جمع بندی نذر کردم با فردی که این خصوصیات را دارد ازدواج کنم!

تب‌های اولیه

59 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نذر کردم با فردی که این خصوصیات را دارد ازدواج کنم!

[="Book Antiqua"]سلام علیکم

حقیر از کاربران سایت هستم اما چونکه میخواستم هم ناشناس سوالم رابپرسم و هم بتوانم خودم هم در بحث شرکت کنم مجبور شدم با نام کاربری جدید وارد شوم

بنده خانم هستم ،۳۶ سال دارم ،طلبه و‌مجرد هستم ،
مانند همه دختران دیگر تاکنون خواستگاران مختلفی داشتم ودارم که یا طرف مقابل ملاکهایم را نداشته و‌بنده جواب منفی دادم یا من ملاکهای طرف مقابل را نداشتم و منتفی شده است

تا اینکه حدود سه چهار ماه پیش متوجه شدم دچار بیماری شدم ،که دکتر گفت احتمالا بدخیم است،خلاصه بنده رفتم برای عمل و خداراشکر عملم با موفقیت انجام شد

اما وقتی بیماریم را فهمیدم نذری کردم که اکنون به خاطر آن نذر مزاحم شما بزرگواران شده ام تا از محضرتان راهنمایی بگیرم

بنده نذر کردم و گفتم خدایا اگر صلاح میدانی سلامتیم را بار دیگر به من برگردان،من هم نذر میکنم وقتی بهبودی حاصل شد با یک روحانی ازدواج کنم که مومن و‌ ولایتمدار باشد و به ازدواج نیاز داشته باشد اما به خاطر مشکلش تاکنون کسی به او زن نداده باشد،مثلا در فقر شدید به سر ببرد،یااز یک بیماری رنج میبرد یا مشکلات دیگری دارد که به خاطر آن مشکلش کسی قدرش را نداسته است و هیچکس تاخالا به او به زن نداده است ،چه کوچکتر از خودم باشد چه بزرگتر ، اگر من سلامتیم برگشت میروم با چنین فردی ازدواج میکنم و عاشقانه و با تمام وجودم همه زندگیم را به پایش میریزیم و سعی میکنم تمام نیازهای روحی و عاطفیش و غیره اش را برآورده کنم و در سختی و‌مشکلاتش کنارش باشم

خب از آنجا که خدا میخواست نتیجه عمل خیلی عالی بود و خداراشکر مشکل خاصی نبوده است و تا اینجا جواب آزمایشهایم خیلی خوب بوده تا حدی که من الان هیچ مشکل خاصی ندارم و فقط یک عدد قرص میخورم،و یه جواب دیگر هم مانده که باید بگیرم،احتمالا درمان خاص دیگری هم نیاز نداشته باشم و فقط باید هرروز یک عدد قرص بخورم که خیلی هم قرصش ارزان قیمت است

با چند نفر در مورد نذرم مشورت کردم برخی فرمودند این نذرتان رجحان ندارد ،برخی هم فرمودند اگر خانواده شما راضی باشد و در توانتان باشد رجحان دارد ،اما همه نظرشان این بود که من روی این نذر صیغه نخوانم به چند دلیل ،اول اینکه اگر نتوانستم ادا کنم دینی در آخرت نباشد و دلیل دومشان این بود که الان اولویت برای من ازدواج است واگر من صیغه نذر بخوانم دستم در ازدواج بسته میشود و این کار به صلاحم نیست

خب من هم صیغه را نخواندم اما میخواهم همه تلاشم را تازمانی که مجردم انجام دهم که اگر صلاح خداوند است نذرم را ادا کنم و در ادای نذرم مصمم هستم

اکنون چند سوال از محضر شما دارم

۱- خیلی ها به من گفتند تصمیمی که گرفتی اشتباه است ،تو برو با یک روحانی بدون مشکل ازدواج کن و در جاهای دیگری به دین خدمت کن،اما من گفتم چرا کارم اشتباه است؟ مگر یک روحانی ولایتمداری که دارد به دین خدمت میکند حق یک زندگی عاشقانه را ندارد،چرا باید به خاطر مشکل یا بیماریش از ازدواج محروم شود،چه اشکال دارد من بروم چنین فردی را پیدا کنم و با او‌ازدواج کنم و در کنارش خدمت کنم،گفتند برو با جانباز ازدواج کن،گفتم مگر این کار ارزشش کمتر از ازدواج با جانباز است؟ چه فرقی دارد هر دو برای دین و کشور و‌در دفاع از اسلام و‌ولایت زحمت کشیده اند و‌غیره...

در کل هنوز نتوانستم قانع شوم که تصمیمی که گرفتم و‌نذری که کرده ام اشتباه است و‌قرار شد بروم با مشاورین صحبت کنم!حال اگر از نظر شما استاد گرامی این تصمیم بنده اشتباه است با دلایل متقن حقیر را نسبت به اشتباهم آگاه بفرمایید

۲- من کلا قبل از بیماریم هم همیشه دلم میخواسته با یک فرد متدین و ولایتمداری ازدواج کنم که در فقر مالی است و این موضوع مانع ازدواجش است تا با فقرش کناربیایم که غصه نخورد،اما وقتی بیمار شدم با خودم گفتم ممکن است که خیلی چیزهای دیگر هم در زندگی مانند بیماری باشد که مانع ازدواج باشد و‌این نذر را انجام دادم

حال اگر خداخواست و‌موردی را که نذر کردم پیدا کردم چگونه نذرم به ایشان بگویم که خدایی نکرده فکر نکنند از روی ترحم میخواهم این کار بکنم،میخواهم بدانند من با تمام و‌وجود و عاشقانه میخواهم این کار را انجام دهم و‌اگر موفق شوم این را بزرگترین توفیق در زندگیم میدانم و‌برایم افتخار است

۳- با توجه به اینکه بنده خودم باید بگردم و‌موردش را پیدا کنم،(چونکه چنین فردی که اطلاع ندارد من چنین قصدی دارم) طبیعتا باید از طریق واسطه ها اقدام کنم و اگر ان شاءالله موردش پیدا شد خودم از طریق واسطه به چنین فردی پیشنهاد ازدواج دهم! برخلاف روال طبیعی که تاکنون وجود داشته و آقایان می آمدند خواستگاری،حال اگر با توجه به توضیحاتی که دادم خودم اقدام کنم اشکالی ندارد؟ اینگونه اقدام کردند( برخلاف روال طبیعی) چه مشکلاتی را در زندگی یا آینده خواهد داشت؟

۴- و سوال آخرم اینکه در کل بفرمایید این اقدام بنده چه آسیبها ،خطرات و مشکلاتی در پی خواهد داشت ،البته این نکته را هم بگویم بنده نمیخواهم بروم به هرروحانی هم چنین پیشنهادی بدهم! یعنی ملاک اصلیم در ازدواج که تدین و ولایتمداری بوده را اینجا هم مد نظر قرار خواهم داد

اگر حقیر را در این زمینه که بسیار برایم مهم و حیاتی است و آینده را رقم خواهد زد راهنمایی بفرمایید سپاسگزار خواهم بود

یاحق[/]

با نام و یاد دوست





کارشناسان بحث: استاد نور و استاد نشاط

با سلام و احترام

درمورد سوال ظاهرا حکم شرعی مدنظر نباشد و بیشتر نیاز به راهنمایی مشاورین است که ان شاالله راهنمایی خواهند کرد اما چند نکته از جهت تاکید عرض میشود همانطور که فرمودید درصورتی نذر محقق میشود که رجحان داشته باشد و صیغه شرعی برای آن خوانده شده باشد و البته سایر شرایط نذر هم طبق نظر مرجع تقلیدتان وجود داشته باشد مثل اینکه بعضی از مراجع اذن پدر را برای تحقق نذر فرزند شرط می دانند، یا انجام نذر در توان و مقدور فرد باشد درهرحال اگر شرایط نذر نباشد انجام آن لازم نیست و ترک آن کفاره ندارد.

همواره موفق و موید باشید

سلام
ضمن تشکر از کارشناس محترم جناب استاد نور عرض کنم که:
بزرگوار

ازدواج یک انتخاب مهم زندگی است، مثل سایر تصمیمات باید عاقلانه و مطابق ظرفیت فرد باشد، بر فرض هم کسی نذری بکند و خارج از توانایی او باشد این کار مثل سایر کارهای دیگر نشدنی و غیر ممکن که باید در نذر ترک شود، در اینجا هم همین طور هست.
نگاه رویایی و خیالی و غیر واقع بینانه در ازدواج ولو که نیت فرد خیر محض باشد، معمولا در ادامه مشکلات متعددی را بدنبال خواهد داشت که شاید ادامه دادن چنین امری ممکن نباشد.
ازدواج و زندگی شوخی بردار نیست و نباید خیلی سطحی و به دور از واقع نگریست. در سراسر بیانات ائمه اطهار توصیه شده که انسان عاقلانه تصمیم بگیرید و در تصمیم عاقلانه شرط است که شخص شرایط و موقعیت و توانایی و ظرفیت خویش را با نگاه واقع بینانه و با به دقت بیشتر ملاحضه کند و حتی مشورت با عقلا را هم انجام دهد بعد وارد مرحله تصمیم گیری شود.

کاملا مشخصه فرد در توهم بسر می برد و با توهم می خواهد زندگی کند
یک مورد چنین سراغ دارم که گفته بودن بعد از چهل چله اگر کسی رو خداوند جلوم گذاشت باهاش ازدواج می کنم این قضیه مال 15 سال پیشه بعد از چهل چله این خانم مردی رو با شال سبز سر یک قبر می بینه و این خانم با قطعیت می گوید همین چون نذر کرده ام....جدا از زندگی بسیار وحشتناکی که داشتند و به طلاق انجامید الانه ایمان این خانم صد و هشاد درجه عوض شده و کاملا برعکس شده
منطقی بودن و عقلانی رفتار کردن از خصلت های مومن هست

با سلام
بنظر من ،تحت تجربه ای که قبلا داشتم این مسئله را به شما توصیه میکنم که سعی کنید صلاح را از خدا بخواهید
بنظرم این تکلیف مشخص کردن برای خدا و ائمه اطهار است
نذر چیزی است که مثلا شخص اصرار زیادی برای فلان کار دارد
بنظر من صلاح را از خدا بخواهید همین،مشکلات زیادی در پیش خواهید داشت
یک نفر بود،برای ازدواج چله زیارت عاشورا خونده بود و مثلا مشخصات خاصی خواسته بود
(چله ایت الله حق شناس)
آیت الله حق شناس فرموده بودند بهش که باهاش ازدواج نکن،ازدواج کرد دخترش بخاطر لجبازی مادرش دچار مشکل شده بودو بعد هم تصادف کردو طلاق گرفتندوو....
ادم باید صلاحش رو از خدا بخاد
راضی باشید به خواست خدا برای اینجور خواسته های زندگی....

[=Book Antiqua]سلام علیکم
بااحترام و عرض ادب

از پاسخی که فرمودید سپاسگزارم استاد

نشاط;934208 نوشت:
در تصمیم عاقلانه شرط است که شخص شرایط و موقعیت و توانایی و ظرفیت خویش را با نگاه واقع بینانه و با به دقت بیشتر ملاحضه کند و حتی مشورت با عقلا را هم انجام دهد بعد وارد مرحله تصمیم گیری شود.

بنده دقیقا دارم همین کار را انجام میدم و به هین خاطر این تاپیک را ایجاد کردم تا با شما بزرگواران مشورت کنم
نشاط;934208 نوشت:
نگاه رویایی و خیالی و غیر واقع بینانه در ازدواج ولو که نیت فرد خیر محض باشد، معمولا در ادامه مشکلات متعددی را بدنبال خواهد داشت که شاید ادامه دادن چنین امری ممکن نباشد.

بنده به هیچ وجه نگاه رویایی و غیر واقع بینانه به ازدواج نداشته و ندارم استاد! اگر میخواستم غیرعاقلانه فکر کنم که تا الان بدون درنظر گرفتن کفویت و ملاکها با یکی از افرادی که آمده بودند ازدواج کرده بودم!

نشاط;934208 نوشت:
ازدواج و زندگی شوخی بردار نیست و نباید خیلی سطحی و به دور از واقع نگریست. در سراسر بیانات ائمه اطهار توصیه شده که انسان عاقلانه تصمیم بگیرید

بنده در این خصوص سعی کردم با افراد صاحب نظری چون شما مشورت کنم ّتا بتوانم از تمام زوایا به این موضوع نگاه کنم بعد یک تصمیم کامل و نهایی بگیرم

قطعا به نظر بنده هم در ازدواج هرچه شریک زندگی ما در تمام جهات به کمال نزدیک تر باشد زندگی آسان تر و لذت بخش تر خواهد بود!

امااکنون بنده چند سوال از محضرتان دارم

سوال اول:
من خیلی همیشه آرزو داشتم با جانباز ازدواج کنم ودر زندگی به ایشان خدمت کنم( با آگاهی از مشکلات و سختی های آن) ،اما افراد مختلف بنده را از این کار باز داشتند،ولی هیچ کدام به بنده نگفتند کارت غیر عقلانی یا احساسی است!
یعنی وقتی مشورت میکردم یا میشنیدند که میخواهم با جانباز ازدواج کنم اینگونه پاسخ میدادند: "هرچند اینکار خیلی کار خوبی است و اجر زیادی دارد" اما بهتر است تو با فرد سالم ازدواج کنی تا بتوانی به کار تبلیغت ادامه دهی زیرا اگر با فرد جانباز ازدوج کنی باید بیشتری وقتت را صرف رسیدگی به امورات ایشان کی و غیره

هرچند بنده هچوقت قانع نشدم که ازدواج با جانباز مانعی روند زندگیم در مسیر طلبگیم باشد، اما با این حال پذیرفتم و این کار را نکردم

حال سوالی که ذهنم را مشغول کرده این است ، اگر الان بنده بگویم میخواهم با یک روحانی ولایتمدراری ازدواج کنم که فرض یک بیماری دارد و به همین دلیل موفق نشده ازدواج کند به بنده گفته میشود کارت غیر عقلانی و احساسی و غیره است! اما اگر بگویم میخواهم با جانباز ازدواج کنم نمیگویند کارت غیر عقلانی است !! فقط میگویند باید توان خودت و همتایی را در نظر بگیری؟!

چرا استاد؟! چه فرقی بین اینهاست که یکی تصیم عقلانی است و اجر دارد و دیگری تصمیم غیر عقلانی است و شدیدا منع میشوم؟!

سوال دوم
اگر الان دو نفر روحانی بیایند خواستگاری بنده،هردو هم ملاکهایم را داشته باشند،فقط یکی در سلامت باشد و دیگری به خاطر مشکلی که دارد تا حال موفق نشده ازداج کند ،اگر بنده بگویم با نفر دوم ازدواج میکنم قطعا با مخالفت افراد روبرو میشوم!

حال سوالم این است ،اگر قرار باشد همه خانمها دنبال فرد بی عب و نقص باشند و دنبال بهترین و کامل ترین باشد ، پس چه کسی قرار است با گروه دوم ازدواج کند؟ آیا آنها حق ازدواج و بهرمندی از زندگی تاهلی را نباید داشته باشند چونکه فلان مشکل یا بیماری را دارند؟! کجای دین ما چنین چیزی را گفته است؟! کجای دین ما گفته اگر با چنین فردی ازدواج کنیم غیر عقلانی عمل کردیم؟ آن هم ازدواج با یک روحانی که دارد زندگیش را وقف دینش میکند و چه بسا از درون خیلی متدین تر و ولایتمدار تر و متعهد تر از خیلی ازفرادی باشد که در ظاهر مشکلی ندارند!

بنده قطعا ظرفیت ازدواج با فردی که فرض ولایتمدار نیست را ندارم ،اما وقتی این ظرفیت را در خودم میبیم که با یک روحانی همکفوی که مشکلی غیر از نقص ایمانی و اخلاقی دارد ازواج کنم،اگر تصمیم بگیرم با چنین فردی ازواج کنم آیا تصمیم سطحی و غیر عاقلانه است؟! چرا؟!

[=Book Antiqua]سلام علیکم

از راهمایی دلسوزانه شما متشکرم

مسافر درون;934214 نوشت:
کاملا مشخصه فرد در توهم بسر می برد و با توهم می خواهد زندگی کند

خیر بزگوار،بنده نه در توهم به سر میبرم و نه میخواهم با توهم زندگی کنم! فقط دارم موردی را با بزرگواران مشورت میکنم تا از زوایای مختلف این موضوع را برسی نمایم

حقیر از برخی زوایا به موضوع نگاه کردم و این تصمیم را گرفتم ،اما ممکن است بزرگواران از زوایای دیگری به موضوع نگاه کنند و نظراتشان را بیان کنند که هرکدام در جای خودش برایم مهم است

مسافر درون;934214 نوشت:
یک مورد چنین سراغ دارم که گفته بودن بعد از چهل چله اگر کسی رو خداوند جلوم گذاشت باهاش ازدواج می کنم این قضیه مال 15 سال پیشه بعد از چهل چله این خانم مردی رو با شال سبز سر یک قبر می بینه و این خانم با قطعیت می گوید همین چون نذر کرده ام....جدا از زندگی بسیار وحشتناکی که داشتند و به طلاق انجامید الانه ایمان این خانم صد و هشاد درجه عوض شده و کاملا برعکس شده
منطقی بودن و عقلانی رفتار کردن از خصلت های مومن هست

بنده اگر میخواستم اینگونه ازدواج کنم که تا کنون ازدواج کرده بودم!!
هرخواستگاری برای بنده آمده از یک تا چندین جلسه صحبت کردیم، در هر مورد با مشاورین مختلف مشورت کردم و کفویت و همتایی و غیره را بررسی کردم، بعد تصمیم به رد یا قبول گرفتم!

در این موردی هم که نذر کردم نگفتم با هر طلبه ای که مشکل دارد ازدواج میکنم! بلکه کاملا مباحث ایمانی و اخلاقی و خیلی چیزهای دیگر را مد نظر گرفتم

یعنی اگر همین الان طلبه ای بیاید که مشکلی داشته باشد که کسی تا کنون با او ازدواج نکرده است،فرض بیمار باشد ،اما از آنطرف بدانم ملاکهای اصلیم را ندارد یا با ولایت مشکل داشته باشد قرار نیست بنده قبول کنم!!

حسیبا;934230 نوشت:
حال سوالم این است ،اگر قرار باشد همه خانمها دنبال فرد بی عب و نقص باشند و دنبال بهترین و کامل ترین باشد ، پس چه کسی قرار است با گروه دوم ازدواج کند؟ آیا آنها حق ازدواج و بهرمندی از زندگی تاهلی را نباید داشته باشند چونکه فلان مشکل یا بیماری را دارند؟! کجای دین ما چنین چیزی را گفته است؟! کجای دین ما گفته اگر با چنین فردی ازدواج کنیم غیر عقلانی عمل کردیم؟ آن هم ازدواج با یک روحانی که دارد زندگیش را وقف دینش میکند و چه بسا از درون خیلی متدین تر و ولایتمدار تر و متعهد تر از خیلی ازفرادی باشد که در ظاهر مشکلی ندارند!

یعنی هستند این طور مردها؟ فکر می کنم اگر مردی بیمار هم باشه بالاخره با کسی ازدواج می کنه. حالا یا با یکی مثل خودش که بیماره یا سالم. فکر نکنم افراد زیادی باشند که این طوری هستند. به نظرم نادر باشند. یعنی موضوع حاد و مهمی نیست.
بیماری البته به دینداری و ولایت مداری به نظرم ربطی نداره. یعنی رابطه ی مستقیم نداره. میشه بیمار باشه دین دار باشه و یا نباشه. یعنی انقدر مسئله بزرگ نیست که بگم الان افراد دین دار و ولایت مداری هستند که هیچ کسی باهاشون ازدواج نکرده و رنج می برند. جدا موضوع شایعی نیست. هست؟

[=Book Antiqua]سلام علیکم
ازحضورتان در بحث متشکرم

zahra*;934236 نوشت:
عنی هستند این طور مردها؟ فکر می کنم اگر مردی بیمار هم باشه بالاخره با کسی ازدواج می کنه. حالا یا با یکی مثل خودش که بیماره یا سالم. فکر نکنم افراد زیادی باشند که این طوری هستند. به نظرم نادر باشند. یعنی موضوع حاد و مهمی نیست.

خداکند که چنین موردی که بنده دنبالش هستم وجود نداشته باشد و همینگونه باشد که شما میفرمایید

بنده حاضرم هیچگاه نذرم ادا نشد اما در عوض بشنوم که هیچ طلبه متدین ولایتمداری نیست که به خاطر مشکلش از حق تاهل محروم مانده باشد،نه تنها طلبه و افراد متدین وولایتمدار،بلکه هیچ انسانی

[="Book Antiqua"]سلام علیکم
باتشکر از شما به خاطر حضورتان در بحث

mahdiyavar;934216 نوشت:
با سلام
بنظر من ،تحت تجربه ای که قبلا داشتم این مسئله را به شما توصیه میکنم که سعی کنید صلاح را از خدا بخواهید

حتما همینگونه است ان شاءالله
بنده هم همه امورم را به خدا سپرده ام، حتی همین تصمیم را هم گفتم خدایا اگر رضایت تودر آن است و صلاح است زمینه اش فراهم شود واگر نیست نشود

سلام ...
امیدوارم که خوب و سلامت باشید ...

اولا تحسینتون میکنم ؛ به خاطره اینکه بابته اعتقادتون حاضر هستید تا انتها بروید ؛ این چیزی هست که هر کسی حاضر نمیشه اون کار رو انجام بده .

ولی من با نذر کردنتون یک مشگل دارم ... معمولا وقتی که ما میخواهیم نذر کنیم به صورت شفاف تعیین میکنیم که نذرمون چی هست ... اینی که یک روحانی ولایت محور مشگلی که داشته و نتونسته ازدواج کنه ممکن هست علتش چیزهای زیادی باشه ...

1. مثلا ممکن هست که همین فردا ؛ یک روحانی ولایت محور با زیبایی صورت کامل ؛ وضع مالی بسیار خوب ازتون خواستگاری کنه ... و هیچ مشگلی هم نداشته باشه ؛ میخواهم بدونم که شما بابته این نذرتون ایشون رو قبول نمیکنید ؟؟؟

2. مثلا یک روحانی ولایت محور باشه که دستش زخم شده باشه ....
3. مثلا یک روحانی ولایت محور باشه که اخلاقش بد باشه
4. مثلا یک روحانی ولایت محور باشه که زشت باشه
5. مثلا یک روحانی ولایت محور باشه که یک انگشت نداشته باشه
6. مثلا یک روحانی ولایت محور باشه که یک دست نداشته باشه
7. مثلا یک روحانی ولایت محور باشه که قطع نخاع باشه
8. مثلا یک روحانی ولایت محور باشه که سرطان داشته باشه
9. مثلا یک روحانی ولایت محور باشه که بدنش پر از جوش و کک و لک باشه
و ...

ثانیا : الان شما 36 سالتون هست ... اگر بخواهیم حالت عرف رو در نظر بگیریم ... یک روحانی که در حدود 40 سالش هست میخواد به خواستگاری شما بیاد... حالا ممکن هست سن ایشون از شما کمتر یا بیشتر باشه ...

معمولا آدمهای مذهبی ... دنبال دختر زیبا هستند ... حتی مذهبی ترینشون ...
و معمولا وقتی سن و سال مردها زیاد میشه ... سخت گیر تر هم میشن ...

اینجوری فکر نکنین که اگر یک مردی مشگل داشته باشه ... مثلا یک دست نداشته باشه ... سطح توقعش رو پائین میاره که بتونه ازدواج کنه ...

مثلا یک روحانی ولایت محور که یک دست هم نداشته باشه ... باز هم به دنبال یک دختر 24 ساله زیبا رو هست ...

مساله بعدی ...
این هستش که شما با این نذرتون دارین برای خودتون شرایط رو خیلی خیلی حاد میکنین ...

1. اینکه مذهبی باشه
2. اینکه حتما ولایت محور باشه
3. اینکه حتما و حتما یک ایرادی داشته باشه .

قبلا محدودیت سوم رو نذاشته بودید ... حالا یک محدودیت هم بهش اضافه کردین و این کارتون رو سخت تر هم میکنه ...

حسینا ... درکتون میکنم ...
شما تفکرتون از ازدواج ... غرق شدن دو انسان در وجود و ماهیت یکدیگر هست ...
ولی زندگی این چیزی که فکر میکنین نیست ...

و شما میتونید ازدواجتون رو با یک فرد معمولی ( حتی کسی که نماز نمیخونه ) رو تجربه کنین ...

در عین حال ...
1. هم خودتون مسیر روحانی خودتون رو ادامه بدید
2. هم به اونجایی که میخواهید برسید
و ...

سکس و روابط زناشویی ... انسانها رو به هم نزدیک میکنه ... ولی موجب نمیشه که دو انسان در همدیگه غبرق بشن ...

آنچنانچه این همه زن و شوهر از هم طلاق میگیرن و جدا میشن ...

به مرور زمان ... به چنین درکی میرسید که ... روابطتتون با شوهرتون مانند روابطتتون با پدر و برادرتون میشه ...
اینجوری فکر کنین که شرطتون مانند این میمونه که بگین ...

من برادری میخوام برای خودم داشته باشم که حتما ولایت محور باشه و حتما نمازش اول وقت باشه .
من پدری میخواهم داشته باشم که حتما ولایت محور باشه و حتما نمازش اول وقت باشه .

به نظرم تا حدی سره این مساله وسواس داشته باشید ...

ولی ما انسانها هممون مسیره خودمون رو میریم ... اینجوری فکر نکنین که قرار هست یک شوهر پیدا کنین که دقیقا با شما مچ بشه و ایشون خودشون رو در وجود شما غرق کنه ... و شما هم وجودتون رو در وجود ایشون غرق کنید ...

امیدوارم که انتخاب خوبی داشته باشید ...

به نظرم زیاد سخت گیری میکنید ...

یک شوهری که نماز خون باشه و حلال و حروم رو درک کنه ... کفایت میکنه ...

مسیرتون رو خودتون طی کنید ...

[=Book Antiqua]سلام علیکم
از اینکه در بحث شرکت فرمودید سپاسگزارم

مینوی خرد;934246 نوشت:
ولی من با نذر کردنتون یک مشگل دارم ... معمولا وقتی که ما میخواهیم نذر کنیم به صورت شفاف تعیین میکنیم که نذرمون چی هست ... اینی که یک روحانی ولایت محور مشگلی که داشته و نتونسته ازدواج کنه ممکن هست علتش چیزهای زیادی باشه ...

مینوی خرد;934246 نوشت:
1. مثلا ممکن هست که همین فردا ؛ یک روحانی ولایت محور با زیبایی صورت کامل ؛ وضع مالی بسیار خوب ازتون خواستگاری کنه ... و هیچ مشگلی هم نداشته باشه ؛ میخواهم بدونم که شما بابته این نذرتون ایشون رو قبول نمیکنید ؟؟؟

2. مثلا یک روحانی ولایت محور باشه که دستش زخم شده باشه ....
3. مثلا یک روحانی ولایت محور باشه که اخلاقش بد باشه
4. مثلا یک روحانی ولایت محور باشه که زشت باشه
5. مثلا یک روحانی ولایت محور باشه که یک انگشت نداشته باشه
6. مثلا یک روحانی ولایت محور باشه که یک دست نداشته باشه
7. مثلا یک روحانی ولایت محور باشه که قطع نخاع باشه
8. مثلا یک روحانی ولایت محور باشه که سرطان داشته باشه
9. مثلا یک روحانی ولایت محور باشه که بدنش پر از جوش و کک و لک باشه

بنده نذرم را مشورط به یک سری امور کرده ام ،دو مورد را هم وقتی رفتم برای نذرم از پدرم اجازه بگیرم ایشان شرط کردند و گفتند در این صورت اجازه نمیدهم ( دقیقا هردو مورد را هم شما اشاره فرمودید!)

و اما سوالاتتان به ترتیب شماره

1- اگر صیغه نذر خوانده بودم خیر ،قطعا قبول نمیکردم! دقیقا یکی از دلایل مخالفت بزرگوارانی که در خصوص خواندن صیغه نذر با آنها مشورت کردم همین بود ،اینکه من با توجه به سنم اجازه ندارم دست خوم را در ازدواج ببندم،پس نباید صیغه نذر را بخوانم،یعنی اگر تا زمانی که مجرد هستم توفیق شد با فردی که مطابق نذرم است ازدواج کنم که هیچ ،والا اگر قبلش فردی آمد که ملاکهای اصلیم (ولو کمتر) را داشت باید قبول کنم و اولویت برایم ازدواج است ،این نظر بزرگوارانی بود که با آنها مشورت کردم و چونکه برایم قانع کنند بود پذیرفتم و صیغه نذر نخواندم،اما قرار شد تازمانی که مجردم و خواستگار همکفوی نیامده تلاشم را داشته باشم که نذرم را(هرچند صیغه نخواندم) ادا کنم

شماره های 2و 4و 5و 6 و 8و 9 را قبول میکرم

اما شماره 3 و 7 جزو شروط پدرم است،یعنی شرط کردند قطع نخاع و بد اخلاق نباشد
شماره 3 جزو ملاکهای اصلی خودم هم بوده است ،
اما همین اخلاق هم نسبی است و نمیشود به صورت کلی نظر داد

مینوی خرد;934246 نوشت:
ینجوری فکر نکنین که اگر یک مردی مشگل داشته باشه ... مثلا یک دست نداشته باشه ... سطح توقعش رو پائین میاره که بتونه ازدواج کنه ...

خداراشکر،معلوم میشود چنین فردی به ازدواج هنوز نیازی ندارد و مشکلی در این زمینه ندارد،یعنی به او زن میدهد اما خودشان قبول نمیکنند

بنده میخواهم با کسی ازدواج کنم که علاوه برشرایطی که گفتم به خاطر مشکلش کسی تا کنون به او زن نداده است ،یعنی واقعا مظلوم واقع شده است، نه اینکه خودش نخواسته باشد

مینوی خرد;934246 نوشت:
و شما میتونید ازدواجتون رو با یک فرد معمولی ( حتی کسی که نماز نمیخونه ) رو تجربه کنین ...

اگر ظرفیتش را داشتم با کسی که نماز نمیخواند ازدواج کنم مطمئن باشید تا کنون این کار را انجام داده بودم ،هرکسی باید مطابق ظرفیت خودش ازدواج کند،
بنده چیزی را نذر کردم که میدانستم ظرفیتش را دارم!

حسیبا;933381 نوشت:
یه جواب دیگر هم مانده که باید بگیرم،

با سلام
با عرض پوزش، آیا دلیلی داره که میخواهید نذرتان حتما در مورد ازدواج باشه؟
نمی توانید بابت شفا بیماریتان نذری کنید که بتوانید در صورت خوب بودن جواب آزمایش نهایی بدون مشکل آن را انجام بدین؟

دلیل خاصی داره که میخواهید موضوع مهمی مثل ازدواج را به بیماریتان پیوند دهید و قضیه را اینقدر برای خودتان پیچیده کنید؟
شما طلبه هستید و بنده در محضر شما درس پس می دهم، ولی با عرض پوزش، باید بگم به ما گفتند کار برای خدا حتما نباید بزرگ باشه
مهم اخلاص نیت و تداوم آن هست، برای مثال شما می توانید با توجه به توانایی که از خود سراغ دارید هر سال کار خیری را نذر کنید.

در موضوع ازدواج هم، همونطور که برخی کاربران گفتند به جای اینکه برای خدا تعیین تکلیفی صورت بگیرد، شما امور را به خدا توکل و تفویض کنید و اجازه دهید
خودش که صلاح بندگان بخصوص مومنش را بهتر از هر کسی میداند کار را به سرانجام برساند.

[="Book Antiqua"]سام علیکم

باتشکر از حضورتان در بحث

msn;934260 نوشت:
با سلام
با عرض پوزش، آیا دلیلی داره که میخواهید نذرتان حتما در مورد ازدواج باشه؟
نمی توانید بابت شفا بیماریتان نذری کنید که بتوانید در صورت خوب بودن جواب آزمایش نهایی بدون مشکل آن را انجام بدین؟

دلیل خاصی داره که میخواهید موضوع مهمی مثل ازدواج را به بیماریتان پیوند دهید و قضیه را اینقدر برای خودتان پیچیده کنید؟
شما طلبه هستید و بنده در محضر شما درس پس می دهم، ولی با عرض پوزش، باید بگم به ما گفتند کار برای خدا حتما نباید بزرگ باشه
مهم اخلاص نیت و تداوم آن هست، برای مثال شما می توانید با توجه به توانایی که از خود سراغ دارید هر سال کار خیری را نذر کنید.

در موضوع ازدواج هم، همونطور که برخی کاربران گفتند به جای اینکه برای خدا تعیین تکلیفی صورت بگیرد، شما امور را به خدا توکل و توفیض کنید و اجازه دهید
خودش که صلاح بندگان بخصوص مومنش را بهتر از هر کسی میداند کار را به سرانجام برساند.

چیزی را نذر کردم که در توانم بوده است و احساس کردم رضایت الهی نیز در آن است و به مسیر بندگی در زندگی کمک میکند

بنده برای خدا تعیین و تکلیف نمیکنم بزرگوار،همین حالایش هم همه امور را به خداوند سپرده ام ،کلا نذر کردن تعیین تکلیف کردن برای خدا نیست! (متاسفانه گویا این موضوع برای بزرگواران خلط مبحث شده است)

از طرفی بنده صیغه نذر را نخواندم،اگر خدا بخواهد و توفیقش باشد تا زمانی که مجردم به نذرم عمل میکنم،اگر هم صلاح خداوند نباشد هرگونه که او راضی باشد همان کار را خواهم کرد و قلبا خوشحال خواهم بود چونکه میدانم خواست الهی بوده است و جز این را هم نمیخواهم

از نقل قولی که فرمودید هم سپاسگزارم چونکه باعث شدم یادم بیاید یک مطلبی را بگویم که در پست بعد خواهم گفت

[="Book Antiqua"]

حسیبا;933381 نوشت:
یه جواب دیگر هم مانده که باید بگیرم

بنده این جوابها راهم سه شنبه و چهارشنبه ای گرفتم
به لطف الهی بسیار عالی بود و مشکلی وجود نداشت که از این بابت نیز خدارا بینهایت شاکرم

حسیبا;934240 نوشت:
خدایا اگر رضایت تودر آن است و صلاح است زمینه اش فراهم شود واگر نیست نشود

[=YekanNumbers]ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَهٍ فَمِنْ نَفْسِکَ

[=Roboto]اِنَّ اللهَ لا [=Roboto]یُغَیِّرُ مَا[=Roboto] بِقَوْمٍ حَتَّی [=Roboto]یُغَیِّرواْ مَا بِآنفُسِهِم

حسیبا;934263 نوشت:
[=Book Antiqua]
بنده این جوابها راهم سه شنبه و چهارشنبه ای گرفتم
به لطف الهی بسیار عالی بود و مشکلی وجود نداشت که از این بابت نیز خدارا بینهایت شاکرم

سلام

ببخشید چه جوابهایی گرفتید ؟
در صورت امکان و صلاحدید بیان فرمائید

[="Book Antiqua"]

آرمین...;934269 نوشت:
سلام

ببخشید چه جوابهایی گرفتید ؟
در صورت امکان و صلاحدید بیان فرمائید

سلام علیکم
جواب آزمایش،سونوگرافی و پاتولوژی

[="Times New Roman"][="Black"]به نظرم اگر مشکلی برای نذرتون پیش نمیاد بیخیالش بشید و به جاش با کسی ازدواج کنید که تفکراتش مثل خودتون هست.

اون موقع به جای ازدواج با یه آدم نیازمند می تونید شرایط ازدواج صدها آدم نیازمند رو فراهم کنید.

برخی فکر میکنند اگر دنبال ثروت حلال بروند دیگه آدم اهل کار و تلاش به نظر نمیان .

خوب انرژی که یه کارگر روزانه برای چیدن میوه از باغ صرف میکنه معادل مدیریت ده تا باغ از طرف یه آدم سرمایه دار هست.

خوب با این کوه انگیزه و قلب پاکی که دارید ، چرا راه دوم رو انتخاب نکنید.[/]

باسمه السلام

عرض سلام و ادب

حسیبا;934263 نوشت:
بنده این جوابها راهم سه شنبه و چهارشنبه ای گرفتم
به لطف الهی بسیار عالی بود و مشکلی وجود نداشت که از این بابت نیز خدارا بینهایت شاکرم

ابتدا به خاطر بهبود و سلامتی شما خداوند را شاکرم و تبریک عرض می کنم امیدوارم که همیشه سلامت و تندرست باشید.

و امّا وقتی ان شاالله شخص مورد نظرتان قسمت شد به ایشان چه خواهید گفت؟

قصد دارید بگوئید در شرایطی بحرانی و سخت وقتی مضطر بودم نذر کردم با شخصی با شرایط شما ازدواج کنم؟

یا اصلا موضوع را با ایشان در میان نخواهید گذاشت؟

در اینصورت اگر از شما بپرسند با شرایطی که دارم(به فرض فقر یا بیماری)چرا پاسخ شما به من مثبت است چه خواهید گفت؟

ضمن اینکه دو مورد هم در فرمایشات شما بود:

مورد اول اینکه حاضرید با فردی کوچتر از خودتان ازدواج کنید.

مورد دوم:

حسیبا;933381 نوشت:
اگر ان شاءالله موردش پیدا شد خودم از طریق واسطه به چنین فردی پیشنهاد ازدواج دهم!

گمان نمی کنم به صلاح شما یا هر خانم دیگری باشد.

به امید سعادت،سلامت و سربلندی شما

گل

حسیبا;934230 نوشت:
حال سوالم این است ،اگر قرار باشد همه خانمها دنبال فرد بی عب و نقص باشند و دنبال بهترین و کامل ترین باشد ، پس چه کسی قرار است با گروه دوم ازدواج کند؟ آیا آنها حق ازدواج و بهرمندی از زندگی تاهلی را نباید داشته باشند چونکه فلان مشکل یا بیماری را دارند؟!

[=Roboto]ما[=Roboto] جَعَلْناکَ [=Roboto]عَلَيْهِمْ[=Roboto] حَفيظاً وَ [=Roboto]ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَکيلٍ[=Roboto]107

الله خیر حافظا و هو ارحم

[=Roboto]لا تلقوا بایدیکم [=Roboto]الی[=Roboto] التهلکة"

[="Book Antiqua"]سلام علیکم
باتشکر و سپاس از حضورتان در بحث

حبیبه;934278 نوشت:
ابتدا به خاطر بهبود و سلامتی شما خداوند را شاکرم و تبریک عرض می کنم امیدوارم که همیشه سلامت و تندرست باشید.

از لطف و محبت شما سپاسگزارم@};-

حبیبه;934278 نوشت:
و امّا وقتی ان شاالله شخص مورد نظرتان قسمت شد به ایشان چه خواهید گفت؟

دقیقا این یکی از سوالاتی است که بنده میخواهم به پاسخ صحیحش برسم ،حقیر در متن سوالم به همین نگرانی ها نیز اشاره کرده ام و از استاد راهنمایی و هفکری خواسته ام

حسیبا;933381 نوشت:
-

2- من کلا قبل از بیماریم هم همیشه دلم میخواسته با یک فرد متدین و ولایتمداری ازدواج کنم که در فقر مالی است و این موضوع مانع ازدواجش است تا با فقرش کناربیایم که غصه نخورد،اما وقتی بیمار شدم با خودم گفتم ممکن است که خیلی چیزهای دیگر هم در زندگی مانند بیماری باشد که مانع ازدواج باشد و‌این نذر را انجام دادم

حال اگر خداخواست و‌موردی را که نذر کردم پیدا کردم چگونه نذرم به ایشان بگویم که خدایی نکرده فکر نکنند از روی ترحم میخواهم این کار بکنم،میخواهم بدانند من با تمام و‌وجود و عاشقانه میخواهم این کار را انجام دهم و‌اگر موفق شوم این را بزرگترین توفیق در زندگیم میدانم و‌برایم افتخار است

۳- با توجه به اینکه بنده خودم باید بگردم و‌موردش را پیدا کنم،(چونکه چنین فردی که اطلاع ندارد من چنین قصدی دارم) طبیعتا باید از طریق واسطه ها اقدام کنم و اگر ان شاءالله موردش پیدا شد خودم از طریق واسطه به چنین فردی پیشنهاد ازدواج دهم! برخلاف روال طبیعی که تاکنون وجود داشته و آقایان می آمدند خواستگاری،حال اگر با توجه به توضیحاتی که دادم خودم اقدام کنم اشکالی ندارد؟ اینگونه اقدام کردند( برخلاف روال طبیعی) چه مشکلاتی را در زندگی یا آینده خواهد داشت؟

حسیبا;934271 نوشت:
[=Book Antiqua]

سلام علیکم
جواب آزمایش،سونوگرافی و پاتولوژی

بله پس یعنی درگیر بیماری cancerبودید
خدا را شکر که سالم هستید !

اما در چنین نذری که کردید

برای من ابهاماتی وجود دآرد

[="Book Antiqua"]سلام علیکم

باتشکر از حضورتان در بحث و تشکر به خاطر آیات آرامش بخش الهی که بهترین هدایت گر ما انسانها است

دکترنادرنوری;934280 نوشت:
ما جَعَلْناکَ عَلَيْهِمْ حَفيظاً وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَکيلٍ107

الله خیر حافظا و هو ارحم

لا تلقوا بایدیکم الی التهلکة"

از محضرتان سوالی دارم

اگر خانمی به شما بگوید که تصمیم دارد با یک جانباز ازدواج کند و در زندگی به او خدمت کند ،شما چه پاسخی به او خواهید داد؟

[="Book Antiqua"]

آرمین...;934285 نوشت:
اما در چنین نذری که کردید

برای من ابهاماتی وجود دآرد

چه ابهاماتی بزرگوار؟

باسمه الذی لا یشغله شأن عن شأن

حسیبا;934282 نوشت:
دقیقا این یکی از سوالاتی است که بنده میخواهم به پاسخ صحیحش برسم ،حقیر در متن سوالم به همین نگرانی ها نیز اشاره کرده ام و از استاد راهنمایی و هفکری خواسته ام

خواهر گرامیم ظاهرا در این مقوله شما فقط به خودتان فکر کرده اید،طرف مقابل شما هر قدر هم که شرایط بدی داشته باشند(به لحاظ مالی و جسمی)

لابد ایده آلها و شرایط خاصی برای ازدواج دارند که این مسئله را هم بهتر است مدّ نظر بگیرید.

فرض کنیم ایشان هیچ شرطی نگذارند و از سر اضطرار و نیاز با شما ازدواج کنند،نتیجه ی چنین ازدواجی چه خواهد بود؟

به نظرم به یک ازدواج عادی و معمول فکر کنید،یعنی اصلا بیمار، فقیر و روحانی یا جانباز بودن فرد مورد نظرتان را قید نفرمائید

ولی می توانید اگر ان شاالله در آینده شخص هم کفوّی طالب ازدواج با شما شد، به خاطر فقر یا شرایط خاصش او را ردّ نکنید.(اگر به توانتان یقین دارید)

حسیبا;934287 نوشت:
[=Book Antiqua]

چه ابهاماتی بزرگوار؟

جسارتا مهمترینش
این است

چون در حالت اضطرار و ترس بودید
امکان دارد

احساسی و از روی هیجانا ن ناشی از بیماری تون چنین نذری رو کرده باشید

و شما هیچ اجباری ب این کار شاید نداشته باشید

با سلام.

حسیبا;934263 نوشت:
بنده این جوابها راهم سه شنبه و چهارشنبه ای گرفتم
به لطف الهی بسیار عالی بود و مشکلی وجود نداشت که از این بابت نیز خدارا بینهایت شاکرم

خدا رو شکر.

حسیبا;934262 نوشت:
چیزی را نذر کردم که در توانم بوده است و احساس کردم رضایت الهی نیز در آن است و به مسیر بندگی در زندگی کمک میکند

فکر کنم اشکال همینه که برخلاف تصورتان، در توانتان نیست.
چون اول اینکه فرمودید پدرتان با شرط و شروطی پذیرفتن و اینکه خود و خانواده با شک و تردید به این نذر نگاه میکنید تا جایی که حاضر نشدید صیغه نذر را بخوانید
و موضوع مهمتر اینکه، موضوع خواستگاری و ازدواج همش دست خود انسان نیست که شما بتوانید نذر کنید که اگر حاجتم براورده شد حتما انجام میدهم.

بببنید خواهر گرامی، سوال من اینکه وقتی خدای متعال جواب درخواست شما را بدون چون و چرا و نقدی داده، چرا شما نمی خواهید جواب لطف خدا را بدون چون و چرا و نقدی بدهید؟
با عرض پوزش، چرا نسیه کاری میکنید و به اما و اگر موکول می کنید!؟

مگر نمی گویید برای رضای الهی میخواهید انجام دهید؟ خوب مگر رضایت الهی فقط با این نذر که کلی اما و اگر دارد حاصل میشود؟ مثلا اگر نذر کنید که برای n نفر که قرآن بلد نیستند رایگان کلاس قرآن بگذارید مورد رضایت پروردگار نیست؟ نمی تواند به مسیر بندگی در زندگی کمکتان کند؟

در نیت پاک و الهی شما هیچ شک و شبهه ای نیست ولی فکر کنم شما بتوانید مسیر بهتری را انتخاب کنید.

شما چه این نذر را کرده بودید چه نکرده بودید، مگر قرار بوده که با شخص غیر مومن ازدواج کنید...اگر اینگونه بود که تا الان ازدواج کرده بودید و شاید صاحب فرزند هم بودید ولی...
بازم میگم به نظرم پیوند دادن ازدواج و نذر کاری اشتباه است.

شما برای شفا بیماری نذر کنید که بتوانید بصورت قطعی اجامش بدهید و برای مورد ازدواج هم خواسته خود را جداگانه از خدا بخواهید و دعا کنید.

شاید خدا صلاح شما را در همسری مومن ، سالم و غیر معمم قرار داده آیا شما باید به این خواست خدا جواب رد دهید؟ یا اگر قبول کردید چون سالم هست بیخیال نذرتان شوید؟ بنظرم بشه بین این دو جمع بست بطوری که
هم ان شاءالله ازدواج موفقی داشت و هم بابت استجابت دعا و شفا بیماری به نذرتان تمام و کمال بتوانید عمل کنید و رضایت الهی را جلب کنید.

حسیبا;934262 نوشت:
بنده برای خدا تعیین و تکلیف نمیکنم بزرگوار،همین حالایش هم همه امور را به خداوند سپرده ام ،کلا نذر کردن تعیین تکلیف کردن برای خدا نیست! (متاسفانه گویا این موضوع برای بزرگواران خلط مبحث شده است)

بازم از اینکه در موردی که اطلاعات دقیقی ندارم قضاوت کردم پوزش می خواهم.
هدفم فقط کمک بود.

حسیبا;934230 نوشت:
چرا استاد؟! چه فرقی بین اینهاست که یکی تصیم عقلانی است و اجر دارد و دیگری تصمیم غیر عقلانی است و شدیدا منع میشوم؟!

بزرگوار
ببنید به نظر بنده در هر دو مورد نفس کار، شریفه و بیان اینکه غیر عقلایی است نه اینکه خود عمل هم قبیح بوده و باید تکرار نشود. نه این طور نیست بلکه در قانون عقل سلیم تصمیمات این گونه نیاز به یک معرفت و پشتوانه محکمی دارد که باید در یک فضای به دور از احساس و تصورات سنجیده شود و البته تجربه هم نشان داده که افرادی بوده اند که با چنین تصورات پاکی وارد زندگی شده اند ولی بعدا کم آورده اند و وظیفه مشاور این است نگاه واقع بینانه ای را مطرح بکنه تا فرد بعدا دچار مشکل نشه!
دختر خانمی بود که علاقه داشت با یک طلبه ازدواج کنه و در روز خواستگاری گفته بود من فقط می خواهم نوکری سرباز امام زمان را داشته باشم! اما همین فرد در طول زندگی رفتار و نگاهش خیلی فرق کرد و شاید بگم دیدگاهش در حدیک احساس پاک موند و در زندگی این طلبه فایده ای نداشت و خیلی از ....
حال اگر فردی به این مرحله شناخت نفسانی رسیده که حتما توانایی چنین نوع زندگی را دارد و مبنای عقلی و استدالی محکمی را برای خود اختیار کرده است و هر چند با توجه به ویژگی های انسانی تحمل چنین شرایطی را عقلا توصیه نکنند، می تواند تصمیم خود را عملی کند و مخالفت عقلایی به معنای رد و انصراف نیست فقط از جهت یادآوری و سختی راه است که معمولا دیده شده که توان انسان حدی دارد و در یکجا واقعا کم میارد.

سلام
خدا رو شکر که در سلامتی به سر می برید و نیات خوبی هم در زندگی دارید@};-

ازدواج بخشی از زندگی است که با آن بخش های جدیدی به زندگی اضافه خواهد شد، جریان اصلی زندگی با ازدواج از حرکت متوقف نخواهد شد، وگاهی تحت تاثیر ازدواج و گاهی از آن تاثر می گیرد.

نکته مهم اینکه ازدواج یک پیوند است که با معیارها و اولویت ها و آرمان ها و ایده آل های دو طرفه شکل می گیرد و محدود کردن شرایط ازدواجی که نمیدانیم آن طرف قضیه چه کسی خواهد بود،

در حقیقت بستن دست خود است و ارزش گذاری کاملا شخصی در این مورد است و شاید در جریان زندگی به نفع طرف مقابلتان هم نباشد!

برفرض فردی با شرایط درخواستی شما هم باشد نگرش و بینشش را نسبت به اموری که شما و یا ما برای آن شخص مشکل (نداری، بیماری، ...) قلمداد کردید چیست؟
آیا اوهم به همین اندازه به این موارد بعنوان مشکل نگاه می کند؟

کمک به شخصی که در این بخش از زندگی اش (ازدواج) وامانده یا جامانده خوب است ولی به عنوان یک معیار در حد نذر کردن به نظر عادی نیست!
به نظر من به کفویت در این موضوع بیشتر فکر کنید، چند سر و گردن بالاتر بودن از همسر برای هر دو طرف موجب تنش و نارضایتی در زندگی خواهد بود.

سربلند باشید.

هوالعظیم

با سلام و عرض ادب
عزیزم اولا اینکه خداروشکر که حالتون خوب شده ولی ولی ولی

....هر ادمی ظرفیت مورد ترحم واقع شدن رو نداره....مردها موجوداتی هستند که پایین دست بودن رو اصلا قبول نمیکنند و اگه
احساس کنند در مقابل زنی کمتر و پایینتر هستند شروع میکنند به اذیت کردن و یا خودشون رو هرچه بیشتر به
بی کفایتی میزنند تا از خانم کار بکشند این خاصیت مردهاستت (مگر موارد بسیار استثنا)

به جای اون نذرتون میتونین مثلا خیراتی انجام بدید به محله فقرا غذا احسان کنید
در ضمن به دنبال مردها نباشید اگرچه نیتتون خیر هست
(مردها حتی اگه یه پرنسس یه حوری یه فرشته دنبالشون باشه فکر میکنن طرف حتما یه مشکلی داره که اومده دنبال من
این تجربه زندگی من هست که در اختیارتون گذاشتم).
در نهایت این قضیه رو بعهده ی خدا بگذاری خودش حل کن و توکل کنید.

حسیبا;934286 نوشت:
از محضرتان سوالی دارم

اگر خانمی به شما بگوید که تصمیم دارد با یک جانباز ازدواج کند و در زندگی به او خدمت کند ،شما چه پاسخی به او خواهید داد؟

درود

پاسخ بنده به آن خانم
شما با خرد و سنجش خود مختار هستید با آن جانباز ازدواج کنید ولی بدانید تمام مسولیت های این اختیار بر گردن خودتان است

پیش از ازدواج هیچ تعهد اخلاقی ویژه ای نسبت به او ندارید ولی پس از ازدواج نباید شانه از زیر تمام کم و کاستی هایی که خود قبول کرده ای خالی کنی اگر احساس می کنی روحت برای آرامش درونی نیاز به خدمت به آن فرد د ارد و جسم و روحت توانایی خدمت بی منت به آن شخص را دارد پس بسم الله
شما پس از ازدواج حق نداری سر کسی غربزنی / باید با همان نگرش و نیرویی که پیش از ازدواج در خود احساس می کردی به زندگی مشترک ادامه بدهی

رستگار باشید گل

با سلام و عرض ادب
من در این سایت چون خودم سوالاتی مطرح کردم و قبل از ماه مبارک و هنوز جوابی درج نشده لذا با توجه به انبوه مشکلاتم فکر نمیکنم برای مشاوره دادن گزینه خوبی باشم!!
اما از آنجا که شما مساله به این مهمی رو در شورای عادی و جلسه عمومی مطرح کردید به خودم حق میدم که در حد یک ایدی عضو این انجمن نظر شخصی خودم رو بدم

آخه من 7 سال مدیر و مسئول مشاوره سایت ............................... بودم و هم اکنون هم در اونجا فعالیت می کنم

اما بگذریم!
شما به نظر من بپای شرط و قول خود بمون با این قید که یک روحانی نیازمند رو پیدا کن و ازدواج کن اما مریض و بیمار و خیلی فقیر و .... مد نظرت نباشه چرا که شما در امر ازدواج بهترین میوه بازار روحانیت رو بچین

بعضیشون هنوز شاید گزینه های براشون هست@};-
شما خانم تحصیل کرده جوان و زیبا .....گزینه خوبی رو انتخاب کن

* اگر مي خواهي براي يک روز معذب باشي مهمان دعوت کن. اگر مي خواهي يک سال عذاب بکشي پرنده نگه دار واگر مي خواهي مادام العمر در عذاب باشي ازدواج کن!


" ضرب المثل چيني

حسیبا;933381 نوشت:
[="Book Antiqua"]سلام علیکم

حقیر از کاربران سایت هستم اما چونکه میخواستم هم ناشناس سوالم رابپرسم و هم بتوانم خودم هم در بحث شرکت کنم مجبور شدم با نام کاربری جدید وارد شوم

بنده خانم هستم ،۳۶ سال دارم ،طلبه و‌مجرد

۳- با توجه به اینکه بنده خودم باید بگردم و‌موردش را پیدا کنم،(چونکه چنین فردی که اطلاع ندارد من چنین قصدی دارم) طبیعتا باید از طریق واسطه ها اقدام کنم و اگر ان شاءالله موردش پیدا شد خودم از طریق واسطه به چنین فردی پیشنهاد ازدواج دهم! برخلاف روال طبیعی که تاکنون وجود داشته و آقایان می آمدند خواستگاری،حال اگر با توجه به توضیحاتی که دادم خودم اقدام کنم اشکالی ندارد؟ اینگونه اقدام کردند( برخلاف روال طبیعی) چه مشکلاتی را در زندگی یا آینده خواهد داشت؟

۴- ،البته این نکته را هم بگویم بنده نمیخواهم بروم به هرروحانی هم چنین پیشنهادی بدهم

هر دم از این باغ بری می رسد ....
تا به حال بعضی آقایون طلبه سمت دیگه ای میرفتن
حالا نوبت رسیده به خانوم ها؟!!
شما که درس دین خوندین حتما دلایل اینکه چرا خانوم ها خواستگاری نمیکنن رو بهتر از بقیه میدونید شما چرا؟؟؟؟؟
شان خودتون رو حفظ کنید
شان خانم ها رد حفظ کنید
شان حرفه تون و هم مسلک هاتون رو حفظ کنید لطفا

[=Book Antiqua]سلام علیکم
باتشکر از شما به خاطر حضور در بحث

ya_roghaye;934436 نوشت:
هر دم از این باغ بری می رسد ....
تا به حال بعضی آقایون طلبه سمت دیگه ای میرفتن
حالا نوبت رسیده به خانوم ها؟!!
شما که درس دین خوندین حتما دلایل اینکه چرا خانوم ها خواستگاری نمیکنن رو بهتر از بقیه میدونید شما چرا؟؟؟؟؟
شان خودتون رو حفظ کنید
شان خانم ها رد حفظ کنید
شان حرفه تون و هم مسلک هاتون رو حفظ کنید لطفا

عجب!
مگر خدایی نکرده چه کار خلاف شان یا شرعی قرار است اتفاق بیفتد؟!!

قطعا اگر روال طبیعیش باشد بهتر است،اما اینگونه نیست که اگر فرض از طریق واسطه این خواستگاری از سوی خانم انجام شود از نظر دین کار خطایی باشد یا از شان طلبگی خانم چیزی کم شود!

[=Book Antiqua]

نشاط;934302 نوشت:

بزرگوار
ببنید به نظر بنده در هر دو مورد نفس کار، شریفه و بیان اینکه غیر عقلایی است نه اینکه خود عمل هم قبیح بوده و باید تکرار نشود. نه این طور نیست بلکه در قانون عقل سلیم تصمیمات این گونه نیاز به یک معرفت و پشتوانه محکمی دارد که باید در یک فضای به دور از احساس و تصورات سنجیده شود و البته تجربه هم نشان داده که افرادی بوده اند که با چنین تصورات پاکی وارد زندگی شده اند ولی بعدا کم آورده اند و وظیفه مشاور این است نگاه واقع بینانه ای را مطرح بکنه تا فرد بعدا دچار مشکل نشه!
دختر خانمی بود که علاقه داشت با یک طلبه ازدواج کنه و در روز خواستگاری گفته بود من فقط می خواهم نوکری سرباز امام زمان را داشته باشم! اما همین فرد در طول زندگی رفتار و نگاهش خیلی فرق کرد و شاید بگم دیدگاهش در حدیک احساس پاک موند و در زندگی این طلبه فایده ای نداشت و خیلی از ....
حال اگر فردی به این مرحله شناخت نفسانی رسیده که حتما توانایی چنین نوع زندگی را دارد و مبنای عقلی و استدالی محکمی را برای خود اختیار کرده است و هر چند با توجه به ویژگی های انسانی تحمل چنین شرایطی را عقلا توصیه نکنند، می تواند تصمیم خود را عملی کند و مخالفت عقلایی به معنای رد و انصراف نیست فقط از جهت یادآوری و سختی راه است که معمولا دیده شده که توان انسان حدی دارد و در یکجا واقعا کم میارد.

از پاسخی که فرمودید سپاسگزارم

بنده روی تمام صحبتهای شما و دیگر کاربران دارم فکر میکنم تا بتوانم صحیح ترین مسیر را انتخاب کنم

ببخشید استاد اگر امکان دارد به سوالات دوم و سوم بنده که در متن اول آمده نیز پاسخ بفرمایید تا در این موارد هم بتوانم از راهنماییتان بهره مند شوم

[=Book Antiqua]

حسیبا;934517 نوشت:
[=Book Antiqua]سلام علیکم
باتشکر از شما به خاطر حضور در بحث

عجب!
مگر خدایی نکرده چه کار خلاف شان یا شرعی قرار است اتفاق بیفتد؟!!

قطعا اگر روال طبیعیش باشد بهتر است،اما اینگونه نیست که اگر فرض از طریق واسطه این خواستگاری از سوی خانم انجام شود از نظر دین کار خطایی باشد یا از شان طلبگی خانم چیزی کم شود!

ببخشید ازدواج با واسطه خیلی متفاوته تا خواستگاری خانم از آقا ....
یعنی واقعا این دوتارو یکی میدونید؟!!!
در ضمن در مورد شان طلبگی منظورم به آقایون طلبه بود که بعضی هاشون کارهایی انجام دادن و میدن که در شان لباسشون که نیست هیچ
در واقع سوء استفاده میکنن و اون دنیا قطعا جواب پس میدن
و مردم رو نسبت به روحانیون بدبین کردن

حالا یه خانم طلبه م بیاد خواستگاری کنه از آقایون مجرد ولو به هر دلیلی شانی برای طلاب باقی می مونه واقعا !!!!
اگر این تاپیک توسط یه دختر مجرد زده میشد کلی مذمت میشد حالا که توسط یه طلبه و صرفا برای ادای نذر! زده شده دیگه قطعا این کار کاملا درسته ؟!!!

ya_roghaye;934522 نوشت:
ببخشید ازدواج با واسطه خیلی متفاوته تا خواستگاری خانم از آقا ....
یعنی واقعا این دوتارو یکی میدونید؟!!!
در ضمن در مورد شان طلبگی منظورم به آقایون طلبه بود که بعضی هاشون کارهایی انجام دادن و میدن که در شان لباسشون که نیست هیچ
در واقع سوء استفاده میکنن و اون دنیا قطعا جواب پس میدن
و مردم رو نسبت به روحانیون بدبین کردن

حالا یه خانم طلبه م بیاد خواستگاری کنه از آقایون مجرد ولو به هر دلیلی شانی برای طلاب باقی می مونه واقعا !!!!
اگر این تاپیک توسط یه دختر مجرد زده میشد کلی مذمت میشد حالا که توسط یه طلبه و صرفا برای ادای نذر! زده شده دیگه قطعا این کار کاملا درسته ؟!!!

با سلام
خوب هستید؟
تو این انجمن به سوالات مختلفی پاسخ داده شده
برای پرسیدن سوال و راهنمایی گرفتند فکر نکنم کسی مذمت شده باشه

بنده به شخصه با این موردی که ایشون مطرح کردند مشکلی نمی بینم حال چه یه خانوم عادی چه طلبه باشند

تایپکهای مشابه ایشون بوده حال نذر نکردند ولی یه چیزی شبیه همین موضوع که از طرف خانوم موضوعی مطرح شده که در واقعا نیاز به واسطه برای مطرح کردنش با اقا بوده

سلام

ya_roghaye;934522 نوشت:
ببخشید ازدواج با واسطه خیلی متفاوته تا خواستگاری خانم از آقا ....

دغدغه شما در این زمینه بجاست و خواستگاری زن از مرد پسندیده نیست، استاتر گرامی هم در پست اولشان به درخواست از طریق واسطه را اشاره داشتند، دقت بفرمایید:

حسیبا;933381 نوشت:
۳- با توجه به اینکه بنده خودم باید بگردم و‌موردش را پیدا کنم،(چونکه چنین فردی که اطلاع ندارد من چنین قصدی دارم) طبیعتا باید از طریق واسطه ها اقدام کنم و اگر ان شاءالله موردش پیدا شد خودم از طریق واسطه به چنین فردی پیشنهاد ازدواج دهم!

و خودشان قبح قضیه را می دانند و آگاهی از مشکلات احتمالی در این خصوص دارند که در ادامه می پرسند:

حسیبا;933381 نوشت:
برخلاف روال طبیعی که تاکنون وجود داشته و آقایان می آمدند خواستگاری،حال اگر با توجه به توضیحاتی که دادم خودم اقدام کنم اشکالی ندارد؟ اینگونه اقدام کردند( برخلاف روال طبیعی) چه مشکلاتی را در زندگی یا آینده خواهد داشت؟

اللیل والنهار;934523 نوشت:
با سلام
خوب هستید؟
تو این انجمن به سوالات مختلفی پاسخ داده شده
برای پرسیدن سوال و راهنمایی گرفتند فکر نکنم کسی مذمت شده باشه

بنده به شخصه با این موردی که ایشون مطرح کردند مشکلی نمی بینم حال چه یه خانوم عادی چه طلبه باشند

تایپکهای مشابه ایشون بوده حال نذر نکردند ولی یه چیزی شبیه همین موضوع که از طرف خانوم موضوعی مطرح شده که در واقعا نیاز به واسطه برای مطرح کردنش با اقا بوده

منم در مورد واسطه حرفی نزدم
اما ایشون گفتن قراره خودم خواستگاری کنم !!!
چه طلبه باشن چه هر شغلی
در شان یک خانم نیست
همبنجوریش آقایون خیلی دور برداشتن حالا بخوان خانومام مدام از این حرفا بزنن و کارایی انجام بدن که متناسب با روحیات شخصیت شان یک خانم نیست فبها ....
باور کنید با کارایی اینچنینی هست که بعضیا توهم برشون میداره فقط به خاطر مذکر بودن حق هرکاری دارن
بعضی خانواده ها تفکرشون اینه فقط چون پسر دارن دخار ریخته واسشون و همه باید راضی باشن و همزمان ده جا میرن که یکی رو بپسندن و .....
از ماست که برماست ...

ya_roghaye;934528 نوشت:
منم در مورد واسطه حرفی نزدم
اما ایشون گفتن قراره خودم خواستگاری کنم !!!
چه طلبه باشن چه هر شغلی
در شان یک خانم نیست
همبنجوریش آقایون خیلی دور برداشتن حالا بخوان خانومام مدام از این حرفا بزنن و کارایی انجام بدن که متناسب با روحیات شخصیت شان یک خانم نیست فبها ....
باور کنید با کارایی اینچنینی هست که بعضیا توهم برشون میداره فقط به خاطر مذکر بودن حق هرکاری دارن
بعضی خانواده ها تفکرشون اینه فقط چون پسر دارن دخار ریخته واسشون و همه باید راضی باشن و همزمان ده جا میرن که یکی رو بپسندن و .....
از ماست که برماست ...

متوجه فرمایش شما هستم ولی اصلا مرتبط با این تایپک نیست

همین طور که سرکار ریحانه النبی توضیح دادند این خانم خودشون نخواستند خواستگاری کنند که بودن واسطه هم هیچ مشکلی نداره
چی در شان خانم ها نبوده که ایشون مطرح کردند؟!

ریحــانه الــنبی;934527 نوشت:
سلام

دغدغه شما در این زمینه بجاست و خواستگاری زن از مرد پسندیده نیست، استاتر گرامی هم در پست اولشان به درخواست از طریق واسطه را اشاره داشتند، دقت بفرمایید:

و خودشان قبح قضیه را می دانند و آگاهی از مشکلات احتمالی در این خصوص دارند که در ادامه می پرسند:

بله ولی اضافه کردن خودمممم
این اقدام کردن خودشون مشکل داره
یکی از دوستان من چنین حرکتی انجام داده بود و جز خرد شدنی که تا سالها به یاد داشت چیزی عایدش نشده بود
چرا احترام خودمون رو حفظ نکنیم؟!
چرا از خدا نخوابم چنین فردی رو سرراهمون بزاره
و اگر اتفاق نیفتاد قطعا به صلاح نبوده
چرا باید خودمون و هم جنسامون رو کوچیک کنیم؟!!
ایشون اگر هم میخوان از طریق واسطه اقدام کنن میتونن به واسطه بگن که به آقا عیز مستقیم بگن من خانومی که با شرایط شما کنار بیاد رو میشناسم
نه اینکه خواستگاری کنن
صحیح نیست واقعا

اللیل والنهار;934529 نوشت:
متوجه فرمایش شما هستم ولی اصلا مرتبط با این تایپک نیست

همین طور که سرکار ریحانه النبی توضیح دادند این خانم خودشون نخواستند خواستگاری کنند که بودن واسطه هم هیچ مشکلی نداره
چی در شان خانم ها نبوده که ایشون مطرح کردند؟!

من هم در مورد واسطه عرض کردم باز هم خواستگاری رو نباید مستقیم مطرح کنن
خواستگاریییییییییییییییی کردن در شان یک خانم نیست
واقعا چقدر زمانه عوض شده که سر پذیرش واضحات هم باید بحث بشه!!!

سلام ...
یک مشگلی که این نوع تصمیم به نظره من داره این هستش که ...

شما خودتون رو شیرینی تصور کردین ...
شما خودتون رو شی حساب کردین ...
شما خودتون رو کیک شوکولاتی تصور کردین ...

و با خودتون میگید ...
منی که شیرین هستم ... منی که شی هستم ... منی که شوکولاتی هستم ... منی که که یه چیز با ارزش دارم ...
به خاطره نذری که کردم ...

این شیرینی ... این کالا بودنه خودم ... این شوکولاتیئ بودن خودم ... و چیز با ارزش خودم رو در اختیار مردی قرار میدهم که کسی تا حالا بهش چنین چیزی نداده ...

که خوب این با فلسفه ازدواج هماهنگ نیست ...

1. اولا باید ما به این باور برسیم که شیرینی و شوکولات و چیز با ارزش نیستیم که بخوایم فداکاری کنیم ... انسان هستیم و میخوایم زندگی کنیم .

2. ازدواج مفهومش ... یعنی دو تا بال برای پرواز ... یک شکل ؛ یک اندازه ؛ یک فرم ...

اگر شما عنوان میکردید که به خاطره اعتقادتون براتون فرقی نمیکنه که شوهرتون مشگل داشته باشه ... یا نداشته باشه ... خوب قابل درک بود ...

ولی این مساله میتونه از لحاظ عقلی مشگلات خاص خودش رو داشته باشه ...

ya_roghaye;934531 نوشت:
من هم در مورد واسطه عرض کردم باز هم خواستگاری رو نباید مستقیم مطرح کنن
خواستگاریییییییییییییییی کردن در شان یک خانم نیست
واقعا چقدر زمانه عوض شده که سر پذیرش واضحات هم باید بحث بشه!!!

به نظرم شما دوباره مطالب مطرح شده ایشون رو مطالعه کنید
اصلا ایشون قصد مطرح کردن مستقیم موضوع با آقا ندارند
بیشتر مد نظرشون مطرح کرد نذر و اینکه چرا همچین تصمیمی گرفتند مد نظرشون هست نه خود خواستگاری

البته اگه بنده هم درست متوجه شده باشم

[=Book Antiqua]

ya_roghaye;934522 نوشت:
ببخشید ازدواج با واسطه خیلی متفاوته تا خواستگاری خانم از آقا ....
یعنی واقعا این دوتارو یکی میدونید؟!!!
در ضمن در مورد شان طلبگی منظورم به آقایون طلبه بود که بعضی هاشون کارهایی انجام دادن و میدن که در شان لباسشون که نیست هیچ
در واقع سوء استفاده میکنن و اون دنیا قطعا جواب پس میدن
و مردم رو نسبت به روحانیون بدبین کردن

حالا یه خانم طلبه م بیاد خواستگاری کنه از آقایون مجرد ولو به هر دلیلی شانی برای طلاب باقی می مونه واقعا !!!!
اگر این تاپیک توسط یه دختر مجرد زده میشد کلی مذمت میشد حالا که توسط یه طلبه و صرفا برای ادای نذر! زده شده دیگه قطعا این کار کاملا درسته ؟!!!

خواهر خوبم،بنده که نمیخواهم بروم مستقیم از آقا خواستگاری کنم!
میخواهم از طریق واسطه اقدام کنم،اما همین را هم آمدم دارم مشاوره میگیرم که آیا مشکلی دارد یا نه،و چگونه انجام دهم که کمترین آسیب را در جامعه کنونی داشته باشد (متاسفانه در جامعه امروز ما اسلام واقعی پیاده نمیشود) چونکه بنده باید بروم به واسطه هایی که میشناسم بگویم که قصد چنین کاری را دارم،و این میشود یه جورایی اقدام و خواستگاری خودم از طریق واسطه،یعنی خودم از این طریق انگار دارم به طرف مقابل درخواست میدهم

هرچند متاسفانه فرهنگ جامعه به گونه ای است که این مسایل را قبیح میداند،اما در اسلام این موضوع قبیح نیست،بلکه مهم رضای الهی است که باید در تمام امور مد نظر باشد

در زمان گذشته یکی از علما میرود روی منبر و میگوید دختری دارم با فلان خصوصیات،کی حاضره دامادم شود!

الان اگر فرض یه روحانی بره رو منبر این حرف را بزند صدتا حرف پشت سرش میزنن که آبروی دخترش را برد و غیره!

پس هرموردی را که میخواهیم بگوییم قبیح است اول باید ببینیم چه کسی قبیح میداند! ما مردم آن را قبیح میدانیم یا اسلام!!
اگر به بعضی از ما مردم باشد که عقد موقت و ازدواج مجدد را هم قبیح میدانیم!!

اما با همه این حال بنده جو جامعه را در نظر گرفتم و با اینکه میخواستم از طریق واسطه اقدام کنم،همین را هم دارم مشورت میگیرم که ببینم بعدا مشکلی ایجاد میکند یا نه!! وگرنه نه خدایی نکرده کارغیر شرعی انجام داده ام نه خلاف شان!

ya_roghaye;934528 نوشت:
همبنجوریش آقایون خیلی دور برداشتن حالا بخوان خانومام مدام از این حرفا بزنن و کارایی انجام بدن که متناسب با روحیات شخصیت شان یک خانم نیست فبها ....
باور کنید با کارایی اینچنینی هست که بعضیا توهم برشون میداره فقط به خاطر مذکر بودن حق هرکاری دارن

درود وسلام
بنده با برداشت شما از اینکه این چنین نگاهی در این مورد به خانم ها دارید مخالف هستم

خانم ها پیش از اینکه خانم باشند انسان هستند دل دارند و احساس و گرایش دارند
اگر درخواستی و گرایشی بر اساس اصول انسانی و خردمندی صورت بگیره چه اشکالی داره ؟

زن از مرد چه کمتر داره ؟

چرا باید همیشه القا کنیم که مردها باید خواستگاری کنند ؟

ایا این تحقیر گرایش و تمایلات انسانی زن نیست .

زن هم یک انسان است
پنج انگشت مانند هم نیستند شاید از دید شما این کار ایشان ناپسند باشه ولی احساس شما دلیل بر تعمیم این احساس و قانون قرار دادن آن نیست

اتفاقن بنده خوشحال هستم که خانم با شهامتی مانند حسیبا تابو شکنی کرده این چنین تصمیمی گرفته است

مگر در این مورد زن از مرد چه کمتر دارد ؟؟؟

زن باید از حقوق انسانی خود دفا کند تابو شکنی کند و نشان دهد با خردمند و تصمیم آگاهانه می توان حرف دل و احساسات انسانی خود را بروز داد

تا کی باید زنان در تار های خود تنیده ی خود نا باوری اسیر باشند ؟؟

همین تفکرات هست که برخی مردها را آنقدر پررو کرده که هتا پس از مرگ هم برای زن نگون بختی که 50 سال است که با وی زنذگی کرده تره هم خرد نمی کنند و روی سنگ قبر زن با خود بزرگ بینی کوته اندیشانه به جز نام خود نام ان نگون بخت را اجازه نمی دهند بنویسند

اگر زن در طول زندگی از حقوق انسانی خود کوتاه نیاید مرد کی جرایت می کند این چنین پرو شود و ارزش پشیزی برای همسر خود قایل نشود

رستگار باشید گل

حسیبا;934596 نوشت:
[=Book Antiqua]

خواهر خوبم،بنده که نمیخواهم بروم مستقیم از آقا خواستگاری کنم!
میخواهم از طریق واسطه اقدام کنم،اما همین را هم آمدم دارم مشاوره میگیرم که آیا مشکلی دارد یا نه،و چگونه انجام دهم که کمترین آسیب را در جامعه کنونی داشته باشد (متاسفانه در جامعه امروز ما اسلام واقعی پیاده نمیشود) چونکه بنده باید بروم به واسطه هایی که میشناسم بگویم که قصد چنین کاری را دارم،و این میشود یه جورایی اقدام و خواستگاری خودم از طریق واسطه،یعنی خودم از این طریق انگار دارم به طرف مقابل درخواست میدهم

هرچند متاسفانه فرهنگ جامعه به گونه ای است که این مسایل را قبیح میداند،اما در اسلام این موضوع قبیح نیست،بلکه مهم رضای الهی است که باید در تمام امور مد نظر باشد

در زمان گذشته یکی از علما میرود روی منبر و میگوید دختری دارم با فلان خصوصیات،کی حاضره دامادم شود!

الان اگر فرض یه روحانی بره رو منبر این حرف را بزند صدتا حرف پشت سرش میزنن که آبروی دخترش را برد و غیره!

پس هرموردی را که میخواهیم بگوییم قبیح است اول باید ببینیم چه کسی قبیح میداند! ما مردم آن را قبیح میدانیم یا اسلام!!
اگر به بعضی از ما مردم باشد که عقد موقت و ازدواج مجدد را هم قبیح میدانیم!!

اما با همه این حال بنده جو جامعه را در نظر گرفتم و با اینکه میخواستم از طریق واسطه اقدام کنم،همین را هم دارم مشورت میگیرم که ببینم بعدا مشکلی ایجاد میکند یا نه!! وگرنه نه خدایی نکرده کارغیر شرعی انجام داده ام نه خلاف شان!

من برای خودتون میگم اقدام کنید و نتیجه رو توی همین تاپیک بگین
در ضمن فرمودین از نطر مردم قبیح هست
من دقیقا نفهمیدم سندتون رو برای خواستگاری زن از مرد!!!!
اگر اینطوره چرا در اسلام به چنین خواستگاری هایی سفارش نشده؟!

دکترنادرنوری;934609 نوشت:
درود وسلام
بنده با برداشت شما از اینکه این چنین نگاهی در این مورد به خانم ها دارید مخالف هستم

خانم ها پیش از اینکه خانم باشند انسان هستند دل دارند و احساس و گرایش دارند
اگر درخواستی و گرایشی بر اساس اصول انسانی و خردمندی صورت بگیره چه اشکالی داره ؟

زن از مرد چه کمتر داره ؟

چرا باید همیشه القا کنیم که مردها باید خواستگاری کنند ؟

ایا این تحقیر گرایش و تمایلات انسانی زن نیست .

زن هم یک انسان است
پنج انگشت مانند هم نیستند شاید از دید شما این کار ایشان ناپسند باشه ولی احساس شما دلیل بر تعمیم این احساس و قانون قرار دادن آن نیست

اتفاقن بنده خوشحال هستم که خانم با شهامتی مانند حسیبا تابو شکنی کرده این چنین تصمیمی گرفته است

مگر در این مورد زن از مرد چه کمتر دارد ؟؟؟

زن باید از حقوق انسانی خود دفا کند تابو شکنی کند و نشان دهد با خردمند و تصمیم آگاهانه می توان حرف دل و احساسات انسانی خود را بروز داد

تا کی باید زنان در تار های خود تنیده ی خود نا باوری اسیر باشند ؟؟

همین تفکرات هست که برخی مردها را آنقدر پررو کرده که هتا پس از مرگ هم برای زن نگون بختی که 50 سال است که با وی زنذگی کرده تره هم خرد نمی کنند و روی سنگ قبر زن با خود بزرگ بینی کوته اندیشانه به جز نام خود نام ان نگون بخت را اجازه نمی دهند بنویسند

اگر زن در طول زندگی از حقوق انسانی خود کوتاه نیاید مرد کی جرایت می کند این چنین پرو شود و ارزش پشیزی برای همسر خود قایل نشود

رستگار باشید @};-

جسور بودن همیشه نشانه شجاعت نیست
و نتیجه تابوشکنی قطعا همیشه برد نیست

[="Book Antiqua"]

ya_roghaye;934616 نوشت:
من برای خودتون میگم اقدام کنید و نتیجه رو توی همین تاپیک بگین
در ضمن فرمودین از نطر مردم قبیح هست
من دقیقا نفهمیدم سندتون رو برای خواستگاری زن از مرد!!!!
اگر اینطوره چرا در اسلام به چنین خواستگاری هایی سفارش نشده؟!

خواهرم شما بفرمایید الان دقیقا کدام قسمت کار بنده قبیح یا غیر اسلامی است،تا بنده بر روی آن تامل کنم!

موضوع قفل شده است