جمع بندی استاد اخلاقی که ما تا الان نمازخوندن ایشون رو ندیدیم

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
استاد اخلاقی که ما تا الان نمازخوندن ایشون رو ندیدیم

با سلام غرض از مزاحمت سوالی داشتم که ذهنم رو خیلی مشغول کرده

من ودوستان چند وقتیه جلسه ای داریم به نام امام زمان علیه السلام و فردی هم میاد به عنوان استاد که به ما درس میده،تا الان دوسال میشه،حرفای خوبی میزنه وسطح اطلاعاتمون در رابطه با اهل بیت خیلی بیشتر از پیش شده
ولی شبهه ای به ما دوستان وارد شده اینکه ما تا الان نمازخوندن ایشون رو ندیدیم

هربار که وقت نماز شده ما بلند شدیم برا نماز ایشون گفته من نماز ندارم اخیرا تو یک ماه چند بار دیدیم ولی گفته نماز نداریم

از نظر عاطفی هم رابطه خوبی برقرار بود گفتیم اگ بهش بگیم ودلش بشکنه شاید خدا روخوش نیاد
اینکه از شما راهنمایی میخاهیم ان شاءلله که راه درستی پیش پایمان بگذارید

باتشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد کافی

reza64;949046 نوشت:
با سلام غرض از مزاحمت سوالی داشتم که ذهنم رو خیلی مشغول کرده

من ودوستان چند وقتیه جلسه ای داریم به نام امام زمان علیه السلام و فردی هم میاد به عنوان استاد که به ما درس میده،تا الان دوسال میشه،حرفای خوبی میزنه وسطح اطلاعاتمون در رابطه با اهل بیت خیلی بیشتر از پیش شده
ولی شبهه ای به ما دوستان وارد شده اینکه ما تا الان نمازخوندن ایشون رو ندیدیم

هربار که وقت نماز شده ما بلند شدیم برا نماز ایشون گفته من نماز ندارم اخیرا تو یک ماه چند بار دیدیم ولی گفته نماز نداریم

از نظر عاطفی هم رابطه خوبی برقرار بود گفتیم اگ بهش بگیم ودلش بشکنه شاید خدا روخوش نیاد
اینکه از شما راهنمایی میخاهیم ان شاءلله که راه درستی پیش پایمان بگذارید

باتشکر

باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
این که گفته ما نماز نداریم، به شدت جمله هشدار دهنده ای است.
و باید هر چه سریع تر منظور ایشان را متوجه شوید. از ایشان با کمال احترام بپرسید که منظورشان از این جمله چیست ؟ و تحت تاثیر احساسات خود قرار نگیرید.
زیرا انسان هیچگاه بی نیاز از شریعت و دستورات ان نیست که سیره اهل بیت (علیهم السلام) این مطلب را تایید می نماید. حضرات معصومین (علیهم السلام) در عین ان که انسان هایی کامل هستند، به هیچ عنوان خود را نسبت به دستورات شریعت و عمل نمودن به ان بی نیاز نمی دیدند.
همین عمل نمودن به دستورات شریعت و عمل ننمودن به آن، نکته مهم برای پی بردن به عرفان حقیقی و مدعیان عرفان های کاذب و دروغین است.
فرقه های انحرافی و مدعیان دروغین عرفان، یکی از نکات منفی و تاریکی که دارند، و می توان به دروغین بودن ان ها پی برد، اهمیت ندادن انها به دستورات شریعت است.
مرحوم علامه حلی (726-648 ه ق) در کتاب نهج الحق به نقل خاطره‌ای می‌پردازد که نظیر آن را در جاهای دیگر نیز می‌توان یافت. این عالم بزرگوار شیعی، گروهی از صوفیان را در حرم مطهر امام حسین (علیه السلام) زیر نظر می‌گیرد و یکی از آنان را در برگزاری نماز با دیگران همراه نمی‌بیند. وقتی از دلیل آن می‌پرسد، در پاسخ می‌گوید: «کسی که واصل شد، چه نیازی به نماز دارد! آیا رواست که پس از وصال، حجابی میان بنده و خدایش قرار گیرد؟.»
[1]
بر همین اساس، فرقه‌ای به نام «واصلیه» پدید آمده و این نغمه ناسوز را کوک کردند که «نماز و روزه و زکاة و حج و احکام دیگر از بهر آن نهاده‌اند تا شخص، اول بدان مشغول شود و تهذیب اخلاق حاصل کند و او را معرفت حق حاصل شود، و چون معرفت حاصل شد، واصل بود... و چون واصل شد، تکلیف از وی برخاست».[2] نویسنده کتاب تبصرة العوام، صوفیان زمان خود (قرن هفتم) را در شش گروه جای می‌دهد و واصلیه را یکی از آن‌ها می‌شمارد.
نورالدین عبدالرحمان جامی (812-898ق) در نفحات الانس که دسته‌های مختلفی را بر می‌شمارد می‌گوید:
جماعتى كه خود را در زىّ صوفيان اظهار كنند و از حليت عقايد و اعمال و احوال ايشان‏ عاطل و خالى باشند، و ربقه طاعت از گردن برداشته خليع العذار در مرتع اباحت مى‏چرند و گويند: تقيّد به احكام شريعت وظيفه عوامّ است كه نظر ايشان بر ظواهر اشيا مقصور بود و اما حال خواصّ و اهل حقيقت از آن عالى‏تر است كه به رسوم ظاهر مقيّد شوند. و اهتمام ايشان به مراعات حضور باطن بيش نبود.» و اين طايفه را باطنيّه و مباحيّه خوانند.[3]


بنابراین اگر مشخص شد، که ایشان هم نماز نمی خوانند، به سرعت با ایشان قطع ارتباط نمایید که چنین افرادی شیادان و یا جاهلانی بیش نیستند که می خواهند از تشنگی دیگران برای معنویت سوء استفاده نمایند.
پی نوشت:
__________________________

[1]. مرتضی داعی‌الاسلام، تبصرة العوام، ص131

[2]. علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، صص59-58
[3]. جامى، نفحات الأنس‏، صص9-10

reza64;949046 نوشت:
با سلام
ایشون گفته من نماز ندارم اخیرا تو یک ماه چند بار دیدیم ولی گفته نماز نداریم

باسلام

این نکته رو هم بنده اضافه کنم که: درست است انبیاء و ائمه نازنین و اولیای الهی که به کمالات و قرب الهی رسیده اند، نیازی به عبادات برای تقرب و... ندارند اما ایشان برای شکر نعمات الهی از جمله هدایت و... با تمام وجود به عبادت خداوند متعال میپردازند!

لذا هیچ مسلمانی حتی افراد صاحب کمال و مقرّب، دست از عبادت خداوند برنخواهند داشت!

[="Arial Black"][="Blue"]

reza64;949046 نوشت:
هربار که وقت نماز شده ما بلند شدیم برا نماز ایشون گفته من نماز ندارم ا

گمراهی ایشان - علیرغم حرفهای زیبایشان درباره اهل بیت (ع) - و ضرورت جدا شدن از ایشان ، از اوضح واضحات و اظهر من الشمس و غیر قابل تردید است.[/]

با سلام. این جوانان از کجا ایشان را پیدا کردهاند.

و در کجا جمع می شوند و پای سخن این اقا می نشینند.

موضوع نماز نخواند این اقا خود نشان دهنده خطری

است که این جوانان را تهدید می کنند.

ایا بهتر نیست این عزیزان در مسجد و یا حوضه علمیه

به سخنان یک مجتهد مومن و مقید بنشینند .

و به هر کسی اعتماد نکنند. خداوند تمام جوانان را به راه راست هدایت کند.

یا حق.

دلا غافل ز سبحانی چه حاصل
مطیع نفس و شیطانی چه حاصل
بود قدر تو افزون از ملایک
تو قدر خود نمیدانی چه حاصل
بابا طاهر

reza64;949046 نوشت:
با سلام غرض از مزاحمت سوالی داشتم که ذهنم رو خیلی مشغول کرده

من ودوستان چند وقتیه جلسه ای داریم به نام امام زمان علیه السلام و فردی هم میاد به عنوان استاد که به ما درس میده،تا الان دوسال میشه،حرفای خوبی میزنه وسطح اطلاعاتمون در رابطه با اهل بیت خیلی بیشتر از پیش شده
ولی شبهه ای به ما دوستان وارد شده اینکه ما تا الان نمازخوندن ایشون رو ندیدیم

هربار که وقت نماز شده ما بلند شدیم برا نماز ایشون گفته من نماز ندارم اخیرا تو یک ماه چند بار دیدیم ولی گفته نماز نداریم

از نظر عاطفی هم رابطه خوبی برقرار بود گفتیم اگ بهش بگیم ودلش بشکنه شاید خدا روخوش نیاد
اینکه از شما راهنمایی میخاهیم ان شاءلله که راه درستی پیش پایمان بگذارید

باتشکر

با سلام و احترام
این نکته را در نظر بگیرید که
آیا شما از ابتدای وقت نماز تا زمان قضای نماز او را زیر نظر داشته اید یا خیر ؟

از طرفی این نکته را توجه داشته باشید برخی بیماری ها ممکن است منشا چنین سخنی باشد
مثلا ممکن است نتواند ادرار خود را کنترل کند لذا میرود خانه و لباسش را عوض میکند و سریع نماز میخواند.

یک احتمال دیگر اینکه ممکن است خود را شایسته برای امام جماعت شدن نمیداند یا از لحاظ شرعی شرایط امام جماعت را ندارد یا از حیث اخلاقی...

اما خوب آنچه مرموز و مشکوک است تعبیری است که شما از ایشان نقل میکنید
یعنی چه نماز نداریم ؟
این تعبیر یک تعبیر منفی است...
اما به هر حال نزدیک ترین توجیه این است که بگوییم خواسته بهانه شرعی یا اخلاقی بیاورد تا با شما نماز نخواند
یا خواسته بگوید نماز من اصلا نماز نیست ...

این پاسخ را اختصاص دادم به توجیه کردن گفته و عمل ایشان...

دعايی زیبا از بابا طاهر :

خدایا دانشی ده ؛ غم نگیرم .
بده آرامشی ؛ ماتم نگیرم .
خدایا از شهامت بی نصیبم،
شهامت ده که آرامش بگیرم.
خدایا ؛ این تفاوت بر من آموز.
که در گمراهی مطلق نمیرم.

کافی;949626 نوشت:
باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
این که گفته ما نماز نداریم، به شدت جمله هشدار دهنده ای است.
و باید هر چه سریع تر منظور ایشان را متوجه شوید. از ایشان با کمال احترام بپرسید که منظورشان از این جمله چیست ؟ و تحت تاثیر احساسات خود قرار نگیرید.
زیرا انسان هیچگاه بی نیاز از شریعت و دستورات ان نیست که سیره اهل بیت (علیهم السلام) این مطلب را تایید می نماید. حضرات معصومین (علیهم السلام) در عین ان که انسان هایی کامل هستند، به هیچ عنوان خود را نسبت به دستورات شریعت و عمل نمودن به ان بی نیاز نمی دیدند.
همین عمل نمودن به دستورات شریعت و عمل ننمودن به آن، نکته مهم برای پی بردن به عرفان حقیقی و مدعیان عرفان های کاذب و دروغین است.
فرقه های انحرافی و مدعیان دروغین عرفان، یکی از نکات منفی و تاریکی که دارند، و می توان به دروغین بودن ان ها پی برد، اهمیت ندادن انها به دستورات شریعت است.
مرحوم علامه حلی (726-648 ه ق) در کتاب نهج الحق به نقل خاطره‌ای می‌پردازد که نظیر آن را در جاهای دیگر نیز می‌توان یافت. این عالم بزرگوار شیعی، گروهی از صوفیان را در حرم مطهر امام حسین (علیه السلام) زیر نظر می‌گیرد و یکی از آنان را در برگزاری نماز با دیگران همراه نمی‌بیند. وقتی از دلیل آن می‌پرسد، در پاسخ می‌گوید: «کسی که واصل شد، چه نیازی به نماز دارد! آیا رواست که پس از وصال، حجابی میان بنده و خدایش قرار گیرد؟.»
[1]
بر همین اساس، فرقه‌ای به نام «واصلیه» پدید آمده و این نغمه ناسوز را کوک کردند که «نماز و روزه و زکاة و حج و احکام دیگر از بهر آن نهاده‌اند تا شخص، اول بدان مشغول شود و تهذیب اخلاق حاصل کند و او را معرفت حق حاصل شود، و چون معرفت حاصل شد، واصل بود... و چون واصل شد، تکلیف از وی برخاست».[2] نویسنده کتاب تبصرة العوام، صوفیان زمان خود (قرن هفتم) را در شش گروه جای می‌دهد و واصلیه را یکی از آن‌ها می‌شمارد.
نورالدین عبدالرحمان جامی (812-898ق) در نفحات الانس که دسته‌های مختلفی را بر می‌شمارد می‌گوید:
جماعتى كه خود را در زىّ صوفيان اظهار كنند و از حليت عقايد و اعمال و احوال ايشان‏ عاطل و خالى باشند، و ربقه طاعت از گردن برداشته خليع العذار در مرتع اباحت مى‏چرند و گويند: تقيّد به احكام شريعت وظيفه عوامّ است كه نظر ايشان بر ظواهر اشيا مقصور بود و اما حال خواصّ و اهل حقيقت از آن عالى‏تر است كه به رسوم ظاهر مقيّد شوند. و اهتمام ايشان به مراعات حضور باطن بيش نبود.» و اين طايفه را باطنيّه و مباحيّه خوانند.[3]

بنابراین اگر مشخص شد، که ایشان هم نماز نمی خوانند، به سرعت با ایشان قطع ارتباط نمایید که چنین افرادی شیادان و یا جاهلانی بیش نیستند که می خواهند از تشنگی دیگران برای معنویت سوء استفاده نمایند.
پی نوشت:
__________________________

[1]. مرتضی داعی‌الاسلام، تبصرة العوام، ص131

[2]. علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، صص59-58
[3]. جامى، نفحات الأنس‏، صص9-10

هوالنور

سلام و عرض ادب

ببخشید حالا مثلا یکی گیر همچین افراد شیادی افتاد
از روح ادمی و قوای معنویش چه سو استفاده ای مگه میشه کرد؟

اخه ما تو مثنوی و کتب عطار هم خوندیم که افراد مقرب حرفها و اعمال عجیب غریب داشتند
مثلا یکیش همین که شمس از مولانا خواسته بود که براش شراب بیاره و مولانا گفته بود که مگر شما شراب خواره اید گفت اره
و خلاصه مولانا با کلی بدنام شدن توسط دیگران از کوچه میخواران می تهیه میکنه و به شمس میده (و مردم دنبالش راه افتاده بودند و بد وبیراه که این هم از مولانا !!!)
ولی می تبدیل میشه به نمیدونم گویا اب انگور و
نتیجه اخلاقی شمس به مولانا این میشه که : در عرض چند دقیقه میشه پیش مردم بدنام و بی ابرو شد
پس ما باید سعی کنید جلو خدا ابروداری کنیم نه به خاطر مردم

انگار بعضی از مقربین برای امتحان کردن , سالک رو یکم اذیت میکنند و در چالش قرار میدهند ؟

؟؟؟؟

طارق اللیل;950283 نوشت:
هوالنور

سلام و عرض ادب

ببخشید حالا مثلا یکی گیر همچین افراد شیادی افتاد
از روح ادمی و قوای معنویش چه سو استفاده ای مگه میشه کرد؟

اخه ما تو مثنوی و کتب عطار هم خوندیم که افراد مقرب حرفها و اعمال عجیب غریب داشتند
مثلا یکیش همین که شمس از مولانا خواسته بود که براش شراب بیاره و مولانا گفته بود که مگر شما شراب خواره اید گفت اره
و خلاصه مولانا با کلی بدنام شدن توسط دیگران از کوچه میخواران می تهیه میکنه و به شمس میده (و مردم دنبالش راه افتاده بودند و بد وبیراه که این هم از مولانا !!!)
ولی می تبدیل میشه به نمیدونم گویا اب انگور و
نتیجه اخلاقی شمس به مولانا این میشه که : در عرض چند دقیقه میشه پیش مردم بدنام و بی ابرو شد
پس ما باید سعی کنید جلو خدا ابروداری کنیم نه به خاطر مردم

انگار بعضی از مقربین برای امتحان کردن , سالک رو یکم اذیت میکنند و در چالش قرار میدهند ؟

؟؟؟؟

باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
الف: بزرگوار ملاک ما در شریعت،قران و اهل بیت علیهم السلام می باشد، نه غیر معصومین .
ب: با توجه به وجود فرقه هایی که در مقام عمل، توجهی به شریعت ندارند، چنانچه توضیح دادیم، این ساده انگاری است که در مقام توجیه سخن چنین افرادی باشیم.
ج: سوء استفاده چنین افرادی، بی دین نمودن مریدان خود می باشد. چنانچه به وفور، این نوع امور از مدعیان عرفان های کاذب و تاثیرشان بر مریدهای خود دیده می شود. تا جایی که انان را نسبت به نماز و حجاب و ... بی توجه کرده اند.

کافی;950302 نوشت:
باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
الف: بزرگوار ملاک ما در شریعت،قران و اهل بیت علیهم السلام می باشد، نه غیر معصومین .
ب: با توجه به وجود فرقه هایی که در مقام عمل، توجهی به شریعت ندارند، چنانچه توضیح دادیم، این ساده انگاری است که در مقام توجیه سخن چنین افرادی باشیم.
ج: سوء استفاده چنین افرادی، بی دین نمودن مریدان خود می باشد. چنانچه به وفور، این نوع امور از مدعیان عرفان های کاذب و تاثیرشان بر مریدهای خود دیده می شود. تا جایی که انان را نسبت به نماز و حجاب و ... بی توجه کرده اند.

سلام اصلا یک سوال اساسی مطرح میشه که آیا با وجود خدا و 124 هزار پیغمبر و 14 معصوم و قرآن و نهج البلاغه و ادعیه معصومین و مفاتیح و کتب حدیثی معتبر اصلا نیازی به غیر معصوم هست برای رفتن به راه خدا؟

امام صادق علیه السلام فرمودند هرکس علم را از غیر ما اهل بیت طلب کند ما را انکار کرده است.

hosain.nor;950657 نوشت:
سلام اصلا یک سوال اساسی مطرح میشه که آیا با وجود خدا و 124 هزار پیغمبر و 14 معصوم و قرآن و نهج البلاغه و ادعیه معصومین و مفاتیح و کتب حدیثی معتبر اصلا نیازی به غیر معصوم هست برای رفتن به راه خدا؟

امام صادق علیه السلام فرمودند هرکس علم را از غیر ما اهل بیت طلب کند ما را انکار کرده است.


سلام
بحث سر بهره بردن از استاد اخلاقی هست که مکتب اهل بیت رو ترویج میکنه نه اینکه در مقابل اهل بیت باشه
مثلا شما در محضر یک مرجع تقلید درس اخلاق ببینی این که مخالف اهل بیت و رجوع به غیر اهل بیت به حساب نمیاد
یک فرد که نمیتونه تکی به روایات رجوع کنه مسائل تخصصی هست و هزاران نکته دقیق و ظریف داره

جمع بندی
استاد اخلاق
پرسش
من ودوستان چند وقتیه جلسه ای داریم به نام امام زمان علیه السلام و فردی هم می آید به عنوان استاد که به ما درس می دهد، هربار که وقت نماز شده ما بلند شدیم برای خواندن نماز، ایشان گفتند من نماز ندارم اخیرا تو یک ماه چند بار دیدیم ولی گفته نماز نداریم. از نظر عاطفی هم رابطه خوبی برقرار بود گفتیم اگر بهش بگویم و دلش بشکند شاید خدا روخوش نیاید، اینکه از شما راهنمایی میخواهیم ان شاءلله که راه درستی پیش پایمان بگذارید؟
پاسخ:
این که گفته ما نماز نداریم، به شدت جمله هشدار دهنده ای است.
و باید هر چه سریع تر منظور ایشان را متوجه شوید. از ایشان با کمال احترام بپرسید که منظورشان از این جمله چیست ؟ و تحت تاثیر احساسات خود قرار نگیرید.
زیرا انسان هیچگاه بی نیاز از شریعت و دستورات ان نیست که سیره اهل بیت (علیهم السلام) این مطلب را تایید می نماید. حضرات معصومین (علیهم السلام) در عین ان که انسان هایی کامل هستند، به هیچ عنوان خود را نسبت به دستورات شریعت و عمل نمودن به ان بی نیاز نمی دیدند.
همین عمل نمودن به دستورات شریعت و عمل ننمودن به آن، نکته مهم برای پی بردن به عرفان حقیقی و مدعیان عرفان های کاذب و دروغین است.
فرقه های انحرافی و مدعیان دروغین عرفان، یکی از نکات منفی و تاریکی که دارند، و می توان به دروغین بودن ان ها پی برد، اهمیت ندادن انها به دستورات شریعت است.
مرحوم علامه حلی (726-648 ه ق) در کتاب نهج الحق به نقل خاطره‌ای می‌پردازد که نظیر آن را در جاهای دیگر نیز می‌توان یافت. این عالم بزرگوار شیعی، گروهی از صوفیان را در حرم مطهر امام حسین (علیه السلام) زیر نظر می‌گیرد و یکی از آنان را در برگزاری نماز با دیگران همراه نمی‌بیند. وقتی از دلیل آن می‌پرسد، در پاسخ می‌گوید: «کسی که واصل شد، چه نیازی به نماز دارد! آیا رواست که پس از وصال، حجابی میان بنده و خدایش قرار گیرد؟.»
[1]
بر همین اساس، فرقه‌ای به نام «واصلیه» پدید آمده و این نغمه ناسوز را کوک کردند که «نماز و روزه و زکاة و حج و احکام دیگر از بهر آن نهاده‌اند تا شخص، اول بدان مشغول شود و تهذیب اخلاق حاصل کند و او را معرفت حق حاصل شود، و چون معرفت حاصل شد، واصل بود... و چون واصل شد، تکلیف از وی برخاست».[2] نویسنده کتاب تبصرة العوام، صوفیان زمان خود (قرن هفتم) را در شش گروه جای می‌دهد و واصلیه را یکی از آن‌ها می‌شمارد.
نورالدین عبدالرحمان جامی (812-898ق) در نفحات الانس که دسته‌های مختلفی را بر می‌شمارد می‌گوید:
جماعتى كه خود را در زىّ صوفيان اظهار كنند و از حليت عقايد و اعمال و احوال ايشان‏ عاطل و خالى باشند، و ربقه طاعت از گردن برداشته خليع العذار در مرتع اباحت مى‏چرند و گويند: تقيّد به احكام شريعت وظيفه عوامّ است كه نظر ايشان بر ظواهر اشيا مقصور بود و اما حال خواصّ و اهل حقيقت از آن عالى‏تر است كه به رسوم ظاهر مقيّد شوند. و اهتمام ايشان به مراعات حضور باطن بيش نبود.» و اين طايفه را باطنيّه و مباحيّه خوانند.[3]

بنابراین اگر مشخص شد، که ایشان هم نماز نمی خوانند، به سرعت با ایشان قطع ارتباط نمایید که چنین افرادی شیادان و یا جاهلانی بیش نیستند که می خواهند از تشنگی دیگران برای معنویت سوء استفاده نمایند.
پی نوشت:
__________________________

[1]. مرتضی داعی‌الاسلام، تبصرة العوام، ص131

[2]. علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، صص59-58
[3]. جامى، نفحات الأنس‏، صص9-10

موضوع قفل شده است