جمع بندی اسلام را چگونه به دیگران بشناسانم؟

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اسلام را چگونه به دیگران بشناسانم؟

سلام خدمت همه عزیزان انجمن

بنده در کلاسی هستم که بیشتر هم کلاسی هایم به اسلام و آخرت اعتقاد کاملی ندارند

البته آنها وجود خدا را قبول دارند ولی اسلام را خیر و هر وقت دلیل را از آنها می پرسم یا جواب کاملی نمی دهند و اگر هم بدهند معمولا از تبلیغات غربی تعریف می کنند

چگونه می توانم آنها را به اسلام معرفی کنم و بگویم آخرتی وجود دارد؟

بیشتر اوقات حرفی برای گفتن ندارم چون جوابی به ذهنم نمی رسد....!

دوستان از شما خواهش میکنم هر چه در توان دارید بگید چون ما تقریبا در سنی هستیم که شخصیتمان در حال شکل گرفتن است !

با تشکر فراوان

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد هادی

amir hosein;954951 نوشت:
اسلام را چگونه به دیگران بشناسانم؟

سلام خدمت همه عزیزان انجمن

بنده در کلاسی هستم که بیشتر هم کلاسی هایم به اسلام و آخرت اعتقاد کاملی ندارند

البته آنها وجود خدا را قبول دارند ولی اسلام را خیر و هر وقت دلیل را از آنها می پرسم یا جواب کاملی نمی دهند و اگر هم بدهند معمولا از تبلیغات غربی تعریف می کنند

چگونه می توانم آنها را به اسلام معرفی کنم و بگویم آخرتی وجود دارد؟

بیشتر اوقات حرفی برای گفتن ندارم چون جوابی به ذهنم نمی رسد....!

دوستان از شما خواهش میکنم هر چه در توان دارید بگید چون ما تقریبا در سنی هستیم که شخصیتمان در حال شکل گرفتن است !

با تشکر فراوان



با سلام و عرض ادب و تقدیر از پرسش شما
خدا را شاکر هستم که جوان مومن و متعهّدی همچون شما در جمعی این چنینی دغدغه ی مبارکی دارد و در صدد تبیین معارف برحقّ اسلامی است که رسالت انبیای الهی است. در ابتدا بایستی بدانیم بیشتر جوانان و نوجوانان ما معمولا سخنان منطقی را به راحتی می پذیرند چون فطرت شان پاک است منتهی برخی از رسانه ها، یا برخی از عوامل دیگر موجب انحراف اذهان شده است و چنین مشکلاتی را به وجود آورده است.

برای اینکه اسلام را به چنین افرادی معرفی فرمایید در مرحله ی اول خودتون مزیّن به دستورات اسلام باشید، زیبایی های اسلام در عمل و رفتار شما ظهور و بروز پیدا کند، و با کلامی لیّن و در عین حال استوار اسلام را به دوستانتان معرفی فرمایید:
ثابت کنید که چرا باید دین داشت و معیار درستی یک دین چیست؟

توضیح مطلب:
در این که انسان نسبت به حیوانات موجودی است ویژه با راه تکاملی خاصّ شکّی نیست. حیوانات پاسخ نیازهای ذاتی خود را به صورت غریزه در درون خود دارا هستند لذا نیازی به هدایت بیرونی ندارند. امّا انسان ، تنها بخشی از پاسخ به نیازهای ذاتی خود را به صورت درونی داراست که عمدتاً نیازهای اوّلیّه هستند. این پاسخهای درونی ابتدایی ولی بنیادی را در بُعد مادّی ، غریزه و در بُعد معنوی و فوق مادّی ، فطرت می نامند. امّا این مقدار آگاهی درونی کافی برای تمام نیازهای مادّی و معنوی انسان نیست. از اینرو انسان دائماً در پی آن است که پاسخ بسیاری از نیازهای خود را از بیرون ذات خود به دست آورد. ضرورت وجود دین و هدایت الهی و نیاز انسان به چنین هدایتی از برون ذاتش نیز دقیقاً از همین امر ناشی می شود. یعنی انسان در می یابد که با قوای موجود خود ، مثل غریزه ، فطرت ، خیال و عقل قادر به پاسخ دادن به برخی از نیازهای مادّی و معنوی خود نیست ؛ لذا عقل حکم می کند که خداوند متعال باید پاسخ این نیازها را با ارسال وحی در اختیار انسان قرار دهد. چرا که خدا حکیم است(کشف المراد، 415-416؛ اسفار، ج6، ص368) محال است حکیم نیازی بی پاسخ در وجود موجودات قرار دهد. چون لازمه چنین امری انجام فعل عبث است که از ساحت حکیم به دور می باشد. بنا بر این ، دین چیزی نیست جز پاسخ برخی از نیازهای مادّی و معنوی انسان که پاسخ آنها به طور طبیعی در وجود انسان نیست. بر این اساس ، تا استناد دینی به خدا اثبات نشده تبعیّت از آن ، عقلاً جایز نخواهد بود . از اینرو انبیاء(علیهم السلام) برای اثبات اینکه دینشان از سوی خداست معجزه می آوردند تا ثابت کنند که با خدا در ارتباطند و متّصل به قدرت خدا هستند که بدون رقیب است.

پس ما انسانها دین می خواهیم چون قادر نیستیم پاسخ تمام نیازهای خود را از قوای موجود خود استخراج کنیم ؛ بنا بر این ، نمی دانیم پاسخ نیازهای ما چه چیزهایی هستند و می دانیم که تنها خدا می داند که این پاسخها چیستند. پس ما نمی توانیم برای خدا تکلیف تعیین کنیم که چه احکامی بفرستد یا نفرستد؛ بلکه چون به حکم عقل، حکمت او برای ما ثابت است، یقین داریم که هر چه او حکم کند یقیناً تأمین کننده ی سعادت حقیقی ماست. پس وظیفه ما انسانها این نیست که از راه شکل احکام و دستورات دین ، درباره درستی یا نادرستی آن قضاوت کنیم؛ بلکه وظیفه ما این است که ابتدا درستی دین را اثبات کنیم بعد به احکام آن عمل کنیم.
خیلی ها در طول تاریخ به نام خدا حرفها زده و بسیاری از احکام خدا را تبدیل نموده اند که خیلی از این سخنان جعلی یا تحریف شده ممکن است خوشایند و باب میل نفس ما باشد ، امّا آیا به صرف مورد پسند بودن می توان آنها را از جانب خدا و ضامن سعادت بشر دانست؟ حتّی ممکن است برخی از این حرفها فی حدّ نفسه درست باشند ولی تمام حقیقت و تمام فرمول سعادت نباشند؛ بلکه امکان دارد بخشی از نقشه ی راه سعادت باشند. و روشن است که انسان با یک نقشه ناقص به هیچ جا نمی رسد.

خلاصه اینکه: به حکم برهانی که در سطور قبل بیان داشتیم ، محال است خدا انسان نیازمند به برنامه ی سعادت را بدون برنامه ی درست رها سازد. لذا در هر زمانی یقیناً برنامه ی درست و تحریف نشده از سوی خدا وجود دارد. در غیر این صورت لازم می آید که خدا موجودی مکلّف و نیازمند به برنامه ی خودسازی را آفریده باشد ولی برنامه ای درست در اختیارش نگذارد. چنین چیزی نیز محال است ؛ چون چنین آفرینشی لغو و غیر حکیمانه است ؛ و از خدای حکیم چنین کار لغو غیرحکیمانه ای سر نمی زند.

بنابراین اگر پذیرفتید که خدا وجود دارد؛ و انسان محتاج دین است و در میان ادیان موجود، تنها اسلام است که بنیان های آن قابل دفاع می باشد؛ منطقاً چاره ای جز آن نخواهید داشت که آن را بپذیرید.

سلام علیکم

با اجازه از محضر استاد گرامی استاد هادی ، نکاتی در نظرم هست عرض میکنم شاید اینها هم بکار بیاید

اول اینکه برای پاسخ به شبهات فقط تا جائیکه برای هرکسی ممکن هست پاسخ بدهد و درجائیکه اطلاعاتی نداریم به متخصص ارجاع بدهیم چراکه دامنه مسائل بسیار گسترده است

بعد اینکه جدل نکنیم . جدل به گفتگوئی میگویند که برهانی نیست . اگر دلیا متقن عقلانی قطعی بود بحث کنیم و الا نیازی به پاسخ در لحظه نیست . میتوان فرصت خواست .

و نهایتا اینکه از اساتید غیر از مشورت ، راهنمائی برای مطالعه کتاب بخواهیم و مطالعه کنیم .

موفق و موید باشید در پناه حق

منم تو شرایط سوال کننده هستم.
به خاطر همین جو و بحث هایی که بود 6 سال خورده ای نمازی که از 6سالگی هم میخوندم کنار گذاشتم کلا دست از دین شستم الانم هزار مدل شک و تردید دارم بعضی از دوستانم به من گفتند دلیل نماز خوندن و رعایت کردن مسائل دینی به خاطر شخصیت محافظه کارانه تو هست اعتقاد نداری ولی یه درصد میگی اگه بود چی به خاطر همینه در واقع از ترس جهنم که میخونی بعضی وقتا خودمم حس میکنم راسته خصوصا که بعضی مطالبی خوندم یا هرچی هم نشونم دادن از آیه قرآن بوده یا احادیث معتبر که اگه نگم زن ستیزانه میشه گفت در حد شهروند درجه دوم و کالایی بحث شده و تحمل خوندنشم ندارم از بس عصبی میشم برای همینم کلا دیگه تو هیچ بحثی شرکت نمیکنم وقتی هنوز خودمم قانع نشدم اگه کتاب مرتبط دارید که واقعا درست و منطقی جواب داده و ابهام زدایی کرده خصوصا در رابطه با ارزش و حقوق زن در اسلام معرفی کنید

Infinity;955434 نوشت:
منم تو شرایط سوال کننده هستم.
به خاطر همین جو و بحث هایی که بود 6 سال خورده ای نمازی که از 6سالگی هم میخوندم کنار گذاشتم کلا دست از دین شستم الانم هزار مدل شک و تردید دارم بعضی از دوستانم به من گفتند دلیل نماز خوندن و رعایت کردن مسائل دینی به خاطر شخصیت محافظه کارانه تو هست اعتقاد نداری ولی یه درصد میگی اگه بود چی به خاطر همینه در واقع از ترس جهنم که میخونی بعضی وقتا خودمم حس میکنم راسته خصوصا که بعضی مطالبی خوندم یا هرچی هم نشونم دادن از آیه قرآن بوده یا احادیث معتبر که اگه نگم زن ستیزانه میشه گفت در حد شهروند درجه دوم و کالایی بحث شده و تحمل خوندنشم ندارم از بس عصبی میشم برای همینم کلا دیگه تو هیچ بحثی شرکت نمیکنم وقتی هنوز خودمم قانع نشدم اگه کتاب مرتبط دارید که واقعا درست و منطقی جواب داده و ابهام زدایی کرده خصوصا در رابطه با ارزش و حقوق زن در اسلام معرفی کنید

سلام علیکم

به القائات بی اساس اهمیت ندهید . اینکه میگویند محافظه کاری شما باعث نماز خواندن تان شده ، حرف بی اساسی است . دلیلش این است که شبهه یا اهانت باعث رنجش محافظه کار نمیشود باکه باعث تهئیج ، تشویق و اطمینان برای اتخاذ یک تصمیم جدی میگردد .

مساله بعد اینکه همنشین آدم توی این دنیا بسیار محتمل است همنشین برزخی و روز قیامت انسان شود . انسان امکان تاثیر پذیری و تغئیر شگفت انگیزی دارد

با بدان کم نشین که بد مانی - خو پذیر است نفس انسانی

آسیبی که همنشین بد میتواند به انسان وارد کند گاها جبران ناپذیر است و خلاصه به شبهه و شک ذهنی نمیشود . انتخاب ها تغئیر میکند جهت سرنوشت و مقدرات عوض میشود

با بدان منشین به صحبت بد -
گرچه پاکی ترا پلید کند /
آفتاب ارچه روشن است او را -
لکه ابر ناپدید کند

درباره شبهات هم بنده کتاب زن در اسلام شهید مطهری رو پیشنهاد میدم .

amir hosein;954951 نوشت:
تبلیغات غربی تعریف می کنند

سلام رفیق نازنین
دو صد گفتار چو نیم کردار نیست!
شما ببین چرا به غرب توجه میکنن؟همونا رو رو خودت اجرا کن
غرب علم و پیشفرتش زیاده شما سعی کن تو کلاس نفر اول بشی تو علم
غرب پیشفرتس،شما سعی کن دوستاتو پیشفرت بدی در هر مسئله ای که واردی!
شما سعی کن اخلاق مدار و مهربان باشی با گذشت باشی!تو خود قرآنی که قبول داری اومده ای پیامبر اگه نرمخو نبودی همه از دورت پراکنده میشدن!
سعی کن شخصیت کاریزماتیک پیدا کنی!زبان بدن بدونی!کتابای شخصیت شناسی بخونی تا طرفو تو دستت بگیری!مهارت سخنوری پیدا کنی،به هر امری که درست میدونی تا زمانی که ایمان نداشته باشی برای بقیه تاثیر گذار نیست آنچنان!
اکثر مردم به دلیل زیاد توجهی نمیکنن با این روشا اهدافتو بهتر پیش میبری
دشمن دشمن دشمن!با افرادی که کاملا مخالف عقیدت هستن کاملا نرمو مهربان باش و طوری جوابشونو بده که برای خالی کردن عقده نباشه(اکثر مذهبیون عقده خالی میکنن خیال میکنن میخوان دیگرانو هدایت کنن)این شعر مولانا که سند درستی نداره!ولی محتواش جالبه !!من تیغ از پی حق می‌زنم. بندهٔ حقم نه مامور تنم. شیر حقم نیستم شیر هوا. فعل من بر دین من باشد گوا
شعر زیاد بدون رو آهنگ صدا کار کن تا پر نفوذ شه!

amir hosein;954951 نوشت:
به اسلام و آخرت اعتقاد کاملی ندارند

در کل همیشه بنظرم خوب باش و از خوبی ها بگو تا بد باشی و از بدیها بگی!
از بهشت و حوری بگو،تا جهنم و عذاب
موفق باوشی رفیق نازنین

Infinity;955434 نوشت:
در واقع از ترس جهنم که میخونی

سلام
ببینید خواهر گرامی دو حالت وجود داره(اصن کاری ندارم دینتون درسته یا غلطه)
شما با دین راحت تر زندگی میکنید یا نه؟
بقول دالایی لاما اگه دین از تو انسان بهتری میسازه دین دارباش!(ولی به دیگران شر نرسونید)
جمیع گزارات 3 دسته هستن
خرد پذیر خرد گریز خرد ستیز!
حالا هم برای اینکه اذیت نشین و هم وجدانتون راحت باشه گزاره های خرد پذیر و خرد گریز دینتون رو انجام بدین(برخی مسائل فلسفی دینی چه در جهت الحاد و چه اینکه دین دار باشید سخت تر از مسائل ریاضی و فیزیکه!ببینید تا حالا تونستین رو ی مسئله ریاضی 5 ساعت وقت بذارین؟)
جهنم و ترس و احساس گناه هم بذارید کنار باعث آسیب روانی میشه!جاش به بهشت و آرامش توجه فرمایید
موفق باوشید

Infinity;955434 نوشت:

بعضی وقتا خودمم حس میکنم راسته خصوصا که بعضی مطالبی خوندم یا هرچی هم نشونم دادن از آیه قرآن بوده یا احادیث معتبر که اگه نگم زن ستیزانه میشه گفت در حد شهروند درجه دوم و کالایی بحث شده و تحمل خوندنشم ندارم از بس عصبی میشم

قران و حدیث نیازمند تفسیر هست و خواندن معنی به تنهایی درست نیست . کافیه تفسیر این آیات و روایات رو بدونید تا بفهمید که نه زن ستیزانه هستن و نه زن رو کالا قلمداد می کنن. در ابتدا بهتر هست شخصیت زن رو بهتر بشناسید . کتابی که دوستمون معرفی کردن کتاب خوبی هست.

در ضمن ببینید در اسلام زن ها چه مقام و ارج و قربی داشتن که امثال حضراتی چون خدیجه (س) ، فاطمه (س) ، زینب(س) ،معصومه (س) و .... در این دین نماد زن هستن .

افرادی که با دین مشکل دارن معنای روایات و احادیث رو به دلخواه خودشون تغییر می دن و برداشت اشتباه خودشون رو از اون می کنن.
به طور مثال کسی که تفسیر حکم ارثیه رو بدونه می فهمه که نه تنها به ضرر زن نیست بلکه به نفع زن هست.
یا به طور مثال حکم حجاب.

کافیه انسان دنبال حقیقت باشه با بتونه پیداش کنه.

این قرآن باعث هدایت کسانی که دنبال هدایت هستند می شه
و همین طور باعث گمراهی کسانی که دنبال گمراهی هستن

درآخر
به آنچه می دانید عمل کنید ، خداوند آنچه نمی دانید به شما خواهد آموخت.
العبد

hamedy12;955694 نوشت:
قران و حدیث نیازمند تفسیر هست و خواندن معنی به تنهایی درست نیست . کافیه تفسیر این آیات و روایات رو بدونید تا بفهمید که نه زن ستیزانه هستن و نه زن رو کالا قلمداد می کنن. در ابتدا بهتر هست شخصیت زن رو بهتر بشناسید . کتابی که دوستمون معرفی کردن کتاب خوبی هست.

در ضمن ببینید در اسلام زن ها چه مقام و ارج و قربی داشتن که امثال حضراتی چون خدیجه (س) ، فاطمه (س) ، زینب(س) ،معصومه (س) و .... در این دین نماد زن هستن .

افرادی که با دین مشکل دارن معنای روایات و احادیث رو به دلخواه خودشون تغییر می دن و برداشت اشتباه خودشون رو از اون می کنن.
به طور مثال کسی که تفسیر حکم ارثیه رو بدونه می فهمه که نه تنها به ضرر زن نیست بلکه به نفع زن هست.
یا به طور مثال حکم حجاب.

کافیه انسان دنبال حقیقت باشه با بتونه پیداش کنه.

این قرآن باعث هدایت کسانی که دنبال هدایت هستند می شه
و همین طور باعث گمراهی کسانی که دنبال گمراهی هستن

درآخر
به آنچه می دانید عمل کنید ، خداوند آنچه نمی دانید به شما خواهد آموخت.
العبد


منظورم به ایه هایی مثل اینه:
[=iransans]فرمان‌بری متواضعانه از شوهر:
[=iransans]
[=iransans]"فَالصَّـَـلِحَـَت‌ُ قَـَنِتَـَت‌ٌ;(نسأ،34) زنان صالح‌، متواضعند."
[=pasokhgoo]ُ وَ اللاَّتي‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبيراً (1)
[=pasokhgoo]و آن دسته از زنان را كه از سركشى و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نماييد! و (اگر هيچ راهى جز شدت عمل، براى وادار كردن آنها به انجام وظايفشان نبود،) آنها را تنبيه كنيد! و اگر از شما پيروى كردند، راهى براى تعدّى بر آنها نجوييد! (بدانيد) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترين قدرتهاست.)

"وَ قَرْن‌َ فِی بُیُوتِکُن‌َّ;(احزاب‌،33) در خانه‌های خود بمانید."
زنانی از (جامعه) شما که عمل ناشایسته کنند چهار شاهد مسلمان بر آن‌ها بخواهید، چنانچه شهادت دادند آن زنان را در خانه نگه دارید تا عمرشان به پایان رسد یا خدا برای آن‌ها راهی پدیدار گرداند. (۱۵)
مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است به واسطه آن برتری که خدا برای بعضی بر بعضی مقرر داشته و هم به واسطه آن‌که مردان از مال خود نفقه دهند، پس زنان شایسته مطیع شوهران و در غیبت آنان حافظ (حقوق آن‌ها) باشند از آن رو که خدا هم (حقوق زنان را) حفظ فرموده است. و زنانی که از نافرمانی آنان (در حقوق همسری) بیمناکید باید نخست آنان را موعظه کنید و (اگر مطیع نشدند) از خوابگاه آنان دوری گزینید و (اگر باز مطیع نشدند) آنان را به زدن تنبیه کنید، چنانچه اطاعت کردند دیگر راهی بر آن‌ها مجویید، که همانا خدا بزرگوار و عظیم‌الشأن است. (۳۴)

این ها فقط موارد معدودی از متن قرانه دیگه تحلیل و تفسیر نداره.
واقعا قابل توجیح نیست اره نسبت به 1400 سال پیش که زنده بگور میکردن عالیه اما الان...برای همین هم هست جرات بیشتر گشتنو ندارم چون همینه دیگه و نمیخوام بیشتر بدونم که همین اعتقادم نمونه
برای این میگم حرف دوستانم منو واقعا به فکر برده که اگه جدا رس از جهنم و اتیش و عذاب اون دنیا نبود فقط منطقی میخواستم بررسی کنم این دینو قبول داشتم؟(البته در کامل بودن اسلام نسبت به ادیان قبلی شکی ندارم همینطور خدای واحد و معاد ) درنتیجه اینه ترجیح دادم نه بحث کنم و چیزی گفتن جواب ندم و بپیچونم در مورد تعویض دوستامم ممکن نیست چون فقط حرف یکی دوتاشون نیست و کل خونواده هم همینن جز مادر و پدرم

Infinity;955697 نوشت:
منظورم به ایه هایی مثل اینه:
[=iransans]فرمان‌بری متواضعانه از شوهر:

[=iransans]"فَالصَّـَـلِحَـَت‌ُ قَـَنِتَـَت‌ٌ;(نسأ،34) زنان صالح‌، متواضعند."
[=pasokhgoo]ُ وَ اللاَّتي‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبيراً (1)
[=pasokhgoo]و آن دسته از زنان را كه از سركشى و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نماييد! و (اگر هيچ راهى جز شدت عمل، براى وادار كردن آنها به انجام وظايفشان نبود،) آنها را تنبيه كنيد! و اگر از شما پيروى كردند، راهى براى تعدّى بر آنها نجوييد! (بدانيد) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترين قدرتهاست.)

"وَ قَرْن‌َ فِی بُیُوتِکُن‌َّ;(احزاب‌،33) در خانه‌های خود بمانید."
زنانی از (جامعه) شما که عمل ناشایسته کنند چهار شاهد مسلمان بر آن‌ها بخواهید، چنانچه شهادت دادند آن زنان را در خانه نگه دارید تا عمرشان به پایان رسد یا خدا برای آن‌ها راهی پدیدار گرداند. (۱۵)
مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است به واسطه آن برتری که خدا برای بعضی بر بعضی مقرر داشته و هم به واسطه آن‌که مردان از مال خود نفقه دهند، پس زنان شایسته مطیع شوهران و در غیبت آنان حافظ (حقوق آن‌ها) باشند از آن رو که خدا هم (حقوق زنان را) حفظ فرموده است. و زنانی که از نافرمانی آنان (در حقوق همسری) بیمناکید باید نخست آنان را موعظه کنید و (اگر مطیع نشدند) از خوابگاه آنان دوری گزینید و (اگر باز مطیع نشدند) آنان را به زدن تنبیه کنید، چنانچه اطاعت کردند دیگر راهی بر آن‌ها مجویید، که همانا خدا بزرگوار و عظیم‌الشأن است. (۳۴)

این ها فقط موارد معدودی از متن قرانه دیگه تحلیل و تفسیر نداره.
واقعا قابل توجیح نیست اره نسبت به 1400 سال پیش که زنده بگور میکردن عالیه اما الان...برای همین هم هست جرات بیشتر گشتنو ندارم چون همینه دیگه و نمیخوام بیشتر بدونم که همین اعتقادم نمونه
برای این میگم حرف دوستانم منو واقعا به فکر برده که اگه جدا رس از جهنم و اتیش و عذاب اون دنیا نبود فقط منطقی میخواستم بررسی کنم این دینو قبول داشتم؟(البته در کامل بودن اسلام نسبت به ادیان قبلی شکی ندارم همینطور خدای واحد و معاد ) درنتیجه اینه ترجیح دادم نه بحث کنم و چیزی گفتن جواب ندم و بپیچونم در مورد تعویض دوستامم ممکن نیست چون فقط حرف یکی دوتاشون نیست و کل خونواده هم همینن جز مادر و پدرم


شما همین آیات رو فقط یک صفحه از توضیحاتش رو بخونید به معنای واقعیش پی می برید. دقت کنید ترجمه همیشه جواب گو نخواهد بود چون این کلمات زمان نزول به این معنی نبودن و 1400 سال از زمانش گذشته . اون زمان حتی این عربی که الان متداول هست به این صورت نبوده .

سعی کنید نگاه درست به دین داشته باشید و اون چیزی که می دونید درست هست رو انجام بدید ، دین اومده تا به ما کمک کنه زندگی بهتری داشته باشیم ، اخلاق مداری رو به ما یاد بده ، کارهایی که باعث میشه پیشرفت کنیم رو نشونمون بده و ما رو از کارهای غیر انسانی نهی کنه

دین انسان رو از وظایفی که در جامعه به عهدش هست آگاه می کنه و خطراتی که در این راه تهدیدش می کنه رو نشونش میده.

در نهایت دین اجباری نیست
انسان می تونه راهش رو پیدا کنه و به سعادت برسه و دیگران رو هم با خودش همراه کنه یا اینکه خودش و بقیه رو گمراه کنه .

مهمترین نکته این هست که تا انسان درک درستی از دین نداشته باشه ، دین نمیتونه هدایت گرش باشه.
در تاریخ بسیار دیدیم افرادی که به ظاهر دین عمل کردن ولی دین رو درک نکردن و باعث گمراهی خودشون و دیگران شدن .

herzinand;955678 نوشت:
بقول دالایی لاما اگه دین از تو انسان بهتری میسازه دین دارباش!(ولی به دیگران شر نرسونید)

این جمله رو دوست داشتمhappy
ولی مشکل این روزای من اینه که افرادی رو دارم می بینم دین ازشون انسان بدتری ساخته نه بهتر!!!! یه موجود خشک مغز و بی عقل که واقعا چیزی نمی فهمه و حتی انسان نیسست!!!!
من به دینداران محترم توهین نمی کنم. بعضی ها هم مثل این دسته خشک مغز و غیره نیستن . خوب هستن. ولی این دسته به شدت منو نسبت به اعتقاداتی که داشتم متزلزل کردم و همه اش دارم فکر می کنم با این وضع، نبود دین باید از بودنش بهتر باشه.
به این دوستمون هم توصیه می کنم اول اطلاعات خودش رو بالا ببره. این خیلی مهم تره به نظر من.

Infinity;955434 نوشت:
منم تو شرایط سوال کننده هستم.
به خاطر همین جو و بحث هایی که بود 6 سال خورده ای نمازی که از 6سالگی هم میخوندم کنار گذاشتم کلا دست از دین شستم الانم هزار مدل شک و تردید دارم بعضی از دوستانم به من گفتند دلیل نماز خوندن و رعایت کردن مسائل دینی به خاطر شخصیت محافظه کارانه تو هست اعتقاد نداری ولی یه درصد میگی اگه بود چی به خاطر همینه در واقع از ترس جهنم که میخونی بعضی وقتا خودمم حس میکنم راسته خصوصا که بعضی مطالبی خوندم یا هرچی هم نشونم دادن از آیه قرآن بوده یا احادیث معتبر که اگه نگم زن ستیزانه میشه گفت در حد شهروند درجه دوم و کالایی بحث شده و تحمل خوندنشم ندارم از بس عصبی میشم برای همینم کلا دیگه تو هیچ بحثی شرکت نمیکنم وقتی هنوز خودمم قانع نشدم اگه کتاب مرتبط دارید که واقعا درست و منطقی جواب داده و ابهام زدایی کرده خصوصا در رابطه با ارزش و حقوق زن در اسلام معرفی کنید


با سلام و عرض ادب

تقاضا دارم پست اول بنده حقیر رو مطالعه کنید به طور خلاصه عرض شد: انسان با قوای موجود خود مثل غریزه ، فطرت ، خیال و عقل قادر به پاسخ دادن به برخی از نیازهای مادّی و معنوی خود نیست؛ لذا عقل حکم می کند که خداوند متعال باید پاسخ این نیازها را با ارسال وحی در اختیار انسان قرار دهد. چرا که خدا حکیم است و محال است حکیم نیازی بی پاسخ در وجود موجودات قرار دهد.
لذا پیروی از دین برای هر انسانی ضروری است تا بتواند به تمامی نیازهای مادّی و معنوی خود واقف شود، دستورات دین اسلام در راستای به کمال رسیدن انسان هست، انسان همانند هسته ای است که کشاورز آن را زیر خاک قرار می دهد و با آبیاری خاک، هسته ها سر از خاک بیرون می آیند و به مرور زمان به یک درخت تنومند و مثمر تبدیل می شود.
بذر انسان را خداوند در زمین کاشت تا با عمل به دستورات دینی به کمال خود رسیدن به کمالات انسانی نائل آید، رسیدن به این کمالات جز با عمل به دستورات دین امکان پذیر نیست، نماز، روزه، حجاب، خمس ، زکات و ... همگی در راستای رساندن انسان به کمال واقعی است و اگر کسی به این دستورات عمل نکند محال ممکن است به کمال برسد چنانچه اگر بذر درون خاک را آبیاری نکنی محال است سر از خاک بیرون آورده و به کمال خود یعنی درخت مثمر(بارده) تبدیل شود.
بنابراین توصیه می کنیم به این سخنان شیطانی گوش نکنید و راه کمال را در پیش گیرید، اگر غیر از این راه بروید یقینا از خاسرین خواهید بود.
دنیا به مثابه ی آزمون کنکور است که برای موفقیت در آزمون کنکور باید سال ها، بی خوابی کشید تا در آزمون موفق شد، سال های سال باید درس خواند تا در آزمون موفق شد فرد تنبل به هیچ عنوان در آزمون کنکور موفق نمی شود؛ اگر انسان بخواهد به سخنان اطرافیان گوش کند یقینا نمی تواند پیروز شود چون اطرافیان که از کنکور چیزی نمی دانند در صدد خواهند بود شما را منصرف کنند اما شما که می دانید نباید به سخنان اطرافیان گوش کنید.
در ارتباط با حقوق زنان می توانید کتاب حقوق زن در اسلام را شهید مطهری را مطالعه فرمایید .
همچنین کتاب زن در آیینه جمال و جلال الهی آیت الله جوادی آملی

بانوی برفی;955716 نوشت:
این جمله رو دوست داشتم

سلام خواهر گرامی ممنون از لطفتون

بانوی برفی;955716 نوشت:
ولی مشکل این روزای من اینه که افرادی رو دارم می بینم دین ازشون انسان بدتری ساخته نه بهتر!!!!

بنده دین دار نیستم
ولی ببینین،رشد اخلاقی(همین مواردی که شما ازش گله دارین)تابع رشد عقلی هستش، یعنی الزاما الحاد یا دین بر شخص تاثیر آنچنانی میتونه نداشته باشه!
ی دین دار مثل گاندی در مراتب بالای اخلاق هستش!
من میخام اینو بگم

بانوی برفی;955716 نوشت:
به این دوستمون هم توصیه می کنم اول اطلاعات خودش رو بالا ببره.

وقتی که ادم دنبال چیزی میره باید ببینه عواقبشو میتونه تحمل کنه؟دین بیشتر از انچه که استدلالی باشه در مواقع شرایط سخت به آدم کمک میکنه!
اگه فرضا دینشونو بذارن کنار وارد بحران وجودی نمیشن؟زندگی شرایط سختی داره میتونن بدون دین کنار بیان؟

بانوی برفی;955716 نوشت:
این خیلی مهم تره به نظر من

منم صحه میذارم بر گفتارتون!ولی راه بسی خطرناکه!

بانوی برفی;955716 نوشت:
ولی این دسته به شدت منو نسبت به اعتقاداتی که داشتم متزلزل کردم و همه اش دارم فکر می کنم با این وضع، نبود دین باید از بودنش بهتر باشه.

در میان دین ناباوران هم چنین هستش آخه!بنظرم ادم اینو اونو نباید ببینه!خودش باید ببینه قبولش داره یا نه!هر ایدئولوژی از نظر من نقص هایی داره و فردی که نمیتونه آرمان گرایی رو تحمل کنه لاجرم بایستی تن به این نقص ها بده!
باز من دلم میخواد بگم علاوه بر بعد استدلالی بعد روانشناختی خودشونو در نظر بگیرن!از دست دادن دین به معنای فروپاشی کامل و از نوع ساختنه

بانوی برفی;955716 نوشت:
این جمله رو دوست داشتمhappy
ولی مشکل این روزای من اینه که افرادی رو دارم می بینم دین ازشون انسان بدتری ساخته نه بهتر!!!! یه موجود خشک مغز و بی عقل که واقعا چیزی نمی فهمه و حتی انسان نیسست!!!!
من به دینداران محترم توهین نمی کنم. بعضی ها هم مثل این دسته خشک مغز و غیره نیستن . خوب هستن. ولی این دسته به شدت منو نسبت به اعتقاداتی که داشتم متزلزل کردم و همه اش دارم فکر می کنم با این وضع، نبود دین باید از بودنش بهتر باشه.
به این دوستمون هم توصیه می کنم اول اطلاعات خودش رو بالا ببره. این خیلی مهم تره به نظر من.

سلام علیکم

در این معادله ای که شما مطرح کردید هیچ نیازی به اطلاعات نیست .
رفتار افرادی که آنها را انسان نمیدانید محل ادراک دین باشد و قضاوت از روی احساس هم دم دست ، دیگر نیازی به اطلاعات نیست .

اگر کسی میخواهد دینی را بشناسد باید ها و نباید هایش را دقیق و عاقلانه باید بسنجد . مانند این کلام بودا که نقل کردید.
بودائیان و راهبان آنها بدون هیچ شکی این کلام را شنیده اند ولی با اینحال آنها در میانمار گوشت قربانیان مسلمان را نذر کرده و میخورند .

پس منظور بودا از دینی که انسان بهتر میسازد چیست ؟ آیا رفتار بودائیان همان انسان کامل است که بودا میگوید یا اینکه در این مقوله اراده شخصی افراد دخیل است و خارج از دین است .

و بعد این شناخت اگر با تحقیق بیشتر گسترش یابد و به این نتیجه برسییم که مثلا در بودائیسم باید و نباید ها و بداا و خوبها را راهبان هستند که تعئین میکنند و بودا گفته که گفته راهبان اصالت دارد به این نتیجه میتوانیم برسیم که منظور از بودا از انسان بهتر آدمخواری را هم شامل میشود.

نهایتا اینکه دین را باید بروشی دقیق و عقلانی و از منبعش شناخت نه از جائی غیر آن .

بعد اینکه اگر تمایلات فردی و شخصی معیار بد و خوب باشد دچار یک اشتباه فاحش شناختی هستیم ، چون زندگی بارها به ما گفته و خواهد گفت برخی تمایلات تو درست و بسیاری از آنها اشتباهند .

بانوی برفی;955716 نوشت:
این جمله رو دوست داشتمhappy
ولی مشکل این روزای من اینه که افرادی رو دارم می بینم دین ازشون انسان بدتری ساخته نه بهتر!!!! یه موجود خشک مغز و بی عقل که واقعا چیزی نمی فهمه و حتی انسان نیسست!!!!
من به دینداران محترم توهین نمی کنم. بعضی ها هم مثل این دسته خشک مغز و غیره نیستن . خوب هستن. ولی این دسته به شدت منو نسبت به اعتقاداتی که داشتم متزلزل کردم و همه اش دارم فکر می کنم با این وضع، نبود دین باید از بودنش بهتر باشه.
به این دوستمون هم توصیه می کنم اول اطلاعات خودش رو بالا ببره. این خیلی مهم تره به نظر من.

مشکل اکثر ما این هست که خود دین رو نمی بینیم ، بلکه آدم هایی که ادعای دین داری دارن رو نماد دین قرار می دیم!

اگر این طور باشه نماد دین اسلام باید معاویه و شمر و ابن زیاد باشن چون تمامی ظواهر دین رو انجام می دادن به نحو احسن!!!
ولی می بینید که منفورترین اشخاص این ها هستن

جالب تر اینکه چندین برابر چنین افرادی انسان هایی هستن که واقعا زینت دین هستن و دین هم زینت اون هاست و ما چشممون رو می بندیم و اونها رو نمی بینیم!!!

اگر دقت کنیم می بینیم مشکل از دین نیست از نگرش ماست ...

حسام 1999;955807 نوشت:
سلام خواهر گرامی ممنون از لطفتون

بنده دین دار نیستم
ولی ببینین،رشد اخلاقی(همین مواردی که شما ازش گله دارین)تابع رشد عقلی هستش، یعنی الزاما الحاد یا دین بر شخص تاثیر آنچنانی میتونه نداشته باشه!
ی دین دار مثل گاندی در مراتب بالای اخلاق هستش!
من میخام اینو بگم

وقتی که ادم دنبال چیزی میره باید ببینه عواقبشو میتونه تحمل کنه؟دین بیشتر از انچه که استدلالی باشه در مواقع شرایط سخت به آدم کمک میکنه!
اگه فرضا دینشونو بذارن کنار وارد بحران وجودی نمیشن؟زندگی شرایط سختی داره میتونن بدون دین کنار بیان؟

منم صحه میذارم بر گفتارتون!ولی راه بسی خطرناکه!

در میان دین ناباوران هم چنین هستش آخه!بنظرم ادم اینو اونو نباید ببینه!خودش باید ببینه قبولش داره یا نه!هر ایدئولوژی از نظر من نقص هایی داره و فردی که نمیتونه آرمان گرایی رو تحمل کنه لاجرم بایستی تن به این نقص ها بده!
باز من دلم میخواد بگم علاوه بر بعد استدلالی بعد روانشناختی خودشونو در نظر بگیرن!از دست دادن دین به معنای فروپاشی کامل و از نوع ساختنه

حرفتون رو تا حدی قبول دارم. اینکه بین افراد دیندار افرادی هستن که واقعا انسان نیستن دلیل نمیشه که بین بی دینش نباشن و منم همچین حرفی نزدم. قطعا وجود داره و بدترش هم وجود داره. ولی اون تکلیفش مشخصه. دین نداره. ادعای بهترین دین و دین جهانی نداره. ولی اسلام همچین ادعایی داره و به نظرم با توجه به اطلاعات ناقص الانم حفره هایی توش وجود داره که باعث ساخته شدن همچین انسان هایی شده. حالا متعصب نیستم ممکنه این حفره ها الزاما به دلیل نقص دین نباشه و به دلیل خوب تبیین نشدن باشه. ولی افراد دیندار خوب، هم سعی در درست تبیین کردن اینا ندارن. حداقل من ندیدم.

پرسش:
بنده در کلاسی هستم که بیشتر هم کلاسی هایم به اسلام و آخرت اعتقاد کاملی ندارند
البته وجود خدا را قبول دارند ولی اسلام را خیر و هر وقت دلیل را از آنها می پرسم یا جواب کاملی نمی دهند و اگر هم بدهند معمولا از تبلیغات غربی تعریف می کنند.
چگونه می توانم آنها را به اسلام معرفی کنم و بگویم آخرتی وجود دارد؟

پاسخ:
بایستی بدانیم بیشتر جوانان و نوجوانان ما معمولا سخنان منطقی را به راحتی می‌پذیرند چون فطرت‌شان پاک است منتهی برخی از رسانه‌ها، یا عوامل دیگر موجب انحراف اذهان شده است و چنین مشکلاتی را به وجود آورده است. برای اینکه اسلام را به چنین افرادی معرفی فرمایید در مرحله‌ی اول خودتان را مزیّن کنید به دستورات اسلام، زیبایی‌های اسلام در عمل و رفتار شما ظهور و بروز پیدا کند و با کلامی لیّن و در عین حال استوار اسلام را به دوستانتان معرفی فرمایید.
ثابت کنید که چرا باید دین داشت و معیار درستی یک دین چیست ... .
توضیح مطلب:
در این که انسان نسبت به حیوانات موجودی است ویژه با راه تکاملی خاصّ شکّی نیست. حیوانات پاسخ نیازهای ذاتی خود را به صورت غریزه در درون خود دارا هستند لذا نیازی به هدایت بیرونی ندارند. امّا انسان، تنها بخشی از پاسخ به نیازهای ذاتی خود را به صورت درونی داراست که عمدتاً نیازهای اوّلیّه هستند. این پاسخ‌های درونی ابتدایی ولی بنیادی را در بُعد مادّی، غریزه و در بُعد معنوی و فوق مادّی، فطرت می‌نامند. امّا این مقدار آگاهی درونی کافی برای تمام نیازهای مادّی و معنوی انسان نیست. از اینرو انسان دائماً در پی آن است که پاسخ بسیاری از نیازهای خود را از بیرون ذات خود به دست آورد.
ضرورت وجود دین و هدایت الهی و نیاز انسان به چنین هدایتی از برون ذاتش نیز دقیقاً از همین امر ناشی می‌شود. یعنی انسان در می‌یابد که با قوای موجود خود، مثل غریزه، فطرت، خیال و عقل قادر به پاسخ دادن به برخی از نیازهای مادّی و معنوی خود نیست؛ لذا عقل حکم می‌کند که خداوند متعال باید پاسخ این نیازها را با ارسال وحی در اختیار انسان قرار دهد. چرا که خدا حکیم است[1].
پس ما انسان‌ها دین می‌خواهیم چون قادر نیستیم پاسخ تمام نیازهای خود را از قوای موجود خود استخراج کنیم؛ بنا بر این ، نمی‌دانیم پاسخ نیازهای ما چه چیزهایی هستند و می‌دانیم که تنها خدا می‌داند که این پاسخ‌ها چیستند.
خلاصه اینکه:
محال است خدا انسان نیازمند به برنامه‌ی سعادت را بدون برنامه‌ی درست رها سازد. لذا در هر زمانی یقیناً برنامه‌ی درست و تحریف نشده از سوی خدا وجود دارد. در غیر این صورت لازم می‌آید که خدا موجودی مکلّف و نیازمند به برنامه‌ی خودسازی را آفریده باشد ولی برنامه‌ای درست در اختیارش نگذارد. چنین چیزی نیز محال است؛ چون چنین آفرینشی لغو و غیر حکیمانه است و از خدای حکیم چنین کار لغو غیرحکیمانه‌ای سر نمی‌زند.
بنابراین اگر پذیرفتید که خدا وجود دارد و انسان محتاج دین است و در میان ادیان موجود، تنها اسلام است که بنیان‌های آن قابل دفاع است؛ چاره‌ای جز آن نخواهید داشت که آن را بپذیرید.
مطلب بعدی اینکه توصیه می شود اگر تخصصی در این زمینه ندارید جدل نکنید و آن‌ها را به متخصّصین در این امر ارجاع دهید.
می توانید کتاب هایی را برای مطالعه معرفی کنید، برای مثال دو کتاب زیر پیشنهاد می شود:
- محمد سعيدی‌مهر، آموزش كلام‌اسلامي ج1، نشر موسسه‌ی طه
- حق‌جو و حق‌شناس (ترجمه المراجعات ، علامه شرف‌الدين موسوی)

مطلب نهایی:
با توجه به اینکه فلسفه‌ی وجودی اسلام استکمال نفوس انسانی است و هر تکاملی بالطبع سختی‌های خود را داراست؛ برای مثال بالا رفتن از کوه و رسیدن به قلّه سخت و طاقت فرساست و سختی‌هایی در پی خواهد داشت، کسب علم وشرکت در کنکور ملازم با سختی‌های خاصّ خود است و ... . سخن در این است که کسی که شیرینی کسب علم را درک نکرده است ممکن است انسان را از کسب علم باز دارد یا کسی که شیرینی رسیدن به قلّه‌ی کوه را درک نکرده است ممکن است انسان را از حرکت به سوی قله باز دارد، امّا انسانی که عزم خود را جزم کرده است برای رسیدن به قلّه‌ی موفقیت، به سخنانی احدی گوش نمی‌دهد و با تمام توان خود حرکت می‌کند.
ممکن است انسان سیر استکمالی نفس را آغاز کرده باشد امّا ناآگاهان مانع از این سیر ملکوتی بشوند و انواع بهانه جویی‌ها و شبهات را سر راه انسان قرار دهند تا انسان به سرمنزل مقصود نرسد، ممکن است اسلام را بهانه قرار دهند و شبهاتی برای انصراف کردن انسان مطرح کنند و ... اما انسان باید بدون اعتنا کردن به این مسائل راه خود را در جهت استکمال نفس ادامه دهد.
در انتها عرض می‌شود به تمام شبهاتی که برای دین اسلام مطرح می‌کنند پاسخ داده شده، می‌توانید برای رهایی از دام شبهات به این کتاب‌ها مراجعه فرمایید برای مثال در مورد شبهات زن و امثال آن می‌توانید کتاب «زن در اسلام، شهید مطهری» را مطالعه فرمایید یا کتاب «زن در آیینه جمال و جلال خدا آیت الله جوادی‌آملی»، در مورد خداشناسی نیز می‌توانید کتاب «توحید، آیت الله مطهری» را مطالعه فرمایید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. علامه حلّی،کشف المراد،چاپ دهم، سال1433،ص 415-416.

موضوع قفل شده است