جمع بندی اثبات خدا با برهان امکان و جوب

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اثبات خدا با برهان امکان و جوب

با سلام یه سوال داشتم در کتاب هایی مانند عقاید آقای مصیاح یزدی و شرح منظومه و.....شهید مطهری که خواندم بیان شده بود برهان امکان وجوب تنها موجودی به نام واجب الوجود رو اثبات میکنه و مادی نبودنش رو باید با براهینی دیگر اثبات کرد حالا سوال من این که اگه این برهان خدای مجرد رو اثبات نمیکنه پس اصلا چه فایده ای داره ؟خوب یه مادیگرا میگه ماده واجب الوجوده
مگه نمیگن این برهان قوی ترین برهان اثبات خداس پس کو؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدیق

[=palatino linotype]

mn6040;952727 نوشت:
سلام یه سوال داشتم در کتاب هایی مانند عقاید آقای مصیاح یزدی و شرح منظومه و.....شهید مطهری که خواندم بیان شده بود برهان امکان وجوب تنها موجودی به نام واجب الوجود رو اثبات میکنه و مادی نبودنش رو باید با براهینی دیگر اثبات کرد حالا سوال من این که اگه این برهان خدای مجرد رو اثبات نمیکنه پس اصلا چه فایده ای داره ؟خوب یه مادیگرا میگه ماده واجب الوجوده
مگه نمیگن این برهان قوی ترین برهان اثبات خداس پس کو؟

باسلام وعرض ادب

پرسش مطرح شده در حقیقت اشاره به دو سوال دارد
نخست: برهان وجوب و امکان خدای مجرد را اثبات نمیکند.
دوم. مادی گرا هم میتواند مدعی شود که ماده واجب الوجود است.

اینک به بررسی این سوالها میپردازیم.

[=palatino linotype]سوال نخست. برهان وجوب و امکان خدای مجرد را اثبات نمیکند.
در مورد برهان وجوب و امکان توجه به این نکته ضروری و اساسی است که بدانیم این برهان به دنبال چه چیزی است.
بنابراین نخست باید مفاد انرا بدانیم.
این برهان با استفاده از تقسیم موجودات جهان به دو موجود(واجب و ممکن) و سه فرض عقلی(واجب، ممتنع و ممکن) به دنبال اثبات وجود واجب الوجود یا همان خدای ادیان است.
بدین صورت که
م1. هر موجودی را که در نظر بگیریم، یا واجب الوجود است یا نیازمند به واجب.
زیرا هر موجودی بر اساس فرض عقلی چون موجود است یا واجب باید باشد و یا ممکن. یعنی یا باید نیازمند به علت باشد یا بی نیاز.

م2. بنابراین واجب الوجود در هر صورتی اثبات میشود.
زیرا:
اگر این موجود واجب الوجود نباشد، پس ممکن الوجود است.
هر ممکن الوجودی برای موجود شدن نیاز به علتی دارد هستی بخش.
علت هستی بخش او یا واجب الوجود است یا خودش است یا ممکن الوجودی مثل خودش.
فرض اول مستلزم اثبات وجود واجب است.
فرض دوم مستلزم دور است پس باطل است.
فرض سوم نیز اگر در نهایت به واجب الوجود نرسد، مستلزم تسلسل است و به همین جهت باطل است.

بنابراین در هر صورت، وجود واجب الوجود اثبات میشود.(ر.ک: نهایه الحکمه، مرحله 12)

باتوجه به این مسئله مشخص میشود که محور این استدلال، وجوب و امکان موجودات است نه مادی و مجرد بودن آنها.
به همین جهت، همه موجودات ماسوی الله و هرچه غیر از خداوند است در دایره ممکنات قرار میگیرند و نمیتوانند علت نهایی باشند.

[=palatino linotype]سوال دوم. در این صورت مادی گرا هم میتوند مدعی واجب الوجود ماده بشود.
پاسخ این است که
اولا: هر استدلالی، هدف و فایده ای دارد و قرار نیست هر استدلالی که بر مطلبی اقامه میشود تمام مطالب و زوایای بحث و فروعات آن را نیز در بر بگیرد و اثبات کند.
بلکه استدلالی موفق است که در راستای هدفی که از اقامه کردن آن وجود داشته است، بتواند آن مدعا را اثبات کند.
بنابراین این استدلال صرفا ثابت میکند که واجب الوجودی در عالم باید باشد. اما اینکه این واجب الوجود چه خصوصیات و ویژگی هایی دارد ربطی به این استدلال ندارد.

ثانیا: هیچ اشکالی در این نیست که هر کسی چنین ادعایی داشته باشد.
ولی مهم این است که در ادامه بتواند ادعای خود را اثبات کند.
در مورد وجوب وجود ماده، اشکال این است که ماده بی نیاز از علت نیست چرا که ماده بر چند چیز اطلاق میشود و هیچ یک بی نیاز از علت نیست. بنابراین اصلا اطلاق وجوب وجود بر آن نادرست است.

صدیق;953014 نوشت:
[=palatino linotype]سوال دوم. در این صورت مادی گرا هم میتوند مدعی واجب الوجود ماده بشود.
پاسخ این است که
اولا: هر استدلالی، هدف و فایده ای دارد و قرار نیست هر استدلالی که بر مطلبی اقامه میشود تمام مطالب و زوایای بحث و فروعات آن را نیز در بر بگیرد و اثبات کند.
بلکه استدلالی موفق است که در راستای هدفی که از اقامه کردن آن وجود داشته است، بتواند آن مدعا را اثبات کند.
بنابراین این استدلال صرفا ثابت میکند که واجب الوجودی در عالم باید باشد. اما اینکه این واجب الوجود چه خصوصیات و ویژگی هایی دارد ربطی به این استدلال ندارد.

ثانیا: هیچ اشکالی در این نیست که هر کسی چنین ادعایی داشته باشد.
ولی مهم این است که در ادامه بتواند ادعای خود را اثبات کند.
در مورد وجوب وجود ماده، اشکال این است که ماده بی نیاز از علت نیست چرا که ماده بر چند چیز اطلاق میشود و هیچ یک بی نیاز از علت نیست. بنابراین اصلا اطلاق وجوب وجود بر آن نادرست است.

مگه امثال ابن سینا این برهان رو برای اثبات خدا اقامه نکردند پس هدف این برهان اثبات خداست ولی موفق به آن نمیشود

mn6040;952727 نوشت:
با سلام یه سوال داشتم در کتاب هایی مانند عقاید آقای مصیاح یزدی و شرح منظومه و.....شهید مطهری که خواندم بیان شده بود برهان امکان وجوب تنها موجودی به نام واجب الوجود رو اثبات میکنه و مادی نبودنش رو باید با براهینی دیگر اثبات کرد حالا سوال من این که اگه این برهان خدای مجرد رو اثبات نمیکنه پس اصلا چه فایده ای داره ؟خوب یه مادیگرا میگه ماده واجب الوجوده
مگه نمیگن این برهان قوی ترین برهان اثبات خداس پس کو؟

سلام
وقتی صحبت از واجب الوجود میشود منظور چیست؟ واجب الوجود خود سرمنشا همه چیز هست و نیاز به هیچ علتی ندارد یعنی واجب الوجود نیازمند نیست چون دیگر واجب الوجود نخواهد بود پس یک ماده که محدود هست و خود تحت تاثیر عوامل بیرونیست نمی تواند واجب الوجود باشد هر چیز قابل تغییری مغیری دارد پس نمی تواند واجب الوجود باشد چون تغییر در واجب الوجود راه ندارد واجب الوجود ازلی و ابدیست چون بنا به عدم تسلسل باید از ابتدا وجود داشته باشد کلا واجب الوجود هر گونه نقصی باعث یک نیاز میشود در صورت اینکه واجب الوجود چون خود از ابتدا بوده نمی تواند به چیزی و سببی محتاج باشد (واجب الوجود علت العلل است)

[=microsoft sans serif]

mn6040;953082 نوشت:
مگه امثال ابن سینا این برهان رو برای اثبات خدا اقامه نکردند پس هدف این برهان اثبات خداست ولی موفق به آن نمیشود

باسلام
در حقیقت و به صورت مستقیم برای اثبات موجودی به نام واجب الوجود به کار میرود.
اما از انجا که این موجود همانی است که در ادیان نام خداوند متعال بر ان میگذارند، نتیجه این برهان برای اثبات خداوند نیز هست.
اما شاید کسی بگوید این واجب الوجود بر غیر خدای ادیان نیز صدق میکند از او اقامه دلیل و تبیین میکنیم و در مقابل نیز انرا رد میکنیم.
پس بین واجب الوجود و خداوندملازمه برقرار است هرچند از نظر مفهومی دوتا هستند ولی از نظر مصداقی یک واقعیت را نشان میدهند.

[=microsoft sans serif]پرسش: در کتاب هایی مانند عقاید آقای مصیاح یزدی و شرح منظومه و.....شهید مطهری که خواندم بیان شده بود برهان امکان وجوب تنها موجودی به نام واجب الوجود رو اثبات میکنه و مادی نبودنش رو باید با براهینی دیگر اثبات کرد حالا سوال من این که اگه این برهان خدای مجرد رو اثبات نمیکنه پس اصلا چه فایده ای داره ؟خوب یه مادیگرا میگه ماده واجب الوجوده. با وجود این نقص، چطور این برهان را قوی ترین برهان در اثبات وجود خداوند میدانند؟

پاسخ:
پرسش مطرح شده در حقیقت اشاره به دو سوال دارد
نخست: برهان وجوب و امکان خدای مجرد را اثبات نمیکند.
دوم. مادی گرا هم میتواند مدعی شود که ماده واجب الوجود است.

اینک به بررسی این سوالها میپردازیم.
سوال نخست. برهان وجوب و امکان خدای مجرد را اثبات نمیکند.
در مورد برهان وجوب و امکان توجه به این نکته ضروری و اساسی است که بدانیم این برهان به دنبال چه چیزی است.
بنابراین نخست باید مفاد انرا بدانیم.
این برهان با استفاده از تقسیم موجودات جهان به دو موجود(واجب و ممکن) و سه فرض عقلی(واجب، ممتنع و ممکن) به دنبال اثبات وجود واجب الوجود یا همان خدای ادیان است.
بدین صورت که
م1. هر موجودی را که در نظر بگیریم، یا واجب الوجود است یا نیازمند به واجب.
زیرا هر موجودی بر اساس فرض عقلی چون موجود است یا واجب باید باشد و یا ممکن. یعنی یا باید نیازمند به علت باشد یا بی نیاز.

م2. بنابراین واجب الوجود در هر صورتی اثبات میشود.
زیرا:
اگر این موجود واجب الوجود نباشد، پس ممکن الوجود است.
هر ممکن الوجودی برای موجود شدن نیاز به علتی دارد هستی بخش.
علت هستی بخش او یا واجب الوجود است یا خودش است یا ممکن الوجودی مثل خودش.
فرض اول مستلزم اثبات وجود واجب است.
فرض دوم مستلزم دور است پس باطل است.
فرض سوم نیز اگر در نهایت به واجب الوجود نرسد، مستلزم تسلسل است و به همین جهت باطل است.

بنابراین در هر صورت، وجود واجب الوجود اثبات میشود.(1)
[=microsoft sans serif]در حقیقت و به صورت مستقیم برای اثبات موجودی به نام واجب الوجود به کار میرود.
اما از انجا که این موجود همانی است که در ادیان نام خداوند متعال بر ان میگذارند، نتیجه این برهان برای اثبات خداوند نیز هست.
اما شاید کسی بگوید این واجب الوجود بر غیر خدای ادیان نیز صدق میکند از او اقامه دلیل و تبیین میکنیم و در مقابل نیز انرا رد میکنیم.
پس بین واجب الوجود و خداوندملازمه برقرار است هرچند از نظر مفهومی دوتا هستند ولی از نظر مصداقی یک واقعیت را نشان میدهند.

باتوجه به این مسئله مشخص میشود که محور این استدلال، وجوب و امکان موجودات است نه مادی و مجرد بودن آنها.
به همین جهت، همه موجودات ماسوی الله و هرچه غیر از خداوند است در دایره ممکنات قرار میگیرند و نمیتوانند علت نهایی باشند.

سوال دوم. در این صورت مادی گرا هم میتوند مدعی واجب الوجود ماده بشود.
پاسخ این است که
اولا: هر استدلالی، هدف و فایده ای دارد و قرار نیست هر استدلالی که بر مطلبی اقامه میشود تمام مطالب و زوایای بحث و فروعات آن را نیز در بر بگیرد و اثبات کند.
بلکه استدلالی موفق است که در راستای هدفی که از اقامه کردن آن وجود داشته است، بتواند آن مدعا را اثبات کند.
بنابراین این استدلال صرفا ثابت میکند که واجب الوجودی در عالم باید باشد. اما اینکه این واجب الوجود چه خصوصیات و ویژگی هایی دارد ربطی به این استدلال ندارد.

ثانیا: هیچ اشکالی در این نیست که هر کسی چنین ادعایی داشته باشد.
ولی مهم این است که در ادامه بتواند ادعای خود را اثبات کند.
در مورد وجوب وجود ماده، اشکال این است که ماده بی نیاز از علت نیست چرا که ماده بر چند چیز اطلاق میشود و هیچ یک بی نیاز از علت نیست. بنابراین اصلا اطلاق وجوب وجود بر آن نادرست است.

ـــــــــــــ
1. [=microsoft sans serif]ر.ک: محمد حسین طباطبایی، نهایه الحکمه، قم، نشر اسلامی، 1422، مرحله 12، فصل اول

موضوع قفل شده است