جمع بندی پسری هستم که تمایلات همجنسگرایانه دارم، کمکم کنید!

تب‌های اولیه

40 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پسری هستم که تمایلات همجنسگرایانه دارم، کمکم کنید!

با سلام خدمت دوستان محترم متين هستم ٢٦ سالمه و صد در صد ديگه توي بحران بلوغ نيستم
نميدونم پرسيدن اين سوال درسته يا خير ولي واقعا از هر راهي رفتم به بن بست رسيدم
به طور جدي نياز به كمك دارم
بنده هيچ وقت هيچ گرايشات جنسي به دختر ها نداشتم حتي از وقتي فهميدم يه مشكل وجود داره سعي كردم حتي يه رابطه دوستي ساده با دخترا برقرار كنم اما نتونستم
٥ سال پيش به پسري به اسم علي گرايش پيدا كردم كه توي اين چند سال هر چي سعي كردم علاقم نسبت بهش كم نشد...حس ميكنم بين دينمو عشقم بايد يكي رو انتخاب كنم
در ضمن بايد عرض كنم من ظاهر و گرايشاتم اصلا مثه دخترا نيست علي هم همينطور...
آزمايشات رو هم انجام دادم يه مرد سالمم از نظر جسمي
با چندين تا مشاور صحبت كردم به نتيجه اي نرسيدم...نياز به كمك دارم
تا حالا هيچ رابطه جنسي نداشتم و توي سني هستم كه واقعا بهش نياز دارم
از نظر رواني هم واقعا نميتونم به شخص ديگه اي فكر كنم
گاهي فكر ميكنم اصلا عادلانه نيست...من نميتونم مثه خيليا بي خيال باشم و همه كار انجام بدم
هر شبم شده گريه

با نام و یاد دوست





کارشناسان بحث: استاد نشاط و استاد عامل

[="Arial"][="YellowGreen"]با عرض سلام و احترام
بزرگوار حالتون خوبه!
برای سوالتان عرض کنم که:
هم‌جنس‌گرایی (homosexuality) (به معنی ارضای غریزه جنسی از طریق همجنس) یک اختلاله بنابراین اگر شما هم اینگونه هستید؟! رجوع به یک روان شناس بالینی لازم و ضروری است.
نکات مهم برای درمان این مشکل:
عوامل و ریشه های گرایش این مشکل باید شناخته شود.
عوامل تربیتی و محیطی و خطاهای شناختی و چه بسا عوامل زیستی و هورمونی می توانند موثر باشند، بعد از شناسایی لازم می توانید برای درمان اقدام کنید.
از آنجایی که بعد شناختی در این مسئله پر رنگتر است و شاید در این مشکل تاثیر گذار بوده! جا دارد در اصلاح شناخت و بهبود آن اقداماتی را انجام بدهید!
بنابراین برای این مسئله بهتر است بدانید که:
1. حکمت الهی اقتضا دارد که انسان در کنار همسر خود به مرحله آرامش و سعادت برسد. بنابراین باید نگاهتان به جنس مخالف عوض شده و اصلاح شود.( در گفتار شما هیچ چیزی در مورد نگاهتان به جنس مخالف نگفته اید)
2. طبیعت انسان طوری خلق شده که در کنار همسر خود می تواند به بهترین وجه لذت برسد و رشد کند و از گناه به دور باشد، در وجود همسر و جنس مخالف یک گرایش و جذابیت وجود دارد و همین جذب و نیاز و گرایش می تواند قانون تکامل انسان را معنی دار کند و میزان رغبت انسانها را برای تشکیل خانواده و زندگی بیشتر بکند.و یک نوع احساس امید بیشتر را احیا بکند.
3. از آنجایی که شما تجربه زندگی در کنار همسر را ندارید، چه بسا با یک قیاس غلط و منظق اشتباه برداشتی ناصحیح داشته و احساس دوری و نفرت می کنید.
4. در مورد ویژگی های شخصیتی خانم ها مطالعه بکنید! چون شناخت صحیح باعث ایجاد تصمیم درست خواهد بود.

باز هم در خدمتتون هستیم.
[/]

باسلام خدمت شما

برای اینکه این گرایش در شما رو به کاهش گذاشته شود و حتی از بین برود، به توصیه زیر عمل کنید:

بعد نماز صبح و عشاء صد بار صلوات بگویید و بعد از آخرین صلوات، این دعا را در ادامه بخوانید:

اَللّهُمَّ اِغْفِرْ لِيَ ذُنُوبی وَ طَهِّرْنِی مِنَ الذُّنُوبِ کُلِّهَا و ارْزُقْنی تَوْفیقَ الطّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَةِ وَ صِدْقَ النِّیَّةِ وَ عِرْفانَ الْحُرْمَةِ وَ اَکْرِمْنی بِالْهُدىٰ وَ الْاِسْتِقامَةِ، وَ سَدِّدْ لِسانی بِالصَّوابِ وَالْحِکْمَةِ وَ امْلَاْ قَلبی بِالْعِلْمِ وَ الْمَعْرِفَةِ وَ طَهِّرْ بَطْنی مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ وَ اغْضُضْ بَصَری عَنِ الْفُجُورِ وَ الْخِیانَةِ وَ اسْدُدْ سَمعِی عَنِ اللَّغْوِ وَالْغیبَةِ بِفَضْلِکَ وَ رَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ .
یا غَنی اَغْنِنِي بِحَلَالِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَ بِفَضْلِكَ عَمَّنْ سِوَاكَ وَ أَسْأَلُكَ يَا رَبِّ أَنْ تُبَلِّغَنِي نِهَايَةَ أَمَلِي فِي دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي وَ تَجْعَلَ عَاقِبَةَ أَمْرِي مَحْمُودَةً حَسَنَةً سَلِيمَةً بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏
إلَهِي اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ بِالْمُحَمَّدِيَّةِ الرَّفِيعَةِ وَ اَتَوَجَّهُ اِلَيْكَ بِالْعَلَوِيَّةِ الْبَيْضَاءِ فَاَعِذْنِي مِنْ شَرِّ مَا خَلَقْتَ وَ اجْعَلْ لِی مِنْ هَمِّی وَ کَرْبِی فَرَجَاً وَ مَخْرَجَاً فَاِنَّکَ تَعْلَمُ وَ لَا اَعْلَمُ وَ تَقْدِرُ وَ لَا اَقْدِرُ وَ اَنْتَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ وَ كُنْ لِدُعَائِي مُجِيباً وَ مِنْ نِدَائِي قَرِيباً وَ لِتَضَرُّعِي رَاحِماً وَ لِصَوْتِي سَامِعاً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

این دعا رو میتونید چاپ کنید یا اگه تلگرام دارید یه کانال خصوصی بسازید و این دعا رو توش برای خودتون ذخیره کنید و...

بر دستور بالا مداومت ورزید تا انشاءالله تاثیرش را ببینید

سلام و عرض ادب و احترام

نشاط;961854 نوشت:
هم‌جنس‌گرایی (homosexuality) (به معنی ارضای غریزه جنسی از طریق همجنس) یک اختلاله بنابراین اگر شما هم اینگونه هستید؟! رجوع به یک روان شناس بالینی لازم و ضروری است.
نکات مهم برای درمان این مشکل:

هرچند خب بحث در این خصوص جنجالی محسوب میشه ، اما چندتا سوال از شما دارم که ممکنه به دوست محترمی که تاپیک رو شروع کردند هم کمک کنه و اونهم اینکه ،

آیا همجنسگرایی واقعا یک اختلال محسوب میشه ؟! 1 - علم چه میگه ؟ 2 - دین چی میگه ؟ 3 - ما چی میگیم ؟

اول از آخر شروع می کنم ، بیشتر اوقات ما بر اساس برداشت خودمون به این سوال جواب میدیم و خب غالبا هم جواب مثبته ! یعنی همجنسگرایی از نظر اکثر ما یک اختلال محسوب میشه . و غالبا هم نظر ما تغییر نمیکنه ، یعنی مسئله چیزی نیست که بشه با بیان علمی و حرف های آکادمیک تغییرش داد و نگرش افراد رو عوض کرد ، دستکم در 99 درصد موارد !

اما این جا دو دیدگاه با توجه به دو بستر وجود داره ، دیدگاه علمی مبتنی بر علوم نوین که یکی دوتا هم نیست ، و دیدگاهی مبتنی بر دین . دیدگاه دینی رو حضرتعالی بیان کردید .

دیدگاه علم به کلی متفاوت از صحبت هایی هست که شما فرمودید ، علم همجنسگرایی رو نه یک اختلال که یک گرایش جنسی میدونه و خب البته در این حالت دیگه بیماری محسوب نمیشه که نیاز به درمان داشته باشه !

سوال مشخص من اینه که ما در این مسئله دو رویکرد و دو جواب مختلف داریم ، یکی دین و دیگری علم . به کدام باید عمل کرد ؟! در واقع نقش علم و دانش در زندگی همه ما مشخص هست . اگر کسی مدعیباشه که در این مسئله هم بهتره ما به علم اعتماد کنیم پاسخ حضرتعالی چه خواهد بود ؟

با تشکر

*حسام الدین*;961998 نوشت:
آیا همجنسگرایی واقعا یک اختلال محسوب میشه ؟! 1 - علم چه میگه ؟ 2 - دین چی میگه ؟ 3 - ما چی میگیم ؟

سلام...به نظرم، علم برای اینکه در مورد اختلال بودن یا نبودن همجنسگرایی نظر بده، پیش فرض های خودش رو داره و و جهان بینی خودش رو داره که با جهان بینی و پیش فرض های دین فرق می کنه، مثلا دین حرف از بهشت و جهنم و آخرت و سعادت اخروی می زنه، علم چی؟دین از خدا می گه و علم چی...پس به نظر من، کنار هم قرار دادن علم و مقایسه دیدگاه علم در مورد اینکه همجنسگرایی یک اختلال هست یا نه، بدون اون پیش فرض ها و در نظر گرفت اون پیشفرض ها غیر منطقیه...
علم دنیای خودشو داره و دین هم دنیای خودشونه.وقتی دنیا و جهان بینی علم و دین با هم از ریشه با هم فرق می کنه، کنار هم گذاشتن نظر علم در مورد اختلال بودن همجنسگرایی با نظر دین، چه معنی دارد؟؟خوب معلومه یک دین دار، می گه من همچنان نظر خودم رو مبنی بر اختلال بودن همجنسگرایی دارم و کاری به علم ندارم و اگر هم بپذیرم که همجنسگرایی یک اختلاله، اون با پیشفرض ها و جهان بینی علمه...شما هم تکلیفت رو باید روشن کنی، دین دار یا نه....
نمی دونم منظورم رو درست رسوندم یا نه...

سلام و عرض ادب

پارسا مهر;961999 نوشت:
سلام...به نظرم، علم برای اینکه در مورد اختلال بودن یا نبودن همجنسگرایی نظر بده، پیش فرض های خودش رو داره و و جهان بینی خودش رو داره که با جهان بینی و پیش فرض های دین فرق می کنه، مثلا دین حرف از بهشت و جهنم و آخرت و سعادت اخروی می زنه، علم چی؟دین از پیامبرای الهی و وحی حرف می زنه، ولی علم چی...پس به نظر من، کنار هم قرار دادن علم و مقایسه دیدگاه علم در مورد اینکه همجنسگرایی یک اختلال هست یا نه، بدون اون پیش فرض ها و در نظر گرفت اون پیشفرض ها غیر منطقیه...
علم دنیای خودشو داره و دین هم دنیای خودشونه.وقتی دنیا و جهان بینی علم و دین با هم از ریشه با هم فرق می کنه، کنار هم گذاشتن نظر علم در مورد اختلال بودن همجنسگرایی با نظر دین، چه معنی دارد؟؟خوب معلومه یک دین دار، می گه من همچنان نظر خودم رو مبنی بر اختلال بودن همجنسگرایی دارم و کاری به علم ندارم و اگر هم بپذیرم که همجنسگرایی یک اختلاله، اون با پیشفرض ها و جهان بینی علمه...شما هم تکلیفت رو باید روشن کنی، دین دار یا نه....
نمی دونم منظورم رو درست رسوندم یا نه...

در نگاه اول کلام شما درست به نظر میاد ، یا علم ، یا دین ! اما خب حتی دیندار ترین افراد هم نه تنها بی نیاز از علم نیستند که شاید بیشتر از شما و من از دستاوردهای بشری استفاده کنند ! دیگه فکر نکنم نیاز باشه مثال بزنم . واضحه .

موضوع بعدی منشا احکام دین هست ، از یک سری از احکام واضح دین مثل نماز و روزه و امثالهما که بگذریم در خیلی از موارد با گذشت زمان و تغییر اوضاع جامعه فتوای فقها هم تغییر پیدا کرده . زیاد دور نریم ، در همین چهل سال از اول انقلاب تا الان شما بگردید ببینید چه مقدار از احکام دینی یا در نوشته جات و یا در عمل از جامعه حذف شدند . قوانین مجازات اسلامی چقدر تغییر کردند و همچنان هم در حال اصلاح و تغییر هستند ! پس ممکنه پافشاری روی این احکام هم ممکنه چندان منطقی حتی در خود دین نداشته باشه .

و موضوع سوم عرف جامعه هست . عرف جامعه به عقیده من از عامل دین و علم خیلی خیلی مهمتر هست . همون چیزی که در پست قبلی با عنوان « ما چی میگیم » مطرحش کردم . در مذهب رسمی کشور ما صیغه یک امر بدون اشکاله ، نه حرامه و نه مکروه . بلکه برعکس یه جاهایی حکم صیغه واجبه اصلا ! خب چرا در جامعه ما که علی الظاهر اسلامی هم هست صیغه یک امر به شدت ناپسند و زشت محسوب میشه ؟ نه حتی همین الان ، بلکه سال های اول انقلاب هم که خلوص مذهبی جامعه بالاتر بود بازهم به صیغه به عنوان امری بسیار بسیار زشت نگاه میشده !
مثالی دیگه ، در ایران سده سوم و چهارم هجری و با هجوم اقوام ترک به مملکت یک مفهومی وارد ادبیات شد به اسم شاهد بازی ! با عرض پوزش همین الان به عنوان بچه بازی در افغانستان رواج داره . در زندگی نامه بسیاری از عرفا و حتی اشعار شعرای بزرگ ما این مسئله به وضوح آمده ! بالاتر از اون حتی در زندگی نامه برخی فقهای بزرگ اهل سنت مثل خطیب بغدادی (صاحب تاریخ بغداد) هم مسائلی ذکر شده که به هر حال جای گفتن نداره .

اگر این سه تا رو کنار هم بگذاریم دیگه فکر نکنم دوگانه دین و علم چندان موضوعیت داشته باشه ، بلکه در اون موقع بحث این خواهد بود که چه چیزی مفید تر هست ؟! آیا راهکار دین و احیانا عرف بهتر جواب میده ، یا راهکار علم و دانش ؟! با در نظر گرفتن این نکته که الزاما این راهی که دین میگه حکم لایتغیر نیست ..

*حسام الدین*;961998 نوشت:
دیدگاه علم به کلی متفاوت از صحبت هایی هست که شما فرمودید ، علم همجنسگرایی رو نه یک اختلال که یک گرایش جنسی میدونه و خب البته در این حالت دیگه بیماری محسوب نمیشه که نیاز به درمان داشته باشه !

سلام
قابل قبول ترین طبقه بندی ها در تشخیص بیماری و اختلالات با عنوان «طبقه بندی تشخیص و آماری اختلالات روانی» (dsm) که انجمن روان پزشکی آمریکا آن را منتشر کرد می باشد،

اگر منظورتان از علم که هم جنس گرایی را یک اختلال نمی داند، dsm باشد، تحت تاثیر سوء گیری های مختلف تعریف و تدوین شده است. سوء گیری که علم را به سمت و سویی هماهنگ با مقاصد سیاسی و اقتصادی می کشاند . و تا کنون به دلایل مختلف 5 بار ویرایش شده است، که اتفاقا در ویرایش 5 آن همجنس بازی به همجنس گرایی تقلیل پیدا کرد و دیگر جزء اختلالات نیست.

به نظر من نباید واژه هم جنس گرایی جای هم جنس بازی را بگیرد، گاهی این جایگزینی ها به مرور کمک خواهد کرد و این امر را مشتبه خواهد کرد که این یک نوع گرایش بوده و اختلال نیست.

ریحــانه الــنبی;962019 نوشت:
سلام
قابل قبول ترین طبقه بندی ها در تشخیص بیماری و اختلالات با عنوان «طبقه بندی تشخیص و آماری اختلالات روانی» (dsm) که انجمن روان پزشکی آمریکا آن را منتشر کرد می باشد،

اگر منظورتان از علم که هم جنس گرایی را یک اختلال نمی داند، dsm باشد، تحت تاثیر سوء گیری های مختلف تعریف و تدوین شده است. سوء گیری که علم را به سمت و سویی هماهنگ با مقاصد سیاسی و اقتصادی می کشاند . و تا کنون به دلایل مختلف 5 بار ویرایش شده است، که اتفاقا در ویرایش 5 آن همجنس بازی به همجنس گرایی تقلیل پیدا کرد و دیگر جزء اختلالات نیست.

به نظر من نباید واژه هم جنس گرایی جای هم جنس بازی را بگیرد، گاهی این جایگزینی ها به مرور کمک خواهد کرد و این امر را مشتبه خواهد کرد که این یک نوع گرایش بوده و اختلال نیست.

با سلام و عرض ادب

نمی دانم تعریف دقیق شما از هم جنس بازی چیست و به همین دلیل بحث در این مورد را موکول می کنم به بعد از ارائه تعریفتان از آن .

اما در مورد بخش اول سخنانتان اینکه ویرایش شده خب نقص نیست ، اتفاقا نقطه قوت است . با مطالعات جدید طبیعتا نظرات دقیق تر و درست تری حاصل می شود .

در خصوص جهت گیری سیاسی هم فکر میکنم حتی اگر وجود داشته باشد واقعا اهمیتی ندارد . به هر حال بخش اصلی این نتیجه گیری به یافته های علمی باز می گردد نه الزاما نظرات سیاسی . به هر حال همجنسگرایی فقط در انسان ها مشاهده نمی شود که بخواهیم apa را به سیاسی کاری متهم کنیم .

یسری چیزها دامه و حقه ی شیطانه جای انکار نیست
خدا تایین کرد که رشد و تعالی انسان در اینه ، خداوند تبارک و تعالی ! دیگه چه جای بحثه؟ شک در این موضوع شک درخیلی چیزاس انکار این موضوع انکار خیلی چیزاس انکار دینه انکار امامته انکار قیامته انکار خداو کفر محض برای عالم به علم خواهد بود.

ممباب اینکه چرا چنینه میشه بحث کرد تا خداشناسی شود خودشناسی شود ... نه اینکه به حمایت بایستیم یا بی طرف باشیم ، ادامه نسل بشر مثلا ، تحکیم خانواده و چهارچوب وظایفی که خداوند برای پدر و مادر تایین کرده .. فرزند یه گوهر پاک که به قول ایت الله بهجت ره این ارواح پاک از عالم بالا ورود پیدا می کنند به این جهان .. اینها اگر دومرد بالاسر تربیت این کودک باشه نتیجه چی میشه؟ مرد خلقیات زن را ندارند ، صبر جنس زن را ندارن ، عاطفه ی زن را هرگز نداره ..

واضحه .. آیه شریفه چقدر زیباس سوره قمر.. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ، بسم الله الرحمن الرحیم ، وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ «22». و همانا ما قرآن را ( احکام را اسلام را .. ) براى پندپذيرى آسان نموديم، پس آيا پندپذيرى هست؟

آسان کردیم ، مسیری که آسان شد ، شیطان میاد سخت جلوه میده غیر ممکنش میکنه .. نه اینطور نیست .

Matin Farkarian;960232 نوشت:
با سلام خدمت دوستان محترم متين هستم ٢٦ سالمه و صد در صد ديگه توي بحران بلوغ نيستم
نميدونم پرسيدن اين سوال درسته يا خير ولي واقعا از هر راهي رفتم به بن بست رسيدم
به طور جدي نياز به كمك دارم
بنده هيچ وقت هيچ گرايشات جنسي به دختر ها نداشتم حتي از وقتي فهميدم يه مشكل وجود داره سعي كردم حتي يه رابطه دوستي ساده با دخترا برقرار كنم اما نتونستم
٥ سال پيش به پسري به اسم علي گرايش پيدا كردم كه توي اين چند سال هر چي سعي كردم علاقم نسبت بهش كم نشد...حس ميكنم بين دينمو عشقم بايد يكي رو انتخاب كنم
در ضمن بايد عرض كنم من ظاهر و گرايشاتم اصلا مثه دخترا نيست علي هم همينطور...
آزمايشات رو هم انجام دادم يه مرد سالمم از نظر جسمي
با چندين تا مشاور صحبت كردم به نتيجه اي نرسيدم...نياز به كمك دارم
تا حالا هيچ رابطه جنسي نداشتم و توي سني هستم كه واقعا بهش نياز دارم
از نظر رواني هم واقعا نميتونم به شخص ديگه اي فكر كنم
گاهي فكر ميكنم اصلا عادلانه نيست...من نميتونم مثه خيليا بي خيال باشم و همه كار انجام بدم
هر شبم شده گريه������������������نميدونم بايد چيكار كنم

درود بر هموطن
من در این مورد به یک جمله از مارکس اعتقاد دارم
ایشان میگوید اگر در سنین طفولیت شخص احساس کرد که به جنس موافق رغبت دارد این طبیعیست ولی پس از داشتن رابطه طولانی با یک جنس مخالف اگر باز هم بی رغبتی به جنس مخالف و تمایل به جنس موافق وجود داشته باشد باید برسی دقیق شود

از طرفی باید نظریات روانکاوها و داروینیستها را در این مورد بدونید
من پیشنهاد میکنم کتاب اصول روانکاوی ارنست جونز فصل نهم رو مطالعه بفرمایید
بعد که کمی با غریزه جنسی اشنا شدید و از روان خودتون اطلاع پیداا کردید تصمیم بگیرید و پیش یک روان کاو و فقط روانکاو نه روانشناس یا روانپزشک برید و ایشون هم شروع به درمان کند
ممکن هست میل به جنس موافق از سرکوب غریزه جنسی در سنین 8 تا 12 سال صو.رت گرفته باشد
معمولا در روش تربیتی مذهبی که در جامعه ما رایج هست در کودکی غریزه جنسی سرکوب میشود که این تولید بیمارهای روانی میکند
ولی همه کار این نیست ممکن است بکل یک اختلال روانی نباشد و شما همو سکژوال باشید که این ایرادی ندارد

*حسام الدین*;961998 نوشت:
ما در این مسئله دو رویکرد و دو جواب مختلف داریم ، یکی دین و دیگری علم . به

با سلام و احترام
خدمت دوست بزرگوار
با توجه به اینکه مبنای دین یک تعالیم وحیانی است و مطابق با کمالات انسان می باشد، لذا ترجیح با بیان دین می باشد. حالا این موضوع چه در حد بیماری باشد و چه در حد اختلال در هر صورت هم جنس گرایی حداقلش این است که با آموزه های دینی ما سازگاری ندارد و( البته دین ما حق است) منافات با رشد و کمال انسانی است و توجیه آن وجیه نیست.

mmns2001;962069 نوشت:
معمولا در روش تربیتی مذهبی که در جامعه ما رایج هست در کودکی غریزه جنسی سرکوب میشود که این تولید بیمارهای روانی میکند

سلام و درود بر دوست خوبم؛
بزرگوار؛
سرکوب با کنترل فرق می کند، داشتن تمام امیال انسانی لازمه اش ارضای همه آنها و آزادانه گذاشتن آن نیست، در این صورت اصلا انسانیت انسان زیر سوال می رود، انسان جهت رشد خود را نمی تواند بیابد و همواره در بعد حیوانیت خود را اسیر کرده و از کسب کمالات بی بهره خواهد شد، هدایت امیال و کنترل آن و جهت دادن متناسب با رشد انسانی و مطابق با میل طبیعی اوست و جامعه را ایمن نگه می دارد، فساد و نا امنی کنترل خواهد شد، سعی کنیم سلیقه های شخصی و نگاه تک بعدی خود را به حساب دین نگذاریم. اگر مبنای دین سرکوب باشد، آن موقع حکمت الهی زیر سوال می رود و این از نگاه کلامی منطقی نیست و اشتباه می باشد. بله اگر کودکان در یک فضای که رعایت نمی شود قرار بگیرند احساس و انگیزه های جنسی بیدار شده و مشکلاتی را به بار خواهد آورد و ... گاهی رفتار غلط والدین( فرقی نمی کند مذهبی و غیر مذهبی ) موجب می شود که به کارها و رفتاری دست بزنند که نتایج خوبی را نخواهد داشت، بنابراین قانون تربیت دینی تعادل و رسیدن انسان به مرحله کمال و رشد اوست. هر چند در برخی از مواقع سخت گیریهایی هم داشته باشد، ولی این معنی اش نیست که از آن بنام سرکوب یاد کنیم.

نشاط;962131 نوشت:

سلام و درود بر دوست خوبم؛
بزرگوار؛
سرکوب با کنترل فرق می کند، داشتن تمام امیال انسانی لازمه اش ارضای همه آنها و آزادانه گذاشتن آن نیست، در این صورت اصلا انسانیت انسان زیر سوال می رود، انسان جهت رشد خود را نمی تواند بیابد و همواره در بعد حیوانیت خود را اسیر کرده و از کسب کمالات بی بهره خواهد شد، هدایت امیال و کنترل آن و جهت دادن متناسب با رشد انسانی و مطابق با میل طبیعی اوست و جامعه را ایمن نگه می دارد، فساد و نا امنی کنترل خواهد شد، سعی کنیم سلیقه های شخصی و نگاه تک بعدی خود را به حساب دین نگذاریم. اگر مبنای دین سرکوب باشد، آن موقع حکمت الهی زیر سوال می رود و این از نگاه کلامی منطقی نیست و اشتباه می باشد. بله اگر کودکان در یک فضای که رعایت نمی شود قرار بگیرند احساس و انگیزه های جنسی بیدار شده و مشکلاتی را به بار خواهد آورد و ... گاهی رفتار غلط والدین( فرقی نمی کند مذهبی و غیر مذهبی ) موجب می شود که به کارها و رفتاری دست بزنند که نتایج خوبی را نخواهد داشت، بنابراین قانون تربیت دینی تعادل و رسیدن انسان به مرحله کمال و رشد اوست. هر چند در برخی از مواقع سخت گیریهایی هم داشته باشد، ولی این معنی اش نیست که از آن بنام سرکوب یاد کنیم.

درود بر هموطن
البته شما با فرضیات دینی مسایلی را ممکن است مطرح کنید و نتیجه گیری بفرمایید
که یک حکمتی الهی در روشهای دینی وجود دارد و مطابق با ان چنین و چنان باید بکنیم
من فرضیات اولیه ام چینین چیزهایی نیست پس نمیتوانم پاسخهای ونتایج مشابهی با شما را در تحلیل و نظرم در انتها داشته باشم
سرکوب غریزه جنسی با هدایت بوسیله اموزش در کودک متفاوت هست
غریزه جنسی در تعریف برای من هم با غریزه جنسی در تعریف شما متفاوت هست
شما احتمالا غریزه جنسی را برابر حس شهوت در بلوغ میدانید و لی بنده با فرویدیستها موافقم غریزه جنسی از ابتدای تولد و حتی کمی قبل از تولد یعنی در شکم مادر با انسان هست و شهوت یا میل به سکس هم تنها نیست بلکه این تنها یکی از پیامدهای غریزه جنسی هست
در حقیقت غریزه جنسی یا لی بی دو شور زندگی و ادامه بقا هست و مختص به انسان هم نیست
در ضمن من هم نگفتم که شهوت باید همواره ارضا شود که شما میگویید خوب نیست
تربیت دینی در علوم روانشناسی و بخصوص در نزد روانکاوها دارای نقصانهای بسیاری هست کافی است کمی در این رابطه مطالعه بفرمایید
دادهای تجربی و تجربیات درمانی وجود دارد در این موارد
برای شروع میتوانید از کتابهای فروید بخصوص کتاب اینده یک پندارو توتم و تابو مطالعه خود را اغاز نمایید

نشاط;962128 نوشت:
با سلام و احترام
خدمت دوست بزرگوار
با توجه به اینکه مبنای دین یک تعالیم وحیانی است و مطابق با کمالات انسان می باشد، لذا ترجیح با بیان دین می باشد. حالا این موضوع چه در حد بیماری باشد و چه در حد اختلال در هر صورت هم جنس گرایی حداقلش این است که با آموزه های دینی ما سازگاری ندارد و( البته دین ما حق است) منافات با رشد و کمال انسانی است و توجیه آن وجیه نیست.

سلام و عرض ادب

ببینید صحبت من دفاع از این گرایش جنسی نیست ، یک موضوع کلی را مد نظر دارم ، و آن اینکه آیا ما مجاز هستیم همه دستاورد ها و مطالعات علمی در این خصوص را کنار بگذاریم و به آنها و نیز روش های علمی بی توجه باشیم ؟! و صدور چنین جوازی از سوی متصدیان امور دینی چه عواقبی ممکن است در دیگر زمینه ها داشته باشد ؟!

با تشکر /

*حسام الدین*;962034 نوشت:
اما در مورد بخش اول سخنانتان اینکه ویرایش شده خب نقص نیست ، اتفاقا نقطه قوت است . با مطالعات جدید طبیعتا نظرات دقیق تر و درست تری حاصل می شود .

سلام
پس امکان این که در مطالعات جدیدتر به نظرات تازه تر، غیر نظر فعلی برسند هم است!!
سؤال بنده اینست که شما منبع تان برای اینکه هم جنس گرایی اختلال نیست dsm است؟ یا منبع دیگری دارید؟

*حسام الدین*;962034 نوشت:
در خصوص جهت گیری سیاسی هم فکر میکنم حتی اگر وجود داشته باشد واقعا اهمیتی ندارد . به هر حال بخش اصلی این نتیجه گیری به یافته های علمی باز می گردد نه الزاما نظرات سیاسی .

چطور اهمیت ندارد؟! کتابی که برای روان درمان گران نوشته شده است، دانشی که به بررسی رفتار و فرآیند ذهن می پردازد، نظریاتش باری به هر جهت باشد و درمانش باد هوا... دانشی که از سیاست و اقتصاد تاثیر بگیرد، مجبور به انگ زنی خواهد شد همانطور که در dsm همین اتفاق می افتد. و با برداشتن انگ اختلال هم جنس گرایی سیستم بیمار سیاست و اقتصادی را توجیه می کند و فراموش می شود که سیستم خود بوجود آورنده این اختلال بوده است.

اصل محتویات کتاب کلفت dsm درخواست شرکت بیمه از روان پزشکان در قبال دریافت هزینه ویزیت هایی که انجام می دادند بود(بعد از جنگ جهانی دوم) که بایت کدام بیماری باید پول پرداخت کنم؟!
روان پزشکان برای این که بتوانند اطلاعات قابل قبولی در اختیار بیمه بگذارند به تفکیک اختلالات پرداختند و به حدی در طول دوران نگارش و ویرایش تغییراتی ایجاد کردند که خودِ کتاب شد اصل...

یعنی اگر شما نگاه dsm ی به مردم داشته باشید 97% مردم اختلال دارند ... الا هم جنس گرایان و خودارضایی کنندگان!!! که در بین 3% دیگر خوش و خرم در حال زندگی عادی هستند.

*حسام الدین*;962034 نوشت:
نمی دانم تعریف دقیق شما از هم جنس بازی چیست و به همین دلیل بحث در این مورد را موکول می کنم به بعد از ارائه تعریفتان از آن .

عده ای از روی تفنن علاو بر میل به غیر هم جنس با هم جنس خود نیز روابط جنسی برقرار می کنند که همجنس باز خوانده می شوند، به دلایلی و با انگیزه های مختلف قبح این قضیه در بعضی جوامع کم شد و به مرور صحبت از گرایش شد، وقتی صحبت از گرایش در هم جنس می شود یعنی فطرتا از بدو تولد انسان دارای این گرایش بوده، این یک موهبت است و رفته رفته به این نتیجه خواهند رسید اگر کسی گرایشش را در این زمینه تقویت نکند اختلال دارد ...!!

*حسام الدین*;962168 نوشت:
یک موضوع کلی را مد نظر دارم ، و آن اینکه آیا ما مجاز هستیم همه دستاورد ها و مطالعات علمی در این خصوص را کنار بگذاریم و به آنها و نیز روش های علمی بی توجه باشیم ؟!

اگر موضوع کلی است، بستگی به دیدگاه دارد،
اگر پشت پنجره علم بایستید و به دین نگاه کنید فرق می کند به اینکه از داخل پنجره دین نظاره گر علم باشید.

موضوع اصلی تاپیک که هم جنس گرایی است در حوزه علم هم تایید نشده است، از نظر علم هیچ محسناتی برای آن ندارند. از نظر دین هم که واضح است .

*حسام الدین*;962034 نوشت:
به هر حال همجنسگرایی فقط در انسان ها مشاهده نمی شود که بخواهیم apa را به سیاسی کاری متهم کنیم .

راجع به این مسئله اطلاعاتی ندارم ولی اگر هم چنین باشد زندگی حیوانات نمی تواند الگوی زندگی انسانی باشد و یا وجه اشتراک با حیوان نمی تواند موجب آسودگی خاطر مبنی بر صحت باشد.

mmns2001;962133 نوشت:
سرکوب غریزه جنسی با هدایت بوسیله اموزش در کودک متفاوت هست

هدایت به سمت چیست؟ آموزش برای چیست؟
غیر از این است که هدف در هر دوی این ها کنترل و ایجاد تعادل می باشد! بنابراین با آموزش شخص به سمت استفاده درست و ذخیره درست این غریزه هدایت می شود.

mmns2001;962133 نوشت:
در حقیقت غریزه جنسی یا لی بی دو شور زندگی و ادامه بقا هست و مختص به انسان هم نیست

نکته اصلی همین ادامه بقاست، بقا یعنی ماندن،
به دور از هرگونه اندیشه دینی، سیاسی، فرگشتی و ... برای ماندن، (تازه این ماندن و بقا مختص انسان هم نیست)، پس همجنس گرایی نمی تواند یک گرایش فطری جنسی باشد، چرا که اصل بقا زیر سوال می رود.

علم هم ثابت کرده است برای ازدیاد نسل تنها راه موجود از طریق رابطه جنسی دو جنس مخالف می باشد.

ریحــانه الــنبی;962229 نوشت:
پس همجنس گرایی نمی تواند یک گرایش فطری جنسی باشد، چرا که اصل بقا زیر سوال می رود.

علم هم ثابت کرده است برای ازدیاد نسل تنها راه موجود از طریق رابطه جنسی دو جنس مخالف می باشد.


سلام خدمتِ خواهر گرامی،امیدوارم خوب باشید
چرا فرگشت رو در کنار سیاسی و این چیزا آوردین؟اِوِلوشنری سایکولوژی مگه علم نیست؟(روانشناسی تکاملی) ی اثر جالبی هم از دیود باس ترجمه شده خیلی هم جالب
اما شما از فطرت استفاده کردید،که من نمیدونم فطرت معنای دقیقش چیه،پس از طبیعتِ موجودات استفاده میکنم
آیا شما منکر این موضوع هستید که در جانوران غیر از انسان همجنسگرایی رخ میده؟بونوبو و..
پس از نظر علم در حیوانات هم وجود داره و جزو طبیعتِ(اما از نظر دینی و نه علمی)حدیثی مثل کبوتر و امام رضا رو بیارید و بفرمایید این عمل سخیف و بد هستش حتی اگه تو جانداران دیگه مشاهده بشه،قابل قبوله

همچنین از نظر علمی همیشه خود انسان هدف نیست،بلکه نوع بشر هدفه،همجنسگرایی برای نوع جانداران فوایدی داشته به همین دلیل تا کنون حفظ شده،مسئله اینجوری هم نیست که بگیم آقا جان دیگه همجنسگرا نباش اونم بگه چشم از فردا عاشق ی دختر بشه،مسئله تو ژن فردِ،
تنها فرضی رو که دوستان باید در نظر بگیرن،اینه مثل ترنس سکشوال برخورد کنن،نه با دیدِ اینکه مسئله ارادیه،
--
مثلا در زنبور عسل جز ملکه بقیه مگه باردار میشن؟؟
اخلاقیات از نظر زیستی[نه دینی] جز با فرگشت با هیچ چیز دیگه ای تبین نمیشه
در کتاب "ژن خودخواه"ریچارد داوکینز،جایی درمورد فداکاری صحبت میشد.
نوشته بود مثلا وقتی روباه به سمت لانه مرغابی نزدیک میشه.
مرغابی مادر خودش رو به لنگ بودن میزنه و توجه روباه رو به خودش جلب می کنه،تا روباه اون رو دنبال کنه.
پس از اینکه روباه به اندازه کافی از لانه مرغابی دور شد و دیگر خطری متوجه جوجه مرغابی ها نبود.
مرغابی مادر شروع به پرواز می کنه.
در اینجا مرغابی مادر با به خطر انداختن جان خودش،از جان فرزندانش محافظت می کنه و شانس بقای ژن های گونه خودش رو افزایش میده.

در مثال فوق ملاحظه میکنید که چگونه فرگشت یک صفت پسندیده اخلاقی(فداکاری)رو توجیه میکنه.
حال اگر شما از منظر فرگشت به مسائل نگاه کنید،برای بسیاری از صفات نیک و بد اخلاقی و بسیاری از قوانین حاکم بر زندگی دلایل علمی پیدا خواهید کرد.
-------------
اما مثلا این موضوعات هم باید در نظر گرفت در مقاله علمی آمده یکدرصد جمعیت(فکر کنم آمریکا بود) همجنسگرایان تشکیل میدادن،ولی 70 درصد بیماری مثل ایدز و ... رو به خودشون اختصاص داده بودن،
هدف من ازین گفتار اینه خدمت دوستمون،باید بگم شرایطتون سخته اونم تو ایران،یا دین رو انتخاب کنید یا همجنسگرایی(من نظری در جهت هیچکدام ندارم چون مسئله سنگینه)
در هر صورت هر کدوم رو هم انتخاب کنید عواقبی داره،
تنها توصیه من اینه که،جلوی افسردگی و خیالپردازی رو بگیرید(هر کودوم رو انتخاب کردین)

ریحــانه الــنبی;962229 نوشت:
هدایت به سمت چیست؟ آموزش برای چیست؟
غیر از این است که هدف در هر دوی این ها کنترل و ایجاد تعادل می باشد! بنابراین با آموزش شخص به سمت استفاده درست و ذخیره درست این غریزه هدایت می شود.

نکته اصلی همین ادامه بقاست، بقا یعنی ماندن،
به دور از هرگونه اندیشه دینی، سیاسی، فرگشتی و ... برای ماندن، (تازه این ماندن و بقا مختص انسان هم نیست)، پس همجنس گرایی نمی تواند یک گرایش فطری جنسی باشد، چرا که اصل بقا زیر سوال می رود.

علم هم ثابت کرده است برای ازدیاد نسل تنها راه موجود از طریق رابطه جنسی دو جنس مخالف می باشد.


درود بر هموطن
هدایت به فهم و درک تمدن و حرکت در جهت قدرتمند کردن وجدان
این امر با اموزش دینی بصورت کامل موثر نیست و اساسا وجدان مخرب در اوموزشهای دینی تولید میشود یا سرکوب صورت میگیرد زیرا دین ریشه در اوهام دارد.و روش دینی را بهمین دلیل ناقص میدانم
.منتها من تاثیر دین را در تعالی تمدن و وجدان بشری در طول تاریخ تاثیر شگرفی میدانم
متاسفانه من برای گرایش فطری شاهدی هنوز ندیدم.هر گرایشی و اندیشه ای را فطری بدانیم مثال نقض زیاد دارد مثال نقض هم در علم باطل کننده نظریه هست
در رابطه با همجس گرایی من نمیتوانم نظری قطعی بدهم منتها باید به دوجنسیتی بودن روان انسان هم توجه کنیم این نظریه ای بسیار جالب هست در صورتی که این نظر را بپذیریم فرضی که در خط اخر اوردید باطل میشود

سلام و عرض ادب و احترام

ریحــانه الــنبی;962224 نوشت:
اگر موضوع کلی است، بستگی به دیدگاه دارد،
اگر پشت پنجره علم بایستید و به دین نگاه کنید فرق می کند به اینکه از داخل پنجره دین نظاره گر علم باشید.

موضوع اصلی تاپیک که هم جنس گرایی است در حوزه علم هم تایید نشده است، از نظر علم هیچ محسناتی برای آن ندارند. از نظر دین هم که واضح است .

در این بخشی که مشخص کردم میشه خیلی صحبت کرد ، اینکه تایید شدن یعنی چه ، حسن دقیقا چیست و از دید چه کسی ؟!

اما به هر حال دقت داشته باشید که قرار نیست این گرایش به کسی تجویز و یا تحمیل بشه که حالا ببینیم حُسن داره یا نه . بلکه صرفا نحوه برخورد با این مسئله مورد بحث و بررسی قرار میگیره .

ریحــانه الــنبی;962222 نوشت:
سؤال بنده اینست که شما منبع تان برای اینکه هم جنس گرایی اختلال نیست dsm است؟ یا منبع دیگری دارید؟

ببینید جهان در 1973 متوقف نشده ، در خارج از آمریکا هم تحقیقات در این خصوص صورت گرفته و نهادهای معتبر علمی دیگری هم به ترتیب همجنسگرایی رو از ردیف اختلال ها خارج کردند .

نقل قول:
چطور اهمیت ندارد؟! کتابی که برای روان درمان گران نوشته شده است، دانشی که به بررسی رفتار و فرآیند ذهن می پردازد، نظریاتش باری به هر جهت باشد و درمانش باد هوا... دانشی که از سیاست و اقتصاد تاثیر بگیرد، مجبور به انگ زنی خواهد شد همانطور که در dsm همین اتفاق می افتد. و با برداشتن انگ اختلال هم جنس گرایی سیستم بیمار سیاست و اقتصادی را توجیه می کند و فراموش می شود که سیستم خود بوجود آورنده این اختلال بوده است.

سخنتان دقیق نیست ، اگر در انسان سیستم عامل به وجود آورنده است ، در جانوران دیگر چه چیزی باعث این رفتار شده ؟! من منکر تاثیر محیط نیستم ، اما علت ایجاد فراتر از نقش محیط هست .

در عین حال منکر دخالت مسائل اقتصادی و سیاسی در این دست مسائل هم نیستم ، اما معتقدم چون در طرف ما توانایی لازم برای رد دستاوردهای علمی وجود نداره ، در تاثیر سیاست مبالغه می کنیم ! ما چرا عکس قضیه رو نمی بینیم ؟! یعنی چرا از این نمیگیم که با وجود تنفر شخصی پوتین ، اما بازهم همجنسگرایی در روسیه به عنوان یک گرایش جنسی و نه یک اختلال شناخته میشه ؟! چرا قدرت سیاسی رو فقط در جهتی که خودمون دوست داریم مشاهده می کنیم ؟!

و از همه اینها گذشته ، شما با همه مطالعات علمی که در این خصوص صورت گرفته چه برخوردی خواهید داشت ؟! اونها رو نادیده می گیرید ؟!

نقل قول:
عده ای از روی تفنن علاو بر میل به غیر هم جنس با هم جنس خود نیز روابط جنسی برقرار می کنند که همجنس باز خوانده می شوند، به دلایلی و با انگیزه های مختلف قبح این قضیه در بعضی جوامع کم شد و به مرور صحبت از گرایش شد، وقتی صحبت از گرایش در هم جنس می شود یعنی فطرتا از بدو تولد انسان دارای این گرایش بوده، این یک موهبت است و رفته رفته به این نتیجه خواهند رسید اگر کسی گرایشش را در این زمینه تقویت نکند اختلال دارد ...!!

خب البته این نامش دوجنس گرایی هست و چنین افرادی مطلقا همجنسگرا محسوب نمیشن . چون همجنسگرایی دقیقا عکس چیزی هست که فرمودید : نداشتن میل جنسی به جنس مخالف و داشتن میل «فقط» به همجنس ..

حسام 1999;962250 نوشت:
چرا فرگشت رو در کنار سیاسی و این چیزا آوردین؟

سلام
ممنون از شما
عرض کردم فارغ از هر دیدگاهی، منظور دیدگاههای جنجال برانگیز است. منظور اینست که بی طرفانه هم اگر بخواهیم نظر بدهیم...

ریحــانه الــنبی;962229 نوشت:
به دور از هرگونه اندیشه دینی، سیاسی، فرگشتی و

حسام 1999;962250 نوشت:
آیا شما منکر این موضوع هستید که در جانوران غیر از انسان همجنسگرایی رخ میده؟

در این مورد هم عرض کرده بودم در این رابطه اطلاعاتی ندارم.

ریحــانه الــنبی;962224 نوشت:
راجع به این مسئله اطلاعاتی ندارم ولی اگر هم چنین باشد زندگی حیوانات نمی تواند الگوی زندگی انسانی باشد و یا وجه اشتراک با حیوان نمی تواند موجب آسودگی خاطر مبنی بر صحت باشد.

حسام 1999;962250 نوشت:
یا دین رو انتخاب کنید یا همجنسگرایی(من نظری در جهت هیچکدام ندارم چون مسئله سنگینه)

نقل قول پایین نظر شما نیست؟! اگر نظر شما باشد جهت دینی ندارد...

حسام 1999;962250 نوشت:
همجنسگرایی برای نوع جانداران فوایدی داشته به همین دلیل تا کنون حفظ شده،مسئله اینجوری هم نیست که بگیم آقا جان دیگه همجنسگرا نباش اونم بگه چشم از فردا عاشق ی دختر بشه،مسئله تو ژن فردِ،

mmns2001;962260 نوشت:
هدایت به فهم و درک تمدن و حرکت در جهت قدرتمند کردن وجدان
این امر با اموزش دینی بصورت کامل موثر نیست و اساسا وجدان مخرب در اوموزشهای دینی تولید میشود یا سرکوب صورت میگیرد زیرا دین ریشه در اوهام دارد.و روش دینی را بهمین دلیل ناقص میدانم.منتها من تاثیر دین را در تعالی تمدن و وجدان بشری در طول تاریخ تاثیر شگرفی میدانم

سلام بر شما

دیدگاه شما در مورد دین، فرویدی است و و تحت تاثیر اثر توتم و تابو و همچنین احتمالا موسی و یکتاپرستی او. همزمان با فروید یونگ نظرات دیگری بابت دین دارد و اختلاف اساسی اش با فروید در همین مورد است. یونگ دین را شفا بخش و برای رشد و تکامل شخصیت مورد نیاز می داند....
در واقع نظر فروید همان موقع توسط یونگ و بعدها هم توسط نظریه پردازان دیگر به چالش کشیده شد ... نمی توان به نظر او اکتفا کرد و دین را فقط در حوزه های انتخابی(تمدن و وجدان) موفق دانست

به این بحث نمی پردازیم چون از موضوع اصلی خارج خواهیم شد...

mmns2001;962260 نوشت:
باید به دوجنسیتی بودن روان انسان هم توجه کنیم

اگر منظورتان ترنس است که در این مورد، شخص روح و جسمش دوگانگی دارد نه اینکه همزمان روانش دو جنسیتی باشد!

*حسام الدین*;962261 نوشت:
اینکه تایید شدن یعنی چه ، حسن دقیقا چیست و از دید چه کسی ؟!

سلام
با پیچیده کردن تعاریف اصل قضیه تغییری نخواهد کرد، منبعی موجود نیست که علم در تحقیقات خود بر مفید بودن همجنس گرایی تاکید کند مثلا : همجنس گرایی موجب سلامت جسم و روان است.

*حسام الدین*;962261 نوشت:
قرار نیست این گرایش به کسی تجویز و یا تحمیل بشه که حالا ببینیم حُسن داره یا نه .

تجویز و یا عدم آن بطور مستقیم نیست ولی می تواند از نظر شناختی بر مخاطب تاثیرگذار باشد، استارتر گرامی که از این قضیه نگران هستند با پستهای ارسالی به چه شناختی خواهد رسید؟ ! باید دقت کافی در راهکارها و نظرات داشت.

*حسام الدین*;962261 نوشت:
نهادهای معتبر علمی دیگری

مطمئنا تحقیقاتی صورت گرفته و نتایجی از آن بیرون آمده است، ولی همه این تحیقیات از طریق dsm ارزیابی و برآورد می شوند.
*حسام الدین*;962261 نوشت:
خب البته این نامش دوجنس گرایی هست و چنین افرادی مطلقا همجنسگرا محسوب نمیشن .

مبانی فکری متفاوت نظرات متفاوت خواهد داشت ، بنده مبنای فکری ام بر این است که این گرایش فطری نیست، هرکه در ارضای جنسی خلاف جهت وحی و دستور شرع عمل کند از نظر اخلاقی و سلامت جسم و روان مشکل دارد.
و شما با مبانی فکری خودتان تحلیل می کنید...

با سلام

Matin Farkarian;960232 نوشت:
با سلام خدمت دوستان محترم متين هستم ٢٦ سالمه و صد در صد ديگه توي بحران بلوغ نيستم
نميدونم پرسيدن اين سوال درسته يا خير ولي واقعا از هر راهي رفتم به بن بست رسيدم
به طور جدي نياز به كمك دارم

برای حل هر اختلال ، قبول کردن ان بعنوان مشکل ، شروعی برای حل هست

در حالت نرمال اصلیت نیروی جنسی و غریزه برای تشکیل خانواده و ازدواج با جنس مخالف هست نه هم جنس ( فرزند اوری و ادامه نسل و . . .)
پس در حالت نرمال کشش غریزه و جنسی به سمت جنس مخالف باید باشه

سعی کنید کمتر به این حس ( حس هم جنس گرایی ) فکر کنید تا در ذهنتون کم کم کمرنگ تر بشه

اصولا ذهن هر چی که شما بیشتر درباره اش فکر می کیند و یاداوری می کنید در اولویت اجرا قرار میده و رفته رفته این بنوعی عادت تبدیل میشه

و در عوض خوبی های ازدواج و میل به جنس مخالف رو از اون گوشه موشه ها به حافظه رم ( raM) فرا خوانی کنید
واکاوی کنید و ببنید چی شده که اینجور شده ؟
ایا جنس مخالف رو از دوران بلوغ چگونه تصور می کردید؟
اتفاقی افتاده که نگاه شما به جنس مخالف عوض شده ؟
و . . .

امیدوارم بتونید مشکل رو حل کنید

ریحــانه الــنبی;962297 نوشت:
سلام بر شما

دیدگاه شما در مورد دین، فرویدی است و و تحت تاثیر اثر توتم و تابو و همچنین احتمالا موسی و یکتاپرستی او. همزمان با فروید یونگ نظرات دیگری بابت دین دارد و اختلاف اساسی اش با فروید در همین مورد است. یونگ دین را شفا بخش و برای رشد و تکامل شخصیت مورد نیاز می داند....
در واقع نظر فروید همان موقع توسط یونگ و بعدها هم توسط نظریه پردازان دیگر به چالش کشیده شد ... نمی توان به نظر او اکتفا کرد و دین را فقط در حوزه های انتخابی(تمدن و وجدان) موفق دانست

به این بحث نمی پردازیم چون از موضوع اصلی خارج خواهیم شد...

اگر منظورتان ترنس است که در این مورد، شخص روح و جسمش دوگانگی دارد نه اینکه همزمان روانش دو جنسیتی باشد!


درود بر هموطن
دیدگاه من البته از فروید تاثیر گرفته ولی بنده بیشتر دینشناسی و اسطوره شناسی کار کردم و با برخی از اسطوره شناسها موافقترم و به برخی نظریات فروید هم نقد دارم
یونگ رفته رفته نظرش متغییر شد ولی یونگ بیشتر به وادی عرفان رفت و انطور که شما فرمودید هم نیست.دوست دیگری ویلیام جیمز را مثال زد
باید توجه کنید اینها هیچ کدام نه دیندار بودند و نه دین را به ان شکل کهدینداران میبینند میدیدند بلکه همگی دین را به جهت ریشه یابی و تاثیر تاریخی و برسی میکردند
من میخواهم بگویم این کار باب شده که نظریات روان پژوهان و دین شناسان و اسطوره شناسان و جامعه شناسان و فلاسفه و جدیدا دانشمندان علوم طبیعی را برخی دینداران برمیدارند و ان قسمتی که احساس میکنند با اندیشه دینیشان هم ارز هست را به عنوان سند مطرح میکنند بقولی محققان قیچی بدست هستند تا کلام و نظریه شخص مقابل را با بریده کردن و تزیین شبیه به نظریه دینی خود بکنند
کسی که در کتاب یا گفته اش از این مسایل مطرح میکند از روش علمی دور شده گفته اش ارزش برسی ندارد
نه منظورم ترنس نیست منظورم این هست که انسانها وتمامی انسانهای جهان همزمان دو جنسی هستند در این نظریه فرویدیستها با فیزیولوژیستها و حتی زیست شناسان و داروینیستها همگی هم عقیده اند
معرف نرینگی اندام تناسلی مرد و معرف مادینگی اندام تناسلی ماده هست منتها این یک قایده غیر علمی هست و بیشتر از شهود ساده بدست امده
اندامهای مادگی در مردان و اندامهای نرینگی در زنان وجود دارد ولی میزان رشدش متفاوت هست در روان هم بهمین صورت هست

mmns2001;962133 نوشت:
درود بر هموطن
البته شما با فرضیات دینی مسایلی را ممکن است مطرح کنید و نتیجه گیری بفرمایید

دین یک برنامه جامعی از منبع وحیانی برای هدایت شر و کمال او دارد. یقیننا خدای که چنین انسانی با این عظمت خلق کرده نیاز و امیال او را بهتر می داند و برای همین موضوع برنامه جامعی دارد.
نظریات فروید و امثال آن به قدری ضعیف بود که حتی بسیاری از شاگرانش راه او را ادامه ندادند. نمی گوییم که نکاتی خوب ندارد، اما به جرات می توان گفت که برنامه کاملی برای کمال انسان ندارد.
شما هم می توانید به نقد نظریات فروید که در مقالات مختلف بیان شده، مراجعه فرمائید.

mmns2001;962260 نوشت:
زیرا دین ریشه در اوهام دارد

سلام
ادعای بدون دلیل؟!
با این حساب بزرگوار شما شناخت کاملی از دین ندارید!
رویکرد شما نسبت به دین صحیح نیست و یا نگاهتان به دین قابل بررسی و تحلیل می باشد!!
بنده خدا دین یک برنامه جامع کامل برای کمال انسان است که روش صحیح زندگی و شناخت خدا و روش کمال در آن از طریق انبیاء علیهم السلام بیان شده. انسان بدون وجود دین خلقت و فلسفه وجودی اش زیر سوال می رود.
خدای حکیم انسان را آفریده و اگر راه کمال و نجات او را نشان ندهد، کارش غیر حکیمانه خواهد شد و این می شود نقض غرض و با رویکرد کلامی و فلسفی قابل قبول نیست که او کار بی اساس و عبثی را انجام دهد.
توصیه می شود در بعد شناختی و معرفتی کتابهای اعتقادی را به طور تحلیلی مطالعه کرده و نوع شناخت خود را اصلاح کنید.

[=arial]

*حسام الدین*;962168 نوشت:
دستاورد ها و مطالعات علمی

[=arial]خوب شما بفرمائید دست آورد هایی که در این رابطه نشانگر این باشد که چنین گرایشی مثبت بوده و متناسب با کمال انسان است،و هیچ مخالفتی نیست، اعلام بفرمائید!!
ضمنا وقتی نگاه ما به دین این باشد که برای سعادت و کمال و رشد برنامه ای دارد، طبیعتا مخالف دست آوردهای علمی نیست، خیلی ار مباحث هستند که اهمیت آن از نگاه علم ثابت شده!و کاملا هم خوانی داشته و موید همدیگر هستند.
منتها از آنجایی که علم بشر از محدویت خاصی برخوردار بوده و در برخی از مسائل سخن قطعی و یقینی ندارد، فلذا شایسته است در کنار دست آوردهای علمی، به جنبه وحیانی و آموزه های دینی هم نگاه کرده و در صورت منافات داشتن، لازم است جنبه دینی را ترجیح دهیم.
این موضوع از نگاه عقل هم قابل تایید است
[=arial].

نشاط;962407 نوشت:

سلام
ادعای بدون دلیل؟!
با این حساب بزرگوار شما شناخت کاملی از دین ندارید!
رویکرد شما نسبت به دین صحیح نیست و یا نگاهتان به دین قابل بررسی و تحلیل می باشد!!
بنده خدا دین یک برنامه جامع کامل برای کمال انسان است که روش صحیح زندگی و شناخت خدا و روش کمال در آن از طریق انبیاء علیهم السلام بیان شده. انسان بدون وجود دین خلقت و فلسفه وجودی اش زیر سوال می رود.
خدای حکیم انسان را آفریده و اگر راه کمال و نجات او را نشان ندهد، کارش غیر حکیمانه خواهد شد و این می شود نقض غرض و با رویکرد کلامی و فلسفی قابل قبول نیست که او کار بی اساس و عبثی را انجام دهد.
توصیه می شود در بعد شناختی و معرفتی کتابهای اعتقادی را به طور تحلیلی مطالعه کرده و نوع شناخت خود را اصلاح کنید.

درود بر هموطن
شما دچار مغلطه توضیح مرموز شدید
برنامه جامع از سوی منبع وحیانی؟ایا شاهدی برای منبع وحیانی و یا کامل بودن برنامه دارید؟انبیا الهی کیستند و از کجا فهمیدید انبیا الهی اینهاا هستند ؟شما از کجا دانستید که انسان خلق شده و باید قلسفه وجودی داشته باشد ؟همگی اینها یکسری توضیحات مروموز بهم پیوسته هست
از کجا فهمیدید خدای حکیم انسان را افریده ؟
منابع اعتقادی که شما مد نظر دارید هم خوانده و رد شده پیشتر ها

شما یک شاهد که دارای اعتبار علمی باشد برای اعتقاداتتان نمیتوانید ارایه دهید
پس بهتر است بجای نصیحت کردن بنده کمی تامل و تفکر کنید و کتب علمی مطالعه بفرمایید

نشاط;962406 نوشت:
[=arial]
دین یک برنامه جامعی از منبع وحیانی برای هدایت شر و کمال او دارد. یقیننا خدای که چنین انسانی با این عظمت خلق کرده نیاز و امیال او را بهتر می داند و برای همین موضوع برنامه جامعی دارد.
نظریات فروید و امثال آن به قدری ضعیف بود که حتی بسیاری از شاگرانش راه او را ادامه ندادند. نمی گوییم که نکاتی خوب ندارد، اما به جرات می توان گفت که برنامه کاملی برای کمال انسان ندارد.
شما هم می توانید به نقد نظریات فروید که در مقالات مختلف بیان شده، مراجعه فرمائید.


درود بر هموطن
فروید پدر علم روانکاوی هست و نابغه ای بی مانند در تاریخ بشر
شاگردان و پیروانش تا امروز در این روش پیشرو هستند شما متاسفانه اطلاعی ندارید
منتها منتقد همه نظریات علمی دارد و این نظریات هم باید منتقدان خودش را داشته باشد
وکسانی که با علم اشنایی دارند میدانند که این از قوت نظریه هست که منتقد داشته باشد نه از ضعف ان

[quote=mmns2001;962428]شاگردان و پیروانش تا امروز در این روش پیشرو هستند شما متاسفانه اطلاعی ندارید
اتفاقا یک استادی داشتیم که دکترای راونشناسی بالینی داشت، آدم خیلی باسوادی هم بود،در نقد نظریه فروید کتاب مفصلی نوشته اند. مثل شما ( که اطلاع زیادی دارین) فکر نمی کردند و خیلی موارد دیگر( چون بسط این موضوع خیلی به درد ما نمی خورد)
همچنین رویکرد تحلیل درمانی( روانکاوی فروید خیلی واضح نیست و حتی کسانی هم که ادعا دارند بیشتر جنبه اسمی هست عملا نمی توانند کاری را پیش ببرند)
( ظاهرا شما خیلی فرویدی هستید، راستی چه قدر بهت داده اند!!:-c

mmns2001;962423 نوشت:
شما دچار مغلطه توضیح مرموز شدید
برنامه جامع از سوی منبع وحیانی؟ایا شاهدی برای منبع وحیانی و یا کامل بودن برنامه دارید؟انبیا الهی کیستند و از کجا فهمیدید انبیا الهی اینهاا هستند ؟شما از کجا دانستید که انسان خلق شده و باید قلسفه وجودی داشته باشد ؟همگی اینها یکسری توضیحات مروموز بهم پیوسته هست

هم وطن گلم
عجیبه!
بد نیست به کارشناسان کلام هم یک مراجعه ای داشته باشید!!!
با این مبنا نمیشه بحث را ادامه داد!!( چون فایده ای نداره)!!!
موفق باشید!

[="Tahoma"][="Navy"]

Matin Farkarian;960232 نوشت:
ا سلام خدمت دوستان محترم متين هستم ٢٦ سالمه و صد در صد ديگه توي بحران بلوغ نيستم
نميدونم پرسيدن اين سوال درسته يا خير ولي واقعا از هر راهي رفتم به بن بست رسيدم
به طور جدي نياز به كمك دارم
بنده هيچ وقت هيچ گرايشات جنسي به دختر ها نداشتم حتي از وقتي فهميدم يه مشكل وجود داره سعي كردم حتي يه رابطه دوستي ساده با دخترا برقرار كنم اما نتونستم
٥ سال پيش به پسري به اسم علي گرايش پيدا كردم كه توي اين چند سال هر چي سعي كردم علاقم نسبت بهش كم نشد...حس ميكنم بين دينمو عشقم بايد يكي رو انتخاب كنم
در ضمن بايد عرض كنم من ظاهر و گرايشاتم اصلا مثه دخترا نيست علي هم همينطور...
آزمايشات رو هم انجام دادم يه مرد سالمم از نظر جسمي
با چندين تا مشاور صحبت كردم به نتيجه اي نرسيدم...نياز به كمك دارم
تا حالا هيچ رابطه جنسي نداشتم و توي سني هستم كه واقعا بهش نياز دارم
از نظر رواني هم واقعا نميتونم به شخص ديگه اي فكر كنم
گاهي فكر ميكنم اصلا عادلانه نيست...من نميتونم مثه خيليا بي خيال باشم و همه كار انجام بدم
هر شبم شده گريه������������������نميدونم بايد چيكار كنم

سلام
این علاقه یک آزمون است برای سعادت یا شقاوت شما
خودتان را در این علاقمندی تخطئه و سرزنش کنید
علاقه ای که به عذاب دردناک ابدی منتهی شود هیچ ارزشی ندارد
همجنسگرایی و همجنسگرایان را مدام لعن کنید و از خداوند متعال فرج و گشایش بخواهید
هیچیک از اسباب میل به همجنسگرایی از قبیل مطالعه یا مشاهده و امثال آن هم نداشته باشید
یا مجیب[/]

Matin Farkarian;960232 نوشت:
با سلام خدمت دوستان محترم متين هستم ٢٦ سالمه و صد در صد ديگه توي بحران بلوغ نيستم
نميدونم پرسيدن اين سوال درسته يا خير ولي واقعا از هر راهي رفتم به بن بست رسيدم
به طور جدي نياز به كمك دارم
بنده هيچ وقت هيچ گرايشات جنسي به دختر ها نداشتم حتي از وقتي فهميدم يه مشكل وجود داره سعي كردم حتي يه رابطه دوستي ساده با دخترا برقرار كنم اما نتونستم
٥ سال پيش به پسري به اسم علي گرايش پيدا كردم كه توي اين چند سال هر چي سعي كردم علاقم نسبت بهش كم نشد...حس ميكنم بين دينمو عشقم بايد يكي رو انتخاب كنم
در ضمن بايد عرض كنم من ظاهر و گرايشاتم اصلا مثه دخترا نيست علي هم همينطور...
آزمايشات رو هم انجام دادم يه مرد سالمم از نظر جسمي
با چندين تا مشاور صحبت كردم به نتيجه اي نرسيدم...نياز به كمك دارم
تا حالا هيچ رابطه جنسي نداشتم و توي سني هستم كه واقعا بهش نياز دارم
از نظر رواني هم واقعا نميتونم به شخص ديگه اي فكر كنم
گاهي فكر ميكنم اصلا عادلانه نيست...من نميتونم مثه خيليا بي خيال باشم و همه كار انجام بدم
هر شبم شده گريه������������������نميدونم بايد چيكار كنم

استارتر گرامی
از آنجائیکه با توجه به تقیدات دینی که داریداز وضع موجودتان نگران شده اید،
طبق راهنمایی های کارشناس محترم که بر اساس مبانی فکری خودتان است به ریشه یابی این مشکل و تغییر شناختی خود اقدام نمایید و در جهت حل مشکل خود کوشا باشید.
موفق باشید

[="Book Antiqua"][="Navy"]سلام بر دوستانی که در بحث شرکت کرده و نظرات خود را بیان کردند
به دلیل گرایش بحث به مباحث اعتقادی، از بنده هم برای مشارکت دعوت شده!!!
اما در مورد این صحبت دوستمان:

*حسام الدین*;962168 نوشت:
ببینید صحبت من دفاع از این گرایش جنسی نیست ، یک موضوع کلی را مد نظر دارم ، و آن اینکه آیا ما مجاز هستیم همه دستاورد ها و مطالعات علمی در این خصوص را کنار بگذاریم و به آنها و نیز روش های علمی بی توجه باشیم ؟! و صدور چنین جوازی از سوی متصدیان امور دینی چه عواقبی ممکن است در دیگر زمینه ها داشته باشد ؟!

باید گفت، یکی از مبانی احکام فقهی نظرات علمی پزشکی، اقتصادی و ... است. به عبارتی تا فقیه از موضوع اطلاع دقیق نداشته باشد، نمی تواند حکم درستی در مورد مسائل مختلف فقهی بدهند.
مگر اینکه مورد خاصی کاملا با مبانی دینی مخالف باشد و نتوان بین آنها جمع کرد. در این صورت کسی که معتقد به دین و برتری کلام الهی باشد، راه دین را انتخاب کرده و مسلما کسی که چنین اعتباری برای دین قائل نیست، انتخاب هر دو راه را یکسان می بیند. البته در طبیعی دانستن گرایش به هم جنس باید بیشتر بحث شود که اولا طبیعی یعنی چه؟ غیر طبیعی چیست؟ آیا این گرایش را می توان با دارو یا روان کاوی و مشاوره درمان کرد؟

در مورد این کلام:

mmns2001;962423 نوشت:
برنامه جامع از سوی منبع وحیانی؟ایا شاهدی برای منبع وحیانی و یا کامل بودن برنامه دارید؟انبیا الهی کیستند و از کجا فهمیدید انبیا الهی اینهاا هستند ؟شما از کجا دانستید که انسان خلق شده و باید قلسفه وجودی داشته باشد ؟همگی اینها یکسری توضیحات مروموز بهم پیوسته هست
از کجا فهمیدید خدای حکیم انسان را افریده ؟

نیز باید از صفر شروع کرد!!!
البته پرداختن به تمام این بحث ها چندین تاپیک لازم است که در همین سایت درباره این مباحث به اندازه کافی بحث شده است، مانند این موارد:
1. چرا باید بی چون و چرا از خدا اطاعت کنیم؟
2. راز جامعيت دين اسلام در چيست؟
3. ممکن الوجود چیست؟ آیا مخلوق است؟
4. فلسفه خلقت انسان
5. خلقت خدا
6. اثبات خدا برای کسی که خدا را قبول ندارد
7. اثبات وجود خدا با منطق
8. اثبات خدا با برهان امکان و جوب
[/]

با سلام و احترام
نظر بنده در مورد ماهیت همجنس گرایی اینه که طبق قرآن کریم، قوم لوط اولین قومی بوده که همجنسگرایی داشته است و قبل از اونا کسی این کار رو مرتکب نشده است. از اینجا می تونیم اینجوری نتیجه بگیریم که همجنسگرایی عملی فطری نبوده و در ذات انسان ها وجود نداشته است. از دیدگاه بنده این مورد (همجنسگرایی) میتونه نتیجه تربیت نادرست و یا قرارگیری در محیطی نامناسب باشه. ضمناً نوعی از همجنسگرایی در کودکان و نوجوانان دیده میشه که اصلا اسمش رو نمیشه همجنسگرایی گذاشت چون معمولاً در جوامعی که دسترسی به جنس مخالف میسر نیست ( مثل جامعه اسلامی) برای رفع نیاز جنسی به همجنس رجوع میشود و در صورتی که جنس مخالف در اختیار باشد به سرعت تغییر رویه اتفاق می افتد. اخیراً در کشورهای غربی تلاشی برای وجهه دار کردن این عمل شنیع صورت می گیره. برای اینکه این عمل رو عادی جلوه بدن سعی می کنند القاء کنند که این علاقه به همجنس (Homosexuality) یک نوع علاقه ذاتی است و بعضی ها همجنس گرا می شوند و بعضی ها غیرهمجنس گرا.... در صورتی که طبق آموزه های قرآن کریم هرگز این عمل فطری نیست بلکه یک چیز اکتسابی است و چیزی هم که اکتسابی باشد حتماً می تواند جایگزین شود.

خطاب به این دوست آغاز گر موضوع هم بگویم خیلی ها در سنین مختلف و به دلایل مختلف علاقه به همجنس پیدا می کنند. آن را جدی نگیرید و سعی کنید علاقه به جنس مخالف را که در فطرت شما وجود دارد را در خود ایجاد کنید.... حتما خواهید توانست. من مطمئنم.....

عامل;962882 نوشت:
[=Book Antiqua]سلام بر دوستانی که در بحث شرکت کرده و نظرات خود را بیان کردند
به دلیل گرایش بحث به مباحث اعتقادی، از بنده هم برای مشارکت دعوت شده!!!
اما در مورد این صحبت دوستمان:

باید گفت، یکی از مبانی احکام فقهی نظرات علمی پزشکی، اقتصادی و ... است. به عبارتی تا فقیه از موضوع اطلاع دقیق نداشته باشد، نمی تواند حکم درستی در مورد مسائل مختلف فقهی بدهند.
مگر اینکه مورد خاصی کاملا با مبانی دینی مخالف باشد و نتوان بین آنها جمع کرد. در این صورت کسی که معتقد به دین و برتری کلام الهی باشد، راه دین را انتخاب کرده و مسلما کسی که چنین اعتباری برای دین قائل نیست، انتخاب هر دو راه را یکسان می بیند. البته در طبیعی دانستن گرایش به هم جنس باید بیشتر بحث شود که اولا طبیعی یعنی چه؟ غیر طبیعی چیست؟ آیا این گرایش را می توان با دارو یا روان کاوی و مشاوره درمان کرد؟

در مورد این کلام:

نیز باید از صفر شروع کرد!!!
البته پرداختن به تمام این بحث ها چندین تاپیک لازم است که در همین سایت درباره این مباحث به اندازه کافی بحث شده است، مانند این موارد:
1. چرا باید بی چون و چرا از خدا اطاعت کنیم؟
2. راز جامعيت دين اسلام در چيست؟
3. ممکن الوجود چیست؟ آیا مخلوق است؟
4. فلسفه خلقت انسان
5. خلقت خدا
6. اثبات خدا برای کسی که خدا را قبول ندارد
7. اثبات وجود خدا با منطق
8. اثبات خدا با برهان امکان و جوب


درود بر هموطن
شما یکی از پرسشهای بنده را هم پاسخ دهید کار بزرگی کرده اید نیاز نیست همه انها را پاسخ دهید مثلا این پرسش:
برای منبع وحیانی شاهد و یا مدرکی و یا ازمایشی سراغ دارید که با روشهای علمی بتواند انرا اثبات کند؟

[="Book Antiqua"][="Navy"]سلام

mmns2001;962902 نوشت:
برای منبع وحیانی شاهد و یا مدرکی و یا ازمایشی سراغ دارید که با روشهای علمی بتواند انرا اثبات کند؟

اگر منظور شما از روش علمی تجربه پذیری شواهد است، که این روش در مورد موارد تاریخی و همچنین در مورد مواردی که تکرار پذیر هم نیستند، کارایی ندارد. بنابراین برای مواردی مانند منبع وحیانی داشتن ادیان به شواهدی غیر از تجربه پذیری استناد کرد. البته برای وجود ماوراء و حقانیت آن می توان به تجربیات دینی که در ادیان مختلف صورت گرفته و می گیرد، استناد کرد. هرچند این تجربیات شخصی هستند، اما تعدد و فراوانی آنها مثبت وجود ماوراء است.
بنابراین برای منبع وحیانی در مورد ادیان، باید به شواهدی مانند نقل و تاریخ مراجعه کرد. یکی از دلایلی که از گذشته برای حقانیت دینی مطرح بوده و مردم آنرا از پیامبران درخواست می کردند، معجزه بوده و آن را دلیل بر حقانیت و متصل بودن پیامبر به منبع وحی یا ماوراء می دانستند. این دلالت متوقف بر سنخیت بین معجزه و ارتباط با ماوراء است که در این تاپیک: ادعای نبوت و معجزه بطور مفصل به آن پرداخته شده است. البته علاوه بر معجزه حالات و اوصاف رسول مانند صادق بودن و ... نیز می تواند شاهدی بر ادعای او باشد. زمانی که معجزه اثبات دین در زمان پیامبر را کرد، نقل آن توسط راویان و تاریخ نگاران برای اثبات منبع وحیانی داشتن دین کافی خواهد بود.
[/]

[="Book Antiqua"][="Navy"]

بسم الله الرحمن الرحیم


سوال:

پسری 26 ساله هستم که تمایلات همجنس گرایانه دارم، اما با توجه به اعتقادات دینی که دارم، نمی توانم به تمایلاتم پاسخ مثبت بدهم. لطفا در این زمینه کمک کنید.

پاسخ:
هم‌جنس‌گرایی (homosexuality) (به معنی ارضای غریزه جنسی از طریق همجنس) یک اختلال محسوب می شود. بنابراین برای چنین اختلالی، رجوع به یک روان شناس بالینی لازم و ضروری است.
نکات مهم برای درمان این مشکل:
اولا؛ عوامل و ریشه های گرایش این مشکل باید شناخته شود.
ثانیا؛ عوامل تربیتی و محیطی و خطاهای شناختی و چه بسا عوامل زیستی و هورمونی می توانند موثر باشند، بعد از شناسایی لازم می توانید برای درمان اقدام کنید.
ثالثا؛ از آنجایی که بعد شناختی در این مسئله پر رنگتر است و شاید در این مشکل تاثیر گذار بوده! جا دارد در اصلاح شناخت و بهبود آن اقداماتی را انجام بدهید!

ضمنا برای حل این مسئله بهتر است بدانید که:
1. حکمت الهی اقتضا دارد که انسان در کنار همسر خود به مرحله آرامش و سعادت برسد. بنابراین باید نگاهتان به جنس مخالف عوض شده و اصلاح شود.
2. طبیعت انسان طوری خلق شده که در کنار همسر خود می تواند به بهترین وجه لذت برسد و رشد کند و از گناه به دور باشد، در وجود همسر و جنس مخالف یک گرایش و جذابیت وجود دارد و همین جذب و نیاز و گرایش می تواند قانون تکامل انسان را معنی دار کند و میزان رغبت انسانها را برای تشکیل خانواده و زندگی بیشتر کرده و یک نوع احساس امید بیشتر را احیا کند.
3. از آنجایی که شما تجربه زندگی در کنار همسر را ندارید، چه بسا با یک قیاس غلط و منطق اشتباه برداشتی ناصحیح داشته و احساس دوری و نفرت می کنید.
4. در مورد ویژگی های شخصیتی خانم ها مطالعه بکنید! چون شناخت صحیح باعث ایجاد تصمیم درست خواهد بود.

اما در مورد اینکه دین یا مراجع دینی در چنین مواردی چگونه حکم می کنند، باید گفت؛ یکی از مبانی احکام فقهی نظرات علمی، پزشکی، اقتصادی و ... است. به عبارتی تا فقیه از موضوع اطلاع دقیق نداشته باشد، نمی تواند حکم درستی در مورد مسائل مختلف فقهی بدهد.
مگر اینکه مورد خاصی کاملا با مبانی دینی مخالف باشد و نتوان بین آنها جمع کرد. در این صورت کسی(مکلفی) که معتقد به دین و برتری کلام الهی باشد، راه دین را انتخاب کرده و مسلما کسی که چنین اعتباری برای دین قائل نیست، انتخاب هر دو راه را یکسان می بیند.

و اگر سوال شود که شواهد و مدرک منبع وحیانی برای چنین احکامی چیست، پاسخش این است که اگر منظور از روش علمی، تجربه پذیری شواهد است، این روش در مورد موارد تاریخی و همچنین در مواردی که تکرار پذیر نیستند، کارایی ندارد. بنابراین برای مواردی مانند منبع وحیانی داشتن ادیان به شواهدی غیر از تجربه پذیری باید استناد کرد. البته برای وجود ماوراء و حقانیت آن می توان به تجربیات دینی که در ادیان مختلف صورت گرفته و می گیرد، استناد کرد. هرچند این تجربیات شخصی هستند، اما تعدد و فراوانی آنها اثبات کننده وجود ماوراء است.
بنابراین برای منبع وحیانی در مورد ادیان، باید به شواهدی مانند نقل و تاریخ مراجعه کرد.
به عنوان مثال، یکی از دلایلی که از گذشته برای حقانیت دینی مطرح بوده و مردم آنرا از پیامبران درخواست می کردند، معجزه بوده و آن را دلیل بر حقانیت و متصل بودن پیامبر به منبع وحی یا ماوراء می دانستند. این دلالت متوقف بر سنخیت بین معجزه و ارتباط با ماوراء است. البته علاوه بر معجزه، حالات و اوصاف رسول، مانند صادق بودن و ... نیز می تواند شاهدی بر ادعای او باشد. زمانی که معجزه دین را در زمان پیامبر اثبات کرد، نقل مکرر آن توسط راویان و تاریخ نگاران برای اثبات منبع وحیانی داشتن دین کافی خواهد بود.
[/]

موضوع قفل شده است