جمع بندی چگونه روح غیر مادی با بدن مادی ارتباط دارد؟

تب‌های اولیه

21 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه روح غیر مادی با بدن مادی ارتباط دارد؟

عرض سلام و احترام

نظر به اینکه مرکز خود آگاهی انسان در مغز می باشد و مغز عضو مادی و روح بعد غیر مادی انسان می باشد:

چگونه روح غیر مادی میتواند با مغز مادی انسان ارتباط برقرار می کند؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدیق

[=palatino linotype]

صمیمی;947681 نوشت:
نظر به اینکه مرکز خود آگاهی انسان در مغز می باشد و مغز عضو مادی و روح بعد غیر مادی انسان می باشد:

چگونه روح غیر مادی میتواند با مغز مادی انسان ارتباط برقرار می کند؟

باسلام و عرض ادب
سوالی که مطرح شد از جمله مباحث مهم در نفس شناسی فلسفی است که از دیرباز تاکنون محل مناقشات فلسفی بوده است.
هر یک از مکاتب فلسفی و گاه هرچند فیلسوف بر اساس مبانی نظری خود، دیدگاهی در این مورد دارند.
در اینجا سعی میکنیم بر اساس مباحث نفس شناسی فلسفی به پاسخ این پرسش بپردازیم.

[=palatino linotype]
در ارتباط نفس با بدن، چند چیز وجود دارد:
نفس به عنوان دستور دهنده
روح بخاری به عنوان رابط بین نفس و بدن
اجزای خاصی از بدن مانند قلب
بدن به عنوان انجام دهنده دستوراتی که نفس از طریق روح بخاری به بدن میدهد.

توضیح اینکه
روح بخاری عبارت است از جسمی گازی شکل با ترکیبی پیچیده و مزاجی ویژه که مستعد حدوث نفس و محل تصرفات بی واسطه‌ی آن است. روح بخاری در قلب ایجاد میشود و با تکونش نفس مناسب آن پدید می‌آید و به آن تعلق می‌گیرد. (1) از این روح، به لحاظ سرچشمه و مجرایش، با سه نام یاد می‌شود: روح نفسانی، روح طبیعی و روح حیوانی. روح نفسانی، سرچشمه‌اش مغز، مجرایش اعصاب، و کارش احساس و تحریک اعضاست. روح طبیعی، سرچشمه‌اش کبد، مجرایش روده‌ها و کارش تغذیه و رشد و نمو است. روح حیوانی سرچشمه‌اش قلب، مجرایش رگ‌ها و شرایین و کارش گرداندن خون است، که زمینه را ایجاد می‌کند تا احساس و تحریک توسط روح نفسانی و تغذیه و رشد و نمو توسط کبد انجام شوند. (2)

ــــــــ
1. [=palatino linotype]ر.ک: ابن سینا، الشفا، النفس، تصحیح و تعلیق حسن حسن زاده ی آملی، ص 232-233.
2. [=palatino linotype] ر.ک: همان، ص 232-234؛ حسن حسن زاده ی آملی، التعلیق علی شرح المنظومة، للمحق السبزواری، ج5، ص 223.

[=palatino linotype]به واسطه لطیف بودن این روح، اين روح جانشين نفس در بدن طبيعي است و به تعبيري ديگر «خليفه ي نفس» در بدن طبيعي است. اعتدال روح بخاري به وسيله ي نفس حفظ مي شود و روح بخاري به واسطه ي هوا تغذيه مي کند.
اين روح بخاري که در رتبه بندي مقولات جزء جواهر است، حامل قوه ي حس و حرکت نفساني مي باشد. اين قوا دائما از جانب نفس به او افاضه مي گردد.
به همين جهت است که گاهی افعالی که منتسب به نفس است، به واسطه ي روح بخاري در بدن اعمال مي شود. به همين دليل که افعال نفس به واسطه ي او در بدن جاري مي شود، گاهي بر اين روح بخاري نام نفس نيز مي نهند. البته بايد دانست که روح بخاري صرفا عمل واسطه گري ميان نفس و بدن را انجام مي دهد و هيچ گونه جنبه ی صدوري ندارد. اين روح هر کاري که انجام مي دهد فقط به واسطه ي نفس است.
بنابراين، بايد
اولاً بين روح و نفس فرق گذاشت و
ثانيا جنبه ي صدوري افعال را به نفس نسبت داد (نه به روح بخاري).

به همين دليل ابن سينا گاهي در کتب فارسي خود اين عبارت را در مورد نفس و روح مي آورد که: «روح بخاري را جان گويند و نفس ناقطه را روان.» (3)

ـــــــــ
3. [=palatino linotype]ملاصدرا، الحکمه المتعالیه، ج 8، ص 251

[=palatino linotype]این روح بخاری اولین رابط نفس است؛ زیرا که نفس اگر چه بنابر نظر ملاصدرا و تابعین وی جسمانیة الحدوث است لکن در عین حال تعلق روح مجرد به جسم کثیف بی واسطه جسم لطیف معقول و ممکن نیست. زیرا هیچ گونه سنخیتی میان دو امری که از لحاظ ماهیت کاملا متقابل‌اند وجود ندارد و طبعا برای اینکه رابطه این دو (یعنی نفس و بدن) برقرار باشد ناچارا باید امری که در منتها مرتبه جسمانیات است وجود داشته باشد تا بتواند با امر مجرد ارتباط برقرار کند. به همین دلیل است که هر چه اعتدال روح بخاری بیشتر و بهتر باشد آثار نفس قویتر و نورانی تر است.(4)

بالعکس هرچه اعتدال روح بخاری کمتر باشد آثار نفس در بدن ضعیف تر است. زیرا این اعتدال مزاج باعث می‌شود تا روح از جسمانیات فاصله بیشتری گرفته و محدودیت‌های مادی دامن گیر آن نباشد و همین امر باعث می‌شود رابطه به نحو بهتری برقرار شود و طبعا وقتی نوع رابطه بین جسم و نفس قوی تر بود اثر گذاری نفس در بدن بیشتر و بهتر می‌شود و افعال نفس به نحو قوی تری در بدن محقق می‌شود.

بنابراین

اولا: ارتباط نفس با بدن از طریق مغز نیست، بلکه از طریق روح بخاری است.
ثانیا: روح بخاری، جوهری است بین جسمانیت و روحانیت که از آن با جسم لطیف یاد میشود.

ـــــــــــ
4. [=palatino linotype]شرح المنظومة، سبزواری، هادی، ج۵، ص۱۰۳، قم، نشر ناب، ۱۴۲۲.[=palatino linotype]


[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

سلام علیکم
روح بخاری ماده است؟ در علم پزشکی عنوان جایگزینی داره؟

سلام

صدیق;949537 نوشت:
روح نفسانی، روح طبیعی و روح حیوانی. روح نفسانی، سرچشمه‌اش مغز، مجرایش اعصاب، و کارش احساس و تحریک اعضاست. روح طبیعی، سرچشمه‌اش کبد، مجرایش روده‌ها و کارش تغذیه و رشد و نمو است. روح حیوانی سرچشمه‌اش قلب، مجرایش رگ‌ها و شرایین و کارش گرداندن خون است، که زمینه را ایجاد می‌کند تا احساس و تحریک توسط روح نفسانی و تغذیه و رشد و نمو توسط کبد انجام شوند.

با توجه به شناختی که امروز به لطف علم فیزیولوژی از بدن انسان به دست آمده به نظر نمی توان این سخنان را درست دانست .. شاید روزگاری به علت شناخت ناکافی امثال ابن سینا در توضیح کارکرد های اعضای بدن ناچار دست به دامان اینگونه توضیحات می شده اند ، اما امروز که آگاهی ها افزایش یافته می توان با دید بهتری موضوعات را توضیح داد .

پدیده احساسات و فرآیند تحریک اعضا به علت بر هم کنش میان سلول های عصبی (نورون ها ) رقم می خورند .. هر اسمی دلمان بخواهد می توانیم رویش بگذاریم ، اما ماهیت آنها مشخص شده است : شیمیایی - الکتریکی ، که همگی در تقسیم بندی های شما مادی هستند و توسط شاخه های مختلفی از علم فیزیولوژی و بیوفیزیک مطالعه می شوند .

تغذیه و رشد و نمو نیز مطابق فرآیندهای بیولوژیک (زیستی) و با پیروی از قوانین فیزیکی صورت می گیرد . در بخش تغذیه ، ابتدا غذا در روده شکسته می شود و سپس توسط سلول های جذبی ، جذب و وارد خون می شود . قسمتی از غذا (چربی ها ) از طریق عروق لنفی نخست به سمت قلب رفته و قندها و پروتئین ها نیز پس از عبور از کبد در سراسر بدن توزیع می شوند .. نحوه توزیع این مواد در بین سلول ها نیز با مشاهدات انجام شده توضیح داده شده است .. این مورد نیز ماهیتی مادی دارد و قابل مطالعه توسط علم است .

صدیق;949537 نوشت:
روح بخاری عبارت است از جسمی گازی شکل با ترکیبی پیچیده و مزاجی ویژه که مستعد حدوث نفس و محل تصرفات بی واسطه‌ی آن است. روح بخاری در قلب ایجاد میشود و با تکونش نفس مناسب آن پدید می‌آید و به آن تعلق می‌گیرد

سلام و تشکر

در اینجا سوالی مطرح میشود:
-اگر نفس را مجرد و بدن را مادی و جسمانی بدانیم این روح بخاری چه وضعیتی دارد؟ اگر واسطه بدن مادی و نفس مجرد باشد پس یعنی تجرد مثالی و غیر تام دارد؟
-آیا این روح بخاری با مرگ بدن از بین میرود؟
-منظور از قلب همان اندام صنوبری می باشد؟
ممنون

صمیمی;947681 نوشت:
عرض سلام و احترام

نظر به اینکه مرکز خود آگاهی انسان در مغز می باشد و مغز عضو مادی و روح بعد غیر مادی انسان می باشد:

چگونه روح غیر مادی میتواند با مغز مادی انسان ارتباط برقرار می کند؟

باسلام

ما انسانها هم روح و هم جسم داریم! خب روح که در این عالم مادی نمیتواند بگنجد و ظاهر شود!!!

در واقع روح و جسم انسان هر کدام در عالم خود هستند و در انسان این دو عالم در هم تنیده شده اند یعنی جسم از عالم اجسام و روح از عالم ارواح بهم وصل شده اند و بینشان کالبد یا بدن مثالی(جسم لطیف) قرار دارد!

این کالبد یا بدن مثالی هم از جنس جسم است هم از جنس روح! در احضار ارواح هم این بدن مثالی یا کالبد است که احضار میشود نه روح!

و این ارتباط دهنده بین روح و جسم همین جسم لطیف یا بدن مثالی است!

[=microsoft sans serif]

الرحیل;949548 نوشت:
روح بخاری ماده است؟ در علم پزشکی عنوان جایگزینی داره؟

باسلام
روح بخاری، نه مادی محض است و در حد تجرد نفس انسانی.
بلکه ماده لطیفی است که به واسطه این حالتش، روح حیوانی هم بر آن اطلاق شده است.
اما نمیدانم در علم پزشکی فعلی آنرا قبول دارند یا نه، و چه نامی دارد.

[=palatino linotype]

dahim-darni;949564 نوشت:
پدیده احساسات و فرآیند تحریک اعضا به علت بر هم کنش میان سلول های عصبی (نورون ها ) رقم می خورند .. هر اسمی دلمان بخواهد می توانیم رویش بگذاریم ، اما ماهیت آنها مشخص شده است : شیمیایی - الکتریکی ، که همگی در تقسیم بندی های شما مادی هستند و توسط شاخه های مختلفی از علم فیزیولوژی و بیوفیزیک مطالعه می شوند .

تغذیه و رشد و نمو نیز مطابق فرآیندهای بیولوژیک (زیستی) و با پیروی از قوانین فیزیکی صورت می گیرد . در بخش تغذیه ، ابتدا غذا در روده شکسته می شود و سپس توسط سلول های جذبی ، جذب و وارد خون می شود . قسمتی از غذا (چربی ها ) از طریق عروق لنفی نخست به سمت قلب رفته و قندها و پروتئین ها نیز پس از عبور از کبد در سراسر بدن توزیع می شوند .. نحوه توزیع این مواد در بین سلول ها نیز با مشاهدات انجام شده توضیح داده شده است .. این مورد نیز ماهیتی مادی دارد و قابل مطالعه توسط علم است .


باسلام و عرض ادب
اینکه علم پزشکی بخواهد در مورد نفس و روح نظر بدهد، از نظر روش شناسی باطل است.
وقتی طرف تحقیق یک امر مجرد است، ابزار تحقیق نمیتواند ازمایش تجربی باشد.

بعلاوه
علت اینکه فلاسفه و نفس شناسان به اینگونه دیدگاه ها معتقد شدند این بوده است
بدن مادی کارهایی را انجام میدهد.

از سوی دیگر، بدن مادی از جهت مادی بودنش قدرت انجام هیچ کاری را ندارد مگر اینکه توسط ابزاری دیگر برانگیخته شود.
این ابزار نمیتواند مادی باشد چرا که دستور دادن مستلزم نوعی فرایند تفکر و استنتاج است و این امور از ماده ساخته نیست.
فرایند و تفکر، فرایندی است که در میان مجردات روی میدهد و مادیات از آن خالی و تهی هستند.
بنابراین نفسی باید باشد تا به بدن فرمان بدهد.

[=palatino linotype]از سومین جهت، نفس مجرد نمیتواند مستقیما با بدن مادی ارتباط داشته باشد چرا که سنخیتی میان آنها برقرار نیست و علت قریب یک پدیده باید هم سنخ با آن باشد.
بنابراین باتوجه به این سه مطلب، فلاسفه معتقد شدند که هر انسان، یک بدن مادی دارد، یک نفس مجرد و یک روحی میان این دو که از جهت مادی بودن میتواند با بدن ارتباط داشته باشد و از جهت لطیف بودنش با نفس مجرد.

حال بطلان این دیدگاه، نه با علم پزشکی ممکن است بلکه نهایتا میتوان مدعی شد و اثبات کرد که این تبیین سازگار و کافی نیست.
تنها در این صورت است که میتوان این تبیین را کنار گذاشت.

البته تبیین های جایگزینی نیز برای رابطه بدن مادی و نفس مجرد ارائه شده است که از جمله آنها میتوان به تبیین جسمانیه الحدوث بودن نفس از سوی ملاصدرا اشاره کرد.
ولی قبل از آن لازم است اشکالات این تبیین قدیمی روشن شود و بعد سراغ تبیین جدید برویم که البته فهمش قدری سخت تر از تبیین قدماست و نیاز به یک سری مقدمات دارد.

[=palatino linotype]

dahim-darni;949564 نوشت:
پدیده احساسات و فرآیند تحریک اعضا به علت بر هم کنش میان سلول های عصبی (نورون ها ) رقم می خورند .. هر اسمی دلمان بخواهد می توانیم رویش بگذاریم ، اما ماهیت آنها مشخص شده است : شیمیایی - الکتریکی ، که همگی در تقسیم بندی های شما مادی هستند و توسط شاخه های مختلفی از علم فیزیولوژی و بیوفیزیک مطالعه می شوند .

تغذیه و رشد و نمو نیز مطابق فرآیندهای بیولوژیک (زیستی) و با پیروی از قوانین فیزیکی صورت می گیرد . در بخش تغذیه ، ابتدا غذا در روده شکسته می شود و سپس توسط سلول های جذبی ، جذب و وارد خون می شود . قسمتی از غذا (چربی ها ) از طریق عروق لنفی نخست به سمت قلب رفته و قندها و پروتئین ها نیز پس از عبور از کبد در سراسر بدن توزیع می شوند .. نحوه توزیع این مواد در بین سلول ها نیز با مشاهدات انجام شده توضیح داده شده است .. این مورد نیز ماهیتی مادی دارد و قابل مطالعه توسط علم است .


همه این فرایندها، فرایندهایی است که روی دادن آنها نیاز به ادراک دارد.
در فرایند ادارک و اگاهی و دستوردادن، هم درک کننده و هم درک شوند، مجردند و نیمتوانند مادی باشند.
بنابراین ابزار و اندام مادی، صرفا وسیله ای است برای انجام دستورات نفس انسانی.
حتی مغز نیز واسطه ای است برای رساندن دستورات نفس و انجام محاسبات آن.
شاهدش نیز آن است که همین اندامها یک یا دو روز بعد از مرگ یک انسان وجود دارند ولی کارایی سابق خود را ندارند.
مغز وجود دارد ولی فرایند تفکر و استنتاج و استدلال و محاسبه را ندارد.
قلب وجود دارد ولی تپش ندارد و ...
این نشان میدهد که امری دیگر بود که مغز و قلب را به کاری وا میداشتند و به واسطه کارهای این دو، سایر اندامها نیز به حرکت در می آمدند.

صمیمی;949581 نوشت:
در اینجا سوالی مطرح میشود:
-اگر نفس را مجرد و بدن را مادی و جسمانی بدانیم این روح بخاری چه وضعیتی دارد؟ اگر واسطه بدن مادی و نفس مجرد باشد پس یعنی تجرد مثالی و غیر تام دارد؟

باسلام
مجرد نیست، بلکه مادی از نوع لطیفش است.

صمیمی;949581 نوشت:
-آیا این روح بخاری با مرگ بدن از بین میرود؟

بله از بین میرود.

صمیمی;949581 نوشت:
-منظور از قلب همان اندام صنوبری می باشد؟

بله

صدیق;951110 نوشت:
مجرد نیست، بلکه مادی از نوع لطیفش است.

سلام
ایا میتوان گفت ماهیت روح بخاری انرژی بصورت فرکانس خاص از نور و حرارت می باشد؟

صدیق;951095 نوشت:
البته تبیین های جایگزینی نیز برای رابطه بدن مادی و نفس مجرد ارائه شده است که از جمله آنها میتوان به تبیین جسمانیه الحدوث بودن نفس از سوی ملاصدرا اشاره کرد.

منظور شما این است که با نظریه حرکت جوهری صدرا نیازی به قائل شدن به وجود روح بخاری نیست؟

صدیق;951092 نوشت:
روح بخاری، نه مادی محض است و در حد تجرد نفس انسانی.

اگر روح بخاری ماده لطیف هست و در حد تجرد نفس انسانی پس یعنی بین مادی و نیمه و و تجرد محض یک طیف برقرار هست؟
و هر چه ماده لطیف تر گردد به تجرد نزدیکتر میشود؟

[="Tahoma"][="Navy"]

صمیمی;947681 نوشت:
عرض سلام و احترام

نظر به اینکه مرکز خود آگاهی انسان در مغز می باشد و مغز عضو مادی و روح بعد غیر مادی انسان می باشد:

چگونه روح غیر مادی میتواند با مغز مادی انسان ارتباط برقرار می کند؟


سلام
اختلاف جسم و روح ، ماده و معنا در مرتبه وجودی است وگرنه یکی (روح) در متن دیگری(جسم) حضور دارد. همین حضور عامل ایجاد ارتباط است.
یا علیم[/]

[=palatino linotype]

صمیمی;951139 نوشت:
ایا میتوان گفت ماهیت روح بخاری انرژی بصورت فرکانس خاص از نور و حرارت می باشد؟

این مسئله مبهمی است.
هنوز هم به نظرم کسی این تطبیقها را انجام نداده است.
من هم نمیدونم

[=palatino linotype]

صمیمی;951143 نوشت:
منظور شما این است که با نظریه حرکت جوهری صدرا نیازی به قائل شدن به وجود روح بخاری نیست؟

به عنوان واسطه میان نفس و بدن، خیر.
دلیل طرح روح بخاری به واسطه حل مشکل ارتباط نفس مجرد و بدن مادی بود.
ایجاد این مشکل بدین واسطه بود که نفس از اول مجرد بود و ارتباطش از اول با بدن مادی مشکل داشت.
حال اگر نفس، از اول مجرد نباشد بلکه در ابتدا جسمانی باشد و سپس در فرایند تکامل بدن، آن نیز متکامل شود و به تجرد برسد، دیگر نیازی به طرح نفسی به عنوان واسطه بین این دو نیست.

پرسش: نظر به اینکه مرکز خود آگاهی انسان در مغز می باشد و مغز عضو مادی و روح بعد غیر مادی انسان می باشد:
چگونه روح غیر مادی میتواند با مغز مادی انسان ارتباط برقرار می کند؟

پاسخ:[=palatino linotype]باسلام و عرض ادب
سوالی که مطرح شد از جمله مباحث مهم در نفس شناسی فلسفی است که از دیرباز تاکنون محل مناقشات فلسفی بوده است.
هر یک از مکاتب فلسفی و گاه هرچند فیلسوف بر اساس مبانی نظری خود، دیدگاهی در این مورد دارند.
در اینجا سعی میکنیم بر اساس مباحث نفس شناسی فلسفی به پاسخ این پرسش بپردازیم.
[=palatino linotype]در ارتباط نفس با بدن، چند چیز وجود دارد:
نفس به عنوان دستور دهنده
روح بخاری به عنوان رابط بین نفس و بدن
اجزای خاصی از بدن مانند قلب
بدن به عنوان انجام دهنده دستوراتی که نفس از طریق روح بخاری به بدن میدهد.

توضیح اینکه
روح بخاری عبارت است از جسمی گازی شکل با ترکیبی پیچیده و مزاجی ویژه که مستعد حدوث نفس و محل تصرفات بی واسطه‌ی آن است. روح بخاری در قلب ایجاد میشود و با تکونش نفس مناسب آن پدید می‌آید و به آن تعلق می‌گیرد. (1) از این روح، به لحاظ سرچشمه و محرابش، با سه نام یاد می‌شود: روح نفسانی، روح طبیعی و روح حیوانی. روح نفسانی، سرچشمه‌اش مغز، مجرایش اعصاب، و کارش احساس و تحریک اعضاست. روح طبیعی، سرچشمه‌اش کبد، مجرایش روده‌ها و کارش تغذیه و رشد و نمو است. روح حیوانی سرچشمه‌اش قلب، مجرایش رگ‌ها و شرایین و کارش گرداندن خون است، که زمینه را ایجاد می‌کند تا احساس و تحریک توسط روح نفسانی و تغذیه و رشد و نمو توسط کبد انجام شوند. (2)

[=palatino linotype]به واسطه لطیف بودن این روح، اين روح جانشين نفس در بدن طبيعي است و به تعبيري ديگر «خليفه ي نفس» در بدن طبيعي است. اعتدال روح بخاري به وسيله ي نفس حفظ مي شود و روح بخاري به واسطه ي هوا تغذيه مي کند.
اين روح بخاري که در رتبه بندي مقولات جزء جواهر است، حامل قوه ي حس و حرکت نفساني مي باشد. اين قوا دائما از جانب نفس به او افاضه مي گردد.
به همين جهت است که گاهی افعالی که منتسب به نفس است، به واسطه ي روح بخاري در بدن اعمال مي شود. به همين دليل که افعال نفس به واسطه ي او در بدن جاري مي شود، گاهي بر اين روح بخاري نام نفس نيز مي نهند. البته بايد دانست که روح بخاري صرفا عمل واسطه گري ميان نفس و بدن را انجام مي دهد و هيچ گونه جنبه ی صدوري ندارد. اين روح هر کاري که انجام مي دهد فقط به واسطه ي نفس است.
بنابراين، بايد
اولاً بين روح و نفس فرق گذاشت و
ثانيا جنبه ي صدوري افعال را به نفس نسبت داد (نه به روح بخاري).

به همين دليل ابن سينا گاهي در کتب فارسي خود اين عبارت را در مورد نفس و روح مي آورد که: «روح بخاري را جان گويند و نفس ناقطه را روان.» (3)

[=palatino linotype]این روح بخاری اولین رابط نفس است؛ زیرا که نفس اگر چه بنابر نظر ملاصدرا و تابعین وی جسمانیة الحدوث است لکن در عین حال تعلق روح مجرد به جسم کثیف بی واسطه جسم لطیف معقول و ممکن نیست. زیرا هیچ گونه سنخیتی میان دو امری که از لحاظ ماهیت کاملا متقابل‌اند وجود ندارد و طبعا برای اینکه رابطه این دو (یعنی نفس و بدن) برقرار باشد ناچارا باید امری که در منتها مرتبه جسمانیات است وجود داشته باشد تا بتواند با امر مجرد ارتباط برقرار کند. به همین دلیل است که هر چه اعتدال روح بخاری بیشتر و بهتر باشد آثار نفس قویتر و نورانی تر است.(4)

بالعکس هرچه اعتدال روح بخاری کمتر باشد آثار نفس در بدن ضعیف تر است. زیرا این اعتدال مزاج باعث می‌شود تا روح از جسمانیات فاصله بیشتری گرفته و محدودیت‌های مادی دامن گیر آن نباشد و همین امر باعث می‌شود رابطه به نحو بهتری برقرار شود و طبعا وقتی نوع رابطه بین جسم و نفس قوی تر بود اثر گذاری نفس در بدن بیشتر و بهتر می‌شود و افعال نفس به نحو قوی تری در بدن محقق می‌شود.

بنابراین

اولا: ارتباط نفس با بدن از طریق مغز نیست، بلکه از طریق روح بخاری است.
ثانیا: روح بخاری، جوهری است بین جسمانیت و روحانیت که از آن با جسم لطیف یاد میشود.

موفق باشید.[=palatino linotype][=palatino linotype][=palatino linotype][=palatino linotype][=palatino linotype]
[=palatino linotype][=palatino linotype] ــــــــ
1. [=palatino linotype]ر.ک: ابن سینا، الشفا، النفس، تصحیح و تعلیق حسن حسن زاده ی آملی، ص 232-233.
2. [=palatino linotype] ر.ک: همان، ص 232-234؛ حسن حسن زاده ی آملی، التعلیق علی شرح المنظومة، للمحق السبزواری، ج5، ص 223.
[=palatino linotype][=palatino linotype][=palatino linotype]3. [=palatino linotype]ملاصدرا، الحکمه المتعالیه، ج 8، ص 251
[=palatino linotype][=palatino linotype][=palatino linotype][=palatino linotype]4. [=palatino linotype]شرح المنظومة، سبزواری، هادی، ج۵، ص۱۰۳، قم، نشر ناب، ۱۴۲۲.

موضوع قفل شده است