جمع بندی آيه «افک» و شبهه ای در این مورد

دوست خوبم با سلام و تشکر از سئوال خوبتان
در این باره چند نکته خدمتتان عرض می کنم
1. اين آيه يك اصل كلّى را مطرح مى‌كند كه در انتخاب همسر بايد دقّت كرد و اصل را بر ايمان و پاكدامنى گذاشت، نه زيبايى و ثروت. بنابراين معناى آيه اين نيست كه اگر مردى يا زنى خوب بود حتماً همسرش نيز خوب بوده و مشمول مغفرت و رزق كريم شود، زيرا قرآن، ملاك ورود در بهشت را ايمان و تقوا و عمل صالح مى‌داند و لذا با اينكه حضرت نوح و لوط، طيّب بودند، امّا همسرانشان از خبيثات و دوزخى‌اند.
2. آیه‌ی یاد شده، در اصل مربوط به "قذف" (متهم کردن دیگران به زنا، لواط و روابط نامشروع جنسی) و هم چنین بدگویی، فحش و ... می‌باشد. یعنی گناهانی که منشأ آنها "زبان و گفتار" می‌باشد. چنان که در آخر همین آیه می‌فرماید که مردان و زنان طیب، از این تهمت‌ها و گفتارهای خطا و اتهاماتی که به آنان می‌زنند مبرا هستند. (أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ)
بنابر این در اصلِ مقصود و منظور آیه، کلمه (الْخَبِيثَاتُ) به یک زن خبیثه اختصاص ندارد، بلکه به سخن (قول) خبیث، مثل قذف (اتهام)، بدگویی، فحش و ... اشاره دارد که متعلق به افراد خبیث (للْخَبِيثِينَ) می‌باشد. می‌فرماید: گفتار خبیث متعلق به افراد خبیث است و گفتار افراد خبیث نیز خبیثانه است. و بالعکس آن، گفتار راست، درست و نیکو متعلق به افراد پاک است و افراد پاک نیز گفتاری درست و نیکو دارند.
پس طبق نظر مفسرین قران کریم منظور از خبائث آلودگی به اعمال منافی با عفت و طیب بودن پاک بودن از این اعمال است و زنان پیامبرانی همچون حضرت نوح و حضرت لوط به طور قطع آلودگی جنسی نداشته اند و به همین جهت از دواج آنها از این جهت با هم مشکلی نداشته است .
3. همسران پیامبران و یا کسانی که در تاریخ درخشیده اند مانند همسر فرعون در ابتدا با هم مشکلی نداشتند و از یک جنس بودند و به همین جهت با هم ازدواج کردند، اما بعد ها به خاطر بروز عواملی به گمراهی کشیده شده اند مانند جریان همسر فرعون حضرت آسیه که بعد از اینکه فرعون به حضرت موسی ایمان نیاورد راه خودش رو از همسرش جدا کرد و در نتیجه این جدا شدن به شهادت رسید .^[1]

صفات و افعالی که برای زنان می آید به صورت مونث می آید و صفات و افعالی که برای مردان می آید به صورت مذکر می آید این از قوانین ادبیات عرب است

سلام

ببینید اولا حکم حرمت ازدواج با کافر یکی از احکام اسلامی و مربوط به شریعت اسلام است.
در ثانی و لو حرف شما را بپذیریم که ازدواج با کافر در زمان حضرت لوط و ابراهیم ^{علیهما السلام} حرام بوده آنها موقعی که ازدواج کردند کافر نبودند و بعدها سر مخالفت را با آن دو پیامبر بزرگ الهی برداشتند.
و سوم کافر معانی متعددی دارد که در لغت به معنای معناى لغوى «كفر»، پوشش و پوشاندن است. از اين رو، مردم عرب، شب را «کافر» مى‏گويند؛ زيرا اشياء را مى‏پوشاند و پنهان مى‏كند^[1]
كفر در اصطلاح دينى هم تعريف‏هاى متعدّدى دارد: از جمله باور نداشتنِ آنچه بايد باورش كرد؛ همانند توحید ، نبوت، معاد، و ضروریات دین و انکار آگاهانه سخن پیامبر خدا و... ^[2]

سلام و عرض ادب

دوست عزیز

پست ها و پاسخ ها را یک بار دیگر مرو بفرمایید خصوصا پست شماره 3 همین موضوع

متشکرم

ببینید همان گونه که برخی از دوستان اشاره داشتند جهان و زندگي انسان تحت دو نظام مديريت مي شود: نظام تكوين و نظام تشريع.

نظام تكويني، يعني قوانين، ونظام حاكم بر كل عالم و آدم كه ربطي به حوزه اختياري بشر ندارد.
نظام تشريع، يعني قوانيني كه به حوزه فعاليت‏هاي اختياري بشر مربوط است.اين قوانين وضعي و تخلف پذير است . مثلا قانون جاذبه امري تمويني است ولي مقررات راهنمايي امري وضعي و تشريعي است. اين نظام اگر برگرفته، منطبق و هماهنگ با نظام تكويني نباشد، فاقد ارزش است. ارزش و توانمندي نظام تشريع به ميزان انطباق آن با ظرفيت‏هاي وجودي موجود در نظام تكويني است.

آیه یاد شده ناظر به عالم تشریع است و حال آن که آنچه در ذهن شما است و مثال زدید ناظر به عالم تکوین می باشد و اگر مطالب شما را در عالم تکوین بسنجیم و محاسبه کنیم آن وقت حق با شماست .

حالا که همه قبول داریم که این مسائل در عالم تشریع باید دنبال شود دلایل ازدواج پیامبر اکرم با برخی از همسرانش که بعدها مرتکب اشتباهاتی شدند را به اجمال بررسی و به آنها اشاره می شود

1. برخی می گویند این ازدواج ها در واقع امتحان و آزمایش بوده است همان گونه که خداوند برای آزمایش حضرت نوح و لوت برای آنها همسرانی قرار داد. برای پیامبر اسلام هم همسرانی قرار داد تا در آزمایش خداوند قرار بگیرد .
2. یکى از اهداف ازدواجهاى پیامبر^{صلی الله علیه وآله} جهت سیاسى و تبلیغى داشته است؛ یعنى با ازدواج موقعیتش در بین قبایل مستحکم گردد و بر نفوذ سیاسى و اجتماعیش افزوده شود و از این راه براى رشد و گسترش اسلام استفاده نماید. حضرت به خاطر دست یابى بر موقعیتهاى بهتر اجتماعى و سیاسى، در تبلیغ دین خدا و استحکام آن و پیوند با قبایل بزرگ عرب و جلوگیرى از کارشکنی هاى آنان و حفظ سیاست داخلی و ایجاد زمینه مساعد براى مسلمان شدن قبایل عرب، به برخى ازدواج ها رو آورد به گونه ای که پس از ازدواج رسول خدا ^{صلي الله عليه وآله} با جويريه و صفيه هيچگونه تحركي را از سوي دو قبیله بني نضير و بني مصطلق در برابر آن حضرت مشاهده نمي كنيم .
   
3. گاهی ازدواج های آن حضرت بخاطر اصرار و پافشاری برخی از اشخاص و قبایل عرب بود که برای کسب افتخار همسری و نسبت فامیلی و دامادی پیامبر اکرم دخترانشان را به ازدواج ان حضرت در می آوردند .
4. همسران پیامبر که از اول بد طینت و بد رفتار نبودند بلکه شرایط مکان و زمان و برخی از شیطنت های اطرافیان آنها باعث ارتکاب اشتباهات آنها شد .

سئوال :
بر اساس آیات قرآن کریم در سوره نور آیه 11 تا 26 مگر زن فرعون حضرت آسیه مگر زن شایسته ای نبوده پس چگونه نصیب فرعون شده است ؟ یا مثلا زن حضرت امام حسن مجتبی که به ایشان زهر داده و ایشان را به شهادت رساند چگونه نصیب امام حسن مجتبی شده است ؟ یا حتی زن حضرت نوح و لوط که در خوده قرآن آمده مگر انسان های عاقبت بخیر شده و صالحی بوده اند که نصیب پیامبر خداوند شده بودند ؟ علاوه بر این ها مگر طبق نظر شیعه عایشه رستگار شد ؟ پس چرا همسر پیامبر اسلام شد ؟!
پاسخ :

در این باره چند نکته خدمتتان عرض می کنم

• جهان و زندگي انسان تحت دو نظام مديريت مي شود: نظام تكوين و نظام تشريع.

  نظام تكويني، يعني قوانين، ونظام حاكم بر كل عالم و آدم كه ربطي به حوزه اختياري بشر ندارد.
  نظام تشريع، يعني قوانيني كه به حوزه فعاليت‏هاي اختياري بشر مربوط است.اين قوانين وضعي و تخلف پذير است . مثلا قانون جاذبه امري تکويني است ولي مقررات راهنمايي امري وضعي و تشريعي است. اين نظام اگر برگرفته، منطبق و هماهنگ با نظام تكويني نباشد، فاقد ارزش است. ارزش و توانمندي نظام تشريع به ميزان انطباق آن با ظرفيت‏هاي وجودي موجود در نظام تكويني است.

  آیه یاد شده ناظر به عالم تشریع است و حال آن که آنچه در ذهن شما است و مثال زدید ناظر به عالم تکوین می باشد و اگر مطالب شما را در عالم تکوین بسنجیم و محاسبه کنیم آن وقت حق با شماست .

  
  
• حالا که همه قبول داریم که این مسائل در عالم تشریع باید دنبال شود دلایل ازدواج پیامبر اکرم با برخی از همسرانش که بعدها مرتکب اشتباهاتی شدند را به اجمال بررسی و به آنها اشاره می شود

• افزون بر آنچه گذشت آیات مورد اشاره شما يك اصل كلّى را مطرح مى‌كند كه در انتخاب همسر بايد دقّت كرد و اصل را بر ايمان و پاكدامنى گذاشت، نه زيبايى و ثروت. بنابراين معناى آيه اين نيست كه اگر مردى يا زنى خوب بود حتماً همسرش نيز خوب بوده و مشمول مغفرت و رزق كريم شود، زيرا قرآن، ملاك ورود در بهشت را ايمان و تقوا و عمل صالح مى‌داند و لذا با اينكه حضرت نوح و لوط، طيّب بودند، امّا همسرانشان از خبيثات و دوزخى‌اند.
• آیه‌ی یاد شده، در اصل مربوط به "قذف" (متهم کردن دیگران به زنا، لواط و روابط نامشروع جنسی) و هم چنین بدگویی، فحش و ... می‌باشد. یعنی گناهانی که منشأ آنها "زبان و گفتار" می‌باشد. چنان که در آخر همین آیه می‌فرماید که مردان و زنان طیب، از این تهمت‌ها و گفتارهای خطا و اتهاماتی که به آنان می‌زنند مبرا هستند. (أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ))(سوره نور آیه 26) بنابر این در اصلِ مقصود و منظور آیه، کلمه (الْخَبِيثَاتُ) به یک زن خبیثه اختصاص ندارد، بلکه به سخن (قول) خبیث، مثل قذف (اتهام)، بدگویی، فحش و ... اشاره دارد که متعلق به افراد خبیث (للْخَبِيثِينَ) می‌باشد. می‌فرماید: گفتار خبیث متعلق به افراد خبیث است و گفتار افراد خبیث نیز خبیثانه است. و بالعکس آن، گفتار راست، درست و نیکو متعلق به افراد پاک است و افراد پاک نیز گفتاری درست و نیکو دارند.
  پس طبق نظر مفسرین قران کریم منظور از خبائث آلودگی به اعمال منافی با عفت و طیب بودن پاک بودن از این اعمال است و زنان پیامبرانی همچون حضرت نوح و حضرت لوط به طور قطع آلودگی جنسی نداشته اند و به همین جهت از دواج آنها از این جهت با هم مشکلی نداشته است .
  
• همسران پیامبران و یا کسانی که در تاریخ درخشیده اند مانند همسر فرعون در ابتدا با هم مشکلی نداشتند و از یک جنس بودند و به همین جهت با هم ازدواج کردند، اما بعد ها به خاطر بروز عواملی به گمراهی کشیده شده اند مانند جریان همسر فرعون حضرت آسیه که بعد از اینکه فرعون به حضرت موسی ایمان نیاورد راه خودش رو از همسرش جدا کرد و در نتیجه این جدا شدن به شهادت رسید^[1]