جمع بندی بررسی احادیث درباره تراشیدن سبیل و بلند کردن ریش

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی احادیث درباره تراشیدن سبیل و بلند کردن ریش

با سلام و عرض ادب و احترام

اگر براتون مقدور هست همه احادیثی که در مورد تراشیدن و کوتاه کردن سبیل و بلند کردن ریش هست رو از لحاظ منبع بررسی کنید و قرار بدید.

ممنون با تشکر

من الله توفیق...

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد آلاء

سوال:
لطفا احادیثی که در مورد تراشیدن و کوتاه کردن سبیل و بلند کردن ریش هست رو از لحاظ منبع بررسی کنید و قرار بدید

پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض ادب و سلام خدمت شما دوست گرامی
مساله نظافت و رسیدگی به آراستگی و پیراستگی ظاهری افراد از جمله مسائلی است که مورد تاکید اسلام و روایات بوده است. در مورد مسائله ی خاص مورد اشاره در سوال نیز روایاتی از ائمه علیهم السلام رسیده است تا جایی که در برخی از کتب روایی فصلی در مورد آرایش ریش وجود دارد. (۱)

هیچ مرجع تقلیدی تراشیدن ریش را به هر دلیلی جایز نمی داند، بلکه تمام مراجع اجتناب از آن را لازم می دانند و تمسخر دیگران باعث مجاز شدن این کار نمی شود.
طبق فتوای تمام مراجع عظام تقلید، تراشیدن موهای صورت (ریش) (۲)با تیغ یا با ماشین های ته زن، به گونه ای که دیگران بگویند که در صورت او ریش نیست، بنابر احتیاط واجب جایز نیست (۳).
از این رو در ادامه به دلایل روایی که اشاره دارند به این که ریش را نباید تراشید اشاره می شود.
روایات فراوانی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم(علیهم السلام) مشاهده می­شود که آن بزرگواران، مسلمانان را از تراشیدن ریش، منع نموده و این عمل را موجب شباهت آنان به کافران دانسته ­اند. به عنوان نمونه، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله ) در روایتی می­فرمایند که سبیل ها را کوتاه نموده و ریش ها را (تا حدی) بلند نمایید، تا شبیه مجوسیان نشوید(۴) و نیز امام رضا(علیه السلام ) در پاسخ به شخصی که در مورد اصلاح ریش از ایشان سؤال نمود، فرمودند: مشکلی ندارد که گونه ­هایت را اصلاح نمایی، اما نباید قسمت جلوی ریشت را بتراشی!(۵)البته، قابل توجه است که از طرفی دیگر توصیه شده تا از بلند نمودن بیش از اندازه ریش ها نیز خودداری شود(۶).


اما در ادامه توضیحات در مورد روایات نهی از تراشیدن ریش به بیان حضرت آیت الله خویی در این مساله که با رویکرد روایی هم بوده است جلب می کنم:
«.....مشهور بلکه اجماع بین علمای شیعه و سنی ، حرمت تراشیدن است . وجوه ذیل برای حرمت اقامه شده :
1. «فلیغیرن خلق الله » ؛ (7) تراشیدن ریش تغییر خلقت به شمار می آید. پس حرام است .
2. در روایاتی امر شده به بلند گذاشتن ریش و زدن سبیل ها و از تشبیه به یهود و مجوس نهی گردیده است .(8)
3. در روایاتی معروف به جعفریات آمده که تراشیدن ریش مثله کردن است و هر کس مثله کند، لعنت خدا بر او باد. (9)
4. روایاتی که دلالت دارند بر این که سلوک و مسلک دشمنان دین جایز نمی باشد. ریش تراشی از جمله آن ها محسوب می شود.
5. پیامبر (صلی الله علیه وآله ) در خطاب به دو پیام آور کسری فرمود: وای بر شما !چرا این گونه هستید؟ آن دو گفتند : پادشاه ما را این گونه امر کرده ، پیامبر فرمود: اما پروردگار من امر فرموده که ریشم را بگذارم و سبیل هایم را کوتاه کنم . (10)
6. فرمایش امام علی (علیه السلام): اقوامی بودند که ریش تراشی نمودند و سبیل ها را گذاشتند ، پس مسخ شدند. (11)
آیه الله خویی همه اين ادله را كامل و قابل قبولي ندانسته، دليل ديگري كه روايت خاصي از امام رضا عليه السلام باشد ، به عنوان دليل اصلي مي پذيرند (12) و در نهايت مي فرمايند :
« سیره قطعیه ای که بین متدینان متداول و به زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) متصل است، بر این مدعا دلالت می کند » . (13)
پس ادله اين حكم فقهي تنها منحصر در مورد روايات مورد توجه شما نيست ، بلكه مبناي فقهاي بزرگي چون مرحوم خويي اموري ديگر غير از روايات مسخ شدن است .

منابع:
۱.به عنوان نمونه: وسائل الشیعه، ج 2، ص 110، باب استحباب تخفیف اللحیه و تدویرها و الاخذ من العارضین و تبطین اللحیه.
۲. روییدن ریش در صورت مرد، پس از دعای آدم (ع) بود که عرض کرد: پروردگارا حسن و جمال مرا زیاد کن! که ذات حق تعالی خطاب کرد که ریش را زینت تو و فرزندانت تو، تا قیامت قرار دادم. در روایتی از رسول اسلام (ص) آمده است که ریش ها را بلند بگذارید تا شبیه یهودیان و گبران مباشید. نک: حلیة المتقین، باب پنجم، فصل چهارم و پنجم.
۳.استفتآت حضرت امام خمینی، ج2، (مکاسب محرمه)، ص 30، س 79، ص 31، س 81، ص 32، س 84.
۴. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج 2، ص 116، روایت 1660.
۵. همان، ج 2، ص 111، روایت 1644.
۶. ر.ک: وسائل الشیعه، ج 2، ص 112، باب استحباب قص ما زاد عن قبضه من اللحیه .
7. اشاره به مضمون آیه ی شریفه ۱۱۹ سوره نساء: «وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبينا»، «و آنها را گمراه مى‏كنم! و به آرزوها سرگرم مى‏سازم! و به آنان دستور مى‏دهم كه (اعمال خرافى انجام دهند، و) گوش چهارپايان را بشكافند، و آفرينشِ پاك خدايى را تغيير دهند! (و فطرت توحيد را به شرك بيالايند!)» و هر كس، شيطان را به جاى خدا ولى خود برگزيند، زيانِ آشكارى كرده است.»
8.حرعاملی ،‌وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۱۶.
9.نوری،‌المستدرک ، ج 1، ص 59 ، نشر دار الاحیا لتراث العربی، بیروت، بی تا .
10.همان، ص 59 .
11.حرعاملی، وسائل الشیعه ، ج 2 ، ص 117 .
12.عن محمد بن إدريس في آخر السرائر نقلا عن جامع البزنطي صاحب الرضا «ع» قال: و سألته عن الرجل هل يصلح له أن يأخذ من لحيته؟ قال: أما من عارضية فلا بأس و أما من مقدمها فلا. (وسائل‏ الشيعة ج2 ،ص112).
13.خوئی ، ابوالقاسم، مصباح الفقاهه ، تقریرات درس محقق خویی ، به قلم توحیدی تبریزی ، ج 1، ص 257- 261، انتشارات انصاريان ، 1417 ه ق .



موضوع قفل شده است