جمع بندی نکاتی برای استفاده بیشتر از روز عرفه و دعای عرفه

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نکاتی برای استفاده بیشتر از روز عرفه و دعای عرفه

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
با توجه به در پیش بودن روز عرفه، از کارشناسان محترم انجمن اخلاق و عرفان تقاضا دارم
نکاتی عرفانی در مورد دعای شریف عرفه بیان بفرمایند تا ان شاء الله بهره بیشتری از
مضامین این دعای شریف نصیبمان شود.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: جناب استاد

پرستش;941473 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
با توجه به در پیش بودن روز عرفه، از کارشناسان محترم انجمن اخلاق و عرفان تقاضا دارم
نکاتی عرفانی در مورد دعای شریف عرفه بیان بفرمایند تا ان شاء الله بهره بیشتری از
مضامین این دعای شریف نصیبمان شود.


سلام علیکم
عبادات و دعا رشته اتصال انسان با مبدأ هستی و قدرت لایزال الهی هستند؛ از این رو لذا نمی توان گفت که دعا و عبادات، مخصوص ایّام خاص می باشند؛ اما زمانهایی وجود دارد که فرصت ویژه ای برای ارتباط با خداوند از طریق دعا و راز و نیاز است؛ چرا که رحمت خاص خداوند در آنها از مبدأ اعلی به سوی بندگان سرازیر می گردد و بنده باید تلاش کند خود را در معرض دریافت آن عنایات و رحمتهای ویژه الهی قرار دهد؛ چنانکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «اِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی اَیّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٌ اَلا فَتَعَرَّضُوا لَها؛ به راستی برای پروردگار شما در روزهای روزگارتان عطایا و بخششهایی است، هوشیار باشید و خود را در معرض آنها قرار دهید.» و قرآن کریم نیز می فرماید: «وَذَکِّرْهُمْ بِاَیّامِ اللّهِ»؛ و روزهای خدا را به آنان یاد آوری کن.»
یکی از این روزها، نهم ذیحجّه یعنی روز عرفه است که می توان آن را روز دعا و نیایش نام نهاد. مخصوصا برای کسانی که توفیق تشرّف به حج و حضور در صحرای عرفات را پیدا کرده اند.
[h=3]جایگاه روز عرفه [/h]مرحوم شیخ عباس قمی درباره شب عرفه می گوید: «از لیالی متبرّکه و شب مناجات با قاضی الحاجات است و توبه در آن مقبول و دعا در آن شب مستجاب است. و کسی که آن شب را به عبادت بسر آورد، اجر و پاداش هفتاد سال عبادت را دارد.»
وی در رابطه با روز عرفه نیز می گوید: «روز عرفه از اعیاد عظیمه [و بزرگ] است، هر چند به اسم عید نامیده نشده و روزی است که حق تعالی بندگانش را به عبادت و طاعت فراخوانده و سفره های جود و احسان خود را برای آنها گسترده و شیطان در این روز تحقیر و رانده شده و خشمناک است.»
امّا جایگاه والای روز عرفه، در روایات معصومین علیهم السلام بیشتر نمود پیدا می کند که در زیر به نمونه هایی اشاره می شود.
[h=3]1. برابری با ماه رمضان [/h]ماه مبارک رمضان، ماه رحمت و مغفرت الهی است؛ چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «... قَدْ اَقْبَلَ اِلَیْکُمْ شَهْرُ اللّهِ بِالْبَرَکَةِ وَالرَّحْمَةِ وَالْمَغْفِرَةِ؛ ماه خدا با برکت و رحمت و بخشش به سوی شما روی آورده است.» اگر کسی در ماه رمضان بخشیده نشد و یا این توفیق را پیدا نکرد که خود را در معرض مغفرت الهی قرار دهد، روز عرفه آن قدر عظمت دارد که بتواند جبران ماه رمضان بنماید. در آن روز اگر کسی به درگاه الهی روی آورد، مورد مغفرت خداوند قرار می گیرد.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ اِلی قابِلٍ اِلاَّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ؛ کسی که در ماه رمضان بخشیده نشود، تا سال آینده بخشیده نمی شود، مگر اینکه [روز] عرفه را درک کند.»
[h=3]2. دعا و برآورده شدن حاجت [/h]امام صادق علیه السلام در جای دیگری می فرمایند: «تَخَیَّرْ لِنَفْسِکَ مِنَ الدُّعاءِ ما اَحْبَبْتَ وَاجْتَهِدْ فَاِنَّهُ (یَوْمَ عَرَفَةَ) یَوْمُ دُعاءٍ وَمَسْأَلَةٍ؛ هر دعایی که دوست داری برای خود بخوان و [در دعا کردن[ بکوش که آن روز (روز عرفه) روز دعا و درخواست است.» و یقینا درخواستها استجابت را در پی دارد.
[h=3]3. روز بخشش [/h]ابن فهد حلّی در عدّة الداعی روایتی به این شرح برای روز عرفه نقل نموده است:
«وَفِی الْخَبَرِ اَنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ وَتَعالی یَقُولُ لِلْمَلائِکَةِ فِی ذلِکَ الْیَوْمِ یا مَلائِکَتِی اَلا تَرَوْنَ اِلی عِبادِی وَاِمائِی جاؤُا مِنْ اَطْرافِ الْبِلادِ شُعْثاءً غَبْراءً اَتَدْرُونَ ما یَسْئَلُونَ فَیَقُولُونَ رَبَّنا اِنَّهُمْ یَسْئَلُونَکَ الْمَغْفِرَةَ فَیَقُولُ اشْهَدُوا اِنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَهُمْ؛ در روایت آمده که خدای سبحان به ملائکه در این روز می فرماید: ای فرشتگان من! آیا نمی بینید بندگان و کنیزان مرا که ژولیده و غبارآلود از اطراف شهرها آمده اند؟ و آیا می دانید آنها چه درخواستی دارند؟ ملائکه می گویند: پروردگار ما! آنها مغفرت می خواهند. پس خداوند می فرماید: شاهد باشید که من آنها را بخشیدم!»
[h=3]4. تغییر شقاوت به سعادت[/h]شیخ عباس قمی نقل نموده که امام زین العابدین علیه السلام در روز عرفه صدای سائلی را شنید که از مردم درخواست کمک می کرد. حضرت خطاب به او فرمودند: «وای بر تو! در این روز از غیر خدا سؤال و طلب کمک می کنی، حال آنکه در این روز برای بچّه هایی که در شکم مادر هستند نیز امید فضل خدا می رود که آنها سعید گردند!»
از روایات فوق، به خوبی اهمیت و جایگاه روز عرفه روشن می شود و این نکته استنباط می گردد که این روز، روز دعا و نیایش است. ما هم به اختصار در باره دعا، دعاهای روز عرفه و دعا در عرفات، مطالبی بیان می داریم.
[h=3]جایگاه دعا در قرآن[/h]در قرآن کریم آیات متعددی در رابطه با دعا و به صورت متن دعا آمده که ما در اینجا فقط برخی آیات مربوطه را مطرح می کنیم:
[h=3]1. تشویق به دعا [/h]«وَقَالَ رَبُّکُمْ اُدْعُونِی اَسْتَجِبْ لَکُمْ اِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرینَ»؛ و پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا [دعای] شما را بپذیرم. همانا کسانی که از عبادت من تکبّر می ورزند، به زودی با ذلّت وارد دوزخ می شوند.»
[h=3]2. دعا، محکم ترین ارتباط با خدا[/h]«وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ »؛ و هنگامی که بندگان من از تو در باره من سؤال کنند [بگو:] من نزدیکم، دعای دعاکننده را به هنگامی که مرا می خواند پاسخ می گویم؛ پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند، امید است راه یابند [و به مقصد برسند].»
[h=3]3. دعا و اعتبار[/h]«قُلْ مَا یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّی لَوْلاَ دُعَآؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامَام »؛ بگو: پروردگارم هیچ اعتنایی به شما نمی کند، اگر دعای شما نباشد. شما [آیات خدا و پیامبران را] تکذیب کردید و [این عمل دامان شما را خواهد گرفت و] از شما جدا نخواهد شد.»
اگر در قرآن، آیه ای جز همین آیه در رابطه با دعا نبود، جا داشت که برای بالا رفتن مقام انسانی و معنوی خود، شب و روز دعا کنیم.
[h=3]دعا در روایات[/h]در روایات در باره دعا سخنان بسیاری گفته شده که جمع آوری همه آنها چندین کتاب قطور می شود. آنچه در این بخش به آن اشاره می گردد، نمونه ای از روایاتی است که اهمیت و ارزش دعا را نشان می دهد:
[h=3]1. دعا، مغز عبادت[/h]پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «الدُّعاءُ مُخُّ الْعِبادَةِ وَلا یَهْلِکُ مَعَ الدُّعاءِ اَحَدٌ؛ دعا مغز عبادت است و کسی با دعا کردن [و اینکه اهل دعا باشد هرگز [هلاک نمی شود.»
به راستی تعبیری از این زیباتر و جامع تر نمی توان یافت؛ چرا که اهمیت مغز در انسان و حیوانات بر کسی پوشیده نیست. همه می دانند که مغز نقشی حیاتی در بدن دارد. دعا نیز در میان عبادات چنین نقشی دارد؛ یعنی حیات روحی و معنوی انسان و درست تنظیم شدن امور آن به دعا بستگی دارد.
[h=3]2. دعا، اسلحه مؤمن [/h]رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «اَلدُّعاءُ سِلاحُ الْمُؤْمِنِ وَعَمُودُ الدِّینِ وَنُورُ السَّماواتِ وَالاَْرْضِ؛ دعا اسلحه مؤمن است و ستون دین و نور آسمانها و زمین است.»
از دیگر سخنان ائمّه علیهم السلام چنین به دست می آید که دعاء به عنوان سلاح انبیاء نیز معرفی شده است. حضرت امام رضا علیه السلام می فرمایند: «عَلَیْکُمْ بِسِلاحِ الاَْنْبِیاءِ فَقِیلَ وَما سِلاحُ الاَْنْبِیاء قالَ الدُّعاءُ؛ بر شما باد بر سلاح انبیا! گفته شد: اسلحه انبیا چیست؟ فرمود: دعا.»
روشن است که اگر انسان خلع سلاح شود و یا از اسلحه خویش غافل گردد، مورد حمله دشمنان قرار می گیرد؛ پس لازم است که دعا مستمر باشد.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَأَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُم مَّیْلَةً وَ حِدَةً »؛ «کافران دوست دارند [و آرزو می کنند[ که شما از اسلحه و اسباب خویش غافل شوید، پس ناگهان بر شما هجوم آورند.»
[h=3]3. دعا، دوای هر درد [/h]امام صادق علیه السلام فرمودند: «عَلَیْکَ بِالدُّعاءِ، فَاِنَّ فِیهِ شِفاءٌ مِنْ کُلِّ داءٍ؛ بر تو باد به دعا کردن، پس به راستی دعا شفای هر دردی است.»
[h=3]4. دعا، تغییردهنده تقدیرات[/h]پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «لا یَرُدُّ الْقَضاءَ اِلاَّ الدُّعاءُ؛ قضا [وتقدیرات الهی] را جز دعا چیزی رد نمی کند.»
این روایات به خوبی نقش دعا را در زندگی انسان تبیین می کنند.

[h=3]اعمال و ادعیه در روز عرفه
[/h]روز عرفه اوج روزهایی است که در آن دعا و نیایش از موقعیت ویژه و خاصی برخوردار است، بدین جهت از پیشوایان معصوم علیهم السلام دعاها و سفارشهایی در این روز رسیده است که به عنوان نمونه به برخی از آنها براساس ترتیب کتب نقل کننده اشاره می کنیم:
[h=4]الف. صحیفه سجادیه [/h]در صحیفه سجادیه، این زبور آل محمد صلی الله علیه و آله دعایی طولانی برای روز عرفه از زبان امام سجاد علیه السلام نقل شده که در آن هم مهم ترین مسائل اعتقادی و سیاسی مورد اشاره قرار گرفته و هم مسائل عرفانی و اخلاقی با زبان دعا بیان شده است:
امام سجاد علیه السلام درباره معرّفی روز عرفه می فرماید: «اللّهُمَّ وَهذا یَوْمُ عَرَفَةَ یَوْمٌ شَرَّفْتَهُ وَکرَّمْتَهُ وَعَظَّمْتَهُ نَشَرْتَ فِیهِ رَحْمَتَکَ وَمَنَنْتَ فِیهِ بِعَفْوِکَ وَاَجْزَلْتَ فِیهِ عَطِیَّتَکَ وَتَفَضَّلْتَ بِهِ عَلی عِبادِکَ؛ خدایا! و این روز عرفه روزی است که تو به او شرافت و کرامت و عظمت بخشیدی و رحمتت را در این روز گستراندی و به عفو و بخششت [بر خلق] منّت گذاردی و عطایت را بسیار عظیم گردانیدی و به خاطر این روز بر بندگانت تفضّل نمودی.»
برخی از درخواستهای حضرت در این روز عبارت اند از: «... وَاخِفْنِی مَقامَکَ وَشَوِّقْنِی لِقاءَکَ وَ تُبْ عَلَیَّ تَوْبَةً نَصُوحا لا تُبْقِ مَعَها عَلانِیَّةً وَلا سَرِیْرَةً وَاَنْزِعِ الْغِلَّ مِنْ صَدْرِی لِلْمُؤْمِنِینَ وَاعْطِفْ بِقَلْبِی عَلَی الْخاشِعِینَ وَکُنْ لِی کَما تَکُونُ لِلصّالِحِینَ؛ [خدایا!] مرا از مقامت بترسان و شوق ملاقاتت را به من عنایت کن و توفیق توبه نصوح به من عنایت فرما؛ به گونه ای که با آن توبه گناه پنهان و آشکاری باقی نگذاری و از سینه ام کینه نسبت به مؤمنین را برکن و مرحوم شیخ عباس قمی درباره شب عرفه می گوید: «از لیالی متبرّکه و شب مناجات با قاضی الحاجات است و توبه در آن مقبول و دعا در آن شب مستجاب است. و کسی که آن شب را به عبادت بسر آورد، اجر و پاداش هفتاد سال عبادت را دارد
قلب مرا بر خاشعان مهربان کن و آن چنان که با صالحان هستی، با من باش!»
در بخش پایانی این دعا چنین می فرمایند: «وَلا تَجْعَلْنِی لِلظّالِمِینَ ظَهِیرا وَلا لَهُمْ عَلی مَحْوِ کِتابِکَ یَدا وَنَصِیرا... وَاجْعَلْ باقِی عُمْرِی فِی الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ اِبْتِغاءَ وَجْهِکَ...؛ و مرا پشت [و کمک کار[ ستمگران مگردان و [مرا برای] از میان بردن کتابت دستیار و یاور آنان مکن... و هر چه از عمرم باقی مانده است، در جستن خودت در حجّ و عمره بگذران!»
[h=4]ب. مفاتیح الجنان [/h]در این کتاب دعایی برای شب عرفه و چند دعا برای روز عرفه نقل شده است. دعای اوّل، تسبیحات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با بخشی از آیات و اذکار خاص است ودومی دعایی از حضرت صادق علیه السلام می باشد و سومی دعایی معروف از امام حسین علیه السلام است.
بشر و بشیر پسران غالب اسدی نقل کرده اند که در عصر روز عرفه در عرفات در محضر امام حسین علیه السلام بودیم. آن حضرت با گروهی از اهل بیت و فرزندان و شیعیان بیرون آمد و با نهایت خشوع و خضوع در جانب کوه (جبل الرحمه) رو به کعبه ایستاد و این دعا را خواند.
در بخشی از این دعا می خوانیم: «اِلهِی اَنَا الْفَقِیرُ فِی غِنایَ فَکَیْفَ لا اَکُونُ فَقِیرا فِی فَقْرِی اِلهِی اَنَا الْجاهِلُ فِی عِلْمِی فَکَیْفَ لا اَکُونُ جَهُولاً فِی جَهْلِی؛ خدایا من در حال توانگری نیازمندم [و فقر ذاتی دارم]؛ پس چگونه در حال نداری نیازمند [تو[ نباشم؟ معبودا! من در حال دانائیم نادانم؛ پس چگونه در حال جهلم نادان نباشم؟»
در بخش دیگری می خوانیم: «مَتی غِبْتَ حَتّی تَحْتاجَ اِلی دَلِیلٍ یَدُلُّ عَلَیْکَ وَمَتی بَعُدْتَ حَتّی تَکُونَ الاْآثارُ هِیَ الّتِی تُوصِلَ اِلَیْکَ عَمِیَتْ عَیْنٌ لا تَراکَ عَلَیْها رَقِیبا؛ کی نهان بوده ای تا محتاج برهانی باشی که بر تو دلالت کند؟ وکی دور گشته ای که آثار و علائم به تو رسانند؟ کور باد چشمی که تو را بر خود رقیب و مواظب نداند!»
کی بوده ای نهان که پیدا کنم تو رپنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که منبا صد هزار دیده تماشا کنم تو را
در قسمت دیگری از این دعا می خوانیم: «اِلهِی مَنْ کانَتْ مَحاسِنُهُ مَساوِی فَکَیْفَ لا تَکُونُ مَساوِیهِ مَساوِی وَمَنْ کانَتْ حَقائِقُهُ دَعاوِی فَکَیْفَ لا تَکُونُ دَعاوِیْهِ دَعاوِی؛ خدایا! کسی که خوبیهایش [هم] بدی است، چگونه بدیهای او بد نباشد؟ و کسی که حقیقت گوییش صرف ادعا است، پس چگونه دعاوی او صرف ادعا نباشد؟»
[h=4]ج. اقبال الاعمال [/h]سید بن طاووس برای شب عرفه دو دعا نقل نموده که یکی از آنها نسبتا طولانی است. همچنین روایتی درباره فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام نقل کرده است که حضرت باقر علیه السلام فرمود: «مَنْ زارَ لَیْلَةَ عَرَفَةَ اَرْضَ کَرْبَلا... وَقاهُ اللّهُ شَرَّ سَنَتِهِ؛ کسی که در شب عرفه زمین کربلا را زیارت کند...، خداوند بلای آن سال را از او دور می کند.»
آن گاه به فضیلت روز عرفه پرداخته و نقل نموده که روزه آن روز کفاره گناهان هفتاد ساله می باشد و در آن روز توبه آدم پذیرفته شده است. آن گاه زیارت مخصوصه امام حسین علیه السلام در این روز را نقل نموده است.
وی برای روز عرفه دعایی نیز از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام هفتم علیه السلام نقل نموده و سپس دعای معروف امام حسین علیه السلام در روز عرفه را آورده است. و بعد از آن، دعای امام زین العابدین علیه السلام در صحیفه سجادیه را نقل نموده است.
آن گاه دعایی از امام صادق علیه السلام را با اسنادش نقل کرده که در بخشی از آن می خوانیم: «اَنْتَ الَّذِی لا تَنْسی مَنْ ذَکَرَکَ وَلا تَضِیعُ مَنْ تَوَکَّلَ عَلَیْکَ...؛ تو کسی هستی که فراموش نمی کنی کسی را که یادت کند و نابود نمی کنی کسی را که بر تو توکل نماید.»
سپس دعایی به نام مخزون را نقل کرده و بعد از آن دعای دیگری از امام صادق علیه السلام را آورده است. آن گاه دعایی را که در برخی کتب دعا دیده نقل می کند و سخن را با دعاهایی در مورد شام عرفه ادامه می دهد.
[h=4]د. مصباح المتهجد [/h]در مصباح، شیخ دعایی را برای ایّام ذی حجّه از اوّل تا شام عرفه نقل نموده که در آغاز آن می خوانیم: «اَللّهُمَّ هذِهِ الاَْیّامُ الَّتِی فَضَّلْتَها عَلَی الاَْیّامِ وَشَرَّفْتَها قَدْ بَلَّغْتَنِیها بِمَنِّکَ وَرَحْمَتِکَ فَاَنْزِلْ عَلَیْنا مِنْ بَرَکاتِکَ وَاَوْسِعْ عَلَیْنا فِیها مِنْ نَعْمائِکَ؛ خدایا! این ایّامی که آن را بر روزهای دیگر برتری و شرافت دادی، با منّت و رحمت خود، مرا به آنها رساندی؛ پس برکات خویش را بر ما نازل کن و نعمتهای خود را در این روزها بر ما توسعه بده!»
[h=3]عرفه در عرفات [/h]اوج عظمت دعا از حیث زمان، روز عرفه است و اوج ارزش مکانی اش در آن روز، بعد از کربلا و حرم حسینی، صحرای عرفات است. این معنی را از روایات می توان فهمید:
1. علی علیه السلام فرمودند: «مِنَ الذُّنُوبِ لا تُغْفَرُ اِلاَّ بِعَرَفاتٍ؛ برخی از گناهان در صحیفه سجادیه، این زبور آل محمد صلی الله علیه و آله دعایی طولانی برای روز عرفه از زبان امام سجاد علیه السلام نقل شده که در آن هم مهم ترین مسائل اعتقادی و سیاسی مورد اشاره قرار گرفته و هم مسائل عرفانی و اخلاقی با زبان دعا بیان شده است
[به گونه ای سنگین است که] جز در عرفات بخشوده نمی شود.»
2. کسی حق ندارد در عرفات بگوید گناهانش بخشیده نمی شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این رابطه فرمودند: «اَعْظَمُ اَهْلِ عَرَفاتٍ جُرْما مَنِ انْصَرَفَ وَهُوَ یَظُنُّ اَنَّهُ لَنْ یُغْفَرَ لَهُ؛ گناهکارترین فرد در عرفات کسی است که از آنجا بازگردد، در حالی که گمان می برد هرگز آمرزیده نخواهد شد.» به راستی فردی که چنین گمانی را در ذهن پرورش دهد، در وادی عرفان و شناخت، این مسئله را درک نکرده است که خداوند «ارحم الراحمین» است و رحمت او بر همه چیز برتری داشته، همه هستی را زیر پوشش دارد که «رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَ شَی ءٍ».
[h=3]نمونه ای از دعا در عرفات [/h]خالی از لطف نیست که یک نمونه از دعا در عرفات در حق دیگران را بیان نماییم:
علی بن ابراهیم از پدرش نقل نموده که او گفته است عبد اللّه بن جندب را در عرفات (در روز عرفه) دیدم و موقفی بهتر از موقف او ندیدم. او پیوسته دستها را به سوی آسمان بلند کرده و اشک چشمانش ازگونه هایش جاری بود، تا آنجا که به زمین رسیده بود. هنگام مراجعت مردم به او گفتم: ای ابا محمّد! [عجب حال خوشی داشتی!] من چنین موقفی [و حالی] تا حال ندیده بودم! عبد اللّه پاسخ داد: به خدا قسم! یک کلمه برای خودم دعا نکردم و در تمام این مدّت برای برادران دینی ام دعا کردم. واین به جهت این بود که از ابا الحسن موسی بن جعفر علیه السلام شنیدم که فرمود: «مَنْ دَعا لاَِخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ نُودِیَ مِنَ الْعَرْشِ ها وَلَکَ مِأةُ اَلْفِ ضِعفٍ مِثْلُهُ؛ هر کس برادر مؤمن خود را در غیاب او دعا کند، از عرش الهی به او ندا می رسد: هان! [ای بنده من!] برای تو صد هزار مثل آن [پذیرفته] می باشد.» بدین جهت (به خاطر همین سخن امام علیه السلام ) راضی نشدم از صد هزار دعای تضمین شده [و مورد استجابت [در برابر یک دعا که نمی دانم مستجاب می شود صرف نظر کنم.
[h=3]تأثیر دعا به دیگران [/h]نه فقط روایات اثر دعا در حق دیگران را بیان می فرمایند؛ بلکه نمونه های عینی و خارجی اثر دعا در حق دیگران نیز این امر را تأیید می کند. به این نمونه توجه کنید:
یکی از کسانی که از محضر عارف والا مقام آیة اللّه میرزا جواد ملکی تبریزی بهره هایی برده است، درباره او می گوید: «روزی پس از پایان درس عازم حجره یکی از طلبه ها در مدرسه دار الشفای قم گردید و من در خدمت او بودم تا به حجره آن طلبه وارد شد. مراسم احترام انجام گرفت و پس از اندکی حضور در نزد او برخاست و حجره را ترک گفت.
وقتی هدف از این دیدار را از او سؤال کردم، فرمود: شب گذشته به هنگام سحر فیوضاتی بر من افاضه شد که فهمیدم از ناحیه خودم نیست و چون توجّه کردم، دیدم که این آقای طلبه به تهجّد و عبادت برخاسته و در نماز شبش، مرا دعا می کند و این فیوضات اثر دعای او است. این بود که به عنوان سپاس گزاری از عنایتش به دیدار او رفتم.»

مطالب این نوشتار، برگرفته از اثری است تحت عنوان: «شرح گزیده ای از دعای عرفه» از حکیم نامور، حضرت آیت اللّه جوادی آملی حفظه الله:

[h=3]چند نکته مقدماتی[/h]دعای عرفه سالار شهیدان حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السلام یکی از دعاهای مأثوری است که از مضامین بلند و معارف عمیق برخوردار است. شرح تفصیلیِ همه فقره های آن، به چندین جلد کتاب نیازمند است.
قبل از شرح دعا، در این اثر، نکاتی به عنوان مقدمه مورد توجه قرار گرفته، از آن جمله:
دعا، عبادت و مراتب آن ها، طولانی بودن درجات، شیوه ای نو در تفسیر متون وحیانی، ائمه علیهم السلام مرجع تفسیر معارف، ویژگی ها و آثار موجودات زمانی و مکانی، تعلّق مشهود به زمان و مکان، اهمیت عرفه در امت های گذشته، فضیلت عرفات، مأذون بودن انسان کامل برای دعا، گوناگونی معارف دعای عرفه و انتساب بخش پایانی دعای عرفه به امام حسین علیه السلام .
[h=3]در توضیح نکته اخیر آمده است:[/h]«قسمت نخست دعای شریف عرفه را همه نقل کرده اند، اما بخش پایانی آن را برخی مانند علاّمه مجلسی رحمهم الله نقل نکرده است. از این رو، بعضی احتمال داده اند که از امام حسین علیه السلام نباشد. لیکن قرائن و شواهدی بر صدور آن از سالار شهیدان گواهی می دهد.
در بررسی اسناد روایات، آنچه اصل است و موضوعیت دارد، صدور آن از امام معصوم است؛ یعنی یک حدیث پژوه باید اطمینان یابد که محتوای مورد نظرِ وی، از معصوم علیه السلام صادر شده است. این اطمینان گاهی از راه وثاقت و اصالت و صداقت راوی به دست می آید، گاهی از راه بلندی محتوا و اتقان متن و گاهی نیز از راه شواهد و قرائن منفصل و متصل. از این رو، بررسی سندی احادیث از آن جهت مورد توجه قرار می گیرد که راهی برای حصول این اطمینان است و به اصطلاح موضوعیت ندارد، بلکه طریقیت دارد».
سپس در ادامه چند شاهد و قرینه ذکر شده و آمده است:
1 ـ سید بن طاووس قدس سره که از بزرگان امامیه است، آن را در کتاب قیّم اقبال الأعمال نقل کرده ودرنقل او هیچ خدشه ای نیست. گرچه بر اثر شهود نسیان برخی ازنسخه نویسان در برخی نسخ دست نویس اقبال، ذیل دعای عرفه نیامده، لیکن استاد بزرگوار مرحوم علامه شعرانی نوشته اند:
در کتابخانه آستان قدس رضوی به نسخه ای قدیمی و معتبر از اقبال الاعمال برخوردم که ذیل دعا در آن آمده است:
2 ـ محتوای بلند این دعای نورانی نشانه صدور این متن از زبان معصوم علیه السلام است.
3 ـ بخش آغازین دعای شریف عرفه محتوای عمومی دارد، مسألت کردن از خدا، در میان گذاشتن مشکلات با ذات اقدس الهی، حوائج علمی و عینی را از او خواستن و... این ها در سایر دعاها نیز هست، لیکن سلطان مباحث دعای عرفه و کوهان بلند معارف آن، قسمت های پایانی دعاست که شباهت محتوایی با سخنان دیگر امام حسین علیه السلام دارد.
در ذیل یکی دیگر از نکات یاد شده، استاد معظم در تبیین تفاوت اولیای الهی با دیگران، اظهار نموده اند:
«اولیای الهی زمانی لب به دعا می گشایند و دست نیاز به سوی بی نیاز دراز می کنند که به تجربه درونی دریابند. برخی مقامات جز با دعا به دست نمی آید؛ یعنی با توجه به آگاهی آنان از سرّ قدر و اسباب نزول مقدّرات الهی، هنگامی که دانستند سبب دستیابی به آن مقام والا فقط دعاست، دست به دعا بلند می کنند، چنان که برای امام حسین علیه السلام ، مقامی بود که جز با شهادت به آن نمی رسید و در حقیقت تنها سبب نیل به آن فیض و فوز عظیم، شهادت بود و چون رسیدن به آن مقامات بلند مطلوب خدای سبحان است، اسباب منحصر آن نیز مطلوب اوست. این همین اذن و امر الهی به شمار می رود».
در یک نکته دیگر از مباحث مقدماتی، دعای شریف عرفه مانند هر سوره قرآن کریم که آیات فراوانی داشته و مطالب گوناگونی را در بر دارد، حاوی مطالب متنوع شمرده شده است.
[h=3]ادب دعا[/h]در نخستین فراز شرح دعای عرفه، ضمن اشاره به «استحباب ستودن خداوند به صفات جمال و جلال»، پیش از بیان حاجات خویش یادآور شده که امام علیه السلام نیز این ادب دعا را مراعات نموده و در این بخش از دعا نکاتی را مطرح فرموده است: همه جهان هستی فعل خداست، حاکمِ مطلقِ نظامِ هستی، ذات اقدس الهی است، حکومت خدا گاهی به صورت قضا و گاهی به صورت عطا ظهور می کند، قدرت الهی نامحدود است و هیچ موجودی توان جلوگیری از قضا و عطای او را ندارد.
شارح محترم با استناد به آیات قرآن کریم، هر یک از نکات چهارگانه فوق در کلام امام را تفسیر نموده است.
در تبیین و تحلیل «مانع نداشتن عطای الهی» آمده است:
«مانع عطای خداوندی یا بیرون از ذات اقدس پروردگار است یا درون او؛ یعنی از ناحیه خود خداست، یا از سوی غیر او. مانع بیرونی با توجه به بیان صحیح قضای الهی فرض صحیحی ندارد؛ یعنی نمی توان تصور کرد در نظام هستی که سراسر آن قضا و قدر خداست، چیزی باشد که در برابر عطای او مانع تراشی کند. مانع درونی نیز ندارد؛ زیرا آن، چیزی جز جهل و عجز و بخل نیست. یعنی اگر مشکل دیگران را حل نکردن از آن جهت است که فرد راه حلّ مشکل را نمی داند یا توانایی آن را ندارد یا بخل می ورزد، هیچ یک از این سه، در باره خدا فرض ندارد؛ زیرا همگی جزو صفات سلبیّه آن جمیل مطلق و کامل بی همتاست.»
[h=3]لزوم قدرشناسی و سپاسگزاری[/h]امام حسین علیه السلام در یکی از فرازهای دعای عرفه می فرمایند:
«لَمْ تُخْرِجْنِی لِرَأْفَتِکَ بِی وَ لُطْفِکَ لِی ]بِی [وَ إِحْسَانِکَ إِلَیَّ فِی دَوْلَةِ أَئِمَّةِ الْکُفْرِ الَّذِینَ نَقَضُوا عَهْدَکَ وَ کَذَّبُوا رُسُلَکَ لَکِنَّکَ أَخْرَجْتَنِی ]رَأْفَةً مِنْکَ وَ تَحَنُّنا عَلَیَّ [ لِلَّذِی سَبَقَ لِی مِنَ الْهُدَی الَّذِی لَهُ یَسَّرْتَنِی وَ فِیهِ أَنْشَأْتَنِی...»
استاد این جمله را در حقیقت قدرشناسی از یک نظام الهی و اسلامی شمرده و با استناد به آیات قرآن کریم که از نبوت و رسالت و ولایت و امامت و هدایت و ایمان به عظمت یاد شده، آن ها را منّت های الهی بر بندگانش دانسته اند. آنگاه با اشاره به فرازی از دعای عرفه امام سجاد علیه السلام که وجود امام عادل و حاکمیت او را مایه احیای آثار دین دانسته «اللَّهُمَّ إِنَّکَ أَیَّدْتَ دِینَکَ فِی کُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِکَ، ... وَ اجْعَلْنَا لَهُ سَامِعِینَ مُطِیعِینَ»، افزوده اند:
«آن حضرت نیز مانند امام حسین علیه السلام تولّد خود را در دوران حاکمیت اسلام و رخت بربستن جاهلیت را نعمت مشکور می داند؛ زیرا حکومت اسلامی یکی از پاک ترین میوه های شجره طیّبه دین الهی است که مایه حفظ دین و تباه نشدن حق می گردد و حاکم دینی مجری احکام اوست. بنابراین، به دنیا آمدن و همچنین زندگی کردن در سایه نظام اسلامی نعمتی است که شکر آن لازم است، چنان که زوال جاهلیت و ظلم که ظهور قهر الهی است، شکر گزاری می طلبد. فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ(1) امام حسین علیه السلام با اشاره به همین نعمت، شکر می کند که درحاکمیت کفر و رواج بت پرستی به دنیا نیامد؛ زیرا گر چه با نورانیت غیبی حق را می دید، اما توان زنده کردن حق و احیای جامعه بر محور حق را نداشت. حتی اگر زمانی به دنیا می آمد که عمرش در عصر معاویه به پایان می رسید، باز هم آن توفیق بزرگ نصیبش نمی شد. چون معاویه با مکر خویش از پیدایش حماسه جاوید عاشورا می توانست جلوگیری کند و حسین بن علی علیهماالسلام را مانند برادرش مسموم سازد و زمام قدرت را به دست گیرد، اما خامی و ناپختگیِ خمّاری همانند یزید، زمینه ایثار و نثار را برای امام حسین علیه السلام فراهم ساخت تا احیاگر نظام اسلامی باشد.»
[h=3]ناتوانی ستایش خدا[/h]استاد در شرح این جمله امام حسین علیه السلام : «لَوْ حَاوَلْتُ وَ اجْتَهَدْتُ مَدَی الاْءَعْصَارِ وَ الاْءَحْقَابِ لَوْ عُمِّرْتُهَا أَنْ أُوءَدِّیَ شُکْرَ وَاحِدَةٍ مِنْ أَنْعُمِکَ مَا اسْتَطَعْتُ ذَلِکَ إِلا بِمَنِّکَ الْمُوجَبِ عَلَیَّ بِهِ شُکْرُکَ أَبَدا جَدِیدا وَ ثَنَاءً طَارِفا عَتِیدا»، با تبیین ناتوانی انسان از ستایش خدا و این که بهترین راه ستایش خدا اظهار ناتوانی است، چنان که توجه به عجز از معرفت، معرفت خداست اظهار داشته اند:
«امام حسین علیه السلام در این قسمت از دعا با حقیقت ایمان، با عهد و پیمان قلبی، با توحید خالص، با باطن نادیدنی خود و... شهادت می دهد که اگر عمر طولانی به او دهند و او در این مدت با کوشش فراوان شکر یکی از نعمت های خدا را بخواهد به جا آورد، هرگز نمی تواند؛ زیرا توفیق شکر هر یک از نعمت های خدا، نعمت جدید است که نیاز به شکر تازه دارد و این شکر جدید نیز نعمت تازه ای است.... و این سلسله تا بی نهایت و در حقیقت این نعمت های نو از لوازم آن نعمت اصلی است. بنابراین، شکر یک نعمت با تمام لوازم آن توان فرساست.»
حکیم متأله، آیت اللّه جوادی آملی در تشریح فراز دیگری از سخنان امام مبنی بر این که «وجود شریک در فرمانروایی خدا موجب می شود در آفرینش به ناسازگاری با وی برخیزد» به تشریح بی همتایی خداوند پرداخته و به تفصیل آیه مبارکه لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللّه ُ لَفَسَدَتا را تفسیر کرده و پرسش های پیرامون آن را پاسخ گفته اند.
[h=3]درخواست بی نیازی از دیگران[/h]استاد در شرح این جمله دعا «اَللَّهُمَّ اجْعَلْ غِنَایَ فِی نَفْسِی» ضمن بیان غنی مطلق بودن خدا و فقیر مطلق بودن غیرخدا، با استناد به آیات قرآن، انسان ها را در برخورداری از مواهب طبیعت سه گروه شمرده:
1 ـ فقیری که چیزی ندارد.
2 ـ گداخویی که مال دارد ولی در اندرون خود گرفتار بخل است و به بیان دیگر مستغنی است؛ یعنی نیازمندی است که با دارایی هایش نیاز خود را می تواند برآورده سازد.
3 ـ بی نیازی که اساساً به چیزی احتیاج ندارد.
در این میان تنها گروه سوم به اندازه غنای خود، آیت خدای سبحان هستند و مهم همین بی نیازی است نه استغنا؛ زیرا بی نیازی نه زحمتی به دنبال دارد و نه سبب گناه می شود. ولی رسیدن به چیزی و استغنا به وسیله آن غالباً با رنج همراه است و چه بسا مایه عصیان و طغیان می شود.



[h=3]امام حسین علیه السلام مظهر عزت خدا
[/h]در شرح این جمله دعا «یَا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالشُّمُوخِ وَ الرِّفْعَةِ فَأَوْلِیَاوءُهُ بِعِزِّهِ یَتَعَزَّزُونَ وَ یَا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوکُ نِیرَ الْمَذَلَّةِ عَلَی أَعْنَاقِهِمْ فَهُمْ مِنْ سَطَوَاتِهِ خَائِفُونَ» با تشریح عزّت خدا، رسول خدا و مؤمنان، در جمع میان عزت خدا و عزت غیرخدا سه راه حل ارائه شده است:

1 ـ خدای سبحان اولاً و اصالتاً عزیز است و دیگران ثانیاً و تبعاً از عزت برخوردارند.
بنابراین، احتمال عزت خدا اصلی و به خود او انتساب دارد، اما عزت رسول خدا و مؤمنان برگرفته از انتساب و ارتباط آنان با خداست.
2 ـ خدای سبحان اولاً و بالذات عزیز است ولی دیگران ثانیاً و بالعرض از عزّت برخوردارند.
در این دو قسم، اسنادِ عزّت به غیرخدا، اسناد الی ما هو له است، لیکن به جهت تبعیت و عرضی.
3 ـ خداوند حقیقتاً عزیز است و دیگران مجازاً عزیزند.
سپس در مقام قضاوت فرموده اند:
«مقتضای بینش توحیدی آن است که هر کمالی ویژه ذات اقدس الهی است، از این رر عزت نیز مختص اوست و دیگران اصلاً عزتی ندارند، پس اگر بخواهند از عزّت یا سایر کمالات بهره مند شوند، در سایه خلافت الهی و آیت حق بودن، شدنی است.»
در این قسم اصطلاحاً، اسناد عزّت به غیر خدا اسناد الی غیر ما هو له است.
سپس افزوده اند:
«جمله امام حسین علیه السلام به یکی از سه راهِ پیش گفته تفسیر می شود، هر که ولیّ خداست به یکی از راه های سه گانه، از عزّت برخوردار است و امام حسین علیه السلام از نوادر اولیای الهی و مظهر عزّت خداست و دیگران نیز بر اثر ارتباط با او و دیگر معصومان علیهم السلام ـ این ارتباط به صورت پیروی از خدا ظهور می کند ـ به عزّت می رسند. اما اگر سرکشی و گناه کنند، نه تنها عزّت اصلی و ذاتی و حقیقی ندارند، بلکه از عزّت تبعی و عرضی و مجازی نیز بی بهره اند. از این رو، در مقابل سرفرازی مجازی انبیا و اولیای الهی، جبابره و سلاطین ستم پیشه هیچ عزّتی، حتی عزّت مجازی ندارند. سربلندی ادعایی آن ها درونی و غلط و پنداری و برگرفته از گناه است. و بر اثر طغیان و عصیان، خودشان را عزیز می پندارند... از این رو، امام حسین علیه السلام عرضه می دارد: تنها اولیای خدا بر اثر پیوند با او عزیز می شوند، اما سلاطین و عزیزان خیالی که چنین ارتباطی با خداوند ندارند، یوغ ذلّت بر گردن خویش نهاده اند.»
[h=3]کرامت و بزرگواری در عفو[/h]استاد محقق در شرح این فراز از دعا که امام خدای سبحان را توصیف می کند: «وَ أَکْرَمُ مَنْ عَفَا»، به تشریح کرامت و بزرگواری خداوند در عفو و بخشش انسان ها پرداخته اند. چون عفو و گذشت انسان ها مراتب مختلفی دارد؛ بعضی پس از مدتی اعتذار و التماس می بخشند، برخی در برابر دریافت دیه و جریمه می بخشند و... و کریم ترین بخشنده ها بدون هیچ توقعی می بخشند، اما ناخودآگاه نشانه های انتقام در گفتار یا کردارشان ظهور می کند و در مقابل انسان بخشوده شده، احساس خجلت زدگی می کند. و هر چه بخشش بیشتر و کریمانه تر باشد، حس شرمندگی انسان بیشتر می شود. هیچ کریمی انفعال درونی انسان را که عذاب دردناکی است، نمی تواند برطرف کند. خدای سبحان تنها بخشنده ای است که نه تنها زشتی ها را می پوشاند و زیبایی ها را آشکار می سازد، بلکه بر صفحه نفس و ذهن انسان سلطه دارد و گناه انسان را از یاد او می برد و با عفو خویش شرمساری درونی انسان را می تواند با فراموشاندن نابود سازد. لذا در بهشت هیچگونه خجلت زدگی نیست.
[h=3]منشأ ظهور هستی[/h]شارح محترم در تفسیر جملات عارفانه دعای عرفه «أَ یَکُونُ لِغَیْرِکَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَیْسَ لَکَ حَتَّی یَکُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَکَ...» به بحث «منشأ ظهور هستی» می پردازد و با نفی استقلال در آثار و صفات غیرخدا، ابتدا تفسیری عمومی از کلام امام ارائه می کند و در ادامه می افزاید:
«برداشت دقیق تر و لطیف تر آن است که نه تنها ظهور تو کمتر از ظهور دیگران نیست و تو برای آشکار شدن به دیگران نیازمند نیستی و نه تنها ظهور آنان برگرفته از توست و از خود چیزی ندارند، بلکه معنایش این است که هرگونه خودنمایی و ظهوری که دیگران دارند، از آنِ تو و مال توست و چیز دیگری نیست. در نتیجه این جلوه ها پیش از آن که دیگران را بنماید، تو را نشان می دهد. چگونه از ظهور دیگران تو را می توان روشن کرد؟...
به بیان دیگر، سخن او این نیست که دیگران توان راهنمایی به سوی تو را ندارند، بلکه سخن او این است که تو از چنان جلوه ای برخورداری که به راهنمایی به سوی تو نیازی نیست؛ زیرا اگر بخواهیم وجود یا مفهوم واقعی چیزی را با علم حصولی یا شهودی برهانی کنیم، باید از ظاهر به باطن، از حاضر به غایب و از نزدیک به دور پی ببریم. درحالی که ظهور، حضور و نزدیکی خدای سبحان نه تنها کمتر از ظهور، حضور و نزدیکی دیگران نیست، بلکه برخورداری دیگران از این صفات به برکت افاضه ذات اقدس الهی است؛ چون او این خصال را به صورت نامحدود داراست و اگر چیزی از جهتی نامحدود است، جای خالی نمی گذارد تا دیگران آن را پر کنند. در نتیجه هر ظهور، حضور و قربی که در جهان هست، از آن خداست.
بنابراین، نمی توان تصور کرد که دیگران ظهوری داشته باشند که خدای سبحان از آن برخوردار نباشد.»
[h=3]سلوک شیفتگان ناب[/h]استاد در شرح فراز دیگری از دعا، که امام از خدای سبحان درخواست می کند: «إِلَهِی حَقِّقْنِی بِحَقَائِقِ أَهْلِ الْقُرْبِ وَ اسْلُکْ بِی مَسْلَکَ أَهْلِ الْجَذْبِ»، سالکان کوی الهی را چهار گروه معرفی می کنند:
1 ـ سالکان مطلق که همواره با استدلال علمی و سلوک عملی، آرام آرام طی طریق می کنند. این گروه تا آخر عمر در راهند.
2 ـ شیفتگان ناب که از آغاز تا پایان با جذبه الهی می نگرند و پیش می روند، نه با استدلال علمی و نه با سلوک عملی.
3 ـ سالکان مجذوب که ابتدا با استدلال علمی و سلوک عملی پیش می روند، ولی در پایان راه لطف خدا آن ها را در بر می گیرد و بقیه راه را با جذبه و کشش راه می پیمایند.
4 ـ مجذوبان سالک که در آغاز جذبه ای حرکتشان می دهد ولی در میانه راه به حال عادی بر می گردند و باقیمانده راه را با استدلال علمی و سلوک عملی می پیمایند.
امام حسین علیه السلام در این جمله از خداوند می خواهد که سلوک شیفتگان ناب را نصیب او گرداند تا عشق برای او ملکه شود و در پرتو آن تمام کارهایش فقط با جاذبه الهی انجام گیرد. آنان بندگان مقرّب الهی و فرشتگان و انسان های کاملند.
[h=3]فراز و نشیب در دعای عرفه[/h]در پایان این معرفی اجمالی، به دو مطلب مهم دیگر که در شرح این دعا تذکر داده شده، اشاره می شود.
نخست آن که، انسان کامل چون جلوه های مختلف دارد، گاهی در اوج از خدا چیزی می طلبد و گاهی در حضیض و فرودستی مطلبی را می خواهد، این فراز و نشیب در دعای عرفه نیز مشهود است. امام گاهی خواستار مقام احسان از خداست «اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَخْشَاکَ کَأَنِّی أَرَاکَ» و گاهی مسائل جزئی دنیایی می طلبد و می گوید: «وَ انْصُرْنِی عَلَی مَنْ ظَلَمَنِی وَ أَرِنِی فِیهِ ثَارِی وَ مَآرِبِی وَ أَقِرَّ بِذَلِکَ عَیْنِی».
استاد در تشریح علت این فراز و فرود در دعا می گویند:
«سرّ این فراز و نشیب آن است که خواسته های مادی، امور دنیای محض نیست، بلکه در باطن آن ها مسائل معنوی و اخروی نیز نهفته است. زیرا ظلم به آن حضرت، شخصی نیست بلکه کسی که به دین مقدس اسلام و شخصیت حقوقی وی که همان امامت است، ستم روا می دارد، به آن حضرت جفا می کند».
سپس با استناد به آیاتی که وعده حتمی و قطعی الهی را تبیین می کند، خواسته امام را وعده ضمنی برای یاری دین خدا می شمارند که برای رسیدن به آن مقام و تحقق بخشیدن به این وعده از خدا می خواهد که قله های کمال دنیا و آخرت یعنی شهامت و شجاعت و جهاد فی سبیل اللّه و شهادت را بهره او سازد «وَ اجْعَلْ لِی یَا إِلَهِی الدَّرَجَةَ الْعُلْیَا فِی الآْخِرَةِ وَ الاْءُولَی».
[h=3]ادب ورود به حرم الهی[/h]مطلب دوم آن که چون هر مهمانی آداب و شرایطی دارد که مهمان باید آنرا بیاموزد، و طهارت درونی و آمادگی روحی شرط اصلی ورود به میهمانی خداست. از این رو به هر زائر بیت اللّه دستور داده اند که برای انجام مناسک حج و میهمان شدن خدا، نخست از حرم بیرون آید و در صحرای عرفات با زمزمه دعاهای روح انگیز و مناجات های معرفت آمیز روح خود را صفا بخشد تا پاکیزه شود و لیاقت ورود به حرم را پیدا کند. آنگاه در صحرای مشعر از هر گونه علقه ای و علاقه ای بریده، به یاد خدا باشد ... فَاذْکُرُوا اللّه َ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ...(2) سپس در سرزمین منا، نماد ابلیس را با انگیزه رجم شیطان درون سنگ باران کند و پس از راندن وی، تمام امیال و خواسته هی درونی را سر ببرد و سرانجام با تراشیدن موی سر، تمام جمال و زیبایی را زیر پای محبوب قربانی کند و آنگاه آهنگ خانه خدا و پرداختن به مناسک حج را پیدا کند.
دعای امام در سرزمین عرفه را نیز بر همین اساس باید ارزیابی کرد:
«همه تضرع و ناله های امام حسین علیه السلام در بیرون حرم برای آن است که شایستگی ورود به حرم و ضیافت الهی به چنگ آید».
[h=3] پی نوشت ها:[/h]


[/HR]1 . انعام : 45
2 . بقره : 198

با سلام و تشکر از نکات ارزشمندی که بیان فرمودید.اگر برایتان مقدور است شرحی بر این فراز از دعای حضرت علیه السلام نیز بفرمایید ا
الهی کیف اعزم و انت القاهر و کیف لا اعزم و انت الآمر.

[="Arial Black"][="Blue"]

استاد;941825 نوشت:
اِلاَّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ

سلام
درک کردن روز عرفه یعنی چه؟
آیا یعنی زنده بماند تا روز عرفه فرا برسد و رحمت گسترده و عمیم خداوند در این روز، او را در بر بگیرد؟
یا یعنی اعمال این روز را به جا آورد و مورد قبول خداوند قرار بگیرد؟[/]

پرستش;942509 نوشت:
با سلام و تشکر از نکات ارزشمندی که بیان فرمودید.اگر برایتان مقدور است شرحی بر این فراز از دعای حضرت علیه السلام نیز بفرمایید ا
الهی کیف اعزم و انت القاهر و کیف لا اعزم و انت الآمر.

سلام علیکم
پاسخ سرکارعالی را از بیان علامه محمد تقی جعفری رحمة الله علیه تقدیم می کنم:
خدای من! چگونه تصمیم قاطعانه بگیرم؟ در حالی که تو پیروز مطلقی، چگونه تصمیم نگیرم؟ در حالی که خود دستور به تصمیم داده ای؟
نیت ها و تصمیم های ما درباره هر کاری که می خواهیم انجام بدهیم، اگر غفلت از حقیقت امور داشته باشیم، به استقلال و خودپرستی می انجامد، در صورتی که:
ازمّة الامور طرّا بیده - و الکلّ مستمدّة من مدده
عنان تمام امور به دست قدرت اوست و همه حوادث و موجودات از او کمک می گیرند.(مرحوم ملا هادی سبزواری)
و لا تقولنّ لشی ء انی فاعل ذلک غدا الا ان یشآء الله.(سوره کهف، آیه 23 و بخشی از آیه 24)
درباره هیچ چیز مگو که من آن را فردا انجام خواهم داد، مگر این که آن را به مشیت خداوندی مربوط بسازی.
اگر هیچ گونه تصمیمی به کار نبندیم و هیچ کاری را اراده نکنیم، بدون شک خلاف مشیت و دستور او خوهد بود. زیرا او خود فرموده است:
و ان لیس للانسان الا ما سعی و انّ سعیه سوف یری(سوره نجم، آیات 39 و 40)
هیچ چیز برای انسان به جز کوشش او وجود ندارد و او نتیجه کوشش خود را به طور حتم خواهد دید.
پروردگارا، اگر من بگویم، مخالفت قیومیت و پیروزی مطلق تو است و اگر تو بگویم، مسؤولیت را منکر شده ام.
خداوندا، لطف و عنایتت را شامل حال ما فرما و آن قدرت را به ما ارزانی کن که درک کنیم تویی قادر مطلق، و تویی بخشنده قدرت ها، و ماییم موجودی که در بهره برداری از آن نیروها باید بکوشیم و از آنها حداکثر بهره برداری را انجام بدهیم.
موفق باشید.

عبد شکور;942596 نوشت:
سلام
درک کردن روز عرفه یعنی چه؟
آیا یعنی زنده بماند تا روز عرفه فرا برسد و رحمت گسترده و عمیم خداوند در این روز، او را در بر بگیرد؟
یا یعنی اعمال این روز را به جا آورد و مورد قبول خداوند قرار بگیرد؟


سلام علیکم
ادراک روز عرفه بدین معناست که خود را آماده انجام اعمال این روز شریف البته به قدر توانش بگرداند و از صمیم قلب به درگاه الهی روی آورد.
موفق باشید.

سوال
نکاتی عرفانی در مورد دعای شریف عرفه بیان بفرمایند تا ان شاء الله بهره بیشتری از مضامین این دعای شریف نصیبمان شود؟
پاسخ
عبادات و دعا رشته اتصال انسان با مبدأ هستی و قدرت لایزال الهی هستند؛ از این رو لذا نمی توان گفت که دعا و عبادات، مخصوص ایّام خاص می باشند؛ اما زمانهایی وجود دارد که فرصت ویژه ای برای ارتباط با خداوند از طریق دعا و راز و نیاز است؛ چرا که رحمت خاص خداوند در آنها از مبدأ اعلی به سوی بندگان سرازیر می گردد و بنده باید تلاش کند خود را در معرض دریافت آن عنایات و رحمتهای ویژه الهی قرار دهد؛ چنانکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «اِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی اَیّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٌ اَلا فَتَعَرَّضُوا لَها؛ به راستی برای پروردگار شما در روزهای روزگارتان عطایا و بخششهایی است، هوشیار باشید و خود را در معرض آنها قرار دهید.» و قرآن کریم نیز می فرماید: «وَذَکِّرْهُمْ بِاَیّامِ اللّهِ»؛ و روزهای خدا را به آنان یاد آوری کن.»
یکی از این روزها، نهم ذیحجّه یعنی روز عرفه است که می توان آن را روز دعا و نیایش نام نهاد. مخصوصا برای کسانی که توفیق تشرّف به حج و حضور در صحرای عرفات را پیدا کرده اند.
جایگاه روز عرفه

مرحوم شیخ عباس قمی درباره شب عرفه می گوید: «از لیالی متبرّکه و شب مناجات با قاضی الحاجات است و توبه در آن مقبول و دعا در آن شب مستجاب است. و کسی که آن شب را به عبادت بسر آورد، اجر و پاداش هفتاد سال عبادت را دارد.»
وی در رابطه با روز عرفه نیز می گوید: «روز عرفه از اعیاد عظیمه [و بزرگ] است، هر چند به اسم عید نامیده نشده و روزی است که حق تعالی بندگانش را به عبادت و طاعت فراخوانده و سفره های جود و احسان خود را برای آنها گسترده و شیطان در این روز تحقیر و رانده شده و خشمناک است.»
امّا جایگاه والای روز عرفه، در روایات معصومین علیهم السلام بیشتر نمود پیدا می کند که در زیر به نمونه هایی اشاره می شود.
1. برابری با ماه رمضان

ماه مبارک رمضان، ماه رحمت و مغفرت الهی است؛ چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «... قَدْ اَقْبَلَ اِلَیْکُمْ شَهْرُ اللّهِ بِالْبَرَکَةِ وَالرَّحْمَةِ وَالْمَغْفِرَةِ؛ ماه خدا با برکت و رحمت و بخشش به سوی شما روی آورده است.» اگر کسی در ماه رمضان بخشیده نشد و یا این توفیق را پیدا نکرد که خود را در معرض مغفرت الهی قرار دهد، روز عرفه آن قدر عظمت دارد که بتواند جبران ماه رمضان بنماید. در آن روز اگر کسی به درگاه الهی روی آورد، مورد مغفرت خداوند قرار می گیرد.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ اِلی قابِلٍ اِلاَّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ؛ کسی که در ماه رمضان بخشیده نشود، تا سال آینده بخشیده نمی شود، مگر اینکه [روز] عرفه را درک کند.»
2. دعا و برآورده شدن حاجت

امام صادق علیه السلام در جای دیگری می فرمایند: «تَخَیَّرْ لِنَفْسِکَ مِنَ الدُّعاءِ ما اَحْبَبْتَ وَاجْتَهِدْ فَاِنَّهُ (یَوْمَ عَرَفَةَ) یَوْمُ دُعاءٍ وَمَسْأَلَةٍ؛ هر دعایی که دوست داری برای خود بخوان و [در دعا کردن[ بکوش که آن روز (روز عرفه) روز دعا و درخواست است.» و یقینا درخواستها استجابت را در پی دارد.
3. روز بخشش

ابن فهد حلّی در عدّة الداعی روایتی به این شرح برای روز عرفه نقل نموده است:
«وَفِی الْخَبَرِ اَنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ وَتَعالی یَقُولُ لِلْمَلائِکَةِ فِی ذلِکَ الْیَوْمِ یا مَلائِکَتِی اَلا تَرَوْنَ اِلی عِبادِی وَاِمائِی جاؤُا مِنْ اَطْرافِ الْبِلادِ شُعْثاءً غَبْراءً اَتَدْرُونَ ما یَسْئَلُونَ فَیَقُولُونَ رَبَّنا اِنَّهُمْ یَسْئَلُونَکَ الْمَغْفِرَةَ فَیَقُولُ اشْهَدُوا اِنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَهُمْ؛ در روایت آمده که خدای سبحان به ملائکه در این روز می فرماید: ای فرشتگان من! آیا نمی بینید بندگان و کنیزان مرا که ژولیده و غبارآلود از اطراف شهرها آمده اند؟ و آیا می دانید آنها چه درخواستی دارند؟ ملائکه می گویند: پروردگار ما! آنها مغفرت می خواهند. پس خداوند می فرماید: شاهد باشید که من آنها را بخشیدم!»
4. تغییر شقاوت به سعادت

شیخ عباس قمی نقل نموده که امام زین العابدین علیه السلام در روز عرفه صدای سائلی را شنید که از مردم درخواست کمک می کرد. حضرت خطاب به او فرمودند: «وای بر تو! در این روز از غیر خدا سؤال و طلب کمک می کنی، حال آنکه در این روز برای بچّه هایی که در شکم مادر هستند نیز امید فضل خدا می رود که آنها سعید گردند!»
از روایات فوق، به خوبی اهمیت و جایگاه روز عرفه روشن می شود و این نکته استنباط می گردد که این روز، روز دعا و نیایش است.
اعمال و ادعیه در روز عرفه

روز عرفه اوج روزهایی است که در آن دعا و نیایش از موقعیت ویژه و خاصی برخوردار است، بدین جهت از پیشوایان معصوم علیهم السلام دعاها و سفارشهایی در این روز رسیده است که به عنوان نمونه به برخی از آنها براساس ترتیب کتب نقل کننده اشاره می کنیم:
الف. صحیفه سجادیه

در صحیفه سجادیه، این زبور آل محمد صلی الله علیه و آله دعایی طولانی برای روز عرفه از زبان امام سجاد علیه السلام نقل شده که در آن هم مهم ترین مسائل اعتقادی و سیاسی مورد اشاره قرار گرفته و هم مسائل عرفانی و اخلاقی با زبان دعا بیان شده است:
امام سجاد علیه السلام درباره معرّفی روز عرفه می فرماید: «اللّهُمَّ وَهذا یَوْمُ عَرَفَةَ یَوْمٌ شَرَّفْتَهُ وَکرَّمْتَهُ وَعَظَّمْتَهُ نَشَرْتَ فِیهِ رَحْمَتَکَ وَمَنَنْتَ فِیهِ بِعَفْوِکَ وَاَجْزَلْتَ فِیهِ عَطِیَّتَکَ وَتَفَضَّلْتَ بِهِ عَلی عِبادِکَ؛ خدایا! و این روز عرفه روزی است که تو به او شرافت و کرامت و عظمت بخشیدی و رحمتت را در این روز گستراندی و به عفو و بخششت [بر خلق] منّت گذاردی و عطایت را بسیار عظیم گردانیدی و به خاطر این روز بر بندگانت تفضّل نمودی.»
برخی از درخواستهای حضرت در این روز عبارت اند از: «... وَاخِفْنِی مَقامَکَ وَشَوِّقْنِی لِقاءَکَ وَ تُبْ عَلَیَّ تَوْبَةً نَصُوحا لا تُبْقِ مَعَها عَلانِیَّةً وَلا سَرِیْرَةً وَاَنْزِعِ الْغِلَّ مِنْ صَدْرِی لِلْمُؤْمِنِینَ وَاعْطِفْ بِقَلْبِی عَلَی الْخاشِعِینَ وَکُنْ لِی کَما تَکُونُ لِلصّالِحِینَ؛ [خدایا!] مرا از مقامت بترسان و شوق ملاقاتت را به من عنایت کن و توفیق توبه نصوح به من عنایت فرما؛ به گونه ای که با آن توبه گناه پنهان و آشکاری باقی نگذاری و از سینه ام کینه نسبت به مؤمنین را برکن و مرحوم شیخ عباس قمی درباره شب عرفه می گوید: «از لیالی متبرّکه و شب مناجات با قاضی الحاجات است و توبه در آن مقبول و دعا در آن شب مستجاب است. و کسی که آن شب را به عبادت بسر آورد، اجر و پاداش هفتاد سال عبادت را دارد
قلب مرا بر خاشعان مهربان کن و آن چنان که با صالحان هستی، با من باش!»
در بخش پایانی این دعا چنین می فرمایند: «وَلا تَجْعَلْنِی لِلظّالِمِینَ ظَهِیرا وَلا لَهُمْ عَلی مَحْوِ کِتابِکَ یَدا وَنَصِیرا... وَاجْعَلْ باقِی عُمْرِی فِی الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ اِبْتِغاءَ وَجْهِکَ...؛ و مرا پشت [و کمک کار[ ستمگران مگردان و [مرا برای] از میان بردن کتابت دستیار و یاور آنان مکن... و هر چه از عمرم باقی مانده است، در جستن خودت در حجّ و عمره بگذران!»
ب. مفاتیح الجنان

در این کتاب دعایی برای شب عرفه و چند دعا برای روز عرفه نقل شده است. دعای اوّل، تسبیحات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با بخشی از آیات و اذکار خاص است ودومی دعایی از حضرت صادق علیه السلام می باشد و سومی دعایی معروف از امام حسین علیه السلام است.
بشر و بشیر پسران غالب اسدی نقل کرده اند که در عصر روز عرفه در عرفات در محضر امام حسین علیه السلام بودیم. آن حضرت با گروهی از اهل بیت و فرزندان و شیعیان بیرون آمد و با نهایت خشوع و خضوع در جانب کوه (جبل الرحمه) رو به کعبه ایستاد و این دعا را خواند.
در بخشی از این دعا می خوانیم: «اِلهِی اَنَا الْفَقِیرُ فِی غِنایَ فَکَیْفَ لا اَکُونُ فَقِیرا فِی فَقْرِی اِلهِی اَنَا الْجاهِلُ فِی عِلْمِی فَکَیْفَ لا اَکُونُ جَهُولاً فِی جَهْلِی؛ خدایا من در حال توانگری نیازمندم [و فقر ذاتی دارم]؛ پس چگونه در حال نداری نیازمند [تو[ نباشم؟ معبودا! من در حال دانائیم نادانم؛ پس چگونه در حال جهلم نادان نباشم؟»
در بخش دیگری می خوانیم: «مَتی غِبْتَ حَتّی تَحْتاجَ اِلی دَلِیلٍ یَدُلُّ عَلَیْکَ وَمَتی بَعُدْتَ حَتّی تَکُونَ الاْآثارُ هِیَ الّتِی تُوصِلَ اِلَیْکَ عَمِیَتْ عَیْنٌ لا تَراکَ عَلَیْها رَقِیبا؛ کی نهان بوده ای تا محتاج برهانی باشی که بر تو دلالت کند؟ وکی دور گشته ای که آثار و علائم به تو رسانند؟ کور باد چشمی که تو را بر خود رقیب و مواظب نداند!»
کی بوده ای نهان که پیدا کنم تو رپنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که منبا صد هزار دیده تماشا کنم تو را
در قسمت دیگری از این دعا می خوانیم: «اِلهِی مَنْ کانَتْ مَحاسِنُهُ مَساوِی فَکَیْفَ لا تَکُونُ مَساوِیهِ مَساوِی وَمَنْ کانَتْ حَقائِقُهُ دَعاوِی فَکَیْفَ لا تَکُونُ دَعاوِیْهِ دَعاوِی؛ خدایا! کسی که خوبیهایش [هم] بدی است، چگونه بدیهای او بد نباشد؟ و کسی که حقیقت گوییش صرف ادعا است، پس چگونه دعاوی او صرف ادعا نباشد؟»
ج. اقبال الاعمال

سید بن طاووس برای شب عرفه دو دعا نقل نموده که یکی از آنها نسبتا طولانی است. همچنین روایتی درباره فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام نقل کرده است که حضرت باقر علیه السلام فرمود: «مَنْ زارَ لَیْلَةَ عَرَفَةَ اَرْضَ کَرْبَلا... وَقاهُ اللّهُ شَرَّ سَنَتِهِ؛ کسی که در شب عرفه زمین کربلا را زیارت کند...، خداوند بلای آن سال را از او دور می کند.»
آن گاه به فضیلت روز عرفه پرداخته و نقل نموده که روزه آن روز کفاره گناهان هفتاد ساله می باشد و در آن روز توبه آدم پذیرفته شده است. آن گاه زیارت مخصوصه امام حسین علیه السلام در این روز را نقل نموده است.
وی برای روز عرفه دعایی نیز از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام هفتم علیه السلام نقل نموده و سپس دعای معروف امام حسین علیه السلام در روز عرفه را آورده است. و بعد از آن، دعای امام زین العابدین علیه السلام در صحیفه سجادیه را نقل نموده است.
آن گاه دعایی از امام صادق علیه السلام را با اسنادش نقل کرده که در بخشی از آن می خوانیم: «اَنْتَ الَّذِی لا تَنْسی مَنْ ذَکَرَکَ وَلا تَضِیعُ مَنْ تَوَکَّلَ عَلَیْکَ...؛ تو کسی هستی که فراموش نمی کنی کسی را که یادت کند و نابود نمی کنی کسی را که بر تو توکل نماید.»
سپس دعایی به نام مخزون را نقل کرده و بعد از آن دعای دیگری از امام صادق علیه السلام را آورده است. آن گاه دعایی را که در برخی کتب دعا دیده نقل می کند و سخن را با دعاهایی در مورد شام عرفه ادامه می دهد.
د. مصباح المتهجد

در مصباح، شیخ دعایی را برای ایّام ذی حجّه از اوّل تا شام عرفه نقل نموده که در آغاز آن می خوانیم: «اَللّهُمَّ هذِهِ الاَْیّامُ الَّتِی فَضَّلْتَها عَلَی الاَْیّامِ وَشَرَّفْتَها قَدْ بَلَّغْتَنِیها بِمَنِّکَ وَرَحْمَتِکَ فَاَنْزِلْ عَلَیْنا مِنْ بَرَکاتِکَ وَاَوْسِعْ عَلَیْنا فِیها مِنْ نَعْمائِکَ؛ خدایا! این ایّامی که آن را بر روزهای دیگر برتری و شرافت دادی، با منّت و رحمت خود، مرا به آنها رساندی؛ پس برکات خویش را بر ما نازل کن و نعمتهای خود را در این روزها بر ما توسعه بده!»
عرفه در عرفات

اوج عظمت دعا از حیث زمان، روز عرفه است و اوج ارزش مکانی اش در آن روز، بعد از کربلا و حرم حسینی، صحرای عرفات است. این معنی را از روایات می توان فهمید:
1. علی علیه السلام فرمودند: «مِنَ الذُّنُوبِ لا تُغْفَرُ اِلاَّ بِعَرَفاتٍ؛ برخی از گناهان در صحیفه سجادیه، این زبور آل محمد صلی الله علیه و آله دعایی طولانی برای روز عرفه از زبان امام سجاد علیه السلام نقل شده که در آن هم مهم ترین مسائل اعتقادی و سیاسی مورد اشاره قرار گرفته و هم مسائل عرفانی و اخلاقی با زبان دعا بیان شده است
[به گونه ای سنگین است که] جز در عرفات بخشوده نمی شود.»
2. کسی حق ندارد در عرفات بگوید گناهانش بخشیده نمی شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این رابطه فرمودند: «اَعْظَمُ اَهْلِ عَرَفاتٍ جُرْما مَنِ انْصَرَفَ وَهُوَ یَظُنُّ اَنَّهُ لَنْ یُغْفَرَ لَهُ؛ گناهکارترین فرد در عرفات کسی است که از آنجا بازگردد، در حالی که گمان می برد هرگز آمرزیده نخواهد شد.» به راستی فردی که چنین گمانی را در ذهن پرورش دهد، در وادی عرفان و شناخت، این مسئله را درک نکرده است که خداوند «ارحم الراحمین» است و رحمت او بر همه چیز برتری داشته، همه هستی را زیر پوشش دارد که «رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَ شَی ءٍ».
نمونه ای از دعا در عرفات

خالی از لطف نیست که یک نمونه از دعا در عرفات در حق دیگران را بیان نماییم:
علی بن ابراهیم از پدرش نقل نموده که او گفته است عبد اللّه بن جندب را در عرفات (در روز عرفه) دیدم و موقفی بهتر از موقف او ندیدم. او پیوسته دستها را به سوی آسمان بلند کرده و اشک چشمانش ازگونه هایش جاری بود، تا آنجا که به زمین رسیده بود. هنگام مراجعت مردم به او گفتم: ای ابا محمّد! [عجب حال خوشی داشتی!] من چنین موقفی [و حالی] تا حال ندیده بودم! عبد اللّه پاسخ داد: به خدا قسم! یک کلمه برای خودم دعا نکردم و در تمام این مدّت برای برادران دینی ام دعا کردم. واین به جهت این بود که از ابا الحسن موسی بن جعفر علیه السلام شنیدم که فرمود: «مَنْ دَعا لاَِخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ نُودِیَ مِنَ الْعَرْشِ ها وَلَکَ مِأةُ اَلْفِ ضِعفٍ مِثْلُهُ؛ هر کس برادر مؤمن خود را در غیاب او دعا کند، از عرش الهی به او ندا می رسد: هان! [ای بنده من!] برای تو صد هزار مثل آن [پذیرفته] می باشد.» بدین جهت (به خاطر همین سخن امام علیه السلام ) راضی نشدم از صد هزار دعای تضمین شده [و مورد استجابت [در برابر یک دعا که نمی دانم مستجاب می شود صرف نظر کنم.
تأثیر دعا به دیگران

نه فقط روایات اثر دعا در حق دیگران را بیان می فرمایند؛ بلکه نمونه های عینی و خارجی اثر دعا در حق دیگران نیز این امر را تأیید می کند. به این نمونه توجه کنید:
یکی از کسانی که از محضر عارف والا مقام آیة اللّه میرزا جواد ملکی تبریزی بهره هایی برده است، درباره او می گوید: «روزی پس از پایان درس عازم حجره یکی از طلبه ها در مدرسه دار الشفای قم گردید و من در خدمت او بودم تا به حجره آن طلبه وارد شد. مراسم احترام انجام گرفت و پس از اندکی حضور در نزد او برخاست و حجره را ترک گفت.
وقتی هدف از این دیدار را از او سؤال کردم، فرمود: شب گذشته به هنگام سحر فیوضاتی بر من افاضه شد که فهمیدم از ناحیه خودم نیست و چون توجّه کردم، دیدم که این آقای طلبه به تهجّد و عبادت برخاسته و در نماز شبش، مرا دعا می کند و این فیوضات اثر دعای او است. این بود که به عنوان سپاس گزاری از عنایتش به دیدار او رفتم.»

سوال
نکاتی عرفانی در مورد دعای شریف عرفه بیان بفرمایند تا ان شاء الله بهره بیشتری از مضامین این دعای شریف نصیبمان شود؟
پاسخ
مطالب این نوشتار، برگرفته از اثری است تحت عنوان: «شرح گزیده ای از دعای عرفه» از حکیم نامور، حضرت آیت اللّه جوادی آملی حفظه الله:

چند نکته مقدماتی

دعای عرفه سالار شهیدان حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السلام یکی از دعاهای مأثوری است که از مضامین بلند و معارف عمیق برخوردار است. شرح تفصیلیِ همه فقره های آن، به چندین جلد کتاب نیازمند است.
قبل از شرح دعا، در این اثر، نکاتی به عنوان مقدمه مورد توجه قرار گرفته، از آن جمله:
دعا، عبادت و مراتب آن ها، طولانی بودن درجات، شیوه ای نو در تفسیر متون وحیانی، ائمه علیهم السلام مرجع تفسیر معارف، ویژگی ها و آثار موجودات زمانی و مکانی، تعلّق مشهود به زمان و مکان، اهمیت عرفه در امت های گذشته، فضیلت عرفات، مأذون بودن انسان کامل برای دعا، گوناگونی معارف دعای عرفه و انتساب بخش پایانی دعای عرفه به امام حسین علیه السلام .
در توضیح نکته اخیر آمده است:

«قسمت نخست دعای شریف عرفه را همه نقل کرده اند، اما بخش پایانی آن را برخی مانند علاّمه مجلسی رحمهم الله نقل نکرده است. از این رو، بعضی احتمال داده اند که از امام حسین علیه السلام نباشد. لیکن قرائن و شواهدی بر صدور آن از سالار شهیدان گواهی می دهد.
در بررسی اسناد روایات، آنچه اصل است و موضوعیت دارد، صدور آن از امام معصوم است؛ یعنی یک حدیث پژوه باید اطمینان یابد که محتوای مورد نظرِ وی، از معصوم علیه السلام صادر شده است. این اطمینان گاهی از راه وثاقت و اصالت و صداقت راوی به دست می آید، گاهی از راه بلندی محتوا و اتقان متن و گاهی نیز از راه شواهد و قرائن منفصل و متصل. از این رو، بررسی سندی احادیث از آن جهت مورد توجه قرار می گیرد که راهی برای حصول این اطمینان است و به اصطلاح موضوعیت ندارد، بلکه طریقیت دارد».
سپس در ادامه چند شاهد و قرینه ذکر شده و آمده است:
1 ـ سید بن طاووس قدس سره که از بزرگان امامیه است، آن را در کتاب قیّم اقبال الأعمال نقل کرده ودرنقل او هیچ خدشه ای نیست. گرچه بر اثر شهود نسیان برخی ازنسخه نویسان در برخی نسخ دست نویس اقبال، ذیل دعای عرفه نیامده، لیکن استاد بزرگوار مرحوم علامه شعرانی نوشته اند:
در کتابخانه آستان قدس رضوی به نسخه ای قدیمی و معتبر از اقبال الاعمال برخوردم که ذیل دعا در آن آمده است:
2 ـ محتوای بلند این دعای نورانی نشانه صدور این متن از زبان معصوم علیه السلام است.
3 ـ بخش آغازین دعای شریف عرفه محتوای عمومی دارد، مسألت کردن از خدا، در میان گذاشتن مشکلات با ذات اقدس الهی، حوائج علمی و عینی را از او خواستن و... این ها در سایر دعاها نیز هست، لیکن سلطان مباحث دعای عرفه و کوهان بلند معارف آن، قسمت های پایانی دعاست که شباهت محتوایی با سخنان دیگر امام حسین علیه السلام دارد.
در ذیل یکی دیگر از نکات یاد شده، استاد معظم در تبیین تفاوت اولیای الهی با دیگران، اظهار نموده اند:
«اولیای الهی زمانی لب به دعا می گشایند و دست نیاز به سوی بی نیاز دراز می کنند که به تجربه درونی دریابند. برخی مقامات جز با دعا به دست نمی آید؛ یعنی با توجه به آگاهی آنان از سرّ قدر و اسباب نزول مقدّرات الهی، هنگامی که دانستند سبب دستیابی به آن مقام والا فقط دعاست، دست به دعا بلند می کنند، چنان که برای امام حسین علیه السلام ، مقامی بود که جز با شهادت به آن نمی رسید و در حقیقت تنها سبب نیل به آن فیض و فوز عظیم، شهادت بود و چون رسیدن به آن مقامات بلند مطلوب خدای سبحان است، اسباب منحصر آن نیز مطلوب اوست. این همین اذن و امر الهی به شمار می رود».
در یک نکته دیگر از مباحث مقدماتی، دعای شریف عرفه مانند هر سوره قرآن کریم که آیات فراوانی داشته و مطالب گوناگونی را در بر دارد، حاوی مطالب متنوع شمرده شده است.
ادب دعا

در نخستین فراز شرح دعای عرفه، ضمن اشاره به «استحباب ستودن خداوند به صفات جمال و جلال»، پیش از بیان حاجات خویش یادآور شده که امام علیه السلام نیز این ادب دعا را مراعات نموده و در این بخش از دعا نکاتی را مطرح فرموده است: همه جهان هستی فعل خداست، حاکمِ مطلقِ نظامِ هستی، ذات اقدس الهی است، حکومت خدا گاهی به صورت قضا و گاهی به صورت عطا ظهور می کند، قدرت الهی نامحدود است و هیچ موجودی توان جلوگیری از قضا و عطای او را ندارد.
شارح محترم با استناد به آیات قرآن کریم، هر یک از نکات چهارگانه فوق در کلام امام را تفسیر نموده است.
در تبیین و تحلیل «مانع نداشتن عطای الهی» آمده است:
«مانع عطای خداوندی یا بیرون از ذات اقدس پروردگار است یا درون او؛ یعنی از ناحیه خود خداست، یا از سوی غیر او. مانع بیرونی با توجه به بیان صحیح قضای الهی فرض صحیحی ندارد؛ یعنی نمی توان تصور کرد در نظام هستی که سراسر آن قضا و قدر خداست، چیزی باشد که در برابر عطای او مانع تراشی کند. مانع درونی نیز ندارد؛ زیرا آن، چیزی جز جهل و عجز و بخل نیست. یعنی اگر مشکل دیگران را حل نکردن از آن جهت است که فرد راه حلّ مشکل را نمی داند یا توانایی آن را ندارد یا بخل می ورزد، هیچ یک از این سه، در باره خدا فرض ندارد؛ زیرا همگی جزو صفات سلبیّه آن جمیل مطلق و کامل بی همتاست.»
لزوم قدرشناسی و سپاسگزاری

امام حسین علیه السلام در یکی از فرازهای دعای عرفه می فرمایند:
«لَمْ تُخْرِجْنِی لِرَأْفَتِکَ بِی وَ لُطْفِکَ لِی ]بِی [وَ إِحْسَانِکَ إِلَیَّ فِی دَوْلَةِ أَئِمَّةِ الْکُفْرِ الَّذِینَ نَقَضُوا عَهْدَکَ وَ کَذَّبُوا رُسُلَکَ لَکِنَّکَ أَخْرَجْتَنِی ]رَأْفَةً مِنْکَ وَ تَحَنُّنا عَلَیَّ [ لِلَّذِی سَبَقَ لِی مِنَ الْهُدَی الَّذِی لَهُ یَسَّرْتَنِی وَ فِیهِ أَنْشَأْتَنِی...»
استاد این جمله را در حقیقت قدرشناسی از یک نظام الهی و اسلامی شمرده و با استناد به آیات قرآن کریم که از نبوت و رسالت و ولایت و امامت و هدایت و ایمان به عظمت یاد شده، آن ها را منّت های الهی بر بندگانش دانسته اند. آنگاه با اشاره به فرازی از دعای عرفه امام سجاد علیه السلام که وجود امام عادل و حاکمیت او را مایه احیای آثار دین دانسته «اللَّهُمَّ إِنَّکَ أَیَّدْتَ دِینَکَ فِی کُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِکَ، ... وَ اجْعَلْنَا لَهُ سَامِعِینَ مُطِیعِینَ»، افزوده اند:
«آن حضرت نیز مانند امام حسین علیه السلام تولّد خود را در دوران حاکمیت اسلام و رخت بربستن جاهلیت را نعمت مشکور می داند؛ زیرا حکومت اسلامی یکی از پاک ترین میوه های شجره طیّبه دین الهی است که مایه حفظ دین و تباه نشدن حق می گردد و حاکم دینی مجری احکام اوست. بنابراین، به دنیا آمدن و همچنین زندگی کردن در سایه نظام اسلامی نعمتی است که شکر آن لازم است، چنان که زوال جاهلیت و ظلم که ظهور قهر الهی است، شکر گزاری می طلبد. فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ(1) امام حسین علیه السلام با اشاره به همین نعمت، شکر می کند که درحاکمیت کفر و رواج بت پرستی به دنیا نیامد؛ زیرا گر چه با نورانیت غیبی حق را می دید، اما توان زنده کردن حق و احیای جامعه بر محور حق را نداشت. حتی اگر زمانی به دنیا می آمد که عمرش در عصر معاویه به پایان می رسید، باز هم آن توفیق بزرگ نصیبش نمی شد. چون معاویه با مکر خویش از پیدایش حماسه جاوید عاشورا می توانست جلوگیری کند و حسین بن علی علیهماالسلام را مانند برادرش مسموم سازد و زمام قدرت را به دست گیرد، اما خامی و ناپختگیِ خمّاری همانند یزید، زمینه ایثار و نثار را برای امام حسین علیه السلام فراهم ساخت تا احیاگر نظام اسلامی باشد.»
ناتوانی ستایش خدا

استاد در شرح این جمله امام حسین علیه السلام : «لَوْ حَاوَلْتُ وَ اجْتَهَدْتُ مَدَی الاْءَعْصَارِ وَ الاْءَحْقَابِ لَوْ عُمِّرْتُهَا أَنْ أُوءَدِّیَ شُکْرَ وَاحِدَةٍ مِنْ أَنْعُمِکَ مَا اسْتَطَعْتُ ذَلِکَ إِلا بِمَنِّکَ الْمُوجَبِ عَلَیَّ بِهِ شُکْرُکَ أَبَدا جَدِیدا وَ ثَنَاءً طَارِفا عَتِیدا»، با تبیین ناتوانی انسان از ستایش خدا و این که بهترین راه ستایش خدا اظهار ناتوانی است، چنان که توجه به عجز از معرفت، معرفت خداست اظهار داشته اند:
«امام حسین علیه السلام در این قسمت از دعا با حقیقت ایمان، با عهد و پیمان قلبی، با توحید خالص، با باطن نادیدنی خود و... شهادت می دهد که اگر عمر طولانی به او دهند و او در این مدت با کوشش فراوان شکر یکی از نعمت های خدا را بخواهد به جا آورد، هرگز نمی تواند؛ زیرا توفیق شکر هر یک از نعمت های خدا، نعمت جدید است که نیاز به شکر تازه دارد و این شکر جدید نیز نعمت تازه ای است.... و این سلسله تا بی نهایت و در حقیقت این نعمت های نو از لوازم آن نعمت اصلی است. بنابراین، شکر یک نعمت با تمام لوازم آن توان فرساست.»
حکیم متأله، آیت اللّه جوادی آملی در تشریح فراز دیگری از سخنان امام مبنی بر این که «وجود شریک در فرمانروایی خدا موجب می شود در آفرینش به ناسازگاری با وی برخیزد» به تشریح بی همتایی خداوند پرداخته و به تفصیل آیه مبارکه لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللّه ُ لَفَسَدَتا را تفسیر کرده و پرسش های پیرامون آن را پاسخ گفته اند.
درخواست بی نیازی از دیگران

استاد در شرح این جمله دعا «اَللَّهُمَّ اجْعَلْ غِنَایَ فِی نَفْسِی» ضمن بیان غنی مطلق بودن خدا و فقیر مطلق بودن غیرخدا، با استناد به آیات قرآن، انسان ها را در برخورداری از مواهب طبیعت سه گروه شمرده:
1 ـ فقیری که چیزی ندارد.
2 ـ گداخویی که مال دارد ولی در اندرون خود گرفتار بخل است و به بیان دیگر مستغنی است؛ یعنی نیازمندی است که با دارایی هایش نیاز خود را می تواند برآورده سازد.
3 ـ بی نیازی که اساساً به چیزی احتیاج ندارد.
در این میان تنها گروه سوم به اندازه غنای خود، آیت خدای سبحان هستند و مهم همین بی نیازی است نه استغنا؛ زیرا بی نیازی نه زحمتی به دنبال دارد و نه سبب گناه می شود. ولی رسیدن به چیزی و استغنا به وسیله آن غالباً با رنج همراه است و چه بسا مایه عصیان و طغیان می شود.
امام حسین علیه السلام مظهر عزت خدا

در شرح این جمله دعا «یَا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالشُّمُوخِ وَ الرِّفْعَةِ فَأَوْلِیَاوءُهُ بِعِزِّهِ یَتَعَزَّزُونَ وَ یَا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوکُ نِیرَ الْمَذَلَّةِ عَلَی أَعْنَاقِهِمْ فَهُمْ مِنْ سَطَوَاتِهِ خَائِفُونَ» با تشریح عزّت خدا، رسول خدا و مؤمنان، در جمع میان عزت خدا و عزت غیرخدا سه راه حل ارائه شده است:

1 ـ خدای سبحان اولاً و اصالتاً عزیز است و دیگران ثانیاً و تبعاً از عزت برخوردارند.
بنابراین، احتمال عزت خدا اصلی و به خود او انتساب دارد، اما عزت رسول خدا و مؤمنان برگرفته از انتساب و ارتباط آنان با خداست.
2 ـ خدای سبحان اولاً و بالذات عزیز است ولی دیگران ثانیاً و بالعرض از عزّت برخوردارند.
در این دو قسم، اسنادِ عزّت به غیرخدا، اسناد الی ما هو له است، لیکن به جهت تبعیت و عرضی.
3 ـ خداوند حقیقتاً عزیز است و دیگران مجازاً عزیزند.
سپس در مقام قضاوت فرموده اند:
«مقتضای بینش توحیدی آن است که هر کمالی ویژه ذات اقدس الهی است، از این رر عزت نیز مختص اوست و دیگران اصلاً عزتی ندارند، پس اگر بخواهند از عزّت یا سایر کمالات بهره مند شوند، در سایه خلافت الهی و آیت حق بودن، شدنی است.»
در این قسم اصطلاحاً، اسناد عزّت به غیر خدا اسناد الی غیر ما هو له است.
سپس افزوده اند:
«جمله امام حسین علیه السلام به یکی از سه راهِ پیش گفته تفسیر می شود، هر که ولیّ خداست به یکی از راه های سه گانه، از عزّت برخوردار است و امام حسین علیه السلام از نوادر اولیای الهی و مظهر عزّت خداست و دیگران نیز بر اثر ارتباط با او و دیگر معصومان علیهم السلام ـ این ارتباط به صورت پیروی از خدا ظهور می کند ـ به عزّت می رسند. اما اگر سرکشی و گناه کنند، نه تنها عزّت اصلی و ذاتی و حقیقی ندارند، بلکه از عزّت تبعی و عرضی و مجازی نیز بی بهره اند. از این رو، در مقابل سرفرازی مجازی انبیا و اولیای الهی، جبابره و سلاطین ستم پیشه هیچ عزّتی، حتی عزّت مجازی ندارند. سربلندی ادعایی آن ها درونی و غلط و پنداری و برگرفته از گناه است. و بر اثر طغیان و عصیان، خودشان را عزیز می پندارند... از این رو، امام حسین علیه السلام عرضه می دارد: تنها اولیای خدا بر اثر پیوند با او عزیز می شوند، اما سلاطین و عزیزان خیالی که چنین ارتباطی با خداوند ندارند، یوغ ذلّت بر گردن خویش نهاده اند.»
کرامت و بزرگواری در عفو

استاد محقق در شرح این فراز از دعا که امام خدای سبحان را توصیف می کند: «وَ أَکْرَمُ مَنْ عَفَا»، به تشریح کرامت و بزرگواری خداوند در عفو و بخشش انسان ها پرداخته اند. چون عفو و گذشت انسان ها مراتب مختلفی دارد؛ بعضی پس از مدتی اعتذار و التماس می بخشند، برخی در برابر دریافت دیه و جریمه می بخشند و... و کریم ترین بخشنده ها بدون هیچ توقعی می بخشند، اما ناخودآگاه نشانه های انتقام در گفتار یا کردارشان ظهور می کند و در مقابل انسان بخشوده شده، احساس خجلت زدگی می کند. و هر چه بخشش بیشتر و کریمانه تر باشد، حس شرمندگی انسان بیشتر می شود. هیچ کریمی انفعال درونی انسان را که عذاب دردناکی است، نمی تواند برطرف کند. خدای سبحان تنها بخشنده ای است که نه تنها زشتی ها را می پوشاند و زیبایی ها را آشکار می سازد، بلکه بر صفحه نفس و ذهن انسان سلطه دارد و گناه انسان را از یاد او می برد و با عفو خویش شرمساری درونی انسان را می تواند با فراموشاندن نابود سازد. لذا در بهشت هیچگونه خجلت زدگی نیست.
منشأ ظهور هستی

شارح محترم در تفسیر جملات عارفانه دعای عرفه «أَ یَکُونُ لِغَیْرِکَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَیْسَ لَکَ حَتَّی یَکُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَکَ...» به بحث «منشأ ظهور هستی» می پردازد و با نفی استقلال در آثار و صفات غیرخدا، ابتدا تفسیری عمومی از کلام امام ارائه می کند و در ادامه می افزاید:
«برداشت دقیق تر و لطیف تر آن است که نه تنها ظهور تو کمتر از ظهور دیگران نیست و تو برای آشکار شدن به دیگران نیازمند نیستی و نه تنها ظهور آنان برگرفته از توست و از خود چیزی ندارند، بلکه معنایش این است که هرگونه خودنمایی و ظهوری که دیگران دارند، از آنِ تو و مال توست و چیز دیگری نیست. در نتیجه این جلوه ها پیش از آن که دیگران را بنماید، تو را نشان می دهد. چگونه از ظهور دیگران تو را می توان روشن کرد؟...
به بیان دیگر، سخن او این نیست که دیگران توان راهنمایی به سوی تو را ندارند، بلکه سخن او این است که تو از چنان جلوه ای برخورداری که به راهنمایی به سوی تو نیازی نیست؛ زیرا اگر بخواهیم وجود یا مفهوم واقعی چیزی را با علم حصولی یا شهودی برهانی کنیم، باید از ظاهر به باطن، از حاضر به غایب و از نزدیک به دور پی ببریم. درحالی که ظهور، حضور و نزدیکی خدای سبحان نه تنها کمتر از ظهور، حضور و نزدیکی دیگران نیست، بلکه برخورداری دیگران از این صفات به برکت افاضه ذات اقدس الهی است؛ چون او این خصال را به صورت نامحدود داراست و اگر چیزی از جهتی نامحدود است، جای خالی نمی گذارد تا دیگران آن را پر کنند. در نتیجه هر ظهور، حضور و قربی که در جهان هست، از آن خداست.
بنابراین، نمی توان تصور کرد که دیگران ظهوری داشته باشند که خدای سبحان از آن برخوردار نباشد.»
سلوک شیفتگان ناب

استاد در شرح فراز دیگری از دعا، که امام از خدای سبحان درخواست می کند: «إِلَهِی حَقِّقْنِی بِحَقَائِقِ أَهْلِ الْقُرْبِ وَ اسْلُکْ بِی مَسْلَکَ أَهْلِ الْجَذْبِ»، سالکان کوی الهی را چهار گروه معرفی می کنند:
1 ـ سالکان مطلق که همواره با استدلال علمی و سلوک عملی، آرام آرام طی طریق می کنند. این گروه تا آخر عمر در راهند.
2 ـ شیفتگان ناب که از آغاز تا پایان با جذبه الهی می نگرند و پیش می روند، نه با استدلال علمی و نه با سلوک عملی.
3 ـ سالکان مجذوب که ابتدا با استدلال علمی و سلوک عملی پیش می روند، ولی در پایان راه لطف خدا آن ها را در بر می گیرد و بقیه راه را با جذبه و کشش راه می پیمایند.
4 ـ مجذوبان سالک که در آغاز جذبه ای حرکتشان می دهد ولی در میانه راه به حال عادی بر می گردند و باقیمانده راه را با استدلال علمی و سلوک عملی می پیمایند.
امام حسین علیه السلام در این جمله از خداوند می خواهد که سلوک شیفتگان ناب را نصیب او گرداند تا عشق برای او ملکه شود و در پرتو آن تمام کارهایش فقط با جاذبه الهی انجام گیرد. آنان بندگان مقرّب الهی و فرشتگان و انسان های کاملند.
فراز و نشیب در دعای عرفه

در پایان این معرفی اجمالی، به دو مطلب مهم دیگر که در شرح این دعا تذکر داده شده، اشاره می شود.
نخست آن که، انسان کامل چون جلوه های مختلف دارد، گاهی در اوج از خدا چیزی می طلبد و گاهی در حضیض و فرودستی مطلبی را می خواهد، این فراز و نشیب در دعای عرفه نیز مشهود است. امام گاهی خواستار مقام احسان از خداست «اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَخْشَاکَ کَأَنِّی أَرَاکَ» و گاهی مسائل جزئی دنیایی می طلبد و می گوید: «وَ انْصُرْنِی عَلَی مَنْ ظَلَمَنِی وَ أَرِنِی فِیهِ ثَارِی وَ مَآرِبِی وَ أَقِرَّ بِذَلِکَ عَیْنِی».
استاد در تشریح علت این فراز و فرود در دعا می گویند:
«سرّ این فراز و نشیب آن است که خواسته های مادی، امور دنیای محض نیست، بلکه در باطن آن ها مسائل معنوی و اخروی نیز نهفته است. زیرا ظلم به آن حضرت، شخصی نیست بلکه کسی که به دین مقدس اسلام و شخصیت حقوقی وی که همان امامت است، ستم روا می دارد، به آن حضرت جفا می کند».
سپس با استناد به آیاتی که وعده حتمی و قطعی الهی را تبیین می کند، خواسته امام را وعده ضمنی برای یاری دین خدا می شمارند که برای رسیدن به آن مقام و تحقق بخشیدن به این وعده از خدا می خواهد که قله های کمال دنیا و آخرت یعنی شهامت و شجاعت و جهاد فی سبیل اللّه و شهادت را بهره او سازد «وَ اجْعَلْ لِی یَا إِلَهِی الدَّرَجَةَ الْعُلْیَا فِی الآْخِرَةِ وَ الاْءُولَی».
ادب ورود به حرم الهی

مطلب دوم آن که چون هر مهمانی آداب و شرایطی دارد که مهمان باید آنرا بیاموزد، و طهارت درونی و آمادگی روحی شرط اصلی ورود به میهمانی خداست. از این رو به هر زائر بیت اللّه دستور داده اند که برای انجام مناسک حج و میهمان شدن خدا، نخست از حرم بیرون آید و در صحرای عرفات با زمزمه دعاهای روح انگیز و مناجات های معرفت آمیز روح خود را صفا بخشد تا پاکیزه شود و لیاقت ورود به حرم را پیدا کند. آنگاه در صحرای مشعر از هر گونه علقه ای و علاقه ای بریده، به یاد خدا باشد ... فَاذْکُرُوا اللّه َ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ...(2) سپس در سرزمین منا، نماد ابلیس را با انگیزه رجم شیطان درون سنگ باران کند و پس از راندن وی، تمام امیال و خواسته هی درونی را سر ببرد و سرانجام با تراشیدن موی سر، تمام جمال و زیبایی را زیر پای محبوب قربانی کند و آنگاه آهنگ خانه خدا و پرداختن به مناسک حج را پیدا کند.
دعای امام در سرزمین عرفه را نیز بر همین اساس باید ارزیابی کرد:
«همه تضرع و ناله های امام حسین علیه السلام در بیرون حرم برای آن است که شایستگی ورود به حرم و ضیافت الهی به چنگ آید».


[/HR]پی نوشت
1. انعام : 45
2 . بقره : 198
موضوع قفل شده است