جمع بندی ترس و فقط ترس
تب‌های اولیه
سلام
من وسواس عملی دارم، اونم اینطوری بود که از ترس افتادن اتفاق بد و دلشوره یه کارایی میکردم که به آرامش برسم و دکترم وسواس و اسکیزوفرنی تشخیص داده .
اما بعدش اومدم خدارو جایگزین رفتارهایی که واسه آرامش پیدا کردن میکردم کردم به این شکل که کم کم به جای اینکه با اعمال زشت به آرامش برسم با کارهای خوب به آرامش رسیدم ...
ولی متاسفانه الان همش از خدا میترسم ... اصلا یه تصویر خیلی خشن از خدا توی ذهنم هست که وقتی برخی احادیث رو میخونم بدتر میشه ...
مثلا عذاب ابدی، آتش بسیار سوزان و دردناک و ...
همش میترسم یه کاری بکنم خدا منو عذاب کنه ... ولی چون میل شدید هم به انجام اون کار دارم ... همش دچار کشمکش هستم و عذاب میکشم ...
مثال :
میدونین که مثلا خودارضایی طبق شرع حرامه و گناهه .
از طرفی به شدت بدنم نیاز پیدا میکنه و جوری که اصلا فکرم مختل میشه هر چقدر هم قرص میخورم فقط مدتشو طولانی میکنه ( مثلا روزی یه بار رو تبدیل میکنه به هفته ای سه بار )
از طرفی هم به شدت از عذاب خدا میترسم و این باعث میشه مثلا تا حدود 40 روز اینکارو نکنم ببینم آیا تاثیری توی زندگیم خواهد داشت یا نه !
بعد چون انتظارم بالاست بعد چهل روز میبینم اونجوری که دلم میخواست نشد ( درهای رحمت به روم وا نشد و همه کارام درست نشد )
بعد کم کم گول میخورم و به خدا شک میکنم، با خودم میگم بابا اصلا کی میدونه خدا هست نیست، تازه اصلا گیرم خدا هست، از کجا معلوم خودارضایی واقعا گناهه و ...
خلاصه گول میخورم و دچار گناه میشم بعد عذاب وجدان میگیرم، به عذاب های الهی فکر میکنم روانی میشم ...
خلاصه خدایی که اومده بود منو از ترس هام رهایی بوده و بگه نترس من هستم و نمیزارم چیزی تو رو اذیت کنه خودش منو میترسونه ...
الان تحت دارو درمانی هستم و دکترم واسه هر وعده ام حدود 5 تا قرص نوشته که بعضی هاشون سه حلقه ای هستن مثل کلومیپرامین ... ( تقریبا روزی 14 تا قرص اعصاب فقط نوشته + قرص قلب و عفونت و ... که میخورم )
وسواسم تقریبا خدارو شکر درمان شده ولی همش نگرانم نکنه خدا ازم ناراضی بشه همش نگرانم نکنه خدا ناراحت بشه و منو عذاب کنه و ...
فقط فرقش اینه اون دفعه یه کاری میکردم که بقیه خوششون نمیومد ، الان یه کاری میکنم که بقیه خوششون میاد ( مثل دعا نماز و ... )
ولی هنوز خودم دارم عذاب میکشم و میترسم همش ... چیکار کنم آخه ؟ خدایی که بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ هستش منو میترسونه ...
آخرین بار که رفتیم دکتر از ترس اینکه قرصامو بازم بیشتر کنه گفتم حالم خوبه بعد پشیمون شدم که چرا صادق نبودم ... هنوز که هنوزه یادم نرفته دارم عذاب میکشم واسه خاطر اون کارم .
با سلام و احترام
دوست بزرگوار امیدوارم که بزودی مشکلتون حل شود.
بزرگوار موضوعی را که مطرح کردید از چند زوایه قابل بررسی است.
1. اصلاح باور صحیح به خدا
اینکه به این نتیجه رسیدید که خدای متعال منشا آرامش روح و روان است فکر خیلی خوب و درک بجا و شایسته ای است و این وجه قوت شماست. منتها در کنار این آرامش و شناخت باید سطح شناخت خودتان را قوی تر و محکم تر کرده و پیوسته تقویت کنید تا تزلزلی در باورهای شما ایجاد نشود.
ببنید در بحث خداشناسی چند نکته مهم است:
1. اثبات وجود خدا
بهتر است کتابهای مختلفی را در این زمینه مطالعه کنید تا استدلال اثبات وجود خدا برایتان محکم شود و با منطق و دلیل محکم برایتان معلوم و شفاف شود.
یکی از برهان های اثبات وجود خدا برهان نظم است.
این جهان کار منظم دارد
کار منظم ناظمی دارد.
پس این جهان ناظمی دارد و همان ناظم خدای متعال است.
اگر توجه کنید در این عالم هر اتفاق مهمی که می افتد پشتوانه آن دلیل محکمی است که بدون آن دلیل نمی توان اتفاقات را تفسیر کرد، اگر به تمام آفرینش جهان هستی واقعا با دید دقیق بنگرید کاملا متوجه خواهید شد که خلقت و وجود این همه آفرینش بدون خالق معنی ندارد و همان خالق خدای متعال است که بشر را به عنوان اشرف مخلوقات معرفی کرده است.
سعی کنید در عالم طبیعت سیر کنید و به تمام موجودات به طور ریز وارد شده و به طور اساسی بنگرید، همه اطراف ما آیات الهی هستند که با تمرکز بر انها می توانید رد پای خدای متعال را ببینید و ایمانتان به خدا بیشتر شود.
پس در بحث شناخت خدای متعال با مطالعه و دقت در آیات الهی می توانید او را بیشتر شناخته و به او نزدیکتر شوید، این روش یک رویکرد شناختی است که دید شما را نسبت به خدای متعال بازتر و قوی تر می کند. این نگاه در سطح باور شما بتدریج اثر خواهد کرد و وسوسه های ناشی از این زوایه خاموش خواهد شد و بتدریج لایه های معرفتی خداشناسی وسیع تر و عمیق تر و غیر قابل خدشه خواهد شد.
بعد دیگر در اصلاح باور در زمینه خداشناسی:
خود را بنده خدا بپنداریم،یک بنده در مقابل مولای خود وظیفه ای دارد و ما هم در مقابل خدای متعال وظیفه داریم. اگر بپذیریم که من مکلفم که گناه نکنم و کار خطایی را انجام ندهم در حقیقت به رسالت خودم عمل کرده ام. پس خطا نکردن و ترک گناه و انجام کار خیر و هر امری که خدای متعال صلاح دانسته که انجام بدهیم وظیفه ای است باید بدون هیچ ایرادی انجام دهیم.
اگر ما وظیف را شناخته و کوتاهی نکنیم در واقع احساس امن و آرامش در زندگی ما حاکم خواهد شد. در این صورت ترس از خدا معنی ندارد.
اما در این رابطه بین ما و خدا باید خوش بین باشیم که او خیلی مهربان بوده و بندگانش خودش را دوست دارد، خدا وقتی بنده ای مرتکب گناه می شود رحمت خود را قطع نمی کند، روزی او را نمی گیرد، بلکه فرصت می دهد تا بنده باز به سوی او برگردد، خدای متعال توبه کنندگان را دوست دارد و مدام می خواهد دست بندگانش را بگیرد و نجات دهد، همین که شما حضور خدا را احساس می کنید و آرامش با خدا بودن را درک می کنید، یعنی خدای هوای شما را دارد و می خواهد دست شما را بگیرد و نباید نگران شوید. اگر گناهی هم مرتکب شدید به فکر جبران و تصمیم بر ترک دوباره ان داشته باشید، به جای ترس از خدا روی امید و تلاش بر ترک گناه و تصمیم به انجام کارهای خیر را داشته باشید تا فکر و روحتان آرام شود. به جای تمرکز بر عذاب الهی بر رحمت و رافت الهی بیشتر تمرکز کنید تا شوق بر انجام کارهای خوب بیشتر شده و از گناه دور شوید.
پس اگر این رابطه بین بنده و خدا به شکل صحیح اصلاح و نگاه درستی به وظایف و شناخت خدا ایجاد شود، دیگر ترس و شک معنی نخواهد داشت. خدا مثل ما انسانها نیست سعی کنیم خدا را خوب بشناسیم تا زندگی ما متحول شود.
2. درک و فهم قبح و زشتی برخی از کارها
اگر درک درستی از گناه و کارهای زشت داشته باشیدو باورتان این شود که گناه به ضرر من بوده و نباید انجام بدهم ولو که شده این موضوع را مدام تکرار کنید، خیلی موثر واقع خواهد شد. احساس می شود که شما در ذهنتان این باور که برخی از چیزها و گناهان به ضرر انسان است هنوز ایمان پبدا نکرده اید، این تفکر باید اصلاح و تغییر پیدا کند تا انگیزه ترک گناه و بی میلی به انجام برخی از مسائل برایتان سهل و اسان شود.
3. مقاومت بر تصمیم صحیح
باید عواملی را که در تخریب انگیزه و تصمیم شما موثرند شناسایی کرده و در رفع آن عوامل بکوشید و در عین حال روی اراده و تصمیم خودتان تلاش کنید، ورزش کردن، مرور موفقیتها و توجه و دقت به آینده برخی از کارها و رفتارها و یقین به درست بودن راه و تصمیم؛ می تواند انگیزه پر صلابتی را در روح و روانتان ایجاد کرده و شما را از این مهلکه نجات دهد. شما روی مقاومت بر تصمیم خیلی تلاش کنید، اگر چه افکار منفی هم به شما حمله کند ولی نباید توقف کرده و تسلیم شوید.
4. تقویت افکارهای مثبت و مفید
خاصیت افکار مثبت انرژی ساز بوده، شما سعی کنید مدام در ذهنتان بر روی توانایی و موفقیت خودتان نگاه مثبتی داشته و افکار مثبتی را که دوست دارید در ذهنتان آماده کنید تا در ادامه فعالیتها و کارها محکم باشید و احساس ضعف و ناتوانی نکنید.
سعی کنید با امید بیشتر زندگی کنید.
خود را ضعیف نپندارید.
با دوستان قوی الاراده و محکم رفاقت کنید.
با خدای متعال رابطه محکمی داشته باشید.
حتما ورزش کنید.
روی افکار مثبت خیلی سرمایه گذاری کنید.
از تمام لحظات وقتتان بیشترین استفاده را ببرید.
مطالعه، تفریح، راز و نیاز با خدا و تلاوت قرآن در برنامه تون باشد.
نسبت به افکار منفی بها ندهید.
سعی کنید تنها نباشید.
از بودن در کنار خانواده و اجتماع لذت ببرید.
کارهایی مفیدی را انجام دهید.
به خدای متعال خوش بین باشید.
در این صورت نگرانی ها کم، احساس توامندی بیشتر، افسردگی کمتر و به سوی درمان و بهبودی پیش خواهید رفت.