جمع بندی آیا معلول خود علت می شود؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا معلول خود علت می شود؟

می خواستم بدونم، وقتی پدیده ای، معلول یک علت است، لاجرم و قطع به یقین خودش علت معلول و پدیده ای می وشود؟یا ممکن است که معلولی پدید بیاید و آن معلول دیگر علت معلولی نشود؟ این را می شود بررسی کنید.ممنون.
[SPOILER]برای من همانقدر که سخت است یک معلول نمی تواند بی علت باشد، تقریبا همانقدر هم سخت است که، یک معلول علت یگ معلول دیگر نباشد. و دایره علت و معلول در جایی به پایان برسد[/SPOILER]

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]

وال ئی;956854 نوشت:
می خواستم بدونم، وقتی پدیده ای، معلول یک علت است، لاجرم و قطع به یقین خودش علت معلول و پدیده ای می وشود؟یا ممکن است که معلولی پدید بیاید و آن معلول دیگر علت معلولی نشود؟ این را می شود بررسی کنید.ممنون.

باسلام و ادب

تسلسل مورد نظر فلاسفه و حکما در صورتی محال است که سه شرط داشته باشد.
این سه شرط عبارتند از:
1. ترتب وجودی بر یکدیگر
2. اجتماع در زمان
3. وجود بالفعل اجزا

باتوجه به این سه شرط، اگر سلسله ای از علتها و معلولها باشند که هر یک بر دیگری مترتب باشد(هر یک علت دیگری و معلول دیگری باشند) تسلسل روی داده است.
اما این امر در دو جانب ابتدا و انتها قابل تصور است.
تسلسل تصاعدی که مربوط به تسلسل در ناحیه علتها است.
و
تسلسل تنازلی که مربوط به تسلسل در ناحیه معلولها است.

[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]در مورد تسلسل تصاعدی میان حکما اتفاق نظر وجوددارد و چندین استدلال و برهان بر ابطال آن اقامه شده است.
بنابراین تسلسل تصاعدی یعنی سلسله ای که در ابتدای آن به علتی که خودش دیگر معلول نباشد، از نظر حکما محال است.

اما در مورد تسلسل تنازلی یعنی وجود سلسله ای که در انتها به معلولی که خودش علت معلول دیگری نباشد(معلول صرف) نرسیم، اختلاف نظر وجود دارد:

نخست. مشهور فلاسفه معتقدند که این قسم تسلسل نیز محال است و هیچ قید و شرطی بدان اضافه نکرده اند.(1)

ــــــــــــ
1. [=microsoft sans serif]ابن سینا، الالهیّات من کتاب الشّفاء، ج۱، ص۳۴۱ـ ۳۴۵، چاپ حسن حسن زاده آملی، قم ۱۳۷۶ ش.

[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]دوم. مرحوم میرداماد معتقد بود که این قسم از تسلسل به جهت عدم وجود شرایط تسلسل محال نیست. به صورت خلاصه دیدگاه ایشان اینچنین است:[INDENT=2][=microsoft sans serif]خلاصه سخن سيد ميرداماد آن است که يکي از شروط تحقق تسلسلِ محال، يعني اجتماع همه آحاد سلسله بطور بالفعل در يک مرتبه واحد، تنها در آنجا که سلسله علل تا بي نهايت پيش مي رود، تحقق دارد؛ زيرا در مرتبه هر معلولي از اين سلسله، همه علل پيشين مجتمعاً موجود مي باشند؛
اما در آنجا که سلسله معلولها از علت نخستين آغاز مي گردد، و رو به پايين تا بي نهايت پيش مي رود، اين شرط تحقق ندارد؛ زيرا چنين نيست که در مرتبه هر يک از علتهاي مياني، و حتي علت نخستين، همه معلولها مجتمعا موجود باشند.(2)

[/INDENT]
[=microsoft sans serif]ـــــــــــ
2. محمدباقربن محمد میرداماد، کتاب القبسات، چاپ مهدی محقق و دیگران، تهران ۱۳۵۶ ش[=microsoft sans serif]، ص 233 و 234


[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]سوم. علامه طباطبایی نیز بین سلسله علتهای تامه و علل ناقصه، در این مسئله تفصیل قائل شده اند. بدین صورت که ایشان براهین فلاسفه بر ابطال تسلسل در سلسله علل تامه، هم در تسلسل تصاعدی صادق میدانند و هم در تسلسل تنازلی. اما در سلسله علتهای ناقصه، این استدلالها را تنها در تسلسل تصاعدی جاری میدانند. (3.)
بنابراین بر اساس این دیدگاه،
اگر سلسله مورد نظر، از علتهای ناقصه تشکیل شده باشد، تسلسل از جانب علتهای آن محال است و این سلسله نمیتواند به علتی که خودش معلول نباشد، ختم نشود. اما تسلسل ازجانب معلولها در آن محال نیست و یا حداقل دلیلی بر بطلان و استحاله آن نداریم.
اما اگر این سلسله ازعلتهای تامه تشکیل شده باشد، تسلسل در آن محال است هم از جانب علتها و هم از جانب معلولها.

ــــــــــــــ
3. [=microsoft sans serif]محمدحسین طباطبائی، نهایة الحکمة، ج۱، ص۲۱۷ـ۲۱۹، چاپ عباس علی زارعی سبزواری، قم ۱۴۱۷

[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]به نظر میرسد دیدگاه درست همین دیدگاه علامه باشد.
براهینی مانند برهان وسط و طرف نیز به خوبی میتواند این قسم از تسلسل در هر دو قسم تصاعدی(در سلسله علل تامه و ناقصه) و تنازلی(در سلسله علل تامه) را اثبات کند.

دیدگاه مشهور فلاسفه ظاهرا همین مطلب را میخواسته بگوید و درعلل ناقصه جاری نیست.
دیدگاه میرداماد نیز اگر قابل جمع با این دیدگاه نباشد، دربرگیرنده اشتباهی از جانب ایشان در درک جمع شدن معلولهای در مرتبه وجودی علت نخستین است.

بنابراین
تسلسل در ناحیه معلولها دو حالت دارد:
اگر این معلولها در سلسله علل تامه قرار داشته باشند، تسلسل در آنها هم باطل است.
اگر این معلولها در سلسله علل ناقصه قرار داشته باشند، تسلسل در آنها محال نیست.

صدیق;958850 نوشت:
بنابراین
تسلسل در ناحیه معلولها دو حالت دارد:
اگر این معلولها در سلسله علل تامه قرار داشته باشند، تسلسل در آنها هم باطل است.
اگر این معلولها در سلسله علل ناقصه قرار داشته باشند، تسلسل در آنها محال نیست.

با سلام..اگر چیزی رو از قلم نیانداخته باشم، شما خواستید بگید که این بی نهایت بودن لزوما محال و باطل نیست...ولی جدا از باطل نبودنش...الان به نظر شما چیزی که جاری و ساریه و می شه باور داشت چیه...آیا هر دایره و علت و معلولی تا بی نهایت ادامه داره یا نه...آیا می تونیم بگیم هر پدیده ای که در این عالم رخ داده خواه کوچک ناچیز باشه خواه بزرگ که نتیجه علتی بوده، خودش هم علت یک معلول و پدیده می شه در ادامه...
آیا می تونیم چشم بسته هر گذاره، هر پدیده ای، هر واقعه ای رو یاد کنیم و بگیم، ناگذیر، علتی هست برای پیدایی پدیده ای یا واقعه ای یا گذاره ای دیگر
شاید الالظاهر ما همچین چیزی رو نبینیم....شاید درظاهر فکر کنیم که یک چیزی بوده که هست و اتفاق افتاد و موجود شده و تمام شد و رفت...ولی واقعا اینطوره یا نه..واقعا تمام شد...

وال ئی;958951 نوشت:
با سلام..اگر چیزی رو از قلم نیانداخته باشم، شما خواستید بگید که این بی نهایت بودن لزوما محال و باطل نیست...ولی جدا از باطل نبودنش...الان به نظر شما چیزی که جاری و ساریه و می شه باور داشت چیه...آیا هر دایره و علت و معلولی تا بی نهایت ادامه داره یا نه...آیا می تونیم بگیم هر پدیده ای که در این عالم رخ داده خواه کوچک ناچیز باشه خواه بزرگ که نتیجه علتی بوده، خودش هم علت یک معلول و پدیده می شه در ادامه...
آیا می تونیم چشم بسته هر گذاره، هر پدیده ای، هر واقعه ای رو یاد کنیم و بگیم، ناگذیر، علتی هست برای پیدایی پدیده ای یا واقعه ای یا گذاره ای دیگر
شاید الالظاهر ما همچین چیزی رو نبینیم....شاید درظاهر فکر کنیم که یک چیزی بوده که هست و اتفاق افتاد و موجود شده و تمام شد و رفت...ولی واقعا اینطوره یا نه..واقعا تمام شد...

باسلام
بر اساس مطلبی که گفتم، اگر سلسله علت معلولی که مد نظر شماست، در علل ناقصه است، بله تسلسل در آن ایرادی ندارد.
ادامه مطلب شما را درست متوجه نشدم.
لطفا واضح و خلاصه بنویسید.

پرسش: می خواستم بدونم، وقتی پدیده ای، معلول یک علت است، لاجرم و قطع به یقین خودش علت معلول و پدیده ای می وشود؟یا ممکن است که معلولی پدید بیاید و آن معلول دیگر علت معلولی نشود؟ این را می شود بررسی کنید.ممنون.

پاسخ:
[=microsoft sans serif]باسلام و ادب

تسلسل مورد نظر فلاسفه و حکما در صورتی محال است که سه شرط داشته باشد.
این سه شرط عبارتند از:
1. ترتب وجودی بر یکدیگر
2. اجتماع در زمان
3. وجود بالفعل اجزا

باتوجه به این سه شرط، اگر سلسله ای از علتها و معلولها باشند که هر یک بر دیگری مترتب باشد(هر یک علت دیگری و معلول دیگری باشند) تسلسل روی داده است.
اما این امر در دو جانب ابتدا و انتها قابل تصور است.
تسلسل تصاعدی که مربوط به تسلسل در ناحیه علتها است.
و
تسلسل تنازلی که مربوط به تسلسل در ناحیه معلولها است.

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]در مورد تسلسل تصاعدی میان حکما اتفاق نظر وجوددارد و چندین استدلال و برهان بر ابطال آن اقامه شده است.
بنابراین تسلسل تصاعدی یعنی سلسله ای که در ابتدای آن به علتی که خودش دیگر معلول نباشد، از نظر حکما محال است.

اما در مورد تسلسل تنازلی یعنی وجود سلسله ای که در انتها به معلولی که خودش علت معلول دیگری نباشد(معلول صرف) نرسیم، اختلاف نظر وجود دارد:

نخست. مشهور فلاسفه معتقدند که این قسم تسلسل نیز محال است و هیچ قید و شرطی بدان اضافه نکرده اند.(1)

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]دوم. مرحوم میرداماد معتقد بود که این قسم از تسلسل به جهت عدم وجود شرایط تسلسل محال نیست. به صورت خلاصه دیدگاه ایشان اینچنین است:[INDENT=2][=microsoft sans serif]خلاصه سخن سيد ميرداماد آن است که يکي از شروط تحقق تسلسلِ محال، يعني اجتماع همه آحاد سلسله بطور بالفعل در يک مرتبه واحد، تنها در آنجا که سلسله علل تا بي نهايت پيش مي رود، تحقق دارد؛ زيرا در مرتبه هر معلولي از اين سلسله، همه علل پيشين مجتمعاً موجود مي باشند؛
اما در آنجا که سلسله معلولها از علت نخستين آغاز مي گردد، و رو به پايين تا بي نهايت پيش مي رود، اين شرط تحقق ندارد؛ زيرا چنين نيست که در مرتبه هر يک از علتهاي مياني، و حتي علت نخستين، همه معلولها مجتمعا موجود باشند.(2)
[/INDENT]

[=microsoft sans serif]سوم. علامه طباطبایی نیز بین سلسله علتهای تامه و علل ناقصه، در این مسئله تفصیل قائل شده اند. بدین صورت که ایشان براهین فلاسفه بر ابطال تسلسل در سلسله علل تامه، هم در تسلسل تصاعدی صادق میدانند و هم در تسلسل تنازلی. اما در سلسله علتهای ناقصه، این استدلالها را تنها در تسلسل تصاعدی جاری میدانند. (3.)
بنابراین بر اساس این دیدگاه،
اگر سلسله مورد نظر، از علتهای ناقصه تشکیل شده باشد، تسلسل از جانب علتهای آن محال است و این سلسله نمیتواند به علتی که خودش معلول نباشد، ختم نشود. اما تسلسل ازجانب معلولها در آن محال نیست و یا حداقل دلیلی بر بطلان و استحاله آن نداریم.
اما اگر این سلسله ازعلتهای تامه تشکیل شده باشد، تسلسل در آن محال است هم از جانب علتها و هم از جانب معلولها.

[=microsoft sans serif]به نظر میرسد دیدگاه درست همین دیدگاه علامه باشد.
براهینی مانند برهان وسط و طرف نیز به خوبی میتواند این قسم از تسلسل در هر دو قسم تصاعدی(در سلسله علل تامه و ناقصه) و تنازلی(در سلسله علل تامه) را اثبات کند.

دیدگاه مشهور فلاسفه ظاهرا همین مطلب را میخواسته بگوید و درعلل ناقصه جاری نیست.
دیدگاه میرداماد نیز اگر قابل جمع با این دیدگاه نباشد، دربرگیرنده اشتباهی از جانب ایشان در درک جمع شدن معلولهای در مرتبه وجودی علت نخستین است.

بنابراین
تسلسل در ناحیه معلولها دو حالت دارد:
اگر این معلولها در سلسله علل تامه قرار داشته باشند، تسلسل در آنها هم باطل است.
اگر این معلولها در سلسله علل ناقصه قرار داشته باشند، تسلسل در آنها محال نیست.
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]موفق باشید
ــــــــــــ
1. [=microsoft sans serif]ابن سینا، الالهیّات من کتاب الشّفاء، ج۱، ص۳۴۱ـ ۳۴۵، چاپ حسن حسن زاده آملی، قم ۱۳۷۶ ش
.
[=microsoft sans serif]2. محمدباقربن محمد میرداماد، کتاب القبسات، چاپ مهدی محقق و دیگران، تهران ۱۳۵۶ ش[=microsoft sans serif]، ص 233 و 234[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]3. [=microsoft sans serif]محمدحسین طباطبائی، نهایة الحکمة، ج۱، ص۲۱۷ـ۲۱۹، چاپ عباس علی زارعی سبزواری، قم ۱۴۱۷[INDENT=2][=microsoft sans serif]
[/INDENT]

موضوع قفل شده است