جمع بندی سردرگمی در موضوع ازدواج خواهرم

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سردرگمی در موضوع ازدواج خواهرم

سلام و عرض ادب

خواهرم حدود 42 سال دارد و هنوز ازدواج نکرده ظاهر خوبی دارد دانشگاه تحصیل کرده و اهل نماز و روزه است . ما خانواده مذهبی هستیم.

البته گرچه 42 سال دارد ولی خیلی جوانتر از سنش هست یعنی تقریبا 25 ساله یا کمتر به نظر می رسد.

الان خواستگاری دارد که 47 ساله است ولی قبلا معتاد بوده و شاید بیش از یکسال است که ترک کرده و در جایی مشغول است.

خواستگار خواهرم الان شاید بیش از یکماه است که جهت عقد کاری نکرده و خیلی علاقه و تمایل به عقد ندارد.

این آقا ظاهر خوبی ندارد و خیلی بد چهره و لاغر است، اهل نماز نیست . خانواده اش مذهبی نیستند. خانواده ای ساده و معمولی هستند.

بعد از ازمایش خون قرار بود بعد از یکهفته به کلاس مشاوره بیاید که آنروز نیامد و گفتند بشدت مریض شده .

بعد از بیش از یکماه خودش گفت که پلاکتهای خونم پایین و تقریبا 70 هست و دندانهایم نیز مصنوعی است.

البته بعد از تحقیق فهمیدیم که پدرش و برادر متاهلش معتاد هستند. و یکی از برادران دیگرش نیز بر اثر اعتیاد (تزریقی) فوت کرده.

همچنین متوجه شدیم که خودش هم قبلا معتاد بوده و ترک کرده و به کاری چسبیده. البته ما این اطلاعات راجع به اعتیاد را اصلا به آنها نگفتیم و آنها در جریان نیستند که ما خبر داریم.

با وجود این مسائل این آقا هنوز هم شک دارد و می خواهد بعد از یکماه رفت و آمد تصمیم بگیرد.

الان خواهرم به این فرد علاقه دارد و میگوید فردی باشخصیت و مودب است گرچه خانواده ام تمایلی به این وصلت ندارند.

من هر چه می گویم این شخص از نظر فرهنگی ، مذهبی ، ظاهری با ما جور نیست ولی خواهرم می گوید من 42 سال دارم و اگر ازدواج نکنم باید زن پیرمرد بشوم چون دیگر خواستگاری برایم نخواهد آمد. و مجرد ماندن بهتر از اینست که زن پیرمرد شوم.

لطفا ما را در این باره راهنمایی کنید.

ممنون از شما .

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد راهنما

ham20;975617 نوشت:
سلام و عرض ادب

خواهرم حدود 42 سال دارد و هنوز ازدواج نکرده ظاهر خوبی دارد دانشگاه تحصیل کرده و اهل نماز و روزه است . ما خانواده مذهبی هستیم.

البته گرچه 42 سال دارد ولی خیلی جوانتر از سنش هست یعنی تقریبا 25 ساله یا کمتر به نظر می رسد.

الان خواستگاری دارد که 47 ساله است ولی قبلا معتاد بوده و شاید بیش از یکسال است که ترک کرده و در جایی مشغول است.

خواستگار خواهرم الان شاید بیش از یکماه است که جهت عقد کاری نکرده و خیلی علاقه و تمایل به عقد ندارد.

این آقا ظاهر خوبی ندارد و خیلی بد چهره و لاغر است، اهل نماز نیست . خانواده اش مذهبی نیستند. خانواده ای ساده و معمولی هستند.

بعد از ازمایش خون قرار بود بعد از یکهفته به کلاس مشاوره بیاید که آنروز نیامد و گفتند بشدت مریض شده .

بعد از بیش از یکماه خودش گفت که پلاکتهای خونم پایین و تقریبا 70 هست و دندانهایم نیز مصنوعی است.

البته بعد از تحقیق فهمیدیم که پدرش و برادر متاهلش معتاد هستند. و یکی از برادران دیگرش نیز بر اثر اعتیاد (تزریقی) فوت کرده.

همچنین متوجه شدیم که خودش هم قبلا معتاد بوده و ترک کرده و به کاری چسبیده. البته ما این اطلاعات راجع به اعتیاد را اصلا به آنها نگفتیم و آنها در جریان نیستند که ما خبر داریم.

با وجود این مسائل این آقا هنوز هم شک دارد و می خواهد بعد از یکماه رفت و آمد تصمیم بگیرد.

الان خواهرم به این فرد علاقه دارد و میگوید فردی باشخصیت و مودب است گرچه خانواده ام تمایلی به این وصلت ندارند.

من هر چه می گویم این شخص از نظر فرهنگی ، مذهبی ، ظاهری با ما جور نیست ولی خواهرم می گوید من 42 سال دارم و اگر ازدواج نکنم باید زن پیرمرد بشوم چون دیگر خواستگاری برایم نخواهد آمد. و مجرد ماندن بهتر از اینست که زن پیرمرد شوم.

لطفا ما را در این باره راهنمایی کنید.

ممنون از شما .

با عرض سلام و ادب خدمت شما برادر گرامی و همه اسک دینی های بزرگوار
از حسن اعتماد شما به این انجمن سپاسگذارم و امیدوارم نکاتی را که خدمتتون عرض می کنم راهگشا باشد.

در ازدواج آنچه مهم می باشد آرامش می باشد و به همین دلیل است که لازم است ما با فردی ازدواج نماییم که از جهات مختلف هم کفو ما باشد.
مجرد ماندن سخت است ولی از بسیاری از زندگی های متاهلی بهتر است چرا که مجرد ماندن چاله است و برخی ازدواج ها،چاه می باشند.
لازم است در ازدواج اطلاعات خود را بالا ببریم و از روی احساسات تصمیم نگیریم .شخصیت دو طرف مناسب هم باشد و هم کفو هم باشند و با تحقیق درست و مناسب همراه باشد.

سن بالا سبب می شود که ما از برخی خواسته های خود کوتاه بیاییم و این درست است ولی به هیچ وجه نباید از خواسته هایی کوتاه بیاییم که جزء خط قرمزهای ما می باشد و از ملاکهای اصلی است چراکه کوتاه آمدن از ملاکهای اصلی مساوی است با تلخی در زندگی .
اینکه سن من بالا است و اگر ازدواج نکنم پیردختر می شوم دلیل هر ازدواجی نیست و یکی از آفتهای ازدواج موفق و خوب می باشد.

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

تجرد بهتر از ازدواجیه که همش حرص و اعصاب خوردی باشه

به نظرم لیاقت خواهرت ببیشتره....حتی اگه محبور باشه زن مردی بشه که مثلا قبلا ازدواج کرده ولی در سطح خودشه

[=Arial Black]

ham20;975617 نوشت:
سلام و عرض ادب

خواهرم حدود 42 سال دارد و هنوز ازدواج نکرده ظاهر خوبی دارد دانشگاه تحصیل کرده و اهل نماز و روزه است . ما خانواده مذهبی هستیم.

البته گرچه 42 سال دارد ولی خیلی جوانتر از سنش هست یعنی تقریبا 25 ساله یا کمتر به نظر می رسد.

الان خواستگاری دارد که 47 ساله است ولی قبلا معتاد بوده و شاید بیش از یکسال است که ترک کرده و در جایی مشغول است.

خواستگار خواهرم الان شاید بیش از یکماه است که جهت عقد کاری نکرده و خیلی علاقه و تمایل به عقد ندارد.

این آقا ظاهر خوبی ندارد و خیلی بد چهره و لاغر است، اهل نماز نیست . خانواده اش مذهبی نیستند. خانواده ای ساده و معمولی هستند.

بعد از ازمایش خون قرار بود بعد از یکهفته به کلاس مشاوره بیاید که آنروز نیامد و گفتند بشدت مریض شده .

بعد از بیش از یکماه خودش گفت که پلاکتهای خونم پایین و تقریبا 70 هست و دندانهایم نیز مصنوعی است.

البته بعد از تحقیق فهمیدیم که پدرش و برادر متاهلش معتاد هستند. و یکی از برادران دیگرش نیز بر اثر اعتیاد (تزریقی) فوت کرده.

همچنین متوجه شدیم که خودش هم قبلا معتاد بوده و ترک کرده و به کاری چسبیده. البته ما این اطلاعات راجع به اعتیاد را اصلا به آنها نگفتیم و آنها در جریان نیستند که ما خبر داریم.

با وجود این مسائل این آقا هنوز هم شک دارد و می خواهد بعد از یکماه رفت و آمد تصمیم بگیرد.

الان خواهرم به این فرد علاقه دارد و میگوید فردی باشخصیت و مودب است گرچه خانواده ام تمایلی به این وصلت ندارند.

من هر چه می گویم این شخص از نظر فرهنگی ، مذهبی ، ظاهری با ما جور نیست ولی خواهرم می گوید من 42 سال دارم و اگر ازدواج نکنم باید زن پیرمرد بشوم چون دیگر خواستگاری برایم نخواهد آمد. و مجرد ماندن بهتر از اینست که زن پیرمرد شوم.

لطفا ما را در این باره راهنمایی کنید.

ممنون از شما .


اهل نماز نبودن ، با هیچ دلیل و منطقی، قابل صرف نظر کردن نیست.
آدم تنها زندگی کند و با مشکلات تنهایی دست و پنجه نرم کند بهتر است تا با یک آدم بی دین ازدواج کند.
به قول معروف: تنهایی بهتر از داشتن دوست بد است.

کسی که معتاد باشد یا سابقه اعتیاد داشته باشد هم از مصادیق "دوست بد" است.

این افراد (بی نمازها ، معتادها) قابل اعتماد نیستند. آیا زندگی کردن با کسی که قابل اعتماد نیست ، مشکلات کمی خواهد داشت؟؟
[=Arial Black]چه بسا دوباره به اعتیاد برگردد و همه زندگی اش را فدای اعتیادش کند!
[=Arial Black][=Arial Black]
خواهرتان کسی را میخواهد که در زندگی به او تکیه کند.
آیا می توان به افراد غیر قابل اعتماد، تکیه کرد؟؟

خواهرتان با این ازدواج، نه تنها تکیه گاهی برایش فراهم نمی شود بلکه مشکلات خود را هزار برابر خواهد کرد و از چاله به چاه خواهد افتاد و حسرت روزهای تجرد خود را خواهد خورد.

قطعا این ازدواج به صلاح نیست و جای هیچ شک و شبهه ای هم در این زمینه نیست.

علاقه خواهرتان به این شخص ، درست نیست و بهتر است خواهرتان به یک مشاور مراجعه کنند تا راهنمایی شوند.

خوشبختانه خواهرتان از نظر تحصیلات و ظاهری امتیازاتی دارند و امید است در آیثنده خواستگار خوب برایشان بیاید.
ظاهراً توکل شان به خداوند مقداری کاهش یافته (که ناامید از آمدن خواستگار جدید هستند).

شخصیت ظاهری و مودب بودن ، جزء ملاکهای اصلی نیست. چه بسا آن شخص در مواجهه با خانواده شما و جهت قصدی که دارد این طور برخورد می کند.

چه بی ادبی بالاتر از ترک نماز؟ او "ادب در برابر خداوند" (نماز) را رعایت نمیکند.

خواهرتان اگر با یک فرد معتاد (ولو الان ترک کرده باشد) ازدواج کند، آبرویی برایش باقی نمی ماند و همچنین آبروی کل خانواده می رود.
شدیداً از این کار اجتناب کنید و اصلا کوتاه نیایید.

سلام
شرایط و خوندم و واقعا به خواهرتون هم میشه حق داد.
آیا کسی نیست که سبب ازدکاج و معرف ازدواج چنین مواردی باشه؟

راهنما;975842 نوشت:

با عرض سلام و ادب خدمت شما برادر گرامی و همه اسک دینی های بزرگوار
از حسن اعتماد شما به این انجمن سپاسگذارم و امیدوارم نکاتی را که خدمتتون عرض می کنم راهگشا باشد.

در ازدواج آنچه مهم می باشد آرامش می باشد و به همین دلیل است که لازم است ما با فردی ازدواج نماییم که از جهات مختلف هم کفو ما باشد.
مجرد ماندن سخت است ولی از بسیاری از زندگی های متاهلی بهتر است چرا که مجرد ماندن چاله است و برخی ازدواج ها،چاه می باشند.
لازم است در ازدواج اطلاعات خود را بالا ببریم و از روی احساسات تصمیم نگیریم .شخصیت دو طرف مناسب هم باشد و هم کفو هم باشند و با تحقیق درست و مناسب همراه باشد.

سن بالا سبب می شود که ما از برخی خواسته های خود کوتاه بیاییم و این درست است ولی به هیچ وجه نباید از خواسته هایی کوتاه بیاییم که جزء خط قرمزهای ما می باشد و از ملاکهای اصلی است چراکه کوتاه آمدن از ملاکهای اصلی مساوی است با تلخی در زندگی .
اینکه سن من بالا است و اگر ازدواج نکنم پیردختر می شوم دلیل هر ازدواجی نیست و یکی از آفتهای ازدواج موفق و خوب می باشد.

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

ممنون از شما .

متاسفانه من جواب درستی برای خواهر بزرگم ندارم. چون می گوید خواستگاران قبلی زنشان فوت کرده بود یا طلاق داده بودند و فرزند داشتند و این فرزندان مرا اذیت خواهند کرد چنانچه نمونه هایی سراغ دارد .البته آنها هم نماز نمی خواندند.

نمونه های زیادی سراغ دارد که زن نماز می خواند و اهل روضه و مسائل عبادی ست ولی شوهر اینطور نیست و زندگی بادوامی دارند البته خود من هم موارد زیادی سراغ دارم. و حرفی برای گفتن ندارم.

همانطور که گفتم سن او گرچه 42 سال است ولی هر کس او را ببیند فکر می کند دانشجو است و در سنین پایین (البته این موضوع در خانواده ما ارثی است .) خواهرم ظاهر خوب با شخصیتی آرام و مهربان دارد که بیشتر اقوام و خویشانی که با آنها رابطه داریم به خواهرم علاقه دارند و دختران آنها در سن ابتدایی و راهنمایی و بزرگ و کوچک جذب شخصیت خواهرم هستند.

در کلاس قرآن که شرکت می کرد با افراد زیادی آشنا شد که به او علاقمند شده بودند.

به همین علت خواستگارن زیادی یعنی در یکسال شاید تقریبا 16 خواستگار می آمدند و همه با سن 28 سال یا 30 یا 35 چون فکر می کردند خواهرم از آنها کوچکتر است.

اگر سن خواهرم بالاتر رود دیگر بچه دار نخواهد شد و شناختی که از شخصیتش دارم حاضر نیست با پیرمردها ازدواج کند.او خیلی جوانتر از سنش هست و اگر حتی با 50 ساله ازدواج کند دیگران فکر می کنند پدرش است.

البته قبل از این خواستگار قید ازدواج را زده بود و دیگر فکر ازدواج نمی کرد .

به نظر من به هیچ وجه نذارید با این ادم ازدواج کنه
معتاد بی دین فک کنم نمیدونه یعنی چی
مجرد موندن خیلی بهتر از این ازدواج هست
در سنین پایینتر چرا ازدواج نکردن خب؟ الان مگه وقت شوهر کردنه؟

با گذشتش کاری نداریم ولی نماز نمیخونه یعنی توبه نکرده

توبه نکنی این چیزایی مثل ترک کردن و اینا همش کشکه

من تازه تو زندگیم فهمیدم با نماز نخون اصلا نباید همنشین شی چه برسه که ازدواج کنی

خواستگار رو باید چند بار ردش کنی و بیاد اسرار کنه تا بفهمی حداقل پایبندی به زندگی رو داره (مگر اینکه ادم تضمین شده و مومن باشه رد کردنش گناهه )

حالا طرف علاقه به عقد نشون نمیده یعنی از اول راه سسته من خودم شخصا خواهرم رو نمیدم به اینجور ادم (البته قبلا یکی از خواهرامون رو دادیم و طلاق گرفته با همین شرایط تقریبا + اخلاق خوب طرف + ترک نکردن + اهل کار بودن + اختلاف سنی زیاد )

البته طرح و شرایطی که تو سوال هست عجیبه. طرف هم معتاد بوده هم نماز نمیخونه هم ظاهرش مناسب نیست هم تمایل به عقد نداره ... طرف مقابل برعکسه. الکی خودتون رو اصراف نکنید (مخصوصا سر بی نماز)

استخاره یادت نره مخصوصا خود شخص اینکار رو کنه

اصلا نترسید. ما یکی از خواهرامون رو به کسی که مشکوک به اعتیاد بود ندادیم یکی بهترش اومد. اون طرف یه زن گرفت طلاق داد

من ده سال تو سوپر مارکت بودن (الی 15 سال). کلی کودک جلو چشام بزرگ شدن. اونی که سالمه از بچگی سالمه. اونی که مشکل داره از بچگی مشکل داره . ترک و توبه برای افراد خیلی خاصه که اونم بعد ترک و توبه رفتارشون عوض میشه و معنویات از صورتشون داد میزنه . اگه ردش کنی میاد اشک میریزه التماس میکنه

ham20;975617 نوشت:
سلام و عرض ادب

خواهرم حدود 42 سال دارد و هنوز ازدواج نکرده ظاهر خوبی دارد دانشگاه تحصیل کرده و اهل نماز و روزه است . ما خانواده مذهبی هستیم.

البته گرچه 42 سال دارد ولی خیلی جوانتر از سنش هست یعنی تقریبا 25 ساله یا کمتر به نظر می رسد.

الان خواستگاری دارد که 47 ساله است ولی قبلا معتاد بوده و شاید بیش از یکسال است که ترک کرده و در جایی مشغول است.

خواستگار خواهرم الان شاید بیش از یکماه است که جهت عقد کاری نکرده و خیلی علاقه و تمایل به عقد ندارد.

این آقا ظاهر خوبی ندارد و خیلی بد چهره و لاغر است، اهل نماز نیست . خانواده اش مذهبی نیستند. خانواده ای ساده و معمولی هستند.

بعد از ازمایش خون قرار بود بعد از یکهفته به کلاس مشاوره بیاید که آنروز نیامد و گفتند بشدت مریض شده .

بعد از بیش از یکماه خودش گفت که پلاکتهای خونم پایین و تقریبا 70 هست و دندانهایم نیز مصنوعی است.

البته بعد از تحقیق فهمیدیم که پدرش و برادر متاهلش معتاد هستند. و یکی از برادران دیگرش نیز بر اثر اعتیاد (تزریقی) فوت کرده.

همچنین متوجه شدیم که خودش هم قبلا معتاد بوده و ترک کرده و به کاری چسبیده. البته ما این اطلاعات راجع به اعتیاد را اصلا به آنها نگفتیم و آنها در جریان نیستند که ما خبر داریم.

با وجود این مسائل این آقا هنوز هم شک دارد و می خواهد بعد از یکماه رفت و آمد تصمیم بگیرد.

الان خواهرم به این فرد علاقه دارد و میگوید فردی باشخصیت و مودب است گرچه خانواده ام تمایلی به این وصلت ندارند.

من هر چه می گویم این شخص از نظر فرهنگی ، مذهبی ، ظاهری با ما جور نیست ولی خواهرم می گوید من 42 سال دارم و اگر ازدواج نکنم باید زن پیرمرد بشوم چون دیگر خواستگاری برایم نخواهد آمد. و مجرد ماندن بهتر از اینست که زن پیرمرد شوم.

لطفا ما را در این باره راهنمایی کنید.

ممنون از شما .

با سلام و عرض ادب

به نظر این حقیر مهم ترین اصل در ازدواج ایمان است

با توجه به گفته های شما که شخص مورد نظر مومن نیست و خواهر شما مومن است این ازدواج از لحاظ منطقی و اسلامی صحیح نیست
(ازدواج مومن با کافر یا مشرک)

در نظر داشته باشید ازدواج با پیرمرد مومن یا همسر دوم شدن بسیار پسندیده تر از ازدواج با یک کافر یا مشرک است ...

سلموا على اليهود والنصارى ولا تسلموا على يهود أمتي قيل ومن يهود أمتك قال تراك الصلاة؛[1]

بر یهود و نصاری سلام دهیدولی بر یهود امت من سلام نکنید.

گفته شد یهود امت شما چه کسانی اند؟

فرمودند: کسانی که نماز را ترک گفته اند.

[="Navy"]سلام...خانوم ها با مجرد مودن معذب نمیشن ولی مرد ها براشون سخته... بی نمازی خوب نیست اگه معتاد هم باشه که هیچی...چرا خواهرتون در جوانی ازدواج نکرد؟...مادرتون چیزی نمی گفت؟...درس خوندن برای خانم ها خیلی خوب نیست اینو همه فیلسوفان میگن زن باید زود تر ازدواج کنه...این مشکلیه که در اینده توی خونه همه یه نمونه پیدا میشه....همسر دوم یک مردی که همسرش فوت کرده بشه خیلی بهتره !....این وظیفه مادرتون هست براش همسر پیدا کنه![/]

ham20;976162 نوشت:
نمونه های زیادی سراغ دارد که زن نماز می خواند و اهل روضه و مسائل عبادی ست ولی شوهر اینطور نیست و زندگی بادوامی دارند البته خود من هم موارد زیادی سراغ دارم. و حرفی برای گفتن ندارم.

سلام
دلیل اصرار بر ازدواج خواهر شما را نمیدانم،
می توانید علاوه بر نمونه های فوق، می توان نمونه هایی از خانم هایی که هم سن ایشون و یابالاتر مجرد هستند را نیز دید که با پذیرش شرایط خود (مجردی) راحت در جریان زندگی قرار گرفته اند و وقتی هم در موقعیت ازدواج قرار می گیرند با تفکر و حفظ عزت نفس خود تصمیم می گیرند.

ریحــانه الــنبی;976937 نوشت:
سلام
دلیل اصرار بر ازدواج خواهر شما را نمیدانم،
می توانید علاوه بر نمونه های فوق، می توان نمونه هایی از خانم هایی که هم سن ایشون و یابالاتر مجرد هستند را نیز دید که با پذیرش شرایط خود (مجردی) راحت در جریان زندگی قرار گرفته اند و وقتی هم در موقعیت ازدواج قرار می گیرند با تفکر و حفظ عزت نفس خود تصمیم می گیرند.

سلام
دلیلش که مشخصه
نمیخوان فرصت مادر شدن رو از دست بدن

[="Tahoma"]

شروحیل;976661 نوشت:

سلموا على اليهود والنصارى ولا تسلموا على يهود أمتي قيل ومن يهود أمتك قال تراك الصلاة؛[1]

بر یهود و نصاری سلام دهیدولی بر یهود امت من سلام نکنید.

گفته شد یهود امت شما چه کسانی اند؟

فرمودند: کسانی که نماز را ترک گفته اند.

سلام

حدیث از کی هستش؟

سوال :
سلام و عرض ادب خواهرم حدود 42 سال دارد و هنوز ازدواج نکرده ظاهر خوبی دارد دانشگاه تحصیل کرده و اهل نماز و روزه است . ما خانواده مذهبی هستیم.خیلی جوانتر از سنش هست الان خواستگاری دارد که 47 ساله است ظاهر خوبی ندارد اهل نماز نیست . خانواده اش مذهبی نیستند. بعد از تحقیق فهمیدیم که پدرش و برادر متاهلش معتاد هستند. و یکی از برادران دیگرش نیز بر اثر اعتیاد (تزریقی) فوت کرده.همچنین متوجه شدیم که خودش هم قبلا معتاد بوده و ترک کرده و به کاری چسبیده.با وجود این مسائل این آقا هنوز هم شک دارد و می خواهد بعد از یک ماه رفت و آمد تصمیم بگیرد. الان خواهرم به این فرد علاقه دارد و میگوید فردی باشخصیت و مودب است گرچه خانواده ام تمایلی به این وصلت ندارند. من هر چه می گویم این شخص از نظر فرهنگی ، مذهبی ، ظاهری با ما جور نیست ولی خواهرم می گوید من 42 سال دارم و اگر ازدواج نکنم باید زن پیرمرد بشوم چون دیگر خواستگاری برایم نخواهد آمد. و مجرد ماندن بهتر از اینست که زن پیرمرد شوم.لطفا ما را در این باره راهنمایی کنید.

پاسخ:
از حسن اعتماد شما به این انجمن سپاسگذارم و امیدوارم نکاتی را که خدمتتون عرض می کنم راهگشا باشد.
در ازدواج آنچه مهم می باشد آرامش می باشد و به همین دلیل است که لازم است ما با فردی ازدواج نماییم که از جهات مختلف هم کفو ما باشد.
مجرد ماندن سخت است ولی از بسیاری از زندگی های متاهلی بهتر است چرا که مجرد ماندن چاله است و برخی ازدواج ها،چاه می باشند.
لازم است در ازدواج، اطلاعات خود را بالا ببریم و از روی احساسات تصمیم نگیریم .شخصیت دو طرف مناسب هم باشد و هم کفو هم باشند و با تحقیق درست و مناسب همراه باشد.
سن بالا سبب می شود که ما از برخی خواسته های خود کوتاه بیاییم و این درست است ولی به هیچ وجه نباید از خواسته هایی کوتاه بیاییم که جزء خط قرمزهای ما می باشد و از ملاکهای اصلی است چراکه کوتاه آمدن از ملاکهای اصلی مساوی است با تلخی در زندگی .
اینکه سن من بالا است و اگر ازدواج نکنم پیردختر می شوم دلیل هر ازدواجی نیست و یکی از آفتهای ازدواج موفق و خوب می باشد.

با توجه به توضیحاتی که داده اید در این ازدواج،حداقل کفویت مذهبی و اجتماعی بین دو نفروجود ندارد و این نبود کفویت می تواند چالش برانگیز و مسئله ساز شود.
به نظر می رسد ازدواج با افرادی که همسرشان فوت کرده است و یا فرزند دارند در صورت وجود مشابهت و کفویت مذهبی مناسبتر می باشد.

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی


موضوع قفل شده است