جمع بندی ماجرای هاروت و ماروت و حرام بودن جادوگری

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ماجرای هاروت و ماروت و حرام بودن جادوگری

بسم الله الرحمن الرحیم


با عرض سلام و خسته نباشید .

میخواستم بدونم با توجه به آیه ی [بقره/۱۰۲] که دو ملکین هاروت و ماروت به مردم سحر و جادو می آموختند آیا این کار آنها با توجه به احادیثی که از حضرت علی و پیامبر آمده حرام نبود ؟ ولی ملائکه که گناه نمی کنند پس چرا چنین اتفاقی افتاده است ؟

وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلى‏ مُلْكِ سُلَیْمانَ وَ ما كَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لكِنَّ الشَّیاطینَ كَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا یَعْلَمُونَ؛[بقره/۱۰۲]

و از افسونى كه دیوها به روزگار پادشاهى سلیمان مى ‏خواندند پیروى كردند، و سلیمان كافر نبود، ولى دیوها كه مردم را جادوگرى مى ‏آموختند كافر بودند. و نیز آن افسون كه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت، در بابل نازل شد، در حالى كه آن دو به هر كس كه جادوگرى مى آموختند مى ‏گفتند: كار ما فتنه است، مباد كافر شوى. و مردم از آن دو جادوهایى مى ‏آموختند كه مى ‏توانستند میان زن و شوى جدایى افكنند و آنان جز به فرمان خدا به كسى زیانى نمى ‏رسانیدند و آنچه مردم مى ‏آموختند به آنها زیان مى‏ رسانید، نه سود. و خود مى دانستند كه خریداران آن جادو را در آخرت بهره ‏اى نیست. خود را به بد چیزى فروختند، اگر مى‏ دانستند

و اما احادیث چه می گویند :

امام على عليه السلام : مَن تَعَلَّمَ شَيئا مِنَ السِّحرِ قَليلاً أو كَثيرا فَقَد كَفَرَ ، و كانَ آخِرَ عَهدِهِ بِرَبِّهِ ، و حَدُّهُ أن يُقتَلَ إلاّ أن يَتُوبَ هر كه چيزى از جادو بياموزد ، كم يا زياد ، كافر است و [اين ]پايان عهد او با پروردگارش باشد و كيفرش آن است كه كشته شود، مگر اينكه توبه كند .

الميزان في تفسير القرآن : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إذا أخَذتُمُ السّاحِرَ فاقتُلُوهُ ، ثُمّ قَرَأ «و لا يُفْلِحُ السّاحِرُ حَيثُ أَتى» قالَ : لا يَأمَنُ حَيثُ وُجِدَ . هرگاه جادوگرى را گرفتيد ، او را بكشيد . سپس اين آيه را تلاوت كرد : «و جادوگر هر جا باشد نجات نمى يابد» . [آن گاه ]فرمود : هر جا يافت شد در امان نيست .

امام على عليه السلام : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : سـاحِرُ المسلمينَ يُقتَلُ ، و لا يُقتَلُ ساحِرُ الكُفّارِ ، قيلَ : يا رسولَ اللّه ِ ، و لِمَ ذلك ؟ قالَ : لأنَّ الشِّركَ و السِّحرَ مَقرُونانِ ، و الذي فيهِ مِن الشِّركِ أعظَمُ . جادوگرِ مسلمان بايد كشته شود و جادوگر كافر كشته نمى شود . عرض شد : اى رسول خدا! علّتش چيست؟ فرمود : چون شرك و سحر قرين همند و وجود شرك در كسى، بدتر از وجود سحر است.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد میقات

[="Tahoma"]

به من بیاموز;976274 نوشت:
میخواستم بدونم با توجه به آیه ی [بقره/۱۰۲] که دو ملکین هاروت و ماروت به مردم سحر و جادو می آموختند آیا این کار آنها با توجه به احادیثی که از حضرت علی و پیامبر آمده حرام نبود ؟ ولی ملائکه که گناه نمی کنند پس چرا چنین اتفاقی افتاده است ؟

«وَ اتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلىَ‏ مُلْكِ سُلَيْمَنَ وَ مَا كَفَرَ سُلَيْمَنُ وَ لَاكِنَّ الشَّيَطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ مَا أُنزِلَ عَلىَ الْمَلَكَينْ‏ِ بِبَابِلَ هَرُوتَ وَ مَرُوتَ وَ مَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتىَ‏ يَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَينْ‏َ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ مَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَ لَا يَنفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْترََئهُ مَا لَهُ فىِ الآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَ لَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُون‏»

و (يهود) از آن چه شياطين در عصر سليمان بر مردم مى ‏خواندند پيروى كردند. سليمان هرگز (دست به سحر نيالود و) كافر نشد ولى شياطين كفر ورزيدند و به مردم سحر آموختند.
و (نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پيروى كردند. (آن دو، راه سحر كردن را، براى آشنايى با طرز ابطال آن، به مردم ياد مى‏ دادند. و) به هيچ كس چيزى ياد نمى‏ دادند، مگر اين كه از پيش به او مى ‏گفتند: «ما وسيله آزمايشيم كافر نشو! (و از اين تعليمات، سوء استفاده نكن!)»
ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مى ‏آموختند كه بتوانند به وسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند ولى هيچ گاه نمى ‏توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند.
آنها قسمت هايى را فرا مى ‏گرفتند كه به آنان زيان مى ‏رسانيد و نفعى نمى ‏داد. و مسلما مى ‏دانستند هر كسى خريدار اين گونه متاع باشد، در آخرت بهره‏ اى نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مى ‏دانستند.(بقره: 2/ 102)

[="Tahoma"]با سلام و درود

همان طور که مستحضرید، بر اساس روایات، سحر و جادوگری حرام است و مجازات سنگین دارد.

هم چنین، ملائکه و فرشتگان، معصوم هستند و گناهی مرتکب نمی شوند:

«عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ‏ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُون‏»
فرشتگانى بر آن [آتش] گمارده شده كه خشن و سختگيرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمى‏ كنند و آنچه را فرمان داده شده‏ اند (به طور كامل) اجرا مى ‏نمايند.(تحریم: 66/ 6)

روایت تفسیری:

«عَنِ الرِّضَا ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: وَ أَمَّا هَارُوتُ وَ مَارُوتُ- فَكَانَا مَلَكَيْنِ عَلَّمَا النَّاسَ‏ السِّحْرَ لِيَحْتَرِزُوا بِهِ سِحْرَ السَّحَرَةِ وَ يُبْطِلُوا بِهِ كَيْدَهُمْ وَ مَا عَلَّمَا أَحَداً مِنْ ذَلِكَ شَيْئاً حَتَّى‏ قَالا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ فَكَفَرَ قَوْمٌ بِاسْتِعْمَالِهِمْ لِمَا أُمِرُوا بِالاحْتِرَازِ مِنْهُ وَ جَعَلُوا يُفَرِّقُونَ بِمَا تَعَلَّمُوهُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِه‏»(عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ‏1، ص 271؛ وسائل الشيعة، ج ‏17، ص 147 و 148، ح 5)

در این روایت از امام رضا(علیه السلام) آمده که فرمودند:
هاروت و ماروت، دو فرشته بودند كه سحر را به مردم ياد دادند تا به وسيله آن از سحر ساحران ايمن بوده و سحر آنان را باطل كنند، و اين علم را به احدى تعليم نمى‏ دادند مگر آن كه‏ هشدار می دادند كه ما فتنه و وسيله آزمايش شما هستیم، مبادا با به كار بردن نابجاى اين علم، كفر بورزيد؛ ولى جمعى از مردم با استعمال آن كافر شدند و با عمل كردن بر خلاف آن چه دستور داشتند، كافر شدند، چون ميانه مرد و زنش جدايى مى‏ انداختند.

مطلب مهم: (استثناء)

در موارد خاص و برای ابطال سحر ساحران و جلوگیری از سوء استفاده آن ها و ظلمی که بر دیگران وارد می شود، استفاده از سحر و گشودن سحر ساحران، جایز و حلال می شود.

به این روایت توجه فرمایید:

«دَخَلَ عِيسَى بْنُ شَفَقِيٍ‏ عَلى‏ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ وَ كَانَ سَاحِراً يَأْتِيهِ النَّاسُ، وَ يَأْخُذُ عَلى‏ ذلِكَ الْأَجْرَ، فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، أَنَا رَجُلٌ كَانَتْ‏ صِنَاعَتِيَ السِّحْرَ، وَ كُنْتُ آخُذُ عَلَيْهِ‏ الْأَجْرَ، وَ كَانَ مَعَاشِي‏، وَ قَدْ حَجَجْتُ مِنْهُ‏، وَ مَنَّ اللَّهُ عَلَيَّ بِلِقَائِكَ، وَ قَدْ تُبْتُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَهَلْ لِي فِي شَيْ‏ءٍ مِنْ ذلِكَ‏ مَخْرَجٌ؟
قَالَ: فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ: حُلَّ، وَ لَا تَعْقِدْ».
(كافي (ط-الاسلامیة)، ج ‏5، ص 115)

این روایت می گوید: یکی از ساحران نزد امام صادق(علیه السلام) آمد و عرض کرد: حرفه و شغل من سحر و جادوگری است و در برابر آن مزد می گیرم و از این طریق امرار معاش می کنم و با همان درآمد نیز حج خانه خدا را انجام داده ام، ولی اکنون توبه کرده ام؛ آیا برای من راه نجاتی وجود دارد؟
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: گره های سحر را باز کن و گره زنی (جادوگری) نکن.

روایتی دیگر؛
«أَنَّ تَوْبَةَ السَّاحِرِ أَنْ يَحُلَّ وَ لَا يَعْقِد»؛ توبه ساحر، این است که گره های سحر را باز کند و گره نزند.(علل الشرائع، ج ‏2، ص 546)

علامه مجلسی(ره) می گوید:
ظاهر این روایات، این است که استفاده از سحر برای دفع سحر، جایز است.(مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج ‏19، ص 73)

در تفسیر اطیب البیان آمده:
و تعليم و تعلم سحر نيز مانند استعمال آن حرام است؛ مگر اين كه براى علاج و ابطال و دفع سحر و نشان دادن مأخذ آن باشد، كه در اين صورت جايز و بسا واجب می شود؛ و تعليم دو مَلک (هاروت و ماروت) از اين قبيل بوده، اگر چه اكثر مردم سوء استفاده نمودند؛ چنان چه در الهام و تعليم وجوه خير و شر به مردم، اين سوء استفاده ديده مى‏ شود.(اطيب البيان فى تفسير القرآن، ج ‏2، ص 129)

[="Tahoma"]بنابر این:

سحر و جادوگری حرام است.

بطور استثناء و در موارد خاص (برای ابطال سحر ساحران و...) استفاده از سحر، اشکال ندارد و جایز است.

ملائکه الهی معصوم هستند و مرتکب حرام نمی شوند.

هاروت و ماروت، سحری که تعلیم می دادند، از همان موارد خاص و از موارد استثناء و حلال بوده است.

[="Navy"]سلام...من خواستم بدونم برای کسی که اصلا به این چیزا اعتقادی نداره و نظرش اینه که علم این چیزا رو رد میکنه و همش خرافات و باطل هست آیا سحر جادو روی اون تاثیر میزاره یا نه ؟[/]

میقات;976819 نوشت:
بطور استثناء و در موارد خاص (برای ابطال سحر ساحران و...) استفاده از سحر، اشکال ندارد و جایز است.

یادگیری کارهای خارق عادت مانند چشم سوم ، طی الارض و ... هم حرام است ؟ یا فقط جادویی حرام است که گره در کار مردم اندازد ؟ در واقع سوال بنده این است که چه نوع جادویی حرام است ؟ چون معمولا این کارها ( چشم سوم و ... ) جزء علوم خفیه محسوب میشوند .

اتمقلی;976823 نوشت:
سلام...من خواستم بدونم برای کسی که اصلا به این چیزا اعتقادی نداره و نظرش اینه که علم این چیزا رو رد میکنه و همش خرافات و باطل هست آیا سحر جادو روی اون تاثیر میزاره یا نه ؟

سلام ، بنده استاد نیستم ولی به نظرم میزاره ، چون مادر بنده قبلا اصلا به این چیزها اعتقاد نداشت ولی بعد ها بهمون گفتن که بیماری روانی ایشون از طریق سحر و جادو هستش .

[="Tahoma"]

اتمقلی;976823 نوشت:
سلام...من خواستم بدونم برای کسی که اصلا به این چیزا اعتقادی نداره و نظرش اینه که علم این چیزا رو رد میکنه و همش خرافات و باطل هست آیا سحر جادو روی اون تاثیر میزاره یا نه ؟

با سلام و درود

اصل سحر، واقعیت دارد، کما این که قرآن کریم نیز بدان اشاره فرموده است.

علی القاعده سحر می تواند ـ ولو بر کسی که آن را صحیح نمی داند ـ نیز تاثیر بگذارد.

البته قرآن کریم می فرماید:
«وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ»؛ ولى هيچ گاه نمى ‏توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند. (بقره: 2/ 102)

لذا با توکل بر خداوند و دعا و توسل به درگاه الهی، ضرری به انسان وارد نمی شود و خداوند بهترین نگاهبان و محافظ است: «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمين‏»؛ و (در هر حال،) خداوند بهترين حافظ، و مهربانترين مهربانان است‏.(یوسف: 12/ 64)

[="Tahoma"]
نکته:

بین دو موضوع باید تفکیک قائل شد: یکی حقیقت داشتن سحر، و دیگری باور بر سحر شدن.

سحر حقیقت دارد ولی این که با وجود هر مشکل و نابسامانی در زندگی، آن را به سحر و جادو و... ربط بدهیم، این نادرست و غیرواقعی است.

برخی افراد بدون تحلیل در رفتار و کردار خود و بدون ریشه یابی مشکل، سریع آن را به سحر و... ربط می دهند؛ این اشتباه و فرار از واقعیت است.

واقعیت آن است که باید در رفتار و کردار خود، بررسی و دقت کنیم تا ببینیم علت به وجود آمدن این مشکل چیست.

یکسری از مشکلات به خاطر کوتاهی در انجام واجبات و ارتکاب محرمات است؛ یکسری از مشکلات نیز به خاطر عدم رعایت امور مربوط به آن کار است.

لذا ارتباط دادن هرچیزی به سحر و...، اشتباه و نادرست است.

از طرفی، باید مراقب بود تا در دام و فریب مدعیان دروغین نیفتیم؛ کسانی که ادعای ابطال سحر و... می کنند و درواقع فقط به فکر مادیات و درآمدزایی و پول درآوردن هستند.

بنابر این؛
در عین این که سحر حقیقت دارد، ولی بسیار نادر و نایاب است و امروزه هر چه هست، ادعا، خرافات و اباطیل است.

[="Tahoma"]

به من بیاموز;976824 نوشت:
یادگیری کارهای خارق عادت مانند چشم سوم ، طی الارض و ... هم حرام است ؟ یا فقط جادویی حرام است که گره در کار مردم اندازد ؟ در واقع سوال بنده این است که چه نوع جادویی حرام است ؟ چون معمولا این کارها ( چشم سوم و ... ) جزء علوم خفیه محسوب میشوند .

با سلام و درود

طبق روایات که برخی در پست ابتدایی تاپیک آمده است، مطلق سحر و ساحری، ممنوع و حرام است.

این مواردی که شما اشاره فرموده اید، از مصادیق سحر نیست.

در ضمن، همه چیز که یادگرفتنی و آموزش دادنی نیست، بلکه برخی از آن ها کمالات و مقامات معنوی است که در اثر بندگی و رعایت تقوای الهی، انسان بدان نائل شده و به او عطا می شود؛ لذا برای رسیدن به این ها باید خودمان را تربیت کنیم، وقتی تربیت شدیم، به ما عطا می شود.


پرسش:

با توجه به آیه ی (بقره/۱۰۲) که دو ملکین هاروت و ماروت به مردم سحر و جادو می آموختند. آیا این کار آن ها با توجه به احادیثی که از معصومین (علیهم السلام) در حرمت سحر آمده، حرام نبود؟ البته ملائکه که گناه نمی کنند پس چرا چنین اتفاقی افتاده است؟

پاسخ:
«وَ اِتَّبَعُوا مٰا تَتْلُوا اَلشَّيٰاطِينُ عَلىٰ مُلْكِ سُلَيْمٰانَ وَ مٰا كَفَرَ سُلَيْمٰانُ وَ لٰكِنَّ اَلشَّيٰاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ اَلنّٰاسَ اَلسِّحْرَ وَ مٰا أُنْزِلَ عَلَى اَلْمَلَكَيْنِ بِبٰابِلَ هٰارُوتَ وَ مٰارُوتَ وَ مٰا يُعَلِّمٰانِ مِنْ أَحَدٍ حَتّٰى يَقُولاٰ إِنَّمٰا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاٰ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمٰا مٰا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ اَلْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ مٰا هُمْ بِضٰارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاّٰ بِإِذْنِ اَللّٰهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ مٰا يَضُرُّهُمْ وَ لاٰ يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اِشْتَرٰاهُ مٰا لَهُ فِي اَلْآخِرَةِ مِنْ خَلاٰقٍ وَ لَبِئْسَ مٰا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كٰانُوا يَعْلَمُونَ‏»
و (يهود) از آن چه شياطين در عصر سليمان بر مردم مى ‏خواندند پيروى كردند. سليمان هرگز (دست به سحر نيالود و) كافر نشد ولى شياطين كفر ورزيدند و به مردم سحر آموختند.
و (نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پيروى كردند. (آن دو، راه سحر كردن را، براى آشنايى با طرز ابطال آن، به مردم ياد مى‏ دادند. و) به هيچ كس چيزى ياد نمى‏ دادند، مگر اين كه از پيش به او مى ‏گفتند: «ما وسيله آزمايشيم كافر نشو! (و از اين تعليمات، سوء استفاده نكن!)»
ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مى ‏آموختند كه بتوانند به وسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند ولى هيچ گاه نمى ‏توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند.
آنها قسمت هايى را فرا مى ‏گرفتند كه به آنان زيان مى ‏رسانيد و نفعى نمى ‏داد. و مسلما مى ‏دانستند هر كسى خريدار اين گونه متاع باشد، در آخرت بهره‏ اى نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مى ‏دانستند.(1)

در ابتدا ذکر دو نکته لازم است:
یکی این که سحر و جادوگری حرام است و مجازات سنگین دارد.(2)
دیگر این که ملائکه و فرشتگان، معصوم هستند و گناهی مرتکب نمی شوند: «عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ‏ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُون‏»؛ فرشتگانى بر آن [آتش] گمارده شده كه خشن و سختگيرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمى‏ كنند و آنچه را فرمان داده شده‏ اند (به طور كامل) اجرا مى ‏نمايند.(3)

در ادامه به تفسیر آیه فوق می پردازیم:

روایت تفسیری:
«عَنِ الرِّضَا ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: وَ أَمَّا هَارُوتُ وَ مَارُوتُ- فَكَانَا مَلَكَيْنِ عَلَّمَا النَّاسَ‏ السِّحْرَ لِيَحْتَرِزُوا بِهِ سِحْرَ السَّحَرَةِ وَ يُبْطِلُوا بِهِ كَيْدَهُمْ وَ مَا عَلَّمَا أَحَداً مِنْ ذَلِكَ شَيْئاً حَتَّى‏ قَالا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ فَكَفَرَ قَوْمٌ بِاسْتِعْمَالِهِمْ لِمَا أُمِرُوا بِالاحْتِرَازِ مِنْهُ وَ جَعَلُوا يُفَرِّقُونَ بِمَا تَعَلَّمُوهُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِه‏»(4)
در این روایت از امام رضا(علیه السلام) آمده که فرمودند:
هاروت و ماروت، دو فرشته بودند كه سحر را به مردم ياد دادند تا به وسيله آن از سحر ساحران ايمن بوده و سحر آنان را باطل كنند، و اين علم را به احدى تعليم نمى‏ دادند مگر آن كه‏ هشدار می دادند كه ما فتنه و وسيله آزمايش شما هستیم، مبادا با به كار بردن نابجاى اين علم، كفر بورزيد؛ ولى جمعى از مردم با استعمال آن كافر شدند و با عمل كردن بر خلاف آن چه دستور داشتند، كافر شدند، چون ميانه مرد و زنش جدايى مى‏ انداختند.

مطلب مهم: (استثناء)
در موارد خاص و برای ابطال سحر ساحران و جلوگیری از سوء استفاده آن ها و ظلمی که بر دیگران وارد می شود، استفاده از سحر و گشودن سحر ساحران، جایز و حلال می شود.
به این روایت توجه فرمایید:
«دَخَلَ عِيسَى بْنُ شَفَقِيٍ‏ عَلى‏ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ وَ كَانَ سَاحِراً يَأْتِيهِ النَّاسُ، وَ يَأْخُذُ عَلى‏ ذلِكَ الْأَجْرَ، فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، أَنَا رَجُلٌ كَانَتْ‏ صِنَاعَتِيَ السِّحْرَ، وَ كُنْتُ آخُذُ عَلَيْهِ‏ الْأَجْرَ، وَ كَانَ مَعَاشِي‏، وَ قَدْ حَجَجْتُ مِنْهُ‏، وَ مَنَّ اللَّهُ عَلَيَّ بِلِقَائِكَ، وَ قَدْ تُبْتُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَهَلْ لِي فِي شَيْ‏ءٍ مِنْ ذلِكَ‏ مَخْرَجٌ؟ قَالَ: فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ: حُلَّ، وَ لَا تَعْقِدْ».(5)
این روایت می گوید: یکی از ساحران نزد امام صادق(علیه السلام) آمد و عرض کرد: حرفه و شغل من سحر و جادوگری است و در برابر آن مزد می گیرم و از این طریق امرار معاش می کنم و با همان درآمد نیز حج خانه خدا را انجام داده ام، ولی اکنون توبه کرده ام؛ آیا برای من راه نجاتی وجود دارد؟
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: گره های سحر را باز کن و گره زنی (جادوگری) نکن.
روایتی دیگر؛
«أَنَّ تَوْبَةَ السَّاحِرِ أَنْ يَحُلَّ وَ لَا يَعْقِد»؛ توبه ساحر، این است که گره های سحر را باز کند و گره نزند.(6)

علامه مجلسی(ره) می گوید: ظاهر این روایات، این است که استفاده از سحر برای دفع سحر، جایز است.(7)
در تفسیر اطیب البیان آمده:
و تعليم و تعلم سحر نيز مانند استعمال آن حرام است؛ مگر اين كه براى علاج و ابطال و دفع سحر و نشان دادن مأخذ آن باشد، كه در اين صورت جايز و بسا واجب می شود؛ و تعليم دو مَلک (هاروت و ماروت) از اين قبيل بوده، اگر چه اكثر مردم سوء استفاده نمودند؛ چنان چه در الهام و تعليم وجوه خير و شر به مردم، اين سوء استفاده ديده مى‏ شود.(8)

نکته:
گرچه سحر، واقعیت دارد و می تواند تاثیر خودش را بگذارد، ولی قرآن کریم می فرماید:
«وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ»؛ ولى هيچ گاه نمى ‏توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند. (9)
لذا با توکل بر خداوند و دعا و توسل به درگاه الهی، ضرری به انسان وارد نمی شود و خداوند بهترین نگاهبان و محافظ است: «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمين‏»؛ و (در هر حال،) خداوند بهترين حافظ، و مهربانترين مهربانان است‏.(10)

بنابر این:
سحر و جادوگری حرام است.
بطور استثناء و در موارد خاص (برای ابطال سحر ساحران و...) استفاده از سحر، اشکال ندارد و جایز است.
ملائکه الهی معصوم هستند و مرتکب حرام نمی شوند.
هاروت و ماروت، سحری که تعلیم می دادند، از همان موارد خاص و از موارد استثناء و حلال بوده است.

پی نوشت ها:
1. بقره: 2/ 102.
2. کلینی، الكافي (ط-الإسلامية)، ج ‏7، بَابُ حَدِّ السَّاحِر، ص 260؛ شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، محقق و ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏ ـ قم‏، 1409 ق‏، چاپ اول‏، ج ‏17، باب 25، بَابُ تَحْرِيمِ تَعَلُّمِ السِّحْرِ وَ أَجْرِهِ‏ وَ اسْتِعْمَالِه‏...، ص 145 – 148.
3. تحریم: 66/ 6.
4. ابن بابويه، عيون أخبار الرضا عليه السلام‏، محقق/مصحح: لاجوردى، ‏ناشر: نشر جهان‏ ـ تهران، 1378 ق‏، چاپ اول، ج ‏1، ص 271؛ وسائل الشيعة، ج ‏17، ص 147 و 148، ح 5.
5. کلینی، كافي (ط-الاسلامیة)، ج ‏5، ص 115.
6. ابن بابويه، علل الشرائع‏، ناشر: كتاب فروشى داورى‏ ـ قم، 1385 ش/1966 م‏، چاپ اول‏، ج ‏2، ص 546.
7. مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول‏، محقق/مصحح: رسولى محلاتى، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ تهران‏، 1404ق‏، چاپ دوم‏، ج ‏19، ص 73.
8. طیب، محمد حسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات: اسلام ـ تهران، ج ‏2، ص 129.
9. بقره: 2/ 102.
10. یوسف: 12/ 64.

موضوع قفل شده است