جمع بندی تاریخ تشیع در ایران

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تاریخ تشیع در ایران

تشیع چگونه در ایران رواج یافت ؟ عوامل اصلی ترویج تشیع در ایران چه بود و چه کسانی نقش داشتند ؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عماد

سلام علیکم

به صورت اجمال عوامل زیادی در ورود تشیع به ایران نقش داشتند که برخی از آنها عبارتند از
یک: نگاه حضرت علی علیه السلام به ایرانیان
دو: سفر امامزادگان و سادات به ایران
سه: هجرت امام رضا علیه السلام به ایران
چهار: اقامت اشعریان و دیگر قبایل طرفدار اهل بیت در قم و دیگر شهرهای ایران
پنج: جکومت علویان طبرستان
عوامل دیگری نیز نقش داشتند که در پست های آتی به صورت تفصیل اشاره خواهد شد

عماد;962475 نوشت:
یک: نگاه حضرت علی علیه السلام به ایرانیان

خلیفه دوم به ایرانیان به عنوان شهروند دوم نگاه می کرد اما حضرت علی علیه السلام تفاوتی بین عرب و عجم قائل نبود(1)

حضرت علی علیه السلام در روز جمعه خطبه می خواند و در آنجا صعصعة بن صوحان نیز حاضر بود. در همین هنگام اشعث بن قیس به مسجد وارد شده و چنان ناراحت بود که پای بر روی مردم می گذاشت تا خود را به حضرت علی علیه السلام برساند. سپس با زبان اعتراض به حضرت علی علیه السلام گفت این موالی سرخ روی(منظور ایرانیان) بر ما غلبه یافته اند و تو میبنی(کنیه از آنکه چرا کاری نمی کنی). حضرت خشمگین شده و به صعصعه بن صوحان می فرماید: امروز معلوم خواهد شد كه عرب را چه پايه و منزلت است. سپس ادامه داند: چه كسى مرا از كيفر دادن به اين مردم ستبراندام كه تا نيمروز بر بستر خود مى‏غلتند معذور مى ‏دارد(منظور عرب های امثال اشعث) در حالى كه قومى براى شب‏ زنده ‏دارى از بستر خود پهلو تهى مى‏كنند؟ مرا مى‏ گويى كه آنان را طرد كنم و از ستمكاران گردم. سوگند به كسى كه دانه را رويانيد و جانداران را بيافريد كه از محمد (صلی الله علیه واله ) شنيدم كه مى‏ گفت: به خدا قسم آنان شما [عربها] را خواهند زد تا به دين بازگرديد(2)
یعقوبی می نویسند حضرت علی علیه السلام عطا را برابر می داد و کسی را بر کسی ترجیح نمی داد و موالی(ایرانیان) را مانند عرب اصلی عطا می داد. در این باره عربها به ایشان اعتراض کردند اما ایشان تکه چوبی در دست گرفته و فرمود«تمام قرآن را تلاوت کردم و برای فرزندان اسماعیل و بر فرزندان اسحاق به اندازه این چوب برتری نیافتم »
کنایه از آنکه تفاوتی بین اقوام مختلف نیست. حضرت در زندگی همواره به این آیه قران عمل می کردند که
می فرماید«يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثي‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ»(4)
ترجمه: ای مردم ، بی تردید ما همه ( افراد نوع ) شما را از یک مرد و زن ( آدم و حوّا ) آفریدیم ، و یا هر فرد شما را از یک پدر و مادر خلق کردیم ، و شما را قبیله های بزرگ و کوچک قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید ( پس در میان شما برتری نژادی نیست بلکه ) مسلّما گرامی ترین شما در نزد خدا پرهیزکارترین شماست همانا خداوند بسیار دانا و آگاه است

این عملکرد که نمونه های فراوان دارد باعث علاقه ایرانیان از همان صدر اسلام به اهل بیت شد و اگر چه ابتدا تنها علاقه بود اما بعدها به اعتقاد تبدیل شد.

منابع:
1.ترجمه الغارات ،ص:187
2. همان، ص186
3.تاریخ یعقوبی، ج2، ص183
4. حجرات آیه 13

عملکرد حضرت علی علیه السلام باعث شد بسیاری، ایرانیها به ایشان رغبت پیدا کرده و در عوض عربها از ایشان فاصله بگیرند.
این رویکرد پس از حضرت علی علیه السلام نیز ادامه یافت. حضور ایرانیان در قیامهای مربوط به اهل بیت موید این مطلب است. در قیام مختار بسیاری از ایرانیان حضور فعال داشتند زیرا قیام برای خونحواهی امام حسین علیه السلام بود. شخصی از طرف مروانیان برای مذاکره با ابراهیم بن مالک اشتر اردوی وی می آید او هنگامی وارد خیمه ابراهیم می شود با اعتراض به ابراهیم می گوید از هنگامیکه وارد اردوگاه شده ام تا کنار خیمه حتی یک کلمه عربی نشنیده ام همه فارسی صحبت می کنند(1)
مختار به ایرانیان و فرزندانشان مستمری می داد و آنان را در مجالس نزد خود می نشاند(2)
علاقه ایرانیان به اهل بیت و در قیامهای دیگر نیز دیده می شود. یحیی فرزند زید بن امام سجاد علیه السلام است او در خراسان قیام کرد و وقتی دستگیر شد با زنجیر بسته شد. پس ازشهادت وی ایرانیان به سراغ آهنگری که زنجیر را از گردن و پاهای او باز کرده بود رفتند تا برای تبرک زنجیر را از وی خریداری کنند. او نیز وقتی رغبت ایرانیان را دید قیمت زنجیر را تا می توانست بالابرد تا اینکه بیست هزار درهم فروخت. ایرانیان زنجیر را پاره کرده و حلقه ای آن را برای انگشتری استفاده کردند و بدین ترتیب از شخصیت یحیی تبرک جستند.(3)

از این نمونه ها در قیام های دیگر نیز دیده می شود

منابع:
1. دینوری اخبار الطوال، ص339
2. دینوری، اخبارالطوال، ترجمه، ص344
3. ابوالفرج اصفهانی، کشته شدگان فرزندان ابی طالب، ج1، ص245

عماد;962475 نوشت:
دو: سفر امامزادگان و سادات به ایران

پس از شکست قیامهای پی در پی سادات در مرکزیت جهان اسلام یعنی حجاز و عراف، سادات بر آن شدند تا به نقاط دور دست تر رفته و در آنجا به فعالیت های مذهبی بپرازند. از طرفی ظلم و ستم خلفای عباسی و اموی آنان را بیشتر به جلای وطن مجبور کرد. ایران از آن جهت که دوست دار علویان بودند مناسبت تر از سایر مناطق بود بنابراین بسیاری از سادات به این شرق جهان اسلام یعنی ایران کوچ کردند و مورد حمایت و لطف ایرانیان قرار گرفتند.
اولین شخصی از سادات به مجبور به سفر به ایران شد یحیی پسر زید پسر امام سجاد علیه السلام بود. ایشان پس از شهادت پدر بزرگوارشان زید بن امام سجاد علیه السلام، عازم خراسان شد. او پس از قیام علیه حکومت اموی در خراسان دستگیر و به زنجیر کشیده شد. خراسانی‌ها پس از آزادی یحیی، آن زنجیرها را به قیمت گزافی خریدند و از حلقه حلقه آن انگشتر درست نمودند(1)
پس از ایشان سیل مهاجرت سادات به ایران آغاز و اسلام با محوریت اهل بیت در جایجای ایران نفوذ پیدا کرد.

1.مقاتل الطالبیین، ص۱۰۵

عماد;962475 نوشت:
هجرت امام رضا علیه السلام به ایران

رفتار های حضرت علی علیه السلام نسبت به ایرانیان و نیز مهاجرت برخی از قبایل شیعی و سادات به ایران باعث شد ایران تشنه اهل بیت شود. مامون به دلیل کشتن برادرش امین (1)یارای رفتن به بغداد را نداشت مجبور بود در اوایل خلافت در همان خراسان به سر برد. از طرفی در ایران نیز جایگاهی نداشت بنابراین با دعوت امام رضا علیه السلام خواست(2) تا پایگاهی در ایران برای خود دست و پا کند.
یکی از پیامد‌های حضور امام رضا علیه السلام در مرو، مهاجرت بیش از پیش سادات به ایران است. بر اساس برخی گزارش‌ها شمار زیادی از شیعیان و سادات برای دیدار با امام رضا از مدینه روانه مرو شدند و در میانه راه تعداد زیادی از علاقه مندان امام به آنان پیوستند. همراهی ظاهری مأمون با علویان و شیعیان تا حدودی فضا را برای مهاجرت سادات به ایران به ویژه منطقه خراسان فراهم کرد(3)
بنابراین عمده علاقه ایرانیان به اهل بیت از حضور امام رضا علیه السلام سر چشمه می گیرد و این هجرت نقطه عطفی در تاریخ تشیع ایران محسوب میشود

منابع:
1.طقوش، محمد سهیل، دولت عباسیان، مترجم: حجت الله جودکی با اضافاتی از رسول جعفریان، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۰و ۱۳۱.
2.مرتضی حسینی عاملی، جعفر، زندگانی سیاسی هشتمین امام، ترجمه خلیل خلیلیان، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۳ش، ص۱۴۱.
3.اصغری، اسد سولا، نگرشی بر حکومت مأمون با تأکید بر مسائل شرق ایران، تهران، راه دانش، ۱۳۸۱ش، ص۲۱۸.

عماد;962475 نوشت:
اقامت اشعریان و دیگر قبایل طرفدار اهل بیت در قم و دیگر شهرهای ایران

اشعریان طایفه ای بودند که اصالت یمنی داشتند. (1)آنان به مدینه آمده و اسلام خود به پیامبرصلی الله علیه واله اعلام نمودند. در فتوحات به کوفه رفته و در آنجا اقامت گزیدند. این خاندان به دو دسته تقسیم می شوند دسته ای که در راس آنان ابوموسی اشعری بود. این دسته همواره در مقابل حضرت علی علیه السلام قرار داشته و نسل وی نیز چنین بودند. دسته دیگر از نسل ابوعامر اشعری(برادر ابوموسی) بودند آنان از ابتدا از هوادران حضرت علی علیه السلام بوده و در طول تاریخ نیز بزرگان، شخصیت ها و علمای آنان در خدمت اهل بیت علیهم السلام بودند.(2) سائب بن مالک اشعری کسی است که در قیام مختار شرکت کرده و به شهادت رسید. فرزندان وی در زمان حجاج بن یوسف از کوفه اخراج شده و به قم آمده در این جا سکنی گزیدند
حضور این خاندان اهل بیت دوست در ایران، باعث ایجاد پایگاه بسیار محکمی برای تشیع شد. اشعریان، روابط عمیقی با ائمه معصومین علیهم السلام داشتند این رابطه تا غیبت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ادامه داشت و در هیچ دوره‌ای قطع نشد. آگاهی از میزان و کیفیت روابط ایشان با امامان معصوم(علیه السلام) و شناخت منزلت و جایگاه آنان نزد ائمه(ع) وبالعکس، با مراجعه به مجامع حدیثی و کتب رجالی شیعه به دست می‌آید، بیش از صد تن از اصحاب ائمه(علیه السلام) از اشعریان بودند، و تنها ۱۲ تن از فرزندان عبدالله بن سعد از اصحاب امام صادق علیه السلام به شمار آمده‌اند(4)و در مسئله هجرت حضرت معصومه سلام الله علیه وآله یکی از این خاندان به نام موسی بن خزرج اشعری به استقبال ایشان رفت.

1.ابن هشام، عبدالملک بن هشام الحمیری، السیرة النبویة، بیروت داراحیاء التراث العربی، بی‌تا، ج۱، ص۸.
2.حیدر سرلک و مهریزی مهدی، اشعریان و تاسیس نخستین دولت شهر شیعه، فصلنامه شیعه شناسی، پائیز 1391ش، شماره93، ص۵۰-۵۱.
3.قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، تهران، توس، ۱۳۶۱ش،ص۲۶۱.
4.همان، ص۲۷۸.
5.بحار الأنوار، المجلسی ،ج۴۸، ص۲۹۰.

جمع بندی

پرسش:
عوامل اصلی ورود و ترویج تشیع در ایران چه بود و چه کسانی نقش داشتند ؟

پاسخ:
عوامل زیادی در ورود و ترویج تشیع به ایران نقش داشتند که برخی از آنها عبارتند از

یک: نگاه حضرت علی (علیه السلام) به ایرانیان
می دانیم خلیفه دوم به ایرانیان به عنوان شهروند درجه دوم نگاه می کرد اما حضرت علی (علیه السلام) تفاوتی بین عرب و عجم قائل نبود(1) خلیفه سوم نیز شیوه "عمر بن خطاب" را ادامه داد اما وقتی حضرت علی (علیه السلام) به خلافت رسید در روز جمعه ای خطبه می خواند، در آنجا "صعصعة بن صوحان" نیز حاضر بود. در همین هنگام "اشعث بن قیس" به مسجد وارد شده و چنان ناراحت بود که پای بر روی مردم می گذاشت تا خود را به حضرت علی (علیه السلام) برساند. سپس با زبان اعتراض به حضرت علی(علیه السلام) گفت: این موالی سرخ روی(منظور ایرانیان) بر ما غلبه یافته اند و تو میبنی(کنایه از آنکه چرا کاری نمی کنی). حضرت خشمگین شده و به "صعصعه بن صوحان" می فرماید: امروز معلوم خواهد شد كه عرب را چه پايه و منزلت است.

سپس ادامه داند: چه كسى مرا از كيفر دادن به اين مردم ستبر اندام كه تا نيمروز بر بستر خود مى‏ غلتند معذور مى ‏دارد(منظور عرب های امثال اشعث) در حالى كه قومى براى شب‏ زنده ‏دارى از بستر خود پهلو تهى مى‏ كنند؟ مرا مى‏ گويى كه آنان را طرد كنم و از ستمكاران گردم. سوگند به كسى كه دانه را رويانيد و جانداران را بيافريد كه از محمد (صلی الله علیه واله ) شنيدم كه مى‏ گفت: به خدا قسم آنان شما [عربها] را خواهند زد تا به دين بازگرديد(2)

یعقوبی می نویسند حضرت علی(علیه السلام) عطا را برابر می داد و کسی را بر کسی ترجیح نمی داد و موالی(ایرانیان) را مانند عرب اصلی عطا می داد. در این باره عربها به ایشان اعتراض کردند اما ایشان تکه چوبی در دست گرفته و فرمود«تمام قرآن را تلاوت کردم و برای فرزندان اسماعیل و بر فرزندان اسحاق به اندازه این چوب برتری نیافتم »(3)
کنایه از آنکه تفاوتی بین اقوام مختلف نیست. حضرت در زندگی همواره به این آیه قران عمل می کردند که
می فرماید«يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثي‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ»(4)
ترجمه: ای مردم ، بی تردید ما همه ( افراد نوع ) شما را از یک مرد و زن ( آدم و حوّا ) آفریدیم ، و یا هر فرد شما را از یک پدر و مادر خلق کردیم ، و شما را قبیله های بزرگ و کوچک قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید ( پس در میان شما برتری نژادی نیست بلکه ) مسلّما گرامی ترین شما در نزد خدا پرهیزکارترین شماست همانا خداوند بسیار دانا و آگاه است

این عملکرد که نمونه های فراوان دارد باعث علاقه ایرانیان از همان صدر اسلام به اهل بیت شد و اگر چه ابتدا تنها علاقه بود اما بعدها به اعتقاد تبدیل شد.
عملکرد حضرت علی (علیه السلام) باعث شد بسیاری، ایرانیها به ایشان رغبت پیدا کرده و در عوض عربها از ایشان فاصله بگیرند.
این رویکرد پس از حضرت علی (علیه السلام) نیز ادامه یافت. حضور ایرانیان در قیامهای مربوط به اهل بیت موید این مطلب است. در قیام مختار بسیاری از ایرانیان حضور فعال داشتند زیرا قیام برای انتقام از خون امام حسین(علیه السلام) بود. شخصی از طرف "مروانیان" برای مذاکره با "ابراهیم بن مالک اشتر" به اردوی وی می آید. او هنگامی که وارد خیمه ابراهیم می شود با اعتراض به ابراهیم می گوید از هنگامی که وارد اردوگاه شده ام تا کنار خیمه حتی یک کلمه عربی نشنیده ام همه فارسی صحبت می کنند.(5)مختار به ایرانیان و فرزندانشان مستمری می داد و آنان را در مجالس نزد خود می نشاند(6)

علاقه ایرانیان به اهل بیت در قیام های دیگر نیز دیده می شود. یحیی فرزند زید فرزند امام سجاد(علیه السلام) است او در خراسان قیام کرد و وقتی دستگیر شد با زنجیر بسته شد. پس از آزادی وی ایرانیان به سراغ آهنگری که زنجیر را از گردن و پاهای او باز کرده بود رفتند تا برای تبرک ؛زنجیر را از وی خریداری کنند. او نیز وقتی رغبت ایرانیان را دید قیمت زنجیر را تا می توانست بالا برد تا اینکه بیست هزار درهم فروخت. ایرانیان زنجیر را پاره کرده و حلقه های آن را برای انگشتری استفاده کردند و بدین ترتیب از شخصیت یحیی تبرک جستند.(7)
از این نمونه ها در قیام های دیگر نیز دیده می شود

دو: سفر امامزادگان و سادات به ایران
پس از شکست قیامهای پی در پی سادات در مرکزیت جهان اسلام یعنی حجاز و عراق، سادات بر آن شدند تا به نقاط دور دست تر رفته و در آنجا به فعالیت های مذهبی بپرازند. از طرفی ظلم و ستم خلفای عباسی و اموی آنان را بیشتر به جلای وطن مجبور کرد. ایران از آن جهت که دوست دار علویان بودند مناسبت تر از سایر مناطق بود بنابراین بسیاری از سادات به این شرق جهان اسلام یعنی ایران کوچ کردند و مورد حمایت و لطف ایرانیان قرار گرفتند.

اولین شخصی از سادات به مجبور به سفر به ایران شد یحیی پسر زید پسر امام سجاد(علیه السلام) بود. ایشان پس از شهادت پدر بزرگوارشان "زید بن علی"، عازم خراسان شد. او پس از قیام علیه حکومت اموی در خراسان دستگیر و به زنجیر کشیده شد. خراسانی‌ها پس از آزادی یحیی، آن زنجیرها را به قیمت گزافی خریدند و از حلقه حلقه آن انگشتر درست نمودند(8)
پس از ایشان سیل مهاجرت سادات به ایران آغاز و اسلام با محوریت اهل بیت در جایجای ایران نفوذ پیدا کرد.

سه: هجرت امام (رضا علیه السلام) به ایران
رفتار های حضرت علی(علیه السلام) نسبت به ایرانیان و نیز مهاجرت برخی از قبایل شیعی و سادات به ایران باعث شد ایران تشنه اهل بیت شود. مامون به دلیل کشتن برادرش امین (9)یارای رفتن به بغداد را نداشت مجبور بود در اوایل خلافت در همان خراسان به سر برد. از طرفی در ایران نیز جایگاهی نداشت بنابراین با دعوت امام رضا(علیه السلام) خواست(10) تا پایگاهی در ایران برای خود دست و پا کند.
یکی از پیامد‌های حضور امام رضا(علیه السلام) در مرو، مهاجرت بیش از پیش سادات به ایران است. بر اساس برخی گزارش‌ها شمار زیادی از شیعیان و سادات برای دیدار با امام رضا(علیه السلام) از مدینه روانه مرو شدند و در میانه راه تعداد زیادی از علاقه مندان امام به آنان پیوستند. همراهی ظاهری مأمون با علویان و شیعیان تا حدودی فضا را برای مهاجرت سادات به ایران به ویژه منطقه خراسان فراهم کرد(11)
بنابراین عمده علاقه ایرانیان به اهل بیت از حضور امام رضا(علیه السلام) سر چشمه می گیرد و این هجرت نقطه عطفی در تاریخ تشیع ایران محسوب می شود.

چهار: اقامت اشعریان و دیگر قبایل طرفدار اهل بیت در قم و دیگر شهرهای ایران
"اشعریان" طایفه ای بودند که اصالت یمنی داشتند. (12)آنان به مدینه آمده و اسلام خود را به پیامبر(صلی الله علیه واله) اعلام نمودند. در فتوحات به کوفه رفته و در آنجا اقامت گزیدند. این خاندان به دو دسته تقسیم می شوند دسته ای که در راس آنان "ابوموسی اشعری" بود. این دسته همواره در مقابل حضرت علی (علیه السلام) قرار داشته و نسل وی نیز چنین بودند. دسته دیگر از نسل "ابوعامر اشعری"(برادر ابوموسی) بودند آنان از ابتدا از هوادران حضرت علی (علیه السلام) بوده و در طول تاریخ نیز بزرگان، شخصیت ها و علمای آنان در خدمت اهل بیت (علیهم السلام) بودند.(13) "سائب بن مالک اشعری" کسی است که در قیام مختار شرکت کرده و به شهادت رسید. فرزندان وی در زمان "حجاج بن یوسف از کوفه اخراج شده" و به قم آمده و در این جا سکنی گزیدند(14)

حضور این خاندان اهل بیت دوست در ایران، باعث ایجاد پایگاه بسیار محکمی برای تشیع شد. "اشعریان"، روابط عمیقی با ائمه معصومین (علیهم السلام) داشتند این رابطه تا غیبت امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) ادامه داشت و در هیچ دوره‌ای قطع نشد.
آگاهی از میزان و کیفیت روابط ایشان با امامان معصوم(علیه السلام) و شناخت منزلت و جایگاه آنان نزد ائمه(علیهم السلام) وبالعکس، با مراجعه به مجامع حدیثی و کتب رجالی شیعه به دست می‌آید.

بیش از صد تن از اصحاب ائمه(علیه السلام) از اشعریان بودند، و تنها ۱۲ تن از فرزندان "عبدالله بن سعد" از اصحاب امام صادق (علیه السلام) به شمار آمده‌اند(15)و در مسئله هجرت حضرت معصومه (سلام الله علیها) یکی از این خاندان به نام "موسی بن خزرج اشعری" به استقبال ایشان رفت.(16)
بنابراین تشیع و گرایش به این مذهب در ایران ریشه دیرینه داشته و به خلافت حضرت علی(علیه السلام) بر می گردد و به مرور در جامعه ایرانی ریشه می دواند و آنچه برخی بدخواهان نسبت به گرایش به تشیع از زمان صفویان در ایران می گویند سخنی گزاف و خالی از وجه است.

 

پی نوشت ها:
1. ثقفی کوفی، محمد، الغارات و شرح حال اعلام آن، ،ترجمه عزيز الله عطاردى، انتشارات عطارد، 1373ش،ص:187
2. همان، ص186
3.یعقوبی، احمد، تاريخ اليعقوبى، بيروت ، دار صادر، بى تا.، ج2، ص183
4. حجرات آیه13
5. دینوری، الأخبار الطوال،تحقيق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدين شيال،قم، منشورات الرضى، 1368ش، ص339
6. دینوری، اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، نشر نى، چ چهارم، 1371ش.، ص344
7. ابوالفرج اصفهانی، فرزندان ابو طالب، ابو الفرج على بن الحسين اصفهانى (م 356) ، ترجمه جواد فاضل، تهران، كتابفروشى على اكبر علمى،1339ش.، ج1، ص240
8. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبيين، تحقيق سيد احمد صقر، بيروت، دار المعرفة، بى تا، ص148
9.طقوش، محمد سهیل، دولت عباسیان، مترجم: حجت الله جودکی با اضافاتی از رسول جعفریان، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۰و ۱۳۱.
10.مرتضی حسینی عاملی، جعفر، زندگانی سیاسی هشتمین امام، ترجمه خلیل خلیلیان، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۳ش، ص۱۴۱.
11.اصغری، اسد سولا، نگرشی بر حکومت مأمون با تأکید بر مسائل شرق ایران، تهران، راه دانش، ۱۳۸۱ش، ص۲۱۸.
12.ابن هشام، عبدالملک بن هشام الحمیری، السیرة النبویة، بیروت داراحیاء التراث العربی، بی‌تا، ج۱، ص۸.
13.حیدر سرلک و مهریزی مهدی، اشعریان و تاسیس نخستین دولت شهر شیعه، فصلنامه شیعه شناسی، پائیز 1391ش، شماره93، ص۵۰-۵۱.
14.قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، تهران، توس، ۱۳۶۱ش،ص۲۶۱.
15.همان، ص۲۷۸.
16.بحار الأنوار، المجلسی،دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1403ق، چاپ دوم،ج۴۸، ص۲۹۰.

 

موضوع قفل شده است