جمع بندی چرا بچه به دنیا بیاورم؟

تب‌های اولیه

60 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا بچه به دنیا بیاورم؟

سلام

من فلسفه فرزنداوری رو هنوز برای خودم نتونستم حل کنم
حدود سه دهه از عمر من میگذره ، عمری که پدر و مادرم برای رشد و تربیت من زحمات زیادی کشیدند و خودم کم استعداد نداشتم
اما امروز که به زندگی خود نگاه میکنم میبینم نه برای خودم نه اطرافیانم و نه جامعه به اندازه هزینه ای که داشتم فایده نداشتم و به عبارت خیلی ساده تر احساس میکنم بود و نبودم یکی هست و کمی منصفانه تر شاید نبودم انچنان در نظام هستی تاثیر گذار نباشه

وقتی این همه زحمت پدر و مادرم برای من و بی حاصل بودن خودم رو میبینم نمیتونم خودم رو برای فرزند دار شدن قانع کنم که یک نفر دیگه رو به این دنیا بیارم براش کلی زحمت کشیده بشه و اون هم کلی از منابع هستی رو مثل من هدر بده و تازه با این همه تغییراتی که جامعه اکنون با زمان کودکی ما داشته و سختتر بودن مسائل تربیتی، و اخر سر چی بشه؟ یکی مثل پدرش؟

دوست دارم در مورد تفکر من من رو راهنمایی کنید
و اینکه از منظر دین و خداوند ، فرزند به دنیا نیاوردن چه حکمی داره؟

با نام و یاد دوست





کارشناسان بحث: استاد امین و استاد شفا

رزمی کار 21;938619 نوشت:
دوست دارم در مورد تفکر من من رو راهنمایی کنید

سلام علیکم.شکی در نادرست بودن این تفکر نیست.اما باید توجه داشته داشت که این تفکر از کجا نشأت می گیرد؟

اعتماد به نفس پایین و عزت نفس پایین ریشه ی این سبک تفکر است که منشأ همینها هم میتواند افسردگی باشد.اینکه انسان به آینده امید نداشته باشد هم ازنشانه های افسردگی است.
همه ما یک تصویر ذهنی از چیزی که هستیم، ظاهرمان، اینکه در چه کارهایی خوب هستیم و نقاط ضعفمان چیست، داریم. این تصویر به مرور زمان در ذهن ما ایجاد می‌شود و شروع آن زمانی است که کودک بسیار کوچکی بودیم. واژه تصویر یا تجسم نفس برای اشاره به تصویر ذهنی فرد از خود استفاده می‌شود. بخش عظیمی از تصویر نفس ما به ارتباطاتی که با دیگران داریم و تجربیات ما در زندگی بستگی دارد. این تصویر ذهنی اعتمادبه‌نفس ما را تعیین می‌کند.اعتمادبه‌نفس یعنی اینکه چقدر احساس ارزشمندی، دوست داشته شدن و پذیرفته شدن می‌کنیم، چقدر دیگران نظر خوب و مثبتی به ما دارند و چقدر ما احساس خوبی نسبت به خود داریم. افرادیکه اعتمادبه‌نفسی سالم دارند، ارزش خود را درک کرده و از توانایی‌ها، مهارت‌ها و دستاوردهای خود احساس غرور می‌کنند. افرادیکه اعتمادبه‌نفس پایینی دارند احساس می‌کنند که هیچکس آنها را دوست ندارد و نمی‌پذیرد و نمی‌توانند در هیچ کاری موفق شوند.
همه ما گاهی اوقات مشکلاتی با اعتماد به نفس خود پیدا می‌کنیم—مخصوصاً در دوران نوجوانی که تازه می‌خواهیم بدانیم که هستیم و چه نقشی در دنیا داریم. خوشبختانه چون تصویر ذهنی هر کس نسبت به خودش در طول زمان تغیر می‌کند، اعتمادبه‌نفس ما در همه زمان‌ها در طول زندگی به یک اندازه نیست. پس اگر تصور می‌کنید که آنطور که باید اعتمادبه‌نفس ندارید، باید بدانید که می‌توانید آن را تقویت کنید.
در مورد راهکارهای افزایش اعتماد به نفس انشالله در جمع بندی مطالبی ارائه خواهم کرد.


رزمی کار 21;938619 نوشت:
اینکه از منظر دین و خداوند ، فرزند به دنیا نیاوردن چه حکمی داره؟

کارشناسان احکام بایستی به این سؤال پاسخ دهند.

رزمی کار 21;938619 نوشت:
اما امروز که به زندگی خود نگاه میکنم میبینم نه برای خودم نه اطرافیانم و نه جامعه به اندازه هزینه ای که داشتم فایده نداشتم

سلام
انتظارتان بعنوان فرزند از خودتان چیست؟
تعریفتان از هزینه چیست؟

رزمی کار 21;938619 نوشت:
وقتی این همه زحمت پدر و مادرم برای من و بی حاصل بودن خودم رو میبینم نمیتونم خودم رو برای فرزند دار شدن قانع کنم که یک نفر دیگه رو به این دنیا بیارم براش کلی زحمت کشیده بشه و اون هم کلی از منابع هستی رو مثل من هدر بده و تازه با این همه تغییراتی که جامعه اکنون با زمان کودکی ما داشته و سختتر بودن مسائل تربیتی، و اخر سر چی بشه؟ یکی مثل پدرش؟

انتظارتان بعنوان پدر از فرزند چیست؟
هدف از خلقت منابع هستی را در چه می دانید؟

تعریفتان از انسان کامل..؟!

به نام خدا.

امین;940311 نوشت:

سلام علیکم.شکی در نادرست بودن این تفکر نیست.

با عرض سلام، جسارتا ممکن هست در مورد چرایی نادرستی این تفکر هم توضیح بفرمایید؟

ستایشگر :Gol:

رزمی کار 21;938619 نوشت:
حدود سه دهه از عمر من میگذره ، عمری که پدر و مادرم برای رشد و تربیت من زحمات زیادی کشیدند و خودم کم استعداد نداشتم
اما امروز که به زندگی خود نگاه میکنم میبینم نه برای خودم نه اطرافیانم و نه جامعه به اندازه هزینه ای که داشتم فایده نداشتم و به عبارت خیلی ساده تر احساس میکنم بود و نبودم یکی هست و کمی منصفانه تر شاید نبودم انچنان در نظام هستی تاثیر گذار نباشه

سلام

به پدر و مادرتون تا می توانید محبت کنید .
این فایده نیست ؟
یه کمک کوچولو به سالمندی که می خواد از خیابان رد بشه !
محبت . . .
و . . .

با تلاش یه شغلی که بتونید برای اطرافیان و جامعه منفعت ایجاد کنید . . .
________

یه محصولی رو می کاریم و بهش می رسیم و برداشتش می کنیم
فرزند هم این جوره اگر درست تربیتش کنیم و در اینده خیلی پربار میشه . . .

___________

پس خودتون رو دست کم نگیرید
همین که نفس می کشید دی اکسید کربن وارد هوا میشه که مورد استفاده درختان قرار میگیره و یه بنده خدایی از میوه همان درخت می خوره !happy

رزمی کار 21;938619 نوشت:
سلام

من فلسفه فرزنداوری رو هنوز برای خودم نتونستم حل کنم
حدود سه دهه از عمر من میگذره ، عمری که پدر و مادرم برای رشد و تربیت من زحمات زیادی کشیدند و خودم کم استعداد نداشتم
اما امروز که به زندگی خود نگاه میکنم میبینم نه برای خودم نه اطرافیانم و نه جامعه به اندازه هزینه ای که داشتم فایده نداشتم و به عبارت خیلی ساده تر احساس میکنم بود و نبودم یکی هست و کمی منصفانه تر شاید نبودم انچنان در نظام هستی تاثیر گذار نباشه

وقتی این همه زحمت پدر و مادرم برای من و بی حاصل بودن خودم رو میبینم نمیتونم خودم رو برای فرزند دار شدن قانع کنم که یک نفر دیگه رو به این دنیا بیارم براش کلی زحمت کشیده بشه و اون هم کلی از منابع هستی رو مثل من هدر بده و تازه با این همه تغییراتی که جامعه اکنون با زمان کودکی ما داشته و سختتر بودن مسائل تربیتی، و اخر سر چی بشه؟ یکی مثل پدرش؟

دوست دارم در مورد تفکر من من رو راهنمایی کنید
و اینکه از منظر دین و خداوند ، فرزند به دنیا نیاوردن چه حکمی داره؟

سلام.
خیلی خود کم بین هستید. شما آدم بدی نیستید.
اولا اینکه لازم نیست حتما یه کار گنده در حد جهانی بکنید تا بشه گفت که مفید بودید!
نه به خدا. شما اگر بتونید خوب باشید و اخلاقیات خوبی داشته باشید همین یعنی مفید بودن.
یک روز حضرت سلیمان یا حضرت داوود درست خاطرم نیست. از خدا خواست که همنشین من در بهشت رو بهم نشون بده. خدا گفت برو بازار یک نفری میاد و این چیزا. ایشون میرن بازار طرف رو میبینن. یک خار کن بوده. به گول شما نامفید برای جامعه! فقط خارکنی میکردند همین! حضرت با این خارکن هم صحبت شدند و به محل زندگیشون رفتند. دیدن که این خارکن بسیار بسیار آدم شکر گزاری هست.خدایا شکرت که به ما نعمت دادی. خدا شکرت که به ما اشتها دادی این نعمات رو بخوریم و ...
این آدم. این خار کن که شاید به قول شما برای جامعه مفید نیست! به خاطر اخلاقش به خاطر خوب بودنش همنشین پیامبر خدا در بهشت هست!!!

دوما.
فرزند آوری امسال شما یعنی اضافه شدن یک انسان خوب دیگر به جامعه(با توجه به تربیتی که ان شا الله خواهید کرد). و تعداد انسان های خوب جامعه رو بالا میبره. شما الان دچار شبهه هستید ولی آدمای بد شبهه ای ندارن حتی به خاطر شهوت هم شده باشه بچه دار میشن تعدادشون میره بالا!
شما هم باید فرزند آوری کنید هر چه بیشتر بهتر.

ب نظر بنده اینکه رهبرمون میگن فرزند آوری کنید به همین خاطره. ایشون کم کسی نیستند حرفاشون با دفکره. میگن بیسشتر بچه دار بشید میدونن آدمای بد به حرفشون که گوش نمیدن ولی آدمای خوب و انقلابی ها و مذهبی ها به حرفش گوش میدن و بچه دار میشن. در نتیجه جمعیت خوب ها میتونه در آینده به اکثریت تبدیل بشه!

سوما اگر شما نتونستید کار خیلی بزرگی بکنید اتفاقا باید بچه دار بشید شاید بچتون در آینده کار بزرگی کرد! یا نوه ی شما یا نتیجه یا نوادگان دیگه. با بچه دار نشدنتون راه نسل آیندتونو میبندید و نمیزارید کسایی که ممکنه کار بزرگی کنند به دنیا بیان!

چهارما فرزند آوری باعث میشه که کلی آدم جدید و خوب وارد جامعه کنید که هر کدومشون مثل شما کار خوبی میکنن. یکی نهی از منکر. یکی جهاد. یکی کمک به دیگران و غیره. دایره ی خوبی های شما وسیع تر میشه. و شما تونستید کار های خوبی بیشتری رو از طریق زیر مجموعه انجام بدید!

با توجه به این 4 مورد و موارد دیگر بهتون میگم که فرزندآوری بسیار بسیار مقدس و بسیار بسیار مهم و ضروریه. ذره ای شک به دلتون راه ندید و اگر ازدواج کردید حتما فرزند آوری کنید هرچه بیشتر بهتر. فکر اقتصادی هم نکنید دربارشون. اینو مطمئنم که از گشنگی نخواهند مرد. خدا روزیشونو میفرسته.

یا علی

سلام و درون خداوند نثار شما
احسنت و درود بر شما که حداقل به این نتیجه رسیدید که باید فاید ه و سودی برا دنیا یا حداقل جامعه یا اطرافیان داشته باشید.
خیلی ها 80 سال زندگی می کنند بدون اینکه یک بار فکر کنند چه هدفی دارند و اصولا زندگی چی هست!
متاسفانه ما در جامعه ای هستیم که استعداد از سر و کول ما بالا می ره منتها سیستم علمی - فرهنگی ناکارآمدی داریم که نمی تونه از این استعداد ها استفاده کنه، این می شه که نخبه های ما راهی کشورهای طراز اول جهان می شند و اتفاقا مهمترین عامل رشد اون کشورها هم همین نخبه های اینترنشینال هست! ما استعداد های زیادی رو داریم که دارن سر چهارراه ها فال می فروشند چون نظام آموزش ما به قدری پیش و پا افتاده هست که نمی تونه اینها رو جذب آموزشگاهها کنه! به قدری نخبه ریاضی و ...داریم که در بازار دارن به کسب و کار می پردازن چون نون در این راه هست! ولی کشورهای طراز اول میان و اینها رو کشف و شکوفا می کنن و اتفاقا برا همین چیزا هست که هر روز دارن با سرعت نور پیشرفت می کنند!
اگر پدر و مادر ماها، از کودکی به فکر یافتن و پرورش استعداد ما بودند و به ما برنامه ریزی مالی و زمانی و تعیین اهداف رو می آموختند، و اگر ما در مورد فرزندانمون سعی کنیم اونها رو هدفمند، مسئولیت پذیر و برنامه ریز بار بیاریم و سعی کنیم در ابتدا استعدادشونو کشف کنیم و نهایتا اونها رو در شکوفایی استعدادشون کمک کنیم، نه تنها از نظر مالی که از نظر معنوی و علمی هم می تونیم شاهد پیشرفت اونها باشیم و نه تنها پیشرفت فرزندانمون که حتی می تونیم شاهد این باشیم که فرزند دلبندمون در پیشرفت علم و فرهنگ نقشی رو ایفا می کنه و باعث می شه که احساس ارزشمندی کنیم و در ایام پیری به جای عرق سرد پشیمانی از ای کاش ها و غم گذشته، افتخار کنیم که زندگی پرثمری داشتیم..
پس اگر سعی کنیم استعداد فرزندمونو کشف کنیم و در جهت رشد اون تلاش کنیم و فرزندانمون رو هدفمند و برنامه ریز و مسئولیت پذیر بار بیاریم، قطعا می تونیم اونها رو به جایی برسونیم که سود بسیاری برای ما و اطرافیان و جامعه و شاید جهان داشته باشند!
موفق باشید...

خدا انسان ها رو آفریده و حکمت وجود انسان در زمین هم بر عهده ی خدا بوده پس شما آفریننده نیستین.

بنظرم انسان زمانی با ثمر خواهد بود که فرزند بدنیا بیاره و مسئولیت تربیتش و بر عهده بگیره. اگر شما شرایط تربیت خوب یک بچه و فرزند عاقل و مثبت و مفید جامعه رو دارین چرا اینکار و نکنین.
انسان توی مراحل زندگی هست که مفهوم زندگی و روند تکامل و سیر میکنه و برای پیری و آخرتشم ذخیره میشه.

رزمی کار 21;938619 نوشت:
من فلسفه فرزنداوری رو هنوز برای خودم نتونستم حل کنم

یک نفر جواب این سوال را درست نداد.
شما،

امین;940311 نوشت:
سلام علیکم.شکی در نادرست بودن این تفکر نیست.اما باید توجه داشته داشت که این تفکر از کجا نشأت می گیرد؟

بر اساس کدام آیه و روایات می فرماید کسی که بچه نخواهد اشتباه است.؟!؟!؟!
و شما

ابوالفضل;940442 نوشت:
به پدر و مادرتون تا می توانید محبت کنید .
این فایده نیست ؟
یه کمک کوچولو به سالمندی که می خواد از خیابان رد بشه !
محبت . . .
و . . .

با تلاش یه شغلی که بتونید برای اطرافیان و جامعه منفعت ایجاد کنید . . .
________


چه تضمینی هست که بچه بزرگ شد عصای دست پدر مادر شه، کلفت که استخدام نکردیم، قرار است انسان به دنیا باوریم، واو از خودش اختیارش دارد. و نمیشه به همه یه نسخه داد که بچه بیار تا مفید باشه شاید با فراغتی که از بچه نداشتن دارد بیشتر بتواند خدمت کند و روی خودش کار کند.
و شما
صندلی;940446 نوشت:
تعداد انسان های خوب جامعه رو بالا میبره.

به کمیت نیست که به کیفیته. در طول تاریخ یاران ائمه علیهما السلام بسیار بسیار کمتر از یاران دشمنان بودند و نیروی حق همیشه کمتیر بود همین الان شیعیان چقدر کمتر از مسلمانان و مسلمانان چقدر کمتر از غیر مسلمانان هستند. آیا این مشکلی به وجود آورده؟ آیا حق از بین رفته چون تعدادشون کم بوده ؟؟؟؟؟؟
و شما
روزنه;940448 نوشت:
بنظرم انسان زمانی با ثمر خواهد بود که فرزند بدنیا بیاره و مسئولیت تربیتش و بر عهده بگیره. اگر شما شرایط تربیت خوب یک بچه و فرزند عاقل و مثبت و مفید جامعه رو دارین چرا اینکار و نکنین.

اونوقت کسی که بچه دار نمیشه یا شرایط ازدواج نداشته بی ثمر است؟؟؟؟؟؟؟؟چه حرفی!!!!!!!
شما چه طور تجویز میکنید که ایشون شرایط بچه دار شدن دارند، اگر به گفته کارشناس محترم توجه کنید این تفکر ناشی از نوعی افسردگی است. شرایط بچه آوری که فقط جسمی و مالی نیست. یک پدر مادر افسرده لطمه بزرگی به بچه و انسان آینده می زنند.

سلام.
تعداد یاران امامان کم بود برای همین مخالفان نزاشتند که به خلافت برسن. این مشکله!
مسلمونا و شیعیان کمن و الان حرف اول دنیا رو آمریکا میزنه. اگه کشور های شیعه بیشتر بود یقینا خیلی بهتر بود!
در جامعه افراد خوب کمن و به همین دلیل بی حجابی زیاد شده. پسر های فشن و لات زیاد شده.
عمل نکردن به واجبات و عمل به محرمات زیاد شده.
اینا مشکله.
اگر تعداد آدم های خوب بیشتر باشه بدی ها کمتر میشه.

سلام بر شما دوست عزیز
پس از آن یکی تاپیک شما در باب تنبیه فیزیکی بی حجابان، این یکی تاپیکتون خیلی جالب بود(مزاح)
اتفاقا خیلی خوشحالم که چنین افراد با فکر و پخته ای در جامعه حضور دارند. کسانی که نه برای توهم گسترش انسانهای خوب و شیعه بچه دار میشوند و نه برای ارضای نفس خویش. نه کمبود اعتماد بنفس دارند(این را از آن یکی تاپیکتان میگویم که کاملا روحیه ی شما مشخص است). بلکه آنها جزو کسانی هستند که اندیشه میکنند. محاسبه میکنند. و اینها همگی در قرآن تجلیل شده است.
اما نظر من درباره ی سوال شما این هست که، بیاید اگر وقت و حوصله اش را دارید هر چند وقت یکبار بروید پرورشگاه ها و مراکزی که کودکان بی سرپرست و یا بدسرپرست و یا بیمار را نگهداری میکنند. بعد خیلی اتفاقات مختلفی در درون شما رخ خواهد داد. و آنجا بعد از یک مدت میتوانید تصمیم بگیرید بچه دار بشوید یا نشوید. (البته احتمالا الان خیلیها از این توصیه ی من برداشت بدی میکنند، چون خودشان معمولا چنین کارهایی نمیکنند.)
اگر حس کردید میتوانید به آن بچه ها کمک کنید و زندگی بهتری برایشان بسازید و هنوز میتوانید بچه های دیگری به این دنیا اضافه کنید و به آنها نیز کمک کنید و برایش برنامه و هدف مشخص و معین دارید و توانایی رسیدن به این هدف را دارید بسم الله.

صندلی;940531 نوشت:
سلام.
تعداد یاران امامان کم بود برای همین مخالفان نزاشتند که به خلافت برسن. این مشکله!
مسلمونا و شیعیان کمن و الان حرف اول دنیا رو آمریکا میزنه. اگه کشور های شیعه بیشتر بود یقینا خیلی بهتر بود!
در جامعه افراد خوب کمن و به همین دلیل بی حجابی زیاد شده. پسر های فشن و لات زیاد شده.
عمل نکردن به واجبات و عمل به محرمات زیاد شده.
اینا مشکله.
اگر تعداد آدم های خوب بیشتر باشه بدی ها کمتر میشه.

سلام
آیا بررسی کرده اید این دختران بی خجاب و پسران لات فرزندان چه افرادی هستند؟ آیا دقت کرده اید که معمولا میانگین تعداد فرزندان در خانواده های مذهبی بیشتر است یا بی مذهب؟ اما الان به قول خودتان وضع جامعه چطور است؟

bandekhoda;940538 نوشت:
سلام
آیا بررسی کرده اید این دختران بی خجاب و پسران لات فرزندان چه افرادی هستند؟ آیا دقت کرده اید که معمولا میانگین تعداد فرزندان در خانواده های مذهبی بیشتر است یا بی مذهب؟ اما الان به قول خودتان وضع جامعه چطور است؟

سلام.
من تو پست هام تاکید کردم به تربیت. اگر پدر و مادر خوب باشی ولی فرزندشو درست تربیت نکنه ممکنه مشکلاتی که میگید به وجود بیاد. وقتی مادری رو در خیابون با چادر میبینیم که کنارش دخترش با وضع خیلی بد هست یعنی عدم تربیت.
فرزند آوری تنها معنا نداره باید تربیت هم کرد که فرزند مثل پدر و مادر خوب باشه.

صندلی;940544 نوشت:
سلام.
من تو پست هام تاکید کردم به تربیت. اگر پدر و مادر خوب باشی ولی فرزندشو درست تربیت نکنه ممکنه مشکلاتی که میگید به وجود بیاد. وقتی مادری رو در خیابون با چادر میبینیم که کنارش دخترش با وضع خیلی بد هست یعنی عدم تربیت.
فرزند آوری تنها معنا نداره باید تربیت هم کرد که فرزند مثل پدر و مادر خوب باشه.

ممنون از دقت و توجه شما
و حالا اگر پدر و مادری حس کردند که هنوز خودشان تربیت نشده اند و آمادگی تربیت فرد یا افراد دیگری را ندارند بازهم توصیه میکنید اول بچه دار بشوند و بعدا به تربیتش فکر کنند؟ یادتان هست حدیثی داریم که گویا امام صادق میفرمایند تربیت فرزند از ۲۰ سال قبل از تولدش آغاز میشود!

ریحــانه الــنبی;940432 نوشت:
سلام

با سلام

شاید جواب سوالات شما رو اینگونه بتونم بدم که خداوند میفرماید ، لایکلف الله نفسا الا وسعها

من انسانی رو کامل میدونم و انتظاری رو از خودم دارم اینه که با توجه به وسعهایی که خداوند به من عطا کرده (مثل استعدادهای ذاتی ، سلامتی جسمی و روحی ، پدر و مادر و خانواده ، استعدادهای اموزشی که در اختیار داشتم و... ) ، بتونم در قبالش در این عرصه جهان تکالیفم رو به بالاترین شکل ممکن انجام بدم، ولی خیلی عقبم و تا الان نتونستم این بالانس رو برقرار کنم
اگر من امروز بمیرم شاید نتونم به این سوالات مهم پاسخ بدم:
که عمر و جوانیم رو در چه راهی مصرف کردم؟

اصلا جوابهای قانع کننده ای ندارم براشون .

ابوالفضل;940442 نوشت:
به پدر و مادرتون تا می توانید محبت کنید .
این فایده نیست ؟
یه کمک کوچولو به سالمندی که می خواد از خیابان رد بشه !
محبت . . .
و . . .

سلام دوست عزیز و تشکر

این مثالهایی رو که زدید مثل همین محبت به پدر و مادر و تولید دی اکسید کربن و... جسارتا من اینها رو نقش کلیدی برای یک انسان حساب نمیکنم، اینها بیشتر وظایف بدیهی و تواناییهای ابتدایی هر انسانی هست ، اینها مسائلی نیست که کارنامه اخروی یک انسان رو سنگین کنه ،
اگر بخوام واضح تر بگم، فرض کنید خداوند در وجود یک انسان بعنوان مثال توانایی تبدیل شدن به یک دانشمند برجسته رو قرار داده که میتونه گره اساسی از برخی مشکلات انسانی باز کنه ، قطعا این فرد بابت محبتش به اطرافیانش و یا تولید دی اکسید کربن انچنان ارزشگذاری و مشمول پاداش نمیشه بلکه این انسان زمانی مشمول پاداش میشه که به انتظاری که از استعدادش میره ، پاسخ بده و به عمل تبدیلش کنه ... شاید من الان چنین دیدگاهی نسبت به خودم دارم ، استعدادهایم بد نبوده و هزینه های معنوی زیادی برای من انجام شده ، کم هم تلاش نکردم ، ولی در حال حاضر اصلا نمره قبولی نزد خودم ندارم چون تلاشهایم مرا به نقطه مطلوب و مشهود نرسانده.

صندلی;940446 نوشت:
این خار کن که شاید به قول شما برای جامعه مفید نیست! به خاطر اخلاقش به خاطر خوب بودنش همنشین پیامبر خدا در بهشت هست!!!

با سلام
فرمایش شما کاملا متین است
خداوند 5 انگشت انسان رو مثل هم خلق نکرده
ولی یک سوال ، اگر این خارکن ، استعداد و ظرفیت رشد در حد پیغمبر شدن رو میداشته ولی بهر دلیلی در حد خارکن بودن باقی مونده باشه ، ایا باز هم نزد خداوند ارزشمند است؟ من فکر نمیکنم اینطور باشه

صندلی;940446 نوشت:
تعداد انسان های خوب جامعه رو بالا میبره

به نظر من دوران کودکی ما تربیت بسیار اسانتر نسبت به امروز بود ، من یک ایرادم همینه که اون زمان که تربیت اسونتر بوده و ما هم در حد نسبتا خوبی تربیت شدیم ، نتیجه ما این شد و شاید انچنان برای جامعه و خلق مثمر ثمر نشدیم ، کودکان امروز رو که فقط باید با سلام و صلوات و اینکه فقط به خود خدا سپرده بشن تربیت بشن چون واقعا جامعه بسیار متفاوت و اخرالزمانی تر شده نسبت به دو سه دهه پیشتر.

صندلی;940446 نوشت:
شاید بچتون در آینده کار بزرگی کرد

به نظر شما چند درصد احتمالش هست یک بچه که به دنیا میاد برای این دنیا مثمر ثمر باشه و به وظایفی که بر دوش داره به نحو احسن عمل کنه و به قول شما کار بزرگی انجام بده؟ مثلا فرض کنیم 30%... ایا اون 70% که احتمال داره یک فرد صرفا مصرف کننده بشه ، بهتر نیست به دنیا نیاد تا روزگاری مثل من دچار عذاب وجدان باشه بابت بودنش؟

روزنه;940448 نوشت:
بنظرم انسان زمانی با ثمر خواهد بود که فرزند بدنیا بیاره و مسئولیت تربیتش و بر عهده بگیره

با سلام و تشکر

به نظر من انسان یک موجود مستقل هست خودش به تنهایی باید ثمره و ارزش افزوده داشته باشه ، نباید منتظر ثمره در همسر و اولاد باشه
مثلا ابوعلی سینا ظاهر ازدواجی نداشته و فرزندی نداشته و عمر انچنان طویلی هم نداشته ولی خدماتش انسان را بهت زده میکنه

bandekhoda;940545 نوشت:
ممنون از دقت و توجه شما
و حالا اگر پدر و مادری حس کردند که هنوز خودشان تربیت نشده اند و آمادگی تربیت فرد یا افراد دیگری را ندارند بازهم توصیه میکنید اول بچه دار بشوند و بعدا به تربیتش فکر کنند؟ یادتان هست حدیثی داریم که گویا امام صادق میفرمایند تربیت فرزند از ۲۰ سال قبل از تولدش آغاز میشود!

من هرگز نگفتم بدون آمادگی فرزند آوری کنند.
بحث استارتر درباره چرایی فرزند آوری بود و شبهه ی بیهود بودن این کار رو داشتند و من نظرمو گفتم. درواقع بحثم اصلا سر آادگی پدر و مادر نبود. و مسلما شرط اصلی تربیت درسته.

رزمی کار 21;940548 نوشت:
با سلام

با سلام
فرمایش شما کاملا متین است
خداوند 5 انگشت انسان رو مثل هم خلق نکرده
ولی یک سوال ، اگر این خارکن ، استعداد و ظرفیت رشد در حد پیغمبر شدن رو میداشته ولی بهر دلیلی در حد خارکن بودن باقی مونده باشه ، ایا باز هم نزد خداوند ارزشمند است؟ من فکر نمیکنم اینطور باشه

به نظر من دوران کودکی ما تربیت بسیار اسانتر نسبت به امروز بود ، من یک ایرادم همینه که اون زمان که تربیت اسونتر بوده و ما هم در حد نسبتا خوبی تربیت شدیم ، نتیجه ما این شد و شاید انچنان برای جامعه و خلق مثمر ثمر نشدیم ، کودکان امروز رو که فقط باید با سلام و صلوات و اینکه فقط به خود خدا سپرده بشن تربیت بشن چون واقعا جامعه بسیار متفاوت و اخرالزمانی تر شده نسبت به دو سه دهه پیشتر.

به نظر شما چند درصد احتمالش هست یک بچه که به دنیا میاد برای این دنیا مثمر ثمر باشه و به وظایفی که بر دوش داره به نحو احسن عمل کنه و به قول شما کار بزرگی انجام بده؟ مثلا فرض کنیم 30%... ایا اون 70% که احتمال داره یک فرد صرفا مصرف کننده بشه ، بهتر نیست به دنیا نیاد تا روزگاری مثل من دچار عذاب وجدان باشه بابت بودنش؟


سلام جناب.
درباره خارکن حق با شماست. میخواستم این جمله رو اضافه کنم از یادم رفت.
اگر میتونه کاری کنه ولی نکرده بله مقصره.

بله جامعه حسابی سخت شده برای تربیت. ولی اگه بخواین مطمئن باشید میتونید تربیت کنید. فقط باید شیش دنگ هواستون به تربیتش باشه و با توکل و تدبیر جلو برید.

نه بهتر نیست. گفتم که لازم نیست کار بزرگ انجام بده. اون 70 در حدتوان خودتون کار انجام بدن.
ببینید مثال میزنم. کار سیاسی دیپلماتیک بسیار سخت و بزرگ و حساسه. کار نونوایی خیلی کم اهمیت تر. ولی اگه همین نونوایی نباشه خیلی چیزا مختل میشه! یا مثلا کار جمع آوری زباله! جمع آوری زباله خیلی کم اهمیت تر از کار های مدیریتی و دیپلماتیک و ایناست. ولی اگه یک هفته زباله جمع کن نداشته باشیم کشور به گند کشیده میشه کار همون دیپلمات هم به هم میخوره!
شما فرزند دار بشید و خوب تربیتش کنید. در حد توان و استعدادش به دنیا کمک میکنه. درسته امر به معروف و نهی از منکر در حد مثلا مرجع تقلید بودن یا رهبر بودن. یا مثلا نماینده مجلس بودن(و خوب نمایندگی کردن) بزرگ نیست. ولی اگه نباشه جامعه مختله.
فرزند درست تربیت شده ی شما بتونه کار های در حد توان خودشم برای جامعه کنه یعنی موثر و مفیده.

[="Arial Black"][="Blue"]

رزمی کار 21;938619 نوشت:
اما امروز که به زندگی خود نگاه میکنم میبینم نه برای خودم نه اطرافیانم و نه جامعه به اندازه هزینه ای که داشتم فایده نداشتم

فایده ای که برای اطرافیانت میتونی داشته باشی ، گرچه بسیار خوبه ، اما هدف اصلی از وجود تو نیست!
هدف اصلی از وجود تو ، عبادت خداست. یه "لا اله الا الله" گفتن میدونی چقدر ارزش داره؟

اگر آدم صاحب فرزندی بشود که آن فرزند نماز بخواند و خدا را سجد کند و لا اله الا الله بگوید (همین ، کاری به فواید اجتماعی و اقتصاغدی او برای اطرافیانش نداریم) می دانی چقدر مهم است؟
هم برای خودت مفید است و ثواب و درجه تو را در قیامت بالا می برد ، هم موجب ترویج "لا اله الا الله" شده ای.

وزی حضرت عیسی علیه السلام از کنار قبری می گذشت و مشاهده نمود ملائکه عذاب. مُرده ای را که در داخل آن قبر قرار داشت مورد عذاب قرار می دهند. حضرت عیسی علیه السلام از آن قبر گذشت و به طرف کاری که داشت رفت. آن حضرت پس از انجام کارهای خود. دوباره گذارش به آن قبر افتاد. امّا مشاهده کرد که ملائکه رحمت- در حالی که طبقهایی از نور در دستشان بود- کنار آن قبر ایستاده اند. حضرت عیسی علیه السلام از این امر متعجّب شد. و بعد از بجای آوردن نماز. بدرگاه خداوند دعا نموده و سبب این امر را از خدای عزّ وجلّ سؤال کرد؟ خدای متعال در پاسخ به او وحی فرمود: - ای عیسی- این شخص مُرده. بنده ای گناهکار بود. که مستحقّ عذاب بود. امّا او در هنگام مرگ. همسری داشت که او باردار بود. و آن زن بعد از مرگ آن مرد. فرزندش را به دنیا آورده و او را تربیت نمود. و هنگامی که آن فرزند بزرگ شد. او را به مکتب خانه فرستاد. و معلّم- در مکتبخانه- به او کلمه بسم اللَّه الرحمن الرحیم را آموخت. و او این کلمه را بر زبان جاری ساخت. به همین دلیل من حیا کردم از اینکه پدری را در درون زمین عذاب نمایم. در حالی که فرزندش- بر روی زمین- اسم مرا بر زبان جاری می کند

اصلا اینها هیچ.
پیامبر (ص) را قبول داری؟
فرموده است: ازدواج کنید و فرزند بیاورید و زیاد هم فرزند بیاورید چرا که من به زیادی و کثرت شما امت اسلام در مقابل سایر امت ها در روز قیامت افتخار می کنم حتی به بچه های سقط شده شما افتخار خواهم کرد.
حالا سفارش پیامبرمون را که باید انجام بدیم!

http://www.hawzah.net/fa/Article/View/94855/%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D8%AD%D9%85%D8%AA-%D8%B4%D8%AF%D9%87-[/]

رزمی کار 21;938619 نوشت:
سلام

من فلسفه فرزنداوری رو هنوز برای خودم نتونستم حل کنم
حدود سه دهه از عمر من میگذره ، عمری که پدر و مادرم برای رشد و تربیت من زحمات زیادی کشیدند و خودم کم استعداد نداشتم
اما امروز که به زندگی خود نگاه میکنم میبینم نه برای خودم نه اطرافیانم و نه جامعه به اندازه هزینه ای که داشتم فایده نداشتم و به عبارت خیلی ساده تر احساس میکنم بود و نبودم یکی هست و کمی منصفانه تر شاید نبودم انچنان در نظام هستی تاثیر گذار نباشه

وقتی این همه زحمت پدر و مادرم برای من و بی حاصل بودن خودم رو میبینم نمیتونم خودم رو برای فرزند دار شدن قانع کنم که یک نفر دیگه رو به این دنیا بیارم براش کلی زحمت کشیده بشه و اون هم کلی از منابع هستی رو مثل من هدر بده و تازه با این همه تغییراتی که جامعه اکنون با زمان کودکی ما داشته و سختتر بودن مسائل تربیتی، و اخر سر چی بشه؟ یکی مثل پدرش؟

دوست دارم در مورد تفکر من من رو راهنمایی کنید
و اینکه از منظر دین و خداوند ، فرزند به دنیا نیاوردن چه حکمی داره؟

سلام علیکم

از جهت شرعی اگر فرد از ابتدا از منعقد شدن نطفه در رحم جلوگیری کند تا بچه دار نشود، از جهت شرعی اشکالی ندارد.

[="Arial Black"][="Blue"]

شفا;940574 نوشت:
سلام علیکم

از جهت شرعی اگر فرد از ابتدا از منعقد شدن نطفه در رحم جلوگیری کند تا بچه دار نشود، از جهت شرعی اشکالی ندارد


سلام استاد.
همینکه کاری از جهت فقهی مجوز داشته باشد برای درست بودن انجام آن کافی است؟ یا از نطر اخلاق و سایر جنبه ها هم باید صحیح باشد؟
مثلا مرد از نظر فقهی مجاز است مرتب زن بگیرد و پس از چند روز طلاق بدهد و دوباره این روال را تا هزاران زن ادامه بدهد. اما آیا این کار درستی است؟ اگر درست نیست ، با توجه به اینکه مجوز فقهی را دارد ، اشکالش از چه لحاظی است؟
متشکرم.[/]

رزمی کار 21;940548 نوشت:
سلام دوست عزیز و تشکر

این مثالهایی رو که زدید مثل همین محبت به پدر و مادر و تولید دی اکسید کربن و... جسارتا من اینها رو نقش کلیدی برای یک انسان حساب نمیکنم، اینها بیشتر وظایف بدیهی و تواناییهای ابتدایی هر انسانی هست ، اینها مسائلی نیست که کارنامه اخروی یک انسان رو سنگین کنه ،
اگر بخوام واضح تر بگم، فرض کنید خداوند در وجود یک انسان بعنوان مثال توانایی تبدیل شدن به یک دانشمند برجسته رو قرار داده که میتونه گره اساسی از برخی مشکلات انسانی باز کنه ، قطعا این فرد بابت محبتش به اطرافیانش و یا تولید دی اکسید کربن انچنان ارزشگذاری و مشمول پاداش نمیشه بلکه این انسان زمانی مشمول پاداش میشه که به انتظاری که از استعدادش میره ، پاسخ بده و به عمل تبدیلش کنه ... شاید من الان چنین دیدگاهی نسبت به خودم دارم ، استعدادهایم بد نبوده و هزینه های معنوی زیادی برای من انجام شده ، کم هم تلاش نکردم ، ولی در حال حاضر اصلا نمره قبولی نزد خودم ندارم چون تلاشهایم مرا به نقطه مطلوب و مشهود نرسانده.

سلام

از قضا نیکی به پدر و مادر یکی از اساسی ترین توصیه های الهی هست
کسی یه عمر نیکی و محبت کنه و یه لحظه بلند کردن صدا همه اش رو بر باد میده !
پس کار ساده ای هم نیست که نیکی کنه و حفظش کنی !~

به نظر شما ساده هستند ولی برای پیشرفت کردن در زندگی و امید به اینده باید از نگرش به ساده ترین ها شروع کرد تا پایه قوی گردد.

این بینش شما باید شروعی باشه که تلاشتون رو چند برابر کنید .
باید قبول داشته باشید که رسیدن به انچه در خیال برای خودمان میسازیم کمی بعضا منطقی به نظر نمی رسد

________
افرینش انسان مثل ماشین نیست که طراح مثلا از یه کامیونی که میسازه انتظار قدرت بالارو داره تا به پیکان !

_____

انسان بر حسب شرایط رشد میکنه و خودش رو بالا میکشه و در ابعادی تلاش میکنه
و خداوند بر حسب شرایطی که داشته بهش پاداش میده !

افرینش جبری نیست که خداوند بگه من دانشمند افریده بودم و باید دانشمند میشد !

عبد شکور;940575 نوشت:
[="Arial Black"][="Blue"]
سلام استاد.
همینکه کاری از جهت فقهی مجوز داشته باشد برای درست بودن انجام آن کافی است؟ یا از نطر اخلاق و سایر جنبه ها هم باید صحیح باشد؟
مثلا مرد از نظر فقهی مجاز است مرتب زن بگیرد و پس از چند روز طلاق بدهد و دوباره این روال را تا هزاران زن ادامه بدهد. اما آیا این کار درستی است؟ اگر درست نیست ، با توجه به اینکه مجوز فقهی را دارد ، اشکالش از چه لحاظی است؟
متشکرم.
[/]

با سلام

آیا پدر و مادری که میدانند فرزندشان ناقص یا بیمار به دنیا می اید خوب است ازدواج کنند؟
مثلا ازدواج فامیلی منجر به بیماریهای دردناک در فرزند شده...
مثلا یک بنده خدایی بود دو تا فرزند داشت که مبتلا به سندروم داون بودند دکتر گفت اگر باز بچه بیاوری این طوری میشود اما باز بچه اورد و آن هم مبتلا به داون بود
یا انواع بیماری ها مثل ایدز از مادر به فرزند...
یا مادران معتاد که فرزندانشان از ابتدا معتاد و دارای نقص به دنیا می ایند...

اگر به شما یک تیر و کمان بدهند و بگویند به سمت مناطق مسکونی تیر بیاندازید و بگویند به احتمال ده درصد آن تیر به یک نفر برخورد میکند
آیا شما آن ده درصد را نادیده میگیرید؟ و تیر اندازی میکنید؟
آیا شما به خود حق میدهید به صرف اینکه نمیدانید نتیجه ی تیراندازی چه میشود تیراندازی کنید؟

عبد شکور;940561 نوشت:
[=Arial Black]
فایده ای که برای اطرافیانت میتونی داشته باشی ، گرچه بسیار خوبه ، اما هدف اصلی از وجود تو نیست!
هدف اصلی از وجود تو ، عبادت خداست. یه "لا اله الا الله" گفتن میدونی چقدر ارزش داره؟

اگر آدم صاحب فرزندی بشود که آن فرزند نماز بخواند و خدا را سجد کند و لا اله الا الله بگوید (همین ، کاری به فواید اجتماعی و اقتصاغدی او برای اطرافیانش نداریم) می دانی چقدر مهم است؟
هم برای خودت مفید است و ثواب و درجه تو را در قیامت بالا می برد ، هم موجب ترویج "لا اله الا الله" شده ای.

وزی حضرت عیسی علیه السلام از کنار قبری می گذشت و مشاهده نمود ملائکه عذاب. مُرده ای را که در داخل آن قبر قرار داشت مورد عذاب قرار می دهند. حضرت عیسی علیه السلام از آن قبر گذشت و به طرف کاری که داشت رفت. آن حضرت پس از انجام کارهای خود. دوباره گذارش به آن قبر افتاد. امّا مشاهده کرد که ملائکه رحمت- در حالی که طبقهایی از نور در دستشان بود- کنار آن قبر ایستاده اند. حضرت عیسی علیه السلام از این امر متعجّب شد. و بعد از بجای آوردن نماز. بدرگاه خداوند دعا نموده و سبب این امر را از خدای عزّ وجلّ سؤال کرد؟ خدای متعال در پاسخ به او وحی فرمود: - ای عیسی- این شخص مُرده. بنده ای گناهکار بود. که مستحقّ عذاب بود. امّا او در هنگام مرگ. همسری داشت که او باردار بود. و آن زن بعد از مرگ آن مرد. فرزندش را به دنیا آورده و او را تربیت نمود. و هنگامی که آن فرزند بزرگ شد. او را به مکتب خانه فرستاد. و معلّم- در مکتبخانه- به او کلمه بسم اللَّه الرحمن الرحیم را آموخت. و او این کلمه را بر زبان جاری ساخت. به همین دلیل من حیا کردم از اینکه پدری را در درون زمین عذاب نمایم. در حالی که فرزندش- بر روی زمین- اسم مرا بر زبان جاری می کند

اصلا اینها هیچ.
پیامبر (ص) را قبول داری؟
فرموده است: ازدواج کنید و فرزند بیاورید و زیاد هم فرزند بیاورید چرا که من به زیادی و کثرت شما امت اسلام در مقابل سایر امت ها در روز قیامت افتخار می کنم حتی به بچه های سقط شده شما افتخار خواهم کرد.
حالا سفارش پیامبرمون را که باید انجام بدیم!

http://www.hawzah.net/fa/Article/View/94855/%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D8%AD%D9%85%D8%AA-%D8%B4%D8%AF%D9%87-

سلام
ببخشید داستانی که از حضرت عیسی نقل کردید یکمی عجیب نیست؟ حضرت عیسی داشت برای کاری میرفت و از کنار قبری رد شد دید یکی را غذاب میکنند. بعد موقع برگشت دید نور رحمت میفرستند. دلیلش گفتن بسم الله الرحمن الرحیم توسط بچه ی این مرد بود که موقع مرگ هنوز دنیا نیامده بود و تازه مادرش بزرگش کرد و تربیتش کرد اما مادرش نیز بسم الله به او یاد نداد و رفت مکتب این کلمه را یاد گرفت و گفت و گناهان پدرش به کل بخشیده شد؟ اینها همه اش در فاضله ی رفت و برگشت حضرت عیسی رخ داد یا حضرت عیسی دقیقا سر بزنگاه این مطلب از آنجا رد میشد(یعنی فرزند همان لحظه توی مکتب میخواست بسم الله یاد بگیرد). حتی خود لفظ بسم الله عجیب است و فکر نکم خود عیسی چنین لفظی با به کار میبرد و احتمالا ار الفاظ عبری یا لاتین استفاده میکرد.

این را نگفتم که ایراد بنی اسرائیلی گرفته باشم. خواستم بگویم این داستان ها اینقدر باگ هایش زیاد است و منابعش نامشخص که اصلا نقل کردنش ارزشی ندارد و شاید حتی باعث سوءاستفاده بقیه بشود.
ممنون

صندلی;940549 نوشت:
من هرگز نگفتم بدون آمادگی فرزند آوری کنند.
بحث استارتر درباره چرایی فرزند آوری بود و شبهه ی بیهود بودن این کار رو داشتند و من نظرمو گفتم. درواقع بحثم اصلا سر آادگی پدر و مادر نبود. و مسلما شرط اصلی تربیت درسته.

چقدر خوب
چون من پست اول شمارا دیدم که گفته بودید بچه بیاورید یار امام زمان زیاد بشود و کشورهای شیعه اگر زیاد بودند الان امریکا جرات کاری نداشت و در جامعه آدمهای خوب کم شدن و لات و بی خجاب زیاد شده. برایم سوال شد که از کجا معلوم وقتی یک نفر فرزند آوری کند به نتایجی که شما ذکر کردید برسد؟ و چند مثال واقعی زدم که نتایج بر خلاف تصور شما شده است. برای همین بنظرم رسید که این را مطرح کنم که این توصیه ها برای فردی خوب است که حداقل از خودش مطمين شده باشد که توانایی تربیت فرزندانی که شما فرمودید را دارد. تازه حتی در آن صورت نیز ممکن است پسر نوح بشود و باز هم هیچ یقینی نمیشود داشت. فلذا این دلایل را نمیتوان برای فرزند آوری مطرح کرد چون به حصول آنها هیچ یقینی وجود ندارد. حتی در میان ايمه ما نیز نگاه کنید از همان حضرت علی فرزندانی مثل حنفیه داشتند تا امام هادی مثل جعفر کذاب.

یعنی وقتی به یک امامزاده ی مستقیم هم نمیشود امید صد در صد داشت، نمیشود ازدیاد نسل انسانهای خوب را بهانه ی فرزند آوری دانست. من بازهم تاکید میکنم خیلی از همین بی حجابها و لات هایی که مثال زدید پدر و مادرهای به ظاهر خوبی دارند. اهل نماز و چادر و مسجد و ... اما فرزندانشان خوب نیستند. پس این دلیل نمیشود. کما اینکه عراق هم مثلا کشوری شیعه بود ولی ۸ سال با ما جنگ کرد. همین الان هم که حکومت عراق دست شیعه است با ما بر سر رودخانه های مشترک و همچنین منابع نفت مشترک شوخی ندارند. و حتی تعارف هم نمیکنند. و یا سالهاست کشور ما به خاطر ریزگردهای عراق نفس اش بند آمده است اما هیچ حرکت و کمک جدی از طرف عراق صورت نمیگیرد و برایشان مهم نیست اصلا. این حرفهای شما در ظاهر قشنگ و رویایی بود ولی در واقعیت جور دیگری اتفاق میفتد.

رزمی کار 21;940548 نوشت:
با سلام

شاید جواب سوالات شما رو اینگونه بتونم بدم که خداوند میفرماید ، لایکلف الله نفسا الا وسعها

من انسانی رو کامل میدونم و انتظاری رو از خودم دارم اینه که با توجه به وسعهایی که خداوند به من عطا کرده (مثل استعدادهای ذاتی ، سلامتی جسمی و روحی ، پدر و مادر و خانواده ، استعدادهای اموزشی که در اختیار داشتم و... ) ، بتونم در قبالش در این عرصه جهان تکالیفم رو به بالاترین شکل ممکن انجام بدم، ولی خیلی عقبم و تا الان نتونستم این بالانس رو برقرار کنم
اگر من امروز بمیرم شاید نتونم به این سوالات مهم پاسخ بدم:
که عمر و جوانیم رو در چه راهی مصرف کردم؟

اصلا جوابهای قانع کننده ای ندارم براشون .

سلام

مواردی که به عنوان وسع مطرح کردید نعماتی هستند که خیلی خوب است که شما آن ها را می بینید که باید برای همه آن ها شکر از راه زبان و عمل داشته باشید.

درست است که باید برای تک تک این موراد به اندازه وسع مان پاسخگو باشیم، ولی هراس از پاسخ نباید ما را از استفاده از نعمات دور کند، بلکه چگونگی استفاده از این نعمات است نمره پاسخگو را تعیین خواهد کرد.

شما در پست اول فلسفه فرزندآوری را پرسیدید و خود را در قبال پدر و مادر و جامعه فرد پرضرر و بدون سود معرفی کردید، که معلوم نیست چقدر این موارد در واقعیت صحت دارد!

شما سعی خودتان را در همه زمینه ها و در خصوص تربیت فرزند بکنید، نقص ها و محدودیت های جامعه را هم بشناسید و بر اساس آن برای تربیت فرزندانتان روشی را انتخاب کنیند که شما را به هدفتان برساند،

ضمنا ما در جامعه ایده آل و مدینه فاضله که زندگی نمی کنیم بنابراین ممکن است صد در صد برای والدینتان و همچنین فرزندانتان برای شما دلخواه نشوند، چون هر چقدر هم هوشمندانه عمل کنید عوامل بیرونی مثل: دوستان ناباب، فیلم ها، معلمان فاقد صلاحیت و... بعنوان عوامل ناخوشایند وجود دارند، هر تدبیر دقیق هم برای محافظت داشته باشید گاها امکان رضایت کامل را بدنبال نخواهد داشت(بر اساس شواهد تاریخی گذشته و معاصر)
این واقعیات تلخ نباید موجب گوشه نشینی و انزوا شود

بهتر است مدتی از طریق منابع مختلف روی خودآگاهی و عزت نفس خود کار کنید و تواناییهای موجود خود را بشناسید و با تقویت اعتماد بنفس خود را تکثیر کنید;;)

[=Arial Black]

و طاها;940580 نوشت:
با سلام

آیا پدر و مادری که میدانند فرزندشان ناقص یا بیمار به دنیا می اید خوب است ازدواج کنند؟


سلام برادر
اینها موارد خاص و استثنائات است. دوست محترممان استارتر تاپیک اصلا بحثشون درباره موارد خاص و بیماری و ... نبود.

شاید این مطلب جالب را دیده باشید:
اگر زني را بشناسيد که حامله شده است ودر حال حاضر هشت تا بچه داردکه سه تا از اونها کر هستند و دو تا کور هستند و يکي عقب مانده ذهني و خودش هم به بيماري سيفيليس دچاره،بهش ميگين که بچه اش رو بياندازد؟

اگر بگویید بله ، شما همين الان" لوديک بتهوون" موسیقی دان بزرگ تاریخ را کشتيد.

bandekhoda;940590 نوشت:
چقدر خوب
چون من پست اول شمارا دیدم که گفته بودید بچه بیاورید یار امام زمان زیاد بشود و کشورهای شیعه اگر زیاد بودند الان امریکا جرات کاری نداشت و در جامعه آدمهای خوب کم شدن و لات و بی خجاب زیاد شده. برایم سوال شد که از کجا معلوم وقتی یک نفر فرزند آوری کند به نتایجی که شما ذکر کردید برسد؟ و چند مثال واقعی زدم که نتایج بر خلاف تصور شما شده است. برای همین بنظرم رسید که این را مطرح کنم که این توصیه ها برای فردی خوب است که حداقل از خودش مطمين شده باشد که توانایی تربیت فرزندانی که شما فرمودید را دارد. تازه حتی در آن صورت نیز ممکن است پسر نوح بشود و باز هم هیچ یقینی نمیشود داشت. فلذا این دلایل را نمیتوان برای فرزند آوری مطرح کرد چون به حصول آنها هیچ یقینی وجود ندارد. حتی در میان ايمه ما نیز نگاه کنید از همان حضرت علی فرزندانی مثل حنفیه داشتند تا امام هادی مثل جعفر کذاب.

یعنی وقتی به یک امامزاده ی مستقیم هم نمیشود امید صد در صد داشت، نمیشود ازدیاد نسل انسانهای خوب را بهانه ی فرزند آوری دانست. من بازهم تاکید میکنم خیلی از همین بی حجابها و لات هایی که مثال زدید پدر و مادرهای به ظاهر خوبی دارند. اهل نماز و چادر و مسجد و ... اما فرزندانشان خوب نیستند. پس این دلیل نمیشود. کما اینکه عراق هم مثلا کشوری شیعه بود ولی ۸ سال با ما جنگ کرد. همین الان هم که حکومت عراق دست شیعه است با ما بر سر رودخانه های مشترک و همچنین منابع نفت مشترک شوخی ندارند. و حتی تعارف هم نمیکنند. و یا سالهاست کشور ما به خاطر ریزگردهای عراق نفس اش بند آمده است اما هیچ حرکت و کمک جدی از طرف عراق صورت نمیگیرد و برایشان مهم نیست اصلا. این حرفهای شما در ظاهر قشنگ و رویایی بود ولی در واقعیت جور دیگری اتفاق میفتد.


سلام.
اولا محمد حنفیه آدم بدی نبودند!
دوما شما تاثیر تربیت رو دارید به حد هیچ میرسونید. اگر انقدر تاثیر تربیت بی ارزشه پس وقتی بچه دار هم شدیم باید ولش کنیم تو کوچه چون تربیت ما فرقی نداره. مثال هایی هم که زدید اکثرا موقعی هست که تربیتی صورت نگرفته. من در همه پست هام تاکید به تربیت کردم. نگفتم همینجوری بچه دار بشید خود به خود آدم خوبی میشه!

سوما من گفتم آدم خوب. نگفتم صرفا شیعه. اینکه تو شناسنامه ی کسی اسم شیعه باشه که دلیل بر آدم خوب بودن نیست. به جای نخست وزیر فعلی عراق و دولت فعلی عراق کسانی بیایند سر کار که واقعا شیعه باشند و آدم های خوب واقعا همین اتفاقات خواهد افتاد؟ فکر کنم شما به حرفای من کمتر دقت کردید.

چهارما برادر من بهتر نیست در جهت رفع شبهه ی استارتر حرکت کنید؟ با این همه بذر ناامیدی که شما پاشیدید استارتر رو بدتر به شبهه میندازید و از بچه داری دور میکنید.

[="Arial Black"][="Blue"]

bandekhoda;940588 نوشت:
سلام
ببخشید داستانی که از حضرت عیسی نقل کردید یکمی عجیب نیست؟ حضرت عیسی داشت برای کاری میرفت و از کنار قبری رد شد دید یکی را غذاب میکنند. بعد موقع برگشت دید نور رحمت میفرستند. دلیلش گفتن بسم الله الرحمن الرحیم توسط بچه ی این مرد بود که موقع مرگ هنوز دنیا نیامده بود و تازه مادرش بزرگش کرد و تربیتش کرد اما مادرش نیز بسم الله به او یاد نداد و رفت مکتب این کلمه را یاد گرفت و گفت و گناهان پدرش به کل بخشیده شد؟ اینها همه اش در فاضله ی رفت و برگشت حضرت عیسی رخ داد یا حضرت عیسی دقیقا سر بزنگاه این مطلب از آنجا رد میشد(یعنی فرزند همان لحظه توی مکتب میخواست بسم الله یاد بگیرد). حتی خود لفظ بسم الله عجیب است و فکر نکم خود عیسی چنین لفظی با به کار میبرد و احتمالا ار الفاظ عبری یا لاتین استفاده میکرد.

این را نگفتم که ایراد بنی اسرائیلی گرفته باشم. خواستم بگویم این داستان ها اینقدر باگ هایش زیاد است و منابعش نامشخص که اصلا نقل کردنش ارزشی ندارد و شاید حتی باعث سوءاستفاده بقیه بشود.
ممنون


سلام

همین اشکال شما موقع ارسال مطلب به نظر خودم هم رسید. این داستان در جاهای مختلفی نقل شده. حتی در برخی کتب معتبر دینی (که البته الان حضور ذهن ندارم). حالا احتمالا سایتی که من از اونجا مطلب را کپی کردم ، در نوشتن دقت کافی نکرده. اما جهت بررسی سند داشتن این موضوع ، میشه از کارشناسان مربوطه سئوال کرد.[/]

رزمی کار 21;940548 نوشت:

با سلام و تشکر

به نظر من انسان یک موجود مستقل هست خودش به تنهایی باید ثمره و ارزش افزوده داشته باشه ، نباید منتظر ثمره در همسر و اولاد باشه
مثلا ابوعلی سینا ظاهر ازدواجی نداشته و فرزندی نداشته و عمر انچنان طویلی هم نداشته ولی خدماتش انسان را بهت زده میکنه

با سلام
نکته ی خوبی بود. ولی همه ما که ابوعلی سینا نیستیم و حتی ایشون هم مادر و پدری داشتن که تربیتشون کردن و به نوعی موفق بودن.

به هر حال انسان مستقل هم باشه در حیاتش به دیگران نیاز داره و داشتن همسر و فرزند از غرایز انسانه که اگر خوب باشه در دنیا و آخرتش مفید خواهد بود. ممکنه کسی بچه ای یتیم و سرپرستی هم بکنه.

ذوالفقار;940525 نوشت:

و شما

اونوقت کسی که بچه دار نمیشه یا شرایط ازدواج نداشته بی ثمر است؟؟؟؟؟؟؟؟چه حرفی!!!!!!!
شما چه طور تجویز میکنید که ایشون شرایط بچه دار شدن دارند، اگر به گفته کارشناس محترم توجه کنید این تفکر ناشی از نوعی افسردگی است. شرایط بچه آوری که فقط جسمی و مالی نیست. یک پدر مادر افسرده لطمه بزرگی به بچه و انسان آینده می زنند.

و من
درسته هرکسی توی هر شغل و مسئولیتی مفید و مثمر ثمر واقع میشه. و تنها توی ازدواج نیست اما احساسات و تکاپوهای یه مادر متعهد با کسی که مادری و تجربه نکرده خیلی متفاوته. ممکنه فرزند خودش باشه یا ممکنه نه.

نظر شخصیه من اینه برای زندگی کردن و بزرگ بودن و پیشرفت کردن لازم نیست خاص باشم یا فلان کلاس ها و مدارک و کسب کنم لازم نیست دانشمند باشم فقط کافیه تو جایی که هستم باشم و درست باشم و لهتربن نقش و ایفا کنم هرچند کوچیک... زندگی کنم و به روال طبیعتم برم جلو که آرامش بهم میده. در این صورته که فرد بزرگی میشم با اینکه هیچ خود بزرگ بینی ندارم دلیلشم ظرفیتمه که بالاست.

سوال دومتون: من بهشون تجویزی نکردم. اگر دقت کنید گفتم اگر فلان باشه و ... شما چطور چنین چیزی و برداشت کردین و از کجا نمیدونم.

صندلی;940599 نوشت:
سلام.
اولا محمد حنفیه آدم بدی نبودند!
دوما شما تاثیر تربیت رو دارید به حد هیچ میرسونید. اگر انقدر تاثیر تربیت بی ارزشه پس وقتی بچه دار هم شدیم باید ولش کنیم تو کوچه چون تربیت ما فرقی نداره. مثال هایی هم که زدید اکثرا موقعی هست که تربیتی صورت نگرفته. من در همه پست هام تاکید به تربیت کردم. نگفتم همینجوری بچه دار بشید خود به خود آدم خوبی میشه!

سوما من گفتم آدم خوب. نگفتم صرفا شیعه. اینکه تو شناسنامه ی کسی اسم شیعه باشه که دلیل بر آدم خوب بودن نیست. به جای نخست وزیر فعلی عراق و دولت فعلی عراق کسانی بیایند سر کار که واقعا شیعه باشند و آدم های خوب واقعا همین اتفاقات خواهد افتاد؟ فکر کنم شما به حرفای من کمتر دقت کردید.

چهارما برادر من بهتر نیست در جهت رفع شبهه ی استارتر حرکت کنید؟ با این همه بذر ناامیدی که شما پاشیدید استارتر رو بدتر به شبهه میندازید و از بچه داری دور میکنید.

سلام بر شما
درباره حنفیه همین قدر که فکر میکنم امامت را قبول نداشتند و در عاشورا شرکت نکردند به نظرم کفایت میکند. و من نمیخواهم بیشتر درباره ایشان بحث کنم و صرفا مثال بود. نهایتا شما بگویید یک فرد خنثی که به درد اسلام نخورد!(و حتی شاید سکوتش موجب شد عده ی دیگری به شک بیفتند یا منحرف بشوند و به اسلام لطمه بخورد و ....................)
یکجایی شنیدم که حضرت علی بعد از صفین ابوموسی را در قنوت نمازش لعن میکرد.... صحتش بر گردن گوینده که خطیب معروفی هم هستن. (بنظرم شاید حنفیه را بشود به ابوموسی شبیه دانست)

من تاثیر تربیت رو به هیچ نمیرسونم بلکه حرفم این هست که هیچ رابطه ی مشخص و مستقیمی وجود ندارد. نمیشود گفت اگر پدر و مادر خوب باشند حتما بچه شان خوب میشود.
شما در اولین پست خود گفتید کشورهای شیعه زیاد بشوند و امام زمان یار داشته باشد
خب دوست عزیز با ماشاءالله و ان شاءالله که کار درست نمیشود. ما باید واقعیت ها را بگوییم تا بتوانیم نتایج درست و مفید بگیریم. من در همان پست اول به استارتر گفتم برود در مراکز نگهداری کودکان. ببینید اصلا حس او به بچه ها چیست؟ آیا میتواند یک کار مفید به یک کودک یاد بدهد؟ آیا اصلا خوصله اش را دارد که یک مدت منظرم برود سر بزند؟ میدانید اصلی ترین مشکل تربیتی والدین ما چیست؟ فکر میکنند بچه فقط نگهداری های اولیه میخواهد. یعنی همین که غذا به او میدهی و یک سرپناه دارد که بخوابد تمام است. اما اینطور نیست. اگر الان جامعه ی ما به شدت از لحاظ فرهتگی در جایگاه پایینی قرار دارد برای همین است که افراد فقط چون همه بچه دار میشوند بچه دار شده اند. و بعدش رهایش کرده اند تا خودش بزرگ شود. و الان این شده که الان میبینیم.

من یک سوال از شما دارم. اگر الان کل جمعیت دنیا شیعه بود، باز هم توصیه میکردید به کسی بچه دار بشود؟ یا اینبار بیشتر تامل میکردید و شرایط واقعی دنیا را در نظر میگرفتید و بعد شاید میگفتید ۸.۵ میلیارد جمعیت فعلا برای جهان کافیست و بگذارید از این ببعد جمعیت را بهتر و سنجیده تر مدیریت کنیم!

[="Arial Black"][="Blue"]گرچه این صحبتهای اخیر ربطی به منظور استارتر تاپیک نداره ولی بنده هم نکته ای رو عرض کنم.

بعد از مرگ یزید (لعنة الله علیه) ، اطرافیان او پسر یزید را جانشین پدرش کردند. پسر یزید طبق رسم ، به مسجد رفت تا برای مردم خطبه بخواند. در سر منبر ، پسر یزید ، حمد الهی را گفت و پیامبر و علی (ع) و امام حسن و امام حسین (ع) را مدح و ستایش کرد و بر ابوسفیان و معاویه و یزید (اجداد خودش) لعنت فرستاد!
اطرافیان یزید فوری او را از منبر پایین آوردند و بررسی کردند که چرا پسر یزید که توی کاخ بزرگ شده و پدرش میمون باز بوده و مجلس فسق بر پا میکرده ، بر خلاف پدرش و اجدادش اینطوری شیعه علی (ع) از آب در اومده؟
بررسی کردند دیدند در کودکی یک معلم داشته که شیعه بوده. آن معلم را با شکنجه شهید کردند.
(شاید کمی جزئیات را درست ننوشته باشم. اما منظور کل ماجراست).[/]

bandekhoda;940605 نوشت:
سلام بر شما
درباره حنفیه همین قدر که فکر میکنم امامت را قبول نداشتند و در عاشورا شرکت نکردند به نظرم کفایت میکند. و من نمیخواهم بیشتر درباره ایشان بحث کنم و صرفا مثال بود. نهایتا شما بگویید یک فرد خنثی که به درد اسلام نخورد!(و حتی شاید سکوتش موجب شد عده ی دیگری به شک بیفتند یا منحرف بشوند و به اسلام لطمه بخورد و ....................)
یکجایی شنیدم که حضرت علی بعد از صفین ابوموسی را در قنوت نمازش لعن میکرد.... صحتش بر گردن گوینده که خطیب معروفی هم هستن. (بنظرم شاید حنفیه را بشود به ابوموسی شبیه دانست)

من تاثیر تربیت رو به هیچ نمیرسونم بلکه حرفم این هست که هیچ رابطه ی مشخص و مستقیمی وجود ندارد. نمیشود گفت اگر پدر و مادر خوب باشند حتما بچه شان خوب میشود.
شما در اولین پست خود گفتید کشورهای شیعه زیاد بشوند و امام زمان یار داشته باشد
خب دوست عزیز با ماشاءالله و ان شاءالله که کار درست نمیشود. ما باید واقعیت ها را بگوییم تا بتوانیم نتایج درست و مفید بگیریم. من در همان پست اول به استارتر گفتم برود در مراکز نگهداری کودکان. ببینید اصلا حس او به بچه ها چیست؟ آیا میتواند یک کار مفید به یک کودک یاد بدهد؟ آیا اصلا خوصله اش را دارد که یک مدت منظرم برود سر بزند؟ میدانید اصلی ترین مشکل تربیتی والدین ما چیست؟ فکر میکنند بچه فقط نگهداری های اولیه میخواهد. یعنی همین که غذا به او میدهی و یک سرپناه دارد که بخوابد تمام است. اما اینطور نیست. اگر الان جامعه ی ما به شدت از لحاظ فرهتگی در جایگاه پایینی قرار دارد برای همین است که افراد فقط چون همه بچه دار میشوند بچه دار شده اند. و بعدش رهایش کرده اند تا خودش بزرگ شود. و الان این شده که الان میبینیم.

من یک سوال از شما دارم. اگر الان کل جمعیت دنیا شیعه بود، باز هم توصیه میکردید به کسی بچه دار بشود؟ یا اینبار بیشتر تامل میکردید و شرایط واقعی دنیا را در نظر میگرفتید و بعد شاید میگفتید ۸.۵ میلیارد جمعیت فعلا برای جهان کافیست و بگذارید از این ببعد جمعیت را بهتر و سنجیده تر مدیریت کنیم!

بین تربیت و خوب بودن رابطه ی شدیدا مستقیمی برقرار هست.

احسنت. شما تازه به حرف من رسیدید که نباید بچه رو ول کرد و باید تربیت کرد!

ببینید یا شما حرف منو نمیفهمید یا من حرف شما رو. کل جهان هم شیعه باشن من باز میگم بچه دار بشید بچه رو خوب تربیت کنید یک انسان خوب به جامعه اضافه میشه.

عبد شکور;940598 نوشت:
[=Arial Black]
سلام برادر
اینها موارد خاص و استثنائات است. دوست محترممان استارتر تاپیک اصلا بحثشون درباره موارد خاص و بیماری و ... نبود.

شاید این مطلب جالب را دیده باشید:
اگر زني را بشناسيد که حامله شده است ودر حال حاضر هشت تا بچه داردکه سه تا از اونها کر هستند و دو تا کور هستند و يکي عقب مانده ذهني و خودش هم به بيماري سيفيليس دچاره،بهش ميگين که بچه اش رو بياندازد؟

اگر بگویید بله ، شما همين الان" لوديک بتهوون" موسیقی دان بزرگ تاریخ را کشتيد.

اگر دقت میکردید کلام بنده شامل چند بعد بود
گاهی اوقات میدانیم فرزند ناقص خواهد شد( مثل سندروم داون و معتاد شدن نوزاد)
گاهی اوقات نمیدانیم ( مثل تیر اندازی)

مثالی که زدید اشتباه بود چون شما فرض کردید هر فرزندی بتهوون میشود در حالی که ممکن است کالشمر شود یا شاید یک نخبه و نابغه جهانی اما کافر و ملحد شود
از طرفی این مطلب را توجه داشته باشید که شما به خاطر کمک به فقرا حق ندارید دزدی کنید و پولش را به فقرا بدهید...
اگر کاری اشتباه باشد اشتباه است... وقتی شما توانایی لازم برای تربیت ندارید وقتی فرزندتان به سبب گناه شما دچار نقص میشود چرا بچه می اورید؟
ضمن اینکه نگفتیم بتهون یا شمر به دنیا امده و شما بروید بکشیدش...

حالا شما تصور کنید که شخصی علم به توانایی خودش نسبت به تربیت فرزند ندارد بلکه خود را دارای توانایی لازم نمیداند
یا نمیداند بچه به سبب اعمال او ناقص خواهد شد یا نه؟
آیا خوب است بچه آورد؟ چرا؟
سطح بد ماجرا مثل آن زنی است که فرزندش معتاد به دنیا می اید یا ایدزی یا...
مثل آن مردی است که فرزندش ایدزی و معتاد به دنیا می اید یا به او تجاوز میکند...
یا پدر و مادری که او را میفروشند...
میگویند وقتی خوف گناه آمد باید جلویش را گرفت
برای برخی از خوف گذشته و به یقین رسیده...
سطح پایین ماجرا عدم لیاقت اخلاقی برای تربیت است...
عدم لیاقت در انجام وظایف واجب پدری و مادری است...

رزمی کار 21;938619 نوشت:
من فلسفه فرزنداوری رو هنوز برای خودم نتونستم حل کنم

چون سیاست الان به شما اینو میگه، همان طور که 10 سال پیش چنین سیاستی نبود و فرزند کمتر زندگی بهتری بود بدون اینکه خودت راجع بهش فکر کنی و شرایط مختلف رو در نظر بگیری. الان هم یک نسخه ثابت به ویژه برای مذهبیون صادر می کنند که "باید" بچه بیاری اونم نه یکی چند تا. نمیدانم چرا تا چند سال پیش هیچ روانشاسی علمش و عقلش قطع نمیداد که تک فرزندی معزلاتی داره و الان همه حتی پیر زن بی سواد همسایه می دونی تک فرزندی بده.
شما "باید" بچه بیاری چون سیاست اینو اینو میگه بدون اینکه فهم و درک و شعور وشرایط روحی تو رو در نظر بگیره. و عده ای که بدون به کار بستن عقلش تنها چشمشون به دهن سیاسته، مرتب اینو به تو میگن. که انگار بچه نیاری از دایره دین خارج شدی.
ولی بدون اگه افسردگی داشته باشی والد موفقی نخواهی بود چون حوصله بازی کردن با بچه رو نداری حوصله وقت گذاشتن و تربیت کردنش رو نداری. اگه خودت هدفت مشخص نباشه بچه ات هم به بلوغ برسه بی هویت میشه. خودت عزت نفس نداشته باشی بچه ات هم همین طوری میشه.
....
هدف از ازدواج رسیدن به آرامشه نه بچه دار شدن

ذوالفقار;940653 نوشت:
هدف از ازدواج رسیدن به آرامشه نه بچه دار شدن

درود

ازدواج امر تک بعدی نیست که بگیم هدفش صرفا رسیدن به ارامشه !

برای رسیدن به ارامش راه های بهتر و ساده تری از ازدواج وجود داره => بنابراین نیازی به ازدواج نیست !
یکی با گوش دادن به موسیقی به ارامش خاطر عالی میرسه

یکی با قدم زدن در باغ به ارامشی رویایی میرسه . . .

_______

اگر بخواهیم فلسفه زیستی میل جنسی و ازدواج رو مطرح کنیم ==> ادامه نسل و فرزنداوری = چون بدون فرزنداوری نسل بشر منقرض میشه
و دونفری نخواهند بود که بخواهند برای ارامش با هم ازدواج کنند!

پس ازدواج امری چند بعدی هست :

ادامه نسل فرد و بشر
رسیدن به ارامش خاطر
مستقل شدن و ادامه دادن زندگی
میل جنسی
و..

هوالنور

با سلام و عرض ادب

این تفکر به نوع خودش میتونه زندگی شما رو به کلی تغییر بده

شما برای چی به دنیا اومده اید؟
هدف از افرینش شما چی بوده؟
شما میتونستید به چه مقاماتی برسید که نرسیده اید؟(و هنوز وقت هست چه مادی چه معنوی)
چه انسانهایی در نظر شما به دنیا و خودشون نفع رسانده اند و شما با انها چقدر فاصله دارید؟
فقط یک بار فرصت دارید در دنیا زندگی کنید انرا چگونه برنامه ریزی و اداره میکنید ؟

طبیعتا انسانهای زیادی از زمانهای قدیم امده و رفته اند ولی کیفیت تفکر و زندگی انسانها با هم متفاوت هست...

رزمی کار 21;940548 نوشت:
بلکه این انسان زمانی مشمول پاداش میشه که به انتظاری که از استعدادش میره ، پاسخ بده و به عمل تبدیلش کنه ... شاید من الان چنین دیدگاهی نسبت به خودم دارم ، استعدادهایم بد نبوده و هزینه های معنوی زیادی برای من انجام شده ، کم هم تلاش نکردم ، ولی در حال حاضر اصلا نمره قبولی نزد خودم ندارم چون تلاشهایم مرا به نقطه مطلوب و مشهود نرسانده.

با سلام و احترام
استعداد داشتید،کم هم تلاش نکردید،و به نتیجه ی مورد انتظارتون نرسیدید.
در این فرایند چرا باید خداوند شما را بازخواست کند یا پاداش ندهد یا هر تعبیر دیگری از این دست؟
اگر به قدر کافی تلاش نکردید و حالا پشیمانید،خب باید از این به بعد جبران کنید. مسلما خداوند از شما نمی خواهد که حالا که تا الان کم کاری کردید،از این به بعد دیگر لازم نیست کاری کنید.و لازم نیست فرزندی بیاورید چون ممکن است که او هم در همین مرحله دچار همین کم کاری شود. این نتیجه گیری اصلا منطقی نیست.
بلکه منطقی تر این است که از این به بعد از تمام فرصتهایتان استفاده کنید و امکان حیات را به یک نفر دیگر هم بدهید شاید او توانست از توانایی خود استفاده ی بیشتری ببرد.

اما اگر دلیل به نتیجه نرسیدنتان ،کمی تلاشتان نبوده است و به شرایط جامعه برمیگردد،آن را هم خداوند از چشم شما نخواهد دید و باز هم منطقی نیست که بگویید فرزند نمی آورم چون او هم دچار همین احساس خواهد شد.

و این را در نظر بگیرید که اگر فکر میکنید شایسته ی پاداش خدا نیستید به خاطر اینکه از استعدادهاتان آنطور که باید استفاده نکرده اید یا شرایط طوری بوده است که نگذاشته شما به نتیچه برسید و بهر حال شایسته ی پاداش الهی نیستید،آیا احتمال نمی دهید که خداوند از شما بپرسد حالا که استعداد های معنوی ات به ثمر ننشست،چرا حداقل از استعداد طبیعی ای که در وجودت گذاشته بودم استفاده نکردی؟
یک مثال بزنم .شما فرمودید انسانی که استعداد دانشمند شدن داشته است و دانشمند نشده است،بابت محبت به اطرافیان یا کارهای کوچک شایسته ی پاداش نیست.بلکه باید همان هدف را به ثمر مینشاند.حالا فرض کنید این انسان به هدفش نرسیده و الان بابت این موضوع بسیار دمق و بی حوصله است و با اطرافیانش بد خلقی میکند و مایه ی ناراحتی شان را فراهم میکند.آیا بایت این کار مواخذه نخواهد شد؟ آیا خداوند به او نمیگوید تو که کارهای بزرگ نکردی چرا با کارهای کوچک شکر مرا بجا نیاوردی؟

ستايشگر;940434 نوشت:
به نام خدا.

با عرض سلام، جسارتا ممکن هست در مورد چرایی نادرستی این تفکر هم توضیح بفرمایید؟

ستایشگر :Gol:

[="#0000FF"]ببینید افکار ایشان ایده آلیستی و کمال گرایانه است.اگر همه اینطور فکر کنند که چون به آنجایی که میخواسته اند نرسیده اند و نتوانسته اند تمام استعدادهای خود را شکوفا کنند و از خودشان راضی نیستند آنوقت به نظر شما چه اتفاقی می افتد.نسل بشر منقرض می شود.ایشان پیش بینی منفی در مورد چیزی که اساسا غیر قابل پیش بینی است کرده اند.
توجه داشته باشید بحث راجع به خوب بودن و بد بودن فرزند آوری و کنترل جمعیت نیست.
بحث این است که آیا اگر پدری خودش در زندگی ایده آل نبوده ویا حتی بد عمل کرده،این دلیل بر آن می شود که این پدر بچه دار نشود که نکند اوهم مثل خودش شود.

[/]

امین;940909 نوشت:
بحث این است که آیا اگر پدری خودش در زندگی ایده آل نبوده ویا حتی بد عمل کرده،این دلیل بر آن می شود که این پدر بچه دار نشود که نکند اوهم مثل خودش شود.

با سلام

چیزی که من از راهنمایی شما متوجه شدم اینه که زن و شوهر فارغ از اینکه چه شخصیتی دارند باید ( بهتر است ) بچه دار شوند
حال سوالی که من دارم اینه که
شما در پست اول فرمودید که من کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس دارم
با فرض درست بودن این احتمال
چطور پدری که کمبود عزت نفس داره و فرضا قادر به رفع اون نیست (بهر دلیل ) میتونه فرزندان با عزت نفس و با اعتماد به نفس تربیت کنه؟
یا والدینی که خودشان پر از ایرادات شخصیتی هستند چطور میتونند فرزندانی سالم بلحاظ شخصیتی تربیت کنند؟
یا والدینی که هنوز بی هدف و گیج هستند در این دنیا و دلیل خلقتشان را متوجه نشده اند چطور میتوانند فرزندان هدفمند تربیت کنند؟

ایا این والدین که مثلا علاقه ای به تلاش جهت رفع عیوب خود ندارند ، فرزند دار شوند و اینده کودک رو به دست قضا و قدر بسپارند؟
ایا این ظلمی در حق اون کودک به دنیا نیومده و این جهان هستی نیست؟

یکی دیگه.;940729 نوشت:
اما اگر دلیل به نتیجه نرسیدنتان ،کمی تلاشتان نبوده است و به شرایط جامعه برمیگردد،آن را هم خداوند از چشم شما نخواهد دید و باز هم منطقی نیست که بگویید فرزند نمی آورم چون او هم دچار همین احساس خواهد شد.

با سلام و تشکر

ما معتقدیم بعد از مرگ هر انسانی ، پرونده اعمالش بسته نمیشود مگر در چند مورد که یکی از اونها اعمال فرزندانشان است که برای والدینش میتواند مایه شر یا خیر باشد
منی که احساس میکنم با ایده ال های زندگی ام فاصله زیادی دارم و هنوز دلیل چیستی خود در این عالم را نمیدانم و هنوز راه را نمیدانم، چطور میتونم فرزندانی به دنیا بیاورم و تربیت کنم و راه رو به اونها بتونم نشون بدم و ترس از این نداشته باشم که ناصواب بودن اونها باعث شر برای من بعد از مرگ نیست؟

ابوالفضل;940577 نوشت:
افرینش جبری نیست که خداوند بگه من دانشمند افریده بودم و باید دانشمند میشد !

با سلام
میشه در این مورد بیشتر توضیح بدید؟
چطور ممکنه فرضا خداوند دانشمند خلق کنه و اون فرد به مقام دانشمندی نرسه و بعد خدا مواخذه اش نکنه؟

رزمی کار 21;941044 نوشت:
با سلام
میشه در این مورد بیشتر توضیح بدید؟
چطور ممکنه فرضا خداوند دانشمند خلق کنه و اون فرد به مقام دانشمندی نرسه و بعد خدا مواخذه اش نکنه؟

سلام
روز بخیر

خداوند در قران جایی نفرموده که من ، ای بشر تو رو با این استعداد قوی افریدم و باید دانشمند شوی (= یا دکتر شوی و فلان)
_____

همه کودک متولد میشوند و این شرایط و تربیت و امکانات و خیلی پارامترهاست که از یکی دکتر میسازه و از یکی فقیر و غنی و . . .

حالا قرار هم نیست که یکی دکتر شد نزد خدا پاداش بیشتری داشته باشه ==> ممکن دکتری باشه که یه سری اعمال ناپسندش مع بشه از دریافت پاداش

چیزی که خداوند بهش بها داده تقواست نه مقام و پول و . . .
___________

يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتاً لِّيُرَوْاْ أَعْمَالَهُمْفَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُوَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ‏
_______

در آن روز مردم به طور پراكنده (از قبرها) بيرون آيند تا كارهايشان به آنان نشان داده شود.پس هر كس به مقدار ذرّه‏اى كار نيك كرده باشد همان را ببيند.و هركس هم وزن ذره‏اى كار بد كرده باشد آن را ببيند.

_____

خداوند نمیگه من تو رو با این ستعدادها افریدم و باید به اینجا برسی
فرموده :

هر چه کار نیک انجام بدی تا مثقالش اندازه گیری خواهد شد
.

مثلا شمایی که استعداد داری در زمینه ای در هان راستا میتونی تلاش کنی و بر حسب شرایط و امکانات به موفقیت برسی
و با معیار الهی به پاداش الهی بیشتری دست یابی

[="#0000ff"]

رزمی کار 21;941044 نوشت:
با سلام

چیزی که من از راهنمایی شما متوجه شدم اینه که زن و شوهر فارغ از اینکه چه شخصیتی دارند باید ( بهتر است ) بچه دار شوند
حال سوالی که من دارم اینه که
شما در پست اول فرمودید که من کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس دارم
با فرض درست بودن این احتمال
چطور پدری که کمبود عزت نفس داره و فرضا قادر به رفع اون نیست (بهر دلیل ) میتونه فرزندان با عزت نفس و با اعتماد به نفس تربیت کنه؟
یا والدینی که خودشان پر از ایرادات شخصیتی هستند چطور میتونند فرزندانی سالم بلحاظ شخصیتی تربیت کنند؟
یا والدینی که هنوز بی هدف و گیج هستند در این دنیا و دلیل خلقتشان را متوجه نشده اند چطور میتوانند فرزندان هدفمند تربیت کنند؟

ایا این والدین که مثلا علاقه ای به تلاش جهت رفع عیوب خود ندارند ، فرزند دار شوند و اینده کودک رو به دست قضا و قدر بسپارند؟
ایا این ظلمی در حق اون کودک به دنیا نیومده و این جهان هستی نیست؟

اغلب کسانی که از اعتماد به نفس کمی برخوردارند ، به طور سختگیرانه ای در مورد خود قضاوت می کنند و احساسشان این است که باید هر کاری را به شکل کامل و در حد فوق العاده انجام دهند. در غیر این صورت خود را شکست خورده و معیوب خواهند دانست. این باز همان تفکر اعتیادی سیاه و سفید است: من یا کامل هستم یا پوچ و بی ارزش. هیچ حالت دیگری در حد متوسط ومیانه وجود ندارد و این به معنای آن است که جایی برای واقعیت نیست. واقع آن چه در برخاستن گرایش کامل گرایی نقش مهمی ایفا می کند توقعات بیش از حد والدین (و دیگر بزرگتران تعیین کننده در زندگی کودک) و عکس العمل های آنان به هنگام انجام کارها و وظایف از جانب کودک می باشد. در این مسیر لزومی ندارد که والدین حتماً به وسیله گفتار و زبان توقعات و انتقادات خود را به کودک منتقل کنند. انتقال توقعات، انتقادات و سرزنشها حتی با یک حرکت چشم یا سر یا شانه و... هم می تواند انجام بگیرد. در مسیر پیدایش کامل گرایی، تأیید کودکان توسط والدین مشروط به عملکرد کودکان بوده و والدین هنگامی برای فرزندان خود ارزش قائل می شوند که آنان فضیلت هایی کسب کنند و هرگاه چنین بود محبتی نثار آنان خواهد شد و هرگاه چنین نبود آنان با انتقادهای سخت و کم محلی والدین روبرو خواهند شد. فشار برای کامل بودن و نیز صحبت و تأیید مشروط بانیازهای رشدی کودکان برخوردار پیدا می کند، به عبارت دیگر شناخت فردی و اجتماعی کودک را تحت تأثیر قرار داده و باعث می شود کودک «خود» و تمامی محیطش را بر این اساس بنا نهد. از لحاظ فردی هرگاه احساس «خود» در کودکان بر روی فضایل متوقف شود آن‌ها معتقد خواهند شد که فقط زمانی که پیشرفت کنند خوبند. چنین باوری باعث بروز مشکلاتی در رشد مفهوم خود شده آن ها را به سمت «خود-تمرکزی» می برد. مشکلاتی که بر سر راه رشد مفهوم خود به وجود می آید فقط در چارچوب شخصیت فردی کودکان باقی نمی ماند بلکه در شرایط اجتماعی آنان نیز تأثیر سوء خود را گذارده و زندگی اجتماعی آنان را نیز دچار افت می نماید. نکته مهمی که ذکر آن به جا به نظر می رسد آن است که احتمال دارد کامل گرایی با «کمال گرایی» اشتباه گرفته شود. «کمال گرایی» با کامل گرایی متفاوت است، اگرچه در این گرایش هم توجه به سوی پیشرفت و موفقیت وجود دارد. آنچه «کمال گرایی» را از کامل گرایی متفاوت می سازد آزادی و سلامت روانی فرد در انتخاب فعالیت های سازنده و مثبت و لذت بخش بودن این فعالیت ها برای اوست. کمال گرایی لذت در انجام کارها وارد می کند و نیز احساس خوب از یادگیری و توسعه اعتماد به نفس را به همراه دارد. در حالیکه کامل گرایی احساس بدی از انجام کارها ایجاد می کند و آنچه در آن برجسته است یافتن اشتباهات است و آنچه مهم نیست آنست که توچه گونه این کار را خوب انجام می دهی.یعنی زمانی احساس موفقیت میکنی که کامل باشی و هیچ نقصی نداشته باشی.بنابراین کمال گرایی موجب پیشرفت است ولی کامل گرایی آسیب زاست.کامل گرایی همان کمالگرایی منفی است . در بسیاری از افراد، آنچه اتفاق می‌افتد، كمال‌گرایی منفی یا همان چیزی است كه مقدمات بسیاری از مشكلات روانشناختی را فراهم می‌كند. بد خلقی، افسردگی، اضطراب، پرورش افكار خودكشی و در مواردی خودكشی و غیره از جمله این مشكلات هستند. افراد كمال‌طلب از نوع منفی، با سیستم «همه یا هیچ» تفكر می‌كنند، به این معنا كه یا باید كاری به طور كامل انجام شود و یا اگر حتی درجه‌ای از ضعف را دارا باشد، ارزشی ندارد و «هیچ» تلقی می شود. فردی كه كمال‌گرایی منفی دارد به این خاطر كه می‌خواهد كارش را به نحو احسن انجام دهد، ممكن است برای تكلیفی كه می توان آن را در یك ساعت انجام داد، سه تا چهار ساعت زمان صرف كند. والدین نقش مهمی در تربیت فرزندان دارند و مشکلات شخصیتی و روان شناختی آنها اثر مستقیم و غیر قابل انکاری در تربیت فرزندان دارند.بنابراین منکر ظلمی که به فرزندان می شود نیستم.به همین جهت روانشناسان تأکید فراوان کرده اند که با کسانی که اختلالات شخصیتی و روان شناختی دارند تا زمانیکه درمان نشده اند ازدواج نکنید.چون هم در زندگی زناشویی و هم در تربیت فرزندان اثرات بسیار مخربی دارد.البته در سیر تربیتی فرزندان تعدیل کننده هایی وجود دارند.مثلا ممکن است فرزندان در محیط مدرسه از آموزشهای مناسب و سیر تربیتی خوبی بهره مند شوند و تا حدودی خلأ تربیتی والدین را جبران کند.دوستان صمیمی خوبی بیابد و یا در سایر محیطها از جمله مسجد و هیئتها و بسیج شرایط تربیت صحیحش فراهم گردد.بنده خودم موارد متعددی را میشناسم که اینچنین بوده اند.[/]

رزمی کار 21;938619 نوشت:
سلام

من فلسفه فرزنداوری رو هنوز برای خودم نتونستم حل کنم
حدود سه دهه از عمر من میگذره ، عمری که پدر و مادرم برای رشد و تربیت من زحمات زیادی کشیدند و خودم کم استعداد نداشتم
اما امروز که به زندگی خود نگاه میکنم میبینم نه برای خودم نه اطرافیانم و نه جامعه به اندازه هزینه ای که داشتم فایده نداشتم و به عبارت خیلی ساده تر احساس میکنم بود و نبودم یکی هست و کمی منصفانه تر شاید نبودم انچنان در نظام هستی تاثیر گذار نباشه

وقتی این همه زحمت پدر و مادرم برای من و بی حاصل بودن خودم رو میبینم نمیتونم خودم رو برای فرزند دار شدن قانع کنم که یک نفر دیگه رو به این دنیا بیارم براش کلی زحمت کشیده بشه و اون هم کلی از منابع هستی رو مثل من هدر بده و تازه با این همه تغییراتی که جامعه اکنون با زمان کودکی ما داشته و سختتر بودن مسائل تربیتی، و اخر سر چی بشه؟ یکی مثل پدرش؟

دوست دارم در مورد تفکر من من رو راهنمایی کنید
و اینکه از منظر دین و خداوند ، فرزند به دنیا نیاوردن چه حکمی داره؟

سلام

خوب این دلیل منطقی نیست

خیلی هها ازدواج می کنند . فقط برای بچه آوردن و بچه داری

چقدر زوجبنی بودن
که بدلیل بچه دار نشدن از هم متارکه کردن

اصولا ازدواج در بین خیلی از ایرانی هها برای بچه دار شدن است
https://www.google.com/search?q=عکس+بچه+ههای+تپل&client=tablet-android-samsung&prmd=ivsn&source=lnms&tbm=isch&sa=X&ved=0ahUKEwi3vrWWs-bVAhVDOxQKHQ6iDWQQ_AUIECgB&biw=800&bih=1280#imgdii=LIHO74bvomjH6M:&imgrc=9fOSoDDBGhpMiM:

خانم ایرانی یعنی بچه !
بچه نباشد

حکم طلاق !

رزمی کار 21;941044 نوشت:
منی که احساس میکنم با ایده ال های زندگی ام فاصله زیادی دارم و هنوز دلیل چیستی خود در این عالم را نمیدانم و هنوز راه را نمیدانم، چطور میتونم فرزندانی به دنیا بیاورم و تربیت کنم و راه رو به اونها بتونم نشون بدم و ترس از این نداشته باشم که ناصواب بودن اونها باعث شر برای من بعد از مرگ نیست؟

مسیر تکامل انسان یک مسیر الی الابد هست.انسان همیشه طالب کمال هست و این چیزی نیست که در یکجا متوقف بشه.به هر جایی که برسید عطشتون بیشتر میشه برای غور بیشتر و فهمیدن های بالاتر.همین که شما نگران این مسئله هستید نشان میدهد که شما در مسیر هستید.اتفاقا میتونید در این مسیر به فرزند به عنوان یک امتیاز و یک کاتالیزور نگاه کنید؛ چیزی که باعث میشه شما احساس مسئولیت بیشتری کنید و با انگیزه ی بیشتری در این مسیر تلاش کنید.
یک مطلب دیگر اینکه لازم نیست ما تا کنه هستی و حقیقت را کشف کنیم تا بتوانیم به فرزندمان راه درست را نشان دهیم.همین که ما گناه نکنیم و با خداوند صادق باشیم و عبدش باشیم،برای سعادت کافی است.فرزندمان هم فطرت خدایی دارد و همین که ما فطرتش را خراب نکنیم،خودش راه حقیقت را پیدا خواهد کرد.

رزمی کار 21;941044 نوشت:
ما معتقدیم بعد از مرگ هر انسانی ، پرونده اعمالش بسته نمیشود مگر در چند مورد که یکی از اونها اعمال فرزندانشان است که برای والدینش میتواند مایه شر یا خیر باشد

یک بسم الله الرحمن الرحیم که فرزندتان به زبان آورد برای شما ثمرات فراوان دارد....این امتیاز کمی نیست.
اعمال خدای نکرده شر هم ،تا زمانیکه شما تاثیری در این اعمال نداشته اید برای شما مایه ی عذاب نیست.
رسول خدا (ص) فرمودند من حتی به فرزند سقط شده ی شما هم افتخار میکنم....

به نظرم اینکه فکر کردید که بچه بیارید و چرا، خیلی خوبه. مسئولیت بچه داشتن به نظرم فوق العاده زیاد سنگین هست. من خودم بارها به این مسئله فکر کردم. دیدم اگر بخوام کسی رو به این دنیا اضافه کنم اصلا به این راحتی نیست. خودم تو زندگی مشکلاتی داشتم که دوست ندارم یک شخص دیگه توسط خودم به این دنیا بیاد و اون مشکلات رو داشته باشه، یا مثلا خیلی وقت ها شده احساس مفید بودن نداشتم یا احساس کردم من سیاهی لشگر هستم و چرا؟ چرا باید من هم بچه ای بیارم و این احتمال وجود داشته باشه که اون هم رنج بکشه یا مفید نباشه. یا بخواد رنج بودن رو تحمل کنه. مخصوصا در زمانه ای که هستیم این مسئله به نظرم تشدید میشه و احتمالا در آینده هم بیشتر هست که معنای زندگی ما چیه و این مسائل پیش میاد. به نظرم دغدغه ی شما دغدغه ی خوبی هست و کاش همه ی آدم هایی که میخوان بچه دار بشن فکر کنن که بچه عروسک نیست که بیاد و جای خالی نداشته های ما رو پر کنه و یا آرزوهای براورده نشده ی ما در محقق کنه و یا حتی ما رو سرگرم کنه چون وقتی دو نفر ادم ازدواج که می کنند زندگی شون بعد از مدتی یکنواخت بشه و بچه بخواد ابزاری برای از بین بردن یکنواختی بشه و معنای جدید زندگی اون ها بشه. بچه یک انسانه که بزرگ میشه و مطمئننا دغدغه ها و رنج های زیادی رو باید تحمل کنه و باهاشون مواجه بشه. بعد از همه ی این حرف ها انقدری بچه ی بی سرپرست تو دنیا و تو همین کشور و شهر خودمون هست که اگر روزی تصمیم گرفتیم کسی رو پرورش بدیم یکی از همین ها رو بزرگ کنیم و کمکش کنیم و حتما نیازی است که از خون ما باشه. اون هم انسانه.
دوباره میگم که خیلی خوبه به این مسئله فکر کردید و کاش همه فکر کنند.
فکر می کنم اگر یک تحقیق ساده از اطرافیان انجام بدید و سوال کنید که چرا بچه آوردید به نتایج جالبی می رسید. خودم یبار از دوستانم این سوال رو پرسیدم و شاید عمیق تر بررسی کنید به نتایج جالب تری برسید که ریشه ی عمیقی تو وجود ادم ها داره.

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

{متاسفانه من نتوانستم همه ارسالهای دوستان بزرگوار را بخوانم لذا اگر شباهت و مغایرتی بود ببخشید}

اولا:
این خیلی کوته بینانه است که گمان کنیم بچه آوری تنها بدست خود انسانهاست و بگمانم عواملی در تولدها نقش دارد که باید دانشمندان ما ابتدا ان عامل را شناسایی و پیدا یا کشف نمایند{البته اگردانشمندی دراین حد و حدود و اندازه داریم}

دوما:

اگر الان وضع جامعه اسلامی و شیعی ما ناپسند و ناخوشاینداست >>> ابتدا سوال؟؟:

آیا این شهروندان محترم و بزرگوار اما بنظر شما بدحجاب یا منفی مگر از سیاره ای دیگر یا کشوری غیر اسلامی و غیر شیعی و غیر ایرانی به اینجا امده اند؟

آیا این بزرگواران و همه ماها مگر فرزندان و یا فرزندزادگان همان انسانهای شریف و بزرگواری نبوده و نیستیم که انقلاب شکوهمند57را برپا نمودند؟؟

پس چگونه به این راحتی نتیجه گیری نمودید و میفرمایید قطعا از والدین خوب فرزندان خوب بعمل میایند و از والدین بد فرزندان بد؟مگر این نسلها از همان نسل 57 نیستند؟مگر اینکه بخواهید نتیجه گیری نمایید که نسل 57 فرزندان نسل شاهنشاهی بودند که ثمره اش شدند آنها و در واقع آن بزرگوارانی که شهید شدند و جانباز و مفقود و اسیر و مجاهد شدند و بقیه در امروز بقول شما بدحجاب و معتاد و گدا و غیره ثمره حکومت اسلامی هستند که نتیجه اش فعلا شده این؟{یعنی خود ما بنوعی داریم چنین تلقینی را بهمه یا دیگران میدهیم که اینهمه انسانهای گمراه شده مسلمان و شیعی و ایرانی {بدحجاب و معتاد و غیره}ثمره نوع حکومت اسلامی ست نه مشکلی دیگر}

لذا بنظر من ثمره همه این اوضاع اسفبار را فعلا بیاییم بگذاریم پای غرور و تمامیتخواهی خودمان و کسانیکه اگر پا دهد به اسم خدا مقابل خود خدا هم می ایستیم چرا که خود خدا هم اینهمه تمامیتخواه و مغرور نبود چرا که اگر بود به شیطان حتی اجازه بودن و خودنمایی نمیداد اما ما که بنده و کوچک او هستیم متاسفانه چنین انسانهایی بوده ایم و چنین طرز تفکری را داشته و الانهم عده ای متاسفانه هنوزهم داریم که اتفاقا ثمره چنین طرز تفکراتی شده اوضاع فعلی جامعه ما که بازهم متاسفانه برخی بجای قبول واقعیت همچنان دارند گناه و تقصیر را بگردن عوامل خارجی مانند اینترنت و ماهواره می اندازند که اینها همه در واقع باعث پیشرفت هم هستند اما برای کسانیکه قصد دارند از اشتباهات خود فرار بجلو نمایند فعلا شده اند ابزار کفر و شرک و چه و چه{البته چه بسا کاربرد خودشان یا فرزندانشان چنین است}لذا بنظر من اینها همه واسطه هستند که اساس و علت متاسفانه از خود ما و فکر ما و طرز فکر ماست که اگر قرار بود بهمان شکل تمامیتخواهی جلو برویم خدا میدانست چه اتفاقات ناگوارتری قرار بود بر سر ما بیاید اما به برکت رهبر عزیز و فهیم و دلسوزمان جلوی این روند خودخواهانه سد شد و الانهم قرار نیست ثمره این اقدام خوب و مناسب یا آزادی بیان و تنوع اندیشه های متضاد را همین امروز ببینیم بلکه اگر 30 سال راهها را اشتباه رفتیم و هنوز داریم تاوان پس میدهیم باید 30 سال هم راه درست و آزادی بیان و تنوع اندیشه ها را طی نماییم تا ثمره درست و خوب آنرا بعد از 30 سال شاهد باشیم یا بدست آوریم لذا بهمین سادگی ها هم که برخی گمان میکنیم نیست.[/]

zahra*;941241 نوشت:
به نظرم اینکه فکر کردید که بچه بیارید و چرا، خیلی خوبه. مسئولیت بچه داشتن به نظرم فوق العاده زیاد سنگین هست. من خودم بارها به این مسئله فکر کردم. دیدم اگر بخوام کسی رو به این دنیا اضافه کنم اصلا به این راحتی نیست. خودم تو زندگی مشکلاتی داشتم که دوست ندارم یک شخص دیگه توسط خودم به این دنیا بیاد و اون مشکلات رو داشته باشه، یا مثلا خیلی وقت ها شده احساس مفید بودن نداشتم یا احساس کردم من سیاهی لشگر هستم و چرا؟ چرا باید من هم بچه ای بیارم و این احتمال وجود داشته باشه که اون هم رنج بکشه یا مفید نباشه. یا بخواد رنج بودن رو تحمل کنه. مخصوصا در زمانه ای که هستیم این مسئله به نظرم تشدید میشه و احتمالا در آینده هم بیشتر هست که معنای زندگی ما چیه و این مسائل پیش میاد. به نظرم دغدغه ی شما دغدغه ی خوبی هست و کاش همه ی آدم هایی که میخوان بچه دار بشن فکر کنن که بچه عروسک نیست که بیاد و جای خالی نداشته های ما رو پر کنه و یا آرزوهای براورده نشده ی ما در محقق کنه و یا حتی ما رو سرگرم کنه چون وقتی دو نفر ادم ازدواج که می کنند زندگی شون بعد از مدتی یکنواخت بشه و بچه بخواد ابزاری برای از بین بردن یکنواختی بشه و معنای جدید زندگی اون ها بشه. بچه یک انسانه که بزرگ میشه و مطمئننا دغدغه ها و رنج های زیادی رو باید تحمل کنه و باهاشون مواجه بشه. بعد از همه ی این حرف ها انقدری بچه ی بی سرپرست تو دنیا و تو همین کشور و شهر خودمون هست که اگر روزی تصمیم گرفتیم کسی رو پرورش بدیم یکی از همین ها رو بزرگ کنیم و کمکش کنیم و حتما نیازی است که از خون ما باشه. اون هم انسانه.
دوباره میگم که خیلی خوبه به این مسئله فکر کردید و کاش همه فکر کنند.
فکر می کنم اگر یک تحقیق ساده از اطرافیان انجام بدید و سوال کنید که چرا بچه آوردید به نتایج جالبی می رسید. خودم یبار از دوستانم این سوال رو پرسیدم و شاید عمیق تر بررسی کنید به نتایج جالب تری برسید که ریشه ی عمیقی تو وجود ادم ها داره.

با سلام

شخصا مخالف نگهداری بچه ههای بی سرپرست هستم
معتقدم کمک مالی و معنوی در حد توان بشود . نیازهای اونا را مرتفع کرد

ولی تحت عنوان فرزند خواندگی ب شدت مخالفم
و دلیل هم دارم

چرا

1/اول مشخص نیست . این بچه از راه مشروع بوده است . یا خیر
2/والدینش اهل حلال و حرام بودن یا خیر

3/اصالت هر فرد که ذاتی است . مهم می باشد . ن تربیت که اکتسابی است

جالبه داستان شیخ بهائی را در این رابطه مطالعه نمائید

http://www.cloob.com/u/samad_diba/4166293

با سلام
به این بخش از پاسخ کارشناس محترم توجه کنید :
بنابراین منکر ظلمی که به فرزندان می شود نیستم.به همین جهت روانشناسان تأکید فراوان کرده اند که با کسانی که اختلالات شخصیتی و روان شناختی دارند تا زمانیکه درمان نشده اند ازدواج نکنید.چون هم در زندگی زناشویی و هم در تربیت فرزندان اثرات بسیار مخربی دارد.

همانطور که ملاحظه میکنید ایشان منکر ظلم نیستند و چه کسی حاضر است ظلم را تجویز کند؟!
و میگویند ابتدا درمان بعد ازدواج و فرزند...

پس استارتر ابتدا خود را درمان کنند و بعد به فکر بچه باشند...

رزمی کار 21;938619 نوشت:

با سلام
پست قبلی را مطالعه فرمایید

دکترسید آرمین;941270 نوشت:
شخصا مخالف نگهداری بچه ههای بی سرپرست هستم
معتقدم کمک مالی و معنوی در حد توان بشود . نیازهای اونا را مرتفع کرد

ولی تحت عنوان فرزند خواندگی ب شدت مخالفم
و دلیل هم دارم

چرا

1/اول مشخص نیست . این بچه از راه مشروع بوده است . یا خیر


من مخالف نیستم. این نظر شماست.
وقتی چیزی معلوم نیست دلیلی نداره روش حساس باشیم. اون ها انسان هستند اگر از راه نامشروع متولد شدند یا حلال و حرام در موردشون رعایت نشده خودشون مقصر نیستند. برای من اصیل بودن اصلا و ابدا مهم نیست. مهم اینه که انسان دنیا اومدند و می تونند با تربیت خوب یک انسان خوب بشند. من به ذات ادم ها کار ندارم. یعنی نمی دونم ذات چی هست. وقتی من تو خانواده متولد میشم و می دونم پدر و مادر کی هستند ولی اون ها از این حق محروم شدند نمی تونم انقدر بی انصاف باشم که اون ها رو محق انسان بودن ندونم و با کلمه ی اصالت بین خودم و اون ها خط بکشم.
اگر ذات آدم ها انقدر مهم باشه من از خدا شکایت می کنم که اجازه میده چنین بچه هایی دنیا بیاند و بدون اصالت خونده بشند و خدا رو دیگه نمی پرستم.
موضوع قفل شده است