جمع بندی دور باطل در استدلال به اعجاز لفظی قرآن

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دور باطل در استدلال به اعجاز لفظی قرآن

بسمه تعالی
با سلام و خسته نباشید خدمت کارشناسان و کاربران سایت

به نظر بنده در استدلال به اعجاز لفظی قران یک دور وجود دارد که به آن اشاره میکنم

استدلال به قرار زیر است :

مقدمه اول : حضرت محمد (ص) ادعای نبوت و پیامبری کرد
مقدمه دوم : با توجه به ایات قرآن , ایشان همه کفار را دعوت کرد که اگر در نبوت ایشان شک دارند و فکر میکنند قرآن کلام خود اوست یک سوره یا ده سوره مثل قرآن بیاورند و آنها نتوانستند
نتیجه : قرآن از نظر فصاحت خارق العاده و معجزه است
اشکال من به مقدمه دوم است

از کجا معلوم این ایات خود ​ ساختگی نباشد !!!

در اینجا دور پیش می آید زیرا طبق مقدمه دوم اعجاز قرآن بوسیله آیات تحدی ثابت میشود و از طرفی مصون بودن قرآن از تحریف هم به اعتبار اعجاز قرآن است
پس در این استدلال یک اشکال وجود دارد

لطفا راهنمایی بفرمایید با تشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عمار

[=arial]با سلام و ادب
در این نکات شما که مقدمات آن هم چینش منطقی ندارد، دوری وجود ندارد.
چون اعجاز قرآن با آیات تحدی ثابت نمی شود بلکه این آیات موید و هم آوردی صرف است.
شما اصلا این آیات رو هم مد نظر نداشته باشید هیچ ایرادی به اعجاز قرآن وارد نمی شود.

در ضمن اعجاز قرآن فقط به اعجاز لفظی آن نیست. و اعجاز لفظی قرآن هم فقط به فصاحت و بلاغت نیست، بلکه مجموعه ای از معنا، صادق و راستگو بودن، دارای پیام بودن، اثر تربیتی و هدایت گری داشتن، و ... در اعجاز قرآن مد نظر است.

عمار;955587 نوشت:
در ضمن اعجاز قرآن فقط به اعجاز لفظی آن نیست. و اعجاز لفظی قرآن هم فقط به فصاحت و بلاغت نیست، بلکه مجموعه ای از معنا، صادق و راستگو بودن، دارای پیام بودن، اثر تربیتی و هدایت گری داشتن، و ... در اعجاز قرآن مد نظر است.

سلام
از کجا میفهمییم قران اعجاز دارد؟ مثلا حدیثی در این باره و همچنین خود قرآن ایا به اعجاز بودن خود اشاره کرده؟

عمار;955587 نوشت:
[=arial]با سلام و ادب
در این نکات شما که مقدمات آن هم چینش منطقی ندارد، دوری وجود ندارد.
چون اعجاز قرآن با آیات تحدی ثابت نمی شود بلکه این آیات موید و هم آوردی صرف است.
شما اصلا این آیات رو هم مد نظر نداشته باشید هیچ ایرادی به اعجاز قرآن وارد نمی شود.

در ضمن اعجاز قرآن فقط به اعجاز لفظی آن نیست. و اعجاز لفظی قرآن هم فقط به فصاحت و بلاغت نیست، بلکه مجموعه ای از معنا، صادق و راستگو بودن، دارای پیام بودن، اثر تربیتی و هدایت گری داشتن، و ... در اعجاز قرآن مد نظر است.

با سلام خدمت حضرتعالی

این استدلالی که در بالا ذکر کردم عمده استدلال برای اثبات معجزه بودن قرآن است :

مثلا رجوع کنید به:
1- البیان فی التفسیر القرآن صفحه 40
3- بحار الانوار جلد 89 کتاب القرآن صفحه 122
و .........

دلیلی که گفته اند این است :
اینکه عرب آن زمان در اوج فصاحت و بلاغت بود و پیامبر هم آنها را دعوت به تحدی کرد و آنان با اینکه در اوج فصاحت و بلاغت بودند نتوانتستند مثل قرآن بیاورند و عاجز شدند

حتی ایت الله مصباح هم به این دور اشاره کردند ولی جواب ایشان به نظر من قانع کننده نبود(( به صفحه ی 311 در پاورقی آن مراجعه کنید ))

http://mesbahyazdi.ir/node/4207

ببینید اشکال اینجاست :
اگر من بگوییم (( ثابت کنید پیامبر اسلام کفار را تحدی به مثل اوردن به قرآن کرده باشد )) شما چه میگویید ؟؟؟؟

Miss.Narges;955625 نوشت:
از کجا میفهمییم قران اعجاز دارد؟ مثلا حدیثی در این باره و همچنین خود قرآن ایا به اعجاز بودن خود اشاره کرده؟

[=arial]سلام علیکم
قبلا در رابطه با سوال شما مفصل بحث شده است که من لینک اون رو خدمتتون میدم مطالعه کنید و اگر سوالی بود در خدمتم:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=51312
و
http://www.askdin.com/showthread.php?t=55536

[=arial]

chrchr;955646 نوشت:
حتی ایت الله مصباح هم به این دور اشاره کردند ولی جواب ایشان به نظر من قانع کننده نبود(( به صفحه ی 311 در پاورقی آن مراجعه کنید ))

با سلام
بنده هم عرض کردم که دوری وجود ندارد که این نکته علامه هم موید ادعای ماست.
دور یعنی موجود شدن چیزی توقف داشته باشد بر موجود بودن خودش.اما در اینجا اعجاز قرآن متوقف و منحصر در آیات اعجاز نیست و طبق سخن علامه که ما هم بالا اشاره کردیم اعجاز قرآن تنها با آیات تحدی نیست بلکه از مسلّمات تاريخي و روايي است است و و افزون بر آنها با توجه به قرآن موجود فعلي، اعجاز قرآن را اثبات مي‌كنيم و با تكيه بر اعجاز آن، عدم تحريف آن را نتيجه مي‌گيريم؛ بنابراين در استدلال به آيات تحدي مشكل دوْر و امثال آن وجود ندارد.‌(1)

1. قرآن‌شناسى جلد اول (معارف قرآن 6). علامه مصباح یزدی.ص 311.

chrchr;955646 نوشت:
اگر من بگوییم (( ثابت کنید پیامبر اسلام کفار را تحدی به مثل اوردن به قرآن کرده باشد )) شما چه میگویید ؟؟؟؟

این سوال ربطی به اعجاز قرآن و انحصار آن در آیات تحدی ندارد.

عمار;955685 نوشت:
افزون بر آنها با توجه به قرآن موجود فعلي، اعجاز قرآن را اثبات مي‌كنيم

لطفا بفرمایید چگونه اعجاز لفظی قرآن را برای یک غیر عرب که اشنایی با زبان عربی و فصاحت و بلاغت ندارد اثبات میکنید ؟ (( دقت کنید اعجاز لفظی ))

عمار;955685 نوشت:
این سوال ربطی به اعجاز قرآن و انحصار آن در آیات تحدی ندارد.

ربط دارد . زیرا اثبات اعجاز فصاحت و بلاغت قرآن برای یک غیر عرب نا آشنا با زبان عربی و فصاحت و بلاغت آن منوط به این است که بداند پیامبر , اعراب آن زمان را که در اوج فصاحت و بلاغت بودند تحدی کرد و آنها نتوانستند مثل قرآن بیاورند.


نکته
: لطفا به وجوه دیگر اعجاز قرآن مثل اعجاز علمی و .... اشاره نکنید و چون فقط داریم در بحث اعجاز لفظی قرآن صحبت میکنیم

[=arial]

chrchr;955788 نوشت:
لطفا بفرمایید چگونه اعجاز لفظی قرآن را برای یک غیر عرب که اشنایی با زبان عربی و فصاحت و بلاغت ندارد اثبات میکنید ؟ (( دقت کنید اعجاز لفظی ))

با سلام
با ادله هایی که عرض شد و منحصر در آیات تحدی نیست عدم تحریف قرآن را ثابت می کنیم و بعد به وسیله آیات تحدی اعجاز هم قابل اثبات است.

chrchr;955788 نوشت:
ربط دارد . زیرا اثبات اعجاز فصاحت و بلاغت قرآن برای یک غیر عرب نا آشنا با زبان عربی و فصاحت و بلاغت آن منوط به این است که بداند پیامبر , اعراب آن زمان را که در اوج فصاحت و بلاغت بودند تحدی کرد و آنها نتوانستند مثل قرآن بیاورند.

دقت کنید سوال اصلی شما و اشکالتون رو ما داریم بحث میکنیم

chrchr;954625 نوشت:
در اینجا دور پیش می آید زیرا طبق مقدمه دوم اعجاز قرآن بوسیله آیات تحدی ثابت میشود و از طرفی مصون بودن قرآن از تحریف هم به اعتبار اعجاز قرآن است

اولا اعجاز قرآن تنها با آیات تحدی نیست که اشاره شد.
ثانیا اعجاز لفظی هم ابتدا با اثبات عدم تحریف و بعد آیات تحدی انجام می شود که دیگه فرض تحریف این آیات رد می شود.

عمار;955685 نوشت:
بلکه از مسلّمات تاريخي و روايي است

اینکه تحدی از مسلمات تاریخی و روایی است دلیل میخواهد

chrchr;956091 نوشت:
اینکه تحدی از مسلمات تاریخی و روایی است دلیل میخواهد

[=arial]سلام علیکم
منظور علامه اعجاز قرآن بود که از مسلمات تاریخی و روایی است نه تحدی.
کتاب های تاریخ و علوم قرآن ، افراد متعددی را ذکر می کنند که در صدد همانند آوری قرآن بر آمده و خود با بررسی قرآن ، به عجز خویش پی برده اند یا به آوردن چیزی شبیه قرآن دست یا زیده ،ولی نمونه هایی را ارائه داده اند که موجبات رسوایی خویش را فراهم آورده و عدم توانایی بشر از همانند آوری را به اثبات رسانده اند.

عمار;956127 نوشت:
منظور علامه اعجاز قرآن بود که از مسلمات تاریخی و روایی است نه تحدی

نص کلام ایشان اینچنین است :

به‌علاوه، تحدي به قرآن از مسلّمات تاريخي و روايي است(1)

[=arial]1. قرآن‌شناسى جلد اول (معارف قرآن 6). علامه مصباح یزدی.ص 311

[=arial]که این ادعا خودش دلیل میخواهد

با سلام
بله مثلا مسیلمه کذاب که ادعای نبوت و پیامبری داشت در مقابل سورهِ ی فیل آیاتی رو آوردند.(1)
یکی از نویسندگان مسیحی که مدعی معارضه با قرآن است در مقابل سوره حمد با اقتباسی که از خود سوره داشته است، سوره خودساختهِ ای آورده است یا در مقابل سوره کوثر هم اینکار رو کرده است.(2)

نمونهِ هایی دیگر نیز از معارضهِ های واهی و بیِ اساس وجود دارد که برای همیشه به بایگانی تاریخ سپرده شدهِ اند.(3)

مرحوم طبرسی در احتجاج از هشام بن حکم، دانشمند معروفی که از شاگردان امام صادق) علیه السلام (بود می گوید که: ابن ابی العوجاء، و ابوشاکر دیصانی، و عبدالملک بصری، و ابن مقفع که همگی از ملاحده و افراد بی ایمان بودند کنار خانه کعبه جمع شده و اعمال حاجیان را به باد مسخره می گرفتند و بر قرآن طعنه می زدند. ابن ابی العوجاء گفت: بیایید هر کدام از ما یک چهارم قرآن را نقض کنیم) و چیزی همانند آن بیاوریم (و میعاد ما سال آینده در همین جا خواهد بود در حالی که تمام قرآن را نقض کرده ایم؛ زیرا نقض قرآن سبب ابطال نبوّت محمّد) صلی الله علیه وآله (، و ابطال نبوّت او ابطال اسلام، و اثبات حقانیت ادعای ما است. آنها بر این مسأله توافق کردند و پراکنده شدند.
در سال آینده در همان روز در کنار خانه کعبه اجتماع کردند، ابن ابی العوجاء لب به سخن گشود و گفت: از آن روز که من از شما جدا شدم در این آیه فکر می کردم:
«فَلَمَّا اسْتَیْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِیًّا»؛) هنگامی که] برادران یوسف [از او مأیوس شدند، به کناری رفتند و با هم به نجوی پرداختند(یوسف، آیه 80) دیدم آن قدر فصیح و پر معنا است که نمی توانم چیزی را به آن بیفزایم و پیوسته این آیه فکر مرا از غیر آن به خود مشغول داشت.

عبدالملک گفت: من نیز از آن وقت که جدا شدم در این آیه می اندیشیدم:» یا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَیْئاً لا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ «؛) ای مردم! مَثَلی زده شده است، به آن گوش فرا دهید:

کسانی را که غیر از خدا می خوانید و پرستش می کنید هرگز نمی توانند مگسی بیافرینند، هر چند برای این کار دست به دست هم دهند؛ و هرگاه مگس چیزی از آنها برباید، نمی توانند آن را بازپس گیرند. هم طلب کننده ناتوان است، و هم طلب شونده] هم عابدان، و هم معبودان (حج، آیه 73)
من خود را عاجز دیدم که همانند آن بیاورم.
و ابوشاکر گفت: از آن زمان که از شما جدا شدم در این آیه می اندیشیدم:» لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا «؛)] در حالی که [اگر در آسمان و زمین، جز خداوند یگانه، خدایان دیگری بود، نظام جهان به هم می خورد(انبیاء، آیه 22)

و خود را قادر ندیدم که همانند آن را بیاورم!
و ابن مقفع افزود:» ای قوم! این قرآن از جنس کلام بشر نیست؛ چرا که از آن لحظه که از شما جدا شدم در این آیه می اندیشیدم:» وَ قِیلَ یا أَرْضُ ابْلَعِی ماءَکِ وَ یا سَماءُ أَقْلِعِی وَ غِیضَ الْماءُ وَ قُضِیَ الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَی الْجُودِیِّ وَ قِیلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ «؛) و گفته شد: ای زمین، آبت را فرو بر! و ای آسمان،] از بارش [خود داری کن. و آب فرو نشست و کار پایان یافت و] کشتی [بر] دامنه کوه [جودی، پهلو گرفت؛ و] در این هنگام [گفته شد: دور باد گروه ستمکاران] از رحمت خدا!(هود، آیه 44)
و من خود را از آوردن همانند آن عاجز دیدم.

هشام بن حکم می گوید: در این اثناء جعفر بن محمد الصادق) علیه السلام (از کنار آنها گذشت و این آیه را تلاوت فرمود:» قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً «؛) بگو: اگر انس و جن دست به دست هم دهند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد؛ هر چند] در این کار [پشتیبان یکدیگر باشند.(اسراء، آیه 88)(4)

1. ر. ک: المیزان، ج 1، ص 68.
2. ر. ک: البیان، ص 94.
3. جوان آراسته، حسین؛ درسنامه علوم قرآنی، ص 358. علی اکبر مومنی.
4. تحدی یا دعوت بمقابله بمثل، امینی گلستانی، محمد، ص 30 و 31.

با سلام خدمت شما

عمار;956323 نوشت:
بله مثلا مسیلمه کذاب که ادعای نبوت و پیامبری داشت در مقابل سورهِ ی فیل آیاتی رو آوردند.(1)

این قسمت پاسخ را میتوان مناسب سوال بنده دانست ولی بقیه پاسخ شما مربوط به سوال بنده نیست زیرا بقیه پاسخ شما مربوط به زمان حضرت رسول (ص) نیست

پرسش:
در استدلال به اعجاز لفظی قران یک دور وجود دارد که به آن اشاره میکنم
استدلال به قرار زیر است :
مقدمه اول : حضرت محمد (ص) ادعای نبوت و پیامبری کرد
مقدمه دوم : با توجه به ایات قرآن , ایشان همه کفار را دعوت کرد که اگر در نبوت ایشان شک دارند و فکر میکنند قرآن کلام خود اوست یک سوره یا ده سوره مثل قرآن بیاورند و آنها نتوانستند
نتیجه : قرآن از نظر فصاحت خارق العاده و معجزه است
اشکال من به مقدمه دوم است
از کجا معلوم این ایات خود ​ ساختگی نباشد !!!
در اینجا دور پیش می آید زیرا طبق مقدمه دوم اعجاز قرآن بوسیله آیات تحدی ثابت میشود و از طرفی مصون بودن قرآن از تحریف هم به اعتبار اعجاز قرآن است
پس در این استدلال یک اشکال وجود دارد

پاسخ:
دور یعنی موجود شدن چیزی توقف داشته باشد بر موجود بودن خودش.اما در اینجا اعجاز قرآن متوقف و منحصر در آیات اعجاز نیست ... اعجاز قرآن تنها با آیات تحدی نیست بلکه از مسلّمات تاريخي و روايي است است و و افزون بر آنها با توجه به قرآن موجود فعلي، اعجاز قرآن را اثبات مي‌كنيم و با تكيه بر اعجاز آن، عدم تحريف آن را نتيجه مي‌گيريم؛ بنابراين در استدلال به آيات تحدي مشكل دوْر و امثال آن وجود ندارد.‌(2)

مثلا مسیلمه کذاب که ادعای نبوت و پیامبری داشت در مقابل سورهِ ی فیل آیاتی رو آوردند.(2)
یکی از نویسندگان مسیحی که مدعی معارضه با قرآن است در مقابل سوره حمد با اقتباسی که از خود سوره داشته است، سوره خودساختهِ ای آورده است یا در مقابل سوره کوثر هم اینکار رو کرده است.(3)

نمونهِ هایی دیگر نیز از معارضهِ های واهی و بیِ اساس وجود دارد که برای همیشه به بایگانی تاریخ سپرده شدهِ اند.(4)

مرحوم طبرسی در احتجاج از هشام بن حکم، دانشمند معروفی که از شاگردان امام صادق) علیه السلام (بود می گوید که: ابن ابی العوجاء، و ابوشاکر دیصانی، و عبدالملک بصری، و ابن مقفع که همگی از ملاحده و افراد بی ایمان بودند کنار خانه کعبه جمع شده و اعمال حاجیان را به باد مسخره می گرفتند و بر قرآن طعنه می زدند. ابن ابی العوجاء گفت: بیایید هر کدام از ما یک چهارم قرآن را نقض کنیم) و چیزی همانند آن بیاوریم (و میعاد ما سال آینده در همین جا خواهد بود در حالی که تمام قرآن را نقض کرده ایم؛ زیرا نقض قرآن سبب ابطال نبوّت محمّد) صلی الله علیه وآله (، و ابطال نبوّت او ابطال اسلام، و اثبات حقانیت ادعای ما است. آنها بر این مسأله توافق کردند و پراکنده شدند.
در سال آینده در همان روز در کنار خانه کعبه اجتماع کردند، ابن ابی العوجاء لب به سخن گشود و گفت: از آن روز که من از شما جدا شدم در این آیه فکر می کردم:
«فَلَمَّا اسْتَیْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِیًّا»؛) هنگامی که] برادران یوسف [از او مأیوس شدند، به کناری رفتند و با هم به نجوی پرداختند(یوسف، آیه 80) دیدم آن قدر فصیح و پر معنا است که نمی توانم چیزی را به آن بیفزایم و پیوسته این آیه فکر مرا از غیر آن به خود مشغول داشت.

عبدالملک گفت: من نیز از آن وقت که جدا شدم در این آیه می اندیشیدم:» یا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَیْئاً لا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ «؛) ای مردم! مَثَلی زده شده است، به آن گوش فرا دهید:

کسانی را که غیر از خدا می خوانید و پرستش می کنید هرگز نمی توانند مگسی بیافرینند، هر چند برای این کار دست به دست هم دهند؛ و هرگاه مگس چیزی از آنها برباید، نمی توانند آن را بازپس گیرند. هم طلب کننده ناتوان است، و هم طلب شونده] هم عابدان، و هم معبودان (حج، آیه 73)
من خود را عاجز دیدم که همانند آن بیاورم.
و ابوشاکر گفت: از آن زمان که از شما جدا شدم در این آیه می اندیشیدم:» لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا «؛)] در حالی که [اگر در آسمان و زمین، جز خداوند یگانه، خدایان دیگری بود، نظام جهان به هم می خورد(انبیاء، آیه 22)

و خود را قادر ندیدم که همانند آن را بیاورم!
و ابن مقفع افزود:» ای قوم! این قرآن از جنس کلام بشر نیست؛ چرا که از آن لحظه که از شما جدا شدم در این آیه می اندیشیدم:» وَ قِیلَ یا أَرْضُ ابْلَعِی ماءَکِ وَ یا سَماءُ أَقْلِعِی وَ غِیضَ الْماءُ وَ قُضِیَ الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَی الْجُودِیِّ وَ قِیلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ «؛) و گفته شد: ای زمین، آبت را فرو بر! و ای آسمان،] از بارش [خود داری کن. و آب فرو نشست و کار پایان یافت و] کشتی [بر] دامنه کوه [جودی، پهلو گرفت؛ و] در این هنگام [گفته شد: دور باد گروه ستمکاران] از رحمت خدا!(هود، آیه 44)
و من خود را از آوردن همانند آن عاجز دیدم.

هشام بن حکم می گوید: در این اثناء جعفر بن محمد الصادق) علیه السلام (از کنار آنها گذشت و این آیه را تلاوت فرمود:» قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً «؛) بگو: اگر انس و جن دست به دست هم دهند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد؛ هر چند] در این کار [پشتیبان یکدیگر باشند.(اسراء، آیه 88)(5)

__________________________________________________________________
1. قرآن‌شناسى جلد اول (معارف قرآن 6). علامه مصباح یزدی.ص 311.
2. ر. ک: المیزان، ج 1، ص 68.
3. ر. ک: البیان، ص 94.
4. جوان آراسته، حسین؛ درسنامه علوم قرآنی، ص 358. علی اکبر مومنی.
5. تحدی یا دعوت بمقابله بمثل، امینی گلستانی، محمد، ص 30 و 31.

موضوع قفل شده است