رابطه قبل از ازدواج

تب‌های اولیه

68 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام رابطه قبل ازدواج باكي بايد چه طوري باشد
با خود
خانواده
نامزد
پسران ديگر
و..؟

رابطه قبل از ازدواج اصلا نباید باشد زیرا رابطه باعث وابستگی می شود و وابستگی باعث نادیده گرفتن و توجیه تفاوت های فرهنگی ، خانوادگی ، فردی و... و اینکه به بهانه شناخت بیشتر رابطه برقرا می شود نه تنها شناخت صورت نمی گیره بلکه دو طرف وابسته میشن و وابستگی دو خاصیت داره توجیه شرایط و پشیمانی بعد از گذشت مدتی از زندگی زناشویی

نکته دیگر اینکه در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما پسری که علاقه مند به دختری میشه میره با خود کنترلی و خویشتن داری شرایط خودشو برای ازدواج فراهم می کنه و رسمابه خواستگاری میره و بعد هم دو طرف تحقیقات محلی انجام میدن و بعدش هم چند جلسه با همدیگر صحبت می کنند
پیروز و سربلند باشید

اميدوار;32243 نوشت:
رابطه قبل از ازدواج اصلا نباید باشد زیرا رابطه باعث وابستگی می شود و وابستگی باعث نادیده گرفتن و توجیه تفاوت های فرهنگی ، خانوادگی ، فردی و... و اینکه به بهانه شناخت بیشتر رابطه برقرا می شود نه تنها شناخت صورت نمی گیره بلکه دو طرف وابسته میشن و وابستگی دو خاصیت داره توجیه شرایط و پشیمانی بعد از گذشت مدتی از زندگی زناشویی

نکته دیگر اینکه در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما پسری که علاقه مند به دختری میشه میره با خود کنترلی و خویشتن داری شرایط خودشو برای ازدواج فراهم می کنه و رسمابه خواستگاری میره و بعد هم دو طرف تحقیقات محلی انجام میدن و بعدش هم چند جلسه با همدیگر صحبت می کنند
پیروز و سربلند باشید

ابطه قبل از ازدواج اصلا نباید باشد

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سلام

نمیشه که نباشه ..اخه پس چطور طرف مقابل بشناسیم ....

نمیشه که با یکی دو بار دیدن و حرف زدن رفت ازداج کرد ..

همین کارو میکنیم امار طلاق با لا میره خب

نظرتون چیه؟

اگه من فرصتی داشته باشم و قبلش بگم خانوم این ارتباط فقط برای شناختن همدیگر است من خدای نکرده نمیخواهم به شخصیت شما بی احترامی کرده باشم ..اما این رابطه برای شناخت شما از من و از خانواده من و من هم از شما و خانواده شما باشد ببینیم هم کفو هم به درد هم میخوریم یا نه ؟

مثالش هم که در سایت موجود است پس از 2 ماه لیلی و مجنون بدون تازه فهمیدیم که اصلا به درد هم نمیخوریم
=-=-=-=-=-=-=-=-
راهنمای کنید

سپاس گذارم

سلام

رابطی قبل از ازدواج خیلی خیلی بد است پسری از دوستان یک رابطه بر قرار کرد که

بفهمن به هم می خورند یا نه که بعد فهمیدن به هم نمی خورند ولی این کار زیر زبانشان مزه

کرد و یاد گرفتن به این بهانه ها صیغه کوتاه مدت بخوانند و بعد از این که همه کار کردن بعد

به بهانه ی این که به هم نمی خورند از هم دیگه جدا می شوند و.......... نفر بعدی .

این اصلا جالب نیست گریه آور است.:Black (7):

سام عليك :chakeretim:

باز با اجازه دكتر حامي ما يه خورده پا تو كفش مشاوره بكنيم :Nishkhand:
ببين داش ممد 110 ممكنه به عرايض من اشكال مشكال كني و بگي اين حرفا ديگه قديمي شده ولي راسيتش من معتقدم كه رابطه چه صيغه اي ؟؟؟ همديگرو بشناسيم ديگه چه مراميه ؟ من ميگم دختر و پسر وقتي همديگرو ديدن و بقول شموما رابطه قبل از ازدواج داشتند چشم حقيقتشون كور ميشه و چشم احساسشان زاغ ميشه و فقط خوبيهاي همو ميبينن .:doosti:
مگه قديما از اين قرطي بازيا بود ؟ بزرگترها با تجربه خودشون وقتي ميديدند دختري و پسري از همديگه خوششون مياد آستينو بالا ميزدند و كارها را راست و ريس ميكردند و قضيه ختم به خير و خوشي ميشد .
نه پول شارژ ايرانسل و همراه اول :Graphic (28): ميداديم نه خرج و برج اضافي داشتيم نه خط و نه نشاني براي همديگه ميكشيديم :jangjoo: و مهمتر از همه اينا مرتكب گناه رابطه با نامحرم هم نميشديم . :dar:


چاكر برو بچ اسك دين دات كام :looti:

اسرا;36616 نوشت:
سلام

رابطی قبل از ازدواج خیلی خیلی بد است پسری از دوستان یک رابطه بر قرار کرد که

بفهمن به هم می خورند یا نه که بعد فهمیدن به هم نمی خورند ولی این کار زیر زبانشان مزه

کرد و یاد گرفتن به این بهانه ها صیغه کوتاه مدت بخوانند و بعد از این که همه کار کردن بعد

به بهانه ی این که به هم نمی خورند از هم دیگه جدا می شوند و.......... نفر بعدی .

این اصلا جالب نیست گریه آور است.:black (7):

حق باشماست ...این طوری که خیلی نامردیه ......

اما این هم در نظر بگیریم که اگر طرف مقابل رو نشناسیم بعد به مشکل بر میخوریم ...و خدای نکرده پشیمانی و طلاق ...این رو چی کار کنیم

اساتید چه نظری دارند ؟

لوتي;36617 نوشت:
سام عليك :chakeretim:

باز با اجازه دكتر حامي ما يه خورده پا تو كفش مشاوره بكنيم :nishkhand:
ببين داش ممد 110 ممكنه به عرايض من اشكال مشكال كني و بگي اين حرفا ديگه قديمي شده ولي راسيتش من معتقدم كه رابطه چه صيغه اي ؟؟؟ همديگرو بشناسيم ديگه چه مراميه ؟ من ميگم دختر و پسر وقتي همديگرو ديدن و بقول شموما رابطه قبل از ازدواج داشتند چشم حقيقتشون كور ميشه و چشم احساسشان زاغ ميشه و فقط خوبيهاي همو ميبينن .:doosti:
مگه قديما از اين قرطي بازيا بود ؟ بزرگترها با تجربه خودشون وقتي ميديدند دختري و پسري از همديگه خوششون مياد آستينو بالا ميزدند و كارها را راست و ريس ميكردند و قضيه ختم به خير و خوشي ميشد .
نه پول شارژ ايرانسل و همراه اول :graphic (28): ميداديم نه خرج و برج اضافي داشتيم نه خط و نه نشاني براي همديگه ميكشيديم :jangjoo: و مهمتر از همه اينا مرتكب گناه رابطه با نامحرم هم نميشديم . :dar:


چاكر برو بچ اسك دين دات كام :looti:


این هم بدونیم ..به نظر من قدیمیها زندگی نکردن ...سوختن و ساختن

مثلا یکی از فامیل های ما بود که گفت محمد من اصلا همسرمو ندیدم پدرم رفت دید خوشش امد من هم رفتم گرفتم ..اینجوری خیی بده

پدرم هم همینو میگه محمد یه بار ببین به دلت نشست برو بگیر (گفت خوشت میاد یکی با خواهر تو یه مدت رابطه داشته باشه بعد بگه به درد هم نمی خوریم )دل دختر مردم نشکن

چی بگم والا ..اخه من که نمیدونم توی مغز طرف مقابلم چی میگذاره ..با 10تا دختر دوست نبودم بدونم دختر چی میخواد چی نمیخوا چی عصبانیش میکنه کلا میگم ....

باید یه رابطه باشه تا بفهمیم طرف مقابل با روحیات من سازگار است یا نه

نظرتون چیه ؟

محمد 110;36621 نوشت:
این هم بدونیم ..به نظر من قدیمیها زندگی نکردن ...سوختن و ساختن


با سلام

محمد بزرگوار

همه قديميا هم اين طوري نبودن هرچند دختر و پسراي قديم روي حرف پدر و مادر خود حرف نمي زدند و هر انچه انها مي گفتند قبول مي كردند

ولي پدر و مادر انها هم مرد زندگي و متدين را براي دختر خود انتخاب مي كردند و اين طور نبود كه داماد بد را براي خود انتخاب كنند و مشكلي بر زندگي خود بيفزايند

از طرفي خيلي از قديميا هم هستند كه از زندگي خود راضي هستند و در ضمن اين همه امار طلاق و جدايي و مشكلات الان زندگي در بين ازدواج هاي قديم نبود

در مورد

محمد 110;36602 نوشت:
نمیشه که نباشه ..اخه پس چطور طرف مقابل بشناسیم .... نمیشه که با یکی دو بار دیدن و حرف زدن رفت ازداج کرد .. همین کارو میکنیم امار طلاق با لا میره خب نظرتون چیه؟

اين تايپك و مطالب زيباي استاد دهنوي را كه به نظر جامع و كامل هستند خدمتتان معرفي مي كنم

پست هاي 5و7و8و10
اي تايپك

http://www.askdin.com/showthread.php?t=3983

و پست 59

http://www.askdin.com/showthread.php?t=3983&page=6


محمد 110;36621 نوشت:
این هم بدونیم ..به نظر من قدیمیها زندگی نکردن ...سوختن و ساختن

مثلا یکی از فامیل های ما بود که گفت محمد من اصلا همسرمو ندیدم پدرم رفت دید خوشش امد من هم رفتم گرفتم ..اینجوری خیی بده

پدرم هم همینو میگه محمد یه بار ببین به دلت نشست برو بگیر (گفت خوشت میاد یکی با خواهر تو یه مدت رابطه داشته باشه بعد بگه به درد هم نمی خوریم )دل دختر مردم نشکن

چی بگم والا ..اخه من که نمیدونم توی مغز طرف مقابلم چی میگذاره ..با 10تا دختر دوست نبودم بدونم دختر چی میخواد چی نمیخوا چی عصبانیش میکنه کلا میگم ....

باید یه رابطه باشه تا بفهمیم طرف مقابل با روحیات من سازگار است یا نه

نظرتون چیه ؟

چاكر داش ممد 110 :chakeretim:
ببين خوش مرام من كي گفتم همديگرو اصلا نبينند تازه گفتم اگر همديگرو دوست داشتند :Graphic (14):

تازه تا اونجايي كه حافظه من ياري ميكنه و يادمه دختر و پسر با حضور خونواده ها يه گوشه از خونه ميرفتن و سنگ هاشونو از هم وا مي كردند و با ذهن و طرز فكر هم آشنا مي شدند . و همونجا به توافق ميرسيدند . :Graphic (16):
اضافه كنم به همه اينا دختر و پسر در كمال حيا و عفت زير چشي پدر و مادرا نيگاه ميكردن :Graphic (37):
مثل امروزه نبود كه دختر و پسرا گرفتار جنگگولك بازيا بشن :Graphic (62): و اداء و اطوار در بيارن .:Graphic (28)::Graphic (60):
و رك و راست و با بي ادبي مقابل پدر و مادرا بايستند البته همه جونا را نميگم ها :Black (8):

افتاد الان داداش

عزت زياد

چاكر بر وبچ اسك دين دات كام:looti:

با تشکر از راهنمای های شما ....اما یه چیزی بگم نمیخوام خدای نکرده بی احترامی کنم ..ببخشید (حرف شما از لحاظ دینی صحیح می باشد ولی منطقی این است که زمانی برای شناخت باید باشد ..........میترسم دختری گیرم بیاد که فردا روزی پشیمون شم که چرا در موردش بیشتر ندانستم ...و عدم شناخت را برای خودم عامل دعوا ها و پستی و بلندی زندگی بدانم

نظر شما چیه ؟

با سلام
فکر می کنم عنوان تاپیک باعث شده که ذهن ها همه به سمت رابطه های احساسی و خارج از چهارچوب عقل رایج در جامعه بره که پیش از ازدواج به اسم اشنایی صورت می گیره و مرور زمان و عدم رعایت مسایل در نهایت حاصلش وابستگی به جای شناخن باشه

اما من فکر می کنم منظور جناب اقای محمد 110 چگونگی کسب شناخت قبل از ازدواج هست .که بهتره در این زمینه در چهارچوب شرع عقل و عرف به ایشون راهنمایی داده بشه . راههای اون معرفی بشه.

ازدواج های سنتی که اکثرا بدون ایجاد شناخت بوده به دلایل تغییر وضعیت جامعه اصلا جوابگو نیست اینکه دختر و پسری از دور هم رو بپسندن و فقط 1 ساعت حرف بزنن (طی این یک جلسه واقعا چی بدست میاد!) نتایج خوبی نداره بیشتر زندگی های قدیمی و سنتی اکنون هم دچار طلاق عاطفی هستن و صرفا تحمل زندگی هست و از کارکردهای اصیل خانواده دور شده.الان حتی خانواده نسبت به فرزندش شناخت نداره چطور براش همسر انتخاب کنه!؟اسلام هم اصلا این رو تجویز نکرده همچنان که ارتباطات رایج رو تایید نمی کنه.
راه حل بدن اساتید
متدینین جامعه ایا فقط از راه سنتی اقدام به ازدواج می کنن؟؟؟ قطعا خیر پس؟؟
صحبت های اقای دهنوی هم فکر کنم راهگشا باشه
تحقیق و برگزاری جلسات برای شناخت همواره با حمایت و نقش پررنگ خانواده!!! اولویت بندی و طرح پرسش های اساسی و هدفمند همرا با واقع گرایی ونه ایده ال گرایی بدون برخوردهای احساسی و حرف های لغو و ... و جمع بندی در زمان معین
در هر مرحله اگر فرد متوجه شد که تناسبی نیست (بدون ارمانگرایی ) و تفاوت بسیار هست بخصوص در اصول و معیار های اصلی باید به صورت منطقی خاتمه بده نه اینکه بزور دنبال عشق و محبت بگرده یا احساس رو دخیل کنه و از این قسم
این نظر بنده حقیر بود منتظر نظرات تکمیلی و اصلاحی اساتید محترم هستم
کمال تشکر

یا زهرا;32182 نوشت:
رابطه قبل از ازدواج باید چگونهباشد

سلام دوستان
توی رابطه قبل ازدواج خیلی باید هوشیار بود...
خیلی راحته این همه سختش نکنید...
اگر رابطه ای میخواهید برای اشنایی شروع کنید حتما حتما ختما
از خانواده یا یک واسطه صالح کمک بگیرید که رابطه رو مدیریت کنند
اتفاقا از این موضوع فرار نکنید بلکه هدایتش کنید ...
چه اشکال داره چند جلسه در حضور یه واسطه از طرف هر دو نفر
صحبت بکنن..من خودم خیلی حساسم ولی به نظر منطقیه قبل از
خواستگاری دو طرف بدونن توی مسایل اولیه تفاهم دارند..
ولی به شرطی که نهایتا دو جلسه بشه..

خدا خیرتان دهد 2 جلسه در کل!یاقبل از خواستگاری یعنی دقیقا منظور شما چیه؟ بعد خواستگاری چطور؟ در کل باید بنحوی باشه که حق شناخت و پذیرش اولیه پسر اجرا بشه که انتخاب درست دو طرفه ضامن یک زندگی سالم و روشن خواهد بود

لبیک یا حسین;37125 نوشت:
سلام دوستان
توی رابطه قبل ازدواج خلی باید هوشیار بود...
خیلی راحته این همه سختش نکنید...
اگر رابطه ای میخواهید برای اشنایی شروع کنید حتما حتما ختما
از خانواده یا یک واسطه صالح کمک بگیرید که رابطه رو مدیریت کنند
اتفاقا از این موضوع فرار نکنید بلکه هدایتش کنید ...
چه اشکال داره چند جلسه در حضور یه واسطه از طرف هر دو نفر
صحبت بکنن..من خودم خیلی حساسم ولی به نظر منطقیه قبل از
خواستگاری دو طرف بدونن توی مسایل اولیه تفاهم دارند..
ولی به شرطی که نهایتا دو جلسه بشه..

نهایتا 2 جلسه؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

من کمتر از اونی هستم که یخواهم از شما اشتباه بگیرم

اما باور داشته یاشید نمیشه ..2 جلسه نمیشه ....مثلا چطور در 2 جلسه متوجه شیم که آیا طرف وسواس داره یا نه آیا زود عصبی میشه..رفتارش معلوم نمیشه خب معلومه طرف میتونه توی 2 جلسه جوی خودشو یگیره و وانمود کنه که بهترین زن یا مرد دنیاست

تا حالا توجه کردید وقتی مثلا منزل عموتون دعوت میشد

ساعت1 اول 2زنو میشینید که همه به به میگن چه پسری ..ساعت 2 چهار زانو ساعت 3 یا بار پاتونو باز میکنیم میبیندیم ساعت 4 پارو دارز میکنیم وو چند ساعت بعد دراز میکشیم ...این زمانه که معلوم میکنه طرف چیه چه کارست

رفتارش توی خونه خوب بوداز رفتارش توی خیابان رفتارش با خانواده .چطور آگاه شیم ......

دوستان روابط قدیم رو مثال زده بودند که نکاتی رو
باید در نظر گرفت:
قدیما تفکرات خاصی وجود نداشت و هر کسی جای خودش
بود و ظایف مشخص شده بود...مرد بیرون منزل و زن خانه دار
کسی هم به این موضوع اعتراضی نداشت...
اما الان دیگه مثل قدیم نیست و هزارو یک تفکر خاص داریم
یکی میخواد درس بخونه..یکی میخواد کار کنه..یکی حق طلاق
میخواد..اون یکی مهریه بالا میخواد..یکی مهم میدونه یخچالش
حتما ساید بای ساید باشه...اون یکی توی خونه مادر شوهر نمیره
و....هزار تا تفکر دیگه که با یک ساعت صحبت کردن در خواستگاری
و زیر فشار و استرس اون لحظه نمیشه همه حرف ها رو زد و به نتیجه
مطلوب رسید..باید حتما قبل خواستگاری با حضور واسطه طرفین
یه سری حرف ها زده بشه.

لبیک یا حسین;37135 نوشت:
دوستان روابط قدیم رو مثال زده بودند که نکاتی رو
باید در نظر گرفت:
قدیما تفکرات خاصی وجود نداشت و هر کسی جای خودش
بود و ظایف مشخص شده بود...مرد بیرون منزل و زن خانه دار
کسی هم به این موضوع اعتراضی نداشت...
اما الان دیگه مثل قدیم نیست و هزارو یک تفکر خاص داریم
یکی میخواد درس بخونه..یکی میخواد کار کنه..یکی حق طلاق
میخواد..اون یکی مهریه بالا میخواد..یکی مهم میدونه یخچالش
حتما ساید بای ساید باشه...اون یکی توی خونه مادر شوهر نمیره
و....هزار تا تفکر دیگه که با یک ساعت صحبت کردن در خواستگاری
و زیر فشار و استرس اون لحظه نمیشه همه حرف ها رو زد و به نتیجه
مطلوب رسید..باید حتما قبل خواستگاری با حضور واسطه طرفین
یه سری حرف ها زده بشه.


دقیقا ..

یا این حرف شما هم موافقم که فقط با یک واسطه قبل از خواستگاری دختر و پسر ساعات ها باهم باشند

توی فایمل داد نزنیم که با یه دختر اشنا شدیم که اگر یه موقع هم هم کفو همدیگر نبودنند برایش حرف در نیارند....

امید وارم همه جوانان به مراد دلشون برسند

....................................................................................

محمد 110;37133 نوشت:
نهایتا 2 جلسه؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! باور داشته یاشید نمیشه ..2 جلسه نمیشه ....مثلا چطور در 2 جلسه متوجه شیم که آیا طرف وسواس داره یا نه آیا زود عصبی میشه..رفتارش معلوم نمیشه خب معلومه طرف میتونه توی 2 جلسه جوی خودشو یگیره و وانمود کنه که بهترین زن یا مرد دنیاست

محمد جان چند وقت پیش یکی از اشنایان رفت خواستگاری کسی
بعد از کلی هماهنگی و گل و شیرینی گرفتن وتیپ زدن ...رفتن
خونه طرف ..رفتن حرف بزنن اما به 5دقیقه نشد هر دو اومدن بیرون
چون پسره میخواست یه مدتی با خانواده اش زندگی کنن ولی دختره
گفت نه...
اگر میگم دو جلسه تازه با ارفاق گفتم و این جلسه فقط به خاطر اینه
که بدونید میتونید با هم زندگی کنید و توی مسایل کلی تفاهم دارید یا نه؟
من خودم توی دو ساعت میتونم بفهمم میتونم برم خواستگاری کسی یا
نه....قرار نیست شناخت کلی صورت بگیره که...
فقط مسایل کلی گفته بشه مثل:
وضعیت مالی و انتظارات...کار و تحصیل دختر...و توقعاتش از زندگی...
بقیه مسایل بعد از خواستگاری و محرم شدن.
چونه هم نزن همون دو جلسه با ارفاق...

سلام
اینجا همه استاد هستند ولی خواستم نظرمو براساس اونچه که تا به حال دیدم و شنیدم و درک کردم و تجربه دیگران بگم...
وقتی اسم رابطه میاد همه ذهنشون سراغ یک چیز میره،همون طور که فرمودند علاقه شدید به چیزی چشم و گوش انسان را کور و کر میکنه در این روابط هم چون نمیشه کنترل کرد کم کم وابستگی و ....که از نظر من اصلا درست نیست.چون چشم روی بدی ها و اختلافات بسته می شود و بعد از ازدواج و فروکش کردن آن هیجانات متوجه می شوند که به درد هم نمی خورند!
در مورد خواستگاری اتفاقا هنوز هم در میان بخش بزرگی از جامعه به صورت سنتی(البته تا سنتی رو چی بدونید) مرسوم است...و تا الان اونچه که من دیدم استوار بودن اینگونه ازدواجات و مهر و محبت و علاقه روز افزون دربین زن و شوهر است نسبت به نوع دیگر ازدواج که اتفاقا اون رو هم در فامیل داریم!

در 2-3 جلسه صحبت زیر نظر خانواده ها اتفاقا اونچه رو که باید دستتون بیاد میاد،اعتقادات و رفتارها،
با سوالات کلیدی میشه خیلی چیزها رو فهمید
اما در مورد نکات جزئی و ریز مطمئن باشید حتی در اون نوع دیگر روابط هم تا زیر یک سقف نروند از هم شناخت درست و کاملی بدست نمیارند.چون هر طرف سعی می کنه خودش رو خوب جلوه بده
میگویند قبل از ازدواج باید خوب چشم ها رو باز کرد و بعدش بست
یعنی اگر شما بعد از ازدواج چیزهایی کوچیکی هم دیدید،ناراحتی های جزئی- که طبیعیست، چون 2 آدم متفاوت و بزرگ شده در 2 خانواده متفاوتید-دیگه خیلی خرده نگیرید و خودتون رو هم نباید سرزنش کنید که کاش بیشر تحقیق می کردم
نظر دوستان؟انتقادی؟

لبیک یا حسین;37220 نوشت:
محمد جان چند وقت پیش یکی از اشنایان رفت خواستگاری کسی
بعد از کلی هماهنگی و گل و شیرینی گرفتن وتیپ زدن ...رفتن
خونه طرف ..رفتن حرف بزنن اما به 5دقیقه نشد هر دو اومدن بیرون
چون پسره میخواست یه مدتی با خانواده اش زندگی کنن ولی دختره
گفت نه...
اگر میگم دو جلسه تازه با ارفاق گفتم و این جلسه فقط به خاطر اینه
که بدونید میتونید با هم زندگی کنید و توی مسایل کلی تفاهم دارید یا نه؟
من خودم توی دو ساعت میتونم بفهمم میتونم برم خواستگاری کسی یا
نه....قرار نیست شناخت کلی صورت بگیره که...
فقط مسایل کلی گفته بشه مثل:
وضعیت مالی و انتظارات...کار و تحصیل دختر...و توقعاتش از زندگی...
بقیه مسایل بعد از خواستگاری و محرم شدن.
چونه هم نزن همون دو جلسه با ارفاق...


سلام به روی ماهت خسته نباشی

از راهنمای های که کردید سپاس گذارم

اون دختره که گفت نه.. نکنه میترسیده پسره بفهمه تو خانواده شون یه مشکلی هست !!!

ببخشید (دخترای امروزی هزارتا تا نقش میتونن بازی کنند ...باور داشته باشید با دو جلسه نمیشه !!!

من هم میتونم در دوجلسه یه جور باشم که شما به من بگید احسند چه پسری چه دسته گلی !اما نمیدونید که من پشت پرده چیم و چه کاره ام


................................................به طور مثال یک نمونه از رفتار بیرون از منزل

با این خانموم حرف میزدیم خیلی خوب بود رفتیم بیرون دیدم تو خیابون دست به یه سگ زد!!!!!!!!!!! خب منم از سگ نفرت دارم با این کارش باعث شد ازش دل سرد شم (یه نمونه از کارش بود )

به نظر شما این یه مشکل بزرگ نیست ؟

.......................................................................................

یزرگتراا فقط یه جوری میخواهند دختر و پسرو وصل کنند و عروسی ولی لی لی لی واسلام

اما نمیدونند بابا یه حرکت اشتباه باعث دل سردی هم میشه !!!!

در 2 جلسه چطور میشه فهمید طرف مشکل روحی نداره!!زود عصبانی و خشمگین نمیشه .! تند خوی نمیکنه !!بد دحن نیست ! وسوس داره یا نداره !!

این تجربه ای که شما دارید که میتونید در 2 ساعت بفهمید طرف کیه !!! واقعا شدنی نیست

یا اگه شدنی من حاضرم هر کاری که شما بگید انجام بدم ..تا بنده هم مثل شما 2 ساعته بفهمم!
.
.................................................

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

دلتنگ مهدی (عج);37227 نوشت:
سلام
اینجا همه استاد هستند ولی خواستم نظرمو براساس اونچه که تا به حال دیدم و شنیدم و درک کردم و تجربه دیگران بگم...
وقتی اسم رابطه میاد همه ذهنشون سراغ یک چیز میره،همون طور که فرمودند علاقه شدید به چیزی چشم و گوش انسان را کور و کر میکنه در این روابط هم چون نمیشه کنترل کرد کم کم وابستگی و ....که از نظر من اصلا درست نیست.چون چشم روی بدی ها و اختلافات بسته می شود و بعد از ازدواج و فروکش کردن آن هیجانات متوجه می شوند که به درد هم نمی خورند!
در مورد خواستگاری اتفاقا هنوز هم در میان بخش بزرگی از جامعه به صورت سنتی(البته تا سنتی رو چی بدونید) مرسوم است...و تا الان اونچه که من دیدم استوار بودن اینگونه ازدواجات و مهر و محبت و علاقه روز افزون دربین زن و شوهر است نسبت به نوع دیگر ازدواج که اتفاقا اون رو هم در فامیل داریم!

در 2-3 جلسه صحبت زیر نظر خانواده ها اتفاقا اونچه رو که باید دستتون بیاد میاد،اعتقادات و رفتارها،
با سوالات کلیدی میشه خیلی چیزها رو فهمید
اما در مورد نکات جزئی و ریز مطمئن باشید حتی در اون نوع دیگر روابط هم تا زیر یک سقف نروند از هم شناخت درست و کاملی بدست نمیارند.چون هر طرف سعی می کنه خودش رو خوب جلوه بده
میگویند قبل از ازدواج باید خوب چشم ها رو باز کرد و بعدش بست
یعنی اگر شما بعد از ازدواج چیزهایی کوچیکی هم دیدید،ناراحتی های جزئی- که طبیعیست، چون 2 آدم متفاوت و بزرگ شده در 2 خانواده متفاوتید-دیگه خیلی خرده نگیرید و خودتون رو هم نباید سرزنش کنید که کاش بیشر تحقیق می کردم
نظر دوستان؟انتقادی؟

دقیقا بنده با تمام سخنان و فرمایشات شما موافق هستم

اما هزاریم بگید که نباید رابطه ای قبل ازداج باشه !!!!من هرچی فکر میکنم نمیشه !!! یا طبق فرمایشات جناب لبیک یا حسین با حضور یک واسطه باید چندین جلسه با هم رفت و آمد داشته باشند

امدیم خدای نکرده برادر یا پدر طرف معتاد بود ...نمیتونن توی 2 3 جلسه یه جوری باشن که ما متوجه نشیم !!!! میتونن

عروس خانوم نمیتونه در 2 یا 3 جلسه طوری وانمود کنه طوری حرف یزنه که ما به به بگیم ؟؟میتونه

همه ما میدونیم خرفهای قبل ازدواج با حرفهای بعد ازدواج 80% فرق داره !!!

به خاونم میگیم من نمیخواهم همسرم شاغل باشد ...فقط تند تند میگه چشم چشم چشم .....

به خانوم میگیم میخواهیم همسر آینده چادری باشد آشپز نمونه باشد فقط میگه بله بله بله بله ..چشم

یه پسره میگه شما منو همیشه میبری بیرون میبری مسافرت ..:::پسره بله بله همیشه

اما بعد ازداج داستان شروع میشه ..

اما اگر قبلش طرف یشناسی 2 3 تا کار ازش ببینی تازه میفهمی این بابا نمیتونه سره قولش باشه

................
اون وقته که داد و بی داد جای دوستی و محبت عشق میگیره

دوستان من گفتم باز م میگم

عدم شناخت طرفین اصلی ترین عامل برای جدای و طلاق است .

مطمئئن باشید.................

سلام
تا اینجا همه متفق القول هستن بر ضرورت صحبت قبل از یک خواستگاری رسمی
روش صحبت کردن تو اون 2 یا 3 جلسه خیلی مهمه! شما یه ملاک ها و ارزش هایی دارین نباید صاف بگین من می خوام شما اینجوری باشین باید زیرکانه از فکرش اگاهی پیدا کنین طرح پرسش صحیح همینه دیگه! مثلا ازش بپرسین حجاب چیه از نظر شما ؟بعدش نحوه جواب دادن ها مهمه کسی که همش تسلیمه یا همه چیزش میبینین با شما در تفاهمه قطعا صداقت نداره! اینکه میگین سگ رو دست می زنه! این همون اول با تقیدات طرف مشخص می شه! و خیلی سوالات کلی تره دیگه که جریئات ازش در میاد

در مورد افراد خانواده هم تحقیق می کنین خوب. این که طرف با چه قشری معاشرت داره دوستاش کیا هستند ؟اینا با تحقیق بدست میاد
پس باید در مورد روش استفاده بهینه از این چند جلسه هم صحبت بشه تا حاصلش اطلاعات درست باشه و کامل
موفق باشید

سلام
اون رابطه ای که قبل از ازدواج همکار محترمم جناب امیدوار نفیش کردند رابطه ی عاطفی بود که به طور عامیانه اسمش دوست دختر دوست پسر بودنه
تمام دوستان هم تا اینجا نظرات خوب و کاملی دادند
بیایید بحث رو جمع بندی کنیم
یه جورایی بهش انسجام بدیم
پس نظراتتون رو شماره بندی کنید
1.برای شروع یک زندگی غیر از تامین نیازهای مادی مسلما باید به نیازهای روحی هم باید توجه کرد.که همین بحث این تایپیکه
یه جوون که بدون اطلاع از روحیات طرف مقابلش بره سراغ ازدواج هم خودشو دچار مشکل میکنه هم اون بیچاره رو
مدتها زمان میبره تا هر دو همو بشناسن یا بدونن که چه نیازهایی دارند
خوب قدیما اون امکاناتی که الان هست نبود ولی الان با این همه امکانات باور کنید ظلمه که بودن آگاهی برید سراغ زندگی
این امکانات شامل کتابها ؛روزنامه ها،مقالات،مشاور های مجانی که در تلویزیون و رادیو همیشه در حال صحبتند
2.روزهای سه شنبه شبکه قران سیما جناب دکتر افروز برنامه های جالبی داشتند.ایشون نظرات خوبی درباره روابطت قبل ازدواج داشتند
جناب محمد این مسله که با یکی دوجلسه نمیشه طرف رو شناخت دغدقه همه مجردهاست.اون هم توی این دنیایی که دیگه سخت میشه یک ادم یک رنگ پیدا کرد
جناب دکتر افروز معتقد بودند که چند جلسه صحبت در منزل با حضور بزرگترها و بعد تعدادی رفت و آمد میتونه خیلی کمک کار باشه
از اون طرف قضیه تحقیق کردن رو اصلا نباید نادیده گرفت.مخصوصا درباره دختر خانمها.چون دخترها در خیلی موارد شبه مادرانشون هستند.البته این رو هم بگم که اگر دیدید دختری خدایی نکرده مادر نامناسبی داره اینطرو نباشه که کاملا بذارینش کنار.نه.بلکه خیلی با دقت و وسواس بیشتر ی درباره اش تحقیق کنید

این تا اینجا نظرات من.بقیه دوستان لطفا با شماره زدن بحث رو ادامه بدهند

اميدوار;32243 نوشت:

نکته دیگر اینکه در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما پسری که علاقه مند به دختری میشه میره با خود کنترلی و خویشتن داری شرایط خودشو برای ازدواج فراهم می کنه و رسمابه خواستگاری میره و بعد هم دو طرف تحقیقات محلی انجام میدن و بعدش هم چند جلسه با همدیگر صحبت می کنند
پیروز و سربلند باشید

سلام
منظورتون همون فرهنگی هستش که از هر سو مورد تهاجمه.
این فرهنگ در شهر های بزرگ تقریباً نابود و در شهر های کوچک در حال نابودی .
فرهنگی که حتی دیگر در صدا و سیمایه جمهوری اسلامی هم خبری از آن نیست .
فکر کنم دیگه کم کم این فرهنگ ایرانی و اسلامی رو باید تو کتابا جست و جو کرد.

الهم عجل لولیک الفرج

AsRaR;36616 نوشت:

رابطی قبل از ازدواج خیلی خیلی بد است

سلام
باید دید این ارتباط چگونه و در چه چارچوبی است . اگر خانواده طرفین از این ارتباط آگاه و در چارچوبی باشد که دین تعیین کرده از دیدگاه حقیر هیچ مشکلی ندارد

AsRaR;36616 نوشت:

بفهمن به هم می خورند یا نه که بعد فهمیدن به هم نمی خورند ولی این کار زیر زبانشان مزه

کرد و یاد گرفتن به این بهانه ها صیغه کوتاه مدت بخوانند و بعد از این که همه کار کردن بعد

به بهانه ی این که به هم نمی خورند از هم دیگه جدا می شوند و.......... نفر بعدی .

صیغه های کوتاه مدت بحث جداگانه ای است که در چند تایپک به آن پرداخته شده

AsRaR;36616 نوشت:

این اصلا جالب نیست گریه آور است.:Black (7):

سرکار خانم محترم فکر نکنم برای آقایانون این مورد که ذکر کردید گریه آور باشه:Khandidan!:

الهم اجعل عواقب امورنا خیرا

maryam;37365 نوشت:
سلام
اون رابطه ای که قبل از ازدواج همکار محترمم جناب امیدوار نفیش کردند رابطه ی عاطفی بود که به طور عامیانه اسمش دوست دختر دوست پسر بودنه
تمام دوستان هم تا اینجا نظرات خوب و کاملی دادند
بیایید بحث رو جمع بندی کنیم
یه جورایی بهش انسجام بدیم
پس نظراتتون رو شماره بندی کنید
1.برای شروع یک زندگی غیر از تامین نیازهای مادی مسلما باید به نیازهای روحی هم باید توجه کرد.که همین بحث این تایپیکه
یه جوون که بدون اطلاع از روحیات طرف مقابلش بره سراغ ازدواج هم خودشو دچار مشکل میکنه هم اون بیچاره رو
مدتها زمان میبره تا هر دو همو بشناسن یا بدونن که چه نیازهایی دارند
خوب قدیما اون امکاناتی که الان هست نبود ولی الان با این همه امکانات باور کنید ظلمه که بودن آگاهی برید سراغ زندگی
این امکانات شامل کتابها ؛روزنامه ها،مقالات،مشاور های مجانی که در تلویزیون و رادیو همیشه در حال صحبتند
2.روزهای سه شنبه شبکه قران سیما جناب دکتر افروز برنامه های جالبی داشتند.ایشون نظرات خوبی درباره روابطت قبل ازدواج داشتند
جناب محمد این مسله که با یکی دوجلسه نمیشه طرف رو شناخت دغدقه همه مجردهاست.اون هم توی این دنیایی که دیگه سخت میشه یک ادم یک رنگ پیدا کرد
جناب دکتر افروز معتقد بودند که چند جلسه صحبت در منزل با حضور بزرگترها و بعد تعدادی رفت و آمد میتونه خیلی کمک کار باشه
از اون طرف قضیه تحقیق کردن رو اصلا نباید نادیده گرفت.مخصوصا درباره دختر خانمها.چون دخترها در خیلی موارد شبه مادرانشون هستند.البته این رو هم بگم که اگر دیدید دختری خدایی نکرده مادر نامناسبی داره اینطرو نباشه که کاملا بذارینش کنار.نه.بلکه خیلی با دقت و وسواس بیشتر ی درباره اش تحقیق کنید

این تا اینجا نظرات من.بقیه دوستان لطفا با شماره زدن بحث رو ادامه بدهند


سلام و عرض ادب دارم خدمت دوست عزیزم

از پست روشن گرانه شما بسیار سپاس گذارم

و همین طور با این مطلب موافق هستم

که چند جلسه صحبت در منزل با حضور بزرگترها و بعد تعدادی رفت و آمد میتونه خیلی کمک کار باشه

اما این دوره ای که دختر پسر با هم هستند را چه مینامند>؟؟؟؟

من حرفم اینه ((( طوری نشه که بعد از این که دختر پسر متوجه شدنند هم کفو هم نیستنند و از هم جدا شدنند )) بعدش برای دختر و پسر حرف در نیارن

آی بگن این دختر قبلا با یکی بوده!!! آی نکنه بینشون چیزی بوده!!! نکنه دختره مشکلی داشت ..از این حرفاااااا

میدونید که نمیشه افکار زشت بعضی ادم ها رو جمع کرد ...به خاطره همینه میگم از این ارتباط کسی خبری نداشته باشه یا یه واسطه از طرف دختر باشه.....برای مدتی دختر پسر با هم بیرون برند حرف یزنند ..در مورد هم بیشتر بدووندد

امیدوارم توانسته باشم منظورم برسونم

شادو موفق باشید

منتظر نظرات کارشناسان عزیز هستم

با سلام و تشكر خدمت كاربران فعال وهمچنين خدمت كارشناسان عزيز

در مورد سوال اين كاربر در مورد احكام شرعي اين مسئله به ادرس زير رجوع كنيد
http://www.askdin.com/showthread.php?t=4227&page=6 از پست 52 به بعد رجوع شو د
http://www.askdin.com/showthread.php?t=3713&page=4 از پست 38 به بعد رجوع شو د
موضوع احكام محرميت از موضوع حجاب درانجمن احكام هم نيز به اين موضوعات اشاره شد.
با تشكر

نظرتان در رابطه با این نوع رابطه چیست .....
http://www.askdin.com/showpost.php?p=101647&postcount=63

دیگه اونجا نوشتم که اینجا ننویسم، ولی به اینجا هم یه جورایی مربوط میشه

با سلام.
به نظر من اينگونه سوالات را بايد با نگاهي جزئي تر جواب داد،‌چون واقعاً كلي است و در واقع از دل اين سوال دهها سوال ديگر استخراج مي شود. اگر دوستان اجازه دهند مي خواهم با نگاهي جديدتر به اين سوال بپردازم. فرض را بر اين مي گذارم كه منظور سوال كننده روابط خارج از كنترل بزرگترهاست كه ممكن است حتي به قصد شناخت براي ازدواج صورت گيرد.
در اينگونه روابط دخترها معمولاً صادقانه و با نگاهِ عشق ورزانه مي نگرند ولي پسرها عشق بازانه و سودجويانه نگاه مي كنند، به همين جهت است كه در فضايِ بدون كنترل از سوي بزرگترها، يك پسر به خود اجازه مي دهد از احساسات پاك دختري معصوم كه در دام هوسبازيهاي او گرفتار شده و حرف هاي او را باور نموده، سوء استفاده كند و همزمان با چند دختر ديگر پيوند دوستي برقرار نمايد و آنان را نيز با ترفند هاي مختلف گول بزند.

با توجه به اينکه دو جوان، سرشار از عواطفند و در اوج غرایز جنسی قرار دارند، احتمال بسیاری وجود دارد که به هم نزدیک شوند و گوهر عفت دختر در معرض خطر قرار گیرد. توجه داشته باشید که شیطان، انسان را گام به گام به این ورطه می کشاند و دلیل این مطلب، وجود دخترانی است که روز اول که گام در این مسیر خطرناک گذاشته بودند، حتی فکر این قضایا را هم به ذهن خود خطور نمی دادند ولی متاسفانه شد آنچه نباید می شد.
شاید عده اي توجیه خود را براي ادامه این ارتباط ها، شناخت پیدا کردن برای ازدواج بيان كنند. اما خوبست بدانید با توجه به فضای شدید عاطفیی که بر این روابط حاکم است، تنها چیزی که امکان ندارد، شناخت است!. زیرا دو طرف مراقب خود هستند و طبیعی است که فهرستی از معایب خود را در اختیار دیگری قرار نمی دهند.
اگر فرض را بر این گذاشتیم که این دوستی ها به ازدواج بینجامد، با توجه به ویژگی غیرت در مرد، ممکن است سوالاتی در ذهن او شکل گیرد که چرا همسرم پیش از محرمیت با من رابطه برقرار کرد و نکند مشابه این رابطه را با دیگران نیز داشته است که در نتیجه اعتمادش از همسرش سلب می شود و هر قدر رابطه دوستی تنگاتنگ تر بوده باشد، میزان این سوالات و سلب اعتماد نیز افزون تر خواهد شد و به دنبال این سلب اعتماد باید منتظر بهانه گيري ها و اختلاف و درگیری ها و چه بسا جدایی و طلاق بود.(دقت کنید)
حالت دوم این است که این دوستی ها به ازدواج منتهی نشود که در موارد بسیاری هم به دلیل تغییر شرایط و ملاک های طرفین، مخالفت خانواده ها، وجود مشکلات جدی در آزمایشاتِ قبل از ازدواج و عواملی دیگر چنین می شود. در این صورت آثار منفی بسیاری به ویژه بر دختر خواهد داشت که احساس سرخوردگی و شکست روحی، افسردگی، نفرت از جنس مخالف و از دست دادن خواستگاران، برخی از این آثار است.
كسي كه با نامحرمي رابطه داشته و آنرا مدت ها ادامه داده اگر به هر دلیلی با کسی دیگر ازدواج نماید که از همه لحاظ بهتر از او باشد، باز نیز این روابط، گوشه دلش را به خود مشغول خواهد کرد و حتی شاید تا آخر عمر به یاد او باشد در حالیکه با کسی بهتر از او زندگی می کند و این باعث عدم لذت از زندگیش خواهد شد.
لازم به ذكر است كه هر چه شدت این روابط بیشتر باشد، تصمیم در مورد انتخاب همسر آینده (چه او باشد يا شخصی دیگر) با تزلزل بيشتري همراه خواهد بود.
اينكه پس چگونه شناخت پيدا كنيم بحثي ديگر است كه در جايي ديگر به آن مي پردازيم و راهكار ارائه خواهيم داد.

محمد 110;36621 نوشت:

باید یه رابطه باشه تا بفهمیم طرف مقابل با روحیات من سازگار است یا نه

نظرتون چیه ؟


دوست عزیز
شما می تونی دختر مورد نظر ت رو به خانواده معرفی کنی. با پدر ومادرت به خونه ی اون دختر برین و باهم صحبت کنید.میتونید این کار و در چند جلسه انجام بدین (در حضور خانواده )تا هم رو خوب بشناسین.لازم هم نیست عالم و ادم خبر دار شن هر وقت به نتیجه رسیدین اقوام رو خبر کنین.من که برادر هام اینجوری ازدواج کردن الانم خدارو شکر خوشبختن.
اخرشم باید به خدا توکل کرد
من به تجربه دیدم افرادی که در امر ازدواج وسواس زیادی به خرج میدن زمانی که ازدواج میکنن اصلا اون چیزی که می خواستن نشده
باید به خدا توکل کرد

سلام میخواستم بدونم دختر تو هر سنی ممکنه عاشق بشه؟ مٍثلا 10 سال یا 15 سال فرقی میکنه؟سوال مسخره ای هست خودم میدونم.

من دختر عمه ام 10 سالش هست و من 17 سال اون از من خوشش اومده غیر مستقیم میخواد بهم بگه ولی خجالت میکشه حالا به نظرتون من چیکار کنم؟چی بهش بگم که راحت بشه؟

mostafa12;272481 نوشت:
سلام میخواستم بدونم دختر تو هر سنی ممکنه عاشق بشه؟ مٍثلا 10 سال یا 15 سال فرقی میکنه؟سوال مسخره ای هست خودم میدونم.

سلام من تجربه شخصی خودم رومیگم بله من زمانی که خیلی سنم کم بود عاشق شده بودم وحتی تا مرز افسردگی رفته بودم و اینگونه عشق ها عشقهای پاک هستن:ok:

اصلا داشتن یه رابطه قبل از ازدواج بنظر من چیز اشتباهیه
من یه پسرم از دید گاه خودم می گم شاید نظر خیلی از اقایون نباشه
یه پسر اگر از جناب مخش کمک بگیره با نگاه اول و برخورد اول 40درصد می فهمه که این دختره چطور دختری هست
مثلا با حجابه،شرم داره یا نداره،مذهبیه،وووو
پس با جناب عقلش می شینه فکر می کنه می گه این دختر 40درصدی که داره با من سازگاری داره
بعدش هم با اطلاع خونواده ها یه صحبتی می کنن
مطمعنا دختر هر چقدر هم بخواد فیلم بازی کنه اگه یه پسر زرنگی جلوش باشه می فهمه چطور دختری هست بغیر از اینکه بخواد با احساساتش وارد بشه که قضیش فرق می کنه
اونوقت می سنجه با خودش می گه این دختر با این توقعات با این رفتارووو بدرد من می خوره یا نه
اینکه 6ماه پشت سر هم بخوای دنبال یکی باشی و حتی مرز هم ندونی بعدش بگی نه که نشد
اصلا درست نیس

مصطفی جان کلا حالت خوب نیست ها/// اون ده سالشه // ده دقیقه بشین فکر کن // دوباره این جمله رو بخون »» اون فقط 10 سالشه «««

به نام علی اعلی

kolah3fid;272512 نوشت:
سلامخسته نباشید

سلام و عرض ادب و احترام

kolah3fid;272512 نوشت:

مشاوره آنلاین دارید درباره ازدواج ..؟
لطفن راهنمایی کنید ...

برای مشاوره آنلاین می تونید با شماره تلفن 09640 یا 096400 تماس بگیرید

یا از طریق سایت مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی به نشانی http://www.pasokhgoo.ir/ اقدام نمایید.

پیروز و موفق باشید

یا علی

*شیوا*;272495 نوشت:
سلام من تجربه شخصی خودم رومیگم بله من زمانی که خیلی سنم کم بود عاشق شده بودم وحتی تا مرز افسردگی رفته بودم و اینگونه عشق ها عشقهای پاک هستن:ok:

بله؟! اینگونه عشق ها پاک هستند تا مرز افسردگی رفته بودم؟!!

عجب! آنها اصلا عشق نبودند. هر انسان مجردی یک کمبود و خلاء عاطفی دارد. و این خلاء باید بگونه ای پر شود. و انسان دائما به دنبال کسیست که این خلاء را پر کند.

با محدودیت های موجود، هر روزنه ای که بوجود آید و هر موجودی که به انسان نیازمند، نزدیک شود، او حس می کند که این نیازش در حال برطرف شدن است و به سمت او تمایل پیدا می کند و تنها خواسته اش از آن موجود، برطرف کردن خلاء تنهایی اش است.

دیگر به هیچ چیز دیگری کار ندارد. و او را از هرگونه گناهی مبرا می پندارد و سعی در تبرئه او در نزد دیگران هم می کند و این « مرض » ، درد مهلکیست که باید از آن به خدا پناه برد و سعی کرد هیچگاه به آن دچار نشد.

همین دو موجود اگر در کنار یکدیگر قرار گیرند، از آنجائیکه در ابتدا تنها به خاطر پرکردن خلاء عاطفی خود یکدیگر را بدون هیچ آزمونی پذیرفته اند، زمانیکه این خلاء پر شد و این نیاز برطرف گردید، آنگاه مسائل و توقعات دیگر پیدا می شوند و حقیقت آن ««« عشق پاک »»»»!!!!!

بر آنان آشکار خواهد شد!

عشق پاک کدام است؟؟؟؟!!!!!!!! این یک احساس نیاز بیشتر نیست که حواس انسان او را فریب می دهد. بخدا قسم فرار کنید از این گونه مرض ها و به خدا پناه ببرید از این مرض خانمانسوز.

یا حق

ناصر یوسف نژاد;272565 نوشت:
بله؟! اینگونه عشق ها پاک هستند تا مرز افسردگی رفته بودم؟!!

عجب! آنها اصلا عشق نبودند. هر انسان مجردی یک کمبود و خلاء عاطفی دارد. و این خلاء باید بگونه ای پر شود. و انسان دائما به دنبال کسیست که این خلاء را پر کند.

با محدودیت های موجود، هر روزنه ای که بوجود آید و هر موجودی که به انسان نیازمند، نزدیک شود، او حس می کند که این نیازش در حال برطرف شدن است و به سمت او تمایل پیدا می کند و تنها خواسته اش از آن موجود، برطرف کردن خلاء تنهایی اش است.

دیگر به هیچ چیز دیگری کار ندارد. و او را از هرگونه گناهی مبرا می پندارد و سعی در تبرئه او در نزد دیگران هم می کند و این « مرض » ، درد مهلکیست که باید از آن به خدا پناه برد و سعی کرد هیچگاه به آن دچار نشد.

همین دو موجود اگر در کنار یکدیگر قرار گیرند، از آنجائیکه در ابتدا تنها به خاطر پرکردن خلاء عاطفی خود یکدیگر را بدون هیچ آزمونی پذیرفته اند، زمانیکه این خلاء پر شد و این نیاز برطرف گردید، آنگاه مسائل و توقعات دیگر پیدا می شوند و حقیقت آن ««« عشق پاک »»»»!!!!!

بر آنان آشکار خواهد شد!

عشق پاک کدام است؟؟؟؟!!!!!!!! این یک احساس نیاز بیشتر نیست که حواس انسان او را فریب می دهد. بخدا قسم فرار کنید از این گونه مرض ها و به خدا پناه ببرید از این مرض خانمانسوز.

یا حق

یعنی این مرض تو بچه ی 10 ساله هم میتونه وجود داشته باشه در ضمن من تو دور و برم ادمای زیادی برا رفع کردن خلا تنهایی داشتم ولی عاشق قیافه ی اون شده بودم
راستش اونی که میگم یه بازیگر خارجی بود نمیدنم حالا این عشق بود یا چیز دیگه:Gig:
افسردگی هم به این خاطر بود که رسیدن به اینجور ادما جز محالاته..

*شیوا*;272638 نوشت:
یعنی این مرض تو بچه ی 10 ساله هم میتونه وجود داشته باشه در ضمن من تو دور و برم ادمای زیادی برا رفع کردن خلا تنهایی داشتم ولی عاشق قیافه ی اون شده بودم
راستش اونی که میگم یه بازیگر خارجی بود نمیدنم حالا این عشق بود یا چیز دیگه:gig:
افسردگی هم به این خاطر بود که رسیدن به اینجور ادما جز محالاته..

این قبیل عشق های افلاطونی رو بیشتر افراد در سنین ملتهب نوجوانی و جوانی تجربه می کنند.

بعدش منظورم آدمای زیاد برای رفع خلاء نبود. بلکه یک بخشی از وجود انسان هست (چه زن چه مرد) که فقط در کنار یک جنس مخالف که بتونه تمام نیازهای روحی انسان رو برآورده کنه و محبتی که پدر و برادر (واسه خانما)، یا مادر و خواهر(واسه آقایون) نمی تونن به انسان بکنن، بکنه، اونوقت آروم میشه.

حالا ازدواج این مسئله رو به طور کامل حل می کنه، اما هرچیز (رابطه) دیگری قادر نیست به طور کامل این نیاز رو جواب بده.

حالا شیطان برای اینکه انسان در عذاب باشه، (زیرا دشمن انسان است) میاد با هزار ترفند اجازه نمی ده ازدواج شکل بگیره و هزار و یک علت برای شما می تراشه.

اگه به خدا اعتماد کردید و شیطان رو کنار زدید و ازدواج کردید، اون بخش از وجودتون که داره عذاب می کشه از عذاب خلاص می شه و یه دنیای عجیب و غریب و دوست داشتنی دیگه بهتون نمایش داده می شه که شما تا حالا درکش نکرده بودید به خاطر گوش کردن به حرف شیطان.

این حرفا رو که: کار نداریم، پول نداریم ، خرجی نداریم ، مشکل زیاده و ... اصلا اصلا اصلا قبول ندارم، چون نمی تونم چیزی رو که می بینم انکار کنم.

خداوند فقط یه توکل (اعتماد) از شما می خواد. اگه اعتماد کنید، درست می شه. اگه شک کنید، نه.

یا حق

ناصر یوسف نژاد;272704 نوشت:
این قبیل عشق های افلاطونی رو بیشتر افراد در سنین ملتهب نوجوانی و جوانی تجربه می کنند.

بعدش منظورم آدمای زیاد برای رفع خلاء نبود. بلکه یک بخشی از وجود انسان هست (چه زن چه مرد) که فقط در کنار یک جنس مخالف که بتونه تمام نیازهای روحی انسان رو برآورده کنه و محبتی که پدر و برادر (واسه خانما)، یا مادر و خواهر(واسه آقایون) نمی تونن به انسان بکنن، بکنه، اونوقت آروم میشه.

حالا ازدواج این مسئله رو به طور کامل حل می کنه، اما هرچیز (رابطه) دیگری قادر نیست به طور کامل این نیاز رو جواب بده.

حالا شیطان برای اینکه انسان در عذاب باشه، (زیرا دشمن انسان است) میاد با هزار ترفند اجازه نمی ده ازدواج شکل بگیره و هزار و یک علت برای شما می تراشه.

اگه به خدا اعتماد کردید و شیطان رو کنار زدید و ازدواج کردید، اون بخش از وجودتون که داره عذاب می کشه از عذاب خلاص می شه و یه دنیای عجیب و غریب و دوست داشتنی دیگه بهتون نمایش داده می شه که شما تا حالا درکش نکرده بودید به خاطر گوش کردن به حرف شیطان.

این حرفا رو که: کار نداریم، پول نداریم ، خرجی نداریم ، مشکل زیاده و ... اصلا اصلا اصلا قبول ندارم، چون نمی تونم چیزی رو که می بینم انکار کنم.

خداوند فقط یه توکل (اعتماد) از شما می خواد. اگه اعتماد کنید، درست می شه. اگه شک کنید، نه.

یا حق

خوب پس عشق چیه این وسط؟

در ضمن اصلا خاستگاری وجود نداره که بخوایم بهانه تراشی کنیم من بدبخت تر از همه:Khandidan!:
بعضی از مردا که ازدواج نمیکنن پس اونا این خلا رو چطوری پر میکنن همسایه ما زن نداره نمیدونم ازدواج نکرده یا چیزه دیگه!وضع مالیشم که دکترهستن...

زنان لباس شما و شما لباس زنانید... (قرآن کریم)
چه از لباس به یک شخص نزدیکترومحرمتر؟

عشق جز عشق عابد به معبود وجود نداره. عشق چیزی غیر از حسی فیزیولوژیکی نیست. اما عشق رو با عطوفت ومهر بین زن مرد(آنچه قرآن کریم فرموده) اشتباه نگیریم....

mostafa12;272522 نوشت:
من دختر عمه ام 10 سالش هست و من 17 سال اون از من خوشش اومده غیر مستقیم میخواد بهم بگه ولی خجالت میکشه حالا به نظرتون من چیکار کنم؟چی بهش بگم که راحت بشه؟

سلام
شرايط فعلي جامعه نوجوان هاي ما را هم به سمت جنس مخالف كشونده و اين در سنين پائين هم اتفاق ميافته و متا سفانه بايد گفت اين نميتونه يك عشق و علاقه واقعي باشه و يا حتي شرايطي كه بتونيد به اون فكر كنيد.
در اين شرايط شايد خيلي بهتر باشه كه از ايشون دور بشيد نه اينكه رفتاري انجام بديد كه ايشون به شما نزديك بشه و حرفش را بزنه.
به نظرتون اگر اين علاقه هم پا بگيره چي ميشه؟
يك عشق شكست خورده در سنين پايين و البته كلي آبرو ريزي در فاميل.
نه دختر خانم در سني هستند كه شرايط ازدواج را داشته باشند و نه شما.
حالا اگر با همه ي مسائل فوق مخالفيد و ازدواج در سنين پايين در خانواده و اقوام شما مرسومه باز هم بايد از روش صحيح و از طريق خانواده اقدام كنيد و نه دوستي ها و علاقه هاي پنهاني.
موفق باشيد

بسم الله الرحمن الرحیم
رابطه قبل از ازدواج بزرگترین عامل مخرب زندگی آینده جوانان است
والسلام

سلام
اونطور که همه میدونن اسلام دوستی قبل از ازدواج رو حروم دونسته و متأسفانه دوستی هم خیلی رواج داره تو جامعه ی ما اگر کسی بخواد با کس دیگه ای ازدواج کنه چرا پنهانی ادم از راه درستش وارد میشه اگر حرف تکراری یا بی معنی زدم ببخشید
ممنون

rozane;273826 نوشت:
رابطه قبل از ازدواج بزرگترین عامل مخرب زندگی آینده جوانان است

کاملااااااااااااااااااااااااااااا موافقم.....ولی انگار همه باید سرشون به سنگ بخوره

تا همین 2 روز پیش به من گفت که وقتی بزرگ شد میخواد باهام ازدواج کنه نظر دوستان چیه؟چیکار باید بکنم؟

mostafa12;274307 نوشت:
تا همین 2 روز پیش به من گفت که وقتی بزرگ شد میخواد باهام ازدواج کنه نظر دوستان چیه؟چیکار باید بکنم؟

از کجا معلوم به کس دیگه هم اینا نگفته باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یارو میره مغازه میگه آقا ببخشید کارت پستال دارید که روش نوشته باشه فقط تو در قلب منی؟
مغازه دار میگه بله داریم
یارو میگه: پس بیزحمت 16تا واسم بیارید!!!!!! :shadi:

چون ما از بچگی با هم رابطه داریم همدیگرو هم خوب می شناسیم هم من هم اون.اینجور آدمی نیست.

mostafa12;274307 نوشت:
تا همین 2 روز پیش به من گفت که وقتی بزرگ شد میخواد باهام ازدواج کنه نظر دوستان چیه؟چیکار باید بکنم؟

سلام
كاري نبايد بكنيد

:دايي حسن:;274424 نوشت:

منظور این نیست که با گفتن زندگی نابود بشه . منظور اینه که پسر و دختر قبل از ازدواج هیچ مسئولیتی قبول نکردن بنابراین رابطشون بیشتر عاطفیه اما وقتی ازدواج کردند به محض پیدا شدن یک مشکل در زندگی به یاد اون روزها میفتن و میگن اون روزا و اون راطه ها بهتر بود و این تفکرات مثل زلزله است در زندگی و پایه های زندگی را سست میکنته
و شاید بعدها عامل خیانت هم بشه

seraj73;274428 نوشت:

در ضمن عشق حقیقی در یک نگاه به وجود میاد نه بلکه بعد از هزاران ساعت گفتگو و عادت کردن به هم دیگه چون اون فقط یک عادته نه یک عشق واقعی

خوب راستش ما از بچگی همدیگرو دوست داشتیم من تو کل عمرم هیچ دختری رو دوست نداشتم ولی از بچگی اون رو دوست داشتم به نظرتون این چیه؟عادت یا عشق؟
خانوادهامون هم از هیچی خبر ندارن.

mostafa12;274678 نوشت:
خوب راستش ما از بچگی همدیگرو دوست داشتیم من تو کل عمرم هیچ دختری رو دوست نداشتم ولی از بچگی اون رو دوست داشتم به نظرتون این چیه؟عادت یا عشق؟
خانوادهامون هم از هیچی خبر ندارن.

این توهمه
چون الان دیگه ثابت شده که مردها با عقلشون تصمیم میگیرن . شما فقط میخواهید با این رفتارتون دله طرف رو نشکنید البته شااااید

mostafa12;274678 نوشت:
خوب راستش ما از بچگی همدیگرو دوست داشتیم من تو کل عمرم هیچ دختری رو دوست نداشتم ولی از بچگی اون رو دوست داشتم به نظرتون این چیه؟عادت یا عشق؟
خانوادهامون هم از هیچی خبر ندارن.

سلام
اگر يك چند روز ازش دور بودي دلت خيلي خيلي تنگ شد عشقه ولي اگر دلت تنگ نشد عادت هستش و دلتو هم زده
موضوع قفل شده است