جمع بندی لطفا مدعیان دموکراسی در ایران تشریف بیاورند!

تب‌های اولیه

210 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
لطفا مدعیان دموکراسی در ایران تشریف بیاورند!

سلام
در سال ۱۳۵۷ عده ای از روحانیون با استفاده از تفکرات مذهبی اکثریت مردم توانستند انقلاب کنند. سپس همان عده ی قلیل که جزو حلقه ی اصلی انقلاب و نفرات دور و بر آقای خمینی بودند جایگاه ها و پست های اصلی کشور را تصاحب کرده و با استفاده از جو آن زمان و استفاده از اسم انقلابی و پیرو امام و روحانیت و ... وارد مجالس مختلف کشور شدند. سپس بعد از مدتی قانون اساسی را طوری تغییر دادند که هیچکس خارج از خود و دوستانشان نتواند وارد مجلس شود و لذا تغییری در این قوانین ایجاد کند. و حالا آنها با استناد بر همین قوانین خود نوشته که همان حلقه ی انقلابیون سال ۵۷ نوشتند و تصویب کردند مدعی مردم سالاری و دموکراسی در ایران هستند!

من اصلا بر سر نوشته های فوق بحثی ندارم، اینکه قبول میکنید یا نه پای خودتان، اما یک سوال دیگر دارم: چطور میشود در کشوری که هرکس بخواهد برای هر سمت اصلی در آن انتخاب شود نیاز به تایید شورای نگهبان دارد، و این شورا ۱۲ عضو دارد که ۶ عضو را مستقیما رهبر کشور تعیین میکند، و اگر هیچکدام از این ۶ نفر به کاندیدایی رای مثبت ندهند آن فرد احراز صلاحیت نمیشود و نمیتواند در هیچ انتخاباتی شرکت کند، چطور اسم این را میگذارید دموکراسی؟

حتی اخیرا یک مورد فضاحت بار رخ داد و یک فرد از زیر دست شورای نگهبان در رفت و با چند ده هزار رای مردم عضو شورای شهر یزد شد ولی شورای نگهبان خوشش نیامد از اینکه یک زرتشتی در کشور ایران عضو شورا باشد و انتخابش را باطل اعلام کرد ...!

در قانون اساسی مصوب حلقه ی انقلابیون سال ۵۷، تنها کسی میتواند وارد مناصب حکومتی ایران شود که توسط شورای نگهبان تایید صلاحیت شود. و در شورای نگهبان تنها کسی تایید میشود که حداقل ۷ رای مثبت بیاورد. یعنی عملا ۶ نماینده ی رهبری در این شورا هستند که تعیین میکنند چه کسی میتواند در ایران کاندیدای انتخابات ها بشود. چون اگر این ۶ نفر به فردی رای منفی بدهند، دیگر خدا هم نمیتواند او را تایید صلاحیت کند. ضمن اینکه آن ۶ نفر دیگر را نیز رئیس قوه قضائیه به مجلس معرفی میکند... همان رئیسی که خودش نیز با توسط رهبری انتخاب شده و یقینا همان گزینه های مطلوب رهبری را به مجلس معرفی میکند! و مجلسی که خودشان با همین مکانیزم انتخاب شده اند و قبلا سوگند وفاداری به همین سیستم و نظام و رهبری را خورده اند و اگر غیر این بود شورای نگهبان تاییدشان نمیکرد که بخواهند وارد مجلس شوند و قوانین آن را به نفع مردم ایران تغییر دهند!

حالا لطفا اگر کسی همچنان معتقد است نظام جمهوری اسلامی یک نظام دموکراسی است لطفا بدون بحث و توهین و جدل، و به دور از حاشبه، تنها دلیل منطقی خود را بیاورد. ضمنا بحث شخصی اینجا نداشته و فقط برایم جالب است نظرات مردم سرزمینم را بدانم@};-

چطور میشود در کشوری که هرکس بخواهد برای هر سمت اصلی در آن انتخاب شود نیاز به تایید شورای نگهبان دارد، و این شورا ۱۲ عضو دارد که ۶ عضو را مستقیما رهبر کشور تعیین میکند، و اگر هیچکدام از این ۶ نفر به کاندیدایی رای مثبت ندهند آن فرد احراز صلاحیت نمیشود و نمیتواند در هیچ انتخاباتی شرکت کند، چطور اسم این را میگذارید دموکراسی؟
/ پایان نقل

اگر تائید صلاحیت ۷ رای میخواهد رد صلاحیت هم ۷ رای نیاز دارد . ریاضی کسی خوب باشد فقط خوب است کافی نیست

جلسات‌ شوراي‌ نگهبان‌ با حضور هفت نفر از اعضا رسميت پيدا مي كند، ولي‌ اخذ آرا جز در موارد ضروري‌ و يا حصول‌ رأي‌ لازم‌ با حضور حداقل‌ نه نفر خواهد بود (مادة‌ 13).

جلسات‌ فقها با حضور چهار نفر، رسميت مي يابد ، ولي‌ اخذ رأي‌ جز در موارد ضروري‌ و يا حصول‌ رأي‌ لازم‌ با حضور حداقل‌ پنج نفر خواهد بود (مادة‌ 14).

سلام و درود.
خیلی خوبه که بدون توهین و بی احترامی بحث رو آغاز کردید و خواستید طرف های مقابل هم اینطور باشند. ان شا الله تا آخرش هم اینطور پیش بره.

بعضی چیزا باید معتقد باشی تا درکش کنی.
شما از این دیدگاهی که گفتید نگاه میکنید. ولی دیدگاه امثال ما چیز دیگریست.
شما میگید انقلاب رو روحیانیون کردند! اصلا باشه قبول. اما رای دادن به رفراندوم قانون اساسی که مستقیم توسط مردم اتفاق افتاد. در این رفراندوم ملت به قانون اساسی جمهوری اسلامی رای دادند که درش ولایت فقیه هم گنجانده شده. کسی اینو به ملت تحمیل نکرد رای منفی داده میشد هرگز اجرا نمیشد. حالا شاید بگید ملت اون موقع تحت تاثیر بودند یا گرم بودند. خب بالاخره تحت هر شرایطی که بودند اینو قبول کردند. اگر کسی فکر میکنه اشتباه کرده تقصیر خودشه. در دنیا قانون اساسی رو یک بار فقط به رفراندوم میزارم. در بعضی از کشورا اصلاحیه های قانون اساسی هم به رای گزاشته نمیشه(مثل آمریکا که چند قرن پیش قانون اساسی به رای گزاشته شد و بعد از اون اصلاحیه ها توسط سنا و یا کنگره انجام شد نه رای مستقیم مردم) اما در ایران همین اصلاحیه هم به رای ملت گزاشته شد اصلاحیه ای که قدرت رهبری رو قدری بالا تر میبرد و باز ردم رای بالایی دادند.

بگذریم. به هر حال مدرم اشتباه کرده باشند یا پشیمان باشند یا هرچی این چیزی بوده که انتخاب کردند. انتخاب کردند کشورشون جمهوری و اسلامی باشه.
دقت کنید که ما هیچ وقت نمیگیم مردم سالاری میگیم مردم سالاری دینی. هیچوقت نمیگیم جمهوری میگیم جمهوری اسلامی.
ما انقلاب کردیم کشورو اسلامی کردیم جمهوری م کردیم. که نماینده ها و رئیس جمهور از طریق مردم انتخاب بشند. و حالا برای اسلامی کردن این انتخاب ها که خدایی نکرده نماینده غیر اسلامی و شیاد و غیره نیاد مقام بگیره در کشوری که مردم به اسلامیت رای دادند میان طبق قانون اساسی(که طبق رای مردم هم بوده) ناینده هارو سوا میکنند. نه بر اساس اینکه آیا نامزد ها دقیقا طوری که رهبر فکر میکنه فکر میکنند یا نه. بلکه طبق شرایطی که میگه باید مومن باشه معتقد به نظامی که ملت بهش رای دادن باشه باید مدیر مدبر باشه و همه اینا در قانون اساسی اومده(که از زیر رای ملت گذشته).اگر دقیقا قرار بود مو به مو نامزد ها طبق نظر رهبر عمل کنند و از خودشون اختیار نداشته باشند امثال آقای خاتمی و یا حتی روحانی تایید صلاحیت نمیشدند.

خب حالا این فیلتر چطور باید اجرا بشه که به آرمان های نظام منتخب ملت بخوره؟ بهترین کار اینه که یه فقیه که اند دین هستند(!) بیاید نامزد هارو بررسی کنند و یک سری حقوقدان که از لحاظ حقوقی بررسیشون کنند. که همه اینا هم باز در قانون اساسی ای اومده که ملت بهش رای دادند.
این باعث میشه نامزد هایی که تایید صلاحیت میشند دقیقا طبق شرایطی باشند که لت در قانون اساسی بهش رای دادند. حالا چرا فقها رو رهبر انتخاب کنه؟ رهبر راس نظامی هست که مردم بهش رای دادن و قابل اعتماد ترین شخص در این نظام. رهبر کسیه که ملت به وجودش در قانون اساسی رای دادند و آری گفتند و به عالی ترین مقام بودنش هم آری گفتند و بهش اعتماد دارند. از طرفی ولی فقیه هم هست و از لحاظ دینی و اسلامی و اخلاقی در درجه بسیار خوبی قرار داره. مسلما بهترین گزینه هارو برای فقهای شورای نگهبان رهبر میتونه انتخاب کنه اینطوری همه چیز تمیز تر انجام میشه و کمتر اشتباه واردش میشه. بالاخره شورای نگهبان با نامزد ها که قراره سرنوشت مردمو بسازن سرکار دارن باید کار ها بسیار تمیز تر و بی اشتباه تر انجام بشه. (البته شورای نگهبان نیت خوانی و پیش گویی آینده بلد نیستند و فقط به گذشته ی طرف نگاه میکنند)

همه این چیزا از فیلتر رای ملت رد شدند و ردم به این قانون اساسی و این شرایط رای دادند. شما حق داری مخالفش باشی عیبی نداره مختاری اما نمیتونی تغییرش بدی چون اراده ملت پشتش بوده و بهش رای دادن.

یا حق

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مسلم

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام

hasani313;953734 نوشت:
لطفا اگر کسی همچنان معتقد است نظام جمهوری اسلامی یک نظام دموکراسی است لطفا بدون بحث و توهین و جدل، و به دور از حاشبه، تنها دلیل منطقی خود را بیاورد.

جناب حسنی عزیز از اینکه در محیطی دوستانه، آرام و بدون توهین به دنبال فهم مشترک و کشف حقیقت هستید صمیمانه از شما تشکر می کنم@};-

برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:

قانون اساسی بعد از تدوین به رأی عموم مردم گذاشته شد و قریب به اتفاق مردم به آن رأی مثبت دادند قانونی نبوده که مسئولین خودشان بنویسند و خودشان امضاء کنند و سپس اجرا کنند!
علاوه بر اینکه قانون اساسی جمهوری اسلامی طبق اسلام نوشته شده، نه سلایق اشخاص که بگوییم آنها به گونه ای نوشته اند که خودشان در قدرت بمانند!!
شما بفرمایید مشکل این قانون دقیقا چیست؟ اگر می گویید راه بهتری بود تا مردم بتوانند وارد قدرت شوند خب شفاف بفرمایید، البته اگر اشکال شما به شورای نگهبان است، و وجود آن در قانون اساسی را مانع می دانید، پاسخ را در نکته دوم عرض خواهم کرد، اما اگر مشکل دیگری در ذهنتان است بفرمایید.

نکته دوم:
ساختار هر حکومتی متناسب با اهدافش شکل می گیرد، وگرنه منطقی نیست که یک حکومت یک هدفی داشته باشد اما ساختار و مدلش به گونه ای باشد که مانع رسیدن به آن هدف شود.
مثال میزنم تا روشن شود:
حکومت اسلامی به معنای حکومتی است که قرار است مجری اسلام باشد، لذا هر کسی نمی تواند متولی امر باشد، چون هم باید از نظر قدرت اجرایی، هم پایبندی به اسلام، هم پایبندی به قانون اساسی و ولایت فقیه و سایر شرائط احراز صلاحیت شده باشد، چون اگر کسی روی کار بیاید که فاقد این صلاحیت ها باشد با اهداف حکومت اسلامی در تعارض است.

اما اشکال شما به لیبرال ها بیشتر وارد است تا به حکومت های اسلامی، چون هدف از حکومت های اسلامی همانطور که عرض شد اجرای دین و حکم خداست، اما هدف حکومت های لیبرال دموکراسی اصالت آزادی است، پس مردم باید حق داشته باشند هر کسی را خواستند انتخاب کنند، شاخص فقط خواست مردم است، ولو نکه ناکارآمدترین انسان را انتخاب کنند! چون شاخصی جز آزادی و خواست مردم وجود ندارد، اما باز می بینیم حتی آنها هم نهادها و ارگان هایی دارند که صلاحیت کاندیداها را احراز می کنند!!
پس وجود یک مرجع برای تشخیص صلاحیت ها حداقل در حکومت هایی که شاخص و هدف دارند، لازم و ضروری است.

نکته سوم:

شاخص در تعیین فقهای شورای نگهبان اجتهاد و عدالت و آگاه به مقتضیات زمان است، لذا اینکه برای ایشان وصف تعیین شده است مانع بروز چنین مفاسدی خواهد شد، اما اینکه بگویید در مقام اجرا درست اجرا نمی شود، چنین نگرشی ناشی از کمی بدبینی است، رهبری کسی نیست که برای انتخاب افراد اهل رانت و مانند آن باشد، ساده زیستی ایشان که مورد اعتراف شبکه های برون مرزی هست، و نیز عدم ورود فرزندان ایشان به هیچیک از مشاغل اقتصادی و بازرگانی به خوبی نشان می دهد که ایشان اهل سوء استفاده و بهره وری دنیوی از این مقام نیست تا مثلا کسانی را برای شورای نگهبان برگزیند که اهداف ایشان را دنبال کرده و ایشان را در قدرت نگه دارند!!!
این نوع نگرش ناشی از نوعی بدبینی است که هیچ دلیلی بر آن نیست.

نکته چهارم:

طبق اصل 91 قانون اساسی 6نفر حقوقدان و 6فقیه در شورای نگهبان حق رأی دارند و اینطور نیست که نظر فقها همواره یکسان باشد، و تبانی در کار باشد، اینها صرفا ادعاهایی است که هیچ مبنای اثباتی منطقی در ورای آنها وجود ندارد.
علاوه بر اینکه روی کار آمدن خطوط فکری که تفاوت های جدی با هم دارند، و نیز راهیابی حتی انسان های مستقل به مجلس و حتی ریاست جمهوری نشان می دهد که این افکار صحت ندارند.
من اصلا قصد حمایت یا رد ندارم، فقط به عنوان مثال عرض میکنم، دوره اولی که آقای احمدی نژاد رأی آورد خب ایشان نه کاندیدای اصولگرایان بود، و نه اصلاح طلبان!!

نکته پنجم:
در مورد شورای شهر و کاندیدای زرتشتی که فرمودید باید عرض کنم اولا تشخیص صلاحیت ها اصلا با شورای نگهبان نیست، بلکه بر عهده هیئت نظارتی هر استان است، پس اینطور نیست که شورای نگهبان اول تأیید صلاحیت کرده باشد و بعد از رأی آوردن رد کند!!
اگرچه از نظر قانونی اشکالی ندارد که اگر در انتخابات ریاست جمهوری یا مجلس مدارک جدیدی در مورد عدم صلاحیت فردی پیدا شود پس از احراز صلاحیت و رأی آوری، صلاحیتش رد شود، اما احراز صلاحیت کاندیداهای شورای شهر به دست خبرگان نیست.

ثانیا طبق اصل 98 قانون اساسی تفسیر قانون بر عهده شورای نگهبان است، و این شورا در تبیین تبصره ماده 26 از قانون شوراها، نمایندگی اقلیت های دینی را فقط ناظر به شهرهایی دانسته اند که عمدتا اقلیت باشند، و مبنای سخن ایشان هم استناد به قواعد فقهی چون قاعده نفی سلطه و مانند آن است که توضیح آنها مجال خود را میطلبد.
یعنی مخالفت برخی اعضای خبرگان با روی کار آمدن عضو زرتشتی شورای شهر یزد نظر شخصی ایشان نبوده، بلکه منتسب به قانون اساسی است.

من نمی گویم فقهای شورای نگهبان معصوم هستند و ممکن نیست اشتباه کنند، اما اینکه همه اینها را ناشی از سلائق شخصی و توطئه ای بدانیم برای نفی روی کار آمدن دیگران، این نهایت بدبینی است!

من خودم اهل یزد هستم، همان شهری که مردم به سپنتا نیکنام رأی داده اند، و شاید برای اعضای شورای شهر سلطه ای بر مردم قائل نباشم، و موافق اصلاح قانون باشم، اما مطلقا موافق نقض قانون نیستم، تا زمانی که قانون باشد باید بدان پایبند بود، و طبق قانون تفسیر شورای نگهبان حجیت دارد.
این نباید بهانه ای برای کوبیدن شورای نگهبان و قانون اساسی نباید بشود.

نکته ششم:

دوری که می فرمایید در تمام حکومت ها وجود دارد، امکان ندارد هیچ حکومتی تشکیل شود و چنین دوری در آن نباشد! هر حکومت ایجاد شود بالاخره حاکمانی که برای اولین بار روی کار آمدند وظیفه دارند قانون اساسی را طراحی کنند و در آن تبیین کنند که حاکمان بعدی چطور روی کار بیایند!!
قطعا شاخصی تعیین می کنند که هر کسی روی کار نیاید، آنها حتی وصف عدالت را هم در قانون اساسی به عنوان «قید»ی برای حاکمان و مسئولین نمی آورند!

علاوه بر اینکه اعضای شورای نگهبان کاندیداها را انتخاب نمی کنند، بلکه فقط صلاحیت آنها را احراز می کنند، لذا انسان هایی با سلایق مختلف تأیید صلاحیت می شوند در حالی که با این سلایق متفاوت نمی توانند همگی موافق با نظر شورای نگهبان باشند!!
هم انتخابات مردم که گاهی یک انسان مستقل به مجلس راه می یابد نشان میدهد دموکراسی در ایران بسیار پررنگ تر از آمریکاست که در این کشور جز از دو جناح دموکرات و جمهوری خواه کسی روی کار نخواهد آمد!!

حداقل 6 نفر از اساتید بنده عضو خبرگان رهبری هستند، آنچه شما از دور می بینید بنده از نزدیک می بینم! میبینم که کسانی نبوده اند که به خاطر تبانی و هماهنگی با نظام تأیید صلاحیت شده باشند، کسانی نیستند که در برابر کمی و کاستی ها لب فرو ببندند، کسانی نیستند که آخرتشان را به خاطر دنیا بفروشند، همگی درد دین دارند، و دلسوز مردم هستند.

خواهش می کنم نگذارید القائات شبکه ها ضد دین و فضای مجازی ساماندهی شده موجب ابهام در مسئله بشود، حمله ای که امروز به دموکراسی در ایران می شود، هرگز به کشورهای پادشاهی عرب حوزه خلیج فارس نمی شود، ایا این یک علامت سوال بزرگ برای شما پیش نمی آورد؟!

مسلم;954369 نوشت:

نکته دوم:
ساختار هر حکومتی متناسب با اهدافش شکل می گیرد، وگرنه منطقی نیست که یک حکومت یک هدفی داشته باشد اما ساختار و مدلش به گونه ای باشد که مانع رسیدن به آن هدف شود.
مثال میزنم تا روشن شود:
حکومت اسلامی به معنای حکومتی است که قرار است مجری اسلام باشد، لذا هر کسی نمی تواند متولی امر باشد، چون هم باید از نظر قدرت اجرایی، هم پایبندی به اسلام، هم پایبندی به قانون اساسی و ولایت فقیه و سایر شرائط احراز صلاحیت شده باشد، چون اگر کسی روی کار بیاید که فاقد این صلاحیت ها باشد با اهداف حکومت اسلامی در تعارض است.

اما اشکال شما به لیبرال ها بیشتر وارد است تا به حکومت های اسلامی، چون هدف از حکومت های اسلامی همانطور که عرض شد اجرای دین و حکم خداست، اما هدف حکومت های لیبرال دموکراسی اصالت آزادی است، پس مردم باید حق داشته باشند هر کسی را خواستند انتخاب کنند، شاخص فقط خواست مردم است، ولو نکه ناکارآمدترین انسان را انتخاب کنند! چون شاخصی جز آزادی و خواست مردم وجود ندارد، اما باز می بینیم حتی آنها هم نهادها و ارگان هایی دارند که صلاحیت کاندیداها را احراز می کنند!!
پس وجود یک مرجع برای تشخیص صلاحیت ها حداقل در حکومت هایی که شاخص و هدف دارند، لازم و ضروری است.

میشه بفرمایید منظورتون کدام کشورهای لیبرال است که کاندیدها در اونها تایید صلاحیت میشوند توسط نهادها و ارگان های خاص؟ لطفا دقیقا در صورت امکان نام ببرید. (نام کشور همراه با نام نهاد یا ارگان مربوطه برای تایید صلاحیت و بند قوانین مربوطه در قانون اساسی کشور مد نظر شما که لزوم چنین تاییدی را اعلام میکند)

با تشکر.

مسلم;954369 نوشت:

نکته ششم:

دوری که می فرمایید در تمام حکومت ها وجود دارد، امکان ندارد هیچ حکومتی تشکیل شود و چنین دوری در آن نباشد! هر حکومت ایجاد شود بالاخره حاکمانی که برای اولین بار روی کار آمدند وظیفه دارند قانون اساسی را طراحی کنند و در آن تبیین کنند که حاکمان بعدی چطور روی کار بیایند!!
قطعا شاخصی تعیین می کنند که هر کسی روی کار نیاید، آنها حتی وصف عدالت را هم در قانون اساسی به عنوان «قید»ی برای حاکمان و مسئولین نمی آورند!

علاوه بر اینکه اعضای شورای نگهبان کاندیداها را انتخاب نمی کنند، بلکه فقط صلاحیت آنها را احراز می کنند، لذا انسان هایی با سلایق مختلف تأیید صلاحیت می شوند در حالی که با این سلایق متفاوت نمی توانند همگی موافق با نظر شورای نگهبان باشند!!
هم انتخابات مردم که گاهی یک انسان مستقل به مجلس راه می یابد نشان میدهد دموکراسی در ایران بسیار پررنگ تر از آمریکاست که در این کشور جز از دو جناح دموکرات و جمهوری خواه کسی روی کار نخواهد آمد!!

حداقل 6 نفر از اساتید بنده عضو خبرگان رهبری هستند، آنچه شما از دور می بینید بنده از نزدیک می بینم! میبینم که کسانی نبوده اند که به خاطر تبانی و هماهنگی با نظام تأیید صلاحیت شده باشند، کسانی نیستند که در برابر کمی و کاستی ها لب فرو ببندند، کسانی نیستند که آخرتشان را به خاطر دنیا بفروشند، همگی درد دین دارند، و دلسوز مردم هستند.

در انتخابات خبرگان رهبری که اساتید شما در اونها انتخاب شدند، در شش استان تعداد کرسی ها و کاندیدهای تایید صلاحیت شده برابر بود. یعنی مردم چاره ای جز انتخاب دقیقا همان کاندیدهایی که تایید صلاحیت شدند نداشتند و هیچ رقابتی وجود نداشت. این تعریف مهره چینی توسط مجلس خبرگان است.

آمریکا هم مشکلات خودش را دارد. لطفا با مغلطه "آمریکا نیز چنین است" از سیستم سیاسی کشور که قطعا اساسش بر دموکراسی نیست دفاع نکنید. آمریکا جای خود، لطفا به انتقادات مطرح شده درباره کشور پاسخ دهید. اشکال داشتن نظام دموکراسی آمریکا بهانه ای برای دفاع از اشکالات نظام سیاسی کشور نیست.

[=Bmitra]اگر کسی مایل به آشنائی با شورای نگهبان هست به اینجا مراجعه کند

http://www.shora-rc.ir/Portal/home/?news/11831/236947/%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4[=Bmitra]

البته شرط لازم عمومی
دارابودن حداقل مدرك كارشناسي حقوق، فقه و حقوق، علوم سياسي و يا ساير رشته‌هاي مرتبط براي شركت كنندگان الزامي است.

سلام به دوستان ...

برعکس جناب وایسلی گوجا من اعتقاد دارم که چون در درون ایران ما نمیتونیم دموکراسی داشته باشیم بالاجبار وجود چیزی به نام شورای نظارت ( که حالا اسمش میتونه شورای نگهبان باشه ) واجب و ضرروی هست .

چون در درون کشوری مانند آمریکا انتخاب شدن و بالا اومدن شخصی مانند اوباما ... با زیر ساختهای حزبی امکان پذیر هست ... بنابراین در درون این کشور اگر فقط یک کاندیدای ریاست جمهوری وجود داشته باشه ... نهایتا باز هم من اعتقادم این هستش که در درون این کشور دموکراسی اجار شده ...

چون همون فرد پله پله در درون حزب متبوع رشد کرده و بالا اومده و پله پله مورد تائید مردمی قرار گرفته تا اینکه به اونجا رسیده ... و اگر آمریکا تنها یک کاندید ریاست جمهوری هم داشته باشه ؛ دموکراسی در درون این کشور مورد تردید قرار نمیگیره .

چون حالا به هر دلیلی ما نمیتونیم در درون کشورمون دموکراسی رو تجربه کنیم وجود شورایی مانند شورای نگهبان به نظرد منطقی هست ...

ولی ناراحتی من از جایی دیگر هست ...

جناب وایسلی گوجا ... احتمالا شما میدونید که سخت ترین قسمت یک کلاه برداری یا فساد مالی ... قسمت پولشویی اون مساله هست ...

وقتی من از کسی 2 میلیارد تومن پول دزدی میکنم به هر حال اون پول باید به حسابم وارد بشه تا بتونم بهش دسترسی پیدا کنم . بنابراین در درون دنیا میان و قوانین سخت گیرانه ای رو در مورد پولشویی میزارن ... خیلی خیلی سخت گیرانه !!!

فرض کنین من 2 میلیارد تومن کلاه برداری میکنم و این پول از حساب علی وارد حساب حسن میشه ... از حساب حسن وارد حساب تقی میشه و هزاران بار میگیرده تا اینکه در نهایت این پول به حساب من واریز میشه ... در این صورت به راحتی با دنبال کردن رد این پول میتونن به من برسند .

یکی از راههای کلاسیک پولشویی ... شرکت ها و موسسه های خیریه هستند ... فرض کنین که من 2 میلیارد تومن کلاه برداری کرده باشم ... اون پول رو توسط شخصی با نام علی واریز به حساب اون موسسه خیریه میکنم ... و بعدا اون موسسه پول رو دوباره به من برمیگردونه ...

در اینصورت رد پول از بین میره ... چون علی دوست داشته 2 میلیارد تومن در راه خدا انفاق کنه ...
و اون موسسه برای تهیه مایهتاجش ادعا میکنه 2 میلیارد تومن از من کالا تهیه کرده ... ( مثلا گوشت و مرغ و ... )
ولی دیگه ردی که میان من و علی هست از بین میره ...

بنابراین در درون تمامی کشورهای مترقی حسابهای موسسات خیریه و زیر ذره بین هست ...

من تعجبم از اینجا بود ...
زمانی مساله املاک نجومی داغ شده بود ... و به قولی ضابط قوه قضایه وارد عمل شد ... و دو سه روزه در درون روزنامه همشهری صریحا اعلام کردند که هیچ تخلفی ( تاکید میکنم هیچ تخلفی ) صورت نگرفته ...

بعد از مدنی هم شخصی که با این مساله در ارتباط بود مورد تائید شورای نگهبان قرار میگیره ...

و در نهایت چند روز پیش من در درون روزنامه همشهری از زبان آقای نجفی که رئیس شهرداری هستند در درون روزنامه همشهری خوندم که ( تخلفهای بسیاری در زمینه واگذاری املاک به موسسات خیریه دیده شده )

یعنی وقتی میخواسته اون املاک به موسسات خیریه واگذار بشه ... طبق قانون باید شورایی این کار رو انجام میداده ولی اون شخص به تنهایی چنین تصمیمی رو گرفته ...

و اون شخص هم به راحتی مورد تائید شورای نگهبان قرار میگیره ...

در حالیکه به نظرم در درون کشور ... دهها و شاید 100 ها مدیر برجسته تر از کاندیدهای ریاست جمهوری داریم که هم متعهد تر هستند ... هم دیندار تر هستند و ...

و در نهایت چنین افرادی مورد تائید قرار میگیرند ...

بنابراین ...

به نظرم ... چون ما سیستم درستی برای تعیین افراد موجود در درون شورای نگهبان نداریم ... بنابراین با چنین مشگلاتی روبرو هستیم ... در حالیکه اگر یک سیستم درست وجود داشت و بر اساس اون سیستم افراد شورای نگهبان انتخاب میشدند ...

مطمئنا کاندیدهای بهتر و درست تری به ریاست جمهوری میرسیدند و وضعیت ما هم اینچنین نبود .

وایسلی گوجا;954409 نوشت:
شرکت کننده ای وجود ندارد. این افراد توسط مردم انتخاب نمی شوند. توسط رهبر و رئیس قوه قضاییه انتصاب می شوند. رئیس قوه قضاییه هم خودش توسط رهبر انتصاب میشود.

انتقاد دوست ما از این است که مردم هیچ قدرت نظارتی بر این شورا ندارند و این شورا بر اساس قوانین مشخصی رفتار نمیکند که قابل بازخواست شدن باشد و جوابگوی مردم باشد و اصلا مکانیزمی برای نظارت از این شورا وجود ندارد و این افراد در قبال رفتارشان به مردم پاسخگو نیستند.

این کلاسهای آموزشی است ، برای عضویت یا استخدام نیست . پس از اتمام دوره به افراد موفق مدرک تخصصی داده میشود.

دموکراسی قرائات متفاوت و متعددی دارد . حتی شاه نیز حکومت خودش را بواسطه وجود مجلس و دو یا یک حزب ، دموکراتیک میدانست و میدانستند .

دموکراسی یک مفهوم تحت الفظی دارد و بس . در غرب سرمایه داری ، صاحبان ثروت شهروند درجه یک اند و بیشترین سهم در برخورداری از قوانین و موقعیتهای اقتصادی و اجتماعی و حتی فرهنگی و رسانه ای دارند و با اینحال اسم اجتماعشان را گذاشته اند دموکراتیک

در انگلستان ملکه انگلیس اختیارات بی حد و حصر دارد حتی ساحل و آبزیان ساحلی از مایملک اویند او میتواند یک انگلیسی را سلب تابعیت کند بدون سوال و جواب ، دو مجلس را منحل کند و نخست وزیر را بفرستد در حیات کاخ باکینگهام غاز بچراند و کسی حق ندارد بپرسد چرا ، با اینحال انگلیس یک کشور دموکراتیک محسوب میشود .

همه چیز را که دیگر قرار نیست با رای مستقیم مردم انتخاب کرد. شورای نگهبان از جهاتی خوب هست به خصوص اگر به وظایف قانونی خودشون عمل کنند یعنی فقط تطبیق قوانین با شرع و بررسی قانونی صلاحیت ها. از اینکه گلها روی مصوبات مجلس و دولت بحث تخصصی میکنن من تعجب میکنم و از اینکه بخواهند وارد بازی های سیاسی شوند.
در مورد صلاحیت کاندیداها هم بنظرم بایست تجدید نظر کنند و در خیلی موارد لازم نیست طرف حتما رجل سیاسی باشد و اگر توانایی کار آفرینی و خلاقیت های دیگری هم داشته باشد تایید بشود

فاتح;954428 نوشت:
این کلاسهای آموزشی است ، برای عضویت یا استخدام نیست . پس از اتمام دوره به افراد موفق مدرک تخصصی داده میشود.

دموکراسی قرائات متفاوت و متعددی دارد . حتی شاه نیز حکومت خودش را بواسطه وجود مجلس و دو یا یک حزب ، دموکراتیک میدانست و میدانستند .

دموکراسی یک مفهوم تحت الفظی دارد و بس . در غرب سرمایه داری ، صاحبان ثروت شهروند درجه یک اند و بیشترین سهم در برخورداری از قوانین و موقعیتهای اقتصادی و اجتماعی و حتی فرهنگی و رسانه ای دارند و با اینحال اسم اجتماعشان را گذاشته اند دموکراتیک

در انگلستان ملکه انگلیس اختیارات بی حد و حصر دارد حتی ساحل و آبزیان ساحلی از مایملک اویند او میتواند یک انگلیسی را سلب تابعیت کند بدون سوال و جواب ، دو مجلس را منحل کند و نخست وزیر را بفرستد در حیات کاخ باکینگهام غاز بچراند و کسی حق ندارد بپرسد چرا ، با اینحال انگلیس یک کشور دموکراتیک محسوب میشود .

متوجه منظور شما نمیشم. من صحبتی درباره غرب نکردم. لیست کردن اشکالات سیستم های سیاسی غربی توجیهی بر انتقادات وارد شده بر سیستم سیاسی کشور ما نیست.

وایسلی گوجا;954442 نوشت:
متوجه منظور شما نمیشم. من صحبتی درباره غرب نکردم. لیست کردن اشکالات سیستم های سیاسی غربی توجیهی بر انتقادات وارد شده بر سیستم سیاسی کشور ما نیست.

دچار اشتباهی شدید ، در مطالب فوق اشکالی بر کشورهای غربی وارد نشده ، مفهوم دموکراسی در قالب یک ترسیمی کلی و یک مصداق جزئی تبئین شد تا اولا بدانیم دموکراسی چیست و ثانیا درست تشخیص بدهیم درباره چه چیزی صحبت میکنیم و چه چیزی را مطالبه میکنیم .پس دموکراسی همان بود که ذکر شد

اما بعد

این انتقادات هم فارغ از آن مفهوم دموکراسی هم ، وارد نیست . در حکومت اسلامی ولی فقیه دارای وظائف و مسئولیتی است و باید برای انجام مسئولیتش ابزار لازم را در اختیار داشته باشد . والا ولی فقیه یک مقام تشریفاتی است و این خلاف قانون اساسی و مبانی انقلاب اسلامی است .

این ابزار در شورای نگهبان شامل تعئین ۶ فقیه از طرف ولی فقیه میشود که نیمی از افراد شورا تشکیل میدهند .
فقهای این شورا اعتبار رای شان معادل حقوقدانان است . بر حسب تعداد اعضا ، این ۶ نفر نه میتوانند مستقلا کسی را تائید یا اینکه رد صلاحیت کنند .

hasani313;953734 نوشت:
لطفا مدعیان دموکراسی در ایران تشریف بیاورند!

زیاد جوش نزن ،آرامش داشته باش ،حل می شه ،غصه نخور

شاید یه چیزی تو اینترنت دیدید این طوری آشفته شدید،ولی باز خوبه آمدی این جا دنبال جواب سوالت،در کل صد قدم از بقیه جلو تری که دنبال پاسخ نمی روند اما شما آمدی،تازه گل هم دادی@};-

hasani313;953734 نوشت:
چطور میشود در کشوری که هرکس بخواهد برای هر سمت اصلی در آن انتخاب شود نیاز به تایید شورای نگهبان دارد، و این شورا ۱۲ عضو دارد که ۶ عضو را مستقیما رهبر کشور تعیین میکند، و اگر هیچکدام از این ۶ نفر به کاندیدایی رای مثبت ندهند آن فرد احراز صلاحیت نمیشود و نمیتواند در هیچ انتخاباتی شرکت کند، چطور اسم این را میگذارید دموکراسی؟

در هر کشوری نهاد یا نهاد هایی مسئول تایید صلاحیت و نظارت هستند،فرانسه،انگلستان،آمریکا..همه این کشور ها که مدعی دموکراسی اند نهاد نظارتی و تایید صلاحیت هم دارند همه مطالبی که گفتی در بقیه کشور ها هم هست،ولی اصلا نه تعارض با دموکراسی هست و نه دور و این چیزها،این مطالب هم خیلی قدیمی اند و داخل همین سایت پاسخش رو دادیم

در فرانسه شورای قانون اساسی(شورای نگهبان) دارد،نظارت بر انتخابات،رسیدگی به اعتراضات،اعلام نتایج از جمله اختیارات و مسئولیت های این شورا هست

3نفر اعضای این شورا=انتخاب توسط رئیس جمهور فرانسه

رئیس شورا=انتخاب توسط رئیس جمهور فرانسه

اصول 56 و 58 قانون اساسی فرانسه این را تایید می کند:


اصل 56:
شوراي‏ نگهبان‏ داراي‏ 9 عضو است‏ كه‏ براي‏ مدت‏ 9 سال‏ انتخاب‏ گرديده‏ و انتخاب‏ مجدد آنها جايز نيست‏.
يك سوم اعضاي شوراي‏ نگهبان‏ هر سه‏ سال‏ يك‏ بار تغيير مي‏ يابند.
سه عضو شوراي‏ مزبور توسط رييس‏ جمهور و سه عضو توسط رييس‏ مجلس‏ شوراي‏ ملي‏ و سه عضو ديگر توسط رييس‏ مجلس‏ سنا انتخاب‏ مي‏ گردند.
علاوه‏ بر 9 عضو پيش‏ بيني‏ فوق‏، رؤساي‏ جمهوري‏ قبلي‏ كشور در طول‏ مدت‏ عمر، عضو شوراي‏ نگهبان‏ خواهند بود.
رييس‏ شوراي‏ نگهبان‏ توسط رييس‏ جمهور انتخاب‏ مي‏ گردد. در صورت‏ تساوي‏ در آرا، وي‏ داراي‏ راي‏ تعيين‏ كننده‏ مي‏ باشد.


اصل 58:
مسئوليت‏ نظارت‏ بر حسن‏ اجراي‏ قانون‏ انتخابات‏ رياست‏ جمهوري‏ بر عهده‏ شوراي‏ نگهبان‏ است‏.


تشکیل شورای قانون اساسی برای رعایت قانون اساسی وتضمین اجرای صحیح انتخابات عمومی است.
سه نفر ازاعضای شورای قانون اساسی + رئیس شورای قانون اساسی هم توسط رئیس جمهور تعیین می شود و طبق اصل 58 قانون اساسی فرانسه هم نظارت بر انتخابات رئیس جمهوری و رسیدگی به اعتراضات و اعلام نتایج با شورای قانون اساسی است.
علاوه بر رئیس جمهور این مسئله در خصوص مجلس فرانسه هم هست،چون مثلا یکی از وظایف این شورا نظارت بر مصوبات پارلمان از حیث تطابق با قانون اساسی است.

پس چیز عجیبی نیست ،در نظام حکومتی کشور هایی که مدعی دموکراسی و..هم هستند وجود دارد

hasani313;953734 نوشت:
۶ نفر دیگر را نیز رئیس قوه قضائیه به مجلس معرفی میکند... همان رئیسی که خودش نیز با توسط رهبری انتخاب شده و یقینا همان گزینه های مطلوب رهبری را به مجلس معرفی میکند!

مجلس مانع دور است

hasani313;953734 نوشت:
و مجلسی که خودشان با همین مکانیزم انتخاب شده اند و قبلا سوگند وفاداری به همین سیستم و نظام و رهبری را خورده اند

سوگند وفاداری به قانون اساسی را خورده اند که همه جای دنیا هم هست از این سوگند ها،سوگند به مقدسات،به آرمان ها،به قانون ،به کشته های جنگی(شهدا در اسلام) ،به بزرگان و آرمان هایشان و به کتب مقدس و.....
تو ایران هم می خورند،سوگند به قانون اساسی باید هم بخورند (که 98.2 درصد مردم رای دادن بهش)

خیلی چیز خوبی هم هست بزار سوگند بخورند،این رو دیگه نگیر ازشون

hasani313;953734 نوشت:
حتی اخیرا یک مورد فضاحت بار رخ داد و یک فرد از زیر دست شورای نگهبان در رفت و با چند ده هزار رای مردم عضو شورای شهر یزد شد ولی شورای نگهبان خوشش نیامد از اینکه یک زرتشتی در کشور ایران عضو شورا باشد و انتخابش را باطل اعلام کرد ...!

والا من در این مورد به خصوص اطلاعات کاملی ندارم ولی این رو می دونم که پسر خوب این که شما می گی از دستشون در رفته و..؛اصلا این موارد رو شورای نگهبان تایید صلاحیت نمی کنه ،بحث سر کاندید شورای شهر بوده که اصلا تایید صلاحیت اون ها ربطی به شورای نگهبان نداره ، شورای نگهبان اصلا وارد در عضویت افراد در شوراهای اسلامی شهر و روستا نمی‌شود،البته شورای نگهبان هم تنها مرجعی است که باید تشخیص بده قانونی مخالف با شرع هست یا نه و استنتاج ها داشته باشد.
قانون انتخابات شوراهای شهر و روستا داریم در قانون شرایطی آمده که شاید تفاسیر مختلفی از آن برداشت می شود و این مشکل را بوجود آورده و اختلاف نظر ایجاد شده است، شاید تا الان چنین چیزی در عمل نبوده است،یک مسئله نوین هست،بحث هم سر تبصره ماده 26 این قانون است که آیا غیر مسلمان می تواند نماینده در محلی شود که اکثریت مسلمان هستند؟شاید فقهای شورای نگهبان تشخیصشان این باشد که نه نمی شود و چنین چیزی از ماده 26 برنمی آید.این جا بحث سر یک ماده است که برخی ابهامات ایجاد کرده است و یک بحث علمی می طلبد.

البته برخی می گن به رهبری در مورد این مورد نامه زده شده ،شاید هم واقعا نامه زده شده و از رهبری درخواست کسب تکلیف دارند

یا علی

نقل قول:

پس چیز عجیبی نیست ،در نظام حکومتی کشور هایی که مدعی دموکراسی و..هم هستند وجود دارد

این کشورها دموکراسی را به جهان ارائه دادند و آن را مبنی دانستند ، تفسیر و عملکرد و نتیجه ای که داشته ، همان مفهوم دموکراسی است . پس درست این است که بگوئیم این دموکراسی است . مدعیان دموکراسی همان که از دموکراسی مقصودشان بود و ماهیت دموکراسی بود را اجرا کردند و لذا مدعی صرف نبودند

قانون هیچ کشوری حتی پیشرفته ترین و مدعی ترین کشور ها هم کامل نیست

دلیل این هست که کامل ترین نظام ، نظام منجی خواهد بود

همه نوع نظام ها باید بیان و برن تا زمانی که منجی آمد داعیه این رو نداشته باشن که ما میتونستیم بهتر دنیا رو اداره کنیم

به نظر من نظام (( جمهوری )) معایب زیادی داره . جمهوری یعنی همه بتونن حرف بزنن که این منطقی نیست.
رای یک آدم بی سواد با یک فرد که تحصیلات فوق عالی داره یکی هست.

چرا شخصی که نمیدونه یه منصب چه خصوصیاتی داره و وظیفه صاحب منصب چیه بتونه برای جایگیری اون رای بده!!!!

و در ضمن جمع جمهوری با اسلام غیر منطقی تر.
شیوه دین اسلام حکومت هست
اسلام بر مبنای حکمرانی افراد عادل با حداقل اشتباه پایه گذاری شده.
در حالی که در جمهوری هر شخصی که بهتر بتونه مردم عام رو فریب بده میتونه صاحب منصب بشه

وایسلی گوجا;954371 نوشت:
میشه بفرمایید منظورتون کدام کشورهای لیبرال است که کاندیدها در اونها تایید صلاحیت میشوند توسط نهادها و ارگان های خاص؟ لطفا دقیقا در صورت امکان نام ببرید. (نام کشور همراه با نام نهاد یا ارگان مربوطه برای تایید صلاحیت و بند قوانین مربوطه در قانون اساسی کشور مد نظر شما که لزوم چنین تاییدی را اعلام میکند)

با تشکر.

به عنوان نمونه:
کشور فرانسه، شورای قانون اساسی، ر.ک: اصل 25 و 56 قانون اساسی فرانسه
آمریکا، مجلس سنا، و همچنین نظارت درونی احزاب، اصل دوم، شماره 7 از بخش سوم، و شماره 2 از بخش 2؛ و همچنین شماره 3 و 5 از بخش اول اصل دوم
ژاپن، دیوان عالی قضایی، اصل 81

این مسئله، یک مسئله بدیهی است، و در کتب حقوق اساسی سایر کشورها به آن اشاره شده است:
در انگلستان، نخست وزیر، وزیر کشور را تعیین می‌کند و وزارت کشور، طبق قانون، مسؤولیت نظارت عالی بر بررسی و تأیید و رد صلاحیت‌های نامزدهای نمایندگی مجلس را بر عهده دارد(جعفر بوشهری، حقوق اساسی تطبیقی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ص 150)

در سیستم حکومتی فرانسه که بیش از همه ادعای دموکراسی دارد، کاندیداتوری منفرد برای حضور در رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری مشروط به ارایه‌ی 1000 امضا از شخصیت‌های معتبر کشور است که در ضمن از چهره‌های حزبی و وابسته به حاکمیت هستند می‌باشد و در مورد کاندیداتوری منفرد برای مجلس، ارایه‌ی 500 امضا کافی است (قانون اساسی فرانسه، تهران: اداره کل توافق‌های بین‌المللی، 1376 ، ص290)
همچنین میتوانید وظائف مجلس سنای آمریکا را ببینید، مثلا در ویکی پدیا به نقل از سایت قانون اساسی ما(آمریکا) است:
«به جز قوانین مربوط به درآمد دولت که تنها مجلس نمایندگان صلاحیت رسیدگی به آن را دارد و تأیید صلاحیت نامزدان ریاست‌جمهوری و تصویب معاهدات که تنها سنا صلاحیت رسیدگی به آن را دارد، در بقیهٔ موارد، لوایح جهت تبدیل شدن به قانون، باید اکثریت هر دو مجلس را به‌دست‌آورد»

در هر صورت مسئله روشن، بلکه بدیهی است، چرا که اصلا منطقی نیست که بگویند هر کسی کاندیدا شود مهم نیست ولو آنکه اصلا تبعه آن کشور نباشد، ولو آنکه قانون اساسی آن کشور را قبول نداشته باشد، ولو آنکه سابقه کیفری داشته باشد، ولو آنکه...خب تمام اینها فیلتر است، و بالاخره یک نظارتی می خواهد، ما که نمی گوییم فیلتر آن کشورها هم اسلامی است!! بحث بر سر اصل فیلتر گذاشتن در مسیر کاندیداتوری است.

شما که توقع ندارید مثلا حدود 1600 نفری که برای ریاست جمهوری ثبت نام کردند همگی تأیید صلاحیت شوند؟! باهوش تر از آن هستید که چنین توقعی داشته باشید، در سایر کشورها هم همینطور است، در کدام کشور شما چنین اتفاقی می بینی که تمام کسانی که کاندیدا می شوند بدون استثناء در عرصه انتخابات وارد شده و در معرض رأی مردم قرار بگیرند؟

وایسلی گوجا;954374 نوشت:
در انتخابات خبرگان رهبری که اساتید شما در اونها انتخاب شدند، در شش استان تعداد کرسی ها و کاندیدهای تایید صلاحیت شده برابر بود. یعنی مردم چاره ای جز انتخاب دقیقا همان کاندیدهایی که تایید صلاحیت شدند نداشتند و هیچ رقابتی وجود نداشت. این تعریف مهره چینی توسط مجلس خبرگان است.

اینکه در یک شهر مثلا تعداد کاندیداهای که صلاحیت دارند درست به اندازه نیاز باشد مخالفت با دموکراسی است؟! ین یک فرآیند طبیعی است که بستگی به حضور نامزدان در استان های مختلف و کاندیدا شدن از حوزه های گوناگون دارد.
منطقا این که در شش استان از حدود 30 استان کشور کسانی که کاندیدا شده و صلاحیت داشته اند درست به اندازه نیاز آن استان بوده است هیچ اتباطی با تبانی و مانند آن ندارد.
کمی در عمق استدلالتان دقت بفرمایید، و ببینید چطور این مقدمه بی ربط می تواند ادعای شما را اثبات کند؟!!

وایسلی گوجا;954374 نوشت:
آمریکا هم مشکلات خودش را دارد. لطفا با مغلطه "آمریکا نیز چنین است" از سیستم سیاسی کشور که قطعا اساسش بر دموکراسی نیست دفاع نکنید. آمریکا جای خود، لطفا به انتقادات مطرح شده درباره کشور پاسخ دهید. اشکال داشتن نظام دموکراسی آمریکا بهانه ای برای دفاع از اشکالات نظام سیاسی کشور نیست.

بنده در کنار پاسخگویی نامی از آمریکا بردم، چون ما از سوی این کشور دائما به عدم دموکراسی و عدم رعایت حقوق بشر متهم می شویم، ما که نمی توانیم فقط دفاع کنیم، بنده شدیدا معتقدم دفاع هم باید تهاجمی باشد!!!
بله اگر پاسخ بنده فقط همین یک نکته بود، و از خودمان دفاعی نکرده بودم، فرار از پاسخگویی و مغلطه تلقی میشد، اما کسی که در کنار دفاع، نقد هم می کند هرگز نامش مغالطه نیست.

سلام جناب پارسامهر عزیز

پارسا مهر;954373 نوشت:
سلام...یک مثال خیلی روشن، ماجرای کاندید شدن احمدی نژاد بود که رد صلاحیت شد..در حالی که اگر رد صلاحیت نمی شد، چه بسا توسط مردم رای می آورد و رئیس جمهور می شد...یعنی دور از انتظار نبود که رئیس جمهور بشه...خوب اینکه یک شورای نگهبانی باشی که بیاد جلوی کاندید شدن احمدی نژاد رو بگیره، و از رئیس جمهور شدنش جلوگیری کنه می شه دموکراسی

ببینید این که آقای احمدی نژاد رد صلاحیت شد مطلقا به خاطر این نبود که ایشان ممکن است رأی می آورد، شورای نگهبان به صلاحیت ها نگاه میکند!
هیچکدام از این انسان ها هم که معصوم نیستند که بگوییم همه اگر قبلا صلاحیت داشته اند، حتما دوره بعدی هم صلاحیت خواهند داشت!
من نمیخواهم وارد جزئیات شوم، و نمی خواهم سایت از مسیر بحث در کلیات وارد جزئیات سیاسی شده و تاپیک از مسیرش خارج شود، فقط همین مقدار بگویم با اینکه خودم در برخی دوره ها به آقای احمدی نژاد رأی دادم ولی اگر در این انتخابات اخیر بنده هم عضو شورای نگهبان بودم قطعا آقای احمدی نژاد را رد صلاحیت می کردم!!
بیش از این معذورم از بیان...!

وایسلی گوجا;954375 نوشت:
کلا هر کس در کشور نخست وزیر یا رئیس جمهور شد بعدها تبدیل شد به شخصیت نامحبوب بین سران حکومت و شورای نگهبان.

بنی‌صدر: خائن
میرحسین موسوی:‌ سران فتنه
هاشمی رفسنجانی:‌ رد صلاحیت
خاتمی:‌ ممنوع التصویر
احمدی نژاد:‌ رد صلاحیت

شما که بنده را متهم به مغلطه می کنید، آیا این مغلطه نیست؟ استدلال های شما استدلال های مغالطه آمیزی هستند که مبنای منطقی ندارند، فقط به دنبال تحریک احساسات مخاطب هستند، وگرنه از نظر منطقی که نگاه کنیم این که ریس جمهور یک مملکت در دوره بعد رد صلاحیت شود بر هیچ چیزی دلالت ندارد، و هیچ چیزی را اثبات نمیکند که نظام با ایشان دشمنی داشته باشد!!

هیچ رد صلاحیتی بدون دلیل و از سر اغراض شخصی نبوده و نیست، شما کمی با تدبیر بیشتری و بدون بد بینی اگر نگاه کنید پی خواهید برد به مسئله، ضمن اینکه آقای هاشمی رفسنجانی به خاطر کهولت سن رد صلاحیت شد! شواهد هم نشان داد عمر ایشان اصلا به یک دوره ریاست جمهوری کفا نداد، یعنی اگر ایشان تأیید شده و رأی آورده بود ما باید انتخابات ریاست جمهوری میان دوره ای برگزار می کردیم!!

در هر صورت دلیل برهانی و منطقی نیست که بر سر آن چانه زنی کنیم، این مقدمات دلالتی بر نتیجه ندارند.

فاتح;954473 نوشت:
این کشورها دموکراسی را به جهان ارائه دادند و آن را مبنی دانستند ، تفسیر و عملکرد و نتیجه ای که داشته ، همان مفهوم دموکراسی است . پس درست این است که بگوئیم این دموکراسی است . مدعیان دموکراسی همان که از دموکراسی مقصودشان بود و ماهیت دموکراسی بود را اجرا کردند و لذا مدعی صرف نبودند

سلام.
ما هرکاری کنیم دیکتاتوریه، خارجیا همون کارارو بکنن عیییییییییین دموکراسیه.
این خود هیچ پنداری از کجا اومده؟
مگه نمیگی اون کشور ها مفهوم دموکراسی هستند حتی با وجود دور و نهاد های نظارتیشون؟ خیل خب فرض کن ما هم از اونا الگو گرفتیم. مثل اونا دور و نظارتی هم داریم. پس چرا اینو دموکراسی نمیدونید؟

با سلام و احترام

مبنای 2;954424 نوشت:
چون در درون کشوری مانند آمریکا انتخاب شدن و بالا اومدن شخصی مانند اوباما ... با زیر ساختهای حزبی امکان پذیر هست ... بنابراین در درون این کشور اگر فقط یک کاندیدای ریاست جمهوری وجود داشته باشه ... نهایتا باز هم من اعتقادم این هستش که در درون این کشور دموکراسی اجار شده ...

چون همون فرد پله پله در درون حزب متبوع رشد کرده و بالا اومده و پله پله مورد تائید مردمی قرار گرفته تا اینکه به اونجا رسیده ... و اگر آمریکا تنها یک کاندید ریاست جمهوری هم داشته باشه ؛ دموکراسی در درون این کشور مورد تردید قرار نمیگیره .



سرکار خانم این ابراز نظر شما من را واقعا به شگفتی واداشت!!!

مگر تفاوت دیکتاتوری و دموکراسی در این است که کاندیداها پله پله بالا بیایند یا با آسانسور؟!!
دموکراسی یعنی هر کسی که صلاحیت دارد بتواند کاندیدا شود اما شما یادتان می آید که کاندیدایی غیر از دموکرات و جمهوری خواه اصلا به صورت پررنگ مطرح شده باشد، چه برسد به اینکه رأی بیاورد؟!!
مافیای قدرت و ثروت فقط جلوه ای به دموکراسی داده اند، ورگنه دموکراسی در کار نییست!!
اینکه چون شخص با زیرساخت های حزبی و پله پله بالا می آید یعنی دموکراسی؟!
یا للعجب!!

مبنای 2;954424 نوشت:
در درون روزنامه همشهری از زبان آقای نجفی که رئیس شهرداری هستند


من طرفدار هیچ شخص و جناحی نیستم، از اساس معتقدم که ملاک حق است نه اشخاص و احزاب! رفتارها باید قضاوت شود، تمام اشخاص و احزاب باید با حق سنجیده شوند.

اما یک نصیحت برادرانه به شما می کنم، برای کشف حقیقت در مورد افعال هر کسی هرگز به سخنان رقبایش اعتماد نکنید...

hamedy12;954475 نوشت:
و در ضمن جمع جمهوری با اسلام غیر منطقی تر.
شیوه دین اسلام حکومت هست
اسلام بر مبنای حکمرانی افراد عادل با حداقل اشتباه پایه گذاری شده.
در حالی که در جمهوری هر شخصی که بهتر بتونه مردم عام رو فریب بده میتونه صاحب منصب بشه

منهج و متد , جهت و غايت مظلوب جامعه را در حكومت اسلامي وحي نبئين ميكند . يعني قانونگذار فرد يا گروه خاصي نيست كه طبق منافع شخصي يا جمعي صاحب منصبان بگويد چه چيزي قانوني است و چه چيزي نيست . ولي در جامعه سرمايه داري افراد سرمايه دار , در جامعه پادشاهي , پادشاه و خاندان پادشاهي قانون ميگذارند و به ديگران ديكته ميكنند

خيلي ساده و روشن , جوامع اخير با مفهوم حكومت مردم بر مردم تناقض ذاتي و ماهوي دارند . ما نميتوانيم دموكراسي را با قيد سرمايه داري يا پادشاهي متناقض ندانيم اين بديهي منطقي است /

اما در مورد حكومت اسلامي حدود بر اساس منافع شخص يا گروه خاص شكل نميگيرد . لذا , دچار هيچ تناقض و مغالطه اي نشديم اگر واژه ذموكراسي را با قيد اسلامي همراه كنيم

خدارا خدارا;954483 نوشت:
سلام.
ما هرکاری کنیم دیکتاتوریه، خارجیا همون کارارو بکنن عیییییییییین دموکراسیه.
این خود هیچ پنداری از کجا اومده؟
مگه نمیگی اون کشور ها مفهوم دموکراسی هستند حتی با وجود دور و نهاد های نظارتیشون؟ خیل خب فرض کن ما هم از اونا الگو گرفتیم. مثل اونا دور و نظارتی هم داریم. پس چرا اینو دموکراسی نمیدونید؟

خود هيچ پنداري كه خوب است مردم آنور كوه جو ميكارند و گندم درو ميكنند و مرغهايشان همگي غاز است . همچنان در وهم اين هستيم كه سر تا پا بايد فرنگي شويم تا مرغ ما هم غاز شود جو ما نكاشته گندم
چشمهاي خود را بسته ايم تا شكمهاي به پشت چسبيذه مردمشان را نبينيم مبادا خيالات ما تنه به تنه واقعيت بزند از خواب عميق جهالت بيدار شويم و روياي شيرين مان تلخ گردد

موافق نظرتان هستم احتمالا مطلب بنده ناقص يا نا مفهوم بيان شده

مسلم;954481 نوشت:
به عنوان نمونه:
کشور فرانسه، شورای قانون اساسی، ر.ک: اصل 25 و 56 قانون اساسی فرانسه
آمریکا، مجلس سنا، و همچنین نظارت درونی احزاب، اصل دوم، شماره 7 از بخش سوم، و شماره 2 از بخش 2؛ و همچنین شماره 3 و 5 از بخش اول اصل دوم
ژاپن، دیوان عالی قضایی، اصل 81

این مسئله، یک مسئله بدیهی است، و در کتب حقوق اساسی سایر کشورها به آن اشاره شده است:
در انگلستان، نخست وزیر، وزیر کشور را تعیین می‌کند و وزارت کشور، طبق قانون، مسؤولیت نظارت عالی بر بررسی و تأیید و رد صلاحیت‌های نامزدهای نمایندگی مجلس را بر عهده دارد(جعفر بوشهری، حقوق اساسی تطبیقی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ص 150)

در سیستم حکومتی فرانسه که بیش از همه ادعای دموکراسی دارد، کاندیداتوری منفرد برای حضور در رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری مشروط به ارایه‌ی 1000 امضا از شخصیت‌های معتبر کشور است که در ضمن از چهره‌های حزبی و وابسته به حاکمیت هستند می‌باشد و در مورد کاندیداتوری منفرد برای مجلس، ارایه‌ی 500 امضا کافی است (قانون اساسی فرانسه، تهران: اداره کل توافق‌های بین‌المللی، 1376 ، ص290)
همچنین میتوانید وظائف مجلس سنای آمریکا را ببینید، مثلا در ویکی پدیا به نقل از سایت قانون اساسی ما(آمریکا) است:
«به جز قوانین مربوط به درآمد دولت که تنها مجلس نمایندگان صلاحیت رسیدگی به آن را دارد و تأیید صلاحیت نامزدان ریاست‌جمهوری و تصویب معاهدات که تنها سنا صلاحیت رسیدگی به آن را دارد، در بقیهٔ موارد، لوایح جهت تبدیل شدن به قانون، باید اکثریت هر دو مجلس را به‌دست‌آورد»

در هر صورت مسئله روشن، بلکه بدیهی است، چرا که اصلا منطقی نیست که بگویند هر کسی کاندیدا شود مهم نیست ولو آنکه اصلا تبعه آن کشور نباشد، ولو آنکه قانون اساسی آن کشور را قبول نداشته باشد، ولو آنکه سابقه کیفری داشته باشد، ولو آنکه...خب تمام اینها فیلتر است، و بالاخره یک نظارتی می خواهد، ما که نمی گوییم فیلتر آن کشورها هم اسلامی است!! بحث بر سر اصل فیلتر گذاشتن در مسیر کاندیداتوری است.

شما که توقع ندارید مثلا حدود 1600 نفری که برای ریاست جمهوری ثبت نام کردند همگی تأیید صلاحیت شوند؟! باهوش تر از آن هستید که چنین توقعی داشته باشید، در سایر کشورها هم همینطور است، در کدام کشور شما چنین اتفاقی می بینی که تمام کسانی که کاندیدا می شوند بدون استثناء در عرصه انتخابات وارد شده و در معرض رأی مردم قرار بگیرند؟

من قوانینی که نام بردید رو چک کردم اصلا ربطی به چیزی که شما می فرمایید نداشتند و برداشتتون مغرضانه بوده است. قوانین فرانسه مربوط به قوانین کلی مربوط به واجدین شرایط به کاندید شدن است (مثلا حداقل سن) و نه اینکه کاندیدها به سبک ایران یکی یکی تایید یا رد صلاحیت شوند. در آمریکا مجلس سنا انتصابات ریاست جمهور رو رد یا تایید می کند و نه کاندید های انتخابات را. و در بریتانیا هم پارلمان انتصابات نخست وزیر را تایید یا رد می کند و وزیر کشور قدرتی در تایید یا رد صلاحیت تک تک کاندید ها ندارد. متنی که از سنا در ویکیپدیا کپی کردید متاسفانه لینک داده شده به Article 1 و سکشن 10 قانون اساسی آمریکا که اصلا چنین چیزی را در بر ندارد.

بله من توقع دارم 1600 نفر تایید صلاحیت شوند. ابتدا انتخابات درون حزبی داشته باشیم و مردم انتخاب کنند کاندید هر حزب چه کسی است و بر اساس نظرسنجی های آزاد تلویزیون از کاندیدها برای مناظره دعوت کند. در سایر کشورها چنین است و می بینید در نهایت همه چیز به 5-6 کاندید ختم میشود ولی جریان حذف کاندیدها بر اساس نظر و رای مردم است و نه نظر و عقیده یک شورای دست نشانده.

نقل قول:

اینکه در یک شهر مثلا تعداد کاندیداهای که صلاحیت دارند درست به اندازه نیاز باشد مخالفت با دموکراسی است؟! ین یک فرآیند طبیعی است که بستگی به حضور نامزدان در استان های مختلف و کاندیدا شدن از حوزه های گوناگون دارد.
منطقا این که در شش استان از حدود 30 استان کشور کسانی که کاندیدا شده و صلاحیت داشته اند درست به اندازه نیاز آن استان بوده است هیچ اتباطی با تبانی و مانند آن ندارد.
کمی در عمق استدلالتان دقت بفرمایید، و ببینید چطور این مقدمه بی ربط می تواند ادعای شما را اثبات کند؟!!

چه جالب. پس هیچ کس صلاحیت نداشت!‌ حتی افرادی که در همون لحظه در مجلس خبرگان بودند. اون افراد هم رد صلاحیت شدند.

شما در تفکرتان عمق بفرمایید که حتی اندک ذهنیت انتقادی نسبت به سیستم سیاسی کشور ندارید و این افراد رو تقریبا معصوم در نظر گرفتید و جای هیچ اشتباهی رو در این پروسه قائل نیستید.

نقل قول:

بنده در کنار پاسخگویی نامی از آمریکا بردم، چون ما از سوی این کشور دائما به عدم دموکراسی و عدم رعایت حقوق بشر متهم می شویم، ما که نمی توانیم فقط دفاع کنیم، بنده شدیدا معتقدم دفاع هم باید تهاجمی باشد!!!
بله اگر پاسخ بنده فقط همین یک نکته بود، و از خودمان دفاعی نکرده بودم، فرار از پاسخگویی و مغلطه تلقی میشد، اما کسی که در کنار دفاع، نقد هم می کند هرگز نامش مغالطه نیست.

بنده آمریکایی نیستم که دفاعتان تهاجمی است. تهاجمتان را بگذارید وقتی یک آمریکایی منتقد شد انجام دهید. من یک ایرانی هستم و از نظام سیاسی کشورم انتقاد کردم. حمله به آمریکا پاسخی به انتقادات وارد شده نیست و دفاع تهاجمی هم نیست و فقط عوض کردن بحث است.

مسلم;954482 نوشت:

شما که بنده را متهم به مغلطه می کنید، آیا این مغلطه نیست؟ استدلال های شما استدلال های مغالطه آمیزی هستند که مبنای منطقی ندارند، فقط به دنبال تحریک احساسات مخاطب هستند، وگرنه از نظر منطقی که نگاه کنیم این که ریس جمهور یک مملکت در دوره بعد رد صلاحیت شود بر هیچ چیزی دلالت ندارد، و هیچ چیزی را اثبات نمیکند که نظام با ایشان دشمنی داشته باشد!!

هیچ رد صلاحیتی بدون دلیل و از سر اغراض شخصی نبوده و نیست، شما کمی با تدبیر بیشتری و بدون بد بینی اگر نگاه کنید پی خواهید برد به مسئله، ضمن اینکه آقای هاشمی رفسنجانی به خاطر کهولت سن رد صلاحیت شد! شواهد هم نشان داد عمر ایشان اصلا به یک دوره ریاست جمهوری کفا نداد، یعنی اگر ایشان تأیید شده و رأی آورده بود ما باید انتخابات ریاست جمهوری میان دوره ای برگزار می کردیم!!

در هر صورت دلیل برهانی و منطقی نیست که بر سر آن چانه زنی کنیم، این مقدمات دلالتی بر نتیجه ندارند.

اصلا مغلطه نیست. چیزی که من گفتم بیان حقیقت بود. شما میتونید نتیجه بگیرید تمام نخست وزیران و رئیس جمهوران سابق کشورمان فاسد شدند و به بیراهه رفتند و خطا کردند ولی فرد دیگه شاید مشکل رو از رئیس جمهوران نبیند و از سیستمی ببیند که چنین حرف هایی به این افراد که رئیس دولت و منتخب مردم و رهبری بودند نسبت می دهد.

فاتح;954492 نوشت:
خود

حیرت انگیز است یا بنده متوجه نمی شوم...برای انکه شکل دموکراسی در ایران را توجیه کنید می گویید، دموکراسی تعریفش این است و اون است چون ملکه انگلستان چنان است!!!!!!!!!!!!حیرت انگیز است، شما این منطق را از کجا آورده اید....حقوق بشر را هم می خواهید با حقوق بشر آمریکا تعریف و تبیین کنید و ننگ بر حقوق بشر ایرانی که حقوق بشرش مثل حقوق بشر آمریکا نیست.... :-h
فکر نمی کردم یک عده برای دفاع از رهبری متوصل به چنین اظهار نظر های پوچی بشن

اما حرف من...اگر فکر می کنید دموکراسی نمی تواند عملی شود..خیلی خوب بگویید که ما دموکراسی نداریم و دمکراسی عملا امکان پذیر نیست...چرا این سفسطه ها را انجام می دهید.

وال ئی;954514 نوشت:
حیرت انگیز است یا بنده متوجه نمی شوم...برای انکه شکل دموکراسی در ایران را توجیه کنید می گویید، دموکراسی تعریفش این است و اون است چون ملکه انگلستان چنان است!!!!!!!!!!!!حیرت انگیز است، شما این منطق را از کجا آورده اید....حقوق بشر را هم می خواهید با حقوق بشر آمریکا تعریف و تبیین کنید و ننگ بر حقوق بشر ایرانی که حقوق بشرش مثل حقوق بشر آمریکا نیست.... :-h
فکر نمی کردم یک عده برای دفاع از رهبری متوصل به چنین اظهار نظر های پوچی بشن

اما حرف من...اگر فکر می کنید دموکراسی نمی تواند عملی شود..خیلی خوب بگویید که ما دموکراسی نداریم و دمکراسی عملا امکان پذیر نیست...چرا این سفسطه ها را انجام می دهید.

ببخشید مفهوم دموکراسی ای که غربیها تبلیغش کردند و ذکر حقایق درباره ملکه انگلیس و کشور بریتانیای کبیر به مذاقتان خوش نیامد . در کل مقصر را اشتباه گرفتید .

چه بپسندید یا نپسندید تغئیری بر این حقیقت ندارد که مفهوم ولایت فقیه شریف تر ، منطقی تر و دموکراتیک و اجل از هر ملکه و نخست وزیر و رئیس و جمهور و پادشاهان ممالک غربی و شرقی با آن قوانین اساسی و حدود اختیارات است .

وال ئی;954522 نوشت:
بحث با شما که برای دفاع از رهبری به چنین سفسطه ها و مقلطه هایی روی می آورید بی خود و حرام است...فقط می گویید که ذکر حقایق درباره ملکه انگلیس به مذاقم خوش نیامد...عرض کنم ملکه انگلستان چه خری هست...گور بابای ملکه انگلستان و هفت پشت جد و آبادش...شما از کجا فهمیدیدی که به مذاقم خوش نیامد...عرض کردم که بحث با شما حرام و بی فایده است...وگرنه در پاسخ به عرض بنده همچین حرفی نمی زدید...به سفسطه ها و مقلطه هایتان در دفاع از رهبری و نظام ادامه بدید...موفق باشید...

خقیقت امر این است که نمیخواستم پاسخ مطلب قبلی تان را بدهم چون با قلیان احساسات یک فرد که دلیل و برهان و سندی هم در آن نیست و تبعیتی از گفتگوی منطقی نمیکند معنی ندارد .

دقیقا نمیدانم چه شد پاسخ دادم . شاید سعی ای برای تغئیر این رویه بود .

مسلم;954482 نوشت:
من نمیخواهم وارد جزئیات شوم، و نمی خواهم سایت از مسیر بحث در کلیات وارد جزئیات سیاسی شده و تاپیک از مسیرش خارج شود، فقط همین مقدار بگویم با اینکه خودم در برخی دوره ها به آقای احمدی نژاد رأی دادم ولی اگر در این انتخابات اخیر بنده هم عضو شورای نگهبان بودم قطعا آقای احمدی نژاد را رد صلاحیت می کردم!!
بیش از این معذورم از بیان...!

با سلام...والا من ابهامم من این نبود که چرا احمدی نژاد کاندیدا نشد و رد صلاحیت شد...ابهام بنده این بود که چرا باید یک شورای نگهبانی باشه که بدون قوانین شفاف و بدون اینکه جواب گو باشن، با یک سری قوانین پشت میزی و قایم موشک بازی، بیان محبوب ملت رو رد صلاحیت کنن...بعد شما به جای اینکه به این ابهام بنده پاسخ بدید...می گویید بنده هم اگر شورای نگهبان بودم، احمدی نژاد را رد صلاحیت می کردم!!!
مسلم;954482 نوشت:
هیچ رد صلاحیتی بدون دلیل و از سر اغراض شخصی نبوده و نیست،

وقتی مکانیزم دقیقی نیست...وقتی قوانینی شفافی نیست... دیگه دفاع از اینکه هیچ رد صلاحیتی بدون دلیل و از سر اغراض شخصی نبوده و نیست، بی معنیه...

خواهشن توضیح بدید...آیا این منطقیه که یک عده باشن، بدون هیچ قوانین مصوب و تنظیم شده که بدست مردم تائید شده باشه، بدون اینکه جواب گو باشن و جواب پس بدن بیان یک شخص رو که احتمال زیاد می تونست رئیس جمهور مملکت بشه رو رد صلاحیت کنند با چه منطق و مکتب و مشربی همخونی داره...والا دموکراسی و آزادی یعنی اینکه مردم در تعیین سرنوشتشون، آزادی و فعالیت و مشارکت داشته باشن....در رد صلاحیت شدن احمدی نژآد که می تونست هشت سال نماینده مردم باشه، می شه بگید دقیقا مردم چه مشارکت و تعاملی داشتن....می شه بگید مردم کجای این سرنوشت هستن...گیرم با کاندید شدن احمدی نژاد، مملکت ویران می شد...خوب بشه...چه اشکالی داره...این دموکراسیه دیگه....دموکراسی همینه دیگه...اینکه یک سری آدم بدون جواب پس دادن، بدون قوانین شفاف و روشن برای مردم تعیین تکلیف کنن، ولو به نفع مردم باشه، این دموکراسی نیست...شاید واقعا شورای نگهبان، دور اندیشی کردن و احمدی نژاد رو صلاح ندیدن که رئیس جمهور بشه...ولی مگر، یک عده با عقل و فهم شخصی خودشون باید برای ما تعیین تکلیف کنند که کی رئیس جمهور بشه یا نشه...

من حرفم اینه که دوستمون معیار دموکراسیشون ملکه انگلستانه، بعد برای این حرفم سند و مدرک و برهان می خوان....حرفای خودشون رو باید براش سند و مدرک بیاریم...
شاید بد نباشه که تعریف جامع از دموکراسی داده بشه....تو حرف که می شه، می گن اصلا پرچمداران اصلی دموکراسی اسلام و مسلمانان هستند و ابوبکر و عمر می شن، از دموکراسی ترین حاکمان اسلام....اما به اینجا که می رسه، معیار و مبنا و دموکراسی ترین کشور می شه ملکه انگلستان....و ما باید مبنا و معیار و میزانمون ملکه انگلستان باشه....

پارسا مهر;954554 نوشت:
با سلام...والا من ابهامم من این نبود که چرا احمدی نژاد کاندیدا نشد و رد صلاحیت شد...ابهام بنده این بود که چرا باید یک شورای نگهبانی باشه که بدون قوانین شفاف و بدون اینکه جواب گو باشن، با یک سری قوانین پشت میزی و قایم موشک بازی، بیان محبوب ملت رو رد صلاحیت کنن...بعد شما به جای اینکه به این ابهام بنده پاسخ بدید...می گویید بنده هم اگر شورای نگهبان بودم، احمدی نژاد را رد صلاحیت می کردم!!!

با عرض سلام و تهیت

به هیچ وجه مدافع قانون کنونی نیستم

ولی به شدت با رد صلاحیت افرادی مثل بنی صدر و ... که با ظاهر نمایی خودشون رو محبوب ملت کردن موافقم

اگر رد صلاحیت نمی شدن جامعه تا الان کاملا از بین رفته بود با نقشه هایی که داشتن.

یکی از مهمتری معضلات حمهوری همین هست.
مردم قسمتی از کوه یخ که روی آب هست و زیباست رو می بینن و تاییدش میکنن اما مصیبت زیر آب رو نمی بینن که باعث نابودی خودشون میشه

به همین دلیل مردم عادی حق تعیین سکاندار و حتی زیر دستان سکانداران جامعه رو نباید داشته باشن چون صلاحیت این کار رو ندارن.

مثل این میمونه که به یه عده اجازه بدیم خودشون رو تو دریا غرق کنن چون خودشون خواستن.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام

کاربران عزیز
در مباحث از ذکر شخصیت های سیاسی و بردن نام افراد پرهیز کنید در غیر این صورت مطالب شما حذف خواهد شد

موفق باشید[/]

وایسلی گوجا;954500 نوشت:
من قوانینی که نام بردید رو چک کردم اصلا ربطی به چیزی که شما می فرمایید نداشتند و برداشتتون مغرضانه بوده است. قوانین فرانسه مربوط به قوانین کلی مربوط به واجدین شرایط به کاندید شدن است (مثلا حداقل سن) و نه اینکه کاندیدها به سبک ایران یکی یکی تایید یا رد صلاحیت شوند. در آمریکا مجلس سنا انتصابات ریاست جمهور رو رد یا تایید می کند و نه کاندید های انتخابات را. و در بریتانیا هم پارلمان انتصابات نخست وزیر را تایید یا رد می کند و وزیر کشور قدرتی در تایید یا رد صلاحیت تک تک کاندید ها ندارد. متنی که از سنا در ویکیپدیا کپی کردید متاسفانه لینک داده شده به Article 1 و سکشن 10 قانون اساسی آمریکا که اصلا چنین چیزی را در بر ندارد.

جناب وایسلی گوجا بحث را گم نکنید، بحث در مورد این بود که در کشورها فیلتر و نظارتی وجود دارد یا خیر؟!!

این اصل 25 قانون اساسی فرانسه:
«مدت‏ دوره‏ هر يك‏ از مجلسين‏ و تعداد اعضا آن‏ و حقوق‏ و شرايط انتخاب‏ و موارد عدم‏ صلاحيت‏ آنها توسط قانون‏ خاص‏ معين‏ مي‏ گردد. همچنين‏ توسط قانون‏ مذكور شرايط افرادي‏ كه‏ در صورت‏ تعذر نمايندگان‏، مي‏ توانند در مجلس‏ شوراي‏ ملي‏ و سنا تا تجديد انتخابات‏ عمومي‏ يا ميان‏ دوره‌ اي‏ همان‏ مجلس‏ به‏ عنوان‏ جانشين‏ آنها انتخاب‏ شوند، تعيين‏ مي‏ گردد».
سخن از صلاحیت است

علاوه بر اینکه شما توقع دارید در قانون اساسی چه بیاید؟ مثلا همین ایران، در کجای قانون اساسی دقیقا امده است که تأیید و صلاحیت نامزدان ریاست جمهوری یا مجلس بر عهده شورای نگهبان است؟

آنچه در اصل 99 قانون اساسی به عنوان وظائف شورای نگهبان در این رابطه آمده این است:
«شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی و همه‌پرسی را بر عهده دارد»

و این هم اصل 58 قانون اساسی فرانسه:
«مسئوليت‏ نظارت‏ بر حسن‏ اجراي‏ قانون‏ انتخابات‏ رياست‏ جمهوري‏ بر عهده‏ شوراي‏ نگهبان‏ است»

علاوه بر اینکه آیا انتخابات درون حزبی یعنی انتخاب مردم؟ من تعجب می کنم از شما!! نقدهایی که بر دموکراسی شده است را بخوانید، فقط صورتی از دموکراسی وجود دارد اما این مافیای ثروت و قدرت هستند که معین می کنند که چه کسی رأی بیاورد.

و باز علاوه بر اینکه هر کشوری متناسب با اهدافش قانونش را تنظیم می کند، کشوری که جمهوری اسلامی است روشن است که فیلترهای محکم تری در قانون اساسی در نظر گرفته میشود، اما اگر واقعا کشوری لیبرالی بخواهد پای لیبرال بودن خودش باشد حتی شرایط سنی و حتی تبعه کشور هم نباید شرط شود، چرا که اصالت با خواست مردم است، اگر مردم فرانسه بخواهند یک کودک 10 ساله آفریقایی را هم بر خود رییس جمهور کنند طبق مبانی لیبرالیسم باید پذیرفته شود، چون چارچوبی جز رضایت مردم وجود ندارد!! اما در حکومت اسلامی چارچوب وجود دارد و آن را دین تعیین می کند.

وایسلی گوجا;954500 نوشت:
بله من توقع دارم 1600 نفر تایید صلاحیت شوند. ابتدا انتخابات درون حزبی داشته باشیم و مردم انتخاب کنند کاندید هر حزب چه کسی است

عمده این 1600 نفر عضو هیچ حزبی نبوده اند، شما اصل فیلتر را رد نمی کنید، فقط اسم آن را نمی آورید!!
علاوه بر این که به سخن بنده در پست ابتدایی ام دقت نمی فرمایید، که هر حکومتی برای خودش اهدافی دارد، لذا منطقی است که متناسب با آن اهدافش یک فیلتری برای مجریان در نظر بگیرد.

وایسلی گوجا;954500 نوشت:
ب. پس هیچ کس صلاحیت نداشت!‌ حتی افرادی که در همون لحظه در مجلس خبرگان بودند. اون افراد هم رد صلاحیت شدند.
شما در تفکرتان عمق بفرمایید که حتی اندک ذهنیت انتقادی نسبت به سیستم سیاسی کشور ندارید و این افراد رو تقریبا معصوم در نظر گرفتید و جای هیچ اشتباهی رو در این پروسه قائل نیستید.

جناب وایسلی گوجا هیچ کسی مدعی نیست که مجریان قانون معصوم هستند، اما اجرای قانون توسط مجریان جایزالخطا بسیار بهتر از عدم اجرای قانون است.
بنده و شما بر سر مصادیق اختلاف نظر جدی داریم، بنده معتقد نیستم که شورای نگهبان در تأیید و یا رد صلاحیت ها سیاسی کاری کند و شما معتقدید سیاسی کاری میشود، خب بنده و شما هرگز نمیتوانیم یکدیگر را قانع کنیم چون اطلاعات ورودی مان را از دو مجرای متفاوت می یگریم و نسبت به شخصیت ها نگرش های متفاوتی داریم، اما این ادله ای که می فرمایید مطلقا اثبات کننده نیستند، در حقیقت مغالطه هستند، دلیل شما این است:

«چون این افراد که رد صلاحیت شده اند، صلاحیت داشته اند، پس شورای نگهبان سیاسی کاری می کند»! شما در پیش فرضتان صلاحیت این کاندیداهای رد صلاحیت شده را پذیرفته اید و آن را ملاک سنجش رفتار شورای نگهبان می دانید، این رفتار سلیقگی اگر باب شود دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود!!

همچنین اینکه کسی در گذشته صلاحیت داشته نیز دلیلی نمی شود در آینده هم صلاحیت داشته باشد، این دلایل بیشتر احساسی هستند تا اینکه دلیل عقلی پشتوانه آنها باشد.

خلاصه اینکه بنده بر خلاف شما معتقدم هر کسی که صلاحیتش احراز نشده واقعا صلاحیتش احراز نشده، قصد و غرضی در کار نبوده، یعنی مقدمه اول شما را قبول ندارم، پس بحث بر سر جزئیات بی فایده است.

بحث را ببرید روی قانون لطفا و از ورود به مصادیق و جزئیات بپرهیزید، چرا که بدون وجود فهم مشترک و متقابل رسیدن به نتیجه واحد ممکن نیست، و بحث در این خصوص بین بنده و شما بی فایده است.


وایسلی گوجا;954500 نوشت:
بنده آمریکایی نیستم که دفاعتان تهاجمی است. تهاجمتان را بگذارید وقتی یک آمریکایی منتقد شد انجام دهید

جناب وایسلی گوجا چرا اینطوری صحبت می کنید؟ احساس می کنم آن صمیمیتی که در بحث باید باشد وجود ندارد، من همیشه سعی کرده ام قبل از نوشتن ابتدا سعی کنم احساساتم را نسبت به پرسشگر کنترل کنم و بعد دست به قلم ببرم.
مگر پست اول بنده در پاسخ به شما نبود؛ خود شما از بنده نقل قول گرفتید و بعد به خود می گیرید و بعد انتقاد می کنید؟!!!

وایسلی گوجا;954500 نوشت:
اصلا مغلطه نیست. چیزی که من گفتم بیان حقیقت بود. شما میتونید نتیجه بگیرید تمام نخست وزیران و رئیس جمهوران سابق کشورمان فاسد شدند و به بیراهه رفتند و خطا کردند ولی فرد دیگه شاید مشکل رو از رئیس جمهوران نبیند و از سیستمی ببیند که چنین حرف هایی به این افراد که رئیس دولت و منتخب مردم و رهبری بودند نسبت می دهد.


بله هر دو طرف ممکن هست، اما قانون اساسی ملاک تشخیص را شورای نگهبان تعیین کرده و 98 درصد از مردم به این قانون اساسی رأی مثبت دادند، بنده حتی اگر نظر شورای نگهبان در خصوص این افراد را اشتباه می دانستم باز هم به قانون اساسی احترام می گذاشتم، اگرچه اکنون بنده هم نظر شورای نگهبان را در این مورد درست می دانم.
من تعجب می کنم که برخی اینقدر آشوب های سال 88 و اعلام پیروزی قبل از انتخابات را ساده می گیرند!
در هر صورت این احتلاف بین بنده و شما وجود دارد و قوانین سایت اجازه ورود به جزئیات و کشیده شدن بحث به مسائل سیاسی را نمی دهد!

پارسا مهر;954554 نوشت:
ابهام بنده این بود که چرا باید یک شورای نگهبانی باشه که بدون قوانین شفاف و بدون اینکه جواب گو باشن، با یک سری قوانین پشت میزی و قایم موشک بازی، بیان محبوب ملت رو رد صلاحیت کنن...بعد شما به جای اینکه به این ابهام بنده پاسخ بدید...می گویید بنده هم اگر شورای نگهبان بودم، احمدی نژاد را رد صلاحیت می کردم!!!

پارسا مهر;954554 نوشت:
وقتی مکانیزم دقیقی نیست...وقتی قوانینی شفافی نیست... دیگه دفاع از اینکه هیچ رد صلاحیتی بدون دلیل و از سر اغراض شخصی نبوده و نیست، بی معنیه...

پارسا مهر;954554 نوشت:
خواهشن توضیح بدید...آیا این منطقیه که یک عده باشن، بدون هیچ قوانین مصوب و تنظیم شده که بدست مردم تائید شده باشه، بدون اینکه جواب گو باشن و جواب پس بدن بیان یک شخص رو که احتمال زیاد می تونست رئیس جمهور مملکت بشه رو رد صلاحیت کنند با چه منطق و مکتب و مشربی همخونی داره...

ببینید جناب پارسامهر اینطور هم نیست که بی ضابطه و بی قاعده باشد، در قانون اساسی برای پست ها و مسئولیت ها شرایطی بیان شده است، مثلا در مورد رییس جمهور در اصل 115 قانون اساسی امده است:

«رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد:
ایرانی‌الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور»

و طبق اصل 99 قانون اساسی تشخیص این شرایط با شورای نگهبان است:

«شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی و همه‌پرسی را بر عهده دارد»

و همچنین دلیل عدم احراز صلاحیت ها به خود کاندیداها ابلاغ خواهد شد، اما ابلاغ رسمی آن علاوه بر اینکه لازم نیست، بلکه مفسده زا نیز هست، علاوه بر اینکه داوطلب می تواند با ذکر ادله و مستندات به این تشخیص شورای نگهبان اعتراض کند.

مسلم;954578 نوشت:


اما قانون اساسی ملاک تشخیص را شورای نگهبان تعیین کرده و 98 درصد از مردم به این قانون اساسی رأی مثبت دادند،

بنده نه علاقه ای به جمهوری دارم و نه هیچ سیستم دیگه ای که در حال حاضر وجود داره که اگر این سیستم ها درست بودن دنیا تو این وضع نا بسامان به سر نمی برد.

در ضمن کسی که شورا در این موضوع رو قبول داشته باشه نباید با سقیفه مشکلی داشته باشه که این با اصل اسلام و علی الخصوص مذهب شیعه تناقض داره.

فقط در مورد اون 98 درصد تقریبا 40 سال گذشته و بخش عظیمی از اون افراد دیگه نیستن و افراد دیگه ای جایگزین اون شدن.

اگر بنا به جمهوری شما باشه هر چند سال یکبار قانون اساسی هم باید به رای گذاشته بشه!!!!

واگر به اسلامی بودن باشه قوانین کاملا باید با قرآن منطبق باشن
که مسلما قانونی که از روی قانون اساسی ادیان دیگه و حتی بی دینان نوشته شده نمیتونه این ویژگی رو داشته باشه

hamedy12;954582 نوشت:
بنده نه علاقه ای به جمهوری دارم و نه هیچ سیستم دیگه ای که در حال حاضر وجود داره که اگر این سیستم ها درست بودن دنیا تو این وضع نا بسامان به سر نمی برد.

فقط در مورد اون 98 درصد تقریبا 40 سال گذشته و بخش عظیمی از اون افراد دیگه نیستن و افراد دیگه ای جایگزین اون شدن.

اگر بنا به جمهوری شما باشه هر چند سال یکبار قانون اساسی هم باید به رای گذاشته بشه!!!!

حرف شما درست است اما برگزاری رفراندوم قانون اساسی در یک کشور برخلاف مصالح ملی است، چرا که قانون اساسی که محور است و مایه ثبات یک کشور است به رأی گذاشتن دوباره آن حتی اگر با همان قاطعیت رأی بیاورد بر خلاف ثبات است، لذا هیچ کشوری قانون اساسی اش را دوباره به رأی نمی گذارد، عموم کشورهای دنیا قانون اساسی شان قدیمی تر از ایران است اما هیچ کدام آن را به رفراندوم نمیگذارند مگر آنکه اصلاح اساسی شده باشد.
قانون اساسی در ابتدای تشکیل حکومت به رأی گذاشته میشود و خود مشارکت مردم در عمل به آن مهری بر تأیید آن قانون اساسی به شمار میرود.

لذا بر فرض که من از کسانی نباشم که به قانون اساسی رأی مثبت داده و اصلا آن را درست ندانم باید به آن تمکین کنم، همانطور که امام خمینی(ره) در فرانسه به قانون منع ذبح حیوانات در خارج از کشتارگاه احترام گذاشته و از گوشت حیوانی که اطرافیان ذبح کرده بودند استفاده نکردند و گفتند من از این گوشت نمیخورم.

مسلم;954484 نوشت:
با سلام و احترام


سرکار خانم این ابراز نظر شما من را واقعا به شگفتی واداشت!!!

مگر تفاوت دیکتاتوری و دموکراسی در این است که کاندیداها پله پله بالا بیایند یا با آسانسور؟!!
دموکراسی یعنی هر کسی که صلاحیت دارد بتواند کاندیدا شود اما شما یادتان می آید که کاندیدایی غیر از دموکرات و جمهوری خواه اصلا به صورت پررنگ مطرح شده باشد، چه برسد به اینکه رأی بیاورد؟!!
مافیای قدرت و ثروت فقط جلوه ای به دموکراسی داده اند، ورگنه دموکراسی در کار نییست!!
اینکه چون شخص با زیرساخت های حزبی و پله پله بالا می آید یعنی دموکراسی؟!
یا للعجب!!


من طرفدار هیچ شخص و جناحی نیستم، از اساس معتقدم که ملاک حق است نه اشخاص و احزاب! رفتارها باید قضاوت شود، تمام اشخاص و احزاب باید با حق سنجیده شوند.

اما یک نصیحت برادرانه به شما می کنم، برای کشف حقیقت در مورد افعال هر کسی هرگز به سخنان رقبایش اعتماد نکنید...

دو تا مطلب ...

1. یک آمریکایی میتونه بره در درون کشورش و حزب جمهوری اسلامی رو راه اندازه کنه ... بابتش تبلیغات کنه ... اعضا جمع کنه ... کنفرانسهای متعدد حزبی و بین حزبی بزاره ... و افرادی در درون حزب جمهوری اسلامی آمریکا بالا میان ... در نهایت مثلا حزب جمهوری اسلامی آمریکا یک پایگاه مردمی 10.000 نفری رو تشکلی میدن ... خوب دلیلی وجود نداره که افرادی که در درون حزب جمهوری اسلامی آمریکا بالا اومدند بتونند به انتخابات سراسری آمریکا راه پیدا کنند ...

نه آمریکا ... خیلی از کشورهایی که ادعای دموکراسی میکنند هم اینجوری هستند ... همین ترکیه خودمون ... نزدیک 6 تا حزب که مردمی تر و سرتاسری تر هستند میتونند در درون انتخابات شرکت کنند و بقیه احزاب نمیتونند ...

هر وقت حزب جمهوری اسلامی آمریکا تونست یک دهم آرا یا یک بیستم آرا رو به سمته خودش متمایل کنه .... اونوقت میتونه ادعا کنه که حقش هست که در درون انتخابات شرکت کنه .

در مورد اون صحبت برادرانه ای که فرمودید ... من که اندازه شما بصیر نیستم ... ولی یک چیزی رو هم از طرف من داشته باشید ...

برای کشف حقیقت حتما حتما به حرفهای رقیب اون شخص توجه کنین ... نه اینکه تمام اون حرفها درست باشه ... ولی میتونین در درونش چیزها و چهارچوبهایی رو برای تحقیق پیدا کنین ...

در نهایت شما فرمودین که طرفدار هیچ شخص و جناحی نیستید و ملاک شما حق هست نه اشخاص و نه احزاب ...

من بهتون باز یک پیشنهاد میدم ...

دنبال کشف حقیقت و اشخاص و احزاب نباشید ... چجوری میخواهید بفهمید که حقیقت کدوم سمتی هست ...

کارکردها رو ببینید ...

فکر میکنم مثال مدیر عامل شرکتمون رو به یاد داشته باشید که من پروژه رو در مدت زمان مقرر به ایشون تحویل ندادم و ایشون با من حتی حرف هم نمیزدند و هر بار که میخواستم در مورد پروژه باهاشون حرف بزنم ... دستشون رو میزاشتن رویه دماغشون و میگفتند هیسسسسس ... برو بیرون ...

40 سال از انقلاب گذشته ... باز هم میخواین استدلال دموکراسی و مردمی بودن و جلوگیری از فساد و فحشا و ... بزنین ...

میتونین ... عمل کنین و نتیجه بگیرین ... وگرنه استدلال تراشی و حق رو ناحق جلوه دادن و پوشوندن حقیقت و تشکیک کردن و ... رو همه بلدن ...

هم ریش دستتون هست ... هم قیچی ... کم مونده یک قلاده الکتریکی هم بندازین گردنمون ... و آزادی های فردی رو به صفر هم رسوندین ... و باز این هم وضع مملکته ...

مسلم;954578 نوشت:
جناب وایسلی گوجا بحث را گم نکنید، بحث در مورد این بود که در کشورها فیلتر و نظارتی وجود دارد یا خیر؟!!

این اصل 25 قانون اساسی فرانسه:
«مدت‏ دوره‏ هر يك‏ از مجلسين‏ و تعداد اعضا آن‏ و حقوق‏ و شرايط انتخاب‏ و موارد عدم‏ صلاحيت‏ آنها توسط قانون‏ خاص‏ معين‏ مي‏ گردد. همچنين‏ توسط قانون‏ مذكور شرايط افرادي‏ كه‏ در صورت‏ تعذر نمايندگان‏، مي‏ توانند در مجلس‏ شوراي‏ ملي‏ و سنا تا تجديد انتخابات‏ عمومي‏ يا ميان‏ دوره‌ اي‏ همان‏ مجلس‏ به‏ عنوان‏ جانشين‏ آنها انتخاب‏ شوند، تعيين‏ مي‏ گردد».
سخن از صلاحیت است

علاوه بر اینکه شما توقع دارید در قانون اساسی چه بیاید؟ مثلا همین ایران، در کجای قانون اساسی دقیقا امده است که تأیید و صلاحیت نامزدان ریاست جمهوری یا مجلس بر عهده شورای نگهبان است؟

آنچه در اصل 99 قانون اساسی به عنوان وظائف شورای نگهبان در این رابطه آمده این است:
«شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی و همه‌پرسی را بر عهده دارد»

و این هم اصل 58 قانون اساسی فرانسه:
«مسئوليت‏ نظارت‏ بر حسن‏ اجراي‏ قانون‏ انتخابات‏ رياست‏ جمهوري‏ بر عهده‏ شوراي‏ نگهبان‏ است»

علاوه بر اینکه آیا انتخابات درون حزبی یعنی انتخاب مردم؟ من تعجب می کنم از شما!! نقدهایی که بر دموکراسی شده است را بخوانید، فقط صورتی از دموکراسی وجود دارد اما این مافیای ثروت و قدرت هستند که معین می کنند که چه کسی رأی بیاورد.

و باز علاوه بر اینکه هر کشوری متناسب با اهدافش قانونش را تنظیم می کند، کشوری که جمهوری اسلامی است روشن است که فیلترهای محکم تری در قانون اساسی در نظر گرفته میشود، اما اگر واقعا کشوری لیبرالی بخواهد پای لیبرال بودن خودش باشد حتی شرایط سنی و حتی تبعه کشور هم نباید شرط شود، چرا که اصالت با خواست مردم است، اگر مردم فرانسه بخواهند یک کودک 10 ساله آفریقایی را هم بر خود رییس جمهور کنند طبق مبانی لیبرالیسم باید پذیرفته شود، چون چارچوبی جز رضایت مردم وجود ندارد!! اما در حکومت اسلامی چارچوب وجود دارد و آن را دین تعیین می کند.

عمده این 1600 نفر عضو هیچ حزبی نبوده اند، شما اصل فیلتر را رد نمی کنید، فقط اسم آن را نمی آورید!!
علاوه بر این که به سخن بنده در پست ابتدایی ام دقت نمی فرمایید، که هر حکومتی برای خودش اهدافی دارد، لذا منطقی است که متناسب با آن اهدافش یک فیلتری برای مجریان در نظر بگیرد.

جناب وایسلی گوجا هیچ کسی مدعی نیست که مجریان قانون معصوم هستند، اما اجرای قانون توسط مجریان جایزالخطا بسیار بهتر از عدم اجرای قانون است.
بنده و شما بر سر مصادیق اختلاف نظر جدی داریم، بنده معتقد نیستم که شورای نگهبان در تأیید و یا رد صلاحیت ها سیاسی کاری کند و شما معتقدید سیاسی کاری میشود، خب بنده و شما هرگز نمیتوانیم یکدیگر را قانع کنیم چون اطلاعات ورودی مان را از دو مجرای متفاوت می یگریم و نسبت به شخصیت ها نگرش های متفاوتی داریم، اما این ادله ای که می فرمایید مطلقا اثبات کننده نیستند، در حقیقت مغالطه هستند، دلیل شما این است:

«چون این افراد که رد صلاحیت شده اند، صلاحیت داشته اند، پس شورای نگهبان سیاسی کاری می کند»! شما در پیش فرضتان صلاحیت این کاندیداهای رد صلاحیت شده را پذیرفته اید و آن را ملاک سنجش رفتار شورای نگهبان می دانید، این رفتار سلیقگی اگر باب شود دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود!!

همچنین اینکه کسی در گذشته صلاحیت داشته نیز دلیلی نمی شود در آینده هم صلاحیت داشته باشد، این دلایل بیشتر احساسی هستند تا اینکه دلیل عقلی پشتوانه آنها باشد.

خلاصه اینکه بنده بر خلاف شما معتقدم هر کسی که صلاحیتش احراز نشده واقعا صلاحیتش احراز نشده، قصد و غرضی در کار نبوده، یعنی مقدمه اول شما را قبول ندارم، پس بحث بر سر جزئیات بی فایده است.

بحث را ببرید روی قانون لطفا و از ورود به مصادیق و جزئیات بپرهیزید، چرا که بدون وجود فهم مشترک و متقابل رسیدن به نتیجه واحد ممکن نیست، و بحث در این خصوص بین بنده و شما بی فایده است.

جناب وایسلی گوجا چرا اینطوری صحبت می کنید؟ احساس می کنم آن صمیمیتی که در بحث باید باشد وجود ندارد، من همیشه سعی کرده ام قبل از نوشتن ابتدا سعی کنم احساساتم را نسبت به پرسشگر کنترل کنم و بعد دست به قلم ببرم.
مگر پست اول بنده در پاسخ به شما نبود؛ خود شما از بنده نقل قول گرفتید و بعد به خود می گیرید و بعد انتقاد می کنید؟!!!


بله هر دو طرف ممکن هست، اما قانون اساسی ملاک تشخیص را شورای نگهبان تعیین کرده و 98 درصد از مردم به این قانون اساسی رأی مثبت دادند، بنده حتی اگر نظر شورای نگهبان در خصوص این افراد را اشتباه می دانستم باز هم به قانون اساسی احترام می گذاشتم، اگرچه اکنون بنده هم نظر شورای نگهبان را در این مورد درست می دانم.
من تعجب می کنم که برخی اینقدر آشوب های سال 88 و اعلام پیروزی قبل از انتخابات را ساده می گیرند!
در هر صورت این احتلاف بین بنده و شما وجود دارد و قوانین سایت اجازه ورود به جزئیات و کشیده شدن بحث به مسائل سیاسی را نمی دهد!

به احترام قوانین سایت بحث رو ادامه نمی دم. تشکر میکنم از پاسخگوییتون. حق با شماست انتقاد من درباره صحبت شما درباره آمریکا وارد نبود گرچه هیچ کاربر آمریکایی در انجمن نیست.

مسلم;954584 نوشت:
حرف شما درست است اما برگزاری رفراندوم قانون اساسی در یک کشور برخلاف مصالح ملی است، چرا که قانون اساسی که محور است و مایه ثبات یک کشور است به رأی گذاشتن دوباره آن حتی اگر با همان قاطعیت رأی بیاورد بر خلاف ثبات است، لذا هیچ کشوری قانون اساسی اش را دوباره به رأی نمی گذارد، عموم کشورهای دنیا قانون اساسی شان قدیمی تر از ایران است اما هیچ کدام آن را به رفراندوم نمیگذارند مگر آنکه اصلاح اساسی شده باشد.
قانون اساسی در ابتدای تشکیل حکومت به رأی گذاشته میشود و خود مشارکت مردم در عمل به آن مهری بر تأیید آن قانون اساسی به شمار میرود.

لذا بر فرض که من از کسانی نباشم که به قانون اساسی رأی مثبت داده و اصلا آن را درست ندانم باید به آن تمکین کنم، همانطور که امام خمینی(ره) در فرانسه به قانون منع ذبح حیوانات در خارج از کشتارگاه احترام گذاشته و از گوشت حیوانی که اطرافیان ذبح کرده بودند استفاده نکردند و گفتند من از این گوشت نمیخورم.

طبق دستورات اسلام اگر اشخاصی کار اشتباهی انجام بدن کثرت تعدادشون باعث نمیشه اون کار درست باشه

پس جمهوری با اسلام فاصله بسیار زیادی داره

و جمع بستن جمهوری با اسلام اشتباه است

بنده به هیچ وجه موافق تغییر نظام نیستم چون دیدم چه تبعاتی داشته
ولی اگر این نظام درمان نشه ...

جناب گوجا چرا شما کاندید ریاست جمهوری نمیشین ...

ولایت محور نیستین که هستین ...
فکرهای خوب و درست ندارین که دارین ...

به نظره من فقط اعضای شورای نگهبان یه کم گوشهاشون سنگین هست ... باید چند بار براشون طرح هاتون رو توضیح بدین ... وگرنه همشون انسانهای خوب و متعهدی هستند .

مبنای 2;954593 نوشت:
جناب گوجا چرا شما کاندید ریاست جمهوری نمیشین ...

ولایت محور نیستین که هستین ...
فکرهای خوب و درست ندارین که دارین ...

به نظره من فقط اعضای شورای نگهبان یه کم گوشهاشون سنگین هست ... باید چند بار براشون طرح هاتون رو توضیح بدین ... وگرنه همشون انسانهای خوب و متعهدی هستند .

شاید یه روز ایران آزاد شد و نه من بلکه یکی مثل من هم تونست بیاد و بشه رئیس جمهور.

وایسلی گوجا;954595 نوشت:
شاید یه روز ایران آزاد شد و نه من بلکه یکی مثل من هم تونست بیاد و بشه رئیس جمهور.

اگر امریکا تشریف دارید و یک متخصص علوم سیاسی را ملاقات کردید از او بپرسید در امریکا چرا از بعد از جنگ داخلی تا به الان مثلا ساعت ۹ شب امروز چرا فقط دو حزب دولت و مجلس را در اختیار داشته اند و مردم همیشه باید بین ایندو یکی را انتخاب کنند . آیا حزب دیگری در امریکا نیست ؟ اگر هست چرا حزب دیگری از (۱۸۶۵تا به الان ) اکثریت مجلس یا دولت را بدست نیاورده است. و نهایتا اینکه آیا حزب و جنبشی هم در امریکا بوده که سرکوب شده باشد ؟

hasani313;953734 نوشت:
سلام
...
حالا لطفا اگر کسی همچنان معتقد است نظام جمهوری اسلامی یک نظام دموکراسی است لطفا بدون بحث و توهین و جدل، و به دور از حاشبه، تنها دلیل منطقی خود را بیاورد. ضمنا بحث شخصی اینجا نداشته و فقط برایم جالب است نظرات مردم سرزمینم را بدانم@};-

سلام،
نظام جمهوری اسلام همانطور که از اسمش هم مشخص است جمهوری نیست و اسلامی هم نیست، بلکه جمهوری اسلامی است ...
این حکومت از نوع دموکراسی نیست، بلکه مردم‌سالاری دینی است ... دین قرار است به مردم‌سالاری آن قید بزند ...

شما اگر مسلمان و مؤمن هستید برای جامعه‌ای که اکثریت آن مسلمان هستند پیشنهاد بهتری دارید؟

فاتح;954600 نوشت:
اگر امریکا تشریف دارید و یک متخصص علوم سیاسی را ملاقات کردید از او بپرسید در امریکا چرا از بعد از جنگ داخلی تا به الان مثلا ساعت ۹ شب امروز چرا فقط دو حزب دولت و مجلس را در اختیار داشته اند و مردم همیشه باید بین ایندو یکی را انتخاب کنند . آیا حزب دیگری در امریکا نیست ؟ اگر هست چرا حزب دیگری از (۱۸۶۵تا به الان ) اکثریت مجلس یا دولت را بدست نیاورده است. و نهایتا اینکه آیا حزب و جنبشی هم در امریکا بوده که سرکوب شده باشد ؟

من در آمریکا نیستم. هیچ وقت پامو اونجا نگذاشتم.

وایسلی گوجا;954612 نوشت:
من در آمریکا نیستم. هیچ وقت پامو اونجا نگذاشتم.

تا حالا در درون یک " جامعه اسلامی " زندگی کردین ؟؟؟

سلام
شدت مغلطه ها در این تاپیک بیداد میکنه. البته بیشترشون تکراری هستن ولی بنده یک صد آفرین به کاربر فاتح میدم چون به نظرم واقعا مغلطه قشنگی ارائه کردن. خود پست هم میذارم که شما هم لذت ببرین.

فاتح;953738 نوشت:

اگر تائید صلاحیت ۷ رای میخواهد رد صلاحیت هم ۷ رای نیاز دارد . ریاضی کسی خوب باشد فقط خوب است کافی نیست


نکته دوم:
مسلم;954481 نوشت:

در سیستم حکومتی فرانسه که بیش از همه ادعای دموکراسی دارد، کاندیداتوری منفرد برای حضور در رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری مشروط به ارایه‌ی 1000 امضا از شخصیت‌های معتبر کشور است که در ضمن از چهره‌های حزبی و وابسته به حاکمیت هستند می‌باشد و در مورد کاندیداتوری منفرد برای مجلس، ارایه‌ی 500 امضا کافی است (قانون اساسی فرانسه، تهران: اداره کل توافق‌های بین‌المللی، 1376 ، ص290)

من این قانون را قبلا خونده بودم و به نظرم از زیباترین قوانین موجود به حساب میاد. کسی که میخواد رییس جمهور بشه قراره هدایت یک کشور را بدست بگیره. از حداقل شروط میتونه این باشه که 1000 نفر آدم معتبر تایید کنند که این فرد مناسب ریاست جمهوری هست. چنین قانونی موجب میشه افرادی که توانایی رییس جمهور شدن را دارند مشخص بشند و شاهد لوده بازی که در ثبت نام هر انتخابات ایرانی شاهد هستیم نباشیم. این قانون محدود کننده نیست چون کسی که توانایی جذب هزار امضا نداشته باشه مناسب ریاست جمهوری هم نخواهد بود.

مبنای 2;954616 نوشت:
تا حالا در درون یک " جامعه اسلامی " زندگی کردین ؟؟؟

اگه ایران جامعه اسلامی حساب میشه، بله.

[="Times New Roman"][="Black"]

مسلم;954482 نوشت:

ببینید این که آقای احمدی نژاد رد صلاحیت شد مطلقا به خاطر این نبود که ایشان ممکن است رأی می آورد، شورای نگهبان به صلاحیت ها نگاه میکند!
هیچکدام از این انسان ها هم که معصوم نیستند که بگوییم همه اگر قبلا صلاحیت داشته اند، حتما دوره بعدی هم صلاحیت خواهند داشت!
من نمیخواهم وارد جزئیات شوم، و نمی خواهم سایت از مسیر بحث در کلیات وارد جزئیات سیاسی شده و تاپیک از مسیرش خارج شود، فقط همین مقدار بگویم با اینکه خودم در برخی دوره ها به آقای احمدی نژاد رأی دادم ولی اگر در این انتخابات اخیر بنده هم عضو شورای نگهبان بودم قطعا آقای احمدی نژاد را رد صلاحیت می کردم!!
بیش از این معذورم از بیان...!


من هم قبلا خیلی طرفدار این آقا بودم ولی الان ایشون رو به شدت انسان خطرناکی می دونم.

فرق ایشان با دولت فعلی یک چیز هست.

این دولت اشرافی زندگی میکند و تشنه ی قدرت است
و ایشان اشرافی زندگی نمی کند و تشنه ی قدرت است

ایشان توانایی اینو داره که زندگی رو به خودش تنگ بگیره و اهل کار و عمل هست

و بسیاری از مردم هم فریب همین رو می خورن و نمی دونن که این آقا تشنه ی قدرت هست و فکر میکنن اگر بیاد همه چیز درست میشه

یک عُجب و تکبر منحصر به فردی داره که من خیلی خیلی خطرناک می بینمش

و وقتی با تواضع ( من نوکر مردم هستم ) ترکیبشش میکنه خیلی خطرناک تر می بینمش.

اگر منم بودم قطعا رد صلاحیتش می کردم.[/]

مبنای 2;954586 نوشت:
ولی یک چیزی رو هم از طرف من داشته باشید ...
برای کشف حقیقت حتما حتما به حرفهای رقیب اون شخص توجه کنین ... نه اینکه تمام اون حرفها درست باشه ... ولی میتونین در درونش چیزها و چهارچوبهایی رو برای تحقیق پیدا کنین ...

حرف شما نه 90 یا 99 درصد، بلکه 100درصد درست است.

مبنای 2;954586 نوشت:
در نهایت شما فرمودین که طرفدار هیچ شخص و جناحی نیستید و ملاک شما حق هست نه اشخاص و نه احزاب ...
من بهتون باز یک پیشنهاد میدم ...
دنبال کشف حقیقت و اشخاص و احزاب نباشید ... چجوری میخواهید بفهمید که حقیقت کدوم سمتی هست ...
کارکردها رو ببینید ...

در این هم شکی وجود ندارد، باید برای قضاوت کارکردها و رفتارها را دید.

مبنای 2;954586 نوشت:
40 سال از انقلاب گذشته ... باز هم میخواین استدلال دموکراسی و مردمی بودن و جلوگیری از فساد و فحشا و ... بزنین ...
میتونین ... عمل کنین و نتیجه بگیرین ... وگرنه استدلال تراشی و حق رو ناحق جلوه دادن و پوشوندن حقیقت و تشکیک کردن و ... رو همه بلدن ...
هم ریش دستتون هست ... هم قیچی ... کم مونده یک قلاده الکتریکی هم بندازین گردنمون ... و آزادی های فردی رو به صفر هم رسوندین ... و باز این هم وضع مملکته ...

سرکار خانم مبنای 2
خدا را گواه می گیرم هرگز دنبال دفاع کورکورانه نبوده و نیستم، انتقاداتم به مسئولین هم اگر از شما بیشتر نباشد کمتر نیست، برایم فرقی هم نمیکنید که کسی که به او انتقاد می کنم اصولگرا باشد یا اصلاح طلب...
و همچنین به همان اندازه که ریش و قیچی به دست شما هست، به دست ما هم بیشتر از آن مقدار نیست...
چرا مردم گمان می کنند مثلا حکومت دست ماست، یا مثلا ما از آن بهره بیشتری می بریم و به این خاطر از آن دفاع می کنیم!!!
بنده بیش از 15 سال است در حوزه هستم، از نزدیک دیده ام فقری را که گاهی طلبه ها با آن دسته و پنج نرم می کنند، طلاب بسیاری را دیده ام که از شدت فقر و ناتوانی در برابر مخارجی چون اجاره خانه و مانند آن از قم رفتند و گاهی حتی حوزه را رها کردند!!
علاوه بر اینکه روحانیون از هیچ مزایای خاص و ویژه ای برخوردار نیستند که آنها را از مردم متمایز سازد، گاهی به ناحق تهمت هایی چون معافیت از خدمت و مانند آن هم به روحانیون نسبت داده میشود.

من قبول دارم برخی از نقد هایی که به حکومت و رفتار مسئولین میشود وارد است، اما این نقد که روحانیت به خاطر بهره ای که از این حکومت می برند از آن دفاع میکنند ناجوانمردانه ترین نقد است، که البته گاهی نه از روی غرض، بلکه از روی ناآگاهی ابراز میشود.

ما مدافع اسلام هستیم، و از هر حکومت و نظامی و شخص و رفتاری تا جایی که با اسلام همخوانی دارد دفاع می کنیم.
مثلا شما تا به حال دیده اید که طرفداران یک جناح از مسئولین موافق جناحشان انتقاد کنند؟ کمتر چنین پدیده ای را می بینید چرا که روزنامه ها به صورت جناحی رفتارهای مثبت مسئولین جناح خود را پررنگ و رفتارهای منفی آنها را پوشانده یا توجیه می کنند.
اما می بینید که عموم روحانیون که در یک دوره حساس انتخابات از یکی از روسای جمهور خاص که اسم نمی برم حمایت کردند به محض انحراف در رفتار او اولین کسانی بودند که از وی برگشته و به بزرگترین منتقدان وی تبدیل شدند؛ این نشان می دهد ملاک آنها اشخاص و جناح ها و مانند آن نیست؛ نقدهای روحانیون عموما به هر دو جناح و رفتارهای منفی هر دو جناح بوده است.

مطمئن باشید خون دلی که روحانیت و مراجع و رهبری از حقوق های نجومی و املاک نجومی و تبعیض ها و بی عدالتی ها و مانند آن میخورد قطعا کمتر از دیگران نیست.

حقیقتش نتوانستم از این پست شما عبور کنم، درد دل بسیار است اما به همین مقدار بسنده میکنم!

وایسلی گوجا;954587 نوشت:
به احترام قوانین سایت بحث رو ادامه نمی دم. تشکر میکنم از پاسخگوییتون. حق با شماست انتقاد من درباره صحبت شما درباره آمریکا وارد نبود گرچه هیچ کاربر آمریکایی در انجمن نیست.

قوانین سایت در خصوص ورود به مسائل جزئی سیاسی است، اما اگر ابهامی در اصل قانون اساسی است بنده با کمال میل در خدمت شما هستم و مخالفتی با قوانین سایت ندارد.
اگر نقد بنده به آمریکا را نقد بی جا و مغالطه یا فریب مخاطب یا هر چیز نادرست دیگری تصور می کنید بنده ابایی از عذرخواهی ندارم و رسما عذرخواهی میکنم.
همچنین اگر در لابلای کلامم جمله ای بوده که موجب ناراحتی شما شده است قطعا قصد و غرضی در کار نبوده است، امیدوارم حلال بفرمایید.
در هر صورت بنده هم از مشارکت شما در بحث صمیمانه تشکر می کنم.
@};-

شایا;954618 نوشت:
من این قانون را قبلا خونده بودم و به نظرم از زیباترین قوانین موجود به حساب میاد. کسی که میخواد رییس جمهور بشه قراره هدایت یک کشور را بدست بگیره. از حداقل شروط میتونه این باشه که 1000 نفر آدم معتبر تایید کنند که این فرد مناسب ریاست جمهوری هست. چنین قانونی موجب میشه افرادی که توانایی رییس جمهور شدن را دارند مشخص بشند و شاهد لوده بازی که در ثبت نام هر انتخابات ایرانی شاهد هستیم نباشیم. این قانون محدود کننده نیست چون کسی که توانایی جذب هزار امضا نداشته باشه مناسب ریاست جمهوری هم نخواهد بود.

سخن در اصل فیلتر گذاشتن برای ورود به انتخابات است.
بنده هم با شما هم نظر هستم که بالاخره به هر شکلی این فیلتر لازم است، اما برخی دوستان معتقدند که ورود به انتخابات باید بدون فیلتر وبرای عموم باز باشد که اصلا منطقی نیست.

اما اینکه کدام فیلتر (شورای نگهبان، یا امضا اشخاص معتبر) کارآمدتر و بهتر است بحث دیگری است که ممکن است متناسب با اهداف هر حکومتی متفاوت باشد.
بنده به نظرم جمع آوری امضاء کار را دشوار می کند چون اولا اینکه چه کسانی امضایشان معتبر باشد دوباره نیاز به تأیید دارد! و ثانیا زمینه ای برای رانت و رشوه و سهم خواهی و مانند آن خواهد گشود.

مسلم;954695 نوشت:
سخن در اصل فیلتر گذاشتن برای ورود به انتخابات است.
بنده هم با شما هم نظر هستم که بالاخره به هر شکلی این فیلتر لازم است، اما برخی دوستان معتقدند که ورود به انتخابات باید بدون فیلتر وبرای عموم باز باشد که اصلا منطقی نیست.

اما اینکه کدام فیلتر (شورای نگهبان، یا امضا اشخاص معتبر) کارآمدتر و بهتر است بحث دیگری است که ممکن است متناسب با اهداف هر حکومتی متفاوت باشد.
بنده به نظرم جمع آوری امضاء کار را دشوار می کند چون اولا اینکه چه کسانی امضایشان معتبر باشد دوباره نیاز به تأیید دارد! و ثانیا زمینه ای برای رانت و رشوه و سهم خواهی و مانند آن خواهد گشود.

سلام ...
جناب مسلم همکنون یک قانونی در درون سازمان ملل داریم و سایتی سازمان ملل داره که افراد میرن و در درون اونجا طرح یا برنامه یا مساله شون رو عنوان میکنند ...

اگر اون مساله در حدود یک میلیون امضا تونست جمع آوری کنه ... اجازه این رو خواهد داشت که در صحن سازمان ملل مورد بررسی قرار بگیره ...

( نام سایت رو خاطرم نیست ... ولی چندین سال پیش در درون همین سایت بچه ها داشتند در مورد اینکه بریم اومجا و طرحی رو بهش رای بدیم بحث میکردند )

میخواستم از حضورتون بپرسم ... بد نمیشد که همچین طرحی رو هم بزارن ... مثلا عنوان میشد که اگر کسی تونست در درون این سایت بالای 50 میلیون رای بیاره ... میتونه بدون تائید شورای نگهبان کاندید بشه ...

مبنای 2;954733 نوشت:
.. مثلا عنوان میشد که اگر کسی تونست در درون این سایت بالای 50 میلیون رای بیاره ... میتونه بدون تائید شورای نگهبان کاندید بشه ...

۵۰ میلیون رای مال سلبیریتی های خاصه ، مثل رضا گلزار ، شهاب حسینی ، اگبر عبدی ، مهدی طارمی و قس علی هذا
ارسطو در رساله سیاست شاید به همین دلیل مردم را ناتوان از تشخیص سیاست های کلان حکومتی میداند . مردمی که بین فقیه و سلبیرتی نمیتوانند گزینه مناسب رو درست و منطقی تشخیص بدهند و انتخاب کنند

موضوع قفل شده است