جمع بندی برتری انسان بر بسیاری از مخلوقات

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
برتری انسان بر بسیاری از مخلوقات

سلام در کتاب دینی ما گفته که انسان بر بسیاری از مخلوقات برتری داره..مگه ما نمیگیم که انسان اشرف مخلوقاته و بهتر از اون وجود نداره..پس چرا از لفظ بسیاری استفاده شده؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عامل

[="Book Antiqua"][="Navy"]

بسم الله الرحمن الرحیم


سلام علیکم و رحمة الله
مقدمه؛ با توجه به روایت امیر المومنین(علیه السلام) که فرمود: خداوند عقل را برای فرشتگان قرار داده بدون شهوت(جنسی و غیره) و برای حیوانات شهوت را قرار داده بدون عقل، و برای بنی‌آدم هم عقل را قرار داده و هم شهوت را، پس هر‌کس از انسان‌ها عقلش بر شهوتش پیروز شود از فرشتگان برتر است، و هرکس شهوتش بر عقلش غلبه کند از حیوانات پست‌تر است(1)، مسلما انسان بر ملائک برتری خواهد داشت، البته به شرط اینکه عقل خویش را حاکم کرده و شهوت خود را کنترل کند.

با توجه به این مقدمه، منظور از آیه شریفه: وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ كَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلاً؛ و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم، و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبها] برنشانديم، و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم، و آنها را بر بسيارى از آفريده ‏هاى خود برترى آشكار داديم(2)، چه خواهد بود؟

برای این پاسخ، برخی از مفسران واژه «کثیر» را به معنای «جمیع» دانسته و بدین ترتیب معنای آیه این خواهد بود که خداوند بنی آدم را بر تمام مخلوقات خویش برتری داده است. از نظر آنها چنین کاربردی در جاهای دیگر قرآن نیز استفاده شده است، مانند خطاب خداوند به شیاطین که می فرماید: اكثرهم كاذبون(3) در این آیه روشن است که شیاطین همگی دروغگو هستند، در حالی که از عبارت «اکثر» استفاده شده است.(4) البته ناگفته نماند که این برتری بر مبنای نوع انسان و فرشته است. به عبارتی این برتری بالقوه برای انسان ثابت است و در مقام عمل ممکن است برخی انسانها از حیوان نیز پست تر باشند.

علامه طباطبایی کلمه «کثیر» را به معنای «بیشتر» و نه «جمیع» دانسته و می فرماید: آيه شريفه متعرض برترى از نظر ثواب و تقرب و برتريهاى آخرت نيست و به عبارت ديگر آيه متعرض برترى از حيث وجود مادى است و مراد از «كثيرى از آنچه خلق كرديم» غير ملائكه است و كلمه «من» تبعيضى است، و مراد از «من خلقنا» ملائكه و غير ملائكه و انسان و حيوان و جن است، و انسان به حسب وجود ماديش از حيوان و جن برترى دارد.(5) بنابراین از نظر ایشان اولا؛ ملاک برتری در این آیه حیثیت وجودی و ساختاری موجودات است و ثانیا؛ انسان از نظر وجودی که بعدی مادی نیز دارد، از ملائک که مجرد اند، در مرتبه پایین تری قرار دارد. هر چند ممکن است برخی از انواع انسان مانند پیامبران و انسان های وارسته به سبب عبادت خویش مقامی بالاتر از ملائک کسب کنند.


[/HR]1. ابن بابويه، محمد بن على، علل الشرائع، 2جلد، كتاب فروشى داورى - قم، چاپ: اول، 1385ش / 1966م، ج‏1 ؛ ص4.
2. مائده: 70.
3. شعراء: 223.
4. تفسير نمونه، ج‏12، ص: 199.
5. ترجمه الميزان، ج‏13، ص: 221.

[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

roxana;968086 نوشت:
سلام در کتاب دینی ما گفته که انسان بر بسیاری از مخلوقات برتری داره..مگه ما نمیگیم که انسان اشرف مخلوقاته و بهتر از اون وجود نداره..پس چرا از لفظ بسیاری استفاده شده؟

سلام
اگر منظور از انسان نوع انسان باشد که شامل انسان کامل هم می شود انسان از همه موجودات دیگر برتر است اما اگر منظور نوع نباشد و شامل انسان کامل نشود آنوقت انسان از برخی موجودات یعنی از موجودات مادی برتر است.
یا علیم[/]

بسم الله الرحمن الرحیم

[=Book Antiqua][=Book Antiqua]



سوال:
اگر انسان اشرف مخلوقات است، چرا خداوند می فرماید: ما او را بر
بسیاری از مخلوقات برتری دادیم؟

پاسخ:
مقدمه؛ با توجه به روایت امیر المومنین(علیه السلام) که فرمود: خداوند عقل را برای فرشتگان قرار داده بدون شهوت(جنسی و غیره) و برای حیوانات شهوت را قرار داده بدون عقل، و برای بنی‌آدم هم عقل را قرار داده و هم شهوت را، پس هر‌کس از انسان‌ها عقلش بر شهوتش پیروز شود از فرشتگان برتر است، و هرکس شهوتش بر عقلش غلبه کند از حیوانات پست‌تر است(1)، مسلما انسان بر ملائک برتری خواهد داشت، البته به شرط اینکه عقل خویش را حاکم کرده و شهوت خود را کنترل کند.

با توجه به این مقدمه، منظور از آیه شریفه: «وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ كَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلاً؛ و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم، و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبها] برنشانديم، و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم، و آنها را بر بسيارى از آفريده ‏هاى خود برترى آشكار داديم»(2)، چه خواهد بود؟

برای این پاسخ، برخی از مفسران واژه «کثیر» را به معنای «جمیع» دانسته و بدین ترتیب معنای آیه این خواهد بود که خداوند بنی آدم را بر تمام مخلوقات خویش برتری داده است. از نظر آنها چنین کاربردی در جاهای دیگر قرآن نیز استفاده شده است، مانند خطاب خداوند به شیاطین که می فرماید: «اكثرهم كاذبون»(3) در این آیه روشن است که شیاطین همگی دروغگو هستند، در حالی که از عبارت «اکثر» استفاده شده است.(4) البته ناگفته نماند که این برتری بر مبنای نوع انسان و فرشته است. به عبارتی این برتری بالقوه برای انسان ثابت است و در مقام عمل ممکن است برخی انسانها از حیوان نیز پست تر باشند.

علامه طباطبایی کلمه «کثیر» را به معنای «بیشتر» و نه «جمیع» دانسته و می فرماید: آيه شريفه متعرض برترى از نظر ثواب و تقرب و برتريهاى آخرت نيست و به عبارت ديگر منظور آيه برترى از حيث وجود مادى است و مراد از «كثيرى از آنچه خلق كرديم» غير ملائكه است و كلمه «من» تبعيضى است، و مراد از «من خلقنا» ملائكه و غير ملائكه و انسان و حيوان و جن است، و انسان به حسب وجود ماديش از حيوان و جن برترى دارد.(5) بنابراین از نظر ایشان اولا؛ ملاک برتری در این آیه حیثیت وجودی و ساختاری موجودات است و ثانیا؛ انسان از نظر وجودی که بعدی مادی نیز دارد، از ملائک که مجرد اند، در مرتبه پایین تری قرار دارد. هر چند ممکن است برخی از انواع انسان مانند پیامبران و انسان های وارسته به سبب عبادت خویش مقامی بالاتر از ملائک کسب کنند.
لذا بر اساس اینکه واژه «کثیر» را به معنای «جمیع» باشد، برتری انسان بر تمام موجودات ثابت می شود و همچنین بر اساس نظر علامه طباطبایی واژه «کثیر» را به معنای «بیشتر» بوده و تغییری در معنا ایجاد نشده اما این معنا مربوط به خلق انسان است که چون او بُعد مادی نیز دارد، از حیث وجودی از ملائک که کاملا مجرد هستند، پایین تر است. اما همین انسان می تواند از حیث تقرب و ثواب اخروی از ملائک نیز بالاتر باشد.

[=Book Antiqua][=Book Antiqua]پی نوشت ها:
1. ابن بابويه، محمد بن على، علل الشرائع، 2جلد، كتاب فروشى داورى - قم، چاپ: اول، 1385ش / 1966م، ج‏1 ؛ ص4.
2. مائده: 70.
3. شعراء: 223.
4. مكارم شيرازي، ناصر،(1374)، تفسير نمونه، اول، تهران، دارالكتب، ج‏12، ص: 199.
5. طباطبایی، سید محمد حسین، (1374)، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوى همدانى سيد محمد باقر، پنجم، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم، ج‏13، ص: 221.

موضوع قفل شده است