جمع بندی عصمت و پاکی اجداد پیامبر و ائمه (ع)

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عصمت و پاکی اجداد پیامبر و ائمه (ع)

[="Arial Black"][="Blue"]سلام
ائمه اطهار معصوم اند.
اجازه بدهید به جای واژه عصمت ، که تعریف خیلی دقیقی دارد ، بگوییم "پاک" اند. عصمت هم یکی از مصادیق و درجات پاکی است.

ما در زیارتهای ائمه (ع) می خوانیم که: أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُورا فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِيَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْكَ مِنْ مُدْلَهِمَّاتِ ثِيَابِهَا.

پاکی مطلق امام (ع) ، لازمه اش این است که تمام آباء و امهات او پاک بوده باشند. زیرا اگر در یکی از آباء یا امهات نعوذ بالله موردی از ناپاکی وجود داشته باشد ، به هر تقدیر در فرزند اثر می گذارد. زیرا "وجود" فرزند از وجود پدر و مادر است....

آیا با توجه به متن زیارات ، و نیز تحلیل فلسفی ، می توان گفت تمام آباء و امهات ائمه (ع) "پاک کامل" بوده اند؟ یعنی در حد خیلی بالایی پاک بوده اند.
منظور از "پاک کامل" در اینجا ، "عصمت" نیست. زیرا عصمت یکجور پاکی خاصی است که لازمه امامت است و خداوند آن را به اشخاص خاصی عنایت فرموده است.

پس آیا به نوعی - با تسمح و بدون اینکه معنای دقیق اصطلاح کلامی آن را قصد کنیم - می توانیم بگوییم تمام آباء و امهات ائمه (ع) معصوم بوده اند. (عصمت عام ، نه عصمت خاص که لازمه امامت است)؟

سئوال دیگر:
از زمان حضرت آدم تا زمان تولد ائمه اطهار (ع) ، در هر زمانی ، یکی از آباء و امهات ائمه (ع) در قید حیات بوده اند.
مثلا در زمان حضرت موسی یا حضرت عیسی ، و تمام پیامبران قبل از خاتم (ص) ، یکی از آباء و امهات ائمه (ع) می زیسته اند.
با توجه به اینکه آن آباء و امهات ، حامل نور ائمه (ع) بوده اند یا شایستگی قرار گیری نور ائمه (ع) در خود را داشته اند (امهات) ، پس پاک مطلق (نه به معنای تخصصی کلامی) بوده اند.
آیا پیامبران زمان آنها ، این مساله را می دانسته اند و با حاملین نور ائمه معصومین ، در زمان خودشان دیدار و ملاقات داشته اند؟
این نکته مهمی بوده است که پیامبر هر زمانی با توجه به اینکه از سوی خداوند در جریان نبوت پیامبر خاتم (ص) و امامت ائمه بعد از ایشان قرار می گرفته ، و به طور طبیعی پدران پیامبر خاتم و ائمه بعد از ایشان ، در زمان او باید وجود می داشته اند ، طبیعتا باید اشتیاق به ملاقات با آنها را داشته باشد.[/][/]

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد هادی

عبد شکور;950786 نوشت:
سلام
ائمه اطهار معصوم اند.
اجازه بدهید به جای واژه عصمت ، که تعریف خیلی دقیقی دارد ، بگوییم "پاک" اند. عصمت هم یکی از مصادیق و درجات پاکی است.

ما در زیارتهای ائمه (ع) می خوانیم که: أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُورا فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِيَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْكَ مِنْ مُدْلَهِمَّاتِ ثِيَابِهَا.

پاکی مطلق امام (ع) ، لازمه اش این است که تمام آباء و امهات او پاک بوده باشند. زیرا اگر در یکی از آباء یا امهات نعوذ بالله موردی از ناپاکی وجود داشته باشد ، به هر تقدیر در فرزند اثر می گذارد. زیرا "وجود" فرزند از وجود پدر و مادر است....

آیا با توجه به متن زیارات ، و نیز تحلیل فلسفی ، می توان گفت تمام آباء و امهات ائمه (ع) "پاک کامل" بوده اند؟ یعنی در حد خیلی بالایی پاک بوده اند.
منظور از "پاک کامل" در اینجا ، "عصمت" نیست. زیرا عصمت یکجور پاکی خاصی است که لازمه امامت است و خداوند آن را به اشخاص خاصی عنایت فرموده است.

پس آیا به نوعی - با تسمح و بدون اینکه معنای دقیق اصطلاح کلامی آن را قصد کنیم - می توانیم بگوییم تمام آباء و امهات ائمه (ع) معصوم بوده اند. (عصمت عام ، نه عصمت خاص که لازمه امامت است)؟



با سلام و عرض ادب و تقدیر از پرسش خوب شما

از آیات و روایات و قرائن چنین به نظر می رسد که انبیاء و ائمه(علیهم السلام) شاخه های گوناگون یک شجره ی طیّبه هستند. به خصوص در مورد اهل بیت(علیهم السلام) در روایات فراوانی تصریح شده که نطفه ی این بزرگواران از حضرت آدم تا زمان انتقال به رحم مادران بزرگوارشان همواره در بهترین صُلبها و بهترین رحمها بوده است. تمام پدران حضرت نبی اکرم (ص) از حضرت آدم تا عبدالله همگی موحّد بوده اند و هیچگاه شرک نورزیده اند.

پیامبر اکرم به ابوذر فرمود: خدای تبارک و تعالی، هفت هزار سال قبل از خلقت آدم، مرا و اهل بیتم را از یک نور خلق کرد. بعد از آن که آدم را خلق کرد، ما را به صُلب آدم منتقل کرد و بعد از آدم ،به صلب پدران طاهر و پاک مطهر منتقل نمود تا این که به دنیا آمدیم. «خَلَقَنِیَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ أَهْلَ بَیْتِی مِنْ‏ نُورٍ وَاحِدٍ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ آدَمَ بِسَبْعَةِ آلَافِ عَامٍ ثُمَّ نَقَلَنَا إِلَى صُلْبِ آدَمَ ثُمَّ نَقَلَنَا مِنْ صُلْبِهِ فِی أَصْلَابِ الطَّاهِرِینَ إِلَى أَرْحَامِالطَّاهِرَات‏»(کفایة الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر، ص۷۲)

علمای شیعۀ امامیه بر این مطلب اتفاق دارند که پدران پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) از حضرت آدم ( علیه السّلام ) تا عبدالله، مؤمن و موحّد بوده‌اند...
شیخ مفید در توضیح این جملۀ صدوق می‌نویسد:
« پدر و اجداد پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) تا حضرت آدم ( علیه السّلام ) موحّد بوده و بر حسب آنچه ابو جعفر شیخ صدوق فرموده به خداوند ایمان آورده بودند، و شیعه که فرقۀ بر حقّ است بر این امر اجماع دارد ».[ تصحیح الاعتقادات، ص 117.]

شیعۀ امامیه بر مدعای خود که همانا ایمان جمیع آباء پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است دلایلی ذکر کرده‌اند که به دو دلیل اشاره می شود:
1. استدلال به قول خداوند متعال: « الّذی یراک حین تقوم، تقلّبک فی السّاجدین ».( شعراء / 118 ـ 119 )
معنای آیه آن است که خداوند متعال روح پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را از سجده کننده‌ای به ساجدی دیگر منتقل می‌کند؛ طبق این معنا آیه دلالت دارد بر اینکه جمیع آباء پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) مسلمان بوده‌اند. لذا در ذیل این آیه از ابن عباس، امام باقر و امام صادق روایت شده است: همانا پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) پیاپی از صلب پیامبری به پیامبر دیگر منتقل می‌شد.[ تاریخ الخمسین، ج 1، ص 234 ـ 235.]
از مجاهد در ذیل آیه نقل می‌کند که گفت « رسول خدا از صلب پیامبر به صلب پیامبری دیگر و آنگاه به عنوان پیامبر خدا مبعوث شد ».[ الدرّ المنثور، ج 5، ص 98.]

2. پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: « لم یزل ینقلنی الله من أصلاب الطاهرین الی أرحام المطهّرات، حتّی أخرجنی فی عالمکم، و لم یدنسنی بدنس الجاهلیة ».[ مجمع البیان، ج 4، ص 322.] « خداوند مرا دائما و پی در پی از صلب‌های پاکان به رحم‌های زنان پاک منتقل نمود، تا آنکه مرا در عالم شما وارد کرد، و مرا به پلیدی جاهلیّت مبتلا نکرد ».

با مراجعه به روایات پی خواهیم برد که روایات فراوانی وجود دارد که به طور وضوح و آشکار دلالت بر ایمان پدر و اجداد پیامبر اسلام دارد ...
شیخ طوسی به سند خود از جابر بن عبدالله انصاری از پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در حدیثی نقل می‌کند: « خداوند چون خواست مرا خلق کند، مرا نطفه‌ای سفید و پاک آفرید. آنگاه آن را در صلب پدرم آدم ( علیه السّلام ) قرار داد. و پیوسته آن نطفه را از صلب پاکی به رحم پاکی تا نوح و ابراهیم ( علیهما السّلام ) منتقل نمود، و اینچنین بود تا به عبدالمطلب رسید. پس مرا بدی‌های جاهلیت اصابت نکرده است ».[ امالی طوسی، ص 499.]

حاصل کلام اینکه:
با توجه به روایات فوق، معلوم می شود حاملین نور ائمه طاهرین علیهم السلام تماما جزو انبیای الهی بودند لذا آباء و اجداد ائمه معصومین علیهم السلام عصمت داشته اند.

عبد شکور;950786 نوشت:
سئوال دیگر:
از زمان حضرت آدم تا زمان تولد ائمه اطهار (ع) ، در هر زمانی ، یکی از آباء و امهات ائمه (ع) در قید حیات بوده اند.
مثلا در زمان حضرت موسی یا حضرت عیسی ، و تمام پیامبران قبل از خاتم (ص) ، یکی از آباء و امهات ائمه (ع) می زیسته اند.
با توجه به اینکه آن آباء و امهات ، حامل نور ائمه (ع) بوده اند یا شایستگی قرار گیری نور ائمه (ع) در خود را داشته اند (امهات) ، پس پاک مطلق (نه به معنای تخصصی کلامی) بوده اند.
آیا پیامبران زمان آنها ، این مساله را می دانسته اند و با حاملین نور ائمه معصومین ، در زمان خودشان دیدار و ملاقات داشته اند؟
این نکته مهمی بوده است که پیامبر هر زمانی با توجه به اینکه از سوی خداوند در جریان نبوت پیامبر خاتم (ص) و امامت ائمه بعد از ایشان قرار می گرفته ، و به طور طبیعی پدران پیامبر خاتم و ائمه بعد از ایشان ، در زمان او باید وجود می داشته اند ، طبیعتا باید اشتیاق به ملاقات با آنها را داشته باشد.


به روایت زیر توجه فرمایید:
حضرت باقر علیه السّلام فرمود: ای جابر! خدا بود در حالى که هیچ چیز با او نبود نه معلوم و نه مجهول ؛ اوّلین موجودى که آفرید محمّد مصطفى علیه السّلام بود ؛ ما اهل بیت را هم با او از نور خود و عظمتش آفرید و به صورت سایه‏اى سبز در مقابل خود نگه داشت آن موقع که آسمان و زمین و شب و روز و خورشید و ماه وجود نداشت. نور ما از نور پروردگارمان جدا شد ، همانند جدا شدن پرتو خورشید از خورشید. ما او را تسبیح و تقدیس و ستایش می کردیم و عبادتى واقعى می نمودیم. بعد خدا اراده نمود که مکان را بیافریند ....(روایت طولانی است برای مطالعه ی کامل روایت به منبع معرفی شده مراجعه فرمایید)
سپس نور ما را در صلب آدم علیه السّلام قرار داد پیوسته این نور از صلب و رحمها منتقل می گردید به صلب و رحمى دیگر ؛ از هر صلبى که منتقل می شد کاملاً آشکار بود که این نور دیگر از او منتقل شده و در صلب دیگر که قرار می گرفت آثار شرافت نور در او آشکار می شد تا بالاخره به صلب عبد المطلب رسید و به رحم فاطمه مادر عبد اللَّه منتقل شد در این هنگام به دو قسمت تقسیم گردید: یک قسمت در عبد اللَّه قرار گرفت و قسمت دیگر در ابو طالب ؛ این است تفسیر آیه قرآن: « وَ تَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ» که منظور اصلاب پیامبران و رحمهاى زنان ایشان است بدین طریق خداوند ما را در اصلاب و ارحام پدران و مادران از زمان آدم سریان داد.» ( بحار الأنوار ، ج‏25، ص 18) .

با توجّه به فرمایش امام باقر علیه السلام که فرمود: «آثار شرافت نور در حامل نور آشکار بود» می توان به این نتیجه رسید که پیامبران زمان آن ها، حاملین نور ائمه معصومین علیهم السلام را می شناختند.

عبد شکور;950786 نوشت:
پاکی مطلق امام (ع) ، لازمه اش این است که تمام آباء و امهات او پاک بوده باشند. زیرا اگر در یکی از آباء یا امهات نعوذ بالله موردی از ناپاکی وجود داشته باشد ، به هر تقدیر در فرزند اثر می گذارد. زیرا "وجود" فرزند از وجود پدر و مادر است....

چرا؟ اگه اینجوری باشه از اونجایی که هیچ احدی در عالم (به استثنای معصومین) اجداد کاملا پاکی نداشته پس در هر کسی ناپاکی هست، از اونجایی که این ناپاکی از بدو تولد به افراد منتقل میشه پس ممکنه بسیاری از بدی هایی که ما انجام می دیم نشات گرفته از اون ناپاکی اولیه ی منتقل شده باشه، از اونجایی هم که نمیشه بدی های اختیاری خودمان را از بدی هایی که به واسطه اون ناپاکی منتقل میشه جدا کنیم، پس نمیشه انسان را صد در صد مختار و مسئول اعمال خود بدونیم. پس یعنی شمر که ما این همه لعنتش می کنیم ممکنه تنها گناهش این باشه که اجدادش همه خیلی ناپاکی داشته اند و به اون منتقل کرده اند و این اثرات ناپاکی ها موجب بد بودن اون شده و ما به خاطر گناهی اون رو لعنت می کنیم که خودش اختیار کامل در انجام اون نداشته!!!
اگر هم قرار باشه که اون ناپاکی منتقل نشه.(توجه کنید که شما فرمودید اون ناپاکی حتی اگه ذره ای باشه هم تاثیر داره.) پس به معصومین هم منتقل نمیشه، پس چه نیازی به اجداد کاملا پاک و معصوم وجود داشته؟
این نظرتون منو یاد گناه ذاتی در مسیحیت انداخت ...

[=Arial Black]

بانوی برفی;951536 نوشت:
چرا؟ اگه اینجوری باشه از اونجایی که هیچ احدی در عالم (به استثنای معصومین) اجداد کاملا پاکی نداشته پس در هر کسی ناپاکی هست، از اونجایی که این ناپاکی از بدو تولد به افراد منتقل میشه پس ممکنه بسیاری از بدی هایی که ما انجام می دیم نشات گرفته از اون ناپاکی اولیه ی منتقل شده باشه، از اونجایی هم که نمیشه بدی های اختیاری خودمان را از بدی هایی که به واسطه اون ناپاکی منتقل میشه جدا کنیم، پس نمیشه انسان را صد در صد مختار و مسئول اعمال خود بدونیم. پس یعنی شمر که ما این همه لعنتش می کنیم ممکنه تنها گناهش این باشه که اجدادش همه خیلی ناپاکی داشته اند و به اون منتقل کرده اند و این اثرات ناپاکی ها موجب بد بودن اون شده و ما به خاطر گناهی اون رو لعنت می کنیم که خودش اختیار کامل در انجام اون نداشته!!!
اگر هم قرار باشه که اون ناپاکی منتقل نشه.(توجه کنید که شما فرمودید اون ناپاکی حتی اگه ذره ای باشه هم تاثیر داره.) پس به معصومین هم منتقل نمیشه، پس چه نیازی به اجداد کاملا پاک و معصوم وجود داشته؟
این نظرتون منو یاد گناه ذاتی در مسیحیت انداخت ...

سلام
توجه کنید که "ناپاکی" دارای درجات مختلفی است. هر "ناپاکی" که الزاماً "گناه" نیست. بعضی "ناپاکی" ها مستوجب عذاب الهی است (گناهان کبیره و صغیره)، برخی ناپاکی ها هم فقط زمینه ارتباط انسان با خداوند را کمرنگ و ضعیف می کند و رتبه ایمانی فرد را پایین می آورد. مثلا توفیق نماز شب را از انسان می گیرد یا توفیق حال خوب در نماز را از انسان می گیرد (اینها از قبیل "حسنات الابرار سیئات المقربین" هستند).

مساله "ختم نبوت" و "دین جاوید" و نزول "کتاب قرآن" بر سینه آن شخص، چنان عظیم است که شخصی که باید ظرفیت این رسالت بزرگ را داشته باشد ، باید چنان کاملا پاک باشد که حتی در اجدادش هم ناپاکی نبوده باشد.

[=Arial Black]

هادی;951432 نوشت:
پیامبران زمان آن ها، حاملین نور ائمه معصومین علیهم السلام را می شناختند.

به سئوال بنده پاسخ داده نشد. آیا پیامبران ازمنه گذشته ، مشتاق دیدار اجداد پیامبر خاتم (ص) هم عصر خود بودند و تلاشی در این جهت انجام می دادند؟

[=Arial Black]

هادی;951359 نوشت:
آباء و اجداد ائمه معصومین علیهم السلام عصمت داشته اند.

صحیح است. این عصمت ، مشمول همان عصمت اصطلاحی در دین می شود؟ با توجه به اینکه آن عصمت اصطلاحی فقط چهارده مصداق دارد.
اگر نمی شود ، این نوع عصمت را چگونه باید تعریف یا تبیین نمود؟

عبد شکور;951596 نوشت:
[=Arial Black]
سلام
توجه کنید که "ناپاکی" دارای درجات مختلفی است. هر "ناپاکی" که الزاماً "گناه" نیست. بعضی "ناپاکی" ها مستوجب عذاب الهی است (گناهان کبیره و صغیره)، برخی ناپاکی ها هم فقط زمینه ارتباط انسان با خداوند را کمرنگ و ضعیف می کند و رتبه ایمانی فرد را پایین می آورد. مثلا توفیق نماز شب را از انسان می گیرد یا توفیق حال خوب در نماز را از انسان می گیرد (اینها از قبیل "حسنات الابرار سیئات المقربین" هستند).

مساله "ختم نبوت" و "دین جاوید" و نزول "کتاب قرآن" بر سینه آن شخص، چنان عظیم است که شخصی که باید ظرفیت این رسالت بزرگ را داشته باشد ، باید چنان کاملا پاک باشد که حتی در اجدادش هم ناپاکی نبوده باشد.

ولی شما جواب هیچ کدوم از سوال های من رو ندادین! حالا یا شما پاسخ بدین یا کارشناس محترم بحث اگر خواستن...
شما خودتون فرمودید حتی موردی از ناپاکی در والدین هم در فرزند اثری میگذارد. پس خودتون از اول بحثتون سر درجات ناپاکی نبوده. بحث من هم سر درجات ناپاکی نیست. بحث اینه که اگه ناپاکی(کم یا زیاد) در والدین وجود داشته باشه، ایا در فرزند هم اثر میگذارد یا خیر؟ اگر بله ... که استدلالی که در بالا کردم صادقه... اگر خیر ، مجدد استدلال بالا .... پس در پیشوایان دینی هم اثری نمی گذارد که نیاز به پاکی اجداد وجود داشته باشد.

هادی;951432 نوشت:

به روایت زیر توجه فرمایید:
حضرت باقر علیه السّلام فرمود: ای جابر! خدا بود در حالى که هیچ چیز با او نبود نه معلوم و نه مجهول ؛ اوّلین موجودى که آفرید محمّد مصطفى علیه السّلام بود ؛ ما اهل بیت را هم با او از نور خود و عظمتش آفرید و به صورت سایه‏اى سبز در مقابل خود نگه داشت آن موقع که آسمان و زمین و شب و روز و خورشید و ماه وجود نداشت. نور ما از نور پروردگارمان جدا شد ، همانند جدا شدن پرتو خورشید از خورشید. ما او را تسبیح و تقدیس و ستایش می کردیم و عبادتى واقعى می نمودیم. بعد خدا اراده نمود که مکان را بیافریند ....(روایت طولانی است برای مطالعه ی کامل روایت به منبع معرفی شده مراجعه فرمایید)
سپس نور ما را در صلب آدم علیه السّلام قرار داد پیوسته این نور از صلب و رحمها منتقل می گردید به صلب و رحمى دیگر ؛ از هر صلبى که منتقل می شد کاملاً آشکار بود که این نور دیگر از او منتقل شده و در صلب دیگر که قرار می گرفت آثار شرافت نور در او آشکار می شد تا بالاخره به صلب عبد المطلب رسید و به رحم فاطمه مادر عبد اللَّه منتقل شد در این هنگام به دو قسمت تقسیم گردید: یک قسمت در عبد اللَّه قرار گرفت و قسمت دیگر در ابو طالب ؛ این است تفسیر آیه قرآن: « وَ تَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ» که منظور اصلاب پیامبران و رحمهاى زنان ایشان است بدین طریق خداوند ما را در اصلاب و ارحام پدران و مادران از زمان آدم سریان داد.» ( بحار الأنوار ، ج‏25، ص 18) .

با توجّه به فرمایش امام باقر علیه السلام که فرمود: «آثار شرافت نور در حامل نور آشکار بود» می توان به این نتیجه رسید که پیامبران زمان آن ها، حاملین نور ائمه معصومین علیهم السلام را می شناختند.


سلام. منبع حدیث رو بگید تا مطالعه کنم.
ممنون

[="Arial Black"][="Blue"]

بانوی برفی;951671 نوشت:
بحث اینه که اگه ناپاکی(کم یا زیاد) در والدین وجود داشته باشه، ایا در فرزند هم اثر میگذارد یا خیر؟

اثر دارد. اما این اثر به صورت علت تامه نیست (که سبب انجام گناه و بی سعادتی فرزند شود و اختیار فرزند در آن نقش نداشته باشد).[/]

عبد شکور;951599 نوشت:
صحیح است. این عصمت ، مشمول همان عصمت اصطلاحی در دین می شود؟ با توجه به اینکه آن عصمت اصطلاحی فقط چهارده مصداق دارد.
اگر نمی شود ، این نوع عصمت را چگونه باید تعریف یا تبیین نمود؟


با سلام و عرض ادب
عصمت منحصر در چهارده معصوم نیست، بلکه همه پيامبران معصومند ولى عصمت داراى مراتب مختلفى است و برخى از انبياء به ويژه پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در رتبه عصمت بالاترى قرار دارند. ليكن سه مرحله از عصمت در ميان همه انبيا وجود داشته است و هيچ پيغمبرى فاقد اين سه مرحله نبوده است.
آن سه مرحله عبارت است از:
1- عصمت در تلقى وحى(هيچ پيامبرى در دريافت وحى گرفتار خطا و اشتباه نمى‏شود.)
2- عصمت در تبليغ و بيان وحى(در ابلاغ وحى نيز نه از خود چيزى بر آن مى‏افزايد و نه آن را فراموش و اشتباه مى‏كند.)
3- عصمت در عمل به پيام وحى.( در عمل و اجراء نيز عمداً و سهواً برخلاف آنچه وحى رسالى و تشريعى شده است عمل نمى‏كند.)
اين مرتبه را عصمت حداقلى گويند كه بدون آن نبوت شكل نمى‏گيرد، ليكن مراتب بالاترى از عصمت نيز وجود دارد كه بالاترين مرتبه آن «عصمت حداكثرى است كه براساس آن حتى ترك اولى نيز صورت نمى‏پذيرد».

خدارا خدارا;951674 نوشت:
سلام. منبع حدیث رو بگید تا مطالعه کنم.
ممنون


با سلام و عرض ادب
منبع را ذیل روایت آوردم بزرگوار
( بحار الأنوار ، ج‏25، ص 18)


پرسش:
آیا با توجه به ضرورت پاک بودن پدران و مادران ائمه(علیهم السلام) می توان با تسامح گفت آنها معصوم بوده اند، البته عصمت به معنای سطح بالایی از پاکی، نه عصمت اصطلاحی.


پاسخ:

همان طور که فرمودید ائمه(علیهم السلام) از پاک ترین پدران و مادران متولد شده اند، چنان که در زیارت اربعین امام حسین(علیه السلام) از امام صادق(علیه السلام) چنین آمده است:
«أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الطَّاهِرَةِ لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِيَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِيَابِهَا»؛ شهادت می دهم که تو نوری بودی در صلب پدرانی بزرگواران، و رحم مادرانی مطهر، که جاهلیت تو را با نجاست خویش آلوده ننمود، و از لباس های تیره و تارش بر تو نپوشانید.(1)

بنابراین در پاکی ایشان شکی وجود ندارد، اما در خصوص اینکه آیا می­توان نام «عصمت» بر این پاکی نهاد یا خیر باید نکته ای عرض کنیم:
«عصمت» بر دو قسم است: (2)عصمت خدادادی که همان عصمت اصطلاحی است، و کسی که دارای این مرتبه باشد از ابتدا تا انتهای عمرش(به لحاظ زمانی) و در علم و عمل معصوم است(به لحاظ گستره)، یعنی فارغ از رفتار، حتی علومی که دارد نیز مطابق با واقع است؛ برخی از والدین ائمه(علیهم السلام) قطعا چنین عصمتی را دارا بودند، همانطور که مثلا پیامبر(صلی الله علیه و آله) از نسل ابراهیم(علیه السلام) واسماعیل(علیه السلام) است که هر دو معصوم به این معنای اصطلاحی هستند.

قسم دوم عصمت اکتسابی است، یعنی کسی به این مرتبه برسد که در تمام عمرش که مکلف بوده گناهی از او سر نزند، چنین شخصی با تلاش خودش به مرتبه عصمت عملی رسیده است، و البته هرگز آن عصمت اصطلاحی که انبیاء و ائمه(علیهم السلام) دارای آن بوده اند را ندارد، نه از بدو تولد معصوم به دنیا آمده، و نه در علمش معصوم است، و نه از خطا و فراموشی مصون است، فقط در حیطه رفتار، همواره حلال و حرام الهی را رعایت کرده است.

با توجه به مقام و شخصیت ائمه(علیهم السلام) بعید نیست که تمامی پدران و مادران ایشان در مرحله ی عمل این عصمت را دارا بوده باشند، یعنی در طول عمرشان گناهی از آنها سر نزده باشد، چرا که ما اولا دلیلی بر نفی آن نداریم و ثانیا با توجه به این مقام عظیم ائمه(علیهم السلام)، و با توجه به تاثیرگذاری گناه و بی تقوایی در نسل که برخی از بزرگان در این بحث به آن اشاره کرده اند(3) این احتمال دور از ذهن نیست که به لحاظ عملی هرگز از پدران و مادران ائمه(علیهم السلام) گناهی سر نزده، چرا که گناه ولو یک گناه با این نور که نور کامل ترین جلوه خداوند است سازگار نیست.

اما در هر صورت آنچه که در کتب کلامی به صورت متقن و قدر مسلّم در خصوص والدین انبیا و ائمه(علیهم السلام) پذیرفته شده است این است که شرک و فاحشگی در ایشان راه نداشته است، بنابراین پاکی به این مقدار را با قاطعیت می توان معتقد شد(4) اما پاکی در مراتب بالاتر در گرو ادله است و بستگی دارد ما چقدر این ادله را پذیرفتنی دانسته و گستره ی شمولی آنها را چقدر وسیع بدانیم.

پی نوشت ها:
1. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب، دار الكتب الإسلاميه‏، چاپ چهارم، 1407ق، ج6، ص114.
2. ر.ک: خرازی، سید محسن، بدایة المعارف الالهیه، مؤسسة النشر الإسلامي‏، قم، چاپ چهارم، 1417ق، ج1، ص249
3. سبحانی جعفر، الالهیات، المركز العالمي للدراسات الإسلامية، قم، چاپ سوم، 1412ق، ج3، ص209
4. حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، مؤسسة النشر الإسلامي‏، قم، چاپ چهارم، 1413ق، ص349؛ فاضل سیوری، مقداد، ارشاد الطالبین، انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشى (ره‏)، قم، 1405ق، ص305.

موضوع قفل شده است