جمع بندی برهان علیت و اثبات علیم بودن خداوند

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
برهان علیت و اثبات علیم بودن خداوند

بسم الله الرحمن الرحیم


با سلام و خسته نباشید .

بنده با استفاده از برهان علیت به این نتیجه رسیدم که موجودی وجود داشته که اول بوده و خالق سایر موجودات است، حال به دنبال اثبات علیم، بصیر و سمیع بودن این موجود هستم .

از کجا میتوانیم بفهمیم که خداوند علم دارد ؟ آگاهی دارد ؟ بینایی و شنوایی دارد ؟

شاید بگین با استفاده از برهان نظم، ولی من برهان نظم رو بررسی کردم و با اون قسمتش مشکل دارم که میگه هر پدیده منظم نیازمند ناظمی آگاه و داناست Beee

میگن بدیهی هستش ولی توضیح نمیدن دقیقا چه چیزی در نظم وجود داره که باعث میشه بگیم ناظم اون حتما آگاه هستش ! شاید دلیلش اینه که من معنای نظم رو دقیق نمیدونم !

پس اثبات علیم بودن خداوند چیست ؟ اثبات بصیر و سمیع بودن خداوند چیست ؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صادق

به من بیاموز;953204 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم


با سلام و خسته نباشید .

بنده با استفاده از برهان علیت به این نتیجه رسیدم که موجودی وجود داشته که اول بوده و خالق سایر موجودات است، حال به دنبال اثبات علیم، بصیر و سمیع بودن این موجود هستم .

از کجا میتوانیم بفهمیم که خداوند علم دارد ؟ آگاهی دارد ؟ بینایی و شنوایی دارد ؟

شاید بگین با استفاده از برهان نظم، ولی من برهان نظم رو بررسی کردم و با اون قسمتش مشکل دارم که میگه هر پدیده منظم نیازمند ناظمی آگاه و داناست Beee

میگن بدیهی هستش ولی توضیح نمیدن دقیقا چه چیزی در نظم وجود داره که باعث میشه بگیم ناظم اون حتما آگاه هستش ! شاید دلیلش اینه که من معنای نظم رو دقیق نمیدونم !

پس اثبات علیم بودن خداوند چیست ؟ اثبات بصیر و سمیع بودن خداوند چیست ؟

با سلام .
علم از اموري است كه مفهوم آن روشن و بديهي است و نيازي به تعريف ندارد و همه با مصاديق آن كمابيش آشنا هستند، اما اگر بخواهيم يك صفت كمالي را به خدا نسبت دهيم، بايد آن را از نقص بزداييم و در بالاترين درجه كه مناسب مقام خداوند متعال است بر او اطلاق كنيم.
علم خدا به ذات خود
ما به اجمال مي دانيم كه خداوند متعال به ذات خود آگاه است. حتي ما آدميان نيز به ذات خودآگاهيم، پس خدا كه خالق ما است، به طريق اولي به ذات خود علم و آگاهي دارد.
علم خدا به موجودات پيش از آفرينش آنها
اين حقيقت، روشن و بديهي است كه آدمي پيش از ساختن چيزي، به آن علم و آگاهي دارد. حال و قتي انسان چنين است به طريق اولي خداوند نيز به مخلوقات، پيش از آفرينش آنها علم دارد. البته براي اين حقيقت، دلايلي ذكر كرده اند؛
- علم به علت،از آن نظر كه علت است،مستلزم علم به معلول است.منجمي را در نظر بگيريد كه به علت كسوف و خسوف علم دارد.علم به علت خسوف و كسوف مستلزم علم به معلول،يعني كسوف و خسوف است.بنابر اين،موجودي كه به علت علم دارد،به معلول هم علم خواهد داشت و چون ذات خدا علت همه موجودات است،علم او به ذات خود،در واقع علم به همه مخلوقات است و از آنجا كه خدا به ذات خود علم دارد،به تمامي موجودات علم دارد.
- نظم و تدبير موجودات عالم گواهي مي دهد كه خدا از پيش به تمام اسرار، قوانين و پيچيدگي هاي آن علم داشته است. موجودي كه به اين قوانين و پيچيدگي ها جاهل است نمي تواند چنين نظم شگفت انگيزي پديد آورد. قرآن كريم نيز در آیه 14 سوره "ملک" به اين دليل اشاره مي كند و مي فرمايد؛ "آيا كسي كه آفريده است نمي داند؟ با اينكه او خود باريك بين آگاه است". اين آيه دلالت بر آن دارد كه خدايي كه مخلوقات را آفريده است، قبل از خلقت به آنها علم داشته است. امام باقر(ع)نيز در اين باره مي فرمايد: خدا بود و چيزي غير از او وجود نداشت و او همواره به تمام موجودات عالم است. پس علم خداوند قبل از خلقت موجودات مانند علم او به موجودات بعد از خلقت آنها است.
علم خدا به موجودات بعد از آفرينش آنها
همه موجودات، معلول خدايند و وجود عيني هر معلولي نزد علتش حضور دارد و از غايب نيست، زيرا معلول چيزي جز وابستگي و تعلق به علت نيست.اگر معلول نزد علت حاضر نباشد، لازم مي آيد كه در وجود خود مستقل باشد و حال آنكه معلول در حقيقت چيزي جز وابستگي و تعلق به علت نيست. بنابراين، همه موجودات نزد خداوند حاضرند و حقيقت علم چيزي جز حضور معلوم نزد عالم نيست. از اين رو، خدا به همه موجودات علم دارد.
اوصاف خداوند چنانکه مى دانیم عین ذات او است و در نتیجه عین یکدیگر است، و به تعبیر روشن تر خداوند ذاتى است که تمام‌اش علم، و تمام‌اش قدرت، و تمام‌اش ازلیّت و ابدیّت است. یعنى در آنجا کمال مطلق بى نهایتى است که همه این معانى در آنجا جمع است.
بنابراین تفکیک صفات از زاویه دید ما و از نگاه عقل ما است.
به همین ترتیب گاه یکى از صفات او شاخه هاى بسیار فراوانى دارد که این شاخه ها نیز از زاویه دید ما است از جمله «سمیع» و «بصیر» بودن خدا است که دو وصف از اوصاف مشهور الهى است که در قرآن مجید ده ها بار روى آن تکیه شده است.
«سمیع» اشاره به علم خداوند به مسموعات یعنى سخنان و گفتارها است، و «بصیر» اشاره به علم او به مبصرات یعنى صحنه ها، اشخاص و اعمال و خلاصه دیدنى ها است.
این الفاظ هنگامى که در مورد انسان ها به کار مى رود تداعى دو وسیله مخصوص شنوائى و بینائى یعنى چشم و گوش مى کند؛ ولى مسلّماً هنگامى که درباره خداوند به کار مى رود از این مفاهیم جدا و تجرید مى شود، و حقیقت علم به شنیدنى ها و دیدنى ها را مى رساند،

موضوع قفل شده است