مثال عده ای از فلاسفه غربی و شرقی محال بودن اجتماع نقیضین را که بدیهی ترین اصل برای ما تلقی میشود را رد میکنند به هر حال معارف دینی عمق بسیاری دارند و خود معصومین علیهم السلام احادیثی دارند به این مضمون که فرموده اند که اگر مطلبی را فهم نکردید رد نکنید بلکه آن را به اهلش واگذارید که منظور خودشان هستند .

عقل و دل;980768 نوشت:
وقت بخیر

من قصد ندارم حکمی را که عقل شما صادر میکند رد یا تایید کنم ، فقط این نکته رو خدمتتون عرض میکنم که محالات عقلی نزد همگان مشترک نیست به عنوان مثال عده ای از فلاسفه غربی و شرقی محال بودن اجتماع نقیضین را که بدیهی ترین اصل برای ما تلقی میشود را رد میکنند به هر حال معارف دینی عمق بسیاری دارند و خود معصومین علیهم السلام احادیثی دارند به این مضمون که فرموده اند که اگر مطلبی را فهم نکردید رد نکنید بلکه آن را به اهلش واگذارید که منظور خودشان هستند .

انتظار نداشتم مدعای وهابیت را به اهل بیت علیهم السلام نسبت بدهید...
اهل بیت هیچگاه امام علی ع را سرپرست خدا ندانسته اند...
وهابیت است که میگوید ولی الله یعنی سرپرست خدا و این کار را برای انکار ولایت امام علی ع میزند
اما وهابیت جرئت نمیکند این معنا را به اهل بیت نسبت دهد و شما برای اولین بار چنین کردید!!!

ان قلت شما درباره بدیهیاتی مثل امتناع اجتماع نقیضین و مانند آن ، مخالف اعتقادات شیعه است...
شیعه هیچگاه امام را سرپرست خدا ندانسته..
همچنین شیعه هیچگاه بدیهیاتی مثل امتناع اجتماع نقیضین را انکار نکرده...جواب این اختلاف آرا را نیز در کتب منطقی سطح پایه توضیح دادند مثلا میتوانید به کتاب منطق مظفر مراجعه کنید...
تفکرات شما بیشتر شبیه اشاعره است نه شیعه...

[=Times New Roman]
عرض سلام.

عقل و دل;979959 نوشت:
مصداق بارز این مسئله در آیه شریفه " انما ولیکم الله ..." مائده/55 ، هستش .

موضوع اين آيه کريمه، متفاوت است. اونجا وليّکم مطرح شده نه وليّ الله، و قرائني هست که نشون ميده وليّ به معناي دوست نمي​تونه باشه، که در جاي خودش توضيح داده شده.
نميدونم چرا خلط مي​کنيد.

[=Times New Roman]

عقل و دل;979959 نوشت:
اگه شما شیعه هستی یعنی پذیرفتی که هر وقت عبارت ولی و ولایت و مولا و سایر مشتقات ولی در باره امیرالمومنین بکار میره منظور سرپرست بودن اون حضرت نه معنای دیگه ولی

اينو کي گفته؟ کجا گفته؟! بنده مدرک خواستم ولي شما باز هم مصادره به مطلوب مي​کنيد.

اصلي‌ترين محلّ نزاع شيعه و سنّي عبارتست از موضوع تعيين جانشين، نه معناي وليّ و اين بحث‌هاي پيش پا افتاده.

شيعه مي‌گويد که رسول اکرم -صلی الله عليه وآله- براي خودش جانشين تعيين کرده‌اند، اهل تسنن اين را انکار مي‌کند.

محلّ نزاع اينه، نه اوني که شما خيال کرديد.

در قرآن مجيد مي​فرمايد: ألا إنّ أولياء الله لا خوف عليهم ولا هم يحزنون.

چه محذوري داره که أمير المؤنين عليه السلام هم مشمول اين آيه باشه و وليي از أولياء الله؟

پرسش:
در عبارت "علی ولی الله" ، "ولی الله" یک ترکیب اضافی یا همان مضاف و مضاف الیه است رابطه مضاف و مضاف الیه بدین صورت است که جزء دوم یعنی مضاف الیه :
یا مالک جزء اول است مثل "کتاب الله " / حرف لام در معنا وجود دارد.
یا ظرف برای جزء اول است مثل "صلاه اللیل" / حرف فی در معنا وجود دارد.
یا بیان کننده جنس جزء اول است مثل "ثوب قطن" (لباس پنبه ای) / حرف من در معنا وجود دارد.
با توجه به این قاعده نحوی، معنای عبارت "ولی الله" سرپرستِ خدا میشود و معنای لام در عبارت وجود دارد و فرض دو معنی دیگر نامناسب است.
پس "علی ولی الله" یعنی علی سرپرستی برای خداست!

پاسخ :
بین مضاف و مضاف الیه یکی از سه حرف ( ل - فی - من ) در تقدیر است و بدون این حروف نمی توان آن جمله را معنی کرد.
عبارت " علی ولی الله" اضافه معنوی و تشریفیه است و حرف در تقدیر " لام " است.که به دو معنی مالکیت و اختصاص می باشد و لام در اینجا به معنی اختصاص نیست و به معنی ملکیت است.1
یعنی علی ولی و سرپرست است و مالکیت این ولایت " الله " است. و همانگونه که در متن سوال هم اشاره شده، جزء دوم (مضاف الیه/ الله) مالک جزء اول (مضاف/ ولایت) می باشد. ولی در ترجمه اشتباه شده و علی را مضاف و مجموعه "ولی الله" مضاف الیه فرض شده است .
در حالی که علی مبتدا و و مجموعه " ولی الله " مضاف و مضاف الیه و خبر این مبتدا می باشد.

پی نوشت :

1- تفاوت رابطه‌ی ملکی و رابطه‌ی اختصاصی این است که مضاف‌الیه در رابطه‌ی ملکی، مالک مضاف است و می‌تواند در آن دخل و تصرف کند (کتابُ علیٍّ)، اما در رابطه‌ی اختصاصی هرچند بین مضاف و مضاف الیه ارتباط اختصاصی وجود دارد، اما مضاف‌الیه از دخل و تصرف در مضاف ناتوان است مانند الله ولی الذین آمنوا"( که ولی به الذین اضافه شده است) و با تقدیر لام است و لام در اینجا به معنی اختصاص است.یعنی ولایت الله اختصاص به الذین آمنوا دارد.

موضوع قفل شده است