جمع بندی خدا جام زهر می نوشد؟!

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خدا جام زهر می نوشد؟!

با سلام
در تاپیکی بحث به اینجا رسید که خدا رضایت به جهنمی شدن ما ندارد.راضی نیست که مثلا سر کودکان شیعه مظلومانه توسط داعشیان بریده شود.یا بالاتر از همه خدا راضی نبود که امام علی خانه نشین و خون دل بخورند یا امام حسین ع و خانواده اش آنگونه مورد ظلم قرار بگیرند.خوب سوال میشود اگر راضی نبوده پس چرا اراده کرده و دنیایی رو خلق کرده که عده ای به جهنم می روند؟.چرا اراده کرد که شمری باشد و بدنیا بیاید و شمشیر و آهن و نیزه ای باشد که سر ببرد؟کاملا مشهود است که خدا در تمام اتفاقاتی که به قول کارشناس گرامی در آنها رضایت نداشته.سهیم و شریک بوده و نقش داشته و در آنها اراده ی خدا دخیل بوده.خوب احتمالا گفته شود به خاطر خیر کثیری که در مجموع فراهم می شود خدا آنها را اراده کرده؟اما چطور میشود.خدا بر خلاف رضایت و خواستش اراده و نقشی داشته باشد؟معمولا انسان ها هستند که اینگونه برخلاف رضایت قلبی اراده و انتخاب هایی می کنند که گاها آن انتخاب و اراده ها را به نوشیدن جام ذهر تعبیر میکنیم؟
آیا خدا هم جام ذهر می نوشد؟نظر شخصی بنده اینه که منطقی نیست و محاله آن خدای قادر و توانای ادیان جام ذهر بنوشد و بر خلاف رضایت و خواست قلبی اراده کند.مثلا دوست نداشته باشد امام حسین مورد ظلم قرار بگیرد ولی آن ظلم را چه مستقیم و چه غیر مستقیم اراده کند و در آن ظلم سهیم باشد!
نظر کارشناس گرامی چیست؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]

پارسا مهر;968478 نوشت:
با سلام
در تاپیکی بحث به اینجا رسید که خدا رضایت به جهنمی شدن ما ندارد.راضی نیست که مثلا سر کودکان شیعه مظلومانه توسط داعشیان بریده شود.یا بالاتر از همه خدا راضی نبود که امام علی خانه نشین و خون دل بخورند یا امام حسین ع و خانواده اش آنگونه مورد ظلم قرار بگیرند.خوب سوال میشود اگر راضی نبوده پس چرا اراده کرده و دنیایی رو خلق کرده که عده ای به جهنم می روند؟.چرا اراده کرد که شمری باشد و بدنیا بیاید و شمشیر و آهن و نیزه ای باشد که سر ببرد؟کاملا مشهود است که خدا در تمام اتفاقاتی که به قول کارشناس گرامی در آنها رضایت نداشته.سهیم و شریک بوده و نقش داشته و در آنها اراده ی خدا دخیل بوده.خوب احتمالا گفته شود به خاطر خیر کثیری که در مجموع فراهم می شود خدا آنها را اراده کرده؟اما چطور میشود.خدا بر خلاف رضایت و خواستش اراده و نقشی داشته باشد؟معمولا انسان ها هستند که اینگونه برخلاف رضایت قلبی اراده و انتخاب هایی می کنند که گاها آن انتخاب و اراده ها را به نوشیدن جام ذهر تعبیر میکنیم؟
آیا خدا هم جام ذهر می نوشد؟نظر شخصی بنده اینه که منطقی نیست و محاله آن خدای قادر و توانای ادیان جام ذهر بنوشد و بر خلاف رضایت و خواست قلبی اراده کند.مثلا دوست نداشته باشد امام حسین مورد ظلم قرار بگیرد ولی آن ظلم را چه مستقیم و چه غیر مستقیم اراده کند و در آن ظلم سهیم باشد!
نظر کارشناس گرامی چیست؟

باسلام و عرض ادب

خداوند متعال دو نوع اراده دارد:
اراده تکوینی و اراده تشریعی
اراده تکوینی: مقصود از اراده تکوینی این است که شی‌ء مراد در نظام تکوین و واقع تحقق پیدا کرده است. خواستی از خداوند در موردی است که هیچ قدرت دیگری در مقابل اراده او نقشی ندارد و تحقق آن امر، کاملا و صرفا وابسته به اراده او جل و علاست. بر اساس آن، آنچه اراده دارد در همان لحظه اراده اش محقق میشود و هیچ انفکاک زمانی و خارجی ای بین اراده او و مرادش نیست. این همان اراده است:
چنانکه میفرماید:
«إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُون»؛(یس، 82)«چون بخواهد چیزى را بیافریند، فرمانش این است که می‌گوید: موجود شو، پس موجود می‌شود»

یا در آیه ای دیگر اینچنین میفرماید:
وَ إِذا أَرادَ اللهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ»(رعد:11)«و چون خداوند برای گروهى بدى را اراده نماید، هرگز برگشتى نخواهد داشت».

اراده تشریعی
: مقصود از اراده تشریعی این است که خداوند متعال از لحاظ تشریع و جعل قانون چیزی را اراده نموده است. خواست خداوند در موردی است که تحقق مراد او وابسته به اراده دیگری نیز هست. این اراده نیز با دستور و نهی او نمایان میشود و تحقق آن وابسته است به اینکه طرف دیگر نیز اراده ای موافق با اراده خداوندداشته باشد.
«ما یریدُ اللهُ لیجعلَ علیکم من حرجٍ و لکن یریدُ لیطهّرَکم و لیتمّ نعمتهُ علَیکم»؛(مائده،6)«خدا نمی‌خواهد شما در رنج افتید، بلکه می‌خواهد که شما را پاکیزه سازد و نعمتش را بر شما تمام کند».

[=microsoft sans serif]خداوند با اراده تکوینی خود، اراده کرده است که انسانها را بیافریند و برای تحقق هدفی که از خلقتش داشته است، آنها را مبتلا به ازمایشات و امتحانات و ابتلائاتی نماید.
پس انسان در اینکه به دنیا بیاید و مورد ابتلا قرار بگیرد هیچ راه چاره و اختیاری ندارد.

از سوی دیگر با اراده تشریعی خود امر به نیکی و کارهای پسندیده کرده و از سوی دیگر از کارهای ناپسند نهی کرده است:
«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ»(نحل، 90)
این اراده چون تشریعی است پس امکان اینکه تخلف پیدا کرده و مراد خداوند محقق نشود کاملا ممکن است.

بنابراین
اگر انسان برخلاف اراده تشریعی خداوند اراده کرد و به دستورات خداوند اعتنایی نکرد، با اراده تشریعی خداوند مقابله کرده است و این هم امر محالی نیست.

[=microsoft sans serif]حال سوال اینجاست که در این موارد که اراده انسانی برخلاف اراده الهی قرار گرفت، خداوند چه وضعیتی پیدا میکند.
ایا افسرده میشود؟
آیا به اجبار چیزی را قبول کرده است؟
آیا به خاطر شرایط بیرونی چیزی را قبول کرده است؟

خیر اینطور نیست.
چرا که
اولا: افسردگی و ناراحتی و غضب و اموری از این دست، تغییر حالات روانی است و از انجا که تغییر در مجردات و بخصوص در خداوند که برتر از همه مجردات و بسیط تر از همه بسائط عالم است، راه ندارد و امکان ندارد، پس این امور اگر هم به خداوند نسبت داده میشود اموری مجازی است نه حقیقی.
ثانیا: اجباری هم در کار نیست. چرا که اجبار درجایی راه دارد که آن موجود مجبور، توان مقابله و برهم زدن شرایط بیرونی را نداشته باشد که آن هم برخلاف قدرت مطلقه خدوند است.
ثالثا: قبول به واسطه شرایط بیرونی نیز نیست. چرا که بازگشت این حالت نیز به حالت دوم و فرض دوم است.

.وقتی تمام این امور در فرض سوال امکان ندارد، پاسخ آن است که خداوند این مقابله با اراده تشریعی خودش را پذیرفته است تا به هدف والایی خود برسد. خود خداوند با اراده تکوینی خودش انسان را برای کمال خلق کرد. برای اینکه این کمال واقعی باشد اراده کرد که به انسان اراده و اختیار و قدرت بدهد تا با اراده خود این کمال را به دست بیاورد. با اراده تشریعی اش نیز به او راه را نشان داد.
بنابراین این وضعیت برای خداوند وضعیت بغرنجی نیست. چرا که نه اگر تمام بشر به کمال برسند چیزی به خداوند اضافه میشود و نه اگر همه آنها به کمال نرسند چیزی از او کم میشود.

پارسا مهر;968478 نوشت:
با سلام
در تاپیکی بحث به اینجا رسید که خدا رضایت به جهنمی شدن ما ندارد.راضی نیست که مثلا سر کودکان شیعه مظلومانه توسط داعشیان بریده شود.یا بالاتر از همه خدا راضی نبود که امام علی خانه نشین و خون دل بخورند یا امام حسین ع و خانواده اش آنگونه مورد ظلم قرار بگیرند.خوب سوال میشود اگر راضی نبوده پس چرا اراده کرده و دنیایی رو خلق کرده که عده ای به جهنم می روند؟.چرا اراده کرد که شمری باشد و بدنیا بیاید و شمشیر و آهن و نیزه ای باشد که سر ببرد؟کاملا مشهود است که خدا در تمام اتفاقاتی که به قول کارشناس گرامی در آنها رضایت نداشته.سهیم و شریک بوده و نقش داشته و در آنها اراده ی خدا دخیل بوده.خوب احتمالا گفته شود به خاطر خیر کثیری که در مجموع فراهم می شود خدا آنها را اراده کرده؟اما چطور میشود.خدا بر خلاف رضایت و خواستش اراده و نقشی داشته باشد؟معمولا انسان ها هستند که اینگونه برخلاف رضایت قلبی اراده و انتخاب هایی می کنند که گاها آن انتخاب و اراده ها را به نوشیدن جام ذهر تعبیر میکنیم؟
آیا خدا هم جام ذهر می نوشد؟نظر شخصی بنده اینه که منطقی نیست و محاله آن خدای قادر و توانای ادیان جام ذهر بنوشد و بر خلاف رضایت و خواست قلبی اراده کند.مثلا دوست نداشته باشد امام حسین مورد ظلم قرار بگیرد ولی آن ظلم را چه مستقیم و چه غیر مستقیم اراده کند و در آن ظلم سهیم باشد!
نظر کارشناس گرامی چیست؟

با سلام

تو خود قران ذکر شده خدا انسان های زیادی رو برای جهنم آفریده

احتمالا تو زندگیتون این جور ادما رو دیدید

این افراد (العیاذ بالله) اگه خود خدا هم به صورت جسمی بشه و بر اون ها ظهور کنه با خود خدا هم مخالفت می کنن...

چون خدا این طور آفریدتشون که حرف حق رو نتونن بپذیرن...

این که بگیم خدا چرا این افراد رو افریده مثل این می مونه که بگیم خدا چرا مار رو مار افریده ادم نیافریده...

این افراد در واقع فقط ظاهر انسانی دارن و ناطق هستن اما قدرت درک حقیقت رو خداوند از لحاظ فکری درون مغزشون قرار نداده

این افراد رو می شه یه جور حیوون تکامل یافته فرض کرد که فقط صورت انسانی داره اما سیرتش از حیوون پست تره...

دلیلش هم اینه که اگه همه حق پذیر بودن پیشرفت بشری حاصل نمی شد...

پیشرفت حاصل بر هم کنش تضاد هاست...

ظلم و عدالت

جبر و اختیار

شب و روز

تاریک و روشن

این ها همه نیاز بشر برای تکامل هست

اگر اولی و دومی و سومی رو خدا خلق نمی کرد عدالت علی(ع) تجلی پیدا نمی کرد ...

اگر شمر و یزید رو خدا خلق نمی کرد بر حق بودن حسین(ع) تجلی نمی کرد و....

اگر شب نبود روز تجلی نمی کرد و ...

اگر جبر نبود اختیار تجلی نمی کرد...

این داستان های من درآوردی هم حاصل تفکرات موهوم افراطیون هست...

که فکر میکنن خدا آدمه ...

[="Tahoma"][="Navy"]

پارسا مهر;968478 نوشت:
ا سلام
در تاپیکی بحث به اینجا رسید که خدا رضایت به جهنمی شدن ما ندارد.راضی نیست که مثلا سر کودکان شیعه مظلومانه توسط داعشیان بریده شود.یا بالاتر از همه خدا راضی نبود که امام علی خانه نشین و خون دل بخورند یا امام حسین ع و خانواده اش آنگونه مورد ظلم قرار بگیرند.خوب سوال میشود اگر راضی نبوده پس چرا اراده کرده و دنیایی رو خلق کرده که عده ای به جهنم می روند؟.چرا اراده کرد که شمری باشد و بدنیا بیاید و شمشیر و آهن و نیزه ای باشد که سر ببرد؟کاملا مشهود است که خدا در تمام اتفاقاتی که به قول کارشناس گرامی در آنها رضایت نداشته.سهیم و شریک بوده و نقش داشته و در آنها اراده ی خدا دخیل بوده.خوب احتمالا گفته شود به خاطر خیر کثیری که در مجموع فراهم می شود خدا آنها را اراده کرده؟اما چطور میشود.خدا بر خلاف رضایت و خواستش اراده و نقشی داشته باشد؟معمولا انسان ها هستند که اینگونه برخلاف رضایت قلبی اراده و انتخاب هایی می کنند که گاها آن انتخاب و اراده ها را به نوشیدن جام ذهر تعبیر میکنیم؟
آیا خدا هم جام ذهر می نوشد؟نظر شخصی بنده اینه که منطقی نیست و محاله آن خدای قادر و توانای ادیان جام ذهر بنوشد و بر خلاف رضایت و خواست قلبی اراده کند.مثلا دوست نداشته باشد امام حسین مورد ظلم قرار بگیرد ولی آن ظلم را چه مستقیم و چه غیر مستقیم اراده کند و در آن ظلم سهیم باشد!
نظر کارشناس گرامی چیست؟

سلام
سریان مقدس وجود و آثار آن در وجود مادی که شما بخشی از شرور آن را شمردید به معنای رضایت حق تعالی به شرور نیست چه اینکه او پذیرفته انسان با اختیاری که بدو داده شده ماموریت های خود را در این جهان به انجام برساند. به عبارت دیگر خداوند متعال پذیرفته در زندگی انسانها بطور خاص دخالت نکند تا انسان با اختیار امور خود را به انجام برساند مگر اینکه فردی به زبان قال یا حال از خدای متعال درخواست دخالت ویژه داشته باشد. البته بحث سطوح رضایت به حسب مراتب وجود هم هست که اینجا قابل طرح نیست. اما شریک دانستن خدای متعال در شرور هم درست نیست چه اینکه در سطح وجودی تاثیرگذاری او ، شریک فرضی ندارد و در سطح وجودی انسانها هم که نسبت به خود آنها اولی است. به عبارت دیگر خداوند تامین کننده جهت وجودی اعمال است اما جهت ماهیت که محکوم به خوب و بد است به خود انسان اولی است. مثل اینکه بگوییم خداوند خمیر را تامین می کند اما شکلی که خمیر پیدا می کند به اختیار و انتخاب ما برمی گردد چه اینکه شکل دهی به حوزه وجودی امر ماهیت دار و شکل دار مربوط است. اعمال در هیئت و شکل به ما انسب هستند و در وجود به حق تعالی.
یا علیم[/]

محی الدین;970379 نوشت:

اما شریک دانستن خدای متعال در شرور هم درست نیست

با سلام
خداوند در هیچ چیز با هیچ کس شریک نیست

خداوند صاحب همه چیز است

[="Tahoma"][="Navy"]

شروحیل;970397 نوشت:
ا سلام
خداوند در هیچ چیز با هیچ کس شریک نیست

خداوند صاحب همه چیز است


سلام
بله بخاطر اینکه همه چیز در او، او هستند نه اینکه همه چیز نیستند و اثری ندارند.
یا علیم[/]

خدا راضی است که آن کسانی که جهنمی اند جهنمی بشوند. کی گفته راضی نیست.

محی الدین;970534 نوشت:

سلام
بله بخاطر اینکه همه چیز در او، او هستند نه اینکه همه چیز نیستند و اثری ندارند.
یا علیم

یا سلام

همه قدرت اختیار دارند برای جهنمی یا بهشتی شدن

نه در خیر و شر بودن...

خیر
و شر(آن چه در ظاهر شر است ، اما در باطن خیر است)
هر دو خیر است

و کسی در شر با خداوند شریک نیست...

الله الجبار

[="Tahoma"][="Navy"]

شروحیل;971251 نوشت:
یا سلام

همه قدرت اختیار دارند برای جهنمی یا بهشتی شدن

نه در خیر و شر بودن...

خیر
و شر(آن چه در ظاهر شر است ، اما در باطن خیر است)
هر دو خیر است

و کسی در شر با خداوند شریک نیست...

الله الجبار


سلام
در حدیث قدسی است که خداوند متعال فرمود:
ای فرزند آدم تو به بدی خود اولی تر از من هستی و من در خوبی تو بر تو اولی ترم.
اگر در این بیان و مساله اولویت دقت فرمایید حساب دستتان خواهد آمد.
یا علیم[/]

محی الدین;971275 نوشت:

سلام
در حدیث قدسی است که خداوند متعال فرمود:
ای فرزند آدم تو به بدی خود اولی تر از من هستی و من در خوبی تو بر تو اولی ترم.
اگر در این بیان و مساله اولویت دقت فرمایید حساب دستتان خواهد آمد.
یا علیم

با سلام

منبع حدیث جبرئیل هست با میکائیل یا ملک المالک یا...؟

[="Tahoma"][="Navy"]

شروحیل;971278 نوشت:
با سلام

منبع حدیث جبرئیل هست با میکائیل یا ملک المالک یا...؟


توحید صدوق ص 363، باب نفی الجبر و التفویض. قال الله عزوجل: یابن آدم انا اولی بحسناتک منک و انت اولی بسیئاتک منی....[/]

محی الدین;971577 نوشت:

توحید صدوق ص 363، باب نفی الجبر و التفویض. قال الله عزوجل: یابن آدم انا اولی بحسناتک منک و انت اولی بسیئاتک منی....

با سلام و عرض ادب

منبع حدیث رو بنویسید جبرئیل میکائیل یا... به کدوم پیامبر وحی کرده....

[="Tahoma"][="Navy"]

شروحیل;971591 نوشت:
با سلام و عرض ادب

منبع حدیث رو بنویسید جبرئیل میکائیل یا... به کدوم پیامبر وحی کرده....


سلام
حدیث از امام صادق ع است و در حدیث مستقیما نقل فرموده اند . می توانید به متن حدیث (حدیث دهم از همین باب) مراجعه کنید.
البته این حدیث شریف در همین باب بدردتان می خورد اگر اهل شنیدن باشید :
حدیث دوم : پدرم «ره» گفت که حدیث کرد ما را علی بن ابراهیم از محمد بن عیسی از یونس بن عبد الرحمن از حفص بن قرط از حضرت صادق (ع) که فرمود رسول خدا ص فرمود که هر که گمان کند که خدای تبارک و تعالی ببدی و زشتی امر میفرماید بر خدا دروغ گفته و هر که گمان کند که خوبی و بدی بی خواست خدا است خدا را از سلطنتش بیرون برده و هر که گمان کند که گناهان بدون قوت خدا است بر خدا دروغ گفته و هر که بر خدا دروغ گوید خدا او را در آتش دوزخ در آورد و مقصود از خوبی و بدی تندرستی و بیماریست و این معنی قول خدای تعالی است که وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَهً یعنی و می آزمائیم شما را و مراد اینست که با شما معامله آزمایندگان میکنیم ببدی یعنی بلاها و مصیبت ها و نیکوئی یعنی عطاها و نعمتها آزمودگی یعنی با شما معامله اهل امتحان مینمائیم در سختی و آسانی و نکبت و دولت تا مرتبه هر یک در صبر و جزع و شکر و کفران بر عالمیان ظاهر شود.
یا علیم[/]

پارسا مهر;968478 نوشت:
در تاپیکی بحث به اینجا رسید که خدا رضایت به جهنمی شدن ما ندارد

درود بر شما جناب پارسای عزیز
جمله ای را همیشه گفته و بازگو میکنم؛
آدمی خواست لذت است و دیگر هیچ
و آدمی لذتش را پرستید و پنداشت خداست (هیچ تبصره ای هم به این جمله وارد نیست حتی افراد سادومازوخیسم یا افرادی که شاعرانه گفته اند در فلان مرحله حب ذات خویش را از دست داده اند)
ازین رو شما میبینید هیچ خدایی وعده جهنم را برای عبادت مخلصانه قرار نداده است
حتی عده ای که میگویند خدا را برای خودش میپرستند یک ذاتیتی یک خود پنداره ای در آنها نهادینه است یا نیست،اگر نباشد که این حرف بی معنیست اگر باشد هم که محمول به لذت است
اندیشه ای که نهایت تبهگنی را نشان می دهد و میگوید شر قلیل لازمه خیر کثیر است و یک شر منسجمی بمثابه ابلیس باید تباه شود تا عده ای جلوه ذاتیشان آشکار شود جز بن بست اندیشه نمایانگر چیز دیگر نیست
هر کسی باید خود را بدترین مخلوق بداند تا بتواند اندیشه خیر مطلق گرایانه ای داشته باشد
هر موجودی چه در مجموع چه در واحد باید بگوید ،از خلقت خویش راضی هستم [نه اینکه برای خودش شر و نسبت به دیگری خیر شود]،در غیر این صورت نه تنها جلوه رحمن خدا گسترش نیافته بلکه جنبه شرارت بار او به حد کمال رسیده
زمانی سختی های امام شیعیان حسین میتواند ارزشمند و در راستای لذت نباشد که نتیجه آن جهنمی خالدین فیها باشد آن وقت است که ما میگوییم جلوه ذاتی افراد آشکار شده گرچه مخالف هرگونه اندیشه دردناک هستیم

باسلام
میشه بپرسم منبعی که این مطالب رو میارید کجا هستش؟

خداوند ارحمن الراحمین است

خدا کجا بود دوست عزیز ... چون بنظر میرسه ادم اهل تفکری هستید حتما پست من توی اینجارو بخونید : http://www.askdin.com/showthread.php?p=971898#post971898
من شماره ارجاع میدم به موردی که در شماره ی 5 همون پستم گفتم ... اینجا بازم همون مورد رو توضیح میدم... این مورد خیلی ساده است ... مگر همه ی مردم جهان به عقل یا به عقل و روح، اعتقاد ندارند؟ و مگر غیر اینه که هر عملی از ما بروز کنه یا از عقلمون بوده و یا به خیال مذهبیون از روح ما. درسته؟ و مگه همین مذهبیون اعتقاد ندارند که عقل و روخ ما 100% آفریده ی خداست و حتی 1 سلول یا 1 الکترونش مال خود ما نیستش. اینم درسته؟ پس چطور میشه خدا اون عقل و روح مارو چه در برزخ و چه در جهنم مورد ازار روحی و جسمی قرار بده؟ مگر اینکه این ...باید سفیه و نادان باشه که خودش ناقص بسازه و خودش بابت این نقص مجازاتش کنه. انگار شما یه ماشین خراب میسازی و هر بار پیاده میشی با لگد میزنی به ماشین و فحش میدی میگی تو چرا خرابی؟
آخه چقدر ...است این خدای مذهبیون!
از اونطرف برای اینکه از جبر مطلق فرار کنند، سریع پناه میبرند به توهمی به نام احتیار. اما اینها یک ارزن عقلشون رو به کار نمیندازن که آخه لامصب، اختیار یک انسان که از عدم نمیاد! یا از عقلش میاد یا از روحش، که هم عقلش و هم روحش 100% و مطلقا ساخت خداست، پس اختیاری هم که تولید میکنه همون چیزیه که خداش واسش ساخته! و از اول میدونسته تولید میکنه(برای همین خود مذهبیونم میگن که ...تا ابد میدونه شما قراره چکار کنی و هیچوقت نمیتونی یه کاری کنی که غافلگیر بشه و از قبل نمیدونسته!)

واقعا چطور بعضیا با اینهمه تناقض هنوز مومن به خدای ادیان هستن چیزیه که شاید انسانهای 1000 سال آینده به دیده ی تمسخر و تعجب توی کتاب های تاریخشون بخونن!

محی الدین;971599 نوشت:

سلام

که هر که گمان کند که خدای تبارک و تعالی ببدی و زشتی امر میفرماید بر خدا دروغ گفته

..............

bandekhoda;971932 نوشت:
خدا کجا بود دوست عزیز ... چون بنظر میرسه ادم اهل تفکری هستید حتما پست من توی اینجارو بخونید : http://www.askdin.com/showthread.php?p=971898#post971898
من شماره ارجاع میدم به موردی که در شماره ی 5 همون پستم گفتم ... اینجا بازم همون مورد رو توضیح میدم... این مورد خیلی ساده است ... مگر همه ی مردم جهان به عقل یا به عقل و روح، اعتقاد ندارند؟ و مگر غیر اینه که هر عملی از ما بروز کنه یا از عقلمون بوده و یا به خیال مذهبیون از روح ما. درسته؟ و مگه همین مذهبیون اعتقاد ندارند که عقل و روخ ما 100% آفریده ی خداست و حتی 1 سلول یا 1 الکترونش مال خود ما نیستش. اینم درسته؟ پس چطور میشه خدا اون عقل و روح مارو چه در برزخ و چه در جهنم مورد ازار روحی و جسمی قرار بده؟ مگر اینکه این خدا باید سفیه و نادان باشه که خودش ناقص بسازه و خودش بابت این نقص مجازاتش کنه. انگار شما یه ماشین خراب میسازی و هر بار پیاده میشی با لگد میزنی به ماشین و فحش میدی میگی تو چرا خرابی؟
آخه چقدر احمقانه است این خدای مذهبیون!
از اونطرف برای اینکه از جبر مطلق فرار کنند، سریع پناه میبرند به توهمی به نام احتیار. اما اینها یک ارزن عقلشون رو به کار نمیندازن که آخه لامصب، اختیار یک انسان که از عدم نمیاد! یا از عقلش میاد یا از روحش، که هم عقلش و هم روحش 100% و مطلقا ساخت خداست، پس اختیاری هم که تولید میکنه همون چیزیه که خداش واسش ساخته! و از اول میدونسته تولید میکنه(برای همین خود مذهبیونم میگن که خداشون تا ابد میدونه شما قراره چکار کنی و هیچوقت نمیتونی یه کاری کنی که غافلگیر بشه و از قبل نمیدونسته!)

واقعا چطور بعضیا با اینهمه تناقض هنوز مومن به خدای ادیان هستن چیزیه که شاید انسانهای 1000 سال آینده به دیده ی تمسخر و تعجب توی کتاب های تاریخشون بخونن!

با سلام

در مورد انرژی و ماده تاریک مطالعه بفرمایید و نقص علم خودتون رو بیشتر از این به رخ نکشید.

شما هر وقت تونستید انرژی رو بدون آثار وجودی ترسیم کنید می تونید اظهار فضل بفرمائید...

تا چند سال آینده با تکامل علم و اطلاعات بیشتر در مورد ماده و انرژی تازیک ، امثال شما که بدون علم هر چه در توهماتشون هست رو به دیگران نسبت می دن مورد تمسخر واقع خواهند شد...

شروحیل;972115 نوشت:
با سلام

در مورد انرژی و ماده تاریک مطالعه بفرمایید و نقص علم خودتون رو بیشتر از این به رخ نکشید.

شما هر وقت تونستید انرژی رو بدون آثار وجودی ترسیم کنید می تونید اظهار فضل بفرمائید...

تا چند سال آینده با تکامل علم و اطلاعات بیشتر در مورد ماده و انرژی تازیک ، امثال شما که بدون علم هر چه در توهماتشون هست رو به دیگران نسبت می دن مورد تمسخر واقع خواهند شد...

آخ آخ آخ ... رفتی تو فیزیک و دلمو بردی
اینقدر کلی گویی چرا ... بیار وسط هرچی سواد داری از مکانیک کوانتوم تا با هم بحث کنیم laughing
فقط فرمول ریاضی با رفرنس بیار ها ، که من از فلسفه بافی در علم شدیدا بیزارم

بعدشم اینجا درباره ی جبر و اختیار حرف زده بودم...چرا زدی به جاده خاکی رفیق؟ بیا اینجا فعلا درباره جبر و اختیار حرف بزنیم ...یا نکنه برای اینم راه حل کوانتومی پیدا کردی انیشتنین؟

bandekhoda;972247 نوشت:
آخ آخ آخ ... رفتی تو فیزیک و دلمو بردی
اینقدر کلی گویی چرا ... بیار وسط هرچی سواد داری از مکانیک کوانتوم تا با هم بحث کنیم laughing
فقط فرمول ریاضی با رفرنس بیار ها ، که من از فلسفه بافی در علم شدیدا بیزارم

بعدشم اینجا درباره ی جبر و اختیار حرف زده بودم...چرا زدی به جاده خاکی رفیق؟ بیا اینجا فعلا درباره جبر و اختیار حرف بزنیم ...یا نکنه برای اینم راه حل کوانتومی پیدا کردی انیشتنین؟

با سلام

طبق قوانین فیزیک هر عملی عکس العملی داره

هر اختیاری حاصل جبر هست و هر جبری حاصل اختیاری

اگر جیر نباشه اختیاری نخواهد بود و اگر اختیار نباشه جبری نخواهد بود

واقعیتش هنوز فیزیک رابطه خاصی در این زمینه ارائه نداده

اما به طور مثال

بنده 10 تومن به یه نفر کمک مالی می کنم با اختیار
و با جبر اون 10 تومن از جای دیگه به من بر می گرده(به صورت مادی یا انرژی)
چون قانون فیزیکه....

[=microsoft sans serif]

bandekhoda;971932 نوشت:
خدا کجا بود دوست عزیز ... چون بنظر میرسه ادم اهل تفکری هستید حتما پست من توی اینجارو بخونید : http://www.askdin.com/showthread.php...898#post971898
من شماره ارجاع میدم به موردی که در شماره ی 5 همون پستم گفتم ... اینجا بازم همون مورد رو توضیح میدم... این مورد خیلی ساده است ... مگر همه ی مردم جهان به عقل یا به عقل و روح، اعتقاد ندارند؟ و مگر غیر اینه که هر عملی از ما بروز کنه یا از عقلمون بوده و یا به خیال مذهبیون از روح ما. درسته؟ و مگه همین مذهبیون اعتقاد ندارند که عقل و روخ ما 100% آفریده ی خداست و حتی 1 سلول یا 1 الکترونش مال خود ما نیستش. اینم درسته؟ پس چطور میشه خدا اون عقل و روح مارو چه در برزخ و چه در جهنم مورد ازار روحی و جسمی قرار بده؟ مگر اینکه این خدا باید سفیه و نادان باشه که خودش ناقص بسازه و خودش بابت این نقص مجازاتش کنه. انگار شما یه ماشین خراب میسازی و هر بار پیاده میشی با لگد میزنی به ماشین و فحش میدی میگی تو چرا خرابی؟
آخه چقدر ...است این خدای مذهبیون!
از اونطرف برای اینکه از جبر مطلق فرار کنند، سریع پناه میبرند به توهمی به نام احتیار. اما اینها یک ارزن عقلشون رو به کار نمیندازن که آخه لامصب، اختیار یک انسان که از عدم نمیاد! یا از عقلش میاد یا از روحش، که هم عقلش و هم روحش 100% و مطلقا ساخت خداست، پس اختیاری هم که تولید میکنه همون چیزیه که خداش واسش ساخته! و از اول میدونسته تولید میکنه(برای همین خود مذهبیونم میگن که ...تا ابد میدونه شما قراره چکار کنی و هیچوقت نمیتونی یه کاری کنی که غافلگیر بشه و از قبل نمیدونسته!)

واقعا چطور بعضیا با اینهمه تناقض هنوز مومن به خدای ادیان هستن چیزیه که شاید انسانهای 1000 سال آینده به دیده ی تمسخر و تعجب توی کتاب های تاریخشون بخونن!


واقعا متاسفم برای اینهمه غرور و صحبتهای بدون دلیل.
از این همه غرور بدون اینکه یک کلمه حرف حساب درش باشه.
برای این همه توهین برای اعتقاد کسانی که با ما هم اعتقاد نیستند. آن هم به استناد یک سری صحبتهای بی سرو ته.
شما در همان خواب و خیال دردناک خود بمانید به امید اینکه روزی دینداری از روی زمین رخت بر بندد.
همانطور که سالیان سال متفکران مادی گرا گمان میکردند خدا و دینداری رو به افول است ولی دیدند که نه تنها افول نکرد بلکه روز به روز بیشتر و بیشتر میشود.

[=microsoft sans serif]پرسش: اگر خداوند نسبت به ظلمهای بشر، رضایت ندارد، پس چرا اراده کرده و دنیایی رو خلق کرده که عده ای به جهنم می روند؟چطور میشود.خدا بر خلاف رضایت و خواستش اراده و نقشی داشته باشد؟

پاسخ:
خداوند متعال دو نوع اراده دارد:
اراده تکوینی و اراده تشریعی
اراده تکوینی: مقصود از اراده تکوینی این است که شی‌ء مراد در نظام تکوین و واقع تحقق پیدا کرده است. خواستی از خداوند در موردی است که هیچ قدرت دیگری در مقابل اراده او نقشی ندارد و تحقق آن امر، کاملا و صرفا وابسته به اراده او جل و علاست. بر اساس آن، آنچه اراده دارد در همان لحظه اراده اش محقق میشود و هیچ انفکاک زمانی و خارجی ای بین اراده او و مرادش نیست. این همان اراده است:
چنانکه میفرماید:
«إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُون»؛(1)
«چون بخواهد چیزى را بیافریند، فرمانش این است که می‌گوید: موجود شو، پس موجود می‌شود»

یا در آیه ای دیگر اینچنین میفرماید:
وَ إِذا أَرادَ اللهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ»(2)
«و چون خداوند برای گروهى بدى را اراده نماید، هرگز برگشتى نخواهد داشت».

اراده تشریعی
: مقصود از اراده تشریعی این است که خداوند متعال از لحاظ تشریع و جعل قانون چیزی را اراده نموده است. خواست خداوند در موردی است که تحقق مراد او وابسته به اراده دیگری نیز هست. این اراده نیز با دستور و نهی او نمایان میشود و تحقق آن وابسته است به اینکه طرف دیگر نیز اراده ای موافق با اراده خداوندداشته باشد.
«ما یریدُ اللهُ لیجعلَ علیکم من حرجٍ و لکن یریدُ لیطهّرَکم و لیتمّ نعمتهُ علَیکم»؛(3)«خدا نمی‌خواهد شما در رنج افتید، بلکه می‌خواهد که شما را پاکیزه سازد و نعمتش را بر شما تمام کند».

خداوند با اراده تکوینی خود، اراده کرده است که انسانها را بیافریند و برای تحقق هدفی که از خلقتش داشته است، آنها را مبتلا به ازمایشات و امتحانات و ابتلائاتی نماید.
پس انسان در اینکه به دنیا بیاید و مورد ابتلا قرار بگیرد هیچ راه چاره و اختیاری ندارد.

از سوی دیگر با اراده تشریعی خود امر به نیکی و کارهای پسندیده کرده و از سوی دیگر از کارهای ناپسند نهی کرده است:
«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ»(4)
این اراده چون تشریعی است پس امکان اینکه تخلف پیدا کرده و مراد خداوند محقق نشود کاملا ممکن است.

بنابراین
اگر انسان برخلاف اراده تشریعی خداوند اراده کرد و به دستورات خداوند اعتنایی نکرد، با اراده تشریعی خداوند مقابله کرده است و این هم امر محالی نیست.

حال سوال اینجاست که در این موارد که اراده انسانی برخلاف اراده الهی قرار گرفت، خداوند چه وضعیتی پیدا میکند.
ایا افسرده میشود؟
آیا به اجبار چیزی را قبول کرده است؟
آیا به خاطر شرایط بیرونی چیزی را قبول کرده است؟

خیر اینطور نیست.
چرا که
اولا: افسردگی و ناراحتی و غضب و اموری از این دست، تغییر حالات روانی است و از انجا که تغییر در مجردات و بخصوص در خداوند که برتر از همه مجردات و بسیط تر از همه بسائط عالم است، راه ندارد و امکان ندارد، پس این امور اگر هم به خداوند نسبت داده میشود اموری مجازی است نه حقیقی.
ثانیا: اجباری هم در کار نیست. چرا که اجبار درجایی راه دارد که آن موجود مجبور، توان مقابله و برهم زدن شرایط بیرونی را نداشته باشد که آن هم برخلاف قدرت مطلقه خدوند است.
ثالثا: قبول به واسطه شرایط بیرونی نیز نیست. چرا که بازگشت این حالت نیز به حالت دوم و فرض دوم است.

.وقتی تمام این امور در فرض سوال امکان ندارد، پاسخ آن است که خداوند این مقابله با اراده تشریعی خودش را پذیرفته است تا به هدف والایی خود برسد. خود خداوند با اراده تکوینی خودش انسان را برای کمال خلق کرد. برای اینکه این کمال واقعی باشد اراده کرد که به انسان اراده و اختیار و قدرت بدهد تا با اراده خود این کمال را به دست بیاورد. با اراده تشریعی اش نیز به او راه را نشان داد.
بنابراین این وضعیت برای خداوند وضعیت بغرنجی نیست. چرا که نه اگر تمام بشر به کمال برسند چیزی به خداوند اضافه میشود و نه اگر همه آنها به کمال نرسند چیزی از او کم میشود.

موفق باشید.

پی نوشتها
1. سوره یس، 82
2. سوره رعد:11
3.سوره مائده،6
4. سوره نحل، 90

موضوع قفل شده است