نهی از پرداختن به لذت های دنیوی
تب‌های اولیه
سلام
چرا خدا در دنیا لذت هایی رو قرار داده و مردم رو از پرداختن به خیلی از اونها نهی کرده؟
مگه خدا -نعوذ بالله- دوست داشته مردم رو اذیت کنه؟
چرا خدا در دنیا لذت هایی رو قرار داده و مردم رو از پرداختن به خیلی از اونها نهی کرده؟ مگه خدا -نعوذ بالله- دوست داشته مردم رو اذیت کنه؟
با سلام
نخیر بزرکوار
خداوند انسانها را از پرداحتن بدان نعمت ها نهی نکرده از دل بستن به انها نهی کرده است
خداوند مردم را اذیت نمی کند مردم با دل بستن به لذت های دنیوی خود را اذیت می کنند
هم دنیا و هم عاقبت خود را ویران
می کنند با سلام
نخیر بزرکوار
خداوند انسانها را از پرداحتن بدان نعمت ها نهی نکرده از دل بستن به انها نهی کرده است
ممنون از پاسخ شما.
ولی انسانها از بعضی از لذت ها منع شده اند. لذت هایی که گناه محسوب میشه .
چرا خدا انجام اون لذت ها رو مساوی با انجام گناه قرار داده؟
من کوچکتر از اینم که چیزی برای نوشتن داشته باشم ولی این ها به نظرم رسید
انجام بعضی از کارها به ظاهر هیچ ایرادی نداره و بر سلامت انسان هم لطمه ای نمی زنه ولی از لحاظی بر قلب انسان اثر بد می گذاره
به نظرم قلب انسان دارای دریچه هائی است که این دریچه ها توسط گناه نکردن و نیکوکاری گشوده میشه
چرا در احادیث داریم که کسی که 40 روز فلان کار انجام بده به فلان چیز می رسه
چرا بعضی انسانها حرف حق را می شنوند و قبول میکنند و بعضی با اینکه می دانند سخنی درست است ولی زیر بار نمی روند؟ گناه باعث کور شدن قلب میشه
«لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لایبصرون بها و لهم اذان لایسمعون بها»
دل دارند و با آن نمی فهمند , و چشم دارند و با آن نمی بینند , و گوش دارند و باآن نمی شنوند .
((فلینظرالانسان الی طعامه.)) آدمی به غذای خود به تحقیق و تفحص بنگرد
این ایه از جهتی به غذای ظاهری انسان اشاره میکنه ولی از لحاظی به غذای روح ادم اشاره میکنه
باید مواظب باشیم به چی گوش میدیم چی می بینیم به چی فکر میکنیم
((کلا بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون))
بلكه آنچه كه قبلاً انجام می داده اند بر دلهای شان زنگ زده است .(یعنی کارهائی که انجام میدهیم بر قلب ما اثر میذاره یا باعث این میشه که قلب زنگ بزنه یا باعث میشه روشن شدن قلب میشه )
من کوچکتر از اینم که چیزی برای نوشتن داشته باشم ولی این ها به نظرم رسید
انجام بعضی از کارها به ظاهر هیچ ایرادی نداره و بر سلامت انسان هم لطمه ای نمی زنه ولی از لحاظی بر قلب انسان اثر بد می گذاره
به نظرم قلب انسان دارای دریچه هائی است که این دریچه ها توسط گناه نکردن و نیکوکاری گشوده میشه
چرا در احادیث داریم که کسی که 40 روز فلان کار انجام بده به فلان چیز می رسه
چرا بعضی انسانها حرف حق را می شنوند و قبول میکنند و بعضی با اینکه می دانند سخنی درست است ولی زیر بار نمی روند؟ گناه باعث کور شدن قلب میشه
«لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لایبصرون بها و لهم اذان لایسمعون بها»
دل دارند و با آن نمی فهمند , و چشم دارند و با آن نمی بینند , و گوش دارند و باآن نمی شنوند .((فلینظرالانسان الی طعامه.)) آدمی به غذای خود به تحقیق و تفحص بنگرد
این ایه از جهتی به غذای ظاهری انسان اشاره میکنه ولی از لحاظی به غذای روح ادم اشاره میکنه
باید مواظب باشیم به چی گوش میدیم چی می بینیم به چی فکر میکنیم((کلا بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون))
بلكه آنچه كه قبلاً انجام می داده اند بر دلهای شان زنگ زده است .(یعنی کارهائی که انجام میدهیم بر قلب ما اثر میذاره یا باعث این میشه که قلب زنگ بزنه یا باعث میشه روشن شدن قلب میشه )
ممنون از جواب شما.
فلسفه ی وجود چنین لذت هایی که این تاثیر بد رو بر دل آدم میذاره چیه؟
ولی انسانها از بعضی از لذت ها منع شده اند. لذت هایی که گناه محسوب میشه . چرا خدا انجام اون لذت ها رو مساوی با انجام گناه قرار داده؟
با سلام
بزرگوار
ما در مورد گناهان و این که برخی اعمال انسان که ما لذت معنا می کنیم و در لسان دین گناه محسوب می شود دو مساله داریم
برخی اعمال هستند که ما متوجه مضرات انها نیستیم و عقل بشری قادر به درک ضررها و زیانهای دنیوی و اخروی اعمال انسان نیست
و لذا خداوند این مطالب را از طریق وحی به انسان می رساند و ما با توجه به اعتقادات خود و مبانی که در مورد حکمت خداوند داریم و این که خداوند هیچ عملی را بدون حکمت منع نمی کند و ایشان قادر هستند و عالم ، دستورات خداوند را سمعا و طاعتا قبول می کنیم
برخی از اعمال انسان هم هستند که هرچند لذت محسوب می شود ولی عقل انسانی هم حکم به کراهت عمل می نماید و ان را محکوم می کند
هرچند در چنین مسا ئلی دین هم به کمک عقل می اید
به طور خلاصه نظر ما در مورد گناهان این که :
خداوند خالق انسان و عالم و دانا و حکیم و ..... است و ما دلیل عقلی به این مطالب داریم
عقل هم اطاعت از امر و دستور فرد حکیم را تایید می کند
پس عقل اطاعت از فرامین الهی را در نفی ارتکاب برخی اعمال تایید می کند
هر چند نفس انسان این اعمال را لذت بداند
ممنون از جواب شما.
فلسفه ی وجود چنین لذت هایی که این تاثیر بد رو بر دل آدم میذاره چیه؟
هوالذی خلق الموت والحیوة ، لیبلوکم ایکم احسن عملا
اوست کسی که زندگی و مرگ را آفرید تا شما را بیازماید که کدامیک نیکوکارید
فلسفه ی وجودی اش آزمون آدمی است ، تا به آن ها آزموده شویم و نکلیف روشن شود و نیکوکار از ستمکار باز شناخته شود .
ممنون از جواب شما.
فلسفه ی وجود چنین لذت هایی که این تاثیر بد رو بر دل آدم میذاره چیه؟
با سلام و تشكر از پرسش و پاسخ هاي مفيد به يه بيان ساده تر ميشه گفت
اگه چيزي اثرات نامطلوب و بد روي ادم بذاره ديگه اسمش لذت نيست پس فلسفه وجودي نداره پس قضيه اذيت كردن هم منتفي شد
اثرات نامطلوب بعضي اعمال ممكنه با گذشت زمان براي انسان مشخص بشه ولي تا اون موقع خيلي چيزا جبران پذير نيست و خيلي از فرصت هاي خوب از دست رفته و پشيماني و حسرت باقي ميمونه
يه مثال :
ما انسان هستيم با خصوصيات انساني و از بدو تولد همه چيز رو نميدونيم
مثلا نوشيدن شراب احساس خوبي رو به ادم ميده ولي خدا فرمودن ننوشيد بعضي ها اطاعت كردن و بعضي ها اطاعت نكردن . بعذ از سال ها و شايد قرن ها انسان اثرات مضر شراب بر سلامت جسمي رو كشف كرد .
خدا خدا هست با خصوصيات خدايي يعني هم مهربونه هم علمش از ما بيشتره . در نتيجه براي ما بايد ها و نبايد هايي رو گفته كه ما اونارو توي رساله ها ميبينيم
كه با پيشرفت علم دليل اين بايد ها و نبايدها كشف ميشه و شايد به همين دليله كه گفته ميشه اهل علم خدا رو بهتر ميشناسن .
پس چيزي كه خوشي محدود و اثرات مضر و پشيماني سنگيني داره يه جمع بزيم در كل نميشه اسمشو گذاشت لذت .
فقط ما ادما يا علممون كافي نيست يا يهو غافل مي شيم و حواسمون نيست و فقط اون خوشي محدود رو ميبينيم
البته بعضي از اميال هستند كه ارضاي اونا با شرايطي امكان پذيره
مثلا حس خودارايي و اظهار محبت كه براي خانم ها وجود داره ارضاي اون براي نامحرم ميدونيد چقدر گناه داره و درنتيجه چه اثرات نامطلوبي داره و ارضاي اون نزد همسر در ذهن ها نميگنجه كه چقدر ثواب داره و چه اثرات مطلوبي براي طرفين داره