جمع بندی حب همه اهل بیت (ع)

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حب همه اهل بیت (ع)

سلام
با توجه به اینکه گفته شده راه نجات بشر حب اهل بیت است
ایا اینکه یکی رو بیشتر از بقیه دوست داشته باشم مسیرو اشتباه روفیتم یا اینکه هم رو دوست داشتنه

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مشکور

hello;947487 نوشت:
سلام
با توجه به اینکه گفته شده راه نجات بشر حب اهل بیت است
ایا اینکه یکی رو بیشتر از بقیه دوست داشته باشم مسیرو اشتباه روفیتم یا اینکه هم رو دوست داشتنه

سلام و ادب@};-

در پاسخ پرسش شما نکاتی را در قالب دو بخش تقدیم می کنیم:

الف- محبت اهل بیت راه نجات و سعادت

«حب»؛ يعنى، رغبت و ميل انسان به چيزى. اگر اين ميل باطنى و رغبت دل به چيزى شديد و قوى شود، آن را عشق مى‏ نامند.(1) جايگاه حب اهل بيت‏(عليهم‏السلام) را بايد از قرآن و روايات اخذ كرد.
در اهميت و جايگاه محبت اهل بيت‏(عليهم‏السلام) همين بس كه قرآن، آن را تنها پاداش رسالت پيامبر(صلى‏ الله ‏عليه‏ و آله) معرفى كرده است: [=book antiqua]«قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى‏»؛(2) « بگو از شما هيچ پاداشى درخواست نمى‏كنم، جز آنكه نزديكان مرا دوست بداريد». همچنین رسول اكرم‏(صلى ‏الله‏ عليه‏ و آله) مى‏ فرمايد: [=book antiqua]«لا يؤمن احدكم حتى اكون احبّ اليه من ولده و والده و الناس اجمعين»؛(3) «هيچ كس از شما ايمان ندارد؛ مگر اينكه من نزد او، از فرزندانش و پدرش و همه مردم محبوب‏تر باشم». آن حضرت اصل ايمان را مشروط به «حبّ» خود مى‏ داند.

در روايتى ديگر براى آن، مرتبه بالاترى معرفى مى‏ كند: [=book antiqua]«لايؤمن عبد حتى اكون احب اليه من نفسه ويكون عترتى احب اليه من عترته و يكون اهلى احب اليه من اهله و يكون ذاتى احب اليه من ذاته»؛(4) «هيچ بنده‏ اى ايمان ندارد، مگر اينكه من نزد او، از خودش محبوب‏تر باشم و ذريه من پيش او، از ذريه خودش محبوب‏تر باشد و اهل من پيش او، از اهل خودش محبوب‏تر باشند و ذات من نزد او، از ذات خودش محبوب‏تر باشد». پيامبر(صلى ‏الله ‏عليه ‏و آله) در اين روايت، شرط ايمان را حُب خود و اهل‏بيت خويش - آن هم در مراحل بالاتر - معرفى كرده است؛ زيرا به طور معمول انسان به خود علاقه شديدى دارد و او نزد خود از همه محبوب‏تر است؛ سپس فرزندانش و آن گاه ديگر نزديكان او.

اما وقتى انسان در حُب كسى، به مرتبه بسيار بالا مى ‏رسد، او را بر خود و فرزندان، نزديكان و همه كسان ديگر ترجيح مى‏ دهد و اين همان مرتبه شديد و قوى حب است كه به آن «عشق» مى‏ گويند. بنابراين حب اهل بيت و ائمه اطهار(عليهم‏السلام)، بايد در حد اعلا باشد و هر اندازه از اين حد فروتر باشد، به همان اندازه ايمان شخص، نقص و كاستى دارد. به عبارت ديگر درجات ايمان با درجات حبّ پيامبر اكرم‏(صلى‏ الله ‏عليه‏ و آله) و اهل بيت‏(عليهم‏السلام) پيوستگى دارد و با آن سنجيده مى‏ شود.

ب- رابطه معرفت و محبت

پرواضح است كه محبت از جهتى فرع بر معرفت است، همانطور كه نفرت كه ضد محبت است نيز، ريشه در معرفت دارد. ميل و نفرت انسان نسبت به چيزى ريشه در شناخت آن چيز دارد. انسان دوستدار زيبائى و گريزان از زشتى‏ ها است و به هر مقدار كه تحت جاذبه‏ ى جمال چيزى قرار گيرد و زيبائى آن را درك نمايد، نسبت به آن چيز علاقه نشان مى‏ دهد. از طرفی دوست داشتن و عاشق شدن انسان نسبت به كس يا چيزى كه هرگز او را نديده و یا آثار زیبا و پسندیده ای از او مشاهده نکرده و هيچگونه شناختى نسبت به او ندارد، كاملاً بى‏ معنا است. بعبارتی انسان ابتدا مى‏ شناسد و سپس طالب، محب و عاشق مى‏ شود و معقول نيست كسی كه چيزى را نديده و مزه‏ ى آن را نچشيده است بگويد، دوست دارم يا ندارم! و از طرف دیگر شدت و ضعف علاقه و یا نفرت انسان نسبت کسی یا چیزی وابسته به سطح و میزان شناخت و آگاهی آدمی دارد. هر قدر شناخت و آشنایی نسبت به کمالات و زیبایی های کسی یا چیزی بیشتر باشد شدت علاقه و ارتباط به آن شخص یا چیز بیشتر می شود.

محبت اهل بیت و میزان شدت عشق و علاقه به بعضی از امامان معصوم (ع) به نسبت بعض دیگر نیز وابسته به همین ملاک و معیار است. شیعیان بر اساس دستورات قرآن و روایات وارده از طرف پیامبر (ص) نسبت به همه اهل بیت (ع) و بر اساس سطحی از شناخت که نسبت به جایگاه عظیم و رفیع ایشان در پیشگاه خدا دارند اینکه در اوج مقام قرب الهی اند، نهایت عشق و محبت را نسبت به آن بزرگواران (علیهم السلام) دارند و در مقام اعتقاد، همه انها را واسطه های فیض الهی می دانند.

اما اینکه بسیار دیده می شود که عموم و خصوص شیعیان نسبت به برخی از امامان معصوم (ع) مانند مولای متقیان علی (ع)، امام حسین (ع)، امام باقر و امام صادق(ع)، امام کاظم و امام رضا (ع) و امام زمان (عج) و .. و همچنین به بعضی امامزادگان مانند حضرت زینب (س)، حضرت ابوالفضل العباس(ع)، حضرت رقیه خاتون(س)، حضرت فاطمه معصومه(س) و ... ارادت و توجه بیشتری دارند ناشی از علل و عواملی است که به مواردی اشاره می کنیم:

1. این مسأله ناشی از آنست که معمولاً شیعیان شناخت بیشتری نسبت به زوایای زندگی و آثار و برکات این امامان (ع) و امامزادگان یافته و بدلیل وسیع تر بودن سطح و عمق این شناخت، علاقه و محبت و عشق شدیدتری را در وجودشان شکل داده است. گرچه طبق روایات، همه اهل بیت (امامان معصوم ع ) [=book antiqua]"کلهم نور واحدند"، اما برخی آیات قرآن که در شأن برخی اهل بیت(ع) بطور خاص نازل شده مانند: آیه تطهیر، آیه مباهله، آیه حاتم بخشی اهل بیت، آیه ولایت و نظائر آن ... و نیز برخی روایات دینی که از زبان پیامبر (ص) افرادی از اهل بیت (ع) را بطور خاص مورد سفارش قرار داده مانند سفارشات خاص پیامبر (ص) نسبت به فاطمه زهرا(س)، نسبت به مقام و منزلت امیرمؤمنان (ع) و نسبت به امام حسن و امام حسین(ع) و نسبت به امام زمان(عج) در اقبال و توجه بیشتر مؤمنان و شیفتگان اهل بیت (ع) به این افراد خاص بی تأثیر نبوده است.

2. در نگاه عموم مردم، شرایطی که برخی امامان معصوم (ع) و برخی امامزادگان در آن قرار گرفته بودند شرایط خاصی بوده و آثار و برکات نمایان تری در دفاع از دین و ارزشها و خدمت به اسلام و مکتب اهل بیت (ع) از خود بجای گذاشته و این جلوه ها توسط نویسندگان و اندیشمندان دینی و خطبا و منبری ها بیشتر مورد توجه قرار گرفته و نیز از انجاییکه در برخی از این اقدامات، روح حماسی ایثار و شهادت طلبی مانند اقدامات امیرالمؤمنین و بویژه امام حسین (ع) موج میزده، شدت این عشق و علاقه و محبت در دلهای مؤمنان افزونتر شده است.

3. بعلاوه کار و اقدام بزرگی که توسط برخی امامان (ع) و پیروان ایشان، به همان دلیل شرایط متفاوت محقق شده بود، می طلبیده در ادامه راه، توسط شیعیان پررنگ تر جلوه داده شود تا از یادها فراموش نشود و راه و مسلک آنها توسط آیندگان ادامه یابد. چنانکه در خصوص عاشورای امام حسین(ع) و قیام او، همین معنا مورد توجه بوده و یا مکتب علمی که امام باقر و امام صادق (ع) راه انداختند باید توسط پیروان ایشان ادامه می یافت تا جایگاه خود را در جامعه اسلامی بیابد و نظائر ان ... فلذا خواص جامعه، این فقرات تاریخی و جلوه های خاص را پررنگ تر رقم زدند و این قبیل تلاشهای علمی و عملی، موجب شناخت بیشتر مردم از بعضی امامان معصوم(ع) شده و چنین نتیجه ای را رقم زده است.

4. ضمن آنکه در خصوص محبت شدیدی که در دلها نسبت به امام حسین (ع) در مقایسه با دیگر امامان (ع) وجود دارد، گویا بدلیل نوع خاص جریان کربلا و آثار و برکاتی که در بیداری دلها و آماده سازی بشریت بمنظور زمینه سازی ظهور دارد، پشت این کشش و تمایل دلها و محبت شدید به امام حسین و راه و مکتب او، اراده خداوند نیز نهفته است. چنانکه در روایات به این مطلب اشاره شده(5) و نیز آثار و برکات بسیاری در محبت به اباعبدالله الحسین (ع) و ارتباط معنوی شیعیان با این دستگاه پرخیر و برکت نهفته است که قابل احصاء و شمارش نیست.

5. به این مجموعه می توان کرامتهای بیشماری که از برخی امامان معصوم (ع) و برخی امامزادگان (ع) در نتیجه توسل و زیارت و ارتباط معنوی شیعیان، غیرشیعیان و حتی غیرمسلمانان با آنها اتفاق افتاده و در تاریخ ثبت شده را نیز افزود. ناگفته نماند: بی شک، تحقق بسیاری از این کرامتها از برخی امامان معصوم و امامزادگان، ریشه در شناخت بیشتر مردم نسبت به ایشان و به تبع آن توسل و زیارت و ارتباط معنوی بیشتر با آنها بوده و این بدان معنا نیست که دیگر امامان و امامزادگان از چنین جایگاه و توانایی برخوردار نیستند. لکن تحقق چنین کرامت های عینی از برخی امامان و امامزادگان در زندگی مردم و لمس این معجزات و کرامات، موجب شده که مردم برخی امامان و امامزادگان را بطور خاص باب الحوائج می دانند فلذا در افزایش کشش و اقبال بیشتر مردم و به تبع ان شدت محبت و عشق و علاقه به ایشان نیز بی تأثیر نبوده است.

بنابراین از انچه بیان شد، ما به محبت همه اهل بیت (ع) سفارش شده ایم و شیعیان همین معنا را در قلبشان دارند و شدت و وسعت علاقه و محبت به بعضی از اهل بیت و امامان و امامزادگان تابع عواملی است که به مواردی اشاره کردیم، از اینرو نمی توان، این شدت و حدت علاقه به بعضی از اهل بیت(ع) را نادرست و اشتباه فرض نمود. زیرا اصل محبت به همه اهل بیت (ع) که مورد سفارش دین و مکتب بوده ثابت است اما بدلیل شناخت بیشتر نسبت به احدی از ایشان و به تبع بعضی شرایط و اقتضائات خاص، (که بیانش گذشت) ممکن است محبت بیشتری نسبت به احدی از اهل بیت در دل شیعیان ایجاد شود.

موفق باشید ...@};-

پی نوشت__________________________________________
1. با استفاده از: طريحى، مجمع البحرين، ج 2، ماده «حبب».
2. شورى (42)، آيه 23.
3. ميزان الحكمه، ج 2، ص 236، ح 3197.
4. همان، ح 3199.
5. قال الصادق (ع): [=book antiqua]«من اراد الله به الخير قذف في قلبه حب الحسين عليه السلام و زيارته، و من اراد الله به السوء قذف في قلبه بغض الحسين عليه السلام و بغض زيارته. هر کس که خدا خیر خواه او باشد، محبت حسین (علیه السلام) و زیارتش را در دل او می‏اندازد و هر کس که خدا بدخواه او باشد، کینه و خشم حسین (علیه السلام) و خشم زیارتش را در دل او می‏اندازد.» وسائل الشیعه، ج 10، ص 388، بحار الانوار، ج 98، ص 7.

موضوع قفل شده است