جمع بندی به موسی خطاب آمد که موجودی پست تر از خودت را بیار

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
به موسی خطاب آمد که موجودی پست تر از خودت را بیار

حسام 1999;961325 نوشت:
به موسی خطاب اومد که ی موجود پست تر از خودت رو بیار، جسدِ سگ مرده یا ی آدم مبتذل[دقیق یادم نیست] میخواست ببره که بعد پشیمان شد،از طرف خدا این پیام میاد که ای موسی اگه اون رو برام میاوردی از پیامبری برکنارت میکردم[نقل مضمون]

متن روایت فوق را از منابع معتبر روائی میخواستم

برچسب: 

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد آلاء

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام خدمت شما دوست گرامی

عبد آبق;973451 نوشت:
متن روایت فوق را از منابع معتبر روائی میخواستم

متن روایت به صورت زیر است:

أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَوْحَى إِلَى مُوسَى‏ ع إِذَا جِئْتَ لِلْمُنَاجَاةِ فَاصْحَبْ مَعَكَ مَنْ تَكُونُ خَيْراً مِنْهُ- فَجَعَلَ مُوسَى لَا يَعْتَرِضُ [يَعْرِضُ‏] أَحَداً إِلَّا وَ هُوَ لَا يَجْسُرُ [يَجْتَرِئُ‏] أَنْ يَقُولَ إِنِّي خَيْرٌ مِنْهُ فَنَزَلَ عَنِ النَّاسِ وَ شَرَعَ فِي أَصْنَافِ الْحَيَوَانَاتِ حَتَّى مَرَّ بِكَلْبٍ أَجْرَبَ فَقَالَ أَصْحَبُ هَذَا فَجَعَلَ فِي عُنُقِهِ حَبْلًا ثُمَّ مَرَّ [جَرَّ] بِهِ فَلَمَّا كَانَ فِي بَعْضِ الطَّرِيقِ شَمَّرَ الْكَلْبَ‏ مِنَ الْحَبْلِ وَ أَرْسَلَهُ فَلَمَّا جَاءَ إِلَى مُنَاجَاةِ الرَّبِّ سُبْحَانَهُ قَالَ يَا مُوسَى أَيْنَ مَا أَمَرْتُكَ بِهِ قَالَ يَا رَبِّ لَمْ أَجِدْهُ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَوْ أَتَيْتَنِي بِأَحَدٍ لَمَحَوْتُكَ مِنْ دِيوَانِ النُّبُوَّةِ .1

يعنى: «خداوند سبحان به حضرت موسى- عليه السّلام- وحى كرد كه:
هر گاه براى مناجات نزد من مى‏آيى، فردى را به همراهت بياور كه تو از او بهتر باشى، موسى- عليه السّلام- هر كس را كه مى‏ديد، جرأت نمى‏كرد بگويد من از او بهترم، لذا دست از مردم برداشت و در ميان انواع حيوانات، شروع به جستجو كرد تا اينكه به سگ گر گرفته‏اى برخورد كرد، با خود گفت: اين را با خود مى‏برم، در گردنش ريسمانى انداخت و او را با خود كشيد، در ميان راه ريسمان را گشود و سگ را رها كرد، وقتى به مقام مناجات رسيد، پروردگار سبحان به او فرمود: اى موسى! كجاست آنچه كه ما به تو امر كرديم؟ گفت: پروردگارا! آن را نيافتم.
خداوند متعال فرمود: به عزت و جلالم قسم! اگر حتى يك نفر را مى‏آوردى، نام تو را از ديوان «نبوّت» پاك مى‏كردم.2


[/HR]1.ابن فهد حلی،عدة الداعي و نجاح الساعي‏، ص218.
2.ابن فهد حلى، احمد بن محمد، آيين بندگى و نيايش (ترجمه عدة الداعي) - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1375ش، ص360


سلام
منبع هایی که فرمودید به صورت انلاین میشه مشاهده کرد ؟

-----
1.ابن فهد حلی،عدة الداعي و نجاح الساعي‏، ص218.
2.ابن فهد حلى، احمد بن محمد، آيين بندگى و نيايش (ترجمه عدة الداعي) - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1375ش، ص360

عرض ادب و سلام

omidtt;973980 نوشت:
منبع هایی که فرمودید به صورت انلاین میشه مشاهده کرد ؟

ترجمه کتاب در این ادرس قابل مشاهده است:http://lib.ahlolbait.com/

آلاء;974330 نوشت:
عرض ادب و سلام

ترجمه کتاب در این ادرس قابل مشاهده است:http://lib.ahlolbait.com/

سلام علیکم

با سپاس از اسناد گرامی یک سوالی در مورد متن و ترجمه روایت دارم

در متن کلمه "فاصحب" رو فردی ترجمه کرده و مقصود فردی که مصاحب یا همنشین با پیامبر باشد و بهتر از او باشد را خداوند از پیامبرش مطالبه کرده .

در ادامه متن آمده که او از انسانها گذشت چون آمها را بهتر میدید و در میان حیوانات گشت و در میان آنها سگ را از خودش پست تر دید .
با توجه به درخواست ایجاد کننده تاپیک مبنی بر صحت حدیث آیا
این روایت به لحاظ سند ، مفهوم و درایه اشکال و ایرادی ندارد ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام خدمت شما دوست گرامی

فاتح;974340 نوشت:
در متن کلمه "فاصحب" رو فردی ترجمه کرده و مقصود فردی که مصاحب یا همنشین با پیامبر باشد و بهتر از او باشد را خداوند از پیامبرش مطالبه کرده .

در ادامه متن آمده که او از انسانها گذشت چون آمها را بهتر میدید و در میان حیوانات گشت و در میان آنها سگ را از خودش پست تر دید .
با توجه به درخواست ایجاد کننده تاپیک مبنی بر صحت حدیث آیا
این روایت به لحاظ سند ، مفهوم و درایه اشکال و ایرادی ندارد ؟

در مورد ریشه کلمه ی «صحب» باید گفت که این ماده در معنای هم نشین و همراه و هم سایه به کار رفته است اما در مورد خاص روایت که اشاره دارد که این مصاحب و همراه برتر از پیامبر باشد این مساله جای بررسی دارد که با عنایت به بررسی سندی و متنی این روایت چند نکته در ضعف سند این روایت بیان می شود:
اولا این متن از روایت تنها در یک کتاب ( عده الداعی) بیان شده است و در هیچ کتاب روایی دیگری بیان نشده است. این مساله اصطلاحا در دانش حدیث؛ انفراد حدیث گفته می شود و یکی از عوامل ضعف روایت می تواند باشد.
دوما در سند این روایت چنین بیان شده است که « ما حدثنی بعض اصحابنا........» و این مساله در دانش درایه الحدیث؛ اصطلاحا ارسال سند گفته می شود این مساله یکی از دلایل اصلی ضعف حدیث است.

به نظر می رسد با وجود این اشکالات در سند روایت؛ نمی توان متن حدیث را با اعتماد کامل پذیرفت.

سوال:
روایت شده:به موسی خطاب آمد که موجودی پست تر از خودت را بیار

این روایت به لحاظ سند ، مفهوم و درایه اشکال و ایرادی ندارد؟

پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض ادب و سلام
متن روایت به صورت زیر است:

أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَوْحَى إِلَى مُوسَى‏ ع إِذَا جِئْتَ لِلْمُنَاجَاةِ فَاصْحَبْ مَعَكَ مَنْ تَكُونُ خَيْراً مِنْهُ- فَجَعَلَ مُوسَى لَا يَعْتَرِضُ [يَعْرِضُ‏] أَحَداً إِلَّا وَ هُوَ لَا يَجْسُرُ [يَجْتَرِئُ‏] أَنْ يَقُولَ إِنِّي خَيْرٌ مِنْهُ فَنَزَلَ عَنِ النَّاسِ وَ شَرَعَ فِي أَصْنَافِ الْحَيَوَانَاتِ حَتَّى مَرَّ بِكَلْبٍ أَجْرَبَ فَقَالَ أَصْحَبُ هَذَا فَجَعَلَ فِي عُنُقِهِ حَبْلًا ثُمَّ مَرَّ [جَرَّ] بِهِ فَلَمَّا كَانَ فِي بَعْضِ الطَّرِيقِ شَمَّرَ الْكَلْبَ‏ مِنَ الْحَبْلِ وَ أَرْسَلَهُ فَلَمَّا جَاءَ إِلَى مُنَاجَاةِ الرَّبِّ سُبْحَانَهُ قَالَ يَا مُوسَى أَيْنَ مَا أَمَرْتُكَ بِهِ قَالَ يَا رَبِّ لَمْ أَجِدْهُ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَوْ أَتَيْتَنِي بِأَحَدٍ لَمَحَوْتُكَ مِنْ دِيوَانِ النُّبُوَّةِ .1

يعنى: «خداوند سبحان به حضرت موسى- عليه السّلام- وحى كرد كه:
هر گاه براى مناجات نزد من مى‏آيى، فردى را به همراهت بياور كه تو از او بهتر باشى، موسى- عليه السّلام- هر كس را كه مى‏ديد، جرأت نمى‏كرد بگويد من از او بهترم، لذا دست از مردم برداشت و در ميان انواع حيوانات، شروع به جستجو كرد تا اينكه به سگ گر گرفته‏ اى برخورد كرد، با خود گفت: اين را با خود مى‏ برم، در گردنش ريسمانى انداخت و او را با خود كشيد، در ميان راه ريسمان را گشود و سگ را رها كرد، وقتى به مقام مناجات رسيد، پروردگار سبحان به او فرمود: اى موسى! كجاست آنچه كه ما به تو امر كرديم؟ گفت: پروردگارا! آن را نيافتم.
خداوند متعال فرمود: به عزت و جلالم قسم! اگر حتى يك نفر را مى‏آوردى، نام تو را از ديوان «نبوّت» پاك مى‏كردم.2

چند نکته در ضعف سند این روایت بیان می شود:
اولا این متن از روایت تنها در یک کتاب ( عده الداعی) بیان شده است و در هیچ کتاب روایی دیگری بیان نشده است. این مساله اصطلاحا در دانش حدیث؛ انفراد حدیث گفته می شود و یکی از عوامل ضعف روایت می تواند باشد.
دوما در سند این روایت چنین بیان شده است که « ما حدثنی بعض اصحابنا........» و این مساله در دانش درایه الحدیث؛ اصطلاحا ارسال سند گفته می شود این مساله یکی از دلایل اصلی ضعف حدیث است.

به نظر می رسد با وجود این اشکالات در سند روایت؛ نمی توان متن حدیث را با اعتماد کامل پذیرفت.


[/HR]1.ابن فهد حلی،عدة الداعي و نجاح الساعي‏، ص218.
2.ابن فهد حلى، احمد بن محمد، آيين بندگى و نيايش (ترجمه عدة الداعي) - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1375ش، ص360
موضوع قفل شده است