جمع بندی تحریف تاریخ: شبهه ای در مورد شخص پیامبر (ص)

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تحریف تاریخ: شبهه ای در مورد شخص پیامبر (ص)

با سلام یکی از مسائلی که غربی ها به اسلام نسبت می دهند میگویند پیامبر راهزن بودند و در مدینه دستور میدادند که به کاروان های تجاری مکه دستبرد زده شود که البته انکار این مسئله را جایی ندیدم و شهید مطهری نیز انکار نکرده بودند و به شکلی تفسیر کرده بودند لطفا بفرمایید کم و کیف این دستور حضرت رسول ص چگونه بوده و و چگونه باید این مسئله را تفسیر کرد و روایات تاریخی که می آورند چگگونه است آیا صحیح است یا تحریف نیز صورت گرفته؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مقداد

مهدی کیانی44;942654 نوشت:
با سلام
یکی از مسائلی که غربی ها به اسلام نسبت می دهند میگویند پیامبر راهزن بودند و در مدینه دستور میدادند که به کاروان های تجاری مکه دستبرد زده شود که البته انکار این مسئله را جایی ندیدم و شهید مطهری نیز انکار نکرده بودند و به شکلی تفسیر کرده بودند
لطفا بفرمایید کم و کیف این دستور حضرت رسول ص چگونه بوده و و چگونه باید این مسئله را تفسیر کرد و روایات تاریخی که می آورند چگگونه است آیا صحیح است یا تحریف نیز صورت گرفته؟

علیکم السلام.
برخی حوادث تاریخی توسط افراد مغرض و کینه توز نسبت به اسلام و اهل بیت(علیهم السلام) بگونه ای مطرح می شود که افراد بی اطلاع یا کم اطلاع از حوادث تاریخی دچار شک و تردید می شوند. موضوع حمله مسلمانان به کاروان تجاری قریش و جنگ بدر از جمله این موضوعات است.حال آنکه مطالعه درست تاریخی سوء استفاده این افراد از کم اطلاعی ما را ثابت می کند.

بررسی منابع تاریخی و تامل در آیات قرآنی موید این نکته است که: مشرکان مکه در واقع آغازگر جنگ علیه مسلمانان -هم در مکه و هم پس از هجرت مسلمانان به مدینه- بودند. با این تفاوت که در مکه هنوز اجازه دفاع و درگیری با مشرکان به مسلمانان داده نشده بود، و در مدینه این اجازه صادر شد.
در آغاز سال دوم هجرت، قریش به تدریج خود را برای حرکت های ایذایی، تهدید امنیتِ مدینه و در نهایت هجوم به مسلمانان آماده می کرد. از اقدامات نظامی مکیان بر ضد مدینه در سال اول هجرت که ثبت و ضبط شده و شاهدی بر تحریکات جدی قریش بر ضد مدینه است، حضور ۲۰۰ نفر از مکه در دشت رابغ به فرماندهی ابوسفیان بن حرب است. این سریه که برای مقاصد متعددی از جمله کسب اطلاعات، تحریک بدویان، اقدامات ایذائی و ... صورت گرفته بود.[۱] پیامبر(ص) که همواره انتظار چنین تحرکاتی را داشت، هوشیارتر از آن بود که قریش او را غافل گیر کند. به همین دلیل در فاصله های زمانی معین به گروه های نظامی و اطلاعاتی، با هدف های مشخص، ماموریت می داد، تا ضمن کسب اطلاعات نظامی و خنثی کردن تحریکات محدود قریش، امنیت مکیان و گاه کاروان های تجاری ایشان را مورد تهدید قرار دهند.»[۲]

بعضی از اهداف رسول خدا(ص) از انجام سرایا و غزوات با مشرکین موارد ذیل بود:

۱. آگاهی دادن به قریش تجارت پیشه، که در صورت نبرد با اسلام و مدینه منوره، شریان حیاتی اقتصادی آنان قطع خواهد شد. بدیهی است که هر حکومت و نظامی برای حفظ کیان خود لازم است دشمنان خود را شناخته و به نقاط آسیب پذیر آنان آگاهی داشته باشد تا بتواند در مواقع خطر دشمن را ناامید کند. و یکی از نقاط آسیب پذیر قریش کاروان های تجاری آنان بود.
۲. آگاه ساختن قریش و دیگر سران قبایل مشرک از قدرت نظامی مسلمانان. پیامبر با این اقدامات قدرت و آمادگی نظامی مسلمانان را به رخ دشمن می کشید تا هوس حمله به حکومت نو پای اسلام را از سر بیرون کنند.
۳. تقویت بنیه نظامی و سازماندهی و آماده ساختن نیروهای نظامی برای دفاع از مدینه.[۳]یکی از راه های بالا بردن روحیه و قدرت نیروهای نظامی خروج از خمودی و داشتن تحرک مستمر و دائمی در مقابل دشمن است که پیامبر با هجوم به دشمن در حقیقت روحیه یاران اندک خود را بالا می برد تا جایی که موفق شدند علی رغم کمبود نیرو و سلاح و مرکب های جنگی مناسب، بر دشمن خود پیروز شوند.

۴. جبران اموال به غارت رفته مهاجران:
شکی نیست بسیاری از مسلمانان مهاجر به مدینه، نتوانستند تمامی اموال خویش را از مکه به مدینه انتقال دهند. تلاش مسلمانان مهاجر این بود که خود را به مدینه برسانند تا بتوانند آزادانه به پرستش خدای متعال بپردازند. لذا بخش اعظم سرمایه و اموال آنها در مکه مانده و به دست کفار قریش افتاده و مصادره شده بود، رسول خدا (ص) خواستار جبران اموال مسلمانان بود.[۴] به همین خاطر در آستانه رمضان سال دوم هجری پیامبر(ص) مسلمانان را آماده کردند تا وقتی بزرگترین کاروان تجاری قریش به ریاست ابوسفیان از شام باز می گردد به آن حمله کنند؛ زیرا بخش اعظم سرمایه این کاروان از فروش «اموال مهاجرین» فراهم شده بود.[۵]

پی نوشتها:
[۱]. زرگری نژاد، غلامحسین؛تاریخ صدر اسلام، ص ۳۶۷، تهران، سمت ۱۳۷۸،چاپ اول
[۲] . تاریخ صدر اسلام، ص ۳۶۷؛
[۳] . منتظرالقائم، اصغر؛ تاریخ اسلام، ص ۱۲۹. اصفهان، دانشگاه اصفهان، ۱۳۸۴، چاپ اول
[۴] . یوسفی غروی، محمد هادی ، موسوعه التاریخ الاسلامی، ج۲، ص۵۶۹، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۷، اول
[۵] . تاریخ صدر اسلام ، ص۳۷۳؛ ، تاریخ اسلام ص ۱۴۰-۱۳۹

مقداد;944482 نوشت:

۴. جبران اموال به غارت رفته مهاجران:
شکی نیست بسیاری از مسلمانان مهاجر به مدینه، نتوانستند تمامی اموال خویش را از مکه به مدینه انتقال دهند. تلاش مسلمانان مهاجر این بود که خود را به مدینه برسانند تا بتوانند آزادانه به پرستش خدای متعال بپردازند. لذا بخش اعظم سرمایه و اموال آنها در مکه مانده و به دست کفار قریش افتاده و مصادره شده بود، رسول خدا (ص) خواستار جبران اموال مسلمانان بود.[۴] به همین خاطر در آستانه رمضان سال دوم هجری پیامبر(ص) مسلمانان را آماده کردند تا وقتی بزرگترین کاروان تجاری قریش به ریاست ابوسفیان از شام باز می گردد به آن حمله کنند؛ زیرا بخش اعظم سرمایه این کاروان از فروش «اموال مهاجرین» فراهم شده بود.[۵]

در اصل حمله مسلمانان به کاروان های تجاری قریش و بعضا غارت آنها شکی وجود ندارد ، اینکه چگونه یک پیامبر فرمان به چنین کاری می دهد هم از آن مسائلی است که غالبا با دلیل هایی توجیه می شود .

البته تا قرن ها موضوع « حمله به کاروان ها » صرفا نقل می شد و کسی هم به این مسئله ایرادی نمی گرفت ، اما به تدریج و با تغییر نگرش انسان ها این موضوع هم در شمار نقد های وارد بر پیامبر اسلام قرار گرفت ..

اصلی ترین دلیلی که بعدها مورخین و متکلمین اسلامی برای این حملات عنوان کرده اند همین موضوع جبران اموال مصادره شده مهاجران است .. این دلیل به شکلی مبالغه آمیز در پاسخ شما هم آمده ، آنجا که گفتید : «بخش اعظم سرمایه این کاروان از فروش «اموال مهاجرین» فراهم شده بود.»

نمی دانم دقیقا از کدام اموال صحبت می کنید ؟! مهاجران ( گروهی که در مکه با پیامبر همراه شدند و به مدینه مهاجرت کردند ) عموما برده های فراری و یا خریداری شده ای بودند که «هیچ» اموالی در مکه نداشتند ، چه رسد به اینکه مصادره شوند !! اندک افراد ثروتمند مکه مثل ابوبکر یا عبدالرحمن بن عوف یا عثمان نیز عملا قسمت اعظم اموال خود را در دورانی که در مکه بودند صرف کرده و عملا ثروت آنچنانی نداشتند که کاروان عظیم تجاری مکه بخواهد با اموال آنها تشکیل بشود ...

حمله به کاروان ها رفتاری بود که از نظر سیاسی قابل توجیه ، اما از منظر اخلاقی نادرست به حساب می آید ..

dahim-darni;944490 نوشت:

در اصل حمله مسلمانان به کاروان های تجاری قریش و بعضا غارت آنها شکی وجود ندارد ، اینکه چگونه یک پیامبر فرمان به چنین کاری می دهد هم از آن مسائلی است که غالبا با دلیل هایی توجیه می شود .

البته تا قرن ها موضوع « حمله به کاروان ها » صرفا نقل می شد و کسی هم به این مسئله ایرادی نمی گرفت ، اما به تدریج و با تغییر نگرش انسان ها این موضوع هم در شمار نقد های وارد بر پیامبر اسلام قرار گرفت ..

اصلی ترین دلیلی که بعدها مورخین و متکلمین اسلامی برای این حملات عنوان کرده اند همین موضوع جبران اموال مصادره شده مهاجران است .. این دلیل به شکلی مبالغه آمیز در پاسخ شما هم آمده ، آنجا که گفتید : «بخش اعظم سرمایه این کاروان از فروش «اموال مهاجرین» فراهم شده بود.»

نمی دانم دقیقا از کدام اموال صحبت می کنید ؟! مهاجران ( گروهی که در مکه با پیامبر همراه شدند و به مدینه مهاجرت کردند ) عموما برده های فراری و یا خریداری شده ای بودند که «هیچ» اموالی در مکه نداشتند ، چه رسد به اینکه مصادره شوند !! اندک افراد ثروتمند مکه مثل ابوبکر یا عبدالرحمن بن عوف یا عثمان نیز عملا قسمت اعظم اموال خود را در دورانی که در مکه بودند صرف کرده و عملا ثروت آنچنانی نداشتند که کاروان عظیم تجاری مکه بخواهد با اموال آنها تشکیل بشود ...

حمله به کاروان ها رفتاری بود که از نظر سیاسی قابل توجیه ، اما از منظر اخلاقی نادرست به حساب می آید ..

عرض سلام و ادب
اولاً قطعاً همه مسلمانانی که از مکه مهاجرت کرده بودند برده های آزاد شده نبودند و مسلمانان غیر برده هم طبیعی است که به اندازه خودشان اموالی داشتند که هنگام هجرت نتوانستند،اموالشان را با خود ببرند.چون این امر قطعی و یقینی است که هر یک از آنان به اندازه خودشان منزل و اموالی داشتند.

ثانیاً شما با استناد به کدام منبع و مستندی می فرمایید: « اندک افراد ثروتمند مکه مثل ابوبکر یا عبدالرحمن بن عوف یا عثمان نیز عملا قسمت اعظم اموال خود را در دورانی که در مکه بودند صرف کرده بودند»؟؟؟!!!!

ثالثاً همانگونه که در متن هم بیان شده است،جبران اموال یکی از دلایل این اقدام بود و با توجه به دشمنی ها و ظلمهایی که مشرکان در حق مسلمانان کرده بودند،این اقدام کاملاً طبیعی و منطقی بود.« حملات رسول خدا (ص) به کاروان‌های تجاری مشرکان عمدتا با استفاده از مهاجران بوده است و مهمترین دلیل توجیه کننده آن، «ظلمی» بود که مشرکان درباره آنان اعمال کرده بودند». [1] لذا دلیل عمده را ظلم و ستم مشرکین در حق مسلمانان و دشمنی آنها با اسلام بود و جبران اموال هم یکی دیگر از دلایل بوده است.

رابعاً در رابطه با فروش اموال مسلمانان در منابع به فروش خانه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) توسط مشرکان مکه اشاره شده است[2] و اینکه در امورد اموال دیگر مسلمانان گزارشات مشخصی نداریم به این خاطر است که آنها شخصیت مطرح و معروفی نبودند تا جزئیات زندگی و اموال آنها ثبت شده باشد.

پی نوشتها:
[1]. سیره رسول خدا، رسول جعفریان، ص460
[2]. علل الشرایع، ج1، ص154؛ کشف الغمّه، ج1، ص494،

سلام

مقداد;945598 نوشت:
اولاً قطعاً همه مسلمانانی که از مکه مهاجرت کرده بودند برده های آزاد شده نبودند و مسلمانان غیر برده هم طبیعی است که به اندازه خودشان اموالی داشتند که هنگام هجرت نتوانستند،اموالشان را با خود ببرند.چون این امر قطعی و یقینی است که هر یک از آنان به اندازه خودشان منزل و اموالی داشتند.

بله همه برده آزاد شده نبودند ، اما اکثریت مهاجرین را تشکیل می دادند . گروه دیگر مسلمانانی بودند که از خانواده خود جدا شده بودند و عملا اموالی به شکل مستقل از خود نداشتند ، چندین نمونه در تاریخ آمده که مثلا یک مسلمان در مدینه بوده و خانواده اش در مکه ، برادری مسلمان بوده و برادر دیگر مشرک !

لذا اکثریت جمیعت مهاجرین عملا مال و اموالی نداشتند که از فروش آنها کاروان تجاری عظیم مکه تشکیل شود ..

مقداد;945598 نوشت:
شما با استناد به کدام منبع و مستندی می فرمایید: « اندک افراد ثروتمند مکه مثل ابوبکر یا عبدالرحمن بن عوف یا عثمان نیز عملا قسمت اعظم اموال خود را در دورانی که در مکه بودند صرف کرده بودند»؟؟؟!!!!

بخشی از اموال این افراد ( مثلا در مورد ابوبکر ) صرف خرید برده هایی شده بود که توسط اربابان کافر خود شکنجه می شدند ( نمونه مشهور آن خرید بلال حشی به بهای چندین برده ! )

به علاوه سه سال محاصره اقتصادی در شعب ابیطالب سبب شد مسلمانانی که مال و اموالی داشتند همه یا قسمت اعظم آنرا صرف کنند ..

اما مستند اصلی من در این بحث وضعیت مسلمین در مدینه است ، کتاب مغازی واقدی و دیگر مراجع تاریخی وضعیت جامعه مسلمانان در مدینه را به تصویر کشیده اند .. از خود مسلمین نقل شده که وضع اقتصادیشان به حدی وخیم شده بود که چندین ماه برگ درختان را می خوردند ! یا آنکه مهاجرین اکثرا برای انصار کار می کردند ، احادیث و روایاتی که در مورد کار کردن حضرت علی در نخلستان ها نقل شده مربوط به همین بخش از تاریخ است ..

شاید اگر کسی با وضعیت آن روز عربستان آشنا نباشد بگوید ممکن است مسلمانان در مکه زمین ها و باغاتی داشته اند و با رفتنشان به مدینه این اموال توسط مردم مکه مصادره شده است ، اما باید در جواب گفت شغل اصلی مردم مکه تجارت و بازرگانی بوده است ، آنها کشاورزی یا دامداری نمی کردند و معدود نفرات مکه نیز اگر زمینی داشتند نزدیک طائف که خوش آب و هوا تر بود قرار داشت.

در مجموع ادعای شما مبنی بر اینکه « بخش اعظم کاروان مکه از فروش اموال مسلمانان حاصل شده بود » به هیچ وجه نه در تاریخ نقل شده و نه آنکه مستندات تاریخی برای آن وجود دارد ، برعکس در منابع معتبر تاریخی منابع تامین اموال این کاروان ذکر شده و در آنها خبری از فروش اموال مصادره شده مسلمین نیست ( بگذریم که اصلا اموالی نبود که بخواهد مصادره شود )

مقداد;945598 نوشت:
رابعاً در رابطه با فروش اموال مسلمانان در منابع به فروش خانه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) توسط مشرکان مکه اشاره شده است[2] و اینکه در امورد اموال دیگر مسلمانان گزارشات مشخصی نداریم به این خاطر است که آنها شخصیت مطرح و معروفی نبودند تا جزئیات زندگی و اموال آنها ثبت شده باشد.

گمان می کنم منظور شما این روایت باشد :

[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic] فَإِنَّهُ لَمَّا خَرَجَ مِنْ مَكَّةَ بَاعَ عَقِيلٌ دَارَهُ فَلَمَّا فَتَحَ مَكَّةَ قِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ لَا تَرْجِعُ إِلَى دَارِكَ فَقَالَ ع وَ هَلْ تَرَكَ لَنَا عَقِيلٌ دَاراً وَ أَبَى أَنْ يَرْجِعَ إِلَيْهَا .

[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]یعنی : وقتی رسول الله از مکه خارج شد ( هجرت کرد ) ، عقیل بن ابیطالب ( برادر حضرت علی ) منزل او را فروخت .. هنگامی که مکه فتح شد به پیامبر گفتند چرا به خانه ات نمیروی ؟! پیامبر گفت : عقیل برایم خانه ای گذاشته که به آن بروم ؟!

این روایت با دیگر نقل های تاریخی همخوانی ندارد ، چرا که ماجرای خرید خانه پیامبر از عقیل توسط معاویه مشهور است و به نظر می رسد در این روایت راوی توجه نداشته که عقیل سال ها پس از مرگ پیامبر منزل او را به معاویه فروخته و گویا فقط شنیده که عقیل منزل پیامبر را به فروش گذاشته است ! اما چه زمان و به چه کسی رادیگر تحقیق نکرده است !!

در اینکه عقیل منزل پیامبر را تصرف کرد شکی نیست ( البته آن هم دلایل خود را داشت ) ، ولی نه منزل پیامبر در آن زمان فروخته شد و نه پولی از اموال پیامبر وارد کاروان قریش گشت !! [=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]

مقداد;945598 نوشت:
ثالثاً همانگونه که در متن هم بیان شده است،جبران اموال یکی از دلایل این اقدام بود و با توجه به دشمنی ها و ظلمهایی که مشرکان در حق مسلمانان کرده بودند،این اقدام کاملاً طبیعی و منطقی بود.« حملات رسول خدا (ص) به کاروان‌های تجاری مشرکان عمدتا با استفاده از مهاجران بوده است و مهمترین دلیل توجیه کننده آن، «ظلمی» بود که مشرکان درباره آنان اعمال کرده بودند». [1] لذا دلیل عمده را ظلم و ستم مشرکین در حق مسلمانان و دشمنی آنها با اسلام بود و جبران اموال هم یکی دیگر از دلایل بوده است.

عرض کردم که اینها از منظر سیاسی توجیه پذیرند ، اما از دید اخلاقی خیر ..

پیامبر که دعوتش در مکه با شکست مواجه شده بود می توانست ادامه آنرا در جایی دیگر پیگیر شود ، نه اینکه حتما به حکومت و قدرت برسد ! این با وجه پیامبری و نبوت سازگارتر است تا حمله به کاروان ها و آغاز جنگ های دیگر ... پس می شود نتیجه گرفت هدف پیامبر همان قدرت و حکومت بوده است .

dahim-darni;945629 نوشت:
اما مستند اصلی من در این بحث وضعیت مسلمین در مدینه است ، کتاب مغازی واقدی و دیگر مراجع تاریخی وضعیت جامعه مسلمانان در مدینه را به تصویر کشیده اند .. از خود مسلمین نقل شده که وضع اقتصادیشان به حدی وخیم شده بود که چندین ماه برگ درختان را می خوردند ! یا آنکه مهاجرین اکثرا برای انصار کار می کردند ، احادیث و روایاتی که در مورد کار کردن حضرت علی در نخلستان ها نقل شده مربوط به همین بخش از تاریخ است ..

اتفاقاً همین مستند شما تأیید نظر ماست که مهاجرین هنگام هجرت هر آنچه که داشتند را در مکه گذاشته بودند و نتوانسته بودند اموالشان را همراه خود ببرند یا خانه هایشان را بفروشند.
ضمن آنکه بنده چند بار تأکید کردم بحث جبران اموال مهاجرین یکی از دلایل حمله به کاروان تجاری بوده است نه تنها دلیل.

[="Tahoma"][="Navy"]

مهدی کیانی44;942654 نوشت:
با سلام
یکی از مسائلی که غربی ها به اسلام نسبت می دهند میگویند پیامبر راهزن بودند و در مدینه دستور میدادند که به کاروان های تجاری مکه دستبرد زده شود که البته انکار این مسئله را جایی ندیدم و شهید مطهری نیز انکار نکرده بودند و به شکلی تفسیر کرده بودند
لطفا بفرمایید کم و کیف این دستور حضرت رسول ص چگونه بوده و و چگونه باید این مسئله را تفسیر کرد و روایات تاریخی که می آورند چگگونه است آیا صحیح است یا تحریف نیز صورت گرفته؟

سلام
غربیها مایل اند با تحریف مسائل اسلامی باعث بدبینی افراد به دینی شوند که به اعتراف خودشان بیشترین رشد در جهان را دارد
بحث تهاجم به کاروان تجارتی مشرکین در جنگ بدر به این مساله برمی گردد که مشرکین با تاراج اموال مسلمانان مهاجر این کاروان را راه انداختند لذا این تهاجم در حقیقت تلاشی برای بازپس گیری اموال خود مسلمین بوده است و نه راهزنی.
یا علیم[/]

اولا : عملا حمله ای به این کاروان تجاری صورت نگرفت و مالی از مشرکین در این جریان مصادره نشد.
ثانیا: قبل از ورود به پاسخ تاریخی ، باید از دیدگاه اعتقادی و عقلی این مساله بررسی شود
اینکه گروهی دشمن قسم خورده اسلام بودند و تمام تلاش خود را برای نابودی اسلام به کار می بردند و از کشتن مسلمانان، و به اسارت بردن زنان و غارت اموال آنان ابایی نداشتند و در عمل چندین بار به قصد از بین بردن رهبر مسلمانان و نابودی مرکز حکومت اسلامی (مدینه) اقداماتی را انجام دادند، آیا جنگیدن با چنین گروهی از جهت عقلی یا شرعی، سیاسی یا اخلاقی منعی دارد یا مذموم است؟
از نظر عقلی کسی که برای شما، ناموس و اموال شما حرمتی قائل نیست، جان و مال و ناموس او هم طبیعتا حرمتی ندارد و حمله به کاروان تجاری آنها که هیچ، بلکه قتال با آنها کشتن و به اسارت گرفتن شان نیز جایز است. مثل مشرکان مکه نسبت به اسلام اینچنین بوده است، که مسلمانان را از مکه آواره کردند، زمینهای آنها را تصاحب کردند و قصد جان پیامبر را کردند و چندین بار به اطراف مدینه یورش بردند واموالی را از مسلمانان دزدیدند و افرادی را کشتند! آیا هجوم به کاروان تجاری آنها از جهت اخلاقی یا سیاسی، عقلی یا شرعی مذموم است؟ هرگز! جان آنها محترم نیست چه برسد به مال آنها.

جمع بندی

پرسش:
یکی از مسائلی که غربی ها به اسلام نسبت می دهند میگویند پیامبر اسلام راهزن بوده و در مدینه دستور می دادند که به کاروان های تجاری مکه دستبرد زده شود،در صورت صحت این ادعا،علت این اقدام چه بوده است؟

پاسخ:
برخی حوادث تاریخی توسط افراد مغرض و کینه توز نسبت به اسلام و اهل بیت(علیهم السلام) بگونه ای مطرح می شود که افراد بی اطلاع یا کم اطلاع از حوادث تاریخی دچار شک و تردید می شوند. موضوع حمله مسلمانان به کاروان تجاری قریش و جنگ بدر از جمله این موضوعات است.حال آنکه مطالعه درست تاریخی ،سوء استفاده این افراد از کم اطلاعی ما را ثابت می کند.
بررسی منابع تاریخی و تامل در آیات قرآنی موید این نکته است که: مشرکان مکه در واقع آغازگر جنگ علیه مسلمانان -هم در مکه و هم پس از هجرت مسلمانان به مدینه- بودند. با این تفاوت که در مکه هنوز اجازه دفاع و درگیری با مشرکان به مسلمانان داده نشده بود، و در مدینه این اجازه صادر شد.

در آغاز سال دوم هجرت، قریش به تدریج خود را برای حرکت های ایذایی، تهدید امنیتِ مدینه و در نهایت هجوم به مسلمانان آماده می کرد. از اقدامات نظامی مکیان بر ضد مدینه در سال اول هجرت که ثبت و ضبط شده و شاهدی بر تحریکات جدی قریش بر ضد مدینه است، حضور ۲۰۰ نفر از مکه در دشت رابغ به فرماندهی ابوسفیان بن حرب است. این سریه که برای مقاصد متعددی از جمله کسب اطلاعات، تحریک بدویان، اقدامات ایذائی و ... صورت گرفته بود.[۱] پیامبر(صلی الله علیه و آله) که همواره انتظار چنین تحرکاتی را داشت، هوشیارتر از آن بود که قریش او را غافل گیر کند. به همین دلیل در فاصله های زمانی معین به گروه های نظامی و اطلاعاتی، با هدف های مشخص، ماموریت می داد، تا ضمن کسب اطلاعات نظامی و خنثی کردن تحریکات محدود قریش، امنیت مکیان و گاه کاروان های تجاری ایشان را مورد تهدید قرار دهند.»[۲]

بعضی از اهداف رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از انجام سرایا و غزوات با مشرکین موارد ذیل بود:

۱. آگاهی دادن به قریش تجارت پیشه، که در صورت نبرد با اسلام و مدینه منوره، شریان حیاتی اقتصادی آنان قطع خواهد شد. بدیهی است که هر حکومت و نظامی برای حفظ کیان خود لازم است دشمنان خود را شناخته و به نقاط آسیب پذیر آنان آگاهی داشته باشد تا بتواند در مواقع خطر دشمن را ناامید کند. و یکی از نقاط آسیب پذیر قریش کاروان های تجاری آنان بود.
۲. آگاه ساختن قریش و دیگر سران قبایل مشرک از قدرت نظامی مسلمانان. پیامبر با این اقدامات قدرت و آمادگی نظامی مسلمانان را به رخ دشمن می کشید تا هوس حمله به حکومت نو پای اسلام را از سر بیرون کنند.

۳. تقویت بنیه نظامی و سازماندهی و آماده ساختن نیروهای نظامی برای دفاع از مدینه.[۳]یکی از راه های بالا بردن روحیه و قدرت نیروهای نظامی خروج از خمودی و داشتن تحرک مستمر و دائمی در مقابل دشمن است که پیامبر با هجوم به دشمن در حقیقت روحیه یاران اندک خود را بالا می برد تا جایی که موفق شدند علی رغم کمبود نیرو و سلاح و مرکب های جنگی مناسب، بر دشمن خود پیروز شوند.

۴. جبران اموال به غارت رفته مهاجران:
شکی نیست بسیاری از مسلمانان مهاجر به مدینه، نتوانستند تمامی اموال خویش را از مکه به مدینه انتقال دهند. تلاش مسلمانان مهاجر این بود که خود را به مدینه برسانند تا بتوانند آزادانه به پرستش خدای متعال بپردازند. لذا بخش اعظم سرمایه و اموال آنها در مکه مانده و به دست کفار قریش افتاده و مصادره شده بود، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خواستار جبران اموال مسلمانان بود.[۴] به همین خاطر در آستانه رمضان سال دوم هجری پیامبر(صلی الله علیه و آله) مسلمانان را آماده کردند تا وقتی بزرگترین کاروان تجاری قریش به ریاست ابوسفیان از شام باز می گردد به آن حمله کنند؛ زیرا بخش اعظم سرمایه این کاروان از فروش «اموال مهاجرین» فراهم شده بود.[۵]

از جمله قرائن و شواهدی که تأیید می کند جبران اموال یکی از دلایل این اقدام بوده این است که حملات رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به کاروان‌های تجاری مشرکان عمدتا با استفاده از مهاجران بوده است و مهمترین دلیل توجیه کننده آن، «ظلمی» بود که مشرکان درباره آنان اعمال کرده بودند». [6] لذا دلیل عمده را ظلم و ستم مشرکین در حق مسلمانان و دشمنی آنها با اسلام بود و جبران اموال هم یکی دیگر از دلایل بوده است.
در رابطه با فروش اموال مسلمانان در منابع به فروش خانه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) توسط مشرکان مکه اشاره شده است[7] و اینکه در مورد اموال دیگر مسلمانان گزارشات مشخصی نداریم به این خاطر است که آنها شخصیت مطرح و معروفی نبودند تا جزئیات زندگی و اموال آنها ثبت شده باشد.

 

پی نوشتها:
[۱]. زرگری نژاد، غلامحسین؛تاریخ صدر اسلام، ص ۳۶۷، تهران، سمت ۱۳۷۸،چاپ اول
[۲] . تاریخ صدر اسلام، ص ۳۶۷؛
[۳] . منتظرالقائم، اصغر؛ تاریخ اسلام، ص ۱۲۹. اصفهان، دانشگاه اصفهان، ۱۳۸۴، چاپ اول
[۴] . یوسفی غروی، محمد هادی ، موسوعه التاریخ الاسلامی، ج۲، ص۵۶۹، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۷، اول
[۵] . تاریخ صدر اسلام ، ص۳۷۳؛ ، تاریخ اسلام ص ۱۴۰-139.
[6]. سیره رسول خدا، رسول جعفریان، ص460
[7]. علل الشرایع، ج1، ص154؛ کشف الغمّه، ج1، ص494،

 

موضوع قفل شده است