جمع بندی علت اهمیت فضائل عایشه از دید اهل سنت

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علت اهمیت فضائل عایشه از دید اهل سنت

سلام لطفا فضائلی که اهل سنت برای عاشیه بر میشمارند را بفرماییدو اینکه چرا نسبت به حضرت زهرا این توجه ومقام را ندارند وهم چنین چرا بقیه همسران پیامبر را در حد عایشه توجه وتعصب ندارند وچه مقدار از این فضائل از نظر شیعه به صورت علمی میتوان رد کرد ودر آخر از نگاه اهل تسنن علل اصلی برتری عایشه بر بقیه چیست؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدرا

عبد آبق;933863 نوشت:
سلام
لطفا فضائلی که اهل سنت برای عاشیه بر میشمارند را بفرماییدو اینکه چرا نسبت به حضرت زهرا این توجه ومقام را ندارند

با سلام و عرض ادب

1) از دیدگاه بسیاری از اهل سنت عایشه همسر پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) بعد از برتری مجموعی حضرت خدیجه و حضرت زهرا(سلام الله علیهما) بر او،[1] از جهاتی دیگر برتر از زنان زمان خود بوده؛ جهاتی همچون: کثرت علم و اطلاع نسبت به احکام شریعت و اهتمام به انتشار سنت نبوی(صلی الله علیه و آله و سلّم)، ‌تا آنجا که چنین ویژگی ای وی را در شمار اصحابی قرار داده که بیشترین آمار نقل حدیث را به خود اختصاص داده اند.[2]

2) بخاری در کتاب مناقب صحیح خود، بابی در فضل عایشه آورده است. این باب با عنوان «باب فضل عایشه»، بعد از باب مناقب فاطمه(علیها السلام)[3] آمده است. انتخاب عنوان «فضل» به جای عنوان «مناقب»، خود بیانگر دیدگاه صاحب کتاب در مورد عایشه است.

3) برخی از این اخبار که بیانگر مهمترین فضایل او از دیدگاه اهل سنت به نقل صحیح در نزد آنان است عبارتند از:

الف) «عَنْ ابْنِ شِهَابٍ، قَالَ أَبُو سَلَمَةَ: إِنَّ عَائِشَةَ- رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا- قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ يَوْمًا: يَا عَائِشَ‏، هَذَا جِبْرِيلُ يُقْرِئُكِ السَّلَامَ، فَقُلْتُ: وَ عَلَيْهِ‏ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، تَرَى مَا لَا أَرَى»؛[4] ابوسلمه گفت: همانا عایشه گفت: رسول خدا(صلی الله علیه وآله) روزی فرمود: «ای عایشه! این است جبرئیل که بر تو سلام می رساند. من گفتم: سلام و رحمت و برکات خداوند بر او باد. آنچه تو می بینی من نمی بینم.

ب) «عَنْ أَبِي مُوسَى الْأَشْعَرِيِّ- رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ- قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: كَمَلَ مِنْ الرِّجَالِ‏ كَثِيرٌ، وَ لَمْ يَكْمُلْ مِنْ النِّسَاءِ إِلَّا مَرْيَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ، وَ آسِيَةُ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ، وَ فَضْلُ عَائِشَةَ عَلَى النِّسَاءِ كَفَضْلِ الثَّرِيدِ عَلَى سَائِرِ الطَّعَامِ»؛[5] ابو موسی اشعری گفت: رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمودند: «بسیاری از مردان به رتبه ی کمال رسیده اند و از زنان به جز مریم بنت عمران و آسیه زن فرعون به مرتبه ی کمال نرسیدند و فضیلت عایشه بر زنان مانند فضیلت ثرید(نان وآبگوشت) بر سایر غذاها است.

ج) «أَنَسَ بْنَ مَالِكٍ- رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ- يَقُولُ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ- صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ- يَقُولُ: فَضْلُ عَائِشَةَ عَلَى النِّسَاءِ كَفَضْلِ الثَّرِيدِ عَلَى الطَّعَامِ»؛[6] انس بن مالک می گفت: از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) شنیدم که می فرمود: فضیلت عایشه بر زنان مانند فضیلت آبگوشت بر سایر غذاها.

د) «عَنْ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ: أَنَّ عَائِشَةَ اشْتَكَتْ، فَجَاءَ ابْنُ عَبَّاسٍ فَقَالَ: يَا أُمَّ الْمُؤْمِنِينَ، تَقْدَمِينَ عَلَى فَرَطِ صِدْقٍ: عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، وَ عَلَى أَبِي بَكْرٍ»؛[7] از قاسم بن محمد روایت است که گفت: عایشه مریض شد، ابن عباس (به نزد وی) آمد و گفت: ای ام المومنین، تو بر پیشرو راستین (که اسباب بهشت را برایت آماده کرده اند) می روی، بر رسول الله(صلی الله علیه وآله) و بر ابوبکر.

هـ) «عَنْ الْحَكَمِ: سَمِعْتُ أَبَا وَائِلٍ قَالَ: لَمَّا بَعَثَ عَلِيٌّ عَمَّارًا وَ الْحَسَنَ إِلَى الْكُوفَةِ لِيَسْتَنْفِرَهُمْ خَطَبَ عَمَّارٌ فَقَالَ: إِنِّي لَأَعْلَمُ أَنَّهَا زَوْجَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ، وَ لَكِنَّ اللَّهَ ابْتَلَاكُمْ لِتَتَّبِعُوهُ أَوْ إِيَّاهَا»؛[8] ابووائل گفت: آنگاه که علی(بن ابی طالب) عمار و حسن (رضی الله عنهم) را (در آستانه ی جنگ جمل) به کوفه فرستاد تا از مردم یاری جوید؛ عمار خطبه خواند و گفت: همانا من می دانم که وی (عایشه) در دنیا و آخرت همسر آنحضرت است؛ ولی خداوند شما را آزمود که آیا از خداوند پیروی می کنید یا از عایشه.

و) «حَدَّثَنَا أَبُو أُسَامَةَ، عَنْ هِشَامٍ، عَنْ أَبِيهِ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ لَمَّا كَانَ فِي مَرَضِهِ، جَعَلَ يَدُورُ فِي نِسَائِهِ وَ يَقُولُ: أَيْنَ أَنَا غَدًا؟ أَيْنَ أَنَا غَدًا؟ حِرْصًا عَلَى بَيْتِ عَائِشَةَ، قَالَتْ عَائِشَةُ: فَلَمَّا كَانَ يَوْمِي سَكَنَ»؛[9] از ابو اسامه از هشام روایت است که پدرش گفت: آنگاه که آنحضرت در مریضی به سر می برد(که به وفات آنحضرت انجامید) بر زنان خود دور می زد و می گفت: من فردا کجا خواهم بود، من فردا کجا خواهم بود؟ خواستار خانه ی عایشه بود. عایشه گفت: چون روز نوبت من فرا رسید، آنحضرت ساکت شد(دیگر سوال نکرد فردا کجا خواهم بود).

ادامه دارد.


[/HR] [1] . مناوی در این رابطه می نویسد: «(إن فضل عائشة) بنت الصديق الصديقة (على النساء) أي على نساء رسول الله صلى الله عليه وسلم الذين في زمنها ومن أطلق نساءه ورد عليه خديجة وهي أفضل من عائشة رضي الله عنها على الصواب لتصريح المصطفى صلى الله عليه وسلم بأنه لم يرزق خيرا من خديجة ولخبر ابن أبي شيبة فاطمة سيدة نساء أهل الجنة بعد مريم وآسية وخديجة فإذا فضلت فاطمة فعائشة أولى ومن قول بنساء زمنها ورد عليه فاطمة وفي شأنها قال أبوها ما سمعت وقد قال جمع من السلف والخلف لا نعدل ببضعة المصطفى صلى الله عليه وسلم أحدا قال البعض وبه يعلم أن بقية أولاده كفاطمة رضي الله عنها». (فيض القدير، المناوی، ج2، ص585، الناشر : دار الكتب العلمية بيروت – لبنان).

[2]. در میان ناقلان سنت از صحابی به نقل عامه، «ابوهریره» با: 5374 روایت! بالاترین مقدار نقل حدیث را به خود اختصاص داده و پس از وی؛ «عبدالله بن عمر» با: 2630 روایت! و «انس بن مالک» با: 2286 روایت! وسپس «عایشه» با: 2210 روایت! بیشترین آمار نقل حدیث از پیامبراکرم(صلی الله علیه وآآله) را به خود اختصاص داده اند. (قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، جمال الدین القاسمی، ص25؛ تیسیر مصطلح الحدیث، محمود الطحان، ص107و...).

[3] . بخاری در صحیح خود در جمیع موارد بعد از ذکر نام حضرت زهرا(سلام الله علیها) با دعای (علیها السلام) از ایشان یاد نموده که كاربرد چنین امری در متون عامه تنها در مورد معصومين(عليهم السلام) مي باشد.

[4]. صحیح البخاری، کتاب المناقب، باب فضل عائشة، ح3768.

[5] . همان، ح3769.

[6] . همان، ح3770.

[7]. همان، ح3771.

[8]. همان، ح3772.

[9]. همان، ح3774.

عبد آبق;933863 نوشت:
سلام

وهم چنین چرا بقیه همسران پیامبر را در حد عایشه توجه وتعصب ندارند
وچه مقدار از این فضائل از نظر شیعه به صورت علمی میتوان رد کرد
ودر آخر از نگاه اهل تسنن علل اصلی برتری عایشه بر بقیه چیست؟

میزان توجه اهل سنت به عایشه را می توان در این امور جستجو نمود:

1) اهل سنت ابوبکر را برترین صحابه دانسته؛ بدیهی است که فرزند او که همسر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نیز بوده جایگاهی همچون پدر را در میان عامه ایفا نماید؛

2) عایشه تنها همسر ماجراجوی پیامبر(صلی الله علیه و آله) بعد از وفات آنحضرت بوده. موضع گیری سیاسی وی در تقابل با اهل بیت(علیهم السلام) و منطبق با جریان خلفا و تأئید کامل آنان بوده است؛[1] امری که میزان و معیار انفکاک و جدایی دو مکتب اهل بیت(علیهم السلام) و مکتب خلفا بوده است؛

3) سنت نقل شده اهل سنت مرهون نقلیات عایشه است. وی از کسانی است که بیشترین نقل سنت ‌را به خود اختصاص داده اند و در این میان جایگاه وی در نقل سنت، با توجه به نزدیکی وی به پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) و نقل اخبار و فتاوای مختص به خود بی بدیل بوده، تا آنجا که اهل سنت او را اعلم زنان پیامبر(صلی الله علیه وآله)؛‌ بلکه اعلم از بسیاری از صحابه دانسته و در خبری موضوع و دروغین نیز در رابطه با اهمیت این بعد وی نقل شده است که پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) در رابطه با منزلت علمی وی فرمودند: «نصف دین خود را از حمیرا بیاموزید».[2]

4) روایات مناقب عایشه که به اعتقاد ما ساختگی بوده؛ در متون اهل سنت بیش از مناقب سایر ازواج بجز خدیجه(علیها السلام) بوده؛ بلکه می توان گفت شناخت قابل توجهی نسبت به ابعاد زندگی بیشتر زنان پیامبر(صلی الله علیه وآله) در دست نیست،‌ که چنین امری خود بر امتیاز عایشه نسبت به سایر زنان آنحضرت افزوده است؛

5) از آنجا که مذمت عایشه در قرآن و سنت وجود داشته و در این میان شیعه به هیچ روی دیدگاه مثبتی به این شخصیت نداشته، ودر مقابل نقش عایشه نیز در میراث علمی اهل سنت غیر قابل انکار بوده؛ ‌چنین امری به نوبه ی خود بر اهمیت توجه اهل سنت به او افزوده است. اما اینکه چرا با اعتراف به مقام و منزلت حضرت زهرا(علیها السلام) و اعتقاد به برتری مجموعی آنحضرت در نزد بسیاری از اهل سنت؛ باز توجه به عایشه بیش از هر شخص دیگری بوده، آنرا باید در موضع گیری های سیاسی این دو شخصیت و تاثیر آن در باورهای اعتقادی اهل سنت جستجو نمود؛ زیرا در غیر این صورت و در صورت توجه به جایگاه حقیقی حضرت زهرا(سلام الله علیها) اصل مشروعیت زمامداران بعد از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) خدشه دار شده و بسیاری از باورهای اعتقادی و عملی اهل سنت زیر سوال می رود.

موفق باشید.


[/HR] [1]. امام علی(علیه السلام) در خطبه ی 156 نهج البلاغه در رابطه با کینه عایشه به خود می فرمایند: «أما فلانة فأدركها رأي النساء و ضغن غلا في صدرها كمرجل القين و لو دعيت لتنال‏ من‏ غيري‏ ما أتت إلي لم تفعل و لها بعد حرمتها الأولى و الحساب على الله تعالى‏»؛ اما عائشه‏، پس افكار و خيالات زنانه بر او چيره شد، و كينه‏ها در سينه‏اش چون كوره آهنگرى شعله‏ور گرديد، اگر از او مى‏خواستند آنچه را كه بر ضد من انجام داد نسبت به ديگرى روا دارد سرباز مى‏زد، به هر حال احترام نخست او برقرار است و حسابرسى اعمال او با خداى بزرگ است

[2] . المقاصد الحسنة، السخاوی، ج1، ص321: «حَدِيث: خُذُوا شَطْرَ دِينِكُمْ عَنِ الْحُمَيْرَاءِ، قال شيخنا في تخريج ابن الحاجب من إملائه: لا أعرف له إسنادا، ولا رأيته في شيء من كتب الحديث»؛ تحفة الطالب بمعرفة أحاديث مختصر ابن الحاجب، ابن کثیر الدمشقی، ج1، ص141: « خذوا شطر دينكم عن الحميراء". فهو: حديث غريب جدا، بل هو منكر. سألت عنه شيخنا الحافظ أبا الحاج المزي، فلم يعرفه وقال: لم أقف له على سند إلى الآن. وقال شيخنا أبو عبد الله الذهبي: هو من الأحاديث الواهية التي لا يعرف لها إسناد».

صدرا;936033 نوشت:
مذمت عایشه در قرآن

سلام وسپاس از توضیحات مفیدتون
لطفا به تفصیل در مورد این قسمت وآیات قرآن توضیح دهید

صدرا;936033 نوشت:
در تقابل با اهل بیت

لطفا مواردی که عایشه به تقابل پرداخت بفرمایید

عبد آبق;936255 نوشت:

لطفا به تفصیل در مورد این قسمت وآیات قرآن توضیح دهید

با سلام و عرض ادب

1) در این مورد تنها کافی است به سوره ی تحریم مراجعه شود. سوره ای که در آن سخن از انحراف عقیده ی و مذمت و تهدید دو زن از همسران پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلّم) است.

به نقل صحیح اهل سنت که منقول از خلیفه ی دوم است مراد از این دو زن، عایشه و حفصه است. بخاری در صحیح خود در این رابطه از ابن عباس در ابواب متعددی روایت نموده:

«...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ- رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا- قَالَ: لَمْ أَزَلْ حَرِيصًا عَلَى أَنْ أَسْأَلَ عُمَرَ- رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ- عَنْ الْمَرْأَتَيْنِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ اللَّتَيْنِ قَالَ اللَّهُ لَهُمَا: «إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما» فَحَجَجْتُ مَعَه، فَعَدَلَ، وَ عَدَلْتُ مَعَهُ بِالْإِدَاوَةِ، فَتَبَرَّزَ حَتَّى جَاءَ فَسَكَبْتُ عَلَى يَدَيْهِ مِنْ الْإِدَاوَةِ، فَتَوَضَّأَ، فَقُلْتُ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، مَنْ الْمَرْأَتَانِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ اللَّتَانِ قَالَ لَهُمَا: «إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ‏ فَقَالَ: وَا عَجَبِي‏ لَكَ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ! عَائِشَةُ وَ حَفْصَةُ»؛[1]

من همیشه در صدد آن بودم که درباره ی دو تن از همسران پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلّم) از عمر سؤال نمایم که خداوند در مورد آنها فرموده است: (إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما)؛ «اگر [شما دو زن‏] به درگاه خدا توبه كنيد [بهتر است‏]، واقعاً دلهايتان انحراف پيدا كرده است». من با عمر حج گزاردم، وی راه خود را کج کرد و من هم راه خود را کج کردم و ظرف آب با خود گرفتم. او قضای حاجت کرد و پس از آن آمد و من بر دستانش آب ریختم و واو وضو گرفت. گفتم: ای امیر المومنین، کدامند آن دو زن از زنان پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلّم) که خداوند عزوجل در مورد آنان فرموده: «اگر [شما دو زن‏] به درگاه خدا توبه كنيد [بهتر است‏]». وی گفت: ای ابن عباس در شگفتم از این سؤال تو. آن دو زن عایشه و حفصه اند.



[/HR] [1]. صحیح البخاری، کتاب المظالم، باب الغرفة والعلیة المشرفة فی السطوح و غیرها، ح2467و کتاب التفسیر، باب: تبتغی مرضات ازواجک، ح4913و باب: «ان تتوبا الی الله فقد صغت قلوبکما»، ح4915و 4916 و...

عبد آبق;936255 نوشت:

لطفا مواردی که عایشه به تقابل پرداخت بفرمایید



2) در دشمنی عایشه با اهل بیت(علیهم السلام) همان بس که وی رهبری مبارزه ی علنی با امام زمان خویش را داشته و بر خلاف دستور قرآن و پیامبر(صلی الله علیه وآله)‌ مبنی بر عدم خروج از منزل،[1] جنگ جمل را علیه امام علی(علیه السلام) هدایت و رهبری نمود. امام علی(علیه السلام)‌ شدت کینه های وی به آنحضرت را همچون شعله های تنور آهنگران تشبیه نموده و در خطبه ای فرمودند:

«أما فلانة فأدركها رأي النساء و ضغن غلا في صدرها كمرجل القين و لو دعيت لتنال‏ من‏ غيري‏ ما أتت إلي لم تفعل و لها بعد حرمتها الأولى و الحساب على الله تعالى‏»؛[2] اما عایشه‏، پس افكار و خيالات زنانه بر او چيره شد، و كينه ‏ها در سينه‏اش چون كوره ی آهنگرى شعله‏ ور گرديد، اگر از او مى‏خواستند آنچه را كه بر ضد من انجام داد نسبت به ديگرى روا دارد سرباز مى‏ زد، به هر حال احترام نخست او برقرار است و حسابرسى اعمال او با خداى بزرگ است».

دشمنی عایشه با امام علی(علیه السلام) را می توان در ابراز خوشحالی و خوشنودی وی از خبر شهادت آنحضرت نیز مشاهده نمود؛ آنچنان که نوشته اند : هنگامی که خبر شهادت آن حضرت را غلامى به وى داد او گفت: «فالقت‏ عصاها و استقرّت بها النّوى‏*كما قرّ عينا بالاياب المسافر»؛[3] «القاء عصا» كنايه از اطمينان قلب و آسودگى خاطر مى ‏باشد كه وقتى آدمى در مكان معينى قلبش آرام و فكرش آسوده شد گفته مى ‏شود «القى عصاه» مقصود عايشه از گفتن اين شعر آن بود كه خواست بگويد از بابت على خيالم آسوده و سينه ام باز و فكرم راحت شد، چون پيوسته انتظار همچو خبرى را داشتم مانند كسى كه انتظار مسافر خود را داشته باشد كه به آمدن مسافر چشمهايش روشن و قلبش آرام‏گردد؟!!
آنگاه از غلام پرسيد كه چه كسى او را به قتل رسانيد، گفتند: «عبد الرحمن بن ملجم» مرادى از قبيله بنى مراد، فورى گفت: «فان يك نائيا فلقد نعاه* غلام ليس فيه التّراب‏»؛[4]يعنى اگر على دور از من است خبر مرگ او را غلامى آورد كه خاك در دهان او مباد.

3)دشمنی عایشه نه با امام؛ بلکه با نواده ی رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) و سید جوانان بهشت نیز اتفاق افتاد آنچنان که از دفن آنحضرت در حجره ی پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلّم) جلو گیری نمود.
هنگامی که جنازه ی امام(علیه السلام) را برای دفن به سمت حجره ی نبوی(صلی الله علیه وآله و سلّم) حمل می شد؛ عايشه در حالی که بر استرى سوار شده و در حمایت بنى اميه و بنی مروان بود، مانع از انجام چنین امری شد. در وصف عمل او بعضی از شعرای آن زمان گفتند: «فيوما على‏ بغل و يوما على جمل»: (روزى بر استر و روزى بر شتر سوارى).[5]
يعقوبى در تاريخ خود مى‏نويسد: «عايشه به قاطر سياه و سفيد سوار شد گفت: خانه، خانه ی من است و اجازه نمى ‏دهم کسی در آنجا دفن شود». «قاسم بن محمد ابن ابو بكر» گفت: «اى عمه هنوز سرهاى خود را از روز جمل احمر نشسته ‏ايم آيا مى ‏خواهى بگويند روز قاطر شهباء برگشت»؟! [6]

پس «صقر بصرى» كه يكى از شعرا است عايشه را مخاطب كرده چنين مى ‏گويد: «و يوم الحسن الهادى على بغلك اسرعت؛‌ و مانست و مانعت و خاصمت و قاتلت‏* و في بيت رسول اللَّه بالظّلم تحكّمت* هل الزوجة اولى بالمواريث من البنت‏*‌لك التسع من الثّمن و بالكلّ تحكّمت‏*‌تجمّلت، تبغّلت و لو عشت تفيّلت‏ »؛روز دفن حسن هادى شتابان سوار قاطر شده آمدى با تبختر و خصومت و جنگ كردى، در خانه ی رسول خدا حكم به جور نمودى، آيا زوجه به ميراث از دختر اولى است (اگر از رسول خدا ارث برده مى‏شد چرا به دخترش زهرا ندادند) براى تو نه يك از هشت يك است (يك قسمت از 72 قسمت) ولى در همه تصرف و حكومت كردى روزى به شتر سوار شده به جنگ بصره رفتى و روزى به قاطر برنشستى و اگر نمردى و زنده ماندى به فيل هم سوار مى ‏شدى! [7]

برای اطلاع بیشتر به کتاب :«نقش عایشه در تاریخ اسلام»، تالیف: مرحوم علامه ی عسکری، مراجعه شود.

موفق باشید.



[/HR] [1]. الاحزاب(33)؛ 33: (وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏): «و در خانه‏ هايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليّتِ قديم زينتهاى خود را آشكار مكنيد».

[2]. نهج البلاغة، خطبه ی 156.

[3]. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج3، ص30؛ انساب الاشراف، البلاذری، ج2، ص506؛ اعیان الشیعة، سید محسن الامین، ج1، ص121، و...

[4]. تاریخ الطبری، ج5، ص150؛ مقاتل الطالبیین، ابوالفرج الاصبهانی، ص55.

[5]. مقاتل الطالبیین، ابوالفرج الاصبهانی، ص83.

[6] . تاریخ یعقوبی، ج2، ص225: «وقيل إن عائشة ركبت بغلة شهباء ، وقالت : بيتي لا آذن فيه لاحد . فأتاها القاسم بن محمد بن أبي بكر ، فقال لها : يا عمة ! ما غسلنا رؤوسنا من يوم الجمل الأحمر ، أتريدين أن يقال يوم البغلة الشهباء ؟ فرجعت».

[7]. ترجمه ی طرائف سید بن طاوس، داود الهامی، ص426؛ همچنین ر.ک: مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص45؛ منتهی الآمال،‌شیخ عباس قمی، ج1، ص559.

صدرا;936033 نوشت:
5) از آنجا که مذمت عایشه در قرآن و سنت وجود داشته و در این میان شیعه به هیچ روی دیدگاه مثبتی به این شخصیت نداشته، ودر مقابل نقش عایشه نیز در میراث علمی اهل سنت غیر قابل انکار بوده؛ ‌چنین امری به نوبه ی خود بر اهمیت توجه اهل سنت به او افزوده است. اما اینکه چرا با اعتراف به مقام و منزلت حضرت زهرا(علیها السلام) و اعتقاد به برتری مجموعی آنحضرت در نزد بسیاری از اهل سنت؛ باز توجه به عایشه بیش از هر شخص دیگری بوده، آنرا باید در موضع گیری های سیاسی این دو شخصیت و تاثیر آن در باورهای اعتقادی اهل سنت جستجو نمود؛ زیرا در غیر این صورت و در صورت توجه به جایگاه حقیقی حضرت زهرا(سلام الله علیها) اصل مشروعیت زمامداران بعد از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) خدشه دار شده و بسیاری از باورهای اعتقادی و عملی اهل سنت زیر سوال می رود.

سلام

چرا پیامبر عایشه را طلاق ندادند تا منشا انحراف در دین نشود ؟ و بتوانند بهتر با او مقابله کنند و افرادی گول او را نخورند ؟
به هرحاب پیامبر باید به هر طریقی جلوی انحراف را می گرفتند ؟

**گلشن**;936636 نوشت:
سلام

چرا پیامبر عایشه را طلاق ندادند تا منشا انحراف در دین نشود ؟ و بتوانند بهتر با او مقابله کنند و افرادی گول او را نخورند ؟
به هرحاب پیامبر باید به هر طریقی جلوی انحراف را می گرفتند ؟

با سلام و عرض ادب

1)‌ قرآن کریم در سوره ی تحریم در مقام بیان نمونه و عبرت دیگران، سخن از زنان کافری می زند که همسران آنان از انبیای برجسته ی الهی بودند: (ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ قِيلَ ادْخُلا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ)؛[1] «خداوند براى كسانى كه كافر شده‏ اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خيانت كردند و ارتباط با اين دو (پيامبر) سودى به حالشان (در برابر عذاب الهى) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شويد همراه كسانى كه وارد مى‏ شوند!».

و در مقابل این زنان مثال به زنی می زند که با وجود داشتن همسری کافر که ادعای ربوبیّت داشت، وی با ایمان به خدا و عمل صالح از برجستگان زنان بهشت گردید و نام او در کنار نام مریم ذکر گردید: (وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ)؛[2] «و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام كه گفت: «پروردگارا! خانه‏اى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايى بخش!».

این آیات بیانگر هدایت و ضلالت اختیاری انسان بوده و به وضوح بیان می سازد که وجود زمینه های مناسب در راستای رسیدن به کمال و یا شقاوت به تنهایی کافی نبوده و این اختیار انسان است که نقش آفرینی اصلی را ایفا می نماید؛ بنابراین همچنان که رابطه ی همسری با پیامبر خدا نمی تواند به تنهایی منجر به رستگاری زنی گردد؛ در مقابل وجود سختترین شرایط همچون دربار فرعون که هر گونه یاد و ذکر و عمل توحیدی در آن جرم شناخته شده نمی تواند مانع رستگاری همسر او گردد.

قرآن کریم در صدر این سوره، داستانی از دو زن پیامبر(صلی الله علیه وآله) بیان می دارد، که آنان با تبعیت از هوای نفس، پیامبر(صلی الله علیه وآله) را آزرده خاطر ساخته و به واسطه ی چنین امری قلوبشان از حق منحرف گردید؛ لذا در بیانی تهدید آمیز نسبت به آنان می فرماید: (إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ؛ عَسى‏ رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْواجاً خَيْراً مِنْكُنَّ مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَيِّباتٍ وَ أَبْكاراً)؛[3] «اگر پيامبر، شما را طلاق گويد، اميد است پروردگارش همسرانى بهتر از شما: مسلمان، مؤمن، فرمانبر، توبه‏كار، عابد، روزه‏ دار، بيوه و دوشيزه به او عوض دهد». و سپس می فرماید: (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ)؛[4] «اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد خود و خانواده خويش را از آتشى كه هيزم آن انسانها و سنگهاست نگه داريد آتشى كه فرشتگانى بر آن گمارده شده كه خشن و سختگيرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمى‏ كنند و آنچه را فرمان داده شده‏ اند (به طور كامل) اجرا مى‏ نمايند».

این آیات بیانگر رضایت پروردگار به طلاق برخی از همسران (عایشه و حفصه) آن حضرت بوده و آیه به صراحت بیان می دارد که این دو زن فاقد صفات تسلیم و ایمان و فرمانبرداری و توبه پذیری و روزه داری، در سطح سایر زنان مومنه بوده اند؛ لذا خدای متعال وعده زنان بهتر از آنان را به آنحضرت در صورت طلاق آنان می دهد. و دیگر آنکه پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) تمام سعی خود را در راستای هدایت آنان انجام داده؛‌ اما قابلیت چنین امری در آنان وجود نداشته است. و این چیزی است که با اختیار آنان حاصل شده است.

2) طلاق عایشه و حفصه در صحیح بخاری
بنابرنقل صحیح اهل سنت؛ همچنان که بخاری و مسلم در کتاب صحیح خود روایت نموده اند؛ پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) برخی از زنان خود از جمله حفصه و عایشه را طلاق داده؛ و به مدت 29 شب بدانها رجوع نکرد و بعد از آن زنان خود را بین رفتن و ماندن مخیر ساخت که جملگی ماندن را ترجیح دادند؛ زیرا در غیر این صورت خواری دنیا نیز در انتظار انان می بود.[5]

بخاری این داستان را در قسمتهای مختلفی از کتاب خود روایت نموده که همگی مربوط به تفسیر بخشی از سوره ی تحریم می باشد. در قسمتی از این روایت می خوانیم که به عمر خبر طلاق دادن حفصه و زنان دیگر داده شد که وی در واکنش به این خبر گفت: حفصه خوار و زیانکار شد: «طَلَّقَ‏ رَسُولُ‏ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ نِسَاءَهُ، قَالَ: قَدْ خَابَتْ حَفْصَة»؛[6]

موفق باشید.


[/HR] [1]. التحریم(66)، 10.

[2]. همان، 11.

[3]. همان، آیات: 5-4.

[4]. همان،

[5]. صحیح البخاری، کتاب النکاح، باب موعظة الرجل ابنته لحال زوجها، ح5191.

[6]. همان،‌6.

صدرا;936824 نوشت:
با سلام و عرض ادب

1)‌ قرآن کریم در سوره ی تحریم در مقام بیان نمونه و عبرت دیگران، سخن از زنان کافری می زند که همسران آنان از انبیای برجسته ی الهی بودند: (ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ قِيلَ ادْخُلا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ)؛[1] «خداوند براى كسانى كه كافر شده‏ اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خيانت كردند و ارتباط با اين دو (پيامبر) سودى به حالشان (در برابر عذاب الهى) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شويد همراه كسانى كه وارد مى‏ شوند!».

و در مقابل این زنان مثال به زنی می زند که با وجود داشتن همسری کافر که ادعای ربوبیّت داشت، وی با ایمان به خدا و عمل صالح از برجستگان زنان بهشت گردید و نام او در کنار نام مریم ذکر گردید: (وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ)؛[2] «و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام كه گفت: «پروردگارا! خانه‏اى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايى بخش!».

این آیات بیانگر هدایت و ضلالت اختیاری انسان بوده و به وضوح بیان می سازد که وجود زمینه های مناسب در راستای رسیدن به کمال و یا شقاوت به تنهایی کافی نبوده و این اختیار انسان است که نقش آفرینی اصلی را ایفا می نماید؛ بنابراین همچنان که رابطه ی همسری با پیامبر خدا نمی تواند به تنهایی منجر به رستگاری زنی گردد؛ در مقابل وجود سختترین شرایط همچون دربار فرعون که هر گونه یاد و ذکر و عمل توحیدی در آن جرم شناخته شده نمی تواند مانع رستگاری همسر او گردد.

قرآن کریم در صدر این سوره، داستانی از دو زن پیامبر(صلی الله علیه وآله) بیان می دارد، که آنان با تبعیت از هوای نفس، پیامبر(صلی الله علیه وآله) را آزرده خاطر ساخته و به واسطه ی چنین امری قلوبشان از حق منحرف گردید؛ لذا در بیانی تهدید آمیز نسبت به آنان می فرماید: (إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ؛ عَسى‏ رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْواجاً خَيْراً مِنْكُنَّ مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَيِّباتٍ وَ أَبْكاراً)؛[3]«اگر پيامبر، شما را طلاق گويد، اميد است پروردگارش همسرانى بهتر از شما: مسلمان، مؤمن، فرمانبر، توبه‏كار، عابد، روزه‏ دار، بيوه و دوشيزه به او عوض دهد». و سپس می فرماید:(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ)؛[4] «اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد خود و خانواده خويش را از آتشى كه هيزم آن انسانها و سنگهاست نگه داريد آتشى كه فرشتگانى بر آن گمارده شده كه خشن و سختگيرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمى‏ كنند و آنچه را فرمان داده شده‏ اند (به طور كامل) اجرا مى‏ نمايند».

این آیات بیانگر رضایت پروردگار به طلاق برخی از همسران (عایشه و حفصه) آن حضرت بوده و آیه به صراحت بیان می دارد که این دو زن فاقد صفات تسلیم و ایمان و فرمانبرداری و توبه پذیری و روزه داری، در سطح سایر زنان مومنه بوده اند؛ لذا خدای متعال وعده زنان بهتر از آنان را به آنحضرت در صورت طلاق آنان می دهد. و دیگر آنکه پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) تمام سعی خود را در راستای هدایت آنان انجام داده؛‌ اما قابلیت چنین امری در آنان وجود نداشته است. و این چیزی است که با اختیار آنان حاصل شده است.

2) طلاق عایشه و حفصه در صحیح بخاری
بنابرنقل صحیح اهل سنت؛ همچنان که بخاری و مسلم در کتاب صحیح خود روایت نموده اند؛ پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) برخی از زنان خود از جمله حفصه و عایشه را طلاق داده؛ و به مدت 29 شب بدانها رجوع نکرد و بعد از آن زنان خود را بین رفتن و ماندن مخیر ساخت که جملگی ماندن را ترجیح دادند؛ زیرا در غیر این صورت خواری دنیا نیز در انتظار انان می بود.[5]

بخاری این داستان را در قسمتهای مختلفی از کتاب خود روایت نموده که همگی مربوط به تفسیر بخشی از سوره ی تحریم می باشد. در قسمتی از این روایت می خوانیم که به عمر خبر طلاق دادن حفصه و زنان دیگر داده شد که وی در واکنش به این خبر گفت: حفصه خوار و زیانکار شد: «طَلَّقَ‏ رَسُولُ‏ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ نِسَاءَهُ، قَالَ: قَدْ خَابَتْ حَفْصَة»؛[6]

همچنین سلام و عرض ادب

ببینید من وقتی به قانون اعدام مرتد فکر می کنم
به این نتیجه می رسم که خداوند با این قانون خشن می خواسته جلوی انحراف مسلمانها را بگیرد
ان وقت همین خدا که اینقدر در مقابل انحراف با خشونت رفتار می کند
در جاهای دیگر برای جلوگیری از انحراف قاطعیت نشان نمی دهد

اگر واقعا عایشه مخالف اهل بیت و موجب انحراف جمع کثیری از مسلمانان شد
چرا همان قاطعیت اعدام مرتد درباره او اجرا نشد
منظورم قتل او نیست بلکه طلاق او و طرد او از جانب پیامبر می باشد

چرا یک جا در مقابل انحراف انقدر خشونت و جایی دیگر اینقدر مدارا ؟!

جمع بندی

پرسش:

چرا عایشه با وجود رابطه ی خصمانه ی وی نسبت به عترت(علیهم السلام) در بین اهل سنت دارای جایگاهی ویژه است؟

پاسخ:
از دیدگاه بسیاری از اهل سنت عایشه همسر پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) بعد از برتری مجموعی حضرت خدیجه و حضرت زهرا(سلام الله علیهما) بر او،[1] از جهاتی دیگر برتر از زنان زمان خود بوده؛ جهاتی همچون: کثرت علم و اطلاع نسبت به احکام شریعت و اهتمام به انتشار سنت نبوی(صلی الله علیه و آله و سلّم)، ‌تا آنجا که چنین ویژگی ای وی را در شمار اصحابی قرار داده که بیشترین آمار نقل حدیث را به خود اختصاص داده اند.[2]
بخاری در کتاب مناقب صحیح خود، بابی را به نقل فضل عایشه اختصاص داده است. این باب با عنوان «باب فضل عایشه»، بعد از باب مناقب فاطمه(علیها السلام)[3] آمده است. انتخاب عنوان «فضل» به جای عنوان «مناقب»، خود بیانگر دیدگاه صاحب کتاب در مورد عایشه است که ما به ذکر سه روایت اکتفا می نمائیم:
الف) «عَنْ ابْنِ شِهَابٍ، قَالَ أَبُو سَلَمَةَ: إِنَّ عَائِشَةَ- رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا- قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ يَوْمًا: يَا عَائِشَ‏، هَذَا جِبْرِيلُ يُقْرِئُكِ السَّلَامَ، فَقُلْتُ: وَ عَلَيْهِ‏ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، تَرَى مَا لَا أَرَى»؛[4] ابوسلمه گفت: همانا عایشه گفت: رسول خدا(صلی الله علیه وآله) روزی فرمود: «ای عایشه! این است جبرئیل که بر تو سلام می رساند. من گفتم: سلام و رحمت و برکات خداوند بر او باد. آنچه تو می بینی من نمی بینم.
ب) «عَنْ أَبِي مُوسَى الْأَشْعَرِيِّ- رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ- قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: كَمَلَ مِنْ الرِّجَالِ‏ كَثِيرٌ، وَ لَمْ يَكْمُلْ مِنْ النِّسَاءِ إِلَّا مَرْيَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ، وَ آسِيَةُ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ، وَ فَضْلُ عَائِشَةَ عَلَى النِّسَاءِ كَفَضْلِ الثَّرِيدِ عَلَى سَائِرِ الطَّعَامِ»؛[5] ابو موسی اشعری گفت: رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمودند: «بسیاری از مردان به رتبه ی کمال رسیده اند و از زنان به جز مریم بنت عمران و آسیه زن فرعون به مرتبه ی کمال نرسیدند و فضیلت عایشه بر زنان مانند فضیلت ثرید(نان وآبگوشت) بر سایر غذاها است.
ج) «أَنَسَ بْنَ مَالِكٍ- رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ- يَقُولُ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ- صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ- يَقُولُ: فَضْلُ عَائِشَةَ عَلَى النِّسَاءِ كَفَضْلِ الثَّرِيدِ عَلَى الطَّعَامِ»؛[6]‏ انس بن مالک می گفت: از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) شنیدم که می فرمود: فضیلت عایشه بر زنان مانند فضیلت آبگوشت بر سایر غذاها.

همچنین میزان توجه اهل سنت به عایشه را می توان در این امور جستجو نمود:
1) اهل سنت ابوبکر را برترین صحابه دانسته؛ بدیهی است که فرزند او که همسر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نیز بوده جایگاهی همچون پدر ایفاء نماید؛

2) عایشه تنها همسر ماجراجوی پیامبر(صلی الله علیه و آله) پس از وفات آنحضرت است. جریان سیاسی وی در تقابل با اهل بیت(علیهم السلام) و منطبق با جریان خلفا و مورد تأئید کامل آنان بوده است؛[7] امری که میزان و معیار انفکاک و جدایی دو مکتب اهل بیت(علیهم السلام) و مکتب خلفا بوده است؛

3) سنت نقل شده اهل سنت مرهون نقلیات عایشه است؛ زیرا وی از کسانی است که بیشترین نقل سنت ‌را به خود اختصاص داده اند و در این میان جایگاه وی در نقل سنت، با توجه به نزدیکی وی به پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) و نقل اخبار و فتاوای مختص به خود بی بدیل بوده، تا آنجا که اهل سنت او را اعلم زنان پیامبر(صلی الله علیه وآله)؛‌ بلکه اعلم از بسیاری از صحابه دانسته تا آنجا که در خبری دروغین از پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) نقل شده که فرمودند: «نصف دین خود را از حمیرا بیاموزید؟!».[8]

4) روایات مناقب عایشه که به اعتقاد ما ساختگی است؛ در متون اهل سنت بیش از مناقب سایر ازواج بجز خدیجه(علیها السلام) است؛ بلکه می توان گفت شناخت قابل توجهی نسبت به ابعاد زندگی بیشتر زنان پیامبر(صلی الله علیه وآله) در دست نیست،‌ که چنین امری خود بر امتیاز عایشه نسبت به سایر زنان آنحضرت افزوده است؛

5) از آنجا که مذمت عایشه در قرآن و سنت وجود داشته و در این میان شیعه به هیچ روی دیدگاه مثبتی به این شخصیت نداشته، و در مقابل نیز نقش عایشه در میراث علمی اهل سنت غیر قابل انکار بوده؛ ‌چنین امری به نوبه ی خود بر اهمیت توجه ی اهل سنت به وی افزوده است.
اما اینکه چرا با اعتراف به مقام و منزلت حضرت زهرا(علیها السلام) و اعتقاد به برتری مجموعی آنحضرت در نزد بسیاری از اهل سنت؛ باز توجه به عایشه بیش از هر شخص دیگری است، چنین امری را باید در موضع گیری های سیاسی این دو شخصیت و تاثیر آن در باورهای اعتقادی اهل سنت جستجو نمود؛ زیرا در غیر این صورت و در صورت توجه به جایگاه حقیقی حضرت زهرا(سلام الله علیها) اصل مشروعیت زمامداران پس از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) خدشه دار شده و بسیاری از باورهای اعتقادی و عملی اهل سنت زیر سوال می رود.

آیا رفتار عایشه در مقابل عترت(علیهم السلام) خصمانه بوده؟
در دشمنی عایشه با اهل بیت(علیهم السلام) همان بس که وی رهبری مبارزه ی علنی با امام زمان خویش را داشته و بر خلاف دستور قرآن و پیامبر(صلی الله علیه وآله)‌ مبنی بر عدم خروج از منزل،[9] جنگ جمل را علیه امام علی(علیه السلام) هدایت و رهبری نمود.
امام علی(علیه السلام)‌ شدت کینه های وی به آنحضرت را همچون شعله های تنور آهنگران تشبیه نموده و در خطبه ای فرمودند:
«أما فلانة فأدركها رأي النساء و ضغن غلا في صدرها كمرجل القين و لو دعيت لتنال‏ من‏ غيري‏ ما أتت إلي لم تفعل و لها بعد حرمتها الأولى و الحساب على الله تعالى‏»؛[10] اما عائشه‏، پس افكار و خيالات زنانه بر او چيره شد، و كينه‏ ها در سينه ‏اش چون كوره آهنگرى شعله‏ ور گرديد، اگر از او مى ‏خواستند آنچه را كه بر ضد من انجام داد نسبت به ديگرى روا دارد سرباز مى‏ زد، به هر حال احترام نخست او برقرار است و حسابرسى اعمال او با خداى بزرگ است».
دشمنی عایشه با امام علی(علیه السلام) را می توان در ابراز خوشحالی و خوشنودی وی از خبر شهادت آنحضرت نیز مشاهده نمود؛ آنچنان که نوشته اند :
هنگامی که خبر شهادت آن حضرت را غلامى به وى داد او گفت: «فالقت‏ عصاها و استقرّت بها النّوى‏*كما قرّ عينا بالاياب المسافر»؛[11] «القاء عصا» كنايه از اطمينان قلب و آسودگى خاطر مى‏باشد كه وقتى آدمى در مكان معينى قلبش آرام و فكرش آسوده شد گفته مى‏شود «القى عصاه» مقصود عايشه از گفتن اين شعر آن بود كه خواست بگويد از بابت على خيالم آسوده و سينه ام باز و فكرم راحت شد، چون پيوسته انتظار همچو خبرى را داشتم مانند كسى كه انتظار مسافر خود را داشته باشد كه به آمدن مسافر چشمهايش روشن و قلبش آرام‏ گردد؟!!
آنگاه از غلام پرسيد كه چه كسى او را به قتل رسانيد، گفتند: «عبد الرحمن بن ملجم» مرادى از قبيله بنى مراد، فورى گفت: «فان يك نائيا فلقد نعاه* غلام ليس فيه التّراب‏»؛[12] يعنى اگر على دور از من است خبر مرگ او را غلامى آورد كه خاك در دهان او مباد.

همچنین دشمنی عایشه نه با امام؛ بلکه با نواده ی رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) و سید جوانان بهشت نیز اتفاق افتاد چنانکه وی از دفن آنحضرت در حجره ی پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلّم) جلو گیری نمود.
هنگامی که جنازه ی امام(علیه السلام) برای دفن به سمت حجره ی نبوی(صلی الله علیه وآله و سلّم) حمل می شد؛ عايشه در حالی که بر استرى سوار شده و در حمایت بنى اميه و بنی مروان بود مانع از انجام چنین امری شد. در وصف عمل او بعضی از شعرای آن زمان گفتند: «فيوما على‏ بغل و يوما على جمل»: (روزى بر استر و روزى بر شتر سوارى).[13]
يعقوبى در تاريخ خود مى ‏نويسد: «عايشه به قاطر سياه و سفيد سوار شد گفت: خانه، خانه ی من است و اجازه نمى‏ دهم کسی در آنجا دفن شود». «قاسم بن محمد ابن ابو بكر» گفت: «اى عمه هنوز سرهاى خود را از روز جمل احمر نشسته ‏ايم آيا مى‏ خواهى بگويند روز قاطر شهباء برگشت»؟! [14]
پس «صقر بصرى» كه يكى از شعرا است عايشه را مخاطب كرده چنين مى‏ گويد: «و يوم الحسن الهادى على بغلك اسرعت؛‌ و مانست و مانعت و خاصمت و قاتلت‏* و في بيت رسول اللَّه بالظّلم تحكّمت* هل الزوجة اولى بالمواريث من البنت‏*‌ لك التسع من الثّمن و بالكلّ تحكّمت‏*‌ تجمّلت، تبغّلت و لو عشت تفيّلت‏ »؛ روز دفن حسن هادى شتابان سوار قاطر شده آمدى با تبختر و خصومت و جنگ كردى، در خانه ی رسول خدا حكم به جور نمودى، آيا زوجه به ميراث از دختر اولى است (اگر از رسول خدا ارث برده مى ‏شد چرا به دخترش زهرا ندادند) براى تو نه يك از هشت يك است (يك قسمت از 72 قسمت) ولى در همه تصرف و حكومت كردى روزى به شتر سوار شده به جنگ بصره رفتى و روزى به قاطر برنشستى و اگر نمردى و زنده ماندى به فيل هم سوار مى‏ شدى! [15]

برای اطلاع بیشتر به کتاب :«نقش عایشه در تاریخ اسلام»، تالیف: مرحوم علامه ی عسکری، مراجعه شود.

 

پی نوشت ها:

[1] . مناوی در این رابطه می نویسد: «(إن فضل عائشة) بنت الصديق الصديقة (على النساء) أي على نساء رسول الله صلى الله عليه وسلم الذين في زمنها ومن أطلق نساءه ورد عليه خديجة وهي أفضل من عائشة رضي الله عنها على الصواب لتصريح المصطفى صلى الله عليه وسلم بأنه لم يرزق خيرا من خديجة ولخبر ابن أبي شيبة فاطمة سيدة نساء أهل الجنة بعد مريم وآسية وخديجة فإذا فضلت فاطمة فعائشة أولى ومن قول بنساء زمنها ورد عليه فاطمة وفي شأنها قال أبوها ما سمعت وقد قال جمع من السلف والخلف لا نعدل ببضعة المصطفى صلى الله عليه وسلم أحدا قال البعض وبه يعلم أن بقية أولاده كفاطمة رضي الله عنها». (فيض القدير، المناوی، ج2، ص585، الناشر : دار الكتب العلمية بيروت – لبنان).
[2] . در میان ناقلان سنت از صحابی به نقل عامه، «ابوهریره» با: 5374 روایت! بالاترین مقدار نقل حدیث را به خود اختصاص داده و پس از وی؛ «عبدالله بن عمر» با: 2630 روایت! و «انس بن مالک» با: 2286 روایت! وسپس «عایشه» با: 2210 روایت! بیشترین آمار نقل حدیث از پیامبراکرم(صلی الله علیه وآآله) را به خود اختصاص داده اند. (قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، جمال الدین القاسمی، ص25؛ تیسیر مصطلح الحدیث، محمود الطحان، ص107و...).
[3] . بخاری در صحیح خود در جمیع موارد بعد از ذکر نام حضرت زهرا(سلام الله علیها) با دعای (علیها السلام) از ایشان یاد نموده که كاربرد چنین امری در متون عامه تنها در مورد معصومين(عليهم السلام) مي باشد.
[4] . صحیح البخاری، کتاب المناقب، باب فضل عائشة، ح3768.
[5] . همان، ح3769.
[6] . همان، ح3770.
[7] . امام علی(علیه السلام) در خطبه ی 156 نهج البلاغه در رابطه با کینه عایشه به خود می فرمایند: «أما فلانة فأدركها رأي النساء و ضغن غلا في صدرها كمرجل القين و لو دعيت لتنال‏ من‏ غيري‏ ما أتت إلي لم تفعل و لها بعد حرمتها الأولى و الحساب على الله تعالى‏»؛ اما عائشه‏، پس افكار و خيالات زنانه بر او چيره شد، و كينه‏ ها در سينه‏ اش چون كوره آهنگرى شعله‏ ور گرديد، اگر از او مى‏ خواستند آنچه را كه بر ضد من انجام داد نسبت به ديگرى روا دارد سرباز مى ‏زد، به هر حال احترام نخست او برقرار است و حسابرسى اعمال او با خداى بزرگ است.
[8] . المقاصد الحسنة، السخاوی، ج1، ص321: «حَدِيث: خُذُوا شَطْرَ دِينِكُمْ عَنِ الْحُمَيْرَاءِ، قال شيخنا في تخريج ابن الحاجب من إملائه: لا أعرف له إسنادا، ولا رأيته في شيء من كتب الحديث»؛ تحفة الطالب بمعرفة أحاديث مختصر ابن الحاجب، ابن کثیر الدمشقی، ج1، ص141: «خذوا شطر دينكم عن الحميراء". فهو: حديث غريب جدا، بل هو منكر. سألت عنه شيخنا الحافظ أبا الحاج المزي، فلم يعرفه وقال: لم أقف له على سند إلى الآن. وقال شيخنا أبو عبد الله الذهبي: هو من الأحاديث الواهية التي لا يعرف لها إسناد».
[9] . الاحزاب(33)؛ 33: (وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏): «و در خانه‏هايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليّتِ قديم زينتهاى خود را آشكار مكنيد».
[10] . نهج البلاغة، خطبه ی 156.
[11] . الطبقات الکبری، ابن سعد، ج3، ص30؛ انساب الاشراف، البلاذری، ج2، ص506؛ اعیان الشیعة، سید محسن الامین، ج1، ص121، و...
[12] . تاریخ الطبری، ج5، ص150؛ مقاتل الطالبیین، ابوالفرج الاصبهانی، ص55.
[13] . مقاتل الطالبیین، ابوالفرج الاصبهانی، ص83.
[14] . تاریخ یعقوبی، ج2، ص225: «وقيل إن عائشة ركبت بغلة شهباء ، وقالت : بيتي لا آذن فيه لاحد . فأتاها القاسم بن محمد بن أبي بكر ، فقال لها : يا عمة ! ما غسلنا رؤوسنا من يوم الجمل الأحمر ، أتريدين أن يقال يوم البغلة الشهباء ؟ فرجعت».
[15] . ر.ک: مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص45؛ ترجمه ی طرائف سید بن طاوس، داود الهامی، ص426؛ منتهی الآمال،‌شیخ عباس قمی، ج1، ص559.

موضوع قفل شده است