جمع بندی آیا صفویه دوران نشر خرافات بوده است؟

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا صفویه دوران نشر خرافات بوده است؟

سلام بر شما. برخی معتقد هستند که دوران صفویه، دورانی است که تشیع اسیر خرافات زیادی شده است و تشیعی که پیش از آن بوده، تشیعی خالص و به اصطلاح علوی بوده است و پس از آن، تشیع جدیدی در کنار تشیع علوی ایجاد شده به نام تشیع صفوی، که خرافات و اباطیل بسیاری را در باورهای مردم قرار داده است.

آیا این نگرش صحیح است؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عماد

חסר משמעות;950591 نوشت:
برخی معتقد هستند که دوران صفویه، دورانی است که تشیع اسیر خرافات زیادی شده است و تشیعی که پیش از آن بوده، تشیعی خالص و به اصطلاح علوی بوده است و پس از آن، تشیع جدیدی در کنار تشیع علوی ایجاد شده به نام تشیع صفوی، که خرافات و اباطیل بسیاری را در باورهای مردم قرار داده است.

آیا این نگرش صحیح است؟

سلام علیکم
آموزه های شیعه در که تعبیر از آن به شیعه علوی می برید در طول تاریخ مطرح است و از طرفی افزودن خرافات به مذهب چه در تشیع و چه در تسنن نیز در طول تاریخ دیده می شود و انحصار به زمان صفویه در شیعه یا حکومت خاصی در اهل سنت ندارد. اگر چند مورد در زمان صفویه پیدا کردیم نمی توانیم نتیجه بگیریم که خرافات از زمان صفویه وارد تشیع شده است. و بر پایه این نظریه ارائه دهیم که شیعه علوی در ماقابل شیعه صفوی. این صحیح نیست. بله در زمان صفویه ممکن است خرافاتی به مذهب شیعه وارد شده باشد نیز در زمان قاجار اما در مقابل هم قرار داد شیعه علوی و شیعه صفوی کار درستی نیست.

عماد;950825 نوشت:
سلام علیکم
آموزه های شیعه در که تعبیر از آن به شیعه علوی می برید در طول تاریخ مطرح است و از طرفی افزودن خرافات به مذهب چه در تشیع و چه در تسنن نیز در طول تاریخ دیده می شود و انحصار به زمان صفویه در شیعه یا حکومت خاصی در اهل سنت ندارد. اگر چند مورد در زمان صفویه پیدا کردیم نمی توانیم نتیجه بگیریم که خرافات از زمان صفویه وارد تشیع شده است. و بر پایه این نظریه ارائه دهیم که شیعه علوی در ماقابل شیعه صفوی. این صحیح نیست. بله در زمان صفویه ممکن است خرافاتی به مذهب شیعه وارد شده باشد نیز در زمان قاجار اما در مقابل هم قرار داد شیعه علوی و شیعه صفوی کار درستی نیست.

سلام بر شما. برای اینکه بحث مستندتر و دقیقتر شود دو سؤال مطرح می کنم که با پاسخ شما مرتبط است:

1. لطفاً مثلهایی از خرافاتی که پیش از صفویه در بین شیعیان به وجود آمده بود، مطرح کنید.

2. آیا در دوره صفویه، حرکات مذهبی مثبتی هم انجام شده است؟ اگر آری، مثالهایی بزنید.

متشکرم

חסר משמעות;950867 نوشت:
1. لطفاً مثلهایی از خرافاتی که پیش از صفویه در بین شیعیان به وجود آمده بود، مطرح کنید.

برخی از روضه ها مثل عروسی حضرت قاسم در کربلا(1) حضور حضرت لیلا در کربلا، داستان شهربانو و پناهنده شدن ایشان به کوهی در ری(2)، اصل مقبره شهربانو در ری(3)
و از این قبیل داستانها

1.روضه الشهداء، کاشفی، ص۴۰۱
2.شهیدی، سید جعفر، زندگانی علی بن الحسین، تهران، دفتر نشر فرهنگ، ۱۳۶۵، ص ۲۷
3. همان

חסר משמעות;950867 نوشت:
آیا در دوره صفویه، حرکات مذهبی مثبتی هم انجام شده است؟ اگر آری، مثالهایی بزنید.

بله بسیار
صفویه با دعوت علمای جبل عامل به ایران از جمله شیخ بهائی و پدرشان مسبب حضور علمای بزرگ در ایران شده و این بزرگواران خدمات بسیاری انجام دادند.برخی از آنان صدر السلام(1) و برخی شیخ السلام شدند(2)

1.شاردن، سفرنامه شاردن، ج۴، ص۱۳۳۶-۱۳۳۷
2.جعفریان، صفویان در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، ج۱، ص۲۳۶-۲۴۳

عماد;951060 نوشت:
برخی از روضه ها مثل عروسی حضرت قاسم در کربلا(1) حضور حضرت لیلا در کربلا، داستان شهربانو و پناهنده شدن ایشان به کوهی در ری(2)، اصل مقبره شهربانو در ری(3)
و از این قبیل داستانها

1.روضه الشهداء، کاشفی، ص۴۰۱
2.شهیدی، سید جعفر، زندگانی علی بن الحسین، تهران، دفتر نشر فرهنگ، ۱۳۶۵، ص ۲۷
3. همان

سلام بر شما. نویسنده روضة الشهداء در همان ابتدای جنبش صفویه از دنیا رفته و بعید است که از صفویه تأثیری گرفته باشد، و این مورد به نظر قابل قبول می آید، ولی در مورد دو مسئله ای که در مورد شهربانو ذکر کردید، دلیل اینکه قبل از صفویه، این مسائل مطرح بوده است، چیست؟

بحث حضور شهربانو در کربلا در منابع قبل از صفویه دیده می شود. در همان کتاب روضه الشهدا در جریان شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام نام شهربانو آمده است.(1) به نظر می رسد که منظور وی مادر حضرت علی اکبر باشد لذا از این مطلب می توان استفاده کرده که هم حضور مادر حضرت علی اکبر علی السلام و هم حضور شهربانو در کربلا استخراج کرد
در مورد موجودیت بقعه قبل از نیز قدیمی ترین کتیبه موجود در بقعه نوشته‌های روی صندوق مرقد است که تاریخ ۸۸۸ را نشان می‌دهد.(2)

1.روضة الشهداء، الكاشفي ،ص:423
2.مصطفوی محمدتقی، آثار تاریخی طهران، ج ۱، چاپ میرهاشم محدث، تهران ۱۳۶۱ش، ج ۱، ص ۱۳۳-۱۳۴؛

חסר משמעות;951199 نوشت:
از پاسخ شما به بحث صفویه، متشکرم و قبول دارم که شما به سؤال جواب مقتضی رو ارائه کرده اید، ولی این مواردی که نام بردید، تقریبا چسبیده به صفویه هستن، آیا می تونید مواردی رو مثال بزنید که با صفویه فاصله چند قرنی داشته باشن؟ دلیل اینکه این رو میگم، اینه وقتی مثالهای خرافات در زمان خیلی نزدیک به صفویه ذکر بشه، بحث دیگری ایجاد میشه که صفویه در بستری که خرافاتی بوده شکل گرفته و این خرافات رو نشر داده.

تحقیق جامع در این باره فرصت زیادی می طلبد اما می توان از قدمگاها برای نمونه نام برد. بسیاری از قدمگاه ها چه در شیعه و چه در اهل سنت و چه در ادیان دیگر از امور خرافی هستند.به گفته ناصرخسرو که در قرن چهارم می زیسته در شهر بصره ۱۳ قدمگاه منسوب به حضرت علی(علیه السلام) وجود داشته است(1) در ایران نیز قدمگاه های وجود دارد که به قبل از صفویه بر می گردد از جمله قدمگاهی در صالح آباد کاشان است که تاریخ کتیبه آن ۷۱۱ق است(2)
البته منظور ما این نیست که تمام این قدمگاهها خرافی باشند اما برخی از اینها نمی تواند جای پای ائمه اطهار باشد. مثلا می دانیم که به جز امام رضا علیه السلام هیچکدام از ائمه علیهم به ایران نیامده اند چطور می شود جای پای حضرت علی علیه السلام در کاشان باشد.

1.ناصرخسرو، سفرنامه، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۳ش، ص۱۵۶-۱۵۷؛
2. داتسون، آلیور، سفال زرین‌فام ایرانی، ترجمه شکوه ذاکری، تهران، ۱۳۸۲ش، ص۲۰۰-۲۰۳.

عماد;951475 نوشت:
مثلا می دانیم که به جز امام رضا علیه السلام هیچکدام از ائمه علیهم به ایران نیامده اند چطور می شود جای پای حضرت علی علیه السلام در کاشان باشد.

سلام بر شما. مگر برخی روایات نمی گویند حضرت علی به ایران آمدند و مردم به دنبال اسب ایشان می دویدند و ایشان از این کار نهی کردند؟ یا مثلاً نمی گویند امام حسن به شهر مدائن رفتند؟

متشکرم

חסר משמעות;951480 نوشت:
سلام بر شما. مگر برخی روایات نمی گویند حضرت علی به ایران آمدند و مردم به دنبال اسب ایشان می دویدند و ایشان از این کار نهی کردند؟ یا مثلاً نمی گویند امام حسن به شهر مدائن رفتند؟

منظور بنده از ایران، ایران فعلی است که پر از قدمگاه است. والا اگر بنا باشد مدائن و غرب عراق فعلی را ایران بنمایم کوفه و بغداد نیز ایران است. لذا منظور بنده از ایران، ایران فعلی است.

חסר משמעות;951480 نوشت:
سلام بر شما. مگر برخی روایات نمی گویند حضرت علی به ایران آمدند و مردم به دنبال اسب ایشان می دویدند و ایشان از این کار نهی کردند؟ یا مثلاً نمی گویند امام حسن به شهر مدائن رفتند؟

متشکرم

سلام این روایات کذب است از لحاظ تاریخی تایید نشده اند. به این روایات که امام علی و امام حسن و امام حسین در حمله ی اعراب به ایران حضور داشتند و در فتح گرگان امام حسن چه هاه کردو امام حسین چه ها توجه نکنید. معتبر نیستند. زیرا امام حسن و امام حسین در زمان حمله اعراب به ایران حد اکثر 15ساله بودند و چطور ممکن است امام علی که در امور حکومتی زمان عمر دخالت نمی کرد فرزندان خود را به لشکرکشی به فرمان عمر بفرستد؟ بله درست است که ایشان به عمر بن خطاب راهنمایی می کردند و مشاوره میدادند ولی همکاری نه. این که امام حسن هم به مداین رفتند اعتبار دارد زیرا جنگ ساباط در همان حوالی بوده.

پرسش:
آیا صفویه دوران نشر خرافات بوده است؟ ایا قبل از صفویه نیز خرافاتی بوده است؟ آیا صفویه کار مثبتی هم داشته است؟

پاسخ:
افزودن خرافات به مذهب چه در تشیع و چه در تسنن در طول تاریخ دیده می شود و انحصار به زمان صفویه در شیعه یا حکومت خاصی در اهل سنت ندارد. اگر چند مورد در زمان صفویه پیدا کردیم نمی توانیم نتیجه بگیریم که خرافات از زمان صفویه وارد تشیع شده است.
برخی از روضه ها مثل عروسی حضرت قاسم در کربلا(1) حضور حضرت لیلا در کربلا، داستان شهربانو و پناهنده شدن ایشان به کوهی در ری(2)، اصل مقبره شهربانو در ری(3) و از این قبیل داستانها که از تحریفات عاشورا به شمار می آید پیش از صفویه جعل شده است.

نیز قدمگاه های موجود در ایران و دیگر کشورهای اسلامی انحصار به زمان صفویه ندارد.بسیاری از قدمگاه ها چه در شیعه و چه در اهل سنت و چه در ادیان دیگر از امور خرافی هستند.به گفته ناصرخسرو که در قرن چهارم می زیسته در شهر بصره ۱۳ قدمگاه منسوب به حضرت علی(علیه السلام) وجود داشته است(4) در ایران نیز قدمگاه های وجود دارد که به قبل از صفویه بر می گردد از جمله قدمگاهی در صالح آباد کاشان است که تاریخ کتیبه آن ۷۱۱ق است(5)

البته منظور ما این نیست که تمام این قدمگاهها خرافی باشند اما برخی از اینها نمی تواند جای پای ائمه اطهار باشد. مثلا می دانیم که به جز امام رضا علیه السلام هیچکدام از ائمه علیهم به ایران نیامده اند چطور می شود جای پای حضرت علی علیه السلام در کاشان باشد.
اگر چه در زمان صفویه نکات منفی دیده می شود اما نمی توان نکات مثبت آن را نادیده گرفت. صفویه با دعوت علمای "جبل عامل" به ایران از جمله شیخ بهائی و پدرشان مسبب حضور علمای بزرگ در ایران شده و این بزرگواران خدمات بسیاری انجام دادند. صفویه در دوران حکومت خود تشیع را مذهب رسمی ایران اعلام کردند. البته آمادگی اجتماعی ایرانیان برای قبول تشیع با سالها یا قرنها پیش از صفویه بر می گردد اما این صفویه بودند که مذهب رسمی ایران را شیعه اثنی عشریه اعلام کردند. (6)
بنابراین انحصار خرافات در زمان صفویه ادعایی به دور از واقعیت است اگر چه در این زمان نیز خرافاتی دیده می شود و نیز در حکومت صفویه نکات مثبت و منفی دیده می شود.

منابع:
1.روضه الشهداء، کاشفی، نوید اسلام، قم، 1382ش، چاپ سوم، ص۴۰۱
2.شهیدی، سید جعفر، زندگانی علی بن الحسین، تهران، دفتر نشر فرهنگ، ۱۳۶۵، ص ۲۷
3. همان
۲۴۳
4.ناصرخسرو، سفرنامه، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۳ش، ص۱۵۶-۱۵۷؛
5. داتسون، آلیور، سفال زرین‌فام ایرانی، ترجمه شکوه ذاکری، تهران، ۱۳۸۲ش، ص۲۰۰-۲۰۳.
6.جعفریان، رسول، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه،‌ ۱۳۸۹، ج۱، ص۲۱

موضوع قفل شده است