اولین خلافت که بر اساس آموزه های شیعی تأسیس شد چه زمان بود؟

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
اولین خلافت که بر اساس آموزه های شیعی تأسیس شد چه زمان بود؟

آیا شیعیان در همان قرون نخست اسلامی موفق به تشکیل حکومت اسلامی بر اساس آموزه های مذهبی شیعی شده اند ؟
در همان صده های نخستین اسلامی دولت هایی بطور پراکنده ظهور نمودند که نه تنها مذهب شیعی داشتند بلکه از سادات و علویان بودند که ادریسیان مغرب ، علویان طبرستان ، حمدانیان شام از آن جمله اند اما می توان از خلافت فاطمی به عنوان یکی از قدرتمند ترین و گسترده ترین دولتها و حتی خلافت های اسلامی نام برد که نقش به سزایی نه تنها دراندیشه سیاسی و اجتماعی شیعیان بلکه در تمدن اسلامی ایفاء نموده است . خلافت فاطمیان را می توان درخشان ترین مقطع در سلسله امامان اسماعیلی دانست . چراکه تشکیل این دولت محصول فرایند و تکامل افکار ومبانی رویکردی است که ، از دل تشیع نشأت گرفته ، رویکردی که دارای ریشه های سیاسی ، اجتماعی ، مذهبی ، وحتی فلسفی می باشد . ازمهمترین ویژگی های این دولت را می توان سازماندهی اقتدارسیاسی و تشکیل حکومت بر اساس خلافت ، امامت[1] و مهدویت[2] با هدف بازگرداندن مرجعیت دینی و دنیوی به خاندان نبوت و اشاعه آموزه های اسماعیلی دانست .
با مطالعه و تحلیل عوامل ظهورخلافت فاطمی می توان به این نتیجه دست یافت که از مهم ترین انگیزه های بنیانگذاران این خلافت ارائه الگویی جدید از جامعه اسلامی با پیروی از آموزه های شیعی – اسماعیلی بود . چراکه درحقیقت این امامان اسماعیلی بودند که موفق به تشکیل حکومت شده و حکومت را ابزاری در جهت طرح مبانی مذهبی خود قرار دادند ، چنانچه تاکید بر جایگاه معنوی خود با عناوینی چون امامت و مهدویت با وجود دارا بودن اقتدار سیاسی ، اهمیت سازمان اداری داعیان و منصب «داعی الدعاة» درسازمان اداری ، گسترش شبکه داعیان اسماعیلی و حتی توفیق در تشکیل حکومت حتی در شرقی ترین مناطق جهان اسلام[3] را می توان از شواهد این امر دانست .
برخی از نمونه های بکار گیری اندیشه های شیعی در عرصه های مختلف اجتماعی ، سیاسی و مذهبی خلافت فاطمی را به عنوان نمونه بیان کنید ؟

با توجه به اینکه تشکیل خلافت فاطمی توسط امامان اسماعیلیه وباهدف ترویج و به مرحله اجراء در آوردن آموزه های فکری و مذهبی بوده و حداقل در مقاطع نخست اندیشه های سیاسی این خلفاء از اندیشه های فکری و مذهبی شان قابل تفکیک نبوده است ، مبانی و عوامل تاثیر گذار بر سیاست و روابط خارجی دولتمردان فاطمی را می توان چنین دسته بندی نمود:
الف ) مسأله امامت : موضوع امامت نقش مهم و محوری در بنیان های فکری و اجتماعی اسماعیلیان داشته و نه تنها به لحاظ مصداق امام بلکه به جهت دیدگاهشان نسبت به امامت که در فرقه هایی در این مذهب به حد افراط و غلو نیز تجاوز می کند ، از دیگر فرق شیعی متمایز می باشند چنانکه ابو منصور عجلی یکی از غالیان و بنیانگذاران تأویلگرایی دراندیشه اسماعیلی ، مراد از واجبات را شناخت امام و مراد از محرمات را شناخت دشمن امام می دانست[4] . به هر ترتیب تعریف خاص ایشان از امامت ،انواع امامت – ناطق ، صامت ، مستودع، مستور- ،مراحل هفتگانه امامت و جایگاه ولایی او[5] که قرابتی نیز با دیدگاه شیعیان اثنی عشری دارد ، از مبانی واصول محوری آنها در تشکیل خلافت ، ساختارحکومتی ، ونظام اجتماعی وبه طبع آن روابط خارجی دارد . خلفای فاطمی در مقاطع و مناسبت های مختلف بر این جایگاه معنوی و سیاسی خود تأکید می نمودند. از نمونه های این اهتمام ، فرمان خلیفه فاطمی در رمضان سال 393 ق می باشد ، در این فرمان الحاکم بأمرالله با استفاده از عباراتی چون « ما امامان هستیم و شما امت ... ای بندگان خدا از این روز عمل در دین این چنین است »[6]. سعی در برجسته نمودن عنوان مذهبی خود ، که همان منصب امامت باشد می نماید .
ب) مسأله مهدویت : این موضوع از دیگر آموزه های فکری و مذهبی فاطمیان است که به عنوان یکی از مبانی اندیشه سیاسی - مذهبی آنها نیز مطرح می باشد[7] . موضوعی که هرچند در مقاطعی خلافت فاطمی را به چالش کشیده ، ولی نقش مهمی در تشکیل و تأسیس خلافت فاطمی داشت ، بطوریکه ابو عبدالله الشیعی سالها قبل از تأسیس خلافت فاطمی مردم را به ظهور قریب الوقوع مهدی موعود فراخوانده و خود وتمام هوادارانش با عبیدالله المهدی با عنوان مهدی امت بیعت نمودند [8]، مهدویتی که دارای جایگاه وپایه عمیق فکری وکلامی درغالب فرقه های اسلامی بوده وحتی خلافت عباسی نیزدرمقاطع نخست تشکیل واستقرارخلافت خود از آن بهره برده بود . این عنوان نیز مانند عنوان امامت مورد توجه و تأکید خلفای فاطمی بود هرچند که خلفای نخستین بر آن اهتمام بیشتری داشتند
ج) مسأله مرجعیت دینی و سیاسی : ازدیگر مسائلی که از ارکان اند یشه سیاسی خلافت فاطمی به شمار می آید مسأله مرجعیت دینی و سیاسی می باشد این مسأله هرچند که در اکثر مفاهیم و مباحث از زیر مجموعه های مسأله امامت محسوب می شود ولی از آن جهت که خلفای فاطمی سعی در گسترش این مرجعیت حتی به دیگر فرق شیعی داشته اند دیگر محدود به اسماعیلی مذهبان نبوده و مبحثی مستقل از بحث امامت خواهد بود .
خلفای فاطمی از آن جهت که تنها فرقه ای از شیعیان محسوب می شدند که توانسته بودند خلافتی را برمبنای آموزه های کلی شیعه تأسیس کنند ، خود را داعیه دار رهبریت سیاسی شیعه در جهان اسلام دانسته و سعی در پر رنگ کردن مفاهیم و شعائر مشترک شیعی نموده و در ورای آن حمایت دولتهای منطقه ای و نیمه مستقل شیعی و حتی عامه شیعیان را متوقع بودند، چنانچه فرمان به بازگرداندن جمله «حی علی خیرالعمل » به اذان در سرتاسرمصر، بزرگداشت روزمیلاد حسین بن علی(ع) ، زینب کبری (س) ، واقعه جانسوز کربلا و سالروز انتصاب علی بن ابی طالب(ع) به امامت و وصایت در غدیر خم در سال های 362 و 363 ق[9].

[1] . قاضی نعمان (م363ق) ، شرح الاخبار ،تحقیق : سید محمد الحسینی الجلالی ، قم ، المؤسسة النشر الاسلامی ، بی تا ، ج 3 ، ص 429 .

[2] . قاضی نعمان (م363ق) ، همان ، ج 3، ص 363 – 350 .

[3] . فرهاد دفتری ، تاریخ و عقاید اسماعیلیه ، ترجمه : فریدون بدره ای ، تهران ، فروزان روز ، 1375ش ، ص 148 .

[4] . الشهرستانی (م548ق) ، الملل و النحل ، تحقیق : محمد سعید کیلانی ، بیروت ، دارالمعرفة ، بی تا ، ج 1 ، ص 179 ؛ محمد تقی تستری ، قاموس الرجال ، قم ، مؤسسة النشر الاسلامی ، اول ، 1422ق، ج11، ص 524.

[5] .قاضی نعمان (م363ق) ،همان ،ج3 ، ص354 .

[6] .ابن خلدون ( م808ق) ، تاریخ ابن خلدون ،همان ،ج3 ، ص 85 .

[7] . قاضی نعمان (م363ق) ، همان ، ج 3، ص 363 – 350 .

[8] . قاضی نعمان (م363ق) ، همان ، ج 3، ص 429 .

[9] . محمد بن ععبد الملک بن الهمدانی ، تکملة التاریخ الطبری ، تحقیق : البرت یوسف کنعان ، بیروت ، مطبعة الکاتولیکیة ، 1961م ، ص 187 ؛ احمد مختار العبادی ، فی التاریخ العباسی والفاطمی ، بیروت، دار النهضة العربیة ، بی تا ، ص 262.