جمع بندی پوشیه زدن همسر یک طلبه

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پوشیه زدن همسر یک طلبه

سلام
من همسر یک طلبه هستم و علاقه دارم پوشیه زدم و چندمدتی هست که میزنم همسرمم کاملا راضی هستند و حمایتم میکنند
دراین میان اگر بخواهم با پدرم جایی بروم میگویند بردار و من نمیتوانم این کارراانجام بدهم چون پوشیه هم مانند چادر حرمت دارد نمی شود جایی استفاده کرد جایی نه
حالا که میزنم دوست دارم همه جا بزنم
دفعه قبل همین چند روز پیش بود که میخواستم با پدرو مادرم جایی بروم
پدرم گفتن اینو بردار
گفتم من حجابم همینه (چون بعد ازدوسال و اندی دیگر حجاب من همین است تغییرنمیکند
و هفته پیش هم مادرم گفتند بیاباما برویم بیرون گفتم کسی به پوشیه من گیر نمیدهد گفت نه...
(
باتوجه به اینکه بارها گفته ام حجابم همین است وازقبل طی کرده ام باهاشون
خلاصه برگردم به اون روز
گفتم حجاب من همین است
بعد پدرم برگشتن توخونه که یعنی نمیرویم
منم وسایلم رو برداشتم که بروم طبقه بالا (طبقه بالای منزل پدرم ساکن هستم)
بعد مادرم اومدن گفتن بیا بریم هیچی نگو و بیا من به مادرم گفتم اخه هردفعه اعصاب منو باید بریزن به هم ؟من که قبلا گفتم راجع به این و....
خلاصه رفتیم بیرون بعدشم همگی نادیده گرفتیم قضیه رو و خوب بودیم باهم و گفتیم و خندیدیم مشکلی نبود
حالا الان به نظر شما من چکارکنم
پوشیه ام رو برنمیدارم.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حنیف

Zinooshka;967221 نوشت:
سلام
من همسر یک طلبه هستم و علاقه دارم پوشیه زدم و چندمدتی هست که میزنم همسرمم کاملا راضی هستند و حمایتم میکنند
دراین میان اگر بخواهم با پدرم جایی بروم میگویند بردار و من نمیتوانم این کارراانجام بدهم چون پوشیه هم مانند چادر حرمت دارد نمی شود جایی استفاده کرد جایی نه
حالا که میزنم دوست دارم همه جا بزنم
دفعه قبل همین چند روز پیش بود که میخواستم با پدرو مادرم جایی بروم
پدرم گفتن اینو بردار
گفتم من حجابم همینه (چون بعد ازدوسال و اندی دیگر حجاب من همین است تغییرنمیکند
و هفته پیش هم مادرم گفتند بیاباما برویم بیرون گفتم کسی به پوشیه من گیر نمیدهد گفت نه...
(
باتوجه به اینکه بارها گفته ام حجابم همین است وازقبل طی کرده ام باهاشون
خلاصه برگردم به اون روز
گفتم حجاب من همین است
بعد پدرم برگشتن توخونه که یعنی نمیرویم
منم وسایلم رو برداشتم که بروم طبقه بالا (طبقه بالای منزل پدرم ساکن هستم)
بعد مادرم اومدن گفتن بیا بریم هیچی نگو و بیا من به مادرم گفتم اخه هردفعه اعصاب منو باید بریزن به هم ؟من که قبلا گفتم راجع به این و....
خلاصه رفتیم بیرون بعدشم همگی نادیده گرفتیم قضیه رو و خوب بودیم باهم و گفتیم و خندیدیم مشکلی نبود
حالا الان به نظر شما من چکارکنم
پوشیه ام رو برنمیدارم.


بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و ادب

انسان در مراحل مختلف زندگی، گزینه های متعددی در مقابلش دارد که انتخاب هر کدام از آنها مزایا و معایبی دارد. هیچ انتخابی وجود ندارد، مگر اینکه شما را با چالش هایی روبرو می کند.

و هیچ انتخابی وجود ندارد که همه با شما موافق باشند. همیشه عده ای شما را در انتخابتان (هر چه که باشد) حمایت می کنند و عده ای آن را نادرست دانسته و شماتتان می کنند.

بنابراین از شماتت اطرافیان نگرانی به خودتان راه ندهید. انتخاب نوع پوشش تا زمانی که در چارچوب قوانین شرعی و قانونی باشد حق شماست.

البته در اینکه طرف مقابل شما پدرتان هستند، باید کمی محتاط تر عمل کنید و مراقب باشید که در دفاع از خودتان، چیزی نگویید یا طوری رفتار نکنید که دلشکسته شوند.
می توانید یک زمان مناسب که از نظر روحی شرایط مناسبی داشته باشند، با ملایمت صحبت کرده و دلائل این انتخاب را برایشان توضیح دهید و خواهش کنید که به انتخابتان احترام بگذارند و اجازه بدهند که هرطور راحتید رفتار کنید. در این مورد می توانید از مادرتان هم کمک بگیرید.

سلام
پوشیه زدن یعنی حذف کامل جنس زن از جامعه

یعنی نادیده گرفته شدن یعنی من نوعی وحود خارجی ندارم و نباید داشته باشم و آفریده شدم تا مقصور و محصور یک شخص باشم.

شما یک پوشش مشکی رو روی بخشی از منزلتون که در دید هست بکشید و متوجه میشین چه انرژی منفی به کسی که باهاتون حرف میزنه یا نگاه میکنه منتقل میشه.

البته در پوشش به عنوان مساله شخصی مختار هستین اما از اونجایی که در تاپیک ارسال فرمودین اظهار نظر کردم.

ولی شاید از حقیر هم جمله ای مناسب بر زبان اومد که مفید بود: به نظرم شما که همسر یک طلبه هستید باید برای مردمی شدن و حذف بعضی افراطی گری ها تلاش کنید و بتونید در اجتماع حضور فعال داشته باشید.

سلام
به نظر بنده رفتار شکا غلط هست
ببینید اطاعت امر پدر در اموری که خلاف دین نیست واجب هستش
پوشیه گذاشتن واجب شرعی نیست که بخوایید امر ایشون رو رد کنید
جدای اینکه من کلا با پوشیه مشکل دارم ولی خوب چون بحث این تاپیک نیست فرض بگیریم انتخابتون درسته ولی پوشیه نگذاشتن حرام نیست هست؟
شما چادر رو رعایت میکنید وقتی با پدر میرید بیرون کافیه. واقعا این مسائل ارزش نداره آدم دل پدر و مادرشو بشکنه
یک موقعی بخودتون میایید که پدر رو از دست دادید اون موقع حسرت می خورید چرا دلشون رو شکستید

Zinooshka;967221 نوشت:
سلام
من همسر یک طلبه هستم و علاقه دارم پوشیه زدم و چندمدتی هست که میزنم همسرمم کاملا راضی هستند و حمایتم میکنند
دراین میان اگر بخواهم با پدرم جایی بروم میگویند بردار و من نمیتوانم این کارراانجام بدهم چون پوشیه هم مانند چادر حرمت دارد نمی شود جایی استفاده کرد جایی نه
حالا که میزنم دوست دارم همه جا بزنم
دفعه قبل همین چند روز پیش بود که میخواستم با پدرو مادرم جایی بروم
پدرم گفتن اینو بردار
گفتم من حجابم همینه (چون بعد ازدوسال و اندی دیگر حجاب من همین است تغییرنمیکند
و هفته پیش هم مادرم گفتند بیاباما برویم بیرون گفتم کسی به پوشیه من گیر نمیدهد گفت نه...
(
باتوجه به اینکه بارها گفته ام حجابم همین است وازقبل طی کرده ام باهاشون
خلاصه برگردم به اون روز
گفتم حجاب من همین است
بعد پدرم برگشتن توخونه که یعنی نمیرویم
منم وسایلم رو برداشتم که بروم طبقه بالا (طبقه بالای منزل پدرم ساکن هستم)
بعد مادرم اومدن گفتن بیا بریم هیچی نگو و بیا من به مادرم گفتم اخه هردفعه اعصاب منو باید بریزن به هم ؟من که قبلا گفتم راجع به این و....
خلاصه رفتیم بیرون بعدشم همگی نادیده گرفتیم قضیه رو و خوب بودیم باهم و گفتیم و خندیدیم مشکلی نبود
حالا الان به نظر شما من چکارکنم
پوشیه ام رو برنمیدارم.

سلام تو قرآن نوشته لباستون چطور باشه برجستگی معلوم نباشه تنگ نباشه خلاصه یچیزی شبیه چادر میشه یا لباس خارجیای مسلمان حرفی ازپوشیه نیست
بالاتر از قرآن هم نداریم نه روایتی نه هیچ چیز دیگری همه چیز بعداز قرآن قرار میگیره البته این به این معنانیست که روایاتو قبول نکنیم نه منظورم چیزدیگریست
پوشیه هم حجاب برتر نیست که بگیم اینجوری کاملتر میشید
نیازی نیست بخاطر همچین چیزی اینقد پافشاری کنید و اعصابتون ازدست پدر بزرگوارتون خورد شه بیشتر اصل مطلبو واجبو بچسبید.

سلام.
جالبه. فکر نمیکردم خانوم های امروزی بتونن پوشیه بزارن.
مستحب هم هست فکر میکنم. کار خوبیه.

اما دو تا چیز به نظرم میرسه. نمیدونم درستن یا نه. اگر غلط بود ان شاء الله کار شناس عزیز تصحیح میکنند.

1-احترام به پدر و مادر واجبه. پوشیه مستحب. من گوش کردن به حرف پدر رو ارجح تر میدونم.
2-این نوع پوشش در ایران مرسوم نیست زیاد:
2-1-این مرسوم نبودن ممکنه باعث تمسخر شما بشه. عزت مومن مهم تر از عمل مستحب هست به نظرم.
2-2-چون غیر مرسوم هست ممکنه بیشتر جلب توجه کنید و نتیجه عکس بده!

(حرفای بنده رو در نظر بگیرید اما کفایت نکنید بهش و بیشتر بررسی کنید. این ها نظر شخصی من بودند)

nazak;967606 نوشت:
سلام تو قرآن نوشته لباستون چطور باشه برجستگی معلوم نباشه تنگ نباشه خلاصه یچیزی شبیه چادر میشه یا لباس خارجیای مسلمان حرفی ازپوشیه نیست
بالاتر از قرآن هم نداریم نه روایتی نه هیچ چیز دیگری همه چیز بعداز قرآن قرار میگیره البته این به این معنانیست که روایاتو قبول نکنیم نه منظورم چیزدیگریست
پوشیه هم حجاب برتر نیست که بگیم اینجوری کاملتر میشید
نیازی نیست بخاطر همچین چیزی اینقد پافشاری کنید و اعصابتون ازدست پدر بزرگوارتون خورد شه بیشتر اصل مطلبو واجبو بچسبید.

سلام
آيا اگر در قرآن فقط به روزه ي ماه مبارك رمضان اشاره شده به اين معناست كه روزه در ماه هاي ديگر نظير رجب و شعبان درست نيست؟
در برخي روايات اين مطلب وجود دارد كه حجاب زنان اهل البيت (ع) به اين شكل بوده است
همچنين نظر برخي مراجع اينست كه پوشاندن صورت و دست در مقابل نامحرم احتياط واجب است (آيت الله بهجت و آيت الله صافي گلپايگاني)
و حتي در صورت وجود مفسده آن را واجب مي دانند (ايت الله مكارم شيرازي)
در همين سايت برخي كاربرها مي گويند كه حتي وقتي با حجاب كامل بيرون مي روند، پيش مي آيد كه بسيار بد به آن ها نگاه مي شود
اين يك واقعيت است و خدا زن را زيبا آفريده.. صورت هم از اين زيبايي مستثنا نيست
با اين اوصاف استفاده درست و بجا از پوشيه مي تواند بسيار سودمند باشد

سلام
با این که خودم با پوشیه به جز جاهایی که عرفه مخالفم (که خب نظر شخصی من حداکثر برای خودم محترمه) ولی تا میتونید سعی کنید با صحبت آرام و منطقی پدرتون رو راضی کنید که حداقل مخالف نباشند و از شما نرنجند و به همین صورت بپذیرنتون.
هم به خاطر اینکه همون طور که خودتون گفتید دو ساله که از پوشیه استفاده می کنید و بعد از دوسال برداشتنش خیلی جالب نیست.
اما مهمتر از اون به خاطر اینکه درسته که ناراحت کردن پدر و مادر ، به جز وقتی که درخواست گناه از ما دارند، حرامه. ولی قرار نیست که رضایت اون ها فقط در گرو اطاعت از اون ها باشه. به هر حال هر کس با توجه به روش و منش و تفکرش روشی را برای زندگی مصلحت می بینه. گفتگو برای همینه که دو طرف بتونن نظراتشون رو به هم نزدیک کنن به نتیجه ای که مورد توافق دو طرف هست برسن. حالا اگر هیچ جوره پدر شما راضی نمی شدند، بحث دیگری بود. ولی با توجه به توصیفی که از ایشان داشته اید به نظر نمی رسد این طور باشد و با وجود مخالفتشان با پوشیه دوست ندارند ناراحتی شما را ببینند. خدا سایه همه پدران دلسوز را بالای سر فرزندانشان نگه دارد و در دنیا و آخرت مورد رحمتش قرار دهد.

راستی توی این دو سال و اندی پدرتون با این موضوع مشکلی نداشتن؟

حنیف;967586 نوشت:
بنابراین از شماتت اطرافیان نگرانی به خودتان راه ندهید

سلام
این کار ایشون مصداق اذیت پدر ومادر نیست؟
نقل میکنند که ایت الله بهجت مدت زیاد در جوانی خودشون بخاطر ناراضی بودن اولیاء شون ، نماز شب رو ترک کرده بودن ، این درسته؟واین مسئله نظیر همین جا نیست
همین سوال در مورد حوزه رفتن هم مطرح میشه اگر پدر ومادر راضی نباشن واین ناراحتی باعث اذیت شون بشه باید اون کار رو ترک کنیم؟

عرض سلام مجدد خدمت همه همراهان بزرگوار

عزیزان قبل از هر نوع اظهارنظری دو نکته را مورد توجه قرار بدهید لطفا.

۱. در مورد هر مسئله ای، افراد دیدگاه های مختلفی دارند. مسئله ای که از نظر شما بسیار عادی و معمولی ست، ممکن است در یک فرهنگ دیگر یا از یک زاویه دید دیگر، خیلی غیر عادی و عجیب به نظر برسد. پس نمی توان برای همه یک نسخه واحد پیچید. انسان حق دارد که در چارچوب های شرع، عرف و قانون، طبق زاویه دید خودش، انتخاب کند. و لزوما این انتخاب قرار نیست با سلیقه همه جور باشد. پس اجازه بدهید به سلیقه و انتخاب یکدیگر احترام بگذاریم.

۲. احترام پدر بسیار واجب است و شکی در این نیست. ولی همیشه احترام گذاشتن به معنای اطاعت کردن نیست. خیلی اوقات با صحبت و گفتگو می توان مشکلات را ختم به خیر کرد. اما در نهایت، اگر پدر ایشان این مسئله را نپذیرد، ایشان می تواند به خاطر خوشحال کردن پدر و با نیت قربه الی الله، از یک امر غیرواجب دست بردارد، که در اینصورت حتما پاداش بزرگی خواهد داشت؛ در عین حال این اطاعت کردن واجب نبوده و مصداق بی احترامی هم نیست.

عبد آبق;967632 نوشت:
سلام
این کار ایشون مصداق اذیت پدر ومادر نیست؟
نقل میکنند که ایت الله بهجت مدت زیاد در جوانی خودشون بخاطر ناراضی بودن اولیاء شون ، نماز شب رو ترک کرده بودن ، این درسته؟واین مسئله نظیر همین جا نیست
همین سوال در مورد حوزه رفتن هم مطرح میشه اگر پدر ومادر راضی نباشن واین ناراحتی باعث اذیت شون بشه باید اون کار رو ترک کنیم؟

علیکم السلام و رحمه الله

این کار اگر با ظرافت و بدون بی احترامی انجام شود، خیر مصداق اذیت کردن نیست. اگر تا این اندازه انسان بخواهد تحت اختیار والدین باشد که زندگی معنا پیدا نمی کند. خیلی اوقات والدین به دلیل نوع نگاهشان به زندگی، از فرزندانشان توقعات خاصی دارند یا نصیحت ها و توصیه هایی دارند که واقعا انجام دادن آنها امکان پذیر نیست. برای مثال خیلی اوقات والدین کار یا رشته تحصیلی خاصی را برای فرزندشان انتخاب کرده و از او می خواهند که همان را انجام دهد. یا شخص خاصی را برای ازدواجش انتخاب می کنند. خوب به نظر شما آیا این فرزند مجبور است چنین چیزی را اطاعت کند!؟

در انتخاب همسر کسی از امام صادق علیه السلام سؤال کرد: من می‏خواهم با زنی ازدواج کنم ولی پدر و مادرم مایلند با دیگری ازدواج کنم. امام علیه السلام فرمودند: «با زنی که خودت مایل هستی ازدواج کن، و زنی را که پدر و مادرت [بدون رضایت تو] انتخاب کرده ‏اند، رها کن.» (۱)

احترام گذاشتن با اطاعت کردن لزوما همراه نیست. می توان در کمال محبت و احترام با والدین صحبت کرد، از واسطه ها کمک گرفت، با هدیه دادن و محبت کردن دل آنها را به دست آورد و امثال اینها. هر کسی نقطه تاثیرپذیری یا به اصطلاح رگ خوابی دارد. در چنین مواقعی با استفاده از این راه، به هرحال می توان والدین را راضی کرد و بدون اینکه بی احترامی صورت بگیرد، به نظر خود عمل کرد.

در عین حال همانطور که عرض شد، اگر فرزندی با نیت قربه الی الله و انجام فرمان الهی به دستور والدین عمل کند،‌ خداوند حتما برایش جبران خواهد کرد. ما معتقدیم که همه چیز در ید قدرت الهی ست «لا موثر فی الوجود الا الله» پس خدائی که در نماز شب آثاری برای رسیدن به کمال قرار داده؛ می تواند بدون نماز شب هم این کمالات را به فردی مثل آیه الله بهجت که به خاطر اطاعت از پدر و فرمانبردای الهی، نماز شب را ترک کرده عطا کند.

همچنین ورود به حوزه علمیه، پوشیه زدن، ازدواج کردن و امثال اینها

در حقیقت همه این مسائل به ارتباط قلبی انسان با خدا برمی گردد. اگر نیت ما اینست که با انجام این کارها به خدا برسیم، توجه داشته باشیم که خیلی اوقات از یک مسیر دیگر که برخلاف خواسته خودمان هست، ای بسا راحتتر هم به مقصد برسیم.


پی نوشت:
۱. تهذیب، الاحکام، ج 7، ص 392

حنیف;967640 نوشت:
رض سلام مجدد خدمت همه همراهان بزرگوار

عزیزان قبل از هر نوع اظهارنظری دو نکته را مورد توجه قرار بدهید لطفا.

۱. در مورد هر مسئله ای، افراد دیدگاه های مختلفی دارند. مسئله ای که از نظر شما بسیار عادی و معمولی ست، ممکن است در یک فرهنگ دیگر یا از یک زاویه دید دیگر، خیلی غیر عادی و عجیب به نظر برسد. پس نمی توان برای همه یک نسخه واحد پیچید. انسان حق دارد که در چارچوب های شرع، عرف و قانون، طبق زاویه دید خودش، انتخاب کند. و لزوما این انتخاب قرار نیست با سلیقه همه جور باشد. پس اجازه بدهید به سلیقه و انتخاب یکدیگر احترام بگذاریم.

۲. احترام پدر بسیار واجب است و شکی در این نیست. ولی همیشه احترام گذاشتن به معنای اطاعت کردن نیست. خیلی اوقات با صحبت و گفتگو می توان مشکلات را ختم به خیر کرد. اما در نهایت، اگر پدر ایشان این مسئله را نپذیرد، ایشان می تواند به خاطر خوشحال کردن پدر و با نیت قربه الی الله، از یک امر غیرواجب دست بردارد، که در اینصورت حتما پاداش بزرگی خواهد داشت؛ در عین حال این اطاعت کردن واجب نبوده و مصداق بی احترامی هم نیست


سلام
استاد عزیز بنده تقریبا با فرمایشتون موافقم ولی اشکالی در ذهنم هست.
یک زمانی سخنرانی میدیدم از استاد فاطمی نیا ایشون در مورد آقای بهجت صحبت میکردند
گفتند پدر ایشون گفته بودن نماز هات باید بدون مستحبات باشه(گویا هدفشون این بوده که فرزندش در راه عرفان نبره به علت فشار زیاد بر نفس)
بعد با همون نمازی که بدون مستحبات بوده در 16 سالگی طبق گفته آقای فاطمی نیا به کرامت رسیدند(یعنی با نماز بدون قنوت! حتی)
این که میفرمایید پدر را قانع کنند درسته ولی اگر پدر قانع نشد فکر نمیکنید بهتر باشه وقت هایی که با پدر بیرون میرن پوشیه نزنند؟
این مسئله پوشیه با مسائلی از جنس انتخاب همسر یا شغل و رشته تحصیلی بسیار متفاوته
با تشکر

جوجه اردک زشت;967651 نوشت:
سلام
استاد عزیز بنده تقریبا با فرمایشتون موافقم ولی اشکالی در ذهنم هست.
یک زمانی سخنرانی میدیدم از استاد فاطمی نیا ایشون در مورد آقای بهجت صحبت میکردند
گفتند پدر ایشون گفته بودن نماز هات باید بدون مستحبات باشه(گویا هدفشون این بوده که فرزندش در راه عرفان نبره به علت فشار زیاد بر نفس)
بعد با همون نمازی که بدون مستحبات بوده در 16 سالگی طبق گفته آقای فاطمی نیا به کرامت رسیدند(یعنی با نماز بدون قنوت! حتی)
این که میفرمایید پدر را قانع کنند درسته ولی اگر پدر قانع نشد فکر نمیکنید بهتر باشه وقت هایی که با پدر بیرون میرن پوشیه نزنند؟
این مسئله پوشیه با مسائلی از جنس انتخاب همسر یا شغل و رشته تحصیلی بسیار متفاوته
با تشکر


علیکم السلام و رحمه الله

ببینید اینجا در حقیقت دو مسئله متفاوت داریم.
یکی اینست که پوشیه زدن این خانم در شرایطی که پدرشان موافق نیست، گناه محسوب می شود؟ همانطور که عرض شد گناهی بر ایشان نیست، چون احترام لزوما به معنای اطاعت محض نیست و ایشان می تواند دل پدر را به نحو دیگری به دست آورد.

و مسئله بعدی اینکه

اگر ایشان به حرف پدرشان عمل کنند، بهتر نیست؟ در این مورد هم صحبت کردیم. اگر انسان به قصد رضای خدا و به خاطر خوشحال کردن پدرش از چنین امری که واجب هم نیست بگذرد،‌ حتما پاداش بزرگی خواهد داشت و همان پروردگاری که قرار بود به خاطر پوشیه زدن به ایشان پاداش بدهد، برایش جبران خواهد کرد. و ای بسا به نحو بیشتر و بهتر؛ چون در حقیقت اینجا مسئله ترجیح رضای خدا بر رضای خود مطرح می شود که بسیار مهم و باارزش است.

پرسش: من همسر یک طلبه هستم و علاقه دارم پوشیه زدم و چندمدتی هست که میزنم همسرمم کاملا راضی هستند و حمایتم میکنند. در این میان پدرم با این مسئله شدیدا مخالف است و اگر بخواهم با پدرم جایی بروم میگویند بردار؛ ولی من نمی توانم این کار را انجام بدهم، چون پوشیه هم مانند چادر حرمت دارد، نمی شود جایی استفاده کرد جایی نه. من چکار کنم؟ آیا در این زمینه باید، یا بهتر است طبق رضایت پدر عمل کرد؟ آیا اطاعت نکردن از ایشان، مصداق اذیت کردن والدین نیست؟

پاسخ: در مورد این مسئله چند نکته را باید مورد نظر قرار داد: اولا اینکه انسان در مراحل مختلف زندگی، گزینه های متعددی در مقابلش دارد که انتخاب هر کدام از آنها مزایا و معایبی دارد و هیچ انتخابی وجود ندارد، مگر اینکه شما را با چالش هایی روبرو می کند. واضح است که در هر انتخابی (هر چه که باشد)، عده ای شما را حمایت می کنند و عده ای آن را نادرست دانسته و شماتتان می کنند. مسئله ای که از نظر شما بسیار عادی و معمولی ست، ممکن است در یک فرهنگ دیگر یا از یک زاویه دید دیگر، خیلی غیر عادی و عجیب به نظر برسد. پس نمی توان برای همه یک نسخه واحد پیچید و لزوما این انتخاب قرار نیست با سلیقه همه جور باشد. بنابراین از شماتت اطرافیان نگرانی به خودتان راه ندهید. انتخاب نوع پوشش تا زمانی که در چارچوب قوانین شرعی و قانونی باشد، حق شماست.

اما چون در این مورد خاص، طرف مقابل شما پدرتان هستند، باید کمی محتاط تر عمل کنید و مراقب باشید که در دفاع از خودتان، چیزی نگویید یا طوری رفتار نکنید که دلشکسته شوند. احترام پدر بسیار واجب است و شکی در این نیست. در عین حال، همیشه احترام گذاشتن به معنای اطاعت کردن نیست. خیلی اوقات با صحبت و گفتگو می توان مشکلات را ختم به خیر کرد. می توانید یک زمان مناسب که از نظر روحی شرایط مناسبی داشته باشند، با ملایمت صحبت کرده و دلائل این انتخاب را برایشان توضیح دهید و خواهش کنید که به انتخابتان احترام بگذارند و اجازه بدهند که هرطور راحتید رفتار کنید. در این مورد می توانید از مادرتان هم کمک بگیرید.

اما در نهایت، اگر پدرتان این مسئله را نپذیرد، دو راه وجود دارد. یکی اینکه با حفظ احترام ایشان، کار خودتان را انجام دهید و گناهی هم بر شما نیست. اگر این کار با ظرافت و بدون بی احترامی انجام شود، مصداق اذیت کردن نیست. این اندازه تحت اختیار والدین بودن، در زندگی معنائی پیدا نمی کند. خیلی اوقات والدین به دلیل نوع نگاهشان به زندگی، از فرزندانشان توقعات خاصی دارند یا نصیحت ها و توصیه هایی دارند که واقعا انجام دادن آنها امکان پذیر نیست. برای مثال خیلی اوقات والدین کار یا رشته تحصیلی خاصی را برای فرزندشان انتخاب کرده و از او می خواهند که همان را انجام دهد. یا شخص خاصی را برای ازدواجش انتخاب می کنند. واضح است که فرزندان مجبور به چنین اطاعتی نیستند.

در انتخاب همسر کسی از امام صادق (علیه السلام) سؤال کرد: إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَتَزَوَّجَ امْرَأَةً وَ إِنَّ أَبَوَيَّ أَرَادَا غَيْرَهَا؛ من می‏خواهم با زنی ازدواج کنم ولی پدر و مادرم مایلند با دیگری ازدواج کنم. قَالَ تَزَوَّجِ الَّتِي هَوِيتَ وَ دَعِ الَّتِي يَهْوَى أَبَوَاكَ؛ امام (علیه السلام) فرمودند: «با زنی که خودت مایل هستی ازدواج کن، و زنی را که پدر و مادرت [بدون رضایت تو] انتخاب کرده ‏اند، رها کن.» (۱)

بنابراین احترام گذاشتن، لزوما همراه با اطاعت کردن نیست. می توان در کمال محبت و احترام با والدین صحبت کرد، از واسطه ها کمک گرفت، با هدیه دادن و محبت کردن دل آنها را به دست آورد و امثال اینها. هر کسی نقطه تاثیرپذیری یا به اصطلاح رگ خوابی دارد. در چنین مواقعی با استفاده از این راه، به هرحال می توان والدین را راضی کرد و بدون اینکه بی احترامی صورت بگیرد، به نظر خود عمل کرد.

و به عنوان راه دوم، می توانید به خاطر خوشحال کردن پدر و با نیت قربه الی الله، از یک امر غیر واجب دست بردارید، که در اینصورت حتما پاداش بزرگی خواهید داشت. اگر فرزندی با نیت قربه الی الله و انجام فرمان الهی به دستور والدین عمل کند،‌ خداوند حتما برایش جبران خواهد کرد. ما معتقدیم که همه چیز در ید قدرت الهی ست «لا موثر فی الوجود الا الله» پس خدائی که در نماز شب آثاری برای رسیدن به کمال قرار داده؛ می تواند بدون نماز شب هم این کمالات را به فردی مثل آیه الله بهجت که به خاطر اطاعت از پدر و فرمانبردای الهی، نماز شب را ترک کرده عطا کند. همچنین ورود به حوزه علمیه، پوشیه زدن، ازدواج کردن و امثال اینها.

در حقیقت همه این مسائل به ارتباط قلبی انسان با خدا برمی گردد. اگر نیت ما اینست که با انجام این کارها به خدا برسیم، توجه داشته باشیم که خیلی اوقات از یک مسیر دیگر که برخلاف خواسته خودمان هست، ای بسا راحتتر هم به مقصد برسیم.


پی نوشت:
۱. وسایل الشیعه ج 20 ، ص 293

موضوع قفل شده است