جمع بندی منظور از مهربانی خداوند در آیه 29 سوره نساء

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
منظور از مهربانی خداوند در آیه 29 سوره نساء

سلام.
در آیه ۲۹ نسا منظور از مهربانی خداوند چیست و شامل چه چیزی هایی می شود : 《 ... خداوند نسبت به شما مهربان است ... 》
دلیل نزول این آیه چیست و چه داستانی دارد؟
در آیه ۳۰ نسا خداونر خوردن اموال را ستم می داند یا خودکشی ؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد میقات

Mehdi12;968557 نوشت:
در آیه ۲۹ نسا منظور از مهربانی خداوند چیست

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ‏ مِنْكُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحيما»
اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! اموال يكديگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخوريد مگر اينكه تجارتى با رضايت شما انجام گيرد. و خودكشى نكنيد! خداوند نسبت به شما مهربان است.(نساء: 4/ 29)

«وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْليهِ‏ ناراً وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيراً»
و هر كس اين عمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد، بزودى او را در آتشى وارد خواهيم ساخت؛ و اين كار براى خدا آسان است.(نساء: 4/ 30)

با سلام و درود

با وجود قید «إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحيما» حرمت قتل نفس، شامل خودکشی و قتل انتحاری هم می شود، یعنی چون خداوند به شما رحیم، مهربان و دلسوز است، و همان طور که اجازه نمی دهد کسی شما را به قتل برساند، اجازه نمی دهد شما نیز خودکشی و انتحار کنید؛ و الا می توانست این نهی و منع را نداشته باشد.

در ادامه به وجوه و نظرات مفسران اشاره می شود: (مجمع البیان، ج 3، ص 59؛ تفسير قرآن مهر، ج ‏4، ص 105 - 107)

1. معناى آيه آن است كه خودكشى نكنيد؛ در روايات اهل ‏بيت(عليهم السلام) نيز به اين مطلب اشاره شده است. (مجمع البیان، ج 3، ص 60؛ نورالثقلین، ج 1، ص 472)

2. معناى آيه آن است كه خودتان را به كشتن ندهيد. حكايت كرده‏ اند كه مردى با پيامبر(صلى الله عليه و آله) در جنگ همراه بود و به تنهايى و بدون دستور پيامبر(صلى الله عليه و آله) به دشمن حمله ‏ور مى‏ كرد؛ پس خدا به او امر كرد كه خودكشى نكند.(تفسیر قمی، ج 1، ص 136؛ تفسیر صافی، ج 1، ص 443)

رسول خدا(صلى الله عليه و آله) در باره وضو و غسل با آب سرد، آن جا كه خطر جانى دارد فرمود: «وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِيماً».(نورالثقلین، ج 1، ص 472)

3. برخى احتمال داده ‏اند كه مقصود آيه فوق آن است كه مؤمنان هم‏ديگر را نكشند؛ زيرا مؤمنان برادر هم ديگر و در حكم يک جان هستند و از اين رو فرمود: «خودتان را نكشيد»، همان‏ گونه كه در صدر آيه دستور داده‏ شد كه مؤمنان اموال يک ديگر را به باطل نخورند.(تفسير صافى، ج 1، ص 444)

4. برخى مفسران بيان كرده‏ اند كه اين آيه به خودكشى اجتماعى نيز اشاره دارد. اگر اقتصاد جامعه سالم نباشد، مردم دچار نوعى انتحار و خودكشى اجتماعى مى ‏شوند و به اموال هم‏ديگر تجاوز مى ‏كنند؛ يعنى سيستم اقتصادى ناسالم، زمينه‏ پيدايش هلاكت جامعه است، همان گونه كه در چنين جامعه ‏اى خودكشى فردى نيز افزايش مى ‏يابد.(نمونه، ج 3، ص 357)

نکته:
همان طور كه برخى مفسران گفته‏ اند(تفسير صافى، ج 1، ص 444؛ ترجمه تفسير الميزان، ج ‏4، ص 505 و 506؛ احسن الحدیث، ج 2، ص 348) بهتر است بگوييم آيه فوق يک حكم عام را بيان مى ‏كند و مى ‏تواند همه‏ اين معانى را شامل شود.

Mehdi12;968557 نوشت:
در آیه ۳۰ نسا خداونر خوردن اموال را ستم می داند یا خودکشی ؟

در باره مرجع اشاره «ذلک» چهار قول مطرح شده است:

1. به قتل نفس بر می گردد.

2. به هر دو محرمات در آیه قبل (خوردن اموال دیگران و قتل) بر می گردد.

3. به محرمات در این سوره از آیه‏ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً»(نساء/19) به بعد بر می گردد.

4. به هر حرامی که از ابتدای این سوره تاکنون بیان شده است بر می گردد. (مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 60)

[="Tahoma"]

Mehdi12;968557 نوشت:
دلیل نزول این آیه چیست و چه داستانی دارد؟

در کتب تفسیری و اسباب نزول، شأن نزول خاصی در این زمینه ندیدم.

سلام.
طبق پست اولتون منظور مهربانی چیست؟ توبه یا دادن نعمت ها یا روبه راه شدن آینده انسان بعد از سختی یا ... . کدام؟
ممکن است مرگ خودخواسته طبق پست دومتون ستم نباشد و حرام نباشد؟
اعمال زیر حرام است و مرگ خودخواسته می باشد؟:
۱- دق مرگ شدن
۲- درمان نکردن از قصد بیماری منجر به مرگ

دلیل اجازه ی ندادن به مرگ خود خواسته چیست؟

Mehdi12;969151 نوشت:
طبق پست اولتون منظور مهربانی چیست؟ توبه یا دادن نعمت ها یا روبه راه شدن آینده انسان بعد از سختی یا ... . کدام؟

با سلام و درود

در خصوص این آیه، مهربان بودن خداوند به این است که علاوه بر این که قتل دیگران توسط شما را نهی کرده، حتی قتل و انتحار خود شما به دست خودتان را نیز نهی و حرام کرده است؛ یعنی می توانست این کار را نکند و شما را در قتل دیگران یا در قتل خودتان، آزاد بگذارد؛ و این به ضررتان بود.

Mehdi12;969151 نوشت:
ممکن است مرگ خودخواسته طبق پست دومتون ستم نباشد و حرام نباشد؟

قتل نفس و انتحار، ظلم، حرام و ممنوع است. لذا خودخواسته اگر به معنای این است که شخص در آن دخیل باشد، حرام و ممنوع است.

Mehdi12;969151 نوشت:
اعمال زیر حرام است و مرگ خودخواسته می باشد؟:
۱- دق مرگ شدن

معمولا غیراختیاری است و لذا مقصر نیست و عذاب ندارد.

Mehdi12;969151 نوشت:
درمان نکردن از قصد بیماری منجر به مرگ

ظلم و حرام است؛ زیرا انسان به هر نحوی (ایجابی یا نفیی) در قتل نفس و انتحار، سهیم باشد، مرتکب ظلم شده است.

Mehdi12;969151 نوشت:
دلیل اجازه ی ندادن به مرگ خود خواسته چیست؟

مالک انسان ها و مالک همه هستی، خداوند متعال است:

«لِلَّهِ مُلْكُ‏ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما فيهِنَّ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدير»
حكومت آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست، از آن خداست؛ و او بر هر چيزى تواناست.(مائده: 5/ 120)

«إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ‏ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُحْيي‏ وَ يُميتُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصير»
حكومت آسمانها و زمين تنها از آن خداست؛ زنده مى ‏كند و مى‏ ميراند؛ و جز خدا، ولىّ و ياورى نداريد.(توبه: 9/ 116)

لذا انسان مالک خودش نیست و خداوند مالک همه چیز است و این اختیار را به انسان نداده است تا به بدن خود، ضرر وارد کند.

از طرفی، این خداوند است که به انسان، حق حیات داده است و هر آنچه خداوند انجام می دهد از روی علم و حکمت است «وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيم‏»، یعنی بهترین ها را انتخاب فرموده است، لذا وقتی به کسی حق حیات داده است، شخص حق ندارد با علم ناقص و محدود خویش، با علم و حکمت الهی مخالفت نماید.

تفصیل این موضوع را می توانید از کارشناس کلام پیگیری فرمایید.

[="Tahoma"]پرسش:
در آیه ۲۹ سوره نساء، منظور از مهربانی خداوند چیست و شامل چه چیزی هایی می شود؟ در آیه 30 نساء، خداوند خوردن اموال را ستم می داند یا خودکشی را؟

پاسخ:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ‏ مِنْكُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحيما»؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! اموال يكديگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخوريد مگر اينكه تجارتى با رضايت شما انجام گيرد. و خودكشى نكنيد! خداوند نسبت به شما مهربان است.(1)

«وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْليهِ‏ ناراً وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيراً»؛ و هر كس اين عمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد، بزودى او را در آتشى وارد خواهيم ساخت؛ و اين كار براى خدا آسان است.(2)

با وجود قید «إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحيما» حرمت قتل نفس، شامل خودکشی و قتل انتحاری هم می شود، یعنی چون خداوند به شما رحیم، مهربان و دلسوز است، و همان طور که اجازه نمی دهد کسی شما را به قتل برساند، اجازه نمی دهد شما نیز خودکشی و انتحار کنید؛ و الا می توانست این نهی و منع را نداشته باشد.
در ادامه به وجوه و نظرات مفسران اشاره می شود: (3)
1. معناى آيه آن است كه خودكشى نكنيد؛ در روايات اهل ‏بيت(عليهم السلام) نيز به اين مطلب اشاره شده است. (4)
2. معناى آيه آن است كه خودتان را به كشتن ندهيد. حكايت كرده‏ اند كه مردى با پيامبر(صلى الله عليه و آله) در جنگ همراه بود و به تنهايى و بدون دستور پيامبر(صلى الله عليه و آله) به دشمن حمله ‏ور مى‏ كرد؛ پس خدا به او امر كرد كه خودكشى نكند.(5)
رسول خدا(صلى الله عليه و آله) در باره وضو و غسل با آب سرد، آن جا كه خطر جانى دارد فرمود: «وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِيماً».(6)
3. برخى احتمال داده ‏اند كه مقصود آيه فوق آن است كه مؤمنان هم‏ديگر را نكشند؛ زيرا مؤمنان برادر هم ديگر و در حكم يک جان هستند و از اين رو فرمود: «خودتان را نكشيد»، همان‏ گونه كه در صدر آيه دستور داده‏ شد كه مؤمنان اموال يک ديگر را به باطل نخورند.(7)
4. برخى مفسران بيان كرده‏ اند كه اين آيه به خودكشى اجتماعى نيز اشاره دارد. اگر اقتصاد جامعه سالم نباشد، مردم دچار نوعى انتحار و خودكشى اجتماعى مى ‏شوند و به اموال هم‏ديگر تجاوز مى ‏كنند؛ يعنى سيستم اقتصادى ناسالم، زمينه‏ پيدايش هلاكت جامعه است، همان گونه كه در چنين جامعه ‏اى خودكشى فردى نيز افزايش مى ‏يابد.(8)
نکته:
همان طور كه برخى مفسران گفته‏ اند(9) بهتر است بگوييم آيه فوق يک حكم عام را بيان مى ‏كند و مى ‏تواند همه‏ اين معانى را شامل شود.

ضمیر ذلک:
در باره مرجع اشاره «ذلک»، چهار قول مطرح شده است:
1. به قتل نفس بر می گردد.
2. به هر دو محرمات در آیه قبل (خوردن اموال دیگران و قتل) بر می گردد.
3. به محرمات در این سوره از آیه‏ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً»(10) به بعد بر می گردد.
4. به هر حرامی که از ابتدای این سوره تاکنون بیان شده است بر می گردد.(11)

بنابر این؛
در خصوص این آیه، مهربان بودن خداوند به این است که علاوه بر این که خداوند قتل دیگران توسط شما را نهی کرده، حتی قتل و انتحار خود شما به دست خودتان را نیز نهی و حرام کرده است؛ یعنی می توانست این کار را نکند و شما را در قتل دیگران یا در قتل خودتان، آزاد بگذارد؛ و این به ضررتان بود.

ممکن است پرسیده شود آیا مرگ خودخواسته، حرام است؟ باید در جواب گفت قتل نفس و انتحار، ظلم، حرام و ممنوع است. لذا خودخواسته اگر به معنای این است که شخص در آن دخیل باشد، بله حرام و ممنوع است.
اگر پرسیده شود دق مرگ شدن نیز مرگ خودخواسته است؟ در جواب می توان گفت، معمولا غیراختیاری است و لذا مقصر نیست و عذاب ندارد.
هم چنین ممکن است پرسیده شود آیا درمان نکردن بیماری منجر به مرگ، از روی عمد و قصد، مرگ خودخواسته محسوب می شود؟ باید گفت بله ظلم و حرام است؛ زیرا انسان به هر نحوی (ایجابی یا نفیی) در قتل نفس و انتحار، سهیم باشد، مرتکب ظلم شده است.

اگر هم پرسیده شود، به چه دلیل مرگ خودخواسته حرام است؟ باید گفت مالک انسان ها و مالک همه هستی، خداوند متعال است:
«لِلَّهِ مُلْكُ‏ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما فيهِنَّ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدير»؛ حكومت آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست، از آن خداست؛ و او بر هر چيزى تواناست.(12)
«إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ‏ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُحْيي‏ وَ يُميتُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصير»؛ حكومت آسمانها و زمين تنها از آن خداست؛ زنده مى‏كند و مى‏ميراند؛ و جز خدا، ولىّ و ياورى نداريد.(13)
لذا انسان مالک خودش نیست و خداوند مالک همه چیز است و این اختیار به انسان نداده است تا به بدن خود، ضرر وارد کند.
از طرفی، این خداوند است که به انسان، حق حیات داده است و هر آنچه خداوند انجام می دهد از روی علم و حکمت است «وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيم‏»، یعنی بهترین ها را انتخاب فرموده است، لذا وقتی به کسی حق حیات داده است، شخص حق ندارد با علم ناقص و محدود خویش، با علم حکمت الهی مخالفت نماید. تفصیل این موضوع را می توان در مباحث کلام پیگیری نمود.

پی نوشت ها:
1. نساء: 4/ 29.
2. نساء: 4/ 30.
3. طبرسی، مجمع البیان، انتشارات: ناصر خسرو ـ تهران، ج 3، ص 59؛ رضایی اصفهانی، تفسير قرآن مهر، ناشر: پژوهشهاى تفسير و علوم قرآن ـ قم‏، ج ‏4، ص 105 – 107.
4. مجمع البیان، ج 3، ص 60؛ نورالثقلین، انتشارات اسماعیلیان، ج 1، ص 472.
5. قمی، تفسیر قمی، ناشر: دارالکتاب ـ قم، ج 1، ص 136؛ فیض کاشانی، تفسیر صافی، ناشر: مکتبة الصدر ـ تهران، ج 1، ص 443.
6. نورالثقلین، ج 1، ص 472.
7. تفسير صافى، ج 1، ص 444.
8. مکارم شیرازی و همکاران، نمونه، دار الکتب الاسلامیه، ج 3، ص 357.
9. تفسير صافى، ج 1، ص 444؛ طباطبایی، تفسير الميزان، ترجمه موسوی همدانی، انتشارات جامعه مدرسین، ج ‏4، ص 505 و 506؛ قرشی، احسن الحدیث، انتشارات: بنیاد بعثت، مرکز چاپ و نشر ـ تهران، ج 2، ص 348.
10. نساء: 4/ 19.
11. مجمع البیان، ج 3، ص 60.
12. مائده: 5/ 120.
13. توبه: 9/ 116.

موضوع قفل شده است