جمع بندی چرا به دختر مورد علاقه ام نمی رسم؟

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا به دختر مورد علاقه ام نمی رسم؟

سلام .ببخشید مزاحمتون میشم.من یه مشکلی دارم موندم توش نمیدونم چیکار کنم.
من یه دخترو میخوام ولی فامیلاش دارن چوب لای چرخمون میزارن دیگه طاقتم سر اومده
من هیچ عیب ایرادی ندارم خونه وده دختره دهن بین هستن مسیرمونم خیلی دوره من
از دستم هرکاری بر میاد کردم تورو خدا بگین چیکار کنم بهش برسم اینهمه مردم از فاصله
زیاد ازدواج کردن منم یکیش یه بار سکته کردم از بس حرص خوردم تورو خدا بگسن
چیکار کنم.یا علی

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نشاط

باسلام و احترام
دوست عزیز و بزرگوارم
دوست داشتن و علاقه یک طرف قضیه در ازدواج است، طرف دیگر آن مسائل مهمی از جمله تناسب فکری، فرهنگی و خانوادگی و مسائل اخلاقی و اعتقادی است. گاهی خود فرد امتیازاتی دارد منتها اصلا تناسبی بین شما و خانواده آنها نیست، این موضوع بعدا تا مرز جدایی و طلاق هم ادامه خواهد داشت.
توصیه می کنیم با چشم باز این قضیه را دوباره بررسی و تحقیق کنید، چه بسا مسائلی باشد که ذهن شما را قانع کند که از این فرد منصرف شوید.
معمولا وصلت هایی که خانواده ها تناسب کافی ندارند و علاقه دختر و پسر بیشتر جنبه احساسی و عاطفی است، بعدا عاقبت چنین زندگی چندان خوشایند نخواهد بود.
اگر واقعا این فرد مطلوب شماست و می توانید در مقابل مشکلات صبور باشید، امید است با الطاف الهی مشکلتون حل شود.
1. سعی کنید از حمایت خانواده برای امر خواستگاری و رضایت خانواده مقابل بهره برده و از آنها کمک بگیرید.
چون اگر خانواده شما پیش قدم نشود، مسئله بزودی حل نخواهد شد.
2. از نزدیکان و بستگانی ذی نفوذ کمک بگیرید.
3. موانعی را که مشکل ساز بوده را تا حد امکان برای رفع آن تدبیر لازم را انجام بدهید.
4. از خدای متعال کمک بگیرید.
5. هر دوی شما باید در این کار تلاش کنید تا خانواده ها نسبت به همدیگر خوش بین بوده و راضی به این وصلت باشند.

حامد12344;941889 نوشت:
سلام .ببخشید مزاحمتون میشم.من یه مشکلی دارم موندم توش نمیدونم چیکار کنم.
من یه دخترو میخوام ولی فامیلاش دارن چوب لای چرخمون میزارن دیگه طاقتم سر اومده
من هیچ عیب ایرادی ندارم خونه وده دختره دهن بین هستن مسیرمونم خیلی دوره من
از دستم هرکاری بر میاد کردم تورو خدا بگین چیکار کنم بهش برسم اینهمه مردم از فاصله
زیاد ازدواج کردن منم یکیش یه بار سکته کردم از بس حرص خوردم تورو خدا بگسن
چیکار کنم.یا علی

سلام

اولا منظورتون از دور یعنی چه ؟

اگر شما مثلا در یکی از استانها ی شمالی ساکن و دختر خانم در یکی از استانهای جنوبی باشد این ازدواج بعد هها برای شما مشکلاتی ایجاد خواهد نمود

چون خانم هها اکثرشان عاطفی و وابستگی به خانواده های خود دارن و ب مرور امکان افسرده نمودن دختر را ب همراه خواهد داشت

ثانیا

وقتی خودتان می گوئید.فامیل های ایشان چوب لای چرخ تون میزارن و خانواده خانم هم دهن بین هستن

اصرار شما بر این ازدواج چه موضوعیتی دارد !

ثالثا

دختر خانم چه موقعیت تحصیلی و مالی و فرهنگی و اعتقادی دارد .
ودر مقابل موقعیت خودتان در چه وضعیتی قرار دارد

رابعا

بابت چه مواردی خانواده دختر دهان بین هستن ؟

ا

سلام عاغا این فامیل خوده ماست رفتن پشت من بهدون زدن که دخترو ندن بهم امیدوارم بدن وضعیت مالی اونا ضعیفه منو دختره ب توافق رسیدیم ولی اینا نمیدن

نشاط;942275 نوشت:
باسلام و احترام
گاهی خود فرد امتیازاتی دارد منتها اصلا
تناسبی بین شما و خانواده آنها نیست، این موضوع بعدا تا مرز جدایی و طلاق هم ادامه خواهد داشت.
توصیه می کنیم با چشم باز این قضیه را دوباره بررسی و تحقیق کنید، چه بسا مسائلی باشد که ذهن شما را قانع کند که از این فرد منصرف شوید.
معمولا وصلت هایی که خانواده ها
تناسب کافی ندارند و علاقه دختر و پسر بیشتر جنبه احساسی و عاطفی است، بعدا عاقبت چنین زندگی چندان خوشایند نخواهد بود.

با سلام و عرض ادب

حداقل این تناسب چقدر باید باشد؟ مثلا یک خانواده متدین باشند و یک خانواده دیگر در حد همان نماز و روزه و بعضی چیزهای دیگر باشد, آیا مشکلی وجود دارد؟
یا مثلا خانواده ای که تدین کمتر دارد, کم جمعیت باشند به طوری که بشود کنترل کرد آیا مشکل دارد؟ چون در این موضوع ممکن است دختر و پسر خوب باشند ولی خانواده یک طرف یا دو طرف کمتر باشند. این نگرانی می تواند در مورد رفت و آمد با فامیل های طرف مقابل هم باشد. لطفا توضیحاتی بدهید.

فامیلای دختر یا همون دختر خالش دل خوشی از خونه واده من نداره خب.خود دختره تو فامیلاشون گفته من اینو میخوام حتی خونه وادش گفته من نمیتونم جهاز بدم منم قبول کردم.دختره خیلی خوبه حتی راضیه من پیش پدر مادرم بمونیم .خرج اضافی نداشته باشیم .چون مادره دختره دهن هستش حرفای دختر خواهرشو شنیده که گفتن پسره اطلاعاتیه نمیدونم چیه .ناراحت شدن .گفتن این رحم نداره کردی بلده عربی بلده معلوم نیس چیکارست منم تو فامیل همه میدونن چیکاره ام .مادرو پدرم راضی ان ب این وصلت حتی اکثر فامیلامون از دور ازدواج کردن .ولی حرفای دختر خاله دختره بعد جور رسوب کرده تو مغز اونا .

حامد12344;942287 نوشت:
فامیلای دختر یا همون دختر خالش دل خوشی از خونه واده من نداره خب.خود دختره تو فامیلاشون گفته من اینو میخوام حتی خونه وادش گفته من نمیتونم جهاز بدم منم قبول کردم.دختره خیلی خوبه حتی راضیه من پیش پدر مادرم بمونیم .خرج اضافی نداشته باشیم .چون مادره دختره دهن هستش حرفای دختر خواهرشو شنیده که گفتن پسره اطلاعاتیه نمیدونم چیه .ناراحت شدن .گفتن این رحم نداره کردی بلده عربی بلده معلوم نیس چیکارست منم تو فامیل همه میدونن چیکاره ام .مادرو پدرم راضی ان ب این وصلت حتی اکثر فامیلامون از دور ازدواج کردن .ولی حرفای دختر خاله دختره بعد جور رسوب کرده تو مغز اونا .

ب نظر من بهترین و موثرترین کار را فقط دختر خانمه در این رابطه می تواند انجام بدهد

با این شرح کوتاهی که دادید .

دیگر کاری از شما جهت موافقت خانواده ایشان بر خواسته نیست .

چه بسا اصرار شما اوضاع را خراب تر کند

جسارتا حالا این خانم نشود

خانم دیگر چه مشکلی پیش میاد

آرمین من تاوان این دختررو با سکته قلبی دادم خودشم میدونه من گفتم هیچی ازت نمیخوام .ولی ب قول تو ببینم نمیشه میزارمش کنار .البته اینم بگم قومیت های ما هم فرق داره من ترکم اونا عرب .منتظر دایی مامانم هستم که پنجشنبه بیاد اگه اون یه زنگ بزنه ب باباش کارمون حل میشه اگه ک ن دیگه میزارمش کنار ب قول خودت.

[="Arial"]

حامد12344;942300 نوشت:
من ترکم اونا عرب

[=arial]سلام
اینکه بخاطر شدت علاقه به یه نفر تا سکته بری کم چیزی نیست
ولی
به نظر من بهتره در مورد این ازدواج بیشتر فکر کنین
جدای از مشکلاتی که در همه ازدواجهای چند قومیتی کم و بیش پیش میاد
بهتون قول میدم مشکلات شما چندبرابر بقیه خواهد بود

ببینید من خودم ترکم و خیلی خوب میدونم
اولین ذهنیتی که ترکا از یه عرب دارن فقط شمره
یعنی یکی از دغدغه های زندگیش بعد دیدن یه عرب میشه اینکه
به عاشورا نرسیدم حالا یه عربه بینمون هست که با عرض معذرت از تخم و ترکه همون شمره اس
یعنی برنامه ها دارن واسه چزوندن طرف

البته منظور من شما یا اون دخترخانم نیست
منظور من کل فامیل و دوست و آشنای دو طرفه که
با این وصلت قراره همیشه یه ترک یا یه عرب رو بین خودشون ببینن

از طرفی ترکا رو امام علی شدیدا حساسن
حالا این عربه اگه شیعه باشه یه جور کینه ترکارو داره چون امام علی این عجمه رو ترجیح داده
اگه سنی باشه که دیگه واویلاس
خلاصه حاضرن این ترکه رو به هزار و یک مسئله ربط بدن که از تهش حق خوری عربه دربیاد

و همه اینها گذشته از اختلافات فرهنگیه که شما و خانومتون خواهید داشت
ترکه شاهرگشو سر غیرتش میده
عربه کلا دختر واسش مثل اسباب خونه بوده
یه دختر عرب فقط حس مالکیت بابا و داداشاشو دیده
عمر میخواد تا بفهمه حس غیرت شوهر ترکش زمین تا آسمون توفیر داره با اون حس مالکیته

و مطمئن باشین بیشتر از شما فرزندانتون آسیب خواهند دید
بچه ای نصف تربیتش عربی باشه و نصفش ترک واقعا دچار مشکل هویت میشه

حالا اگه هردو از کودکی تو یه شهر ثالثی ساکن بودین همین زندگی دور از وطن روی تعدیل رفتار قومیتیتون خیلی تاثیر داشت
ولی متاسفانه شماها بین دوتا قومیت مختلف آرمانهاتون شکل گرفته و به سن ازدواج رسیدین.

بهرحال بهتره بیشتر فکر کنین و آرزوی سلامتی و خوشبختی براتون دارم.

*taha*;942286 نوشت:
با سلام و عرض ادب

حداقل این تناسب چقدر باید باشد؟ مثلا یک خانواده متدین باشند و یک خانواده دیگر در حد همان نماز و روزه و بعضی چیزهای دیگر باشد, آیا مشکلی وجود دارد؟
یا مثلا خانواده ای که تدین کمتر دارد, کم جمعیت باشند به طوری که بشود کنترل کرد آیا مشکل دارد؟ چون در این موضوع ممکن است دختر و پسر خوب باشند ولی خانواده یک طرف یا دو طرف کمتر باشند. این نگرانی می تواند در مورد رفت و آمد با فامیل های طرف مقابل هم باشد. لطفا توضیحاتی بدهید.


[=arial]سلام
بزرگوار از دقت خوبتان متشکرم
عرض کنیم که برای تشخیص تناسب کافی؛ بهتر است خصوصیات هر دو شخص گفته شود تا تشخیص داده شود، در برخی از موارد واقعا سخته و باید با تشخیص مشاور انجام بگیره، منتها در تناسب های کافی باید تناسبهای حداقلی باید باشد، مثلا یکی اهل نماز جماعت و مسجد باشد، حداقل دیگری نمازش را بخواند، والا یکی اهل خدا و مسجد و منبر اما دیگری اهل پاپ و موسیقی و پارتی شبانه و.... این مشخصه که کاملا تضاد برقرار هست و فایده نداره و زبان همدیگر را اصلا نمی فهمن.

سوال:
من با یک دختر خانمی که دوستش دارم، می خواهم ازدواج کنم، منتها فامیل آنها مانع تراشی کرده و نظر خانواده دختر خانم را نسبت به من بی میل کرده اند، من خیلی ناراحت هستم، لطفا راهنمایی کنید.

پاسخ:
هر چند دوست داشتن و علاقه در ازدواج مهم می باشد منتها تنها شرط انتخاب نیست بلکه در طرف دیگر آن مسائل مهمی از جمله تناسب فکری، فرهنگی و خانوادگی و مسائل اخلاقی و اعتقادی هم باید در نظر گرفت. گاهی خود فرد امتیازاتی دارد منتها اصلا تناسبی بین شما و خانواده آنها نیست، این موضوع بعدا تا مرز جدایی و طلاق هم ادامه خواهد داشت.
توصیه می کنیم با چشم باز این قضیه را دوباره بررسی و تحقیق کنید و ایراد آنها را با دید انصاف و منطقی بسنجید، چه بسا مسائلی باشد که ذهن شما را قانع کند که از این فرد منصرف شوید.
معمولا وصلت هایی که خانواده ها تناسب کافی ندارند و علاقه دختر و پسر بیشتر جنبه احساسی و عاطفی است، بعدا عاقبت چنین زندگی چندان خوشایند نخواهد بود.

فرض دیگر اینکه نظر و ایراد آنها خیلی اساسی نیست و قابل رفع بوده و شما آمادگی لازم برای رفع مشکل را دارید و تناسب لازم بین شما و ایشان برقرار هست و حتی خانواده ها وجه اشتراک خوبی دارند، البته کشف این موضوع بدون مشاوره خیلی سخت خواهد بود که توصیه می شود در چنین مرحله ای حتما مشورت بگیرید بعد وارد مراحل تصمیم گیری حتمی بشوید، در این صورت شما باید از طریق خانواده و سایر افراد ذی نفوذ کمک بگیرید و تمام تلاش و اصرار خودتان را انجام بدهید، معمولا اگر طرف مقابل ببینند که شما علاقمند به این ازدواج هستید امید است با الطاف الهی مشکلتان حل شود.

اما در عین حال سعی کنید قبل از خواستگاری برای رفع موانع بوجود آمده راهکار مناسبی را پیدا کرده و آمادگی ذهنی و فکری را برای خانواده ایجاد کنید، فراموش نکنید که موقع تصمیم، عاقلانه فکر کنید که چنین وصلت های که به سختی و با قبول تمام شرایط طرف مقابل شکل می گیرد، بعدا مشکل ساز می شود و شما باید ظرفیت و توان خودتان را برای مشکلات آینده محاسبه وپیش بینی کنید.
با تمام این ابعاد باز اقدام کردید و نتیجه نگرفتید، یقین کنید در این وصلت خیری نیست و خدای متعال مصلحت نمی داند و بهتر است از ته دل بپذیرید و تسلیم تقدیر الهی شوید. توجه کنیم که در امورات این عالم علاوه بر اینکه ما مخیر هستیم باز اراده الهی موثر بوده و به طور یقین اراده الهى به صورت گزاف و بى حساب به ايجاد چيزى تعلق نمى گيرد بلكه آنچه اصالتا مورد تعلق اراده الـهى واقع مى شود ، جهت كمال و خير اشياء است و چون تزاحم ماديات موجب نقص و زيان بـعضى بوسيله بعضى ديگر مى شود، مقتضاى محبت الهى به كمال، اين است كه پيدايش مجموع آنها بگونه اى باشد كه خير و كمال بيشترى برآنها مترتب شود و از سنجيدن اينگونه روابط، مفهوم مصلحت بـدست مى آيد[1] و چنین مصلحتی برای اداره این عالم به طور احسن لازم و ضروری است.

خداوند بر اساس این عنصر است که مصالح انسانی را تعیین و مشخص می‌کند. از آیات قرآنی به دست می‌آید که انسان گاه چیزی را مصلحت می‌داند که مفسده است و چیزی را مفسده می‌شمارد که برای او مصلحت است؛ چنانکه می‌فرماید: « وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ؛و بسا چیزی را خوش نمی‌دارید و آن برای شما خوب است، و بسا چیزی را دوست می‌دارید و آن برای شما بد است، و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید».[2]
توجه و دقت به مصلحت الهی می تواند باعث آرامش ذهنی و فکری بگردد.[3]

منابع:
[1]. آموزش عقايد، مصباح يزدى، محمد تقی، 1395
[2]. بقره: 216
[3]. سايت انجمن گفتگوي ديني، انجمن مشاوره، كارشناس: نشاط: تاريخ:10/ 09/ 1396

موضوع قفل شده است