سفارشات مولای متقیان به مومنان

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سفارشات مولای متقیان به مومنان




(( سفارشات مولای متقیان به مومنان ))

خدایا توفیق عمل نصیب همه ما بفرما

آمین یا رب العالمین

دل به دنيا مسپاريد


یکى از جلوه‌هاى بسیار بارز تقوا، دل نسپردن به این دنیاى فانى و فریبنده است. از این رو حضرت علی علیه السلام در ادامه سفارش به تقوا مى‌فرماید:


«و ان لا تبغیا الدنیا و ان بغتکما ولا تاسفا على شىء منها زوى عنکما»؛ به شما سفارش مى‌کنم که دنیا را طلب نکنید هر چند که دنیا به دنبال شما بیاید. و بر چیزى از این دنیاى گذرا، که از شما کناره جسته است، افسوس مخورید. (1)
آخرت آفریده‌اند.


آنگاه که کسى مى‌میرد، مردم مى‌گویند: - مال و ثروت از خود - چه به جا نهاد، و فرشتگان گویند: - از اعمال نیک و صالح - چه پیش فرستاد. پدر آمرزیده‌ها! قسمتى از اموال خویش را پیش فرستید که به سود شما خواهد بود، و همه را در این دنیا نگذارید که گریبانگیرتان مى‌شود.

به همان فراوانى و کثرتى که آن بزرگوار درباره تقوا سخن گفته است، درباره دل نبستن به دنیا بیانات بسیار روشنگر و هشدار دهنده‌اى دارد:

به بزرگى و فخر ظاهرى این دنیا رغبتى نداشته باشید و به وسیله زینت و نعمت آن فریفته نشوید و از سختى‌ها و زیان‌هایش بى‌تابى نکنید، چرا که عزت و فخر این دنیا تمام شدنى است و زینت و نعمت آن نابود گشتنى است و سختى و زیانش پایان‌پذیر است. هر مدت و دورانى در این دنیا سرآمدى دارد و هر زنده‌اى، مردنى... «فلا تنافسوا فى عز الدنیا و فخرها، ولا تعجبوا بزینتها و نعیمها، و لاتجزعوا من ضرائها و بوسها، فان عزها و فخرها الى انقطاع، و ان زینتها و نعیمها الى زوال، و ضراءها و بوسها الى نفاد، و کل مده الى انتها، و کل حى الى فناء»(2) ؛

هان اى مردم! به هوش باشید که دنیا خانه‌اى است که باید از آن گذشت و آخرت است که خانه ماندن است. پس، از این دنیاى گذرا براى آنجا که محل قرار و آرامش است توشه برگیرید.

نزد خداوندى که اسرار شما را مى‌داند پرده درى نکنید. دل از دنیا بر کنید پیش از آن که جسم شما از آن خارج شود. شما را در دنیا مى‌آزمایند در حالى که شما را براى آخرت آفریده‌اند.




آنگاه که کسى مى‌میرد، مردم مى‌گویند: - مال و ثروت از خود - چه به جا نهاد، و فرشتگان گویند: - از اعمال نیک و صالح - چه پیش فرستاد. پدر آمرزیده‌ها! قسمتى از اموال خویش را پیش فرستید که به سود شما خواهد بود، و همه را در این دنیا نگذارید که گریبانگیرتان مى‌شود.

ایهاالناس! انما الدنیا دار مجاز و الاخرة دار قرار. فخذوا من ممرکم لمقرکم، و لا تهتکوا استارکم عند من یعلم اسرارکم. و اخرجوا من الدنیا قلوبکم من قبل ان تخرج منها ابدانکم. ففیها اختبرتم، و لغیرها خلقتم. ان المرء اذا هلک قال الناس: ما ترک؟ و قالت الملائکه: ما قدم؟ لله آباوکم! فقدموا بعضا، یکن لکم، ولا تخلفوا کلا، فیکون علیکم!(3)



آن حضرت در بیانى کاملا گویا در تفسیر زهد - که همان دل بریدن از دنیاست - با بهره‌گیرى از آیه شریفه قرآن، سخنى زیبا فرموده است که در حقیقت توضیح و تبیین دیگرى است بر همان جمله نخست که در وصیت خویش آورده است.

تمامى معناى زهد در این دو کلمه قرآن فراهم آمده است که مى‌فرماید: «لکیلا تاسوا على ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم.»
(سوره حدید، آیه 23)

تا این که بر آنچه از دست مى‌دهید دریغ نورزید و به آنچه که به دست مى‌آورید شادمان نگردید. آرى آن کس که بر گذشته افسوس نخورد و بر آینده دل نبست و از آن شادمان نگشت هر دو سوى پارسایى را پاس داشته است. «الزهد کله بین کلمتین من القرآن: قال الله سبحانه: لکیلا تاسوا على مافاتکم ولا تفرحوا بما آتاکم، و من لم یاس على الماضى، و لم یفرح بالاتى، فقد اخذ الزهد بطرفیه.»(4)



پی‌نوشت‌ها:
1- نهج البلاغه، وصیت حضرت به امام حسن علیه السلام.
2- نهج البلاغه نسخه صبحى صالح خطبه 96 .
3- نهج البلاغه نسخه فیض الاسلام، خطبه 194.
4- نهج البلاغه نسخه صبحى صالح، حکمت 439.


پیوند خویشاوندى را استوار سازید

انظروا ذوى ارحامکم، فصلوهم یهون الله علیکم الحساب»؛ خویشاوندانتان را دریابید و پیوند خویش با آنان را استوار گردانید تا خداوند روز قیامت حسابرسى را بر شما سبک و آسان گیرد. (1)

و در راستاى همان استوار ساختن پیوند برادرى و نیز دورى از قهر و تفرقه، نخست پیوند با خویشاوندان مورد تاکید قرار گرفته است. خداوند درباره "صله رحم" یعنى پیوستن به خویشاوندان، چنین مى‌فرماید:

"انما یتذکر اولوالالباب الذین یوفون بعهدالله ولا ینقضون المیثاق. و الذین یصلون ما امر الله به ان یوصل و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب"
(رعد/ 21- 19)؛

خداوند فقط به خردمندان تذکر مى‌دهد و هشیارشان مى‌سازد، همان کسانى که به عهد الهى وفادار مى‌مانند و پیمان خویش با خدا را نمى‌شکنند. آنان که به آنچه خداوند فرمان داده است که بپیوندند، مى‌پیوندند و از پروردگارشان مى‌ترسند از بدی حساب در روز قیامت هراس دارند .

و پس از بیان ویژگی‌هاى دیگرى از این گروه خردمندان، ادامه مى‌دهد:
"و الذین ینقضون عهدالله من بعد میثاقه و یقطعوا ما امر الله به ان یوصل و یفسدون فى الارض اولئک لهم اللعنة و لهم سوء الدار(رعد/ 25)؛

و کسانى که پس از پیمان بستن با خداوند، پیمان مى‌شکنند و پیوند خویش با خویشاوند مى‌گسلند و در زمین فساد و تباهى مى‌کنند، لعنت و نفرین خدا بر آنان باد و جایگاهى دردناک بهره و نصیبشان!

حضرت امیرالمومنین در یکى از سخنان خود، به یکى از ثمرات صله رحم اشاره فرموده است، به همان مطلبى که از رسول خدا شنیده است. امام صادق از پدران خویش، از حضرت على علیه السلام نقل مى‌کند که آن جناب از قول پیامبر فرمود: صله رحم حسابرسى روز قیامت را آسان مى‌کند و از مرگ دلخراش پیشگیرى مى‌نماید. «عن ابى عبدالله، عن آبائه، عن على - علیهم السلام - قال: قال رسول الله صلى الله علیه و آله: صلة الرحم تهون الحساب و تقى میتة السوء.»(2)

مضمون فوق اینگونه هم نقل شده است: عن ابى جعفر علیه السلام قال: قال رسول الله صلى الله علیه و آله بر ّالوالدین و صلة الرحم یهونان الحساب. ثم تلا هذه الایه: "والذین یصلون ما امر الله به ان یوصل و یخشون ربهم و یخافون و الحساب."(3) سفارش به صله رحم آنقدر فراوان است و روایات نقل شده در این زمینه چنان زیاد، که در این مختصر جز به برخى از آن بیانات راهگشا نمى‌توان اشاره کرد: پیامبر درباره تاثیر صله رحم بر فراوانى و تاخیر اجل فرمود: هر کس که شادمان و مسرور مى‌شود از این که روزى‌اش فراوان شود و اجلش دیر فرارسد پس باید که صله رحم کند. «من سره ان یبسط له فى رزقه، و ینسا له فى اجله فلیصل رحمه.»(4)

امام باقر علیه السلام نیز درباره تاثیرات صله رحم فرمود:
صله ارحام اعمال دینى آدمى را پاکیره مى‌سازد و دارایى را فزونى مى‌بخشد و بلا را برطرف مى‌سازد و حساب روز قیامت را آسان مى‌کند و مرگ را به تأخیر مى‌اندازد.

قال ابوجعفر علیه السلام
صلة الارحام تزکى الاعمال و تنمى الاعمال، و تدفع البلوى، و تیسر الحساب و تنسى ء فى الرزق.) (5)

صله رحم داراى مراتبى است. پیامبر صلى الله علیه و آله در این باره فرمود: صله رحم کن، هر چند به شربتى از آب، برترین چیزى که مى‌توان به وسیله آن صله رحم کرد بازداشتن دیگران از آزار اوست. در دنیا صله رحم کنید، هر چند به یک سلام.

(قال رسول الله صلى الله علیه و آله:
صل رحمک و لو بشربه من ماء و افضل ما یوصل به الرحم کف الاذى عنها. و قال صلى الله علیه و آله: صلوا ارحامکم فى الدنیا و لو بسلام.)(6)

آثار صله رحم چنان است که همه را در برمى‌گیرد. چنانچه حضرت على علیه السلام از پیامبر اکرم نقل مى‌کند که فرمود: صله رحم سرزمین‌ها را آباد مى‌کند و عمرها را طولانى مى‌سازد، هر چند که اهل آن سرزمین خوبان نباشند. (عن على علیه السلام قال: قال رسول الله صلى الله علیه و آله: صله الرحم تعمر الدیار و تزید فى الاعمار، و ان کان اهلها غیر اخیار.) (7)

همچنین از پیامبر نقل است که فرمود:
ان القوم لیکونون فجره ولا یکونون برره. فیصلون ارحامهم فتنمى اموالهم و تطول اعمارهم"
شرط صله رحم عمل متقابل نیست. یعنى ما وظیفه داریم صله رحم کنیم، هر چند متقابلا این امر صورت نگیرد.
دستور صریح در این مورد این است که امیرالمومنین فرمود: به خویشاوندان بپیوندید، هر چند آنها از شما بگسلند.
(صلوا ارحامکم و ان قطعوکم. و قال ابوذر:
اوصانى رسول الله صلى الله علیه و آله ان اصل رحمى و ان ادبرت.)(8)

به همان شدت و اهمیت که درباره صله رحم سخن گفته‌اند، درباره قطع رحم نهى اکید فرموده، و آثار سوئى براى آن برشمرده‌اند. از جمله آن که:
- قاطع رحم به بهشت نمی‌رود. (9)
- قطع رحم موجب سرعت مرگ و کوتاهى عمر مى‌شود. (10)
- قطع رحم دارایی‌ها را به باد مى‌دهد. (11)
- سرزمین‌ها را ویران مى‌سازد. (12)
- نسل آدمى را منقطع مى‌کند. (13)


پی‌نوشت‌ها:
1- نهج البلاغه، وصیت حضرت به امام حسن علیه السلام.
2- بحارالانوار، ج 71، ص 94.
3- تفسیر عیاشى، ج 2، ص 223 .
4- بحار الانوار، ج 71، ص 9.
5- اصول کافى، ج 2، ص 150.
6- بحارالانوار، ج 71، صص 103 و 104.
7- بحارالانوار، ج 71، ص 94.
8- بحارالانوار، ج 72، صص 91 و 92 .
9- بحارالانوار، ج 71، ص 91.
10- بحارالانوار، ج 71، ص 94 و 138.
11- بحارالانوار، ج 71، ص 138.
12- بحارالانوار، ج 71، ص 134.
13- بحارالانوار، ج 71، ص 134.


منظم باشيد

«اوصیکما و جمیع اهلى و ولدى و من بلغه کتابى بتقوى الله و نظم امرکم»(1)؛

شما دو فرزندم - حسن و حسین - و همه خاندان و فرزندانم، و هر کس را که این وصیت من به او رسد، به تقواى از خدا و سامان بخشیدن به کارها سفارش مى‌کنم. آفرینش، بر اساس نظمى الهى بنا نهاده شده است.




تمام قوانین سارى و جارى در خلقت حکایت از نظمى دارد که خداوند در پدیده‌هاى هستى قرار داده است. چنانچه در قرآن کریم از زبان حضرت موسى در معرفى پروردگار مى‌خوانیم:


«ربنا الذى اعطى کل شىء خلقه ثم هدى»
پروردگار ما همان کسى است که همه چیز را خلعت خلقت پوشانید و آنگاه هدایت فرمود.

و نیز مى‌خوانیم:
«الذى خلق فسوى والذى قدر فهدى»
خداوندى که - مخلوقات را - آفرید و استوار گردانید. همان کس که اندازه گرفت و هدایت فرمود.

تابش آفتاب و فروغ مهتاب و پرتو ستارگان و بارش باران و تلاطم امواج و رویش گیاهان، جلوه‌هایى از نظم حاکم در آفرینش خداوندگار قادر متعال است. همانگونه خلقت خداوند بر پایه نظمى شگفت انگیز و بهت آور استوار است، دین خدا هم بر مبناى نظمى الهى پابرجاست. نخستین و مهمترین جلوه نظم دین در عبادات رخ نموده است:

** نماز که پایه دین معرفى شده است، در اوقاتى معین و با نظم و ترتیبى مشخص انجام مى‌گیرد.
** روزه در زمانى معلوم و در اوقاتى خاص از شبانه
روز، مقرر گشته است.
** حج در زمانى خاص و با ترتیبى کاملا دقیق و مرتب انجام مى‌پذیرد.
** اندازه و میزان زکات و خمس در اموالى معین، واجب شده است.
** حتى استحبابات دینى، خواب و بیدارى، استراحت و تغذیه و ... همگى نظم و حساب و کتاب ویژه خود را داراست. و خلاصه آن که تمامى اعمال و رفتارهاى فردى و اجتماعى بر اساس نظم و ترتیبى خاص، مقرر گشته است.




یکى از پایه‌هاى اصلى دین، امامت و ولایت است و امامت، عامل اصلى نظم دین و نظام مسلمین است. چنانچه حضرت صدیقه طاهره در خطبه معروفى که در مسجد نبوى ایراد فرمودند، به این امر بسیار مهم اینگونه تصریح و تاکید کردند:
و جعل الله ... امامتنا نظاما للامه(2)

خداوند امامت ما را نظامى براى امت قرار داده. و در سلام به ائمه مى‌گوییم: السلام علیکم یا من هم زمام الدین و نظام المسلمین(3)




درود بر شما اى بزرگانى که زمام و سررشته دین و نظام و سامان مسلمین شما هستید. و خطاب به حضرت صاحب الزمان هم عرض مى‌کنیم:
انت نظام الدین و عز الموحدین(4)

دین به وجود نازنین تو سامان مى‌گیرد و یکتاپرستان با قیام تو عزت مى‌یابند.
بى‌تردید سامان بخشیدن به امور فردى و اجتماعى، موجبات پیشرفته و پیروزى و سربلندى جامعه مى‌باشد، اما فراتر از این نکته، آن است که بدانیم پیروى از امامان شیعه عامل اصلى نظام جامعه مسلمانان است و سامان جهان و عزت مسلمانان نهایتا در حضور حضرت صاحب الزمان جلوه‌گر مى‌شود. و نهایتا آن که آن حضرت خود درباره قرآن فرموده است: الا ان فیه ... نظم ما بینکم.(5)




آگاه باشید که - رمز - نظم میان شما در قرآن است.


پی‌نوشت‌ها:
1- نهج البلاغه، وصیت حضرت به امام حسن علیه السلام.
2- بحارالانوار، ج 6، ص 111.
3- بحارالانوار، ج 98، ص 260.
4- بحارالانوار، ج 99، ص 99.
5- نهج البلاغه نسخه صبحى صالح خطبه 158.



متقي باشيد

آن حضرت دو فرزند گرامى خویش را مخاطب ساخته، به آنان فرمود: «اوصیکما بتقوى الله»
نور چشمانم شما را به ترس از خدا سفارش مى‌کنم. (1)

سفارش به تقوا پیش از همه و بیش از همه توسط خداوند صورت گرفته است. خداوند خطاب به مسلمانان مى‌فرماید:
و لقد وصینا الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و ایاکم ان اتقوا الله
شما و پیشینیان شما را - که کتاب آسمانى به آنها داده‌ام - به تقوا سفارش مى‌کنم.
در میان فرمان‌هایى که خداوند در قرآن به مردم و مسلمانان و مومنان داده است بیشترین فرمان امر به تقواست. (حدود 78 مرتبه در قرآن امر به تقوا شده است.)

آثارى را هم که خداوند براى تقوا بر شمرده است، شگفت انگیز است. از آن جمله‌اند:




* اگر مردم تقوا پیشه کنند درهاى برکات آسمان و زمین بر آنان گشوده مى‌گردد. (سوره اعراف، آیه 96)
و لو ان اهل القرى آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض.

* هر کس تقوا داشته باشد خداوند بینشى به او مى‌دهد که تفاوت میان حق و باطل را به آسانى مى‌یابد. (سوره انفال، آیه 29)؛
یا ایها الذین آمنوا ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا.



* هر کس تقوا پیشه کند اگر گرفتار شد، خداوند برایش گریزگاهى قرار مى‌دهد. (سوره طلاق، آیه 2)؛
و من یتق الله یجعل له مخرجا.

* هر کس تقوا داشته باشد خداوند کارش را آسان قرار مى‌دهد. (سوره طلاق، آیه 4)؛
و من یتق الله یجعل له من امره یسرا.



* دستور خداوند است که تقوا پیشه کنید که خدا به شما علم و دانش عطا مى‌کند. (سوره بقره، آیه 282)؛
و اتقوا الله و یعلمکم الله.

* و نیز فرمان خداست که توشه تقوا برگیرید که براى جهان آخرت بهترین توشه تقواست. (سوره بقره، آیه 197)؛




و تزودوا فان خیر الزاد التقوى.
عصاره و خلاصه زندگى پیامبر و به پیروى از آن حضرت، تمام زندگى او نیز قرین و همراه تقواست. تعابیر زیبایى که او درباره تقوا دارد فراوان و شنیدنى است که چند مورد را به اشاره مى‌آوریم:
* تقوا همانند شتر رام و راه شناسى است که اگر اهل تقوا زمام امر خویش را به او سپرند به سلامت آنان را به بهشت برین وارد مى‌کند.
الا و ان التقوى مطایا ذلل حمل علیها اهلها و اعطو ازمتها، فاوردتهم الجنه. (نهج البلاغه، کلام، 16)

* تقوا دژ استوارى است که هر کس به آن درآید در امان مى‌ماند؛
اعلموا عبادالله! ان التقوى دار حصن عزیز.
(نهج البلاغه نسخه صبحى صالح، خطبه 156)
* تقوا ریسمانى است که دستگیره آن بسیار استوار و مطمئن است. تقوا پناهگاهى است که در بلندایى امن قرار دارد؛
فاعتصموا بتقوى الله، فان لها حبلا وثیقا عروته، و معقلا منیعا ذروته.
(نهج البلاغه، نسخه صبحى صالح، خطبه 190)



* تقوا داروى بیمارى دل و بینایى کورى درون و شفاى مرض تن و صلاح فساد سینه و پاکیزگى ناپاکى جان... شماست؛
فان تقوى الله دواء داء قلوبکم، و بصر عمى افئدتکم، و شفاء مرض اجساکم، و صلاح فساد صدورکم، و طهور دنس انفسکم... .
(نهج البلاغه، نسخه صبحى صالح، خطبه 198)
* به وسیله تقوا آدمى از هر هلاکتى نجات مى‌یابد؛ ... و نجاة من کل هلکه. (نهج البلاغه، نسخه صبحى صالح، خطبه 230)

پی‌نوشت‌:
1- نهج البلاغه، وصیت حضرت به امام حسن علیه السلام.


بامردم نيكو سخن بگوئيد




«و قولوا للناس حسنا کما امرکم الله عزوجل
همانگونه که خداوند به شما فرمان داده است، با مردم به نیکویى سخن بگویید.»
نهج البلاغه، وصیت حضرت به امام حسن علیه السلام.

آیه شریفه‌اى را که این فرمان در آن آمده است ذکر مى‌کنیم:
و اذ اخذنا میثاق بنى اسرائیل لاتعبدون الا الله و بالوالدین احسانا و ذى القربى و الیتامى و المساکین و قولوا للناس حسنا و اقیموا الصلاة و اتوا الزکاة ثم تولیتم الا قلیلا و انتم معرضون (بقره/ 83)




حق همسايگي را بجا بياوريد

«الله الله فى جیرانکم! فان النبى صلى الله علیه و آله و سلم اوصى بهم. و مازال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم یوصى بهم حتى ظننا انه سیورثهم» ؛

شما را درباره همسایگانتان سفارش مى‌کنم. زیرا پیامبر درباره ایشان سفارش فرموده است. و آنقدر آن جناب درباره آنها سفارش مى‌فرمود که ما پنداشتیم همسایه را از همسایه ارث خواهد داد.





نهج البلاغه، وصیت حضرت به امام حسن علیه السلام.


يتيمان را دريابيد




«الله الله فى الایتام فلا تغبوا افواهم، ولا تضیعوا بحضرتکم فقد سمعت رسول الله - صلى الله علیه و آله و سلم - یقول: من عال یتیماً حتى یستغنى اوجب الله عزوجل له بذلک الجنة کما اوجب الله لاکل مال الیتیم النار»؛



درباره یتیمان از خدا بترسید. مبادا که گرسنه بمانند و در جمع و جامعه شما تباه شوند من از پیامبر خدا شنیدم که مى‌فرمود: اگر کسى یتیمى را، تا آنجا که بى‌نیاز شود، سرپرستى کند خداوند به پاداش این کار، بهشت را بر او واجب مى‌کند. چنانچه اگر کسى مال یتیم را بخورد، خداوند - سوختن در - آتش را بر او واجب مى‌فرماید.

از عمل به قران غافل نشويد


«الله الله فى القرآن! فلا یسبقکم الى العمل به احد غیرکم؛

حرمت قرآن را پاس بدارید. مراقب باشید، مبادا که کسى در عمل به آن بر شما سبقت بگیرد.»

حضرت على علیه السلام هم که شاگرد نخست مکتب قرآن بود، سخنانى درّ آسا و گهربار در عظمت قرآن، گفته است، چنانچه در یکى از آن گفتارهاى فراوان مى‌فرماید: قرآن را بیاموزید، زیرا که نیکوترین گفتار است، ژرفاى آیات آن را خوب بفهمید، چون که بهار و طراوت دل‌هاست. به نور قرآن شفا بجویید، چرا که شفابخش سینه‌هاست، آن را به نیکویى بخوانید، زیرا که سودمندترین قصه‌هاست، و آگاه باشید - دانشمندى که به آنچه غیر از دانش اوست عمل کند، همانند جاهل سرگشته‌اى است که از بیمارى جهل بهبودى نیابد. بلکه حجت خدا - به خاطر علمش - بر او بزرگتر، و حسرت و پشیمانى‌اش لازمتر، و نزد خداوند سرزنش بر او بیشتر است.




«و تعلموا القرآن فانه احسن الحدیث، و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب، و استشفوا بنوره فانه شفاء الصدور، و احسنوا تلاوته فانه انفع القصص. و ان العالم العامل بغیر علمه کالجاهل الحائر الذى لایستفیق من جهله، بل الحجة علیه اعظم، و الحسرة له الزم و هو عندالله الوم.


نهج البلاغه صبحى صالح، خطبه 110




داستان دنیا

چون داستان مار است که دست بر آن بکشی نرم و در اندرونش

زهر کشنده است

فریب خورده ی نادان به طرف آن می رود

و خردمند پایان بین از آن دوری می گزیند


موضوع قفل شده است