جمع بندی چرا شنیدن غیبت گناه حساب میشه؟

تب‌های اولیه

24 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا شنیدن غیبت گناه حساب میشه؟

1-اگر پشت سر کشوری حرف بزنیم غیبت حساب میشه؟ مثلا بگیم ایران فلانه.
2-ایا خوندن کامنت دیگران در اینترنت که دارند پشت سر کسی حرف می زنند گناه است و غیبت حساب میشه؟
3-اگر به غیبت گوش بدیم ولی بدونیم غیبته و ناراحت باشیم گناه برامون نوشته میشه؟
4-اصلا چرا شنیدن غیبت گناه حساب میشه؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نسیم رحمت

ali 000;952655 نوشت:
-اگر پشت سر کشوری حرف بزنیم غیبت حساب میشه؟ مثلا بگیم ایران فلانه.


اگر منظورتون اینه که مردم اون کشور این عیب را دارند، به شرط این که افراد اون کشور مومن باشند، بله غیبت است.

ali 000;952655 نوشت:
ایا خوندن کامنت دیگران در اینترنت که دارند پشت سر کسی حرف می زنند گناه است و غیبت حساب میشه؟

تحقق غیبت فقط به واسطه ی زبان نیست بلکه غیر از گفتار بوسیله ی نوشتن و ایماء و اشاره و حرکت چشم و اعضای دیگر و هر چیزی که مقصود را بفهماند نیز محقق می شود.

ali 000;952655 نوشت:
گر به غیبت گوش بدیم ولی بدونیم غیبته و ناراحت باشیم گناه برامون نوشته میشه؟

این امر بستگی دارد به این که نهی از منکر امکان پذیر باشد یا نه؛ اگر ممکن باشد وظیفه ما نهی از منکر است. بادی تذکر بدهیم که غیبت است. اگر نه بحث را عوض کنیم و ... اگرمراتب را طی کردیم اما موثر نشد، ترک مجلس هم واقعا ممکن نبود نه این که به بهانه های واهی نظیر این که بهش بر می خوره و ...، اگر مجبور به شنیدن غیبت بود و در دل از این امر ناراحت، به شرط این که استماع نکند یعنی گوش دل به کلام گوینده ندهد، گناهی برای او نیست.

ali 000;952655 نوشت:
اصلا چرا شنیدن غیبت گناه حساب میشه؟

این سوال ، مربوط به فلسفه احکام است که باید کارشناسان اعتقادی پاسخ بدهند . پیشنهاد می کنم در تاپیک دیگری مطرح کنید تا کارشناسان اعتقادات آن را پاسخ بدهند.

نسیم رحمت;952909 نوشت:

اگر منظورتون اینه که مردم اون کشور این عیب را دارند، به شرط این که افراد اون کشور مومن باشند، بله غیبت است.

یعنی من باید برم از کل مردم یک کشور حلالیت بطلبم؟نمیشه که!
اگه اون عیب اشکار باشه مثل بی حجابی باز هم غیبت حساب می شه؟

نسیم رحمت;952911 نوشت:
تحقق غیبت فقط به واسطه ی زبان نیست بلکه غیر از گفتار بوسیله ی نوشتن و ایماء و اشاره و حرکت چشم و اعضای دیگر و هر چیزی که مقصود را بفهماند نیز محقق می شود.

سلام
میشه منبع بدید برای این چیزایی که نوشتید؟
آخه این جملات رو به کسی گفتم بعد از من منبع خواست
منم از اینجا خونده بودم خب

سلام.
شنیدن غیبت باعث تغییر دیدگاه نسبت به افراد دیگر میشه. یکی میگه فلانیو میشناسی آدم پول دزدیه.درحالی که آدم شریفیه. وقتی یه بار اومد ازت کمک بخواد میگی نه. چون اون غیبته روت تاثیر گزاشته. این غیبت فقط باعث دشمنیه.
طرف هم که نمیدونه چرا باهاش این رفتارو میکنی در جریان نیست که بخواد دفاع کنه. به دلیل کمک نکردنت ممکنه ازت ناراحت بشه و یا کینه به دل بگیره. به نظر من غیبت فرصت های خوب رو میگیره.

[="Arial"]

یا علے;952971 نوشت:
سلام
میشه منبع بدید برای این چیزایی که نوشتید؟
آخه این جملات رو به کسی گفتم بعد از من منبع خواست
منم از اینجا خونده بودم خب

منبع نمیخواد که...تو جمع خانوما این چیزا زیاده..پشتشو میکنه بعد طوری که اون طرف نمیبینه با انگشتش اشاره میکنه به سرش یعنی طرف مخ نداره..خوب حرفی نزده ولی با اشاره به ما گفت مخ نداره..امااگه بخواد منبع غیبتو بخواین این دیگه چیزه دیگه اییه..

ali 000;952917 نوشت:
عنی من باید برم از کل مردم یک کشور حلالیت بطلبم؟نمیشه که!
اگه اون عیب اشکار باشه مثل بی حجابی باز هم غیبت حساب می شه؟

1. اگر در جایی امکان طلب حلالیت نباشه باید کارهای خیر انجام بدین و ثوابش رو به ایشان هدیه کنید.
2. عرض کردیم در تحقق غیبت، ایمان مغتاب شرط است. اگر منظورتون بی حجابی در کشورهایی غیر مومن است یعنی افراد آن مومن نیستند، بیان آن اشکال ندارد. هر چند جمع بسن در آن کشور ها هم خلاف اخلاق و احتیاط است زیرا ممکن است در بین ایشان مومنین نیز باشند. صرف اینکه اکثریت ایشان بی حجاب هستند، دلیل بر جاری کردن حکم بر همه ایشان نمی شود.

یا علے;952971 نوشت:
میشه منبع بدید برای این چیزایی که نوشتید؟
آخه این جملات رو به کسی گفتم بعد از من منبع خواست
منم از اینجا خونده بودم خب


بله حتما ؛ رجوع کنید : کتاب " گناهان کبیره" تالیف شهید دستغیب؛ ج 2 ؛ ص 278 - 279

شهید دستغیب در بیان انواع غیبت می فرمایند :

[=Traditional Arabic]"صريح روايات و كلمات فقها آن است كه در ذكر نقص و عيب ديگرى، فرقى نيست كه نقص بدنى باشد يا نسب يا خلق، در گفتار و كردار، در دين يا دنيا، يا در امور راجع به او، مانند لباس و خانه و مركب و مانند اينها. و بعضى براى هر يك مثالهائى ذكر كرده‏اند. اما غيبت راجع به بدن، مثل اينكه بگويد: فلانى اعمش (كسى كه هميشه در چشمش آب جمع مى‏شود) يا احول (چشم چپ)، يا اعور (يك چشمى)، يا اقرع (كچل)، يا كوتاه قد، دراز، سياه يا زرد و نظائرش، از وصفهائى كه صاحبش از شنيدنش ناراضى و ناراحت مى‏شود.

[=Traditional Arabic]غيبت در نسب، مثل اينكه بگويد: فلانى پدرش فاسق، يا خبيث، يا خسيس، يا جولاء بوده. يا بگويد؛ نانجيب و مثل اينها. و غيبت در خلق، مثل اينكه بگويد: فلانى بد اخلاق، بخيل، متكبر، يا ترسو، يا ضعيف و رياكار، يا دزد و ظالم است.

[=Traditional Arabic]غيبت در كارهاى مربوط به دين، مثل اين است كه بگويد: فلانى دروغگو، يا شراب‏خوار، يا در نماز مسامحه‏كننده است. در كارهاى دنيوى، مانند اينكه بگويد؛ فلانى ادب ندارد، حق‏ نشناس است، جاى خود را نمى ‏شناسد، پرگو و پرخور و پرخواب است. و لباس، مانند اينكه بگويد: لباسش كثيف، پاره، كهنه، دراز، كوتاه است. و همچنين ساير امورى كه راجع به او است، اگر به بدى ياد شود، به طورى كه او را خوش نيايد و كراهت داشته باشد.

[=Traditional Arabic]بايد دانست كه فرقى در حكم غيبت نيست كه عيب ديگرى را، به وسيله زبان فاش كند يا به فعل و اشاره، به‏طور صريح بگويد يا به كنايه، به طورى كه دانسته گردد.[=Traditional Arabic]

[=arial] [=Traditional Arabic]و گاهى غيبت به كنايه بدتر است، مثل اينكه بگويد: الحمد لله كه خدا ما را به حب‏[=arial] [=Traditional Arabic] رياست، يا مجالست با ظلمه، يا حب مال، دچار نكرد. يا بگويد؛ پناه بر خدا از حرص، يا از بخل، يا بيشرمى، خدا ما را از شر شيطان نگهدارد. و غرض از اين عبارات، كنايه از شخصى باشد كه مرتكب اين اعمال است.


[=Traditional Arabic]و بسا باشد كه بعضى اشخاص نيرنگ‏باز، وقتى كه مى‏ خواهند از كسى غيبت كنند، اول شروع به مدحش مى ‏كنند و مى‏گويند: فلانى چقدر خوب شخصى است، ولى چه حيف كه گرفتار شيطان شده و فلان‏جور است. و گاهى از راه نفاق، اظهار غم و غصه براى طرف مى‏ كند و مى‏ گويد: آه چقدر غصه خوردم و براى فلانى دلم سوخت كه فلان عمل از او سر زد.

[=Traditional Arabic]اگر به راستى دوست او باشد و غصه‏اش را دارد، نبايد رازش را فاش كند و نام او را به بدى ببرد."

نسیم رحمت;952911 نوشت:
نوشته اصلی توسط ali 000
ایا خوندن کامنت دیگران در اینترنت که دارند پشت سر کسی حرف می زنند گناه است و غیبت حساب میشه؟
تحقق غیبت فقط به واسطه ی زبان نیست بلکه غیر از گفتار بوسیله ی نوشتن و ایماء و اشاره و حرکت چشم و اعضای دیگر و هر چیزی که مقصود را بفهماند نیز محقق می شود.

سلام.

یعنی اگر ما مطلبی در مورد کسی یا چیزی بخونیم ولی اون شخص رو نمیشناسیم غیبت محسوب میشه؟

یا مثلا در مقاله ای داریم می خونیم که فلان کشور دچار مشکلات اخلاقی است.

بعضی وقتها تو رسانه ها و یا خبرگزاریها از تلوزیون و یا اینترنت به بعضی مسئولین انتقاد شده و دقیقا نام شخص و عملکردش مورد نقد واقع شده این مطالب چه حکمی دارن؟
ممنون

نسیم رحمت;953180 نوشت:
شهید دستغیب در بیان انواع غیبت می فرمایند :

سلام.
ببخشید آیا حکم غیبت شامل دیوانگان یا کودکان هم میشود؟

مثلا شخص دیوانه ای در مجلسی یا مسجد حضور دارد و فردی که دیوانه را اولین بار دیده از ما می پرسد چرا فلانی چنین میکند. ما هم در جوابش می گوییم ولش کن این مشکل دارد. چنین بیانی غیبت است؟
در مورد کودکان چی؟ که اذیت می کنند و هر کسی یه چیزی میگه.

ممنون.

ابراهیم ا;953230 نوشت:
یعنی اگر ما مطلبی در مورد کسی یا چیزی بخونیم ولی اون شخص رو نمیشناسیم غیبت محسوب میشه؟

خیر فرض تحقق غیبت این است که شما فرد غائب را بشناسید.

ابراهیم ا;953230 نوشت:
بعضی وقتها تو رسانه ها و یا خبرگزاریها از تلوزیون و یا اینترنت به بعضی مسئولین انتقاد شده و دقیقا نام شخص و عملکردش مورد نقد واقع شده این مطالب چه حکمی دارن؟
ممنون

اگر نقد مورد نظر در حوزه کاری و مسئلیت مسئولین باشد یعنی فعالیت ایشان در حوزه حقوقی اش مورد نقد قرار بگیرد بدون این که عیوب شخص او مطرح شود اشکال ندارد.

البته به این نکته با توجه داشت که غیبت و نقد با هم تفاوتی هایی هم دارند و از جمله این که :
نقد بیان عملکرد ظاهری افراد است و غیبت گفتن عیوب پنهانی است. اگر نقد و انتقادی به این صورت که عیوب پنهان فرد را برملا کند، همان غیبت است و از نظر شرعی حرام است. اما اگر نقد و انتقادی عملکرد ظاهری فرد باشد به گونه ای که خود او ، عمل خود را در عرصه نقد و بررسی قرار داده باشد نظیر مسئولین ـ که عملکرد ایشان در بوته نقد قرار می گیرد و پنهان نیست ـ غیبت محسوب نشده و از این حیث حرام نخواهد بود.

باسمه الحکم العدل

عرض سلام و ادب

نسیم رحمت;953334 نوشت:
البته به این نکته با توجه داشت که غیبت و نقد با هم تفاوتی هایی هم دارند و از جمله این که :
نقد بیان عملکرد ظاهری افراد است و غیبت گفتن عیوب پنهانی است. اگر نقد و انتقادی به این صورت که عیوب پنهان فرد را برملا کند، همان غیبت است و از نظر شرعی حرام است

استاد گرامی یعنی اگر مسئولی در پنهانی نسبت به مردم یا نظام خیانت می کند

(هر نوع خیانتی)آنوقت کسی آن را بر ملا کند،غیبت کرده و عمل حرام مرتکب شده است؟

یعنی الان اون شخصی که بیاد بگه فلان کس دزدی میکنه از بیت المال گناه کرده؟ اتفاقا به نظرم کار خیلی درستی کرده درسته که اون ی ایراده فردیه اما صدتا مشکل دیگه ایجاد میکنه

حبیبه;953335 نوشت:
باسمه الحکم العدل

عرض سلام و ادب

استاد گرامی یعنی اگر مسئولی در پنهانی نسبت به مردم یا نظام خیانت می کند

(هر نوع خیانتی)آنوقت کسی آن را بر ملا کند،غیبت کرده و عمل حرام مرتکب شده است؟


عرض بنده در بیان فرق بین نقد و غیبت بود. اما اگر قید مسئولیت به آن افزوده شد یعنی فرد مسئول بود، طبعا تمام فعالیت های او در حیطه مسئولیت او تحت نظر است و می تواند مورد نقد قرار بگیرد.
البته در برخی موارد ناظرین خاص بریا فعالیت های پنهانی افراد در نظر گرفته شد که بررسی و برملا کردن موارد تخلف در حیطه افراد خاص است و هر کسی نمی تواند خود اقدام به بررسی و صدور حکم به خینت کند. چه را که فردی که در این زمینه مسئولیت ندارد ممکن است از حکمت برخی اقدامات مسئول مذکور بی اطلاع باشد، و با دیدن موردی که به نظرش خلاف است ناخواسته در اشتباه بیفتد و حکمی ( اعم از غیت و تهمت و ....) صادر کند و به زعم خود آن تخلف را بر ملا کند و موجب ریختن آبروی فردی شود. در حالی که از اصل داستان اطلاع ندارد.

fateme 88;953338 نوشت:
یعنی الان اون شخصی که بیاد بگه فلان کس دزدی میکنه از بیت المال گناه کرده؟ اتفاقا به نظرم کار خیلی درستی کرده درسته که اون ی ایراده فردیه اما صدتا مشکل دیگه ایجاد میکنه

با بیان بنده پاسخ شما هم داده می شود :

نسیم رحمت;953688 نوشت:
اگر قید مسئولیت به آن افزوده شد یعنی فرد مسئول بود، طبعا تمام فعالیت های او در حیطه مسئولیت او تحت نظر است و می تواند مورد نقد قرار بگیرد.
البته در برخی موارد ناظرین خاص بریا فعالیت های پنهانی افراد در نظر گرفته شد که بررسی و برملا کردن موارد تخلف در حیطه افراد خاص است و هر کسی نمی تواند خود اقدام به بررسی و صدور حکم به خینت کند. چه را که فردی که در این زمینه مسئولیت ندارد ممکن است از حکمت برخی اقدامات مسئول مذکور بی اطلاع باشد، و با دیدن موردی که به نظرش خلاف است ناخواسته در اشتباه بیفتد و حکمی ( اعم از غیت و تهمت و ....) صادر کند و به زعم خود آن تخلف را بر ملا کند و موجب ریختن آبروی فردی شود. در حالی که از اصل داستان اطلاع ندارد.

ابراهیم ا;953231 نوشت:
سلام.
ببخشید آیا حکم غیبت شامل دیوانگان یا کودکان هم میشود؟

مثلا شخص دیوانه ای در مجلسی یا مسجد حضور دارد و فردی که دیوانه را اولین بار دیده از ما می پرسد چرا فلانی چنین میکند. ما هم در جوابش می گوییم ولش کن این مشکل دارد. چنین بیانی غیبت است؟
در مورد کودکان چی؟ که اذیت می کنند و هر کسی یه چیزی میگه.

ممنون.

سلام ببخشید این مورد رو هم جواب بدید. ممنون

[="Tahoma"][="Navy"]سلام
بنده سالها پیش از کسی غیبب یک نفر که خودم اورا ندیده ام، شنیده ام و هنوز نسبت به وی نگاه منفی دارم. این دلیل روشنی برای تحریم غیبت است.
یا علیم
[/]

ابراهیم ا;953231 نوشت:
ببخشید آیا حکم غیبت شامل دیوانگان یا کودکان هم میشود؟

در مورد فرد مجنون و دیوانه:
هرگاه سخن از عیوب ظاهری او باشد که دیگران اطلاع دارند غیبت محسوب نمی شود هر چند از نظر اخلاقی این امر نیز مطلوب نیست.

و اما در مورد کودکان:
اگر کودک ممیز باشد، بدگویی از او غیبت و حرام است.
اما کودک غیرممیز، مثلا بچه‌ی دو ساله‌ای که ملتفت نیست و از غیبت متأثر نمی‌شود، غیبت او حرام نیست. هر چند در ین مورد نیز از نظر اخلاقی و به جهت رشد خود انسان، بهتر است اجتناب شود.

تذکر:
ممیز در اینجا به این معناست که بفهمد از او بدگویی می‌کنند و از این بدگویی متأثر شود و چنانچه از او تعریف و ستایش کنند، خوشحال ‌شود. (البته ممیز در بعضی ابواب دیگر، ضابطه‌ی دیگری دارد.)

محی الدین;954137 نوشت:
بنده سالها پیش از کسی غیبب یک نفر که خودم اورا ندیده ام، شنیده ام و هنوز نسبت به وی نگاه منفی دارم. این دلیل روشنی برای تحریم غیبت است.


اگر او را نمی شناخته اید و نمی شناسید، غیبت نیست. بلکه بدبینی و سوء ظن است.

پرسش:
چند پرسش درباره غیبت :
1. اگر پشت سر کشوری حرف بزنیم غیبت حساب می شود؟ مثلا بگیم ایران فلان است. اگر پاسخ مثبت است، یعنی من باید برم از کل مردم یک کشور حلالیت بطلبم؟نمی شود که! اگر اون عیب اشکار باشد مثل بی حجابی باز هم غیبت حساب می شود؟

2. ایا خواندن کامنت دیگران در اینترنت که دارند پشت سر کسی حرف می زنند گناه است و غیبت حساب می شود؟
3. گر به غیبت گوش بدیم ولی بدانیم غیبته و ناراحت باشیم گناه برامان نوشته می شود؟
4. اگر ما مطلبی در مورد کسی یا چیزی بخوایم ولی اون شخص رو نمی شناسیم غیبت محسوب می شود؟
5. گاهی تو رسانه ها و یا خبرگزاری ها از تلویزیون و یا اینترنت به بعضی مسئولین انتقاد شده و دقیقا نام شخص و عملکردش مورد نقد واقع شده این مطالب چه حکمی دارند؟
اگر مسئولی در پنهانی نسبت به مردم یا نظام خیانت می کند(هر نوع خیانتی) آن وقت کسی آن را بر ملا کند، غیبت کرده و عمل حرام مرتکب شده است؟
6. آیا حکم غیبت شامل دیوانگان یا کودکان هم می شود؟


پاسخ :
با توجه به تعدد پرسش ها به ترتیب پاسخ می دهیم:
1. اگر منظورتان این است که مردم اون کشور این عیب را دارند، به شرط این که افراد اون کشور مومن باشند، بله غیبت است.
اگر در جایی امکان طلب حلالیت نباشد باید کارهای خیر انجام بدهید و ثوابش را به ایشان هدیه کنید.

عرض کردیم در تحقق غیبت، ایمان مغتاب شرط است. اگر منظورتان بی حجابی در کشورهایی غیر مومن است یعنی افراد آن مومن نیستند، بیان آن اشکال ندارد. هر چند جمع بستن در آن کشور ها هم خلاف اخلاق و احتیاط است زیرا ممکن است در بین ایشان مومنین نیز باشند. صرف اینکه اکثریت ایشان بی حجاب هستند، دلیل بر جاری کردن حکم بر همه ایشان نمی شود.

2. تحقق غیبت فقط به واسطه ی زبان نیست بلکه غیر از گفتار بوسیله ی نوشتن و ایماء و اشاره و حرکت چشم و اعضای دیگر و هر چیزی که مقصود را بفهماند نیز محقق می شود.

3. این امر بستگی دارد به این که نهی از منکر امکان پذیر باشد یا نه؛ اگر ممکن باشد وظیفه ما نهی از منکر است. باید تذکر بدهیم که غیبت است. اگر نه بحث را عوض کنیم و ... اگرمراتب را طی کردیم اما موثر نشد، ترک مجلس هم واقعا ممکن نبود نه این که به بهانه های واهی نظیر این که به او بر می خورد و ...، اگر مجبور به شنیدن غیبت بود و در دل از این امر ناراحت، به شرط این که استماع نکند یعنی گوش دل به کلام گوینده ندهد، گناهی برای او نیست.

4. خیر فرض تحقق غیبت این است که شما فرد غائب را بشناسید.

5. اگر نقد مورد نظر در حوزه کاری و مسئولیت مسئولین باشد یعنی فعالیت ایشان در حوزه حقوقی اش مورد نقد قرار بگیرد بدون این که عیوب شخص او مطرح شود اشکال ندارد.
البته به این نکته با توجه داشت که غیبت و نقد با هم تفاوتی هایی هم دارند و از جمله این که :
نقد بیان عملکرد ظاهری افراد است و غیبت گفتن عیوب پنهانی است. اگر نقد و انتقادی به این صورت که عیوب پنهان فرد را برملا کند، همان غیبت است و از نظر شرعی حرام است. اما اگر نقد و انتقادی عملکرد ظاهری فرد باشد به گونه ای که خود او ، عمل خود را در عرصه نقد و بررسی قرار داده باشد نظیر مسئولین ـ که عملکرد ایشان در بوته نقد قرار می گیرد و پنهان نیست ـ غیبت محسوب نشده و از این حیث حرام نخواهد بود.
البته اگر فردی مسئول بود، طبعا تمام فعالیت های او در حیطه مسئولیت او تحت نظر است و می تواند مورد نقد قرار بگیرد.
البته در برخی موارد ناظرین خاص برای فعالیت های پنهانی افراد در نظر گرفته شد که بررسی و برملا کردن موارد تخلف در حیطه افراد خاص است و هر کسی نمی تواند خود اقدام به بررسی و صدور حکم به خیانت کند. چه را که فردی که در این زمینه مسئولیت ندارد ممکن است از حکمت برخی اقدامات مسئول مذکور بی اطلاع باشد، و با دیدن موردی که به نظرش خلاف است ناخواسته در اشتباه بیفتد و حکمی ( اعم از غیت و تهمت و ....) صادر کند و به زعم خود آن تخلف را بر ملا کند و موجب ریختن آبروی فردی شود. در حالی که از اصل داستان اطلاع ندارد.
[=Traditional Arabic]
6. در مورد فرد مجنون و دیوانه:
هرگاه سخن از عیوب ظاهری او باشد که دیگران اطلاع دارند غیبت محسوب نمی شود هر چند از نظر اخلاقی این امر نیز مطلوب نیست.
و اما در مورد کودکان:
اگر کودک ممیز باشد، بدگویی از او غیبت و حرام است.
اما کودک غیرممیز، مثلا بچه‌ی دو ساله‌ای که ملتفت نیست و از غیبت متأثر نمی‌شود، غیبت او حرام نیست. هر چند در این مورد نیز از نظر اخلاقی و به جهت رشد خود انسان، بهتر است اجتناب شود.

تذکر:
ممیز در اینجا به این معناست که بفهمد از او بدگویی می‌کنند و از این بدگویی متأثر شود و چنانچه از او تعریف و ستایش کنند، خوشحال ‌شود. (البته ممیز در بعضی ابواب دیگر، ضابطه‌ی دیگری دارد.)

در پایان برای روشن شدن بحث غیبت به کلامی از شهید دستغیب در بیان انواع غیبت اشاره می کنم . ایشان می فرمایند :

"صريح روايات و كلمات فقها آن است كه در ذكر نقص و عيب ديگرى، فرقى نيست كه نقص بدنى باشد يا نسب يا خلق، در گفتار و كردار، در دين يا دنيا، يا در امور راجع به او، مانند لباس و خانه و مركب و مانند اينها. و بعضى براى هر يك مثالهائى ذكر كرده‏ اند. اما غيبت راجع به بدن، مثل اينكه بگويد: فلانى اعمش (كسى كه هميشه در چشمش آب جمع مى‏شود) يا احول (چشم چپ)، يا اعور (يك چشمى)، يا اقرع (كچل)، يا كوتاه قد، دراز، سياه يا زرد و نظائرش، از وصف هائى كه صاحبش از شنيدنش ناراضى و ناراحت مى‏ شود.

غيبت در نسب، مثل اينكه بگويد: فلانى پدرش فاسق، يا خبيث، يا خسيس، يا جولاء بوده. يا بگويد؛ نانجيب و مثل اينها. و غيبت در خلق، مثل اينكه بگويد: فلانى بد اخلاق، بخيل، متكبر، يا ترسو، يا ضعيف و رياكار، يا دزد و ظالم است.

غيبت در كارهاى مربوط به دين، مثل اين است كه بگويد: فلانى دروغگو، يا شراب‏خوار، يا در نماز مسامحه‏ كننده است. در كارهاى دنيوى، مانند اينكه بگويد؛ فلانى ادب ندارد، حق‏ نشناس است، جاى خود را نمى ‏شناسد، پرگو و پرخور و پرخواب است. و لباس، مانند اينكه بگويد: لباسش كثيف، پاره، كهنه، دراز، كوتاه است. و همچنين ساير امورى كه راجع به او است، اگر به بدى ياد شود، به طورى كه او را خوش نيايد و كراهت داشته باشد.

بايد دانست كه فرقى در حكم غيبت نيست كه عيب ديگرى را، به وسيله زبان فاش كند يا به فعل و اشاره، به‏ طور صريح بگويد يا به كنايه، به طورى كه دانسته گردد.
و گاهى غيبت به كنايه بدتر است، مثل اينكه بگويد: الحمد لله كه خدا ما را به حب‏ رياست، يا مجالست با ظالمان، يا حب مال، دچار نكرد. يا بگويد؛ پناه بر خدا از حرص، يا از بخل، يا بي شرمى، خدا ما را از شر شيطان نگهدارد. و غرض از اين عبارات، كنايه از شخصى باشد كه مرتكب اين اعمال است.
و بسا باشد كه بعضى اشخاص نيرنگ ‏باز، وقتى كه مى‏ خواهند از كسى غيبت كنند، اول شروع به مدحش مى ‏كنند و مى ‏گويند: فلانى چقدر خوب شخصى است، ولى چه حيف كه گرفتار شيطان شده و فلان‏ جور است. و گاهى از راه نفاق، اظهار غم و غصه براى طرف مى‏ كند و مى‏ گويد: آه چقدر غصه خوردم و براى فلانى دلم سوخت كه فلان عمل از او سر زد.
[=Traditional Arabic]اگر به راستى دوست او باشد و غصه ‏اش را دارد، نبايد رازش را فاش كند و نام او را به بدى ببرد."(1)

پی نوشت :
1. شهید دستغیب، گناهان کبیره، دفتر نشر اسلامی،
ج 2، ص 278 - 279

موضوع قفل شده است