جمع بندی برتری قرآن بر نهج البلاغه چیست؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
برتری قرآن بر نهج البلاغه چیست؟

سلام
می دانیم که بنا بر باور ما مسلمانان قرآن معجزه جاوید پیامبر (ص) می باشند که از نظر بلاغت فصاحت و هدایتگر بودن معجزه هست و کسی نتوانسته همانند آن بیاورد.

همچنینی گفته میشخ بجز قرآن هیچ کتابی بر نهج البلاغه برتری ندارد.من خودمم دیدیم که بعضی سخنان نهج البلاغه زیبا و پخته هستند و نهج البلاغه هم کتاب هدایتگر می باشند.
حال اگر قرآن از نهج البلاغه برتر هست این برتری ها در چه مواردی هست؟ با ذکر مثال نیز توضیح دهید.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد واسع

سوال:
اگر قرآن از نهج البلاغه برتر هست این برتری ها در چه مواردی هست؟

پاسخ:
بسمه تعالی
با سلام و احترام
قران و نهج البلاغه وجوه اشتراک و افتراق و نیز امتیازهایی بر یکدیگر دارند. آنچه قران کریم و نهج البلاغه را بیش از همه به یکدیگر نزدیک ساخته و مشابه گردانیده است بعد محتوایی و همچنین بعد فصاحتی و بلاغتی آنهاست و با گذر از وجوه اشتراک و افتراق می توان در بخش وجوه افتراق به امتیازات هریک از آنها بر دیگری واقف شد. آنچه در این نوشتار مورد توجه قرار گرفته است امتیازها و برتری های قران کریم بر نهج البلاغه است . برتری های قران بر نهج البلاغه بسیار زیاد است که در نوشتار حاضر به 14 مورد از آنها اشاره می کنیم. لازم به یاد اوری است که برخی از امتیاز ها شکلی، برخی محتوایی، و برخی تاریخی و برخی از قبیل سایر امتیازهاست.

امتیازات قران کریم بر نهج البلاغه

1. وحی و معجزه بودن قران کریم به خلاف نهج البلاغه
تردیدی وجود ندارد که قران کریم از ناحیه خداوند متعال بر قلب پیامبر نازل شده است و آیات قران کریم و قرائن و شواهد تاریخی و اعتراف اندیشمندان اسلامی همه و همه گویایی وحی بودن و معجزه بودن قران کریم است. در حالیکه کتاب گرانسنگ نهج البلاغه از جمله کتب حدیثی به حساب می آید که در قرن چهارم هجری قمری توسط یک عالم شیعی جمع آوری شده است و هیچ کس تاکنون ادعای وحی و اعجاز بودن نهج البلاغه را مطرح ننموده است. از این رو کلام الهی یعنی قران کریم بر کلام بشری یعنی نهج البلاغه برتری دارد.

2. برتری از حیث اعتبار و سندیت
قران کریم کتابی است قطعی الصدور که کسی تردیدی در اصل نزول و صدور آن از ناحیه خداوند متعال ندارد. لذا از لحاظ سندی قطعی السند بوده و هیچ گونه ابهامی از این ناحیه وجود ندارد. اما کتاب نهج البلاغه علی رغم غنای ظاهری و باطنی و اهمیت آن در میان کتب حدیثی، چون یکی از کتب و منابع حدیثی به شمار می آید به طور طبیعی نیازمند بررسی سندی بوده و در ردیف کتب حدیثی دیگر قرار می گیرد. از این رو قران کریم به جهت قطعی بودن صدور دارای اعتبار بیشتری بوده و نهج البلاغه به خاطر قرار گرفتن در کتب حدیثی از اعتبار کمتری برخوردار است.
3. تفاوت و برتری در رتبه و جایگاه
قران کریم در رتبه کتب الهی قرار دارد و از این جهت بر نهج البلاغه مقدم است چرا که نهج البلاغه کتاب مستقیم الهی نیست بلکه یک کتاب بشری است و اساسا در رتبه قران کریم قرار نمی گیرد زیرا رتبه کتب الهی تقدم بر رتبه کتب بشری دارد هر چند دارای مفاهیم مشابه و غنی و نزدیک به هم باشند. لذا نهج البلاغه در رتبه کتب حدیثی قرار می گیرد و قران کریم در رتبه کتب الهی و برتری کتب الهی بر کتب حدیثی روشن است.

4. برتری در فصاحت و بلاغت
یکی از وجوه مشابهت قران کریم و نهج البلاغه بعد فصاحت و بلاغت است و مرحوم سید رضی ره هم عنوان کتاب را « نهج البلاغه» نهاده است و از همین منظر کتاب را تدوین نموده است. اما این شباهت به معنای همسانی و یکسانی در فصاحت و بلاغت نیست. یعنی فصاحت و بلاغت در همه کلام ها در یک رتبه و درجه نیست بلکه برخی از کلام ها از فصاحت و بلاغت بیشتری برخوردارند و برخی از فصاحت و بلاغت کمتر. قران کریم چون کلام الهی است در اوج فصاحت و بلاغت قرار دارد و نهج البلاغه چون کلام بشری است در مرتبه پایین تر از فصاحت و بلاغت. و تشخیص دقیق هریک از انها و مقایسه جملات قرآن و نهج البلاغه توسط صاحب نظران ادبیات عرب و آگاهان بر قواعد ادبی امکان پذیر است.

5. جامعیت و جاودانگی قران به خلاف نهج البلاغه
قران کریم کتاب جامع و جاودانه ای است و تا روز قیامت ماندگار بوده و آیات قران کریم این جاودانگی و جامعیت را اثبات نموده است. لذا در قران کریم آیاتی چون« مافرطنا فی الکتاب من شیء»(1) و « تبیان کل شیء»(2) وجود دارد که جامعیت قران کریم را اثبات می کند همچنانکه آیات تحدی، عدم اختلاف، عدم ورود باطل در قران کریم به اثبات جاودانگی قران کریم پرداخته اند. این در حالی است که نه سید رضی (ره) که گردآورنده نهج البلاغه است و نه هیچ یک از شارحان نهج البلاغه به جامعیت و جاودانگی نهج البلاغه معتقد نبوده و نیستند. هر چند کتاب نهج البلاغه تاکنون نمونه و نظیری مانند خود ندیده است و مطالب و موضوعات فراوانی در نهج البلاغه مطرح شده است که این کتاب را به جامعیت و جاودانگی نزدیک ساخته است اما همچنان موضوعاتی در قران کریم وجود دارد که در نهج البلاغه نیست. لذا اگر ادعای جامعیت درباره نهج البلاغه صورت گیرد جامعیت در مقایسه با سایر کتب حدیثی یا بشری منظور خواهد بود نه جامعیت در مقایسه با قران کریم.

6. «حمال ذو وجوه» بودن قرآن

قران کریم چون در مقام بیان کلیات است و کمتر به مسائل فرعی و جزئی پرداخته است لذا دارای احتمالات و برداشت های فراوان است. از این رو امیرالمومنین (علیه السلام) در نهج البلاغه از «حمال ذو وجوه» بودن قران می گوید و هنگامی که عبدالله بن عباس را برای احتجاج با خوارج می فرستد می نویسد:« با آنان با قرآن به مناظره برنخيز، چرا كه قرآن تحمل معانى گوناگون دارد، تو چيزى از قرآن مى‏گويى آنان چيز ديگر، ولى با كمك سنّت پيامبر (ص) با آنان احتجاج كن، كه در برابر آن جز پذيرش گزيرى ندارند»(3) این بیان هر چند در مقام مقایسه بین قران و سنت نبوی است اما می توان استفاده کرد که چون قران متصدی بیان کلیات است و روایات، متصدی تبیین و بیان جزئیات، قران کریم دارای پتانسیل و قوه برداشت های بیشتری است در حالی که روایات به ویژه نهج البلاغه امکان برداشت های کمتری در آن وجود دارد. و این یک امتیاز برجسته ای برای قران کریم است که به خاطر غنا و عمق معنایی فراوان امکان برداشت های بیشتر را به مخاطب می دهد برخلاف نهج البلاغه و روایات دیگر که از پتانسیل کمتری در این زمینه برخوردارند.

7. قران کتاب مرجع و به منزله قانون اساسی
با توجه به اینکه قران کریم قانون اساسی اسلام محسوب می شود و به بیان کلیات پرداخته است و کمتر به مسائل فرعی و جزئی پرداخته است و سنت یعنی روایات متصدی تبیین کلیات قرانی شده اند، نهج البلاغه نیز به عنوان یک کتاب حدیثی متصدی تبیین قران کریم است. از این رو ارتباط تنگاتنگی با هم داشته و می توان نهج البلاغه را یک تفسیر مختصر از قران کریم نامید. اما امتیاز قران کریم این است که چون در جایگاه قانون اساسی است مرجعیت یافته و هر جایی در نهج البلاغه یا سایر روایات، تعارض یا تناقضی مشاهده شود به قران کریم ارجاع داده می شود لذا عرضه احادیث بر قران کریم مطرح می شود و این به خاطر مرجعیت قران کریم در مقایسه با نهج البلاغه و سایر روایات است.

8. برتری قران بر نهج البلاغه مانند برتری متن بر شرح ، مفسَّر بر مفسِّر ، مبیَّن بر مبیِّن ، اصل بر فرع
قران کریم متن اصلی دین مبین اسلام است لذا هر کتابی که در سایه آن به وجود آید جنبه شرح و تفسیر و تبیین خواهد داشت و فرع بر قران کریم خواهد بود از این رو برتری قران بر نهج البلاغه به دلیل متن بودن قران و شرح بودن نهج البلاغه می تواند یک امتیاز برای قران کریم محسوب شود.

9. قران دارای نسخه واحد است به خلاف نهج البلاغه
تمامی سور، آیات، کلمات و حروف قران کریم حساب شده و دقیق می باشد و هیچ گونه اختلافی در الفاظ و عبارات قران کریم وجود ندارد و قران های موجود در میان مردم همه از نسخه ای واحد برخوردارند. این درحالی است که نهج البلاغه دارای نسخه های متفاوت است و در برخی نسخ شماره برخی خطبه ها با نسخه دیگر متفاوت است. در برخی از نسخه ها الفاظ و عبارات متفاوت آمده است و گاهی کلمه ای در یک نسخه وجود دارد که در نسخه دیگر کلمه دیگری به جای آن به کار رفته است.

10. خالی بودن قرآن از حشو و زائد

قران کریم از عبارات و جملات یا کلمات زائد خالی است و تمام آنچه در قران کریم است وحی الهی بوده و بدون کم و کاست در اختیار مردم قرار گرفته است و تحت نظارت پیامبر گرامی اسلام تنظیم شده است. اما نهج البلاغه که مجموعه ای از کلمات علوی در آن گرد آمده است چه بسا گاهی نقل به مضمون صورت گرفته باشد، گاهی الفاظ و عباراتی به صورت دقیق ثبت نشده باشد. زیرا "سید رضی (ره)" در دریافت این کلمات و ثبت و ضبط آنها نقشی نداشته است بلکه ایشان از منابعی که در اختیار داشته است کلمات امیرالمومنین(علیه السلام) را با رویکرد بلاغی جمع آوری نموده است. گاهی عبارتی را ایشان آورده است که از جهت مضمونی بار معنایی زیادی ندارد اما چون جنبه بلاغتی و فصاحتی آن زیاد است نقل شده است. لذا آن دقتی که در قران کریم صورت گرفته و وجود دارد در نهج البلاغه وجود ندارد.

11. ضمانت الهی جهت حراست و حفاظت از قرآن به خلاف نهج البلاغه
خداوند در قران کریم ضمانت خود را جهت حفاظت از قران کریم از هر گونه تحریف و دست برد به ساحت آن اعلام داشته و فرموده است« انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون»(4) همچنانکه در آیات فراوانی مردمان را به مبارزه با قران دعوت نموده و عجز آنان را در برابر قران ثابت کرده است. اما تاکنون کسی ادعا نکرده است که نهج البلاغه امکان تحریف و تغییر ندارد لذا نه مولف آن و نه شارحان نهج البلاغه ادعایی مبنی بر عدم تحریف و تغییر در نهج البلاغه مطرح ننموده اند. لذا هیچ گونه ضمانتی برای حراست از نهج البلاغه وجود ندارد هر چند گذشت قرن ها و فراگیری این کتاب در سراسر جهان امکان تغییر این کتاب و تحریف آن را به صفر رسانده است.

12. وجود تقطیع و تنظیم در نهج البلاغه بر خلاف قران
سید رضی (ره) برای اینکه بتواند هدف خویش را از تدوین نهج البلاغه محقق سازد و کتابی را در اوج فصاحت و بلاغت به جامعه عرضه کند دست به تقطیع یعنی برش زدن سخنان حضرت امیر و تنظیم نمودن آنها زده است. لذا کلمات یا عباراتی که به نظر ایشان از رتبه و درجه بلاغتی کمتری برخوردار بوده حذف نموده و قبل و بعد آن را به هم متصل کرده است. به همین دلیل در برخی موارد ارتباط برخی کلمات قبلی و بعدی خیلی روشن نیست و حلقه مفقوده ای در بین کلمات حضرت احساس می شود. اما قران کریم از این نقیصه مبراست و یکپارچگی و پیوستگی عبارات کاملا محفوظ مانده است.

13. تقدم تاریخی قران بر نهج البلاغه
قران کریم از لحاظ تاریخی مقدم بر نهج البلاغه است و از قدمت بیشتری برخوردار است. اما نهج البلاغه در قرن چهارم هجری تدوین می شود. لذا قران کریم از جهت تاریخی دارای قدمت بیشتری است.
14. مقبولیت قران در میان همه مذاهب مسلمان به خلاف نهج البلاغه
قران کریم کتاب همه مسلمانان است از این رو علی رغم اختلافات بین مذاهب، همه آنها قران کریم را به عنوان کتاب الهی قبول داشته و به آن احترام می گذارند و در سخنان خود بدان احتجاج می کنند. اما با توجه به اینکه نهج البلاغه یک کتاب شیعی و تدوین شده توسط یک عالم شیعی است از فراگیری لازم در بین همه فرق و مذاهب مسلمان برخوردار نبوده و بسیاری از مسلمانان از وجود چنین کتابی بی خبر می باشند. لذا نه آن را مطالعه کرده اند و نه از آن اطلاعی دارند. از این رو فراگیری قرآن کریم در همه نقاط و سرزمین های مسلمانان و حتی غیر مسلمان امتیازی برای قرآن کریم محسوب می شود.
موفق باشید.

منابع:
1.(انعام/38)
2.(نحل/89)
3.(نهج البلاغه، نامه 77)
4.(حجر/9)

موضوع قفل شده است