جمع بندی برای کنار گذاشتن گناه چیکار باید بکنم؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
برای کنار گذاشتن گناه چیکار باید بکنم؟

با سلام من دخترخانمی هستم 19ساله چند سالی هست که بستیر زیاد درگیر گناه شدم و کارا هایی که انجام میدم خودمم میدونم گناهه از لحظه بعد از گناه دچار عذاب وجدان میشم خیلی زیاد توبه کردم ولی بازم سراغشون رفتم از خودم بدم میاد حتی میترسم دیگه توبه کنم نمیدونم الان باید چیکار کنم.دارم درباره دین مطلب جمع میکنم تا بخونم و دین رو بهتر بشناسم.میشه مثلا دوباره شهادتین رو بگم و ایمان بیارم؟برای کنار گذاشتن گناه ها چیکار باید بکنم.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حنیف

یازهرا19;953041 نوشت:
با سلام من دخترخانمی هستم 19ساله چند سالی هست که بستیر زیاد درگیر گناه شدم و کارا هایی که انجام میدم خودمم میدونم گناهه از لحظه بعد از گناه دچار عذاب وجدان میشم خیلی زیاد توبه کردم ولی بازم سراغشون رفتم از خودم بدم میاد حتی میترسم دیگه توبه کنم نمیدونم الان باید چیکار کنم.دارم درباره دین مطلب جمع میکنم تا بخونم و دین رو بهتر بشناسم.میشه مثلا دوباره شهادتین رو بگم و ایمان بیارم؟برای کنار گذاشتن گناه ها چیکار باید بکنم.

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی

همه ما انسان ها در طول زندگی، وساوس شیطان را تجربه می کنیم. گاهی اوقات با پناه بردن به خداوند و سرمایه تقوا، از گناه رهایی یافته و گاهی اوقات هم مرتکب غفلت شده و در دام او گرفتار می شویم.
غیر از معصومین و اولیاءالله که شیطان بر آنها غلبه ای ندارد، هیچکس نمی تواند ادعا کند که در طول عمرش فریب نخورده و گرفتار شیطان و هوای نفسش نشده. بنابراین از اینکه گاهی گرفتار شده اید، ناامید نباشید. اصولا باب توبه به همین جهت بر روی انسان گشوده شده است.

علامه طباطبائی رحمه الله علیه در این مورد می فرمایند: «خداوند متعال حال انسان را از نظر دعوت شدن و هدايت پذيرفتنش تحليل كرده، و ديده كه انسان از نظر پذيرفتن هدايت او، و رسيدنش به كمال و كرامت و سعادتى كه بايد در زندگى آخرتيش نزد خداى سبحان داشته باشد، سعادتى كه برايش حياتى و واجب بوده و در سير اختيارى به سوى پروردگارش بى نياز از آن نيست،... خداى تعالى مى دانست كه بشر اگر به حال خود واگذار گشته، دستگيرى نشود، در پرتگاه شقاوت و خطر سقوط دورى از خدا و در كنج مسكنت قرار مى گيرد،...خداى تعالى چون بر اين علم داشت، و مى دانست كه نزديك شدن بشر به منزلگاه كرامت و استقرارش در مستقر سعادت، موقوف بر اين است كه از آنچه او را به خطرهاى نامبرده مى افكند منصرف شود، و اگر هم مبتلا بدان شده، از آن دل بر كند، و بسوى پروردگارش رجوع كند، به همين جهت خداى سبحان باب توبه را فتح نمود.» (۱)

بنابراین از توبه کردن نباید ناامید شده یا به قول خودتان بترسید.
توبه کردن ترسناک نیست؛ گناه روی گناه است که وحشتناک می شود، و ویرانگر سعادت انسان خواهد بود.

این حدیث قدسی مخصوص گنهکاران است که خداوند می فرماید:
لو عَلِمَ المُدبِرونَ کَیفَ اشتیاقی بِهِم لَماتوا شَوقاً؛ اگر گناهکاران،که با گناه کردن به من پشت کردند، می دانستند که چقدر دوست شان دارم و مشتاق آنان هستم، هر آینه از شوق جان می سپردند. (۲)

ناامیدی از درگاه الهی و بازگشت به سوی او نیز خودش یکی دیگر از وسوسه ها و القائات شیطان است که می تواند به منزله تیرخلاص عمل کرده و انسان را به کلی از بازگشت به سمت خداوند رویگردان کند. در حالیکه خداوند نمی خواهد انسان در هیچ حالی و در هیچ سطحی از زندگی اش نسبت به او و رحمتش ناامید باشد.

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:
«در عقب هر گناهی، عبادت کن تا آن را محو کند. (۳)

واضح است که تمام اینها بدین معنا نیست که انسان می تواند به راحتی مرتکب گناه شده و بعد از آن توبه کند و پاک شود.
توفیق توبه واقعی به این راحتی به دست نمی آید و هر توبه ای هم توبه واقعی نیست تا تمام گناهان انسان را پاک کرده یا تبدیل به حسنات کند.

ای بسا گناهانی که روح انسان را به قدری کدر و سنگین کند که بعد از آن هرگز موفق به توبه نشود. در روایت آمده است که گاهی خداوند از یک گناه، چنان بر انسان خشمگین می شود که سوگند می خورد بعد از این گناه، هرگز به او توفیق توبه را نخواهد داد.

ملا احمد نراقی، عالم بزرگ اخلاق اسلامی در کتاب «معراج السعادة» می‌نویسد:
«پس باید توبه کار، طاعاتی که ضدّ آن معاصی است انجام دهد تا اثر معصیت را بزداید؛ زیرا هر مرضی به ضدّ آن محو می شود. پس اگر در مجامع لهو و لعب، غنا شنیده باشد، کفّارۀ آن را به شنیدن قرآن و مواعظ و احادیث و نشستن در مساجد و امثال آن کند؛ و کفّارۀ شرب خمر را به ریاضت نفس و تشنگی نماید؛ و کفّاره خوردن چیز حرام را بعد از تصدّق قیمت آن، روزه داشتن و کم خوردن کند؛ و همچنین هر چیزی را به مناسب آن معالجه کند، تا اثر گناه محو شود؛ و اگر چه دفع آن عبادت دیگر غیر مناسب هم ممکن است، لیکن معالجه مناسب، زودتر اثر میکند.» (۴)

پی نوشت:
۱. برگرفته از ترجمه تفسیر المیزان، ج۴، ص۳۸۶
۲. شیخ محمد بهاری، تذکره المتقین ، ص۱۰۱
۳. محجة البیضاء، ج 7، ص 19
۴. معراج السعادة، باب چهارم، مقام پنجم، مبحث شرایط توبه از نظر امام علی(علیه السلام)

ترک کردن گناه یک امر سخت ولی ممکن و شدنی ست. شاهد این ادعا، تمام اولیاءالله و بزرگانی هستند که بدون داشتنِ مقام عصمت، هرگز حتی فکر گناه را هم در سر نمی پروراندند.

اگر قرار است انسان به جائی برسد که دیگرانی رسیده اند، بهترین روش اینست که از آنها الگو برداری کرده و دقت کنیم که چطور و با چه عملکردی به این هدف دست پیدا کرده اند.

مهمترین سلاح بندگان مخلَص خداوند، علم آنهاست. پس تصمیم شما مبنی بر مطالعه بهتر و عمیقتر در مفاهیم دینی بسیار عالی و مفید است. به شرطی که این علم، با عمل همراه شود.

علم به خودی خود، هرگز تضمین کننده عمل نیست. در طول تاریخ افراد بسیاری با علم و حتی یقینِ قطعی نسبت به خداوند، او را انکار می کردند. قرآن کریم در مورد قوم فرعون می فرماید:

«وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا ...؛ و با آنكه دلهايشان بدان يقين داشت، از روى ظلم و تكبر آن را انكار كردند...» (۱)

علم با عمل کردن است که تبدیل به باور می شود و انسان را به مقام مخلَصین می رساند. مخلَصینی که شیطان به آنها دسترسی ندارد.

مخلَصین باور دارند به اینکه عمل به اوامر خداوند به طور قطعی به نفع خود آنهاست و نافرمانی او، غیر از ضرر و خسران مبین چیزی نیست.
آنها به معنای واقعی کلمه، ارزش وجودی خودشان را می دانند و باور دارند که از دست دادنِ‌ سرمایه عمر، به کمتر از بهشت و لقاءالله، خسارت محض است.
مخلَصین می دانند که خداوند همواره شاهد و ناظر بر امور آنهاست و لحظه ای غافل از حضور او نیستند.
یقینِ قطعی دارند به «لاموثر فی الوجود الا الله»، پس هیچ تغییر و تبدیلی را در زندگی شان شر ندانسته و باور دارند که اگر به وظیفه و تکلیفشان عمل کنند، در وعده پروردگارشان شکی نیست و حزن و اندوهی برایشان باقی نخواهد ماند.
مخلَصین نسبت به ماهیت گناهان عالمند و می دانند که جز رجس و پلیدی نیست،
پس هرگز حاضر نمی شوند خودشان را به خبث و رجس گناهان آلوده کرده و اندکی از سعادت ابدیشان دور شوند.
مخلَصین دشمنیِ شیطان را به راستی باور کرده اند و وسوسه های او هیچ تغییری در روح و جانشان ایجاد نمی کند.

حتی شیطان هم می داند که در مورد آنها راه به جائی نخواهد برد.

«قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ؛ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ؛ [شيطان] گفت: به عزتت سوگند همه آنها را گمراه خواهم كرد؛ مگر از ميان آنان، آن بندگانت را كه اخلاص يافته ‏اند.» (۲)

پس در مجموع، برای توبه قطعی و دوری دائمی از گناه، تلاش کنید که اولا مبانی فکری و اعتقادی تان را تقویت کرده و ثانیا به هر چیزی که یاد می گیرید، عمل کنید تا کم کم در ذهن و جانتان رسوخ کرده و به صورت باور قطعی درآید.


پی نوشت:
۱. سوره نمل، آیه ۱۴
۲. سوره ص، آیات ۸۲ و ۸۳


باسمه التوّاب

سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین

یازهرا19;953041 نوشت:
با سلام من دخترخانمی هستم 19ساله چند سالی هست که بسیار زیاد درگیر گناه شدم و کارا هایی که انجام میدم خودمم میدونم گناهه از لحظه بعد از گناه دچار عذاب وجدان میشم خیلی زیاد توبه کردم ولی بازم سراغشون رفتم از خودم بدم میاد حتی میترسم دیگه توبه کنم نمیدونم الان باید چیکار کنم.دارم درباره دین مطلب جمع میکنم تا بخونم و دین رو بهتر بشناسم.میشه مثلا دوباره شهادتین رو بگم و ایمان بیارم؟برای کنار گذاشتن گناه ها چیکار باید بکنم.

خواهر عزیز نماز بهترین بازدارنده ی از گناه است( و اقم الصلوة إنّ الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر...)

[=times new roman]همانا نماز (انسان را) از فحشا و منکر باز مى‏ دارد...(عنکبوت/45)

اگر سعی کنیم نمازمان را با حضور قلب و توجه به خداوند اقامه نمائیم به تدریج توفیق ترک معاصی

نیز نصیبمان خواهد شد؛کمترین مرتبه ی حضور قلب هم توجه به معانی نماز است این کار باعث

می شود در غیر نماز هم خود را در محضر خداوند بدانیم و از ارتکاب گناه حیاء کنیم.

امام صادق علیه السلام فرمودند:

[=times new roman]هر کسى دوست دارد قبولى یا ردّ نمازش را بداند، [=times new roman]ببیند نمازش او را از فحشا و منکر باز داشته است یا نه.[=times new roman]

سپس امام‏ علیه السلام فرمود:

«فبقدر ما منعته قبلت منه»

به اندازه‏ اى که نماز، انسان را از منکرات باز مى‏ دارد، به همان اندازه قبول مى ‏شود.

سوال:من دخترخانمی هستم 19ساله؛ چند سالی هست که خیلی درگیر گناه شدم و کارا هایی که خودمم میدونم گناهه انجام میدم؛ و بعد از گناه دچار عذاب وجدان میشم. خیلی زیاد توبه کردم، ولی بازم سراغشون رفتم. از خودم بدم میاد، حتی می ترسم دیگه توبه کنم. میشه مثلا دوباره شهادتین رو بگم و ایمان بیارم؟ برای کنار گذاشتن گناه ها چیکار باید بکنم؟

پاسخ: همه ما انسان ها در طول زندگی، وساوس شیطان را تجربه می کنیم. گاهی اوقات با پناه بردن به خداوند و سرمایه تقوا، از گناه رهایی یافته و گاهی اوقات هم مرتکب غفلت شده و در دام او گرفتار می شویم. غیر از معصومین و اولیاءالله که شیطان بر آنها غلبه ای ندارد، هیچکس نمی تواند ادعا کند که در طول عمرش فریب نخورده و گرفتار شیطان و هوای نفسش نشده. بنابراین از اینکه گاهی گرفتار شده اید، ناامید نباشید. اصولا باب توبه به همین جهت بر روی انسان گشوده شده است.

علامه طباطبائی (ره) در این مورد می فرمایند: «خداوند متعال حال انسان را از نظر دعوت شدن و هدايت پذيرفتنش تحليل كرده، و ديده كه انسان از نظر پذيرفتن هدايت او، و رسيدنش به كمال و كرامت و سعادتى كه بايد در زندگى آخرتيش نزد خداى سبحان داشته باشد، سعادتى كه برايش حياتى و واجب بوده و در سير اختيارى به سوى پروردگارش بى نياز از آن نيست،... خداى تعالى مى دانست كه بشر اگر به حال خود واگذار گشته، دستگيرى نشود، در پرتگاه شقاوت و خطر سقوط دورى از خدا و در كنج مسكنت قرار مى گيرد،...خداى تعالى چون بر اين علم داشت، و مى دانست كه نزديك شدن بشر به منزلگاه كرامت و استقرارش در مستقر سعادت، موقوف بر اين است كه از آنچه او را به خطرهاى نامبرده مى افكند منصرف شود، و اگر هم مبتلا بدان شده، از آن دل بر كند، و بسوى پروردگارش رجوع كند، به همين جهت خداى سبحان باب توبه را فتح نمود.» (۱)

بنابراین از توبه کردن نباید ناامید شده یا به قول خودتان بترسید. توبه کردن ترسناک نیست؛ گناه روی گناه است که وحشتناک می شود، و ویرانگر سعادت انسان خواهد بود. این حدیث قدسی مخصوص گنهکاران است که خداوند می فرماید: «لو عَلِمَ المُدبِرونَ کَیفَ اشتیاقی بِهِم لَماتوا شَوقاً؛ اگر گناهکاران،که با گناه کردن به من پشت کردند، می دانستند که چقدر دوست شان دارم و مشتاق آنان هستم، هر آینه از شوق جان می سپردند.» (۲)

ناامیدی از درگاه الهی و بازگشت به سوی او نیز خودش یکی دیگر از وسوسه ها و القائات شیطان است که می تواند به منزله تیرخلاص عمل کرده و انسان را به کلی از بازگشت به سمت خداوند رویگردان کند. در حالیکه خداوند نمی خواهد انسان در هیچ حالی و در هیچ سطحی از زندگی اش نسبت به او و رحمتش ناامید باشد. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «در عقب هر گناهی، عبادت کن تا آن را محو کند. (۳)

واضح است که تمام اینها بدین معنا نیست که انسان می تواند به راحتی مرتکب گناه شده و بعد از آن توبه کند و پاک شود.
توفیق توبه واقعی به این راحتی به دست نمی آید و هر توبه ای هم توبه واقعی نیست تا تمام گناهان انسان را پاک کرده یا تبدیل به حسنات کند. ای بسا گناهانی که روح انسان را به قدری کدر و سنگین کند که بعد از آن هرگز موفق به توبه نشود. در روایت آمده است که گاهی خداوند از یک گناه، چنان بر انسان خشمگین می شود که سوگند می خورد بعد از این گناه، هرگز به او توفیق توبه را نخواهد داد.

ملا احمد نراقی، عالم بزرگ اخلاق اسلامی در کتاب «معراج السعادة» می‌نویسد: «پس باید توبه کار، طاعاتی که ضدّ آن معاصی است انجام دهد تا اثر معصیت را بزداید؛ زیرا هر مرضی به ضدّ آن محو می شود. پس اگر در مجامع لهو و لعب، غنا شنیده باشد، کفّارۀ آن را به شنیدن قرآن و مواعظ و احادیث و نشستن در مساجد و امثال آن کند؛ و کفّارۀ شرب خمر را به ریاضت نفس و تشنگی نماید؛ و کفّاره خوردن چیز حرام را بعد از تصدّق قیمت آن، روزه داشتن و کم خوردن کند؛ و همچنین هر چیزی را به مناسب آن معالجه کند، تا اثر گناه محو شود؛ و اگر چه دفع آن عبادت دیگر غیر مناسب هم ممکن است، لیکن معالجه مناسب، زودتر اثر میکند.» (۴)

ترک کردن گناه یک امر سخت ولی ممکن و شدنی ست. شاهد این ادعا، تمام اولیاءالله و بزرگانی هستند که بدون داشتنِ مقام عصمت، هرگز حتی فکر گناه را هم در سر نمی پروراندند. اگر قرار است انسان به جائی برسد که دیگرانی رسیده اند، بهترین روش اینست که از آنها الگو برداری کرده و دقت کنیم که چطور و با چه عملکردی به این هدف دست پیدا کرده اند. مهمترین سلاح بندگان مخلَص خداوند، علم آنهاست. پس تصمیم شما مبنی بر مطالعه بهتر و عمیقتر در مفاهیم دینی بسیار عالی و مفید است. به شرطی که این علم، با عمل همراه شود. علم به خودی خود، هرگز تضمین کننده عمل نیست. در طول تاریخ افراد بسیاری با علم و حتی یقینِ قطعی نسبت به خداوند، او را انکار می کردند. قرآن کریم در مورد قوم فرعون می فرماید: «وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا ...؛ و با آنكه دلهايشان بدان يقين داشت، از روى ظلم و تكبر آن را انكار كردند...» (5)

علم با عمل کردن است که تبدیل به باور می شود و انسان را به مقام مخلَصین می رساند. مخلَصینی که شیطان به آنها دسترسی ندارد. مخلَصین باور دارند به اینکه عمل به اوامر خداوند به طور قطعی به نفع خود آنهاست و نافرمانی او، غیر از ضرر و خسران مبین چیزی نیست. آنها به معنای واقعی کلمه، ارزش وجودی خودشان را می دانند و باور دارند که از دست دادنِ‌ سرمایه عمر، به کمتر از بهشت و لقاءالله، خسارت محض است.

مخلَصین می دانند که خداوند همواره شاهد و ناظر بر امور آنهاست و لحظه ای غافل از حضور او نیستند. یقینِ قطعی دارند به «لاموثر فی الوجود الا الله»، پس هیچ تغییر و تبدیلی را در زندگی شان شر ندانسته و باور دارند که اگر به وظیفه و تکلیفشان عمل کنند، در وعده پروردگارشان شکی نیست و حزن و اندوهی برایشان باقی نخواهد ماند. مخلَصین نسبت به ماهیت گناهان عالمند و می دانند که جز رجس و پلیدی نیست، پس هرگز حاضر نمی شوند خودشان را به خبث و رجس گناهان آلوده کرده و اندکی از سعادت ابدیشان دور شوند. مخلَصین دشمنیِ شیطان را به راستی باور کرده اند و وسوسه های او هیچ تغییری در روح و جانشان ایجاد نمی کند. حتی شیطان هم می داند که در مورد آنها راه به جائی نخواهد برد. «قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ؛ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ؛ [شيطان] گفت: به عزتت سوگند همه آنها را گمراه خواهم كرد؛ مگر از ميان آنان، آن بندگانت را كه اخلاص يافته ‏اند.» (6)

پس در مجموع، برای توبه قطعی و دوری دائمی از گناه، تلاش کنید که اولا مبانی فکری و اعتقادی تان را تقویت کرده و ثانیا به هر چیزی که یاد می گیرید، عمل کنید تا کم کم در ذهن و جانتان رسوخ کرده و به صورت باور قطعی درآید.


پی نوشت:
۱. برگرفته از ترجمه تفسیر المیزان، ج۴، ص۳۸۶
۲. شیخ محمد بهاری، تذکره المتقین ، ص۱۰۱
۳. محجة البیضاء، ج 7، ص 19
۴. معراج السعادة، باب چهارم، مقام پنجم، مبحث شرایط توبه از نظر امام علی(علیه السلام)
5. سوره نمل، آیه ۱۴
6. سوره ص، آیات ۸۲ و ۸۳

موضوع قفل شده است