جمع بندی چرا وضعیت مملکت نابسامان است؟

تب‌های اولیه

30 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا وضعیت مملکت نابسامان است؟

سلام
چرا مملکتی ادعای اسلامی بودن دارد ادعا می کند تحت زعامت و رهبری تائب امام زمان (عج) هست باید وضعیت کنونی را داشته باشد؟ ببینید من حکومت را با حکومت امام علی(ع) مقایسه نمی کنم با حکومتهای کنونی جهان مقایسه می کنم از نظر فساد اقتصادی در چه رتبه ای هستیم اختلاسهای چند هزار میلیارد تومانی رکورد فساد اقتصادی را در جهان شکستیم ببینید همین زلزله کرمانشاه را که 16 هزار خانه و ساختمان به طور صدرصد نابود شده. ساختمانهای جدید ساز به مراتب از ساختمانهای قدیمی بیشتر تخریب شده اند این نماد پسرفت نیست؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد هادی

س.سعید;956519 نوشت:
سلام
چرا مملکتی ادعای اسلامی بودن دارد ادعا می کند تحت زعامت و رهبری تائب امام زمان (عج) هست باید وضعیت کنونی را داشته باشد؟ ببینید من حکومت را با حکومت امام علی(ع) مقایسه نمی کنم با حکومتهای کنونی جهان مقایسه می کنم از نظر فساد اقتصادی در چه رتبه ای هستیم اختلاسهای چند هزار میلیارد تومانی رکورد فساد اقتصادی را در جهان شکستیم ببینید همین زلزله کرمانشاه را که 16 هزار خانه و ساختمان به طور صدرصد نابود شده. ساختمانهای جدید ساز به مراتب از ساختمانهای قدیمی بیشتر تخریب شده اند این نماد پسرفت نیست؟

با سلام و عرض ادب و تقدیر از پرسشتان

در ابتدا لازم است عرض کنم بایستی مقوله ولیّ فقیه رو از دولت تفکیک کنیم، هر کدام از این ها وظایف تعریف شده ای در قانون اساسی دارند، چنانکه دولت نمی تواند در کار ولیّ فقیه دخالت کند، ولیّ فقیه هم نمی تواند در کار قوای سه گانه و نهاد های مختلف کشور دخالت کند؛ لذا با شناخت وظایف ولایت فقیه و وظایف سایر قوا و نهاد ها معلوم می شود که عامل این نابسمانی در کشور ما کیست و چرا این همه فساد اقتصادی در کشور ما رخ می دهد.

در جمهوری اسلامی ایران بر اساس قانون اساسی، وظایف معیّنی برای اشخاص حقوقی معین گردیده است، از مقام رهبری گرفته تا مقام ریاست جمهوری و ... ، همان طور که وظایف ریاست جمهوری، قوه مقننه، قوه قضائیه و ... در قانون اساسی معین گردیده، وظایف رهبری هم مشخص گردیده است و رهبری نمی تواند از وظایف مشخص شده در قانون اساسی تعدّی کند.
بنابراین مقام عظمای ولایت، رهبریِ نظام را بر عهده دارد، با تعاریف مشخصی که در قانون اساسی و قوانین فقهی روشن است.

اصل 110 قانون اساسی، چهار وظيفه ی مهمّ دررابطه با كلّ نظام جمهوری اسلامی ايران را برعهده رهبر گذاشته است:
1-تعيين سياست های كلّی نظام جمهوری اسلامی ايران پس ازمشورت با مجمع تشخيص مصلحت نظام؛
2-نظارت برحُسن اجرای سياست های كلّی نظام؛
3-حلّ اختلاف وتنظيم روابط قوای سه گانه؛
4-حلّ معضلات نظام كه ازطريق عادی قابل حلّ نيست، ازطريق مجمع تشخيص مصلحت نظام؛

رهبری، نیاز کشور و نظام را می‌بیند و درست و کامل هم می‌بیند و به همراه تبیین و تشریح و تعلیم، به مسئولین و مردم منتقل می‌کند. رهبری به مردم می‌گوید: در انتخاب رئیس جمهور که دولت را تعیین خواهد کرد، بصیر باشند، به کسی رأی دهید که دارای چنین امتیازاتی باشد و یا چنین ضعف‌هایی نداشته باشد همین طور در انتخاب نمایندگان .
رهبری، به مجلس و به دولت خط مشیّ می‌دهد، خطوط کلی سیاست داخلی و خارجی نظام را با توجه به اهداف و نیز شرایط حاکم بر کشور، منطقه و جهان را ترسیم و ابلاغ می‌کند و ... .
قطعاً او هر کاری که بتواند می‌کند و اگر چنین نبود، این نظام، با این مشکلات داخلی و دشمنان خارجی یک روز هم دوام نمی‌آورد، چه رسد به این که به رغم همه ضعف‌هایش، رشد کرده و به قدرت، صلابت و استحکام امروزی برسد.

وظایف رهبری در قانون اساسی به اجمال توضیح داده شد و معلوم ش که رهبری دقیقا بر اساس قانون وظایف خود را به خوبی انجام می دهد لذا مشکل از رهبری نظام نیست؛ حال باید ببینیم مشکل از کجاست!
متاسفانه در كشور ما مكانيزم‌های انتخاب مديران بر اساس شايسته سالاری، علم، تخصص و از همه مهم‌تر كار آمدی افراد صورت نمی‌گيرد. مديرانی كه در نهايت از اين كانال وارد عرصه كارزار می‌شوند افراد بی‌انگيزه و بی‌وجودی هستند كه به دليل عدم توانايی و كارايی لازم سهوا و يا عمدا خسارت‌های زيادی را به مجموعه‌های تحت امر خود وارد می‌آورند.
با نگاهی اجمالی به وضعيت بغرنج بسياری از شركت‌های زيان ده و حتی ورشكسته در چند سال اخير و بررسی وضعيت آنان در می‌يابيم كه اكثر آنان نه به دليل تحريم‌های بين المللی بلكه به خاطر وجود مقوله‌ای به نام سوء مديريت به اين حال و روز افتاده‌اند. بدون شك مسائلی مانند فساد اداری و اقتصادی، رانتخواری و حتی دزدی و اختلاس همه و همه از دل ناتوانی‌هايی مديريتی بيرون می‌زند. ملاحظات قومی و قبيله‌ای و بعضا مافيايی شكل گرفته در ساختار و شبكه مديريتی كشور اجازه هر گونه برخورد قاطعانه نيروهای نظارتی را به حداقل می‌رساند و اگر هم به دليل تعصب و غيرت چند ناظر متدين و مخلص كار به بر كناری بیانجامد فرد متخلف باز هم بر اساس فاكتور توصيه و سفارش در مرتبه بالاتری قرار می‌گيرد.

این کاستی ها همه و همه نشان از این دارد که بسیاری از مدیران کشور ما دارای دو مولّفه ی تعهد و تخصص نیستند؛ مدیران کشور بایستی دو مولّفه ی تعهد و تخصص را یکجا داشته باشد، تعهّد یعنی متعهّد بودن به دین اسلام، اگر این طور باشد هیچ مدیری برای جیب خودش کار نمی کند بلکه تمام همّ و غمش باز کردن گرهی از مشکلات جامعه و مردم خواهد بود، وقتی تعهّد نبود و یا به تعبیر امام خمینی رحمه الله علیه مدیران کشور مهذّب نبودند و به جای پیروی از ولیّ فقیه و قانون اساسی پیرو نفسشان بودند کشور نابسامان خواهد شد چون هیچ مدیری برای رضای خدا کار نمی کند و وقتی کار برای رضای خدا نباشد تصمیم عاقلانه نخواهد بود و وقتی تصمیم عاقلانه نبود هرج و مرج به وجود می آید.

مسئولان بايد از خواب بيدار شوند و نگاهی به عملكرد خود بياندازند كه قطعا چون نيك بنگرند می‌توانند خطای خود را پيدا كنند و آن را اصلاح نمايند. بنده به یک نمونه از ایرادات برخی از مدیران اشاره می کنم؛ رهبری قاطعانه خط مشی می دهد که به جای واردات تولید کنید و کالاهای با کیفیت تولید کنید اما از آن طرف برخی از مدیران کالاهای خارجی را به کشور وارد می کنند و در نتیجه کالاهای ایرانی به فروش نمی رسد و نتیجه نهایی این می شود که کارخانه ها بسته می شوند.

رهبری تأکید دارند که کالاهای تولید داخل باید بهترین کیفیت را داشته باشد اما متاسفانه علی رغم خط دهی رهبری برخی از مدیران شرکت ها اهمیتی نمی دهند و عوض کیفیت به کمّیت فکر می کنند. این عوامل باعث می شود ایران عزیز ما با همه ی خوبی هایی که دارد متأسفانه گاهی آن قدر از دستورات و تعالیم اسلام فاصله می گیرد که انسان در تحیّر به سر می برد.

حاصل سخن اینکه:
در نظام هستی هر پدیده ای علل ویژه ی خود را دارد. برای مثال برای ساختن یک خانه ی مناسب و خوب ، باید زمین مناسب ، مصالح مناسب ، مهندس و معمار کاردان ، بنّای ورزیده ، کارگر کاری و کاربلد و ده‌ها عامل دیگر دست به دست هم دهند تا خانه ی از همه جهت مناسب پدید آید. امّا وجود این همه اسباب ، بدون نظم و مدیریّت مناسب ، هیچ کاری از پیش نمی برد. نظم و مدیریّت در کارهای بزرگ و گسترده ، اساسی ترین نقش را دارد.
حال در کشور ایران برای اینکه کشوری از همه جهت مناسب داشته باشیم، علاوه بر اینکه قوای سه گانه و نهادهای گوناگون کشور کاردان باشند بایستی نظم و مدیریت هم داشته باشند تا در راستای تعالیم ناب اسلامی اوضاع نابسامان کشور را بهبود ببخشند.
دوری از اشرافی گری، خلوص در انجام کارهای محوّله، پیروی از ولیّ فقیه و پشت نکردن به تعالیم دینی راز موفقیت مسئولین و مدیران هست، یقینا اگر مدیران ما از اشرافی گری دوری کنند، در امور محوّله خلوص داشته باشند و هدفشان خدمت به خلق الله برای رضای خدا باشد و پشت به ولایت فقیه نکنند کشوری زیبا و به دور از مشکلات و نابسامانی ها خواهیم داشت.

هادی;958258 نوشت:
با سلام و عرض ادب و تقدیر از پرسشتان

در ابتدا لازم است عرض کنم بایستی مقوله ولیّ فقیه رو از دولت تفکیک کنیم، هر کدام از این ها وظایف تعریف شده ای در قانون اساسی دارند، چنانکه دولت نمی تواند در کار ولیّ فقیه دخالت کند، ولیّ فقیه هم نمی تواند در کار قوای سه گانه و نهاد های مختلف کشور دخالت کند؛ لذا با شناخت وظایف ولایت فقیه و وظایف سایر قوا و نهاد ها معلوم می شود که عامل این نابسمانی در کشور ما کیست و چرا این همه فساد اقتصادی در کشور ما رخ می دهد.

در جمهوری اسلامی ایران بر اساس قانون اساسی، وظایف معیّنی برای اشخاص حقوقی معین گردیده است، از مقام رهبری گرفته تا مقام ریاست جمهوری و ... ، همان طور که وظایف ریاست جمهوری، قوه مقننه، قوه قضائیه و ... در قانون اساسی معین گردیده، وظایف رهبری هم مشخص گردیده است و رهبری نمی تواند از وظایف مشخص شده در قانون اساسی تعدّی کند.
بنابراین مقام عظمای ولایت، رهبریِ نظام را بر عهده دارد، با تعاریف مشخصی که در قانون اساسی و قوانین فقهی روشن است.

اصل 110 قانون اساسی، چهار وظيفه ی مهمّ دررابطه با كلّ نظام جمهوری اسلامی ايران را برعهده رهبر گذاشته است:
1-تعيين سياست های كلّی نظام جمهوری اسلامی ايران پس ازمشورت با مجمع تشخيص مصلحت نظام؛
2-نظارت برحُسن اجرای سياست های كلّی نظام؛
3-حلّ اختلاف وتنظيم روابط قوای سه گانه؛
4-حلّ معضلات نظام كه ازطريق عادی قابل حلّ نيست، ازطريق مجمع تشخيص مصلحت نظام؛

رهبری، نیاز کشور و نظام را می‌بیند و درست و کامل هم می‌بیند و به همراه تبیین و تشریح و تعلیم، به مسئولین و مردم منتقل می‌کند. رهبری به مردم می‌گوید: در انتخاب رئیس جمهور که دولت را تعیین خواهد کرد، بصیر باشند، به کسی رأی دهید که دارای چنین امتیازاتی باشد و یا چنین ضعف‌هایی نداشته باشد همین طور در انتخاب نمایندگان .
رهبری، به مجلس و به دولت خط مشیّ می‌دهد، خطوط کلی سیاست داخلی و خارجی نظام را با توجه به اهداف و نیز شرایط حاکم بر کشور، منطقه و جهان را ترسیم و ابلاغ می‌کند و ... .
قطعاً او هر کاری که بتواند می‌کند و اگر چنین نبود، این نظام، با این مشکلات داخلی و دشمنان خارجی یک روز هم دوام نمی‌آورد، چه رسد به این که به رغم همه ضعف‌هایش، رشد کرده و به قدرت، صلابت و استحکام امروزی برسد.

وظایف رهبری در قانون اساسی به اجمال توضیح داده شد و معلوم ش که رهبری دقیقا بر اساس قانون وظایف خود را به خوبی انجام می دهد لذا مشکل از رهبری نظام نیست؛ حال باید ببینیم مشکل از کجاست!
متاسفانه در كشور ما مكانيزم‌های انتخاب مديران بر اساس شايسته سالاری، علم، تخصص و از همه مهم‌تر كار آمدی افراد صورت نمی‌گيرد. مديرانی كه در نهايت از اين كانال وارد عرصه كارزار می‌شوند افراد بی‌انگيزه و بی‌وجودی هستند كه به دليل عدم توانايی و كارايی لازم سهوا و يا عمدا خسارت‌های زيادی را به مجموعه‌های تحت امر خود وارد می‌آورند.
با نگاهی اجمالی به وضعيت بغرنج بسياری از شركت‌های زيان ده و حتی ورشكسته در چند سال اخير و بررسی وضعيت آنان در می‌يابيم كه اكثر آنان نه به دليل تحريم‌های بين المللی بلكه به خاطر وجود مقوله‌ای به نام سوء مديريت به اين حال و روز افتاده‌اند. بدون شك مسائلی مانند فساد اداری و اقتصادی، رانتخواری و حتی دزدی و اختلاس همه و همه از دل ناتوانی‌هايی مديريتی بيرون می‌زند. ملاحظات قومی و قبيله‌ای و بعضا مافيايی شكل گرفته در ساختار و شبكه مديريتی كشور اجازه هر گونه برخورد قاطعانه نيروهای نظارتی را به حداقل می‌رساند و اگر هم به دليل تعصب و غيرت چند ناظر متدين و مخلص كار به بر كناری بیانجامد فرد متخلف باز هم بر اساس فاكتور توصيه و سفارش در مرتبه بالاتری قرار می‌گيرد.

این کاستی ها همه و همه نشان از این دارد که بسیاری از مدیران کشور ما دارای دو مولّفه ی تعهد و تخصص نیستند؛ مدیران کشور بایستی دو مولّفه ی تعهد و تخصص را یکجا داشته باشد، تعهّد یعنی متعهّد بودن به دین اسلام، اگر این طور باشد هیچ مدیری برای جیب خودش کار نمی کند بلکه تمام همّ و غمش باز کردن گرهی از مشکلات جامعه و مردم خواهد بود، وقتی تعهّد نبود و یا به تعبیر امام خمینی رحمه الله علیه مدیران کشور مهذّب نبودند و به جای پیروی از ولیّ فقیه و قانون اساسی پیرو نفسشان بودند کشور نابسامان خواهد شد چون هیچ مدیری برای رضای خدا کار نمی کند و وقتی کار برای رضای خدا نباشد تصمیم عاقلانه نخواهد بود و وقتی تصمیم عاقلانه نبود هرج و مرج به وجود می آید.

مسئولان بايد از خواب بيدار شوند و نگاهی به عملكرد خود بياندازند كه قطعا چون نيك بنگرند می‌توانند خطای خود را پيدا كنند و آن را اصلاح نمايند. بنده به یک نمونه از ایرادات برخی از مدیران اشاره می کنم؛ رهبری قاطعانه خط مشی می دهد که به جای واردات تولید کنید و کالاهای با کیفیت تولید کنید اما از آن طرف برخی از مدیران کالاهای خارجی را به کشور وارد می کنند و در نتیجه کالاهای ایرانی به فروش نمی رسد و نتیجه نهایی این می شود که کارخانه ها بسته می شوند.

رهبری تأکید دارند که کالاهای تولید داخل باید بهترین کیفیت را داشته باشد اما متاسفانه علی رغم خط دهی رهبری برخی از مدیران شرکت ها اهمیتی نمی دهند و عوض کیفیت به کمّیت فکر می کنند. این عوامل باعث می شود ایران عزیز ما با همه ی خوبی هایی که دارد متأسفانه گاهی آن قدر از دستورات و تعالیم اسلام فاصله می گیرد که انسان در تحیّر به سر می برد.


سلام
اول اختیارات رهبری فقط 4 گزینه که گفتید نیست تعیین ریاست قوه قضاییه و تعیین ریئس صدا و سیما و تعیین 6 تن از فقها شواری نگهبان و فرماندهی کل قوای مسلح و ... . بدون شک رهبری شخصیت اول نظام هستند ضمنا ایشان ولایت امر را هم طبق اصل 54 قانون اساسی برعهده دارند اینکه بگوییم رهبری با این همه اختیارات هیچ مسئولیت در زمینه این نابسامانیها ندارد دور از انصاف نیست؟

س.سعید;958262 نوشت:
سلام
اول اختیارات رهبری فقط 4 گزینه که گفتید نیست تعیین ریاست قوه قضاییه و تعیین ریئس صدا و سیما و تعیین 6 تن از فقها شواری نگهبان و فرماندهی کل قوای مسلح و ... . بدون شک رهبری شخصیت اول نظام هستند ضمنا ایشان ولایت امر را هم طبق اصل 54 قانون اساسی برعهده دارند اینکه بگوییم رهبری با این همه اختیارات هیچ مسئولیت در زمینه این نابسامانیها ندارد دور از انصاف نیست؟

سلام،
رهبری شخص اول نظام هستند بدون شک، ولی رئیس جمهور نیستند، رئیس قوه‌ی قضائیه هم نیستند، خودشان هم مسؤول مستقیم صدا و سیما نیستند و کارشان انجام کارهای ایشان نیست، مدیری که کسی به حرفش گوش نکند مدیر هست ولی نمی‌تواند کار تمام زیردست‌هایش را هم خودش انجام بدهد ...
اینکه بگوییم مدیری که نمی‌تواند کاری بکند برود کنار شاید کس دیگری بتواند کاری کند هم درست نیست ... چرا که عملکرد رهبری در جایگاه خودشان تقریباً بدون اشکال بوده است ...
در زمان خلافت امیرالمؤمنین علیه‌السلام که هم معصوم از خطا بودند و هم اسم اعظم را داشتند هم مدیران حکومت ایشان گاهی اشتباهات فاحشی داشته‌اند و حتی در زمان خود رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله هم از طرف منسوبین به ایشان به خیلی‌ها ظلم شد ... اینجاست که نقش مردم مطرح می‌شود ... مردم باید مطالبه‌گر باشند، باید اهل امر به معروف و نهی از منکر باشند، چیزی که نیستند ... نیستیم دیگر قبول ندارید؟ ... دیروز یک گفتم یک بخش باز کنید که بتوانیم نمادهای جهالت و حماقت در این کشور که خود را ذخیره‌های انقلاب می‌شمرند را به شدت نقد کنیم تا از این مملکت فراری شوند سریع پستم را پاک کردند و زیرش هم نوشتند خارج از موضوع تاپیک! ... همه یا اهل سکوت شده‌ایم و یا زیادی محافظه‌کار ... باید کاری کرد که مسؤولین از اشتباه کردن بترسند، نه اینکه هر غلطی خواستند بکنند و دو قرط و نیمشان هم باقی باشد و از همه طلبکار باشند و فکر کنند ما باید شبانه روز خدا را شکر کنیم که سایه‌اشان بر سرمان هست ... ما مردم بی‌تفاوت که فقط پیش خودمان غر می‌زنیم ولی باز هم تا به آن‌ها برسیم انگارنه‌انگار رفتار می‌کنیم و اگر کار خودمان پیش ایشان گیر کند جلویشان موش می‌شویم هستیم که باعث شده‌ایم وضع اینطور شود، حکومت هم که عوض شود همینطور خواهد بود ...
اگر می‌بینید در شرق و غرب حتی با آدم‌های فاسد هم سیستم بهتر کار می‌کند یک دلیل ساده دارد: برای آنها هدف وسیله را توجیه می‌کند ... اینکه چین چند هزار معتاد را ببرد وسط دریا غرق کند و ضربتی برخورد کند و امثال آن، اینها در دین ما پذیرفتنی نیست ... ما آن کارهای اشتباه را نمی‌کنیم، ولی کار درست را هم نمی‌کنیم ... ملتی هستیم که تا در سختی نیفتیم و سرمان به سنگ نخورد به خودمان نمی‌آییم ... آدم‌های دقیقه‌ی ۹۰ای هستیم ... برنامه‌ریزی نداریم ... اینکه ایرانی‌هایی که می‌روند خارج درست رفتار می‌کنند هم خیلی وقت‌ها بخاطر این است که آنجا به همان شرایط ناچاری می‌رسند، اینکه اگر کوتاهی کنند مثل اینجا نیست که کمی آه و ناله کنیم همه دلشان برایمان بسوزد، آنجا سیستمشان رحم ندارد و قانون را ملاک قرار می‌دهد ...

باید کار فرهنگی بشود، ولی چه کسی می‌خواهد کار فرهنگی کند؟ کسی که می‌خواهد کار فرهنگی کند خودش درست است؟
باید قوانین رعایت شود ولی خود مجری قانون یک پایش می‌لنگد ...
قانون‌گذار خودش به خودش ارفاق می‌کند ...
نظارت هم که کلاً تعطیل است و قانونگذار برای دل خودش و پر کردن دهان این و آن قانون می‌گذارد ...

احتمالاً خود من هم یکی از کسانی هستم که به اندازه‌ی خودم و امکاناتم اشتباه دارم ...
این مملکت نیاز به روحیه‌ی جهادی دارد تا درست شود ... ولی جهادگران مدام در جنگ‌های مختلف می‌روند جبهه و شهید می‌شوند ...
بیچاره مستضعفان جهان که به ما دل خوش کرده‌اند ... شکر خدا که لااقل در همان یک زمینه‌ی جهانی عملکرد نظام خوب بوده است ... لااقل تقریباً خوب بوده است ...
مسؤولین نظام اگر راست می‌گویند که می‌خواهند خدمت کنند حقوقشان کمتر از زیردستانشان باشد، سطح زندگی‌اشان مثل فقیرترین اقشار جامعه باشد، برای آخرت کار کنند ... نه اینکه بگویند تا ۲۰ میلیون هم حقوق نجومی نیست ... اگر دنبال دنیا هستند بروند به جهنم، ما را به خیر ایشان امید نیست فقط شر نرسانند ... بهشان می‌گوییم چرا اینطور است می‌گویند مسؤولات عالی‌رتبه اگر حقوقشان کم باشد و در سختی باشند (= مثل مردم باشند) با یک پیشنهادی که دشمنان به ایشان بدهند (کاری که معاویه می‌کرد) ممکن است پایشان سست شود و به کشور خسارات جبران‌ناپذیری بزنند (مثل سران لشگر امام مجتبی علیه‌السلام که به امامشان پشت کردند، مثل امثال خاوری‌ها که سالها جانماز آب می‌کشیدند ولی توزرد در آمدند)، ولی این چنین مدیرانی که برای آنکه پایشان سست نشود و خیانت نکنند اینقدر حقوق برای خودشان می‌پسندند بهتر است خودشان برای رضای خدا در جهاد اکبر با نفسشان شهید شوند تا امتی از شرّ نفس‌های مسمومشان راحت شوند و اینقدر به اسم دین و اسلام و انقلاب و امام و شهداء منت حضور نامبارکشان را بر سر مردم نگذارند ...

جناب سعید ... همه‌ی ما مقصریم ... این سایت هم مقصر است ... وقتی اصل نظام و به تبع آن عاقبت دین در خطر است بگوییم کسی حرف سیاسی نزند و باید مخافظه‌کار بود خودش نوعی بیخیالی است ... مگر امام خمینی نگفتند که حفظ نظام از اوجب واجبات است؟ اصل را ول کنیم بچسبیم به فرع، کیلومتر را ول کنیم بچسبیم به میلی‌متر، این جهاد نیست، انقلابی‌گری نیست، دینداری مطابق با اسلام ناب هم نیست ... ساز و کارش را ندارند هم باید ایجاد کنند ... اینجا جهادگر نباشد و منفعل باشد از چه کس دیگری انتظار داشته باشیم؟

جناب هادی، امیدوارم شما دیگر مثل سایر مسؤولین به بهانه‌ی خارج از تاپیک بودن این پست را پاک نکنید ... این پست دقیقاً در جواب به این است که چرا وضعیت مملکت نابسامان است، یغتی دقیقاً در باره‌ی موضوع تاپیک ...

باسمه القدیر

سلام علیکم

س.سعید;956519 نوشت:
سلام
چرا مملکتی ادعای اسلامی بودن دارد ادعا می کند تحت زعامت و رهبری تائب امام زمان (عج) هست باید وضعیت کنونی را داشته باشد؟ ببینید من حکومت را با حکومت امام علی(ع) مقایسه نمی کنم با حکومتهای کنونی جهان مقایسه می کنم از نظر فساد اقتصادی در چه رتبه ای هستیم اختلاسهای چند هزار میلیارد تومانی رکورد فساد اقتصادی را در جهان شکستیم ببینید همین زلزله کرمانشاه را که 16 هزار خانه و ساختمان به طور صدرصد نابود شده. ساختمانهای جدید ساز به مراتب از ساختمانهای قدیمی بیشتر تخریب شده اند این نماد پسرفت نیست؟

شما ابتدا فرضیه ای را مطرح نموده اید(ایران دچار پسرفت است) که نیاز به تحلیل دارد،پسرفت در چه؟

پسرفت یک مفهوم کلی است که نمی شود بدون بررسی و شتاب زده آن را به همه ی امور کشور

تعمیم داد.

بعد هم اگر به تعبیر شما پسرفت و یا پیشرفت را در یک یک امور کشور بررسی کردیم باید ببینیم

نسبت به چه زمانی؟قبل از انقلاب؟ابتدای انقلاب؟زمان جنگ؟

یا نه قیاس بین دولتها انجام شود؟

به هر حال کلی گویی نتیجه ی علمی و منطقی ندارد.

سلام و درود.
فساد بالا تا پایین رو فرا گرفته. از نماینده مجلس و کارمند دولت و رئیس بانک و حتی بعضی مسئولان سپاه و شاید بعضی قضات و... همه دارن میخورن دارن حروم خواری میکنن. که الهی آتیش بشه تو گلوشون.
درآمد تو مملکت ما بالاست ولی انقدر بخور بخور هست که محو میشه. اون فرمانده زپرتی یه شهر کوچیک تو سپاه هم حتی ول کن نیست و از طریق فاکتور سازی داره بیت المال رو میخوره(دیدیم که میگیم!). اگه یک سال این حرام خوری ها برچیده بشه کم کم اوضاع هم خوب میشه.
باید یه عزم جدی بین 3 قوه برقرار بشه که با هم جلوی فسادو بگیرن. ولی متاسفانه اولا قوه ها درگیر بازی های کودکانه خودشون هستند. آقای رئیس جمهور به قوه قضاییه تیکه میندازه. قوه قضاییه به دولت تیکه میندازه. دارن کلکل میکنن واسه خودشون! همشونم به فکر پاکسازی خودشون هستند. تا یه خبر از یه قاضی ای از یه حکمی از یه حساب بانکی میشه فوری رئیس قوه قضاییه میاد میگه نه آقا همچین اتفاقی نیست از بیخ و بن تکذیب میکنم.همه این حرفا در جهت هجمه به انقلاب هست!!! آخه آقای رئیس با حلوا حلوا گفتن که دهن شیرین نمیشه. جلوی فسادو بگیر.
تا یکی مچ نجومی بگیر هارو میگیره دولت فوری میاد میگه نه آقا فساد کدومه قانونیه واسه خودشون همچین حقوقیو تعیین کردن و اینا ذخایر نظامن! خب خاک بر سر قانونی که همچین اجازه ای به مسئولین میده. ذخیره نظام اینان؟ اینا سه تا سه تاشون 1000 تومن ارزش ندارن برای نظام. مایه ی بی آبرویی نظامن. کدوم ذخیره نظام؟

مجلس هم که عصاره ی ملته کسی نمیتونه چیزی بگه اصلا!

آدم دلش میخواد سکته کنه با این وضع. در میان این همه بدبختی تنها امید و عشق امثال من رهبر هست. خدا ایشون رو حفظ کنه.

به خدا کاش ایران نظام خلافتی برقرار بود! همه چیز میفتاد دست رهبرمون خلاص.

خدارا خدارا;958408 نوشت:

به خدا کاش ایران نظام خلافتی برقرار بود! همه چیز میفتاد دست رهبرمون خلاص.

با سلام
الان مگر این طور نیست
به نظر اسلام ولایت فقیه همان خلیفه است
اختیارات ایشان واقعاً بالاست
در تصمیمات کلی ایشان و اطرافیانشان نقش محوری دارند

برای داشتن حکومتی سالم باید آزادی بیان و آزادی پس از بیان داشت
باید شفافیت نظام مالی داشت
من شهروند باید بدانم که سرمایه مسئول قبل از تصدی و بعد از تصدی چقدر است
باید بتوان از رهبری انتقاد کرد
باید بتوان گفت چرا دو برادر را در ارکان نظام قرار داده اند(لاریجانی ها)
چرا ۹۰ درصد دریاچه ارومیه خشکیده شده است
چرا فقط ۴۰ درصد مدارس تهران در برابر زلزله بالای ۶ ریشتر مقاومند...

علی پارساپور(a.p);958506 نوشت:
با سلام
الان مگر این طور نیست
به نظر اسلام ولایت فقیه همان خلیفه است
اختیارات ایشان واقعاً بالاست
در تصمیمات کلی ایشان و اطرافیانشان نقش محوری دارند

برای داشتن حکومتی سالم باید آزادی بیان و آزادی پس از بیان داشت
باید شفافیت نظام مالی داشت
من شهروند باید بدانم که سرمایه مسئول قبل از تصدی و بعد از تصدی چقدر است
باید بتوان از رهبری انتقاد کرد
باید بتوان گفت چرا دو برادر را در ارکان نظام قرار داده اند(لاریجانی ها)
چرا ۹۰ درصد دریاچه ارومیه خشکیده شده است
چرا فقط ۴۰ درصد مدارس تهران در برابر زلزله بالای ۶ ریشتر مقاومند...


سلام.
نیست دیگه برادر من. کی گفته که رهبری درباره همه چیز اختیار دارن؟
درباره اقتصاد اختیار دارن؟ این دست دولته. خود رهبر انقدر تو سخنرانی ها میگه آقا اقتصادو قوی کنید وابستگی به نفتو کم کنید. هیشکی هم گوش نمیده. خود رهبر به این وضع انتقاد داره. اگه دست خودش بود که اقتصاد مقامتی رو راه مینداختن.

سرمایه مسئول ربطی به رهبر نداره. دولت باید پیگیر باشه.
2 لاریجانی هم ربطی به رهبر نداره لاریجانی دوم رو مردم انتخاب کردن. تازه چه عیبی داره مثلا 2 برادر لایق هردو پست داشته باشن.
دریاچه ارومیه باید دولت پیگیر باشه.
مدارس هم دولت باید پیگیر باشه.

فکر میکنم درک درستی از مسئولیت ها ندارن. کی گفته همه چی دست رهبره!

آزادی بیان و انتقاد از رهبر هم خود رهبر قبول دارن. میگن باید اینطور باشه. حالا چهارتا کاسه داغ تر از آش جلوگیری میکنند این دیگه تقصیر رهبر نیست.

برخی از این مشکلات به خاطر تفکرات ایدولوژیک حکومت ایران است.

نکته مهم دیگر سخن شهید چمران هست:

پرسیدند که تعهد بهتر است یا تخصص ؟ ایشان گفتند:می گویند تقوا از تخصص لازم تر است. آن را می پذیرم. اما می گویم آن کس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد بی تقواست.

hamedy12;958595 نوشت:
الان مشکل اون زیر دست ها هستن که متاسفانه چون از اقوام رهبر هستن نمیشه زیاد به پر و پاشون پیچید

از اقوام رهبر هستند؟!!! :-o
اولا باید این حرفتون رو اثبات کنید!
دوما آیا شما رهبری رو با رئیس جمهور فعلی اشتباه نگرفته اید؟!!
سوما شما از مدیران رده بالا مانند مدیران شهرداری, بانک ها و ... بگیرید تا برسید به نمایندگان مجلس و وزرا و روسای قوا, آیا می توانید یک نفر را نام ببرید که از اقوام رهبری هستند؟! می توانید در مدیران رده پایین هم جستجویی بکنید شاید چیزی دستگیرتون شد!!
سوما اگر احیانا کسی رو هم پیدا کنید که با رهبری نسبتی داشته باشد, آخه رهبری از این جنس افراد نیستند (این رو لازم نیست از من بشنوید می توانید اعتراف دشمنان و مغرضان رو در این رابطه ببینید, آیا دشمنان رو قبول دارید؟), در واقع از این طرف به مشکل بر می خورید!!

hamedy12;958595 نوشت:
کلا تو این کشور هیچی دست رهبر نیست!!!

اگر دقت کرده باشید, بیشتر این افرادی که از وضعیت مملکت ناراضی هستند, در واقع از مسائلی مانند اختلاس, گرانی, دزدی, بیکاری, رانت و پارتی بازی و ... ناراضی هستند و حق هم دارند ولی می دانید مشکلشان کجاست؟ مشکلشان اینجاست که همه این ها و کاسه کوزه ها رو سر حکومت و نظام می شکنند و در واقع حکومت رو مقصر می دانند ولی باید بدانند و بدانید و بدانیم که بیشتر این مشکلات و مسائل مربوط به دولت, دستگاه های دولتی و برخی موارد به شهرداری و کلا از این دستگاه ها هست و افراد و مدیرانی هم در برخی از این مسائل دخالت دارند. رئیس دولت رو که خود مردم انتخاب کرده اند, اکثر وزرا رو هم که رئیس دولت انتخاب کرده است, مدیران رده بالا هم که توسط این وزرا برای وزارتخانه خودشان انتخاب می شوند. اعضای شورای شهر رو هم که خود مردم انتخاب کرده اند که شهردار هم توسط همین اعضا انتخاب می شود. پس اگر کسانی, اعتراضی هم دارند به فرد یا افرادی که انتخاب کرده اند مراجعه کنند نه اینکه طلبکارانه حکومت رو محکوم کنند!

جالب هست که عده زیادی از افراد که به حکومت اعتراض دارند و این مشکلات رو به سر حکومت می زنند, کسانی هستند که به رئیس جمهور فعلی رأی داده اند و مشکلات اختلاس, بیکاری, گرانی و ... رو به حکومت ربط می دهند در حالی که شما رئیس جمهور انتخاب کرده اید و بفرمایید از ایشان و هیئت دولت مطالبه کنید!! (شما که از این دست از افراد نیستید؟) کسانی هم که به فعلی رأی نداده اند, به هر حال رأی ملت محترم است! و شما هم می توانید مطالبه گر باشید و با برخی از ملت هم صحبت کنید که چرا چنین اشتباهی را مرتکب شدند و موج پشیمانی راه انداخته اند؟! نمی توانستند همان موقع انتخابات این موج رو راه بیندازند تا به الان که کار از کار گذشته است, نرسد؟!!

در رابطه با اینکه چه کارهایی دست رهبری هست هم می توانید از کارشناس محترم راهنمایی بگیرید!

به صورت کلی متاسفانه فقر بصیرت و آگاهی در جامعه موج می زند و فرقی هم نمی کند که فرد متدین باشد یا نه.

*taha*;958600 نوشت:
از اقوام رهبر هستند؟!!! :-o
اولا باید این حرفتون رو اثبات کنید!
دوما آیا شما رهبری رو با رئیس جمهور فعلی اشتباه نگرفته اید؟!!
سوما شما از مدیران رده بالا مانند مدیران شهرداری, بانک ها و ... بگیرید تا برسید به نمایندگان مجلس و وزرا و روسای قوا, آیا می توانید یک نفر را نام ببرید که از اقوام رهبری هستند؟! می توانید در مدیران رده پایین هم جستجویی بکنید شاید چیزی دستگیرتون شد!!
سوما اگر احیانا کسی رو هم پیدا کنید که با رهبری نسبتی داشته باشد, آخه رهبری از این جنس افراد نیستند (این رو لازم نیست از من بشنوید می توانید اعتراف دشمنان و مغرضان رو در این رابطه ببینید, آیا دشمنان رو قبول دارید؟), در واقع از این طرف به مشکل بر می خورید!!

اگر دقت کرده باشید, بیشتر این افرادی که از وضعیت مملکت ناراضی هستند, در واقع از مسائلی مانند اختلاس, گرانی, دزدی, بیکاری, رانت و پارتی بازی و ... ناراضی هستند و حق هم دارند ولی می دانید مشکلشان کجاست؟ مشکلشان اینجاست که همه این ها و کاسه کوزه ها رو سر حکومت و نظام می شکنند و در واقع حکومت رو مقصر می دانند ولی باید بدانند و بدانید و بدانیم که بیشتر این مشکلات و مسائل مربوط به دولت, دستگاه های دولتی و برخی موارد به شهرداری و کلا از این دستگاه ها هست و افراد و مدیرانی هم در برخی از این مسائل دخالت دارند. رئیس دولت رو که خود مردم انتخاب کرده اند, اکثر وزرا رو هم که رئیس دولت انتخاب کرده است, مدیران رده بالا هم که توسط این وزرا برای وزارتخانه خودشان انتخاب می شوند. اعضای شورای شهر رو هم که خود مردم انتخاب کرده اند که شهردار هم توسط همین اعضا انتخاب می شود. پس اگر کسانی, اعتراضی هم دارند به فرد یا افرادی که انتخاب کرده اند مراجعه کنند نه اینکه طلبکارانه حکومت رو محکوم کنند!

جالب هست که عده زیادی از افراد که به حکومت اعتراض دارند و این مشکلات رو به سر حکومت می زنند, کسانی هستند که به رئیس جمهور فعلی رأی داده اند و مشکلات اختلاس, بیکاری, گرانی و ... رو به حکومت ربط می دهند در حالی که شما رئیس جمهور انتخاب کرده اید و بفرمایید از ایشان و هیئت دولت مطالبه کنید!! (شما که از این دست از افراد نیستید؟) کسانی هم که به فعلی رأی نداده اند, به هر حال رأی ملت محترم است! و شما هم می توانید مطالبه گر باشید و با برخی از ملت هم صحبت کنید که چرا چنین اشتباهی را مرتکب شدند و موج پشیمانی راه انداخته اند؟! نمی توانستند همان موقع انتخابات این موج رو راه بیندازند تا به الان که کار از کار گذشته است, نرسد؟!!

در رابطه با اینکه چه کارهایی دست رهبری هست هم می توانید از کارشناس محترم راهنمایی بگیرید!

به صورت کلی متاسفانه فقر بصیرت و آگاهی در جامعه موج می زند و فرقی هم نمی کند که فرد متدین باشد یا نه.

با عرض سلام و احترام

بنده منظورم خود رهبر نبود

واقعیت امر رو بگم تو این مملکت لایق تر از ایشون برای چنین پستی نیست

منظورم این بود چون فلانی یه جایی به رهبر ربط پیدا میکنه کسی تو اون مورد ورود نمیکنه و مسکوت میمونه

1-اکثر دوستانی که در این تاپیک از رهبر انتظار دارن همه چیو درست کنه،از حامیان یا حداقل همفکر دولت فعلی اند و به جای سوال از دولت و مجلس ،رهبر رو مورد سوال قرار میدهند.
به این میگن فرار به جلو.
(البته باب سوال و انتقاد از رهبر همیشه باید باز باشه)

2- راه نجات این انقلاب پاکسازی ،تغییر فکر ،تغییر ساختار اساسی با وجود تمام هزینه هاست.

3-از دوستان بابت حذف پستم که قسمتی از تاریخ بود وبرای عبرت دولت و ملت و برای پیشگیری ،دلسوزانه نوشتم، تشکر میکنم.

ناگفته هاي ناب;958675 نوشت:
1-اکثر دوستانی که در این تاپیک از رهبر انتظار دارن همه چیو درست کنه،از حامیان یا حداقل همفکر دولت فعلی اند و به جای سوال از دولت و مجلس ،رهبر رو مورد سوال قرار میدهند.
به این میگن فرار به جلو.
(البته باب سوال و انتقاد از رهبر همیشه باید باز باشه و ایشون هم بابت ناکارآمدی انتصاباتشون باید جواب بدن.)

2- راه نجات این انقلاب پاکسازی ،تغییر فکر ،تغییر ساختار اساسی با وجود تمام هزینه هاست.

3-از دوستان بابت حذف پستم که قسمتی از تاریخ بود وبرای عبرت دولت و ملت و برای پیشگیری ،دلسوزانه نوشتم، تشکر میکنم.

با سلام

تنها اهرم فشار روی دولت در حال حاضر رهبر

وقتی قانون طوری نوشته شده که افرادی که بتونن ذهن مردم رو بیشتر فریب بدن ، به پست و مقام می رسن نمیشه کار خاصی انجام داد

چون اکثر مردم چشمشون به دهن این و اون هست و دنبال تحقیق و تفکر و تامل و پیدا کردن راه درست نیستن

هزینه این پاکسازی خیلی بیشتر از اون چیزی هست که بتونید تصورش رو بکنید
شاید چیزی حدود یک سوم جمعیت این کشور!!!

به جای پاکسازی باید به فرهنگ سازی و روشن گری توجه بشه

شاید نسل بعد بتونن زندگی بهتری داشته باشن
ما که تو این راه سوختیم

به قول یکی از دوستان

ما نسل سوخته ایم ، بچه هامون نسل پدر سوخته

اون هایی که در آینده قرار بر مسند قدرت بشینن با این پدرسوخته ها طرفن نه ما!!!

این حذف پست ها عادیه زیاد به دل نگیرید

سعی کنید از پستهایی که ممکنه پاک بشن بک آپ بگیرید

میتونید یه کتابی جزوه ای ازش دربیارید!!!!

ممنون از شما دوست عزیز اما این نکته هم مهمه که ولی فقیه ناظر هستند . ایشون فرمانده کل قوا هستند و باید با خیلی سخت با متخلفین برخورد کنن

*taha*;958600 نوشت:

در رابطه با اینکه چه کارهایی دست رهبری هست هم می توانید از کارشناس محترم راهنمایی بگیرید!

  1. لاحیت‌هایی که برطبق قانون اساسی برعهده رهبری است که عبارتند از:
    1. فرماندهی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران
    2. صدور حکم رئیس قوه قضائیه ایران
    3. صدور حکم رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
    4. مجمع تشخیص مصلحت نظام
    5. شورای عالی امنیت ملی
    6. امضاء حکم ریاست‌جمهوری پس از انتخاب مردم[۲]
  2. صلاحیت‌هایی که بر طبق قوانین دیگر با حضور نمایندگان ولی فقیه اداره می‌گردد که عبارتند از:
    1. شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی
    2. سازمان اوقاف و امور خیریه
    3. بنیاد شهید و امور ایثارگران
    4. سازمان حج و زیارت
    5. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
  3. صلاحیت‌هایی که بعنوان ولایت مطلقه یا عامه به استناد اصل پنجم دارا هستند که عبارتند از:
    1. آستان قدس رضوی
    2. بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی
    3. کمیته امداد امام خمینی
    4. سازمان تبلیغات اسلامی
    5. شورای عالی قرآن
    6. مؤسسه اطلاعات
    7. مؤسسه کیهان
    8. بنیاد پانزده خرداد
    9. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی
    10. شورای سیاستگذاری ائمه جمعه
    11. نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها
    12. ستاد اجرایی فرمان امام
    13. مرکز ملی فضای مجازی
    14. شورای عالی انقلاب فرهنگی[۳][۴]

این هم بخشی از وظایف رهبری خدمت دوستان با بصیرت!!!!

[INDENT]

باز هم تاکید دارم بنده عرض ارادت دارم خدمت رهبر انقلاب ولی بهتر هست ایشون یه مقدار تو تصمیماتشون دقت نظر بیشتری داشته باشن.


[/INDENT]

جناب طه برای اینکه بفهمید که ایشون چقدر قدرت دارند همین بس که بدونید و بدونیم و بدانند ...

هیچ شخصی چه در درون مجلس و چه از سران سه قوه از موضوع ساخت تاسیسات هسته ای خبر نداشته ...

خیلیه ها ...
نه مجلسی ها اطلاع داشتند و نه سران سه قوه ...

چجوری بودجه اش تامین شده
چجوری ساخته شده
چجوری تامین قطعه شده

و در نهایت امنیت اطلاعاتی ... و برای استفاده صلح آمیز هسته ای

و در نهایت آمریکا از روشهای خودش پی به ساخت این مراکز میبره و ما یهویی میفهمیم ... ای بابا ... ما ابر قدرتیم و خبر نداریم و یهویی تحریم میشییم ...

و همه این تقصیر ها از روسای جمهور هستش و مجلسی ها که اختلاص میکنن .

هوالعظیم

سلام و عرض ادب

بنده فقط یک نکته عرض میکنم خدمتتون والسلام:

شما فقط از یک رانندگی بگیر برو تا اخرش :

نشستن پشت فرمان یک نماد بسیار شفاف از به دست گرفتن مدیریت و قدرت هست

حالا نگاه کنید به تصادفات و مرگ و میر حاصل از این به دست گرفتن قدرت و .....

اکنون مایی که جزوی از این ملت هستیم ایا واقعا شایسته ی حضور یافتن در صحن قدرت را دارا هستیم یا خیر ؟؟؟ دولت هم متشکل از همین ماها هست ولاغیر

از ماست که بر ماست ....

ماها به ظاهر مسلمان هستیم ولی از اسلام هیچ بویی نبردیم نه از مذهبیت نه از معنویت ....
حالا این وسط هم یک عده میخوان مسیحی بشن یکی نیست بگه که عزیز تو اصلا مسلمان نبودی که تازه بخوای مسیحی بشی Lol

مبنای 2;958701 نوشت:
جناب طه برای اینکه بفهمید که ایشون چقدر قدرت دارند همین بس که بدونید و بدونیم و بدانند ...

هیچ شخصی چه در درون مجلس و چه از سران سه قوه از موضوع ساخت تاسیسات هسته ای خبر نداشته ...

خیلیه ها ...
نه مجلسی ها اطلاع داشتند و نه سران سه قوه ...

چجوری بودجه اش تامین شده
چجوری ساخته شده
چجوری تامین قطعه شده

و در نهایت امنیت اطلاعاتی ... و برای استفاده صلح آمیز هسته ای

و در نهایت آمریکا از روشهای خودش پی به ساخت این مراکز میبره و ما یهویی میفهمیم ... ای بابا ... ما ابر قدرتیم و خبر نداریم و یهویی تحریم میشییم ...

و همه این تقصیر ها از روسای جمهور هستش و مجلسی ها که اختلاص میکنن .

با سلام

برنامه هسته ای مربوط به زمان قبل از انقلاب هست

برنامه هسته‌ای ایران که در سال ۱۳۲۹ آغاز شده بود در سال ۱۳۵۳ با تأسیسسازمان انرژی اتمی ایران و امضای قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهر شکل جدی به خود گرفت. ایران در سال ۱۳۳۷ (۱۹۵۸)، به عضویت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درآمد و در سال ۱۳۴۷ (۱۹۶۸) پیمان عدم تکثیر سلاح‌های هسته‌ای(ان‌پی‌تی) را امضاء کرد و دو سال بعد آن را در مجلس شورای ملی به تصویب رساند.[۱][۲]

حکومت جمهوری اسلامی در اوایل انقلاب با ساخت نیروگاه و پروژه هسته‌ای مخالف بود برای مثال در ۲۶ خرداد سال ۱۳۵۸ مقاله‌ای با عنوان نیروگاه‌های هسته‌ای: خیانت به خلق ما در روزنامه جمهوری اسلامی چاپ شد

مشکل ایرانی خارجی نیست داخلیه

تو همین مدت تحریمهم چیز وارد کشور شد!!
وهمه چیز هم صادر!!!

فقط این وسط کلی از آقازاده ها به یه نون و نوایی رسیدن

در واقع به نفع اون هایی شد که باعث ایجاد این تحریم ها شدن!!!

[="Arial"]سلام...ای بابا چه نابسامانی هستش چرا دارید الکی عیب میزارید رو این مملکت..مخصوصا جناب دکتر روحانی عزیز خفمون کرد بسکه را ب را داره ما رو تو جهان جلو میبره..این دولت هم منتخب همین ملتی هستش که الان داره میزنه زیره همه چی..

نشستیم دوره هم دارم خوش میگذرونیم..یکی پول هممونو میچاپه میبره اونور با امریکایی حال میکنن..تازه با خانوم محترمشم ...خوابیدن تو سواحل کالیفرنیا لاو میترکونن چش ندارین ببینین دو تا مرغ عاشق پر میزنن میرن اونور اب با پول ایران.

باید از این امریکایی ها ممنون هم باشیم بخاطره این همه مهربانی ..

hamedy12;958699 نوشت:

  1. لاحیت‌هایی که برطبق قانون اساسی برعهده رهبری است که عبارتند از:
    1. فرماندهی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران
    2. صدور حکم رئیس قوه قضائیه ایران
    3. صدور حکم رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
    4. مجمع تشخیص مصلحت نظام
    5. شورای عالی امنیت ملی
    6. امضاء حکم ریاست‌جمهوری پس از انتخاب مردم[۲]
  2. صلاحیت‌هایی که بر طبق قوانین دیگر با حضور نمایندگان ولی فقیه اداره می‌گردد که عبارتند از:
    1. شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی
    2. سازمان اوقاف و امور خیریه
    3. بنیاد شهید و امور ایثارگران
    4. سازمان حج و زیارت
    5. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
  3. صلاحیت‌هایی که بعنوان ولایت مطلقه یا عامه به استناد اصل پنجم دارا هستند که عبارتند از:
    1. آستان قدس رضوی
    2. بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی
    3. کمیته امداد امام خمینی
    4. سازمان تبلیغات اسلامی
    5. شورای عالی قرآن
    6. مؤسسه اطلاعات
    7. مؤسسه کیهان
    8. بنیاد پانزده خرداد
    9. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی
    10. شورای سیاستگذاری ائمه جمعه
    11. نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها
    12. ستاد اجرایی فرمان امام
    13. مرکز ملی فضای مجازی
    14. شورای عالی انقلاب فرهنگی[۳][۴]

این هم بخشی از وظایف رهبری خدمت دوستان با بصیرت!!!!

[INDENT]
باز هم تاکید دارم بنده عرض ارادت دارم خدمت رهبر انقلاب ولی بهتر هست ایشون یه مقدار تو تصمیماتشون دقت نظر بیشتری داشته باشن.

[/INDENT]

سلام.
خب من نفهمیدم اینا کدومش به اقتصاد مربوطه؟

خدارا خدارا;958706 نوشت:
سلام.
خب من نفهمیدم اینا کدومش به اقتصاد مربوطه؟

سلام علیکم

هیچ کدوم برادر با بصیرت من

فقط یه تحقیق کوچولو در مورد منابع و منافع اقتصادی این موارد داشته باشید به نتیجه میرسید

بنده عاشق تعریف بصیرت برادران و خواهران بزرگوارم هستم

کشور ما به دلیل داشتن درآمد های نفتی پتانسیل فساد در بین مقامات و مدیران و ... را دارد.
تنها راه حل شفافیت و آزادی بیان و دادن آزادی به رسانه ها

یورال;958599 نوشت:
برخی از این مشکلات به خاطر تفکرات ایدولوژیک حکومت ایران است.

برادر مشکل از ایدئولوژی نیست، اینکه حکومت با کفر باقی می‌ماند ولی با ظلم نه به این معنی نیست که پس کفر خوب است، به این معنی است که ظلم است که کمر یک مملکت را می‌شکند ... در این کشور ظلم است که بیداد می‌کند ... نه اینکه همه ظالم باشند و آدم خوب کم داشته باشیم، ولی برخی از ظالم‌ها وقاحت را از حد گذرانده‌اند و کسی هم نمی‌بیند که با آن‌ها برخورد جدّی بشود و آستانه‌ی تحمل‌ها روزبروز کمتر می‌شود ... مگرنه که مردم در سختی هم اگر باشند ولی ببینید رؤسایشان از آن‌ها هم سخت‌تر زندگی می‌کنند جیکّشان درنمی‌آید ...

مشکل آنجاست که امام وصیت کردند:
چه بسا که در بعض مقاطع، عدم حضور و مسامحه،‌ گناهی باشد که در رأس گناهان کبیره است. پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد و الاّ کار از دست همه خارج خواهد شد. و این حقیقتی است که بعد از مشروطه لمس نموده‌اید و نموده‌ایم. ... توجه داشته باشند رئیس جمهور و وکلای مجلس از طبقه‌ای باشند که محرومیت و مظلومیت مستضعفان ومحرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند، نه از سرمایه‌داران و زمینخواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومیت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمی‌توانند بفهمند.

اما کسی عمل نکرد ... یا کم‌کم عوض شدند ...
الآن کار به جایی رسیده که می‌گویند مدیران ما تا ۲۰ میلیون هم اگر بگیرند هنوز اشکال ندارد و حقشان است ... کسی که ماهی ۲۰ میلیون حقوق بگیرد و خدا می‌داند چقدر هم پاداش برای گند زدن به کارها می‌گیرد چطور می‌خواهد به فکر مردم باشد؟
کسی که حقوق ماهی ۱۰ میلیون بگیرد هم باید یقه‌ی خودش را بگیرد که چرا مردم عادی برای گرفتن وام ۱۰ میلیونی پدرشان درمی‌آید و تازه اگر بدهند یا ندهند، و اگر هم بدهند با بهره‌ و سود قطعی چندین و چند درصد که همان ربا و دشمنی با خداست ...

پس ما هم مقصریم ... مقصریم که چرا این جور آدم‌ها اینقدر در این کشور میدان پیدا کرده‌اند ... چرا صدایمان در نمی‌آید؟ چرا مطالبه‌گر نیستیم؟ چرا صدایمان را بلند نمی‌کنیم که در یک نظام انقلابی و اسلامی که قرار است مدیرانی انقلابی و جهادی داشته باشد که به دنبال آخرت خودشان و سربلندی اسلام باشند چرا حقوق مدیر از حقوق زیردستانشان بالاتر است؟ ...
نمی‌گوییم همه‌ی افراد نظام که رفاهشان از حدی بیشتر است عزل بشوند و مردم فقیر ولی عقده‌ای به قدرت برسند که ده برابر امروز بخواهند دستشان را در جیب مردم بکنند تا برای خودشان قصر بسازند، ولی کسی اگر می‌خواهد مسؤولیتی قبول کند و جهاد کند اموالش را معلوم کند، نصف مالش را هم به بیت‌المال بپردازد که خرج مستضعفین شود، تا به او اجازه‌ی خدمت داده شود ... بله او منتی بر سر خدا ندارد که بیاید و در انقلاب کاری کند، بلکه خدا بر سر او منت دارد که اجازه‌ی خدمت به او داده است، پس اول نصفی از مالش را ببخشد تا اجازه‌ی خدمت پیدا کند، با متاع بی‌ارزش دنیا متاع باارزش آخرت را بخرد، بعد هم با حقوق و مزایای در سطح مردم فقیر یا معمولی جامعه مشغول خدمت کردن بشود، از زیردستانش کمتر بگیرد، زیردستانش هم از زیردستان خودشان کمتر بگیرند تا زیردست‌ترین افراد پر درآمدترین افراد باشند ...

سلام و عرض ادب

دوستان عزیز با تشکر از همه شما بخاطر اظهار نظر و شرکت در گفتگو ها

لطفا به مصادیق و از نام بردن اشخاص و مقامات و شخصیت های مذهبی و سیاسی جدا پرهیز کنید و موجبات محدودیت را برای انجمن پیش نیاورید
رویکرد انجمن پاسخگویی به سئوالات دینی است و از ورود به مباحث سیاسی و احزاب به شدت پرهیز می کند

بنا بر این پست هایی که قوانین سایت را رعایت نکنند حذف و ویرایش خواهند شد
با تشکر

جهت مطالعه:Narahat az: تدابیر و هوشمندی های حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای در دوران رهبری

hamedy12;958765 نوشت:
با عرض سلام و احترام

مشکل این هستی شخصی که قدرت این رو داره که جلوی این ظلم رو بگیره ، میگه خود مردم باید درست رای می دادن!!!

خب مردم بصیرت نداشتن شما که بصیرت دارید

دارید می بینید وضعیت مملکت رو

الان مردم برای نفس کشیدن هم باید پول بدن!!!


سلام برادر و عرض احترام،
راستش درست متوجه فرمایش شما نشدم، چه کسی که بصیرت دارد باید چطور جلوی ظلم را بگیرد؟ رهبری؟
اگر منظورتان رهبری است که حکومت ما از نوع حکومت اسلامی نیست و از نوع جمهری اسلامی است ... جمهوریت آن باعث می‌شود که به نوعی کار به خود مردم سپرده شود تا جمهور مردم کشور را در چهارچوب اسلام هدایت کنند ... حالا برای هر کاری نمی‌شود از همه‌ی مردم در چهارچوب اسلام نظر خواست،‌ یک سری نماینده برای هر کار از طرف مردم نصب می‌شوند که این کار را بکنند و مردم هم هر از گاهی نمایندگانشان را مطابق نظرات خودشان انتخاب می‌کنند ... یک مشکل جمهوریت همین است که شما می‌فرمایید، اینکه کسی که بصیرت کافی دارد و کسی که بصیرت کافی ندارد، کسی که می‌توان ذهنش را با اطلاعات غلط به اشتباه انداخت و فریبش داد با کسی که به اندازه‌ی کافی بصیرت دارد که فریب اخبار این و آن را نخورد، کسی که تحصیلات کافی و تجربه و دانش کافی دارد با کسی که ندارد، همه یک سهم در این جمهوریت دارند، این اشکالش هست ولی چون فردی معصوم از شهوترانی و اشتباه در رأس امور نیست فعلاً این سیستم انتخاب شده است ....

در این سیستم کسی که بصیرت داشته باشد نقش جدیدی اضافه بر نقش عمومی که همه دارند می‌تواند داشته باشد و آن آگاه‌سازی دیگران است، جریان‌سازی بر اساس شعور و بصیرت است ... در نظام جمهوریتی مردم اگر بیدار شوند و مطالبه‌گر شوند می‌توانند در همان چهارچوب اسلام سیستم فاسد شده را اصلاح کنند ...
باید آنقدر همه‌جا بگوییم تا مطالبه‌ی عمومی مردم بشود و دیگر حتی وقیحان قوم هم جسارت کافی برای طرح این مسائل را نداشته باشند و بدانند که مقابل خزعبلاتی که می‌گویند سیلی خواهند خورد ... دیگر جرأت نخواهند داشت برای خودشان حقوق مادام‌العمر تصویب کنند، یا حقوق چندین میلیونی خود را کم دانسته و بگویند جا دارد اضافه شود، یا بگویند ما ذخایر انقلاب هستیم و اگر یکی برای همه پس به طرز مشابه همه هم برای یکی که آن یکی هم بفضل الهی ما هستیم :god: یا با نگه داشتن سطح حقوق و مزایای خودشان با چنگ و دندان بگویند که گرانی‌ها برای آن است که درآمد ناشی از آن خرج خود مردم شود و این پول‌ها را دیگر ان شاء الله در جیب خودمان نمی‌گذاریم، یا همه‌اش را در جیب خودمان نمی‌گذاریم ...

دوستان شما دارید شعار میدید؟شما توی فامیلتون عمو خاله عمه دایی پسر خاله ..هیشکی نیستش که قانون رو دور نزده باشه؟مطمئنن نیستش..اگه بخوایم از اون بالاها بگیریم بیایم پایین اخرش پای همه گیره..

یا باید قانون درست شه یا مسئولان که که هیشکدوم نمیشه..

اگه اشتبا میگم بفرمایین منم از حضورتون بهره ببرم.

اگر هیچ کاری هم نتوانستیم بکنیم همینکه مطالبه‌گر باشیم خودش یک حسن دارد ... ما الآن دیگر تقریباً نمی‌توانیم پیش مخالفان انقلاب از انقلاب دفاع کنیم، چون آنقدر فساد کرده‌اند که دیگر جایی برای دفاع باقی نگذاشته است، تا بگوییم انقلاب چنین کرده است هزار و یک مثال می‌آورند که بگویند آره جان خودت با انجام چنین فسادهایی؟ بعد هم می‌پرسند که چی شد آن مفسدان را دار زدید یا هنوز دارند خون مردم را می‌مکند؟
اگر جو را انقلابی و جهادی کنیم، کسانی که تا بحال صدایشان در نمی‌آمد هم جرأت می‌کنند مطالبه‌گر بشوند، مدیرانی که مدام شعار اسلامی و انقلابی می‌دهند و در کنار آن دیگر چنان وقیح شده‌اند که صریحاً هم از رفاه خودشان و حقوق‌های نجومی خودشان و دوستان و خانواده‌اشان دم می‌زنند کمی خودشان را جمع و جور می‌کنند ... نظارت‌ها به ناچار بهتر می‌شود چون باید جوابگو باشند ... حقوق‌های رسمی را دیگر جرأت نمی‌کنند بگویند که مثلاً ۱۰ میلیون تومان کم است، یا ۲۰ میلیون تومان زیاد نیست ... اگر بگویند ما ذخیره‌ی انقلاب هستیم به سرعت انتظارهایی بر ایشان حمل می‌شود که دیگر جرأت نکنند از این شعارها بدهند ... دیگر خودشان را به این راحتی به انقلاب نمی‌چسبانند چون می‌دانند برایشان تبعات خواهد داشت ...

ولی وقتی مطالبه‌ای نباشد، تقوای باطنی هم که نباشد، اصلاً شما بفرمایید که برای چه تا می‌توانند دزدی نکنند؟ چرا دست تو جیب مردم نکنند؟ هر کسی به اندازه‌ی شرایط و امکانات خودش دزدی می‌کند ... دزد که چراغ قوه در دست داشته باشد گزیده‌تر بَرَد کالا ... یا اگر به کس دیگری ظلم بشود چرا برایش مهم باشد؟ چی برای او دارد که بخواهد ورود پیدا کند و رسیدگی کند؟

پرسش:
چرا مملکتی ادعای اسلامی بودن دارد ادعا می‌کند تحت زعامت و رهبری تائب امام زمان (عج) هست باید وضعیت کنونی را داشته باشد؟ ببینید من حکومت را با حکومت امام علی(علیه‌السلام) مقایسه نمی‌کنم با حکومت‌های کنونی جهان مقایسه می‌کنم از نظر فساد اقتصادی در چه رتبه‌ای هستیم؛ اختلاس‌های چند هزار میلیارد تومانی، رکورد فساد اقتصادی را در جهان شکستیم؛ همین زلزله کرمانشاه را که 16 هزار خانه و ساختمان به طور صدرصد نابود شده. ساختمان‌های جدید ساز به مراتب از ساختمان‌های قدیمی بیشتر تخریب شده‌اند این نماد پسرفت نیست؟

پاسخ:
هدف از ایجاد وتشکیل حکومت اسلامی چه در زمان حیات حضرات معصومین (علیهم‌السلام) و چه در زمان فعلی، رساندن انسان‌ها به اوج کمال است. از نگاه امام(رحمه‌الله علیه) استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی و رفاه، همه از امور لازم و ضروری برای امت و حکومت اسلامی است؛ اما این‌ها فقط ابزار و مقدمه برای رسیدن مردم به معنویات و اخلاق اسلامی هستند، تا با فراهم شدن شرایط، افراد جامعه بتوانند به تهذیب نفس بپردازند و از این راه به سعادت دنیا و آخرت دست یابند؛ از این رو حضرت امام(رحمه‌الله علیه) در جلسات و ملاقات‌های مختلف با مسئولان و آحاد مردم و همچنین در بیشتر نوشته‌هایشان بر مسأله تهذیب نفس و توجه به معنویات و حق تعالی تأکید می‌کردند.
ایشان می‌فرمایند: اسلام برای تأمین علف نیامده است! اسلام برای تأمین معنویات آمده است، همه‌اش فریاد از مادیات نباشد [که این کار] بر خلاف مسلک اسلام است، معنویات اگر تحقق پیدا کرد، مادیات تأمین می‌شود و به دنبالش هست. اسلام مادیات را به تبع معنویات قبول دارد؛ مادیات را مستقلاً قبول ندارد. اساس، معنویات است. یک کشور با معنویاتش کشور است.[1]

حکومت اسلامی یعنی حکومتی که انسان را به اوج معرفت و اوج درک و فهم می‌رساند ، حکومت اسلامی یعنی حرکت به سوی قله‌ی انسانیت، در این مسیر گرگ‌ها در کمین هستند، گاهی ممکن است زخم‌هایی هم وارد پیکره ی نظام وارد آورند، امّا بنا به فرمایش رهبر عظیم‌الشأن انقلاب، ما این مسیر رو می‌پیماییم و در حال حرکت هستیم، وجود گرگ‌های درّنده در مسیر طبیعی است ما از این‌ها باکی نداریم لذا با تمام توان خود آماده‌ی رویارویی با درّنده‌گان هستیم.
وظیفه‌ی رهبری در حکومت اسلامی، هدایت و نشان دادن راه است، قرار نیست رهبری دست تک به تک افراد را بگیرد و بالا ببرد؛ بلکه قرار است رهبری با رهنموند‌های خود، ویژگی‌های دوست و دشمن را بگوید و افراد تحت امر به وسیله‌ی این رهنمون‌ها خود را به قله برسانند ، این همان منطق قرآن کریم و حضرات معصومین (علیهم‌السلام) است که کسی را به اجبار و اکراه هدایت نفرمودند بلکه فقط راه را نشان دادند.

به یقین یکی از اهداف حکومت اسلامی، تأمین امنیت و رفاه برای آحاد مردم بوده و هست، بدون تأمین نیازهای ابتدایی مردم، رشد فرهنگی و معنوی بسیار سخت خواهد بود؛ اما در تفکر امام راحل(رحمه‌الله علیه) رفاه و امنیت هم از اهداف متوسط و میانی و مقدمه برای هدف اصلی است.
ایشان می‌فرمایند: آیا رفاه ملت و رسیدن ملت به چیزهای مادی، آخر مقصد است؟ انبیا آمده‌اند تا مردم را، تا جامعه را، ترتیبی بدهند که رفاه زندگی مادی آن‌ها [فراهم] باشد؟ مقصد انبیا این بوده است که مستکبرین بروند و مستضعفین به نوای دنیایی برسند یا مقصد بالاتر از این‌هاست؟ این همه انبیا آمده‌اند و دعوت کردند و کشته شدند، جنگ‌ها کردند و زحمت‌ها کشیدند، فقط برای این بود که مستکبرین را کنار بزنند و برای توده‌های مردم رفاه حاصل کنند؟ یا مقصد بالاتر از این‌هاست؟ خدای تبارک و تعالی که انبیا را فرستاده است برای تعمیر دنیا فقط فرستاده است یا مقصد بیشتر از این‌هاست، بالاتر از این‌هاست؟[2]

رژیم اسلامی مثل رژیم‌ها و مکتب‌های مادی نیست، مکتب‌های مادی، تمام همتشان این است که مرتع درست بشود! تمام همت این است که منزل داشته باشند، رفاه داشته باشند. اسلام، مقصدش بالاتر از این‌هاست، مکتب اسلام یک مکتب مادی نیست؛ یک مکتب مادی-معنوی است. مادیت را در پناه معنویت، قبول دارد، معنویات، اخلاق، تهذیب نفس.
باتوجه به این مبانی اینکه فرمودید در حال پسرفت هستیم کلی گویی‌است و نمی‌توان به همه‌ی امور کشور تعمیم داد چون انقلاب در بسیاری از اهداف خود موفق بوده است؛ لذا باید دقیق مشخص می‌کردید که منظور از پسرفت چیست؟ به حول و قوه‌ی الهی انقلاب از بسیاری از جهات، در حال پیشرفت است که شما نادیده گرفتید، انقلاب اسلامی زمینه‌ای را فراهم کرد تا مردم ایران، مسیر رو به رشد و تعالی رو داشته باشند؛ شرایط برای فراگیری علوم قرآنی ، حفظ قرآن، معارف عمیق دینی، عرفان اسلامی، تهذیب نفس و حتی علوم تجربی کاملا فراهم است؛ کسی که بخواهد کسب علم کند به آسانی و بدون دغدغه‌ی ترس از جان و مال می‌تواند رشد و تعالی روحی و معنوی داشته باشد. به برکت انقلاب اسلامی این شرایط برای تعالی روحی مهیا هست و این یکی از بزرگ ترین دست‌آوردهای انقلاب بوده است
چند نمونه‌ی دیگر از دست‌آوردهای انقلاب را ذکر می‌کنم تا بدانیم که نمی توان به طور کلی گفت انقلاب در حال پسرفت است...
برخی از دست‌آوردهای انقلاب:
فناوری نانو، چرخه‌ی کامل فضایی، توان موشکی ایران، ساخت انواع تجهیزات نظامی، ساخت دارو برای بیماری‌های خاصّ، سلول‌های بنیادین، تولیدات دارویی، صنعت سد‌سازی، تولید انرژی و ... .

ادامه دارد ...

اما در ارتباط با مفاسد اقتصادی، فرهنگی و ... عرض می‌شود، همان‌طور که مشخص است رهبر نه رئیس‌جمهور است، نه رئیس مجلس، نه رئیس قوه‌ی قضائیه و نه رئیس صدا و سیما و نه رئیس هیچ کدام از ارگان‌ها و نهادهای کشور، بنابراین لازم است مقوله‌ی ولیّ فقیه رو از دولت تفکیک کنیم، هر کدام از این‌ها وظایف تعریف شده‌ای در قانون اساسی دارند، ولیّ فقیه نمی‌تواند در کار قوای سه‌گانه و نهاد‌های مختلف کشور دخالت کند؛ لذا با شناخت وظایف ولایت‌فقیه و وظایف سایر قوا و نهاد‌ها معلوم می‌شود که عامل این نابسمانی در کشور ما کیست.
در جمهوری اسلامی ایران بر اساس قانون اساسی، وظایف معیّنی برای اشخاص حقوقی معین گردیده است، از مقام رهبری گرفته تا مقام ریاست جمهوری و ... ، همان‌طور که وظایف ریاست جمهوری، قوه مقننه، قوه قضائیه و ... در قانون اساسی معین گردیده، وظایف رهبری هم مشخص گردیده است و رهبری نمی‌تواند از وظایف مشخص شده در قانون اساسی تعدّی کند.

بنابراین مقام عظمای ولایت، رهبریِ نظام را بر عهده دارد، با تعاریف مشخصی که در قانون اساسی و قوانین فقهی روشن است.
اصل 110 قانون اساسی، چهار وظيفه ی مهمّ دررابطه با كلّ نظام جمهوری اسلامی ايران را برعهده رهبر گذاشته است:
1-تعيين سياست های كلّی نظام جمهوری اسلامی ايران پس ازمشورت با مجمع تشخيص مصلحت نظام.
2-نظارت برحُسن اجرای سياست های كلّی نظام.
3-حلّ اختلاف وتنظيم روابط قوای سه گانه.
4-حلّ معضلات نظام كه ازطريق عادی قابل حلّ نيست، ازطريق مجمع تشخيص مصلحت نظام.
رهبری، نیاز کشور و نظام را می‌بیند و درست و کامل هم می‌بیند و به همراه تبیین و تشریح و تعلیم، به مسئولین و مردم منتقل می‌کند. رهبری به مردم می‌گوید: در انتخاب رئیس جمهور که دولت را تعیین خواهد کرد، بصیر باشند، به کسی رأی دهید که دارای چنین امتیازاتی باشد و یا چنین ضعف‌هایی نداشته باشد همین‌طور در انتخاب نمایندگان .

رهبری، به مجلس و به دولت خط مشیّ می‌دهد، خطوط کلی سیاست داخلی و خارجی نظام را با توجه به اهداف و نیز شرایط حاکم بر کشور، منطقه و جهان را ترسیم و ابلاغ می‌کند و ... .
قطعاً او هر کاری که بتواند می‌کند و اگر چنین نبود، این نظام، با این مشکلات داخلی و دشمنان خارجی یک روز هم دوام نمی‌آورد، چه رسد به این که به رغم همه ضعف‌هایش، رشد کرده و به قدرت، صلابت و استحکام امروزی برسد.
وظایف رهبری در قانون اساسی به اجمال توضیح داده شد و معلوم شد که رهبری دقیقا بر اساس قانون وظایف خود را به خوبی انجام می‌دهد لذا مشکل از رهبری نظام نیست؛ حال باید ببینیم مشکل از کجاست!
متاسفانه در كشور ما مكانيزم‌های انتخاب مديران بر اساس شايسته سالاری، علم، تخصص و از همه مهم‌تر كار آمدی افراد صورت نمی‌گيرد. مديرانی كه در نهايت از اين كانال وارد عرصه كارزار می‌شوند افراد بی‌انگيزه و بی‌وجودی هستند كه به دليل عدم توانايی و كارايی لازم سهوا و يا عمدا خسارت‌های زيادی را به مجموعه‌های تحت امر خود وارد می‌آورند.

با نگاهی اجمالی به وضعيت بغرنج بسياری از شركت‌های زيان ده و حتی ورشكسته در چند سال اخير و بررسی وضعيت آنان در می‌يابيم كه اكثر آنان نه به دليل تحريم‌های بين المللی بلكه به خاطر وجود مقوله‌ای به نام سوء مديريت به اين حال و روز افتاده‌اند. بدون شك مسائلی مانند فساد اداری و اقتصادی، رانتخواری و حتی دزدی و اختلاس همه و همه از دل ناتوانی‌هايی مديريتی بيرون می‌زند. ملاحظات قومی و قبيله‌ای و بعضا مافيايی شكل گرفته در ساختار و شبكه مديريتی كشور اجازه هر گونه برخورد قاطعانه نيروهای نظارتی را به حداقل می‌رساند و اگر هم به دليل تعصب و غيرت چند ناظر متدين و مخلص كار به بر كناری بیانجامد فرد متخلف باز هم بر اساس فاكتور توصيه و سفارش در مرتبه بالاتری قرار می‌گيرد.
این کاستی‌ها همه و همه نشان از این دارد که بسیاری از مدیران کشور ما دارای دو مولّفه‌ی تعهد و تخصص نیستند؛ مدیران کشور بایستی دو مولّفه‌ی تعهد و تخصص را یکجا داشته باشد، تعهّد یعنی متعهّد بودن به دین اسلام، اگر این طور باشد هیچ مدیری برای جیب خودش کار نمی‌کند بلکه تمام همّ و غمش باز کردن گرهی از مشکلات جامعه و مردم خواهد بود، وقتی تعهّد نبود و یا به تعبیر امام خمینی (رحمه‌الله علیه) مدیران کشور مهذّب نبودند و به جای پیروی از ولیّ‌فقیه و قانون اساسی پیرو نفسشان بودند کشور نابسامان خواهد شد؛ چون هیچ مدیری برای رضای خدا کار نمی‌کند و وقتی کار برای رضای خدا نباشد تصمیم عاقلانه نخواهد بود و وقتی تصمیم عاقلانه نبود هرج و مرج به وجود می آید.
مسئولان بايد از خواب بيدار شوند و نگاهی به عملكرد خود بياندازند كه قطعا چون نيك بنگرند می‌توانند خطای خود را پيدا كنند و آن را اصلاح نمايند. بنده به یک نمونه از ایرادات برخی از مدیران اشاره می‌کنم؛ رهبری قاطعانه خط‌مشی می‌دهد که به جای واردات، تولید کنید و کالاهای با کیفیت تولید کنید اما از آن طرف برخی از مدیران کالاهای خارجی را به کشور وارد می‌کنند و در نتیجه کالاهای ایرانی به فروش نمی‌رسد و نتیجه‌ی نهایی این می‌شود که کارخانه‌ها بسته می‌شوند.

برای نمونه یکی از مصادیقی که واقعا اعجاب‌انگیز است این است که چطور بسیاری از چادرهای موجود در بازار خارجی هستند؟ آیا ایران نمی‌تواند چادر تولید کند که مجبور باشند از خارج وارد کند آن هم از کشوری که اعتقادی به حجاب ندارد! آیا وظیفه‌ی رهبری است که به این موضوع رسیدگی کند یا وظیفه‌ی مسئولین مربوطه؟ چه کسی از واردات چادر سود می‌برد؟
رهبری تأکید دارند که کالاهای تولید داخل باید بهترین کیفیت را داشته باشد اما متاسفانه علی‌رغم خط‌دهی رهبری برخی از مدیرانِ مسئول، اهمیتی نمی‌دهند. نه تنها مدیران بلکه برخی از مردم هم اهمیتی نمی‌دهند اگر برای مدّتی اجناس خارجی خریداری نشود آیا منتفعین از واردات، متضرر نخواهند شد و این منجر نخواهد شد به تعطیلی واردات و در نتیجه رونق اقتصاد داخلی؟ رهبری که به تنهایی نمی‌تواند همه‌ی مشکلات را حلّ کند باید گوش به فرمان بود هم مسئولین و هم مردم عزیز تا مشکلات کشور حلّ شود.

حاصل سخن اینکه:
در نظام هستی هر پدیده ای علل ویژه ی خود را دارد. برای مثال برای ساختن یک خانه‌ی مناسب و خوب ، باید زمین مناسب ، مصالح مناسب ، مهندس و معمار کاردان، بنّای ورزیده، کارگر کاری و کاربلد و ده‌ها عامل دیگر دست به دست هم دهند تا خانه‌ای از همه جهت مناسب پدید آید. امّا وجود این همه اسباب ، بدون نظم و مدیریّت مناسب ، هیچ کاری از پیش نمی‌برد. نظم و مدیریّت در کارهای بزرگ و گسترده ، اساسی‌ترین نقش را دارد.
حال در کشور ایران برای اینکه کشوری از همه جهت مناسب داشته باشیم، علاوه بر اینکه قوای سه گانه و نهادهای گوناگون کشور کاردان باشند بایستی نظم و مدیریت هم داشته باشند تا در راستای تعالیم ناب اسلامی اوضاع نابسامان کشور را بهبود ببخشند.
دوری از اشرافی گری، خلوص در انجام کارهای محوّله، پیروی از ولیّ‌فقیه و پشت نکردن به تعالیم دینی، راز موفقیت مسئولین و مدیران است؛ یقینا اگر مدیران ما از اشرافی‌گری دوری کنند، در امور محوّله خلوص داشته باشند و هدفشان خدمت به خلق‌الله برای رضای خدا باشد و پشت به ولایت فقیه نکنند کشوری زیبا و به دور از مشکلات و نابسامانی‌ها خواهیم داشت.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. موسوی خمینی، روح الله، صحیفه امام، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران ، جلد ‏8، صفحه533
[2]. همان، صفحه 530 و 531

موضوع قفل شده است