هر وقت نا امید از هر جا شدی بدون خدا کارتو حل میکنه

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
هر وقت نا امید از هر جا شدی بدون خدا کارتو حل میکنه

آقای مجتهدی میگفتن:
هر وقت نا امید از هر جا شدی بدون خدا کارتو حل میکنه
تا وقتی که به دیگران امید داریم خدا حل کارمون را به دست دیگران میسپاره
و اینو هم باید در نظر داشته باشیم که هر وقت به یاد خدا افتادیم قبل از اینکه ما بخوایم به یاد خدا باشیم خدا به یاد ما بوده

دوستی می گفت :

مگر ممکنه شما فکری از دلتون بگذره و خداوند به اون آگاه نباشه؟ قبل از اینکه به دلتون برسه خدا بهش آگاه هست. خدا انقدر بزرگه که هیچ پوشیده و مجهولی براش در دنیا وجود نداره چه برسه به قلب و دل شما که جایگاه و حرم خودش هست. دل شما هم انقدر بزرگه که خدا رو به خوبی میشناسه, یعنی خدا انقدر بزرگ هست که نمیتونه برای دل هیچ کس مجهول باشه. این وسط که خدا از دل شما آگاه هست و دل شما هم خدا شناس, خود شما ایستادید! کافیه برید کنار تا بتونید ببینیدش...
هر وقت از همه چیز غیر خدا نا امید شدید, خدا کمکتون میکنه

یک دوست دیگه می گفت :
قبل از اينكه بريم سراغ خدا صداش كنيم، اون صدامون كرده كه اومديم داريم صداش ميكنيم خودش لبيك خداست وگرنه ميتونست تو نا اميدي غرقمون كنه سراغش نريم
همينكه ادم سراغ خداميره شكر داره و نشانه اجابته حالا به اون صورت كه خودش ميپسنده و صلاحه اجابت ميكنه

باز آی باز آی هر آنچه هستی باز آی -------------- گر کافر و گبر و بت پرستی باز آی
این درگه ما, درگه نومیدی نیست ------------ صد بار اگر توبه شکستی باز آی

گاهی ادم دلش پر هست, غم و اندوه داره. احساس میکنه بن بست هست و تغییری در کار نیست.

همینی هم که یه موقع هایی یه اتفاقاتی میوفته یا اوضاع جوری پیش میره که شما با دل شکسته بر می گردید طرف خدا و نیازتون رو بهش میگید, همین هم لطف خداست که به دلتون انداخته برگردید به طرفش.

ادم هرچقدر نا اميد باشه درهارو بسته تر ميبينه يه موقع سالي ميگذره اين تو نا اميديش مونده در صورتيكه اين نا اميدي گناه بزرگ و نا بخشودني بوده كه همين باعث هبط وجودش شده
طبق اين حديث قدسي كه من نزد ظن بنده خودم هستم اگر فرد نا اميد باشه به رحمت و كرم خدا ،هيچي دستگيرش نيست مگه اينكه باز لطف خدا شامل حالش باشه
ولي اگه برعكس خوش بينه انگار از زمين و اسمون رحمت بهش ميباره
شده ادم زوركي تلقين كنه همه چي خوبه بايد بكنه يا دعا كنه زيبايي ها و مهربوني خدارو بتونه ببينه
چون بجز خير از خداوند به ما نميرسه ولي نا اميدي ما باعث ميشه همه چي رو در نا اميدي و دوري ببينيم
فقط سعي كنين اميدوار باشين و خودتون به يقين برسين كه مطمئنين كرامت خداوند همه كاري رو ميتونه بكنه و بزرگي خدارو باور كنين
رمز ديدن فقط اينه كه نا اميد نباشين و هميشه به خداوند اميدوار باشين و همه چي رو زيبا ببينين
نا اميدي مثل يه مرض واگير دار همه وجود ادمو ميگيره و پرده وحشتناكي ميشه كه هيچ زيبايي ديگه ازون ضخامت نميتونه عبور كنه واقعا بدترين بلا در عالم نا اميدي هست نا اميدي يعني نداشتن خدا..پوچي و بد بختي محض

بقولي امروز ما همون دعاي ديروز ماست ببينيم براي فردامون چي رقم ميزنيم

خداييش تا اميد نباشه انگار بد بختيه محضه چون ادم به كوچيكي و حقارت و بدي خودش نگاه ميكنه درخوفه هميشه ميبينه ناقابله ،ولي رجا هم به اندازه خوف لازمه بايد هجرت كرد رحمت و بزرگي خداروهم ديد
اگه روزي خدا نكرده شد كه ادم نتونه با خدا حرف بزنه يعني نشانه اي نيست وقتي حرف ميزنه كه همش نشانه استجابت و دعوت خداست يعني هنوزم دوستت دارم كه ميذارم باهام درد دل كني
امان ا زجدايي كه خدانكرده خدا بگه برو گم شو بامن حرف هم نزن

باور كنين بستگي به ديدتون داره اگه اميدوارين هم جواب ميدن حتي اگه دعاي فرد مستجاب نشه يه چيزي ميشه يا راضي ميشه يا يه عنايتي بهش ميشه ولي اگه نا اميد باشين هرچي جواب بدن هم نميبينين
وقتي ادم باته دلش بياد ميشه خودم يه موقع اينجوري ميشم ولي برا اينكه ازين حال ادم در بياد يه ذره بايد له بشه فقط توكل كنه خدارو حس كنه كوچيكيه خودشم ببينه تا تازه در باز بشه مثل بقيه بتونه لطف خدارو ببينه . ولي خداييش همين سختي و تلاش براي رسيدن به اميد و قبضهاي طولاني از نرسيدن خيلي ادمو ميسازه
بعد ادم ميفهمه اين خداي مهربونه براي تراشيدن اين ادم چه تحملي داره...انقد گريه و تلاش و التماس تا بفهميم دوستمون داره و صدامونو ميشنوه

باور كن وقتي صداش ميتوني بكني يعني دوستت داره دوست داره صداتو بشنوه يعني نگفته برو صداتو نشنوم .يعني گفته بهش ندين تا بمونه تا صداش باشه تا اشكاشو ببينم تا باهاش عشق كنم
كجا ميخواي حاجت بگيري بري ؟ انقد ازش بخواه كه فكر نكنه ميذاري بري هي حرف بزن التماس كن زار ي كن
شكر كن گذاشته باهاش بحرفي كم نعمتي نيستا بزرگترين نعمت عالمه با خدا بتوني دم خور باشي

به حرف شیطون هم اصلا گوش ندین ميخواد ازين وصل جداتون كنه بهش اهميت ندين بگين همينجوري عاليه تا چشمت در بياد اصلا نميخوام جواب بده ميخوام همينجوري باشه
كلا با شيطون زياد كل كل هم نكنين كا رخودتونو بكنين براي مبارزه با وسوسه شيطون ميگند شما چند دفعه گوش نده و معكوس كاركن نا اميد ميشه و ميره انشالله چون خودش اخر نا اميديه وضعش خرابه

التماس دعا

[=Arial Black]سلام
ممنونم سادات عزیز :Gol:
این دومین مطلبیه که توی 24 ساعت گذشته خوندم و با اینکه نزدیک به دو سال از عمر اون نوشته میگذره ولی لذت بردم .
ولی انصافا امشب این مطلبت حال و هوام و خیلی عوض کرد .
اینکه آدم مدام به تذکر نیاز داره یعنی همین
خیلی وقتا ما خیلی چیزا رو می دونیم ولی احتیاج داریم یه نفر اونو برامون یاد آوری کنه .
ان شاء الله لحظه تحویل سال هرچی از خدا میخوای به بهترین نحو بهتون بده .

سلام

بعضی وقتا از خدا چیزی میخواهیم ولی بمون نمیده بعدها میفهمیم یک حکمتی درش بوده این خیلی مهمه نباید یادمون بره صلاح کارمارو خدا بهتر میدونه پس خودمونو فقط به اون بسپاریم و چیز زیادی نخواهیم که موجب درد سر میشه تنها چیزی که هیچ ضرری نداره اینه که بخواهیم مارو ببخشه التماس دعا .

ابلیس بعد از شش هزار سال عبادت از خدا خواست تا در ردیف ملائکه قرار بگیره و خدا اینو بش داد و همین باعث غرورش شد و شد انچه نباید میشد !

سادات;30812 نوشت:
آقای مجتهدی میگفتن:
هر وقت نا امید از هر جا شدی بدون خدا کارتو حل میکنه
تا وقتی که به دیگران امید داریم خدا حل کارمون را به دست دیگران میسپاره
و اینو هم باید در نظر داشته باشیم که هر وقت به یاد خدا افتادیم قبل از اینکه ما بخوایم به یاد خدا باشیم خدا به یاد ما بوده

دوستی می گفت :

مگر ممکنه شما فکری از دلتون بگذره و خداوند به اون آگاه نباشه؟ قبل از اینکه به دلتون برسه خدا بهش آگاه هست. خدا انقدر بزرگه که هیچ پوشیده و مجهولی براش در دنیا وجود نداره چه برسه به قلب و دل شما که جایگاه و حرم خودش هست. دل شما هم انقدر بزرگه که خدا رو به خوبی میشناسه, یعنی خدا انقدر بزرگ هست که نمیتونه برای دل هیچ کس مجهول باشه. این وسط که خدا از دل شما آگاه هست و دل شما هم خدا شناس, خود شما ایستادید! کافیه برید کنار تا بتونید ببینیدش...
هر وقت از همه چیز غیر خدا نا امید شدید, خدا کمکتون میکنه

یک دوست دیگه می گفت :
قبل از اينكه بريم سراغ خدا صداش كنيم، اون صدامون كرده كه اومديم داريم صداش ميكنيم خودش لبيك خداست وگرنه ميتونست تو نا اميدي غرقمون كنه سراغش نريم
همينكه ادم سراغ خداميره شكر داره و نشانه اجابته حالا به اون صورت كه خودش ميپسنده و صلاحه اجابت ميكنه

باز آی باز آی هر آنچه هستی باز آی -------------- گر کافر و گبر و بت پرستی باز آی
این درگه ما, درگه نومیدی نیست ------------ صد بار اگر توبه شکستی باز آی

گاهی ادم دلش پر هست, غم و اندوه داره. احساس میکنه بن بست هست و تغییری در کار نیست.

همینی هم که یه موقع هایی یه اتفاقاتی میوفته یا اوضاع جوری پیش میره که شما با دل شکسته بر می گردید طرف خدا و نیازتون رو بهش میگید, همین هم لطف خداست که به دلتون انداخته برگردید به طرفش.

ادم هرچقدر نا اميد باشه درهارو بسته تر ميبينه يه موقع سالي ميگذره اين تو نا اميديش مونده در صورتيكه اين نا اميدي گناه بزرگ و نا بخشودني بوده كه همين باعث هبط وجودش شده
طبق اين حديث قدسي كه من نزد ظن بنده خودم هستم اگر فرد نا اميد باشه به رحمت و كرم خدا ،هيچي دستگيرش نيست مگه اينكه باز لطف خدا شامل حالش باشه
ولي اگه برعكس خوش بينه انگار از زمين و اسمون رحمت بهش ميباره
شده ادم زوركي تلقين كنه همه چي خوبه بايد بكنه يا دعا كنه زيبايي ها و مهربوني خدارو بتونه ببينه
چون بجز خير از خداوند به ما نميرسه ولي نا اميدي ما باعث ميشه همه چي رو در نا اميدي و دوري ببينيم
فقط سعي كنين اميدوار باشين و خودتون به يقين برسين كه مطمئنين كرامت خداوند همه كاري رو ميتونه بكنه و بزرگي خدارو باور كنين
رمز ديدن فقط اينه كه نا اميد نباشين و هميشه به خداوند اميدوار باشين و همه چي رو زيبا ببينين
نا اميدي مثل يه مرض واگير دار همه وجود ادمو ميگيره و پرده وحشتناكي ميشه كه هيچ زيبايي ديگه ازون ضخامت نميتونه عبور كنه واقعا بدترين بلا در عالم نا اميدي هست نا اميدي يعني نداشتن خدا..پوچي و بد بختي محض

بقولي امروز ما همون دعاي ديروز ماست ببينيم براي فردامون چي رقم ميزنيم

خداييش تا اميد نباشه انگار بد بختيه محضه چون ادم به كوچيكي و حقارت و بدي خودش نگاه ميكنه درخوفه هميشه ميبينه ناقابله ،ولي رجا هم به اندازه خوف لازمه بايد هجرت كرد رحمت و بزرگي خداروهم ديد
اگه روزي خدا نكرده شد كه ادم نتونه با خدا حرف بزنه يعني نشانه اي نيست وقتي حرف ميزنه كه همش نشانه استجابت و دعوت خداست يعني هنوزم دوستت دارم كه ميذارم باهام درد دل كني
امان ا زجدايي كه خدانكرده خدا بگه برو گم شو بامن حرف هم نزن

باور كنين بستگي به ديدتون داره اگه اميدوارين هم جواب ميدن حتي اگه دعاي فرد مستجاب نشه يه چيزي ميشه يا راضي ميشه يا يه عنايتي بهش ميشه ولي اگه نا اميد باشين هرچي جواب بدن هم نميبينين
وقتي ادم باته دلش بياد ميشه خودم يه موقع اينجوري ميشم ولي برا اينكه ازين حال ادم در بياد يه ذره بايد له بشه فقط توكل كنه خدارو حس كنه كوچيكيه خودشم ببينه تا تازه در باز بشه مثل بقيه بتونه لطف خدارو ببينه . ولي خداييش همين سختي و تلاش براي رسيدن به اميد و قبضهاي طولاني از نرسيدن خيلي ادمو ميسازه
بعد ادم ميفهمه اين خداي مهربونه براي تراشيدن اين ادم چه تحملي داره...انقد گريه و تلاش و التماس تا بفهميم دوستمون داره و صدامونو ميشنوه

باور كن وقتي صداش ميتوني بكني يعني دوستت داره دوست داره صداتو بشنوه يعني نگفته برو صداتو نشنوم .يعني گفته بهش ندين تا بمونه تا صداش باشه تا اشكاشو ببينم تا باهاش عشق كنم
كجا ميخواي حاجت بگيري بري ؟ انقد ازش بخواه كه فكر نكنه ميذاري بري هي حرف بزن التماس كن زار ي كن
شكر كن گذاشته باهاش بحرفي كم نعمتي نيستا بزرگترين نعمت عالمه با خدا بتوني دم خور باشي

به حرف شیطون هم اصلا گوش ندین ميخواد ازين وصل جداتون كنه بهش اهميت ندين بگين همينجوري عاليه تا چشمت در بياد اصلا نميخوام جواب بده ميخوام همينجوري باشه
كلا با شيطون زياد كل كل هم نكنين كا رخودتونو بكنين براي مبارزه با وسوسه شيطون ميگند شما چند دفعه گوش نده و معكوس كاركن نا اميد ميشه و ميره انشالله چون خودش اخر نا اميديه وضعش خرابه

التماس دعا


سلام
خیلی خوب بود.
نکات ارزشمندی در آن وجود داشت.
دستتان درد نکند.

سادات;30812 نوشت:
هر وقت از همه چیز غیر خدا نا امید شدید, خدا کمکتون میکنه

با سلام
به نظر من اگر اینطور باشه خدا فقط باید حاجت انسان هایی رو بده که در بدترین حالت ممکن هستند. مثلا فرض کنید که یک نفر ثروتمنده، اما یکی از فرزندانش مریضی سختی داره. برای درمان دو راه داره، یا پول خیلی زیادی خرج کنه یا از خدا بخواد مریضش شفا پیدا کنه. خوب طبق این حرف، این مرد ثروتمند نمیتونه حاجتش رو از خدا بخواد چون هنوز یک گوشه قلبش میدونه که برای انجام اینکار لازم نیست حتما دعا کنه میتونه با پول هم این مسئله رو حل کنه.
اما اگر یه آدم فقیر باشه و ببینه که فرزندش داره میمیره و پول درمان هم نداشته باشه خدا حاجتش رو میده. خلاصه میخوام بگم این حرف با کرم خدا جور در نمیاد.
یعنی خدا منتظر میمونه تا کارد به استخون برسه و وقتی آدم گرفتار نالش بلند شد خدا حاجتش رو میده.
در حالی که خدا خودش گفته: یا من یعطی من لم یسئله و من لم یعرفه.

muhammad-aga;199700 نوشت:
با سلام
به نظر من اگر اینطور باشه خدا فقط باید حاجت انسان هایی رو بده که در بدترین حالت ممکن هستند. مثلا فرض کنید که یک نفر ثروتمنده، اما یکی از فرزندانش مریضی سختی داره. برای درمان دو راه داره، یا پول خیلی زیادی خرج کنه یا از خدا بخواد مریضش شفا پیدا کنه. خوب طبق این حرف، این مرد ثروتمند نمیتونه حاجتش رو از خدا بخواد چون هنوز یک گوشه قلبش میدونه که برای انجام اینکار لازم نیست حتما دعا کنه میتونه با پول هم این مسئله رو حل کنه.
اما اگر یه آدم فقیر باشه و ببینه که فرزندش داره میمیره و پول درمان هم نداشته باشه خدا حاجتش رو میده. خلاصه میخوام بگم این حرف با کرم خدا جور در نمیاد.
یعنی خدا منتظر میمونه تا کارد به استخون برسه و وقتی آدم گرفتار نالش بلند شد خدا حاجتش رو میده.
در حالی که خدا خودش گفته: یا من یعطی من لم یسئله و من لم یعرفه.

دوست گرامی سلام
کلام شما وقتی صحیحه که همه انسان ها فقط وقتی به خدا مراجعه کنند که از انسانها نا امید شده باشند . در حالی که انسان با ایمان هرچند فرزند مریضش رو نزد دکتر میبره و شاید پول زیادی هم برا هزینه کردن داشته باشه ولی همه اینها(دکتر و دارو و ....) رو فقط اسباب میدونه نه عامل اصلی و از همون ابتدا چشم امیدش فقط به خداست و فقط او رو صاحب اثر میدونه .
در حقیقت معنی این حرف اینه که مؤمن باید از همون اول تمام امیدش متوجه خود خدا باشه و از غیر ناامید .

صبا313;199731 نوشت:
دوست گرامی سلام کلام شما وقتی صحیحه که همه انسان ها فقط وقتی به خدا مراجعه کنند که از انسانها نا امید شده باشند . در حالی که انسان با ایمان هرچند فرزند مریضش رو نزد دکتر میبره و شاید پول زیادی هم برا هزینه کردن داشته باشه ولی همه اینها(دکتر و دارو و ....) رو فقط اسباب میدونه نه عامل اصلی و از همون ابتدا چشم امیدش فقط به خداست و فقط او رو صاحب اثر میدونه . در حقیقت معنی این حرف اینه که مؤمن باید از همون اول تمام امیدش متوجه خود خدا باشه و از غیر ناامید .

با سلام خدمت شما دوست عزیز
به نظرم من اشتباه کردم. انسان میشه هم به خدا امیدوار باشه و هم به دکتر بره. اما امیدوار بودن اشخاص به خدا با هم فرق میکنه. مثلا کسی که فرزندش بیماری لا علاج داره یه جور به خدا امیدواره و کسی که مثلا فرزندش سرما خورده یه جور.
حالا انسان برای اینکه حاجتش بر آورده بشه باید چه شکلی به خدا امیدوار باشه و از غیر خدا امیدش رو قطع کنه؟ مثل کسی که مریضی لا علاج داره یا مثل کسی که سرما خورده.
آدمی که سرماخورده چون 99 درصد احتمال میده که مریضیش با مراجعه به دکتر خوب میشه، وقتی به دکتر میره خیلی به فکر خدا نیست. اما آدمی که مریضی لا علاج داره همیشه به فکر خداست.
سادات;30812 نوشت:
تا وقتی که به دیگران امید داریم خدا حل کارمون را به دست دیگران میسپاره

این جمله یه خورده من رو به اشتباه انداخت.

سلام .
من کلا با توکل مخالفم . به نظر من توکل مثله قرصه دیازپامه . اون شخص میخوره . و هر اتفاقی هم بیوفته طرف ناراحت نمیشه . حتی اگر آسمون زمین بیاد .من فکر میکنم توکل مشکل رو حل نمیکنه و فقط ما رو عوض میکنه به نظر من تا آخرین لحظه باید برنامه ریزی کنیم .

محسن ایلخانی;200006 نوشت:
سلام .
من کلا با توکل مخالفم . به نظر من توکل مثله قرصه دیازپامه . اون شخص میخوره . و هر اتفاقی هم بیوفته طرف ناراحت نمیشه . حتی اگر آسمون زمین بیاد .من فکر میکنم توکل مشکل رو حل نمیکنه و فقط ما رو عوض میکنه به نظر من تا آخرین لحظه باید برنامه ریزی کنیم .

[="darkgreen"]یونس
وَاتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَیكُمْ مَقَامِی وَتَذْكِیرِی بِآیاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا یكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَیكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَی وَلَا تُنْظِرُونِ«71»
و خبر نوح را بر آنان بخوان آنگاه که به قوم خود گفت ای قوم من اگر ماندن من [در میان شما] و اندرز دادن من به آیات خدا بر شما گران آمده است [بدانید که من] بر خدا توکل کرده‏ام پس [در] کارتان با شریکان خود همداستان شوید تا کارتان بر شما ملتبس ننماید سپس در باره من تصمیم بگیرید و مهلتم ندهید
[/]

نقل قول:
یونس
وَاتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَیكُمْ مَقَامِی وَتَذْكِیرِی بِآیاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا یكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَیكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَی وَلَا تُنْظِرُونِ«71»
و خبر نوح را بر آنان بخوان آنگاه که به قوم خود گفت ای قوم من اگر ماندن من [در میان شما] و اندرز دادن من به آیات خدا بر شما گران آمده است [بدانید که من] بر خدا توکل کرده‏ام پس [در] کارتان با شریکان خود همداستان شوید تا کارتان بر شما ملتبس ننماید سپس در باره من تصمیم بگیرید و مهلتم ندهید

خوب !!!

[="blue"]سلام

خوب که نوح در مقابل فوج بی ایمانان فقط به خدا توکل کرد و کشتی را ساخت بدون برنامه ریزی و بدون انکه بداند چه میکند کسی که به خدا توکل میکند فقط فرمانبردار است و پسر او بجای پناه به کشتی به کوه پناه برد غافل از اینکه این سیل نیست بلکه غضب الهی است و کوه برای دفع ان کفایت نمیکند [/]

محسن ایلخانی;200006 نوشت:
سلام . من کلا با توکل مخالفم . به نظر من توکل مثله قرصه دیازپامه . اون شخص میخوره . و هر اتفاقی هم بیوفته طرف ناراحت نمیشه . حتی اگر آسمون زمین بیاد .من فکر میکنم توکل مشکل رو حل نمیکنه و فقط ما رو عوض میکنه به نظر من تا آخرین لحظه باید برنامه ریزی کنیم .

سلام

برادر بزرگوار!

فکر می کنم اگر در معنای توکل دقت شود پاسخ شما هم آشکار می شود.

مراد و مفهوم توکل این نیست که ما انجام یک کار را به خدا واگذار کنیم و خودمان عقب بنشینیم

اگر کسی توکل را اینگونه معنا کند به دین ظلم و جفا نموده است.

توکل یعنی در همان حالی که با برنامه و حساب شده به جلو حرکت می کنی، متوجه باشی که هنوز یک عامل مهم وجود دارد که بدون آن به نتیجه نمی رسی

در روایتی پیامبر(ص ) از جبرئیل می پرسند:

«ما التوکل علی الله عزوجل ؟ فقال : العلم بان المخلوق لایضر و لاینفع و لایعطی و لایمنع و استعمال الیاس من الخلق فاذا کان العبد کذالک لم یعمل لاحد سوی الله و لم یرج و لم یخف سوی الله و لم یطمع فی احد سوی الله فهذا هو التوکل »

( میزان الحکمه ، ج 10، ص 676 )


توکل برخدای عزوجل چیست ؟ جبرئیل عرض کرد: علم داشتن به این که مخلوق نه زیانی می رساند ونه سودی می بخشد و نه می دهد و نه باز می دارد و به کار گرفتن یائس از خلق (یعنی آن یائس باطنی (ناامیدی) را که نسبت به مردم دارد در عمل و خارج نشان دهد)پس هر گاه بنده چنان باشد برای احدی غیر از خدا کار نمی کند و جز خداامید ندارد و از غیر او ترسی ندارد و در احدی غیر از خدا طمع ندارد

این همان توکل است در تمام این فقرات توکل به معنای لازم آن گرفته شده است مثلا" وقتی انسان علم دارد که مخلوق نه ضرری می رساند و نه سودی می بخشد که فقط بر خدای تعالی اعتماد داشته و کارش را به او واگذار کرده
پس توکل بر خدا یعنی اعتماد کردن بر خدای تعالی و واگذار کردن کار به او و تسلیم اراده و مشیت او بودن و هیچگونه اعتماد و تکیه نداشتن و استقلال ندادن به اسباب غیر از مسبب الاسباب یعنی حضرت حق تعالی .

البته واضح است ک معنای توکل آن نیست که انسان به دنبال اسباب کار نرود زیرا تمامی کارها با اسباب انجام می گیرند ولی فقط باید بداند که اسباب از خود چیزی نداشته و هرگز مستقل نمی باشند و تنها تکیه گاه خدای تعالی می باشد.
بنابراین معنای توکل این نیست که بدون برنامه ریزی به انجام یک عمل بپردازیم

التماس دعا
یا علی

muhammad-aga;199999 نوشت:

با سلام خدمت شما دوست عزیز
به نظرم من اشتباه کردم. انسان میشه هم به خدا امیدوار باشه و هم به دکتر بره. اما امیدوار بودن اشخاص به خدا با هم فرق میکنه. مثلا کسی که فرزندش بیماری لا علاج داره یه جور به خدا امیدواره و کسی که مثلا فرزندش سرما خورده یه جور.
حالا انسان برای اینکه حاجتش بر آورده بشه باید چه شکلی به خدا امیدوار باشه و از غیر خدا امیدش رو قطع کنه؟ مثل کسی که مریضی لا علاج داره یا مثل کسی که سرما خورده.
آدمی که سرماخورده چون 99 درصد احتمال میده که مریضیش با مراجعه به دکتر خوب میشه، وقتی به دکتر میره خیلی به فکر خدا نیست. اما آدمی که مریضی لا علاج داره همیشه به فکر خداست.


ببینید دوست گرامی , کلام شما متینه . اما دقت داشته باشید که فرد مؤمن ( مؤمن واقعی ) سرماخوردگی یا سرطان براش فرقی نمیکنه درمان هردو رو از خدا میدونه . شاید عکس العمل رفتاری فرد در مورد دو بیماری متفاوت باشه که این به دلیل عوارض و آثار هر بیماریه که اگر ایمان کسی واقعا زیاد باشه عکس العملش هم متفاوت نخواهد بود . شاید بگید محاله اما نمونه بارزش امام خمینی ( ره) هستند که ما میبینیم شهادت فرزندشون رو الطاف خفیه الهی مینامند .
محسن ایلخانی;200006 نوشت:
سلام .
من کلا با توکل مخالفم . به نظر من توکل مثله قرصه دیازپامه . اون شخص میخوره . و هر اتفاقی هم بیوفته طرف ناراحت نمیشه . حتی اگر آسمون زمین بیاد .من فکر میکنم توکل مشکل رو حل نمیکنه و فقط ما رو عوض میکنه به نظر من تا آخرین لحظه باید برنامه ریزی کنیم .

جناب ایلخانی سلام
نمیدونم چه چیزی باعث ایجاد چنین تفکری در شما شده اما اجازه بدید اول یه نگاهی به خود توکل بیاندازیم .
توکل یعنی وکیل گرفتن دیگری در کاری .
شما وقتی وکیل میگیرید یعنی امورات یک کار مشخص رو به شخص دیگری میسپرید و این به معنای سکوت و گوشه نشینی شما نیست .
شما برای اینکه کارتون درست انجام بشه اول میگردید دنبال یک شخص قابل اعتماد . بعد اختیارات لازم رو به او میدید تا بتونه کار رو انجام بده .
بعد مرتب پیگیری می کنید و با اینکه کار رو مستقیما خودتون انجام نمیدید سعی می کنید در جریان مرحله به مرحله کار قرار بگیرید و اگر موانعی وجود داره برای برطرف کردن اونها اقدام میکنید . البته این در صورتی است که شما یک انسان رو در کاری وکیل کنید . یعن خداوند چون خالق انسان و مسلط به انسان هست میشه تمام امورات رو به او سپرد ( و البته تأکید میکنم که این به معنای گوشه نشینی انسان و عدم تحرک و تلاش او نیست )
شما کاملا درست می فرمایید که انسان باید برنامه ریزی داشته باشه .
ولی من یک سؤال دارم آیا انسانی که خودش از آینده خودش به طور دقیق خبر نداره میتونه یک برنامه جامع برای خودش بریزه ؟؟؟؟

صبا313;200038 نوشت:
ببینید دوست گرامی , کلام شما متینه . اما دقت داشته باشید که فرد مؤمن ( مؤمن واقعی ) سرماخوردگی یا سرطان براش فرقی نمیکنه درمان هردو رو از خدا میدونه . شاید عکس العمل رفتاری فرد در مورد دو بیماری متفاوت باشه که این به دلیل عوارض و آثار هر بیماریه که اگر ایمان کسی واقعا زیاد باشه عکس العملش هم متفاوت نخواهد بود . شاید بگید محاله اما نمونه بارزش امام خمینی ( ره) هستند که ما میبینیم شهادت فرزندشون رو الطاف خفیه الهی مینامند .

با سلام مجدد. من باز بر می گردم به موضوع اصلیه که در این تاپیک مطرح شده. هر موقع ازغیر خدا نا امید شدی بدون خدا مشکلت رو حل میکنه. معنای این حرف چیه؟ یعنی اگر امید به دیگری داشته باشی خدا حاجتت رو نمیده؟
اصلا این حرف در مورد چه حاجت هایی صحیح است؟
همانطور که گفتم ما یک سری حاجت های ساده داریم که خداوند سببش رو در دسترس ما قرار داده، در این موارد چه امید به خدا باشد و چه نباشد انسان میتواند آن کار را انجام دهد. مثلا شما میخواهید تجارت کنید، شما چه مومن باشید و چه کافر میتوانید سود ببرید به شرطی که قوانین تجارت را رعایت کنید. پس فردی که دوست دارد سود ببرد یا مثلا سرماخوردگیش خوب شود، امید وار به خدا بودن برای او تاثیری ندارد. (البته اگر همزمان امید به خدا داشته باشد برای او فضیلت است و در آخرت ثواب بیشتری میبرد، اما در حاجت گرفتن او تاثیری ندارد، چون خدا سبب حاجت او را در اختیار گذاشته هم برای مومن و هم برای کافر)
اما در مواردی که انسان حاجتی از خدا میخواهد که یا راهی برای رسیدن به آن حاجت ندارد، یا راه آن برای ما ناشناخته است. در اینگونه موارد است که چون سبب در کار نیست، تنها راه امید به خدا است.
پس این دستور العملی که شما میگویید که هر موقع از غیر ناامید شدی بدون مشکلت حل میشه، عملا تاثیر چندانی در حاجات نداره، چون این دستور العمل فقط به درد حاجاتی میخوره که سببش در دسترس نیست.

صبا313;200038 نوشت:
ببینید دوست گرامی , کلام شما متینه . اما دقت داشته باشید که فرد مؤمن ( مؤمن واقعی ) سرماخوردگی یا سرطان براش فرقی نمیکنه درمان هردو رو از خدا میدونه

من هم قبول دارم که هر دو این افراد اگر مومن باشند، درمان واقعی رو از خدا میدونند و دکتر رو واسطه میدونند. اما بحث سر تاثیر امید در بر آورده شدن حاجات است. دانستن با امیدوار بودن فرق میکنه. امیدوار بودن لازمه استجابت همه دعاها نیست. بلکه مخصوص دعاهایی است که احتمال روا شدن آنها خیلی کم است.

قصد و هدف من از این حرف ها این است که پررنگ کردن تاثیر خداوند متعال در زندگی مردم ممکن است از برخی جهات تاثیر مثبتی داشته باشد اما از برخی جهات مردم را به جبر و اشعری گری سوق میدهد. این امید های الکی سبب عقب ماندن جامعه میشود. یک شخصی که به خدا عتقاد ندارد، برای مقابله با زلزله ساختمانش را مقاوم میکند و جانش در امان میماند. اما میبینیم در بین بسیاری از مسلمان ها اهمیتی نمیدهند و میگویند حالا کو تا زلزله بیاد، ایشالله نمیاد، اگرم اومد ایشالله خدا خودش حفظ میکنه، اگر حفظ نکرد حتما مصلحت بوده، ایشالله میریم بهشت.
به نظر من اگر مردم را دعوت به امید به خدا میکنیم معنایش را به آنها توضیح دهیم و الا ممکن است باعث ترویج افکار غلط در مردم گردد.
من از آقای دکتر دینانی شنیدم که میگفتند الان بسیاری از مردم ما با اینکه شیعه هستند اما از نظر فکری و عقلی اشعری هستند.

muhammad-aga;200098 نوشت:
ا سلام مجدد. من باز بر می گردم به موضوع اصلیه که در این تاپیک مطرح شده. هر موقع ازغیر خدا نا امید شدی بدون خدا مشکلت رو حل میکنه. معنای این حرف چیه؟ یعنی اگر امید به دیگری داشته باشی خدا حاجتت رو نمیده؟

منظور از این که میگن از غیر خدا نا امید بشید این نیست که تاثیر عوامل واسباب ومسببات را نادیده بگیرید بلکه منظور اینه که نگاه مستقل به این امور نداشته باشیم.یعنی اینکه تو امور زندگی حضور وتاثیرگذاری خدا را در کارهامون نادیده نگیریم وهمه چیز را دست امور مادی ندیم. مثالهایی که شما زدید در واقع فقط نگاه کردن به بعد مادی قضیه هست نه بعد معنوی.


توکل واقعی توکلی است که ما ،در همه ی امور، (چه امور مادی وچه امور معنوی)اسباب ظاهرى کارهای خود را فراهم کنیم و بهترين برنامه ريزى را داشته باشیم وتمام توان خود را به كاربگیریم، آنگاه با توكل بر خدا، اقدام‏ نماییم.

وقتى آيات وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ»
نازل شد، عده ‏اى از اصحاب پيامبر (ص) در خانه نشستند و مشغول عبادت شدند، وقتى پيامبر از اين قضيه آگاه شد، بر آنان خرده گرفت و فرمود: «من دشمن آن مردى هستم كه دهانش را به سوى خدا باز كند و بگويد: خدايا مرا روزى بده، ولى كار و طلب را رها كند!»

موضوع قفل شده است