جمع بندی نکات تاریخی و تفسیری آیه 72 سوره یونس

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نکات تاریخی و تفسیری آیه 72 سوره یونس

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت دوستان عزیز
میخواستم بدونم چه روایات و نکات تاریخی و تفسیری در مورد سوره یونس آیه 72 وجود دارد

با تشکر

"فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَمَا سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی اللَّهِ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ"

"و اگر پشت کرديد، من از شما هيچ پاداشى نخواسته‌ام، که پاداش من با خداست و من مأمور شده‌ام که از

تسليم‌شدگان باشم."

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد میقات

«فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ‏ فَما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمين‏»
و اگر از قبول دعوتم روى بگردانيد، (كار نادرستى كرده‏ ايد؛ چه اينكه) من از شما مزدى نمى‏ خواهم؛ مزد من، تنها بر خداست! و من مأمورم كه از مسلمين [تسليم شدگان در برابر فرمان خدا] باشم! (یونس/ 72)

با سلام و درود

بیان تفسیری:

در اين آيه از قول حضرت نوح (علیه السلام) خطاب به قومش آمده كه اگر شما روی‌گردان شديد و دين حق را نپذيرفتيد، بدانيد كه من مزدى از شما نخواسته ‏ام؛ يعنى روى گردانى شما ضرر مادى براى من ندارد چون من در برابر نبوت خود، از شما مزدى نمى‏ خواهم و مزد و پاداش من فقط بر خداست و من دستور يافته ‏ام كه از تسليم شوندگان باشم؛ يعنى در برابر خدا فرمانبردار باشم.

به بیان دیگر؛
طرف من خداست نه شما؛ اگر از قبول دعوت من اعراض كرديد ضررى بر من نيست چون از شما در مقابل دعوتم مزدى نمى‏ خواستم كه از آن محروم شوم، مزدم فقط با خداست و مأمورم كه از مسلمين باشم.

نكته‏:
نگرانى ‏ها اغلب يا به خاطر جان است، يا مال. در آيه‏ قبل، بيم نداشتنِ پيامبران از توطئه‏ دشمنان در مورد جان خود مطرح بود، در اين آيه بى‏‌توقّعى آنان نسبت به مال و پاداش از سوى مردم است.(تفسیر نور، ج 3، ص 601)

[="Tahoma"]مطلبی دیگر؛

از آن جا كه نوع مردم هر كارى مى ‏كنند به خاطر مزد و پاداشى است كه در برابر آن كار مى ‏گيرند، مخالفان پيامبران گمان مى ‏كردند كه تلاش و زحمت پيامبران نيز به خاطر مزدى است كه از مردم انتظار دارند و آن ها مى ‏خواهند با اين راه به مال دنيا برسند.

اين طرز تفكر سبب شد كه پيامبران همواره روى اين مسئله تأكيد كنند كه اى مردم ما از شما مزد و پاداش نمى ‏خواهيم. اين موضوع در چندين آيه از قرآن كه داستان هاى پيامبران را نقل مى ‏كند، منعكس است.

البته پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) دوستى اهل بيت خود را به عنوان مزد رسالت از مسلمانان طلب كرد: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏»؛ بگو من براى آن (نبوت) مزدى از شما نمى ‏خواهم مگر دوستى خاندان.(شورى/ 23)

ولى اين كار به خاطر راحتى اهل بيتش نبود، بلكه براى رعايت مصلحت مسلمانان بود و پيامبر مى ‏خواست مسلمانان از اهل بيت او جدا نشوند و احكام دين خود را از يک سرچشمه مطمئن بگيرند و لذا در آيه‏ اى از قرآن روى اين مطلب تأكيد مى‏ كند كه مزدى كه از شما خواستم، براى خود شماست: «قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ‏»؛ بگو هر مزدى كه از شما خواستم براى خود شماست(سبأ/ 47).(تفسير كوثر، ج ‏5، ص 125 و 126)

[="Tahoma"]نكته ‏ها و اشاره ‏ها:

1. اين آيه كه از زبان نوح (عليه السلام) بيان شده، به همه‏ رهبران الهى و مبلغان دينى مى ‏آموزد كه پاداش مادى و معنوى از مردم نخواهند تا مبادا وابسته به مردم شوند و نتوانند آزادانه و صريح به فعاليت بپردازند.

2. وابستگى مالى رهبران و مبلغان دينى به مردم، تبليغات دينى را كم اثر مى ‏كند و مانعى براى فعاليت آزاد آنان مى ‏شود؛ زيرا هميشه بايد رعايت حريم افراد را بنمايند و سخنى خلاف سليقه و منافع آنان نگويند؛ از اين روست كه در اسلام (و به ويژه در شيعه) تأمين مالى رهبران و مبلغان دينى بر عهده‏ بيت المال گذاشته شده است.(تفسير قرآن مهر، ج ‏9، ص 121)

3. وقتى انسان استغناى طبع و قطع طمع نمايد، كلام او در تأثير به قلوب، قویتر خواهد بود، و اين دستورى است براى مبلغين اسلام كه در مقام دعوت، غنى و بى ‏نيازى به خرج داده، هيچ طمعى از مردم نداشته و براى رضاى الهى اقدام به تبليغ احكام سبحانى نموده، ثواب و اجر خود را از فضل و رحمت غنى على الاطلاق، خواستار باشند.(تفسير اثنى عشرى، ج ‏5، ص 366)

4. پیامبران و رهبران الهی، مقصودشان رسيدن به دنيا نيست، لذا اجر و مزدى طلب نمى ‏كنند و ياد دادن معارف الهی را وظيفه دينى خود مى ‏دانند.

بسیار بسیار ممنونم از مطالبی که قرار دادین

[="Tahoma"]

پرسش:
چه روایات و نکات تاریخی و تفسیری در مورد سوره یونس آیه 72 وجود دارد؟

پاسخ:
«فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ‏ فَما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمين‏»؛ و اگر از قبول دعوتم روى بگردانيد، (كار نادرستى كرده‏ ايد؛ چه اينكه) من از شما مزدى نمى‏ خواهم؛ مزد من، تنها بر خداست! و من مأمورم كه از مسلمين [تسليم شدگان در برابر فرمان خدا] باشم!(1)

بیان تفسیری:
در اين آيه از قول حضرت نوح (علیه السلام) خطاب به قومش آمده كه اگر شما رويگردان شديد و دين حق را نپذيرفتيد، بدانيد كه من مزدى از شما نخواسته ‏ام؛ يعنى روى گردانى شما ضرر مادى براى من ندارد چون من در برابر نبوت خود، از شما مزدى نمى‏ خواهم و مزد و پاداش من فقط بر خداست و من دستور يافته ‏ام كه از تسليم شوندگان باشم؛ يعنى در برابر خدا فرمانبردار باشم.
به بیان دیگر؛ طرف من خداست نه شما؛ اگر از قبول دعوت من اعراض كرديد ضررى بر من نيست چون از شما در مقابل دعوتم مزدى نمى‏ خواستم كه از آن محروم شوم، مزدم فقط با خداست و مأمورم كه از مسلمين باشم.
نكته‏:
نگرانى ‏ها اغلب يا به خاطر جان است، يا مال. در آيه‏ قبل، بيم نداشتنِ پيامبران از توطئه‏ دشمنان در مورد جان خود مطرح بود، در اين آيه بى‏ توقّعى آنان نسبت به مال و پاداش از سوى مردم است.(2)

مطلبی دیگر؛
از آن جا كه نوع مردم هر كارى مى ‏كنند به خاطر مزد و پاداشى است كه در برابر آن كار مى ‏گيرند، مخالفان پيامبران گمان مى ‏كردند كه تلاش و زحمت پيامبران نيز به خاطر مزدى است كه از مردم انتظار دارند و آن ها مى ‏خواهند با اين راه به مال دنيا برسند.
اين طرز تفكر سبب شد كه پيامبران همواره روى اين مسئله تأكيد كنند كه اى مردم ما از شما مزد و پاداش نمى ‏خواهيم. اين موضوع در چندين آيه از قرآن كه داستان هاى پيامبران را نقل مى ‏كند، منعكس است.
البته پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) دوستى اهل بيت خود را به عنوان مزد رسالت از مسلمانان طلب كرد: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏»؛ بگو من براى آن (نبوت) مزدى از شما نمى ‏خواهم مگر دوستى خاندان.(3)
ولى اين كار به خاطر راحتى اهل بيتش نبود، بلكه براى رعايت مصلحت مسلمانان بود و پيامبر مى ‏خواست مسلمانان از اهل بيت او جدا نشوند و احكام دين خود را از يک سرچشمه مطمئن بگيرند و لذا در آيه‏ اى از قرآن روى اين مطلب تأكيد مى‏ كند كه مزدى كه از شما خواستم، براى خود شماست: «قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ‏»؛ بگو هر مزدى كه از شما خواستم براى خود شماست(4).(5)

نكته ‏ها و اشاره ‏ها:
1. اين آيه كه از زبان نوح (عليه السلام) بيان شده، به همه‏ رهبران الهى و مبلغان دينى مى ‏آموزد كه پاداش مادى و معنوى از مردم نخواهند تا مبادا وابسته به مردم شوند و نتوانند آزادانه و صريح به فعاليت بپردازند.
2. وابستگى مالى رهبران و مبلغان دينى به مردم، تبليغات دينى را كم اثر مى ‏كند و مانعى براى فعاليت آزاد آنان مى ‏شود؛ زيرا هميشه بايد رعايت حريم افراد را بنمايند و سخنى خلاف سليقه و منافع آنان نگويند؛ از اين روست كه در اسلام (و به ويژه در شيعه) تأمين مالى رهبران و مبلغان دينى بر عهده‏ بيت المال گذاشته شده است.(6)
3. وقتى انسان استغناى طبع و قطع طمع نمايد، كلام او در تأثير به قلوب، قویتر خواهد بود، و اين دستورى است براى مبلغين اسلام كه در مقام دعوت، غنى و بى ‏نيازى به خرج داده، هيچ طمعى از مردم نداشته و براى رضاى الهى اقدام به تبليغ احكام سبحانى نموده، ثواب و اجر خود را از فضل و رحمت غنى على الاطلاق، خواستار باشند.(7)
4. پیامبران و رهبران الهی، مقصودشان رسيدن به دنيا نيست، لذا اجر و مزدى طلب نمى ‏كنند و ياد دادن معارف الهی را وظيفه دينى خود مى ‏دانند.

پی نوشت ها:
1. یونس: 10/ 72.
2. قرائنی، تفسیر نور، ناشر: مركز فرهنگى درسهايى از قرآن‏، ج 3، ص 601.
3. شورى: 42/ 23.
4. سبأ: 34/ 47.
5. جعفری، تفسير كوثر، ناشر: موسسه انتشارات هجرت‏، ج ‏5، ص 125 و 126.
6. رضایی اصفهانی، تفسير قرآن مهر، ناشر: پژوهشهاى تفسير و علوم قرآن‏، ج ‏9، ص 121.
7. شاه عبدالعظیمی، تفسير اثنى عشرى، ناشر: میقات، ج ‏5، ص 366.

موضوع قفل شده است