جمع بندی نبرد قادسیه ؛ خوب یا بد؟

تب‌های اولیه

99 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نبرد قادسیه ؛ خوب یا بد؟

سلام علیکم ما از یه طرف میگیم که اام علی (ع) با حمله به ایران مخالف بود. خودشون در جنگ شرکت نکردند و مشاوره هاشون برای مصلحت کشور بود و فلان و فلان. از یک طرف میگیم پیامبر وقتی کلنگ میزدند در خلال یه جنگ، نوید و مژده ی فتوحات ایران رو هم دادند. خب بالاخره حمله به ایران کار بدی بوده یا کار درستی؟ لطفا بدون مصلحت اندیشی جواب بدید و حاشیه نرید. اگر این حمله مصلحت الهی بوده باشه من یکی باهاش مشکلی ندارم. پس کامل و بدون مصلحت اندیشی توضیح بدید.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عامل

[="Arial Black"][="Blue"]

بسم الله الرحمن الرحیم



با عرض سلام و احترام
برای رسیدن به پاسخ، ابتدا باید مقدماتی را مد نظر داشت:
اولا؛ خود امیرالمومنین(علیه السلام) در این جنگها شرکت نکرد و حتی زمانی که عثمان از طرف خلیفه دوم به ایشان پیشنهاد رهبری سپاه اسلام را در جنگ نهاوند داد، ایشان به صراحت این پیشنهاد را رد کرد. همچنین پس از حکومت ظاهری، امام به ادامه فتوحات نپرداخته و بیشتر به اصلاح و تربیت مسلمین همت گمارد. از طرفی نقلهای تاریخی مبنی بر حضور امام حسن(علیه السلام) یا امام حسین(علیه السلام) در این جنگها نیز به دلایل متعددی مردود است.
ثانیا؛ حضرت علی(علیه السلام) در زمان خلیفه اول و دوم، چند مورد مشاوره جنگی به ایشان داده و به نحو موثری موجب پیروزی سپاه اسلام شده است.(1) از سوی دیگر برخی اصحاب خاص ایشان مانند عمار یاسر، سلمان، حذیفه بن یمان، مالک اشتر، مقداد و دیگران در سپاه اسلام یا اداره برخی مناطق فتح شده مانند مدائن و کوفه مشارکت داشته اند. بعلاوه اینکه در روایات شیعه با زمینهای فتح شده، معامله «مفتوح عنوة»(2) شده است. این زمین ها از آنِ تمام مسلمانان است و مشهور فقها با استناد به روایاتی از اهل بیت(علیهم السلام)، اذن امام را در صحت این عنوان، شرط می دانند.
علاوه بر دو مطلب مذکور، باید به این مساله هم توجه داشت که فتوحات مسلمین در یک بازه زمانی گسترده شکل گرفته و تمام این فتوحات مورد تاییدِ ضمنی نیست، بلکه بیشتر تائیدات مربوط به فتوحات شکل گرفته در دوران خلیفه اول و دوم است، تا جایی که در زمان عثمان، حضرت امیر(علیه السلام) حتی درباره جنگها مشاوره هم نمی دهد. علّت چنين موضع‌گيرى را بايد در تفاوت شيوه خلافت عثمان با خلفاى پيشين دانست‌ و از سوی دیگر برخی روایات هم در زمان دیگر ائمه مانند امام صادق(علیه السلام) بر منع پیوستن اصحاب به این فتوحات در دوران بنی امیه و بنی عباس دلالت می کنند.(3)
در مقام قضاوت می توان گفت، عدم حضور حضرت(علیه السلام) در فتوحات، مبتنی بر نارضایتی ایشان از غصب خلافت بوده نه عدم رضایت ایشان از فتوحات زمان دو خلیفه اول و مشاوره دادن حضرت(علیه السلام) نیز گواهی بر این مطلب است. تا جایی که برای فتح روم به ابوبکر می فرماید: چه خلیفه خود شخصا به این نبرد روى آورد و چه لشگرى از جانب خود بفرستد در هر دو حال پیروز خواهد بود زیرا از پیامبر شنیده است که دین اسلام بر همه ادیان غلبه خواهد کرد.(4) بنابراین به نظر می رسد اولا؛ مشاوره ایشان در امور جنگی و ثانیا؛ حضور اصحاب خاص ایشان در فتوحات و اذن پذیرش حکومت مدائن توسط سلمان یا حکومت عمار بر کوفه و ثالثا؛ معامله «مفتوح عنوة» کردن با زمینهای فتح شده توسط ائمه(علیهم السلام) قول به رضایت ایشان با فتوحات را تقویت می کند. البته منظور از رضایت، رضایت کلی است نه اینکه هر کاری که مسلمین در جنگها کردند، مورد رضایت ائمه(علیهم السلام) بوده است.


[/HR]1. حضرت(علیه السلام) در این رابطه می فرماید: فَاِن‌َّ القائِم‌َ بَعدَ صاحِبِه كان ‌يُشاوِرُنى ‌فِى مواردِ الامورِ فَيَصْدُرُها عَن‌ْ اَمْرِى و يُناظرنى فى غَوامِضها فيمضيها عن رَأيى‌؛ كسى كه بعد از ابوبكر زمامدار شد در كارها با من مشورت مى‌كرد و طبق دستور من كارها را انجام مى‌داد و در كارها ومسايل دشوار از من نظرخواهى مى كرد و مطابق نظر من عمل مى‌كرد. شيخ صدوق‌، الخصال‌، ص‌426.
2. سرزمین كفر كه با غلبه شمشیر و جنگ به دست مسلمانان افتاده است كه اصطلاحاً به آن «مفتوحه عنوهً» گویند.
3. حضرت می فرماید:
و اللّه، لو كان خيرا ما سبقونا اليه؛ به خدا سوگند؛ اگر خيرى در آن(فتوحات) بود، هرگز از ما پيشى نمى ‏گرفتند.تهذيب الاحكام، ج 6، ص 127؛ فروع كافى، ج 5، ص 19؛ وسائل الشيعة، ج 11، ص 32.
4. ابن عساکر، تهذیب تاریخ دمشق، ص 444.

[/]

عامل;948635 نوشت:
در مقام قضاوت می توان گفت، عدم حضور حضرت(علیه السلام) در فتوحات، مبتنی بر نارضایتی ایشان از غصب خلافت بوده نه عدم رضایت ایشان از فتوحات زمان دو خلیفه اول
و مشاوره دادن حضرت(علیه السلام) نیز گواهی بر این مطلب است

سلام و عرض ادب
پس یک سری اتفاقات هم که در طول این حمله رخ داده است مورد تایید امام(ع) بوده؟
مثل اینکه میگویند به زنان تجاوز شده و به کنیزی گرفته شدند یا اینکه گفته میشود کشتارهای زیادی رخ داده و....

[="Times New Roman"][="Black"]یه مطلبی رو می خواستم بگم که اصلا و ابدا روی صحبتم با استارتر محترم نیست.

کاری به این ندارم که چقدر پاسخ محکم برای این شبهه وجود داره و قانع کننده هست یا نیست.

ولی یه عده معلوم الحال هدفشون از مطرح کرده این شبهه اینه که نتایج زیر رو بگیرند:

«امام علی به کشوری حمله کرده که یه روزی قرار بوده ما توش زندگی کنیم. وای وای پس امام علی دشمن ایرانیان است.»

«مسلمانان با ایرانیان دشمن هستند. پس جمهوری اسلامی ایران معنی ندارد و باید بین اسلام و ایران یکی را انتخاب کنیم.»

«عرب ها با ایرانیان دشمن هستند. پس هـــــر عرب و هــــر کشور عربی با ما دشمن است و ما با آنها برادری نداریم.»

«مسلمانان خونریز و جنگ طلب هستند.»

اینها همونایی هستند که اگر یه غیر آمریکایی به ناموسشون تجاوز کنه درخواستشون فقط اعدام هست.

ولی اگر یه آمریکایی به ناموسشون تجاوز کنه به این نتیجه میرسن که «حتما ناموسمون یه کاری کرده که بهش تجاوز کردند. کرم از درخته.» happy[/]

[="Arial Black"][="Blue"]سلام علیکم
آقا رضا بنده این قسمت:

عامل;948635 نوشت:
البته منظور از رضایت، رضایت کلی است نه اینکه هر کاری که مسلمین در جنگها کردند، مورد رضایت ائمه(علیهم السلام) بوده است.

رو اضافه کردم که این سوال:
Reza-D;948837 نوشت:
پس یک سری اتفاقات هم که در طول این حمله رخ داده است مورد تایید امام(ع) بوده؟
مثل اینکه میگویند به زنان تجاوز شده و به کنیزی گرفته شدند یا اینکه گفته میشود کشتارهای زیادی رخ داده و....

پیش نیاد!
مسلما امام علی(علیه السلام) با این اتفاقات و شبیه آنها موافق نبودند. شاهدش هم مسائلی است که در برخی جنگهای زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) اتفاق افتاد، مانند جریان قبیله جذیمه بن عامر.
ماجرای این قبلیه این است که از طرف پیامبر صلی الله علیه واله خالد بن وليد به فرماندهي گرداني با معاونت "عبدالرحمن بن عوف" براي دعوت قبيله "جذيمة بن عامر" به اسلام و شكستن بت "عزي" رهسپار سرزمين آنان گرديد.پيامبر به او دستور داد كه خوني نريزد و از در جنگ وارد نشود.
سپاه خالد وقتي با جمعيت بني جذيمه روبرو گرديد همه آنها را مسلح و آماده نبرد يافت.خالد به آنها گفت كه اسلحه را زمين بگذارند و تسليم سپاه اسلام شوند.زيرا مكه بدست مسلمانان افتاده و بساط شرك و بت پرستي برچيده شده است.نهايتا سران قبيله رأي به تسليم داده و قبيله تسليم شد.
در اين هنگام خالد با كمال ناجونمردي برخلاف دستور اسلام فرمان داد كه دستان مردان قبيله را از پشت ببندند و گروهي از آنان را به انتقام كينه شخصي خالد كشتند.چون در دوران جاهليت قبيله بني جذيمه عموي خالد و پدر عبدالرحمن را هنگام بازگشت از يمن كشته و اموال آنها را به غارت برده بودند و خالد كينه آنها را در دل داشت.(1)

پيامبر بعد از شنيدن گزارش دلجويي از مصيبت زدگان بني جذيمه رو به قبله ايستاد و دستهاي خود را بالا برد و با حالت استغاثه گفت:
اللهم إنی أَبْرَأُ إِلَیْکَ مِمَّا صَنَعَ خَالِدٌ .
خدایا من از آن چه خالد انجام داده ، بیزاری می‌جویم .(2)
البته پیامبر صلی الله علیه واله وسلم به این عبارت اکتفا ننموده و همان طورکه انتظار می رفت علی (علیه السلام) را فرا خواندند و به او فرمود:«فداک ابوای» یعنی :پدر و مادرم به قربانت و بخشى از آن مال را به او دادند و فرمودند: نزد بنى جذیمه برو، کارهاى دوره جاهلى را زیر پا بنه و آنچه را که خالد از میان برده است فدیه اش را پرداخت کن.


[/HR]1.واقدی،کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، ج ۳، ص۸۷۵ـ۸۸۲؛ ابن هشام، السیرةالنبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶؛
2. صحیح البخاری ، ج 3 ، ص 1157 و ج 4 ، ص 1577 ، ح4084 و ج 6 ، ص 2628 ، ح6766 ، تحقیق : د. مصطفى دیب البغا ، ناشر : دار ابن کثیر ، الیمامة - بیروت ، الطبعة : الثالثة ، 1407 - 1987 .

بله فرمودید
اما منظور من این است که چرا مخالفت جدی نکردید؟

شما فرمودید که پیامبر(ص) فرمودند:

عامل;948880 نوشت:
خدایا من از آن چه خالد انجام داده ، بیزاری می‌جویم


ولی حضرت علی(ع) به آنها مشاوره می‌دادند!
اگر قبل از آن بوده می‌گفتیم خب امام(ع) نمی‌دانستند که قرار است آنان چگونه رفتار کنند
یا اگر هم می‌دانستند ، قرار نبوده در اینجا از علم خود استفاده کنند (چون کارهای دنیا باید طبق روال خود پیش برود)

اما وقتی اعمال آنها را دیدند دیگر چرا مشاوره دادند و راهنمایی کردند؟

سلام.
سپاس فراوان از کارشناس عزیز بنا بر این حمله به ایران اونطور که بعضیا میگن محل عیب و اشکالی نیست و مورد تایید بوده.

سوال نهایی من اینه که. گفته شده در اسلام حمله مجاز نیست مگه اینکه اول دشمن حمله کنه یا آماده حمله باشه.

آیا در نبرد هایی که امام علی (ع) مشاوره دادند ، همه مواردی بوده که دشمنان اسلام میخواستن حمله کنن؟
مثلا در مورد ایران این حکومت ساسانی بوده که اول میخواسته حمله کنه و سپاه اسلام اومدن حمله پیش دستانه کردند؟

یا حق

[="Times New Roman"][="Black"]

Reza-D;948914 نوشت:

اما وقتی اعمال آنها را دیدند دیگر چرا مشاوره دادند و راهنمایی کردند؟

شاید برای اینکه بیش از این توی لجن فرو نروند.

همانطور که رهبری از خرابکاری های یه عده از مسئولین در کشور کاملا اطلاع دارند ولی احساسی عمل نمی کنند که مشکلات بیشتری پیش نیاید

و تصمیمی می گیرند که به نفع اسلام باشد.

ما حضرت علی علیه السلام را با جدیتشان در دفاع از مظلومین می شناسیم.

در این شبهه فضای ترسیم شده به شکلی هست که انگار حضرت علی زیاد هم به جنایات اتفاق افتاده بی میل نیست یا در خوشبینانه ترین حالت بی تفاوت است.

ما از خیلی از اتفاقاتی که رخ داده بی خبر هستیم و نمی دانیم چه بوده و چه گذشته و هر تصمیم به چه دلیل گرفته شده.

ما حق نداریم با امکانات دنیای امروز ، با فهم و شعور و قدرت درک و تحلیل انسان های امروزی تصمیم های اون زمان رو زیر سوال ببریم.

خطبه 3 نهج البلاغه

« سوگند به پروردگارى كه دانه گياه را در خاك شكافت و انسان را بيافريد.
اگر آن جمعيت زياد حضور نمى‏ يافتند و وجود جمعى يارى كننده نبود كه حجت بر من تمام گردد
و نبود پيمانى كه خداوند تبارك و تعالى از علماء و دانشمندان گرفته تا راضى نشوند بر سيرى ظالم و گرسنه ماندن مظلوم،
هر آينه رشته شتر خلافت را بر كوهانش مى ‏انداختم و پايانش را چون اولش فرض مى‏ كردم و از خلافت كناره مى‏ گرفتم.
آن وقت شما مى فهميديد كه اين دنياى شما نزد من از آب بينى بزى كم ارزشتر است.»

خطبه 33 نهج البلاغه
«عبد الله بن عباس مى‏گويد در «ذى قار» به امير المؤمنين (عليه السلام) وارد شدم او مشغول پينه زدن نعلين خود بود.
از من سؤال كرد قيمت اين نعلين چقدر است عرض كردم قيمتى ندارد.
فرمود: به خدا سوگند اين كفش نزد من از فرمانروايى بر شما محبوبتر است مگر آنكه حقّى را بر پا سازم يا باطلى را بر اندازم .
»

حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: يا علي لا يعرفك الاّّّ الله و انا. اي علي! تو را هيچكس نشناخت جز خدا و من.

کاش امیرالمومنین علیه السلام رو با اینها می شناختیم.
[/]

[=Times New Roman]با سلام

علامه طباطبائي در جلد پنجم تفسير الميزان، راجع به حمله به ايران و سائر فتوحات که به دست خلفاي بعد از رسول اکرم -صلی الله عليه وآله- اتفاق افتاد می‌نويسد:

[SPOILER]
وقد أيقظت هذه الفتوحات المتوالية الغزيرة العرب الجاهلية من الغرور

والنخوة بعد ما كانت في سكن بالتربية النبوية ، فكانت تتسرب فيهم روح الأمم المستعلية

الجبارة ، وتتمكن منهم رويدا ، يشهد به شيوع تقسيم الأمة المسلمة يومئذ إلى العرب

والموالي ، وسير معاوية - وهو والى الشام يومذاك - بين المسلمين بسيرة ملوكية قيصرية ،

وأمور أخرى كثيرة ذكرها التاريخ عن جيوش المسلمين ، وهذه نفسيات لها تأثير في السير

العلمي ولا سيما التعليمات القرآنية.

وأما الذي كان عندهم من حاضر السير العلمي فالاشتغال بالقرآن كان على حاله وقد

صار مصاحف متعددة تنسب إلى زيد وأبى وابن مسعود وغيرهم .

[/SPOILER]ترجمه:

این فتوحات متوالی و فراوان، حسّ غرور و نخوتی را که با تربیت نَبَوی آرام گرفته بود، دوباره بیدار کرد

و باعث شد روحیّه‌ي رياست‌طلبي و ديکتاتوري بر آنها غالب گشته، در آنها ريشه بدواند،

که تقسيم مسلمانان در آن روزگار به دو گروه عرب و مَوالي (مسلمانان غير عرب)

و هچنين نحوه حکومت معاويه به سبک شاهان قيصر و همچنين امور ديگر که از رفتار لشکر مسلمين در تاريخ ذکر شده،

گواه بر مطلب فوق است.

و اين روحيّات، بر روند علمي مسلمين، به ويژه تعليمات قرآني، تأثير گذاشت.

تفسير الميزان - السيد الطباطبائي - ج 5 - ص 273

Im_Masoud.Freeman;948927 نوشت:
شاید برای اینکه بیش از این توی لجن فرو نروند

Hadi99g;948930 نوشت:
این فتوحات متوالی و فراوان، حسّ غرور و نخوتی را که با تربیت نَبَوی آرام گرفته بود، دوباره بیدار کرد

تشکر دوستان عزیز گل
نکات خیلی خوبی گفتید. تا حد زیادی پاسخم را گرفتم
منتظرم صحبت کارشناس محترم را هم بشنوم تا انشاالله صددرصد بشود

[=Times New Roman]محمد بن عثمان ذهبي از دانشمندان بزرگ رجال شناس مکتب خلفاء در قرن هشتم است.

وي در يکي از آثارش به نام «المنتقی» مي‌نويسد: عليّ بن أبي‌طالب بعد از رسول اکرم -صلّی الله عليه وآله- در هيچ جنگي شرکت نکرد! مدرک:

تذکّر: تخصّص عمده ذهبي در دانش رجال و جرح وتعديل راويان است لذا در زمينه پذيرش احاديث هم سختگير بوده.

نکته مهم درباره ذهبی اين است که از آخرین افرادی بوده که به بقایای کتاب‌های قرون نخست اسلام دسترسی داشته و پس از دوره‌ي او، بسیاری از این آثار از میان رفته است.

توضيحات بيشتر در مورد شخصيت ذهبي: http://www.wikifeqh.ir/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%B0%D9%87%D8%A8%DB%8C

[="Arial Black"][="Blue"]سلام علیکم

Reza-D;948914 نوشت:
اگر قبل از آن بوده می‌گفتیم خب امام(ع) نمی‌دانستند که قرار است آنان چگونه رفتار کنند
یا اگر هم می‌دانستند ، قرار نبوده در اینجا از علم خود استفاده کنند (چون کارهای دنیا باید طبق روال خود پیش برود)
اما وقتی اعمال آنها را دیدند دیگر چرا مشاوره دادند و راهنمایی کردند؟

اگر تاریخ فتوحات مسلمین را نگاه کنید، می بینید که در دوران دو خلیفه اول، مسلمین خیلی از سنت نبوی فاصله نگرفته اند و این روحیه انقلابی و برای خدا کار کردن را در جنگها هم مشاهده می کنیم، لذا جنایات جنگی خیلی کمتر است. اما پس از گذشت مدتی از خلافت جناب عثمان و در دوران بنی امیه و بنی عباس، تفکر مذبور جای خود را به جمع آوری غنائم و روحیه دنیا طلبی می دهد. به همین دلیل عرض شد در مرود فتوحات باید دوره های مختلف آنرا بطور جداگانه بررسی کرد و همه فتوحات را با یک دید یکسان نباید مشاهده کرد.
در هر حال همانطور که عرض شد اولا مشاوره های حضرت امیر(علیه السلام) مربوط به دوره شیخین بوده(در این دوره ظلم و اجحاف در جنگها خیلی کمتر است) و ثانیا موارد کلی جنگ را شامل می شده؛ مانند اینکه به عمر فرمودند اگر در مدینه بمانی برای اسلام و مسلمین بهتر است تا اینکه خود به میدان جنگ بروی.
[/]

[="Arial Black"][="Blue"]سلام

خدارا خدارا;948922 نوشت:
آیا در نبرد هایی که امام علی (ع) مشاوره دادند ، همه مواردی بوده که دشمنان اسلام میخواستن حمله کنن؟
مثلا در مورد ایران این حکومت ساسانی بوده که اول میخواسته حمله کنه و سپاه اسلام اومدن حمله پیش دستانه کردند؟

در جهاد ابتدائی، اذن و امر امام شرط است؛ در حالی که فتوحات در زمان زعامت امام صورت نگرفته و نهایت چیزی که ثابت شد، رضایت کلی امام بود نه بیشتر. لذا نمی توان این جنگها را با غزوات پیامبر(صلی الله علیه و اله) مقایسه نمود. هر چند برخی صاحب نظران بعضی از جنگهای زمان رسول الله را ابتدائی می دانند، اگر چه بیشتر تاریخ دانان همه جنگهای ایشان را از نوع دفاعی معرفی کرده اند.
گذشته از این مباحث، با شکل گیری قدرت سومی در منطقه بدست مسلمانان، مسلما دو قدرت بزرگ یعنی ساسانی و روم به فکر سرکوب آن می افتادند و این امر توسط خسرو پرویز شروع شد و اشخاصی را برای سرکوبی پیامبر(صلی الله علیه و اله) فرستاد که با مرگ خسرو پرویز ناتمام ماند. با توجه به این مطلب، رویارویی مسلمین با دو قدرت روم و ایران اجتناب ناپذیر بود و البته مهمترین هدف مسلمین در ابتدا و زمان شیخین، گسترش اسلام و مباحث اعتقادی بود، نه کشور گشایی و مسائل اقتصادی و سیاسی. اگر چه بعدها تا حدودی دچار انحراف شد. لذا اگر چه فتوحات در سایه تهدید دو قدرت بزرگ ایران و روم شکل گرفت، اما با تمام این تفاسیر بیشتر با جهاد ابتدائی سازگار است تا دفاعی.
[/]

عامل;949037 نوشت:
[=Arial Black]سلام

در جهاد ابتدائی، اذن و امر امام شرط است؛ در حالی که فتوحات در زمان زعامت امام صورت نگرفته و نهایت چیزی که ثابت شد، رضایت کلی امام بود نه بیشتر. لذا نمی توان این جنگها را با غزوات پیامبر(صلی الله علیه و اله) مقایسه نمود. هر چند برخی صاحب نظران بعضی از جنگهای زمان رسول الله را ابتدائی می دانند، اگر چه بیشتر تاریخ دانان همه جنگهای ایشان را از نوع دفاعی معرفی کرده اند.
گذشته از این مباحث، با شکل گیری قدرت سومی در منطقه بدست مسلمانان، مسلما دو قدرت بزرگ یعنی ساسانی و روم به فکر سرکوب آن می افتادند و این امر توسط خسرو پرویز شروع شد و اشخاصی را برای سرکوبی پیامبر(صلی الله علیه و اله) فرستاد که با مرگ خسرو پرویز ناتمام ماند. با توجه به این مطلب، رویارویی مسلمین با دو قدرت روم و ایران اجتناب ناپذیر بود و البته مهمترین هدف مسلمین در ابتدا و زمان شیخین، گسترش اسلام و مباحث اعتقادی بود، نه کشور گشایی و مسائل اقتصادی و سیاسی. اگر چه بعدها تا حدودی دچار انحراف شد. لذا اگر چه فتوحات در سایه تهدید دو قدرت بزرگ ایران و روم شکل گرفت، اما با تمام این تفاسیر بیشتر با جهاد ابتدائی سازگار است تا دفاعی.


سلام.
من درست متوجه نشدم.
گفتید اذن امام درحالی که اما زعامت نداشت و فوقش رایت کلی بود. پس جهاد ابتدایی نیست. دفاعیی هم نیست. ولی چطور در نهایت نتیجه به ابتدایی بودن رسید؟
کمی گیج شدم.

سلام

عامل;948635 نوشت:
خود امیرالمومنین(علیه السلام) در این جنگها شرکت نکرد و حتی زمانی که عثمان از طرف خلیفه دوم به ایشان پیشنهاد رهبری سپاه اسلام را در جنگ نهاوند داد، ایشان به صراحت این پیشنهاد را رد کرد. همچنین پس از حکومت ظاهری، امام به ادامه فتوحات نپرداخته و بیشتر به اصلاح و تربیت مسلمین همت گمارد. از طرفی نقلهای تاریخی مبنی بر حضور امام حسن(علیه السلام) یا امام حسین(علیه السلام) در این جنگها نیز به دلایل متعددی مردود است.

اگر حضرت علی را فردی در «حصر» و منزوی تصور کنیم می شود هر چیزی را به ایشان نسبت داد : با فتوحات مخالف بودند ، اعمال مسلمین و در رأس آنها خلیفه عمر را اسلامی نمی دانستند و از جمله این حرف ها ..

اما دقیقا خلاف اینها را مشاهده می کنیم .. در جریان حمله به ایران مسئله مشاوره ایشان به عمر فقط یک بار تکرار نشده ، جنگ چه آن زمان چه امروز یک فرآیند مدت دار است و سال ها طول می کشد .. نمی توان تصور کرد حضرت علی یک بار از خانه بیرون آمده ، مشاوره ای داده و بعد هم دیگر کاری به باقی قضایا نداشته .. دقیقا عکس آن ایشان نیز مانند سایر مسلمین در یک جبهه بوده و از شکست ایرانیان و خواری آنها خشنود بوده است تا آنجا که برای تهییج سپاه برای جنگ با معاویه می گوید « ای مردم کوفه ، شما شکوه و شوکت عجمان را از بین بردید [ و مي توانید همان بلا را بر سر معاویه بیاورید ] » ..

این بخش پیش از جنگ است ، اما پس از نبرد و وقتی که خزانه های ایرانیان به دست اعراب افتاد و زنان و دختران ایرانی توسط عرب های مسلمان به کنیزی و بردگی گرفته شدند ، اعراب مسلمان که نمی دانستند با این پول هایی که غارت کرده اند چه کار کنند بنابر بعضی روایات با پیشنهاد حضرت علی دیوانی تشکیل داده و اموال را در آن قرار دادند و آنرا صرف هزینه های جاری حکومت اسلامی کردند .یکی از این هزینه ها اعطای مقرری ماهیانه به مسلمین بود و حضرت علی و فرزندانش نیز از همان اموالی که به دست مسلمین افتاده بود ماهیانه مقرری دریافت می کرد . به گواه تاریخ در دستگاه حکومت عمر بن خطاب مسلمانان را از نظر میزان اعتبار و درجه در اسلام به طبقه هایی تقسیم بندی کرده بودند و متناسب با هر طبقه به آنها ماهیانه پول می دادند . بالاترین طبقه که بیشترین پول را دریافت می کرد نزدیکان پیامبر و خویشاوندان او بودند . علی بن ابیطالب در رأس آنان ماهیانه تا حدود 12 هزار درهم دریافت می کرد .. امام حسن و امام حسین نیز با وجود آنکه در زمان جنگ بدر نوزاد شیرخواره بودند ، اما به سبب قرابت با پیامبر معادل اصحاب بدر ( مسلمانانی که در جنگ بدر حضور داشتند ) مقرری دریافت می کردند ... نیز دختران و زنان ایرانی که توسط اعراب مسلمان به بردگی گرفته شده بودند بین مسلمین توزیع شدند و حضرت علی نیز از از آنان سهم فراوانی برد . از این رو نمی توان گفت مثلا حضرت علی مخالف غارت خزانه امپراطوری ایران یا به بردگی گرفتن زنان و دختران ایرانی بوده است .. چون او اگر ذره ای در درستی کسب این اموال و پول ها و برده ها شبهه ای می داشت ، قطعا از آنها استفاده نمی کرد.. نه آنکه بالاترین سهم را ببرد ...

پس از آن و در زمان عثمان نیز امام حسن و امام حسین در حمله به طبرستان در سپاه اسلام حضور داشتند و طبیعتا خط و مشی آنان را پذیرفته بودند که در سپاه حضور داشته اند .. بعضی در این قسمت می گویند امام حسن و امام حسین به این دلیل در لشکر حاضر شدند تا مانع دست اندازی ها و وقوع اعمال نادرست بشوند که البته این توجیه مضحکی است . هر عاقلی می داند توحش و خونخواری لشکر اعراب مسلمان تا چه حد زیاده بوده و نه اراده ای برای کنترل آن وجود داشته و نه آنکه دو نفر جوان بیست و چند ساله هیچ قدرتی برای آن کار ندارند ، حتی اگر واقعا هم چنین چیزی را بخواهند .

جلوتر که بیاییم و در زمان حکومت خود حضرت علی نیز با آنکه در این مدت مسلمانان بیشتر درگیر جنگ داخلی بودند ، اما در همین زمان اندک نیز شخص حضرت علی در سرکوب ایرانیان چیزی کم نگذاشت . زیاد بن ابیه که فرزندش عبیدالله در ماجرای کربلا معرف حضور همگان است از طرف حضرت علی به سمت منطقه فارس و کرمان روانه شد و در آنجا آنچه که می توانست از ایرانیان کشت و به بردگی گرفت و قساوتی در حق مردم ایران روا داشت که در تاریخ ثبت شده است ..

از این رو نمی توان حضرت علی را جدا از لشکر کشی به ایران دانست .. اتفاقی هم در این ماجرا نیفتاده که برخی دوستان انتظار دارند حضرت علی از آن برائت بجوید .. از دید مسلمانان ایرانیان دشمن و کافر بودند و باید کشته می شدند ، زنان و دخترانشان را هم باید به اسیری گرفت .. خب نظیر همین ها را شخص حضرت علی در ماجرای بنی قریظه انجام داده بود ، جاهای دیگر هم رخ داده بود .. اینجا چون مسئله کمی مایه ی ملی و میهنی در خود دارد ممکن است برخی چنین تصور کنند که آن حضرت از اساس با حمله به ایران مخالف بوده که خب چنین نیست ..

حق یا نا حق بودن این حمله و جنایاتی نیز که در طی این لشکرکشی انجام شده بستگی به این دارد هر کسی خودش را به آن زمان ببرد و سپس با خود بگوید در جبهه وطن و کشور خودش می جنگیده ، یا آنکه به سپاه اسلام ملحق می شده است .. آنگاه می تواند حق یا ناحق بودن این حمله را شخص برای خودش تحلیل کند .

در زمان حکومت علی منطقه فارس به شدت سرکوب شد.

ای کمیل! جنگ و جهادی پذیرفته نیست مگر با اذن و اجازه امام عادل، و گرفتن و برداشتن غنیمت جنگی نیز جایز نیست، مگر با حضور امام و رهبر فاضل.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=60717&p=949076#post949076

و طاها;949096 نوشت:
ای کمیل! جنگ و جهادی پذیرفته نیست مگر با اذن و اجازه امام عادل

ظاهرا می توان برداشت کرد عمر بن خطاب نیز از دید حضرت علی امامی عادل بوده است ..

سلام.
آقایون لطفا خواب های خودتونو اینجا تعریف نکنید.
آقای دهیم درنی. از ذهن مشوش و پریشان خودت یک مشت اکاذیب بدون دادن منبع مستند اومدی اینجا گفتی که چی بشه؟
من که این تاپیک رو زدم به حقانیت امام عزیزم ایمان دارم. این تاپیکو زدم تا دلایل رو بفهمم.
لطفا احترام هارو نگه دارید و درباره امام اول شیعیان درست صحبت کنید.

اگر حمله به ایران و حکومت ساسانی در اون دوره نظر امامم و نظر پیامبر و نظر دین و خدای من بوده من یکی کاملا بهش راضی ام و بله حتی حاضرم در لشکر مسلمانان باشم.

شما احتمالا از اون هایی هستی که میگی ایرانی ها حمله کنند عیب نداره. بی نظیره خیلی هم خوبه. ولی طرف مقابل دفاع کنه یا ضد حمله کنه خیلی بده! هیشکی هم حق نداره به ما حمله کنه!

خود حکومت های پادشاهی ایران کم حمله نکردند به سایر کشور ها. و کم آدم نکشتند. اگه اینجور حساب کنید که همه ما لجن زاده ایم!

اگر حق بر حمله به ایران بوده من قبولش دارم.

امیدوارم جناب کارشناس سریع تر جواب بنده رو بدن و رفع شبهه کنن و تاپیک رو ببندند تا پاتوق یه عده نشده.
و اگر صلاح هست لطفا جواب منو در پیام خصوصی بدید و این تاپیکو ببندین. اصلا دلم نمیخواد تاپیکی که من زدم بشه محل توهین به امام علی (ع)

خدارا خدارا;949108 نوشت:
سلام.
آقایون لطفا خواب های خودتونو اینجا تعریف نکنید.
آقای دهیم درنی. از ذهن مشوش و پریشان خودت یک مشت اکاذیب بدون دادن منبع مستند اومدی اینجا گفتی که چی بشه؟
من که این تاپیک رو زدم به حقانیت امام عزیزم ایمان دارم. این تاپیکو زدم تا دلایل رو بفهمم.
لطفا احترام هارو نگه دارید و درباره امام اول شیعیان درست صحبت کنید.

اگر حمله به ایران و حکومت ساسانی در اون دوره نظر امامم و نظر پیامبر و نظر دین و خدای من بوده من یکی کاملا بهش راضی ام و بله حتی حاضرم در لشکر مسلمانان باشم.

شما احتمالا از اون هایی هستی که میگی ایرانی ها حمله کنند عیب نداره. بی نظیره خیلی هم خوبه. ولی طرف مقابل دفاع کنه یا ضد حمله کنه خیلی بده! هیشکی هم حق نداره به ما حمله کنه!

خود حکومت های پادشاهی ایران کم حمله نکردند به سایر کشور ها. و کم آدم نکشتند. اگه اینجور حساب کنید که همه ما لجن زاده ایم!

اگر حق بر حمله به ایران بوده من قبولش دارم.

امیدوارم جناب کارشناس سریع تر جواب بنده رو بدن و رفع شبهه کنن و تاپیک رو ببندند تا پاتوق یه عده نشده.
و اگر صلاح هست لطفا جواب منو در پیام خصوصی بدید و این تاپیکو ببندین. اصلا دلم نمیخواد تاپیکی که من زدم بشه محل توهین به امام علی (ع)

در واقع برداشتی که شما از دین و تاریخ اون دارید بیشتر شبیه خواب ( و دقیقتر رویا ) ست .. و کارشناس بحث که به احتمال بسیار یک دوره تاریخ اسلام رو کامل مطالعه کردن می تونن در مورد مطالبی که نوشتم قضاوت دقیق تر و منصفانه تری داشته باشن ، رد یا تایید کنند .

از خیلی ها غیر از اینهم البته انتظار نمیره

dahim-darni;949106 نوشت:

ظاهرا می توان برداشت کرد عمر بن خطاب نیز از دید حضرت علی امامی عادل بوده است ..

بله اصلا به خاطر چنین ابهامی این بخش را انتخاب کردم
لذا برداشت شما درست نیست لا اقل شواهد دیگر، برداشتی مخالف آنچه گفتید را برای ما تداعی میکند...
البته من قصدم این نبود گفتگو کنم فقط این جمله را آوردم تا متفکران رویش فکر کنند...
توصیه :
در مسائلی که با کاربران دیگر دارید سعی کنید لحن آرامی داشته باشید
و بحث ها را منظم و مرتب ارائه دهید ( احساس میشود شما مشوش بحث میکنید. )
و برای هر بخش سند ارائه کنید تا مخاطب احساس کند شما منطقی بحث میکنید نه از روی احساسات و تعصب.

و طاها;949112 نوشت:
بله اصلا به خاطر چنین ابهامی این بخش را انتخاب کردم
لذا برداشت شما درست نیست لا اقل شواهد دیگر، برداشتی مخالف آنچه گفتید را برای ما تداعی میکند...

«حرف» و «عمل» هرکجا با هم در تضاد باشند، باید «عمل» فرد را ملاک قرار داد .. علاوه بر آنکه اساسا معیار عملکرد فرد است نه سخنان او ، از طرف دیگر جعل سخن و ساختن نقل قول های دروغین به مراتب ساده تر از جعل یک رخداد عملی در تاریخ است ..

در این موضوع نیز مشخصا وقتی ثابت شده حضرت علی هم مانند سایر مسلمین ( و بلکه بیشتر از آنها ) از پول و غنایم و برده های به دست آمده از جنگ با ایران استفاده کرده است دیگر چنین احادیثی مورد توجه قرار نمی گیرند . یا آنکه از انها نتیجه ای مطابق با ما وقع ( آنچه رخ داده ) گرفته می شود که آن نتیجه را خدمت شما عرض کردم ..

و طاها;949112 نوشت:
برای هر بخش سند ارائه کنید تا مخاطب احساس کند شما منطقی بحث میکنید نه از روی احساسات و تعصب.

معمولا چون اکثرا طرف بحث بنده کارشناس سایت است ، هم ایشان و هم بنده می دانیم که فلان مطلبی که ارائه می شود سندیت تاریخی دارد ... مگر آنکه موضوع اختلافی باشد که در آنصورت ارائه سند از سوی طرفین و نقد اسناد طرف مقابل لازم می باشد ..

[="Times New Roman"][="Navy"]

dahim-darni;949171 نوشت:
ثابت شده حضرت علی هم مانند سایر مسلمین ( و بلکه بیشتر از آنها ) از پول و غنایم و برده های به دست آمده از جنگ با ایران استفاده کرده است

از کجا ثابت شده؟ از خواب‌های حضرتعالی ؟[/]

dahim-darni;949171 نوشت:

باید «عمل» فرد را ملاک قرار داد ..

خود این اعمال درصورت اثبات اگر از طریق نقلی معتبر تر از نقل های دیگر به ما رسیده باشند، وجوه مختلفی دارند ...
عمل به خودی خود، نقل را نقض نمی کند ...
این برداشت ما از عمل است که باعث چنین تضادی میشود ..

Hadi99g;949225 نوشت:
از کجا ثابت شده؟ از خواب‌های حضرتعالی ؟

تاریخ طبری - ترجمه ابوالقاسم پاینده : ج پنجم - صفحه 1794 و 1795 و 1798

« و چون عمر خواست ديوان را مرتب كند على و عبد الرحمن بن عوف گفتند:«از خويشتن آغاز كن».
گفت: «نه، از عموى پيمبر خدا صلى الله عليه و سلم آغاز مى‏كنم، آنگاه هر كه باو نزديكتر است.» براى عباس مقررى معين كرد و از او آغاز كرد. آنگاه براى جنگاوران بدر پنجهزار پنجهزار مقرر كرد، براى مسلمانان پس از بدر تا حديبيه چهار هزار چهار هزار مقرر كرد، براى مسلمانان پس از حديبيه تا وقتى كه ابو بكر از مرتدشدگان دست بداشت، سه هزار سه هزار مقرر كرد. آنها كه در فتح مكه حضور داشته بودند يا در ايام ابو بكر جنگيده بودند و جنگاوران پيش از قادسيه همگان سه هزار سه هزار گرفتند. براى جنگاوران قادسيه و جنگاوران شام دو هزار دو هزار مقرر كرد و براى آنها كه سخت كوشيده بودند و هزار و پانصد دو هزار و پانصد مقرر كرد
....
چهار تن از غير بدريان يعنى حسن و حسين و ابو ذر و سلمان را ببدريان پيوست، »

- - - - - - - - - - -

تاریخ طبری - ترجمه ابوالقاسم پاینده : ج 5 صفحه 1825 :

پس از فتح مدائن و تقسیم غنائم :

« فرشى بود شصت در شصت، زمينه از [HL]طلا [/HL]بود و زينت آن نگين‏ها، و ميوه آن جواهر ابريشم و برگها از ابريشم و آب طلا بود و عرب آنرا قطف مى‏گفتند.
گويد: و چون سعد غنايم را تقسيم كرد فرش بماند كه تقسيم آن ميسر نبود، پس مسلمانان را فراهم آورد و گفت: «خداوند دستهاى شما را پر كرد، تقسيم اين فرش مشكل است و كس تاب خريدن آن ندارد، رأى من اينست كه آنرا به امير مؤمنان واگذاريد كه هر چه خواهد كند» و چنان كردند.
گويد: و چون فرش را در مدينه پيش عمر بردند، خوابى ديد و كسان را فراهم آورد و حمد و ثناى خدا كرد و در باره فرش رأى خواست و قصه آنرا بگفت، بعضى‏ها گفتند آنرا بگيرد، بعضى ديگر به نظر او واگذاشتند، بعضى ديگر راى مشخص نداشتند. على كه سكوت عمر را ديد برخاست و نزديك او رفت و گفت: «چرا علم خود را جهل مى‏كنى و يقين خود را به مقام شك مى‏برى؟ از دنيا جز آن ندارى كه عطا كنى و از پيش بردارى يا بپوشى و پاره كنى يا بخورى و ناچيز كنى» گفت: «راست گفتى» و فرش را پاره كرد و ميان كسان تقسيم كرد. يك پاره آن به على رسيد كه به بيست هزار [درهم] فروخت و از پاره‏ هاى ديگر بهتر نبود. »

گویا همیشه سهم حضرت علی از بقیه بهتر و بیشتر بوده و این یک دفعه که استثنائا سهم وی برابر با بقیه بوده است لازم بوده حتما در تاریخ ثبت شود ..

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن - سید جعفر مرتضی عاملی : صفحه 156

روزی عمر مالی را تقسیم کرد و به این دو [ حسن و حسين عليهما السلام] بیست هزار درهم بخشید و به پسرش عبدالله هزار درهم. پسرش او را ملامت کرد و گفت: تو هجرت و سابقه‌ی مرا در اسلام می‌دانی و با این حال بین من و این دو کودک فرق می‌گذاری و آنان را بر من مقدم می‌داری. (معلوم می‌شود این مسأله در اوایل خلافت عمر اتفاق افتاده است.) عمر گفت: «وای بر تو! جدی مثل جد آن دو برایم بیاور تا به تو هم به اندازه‌ی آنان بدهم.»

- - - - - - - - - - - - -

آنچه اینجا آورده شد تنها بخش کوچکی از کل ماجراست .. ما اصلا فرض می کنیم هیچ کدام از این گزارشات و صدها گزارش تاریخی مشابه آنها صحیح نباشد ..

مکرر در کتاب های قصه و داستان ائمه خوانده اید که آنها هزاران هزار درهم را در طول عمر خودشان بخشیده اند .. صرف نظر از اصالت این داستان ها یک بار شده از خودتان بپرسید آن بزرگواران این همه اموال را از کجا آورده اند ؟! من اگر بخواهم ارقامی که داستان نویس ها فقط برای انفاق های امام حسن مجتبی ذکر کرده اند را لیست کنم باید چندین سطر فقط عدد بنویسم ، رقم های سرسام آوری از پانصد هزار درهم ، دویست هزار ، صد و بیست هزار ، چهل هزار ووو .. خب این همه پول را امام حسن از کجا آورده اند ؟!

و نکته بعدی اینکه شما منکر هر چیزی بشوید نمی توانید منکر «عدالت حضرت علی در تقسیم بیت المال » بشوید .. در واقع این عدالت در تقسیم بیت المال از آنجا آمده که بر خلاف عمر بن خطاب ، حضرت علی سهم همه را در بیت المال یکسان قرار می داد .. خب بفرمائید ببینیم پول های این بیت المال از کجا می آمده است ؟! شاید هم نفت می فروخته اند و ما خبر نداریم ...

- - - - - - - - - - - - - - - - - -

و طاها;949230 نوشت:
خود این اعمال درصورت اثبات اگر از طریق نقلی معتبر تر از نقل های دیگر به ما رسیده باشند، وجوه مختلفی دارند ...
عمل به خودی خود، نقل را نقض نمی کند ...
این برداشت ما از عمل است که باعث چنین تضادی میشود ..

وجه دیگرش را شما بفرمایید .. یا باید ثابت کنید حضرت علی و امام حسن و امام حسین یک درهم از عمر بن خطاب دریافت نکرده اند ، یا آنکه لاجرم بپذیرید هم عمر بن خطاب را قبول داشته اند و هم حکومتش را ..

راه سومی هم هست : بفرمائید حکومت عمر بد بوده ، اما پولی که می داده خوب بوده :))

dahim-darni;949234 نوشت:

تاریخ طبری - ترجمه ابوالقاسم پاینده : ج پنجم - صفحه 1794 و 1795 و 1798

« و چون عمر خواست ديوان را مرتب كند على و عبد الرحمن بن عوف گفتند:«از خويشتن آغاز كن».
گفت: «نه، از عموى پيمبر خدا صلى الله عليه و سلم آغاز مى‏كنم، آنگاه هر كه باو نزديكتر است.» براى عباس مقررى معين كرد و از او آغاز كرد. آنگاه براى جنگاوران بدر پنجهزار پنجهزار مقرر كرد، براى مسلمانان پس از بدر تا حديبيه چهار هزار چهار هزار مقرر كرد، براى مسلمانان پس از حديبيه تا وقتى كه ابو بكر از مرتدشدگان دست بداشت، سه هزار سه هزار مقرر كرد. آنها كه در فتح مكه حضور داشته بودند يا در ايام ابو بكر جنگيده بودند و جنگاوران پيش از قادسيه همگان سه هزار سه هزار گرفتند. براى جنگاوران قادسيه و جنگاوران شام دو هزار دو هزار مقرر كرد و براى آنها كه سخت كوشيده بودند و هزار و پانصد دو هزار و پانصد مقرر كرد
....
چهار تن از غير بدريان يعنى حسن و حسين و ابو ذر و سلمان را ببدريان پيوست، »

- - - - - - - - - - -

تاریخ طبری - ترجمه ابوالقاسم پاینده : ج 5 صفحه 1825 :

پس از فتح مدائن و تقسیم غنائم :

« فرشى بود شصت در شصت، زمينه از [HL]طلا [/HL]بود و زينت آن نگين‏ها، و ميوه آن جواهر ابريشم و برگها از ابريشم و آب طلا بود و عرب آنرا قطف مى‏گفتند.
گويد: و چون سعد غنايم را تقسيم كرد فرش بماند كه تقسيم آن ميسر نبود، پس مسلمانان را فراهم آورد و گفت: «خداوند دستهاى شما را پر كرد، تقسيم اين فرش مشكل است و كس تاب خريدن آن ندارد، رأى من اينست كه آنرا به امير مؤمنان واگذاريد كه هر چه خواهد كند» و چنان كردند.
گويد: و چون فرش را در مدينه پيش عمر بردند، خوابى ديد و كسان را فراهم آورد و حمد و ثناى خدا كرد و در باره فرش رأى خواست و قصه آنرا بگفت، بعضى‏ها گفتند آنرا بگيرد، بعضى ديگر به نظر او واگذاشتند، بعضى ديگر راى مشخص نداشتند. على كه سكوت عمر را ديد برخاست و نزديك او رفت و گفت: «چرا علم خود را جهل مى‏كنى و يقين خود را به مقام شك مى‏برى؟ از دنيا جز آن ندارى كه عطا كنى و از پيش بردارى يا بپوشى و پاره كنى يا بخورى و ناچيز كنى» گفت: «راست گفتى» و فرش را پاره كرد و ميان كسان تقسيم كرد. يك پاره آن به على رسيد كه به بيست هزار [درهم] فروخت و از پاره‏ هاى ديگر بهتر نبود. »

گویا همیشه سهم حضرت علی از بقیه بهتر و بیشتر بوده و این یک دفعه که استثنائا سهم وی برابر با بقیه بوده است لازم بوده حتما در تاریخ ثبت شود ..

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن - سید جعفر مرتضی عاملی : صفحه 156

روزی عمر مالی را تقسیم کرد و به این دو [ حسن و حسين عليهما السلام] بیست هزار درهم بخشید و به پسرش عبدالله هزار درهم. پسرش او را ملامت کرد و گفت: تو هجرت و سابقه‌ی مرا در اسلام می‌دانی و با این حال بین من و این دو کودک فرق می‌گذاری و آنان را بر من مقدم می‌داری. (معلوم می‌شود این مسأله در اوایل خلافت عمر اتفاق افتاده است.) عمر گفت: «وای بر تو! جدی مثل جد آن دو برایم بیاور تا به تو هم به اندازه‌ی آنان بدهم.»

- - - - - - - - - - - - -

آنچه اینجا آورده شد تنها بخش کوچکی از کل ماجراست .. ما اصلا فرض می کنیم هیچ کدام از این گزارشات و صدها گزارش تاریخی مشابه آنها صحیح نباشد ..

مکرر در کتاب های قصه و داستان ائمه خوانده اید که آنها هزاران هزار درهم را در طول عمر خودشان بخشیده اند .. صرف نظر از اصالت این داستان ها یک بار شده از خودتان بپرسید آن بزرگواران این همه اموال را از کجا آورده اند ؟! من اگر بخواهم ارقامی که داستان نویس ها فقط برای انفاق های امام حسن مجتبی ذکر کرده اند را لیست کنم باید چندین سطر فقط عدد بنویسم ، رقم های سرسام آوری از پانصد هزار درهم ، دویست هزار ، صد و بیست هزار ، چهل هزار ووو .. خب این همه پول را امام حسن از کجا آورده اند ؟!

و نکته بعدی اینکه شما منکر هر چیزی بشوید نمی توانید منکر «عدالت حضرت علی در تقسیم بیت المال » بشوید .. در واقع این عدالت در تقسیم بیت المال از آنجا آمده که بر خلاف عمر بن خطاب ، حضرت علی سهم همه را در بیت المال یکسان قرار می داد .. خب بفرمائید ببینیم پول های این بیت المال از کجا می آمده است ؟! شاید هم نفت می فروخته اند و ما خبر نداریم ...

- - - - - - - - - - - - - - - - - -

وجه دیگرش را شما بفرمایید .. یا باید ثابت کنید حضرت علی و امام حسن و امام حسین یک درهم از عمر بن خطاب دریافت نکرده اند ، یا آنکه لاجرم بپذیرید هم عمر بن خطاب را قبول داشته اند و هم حکومتش را ..

راه سومی هم هست : بفرمائید حکومت عمر بد بوده ، اما پولی که می داده خوب بوده :))

سلام.
خوبه خودت اعتراف میکنی که چیزی برای خودشون نگه نداشتند و بخشیدند! این هم که میگید سهم بیشتر برمیداشتند چرت و پرت محضه.
شما که این هارو گفتی احادیث بخشندگی های امامان رو بگو. احادیث سنگ به شکم بستن های امام علی (ع) رو بگو. احادیث وصله کردن کفش رو هم بگو!
امامان همیشه وقتی چیزی هم دستشون میومد سعی در انفاق داشتند مخصوصا امامانی که خلیفه شدند بیشتر خودشونو در معرض فقر قرار میدادند که مثل فقرای کشورشون باشن.

گفتید بیت المال چطور پر میشده نکنه نفت میفروختند. آخه این چه حرف کودکانه ایه؟ مگه کشور های دیگه که اونموقع بودند بیت المال و خزانه نداشتند؟ اونا چطور پر میکردند؟ مگه فقط نفته؟ لابد از ازل تا همین 100-200 سال پیش هیچ کشوری خزانه و پول نداشه چون نفتی وجود نداشته! تازه در ممالک اسلامی علاوه بر مالیات و غیره خمس و زکات هم هست که بیت المال رو پر میکنه.

درباره بخشش های امامان. اولا خود امامان ما زراعت میکردند پول خوبی از این راه گیرشون میومد که میتونستند ببخشند یا خودشون استفاده کنند.
دوما این ها امام بودند شیعیان اموال اهدایی به امامان میفرستادند. همین الان رهبر در جشن عاطفه ها یهو 200 میلیون تومن میبخشه از کجا میاد؟ همه پول هایی هست که ملت براش فرستادند ناسلامتی مرجع تقلید هست!

درباره مشورت ها به خلفا. این مشورت ها به هیچ عنوان ثابت کننده حقانیت خلفا نبوده. احادیثی از امام هستند بر علیه خلفا. این هارو هم مد نظر داشته باشید!
این هم در نظر داشته باشید وقتی امام رو خلیفه خواستند بکنند گفتند به روش شیخین حکومت باید بکنی. امام گفت من به روش قرآن حکومت خواهم کرد. این یعنی قبول نداشتن روش شیخین.

اما در چرایی مشورت ها. عزیز من خلافت امام در گرو بیعت مردم هست نه امامت آنها. امام باید در طول زندگی اسلام رو ابلاغ کنه. راه درست رو نشون بده. اگه در طول خلافت شیخین به هیچ عنوان حرفی نزنه یعنی به رسالت خودش درواقع عمل نکرده.

[="Arial Black"][="Blue"]سلام

خدارا خدارا;949050 نوشت:
سلام.
من درست متوجه نشدم.
گفتید اذن امام درحالی که اما زعامت نداشت و فوقش رایت کلی بود. پس جهاد ابتدایی نیست. دفاعیی هم نیست. ولی چطور در نهایت نتیجه به ابتدایی بودن رسید؟
کمی گیج شدم.

در جهاد ابتدائی بودن فتوحات در دوران خلفاء شکی نیست. بحث بر اینست که آیا این جهاد ابتدائی مشروع هم هست یا نه؟ که مشروعیت ان متوقف بر اذن امام می باشد. اگر خاطر شریف شما باشد در پاسخ اصلی به نظر فقها در این رابطه اشاره شد که با اراضی عراق معامله مفتوح عنوه شده که حاکی از رضایت امام به اصل جنگ است اما این رضایت با اذن دادن تفاوت دارد. اذن و امر امام در زمانی متصور است که قدرت بدست امام باشد. بنابراین گفته شد با این اراضی معامله مفتوح عنوه شده است.

[/]

عامل;949237 نوشت:
[=Arial Black]سلام

در جهاد ابتدائی بودن فتوحات در دوران خلفاء شکی نیست. بحث بر اینست که آیا این جهاد ابتدائی مشروع هم هست یا نه؟ که مشروعیت ان متوقف بر اذن امام می باشد. اگر خاطر شریف شما باشد در پاسخ اصلی به نظر فقها در این رابطه اشاره شد که با اراضی عراق معامله مفتوح عنوه شده که حاکی از رضایت امام به اصل جنگ است اما این رضایت با اذن دادن تفاوت دارد. اذن و امر امام در زمانی متصور است که قدرت بدست امام باشد. بنابراین گفته شد با این اراضی معامله مفتوح عنوه شده است.


سلام علیکم.
چیزی که از کلام شما و این مقایسه فهمیدم اینه که با توجه به رضایت امام، این جهاد مشروع بوده. درسته؟

[="Arial Black"][="Blue"]سلام

dahim-darni;949056 نوشت:
[=&quot] ایشان نیز مانند سایر مسلمین در یک جبهه بوده و از شکست ایرانیان و خواری آنها خشنود بوده است

در ابتدای تاپیک اشاره شد که ایشان از اصل فتوحات حمایت کرده و به آن رضایت داشته است و این رضایتمندی هم بر اساس پیشرفت اسلام و رضای خداوند در گسترش دین حق است. اما این به معنای رضایت امام از همه جزئیات جنگ نیست که در پست 6 به موضع امام در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) اشاره شد.
بهتر است در اینگونه بحث ها بیشتر سعی کنیم حق مدار باشیم تا اینکه مغلوب حس ناسیونالیستی باشیم. چرا که ممکن است اجداد ما(هر چند اجداد ما هستند) باطل بوده باشند.

dahim-darni;949056 نوشت:
بنابر بعضی روایات با پیشنهاد حضرت علی دیوانی تشکیل داده و اموال را در آن قرار دادند و آنرا صرف هزینه های جاری حکومت اسلامی کردند

کدام روایات؟
حضرت تا به حکومت رسید، این رسم اشتباه دوران عمر و عثمان را برچید و به تمام مسلمانها یکسان از بیت المال سهم داد. خود حضرت در این باره می فرماید: خلیل‌من، رسول‌خدا(ص)، مالی را برای روز بعد نگاه نمی‌داشت؛ و ابوبکر نگاه می‌داشت؛ و عمر‌بن‌خطاب در این کار نظرش برآن شد که دیوان‌ها را تدوین کند، واعطای اموال را از سالی به سال دیگر تأخیر اندازد. اما من، به همان‌سان رفتار خواهم کرد که خلیلم رسول خدا(ص) رفتار می‌کرد.(ابو اسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی، الغارات، تحقیق جلال‌الدین حسینی ارموی، ج‏1، ص47 و 48.)

dahim-darni;949056 نوشت:
از این رو نمی توان گفت مثلا حضرت علی مخالف غارت خزانه امپراطوری ایران یا به بردگی گرفتن زنان و دختران ایرانی بوده است .. چون او اگر ذره ای در درستی کسب این اموال و پول ها و برده ها شبهه ای می داشت ، قطعا از آنها استفاده نمی کرد.. نه آنکه بالاترین سهم را ببرد ...

اولا غنیمت گرفتن از طرف مغلوب علاوه بر مرسوم بودن آن، شرعی هم بود. هر قومی که پیروز می شد، اموال مغلوب را به عنوان غنیمت می گرفت و این اختصاص به مسلمین نداشت.
ثانیا بحث برده گرفتن زنان منوط به حاضرین در میدان جنگ بوده که بحث مفصلی است و تاپیکهای زیادی هم در این سایت به آن پرداخته اند.
ثالثا باید بین غنیمت گرفتن با ظلم و اجحاف فرق گذاشت. مسلما در فتوحات و هر جنگ دیگری ظلمهایی صورت می گیرد که عرض شد حضرت با اصل فتوحات موافق بوده و در مواردی نیز مشورت داده است اما با جزئیات آن و خطاهای جنگجویان موافق نبوده است. شاهد آن هم بحث در آوردن خلخال از پای زن یهودی در دوران حکومت ایشان است که فرمود اگر مسلمانی با شنیدن این خبر دق کند، حق دارد.

dahim-darni;949056 نوشت:
پس از آن و در زمان عثمان نیز امام حسن و امام حسین در حمله به طبرستان در سپاه اسلام حضور داشتند و طبیعتا خط و مشی آنان را پذیرفته بودند که در سپاه حضور داشته اند

این مطلب صحیح نیست برای اطلاع بیشتر ر.ک:
http://www.porseman.org/q/show.aspx?id=134588

توصیه پایانی حقیر اینست که بدور از حس ناسیونالیستی به تحلیل بپردازیم و مقهور برخی شبهه ها که در صدد تحریک ایرانیها بر اعراب و غیره است بپرهیزیم. اول حق را بشناسیم بعد اهلش را بستاییم. فتوحات مسلمین در دوران دو خلیفه اول مهمترین هدفش نشر اسلام بود، هر چند بالاخره در جنگ جنایاتی هم رخ داد. که البته ما در صدد توجیه جنایات نبوده و نیستیم. در جای خود این افراد باید در پیشگاه الهی پاسخگو باشند.

[/]

[="Arial Black"][="Blue"]سلام مجدد

خدارا خدارا;949239 نوشت:
سلام علیکم.
چیزی که از کلام شما و این مقایسه فهمیدم اینه که با توجه به رضایت امام، این جهاد مشروع بوده. درسته؟

از روایات برخورد ائمه(علیهم السلام) با زمینهای عراق و مشابه آن، مشروعیت برداشت می شود.
البته این حکم شامل جنگهای زمان امویان و عباسیان نمی شود.

[/]

dahim-darni;949234 نوشت:

وجه دیگرش را شما بفرمایید .. یا باید ثابت کنید حضرت علی و امام حسن و امام حسین یک درهم از عمر بن خطاب دریافت نکرده اند ، یا آنکه لاجرم بپذیرید هم عمر بن خطاب را قبول داشته اند و هم حکومتش را ..

راه سومی هم هست : بفرمائید حکومت عمر بد بوده ، اما پولی که می داده خوب بوده :))

مثل اینکه شما فراموش کردید بحث ما چه بود و با بحث های دیگر خلط کرده اید....
بحث ما در امام عادل دانستن یا ندانستن عمر در آن روایت بود...
آیا دریافت بیت المال و خرید برده دال بر این است که عمر، امام عادل است؟!
از زمان پیامبر تا زمان امام حسن عسکری علیهم السلام
ائمه و مومنین برده میخریدند و بیت المال دریافت میکردند
آیا اینها بدان معناست که عباسیان و امویان و سایر ظلمه، امام عادل بودند؟

خدارا خدارا;949236 نوشت:
خوبه خودت اعتراف میکنی که چیزی برای خودشون نگه نداشتند و بخشیدند! این هم که میگید سهم بیشتر برمیداشتند چرت و پرت محضه.

یک بار دیگر در کمال آرامش بخوانید ببینید من چه گفتم و شما چه برداشت کرده اید :

dahim-darni;949234 نوشت:
مکرر در کتاب های قصه و داستان ائمه خوانده اید که آنها هزاران هزار درهم را در طول عمر خودشان بخشیده اند .. [HL]صرف نظر از اصالت این داستان ها[/HL] یک بار شده از خودتان بپرسید آن بزرگواران این همه اموال را از کجا آورده اند ؟! من اگر بخواهم ارقامی که داستان نویس ها فقط برای انفاق های امام حسن مجتبی ذکر کرده اند را لیست کنم باید چندین سطر فقط عدد بنویسم ، رقم های سرسام آوری از پانصد هزار درهم ، دویست هزار ، صد و بیست هزار ، چهل هزار ووو .. خب این همه پول را امام حسن از کجا آورده اند ؟!

من مطمئن نیستم قصه هایی که در مورد انفاق های نجومی ائمه نقل شده صحت داشته باشد ، اما حتی اگر صحیح هم باشند سوال من چیز دیگریست : این ائمه بزرگوار ما آن چند میلیون درهم و دینار را از کجا آورده اند که چنین حاتم بخشی هایی کرده اند .

خدارا خدارا;949236 نوشت:
گفتید بیت المال چطور پر میشده نکنه نفت میفروختند. آخه این چه حرف کودکانه ایه؟ مگه کشور های دیگه که اونموقع بودند بیت المال و خزانه نداشتند؟ اونا چطور پر میکردند؟ مگه فقط نفته؟ لابد از ازل تا همین 100-200 سال پیش هیچ کشوری خزانه و پول نداشه چون نفتی وجود نداشته! تازه در ممالک اسلامی علاوه بر مالیات و غیره خمس و زکات هم هست که بیت المال رو پر میکنه.

ما داریم در مورد حکومت «اسلامی» بحث می کنیم .. اگر قرار است خزانه حکومت اسلامی نیز به روش بقیه غارتگران تاریخ پر بشود که دیگر بحثی نمی ماند ..

خدارا خدارا;949236 نوشت:
شما که این هارو گفتی احادیث بخشندگی های امامان رو بگو. احادیث سنگ به شکم بستن های امام علی (ع) رو بگو. احادیث وصله کردن کفش رو هم بگو!

این احادیث مربوط به اوایل هجرت به مدینه است ، آن موقع مسلمانان به علت آنکه هیچ مال و ثروتی نداشتند مجبور بودند در سختی زندگی کنند و حضرت علی نیز آن زمان در نخلستان ها برای دیگران کار می کردند .. پس از فتح خزانه های ایران اما ، ائمه نیز مثل بقیه مسلمانان دیگر نیازی به کار و کشاورزی نداشتند و ماهیانه از بیت المال مقرری دریافت می کردند که اسناد نیز ارائه شد .

سلام

عامل;949243 نوشت:
در ابتدای تاپیک اشاره شد که ایشان از اصل فتوحات حمایت کرده و به آن رضایت داشته است و این رضایتمندی هم بر اساس پیشرفت اسلام و رضای خداوند در گسترش دین حق است.

دوست عزیز
فتوحات بدون جنگ به دست نمیاد (مگر به تسلیم یکی از طرفین)
جنگ و شرکت در جنگ، خونریزی و کشتار و آوارگی و... به همراه داره.
کشتار و آوارگی، نفرت ایجاد میکنه.
اینکه شما میگید ایشان از اصل فتوحات حمایت می کرد، یعنی با آگاهی به این مسائل حمایت میکردند؟
.
میفرمائید پیشرفت اسلام، رضای خدا و...:
پیشرفت اسلام این اجازه رو داره به فرهنگ، نژاد، دین و حدود اراضی یک کشور تعرض کنه؟ دینی که شما ادعا دارید کاملترین است و پیامبرش رحمتی برای بشریت است، بایستی با جنگ و جهاد و به زور عرضه بشه؟
رضای خدایی که میفرمائید در بیش از 20 سال جنگ های کوچک و بزرگ (فقط پیش از خلافت امام علی) بوده؟ رضای خدا در کشته شدن انسان ها و اسارت و غارت (از هر دو طرفین) بوده؟
.
.
شما میفرمائید حس ملی گرایی رو دخیل نکنیم (که به شخصه ملی گرایی رو هم بیهوده میدونم)، شما هم به تشابه به عنوان یک انسان به حوادث حملات اعراب به ایران نگاه کنید و تاثیرات عقیده ای خودتون رو برای لحظاتی کنار بگذارید. میتونید این جنایات رو هضم کنید؟
کشور ایران هم در مقاطع زیادی در طول تاریخ، به واسطه جنگ یا نگرش پادشاهان و.. به ملت ها، نژادها و انسان هایی زیادی ستم کرده و در حقشون جنایت کرده. ولی نیامده به شدت دین اسلام بگه " این کارها رو کردم، چون خدا گفته، چون خدا راضی بوده، چون فرستاده اش تشویق کرده".
.
.
پرداختن به اینکه امامان شیعه از حمله به ایران رضایت داشتند و ذی نفع بودن، بحث اشتباهی نیست که جناب dahim-darni راجع بهش صحبت کردن. اما به نظر من عقب تر از اون باید به این پرداخت که چرا خدای حضرت محمد و دینش، موافق هستند (یا حخالفتی نداشتند) به ورود به اعتقادات هر شخص ها و ملت های دیگر به کمک جهاد و جنگ.

سلام

عامل;949243 نوشت:
در ابتدای تاپیک اشاره شد که ایشان از اصل فتوحات حمایت کرده و به آن رضایت داشته است و این رضایتمندی هم بر اساس پیشرفت اسلام و رضای خداوند در گسترش دین حق است. اما این به معنای رضایت امام از همه جزئیات جنگ نیست که در پست 6 به موضع امام در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) اشاره شد.

آنجا حضرتعالی در پاسخ به اینکه آیا حضرت علی با به کنیزی گرفتن زنان یا کشتارهایی که اتفاق افتاده مخالف بودند فرمودید :

عامل;948880 نوشت:
مسلما امام علی(علیه السلام) با این اتفاقات و شبیه آنها موافق نبودند.

هم کشتار کافران و هم به بردگی گرفتن زنان آنها دستور قرآن است ، شخص حضرت علی نه تنها با این موراد مخالف نبود که عملکرد ایشان در غزوات پیامبر و به خصوص بنی قریظه مشخص و واضح است ..

حتی اگر اختلاف نظری هم میان عمر و علی وجود داشته در موارد بسیار جزیی بوده و دست کم در تاریخ جایی ندیدم که حضرت علی مخالفتی با لشکرکشی ها یا کشتاری که از ایرانیان شد داشته باشد..

عامل;949243 نوشت:
[HL]اولا غنیمت گرفتن از طرف مغلوب علاوه بر مرسوم بودن آن، شرعی هم بود. [/HL]هر قومی که پیروز می شد، اموال مغلوب را به عنوان غنیمت می گرفت و این اختصاص به مسلمین نداشت.
ثانیا بحث برده گرفتن زنان منوط به حاضرین در میدان جنگ بوده که بحث مفصلی است و تاپیکهای زیادی هم در این سایت به آن پرداخته اند.
ثالثا باید بین غنیمت گرفتن با ظلم و اجحاف فرق گذاشت. مسلما در فتوحات و هر جنگ دیگری ظلمهایی صورت می گیرد که عرض شد حضرت با اصل فتوحات موافق بوده و در مواردی نیز مشورت داده است اما با جزئیات آن و خطاهای جنگجویان موافق نبوده است. شاهد آن هم بحث در آوردن خلخال از پای زن یهودی در دوران حکومت ایشان است که فرمود اگر مسلمانی با شنیدن این خبر دق کند، حق دارد.

متشکرم که صراحتا و بدون تعارف اصل موضوع را بیان کردید .. بله من هم همین را می گویم ، می گویم حضرت علی غنیمت هایی که لشکر اسلام گرفته بود را شرعی و درست می دانست و از این رو از آنها استفاده می کرد ، ( و با این وجود نمی دانم چرا عده ای در این بحث از شنیدن این سخنان ناراحت می شوند .. )

عامل;949243 نوشت:
کدام روایات؟
حضرت تا به حکومت رسید، این رسم اشتباه دوران عمر و عثمان را برچید و به تمام مسلمانها یکسان از بیت المال سهم داد.

dahim-darni;949234 نوشت:
و چون عمر خواست ديوان را مرتب كند على و عبد الرحمن بن عوف گفتند:«از خويشتن آغاز كن».
گفت: «نه، از عموى پيمبر خدا صلى الله عليه و سلم آغاز مى‏كنم، آنگاه هر كه باو نزديكتر است.»

البته درست است که حضرت علی بعدها روش مساوات در تقسیم بیت المال را پیش گرفت ، اما با اینحال سهم بزرگی از مقرری ماهیانه بیت المال در زمان عمر و عثمان را در اختیار داشت ..

عامل;949243 نوشت:
توصیه پایانی حقیر اینست که بدور از حس ناسیونالیستی به تحلیل بپردازیم و مقهور برخی شبهه ها که در صدد تحریک ایرانیها بر اعراب و غیره است بپرهیزیم. اول حق را بشناسیم بعد اهلش را بستاییم. فتوحات مسلمین در دوران دو خلیفه اول مهمترین هدفش نشر اسلام بود، هر چند بالاخره در جنگ جنایاتی هم رخ داد. که البته ما در صدد توجیه جنایات نبوده و نیستیم. در جای خود این افراد باید در پیشگاه الهی پاسخگو باشند.

خب این دیگر بر میگردد به اینکه چقدر انسان به وطنش پایبند است .. ممکن است یک نفر بگوید من به سپاه اسلام می پیوندم و حتی در برابر کشور خودم هم میجنگم ، هرکجا حق باشد همانجا می جنگم ، و همین کار از دید بسیاری مصداق خیانت به کشور و وطن فروشی باشد .. این دیگر اختلاف بر سر مبانی و نظرات است ..

و طاها;949249 نوشت:
مثل اینکه شما فراموش کردید بحث ما چه بود و با بحث های دیگر خلط کرده اید....
بحث ما در امام عادل دانستن یا ندانستن عمر در آن روایت بود...
آیا دریافت بیت المال و خرید برده دال بر این است که عمر، امام عادل است؟!
از زمان پیامبر تا زمان امام حسن عسکری علیهم السلام
ائمه و مومنین برده میخریدند و بیت المال دریافت میکردند
آیا اینها بدان معناست که عباسیان و امویان و سایر ظلمه، امام عادل بودند؟

بنده نیز عرض کردم نمی توان گفت آن حاکمان خودشان بد بوده اند، اما پولشان خوب بوده است ..

ما در مورد افراد عادی بحث نمی کنیم ، شما معتقدید ائمه در آخرین درجه ایمان بوده اند .. چنین ایمانی مانع از آن می شود که اموال به دست آمده از حکومت ظالم قبول بشود ... مگر آنکه بگوئیم واقعا از دید ائمه حکومت هایی که در زمان آنها وجود داشته غاصب و طاغوتی نبوده است ..

عامل;949243 نوشت:
[=Arial Black]سلام

در ابتدای تاپیک اشاره شد که ایشان از اصل فتوحات حمایت کرده و به آن رضایت داشته است و این رضایتمندی هم بر اساس پیشرفت اسلام و رضای خداوند در گسترش دین حق است. اما این به معنای رضایت امام از همه جزئیات جنگ نیست که در پست 6 به موضع امام در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) اشاره شد.
بهتر است در اینگونه بحث ها بیشتر سعی کنیم حق مدار باشیم تا اینکه مغلوب حس ناسیونالیستی باشیم. چرا که ممکن است اجداد ما(هر چند اجداد ما هستند) باطل بوده باشند.


درود
جناب عامل مگه هدف وسیله رو توجیه میکنه، جالب اینه که دین حق با شمشیر گسترش پیدا می‌کنه!!!عجبا

حضرت علی کسی که ادعا میشه آینده و گذشته در برابر اون مثل روز روشن هست و اگه اراده کنه کهکشانها رو هم در کسری از ثانیه جابه‌جا میکنه، ولایت تکوینی داره به همه چی.
چطور همچنین انسانی جنایات اعراب در جنگ ایران رو ندید، حتی حدس هم نزد که فرهنگ کشورهای دیگه ممکنه فرق داشته باشه با اعراب.
اونوقت میاید میگید با اصل فتوحات موافق بود و راضی به گسترش دین خدا بود.
حتما در نگرش حضرت علی هدف وسیله رو توجیه می‌کنه.

دارم گسترش اسلام رو با مسیحیت مقایسه میکنم، والا اینطور نبود، عقاید مسیح کم کم رو به گسترش گذاشت که نهایتا پادشاه روم هم مسیحی شد و شروع به گسترش جهانی کرد. باید قبول کرد که که گسترش اسلام با خونریزی اشتباه بوده.

ما ناسیونالیست نیستیم و در طول تاریخ ارتش ایران هم جنایات زیادی به بقیه مردم سرزمین های دیگه کرده، نمونه ش حمله نادر و ...ولی اینطور نیست که جنایاتی که به کشورمان شده رو توجیه کنیم و فراموش کنیم.

dahim-darni;949266 نوشت:

بنده نیز عرض کردم نمی توان گفت آن حاکمان خودشان بد بوده اند، اما پولشان خوب بوده است ..

ما در مورد افراد عادی بحث نمی کنیم ، شما معتقدید ائمه در آخرین درجه ایمان بوده اند .. چنین ایمانی مانع از آن می شود که اموال به دست آمده از حکومت ظالم قبول بشود ... مگر آنکه بگوئیم واقعا از دید ائمه حکومت هایی که در زمان آنها وجود داشته غاصب و طاغوتی نبوده است ..

شما دارید بدیهیات را انکار میکنید...
خریدن برده و گرفتن بیت المال در زمان حجاج و هر حاکم ظالمی، میتواند خوب باشد و در عین حال آن حاکم امام عادل نباشد...
این دو ربطی به هم ندارد...

فکر نمیکردم شما خونخواران اموی و عباسی را هم امام عادل بدانید...

dahim-darni;949259 نوشت:

یک بار دیگر در کمال آرامش بخوانید ببینید من چه گفتم و شما چه برداشت کرده اید :

من مطمئن نیستم قصه هایی که در مورد انفاق های نجومی ائمه نقل شده صحت داشته باشد ، اما حتی اگر صحیح هم باشند سوال من چیز دیگریست : این ائمه بزرگوار ما آن چند میلیون درهم و دینار را از کجا آورده اند که چنین حاتم بخشی هایی کرده اند .

ما داریم در مورد حکومت «اسلامی» بحث می کنیم .. اگر قرار است خزانه حکومت اسلامی نیز به روش بقیه غارتگران تاریخ پر بشود که دیگر بحثی نمی ماند ..

این احادیث مربوط به اوایل هجرت به مدینه است ، آن موقع مسلمانان به علت آنکه هیچ مال و ثروتی نداشتند مجبور بودند در سختی زندگی کنند و حضرت علی نیز آن زمان در نخلستان ها برای دیگران کار می کردند .. پس از فتح خزانه های ایران اما ، ائمه نیز مثل بقیه مسلمانان دیگر نیازی به کار و کشاورزی نداشتند و ماهیانه از بیت المال مقرری دریافت می کردند که اسناد نیز ارائه شد .

من برداشتم درسته.
شما گفتید که چیزای بیشری برمیداشتن من گفتم چرت و پرته.

چطور ممکنه یه چیزیو خودتون باور نداشته باشید ولی در استدلال هاتون استفاده کنید. میگید بخشش هارو باور ندارم ولی از همین بخشش ها بر علیه امام اتهام میسازید!
به این که از کجا پول رو میارند جواب دادم. منتها چون شما دنبال حق نیستید جاهایی که قابل جواب نیستند رو رد میکنید!
بخشش های امامان قصه و داستان نیست. در پس قبلیم گفتم از چه راه هایی در آمد داشتند.

درباره روش غارتگران برای پر کدن خزانه!
از کی تا حالا مالیات گرفتن و خمس و زکات شده روش غارتگران. چرا جاهایی از حرف طرف مقابلون که حق هست رو کلا رد میکنید و حتی بهش جواب هم نمیدید!!!

نخیر مربوط به اوایل هجرت نیست دروغ شاخدار نگویید.
حدیثی هست درباره اینکه زراعت میکردند و چند هزار درهم درآمد داشتند و بخش کوچکی برای خود برمیداشتند و مابقی رو انفاق میکرند.(متاسفانه سند حدیث و مقدار دقیق درآمد خاطرم نیس) با کمی سرچ پیدا میکنید.

روش جالبی دارید دهیم درنی!

دروغ را انقدر قاطعانه و حرفه ای میگویید که همه باور کنند و بگن حتما یه چیزی میدونه که میگه!

و طاها;949268 نوشت:
شما دارید بدیهیات را انکار میکنید...
خریدن برده و گرفتن بیت المال در زمان حجاج و هر حاکم ظالمی، میتواند خوب باشد و در عین حال آن حاکم امام عادل نباشد...
این دو ربطی به هم ندارد...

اتفاقا به هم ربط دارند .. طبق مبانی شیعه حکومت های زمان ائمه ظالم ، فاسد و طاغوتی بوده اند . دریافت مستمری از چنین حکومتی قاعدتا باید حرام باشد .. ائمه می توانستند بدون اینکه پولی از این حکومتها دریافت کنند خودشان کار کنند و بی نیاز از آنها زندگی کنند ..

و اما در مورد برده داری ، نفس این عمل اشتباه است .. لااقل به زور کسی را نباید مجبور به برده بودن کرد .. حال چه می خواهد زمان حکومت نبوی باشد چه علوی چه طاغوتی ..

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

خدارا خدارا;949272 نوشت:
من برداشتم درسته.
شما گفتید که چیزای بیشری برمیداشتن من گفتم چرت و پرته.

بله فرمودید ، اما بنده به تمایلات درونی شما کاری ندارم ، طرف اصلی بحث من کارشناس است و ایشان نیز منکر سخن من نشدند .. دست کم کلام ایشان باید برای شما حجت باشد .

خدارا خدارا;949272 نوشت:
به این که از کجا پول رو میارند جواب دادم. منتها چون شما دنبال حق نیستید جاهایی که قابل جواب نیستند رو رد میکنید!
بخشش های امامان قصه و داستان نیست. در پس قبلیم گفتم از چه راه هایی در آمد داشتند.

بازهم شما را به پاسخ کارشناس به صحبت هایم ارجاع می دهم . اگر بخوانید متوجه می شوید ایشان هم منکر آن نیستند که ائمه از بیت المال پول های فراوانی نصیبشان می شده است . لذا بهتر است شما هم بدیهیات تاریخی را انکار نفرمائید .

خدارا خدارا;949272 نوشت:
درباره روش غارتگران برای پر کدن خزانه!
از کی تا حالا مالیات گرفتن و خمس و زکات شده روش غارتگران. چرا جاهایی از حرف طرف مقابلون که حق هست رو کلا رد میکنید و حتی بهش جواب هم نمیدید!!!

بیت المال حکومت اسلام با غارت خزانه های امپراطوری ایران و سپس روم پر شد .. حمله کردند ، غارت کردند و بعد غنیمت ها را بین خودشان تقسیم کردند ..

به نام خدا.

dahim-darni;949277 نوشت:

اتفاقا به هم ربط دارند .. طبق مبانی شیعه حکومت های زمان ائمه ظالم ، فاسد و طاغوتی بوده اند . دریافت مستمری از چنین حکومتی قاعدتا باید حرام باشد .. ائمه می توانستند بدون اینکه پولی از این حکومتها دریافت کنند خودشان کار کنند و بی نیاز از آنها زندگی کنند ..

و اما در مورد برده داری ، نفس این عمل اشتباه است .. لااقل به زور کسی را نباید مجبور به برده بودن کرد .. حال چه می خواهد زمان حکومت نبوی باشد چه علوی چه طاغوتی ..


=d>

لطف بفرمایید یکم دیگه با استفاده از "مبانی شیعه"، "حلیت و حرمت" یاد ائمه (ع) بدید تا بیشتر از پیش باعث انبساط خاطر حضار بشید. laughing امیدوارم اونقدر عقل داشته باشید که متوجه باشید مبانی شیعه توسط ائمه (ع) آموخته شده اند.

و در مورد برده بودن، بله خوب! به زور نباید کسی رو مجبور به برده بودن کرد! باید رفت گفت آقا شما میای بدون زور و مسالمت آمیز، "مجبور" به "برده ی من" بودن بشی؟ laughing

ستایشگر :Gol:

dahim-darni;949277 نوشت:

اتفاقا به هم ربط دارند .. طبق مبانی شیعه حکومت های زمان ائمه ظالم ، فاسد و طاغوتی بوده اند . دریافت مستمری از چنین حکومتی قاعدتا باید حرام باشد .. ائمه می توانستند بدون اینکه پولی از این حکومتها دریافت کنند خودشان کار کنند و بی نیاز از آنها زندگی کنند ..

[/B]

واقعا تعصب کورتان کرده است...
خیر نه تنها دریافت مستمری حرام نیست بلکه حق مسلم آنها است ....
حقوق و احکام دین با تغییر حاکمان تغییر نمیکند...
اگر منصف باشید فهم مطلب سخت نیست...
اما متاسفانه شما دریافت مستمری را دلیل بر این میدانید که این ظلمه ، امام عادل بودند...
چه طور ممکن است حجاج امام عادل باشد؟!
چه طور ممکن است معاویه و یزید امام عادل باشند؟!
دریافت مستمری ربطی به امام عادل بودن ندارد...

dahim-darni;949277 نوشت:
[=12]
و اما در مورد برده داری ، نفس این عمل اشتباه است .. لااقل به زور کسی را نباید مجبور به برده بودن کرد .. حال چه می خواهد زمان حکومت نبوی باشد چه علوی چه طاغوتی ..
- SIZE]

بحث ما این نبود که برده داری خوب است یا بد...

بحث این بود که شما میخواهید از دریافت مستمری و خرید برده، نتیجه بگیرید آنها امام عادل بودند...
این موارد از زمان پیامبر تا امام یازدهم انجام میگرفت
اما این دلیل بر ''امام عادل'' بودن نیست....

ستايشگر;949280 نوشت:
طف بفرمایید یکم دیگه با استفاده از "مبانی شیعه"، "حلیت و حرمت" یاد ائمه (ع) بدید تا بیشتر از پیش باعث انبساط خاطر حضار بشید. امیدوارم اونقدر عقل داشته باشید که متوجه باشید مبانی شیعه توسط ائمه (ع) آموخته شده اند.

آنکس که ادعای ایمان کامل می کند باید کلیت دستگاه حکومت غیرالهی را طاغوتی بداند ، نه آنکه از یک طرف بگوید این طاغوت است و بد است و حق ما را غصب کرده و از طرف دیگر پول های همان حکومت را تمام و کامل دریافت کند .. این تناقض را البته انتظار ندارم چون شمایی پاسخ بدهد ..

ستايشگر;949280 نوشت:
و در مورد برده بودن، بله خوب! به زور نباید کسی رو مجبور به برده بودن کرد! باید رفت گفت آقا شما میای بدون زور و مسالمت آمیز، "مجبور" به "برده ی من" بودن بشی؟

آن آقای کذایی را دوستان شما به شکل مسالمت آمیز گردنش را زده اند و البته زن و بچه اش را هم به شکلی مسالمت آمیز و با آغوشی باز به بردگی گرفته اند ..

و طاها;949306 نوشت:
واقعا تعصب کورتان کرده است...
خیر نه تنها دریافت مستمری حرام نیست بلکه حق مسلم آنها است ....
حقوق و احکام دین با تغییر حاکمان تغییر نمیکند...
اگر منصف باشید فهم مطلب سخت نیست...
اما متاسفانه شما دریافت مستمری را دلیل بر این میدانید که این ظلمه ، امام عادل بودند...
چه طور ممکن است حجاج امام عادل باشد؟!
چه طور ممکن است معاویه و یزید امام عادل باشند؟!
دریافت مستمری ربطی به امام عادل بودن ندارد...

دوست عزیز ، شما یک بار دیگر آن حدیثی که آوردید را مطالعه کنید ..

در آن حدیث از زبان حضرت علی گفته شده : هرجنگی که بی اذن امام عادل برپا شود مشروع نیست ، به طریق اولی غنیمتی هم که از آن جنگ به دست بیاید مشروع نخواهد بود ..

مسلمین عزیز به جز حمله به ممالک دیگر و به تاراج بردن خزائن و املاک مردم سایر نواحی درآمدی نداشتند .. به عبارت ساده تر حمله می کردند ، غنیمت می گرفتند و سپس غنایم را بین خودشان تقسیم می کردند ..

طبق آن حدیثی که آوردید فتوحات اسلامی مشروع نبوده اند ، چون فرمانده و رییس هیچ یک از این فتوحات ائمه شیعه نبوده اند .. خب بقیه موضوع دیگر ساده است .. حال حضرتعالی و باقی دوستانتان بفرمائید بیان کنید چگونه مالی که از راه نامشروع به دست آمده ، یکهو مشروع می شود ؟!

dahim-darni;949341 نوشت:

آنکس که ادعای ایمان کامل می کند باید کلیت دستگاه حکومت غیرالهی را طاغوتی بداند ، نه آنکه از یک طرف بگوید این طاغوت است و بد است و حق ما را غصب کرده و از طرف دیگر پول های همان حکومت را تمام و کامل دریافت کند .. این تناقض را البته انتظار ندارم چون شمایی پاسخ بدهد ..

آن آقای کذایی را دوستان شما به شکل مسالمت آمیز گردنش را زده اند و البته زن و بچه اش را هم به شکلی مسالمت آمیز و با آغوشی باز به بردگی گرفته اند ..

دوست عزیز ، شما یک بار دیگر آن حدیثی که آوردید را مطالعه کنید ..

در آن حدیث از زبان حضرت علی گفته شده : هرجنگی که بی اذن امام عادل برپا شود مشروع نیست ، به طریق اولی غنیمتی هم که از آن جنگ به دست بیاید مشروع نخواهد بود ..

مسلمین عزیز به جز حمله به ممالک دیگر و به تاراج بردن خزائن و املاک مردم سایر نواحی درآمدی نداشتند .. به عبارت ساده تر حمله می کردند ، غنیمت می گرفتند و سپس غنایم را بین خودشان تقسیم می کردند ..

طبق آن حدیثی که آوردید فتوحات اسلامی مشروع نبوده اند ، چون فرمانده و رییس هیچ یک از این فتوحات ائمه شیعه نبوده اند .. خب بقیه موضوع دیگر ساده است .. حال حضرتعالی و باقی دوستانتان بفرمائید بیان کنید چگونه مالی که از راه نامشروع به دست آمده ، یکهو مشروع می شود ؟!


با سلام

شما که خودتون رومسلط به دونستن وقایع تاریخی میدونید پس چطور نمیدونید که حضرت علی

ع یک درهم از بیت المال رو تصاحب نشده با اینکه این

حق رو هم داشته ؟!

dahim-darni;949341 نوشت:

دوست عزیز ، شما یک بار دیگر آن حدیثی که آوردید را مطالعه کنید ..

در آن حدیث از زبان حضرت علی گفته شده : هرجنگی که بی اذن امام عادل برپا شود مشروع نیست ، به طریق اولی غنیمتی هم که از آن جنگ به دست بیاید مشروع نخواهد بود ..

مسلمین عزیز به جز حمله به ممالک دیگر و به تاراج بردن خزائن و املاک مردم سایر نواحی درآمدی نداشتند .. به عبارت ساده تر حمله می کردند ، غنیمت می گرفتند و سپس غنایم را بین خودشان تقسیم می کردند ..

طبق آن حدیثی که آوردید فتوحات اسلامی مشروع نبوده اند ، چون فرمانده و رییس هیچ یک از این فتوحات ائمه شیعه نبوده اند .. خب بقیه موضوع دیگر ساده است .. حال حضرتعالی و باقی دوستانتان بفرمائید بیان کنید چگونه مالی که از راه نامشروع به دست آمده ، یکهو مشروع می شود ؟!

شما یک بار به حرف من توجه کن !
میگویم از زمان پیامبر تا امام آخر

مگر بردگان زمان پیامبر با اذن پیامبر برده شده بودند؟!
مگر بردگان زمان حجاج خونخوار با اذن امام برده شدند؟!
مگر بردگان زمان معاویه و یزید با اذن امام برده شدند؟!

در مورد دریافت مستمری نیز امر خیلی واضح است و نمونه فراوان...
یک نمونه تاریخی مصادره کاروانی که به سمت شام میرفت توسط امام حسین علیه السلام....

عامل;949022 نوشت:
سلام

سلام
برادر چند سوال دارم ولی قبل از آن باید پلهء اول برایم حل شود
اینکه می‌فرمائید امام علی(ع) به اصل این حمله (جدای از بحث چگونگی آن) رضایت داشتند دقیقاً یعنی چه؟
فرض کنید اصلاً شخص دیگری به ایران حمله نمی‌کرد. یعنی امام(ع) قصد داشتند شخصاً به ایران حمله کنند؟
اگر بله ؛ بفرمائید به چه دلیل چنین قصدی داشتند؟

آقاي هدايتي

اين فتوحات و كشورگشائي هاي بني أميه، همزمان بوده با حيات بعضي از ائمه (عليهم السلام). آيا آنان با اين فتوحات و كشورگشائي ها موافق بودند؟ اگر موافق نبودند، مخالفت آنها چگونه ابراز مي شده و موضعگيري ائمه (عليهم السلام) درباره اين فتوحات و كشورگشائي ها چه بوده است؟

استاد حسيني قزويني

كسي كه كوچكترين اطلاعي از كتاب هاي تاريخي داشته باشد، مثل تاريخ بن اثير و تاريخ طبري و تاريخ ابن خلدون و سيره ابن هشام و...، به يقين قطه پيدا مي كند كه ائمه (عليهم السلام) كوچكترين نظر موافقي با فتوحات نداشتند. حتي خود اينها كه مي گويند اميرالمؤمنين (عليه السلام) موافق اين فتوحات بوده، آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) يكي كلمه هم در مدح و ثناي اين فتوحات ندارد. بلكه آنچه در منابع شيعي با سندهاي صحيح آمده، ائمه (عليهم السلام) شركت در اين فتوحات را حرام مي دانستند.

مرحوم كليني (ره) در كافي، جلد 5، صفحه 23 و شيخ طوسي (ره) در تهذيب الأحكام، جلد 6، صفحه 134 از امام صادق (عليه السلام) نقل مي كنند:

إن القتال مع غير الإمام المفروض طاعته حرام مثل الميتة و الدم و لحم الخنزير.

اين كساني كه با غير امام واجب الاطاعة به فتوحات مي روند و كشته مي شوند، اين فتوحات حرام است مانند خوردن ميته و خون و گوشت خوك.

روايتي را خود آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) دارد كه مي فرمايد:

لا يخرج المسلم في الجهاد مع من لا يؤمن علي الحكم و لا ينفذ في الفئ أمر الله عز وجل، فان مات في ذلك كان معينا لعدونا في حبس حقوقنا و الاشاطة بدمائنا و ميتته ميتة جاهلية.

كسانيكه در ركاب فاتحان و فرماندهان به جنگ مي روند، با اين كه اين فرماندهان و فاتحان به حكم خدا ايمان ندارند و دستور خدا را در غنائم جنگي اجرا نمي كند، اينها اگر در جهاد كشته شوند، همانند مردن در زمان جاهليت مرده اند و حاضرين در اين فتوحات كه بدون اذن امام بوده، به دشمنان ما در اين زمينه كمك كرده اند و حقوق مسلم ما را حبس كرده اند.

علل الشرايع، ص464 ـ خصال شيخ صدوق، ص625 ـ وسائل الشيعه، ج15، ص49، حديث19961

از آقا امام جواد (عليه السلام) وقتي مي پرسند كه آيا ين فتوحات و كشورگشائي ها جزء جهاد هست يا نه؟ حضرت صراحتا مي فرمايد كه اينها جهاد نيست و امروز، جهاد، رفتن به حج و عمره و احياء سنت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در جامعه است.

كافي، ج1، ص251 ـ وسائل الشيعه، ج15، ص47

لذا ما مي بينيم كه نه ائمه (عليهم السلام) در اين فتوحات بودند و نه از صحابه و نه اين كه كسي را تشويق كرده اند در اين فتوحات شركت كنند.

برخي از آقايان أهل سنت مدعي هستند كه امام حسن (عليه السلام) در برخي از فتوحات بوده، دروغ محض است و روايات در اين مورد، ساخته و پرداخته دودمان بني أميه است. امام حسن (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) در هيچ يك از فتوحات حضور نداشتند و در مدينه منوره، در ركاب پدر بزرگوارشان بودند

http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=5628

حالا نظر کارشناس محراب را نگاه کنید :

در جمع‌بندي مطالب فوق بايد گفت في‌الجمله اصل فتوحات در دوران خلفاي اوليه همچون فتوحات دوران پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ مورد تأييد اهل‌بيت ـ عليهم السّلام ـ بوده ولي و به دليل عدم نظارت صحيح بر روند فتوحات و بي‌مبالاتي ،جنبه‌هاي فرهنگي و معنوي سپاهيان اسلام كم‌رنگ و يا مغفول واقع گرديد و از زمان معاويه به بعد، جنبة كشورگشايي پيدا كرد.

http://www.askquran.ir/showthread.php?t=32598

[="Arial Black"][="Blue"]سلام

hos8sein;949262 نوشت:
[=&quot]اینکه شما میگید ایشان از اصل فتوحات حمایت می کرد، یعنی با آگاهی به این مسائل حمایت میکردند؟

اگر از اول بحث همراه ما بوده باشید، عرض شد در ابتدا پیامبر(صلی الله علیه و اله) نامه هایی برای دعوت رهبران ایران و روم فرستاد و جواب نامه ایشان به ایران این شد که خسرو پرویز به عمال خود دستور داد به مدینه رفته و سر پیامبر(صلی الله علیه و اله) را برایش بیاورند اما با مرگ خسرو پرویز این امر محقق نشد. بنابراین بالاخره بین قدرتهای بزرگ آن دوران و حکومت نوپای اسلامی، پیکار یک امر طبیعی بود.
اما امیر المومنین(علیه السلام) کشور اسلامی را در نبرد با یک کشور کافر می دید که برای پیروزی اسلام و مسلمین توصیه و مشاوره هایی را بیان کردند و در عین حال خود ایشان و نه فرزندان بزرگوارشان در این جنگها شرکت نکردند و حتی در دوران خلافت ایشان هم فتوحاتی شکل نگرفت.
گذشته از اینکه مسلمانها پیش از شروع جنگ، طرف مقابل را بین پذیرش اسلام(بدون جنگ) یا بقا بر دین خود و پرداخت جزیه(بدون جنگ) و جنگ مخیر می کردند که در دو صورت اول جنگی نبوده و در صورت اول حتی نو مسلمانها را برادر خود خطاب می کردند.
پس کسی را به زور مسلمان نمی کردند بلکه تا سالهای سال در بخشهای مختلف ایران، مردم به همان دین زرتشتی باقی بودند و به مرور زمان مسلمان شدند.

hos8sein;949262 نوشت:
رضای خدایی که میفرمائید در بیش از 20 سال جنگ های کوچک و بزرگ (فقط پیش از خلافت امام علی) بوده؟

فتح کامل ایران حدود 22 سال طول کشید که در ابتدای بحث عرض شد باید بین دوره شیخین و دوره عثمان تفاوت قائل شد. مشاوره های حضرت علی(علیه السلام) هم مربوط به اواخر دوره خلیفه اول و دوره خلیفه دوم است. ایشان در دوره عثمان به کلی مخالف خلیفه بود و حتی مشاوره هم نمی داد. غالب خروج از حدود اسلامی که در کتب تاریخی گزارش شده مربوط به دوران بنی امیه و بنی عباس و تا حدودی عثمان است. با تمام این اوصاف، برخورد مسلمین در این جنگها قابل مقایسه با جنایات جنگی مثلا جنگهای صلیبی یا تصرف قاره امریکا به اسم مسیحیت نیست.

[/]

به نام خدا.

dahim-darni;949341 نوشت:

آنکس که ادعای ایمان کامل می کند باید کلیت دستگاه حکومت غیرالهی را طاغوتی بداند ، نه آنکه از یک طرف بگوید این طاغوت است و بد است و حق ما را غصب کرده و از طرف دیگر پول های همان حکومت را تمام و کامل دریافت کند .. این تناقض را البته انتظار ندارم چون شمایی پاسخ بدهد ..

حقیقتش من هم انتظار ندارم شما متوجه باشی داری چیکار میکنی، اما یکبار دیگه بهت میگم. قواعد و قوانینی که حلیت و حرمت کاری رو مشخص میکنند از مرجعی صادر میشوند و منطقا امکان پذیر نیست که با استفاده از این قواعد و قوانین، رای به حرمت یکی از کارهای صادر شده از اون مرجع داد! چون دور میخوره! ( داستان سقراط آتنی و دروغگو بودن اهالی آتن طبق اظهارات سقراط ) پس دقت کن که با به کار بستن "مبانی شیعه"، نمیتونی فعل ائمه (ع) رو از نظر "حرمت و حلیت" بررسی کنی. گرفتی ان شاء الله؟

dahim-darni;949341 نوشت:

آن آقای کذایی را دوستان شما به شکل مسالمت آمیز گردنش را زده اند و البته زن و بچه اش را هم به شکلی مسالمت آمیز و با آغوشی باز به بردگی گرفته اند ..

نکته رو بگیر و به احساساتی نشو. نکته اینه که میگی "لااقل به زور کسی را نباید مجبور به برده بودن کرد"، که خودش محل اجتماع نقیض هاست! laughing دقت کن.

ستایشگر :Gol:

موضوع قفل شده است