سین مثل سامراء ، ویژه نامه شهادت امام هادی النقی علیه السلام و آغاز سال 1397

تب‌های اولیه

45 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سین مثل سامراء ، ویژه نامه شهادت امام هادی النقی علیه السلام و آغاز سال 1397

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]

وضعیت شیعه در دروان امام هادی علیه السلام را تشریح کنید؟ [/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]

شيعيان امام علی النقی علیه السلام در ايران [/TD]

[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]

چگونگي مواجهه امام هادي علیه السلام با خلفاي عباسي[/TD]

[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]

عنایت امام هادی علیه السلام به مردم اصفهان

[/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]

امام علي النقي علیه السلام -شيعيان امام در ايران


[/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]

مسیر آمدن امام هادی علیه السلام از مدینه به سامرا


[/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]

روایتی از امام هادی علیه السلام از زبان امام خامنه ای مدظله العالی[/TD]

[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]
جعل نقل قولی از مفتی سعودی درباره امام هادی علیه السلام
[/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"] [/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]

کتاب شناسی امام هادی علیه السلام [/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]


اشعار و پیامک شهادت امام هادی علیه السلام [/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]

مرثیه و مداحی شهادت امام هادی علیه السلام ا [/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]
[/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]

دعای تحویل سال...یا مقلّب القلوب و الابصار
[/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]

بررسی سند دعای یا مقلب القلوب و الابصار...

[/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]

عید نوروز در منابع کهن شیعه (هر روزتان نوروز)
[/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]

عيد نوروز در احاديث
[/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]

ارزشهای عید نوروز
[/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]

آیا غدیر و نوروز در یک روز رخ داده اند؟[/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]

عيد نوروز و صله رحم با ارحام گناهكار
[/TD]
[TD="align: left"][/TD]

class: outer_border width: 80% align: center

[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: center"]

درس های اخلاقی نهفته در سنت خانه تکانی
[/TD]
[TD="align: left"][/TD]


[b]content[/b]

دل را شراره غم تو پر شرار کرد
داغ تو قلب خسته‌دلان، داغدار کرد
ای سرو بوستان ولا از غم تو چرخ
جاری ز دیده اشک، چو ابر بهار کرد
با کشتن تو قاتلت ای هادى امم
خود را به نزد ختم رسل شرمسار کرد

امیدوارم سال جدید سالی پر از برکات معنوی و مادی برای اسک دینی ها و همه باشه.@};-
و همچنین تسلیت عرض میکنم.

امام صادق علیه السلام:

شیعیان ما در شادی های ما شاد
و در حزن و اندوه ما محزون و غمگین هستند.


کامل الزیارات، باب32, ص101


سلام.
فدای مظلومیتت امام علی نقی (ع)
شب شهادتتو شیعیانت جشن میگیرن.
کاش آدم بمیره چنین لحظاتی رو نبینه.
خدایا مارو ببخش...:-

#امام_هادی_علیه_السلام

دلم گرفته که مرغ هوایتان باشم
هوایی نفس ربنایتان باشم

اگر چه عید رسیده ولی ادب این است
دوباره همدم شال عزایتان باشم

تمام جامعه را خواندم و نفهمیدم
بیا و حق بده محو دعایتان باشم

خدا کند که تو دست مرا بگیری باز
خدا کند که فقط من گدایتان باشم

چه می شود که به رسم "مدافعان حرم"
فدای غربت صحن و سرایتان باشم

دعا کنید لیاقت خدا به ما بدهد
شب شهادتتان سامرایتان باشم

کبوتر دل من جلد بامتان باشد
شروع سال جدیدم به نامتان باشد

#اسماعیل_شبرنگ

امام_هادی_علیه_السلام

از زهر تمام حنجرش میسوزد
در حجره نشسته جگرش میسوزد

خورشید خسوف کرده و میگرید
از داغ تو چشمان ترش میسوزد

#حسین_جعفری

#امام_هادی_علیه_السلام

سخت محتاجم به خلوتگاهِ طور سامرا
قلب تاریکم شده محتاج نور سامرا

#محمد_جواد_شیرازی

#امام_هادی_علیه_السلام

برکت سال نو امسال امام هادی ست
بانی گردش احوال امام هادی ست

#محمد_جواد_شیرازی

بهار_نقوی
#امام_هادی_علیه_السلام

یا مقلب قلب ما غرق صفاست
یا مدبر ؛ عشق تدبیر شماست

هفت سینِ سفره ی امسال عید
هفتمین سینی که دارد سامراست

#اسماعیل_شبرنگ

#نوروز #امام_هادی_علیه_السلام

شده امسال سفره ی عیدم
متبرک به نام سامرا
هفت سینش سیاه پوشیده
در عزای امام سامرا

نام‌ زیبای حضرت هادی
شده است اعتبار این سفره
جای ماهی کبوتر دل را
می نشانم کنار این سفره

بیش از عطر بخور هندی، من
مستم‌از عطر و بوی سامرا
سفره ی عید را به رسم‌ ادب
پهن کردم به سوی سامرا

ای دل امسال بعد "حول حال"
و پس از خواندن کمی قرآن
دل‌به دریای معرفت بزن و
یک‌دو خط جامعه کبیره بخوان

شود امسالمان عجب سالی
که شروعش به نام این آقاست
"السلام علیک یا هادی"
یک علیک السلام عیدی ماست

#داوود_رحیمی

#امام_هادی_علیه_السلام

یادتان هست نوشتم که دعا می‌خواندم
داشتم کنج حرم جامعه را می‌خواندم

از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد
محکمات کلمات تو مسلمانم کرد

کلماتی که همه بال و پر پرواز است
مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است

کلماتی که پر از رایحه‌ی غار حراست
خط به خط جامعه آیینه‌ی قرآن خداست

عقل از درک تو لبریز تحیر شده است
لب به لب کاسه‌ی ظرفیت من پر شده است

همه‌ی عمر دمادم نسرودیم از تو
قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو

من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم
عرق شرم به پیشانی دفتر دارم

شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو
فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو

دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد
شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد

بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم
رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم

تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران
دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران

من زمین‌گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست
کلماتم کلماتی‌ست حقیر ای باران

یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود
یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران

نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم
مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران

ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد
ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران

پسر حضرت دریا! دل ما را دریاب
ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران

سامرا قسمت چشمان عطش‌خیزم کن
تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران

#سیدحمیدرضا_برقعی

#امام_هادی_علیه_السلام

چقدر در دل این شهر غریبی اقا
در حصار غم تو فاطمیه شد برپا

حق خورشید بدان گور صعالیک نبود
غربت و خستگی و دخمه ی تاریک نبود

#سجاد_احمدیان

#امام_هادی_علیه_السلام

رود از راز و نیاز تو حکایت می‌کرد
نور را عمق نگاه تو هدایت می‌کرد

ماه اگر ـ ذکر به لب ـ گِرد زمین می‌چرخید
صورت ماهِ تو را داشت زیارت می‌کرد

دهمین بار هوالحق متجلی شده بود
چارمین بار علی بود امامت می‌کرد

درد را نسخۀ خال تو شفا می‌بخشید
عاشقان را دل نرم تو شفاعت می‌کرد

«و بِکُم عَلَّمَنا الله» تو می‌خواندی و ... آه!
آه از آن شهر که بی‌قبله عبادت می‌کرد

جامعه حرف دلت را که به خود باخته بود
«طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد»

متوکل به تماشای شرابت آورد
به دل مست تو از بس که حسادت می‌کرد

و نفهمید که مستی اثری بود که داشت
با طلوع تو به هر ذره سرایت می‌کرد

«از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر»
وقتی از پنجرۀ شعر صدایت می‌کرد

کوه هر صبح به صبر تو سلامی می‌داد
ماه هر شب به رخت عرض ارادت می‌کرد

ری پُر از عطر سخن‌های تو می‌شد وقتی،
سید عارف ری، از تو روایت می‌کرد

شاه بخشنده! نرو، بی‌تو فقیران چه کنند؟
سامرا داشت به دستان تو عادت می‌کرد

#قاسم_صرافان

#بهار_نقوی
#امام_هادی_علیه_السلام

یا مقلب قلب ما غرق صفاست
یا مدبر ؛ عشق تدبیر شماست

هفت سینِ سفره ی امسال عید
هفتمین سینی که دارد سامراست

#اسماعیل_شبرنگ

#امام_هادی_علیه_السلام
#امام_علی_النقی_علیه_السلام

از ابتدا گِل من را خدا مطهر کرد
و بعد عشق تو را در دلم مقدّر کرد
به نور ناب نگاه چهارده خورشید
وجود و فطرت و ذات مرا منوّر کرد
زلال ناب ولایت به جان من نوشاند
سپس تمام دلم را به نام حیدر کرد
به فضل و رحمت زهرا سرشت قلبم را
زلال اشک مرا از تبار کوثر کرد
سپس کمی نمک روضه در وجودم ریخت
به عطر سیب حسینی مرا معطّر کرد
مرا اسیر غزل های چشم تو می خواست
نگاه روشن تان را کمیت پرور کرد
چگونه می شود الطاف بی کران تو را
چگونه می شود ای با شکوه باور کرد

خدا اراده نموده که شاعرت باشم
همیشه هر سحر جمعه زائرت باشم

به غیر وادی عشق تو نیست وادی ما
ولایت تو مبانی اعتقادی ما
شکوه بی حد تفسیر شیعه برکت توست
رهین محضر تو فقه اجتهادی ما
میان چشم تو آیات فتح را دیدیم
خروش تو شده روحیۀ جهادی ما
و آیه آیه قنوتت ترنم ملکوت
خلوص سجدۀ تو مسلک عبادی ما
همیشه نور هدایت چراغ محفل ماست
به لطف این که تو هستی امام هادی ما
اگر کم از جلوات جلالی ات گفتیم
بذار این همه را پای کم سوادی ما
شدیم مثل گدایان سامرائی تو
مگیر خرده بر این خواهش زیادی ما

چه می شود که گدایِ گدای تو باشیم
چه می شود بپذیری فدای تو باشیم

همیشه می وزد از مرقدت نسیم بهشت
پر است صحن و سرای تو از شمیم بهشت
کنار گنبد و گلدسته های تو دیدیم
شکوه عرش خدا، شوکت عظیم بهشت
عبور می‌کند از بین صحن اطهر تو
مسیر روشن حق، راه مستقیم بهشت
همیشه رزق من از دست با کرامت توست
میان جنت الاعلی، تویی نعیم بهشت
همین که چشم من آقا به چشم تو افتاد
شدم اسیر نگاهت شدم مقیم بهشت
دوباره شوق زیارت هوائیم کرده
منم کبوتر صحن تو، یا کریمِ بهشت

میان صحن و سرایت کبوترم کردی
تو بال های مرا نذر این حرم کردی

بخوان زیارت پر محتوای جامعه را
بخوان که خوب بفهمم بهای جامعه را
بخوان که روح بگیرد ولی شناسی مان
بخوان و شرح بده آیه آیه جامعه را
نگاه روشن تو ای «مَعادِنُ الرَّحمَة»
بنا نهاده در عالم بنای جامعه را
میان عرش و زمین، در تمامی ملکوت
ببین تجلّی بی انتهای جامعه را
بگیر دست مرا، «عادَتُکُمُ الاِحسان»
ببار بر دل من روشنای جامعه را

تو خواستی که فقط پیرو ولی باشیم
همیشه در خط مولایمان علی باشیم

بخوان مرا که به عشق تو مبتلا باشم
بخوان مرا که هوائی سامرا باشم
چه خوب می شود آقای من شوی تا من
تمام عمر در این آستان گدا باشم
مرا اسیر خودت کن که با عنایاتت
ز بندهای تعلق دگر رها باشم
نگاه روشنت اعجاز بی حدی دارد
طلا و مس نه، نظر کن که کیمیا باشم
تو خانۀ دل من را تکان بده شاید
در آستانۀ تو زائر خدا باشم
بده برات زیارت که یک شب جمعه
کنار قبر شهیدان کربلا باشم
شوم دوباره دخیل دو قبر شش گوشه
فدائی تو و ارباب باوفا باشم

تمام دار و ندارم همه فدای حسین
چه می شود که بمیرم شبی برای حسین

#یوسف_رحیمی

#امام_هادی_علیه_السلام

همیشه نور هدایت چراغ محفل ماست
به لطف اینکه تو هستی امام هادی ما

#یوسف_رحیمی

#امام_هادی_علیه_السلام

هزار شُکر که بُردیم نامِ هادی را
هزار شُکر که داریم امامِ هادی را

هزار شُکر که دارد در این شبِ نوروز
لباسِ مشکیِ ما احترامِ هادی را

سلامِ ما برسانید ای کبوترها
که بشنویم علیک السلامِ هادی را

چقدر جلوه به جبریل میرسد وقتی
خطاب می کند: آقا ، غلامِ هادی را

بیا رویم که جز سامرا پناهی نیست
نیاز نیست به فطرس بیا که راهی نیست

بر آستان تو مژگانِ ما که عادت کرد
به خاک بوسی ما آسمان حسادت کرد

کسی که روضه برایت گرفت بالا رفت
کسی که رفت به این روضه‌ها عبادت کرد

همینکه زائرت از جامعه زیارت خواند
سبوی خویش پُر از چشمه‌ی سعادت کرد

برای عمه سادات در قفس رفتی
و شیر عرض اردت به این سیادت کرد*

پسر فراقِ پدر را چگونه چاره کند
روا بود که گریبان امام پاره کند*

تو را زِ خانه‌ی خود با عذاب آوردند
تو را به گوشه ای اما خراب آوردند

به روی خاک نشستی و شام را دیدی
که عمه های تو را با طناب آوردند

یتیم‌های گرسنه به بند زنجیر و
رسید وقتِ طعام و کباب آوردند

من از امام زمان شرم دارم از این خط
که پیشِ چشمِ شما هم شراب آوردند

شراب بود ولی بر سرت سنان نزدند
به زخمهای لبت چوبِ خیزران نزدند

*اشاره به روایت داخل قفس شیرها رفتن امام‌هادی(علیه‌السلام)

*اشاره به گریبان چاک زدن امام‌حسن‌عسکری(علیه‌السلام)در فراق پدر

دکتر #حسن_لطفی

#مدح #امام_هادی_علیه_السلام
#نوروز

هادیِ راهی أحسنُ الأحوال مایی
کـن با نگاهی سال ما را سامرایی

ما روضه می خوانیم روز عید نوروز
تو می کنی هر روز عاشق را خدایی

چه هفت سینی چیده در صحن و سرایت
آقـای ما با گـریه و نوحـه سَرایی

سرداب و سردی تن و سینه زنی و ...
سردرد و سُکـْنیٰ در سکوتی سامرایی

این هفت سین سال ما اهل محبّت
هفتاد و دو سین بین بغضی کربلایی

هفتاد و دو سرنیزه و هفتاد و دو سر
هفتاد و دو سر خورد سنگ بی وفایی

یک سین میان قافله با دستِ بسته
دارد سکینه می زند چه حرفـهایی

معجر به غارت رفت و عمّه خورد سیلی
سقّا زمین افتاده آقا جان کجایی

#حسین_ایمانی

۹۶/۱۲/۲۹

#امام_هادی_علیه_السلام

عَلَی ٱلدَّوام‌ْ نمک گیرِ دست خوبانم
چه سرّی است در این رابطه نمیدانم

سوار کشتی شان‌ میکنند سگ راهم
کنار نوح‌ که هستم چه غم ز طوفانم

فقط به دامن آل علی دخیل شدم
اگر چه تر شده با هرگناه دامانم

عزا گرفته‌ ام‌ امشب! نه عید اول سال...
که قبل ملیّتم شیعه ام‌! مسلمانم!

همه به خانه هم میروند مهمانی
منم که گوشه ای از سامرات مهمانم

سلام حضرت هادی! سلام اربابم!
بگیر دست مرا خسته ام پریشانم

به زیر دست شما تربیت شدم یک‌ عمر
همیشه نان تو بوده به زیر دندانم

بیا که‌ پوزه بمالم به پات آقا جان
مرا تو شیر حسابم‌ بکن نه انسانم

دلم‌ گرفته برایت غریب جان دادی
برای مادرتان باز روضه میخوانم

عزا عزا جگر فاطمه شرر دارد
علی شدن چقدر رنج و دردسر دارد

مصیبت است که از دوستان جدا باشی
اسیر هر شبه ی نانجیب ها باشی

دلت برای مدینه همیشه پر بزند
ولی همیشه‌ گرفتار سامرا باشی

دعای اهل و عیالت به پادگان این است
که از جسارت سربازها رها باشی

عزیزکرده ی زهرا!نبینم آقا جان
بروی خاک بیوفتی و بی عصا باشی

تو خورده به زمین گونه ات‌ چرا خاکیست؟!
برای آنکه عزادار کربلا باشی..

دلت‌شکسته ولی بازهم سرت نشکست
قرار نیست که با سنگ آشنا باشی

قرار نیست تنت را به نیزه ها ببرند
قرار نیست که بر روی بوریا باشی

میان ناله ی تو کف نمیزند احدی
خدا نخواست که بین سرو صدا باشی

تمام اهل حرم خانه اند پشت حجاب
بفکر غارت پوشیه ها چرا باشی؟!

چه روضه ها که نهان مانده است با زینب
بزن به سینه ی خود دم بگیر یا زینب...

#سید_پوریا_هاشمی

#نوروز
#امام_هادی_علیه_السلام

چه کسی گفته که آغاز بهار
در دلم نیّت شادی دارم
من عزادار گل زهرایم
ماتم حضرت هادی دارم

سامرا گفتم و قلبم لرزید
ناگهان پرده ی چشمم تر گشت
داغ تصویر حریمی ویران
تلخی خاطره هایم برگشت

من از احوال حریمت آقا...
شدت فاجعه را می خوانم...
با دل خسته مفاتیح به دست...
خط به خط جامعه را می خوانم...

عادت دست شما احسان است...
من به دنبال کرم آمده ام...
از گدایان قدیمی توٱم...
بازهم سمت حرم آمده ام...

اینقدر آه نکش می سوزم...
از دلم زمزمه بر می خیزد...
تا که بر روی زمین می افتی...
ناله ی فاطمه بر می خیزد...

سرّ مظلومیت نام علی
غربت شهر چه کرده با تو؟
سخت می افتی و برمی خیزی
اثر زهر چه کرده با تو؟

چشم خونین تو امشب آقا...
راوی واقعه ی عاشوراست...
یاد غم های حسین افتادی...
سامراء شعبه ای از کرببلاست...

تشنه بودی و پریشان احوال
وسط بزم شراب افتادی
در همان حین که گریان بودی
یاد احوال رباب افتادی

زیر لب نوحه کنان می گفتی
جای هر تکه کلامی...ای وای
زینب و مجلس رقص و شادی
عمه و چشم حرامی ای وای

آن که بر ساحت قدسی شما
غرق در کینه اهانت کرده
چند وقتی است به دلدار حسین
به ابالفضل جسارت کرده

برسد کاش ببینیم همه
حال او عبرت بین المللی ست
شک ندارم...به خدا می دانم
پاسخش با خود عباس علی ست

ما کجا...درک ابالفضل کجا؟!
عقل کو تا که تورا فهم کند
وای از آن دم که غضبناک شوی
باید اینبار خدا رحم کند

همه را گفتم و دیدم قطعاً
جمعه ای نور سحر می آید
انتقام علوی در راه است
عشق با تیغ دو سر می آید

#اسماعیل_شبرنگ

#نوروز #امام_هادی_علیه_السلام

شکسته روضه ات دل مقلب القلوب را
گرفته رنگ چهره ی تو حالت غروب را

شکوه غربتت، شراره زد به قلب کائنات
گریست دجله و فرات، گریست "اهدنا الصراط"

عزا گرفته اند پای روضه ی تو سال ها
برای سر سلامتی به جد تو غزال ها

فرازهای جامعه کبیره سوگوار تو
فراز سَجیَةُ الکَرَم شده است بی قرار تو

گمان کنم که فاطمه کنار تو نشسته است
زبان گرفته مادری که پهلویش شکسته است

فدای روی زرد تو، وجود غرق درد تو
چقدر آه میکشد، کنار جسم سرد تو

زمان رنج و غصه ی تو خاتمه گرفته است
چقدر روضه ی تو بوی فاطمه گرفته است

دوشنبه بود لحظه ی هجوم زهر بر جگر
دوشنبه بود و کوچه ها، دوشنبه بود و میخ در

دوشنبه قاتلت شده، دوشنبه بود خانه سوخت
مغیره که نداشت شرم، قلاف و تازیانه سوخت

مصیبتت دم مرا به سمت آه میبرد
به پشت مرکبی تو را پیاده راه میبرد

تو را چگونه دست بسته با طناب میبرند؟؟
توکوثری تو را به مجلس شراب میبرند؟؟

چقدر زخم خورده ای، شبیه جُبّه ی حسین
کشانده ای مرا دوباره زیر قبه ی حسین

هزار شکر پیکرت به زیر آفتاب نیست
میان مقتلت سخن ز کودک رباب نیست

هنوز جای شکر مانده سنگ بر جبین نخورد
هزار شکر "یُمسِکُ السَّماء" بر زمین نخورد

کنار پیکر تو گریه بود و هلهله نبود
میان مقتل تو نام شمر و حرمله نبود

به صحن سینه ی تو چکمه ی سنان نمیرسد
به پای بوسی لب تو خیزران نمیرسد ...

#حجت_الإسلام_محسن_حنیفی

#امام_هادی_علیه_السلام

دلم امشب گدای سامراست
از تو غیر از تو را نخواهم خواست

یا علی النقی الهادی
حرم تو بهشت قرب خداست

آسمان خاکبوس گنبد تو
کهکشان پیش پای تو برخاست

مهبط الوحی و معدن الرحمه
دل دریایی و زلال شماست

ذره با یک اشاره ات خورشید
قطره با یک نگاه تو دریاست

من عصاکم فقد عصی الله است
که مطیع شما مطیع خداست

قصه ی دوستی تان مولا
شرح و تفسیر وال من والاست

قد نشرتم شرایع الاحکام
راه غیر از شما فریب و خطاست

قولکم صدق ، فعلکم حق
امرکم متبع که حکم قضاست

بسته بر بال هر ملک آمین
نفس جاری تو عین دعاست

من اتاکم نجی ، برای همه
آن ضریح شکسته قبله نماست

مشعل جامعه کبیره ی تو
به یقین رهگشای اهل ولاست

هر فرازش کتاب معرفت است
سطر سطرش شعور و شور افزاست

و خدا در طلیعه ی خلقت
عرش خود را به نورتان آراست

برج و باروی اقتدار شما
تا قیامت بلند و پا بر جاست

بزم می ، برکه السباع ای وای
روضه هایت گریز عاشوراست

خاکبوس در تو سلطان است
هر که بیچاره ی تو شد آقاست

#کمیل_کاشانی

#امام_هادی_علیه_السلام

در شهر غریب ، از نفس افتادی
در حجره ی تنهایی خود جان دادی

مظلوم ترین غریبِ سامرّایی
جانها به فدات ، یا امام هادی

#رضا_قاسمی

#امام_هادی_علیه_السلام

شکست بال و پرش آسمان تکان می‌خورد
ز درد روی تنش، رنگ ارغوان می‌خورد

میان بستر خود او ز درد می‌پیچید
گره به کار اهالی آسمان می‌خورد

برای زخم عمیقش دوا افاقه نکرد
ز بس که زخم زبان او از این و آن می‌خورد

تو را خدا دگر او را به کوچه‌ها نکشید
خدا نکرده زمین گر در آن میان می‌خورد-

-جواب مادر او را چگونه می‌دادید
چه قدر خون جگر او ز دست‌تان می‌خورد

میان بستر خود تشنه روضه سر می‌داد
صدای گریه و آهش به گوش جان می‌خورد

چنان ز چوب و لب خشک و خیزران می‌خواند
که گوئیا به لبش چوب خیزران می‌خورد

شبیه جدِّ غریبش چنان به خاک افتاد
کأنَّ ضربه ز سر نیزه‌ی سنان می‌خورد

#حجت_الإسلام_محسن_حنیفی

#امام_هادی_علیه_السلام

خون می‌چکد ز دیده‌ی در خون‌شناورم
در بهت چشم‌های گهربار مادرم

سوز عطـش به ریشه‌ی من تیشه می‌زند
خشکیده شاخه‌های بلند صنوبرم

در انتهای مغرب رنگ کبود رفت
خورشید پر فروغ جمال منورم

از هرم زهر و معجزه‌ی لخته‌های خون
یاقوت سرخ گشته لبان مطهرم

تا مغز استخوان شرر زهر رخنه کرد
تفتیده کوره‌ای شده گرمای بسترم

با هر نفس تمام تنم تیر می‌کشد
چشم‌انتظار قطع نفس‌های آخرم

در لحظه‌های آخر عمرم هوایی‌ام
افتاده شور کرببلا باز در سرم

این آرزوی لحظه‌ی جان‌دادن من است
با ذکر«یاحسین» رود جان ز پیکرم

#وحید_قاسمی

#امام_هادی_علیه_السلام

تمام اهل نظر بر تو التجا بکنند
به نام پاک نقی خاک را طلا بکنند

هنوز بردن نامت کمال بی‌ادبی است
به لفظ "حضرت آقا" تو را صدا بکنند

فرشته‌ها همه هنگام سجده حیرانند
که رو به قبله و یا رو به سامرا بکنند

چقدر روی دلت زخم کهنه بسیار است
به زهر زخم دلت را چرا دوا بکنند

دوباره یک دو نفر را به کربلا بفرست
که زیر قبه برایت کمی دعا بکنند

خدا کند که شبانه تو را دگر نبرند
ز نام مادرتان لااقل حیا بکنند

خدا کند که غریبانه دست و پا نزنی
ملائک از پرشان فرش دست و پا بکنند

دوباره از لب خشکت سلام می‌ریزد
همین‌که روی تو رو سوی کربلا بکنند...

سلام بر بدنی که سه روز بعد آن را
ز دست نیزه گرفته که بوریا بکنند...

#حجت_الإسلام_محسن_حنیفی

#امام_هادی_علیه_السلام

گرفته جان نفسم در ثنای حضرت هادی
دُر سخن بفشانم به پای حضرت هادی

نداشت طوطی جانم هنوز لانه به جسمم
که بود مرغ دلم آشنای حضرت هادی

صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهرا
صفاست در حرم با صفای حضرت هادی

مقرّبان الهی فرشتگان بهشتی
کشند منّت و عطای حضرت هادی

زدست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم
شود زیارت صحن و سرای حضرت هادی

درندگان زمین التجا برند به سویش
پرندگان هوا در هوای حضرت هادی

اگر به سامره ام اوفتد گذر سر و جان را
کنم نثار به گنبد نمای حضرت هادی

دلم که درد گناهش به اختصار کشانده
پناه برده به دار الشّفای حضرت هادی

مرا چه قدر که گردم گدای خاک نشینش
که هست خازن جنّت گدای حضرت هادی

دهد به روح لطیف ملک، صفا و طراوات
ملاحت سخن دلربای حضرت هادی

به خاک، عطر بهشتی پراکند اگر آید
نسیمی از طرف سامرای حضرت هادی

به عمر، دهر مرا گر دهند عمر، نیرزد
به لحظه ای که کنم جان فدای حضرت هادی

به تیرگی نبری روی و راه خود نکنی گم
هدایت است به ظلّ لوای حضرت هادی

بخوان زیارت پر فیض جامعه که بری پی
به ارزش سخن دلربای حضرت هادی

مرا رضایت ابن الرّضا خوش است که دانم
بود رضای خدا در رضای حضرت هادی

هزار بار به هر لحظه لعن بر متوکّل
که بود در پی جور و جفای حضرت هادی

به زور خواند به بزم شراب حجّت حق را
نکرد شرم و حیا از خدای حضرت هادی

گهی به بزم شراب و گهی به مجلس دشمن
چگونه اشک نریزم برای حضرت هادی

چو شمع، از شرر زهر، آب گشت وجودش
گرفت شعله زسر تا به پای حضرت هادی

نبود این همه بیداد و ظلم و جور پیاپی
جزای آن همه مهر و وفای حضرت هادی

چگونه اشک نریزند دوستان به عزایش
که گشته فاطمه صاحب عزای حضرت هادی

غریب و بی کس و تنها شهید گشت چو جدّش
زمین سامره شد کربلای حضرت هادی

سیاه پوش کن ای آسمان ملائک خود را
که شد خموش صدای دعای حضرت هادی

شراره سر کشد از بیت بیت تو (میثم)
توئی زبان غم و دردهای حضرت هادی

#حاج_غلامرضا_سازگار

#امام_هادی_علیه_السلام

سین مثل "سحر" و "سردی عفوی نایاب"
سین "سجاده ی زوار" میانِ "سرداب"
سین "سائل" شدن حاتم و لطف ارباب
"سامرا"، "سینه زدن" تحت شعاع مهتاب

برکت سال نو امسال امام هادی است
بانی گردش احوال امام هادی است

باز هم آیه بخوان راه به ما یاد بده
راه نزدیک به درگاه به ما یاد بده
عشق بازیِ سحرگاه به ما یاد بده
وَ بِکُم عَلَّمَنَا الله به ما یاد بده

بهترین نسخه ی هر غصه و هر دردی تو
جامعه خواندی و ما را علوی کردی تو

کاش نوری سوی قلبم برسد، محتاجم
اول سال، گره باز شود... محتاجم
نظری کن به منِ خسته که بد محتاجم
من به الطاف شما تا به ابد محتاجم

تا که چرخید زبانم همه اش مدح تو شد
خواستم روضه بخوانم همه اش مدح تو شد

راه این روضه ی غمناک، مسیری سخت است
دور از خانه غریبانه اسیری سخت است
این همه جام بلا را بپذیری سخت است
یادِ تخریب حرم روضه بگیری سخت است

آب بستند به صحن و حرم جدت آه
سال ها سوختی از داغ اباعبدالله

رتبه ی فاطمی ات قابل تشکیک نبود
این همه اذیت معصوم خدا، نیک نبود
حق تو دیدن ویرانه ی تاریک نبود
جایگاهت به خدا "خان صعالیک" نبود

کنج ویرانه دلت سوخت و در تب بودی
مطمئنم که به یاد دل زینب بودی

حمله بر حصن حصین؟! بر متوکل لعنت
طعنه بر هادی دین؟! بر متوکل لعنت
خوردی آقا به زمین؟! بر متوکل لعنت
آه از کوچه، همین... بر متوکل لعنت

این زنا زاده چرا حمله به یوسف کرده؟!
به چه رویی به شما باده تعارف کرده؟!

خوب شد پاره، گریبان کسی این جا نیست
خوب شد دختر حیران کسی این جا نیست
خوب شد چوب به دستان کسی این جا نیست
خواهری بی سر و سامان کسی این جا نیست

تا ز حلقوم حسین آیه به لب هاش نشست
خیزران زود به دندان ثنایاش نشست

#محمد_جواد_شیرازی

#امام_هادی_علیه_السلام

آغاز گر وفاق سامرا شد
تابنده از او چراغ سامرا شد

با عطر بهشت تا که آمد دنیا
سرسبز بهار و باغ سامرا شد

#حسين_جعفری

#نوروز #امام_هادی_علیه_السلام

یا مقلّب ! که قلب من خونه
یا محوّل ! که حالم آشوبه
یا مدبّر ! که روز و شب تو دلم
غم هیأت به سینه می کوبه

سال ما توی هیئتا طی شد
حتی تحویل سالمون روضه س
عید نوروزمون عزاداره
تو زمین و تو آسمون روضه س

سفره ی هفت سینمون پهنه
آخه گفتن زمان شادی شد
دل ما موقعِ دعا دمِ عید
روضه خون امام هادی شد

سال نو خیلیا سفر میرن
هرکی جا مونده داره می ناله
سامرا قسمت ما باشه یه شب
حالِ دلهامون أحسنِ الحاله

خوش به حال کسی که تو حرمه
اون که هرسال کربلا می‌ره
اون که بعدِ زیارتِ نجفش
کاظمین می ره ، سامرا می‌ره

وقت تحویلِ عیدِ امسالم
سر سفره بلند میشم از جا
دستم و روی سینه میزارم
یه سلام می کنم به کرببلا

#محسن_ناصحی

#امام_هادی_علیه_السلام

مثل امواج خروشان كه به ساحل برسند
وقت آن است كه عشاق به منزل برسند

هادي راه تو هستي و يقيناً بي تو
ناگزيرند از آغاز به مشكل برسند

واجب دين خدا بودي و تركت كردند
در شتابند به انجام نوافل برسند

در جهان حاكم جبار فراوان ديديم
كه بعيد است به پاي متوكل برسند

سامراي تو مدينه ست مبادا يك روز
صحن هاي تو به ويراني كامل برسند

با هم از غربت و داغ تو سخن مي گويند
شاعراني كه به درك متقابل برسند

وا‍ژه ها كاش كه از سوي تو الهام شوند
تا به اين شاعر آشفته ي بيدل برسند

#احمد_حسین_پور_علوی

#امام_هادی_علیه_السلام

خسته ام از راه، می پرسم خدایا پس کجاست
شهر..آن شهری که می گویند:"سُرَّمَن رَای" ست

تابلوهای کنار جاده می گویند نیست
چند فرسخ بیشتر از راه ما، تا راه راست...

رو به رویم ناگهان درهای بازِخانه ات
بر لبم نام کریمی، چون امامِ مجتبی ست

احتمال ریزش یکریز باران قطعی است
در دلم اندوه عصر جمعه های کربلاست

آسمان یک کاشی از محراب تو، دریا فقط
گوشه ی سجاده ات در نیمه شب های دعاست

از کراماتت چه باید گفت وقتی با تو است
آنچه یک حرفش فقط با آصف بن برخیاست

از کبوترهای شهرم نامه ای آورده ام
حالشان خوب است اما روحشان اینجا رهاست

راستی! حال کبوترهای بامت خوب شد؟
در صدای من طنین انفجار گریه هاست

سکّه ها جاری ست از چشمانم اما باز هم
دست هایم رو به سویت کاسه های سامراست

#اعظم_سعادتمند

#نوروز
#امام_هادی_علیه_السلام

چه کسی گفته که آغاز بهار
در دلم نیّت شادی دارم
من عزادار گل زهرایم
ماتم حضرت هادی دارم

سامرا گفتم و قلبم لرزید
ناگهان پرده ی چشمم تر گشت
داغ تصویر حریمی ویران
تلخی خاطره هایم برگشت

من از احوال حریمت آقا...
شدت فاجعه را می خوانم...
با دل خسته مفاتیح به دست...
خط به خط جامعه را می خوانم...

عادت دست شما احسان است...
من به دنبال کرم آمده ام...
از گدایان قدیمی توٱم...
بازهم سمت حرم آمده ام...

اینقدر آه نکش می سوزم...
از دلم زمزمه بر می خیزد...
تا که بر روی زمین می افتی...
ناله ی فاطمه بر می خیزد...

سرّ مظلومیت نام علی
غربت شهر چه کرده با تو؟
سخت می افتی و برمی خیزی
اثر زهر چه کرده با تو؟

چشم خونین تو امشب آقا...
راوی واقعه ی عاشوراست...
یاد غم های حسین افتادی...
سامراء شعبه ای از کرببلاست...

تشنه بودی و پریشان احوال
وسط بزم شراب افتادی
در همان حین که گریان بودی
یاد احوال رباب افتادی

زیر لب نوحه کنان می گفتی
جای هر تکه کلامی...ای وای
زینب و مجلس رقص و شادی
عمه و چشم حرامی ای وای

آن که بر ساحت قدسی شما
غرق در کینه اهانت کرده
چند وقتی است به دلدار حسین
به ابالفضل جسارت کرده

برسد کاش ببینیم همه
حال او عبرت بین المللی ست
شک ندارم...به خدا می دانم
پاسخش با خود عباس علی ست

ما کجا...درک ابالفضل کجا؟!
عقل کو تا که تورا فهم کند
وای از آن دم که غضبناک شوی
باید اینبار خدا رحم کند

همه را گفتم و دیدم قطعاً
جمعه ای نور سحر می آید
انتقام علوی در راه است
عشق با تیغ دو سر می آید

#اسماعیل_شبرنگ

#ماه_رجب
#امام_هادی_علیه_السلام

دردلت لحظه های آخر عمر
کوهی از غصه ها و از غم هاست
چه بگویم ، خودت که میدانی
زهر ارث سلاله ی زهراست

در روایات ما چنین نقل است:
که تو را برده اند بزم شراب
شکر ، باتو نبوده در این بزم
نه رقیه ، نه زینب و نه رباب

شکرحق ، درمیان مردم شهر
حرمت خانواده أت نشکست
طفل شش ماهه أت نشد پرپر
یا که شمری به سینه أت ننشست

ساربانی نبود واز دستت
کسی انگشتری نبرد آقا
سرتوروی نیزه ها که نرفت
خیزران بر لبت نخورد آقا

بی کفن نیستی وشکرخدا
پسرت هست تا کند کفنت
گرچه با زهر کین شهید شدی
تیر باران نشد ولی بدنت

#مجتبی_خرسندی

#امام_هادی_علیه_السلام

شده ام بر آن که پری زنم به هوات یا علی النقی
سفری کنم و سری زنم به سرات یاعلی النقی

به هوات تازه کنم نفس، به سرات آیم از این قفس
برسم به مأمن آسمان رهات یا علی النقی

هله ای قلم تو شروع کن، ز درون درآ و طلوع کن
بنویس سردر مشق های سیات یاعلی النقی

بنویس دست مِداحتم نرسد به عرش فضائلت
شود آب های جهان اگر که دوات یاعلی النقی

بنویس اوج کدام دم، برسد به وسعت آن قلم
که دمیده جامعه ای بدان جلوات یا علی النقی

تو همان تجلّی ایزدی، که به شکل بنده درآمدی
و سروده ای غزل از زبان خدات یاعلی النقی

و به استناد زیارتت، تو و اهل بیت نبوتت
شده اید رب جلی ولی به صفات یاعلی النقی

ز عدم وجود درست کن، ز نبود بود درست کن
و به شیر جان بده با مسیح نگات یاعلی النقی

منم آشنای قدیم تو، ز دیار عبدالعظیم تو
که سلام می دهمت به شوق لقات یاعلی النقی

نبود به بودن تو غمم، بخدا که حر جهنمم
که گرفته ام به ولات برگ برات یاعلی النقی

بگذار کعبه ی سامرا، قدمی طواف کنم تورا
سر خویش را بزنم به کوی منات یا علی النقی

#محمد_بیابانی

#امام_هادی_علیه_السلام

نیمه شب بود و در حریم حرم
آیه آیه نسیم نازل شد
صحن عبدالعظیم و باران و...
شور و حالی عجیب حاصل شد

محو عطر فرشته ها بودم
تا طنین دعا به گوشم خورد
پلک هایم عجیب سنگین شد
رو به روی ضریح خوابم برد

خواب دیدم که شیری آهسته
پیش مردی غریب می نالد
آن زمانی که صورت خود را
پیش پایش به خاک می مالد

خواب دیدم تبسمی کرد و...
مرد گویا که داشت جان می داد
از حصیر نماز او تا او
رد پایی در آسمان افتاد

خواب دیدم که ناگهان صحنی
در فضایی سیاه ویران شد
شیرها هم به گریه افتادند
بغض ابری شکست و باران شد

وَ شتک های اشک یک مادر
علتی شد به صحن برگردم
به خودم آمدم نفهمیدم
به کجای زمان سفر کردم

غرق بودم میان افکارم
بر مشامم رسید عطر دعا
رفتم آهسته در دل باران
تا بخوانم دوباره جامعه را...

#محسن_کاویانی

#امام_هادی_علیه_السلام
#امام_علی_النقی_علیه_السلام

با کلامش شهر را اهل ولایت می‌کند
مردم گمراه را "هادی" هدایت می‌کند

هرکه وصفش را شنید از عشق او بیمار شد
عشقش از راه شنیدن هم سرایت می‌کند

شیخ عباس قمی در "منتهیُ الآمال" خود
معجزات بی شمار از او روایت می‌کند

با وجود او بهشتی بودن اصلا سخت نیست
حبِّ او را هرکسی دارد کفایت می‌کند

کاملا رد کرد اسلام بنی عباس را
"هادی" از اسلام پیغمبر حمایت می‌کند

هرچه هم دشمن اذیت کرد، او نفرین نکرد
دشمنش از صبر بسیارش شکایت می‌کند

هر بلایی هم که میبیند "علی ابن رضا"
شکر حق میگوید، احساس رضایت می‌کند

دشمنش بی احترامی کرد، آنجایی که دید
شیر دارد احترامش را رعایت می‌کند

قاتلش جان خواست از او، جان خود را نیز داد
هرکسی هرچه بخواهد او عنایت می‌کند

رفت در بزم شراب و غصه خورد و گریه کرد
اشک هایش از دل زینب حکایت می‌کند

#آرش_براری

#امام_هادی_علیه_السلام
#امام_علی_النقی_علیه_السلام

باران شدم از شوق پریدن به هوایت
شد کفتر بی‌گنبدِ تو، باز رهایت

ای صاحب آن «جامعه‌» پر شده از عشق!
خالی است چرا این همه در جامعه جایت؟

گفتی:« فَتَحَ اللهُ بِکُم» پنجره وا شد
گفتی: «و بِکُم یَختِم» و دل کرد هوایت

کی می‌رسد آن «اَشرَقَتِ الارض» بنورت
کی مست شود جامعه از جام دعایت

هر نیمه شب از ذکر تو روشن شده عالم
مَستَند ملائک همه از عطر عبایت

در بزم شراب آه! بگو مستِ خدایی
شاید متوکل کند اینگونه رهایت

رخصت بده یک لحظه که این پرده بیفتد
تا کاخ و ستون هاش بیفتند به پایت

وقتی که امامی و علی هم شده نامت
پیداست که در سامره شاهست، گدایت

یاد نجف افتادم و اشکم شده جاری
کو گنبد و گلدسته و ایوان طلایت؟

«اَنتم شُفَعائی» خبری بود که ما را
بُرد از دل شب تا سحری پشت صدایت

آه از تو چه پنهان، ... چه بگویم... فقط اکنون
دست من و دامان تو و لطف خدایت

#قاسم_صرافان

#امام_هادی_علیه_السلام

عمر تو مثل علی با بی کسی سر می شود
خط به خطِ شرح حالت گریه آور می شود

می برد دشمن تو را در بدترین جاهای شهر
سامرا شرمنده از روی پیمبر می شود

حمله بر بیت ولایت، بی کسی، بزم شراب
دشمنت لحظه به لحظه بی حیاتر می شود

زنده بودی بی حیا قبر تو را در خانه کند
چشم ها از ماجرای غربتت، تر می شود

می روی از سامرا، روز دوشنبه باز هم
سرشکسته پیش زهرا، پیش حیدر می شود

می روی از سامرا روز دوشنبه باز هم
زنده یادِ کوچه و دیوار و آن در می شود

مثل جد خود حسینی، کشته ی دور از وطن
با غمت تازه غم آقای بی سر می شود

کشته دور از وطن هستی ولی شکر خدا
یک کفن روزی این جسم مطهر می شود

تو غریبی یا حسین؟ آیا پس از تو خواهرت
هم سفر با حرمله یا شمر کافر می شود؟

#محمد_حسین_رحیمیان

#امام_هادی_علیه_السلام

علت روی زمین ریختنم معلوم است
اثر زهر به هر عضو تنم معلوم است

جگرم سوخته از زهر... تنم می سوزد
لخته های جگرم در دهنم معلوم است

چقدر درد از این شهر به خاطر دارم
از دل سوخته درد و محنم معلوم است

حق من رفتن در خان صعالیک نبود
در نگاهم غم هجر وطنم معلوم است

وسط سجده به کاشانه ی من ریخته اند
رد پا روی عبا و بدنم معلوم است

از همین کوچه و توهین و دو دسته بسته
روضه ی ارثیه از پنج تنم معلوم است

هتک حرمت جلوی اهل و عیالم شده ام
شرم در چهره ی هر یاسمنم معلوم است

مردک پست به من باده تعارف کرده
خجلتم در دل شعر و سخنم معلوم است

یک نفر هست کنار من و شکرش باقی است
دور بالین من اشکِ حسنم معلوم است

حسنم روضه بخوان، روضه ی جسمی عریان
من که بر روی تنم پیرهنم معلوم است

در میان کفنم تربت یک بی کفن است
غربت جد من از این کفنم معلوم است

یاد تشنه شدن و پا زدنش افتادم
تشنه ام علت پر پر زدنم معلوم است

#محمد_جواد_شیرازی

#امام_هادی_علیه_السلام

تو از قبیله یِ باران تو از عشیره یِ نوری
تو از تبـارِ بهـاری تو از دیارِ شـعـوری

تمامِ قافیه های کمال و عشق و جمالی
ترنـُّمِ لب شاعر تراوُشِ شب شوری

پناهِ کلِّ خلائق نگاه بنـده یِ عاشق
پر از تبسّم و رأفت پر از شمیم حضوری

سلام بر حرمِ تو قیامتی کرمِ تو
مرا بِبر به زیارت نمانده تاب و صبوری

مرا بـِبر که سرم را به خاکتان بِگُذارم
مرا بخر که ندارم به جز تو حسِّ غروری

منم گدایِ حریم و تویی عطای کریم وُ...
منم گِلایه و ندبه... تو آیه های ظهوری

#حسین_ایمانی

#امام_هادی_علیه_السلام

به غم و غصّه یِ ما فکر کنید
به امـامِ سـامـرا فـکر کنید

این غریبانه ترین مضمون است
حبس در خانه... چرا؟!... فکرکنید

زهر با سینه چه ها خواهد کرد؟!
خونِ دل ... جامِ بلا ... فکر کنید

شد بریده نَـفَسِ آقایی ...
که فقط گفت خدا ... فکر کنید

سینه اش سوخت صدا زد ای وای
روضه شد کـرب و بلا فکر کنید

به لب خشک و تنِ صد چاک وُ ...
خـنجـرِ کینه... شما فکر کنید

دست و پا زد تَـهِ گودالْ حسین
خیمه ها سوخته تا... فکر کنید

تشنه جـان داد اباعـبـدالله
ندبه خواندند که ها؟!... فکر کنید

#حسین_ایمانی

#امام_هادی_علیه_السلام

بی هوا درب خانه ات وا شد
عده ای نانجیب آمده اند
بین سجده، بدون عمامه
پیِ تو ای غریب آمده اند

می کِشد با دو دستِ بسته تو را
دل به تقدیر داده بودی تو
دشمنانت سوار بر مرکب
پشت مرکب پیاده بودی تو

جان فدایت که روضه خوان بودی
یادِ نور دو عین افتادی
عقب قافله زمین خوردی
یادِ بنتُ الحسین افتادی

تا رسیدی به کاخ آن ملعون
پر و بالت تمام خاکی شد
ذره ای از بها نمی افتد
گیرم اصلا امام خاکی شد

متوکل شراب آورد و...‌
بعد از آن هم کمی به تو خندید
طعنه زد لااقل بخوان شعری
شعر خواندی...وجودِ او لرزید

دل زهراییت شکست آن جا
یادت افتاده بود بزم شراب
یاد دندان و خیزران بودی
یادت افتاده بود اشک رباب

یادت آمد شراب را می ریخت
به روی زخم دیده ی جدت
چشم عباس خیره شد ناگه
سوی رأس بریده ی جدت

می چکید اشکش از نوک نیزه
همه ی های و هویم این جا بود
دختری زیر لب فقط می گفت:
کاش الآن عمویم این جا بود

#محمد_جواد_شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم

جمع اعداد امسال(1397) میشود ۲۰



جالب است «هادی» به ابجد میشود ۲۰


امسال سفره امام هادی علیه السّلام گسترده تراز همیشه است...

با امید بر ظهور فرزند گرامیشان حضرت بقیت الله

سال امام هادی علیه السلام برای همه پر از برکت ها باد