جمع بندی انسان های قبل از آدم و حوا

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
انسان های قبل از آدم و حوا

با سلام
با توجه به لینک زیر
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa701
آیا از زمان خلقت آدم و حوا
کمتر از هشت هزار سال می گذردد
و اینکه
انسان های قبل از آدم و حوا
دارای دین بوده و پیامبر داشته اند
و در قیامت با انسانهای بعد از خلقت آدم
محشور می شوند
و اینکه پیامبر اسلام را می‌شناختند یا نه

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد ممسوس

با سلام و احترام و پوزش از تاخیر
یکی از سوالات رایجی که معمولا در محافل و مجالس مطرح میگرد این سوال است که قدمت بشر و انسان به چند سال پیش باز میگردد. برخی قائل هستند که جهان هفت دوره را به خودش دیده است و بشر شش دوره داشته است و به پایان رسیده و در حال حاضر ما در دوره هفتم قرارداریم که از زمان حضرت ادم به بعد محسوب میشود. اینکه ادوار گذشته بشر در هر دورهای چند سال میزیسته بر ما مشخص نیست. شاید اشیا عتیقه یا جمجمه هایی که از مراکز و اماکن باستانی یافت میشود مربوط به همان دورانها و ادوار گذشته باشد. اما در مورد حضرت آدم که چند سال از حیات او میگذرد طبق برخی از نقلها هفت هزار سال از حضور ادم ابوالبشر تا به حال سپری شده است. مرحوم علامه طباطبایی در این باره گفتاری دارند که همان را به عینه نقل می کنیم:

«در تاریخ یهود آمده است که: عمر نوع بشر از روزى که در زمین خلق شده تاکنون ، بیش از حدود هفت هزار سال نیست که اعتبار عقلى هم کمک و مساعد این تاریخ است، براى اینکه اگر ما از نوع بشر یک انسان مرد و یک زن را که با هم زن و شوهر باشند فرض ‍ کنیم که در مدتى متوسط نه خیلى طولانى و نه خیلى کوتاه با هم زندگى کنند و هر دو داراى مزاجى معتدل باشند و در وضع متوسطى از حیث امنیت و فراوانى نعمت و رفاه و مساعدت و... و همه عوامل و شرایطى که در زندگى انسان مؤ ثرند قرار داشته باشند و از سوى دیگر فرض کنیم این دو فرد در اوضاعى متوسط توالد و تناسل کنند و باز فرض کنیم که همه اوضاعى که درباره آن دو فرض ‍ کردیم درباره فرزندان آن دو نیز محقق باشد و فرزندانشان هم از نظر پسرى و دخترى بطور متوسط به دنیا بیایند خواهیم دید که این انسان که در آغاز فقط دو نفر فرض شده بودند، در یک قرن یعنى در راءس صد سال عددشان به هزار نفر مى رسد، در نتیجه هر یک نفر از انسان در طول صد سال پانصد نفر مى شود.

آنگاه اگر عوامل تهدیدگر را که با هستى بشر ضدیت دارد (از قبیل بلاهاى عمومى یعنى سرما، گرما، طوفان ، زلزله ، قحطى ، وبا، طاعون ، خسف ، زیر آوار رفتن ، جنگهاى خانمان برانداز و سایر مصائب غیر عمومى که احیانا به تک تک افراد مى رسد) در نظر بگیریم و از آن آمار که گرفتیم سهم این بلاها را کم کنیم و در این کم کردن حداکثر را در نظر بگیریم یعنى فرض کنیم که بلاهاى نامبرده از هر هزار نفر انسان نهصد و نود و نه نفر را از بین ببرد و در هر صد سال که بر حسب فرض اول در هر نفر هزار نفر مى شوند غیر از یک نفر زنده نماند.
و به عبارت دیگر: عامل تناسل که باید در هر صد سال دو نفر را هزار نفر کند تنها آندو را سه نفر کند و از هزار نفر تنها یک نفر بماند آنگاه این محاسبه را به طور تصاعدى تا مدت هفت هزار سال یعنى هفتاد قرن ادامه دهیم خواهیم دید که عدد بشر به دو بلیون و نیم مى رسد.
پس اعتبار عقلى هم همان را مى گوید که تاریخ گفته است و لیکن دانشمندان طبقات الارض و به اصطلاح ژئولوژى معتقدند که عمر نوع بشرى بیش از ملیونها سال است و بر این گفتار خود ادله اى از فسیل هائى که آثارى از انسانها در آنها هست، و نیز ادله اى از اسکلت سنگ شده خود انسانهاى قدیمى آورده اند، که عمر هر یک از آنها به طورى که روى معیارهاى علمى خود تخمین زده اند بیش از پانصد هزار سال است.

این اعتقاد ایشان است لیکن ادله اى که آورده اند قانع کننده نیست دلیلى نیست که بتواند اثبات کند که این فسیل ها، بدن سنگ شده اجداد همین انسانهاى امروز است و دلیلى نیست که بتواند این احتمال را رد کند که این اسکلت هاى سنگ شده مربوط است به یکى از ادوارى که انسانهائى در زمین زندگى مى کرده اند چون ممکن است چنین بوده باشد و دوره ما انسانها متصل به دوره فسیل هاى نامبرده نباشد، بلکه انسانهائى قبل از خلقت آدم ابوالبشر در زمین زندگى کرده و سپس منقرض شده باشند و همچنین این پیدایش ‍ انسانها و انقراضشان تکرار شده باشد، تا پس از چند دوره نوبت به نسل حاضر رسیده باشد.


و اما قرآن کریم بطور صریح متعرض کیفیت پیدایش انسان در زمین نشده، که آیا ظهور این نوع موجود (انسان ) در زمین منحصر در همین دوره فعلى است که ما در آن قرار داریم و یا دوره هاى متعددى داشته، و دوره ما انسانهاى فعلى آخرین ادوار آن است؟
هر چند که ممکن است از بعضى آیات کریمه قرآن استشمام کرد که قبل از خلقت آدم ابوالبشر (علیه السلام ) و نسل او انسان هائى دیگر در زمین زندگى مى کرده اند مانند آیه شریفه:
(و اذ قال ربک للملائکه انّى جاعل فى الارض خلیفه قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدّماء) که از آن برمى آید قبل از خلقت بنى نوع آدم دوره دیگرى بر انسانیت گذشته است.»[۱]

[۱]. تفسیر المیزان،علامه طباطبایی، ج۴ص۲۲۲-۲۲۳.

پس با این اوصاف
آیا آن ها
پیامبر اسلام که به اعتقاد شیعه دلیل خلقت جهان بوده را می شناختند
و یا اینکه آیا آن ها
با انسانهای بعد خلقت آدم
در قیامت محشور می‌شوند یا نه
به طور دقیق تر آیا برای انسان های قبلی هم قیامتی برپا شده
و آن ها به جزای کارهای خود رسیده اند یا فقط در جهان یک قیامت برپا می شود
و آن هم که هنوز فرا نرسیده

سلام
من فکر کنم انسانهای قبل از ادم از نظر شکل و قیافه با انسانهای حالا فرق داشتند ایا این فکر غلط است؟ همجنین ایا نسلی از انها باقی ماند یا نه؟ ممنون از پاسخگویی کارشناس

علی پارساپور(a.p);957311 نوشت:
پس با این اوصاف
آیا آن ها
پیامبر اسلام که به اعتقاد شیعه دلیل خلقت جهان بوده را می شناختند
و یا اینکه آیا آن ها
با انسانهای بعد خلقت آدم
در قیامت محشور می‌شوند یا نه
به طور دقیق تر آیا برای انسان های قبلی هم قیامتی برپا شده
و آن ها به جزای کارهای خود رسیده اند یا فقط در جهان یک قیامت برپا می شود
و آن هم که هنوز فرا نرسیده

با سلام و احترام
اینکه انسانهای ماقبل حضرت ادم پیامبر خاتم را میشناختند معلوم است که خیر نمیشناختند. اینکه انها قیامتی دارند یا در روز قیامت در محشر بر انگیخته میشوند هم به نظر میرسد چنین نباشد و شاید انها تکلیفی نداشت باشند و یا نهایتا باید گفت ما اطلاعی از سرنوشت انان قبر و قیامت و تکلیف انان نداریم چون در منابع روایی و یا تاریخی در این باره مطلبی برای ما بیان نشده است. به نظر میرسد سوال جناب اقای پارسا پور اعتقادی است و کارشناسان محترم اعتقادی و کلام باید ان را پاسخ دهند خوب است این سوال در بخش کلام و اعتقادات در قالب پست مستقل مطرح گردد.

baran1100;957860 نوشت:
من فکر کنم انسانهای قبل از ادم از نظر شکل و قیافه با انسانهای حالا فرق داشتند ایا این فکر غلط است؟

با سلام و احترام
در پاسخ به سوال جناب باران باید عرض کنم گزارشات درباره ماهیت وجودی نسناس مختلف است دقیقا مشخص نیست که این موجود چه شکل و شمایلی را داشته است. اکنون برخی از گزارشات را مرور میکنیم.
فواد باستانی در کتاب فرهنگ ابجد خود نسناس را موجودی موهوم اما به شکل انسان و در زبان متداول ان را نوعی میمون میداند. (1)
خلیل بن احمد فراهیدی در کتاب العین و طریحی در مجمع البحرین نسناس را از جهتی شبیه و از جهتی دیگر متفاوت از انسان میدانند که قبل از ادم خلق شده است.(2) با این همه در برخی از احادیث نسناس موجودی مسخ شده از نسل حضرت ادم است طبق حدیثی که مجلسی ان را نقل کرده است دسته ای از قوم عاد که در اثر مخالفت با پیامبر خود خداوند انان را مسخ نمود و به صورت نسناس دراورد که هر کدام از انان دارای یک دست و یک پا بودند و مانند پرنده به زمین چنگ میزدند و مانند چرنده و چهارپایان میچریدند. علاوه بر مجلسی طریحی در مجمع البحرین و زبیدی در تاج العروس این مطلب را نقل نمودند.(3)
با این حساب در مورد اینکه نسناس چه شکل و قیافه ای دارد اختلاف است که برخی ان را انسان مسخ شده از نسل حضرت ادم میدانند و برخی ان را موجودی غیر از جنس بشر امروزی
1. بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی عربی – فارسی، مترجم: مهیار، رضا، ص 912، واژه «النَّسْنَاس»، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1375ش.
2.
فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج 7، ص 200، انتشارات هجرت، قم، چاپ دوم، 1410 ق؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج 4، ص 111، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1375 ش.
3. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 24، ص 96، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق؛ مجمع البحرین، ج 4، ص 111؛ حسینی زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج 9، ص 11، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، 1414ق.؛

ممسوس;957878 نوشت:
خوب است این سوال در بخش کلام و اعتقادات در قالب پست مستقل مطرح گردد.
با سلام سوال، در مورد قیامت، برای انسان های قبل از خلقت آدم و حوا در لینک زیر مطرح http://www.askdin.com/showthread.php?t=61407 و توسط کارشناس مربوطه پاسخ داده شد

ممسوس;957878 نوشت:
د. اینکه انها قیامتی دارند یا در روز قیامت در محشر بر انگیخته میشوند هم به نظر میرسد چنین نباشد

سلام خدمت پاسخگوی محترم
نظرتون راجب این دو آیه چیه؟
وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ﴿۵﴾
و آنگه كه وحوش را همى‏ گرد آرند (۵)

وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطيرُ بِجَناحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ ما فَرَّطْنا فِي الْکِتابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ ثُمَّ إِلي‏ رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ38
و هیچ جنبنده ای در زمین نیست و نه هیچ پرنده ای که با دو بال خود پرواز می کند مگر آنکه آنها [ نیز ] گروه هایی مانند شما هستند ، ما هیچ چیزی را در کتاب [ لوح محفوظ ] فروگذار نکرده ایم سپس [ همه ] به سوی پروردگارشان محشور خواهند گردید.

حسام 1999;960054 نوشت:
نظرتون راجب این دو آیه چیه؟
وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ﴿۵﴾
و آنگه كه وحوش را همى‏ گرد آرند (۵)

وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطيرُ بِجَناحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ ما فَرَّطْنا فِي الْکِتابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ ثُمَّ إِلي‏ رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ38
و هیچ جنبنده ای در زمین نیست و نه هیچ پرنده ای که با دو بال خود پرواز می کند مگر آنکه آنها [ نیز ] گروه هایی مانند شما هستند ، ما هیچ چیزی را در کتاب [ لوح محفوظ ] فروگذار نکرده ایم سپس [ همه ] به سوی پروردگارشان محشور خواهند گردی

با سلام و احترام

بشر از موجودات قبل از آدم و انسان‌هایی که پیش آدم بوده‌اند، هیچ گونه اطلاع و شناختی ندارد. در هیچ آموزه‌ دینی نیامده.
گر چه طبق برخی روایات قبل از آدم (ابوالبشر) نیز انسان‌های بوده‌اند؛ ولی باید توجه داشت که نسل آن‌ها کاملاً منقرض شده، اثری از آنها در دست نیست، ولی نحوه زندگی و زمان انقراض و قیامت آن‌ها در هیچ یکی از متون ادیان آسمانی بیان نشده، کسی از قیامت آنان خبری ندارد.
به فرض قبل از آدم (ابوالبشر) انسان‌هایی در روی زمین زندگی داشته‌‌اند، ولی نسل آنها منقرض شده باشد، باید توجه نمود که نسل آنها از طریق فرا رسیدن مرگ و نابودی، از بین رفته است، نه این که قیامت‌شان بر پا شده باشد، چون بر اساس آموزه‌های وَحیانی، قیامت همه آدم و عالم یک قیامت بیش نیست که در آن نه تنها آدمیان بلکه همه جهان و نظام خلقت متلاشی می‌شود، نیز کرات آسمانی از بین می‌رود؛ زمین به زمین دیگر تبدیل می‌شود و عالم جدید (که از آن به عالم آخرت یاد می‌شود) به وجود می‌آید، حتی فرشتگان می‌میرند. تنها خالق هستی باقی می‌ماند و دیگر موجودات هم از بین می‌روند و به اذن الهی دوباره زنده می‌شوند. این‌ها مسائلی است که در قرآن کریم به صراحت آمده، بنابراین قیامتی که همه آدمیان در پیشگاه خداوند حاضر می‌شوند و بعد از حسابرسی به کیفر و یا پاداش اُخروی خود، به بهشت یا جهنم موعود با بدن جسمانی می‌روند، هنوز به پا نشده است.
بر اساس آموزه‌های دینی تکلیف تشریعی که نیازمند پیام‌آور و فرستاده باشد، تنها برای انسان و جنیان مطرح است موجودات دیگر چنین نیستند. به همین جهت، پیامبر از خود ندارند. البته ممکن است از طریق غرایض نهفته در وجود شان ویا عقل محض بودن شان مثل فرشتگان وظایف داشته باشند و برابر آن مؤاخذه شوند؛ ولی به صورتی آن چه برای انسان مطرح است، برای آن‌ها نیست.

پرسش:
از زمان خلقت حضرت «آدم و حوا» چند سال میگذرد؟

پاسخ:
طبق نظر مرحوم "علامه طباطبایی" با توجه به تاریخ "یهود"، عمر نوع بشر از روزى که در زمین خلق شده تاکنون ، بیش از حدود «هفت هزار» سال نیست که اعتبار عقلى هم کمک و مساعد این تاریخ است.[1]
برخی قائل هستند که جهان "هفت دوره" را به خود دیده است و بشر این هفت دوره را سپری نموده است. در حال حاضر ما در دوره هشتم قرار داریم که از زمان حضرت «آدم »به بعد محسوب میشود.[2] در اینکه بشر در هر دوره ای چند سال میزیسته بر ما مشخص نیست. شاید اشیا عتیقه یا جمجمه هایی که از مراکز و اماکن باستانی یافت میشود مربوط به همان دورانها و ادوار گذشته باشد. اما در مورد حضرت «آدم» که چند سال از حیات او میگذرد طبق برخی از نقلها "هفت هزار سال" از حضور «آدم ابوالبشر» تا به حال سپری شده است.
اگر سوال شود :
انسانهای قبل از حضرت «آدم» چه شکل و قیافه ای داشتند؟
در جواب میگوییم:

گزارشات درباره ماهیت وجودی «نسناس» مختلف است دقیقا مشخص نیست که این موجود چه شکل و شمایلی داشته است. اکنون برخی از گزارشات را مرور میکنیم.
"فواد باستانی" در کتاب «فرهنگ ابجد» خود، نسناس (موجود قبل از حضرت آدم) را موجودی موهوم اما به شکل انسان و در زبان متداول ان را نوعی "میمون" می داند.[3]
"خلیل بن احمد فراهیدی" در کتاب «العین» و "طریحی" در «مجمع البحرین» نسناس را از جهتی شبیه و از جهتی دیگر متفاوت از انسان میدانند که قبل از «آدم» خلق شده است.[4] با این همه در برخی از احادیث «نسناس» موجودی مسخ شده از نسل حضرت «آدم» است طبق حدیثی که مرحوم «مجلسی» ان را نقل کرده است دسته ای از قوم «عاد» که در اثر مخالفت با پیامبر خود خداوند انان را "مسخ" نمود و به صورت "نسناس" در آورد که هر کدام از انان دارای "یک دست و یک پا" بودند و مانند «پرنده به زمین چنگ میزدند و مانند چرنده و چهارپایان می چریدند.» علاوه بر «مجلسی»، «طریحی» در "مجمع البحرین" و «زبیدی» در "تاج العروس" این مطلب را نقل نمودند.[5]
با این حساب در مورد اینکه "نسناس" چه شکل و قیافه ای دارد اختلاف است که برخی ان را انسان "مسخ شده" از نسل حضرت «آدم» میدانند و برخی ان را موجودی غیر از جنس بشر امروزی

منابع

[1] . علامه طباطبایی، المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی، جامعه مدرسین، 1374ش، قم، چاپ پنجم، ج۴ص۲۲۲-۲۲۳.
[2] . امام باقر (ع) روایت کرده : "خداى عزوجل از روزى که زمین را آفریده، هفت عالم را در آن خلق (و سپس منقرض کرده است) که هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبوده اند و خداى تعالى همه آنها را از پوسته روى زمین آفرید و نسلى را بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و براى هر یک، عالمى بعد از عالم دیگر پدید آورد تا در آخر، آدم ابوالبشر را بیافرید و ذریه اش را از او منشعب ساخت. شیخ صدوق، خصال، جامعه مدرسین، ش1362، قم،ج 2، ص 652، ح 54
[3] . بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی عربی – فارسی، مترجم: مهیار، رضا، واژه «النَّسْنَاس»، انتشارات اسلامی، 1375ش، تهران، چاپ دوم، ص 912
[4] . فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، انتشارات هجرت1410ق، قم ، چاپ دوم، ج 7 ص 200؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، کتابفروشی مرتضوی، 1375ش، تهران، چاپ سوم، ج4 ص 111
[5] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دار إحیاء التراث العربی، 1403ق، بیروت، چاپ دوم، ج 24 ص 96؛ مجمع البحرین، ج 4، ص 111؛ حسینی زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، دارالفکر، 1414ق، بیروت، چاپ اول، ج 9 ص 11


موضوع قفل شده است