جمع بندی آیا مسح پا در روایات اهل سنت نقل شده است؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا مسح پا در روایات اهل سنت نقل شده است؟

سلام علیکم

اهل سنت مدعی هستند که در وضو باید پاها شسته شود و در این راستا به روایاتی استناد می کنند.

سوال من آن است که آیا در احادیث نقل شده آنان روایاتی که وضو را به شکل وضوی شیعه بیان کند وجود دارد یا خیر؟

متشکرم.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدرا

کوهساران;972790 نوشت:
سلام علیکم

اهل سنت مدعی هستند که در وضو باید پاها شسته شود و در این راستا به روایاتی استناد می کنند.

سوال من آن است که آیا در احادیث نقل شده آنان روایاتی که وضو را به شکل وضوی شیعه بیان کند وجود دارد یا خیر؟

متشکرم.

با سلام و عرض ادب

هر چند دیدگاه اهل سنت در وضو شستن و نه مسح پا بوده؛ اما با این حال روایاتی صحیح و یا صحیح الاِسناد تصریح بر وضوی مسحی داشته که در میان راویان وضوی مسحی، روایتی صحیح از «عثمان بن عفان» نیز به چشم می خورد.
توضیح آنکه مهمترین روایت که صراحت در شستن پا به هنگام وضو داشته، روایتی به نقل از عثمان بوده و این در حالی است که از وی وضوی مسحی نیز با سندی صحیح نقل شده که چنین امری انتساب وضوی غسلی به عثمان و بدعت گذاری وی در امر وضو را تقویت می نماید.

بیان روایات مسح پا در وضو:


  1. روایت عثمان بن عفان:
ابن ابی شیبه(متوفی: 235هـ)؛ و احمد بن حنبل(متوفی: 241هـ)، از طریق حُمران از عثمان بن عفان به سندی صحیح روایت نموده اند:[1] «دَعَا عُثْمَانَ بِمَاءٍ فَتَوَضَّأَ ثُمَّ ضَحِكَ، فَقَالَ: أَلاَ تَسْأَلُونِي مِمَّا أَضْحَكُ؟ قَالُوا: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا أَضْحَكَك؟ قَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وسلم تَوَضَّأَ كَمَا تَوَضَّأْتُ فَمَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ وَغَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاَثًا وَيَدَيْهِ ثَلاَثًا، وَمَسَحَ بِرَأْسِهِ وَظَهْرِ قَدَمَيْهِ». [2] «عثمان آبى خواست و با آن وضو گرفت. سپس لبخندى زد و آن‏گاه گفت: آيا نمى ‏پرسيد براى چه لبخند زدى؟ گفتند: اى امير مؤمنان! چه چيز شما را خنداند؟ گفت: پيامبر (صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله) را ديدم كه همان‏گونه كه من وضو گرفتم، وضو ساخت. پس مضمضه كرد و استنشاق نمود و دست‏هايش را سه بار شست و سرش و پشت پاها را مسح كشيد».

ابو نعیم اصفهانی(متوفی: 430هـ) در کتاب «حلیة الاولیاء» پس از نقل این روایت حکم به صحت آن نموده و می نویسد: «هذا حديث صحيح متفق عليه من حديث حمران رواه عنه من لا يحصون كثرة».[3] «این روایتی صحیح که همگی بر صحت آن به نقل حمران اتفاق نظر دارند و از وی افراد زیادی که قابل شمارش نیستند روایت را نقل نموده اند ...». همچنین شعیب ارنووط در تعلیقه ی خود حکم به صحت روایت نموده است.[4]
این روایت را احمد بن حنبل(متوفی: 245هـ)؛[5] در مسند خویش روایت نموده؛ با این تفاوت که در فقره ی پایانی نقل وی که وضوی پیامبر(صلی الله علیه وآله)‌ را شرح نموده آمده است: «وَإِنْ مَسَحَ بِرَأْسِهِ كَانَ كَذَلِكَ، وَإِذَا طَهَّرَ قَدَمَيْهِ كَانَ كَذَلِكَ». و اگر سر خود را مسح کند گناهانش بخشیده می گردد و هنگامی که پای خود را تطهیر نمود گناهانی که به واسطه ی پای خویش مرتکب شده بخشیده می گردد» که در این روایت سخن از طهارت پا و نه مسح آن است و طهارت با شستن و مسح هر دو سازگار است؛‌ با اینکه سند روایت احمد بن حنبل و ابن ابی شیبه از شیخ شیخ به بعد یکسان است.

شعیب ارنووط در تعلیقه ی بر روایت احمد علت چنین اختلافی را بیان داشته است. «ومحمد بن جعفر- وإن كانت روايته عن سعيد بن أبي عروبة بعد الاختلاط- قد تابعه عنه محمد بن بشر العبدي عند ابن أبي شيبة، وهو ممن روي عنه قبل الاختلاط، ويزيد بن زريع وهو أيضاً ممن روى عن سعيد قبل الاختلاط».[6]
که بنا بر گفته ی وی سند روایت ابن ابی شیبه دارای اتقان بیشتر بوده؛ زیرا یکی از راویان این خبر: «سعید بن ابی عروبة» دچار اختلال در ضبط گردیده و روایت شیخ احمد بن حنبل از وی پس از اختلاط وی بوده؛‌ با آنکه روایت شیخ ابن ابی شیبه از وی قبل از اختلال ضبط وی بوده است.
در هر حال قدر مسلم روایت «ابن ابی شیبة» و «احمد بن حنبل» در بیان وضو عثمان آن است که وی پشت پاهای خویش را به هنگام وضو مسح نموده است.


[/HR][1] . سند این روایت بنابر نقل ابن ابی شیبه چنین است: «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بِشْرٍ، قَالَ: حدَّثَنَا سَعِيدُ بْنُ أَبِي عَرُوبَةَ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ مُسْلِمِ بْنِ يَسَارٍ، عَنْ حُمْرَانَ، قَالَ: دَعَا عُثْمَانَ...».

[2] . ابن ابی شیبة، مصنف،‌ ج1، ص8، ح56.

[3] . ابو نعیم الاصبهانی،‌ حلیة الاولیاء، ج2، ص297، دار الكتاب العربي – بيروت.

[4] . «صحيح لغيره، وهذا إسناد رجاله ثقات رجال الشيخين غير مسلم بن يسار- وهو البصري نزيل مكة- فقد روى له أبو داود والنسائي وابن ماجه، وهو ثقة، ومحمد بن جعفر- وإن كانت روايته عن سعيد بن أبي عروبة بعد الاختلاط- قد تابعه عنه محمد بن بشر العبدي عند ابن أبي شيبة، وهو ممن روي عنه قبل الاختلاط، ويزيد بن زريع وهو أيضا». (احمد بن حنبل، المسند(با تعلیقه ی شعیب ارنووط)، ج1، ص474، ح415، موسسة الرسالة- بیروت).

[5] . روایت احمد با سند وی اینچنین است: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ، حَدَّثَنَا سَعِيدٌ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ مُسْلِمِ بْنِ يَسَارٍ، عَنْ حُمْرَانَ‏ بْنِ أَبَانَ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ : أَنَّهُ دَعَا بِمَاءٍ فَتَوَضَّأَ وَمَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ، ثُمَّ غَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاثًا، وَذِرَاعَيْهِ ثَلاثًا ثَلاثًا، وَمَسَحَ بِرَأْسِهِ، وَظَهْرِ قَدَمَيْهِ، ثُمَّ ضَحِكَ‏، فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ: أَلا تَسْأَلُونِي عَمَّا أَضْحَكَنِي؟ فَقَالُوا: مِمَّ ضَحِكْتَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ؟ قَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ دَعَا بِمَاءٍ قَرِيبًا مِنْ هَذِهِ الْبُقْعَةِ، فَتَوَضَّأَ كَمَا تَوَضَّأْتُ، ثُمَّ ضَحِكَ، فَقَالَ:" أَلا تَسْأَلُونِي مَا أَضْحَكَنِي؟" فَقَالُوا: مَا أَضْحَكَكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ:" إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا دَعَا بِوَضُوءٍ فَغَسَلَ وَجْهَهُ، حَطَّ اللَّهُ عَنْهُ كُلَّ خَطِيئَةٍ أَصَابَهَا بِوَجْهِهِ، فَإِذَا غَسَلَ ذِرَاعَيْهِ كَانَ كَذَلِكَ، وَإِنْ مَسَحَ بِرَأْسِهِ كَانَ كَذَلِكَ، وَإِذَا طَهَّرَ قَدَمَيْهِ كَانَ كَذَلِكَ».(احمد بن حنبل، المسند، ج1،‌ص474، ح415).

[6] . احمد بن حنبل، المسند(با تعلیقه ی شعیب ارنووط)، ج1، ص474، ح415، موسسة الرسالة- بیروت.

2) روایت رِفاعَةِ بْنِ رافِع
ابو داود(متوفی: 275هـ) و ابن ماجه ی قزوینی(متوفی: 273هـ) در سنن خویش با سندی صحیح از طریق: «رِفاعَةِ بْنِ رافِع» روایت می کنند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمودند: «إِنَّهَا لَا تَتِمُ‏ صَلَاةُ أَحَدِكُمْ حَتَّى يُسْبِغَ الْوُضُوءَ كَمَا أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ، فَيَغْسِلَ وَجْهَهُ وَ يَدَيْهِ إِلَى الْمِرْفَقَيْنِ، وَ يَمْسَحَ بِرَأْسِهِ وَ رِجْلَيْهِ إِلَى الْكَعْبَيْن‏»؛[1]همانا نماز هيچ‏ کدام از شما تمام نيست، مگر اين كه وضو را به كمال و تمام، همان طور كه خداى تعالى فرموده، به انجام رساند؛ يعنى صورت و دست‏هايش را تا مرفق بشويد و سر و پايش را تا كعبين مسح كند.

این روایت بنابر تصریح تعلیقه نویسان صحیح بوده[2] و قسمتی از روایت: «رفاعه بن رافع» را ترمذی در سنن خویش روایت نموده و حکم به «حسن» بودن روایت (بنابر اصطلاح خویش) نموده است.[3]

3) روایت تميم بن زيد الأنصاري المازنی
احمد بن حنبل به اسنادی صحیح از طریق وی روایت می کند که وی گفت: «رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَتَوَضَّأُ وَيَمْسَحُ بِالْمَاءِ عَلَى رِجْلَيْهِ‏»؛[4]تميم مازنى گفت: رسول خدا (صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله) را ديدم كه وضو مى‏ گرفت و به واسطه ی آب پاهای خود را مسح نمود. ابن حجر عسقلانی (متوفی: 852هـ) در ترجمه ی: «تمیم بن زید» اِسناد روایت وی را صحیح دانسته است.[5]

4) روایت موسی بن انس از انس بن مالک
ابن جریر طبری(متوفی: 310هـ) در تفسیر جامع البیان از طریق:‌ «حميد طُوَيل» نقل می کند که وی گفت: «موسى پسر انس بن مالک به پدرش گفت: اى ابا حمزه! حجاج در اهواز براى ما خطبه خواند و ما با او بوديم. پس طهور را ياد كرد و گفت: صورت‏ها و دست‏هايتان را بشوييد و سر و پايتان را مسح بكشيد، به راستى كه هيچ چيز از پسر آدم نزديك‏تر به خَبَث او نيست از پاهايش. پس باطن پاها و ظاهرشان و عراقيب آنها را بشوييد». انس بن مالک پس از شنیدن سخن فرزندش گفت: «خدا راست گفت و حَجاج دروغ گفت. خدا مى‏ فرمايد: سر و پايتان را مسح كنيد». حميد طويل گفت: خود انس هرگاه دو قدمش را مسح مى‏ كرد، آن را مرطوب مى ‏نمود.[6]
اِسناد این روایت صحیح است؛ آنچنان که ابن کثیر در تفسیر خود بدان تصریح نموده است.[7]

5) روایت ابن عباس
از ابن عباس دو نقل در رابطه با مسح پا رسیده. روایت اول که نقلی قطعی بوده بیانگر دیدگاه ابن عباس در مورد وضو است که وی وضو را دارای دو شستن و دو مسح دانسته است: «الوضوء غَسْلتان ومَسْحتان». [8]
در نقل دیگری که در سنن ابن ماجه از «رُبَيِّع» یکی از زنان صحابیه روایت شده که وی گفت: «أتانِى إِبْنُ عَبّاسٍ فَسَأَلَنِى عَنْ هذا الحَديثِ ـ تَعْنِى حَديثَهَا الَّذِى ذَكَرَتْ أَنَّ رَسُولَ اللّه‏ِ (صلى ‏الله ‏عليه‏ و‏آله) تَوَضَّأَ وَ غَسَلَ رِجْلَيْهِ ـ فَقالَ ابنُ عَبّاسٍ: اِنَّ النَّاسَ أَبَوا إِلاّ الغَسْلَ وَ لا أَجِدُ فِى كِتابِ اللّه‏ِ إِلاّ المَسْحَ»؛‌[9] ابن عباس پيش من آمد و درباره ی اين حديث از من سؤال كرد. ـ مقصود حديثى است كه رُبَيِّع نقل كرده كه پيامبر (صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله) در وضو پاهايش را مى‏ شست ـ پس ابن عباس گفت: مردم ابا دارند، مگر از شستن؛ در حالى كه در كتاب خدا چيزى غير از وجوب مسح كردن نمى ‏يابم.
بو صیری در کتاب: «مصباح الزجاجة في زوائد ابن ماجه» اسناد این روایت را «حسن» دانسته است: «هذا إسناد حسن رواه ابن أبي شيبة في مصنفه»؛[10]
علاوه بر نقلهای فوق، نقلهای دیگری نیز در منابع روایی عامه نقل شده که ما به همین میزان اقتصار نمودیم.

موفق باشید.


[/HR] [1] ابوداود، سنن أبي داود، ج1،‌ص381، ح858، دارالحدیث- القاهرة؛‌ ابن ماجة،‌ سنن ابن ماجة،‌ ج1، ص377، ح460،‌ دارالجیل- بیروت.

[2] . سنن أبي داود، ج1،‌ص380: «صحيح: أخرجه الترمذي في كتاب «الصلاة» باب «في وصف الصلاة» (2/ 100، 101، 102) حديث (302). قال أبو عيسى: حديث رفاعة بن رافع حديث حسن. و النسائي في كتاب «التطبيق» باب «الرخصة في ترك الذكر في السجود» (2/ 574، 575) حديث (1135) و ابن ماجة في كتاب «الصلاة» باب «في الوضوء» (1/ 156) حديث (460) و الدارميّ في كتاب «الصلاة» باب «في الذي لا يتم الركوع و السجود» (1/ 350، 351) حديث (1329) جميعا من طريق همام».

[3] . الترمذی، سنن الترمذی، ج2، ص81،‌ ح302،‌ دارالحدیث- القاهرة : [قَالَ أَبُو عِيسَى‏]: حَدِيثُ‏ رِفَاعَةَ بْنِ‏ رَافِعٍ‏ حَدِيثٌ حَسَنٌ.

[4] . احمد بن حنبل، مسند احمد، ج26، ص381، ح16454. شعیب ارنووط در بیان حکم حدیث می نویسد: «إسناده صحيح، رجاله ثقات رجال الشيخين غير أن صحابيه- وهو تميم بن زيد المازني- لم يخرج له أحد من أصحاب الكتب الستة...».

[5] . ابن حجر العسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابة، ج1، ص370، ترجمه ی 844، دار الجيل – بيروت.

[6] . الطبری، جامع البیان، ج10، ص58، مؤسسة الرسالة: «حَدَّثنا حُمَيْدُ بنُ مَسْعَدةَ، قالَ: ثَنا بُشْرُ بْنُ مُفَضَّلٍ عَنْ حُمَيْدٍ (اَىْ الطُوَيل) و حَدَّثَنا يَعقُوبُ بنُ ابراهيمَ، قالَ: ثَنا ابنُ عَليَّةَ، قالَ: ثَنا حُمَيْدٌ (اَىْ الطُوَيل) قال: قال مُوسى بنُ أَنَسٍ لانسٍ وَ نَحنُ عِندهُ، يا أَبا حَمزَة! اِنَّ الحَجّاجَ خَطَبَنا بِالاهوازِ وَ نَحنُ مَعَهُ، فَذَكَرَ الطَ‏هُورَ فَقالَ: اغسِلُوا وُجُوهَكُم وَ أَيدِيَكُم وَ امسَحُوا بِرءُوُسِكُم وَ أَرجُلَكُم، وَ أَنَّهُ لَيسَ شى‏ءٌ مِن اَبْنِ آدَمَ أَقْرَبُ اِلى خَبْثِهِ مِن قَدَمَيهِ فَاغسِلُوا بُطُونَهُم وَ ظُهُورَهما وَ عَراقيبَهُما. فَقالَ أَنسٌ: صَدَقَ اللّه‏ُ وَ كَذَبَ الحَجّاجُ، قال اللّه‏ُ: «وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُم»قالَ: وَ كانَ أَنَسٌ اِذا مَسَحَ قَدَمَيْهِ بَلَّهُما».

[7] . ابن کثیر، تفسیر ابن کثیر،‌ ج3، ص52، دار طيبة للنشر والتوزيع: « إسناد صحيح إليه».

[8] . الطبری، جامع البیان، ج10، ص58، مؤسسة الرسالة.

[9] . ابن ماجة، سنن ابن ماجة، ج1، ص375، ح458، دارالجیل-بیروت.

[10] . أحمد بن أبي بكر بن إسماعيل الكناني، مصباح الزجاجة في زوائد ابن ماجه، ج1، ص66، الناشر دار العربية.

باسمه القدّوس

عرض سلام و ادب

صدرا;973421 نوشت:
ابن ابی شیبه(متوفی: 235هـ)؛ و احمد بن حنبل(متوفی: 241هـ)، از طریق حُمران از عثمان بن عفان

بین احمد ابن حنبل و شخص راوی(حمران)باید فاصله ی زیادی باشد چطور ابن حنبل می تواند بی واسطه از حمران نقل کند؟

ضمن اینکه وقتی آیه شریفه:

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ ...».

تصریح در مسح سر و پاها دارد اهل سنت چه توجیهی برای شستن آن دارند؟

حبیبه;974078 نوشت:
باسمه القدّوس

عرض سلام و ادب

بین احمد ابن حنبل و شخص راوی(حمران)باید فاصله ی زیادی باشد چطور ابن حنبل می تواند بی واسطه از حمران نقل کند؟

ضمن اینکه وقتی آیه شریفه:

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ ...».

تصریح در مسح سر و پاها دارد اهل سنت چه توجیهی برای شستن آن دارند؟

با سلام و عرض ادب

در مورد سوال اول عرض می شود: چنین امری اصطلاحی خاص در علم حدیث است به این معنا که طریق یا مسیر روایت از مصدر اصلی (که پیامبر صلی الله علیه وآله و یا صحابه و یا تابعین در موقوفات{نقلیات صحابه} و مقطوعات{نقلیات تابعین}) را بیان می دارد.

در مورد نقل مذکور سند احمد بن حنبل اینچنین است: «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ، حَدَّثَنَا سَعِيدٌ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ مُسْلِمِ بْنِ يَسَارٍ، عَنْ حُمْرَانَ‏ بْنِ أَبَانَ عَنْعُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ» که شیخ احمد محمد بن جعفر بوده؛ اما طریق این نقل از حمران از عثمان بن عفان است. که این سند سندی صحیح است.

در مورد سوال دوم:
اهل سنت ظهور روشن آیه ی شریفه که دلالت بر مسح می نماید را با توجیهات سستی زیر سوال برده و معتقد بر دلالت آیه بر غسل و شستن شده اند؛‌ هر چند که در این میان دلیل اصلی روایات دال بر شستن بوده و در این میان افرادی همچون احمد شاکر ظهور آیه در مسح را بر اساس قواعد عربی دانسته اند.

موفق باشید.

باسمه العلیم

از توضیحات حضرتعالی متشکرم

صدرا;974089 نوشت:
معتقد بر دلالت آیه بر غسل و شستن شده اند؛‌ هر چند که در این میان دلیل اصلی روایات دال بر شستن بوده و در این میان افرادی همچون احمد شاکر ظهور آیه در مسح را بر اساس قواعد عربی دانسته اند.

استاد گرامی ظاهرا معنای لغوی "مسح" پاک کردن است و این معنا بیشتر ملازم با شستشو است تا مرطوب کردن؛

آیا دلیل اهل سنت بر افاده ی معنای غسل از واژه ی "مسح"همین است؟

اگر اینطور است آیا فعل پیامبر صلی الله علیه و آله مطابق با قول خداوند در کلام الهی نبوده است تا آنها با تأسی به

سنت پیامبر(ص)مقصود قران را درک نموده و به همان طریق وضو بگیرند؟

و یا مانند موارد مشابهِ آن،بدعتی گزارده شده و اهل سنت از بدعت گزاران تبعیت نموده اند؟

حبیبه;974200 نوشت:
ظاهرا معنای لغوی "مسح" پاک کردن است و این معنا بیشتر ملازم با شستشو است تا مرطوب کردن؛

آیا دلیل اهل سنت بر افاده ی معنای غسل از واژه ی "مسح"همین است؟

اگر اینطور است آیا فعل پیامبر صلی الله علیه و آله مطابق با قول خداوند در کلام الهی نبوده است تا آنها با تأسی به

سنت پیامبر(ص)مقصود قران را درک نموده و به همان طریق وضو بگیرند؟

و یا مانند موارد مشابهِ آن،بدعتی گزارده شده و اهل سنت از بدعت گزاران تبعیت نموده اند؟

با سلام و عرض ادب

کلمات «غسل» و«مسح» دارای معنایی متفاوت بوده؛ زیرا «غسل» به معنای شستن بوده[1] و این در حالی است که مسح به معنای کشیدن دست بر چیزی است.[2] همچنانکه قرآن کریم از قول سلیمان(علیه السلام) می فرماید: (رُدُّوهَا عَلَىَّ فَطَفِقَ مَسْحَا بِالسُّوقِ وَ الْأَعْنَاقِ)؛[3] بار ديگر آنها را نزد من بازگردانيد! و دست به ساقها و گردنهاى آنها كشيد (و آنها را نوازش داد).

گروهی از مفسرین اهل سنت غسل را مشتمل بر مسح دانسته و غسل را قدر متیقن از میزان تکلیف در وضو دانسته؛ در حالی که این دو لفظ معنایی متباین داشته و اگر این دو لفظ معنایی واحد می داشت؛‌ معنایی نداشت که قرآن کریم در مقام تبیین دو لفظ را ذکر نماید که در لغت معنایی متفاوت دارند.

روایات صحیح اهل سنت؛ آنچنان که ذکر گردید بیانگر آن است که بر اساس فهم گروهی از صحابه که تعداد آنان از ناقلین به غسل بیشتر بوده؛ وضو مشتمل بر دو غسل و دو مسح بوده که در این میان روایت مسحی عثمان نیز از آنجمله است. از اینکه تا قبل از دوران پایانی حکومت عثمان وضوی غسلی روایت نشده، این معنا اشکار می گردد که چنین امری از بدعتهای عثمان بوده که بعدها توسط حکام بنی امیه و بنی عباس نهادینه گردید.

موفق باشید.


[/HR] [1] . المفردات في غريب القرآن، ص: 607: «غَسَلْتُ الشي‏ء غَسْلًا: أَسَلْتُ عليه الماءَ فأَزَلْتُ دَرَنَهُ، و الْغَسْلُ الاسم».
[2] . المفردات في غريب القرآن، ص: 767: «المَسْحُ: إمرار اليد على الشي‏ء، و إزالة الأثر عنه، و قد يستعمل في كلّ واحد منهما».
[3] . ص(38)، 33.
جمع بندی پرسش: آیا در روایات اهل سنت در خصوص وضو، روایت صحیح بیانگر مسح پا نیز نقل شده است؟ پاسخ: هر چند دیدگاه اهل سنت در وضو شستن و نه مسح پا بوده؛ اما با این حال روایاتی «صحیح» و یا «صحیح الاِسناد» تصریح بر وضوی مسحی داشته که در میان راویان وضوی مسحی، روایتی صحیح از «عثمان بن عفان» نیز به چشم می خورد. توضیح آنکه مهمترین روایت که صراحت در شستن پا به هنگام وضو داشته، روایتی به نقل از «عثمان بن عفان» بوده و این در حالی است که از او وضوی مسحی نیز با سندی صحیح نقل شده که چنین امری انتساب وضوی غسلی به «عثمان بن عفان» و بدعت گذاری وی در امر وضو را تقویت می نماید. بیان روایات مسح پا در وضو ما در این راستا به چند روایت اشاره می نمائیم: 1. روایت «عثمان بن عفان»: ابن ابی شیبه (متوفی: 235هـ)؛ و احمد بن حنبل (متوفی: 241هـ)، از طریق «حُمران» از «عثمان بن عفان» به سندی صحیح روایت نموده اند(1): «دَعَا عُثْمَانَ بِمَاءٍ فَتَوَضَّأَ ثُمَّ ضَحِكَ، فَقَالَ: أَلاَ تَسْأَلُونِي مِمَّا أَضْحَكُ؟ قَالُوا: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا أَضْحَكَك؟ قَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وسلم تَوَضَّأَ كَمَا تَوَضَّأْتُ فَمَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ وَغَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاَثًا وَيَدَيْهِ ثَلاَثًا، وَمَسَحَ بِرَأْسِهِ وَظَهْرِ قَدَمَيْهِ». (2) «عثمان آبى خواست و با آن وضو گرفت. سپس لبخندى زد و آن‏گاه گفت: آيا نمى ‏پرسيد براى چه لبخند زدم؟ گفتند: اى امير مؤمنان! چه چيز شما را خنداند؟ گفت: پيامبر (صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله) را ديدم كه همان‏گونه كه من وضو گرفتم، وضو ساخت. پس مضمضه نمود و استنشاق کرد و دست‏هايش را سه بار شست و سرش و پشت پاها را مسح كشيد». ابو نعیم اصفهانی (متوفی: 430هـ) در کتاب: «حلیة الاولیاء» پس از نقل این روایت حکم به صحت آن نموده و می نویسد: «هذا حديث صحيح متفق عليه من حديث حمران رواه عنه من لا يحصون كثرة».(3) «این روایتی صحیح است که همگی بر صحت آن به نقل حمران اتفاق نظر دارند و از وی افراد زیادی که قابل شمارش نیستند روایت را نقل نموده اند ...». همچنین «شعیب ارنووط» حدیث شناس معاصر اهل سنت در تعلیقه ی خود حکم به صحت روایت نموده است.(4) این روایت را احمد بن حنبل(متوفی: 245هـ)؛(5) در مسند خویش روایت نموده؛ با این تفاوت که در فقره ی پایانی نقل وی که وضوی پیامبر(صلی الله علیه وآله)‌ را شرح نموده آمده است: «وَإِنْ مَسَحَ بِرَأْسِهِ كَانَ كَذَلِكَ، وَإِذَا طَهَّرَ قَدَمَيْهِ كَانَ كَذَلِكَ». و اگر سر خود را مسح کند گناهانش بخشیده می گردد و هنگامی که پای خود را تطهیر نمود گناهانی که به واسطه ی پای خویش مرتکب شده بخشیده می گردد» که در این روایت سخن از طهارت پا و نه مسح آن است و طهارت با شستن و مسح هر دو سازگار است؛‌ با اینکه سند روایت «احمد بن حنبل» و «ابن ابی شیبه» از شیخ شیخ به بعد یکسان است. «شعیب ارنووط» در تعلیقه ی بر روایت احمد علت چنین اختلافی را بیان داشته است. «ومحمد بن جعفر- وإن كانت روايته عن سعيد بن أبي عروبة بعد الاختلاط- قد تابعه عنه محمد بن بشر العبدي عند ابن أبي شيبة، وهو ممن روي عنه قبل الاختلاط، ويزيد بن زريع وهو أيضاً ممن روى عن سعيد قبل الاختلاط».(6) که بنا بر گفته ی وی سند روایت «ابن ابی شیبه» دارای اتقان بیشتر بوده؛ زیرا یکی از راویان این خبر: «سعید بن ابی عروبة» دچار اختلال در ضبط گردیده و روایت شیخ «احمد بن حنبل» از وی پس از اختلاط وی بوده؛‌ با آنکه روایت شیخ «ابن ابی شیبه» از وی قبل از اختلال ضبط وی بوده است. در هر حال قدر مسلم روایت «ابن ابی شیبة» و «احمد بن حنبل» در بیان وضو ی عثمان، آن است که وی پشت پاهای خویش را به هنگام وضو مسح نموده است. 2. روایت «رِفاعَةِ بْنِ رافِع»: ابو داود (متوفی: 275هـ) و ابن ماجه ی قزوینی (متوفی: 273هـ) در سنن خویش با سندی صحیح از طریق: «رِفاعَةِ بْنِ رافِع» روایت می کنند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «إِنَّهَا لَا تَتِمُ‏ صَلَاةُ أَحَدِكُمْ حَتَّى يُسْبِغَ الْوُضُوءَ كَمَا أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ، فَيَغْسِلَ وَجْهَهُ وَ يَدَيْهِ إِلَى الْمِرْفَقَيْنِ، وَ يَمْسَحَ بِرَأْسِهِ وَ رِجْلَيْهِ إِلَى الْكَعْبَيْن‏»؛(7) «همانا نماز هيچ‏ کدام از شما تمام نيست، مگر اين كه وضو را به كمال و تمام، همان طور كه خداى تعالى فرموده، به انجام رساند؛ يعنى صورت و دست‏هايش را تا مرفق بشويد و سر و پايش را تا كعبين مسح كند». این روایت بنابر تصریح تعلیقه نویسان صحیح بوده(8) و قسمتی از روایت: «رفاعه بن رافع» را ترمذی در سنن خویش روایت نموده و حکم به «حسن» بودن روایت (بنابر اصطلاح خویش) نموده است.(9) 3. روایت تميم بن زيد الأنصاري المازنی: احمد بن حنبل به اسنادی صحیح از طریق وی روایت می کند که وی گفت: «رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَتَوَضَّأُ وَيَمْسَحُ بِالْمَاءِ عَلَى رِجْلَيْهِ‏»؛(10)‌ تميم مازنى گفت: «رسول خدا (صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله) را ديدم كه وضو مى‏ گرفت و به واسطه ی آب پاهای خود را مسح نمود». ابن حجر عسقلانی (متوفی: 852هـ) در ترجمه ی: «تمیم بن زید» اِسناد روایت وی را صحیح دانسته است.(11) 4. روایت «موسی بن انس» از «انس بن مالک»: ابن جریر طبری(متوفی: 310هـ) در تفسیر جامع البیان از طریق:‌ «حميد طُوَيل» نقل می کند که وی گفت: «موسى پسر انس بن مالک به پدرش گفت: اى ابا حمزه! حجاج در اهواز براى ما خطبه خواند و ما با او بوديم. پس طهور را ياد كرد و گفت: صورت‏ها و دست‏هايتان را بشوييد و سر و پايتان را مسح بكشيد، به راستى كه هيچ چيز از پسر آدم نزديك‏تر به خَبَث او از پاهايش نیست. پس باطن پاها و ظاهرشان و عراقيب آنها را بشوييد». انس بن مالک پس از شنیدن سخن فرزندش گفت: «خدا راست گفت و حَجاج دروغ گفت. خدا مى‏ فرمايد: سر و پايتان را مسح كنيد». حميد طويل گفت: خود انس هرگاه دو قدمش را مسح مى‏ كرد، آن را مرطوب مى ‏نمود».(12) اِسناد این روایت صحیح است؛ آنچنان که «ابن کثیر» در تفسیر خود بدان تصریح نموده است.(13)5. روایت ابن عباس: از ابن عباس دو نقل در رابطه با مسح پا رسیده. روایت اول که نقلی قطعی بوده بیانگر دیدگاه ابن عباس در مورد وضو است که وی وضو را دارای دو شستن و دو مسح دانسته است: «الوضوء غَسْلتان ومَسْحتان».(14) در نقل دیگری که در «سنن ابن ماجه» از «رُبَيِّع» یکی از زنان صحابیه روایت شده که وی گفت: «أتانِى إِبْنُ عَبّاسٍ فَسَأَلَنِى عَنْ هذا الحَديثِ ـ تَعْنِى حَديثَهَا الَّذِى ذَكَرَتْ أَنَّ رَسُولَ اللّه‏ِ (صلى ‏الله ‏عليه‏ و‏آله) تَوَضَّأَ وَ غَسَلَ رِجْلَيْهِ ـ فَقالَ ابنُ عَبّاسٍ: اِنَّ النَّاسَ أَبَوا إِلاّ الغَسْلَ وَ لا أَجِدُ فِى كِتابِ اللّه‏ِ إِلاّ المَسْحَ»؛(15) «ابن عباس پيش من آمد و درباره ی اين حديث از من سؤال كرد. ـ مقصود حديثى است كه رُبَيِّع نقل كرده كه پيامبر (صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله) در وضو پاهايش را مى‏ شست ـ پس ابن عباس گفت: مردم ابا دارند، مگر از شستن؛ در حالى كه در كتاب خدا چيزى غير از وجوب مسح كردن نمى ‏يابم». «بوصیری» در کتاب: «مصباح الزجاجة في زوائد ابن ماجه» اسناد این روایت را «حسن» دانسته است: «هذا إسناد حسن رواه ابن أبي شيبة في مصنفه»؛(16) علاوه بر نقلهای فوق، نقلهای دیگری نیز در منابع روایی عامه که بیانگر وضوی مسحی است نقل شده که ما به همین میزان اقتصار نمودیم. پی نوشت: 1. سند این روایت بنابر نقل ابن ابی شیبه چنین است: «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بِشْرٍ، قَالَ: حدَّثَنَا سَعِيدُ بْنُ أَبِي عَرُوبَةَ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ مُسْلِمِ بْنِ يَسَارٍ، عَنْ حُمْرَانَ، قَالَ: دَعَا عُثْمَانَ...». 2. أبو بكر بن أبي شيبة،الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، مكتبة الرشد - الرياض،  الأولى، 1409، ج1، ص16، ح56. 3. ابو نعیم الاصبهانی،‌ حلیة الاولیاء، دار الكتاب العربي – بيروت، ج2، ص297. 4. «صحيح لغيره، وهذا إسناد رجاله ثقات رجال الشيخين غير مسلم بن يسار- وهو البصري نزيل مكة- فقد روى له أبو داود والنسائي وابن ماجه، وهو ثقة، ومحمد بن جعفر- وإن كانت روايته عن سعيد بن أبي عروبة بعد الاختلاط- قد تابعه عنه محمد بن بشر العبدي عند ابن أبي شيبة، وهو ممن روي عنه قبل الاختلاط، ويزيد بن زريع وهو أيضا». (احمد بن حنبل، المسند(با تعلیقه ی شعیب ارنووط)، موسسة الرسالة- بیروت، ج1، ص474، ح415). 5. روایت احمد با سند وی اینچنین است: «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ، حَدَّثَنَا سَعِيدٌ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ مُسْلِمِ بْنِ يَسَارٍ، عَنْ حُمْرَانَ‏ بْنِ أَبَانَ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ : أَنَّهُ دَعَا بِمَاءٍ فَتَوَضَّأَ وَمَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ، ثُمَّ غَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاثًا، وَذِرَاعَيْهِ ثَلاثًا ثَلاثًا، وَمَسَحَ بِرَأْسِهِ، وَظَهْرِ قَدَمَيْهِ، ثُمَّ ضَحِكَ‏، فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ: أَلا تَسْأَلُونِي عَمَّا أَضْحَكَنِي؟ فَقَالُوا: مِمَّ ضَحِكْتَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ؟ قَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ دَعَا بِمَاءٍ قَرِيبًا مِنْ هَذِهِ الْبُقْعَةِ، فَتَوَضَّأَ كَمَا تَوَضَّأْتُ، ثُمَّ ضَحِكَ، فَقَالَ:" أَلا تَسْأَلُونِي مَا أَضْحَكَنِي؟" فَقَالُوا: مَا أَضْحَكَكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ:" إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا دَعَا بِوَضُوءٍ فَغَسَلَ وَجْهَهُ، حَطَّ اللَّهُ عَنْهُ كُلَّ خَطِيئَةٍ أَصَابَهَا بِوَجْهِهِ، فَإِذَا غَسَلَ ذِرَاعَيْهِ كَانَ كَذَلِكَ، وَإِنْ مَسَحَ بِرَأْسِهِ كَانَ كَذَلِكَ، وَإِذَا طَهَّرَ قَدَمَيْهِ كَانَ كَذَلِكَ». (احمد بن حنبل، المسند، موسسة الرسالة- بیروت، ج1،‌ ص474، ح415). 6. احمد بن حنبل، المسند (با تعلیقه ی شعیب ارنووط)، موسسة الرسالة- بیروت، ج1، ص474، ح415. 7. ابوداود، سنن أبي داود، دارالحدیث- القاهرة،ج1،‌ ص381، ح858؛‌ ابن ماجة،‌ سنن ابن ماجة،‌ دارالجیل- بیروت، ج1، ص377، ح460. 8. سنن أبي داود، دارالحدیث- القاهرة، ج1،‌ ص380. در تعلیقه ی این روایت آمده است: «صحيح: أخرجه الترمذي في كتاب «الصلاة» باب «في وصف الصلاة» (2/ 100، 101، 102) حديث (302). قال أبو عيسى: حديث رفاعة بن رافع حديث حسن. و النسائي في كتاب «التطبيق» باب «الرخصة في ترك الذكر في السجود» (2/ 574، 575) حديث (1135) و ابن ماجة في كتاب «الصلاة» باب «في الوضوء» (1/ 156) حديث (460) و الدارميّ في كتاب «الصلاة» باب «في الذي لا يتم الركوع و السجود» (1/ 350، 351) حديث (1329) جميعا من طريق همام». 9. الترمذی، سنن الترمذی، دارالحدیث- القاهرة، ج2، ص81،‌ ح302.: «[قَالَ أَبُو عِيسَى‏]: «حَدِيثُ‏ رِفَاعَةَ بْنِ‏ رَافِعٍ‏ حَدِيثٌ حَسَنٌ». 10. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج26، ص381، ح16454. شعیب ارنووط در بیان حکم حدیث می نویسد: «إسناده صحيح، رجاله ثقات رجال الشيخين غير أن صحابيه- وهو تميم بن زيد المازني- لم يخرج له أحد من أصحاب الكتب الستة...». 11. ابن حجر العسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، دار الجيل – بيروت، ج1، ص370، ترجمه ی 844. 12. الطبری، جامع البیان، مؤسسة الرسالة، ج10، ص58.: «حَدَّثنا حُمَيْدُ بنُ مَسْعَدةَ، قالَ: ثَنا بُشْرُ بْنُ مُفَضَّلٍ عَنْ حُمَيْدٍ (اَىْ الطُوَيل) و حَدَّثَنا يَعقُوبُ بنُ ابراهيمَ، قالَ: ثَنا ابنُ عَليَّةَ، قالَ: ثَنا حُمَيْدٌ (اَىْ الطُوَيل) قال: قال مُوسى بنُ أَنَسٍ لانسٍ وَ نَحنُ عِندهُ، يا أَبا حَمزَة! اِنَّ الحَجّاجَ خَطَبَنا بِالاهوازِ وَ نَحنُ مَعَهُ، فَذَكَرَ الطَ‏هُورَ فَقالَ: اغسِلُوا وُجُوهَكُم وَ أَيدِيَكُم وَ امسَحُوا بِرءُوُسِكُم وَ أَرجُلَكُم، وَ أَنَّهُ لَيسَ شى‏ءٌ مِن اَبْنِ آدَمَ أَقْرَبُ اِلى خَبْثِهِ مِن قَدَمَيهِ فَاغسِلُوا بُطُونَهُم وَ ظُهُورَهما وَ عَراقيبَهُما. فَقالَ أَنسٌ: صَدَقَ اللّه‏ُ وَ كَذَبَ الحَجّاجُ، قال اللّه‏ُ: «وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُم»قالَ: وَ كانَ أَنَسٌ اِذا مَسَحَ قَدَمَيْهِ بَلَّهُما». 13. ابن کثیر، تفسیر ابن کثیر،‌ دار طيبة للنشر والتوزيع، ج3، ص52.: « إسناد صحيح إليه». 14. الطبری، جامع البیان، مؤسسة الرسالة، ج10، ص58. 15. ابن ماجة، سنن ابن ماجة، دارالجیل-بیروت، ج1، ص375، ح458. 16. أحمد بن أبي بكر بن إسماعيل الكناني، مصباح الزجاجة في زوائد ابن ماجه، الناشر دار العربية، ج1، ص66.
موضوع قفل شده است