جمع بندی چند سوال در مورد بهشت و مراتب آن
تبهای اولیه
سلام
باتوجه به اینکه درجه و منزلت هر کس با توجه به اعمال اوست ایا امکان ارتقای درجه در بهشت وجود دارد ؟؟؟
و همچنین در بهشت خداوند از انسان توقع کاری را دارد؟؟؟
برای مثال خداوند مثل فرشته ها برای انسان ها هم ماموریتی درنظر دارد؟؟؟
سلام
باتوجه به اینکه درجه و منزلت هر کس با توجه به اعمال اوست ایا امکان ارتقای درجه در بهشت وجود دارد ؟؟؟
با سلام و عرض ادب و تقدیر از پرسش خوبتان
لازمه ی روح بی نهایت و مطلق طلب انسان این است که حیات آخرتی او به منتهایی ختم نشود و همچنان در اوج شکوه و لذت و زیبایی و تکامل ادامه یابد . وگرنه بشر انگیزه چندانی برای رسیدن به چنین نعمت محدود و گذرایی در دنیا نخواهد داشت؛ اگر بنا بر خوشی موقت باشد، خوشی موقت دنیایی را برای خود بر می گزیند .
آخرت محل بر طرف شدن محدودیت ها و سرآغاز زندگی سراسر کمال و خوشی است. تکامل و رشد در ابعاد گوناگون در آن وجود دارد چون میل به تعالی و تکامل روحی و معرفتی و.... به طور نامحدود برای بشر در آن جهان اقتضا می كند که چنین تکاملی باشد.
از آن جا که ذات و صفات خدا بی نهایت است، بدون شک جلوه های او نیز بی پایان است. هر روز لطف و عنایت تازه ای و هر دم رحمت جدیدی از آن خزانه غیب به بهشتیان می رسد؛ در عین حال در بهشت نوعی تکامل وجود دارد، در همه چیز حتی در خود بهشتیان. هر تکاملی جلوه جدیدی از زیعبایی های همان منظر واحد را به انسان می نمایاند، چه رسد به اینکه همان منظر نیز در حال تکامل است؛ در روايتي آمده است:
«سوگند به خدایی که قرآن را بر محمد نازل کرد! اهل بهشت پیوسته بر جمال و زیبایی شان افزوده می شود، همچنان که در دنیا بر پیری و فرتوتی آنان افزوده می شد». (علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت، 1404 ه ق، ج8، ص199)
برای مطالعه ی بیشتر ر.ک:
http://www.pasokhgoo.ir/node/69523
و همچنین در بهشت خداوند از انسان توقع کاری را دارد؟؟؟
برای مثال خداوند مثل فرشته ها برای انسان ها هم ماموریتی درنظر دارد؟؟؟
در ارتباط با این پرسش دوم روایت صریحی در این مورد نیافتم منتهی با توجه به امیر المومنین علی علیه السلام که فرمود:«اَلیوم عملٌ و لا حساب و غداً حساب و لا عمل»؛[ نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 84، خطبه 42] امروز(تا زمانی که در دنیا هستید) روز عمل و تلاش است نه روز حسابرسی به اعمال، و فردای قیامت روز حسابرسی است نه روز عمل. می توان گفت بهشت دار تکلیف نیست، لذا هیچ توقّعی هم از بهشتی نمی رود که مأمور به انجام کار خاصّی باشد ، بهشتی در مراتب متفاوت بهشت جزای عمل خود را می بیند و هر لحظه غرق در صفات جمال و جلال باری تعالی است.
نکته ی دوّم اینکه مأموریّت محدودیت می آورد در صورتی که فرد بهشتی هیچ محدودیّتی در درخواست ها و تمایلات بهشتیان وجود ندارد. این حقیقتی است که آیات گوناگون قرآن به آن شهادت می دهد؛ آیاتی که علاوه بر رفع هرگونه محدودیت، هر نوع تبعیض و تفاوت در نعمت های بهشتی را بین زنان و مردان نیز برطرف می سازد.
برخی از این آیات عبارتند از:
1- «و فیها ما تشتهیه الانفس و تلذّ الاعین» (زخرف:71) در بهشت آن چه دل میخواهد و چشم از آن لذّت میبرد، موجود است.
2- «و لکم فیها ما تشتهی انفسکم و لکم فیها ما تدّعون» (فصّلت: 31) برای شما هر چه بخواهید، در بهشت فراهم است و هر چه طلب کنید، به شما میدهند.
3- "و هم فیما اشتهت انفسهم خالدون»(انبیاء: 102) بهشتیان در آن چه دلشان میخواهد جاودانه متنعّم هستند.
4- « لهم فیها ما یشاؤون»(نحل: 31) برای بهشتیان آن چه را که بخواهند وجود دارد.
[="Tahoma"][="Navy"]سلام
باتوجه به اینکه درجه و منزلت هر کس با توجه به اعمال اوست ایا امکان ارتقای درجه در بهشت وجود دارد ؟؟؟
و همچنین در بهشت خداوند از انسان توقع کاری را دارد؟؟؟
برای مثال خداوند مثل فرشته ها برای انسان ها هم ماموریتی درنظر دارد؟؟؟
سلام
از برخی روایات فهمیده می شود تعالی نوریت بهشتیان دائمی است
در بهشت تکلیف یا مامورت نیست اما چه بسا صاحبان برخی مراتب قدرت دخالت الهی در امور عالم ماده را داشته باشند
یا علیم[/]
پرسش:
باتوجه به اینکه درجه و منزلت هر کس با توجه به اعمال اوست ایا امکان ارتقای درجه در بهشت وجود دارد ؟؟؟
و همچنین در بهشت خداوند از انسان توقع کاری را دارد؟؟؟
برای مثال خداوند مثل فرشته ها برای انسان ها هم ماموریتی درنظر دارد؟؟؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب و تقدیر از پرسش خوبتان
لازمهی روح بینهایت و مطلق طلب انسان ایناست که حیات آخرتی او به منتهایی ختم نشود و همچنان در اوج شکوه و لذت و زیبایی و تکامل ادامه یابد. وگرنه بشر انگیزهی چندانی برای رسیدن به چنین نعمت محدود و گذرایی در دنیا نخواهد داشت؛ اگر بنا بر خوشی موقت باشد، خوشی موقت دنیایی را برای خود بر میگزیند .
آخرت محل بر طرف شدن محدودیتها و سرآغاز زندگی سراسر کمال و خوشی است. تکامل و رشد در ابعاد گوناگون در آن وجود دارد چون میل به تعالی و تکامل روحی و معرفتی و.... به طور نامحدود برای بشر در آن جهان اقتضا میكند که چنین تکاملی باشد.
از آن جا که ذات و صفات خدا بینهایت است، بدون شک جلوههای او نیز بیپایان است. هر روز لطف و عنایت تازهای و هر دم رحمت جدیدی از آن خزانه غیب به بهشتیان میرسد؛ در عین حال در بهشت نوعی تکامل وجود دارد، در همه چیز حتی در خود بهشتیان. هر تکاملی جلوهی جدیدی از زیباییهای همان منظر واحد را به انسان مینمایاند، چه رسد به اینکه همان منظر نیز در حال تکامل است؛ در روايتی آمده است:
«سوگند به خدایی که قرآن را بر محمد نازل کرد! اهل بهشت پیوسته بر جمال و زیباییشان افزوده میشود، همچنان که در دنیا بر پیری و فرتوتی آنان افزوده میشد». (1)
برای مطالعهی بیشتر در این زمینه ر.ک: http://www.pasokhgoo.ir/node/69523
اما در ارتباط با پرسش دوم با توجه به فرمایش امیرالمومنین علی (علیهالسلام) که فرمود:«اَلیوم عملٌ و لا حساب و غداً حساب و لا عمل»؛[2] امروز(تا زمانی که در دنیا هستید) روز عمل و تلاش است نه روز حسابرسی به اعمال، و فردای قیامت روز حسابرسی است نه روز عمل. می توان گفت بهشت دار تکلیف نیست، لذا هیچ توقّعی هم از بهشتی نمی رود که مأمور به انجام کار خاصّی باشد ، بهشتی در مراتب متفاوت بهشت جزای عمل خود را میبیند و هر لحظه غرق در صفات جمال و جلال باری تعالی است.
نکتهی دوّم اینکه مأموریّت محدودیت میآورد در صورتی که هیچ محدودیّتی در درخواستها و تمایلات بهشتیان وجود ندارد. این حقیقتی است که آیات گوناگون قرآن به آن شهادت میدهد.
برخی از این آیات عبارتند از:
1- « وَ فِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْیُنُ » (زخرف:71) در بهشت آن چه دل میخواهد و چشم از آن لذّت میبرد، موجود است.
2- « وَ لَكُمْ فِيها ما تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فِيها ما تَدَّعُونَ » (فصّلت: 31) برای شما هر چه بخواهید، در بهشت فراهم است و هر چه طلب کنید، به شما میدهند.
3- « وَ هُمْ في مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ »(انبیاء: 102) بهشتیان در آن چه دلشان میخواهد جاودانه متنعّم هستند.
4- « لَهُم فِیهَا مَّا یَشَاؤُونَ »(نحل: 31) برای بهشتیان آن چه را که بخواهند وجود دارد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت، 1404 ه ق، ج8، ص199
2. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 84، خطبه 42