جمع بندی اصلاح طلبان در چه چیزی می خواهند اصلاح ایجاد کنند؟

تب‌های اولیه

201 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اصلاح طلبان در چه چیزی می خواهند اصلاح ایجاد کنند؟

ما وقتی از "اصولگرایی" سخن میگوییم ، منظورمان از "اصول" ، "قرآن کریم" و "فقه امام جعفر صادق" است که اندیشه های امام خمینی هم نشأت گرفته از آنهاست. اصول مورد نظر ما یا مستقیماً توسط قرآن و فقه بیان گردیده ، یا نتیجه آنهاست. منظورمان از خط مشی "اصولگرایی" اینست که هم اهداف ما و هم شیوه های اجرایی ما برای رسیدن به آن اهداف باید همه منطبق بر قرآن کریم و فقه صادق آل محمد (ع) باشد. افرادی که به جای اصولگرایی ، سخن از "اصلاح طلبی" می گویند ، در چه چیزی می خواهند اصلاح ایجاد کنند؟ در قرآن؟ یا در فقه امام صادق (ع)؟ مگر قرآن و فقه جعفری مشکلی دارد که آنها بخواهند آن را اصلاح کنند؟ ما میگوییم حجاب باید باشد. امر به معروف و نهی از منکر باید باشد. اینها نظر ما نیست. دستور قرآن و فقه جعفری است. آنها با این مسایل مخالفند و آن را ضد آزادی می دانند. البته آزادی چیز خوبی است اما هی جا آزادی نمی تواند بی حد و مرز باشد. مرزهای آزادی را احکام قرآن و فقه جعفری مشخص کرده است. ما هم طرفدار آن آزادی که منطبق بر محدوده های قرآن و فقه جعفری باشد هستیم. اما آن آزادی که انطباق با قرآن و فقه را ندارد از نظر ما محترم نیست.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد کریم

قابل توجه:

موضوع جهت بحث و تبادل نظر میان کاربران باز گذاشته می شود.

خواهشمندم فقط در موضوع اصلی تاپیک مطلب ارسال نمایید

و از هرگونه بحثهای حاشیه ای و نیز گفتگوهای دونفره خودداری نمایید.

با تشکر


گل

SHAHINN;930520 نوشت:
ما وقتی از "اصولگرایی" سخن میگوییم ، منظورمان از "اصول" ، "قرآن کریم" و "فقه امام جعفر صادق" است که اندیشه های امام خمینی هم نشأت گرفته از آنهاست. اصول مورد نظر ما یا مستقیماً توسط قرآن و فقه بیان گردیده ، یا نتیجه آنهاست. منظورمان از خط مشی "اصولگرایی" اینست که هم اهداف ما و هم شیوه های اجرایی ما برای رسیدن به آن اهداف باید همه منطبق بر قرآن کریم و فقه صادق آل محمد (ع) باشد.

افرادی که به جای اصولگرایی ، سخن از "اصلاح طلبی" می گویند ، در چه چیزی می خواهند اصلاح ایجاد کنند؟ در قرآن؟ یا در فقه امام صادق (ع)؟ مگر قرآن و فقه جعفری مشکلی دارد که آنها بخواهند آن را اصلاح کنند؟
ما میگوییم حجاب باید باشد. امر به معروف و نهی از منکر باید باشد. اینها نظر ما نیست. دستور قرآن و فقه جعفری است. آنها با این مسایل مخالفند و آن را ضد آزادی می دانند. البته آزادی چیز خوبی است اما هی جا آزادی نمی تواند بی حد و مرز باشد. مرزهای آزادی را احکام قرآن و فقه جعفری مشخص کرده است. ما هم طرفدار آن آزادی که منطبق بر محدوده های قرآن و فقه جعفری باشد هستیم. اما آن آزادی که انطباق با قرآن و فقه را ندارد از نظر ما محترم نیست.


سلام
شما زیادی به حرف اصولگرایان اعتبار میدهی عزیز

خب خیلی راحت بگو هرکی اصلاح طلب است کافر است!!

اگر به این است پس بدانید که خوارج هم ادعای دین و قران را داشتند برادر !!
حال مثلا یکی بگوید اصولگرایان اینگونه هستند شما چه میگویید؟
خوب نیست اینگونه تقدس برای خود درست کردن و دیگران را کافر پنداشتند

SHAHINN;930520 نوشت:
ما وقتی از "اصولگرایی" سخن میگوییم ، منظورمان از "اصول" ، "قرآن کریم" و "فقه امام جعفر صادق" است که اندیشه های امام خمینی هم نشأت گرفته از آنهاست. اصول مورد نظر ما یا مستقیماً توسط قرآن و فقه بیان گردیده ، یا نتیجه آنهاست. منظورمان از خط مشی "اصولگرایی" اینست که هم اهداف ما و هم شیوه های اجرایی ما برای رسیدن به آن اهداف باید همه منطبق بر قرآن کریم و فقه صادق آل محمد (ع) باشد.

افرادی که به جای اصولگرایی ، سخن از "اصلاح طلبی" می گویند ، در چه چیزی می خواهند اصلاح ایجاد کنند؟ در قرآن؟ یا در فقه امام صادق (ع)؟ مگر قرآن و فقه جعفری مشکلی دارد که آنها بخواهند آن را اصلاح کنند؟
ما میگوییم حجاب باید باشد. امر به معروف و نهی از منکر باید باشد. اینها نظر ما نیست. دستور قرآن و فقه جعفری است. آنها با این مسایل مخالفند و آن را ضد آزادی می دانند. البته آزادی چیز خوبی است اما هی جا آزادی نمی تواند بی حد و مرز باشد. مرزهای آزادی را احکام قرآن و فقه جعفری مشخص کرده است. ما هم طرفدار آن آزادی که منطبق بر محدوده های قرآن و فقه جعفری باشد هستیم. اما آن آزادی که انطباق با قرآن و فقه را ندارد از نظر ما محترم نیست.


سلام

1 - معناي اصولگرايي همان است كه فرموديد
اما معلوم نيست هر كسي كه خود را اصولگرا مي داند به همان تعريف شما پايبند باشد

الف) عده اي تعريفي خود ساخته از اصول دارند و به همان هم پايبند هستند. نه به آن تعريف صحيح كه شما فرموديد (افراطي ها)
ب) عده اي هم به همان تعريف شما اعتقاد دارند ، اما در عمل دچار مسير اشتباه شده اند

2 - اصلاح طلبي به معناي اصلاحِ دو گروه

"الف" و "ب" است. يا بطور خلاصه ، اصلاحِ انحراف از اصول
اما باز خود اصلاح طلبان نيز بعضاً ممكن است گرفتار همين دو بند الف و ب بشوند. يعني:
الف) عده اي متوجه نباشند كه قرار است "انحراف از اصول" را اصلاح كنند ، بلكه خيال كنند قرار است همان تعريفِ صحيح را اصلاح كنند (ليبرال ها)
ب) عده اي هم مي دانند قرار است چه چيزي را اصلاح كنند ، اما روش و مسيرشان اشتباه باشد

در واقع تعريف صحيح اين دو جناح اينطور ميشود:
اصولگرا = كسي كه بايد اصلاح طلبيِ صحيح را تبيين كند
اصلاح طلب = كسي كه بايد اصولگراييِ صحيح را تبيين كند

SHAHINN;930520 نوشت:
ما وقتی از "اصولگرایی" سخن میگوییم ، منظورمان از "اصول" ، "قرآن کریم" و "فقه امام جعفر صادق" است که اندیشه های امام خمینی هم نشأت گرفته از آنهاست. اصول مورد نظر ما یا مستقیماً توسط قرآن و فقه بیان گردیده ، یا نتیجه آنهاست. منظورمان از خط مشی "اصولگرایی" اینست که هم اهداف ما و هم شیوه های اجرایی ما برای رسیدن به آن اهداف باید همه منطبق بر قرآن کریم و فقه صادق آل محمد (ع) باشد.

افرادی که به جای اصولگرایی ، سخن از "اصلاح طلبی" می گویند ، در چه چیزی می خواهند اصلاح ایجاد کنند؟ در قرآن؟ یا در فقه امام صادق (ع)؟ مگر قرآن و فقه جعفری مشکلی دارد که آنها بخواهند آن را اصلاح کنند؟
ما میگوییم حجاب باید باشد. امر به معروف و نهی از منکر باید باشد. اینها نظر ما نیست. دستور قرآن و فقه جعفری است. آنها با این مسایل مخالفند و آن را ضد آزادی می دانند. البته آزادی چیز خوبی است اما هی جا آزادی نمی تواند بی حد و مرز باشد. مرزهای آزادی را احکام قرآن و فقه جعفری مشخص کرده است. ما هم طرفدار آن آزادی که منطبق بر محدوده های قرآن و فقه جعفری باشد هستیم. اما آن آزادی که انطباق با قرآن و فقه را ندارد از نظر ما محترم نیست.

می دانید که تفسیرها از ایات قران متفاوت است به طوریکه خیلی ها ادعای پیروی از قران را دارند
مثلا داعش و طالبان خودشان را اسلامی می دانند و دارند مثلا اصول اسلام و قران را پیاده می کنند
این اختلاف نظرها بسیار بیشتر از این دو گروه می باشد بطوریکه حتی شیعه هم فرق زیادی دارد

خوب در این میان که همه ادعای پیروی از قران را دارند واقعا حق با کیست ؟از کجا می توان فهمید چه کسی برداشت درست
را از ایات قران دارد ؟ چه کسی تند روی می کند و کاسه داغتر از اش شده است یا نه ؟
یا چه کسی بیشتر تسامح می کند ؟
من فکر می کنم اصلاح طلبان قصد اصلاح تندرویها را دارند یا بی قانونیهایی که با نام دفاع از اسلام و انقلاب انجام می شود که در نهایت هم
به ضرر مردم تمام می شود مثل حمله به سفارت عربستان

سید محمد جواد;930566 نوشت:
اگر به این است پس بدانید که خوارج هم ادعای دین و قران را داشتند برادر !!

بسیار عالی فرمودید عزیز.
خوارج قرآن زیاد میخواندند و نماز شب هم انجام میدادند اما مشکلشان این بود که رهبر حق نداشتند. مهم اینجاست که در کنار مسایل دینی ، بدانیم در مسایل اجتماعی و سیاسی ، دستمان در دست چه کسی بگذاریم و گوش به فرمان چه کسی باشیم. آنچه خوارج را خوارج کرد ، همین عدم تبعیت از رهبری حق بود.

در جامعه امروز ما و دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب ، آیا میزان اطاعت آنها از "رهبری حق" ( = ولی فقیه) به یک اندازه است؟

Reza-D;930639 نوشت:
الف) عده اي تعريفي خود ساخته از اصول دارند و به همان هم پايبند هستند. نه به آن تعريف صحيح كه شما فرموديد (افراطي ها)
ب) عده اي هم به همان تعريف شما اعتقاد دارند ، اما در عمل دچار مسير اشتباه شده اند

برای اینکه بدانیم چه حرکتی افراطی هست و چه حرکتی تفریطی است ، باید شاخص داشته باشیم. شاخص هم "ولی فقیه" است.

این ممکن است که افرادی که تقوای لازم را ندارند ، خودشان را در ذیل هر عنوانی قرار بدهند و هر گونه عملکرد سوئی را انجام دهند.
مثل خیلی از شیعه ها که در نماز اول وقت کاهلی میکنند در حالیکه اهل سنت نسبت به نماز اول وقت ظاهراً مقیدتر هستند.

پس وجود چند نفر ناسالم ، در ذیل یک عنوان کلی ، آن عنوان کلی را مورد خدشه قرار نمی دهد. ما هم در اینجا نمیخواهیم عملکرد افراد را بررسی کنیم. ما روی دو تفکر کلان موجود بحث می کنیم. کدام یک از این دو تفکر ، منطقی تر است و با دین ما سازگاری بیشتری دارد.

Reza-D;930639 نوشت:
اصلاح طلبي به معناي اصلاحِ دو گروه "الف" و "ب" است. يا بطور خلاصه ، اصلاحِ انحراف از اصول

اگر این چنین باشد که حضرتعالی می فرمایید ، باید اصلاح طلب ها ، خودشان را اصولگرا هم بدانند. کسی که میخواهد انحراف چیزی را اصلاح کند ، ابتدا باید بر پایبندی و تعهد خودش به آن چیز تأکید کند. در حالیکه ما بین دیدگاهها و خط مشی اصلاح طلبها با دیدگاهها و خط مشی اصولگرایی ، تفاوت بسیار می بینیم که در حد ضدیت و تقابل است. اصولگرایی داعیه دار مقاومت و استکبار ستیزی است ، اما اصلاح طلب دنبال لبخند زدن به کدخدا و امید و اعتماد داشتن به او است.

احتمالا شما "حقیقت" اصلاح طلبی را در نظر گرفته اید ، در حالیکه منظور حقیر ، "اصطلاح" سیاسی جاری آن در جامعه فعلی ما است.
بله. هیچ عقل سلیمی با "اصلاح طلبی" حقیقی مخالفت ندارد. خیلی هم خوب است که ما هر جا دیدیم از اصول انحراف صورت گرفته ، آن را اصلاح کنیم و به "اصول" برگردانیم. اما کسانیکه مدعی اصلاح طلبی هستند ، در مقابل خود اصول موضع می گیرند و کارها را از مجرای اصولی اش خارج می کنند که مثالش ذکر شد.

**گلشن**;930644 نوشت:
خوب در این میان که همه ادعای پیروی از قران را دارند واقعا حق با کیست ؟از کجا می توان فهمید چه کسی برداشت درست
را از ایات قران دارد ؟

بالاخره ما یکسری اصولی داریم که ریشه در قرآن و فقه دارند. درست است که تفسیرها مختلف است، اما آیا قبول دارید که انقلاب اسلامی ما بر اساس تفسیر حضرت امام (ره) از دین شکل گرفته است؟ پس ما می دانیم کدام تفسیر درست است.
ممکن است یک نفر اروپایی که هیچ آشنایی با اسلام ندارد ، نداند که آیا داعش حق است یا ایران یا ... ، اما ما مثل اروپایی ها نیستیم و آنقدر با اسلام آشنایی داریم که بدانیم راه امام خمینی (ره) حق است و داعش حق نیست.

**گلشن**;930644 نوشت:
من فکر می کنم اصلاح طلبان قصد اصلاح تندرویها را دارند یا بی قانونیهایی که با نام دفاع از اسلام و انقلاب انجام می شود

همنطور که در پاسخ دوست دیگرمان عرض کردم ، اگر اصلاح طلبان قصد اصلاح برخی بی قانونی ها را دارند ، اولا منطقا باید آن اصلاح ، بر پایه "اصول" صورت پذیرد. ثانیاً باید بر تعهد خود به آن اصول (در سخن و در عمل) تأکید کنند. در حالیکه ما اکثر آنچیزی که از آنها می بینیم ، در تقابل و ضدیت با اصول است که مثالش را در پست بالایی عرض کردم. در چنین شرایطی ، اینکه بگوییم آنها قصد اصلاح برخی بی قانونی ها یا افراط ها را دارند ، بسیار خوش باوری است.

اتفاقاً خودشان در خیلی از جاها بی قانونی های زیادی انجام داده اند. تخلفات انتخاباتی اخیر ، فتنه 88.
اگر اصلاح طلبان قصد اصلاح بی قانونی ها و ... را دارند ، چرا از سران و عملکرد افراد در فتنه 88 اعلام انزجار نکردند بلکه با سکوت خود ، آن را تایید هم کردند؟

دلیل دیگر:
طبق اصول امام خمینی که همه ما قبولش داریم ، آمریکا ، شیطان بزرگ و منشأ تمام شرها و ظلم ها در جهان است.

حالا شما ببینید: در انتخاباتهای مختلف ، تمایل دولت آمریکا به برنده شدن و سر کار آمدن چه جریانی است؟ اصولگرا یا اصلاح طلب؟ رسانه های آمریکا در انتخابات ما بیشتر کدام جریان را مورد تخریب قرار می دهند اصولگرا یا اصلاح طلب؟

طبیعی است آنها از جریانی حمایت کنند که سیاستها و طرز فکرش بیشتر با آنها (آمریکا) "نزدیکتر" باشد ( = از اسلام ناب ، فاصله بیشتری داشته باشد) و جریانی را بیشتر مورد تخریب قرار دهند که روی اسلام ناب تأکید بیشتری دارد. زیرا دشمنی اصلی آمریکا ، با اسلام ناب است که امام خمینی (ره) شاخص و مفسر آن است.

SHAHINN;930680 نوشت:
پس وجود چند نفر ناسالم ، در ذیل یک عنوان کلی ، آن عنوان کلی را مورد خدشه قرار نمی دهد

من هم چنين چيزي نگفتم

SHAHINN;930680 نوشت:
ما هم در اینجا نمیخواهیم عملکرد افراد را بررسی کنیم. ما روی دو تفکر کلان موجود بحث می کنیم

من هم دو تفكر را بررسي كردم
و اتفاقاً فكر مي كنم شما مي خواهيد افراد را بررسي كنيد:

SHAHINN;930680 نوشت:
خوب است که ما هر جا دیدیم از اصول انحراف صورت گرفته ، آن را اصلاح کنیم و به "اصول" برگردانیم
اما کسانی که مدعی اصلاح طلبی هستند ، در مقابل خودِ اصول موضع می گیرند و کارها را از مجرای اصولی اش خارج می کنند

SHAHINN;930680 نوشت:
کدام یک از این دو تفکر ، منطقی تر است و با دین ما سازگاری بیشتری دارد؟

هر دو

SHAHINN;930680 نوشت:
احتمالا شما "حقیقت" اصلاح طلبی را در نظر گرفته اید ، در حالیکه منظور حقیر ، "اصطلاح" سیاسی جاری آن در جامعه فعلی ما است

بله متوجه هستم
اما بايد حقيقت هر دو مورد هم گفته شود تا بتوانيم انحراف را درست شناسايي كنيم
اگر حقيقت هركدام را ندانيم ، همان دو گروه
"الف" كه گفتم پديد خواهد آمد
و پيروي گروه هاي "ب" در هر دو جناح ، به دليل عدم توانايي تشخيص بين رويكرد
"حقيقت" و "گروه الف" است

SHAHINN;930683 نوشت:
بالاخره ما یکسری اصولی داریم که ریشه در قرآن و فقه دارند. درست است که تفسیرها مختلف است، اما آیا قبول دارید که انقلاب اسلامی ما بر اساس تفسیر حضرت امام (ره) از دین شکل گرفته است؟ پس ما می دانیم کدام تفسیر درست است.

ببینید در خود قران ما ایات ناسخ و منسوخ داریم که حکمی تحت شرایطی تغییر کرده
شاید اگر امام خمینی هم تا حالا زنده بود اصولی را اصلاح می کرد و نظرش را تغییر می داد همچنانکه در مورد جنگ عراق با ایران
نظرشان را تغییر دادند و صلح را پذیرفتند در حالیکه نظر اولیه ایشان سرنگونی صدام بود و ایجاد حکومت اسلامی در عراق

SHAHINN;930683 نوشت:
همنطور که در پاسخ دوست دیگرمان عرض کردم ، اگر اصلاح طلبان قصد اصلاح برخی بی قانونی ها را دارند ، اولا منطقا باید آن اصلاح ، بر پایه "اصول" صورت پذیرد. ثانیاً باید بر تعهد خود به آن اصول (در سخن و در عمل) تأکید کنند. در حالیکه ما اکثر آنچیزی که از آنها می بینیم ، در تقابل و ضدیت با اصول است که مثالش را در پست بالایی عرض کردم. در چنین شرایطی ، اینکه بگوییم آنها قصد اصلاح برخی بی قانونی ها یا افراط ها را دارند ، بسیار خوش باوری است.

ببینید یک سریالی در زمان امام خمینی پخش شد به اسم پاییز صحرا که زنان در ان اصلا حجاب خوبی نداشتند
از امام درباره پخش چنین سریالهایی سوال فرمودند
امام فرمودند چوم فواید ان از مضراتش بیشتر است اشکالی ندارد
در حالیکه الان دراین مورد خیلی بیشتر از نظر امام سختگیری می شود
این می شود افراط

SHAHINN;930683 نوشت:
حالا شما ببینید: در انتخاباتهای مختلف ، تمایل دولت آمریکا به برنده شدن و سر کار آمدن چه جریانی است؟ اصولگرا یا اصلاح طلب؟ رسانه های آمریکا در انتخابات ما بیشتر کدام جریان را مورد تخریب قرار می دهند اصولگرا یا اصلاح طلب؟

طبیعی است آنها از جریانی حمایت کنند که سیاستها و طرز فکرش بیشتر با آنها (آمریکا) "نزدیکتر" باشد ( = از اسلام ناب ، فاصله بیشتری داشته باشد) و جریانی را بیشتر مورد تخریب قرار دهند که روی اسلام ناب تأکید بیشتری دارد. زیرا دشمنی اصلی آمریکا ، با اسلام ناب است که امام خمینی (ره) شاخص و مفسر آن است.

من فکر می کنم طرفداری امریکا از اصلاحات بخاطر این است که حوصله جنگ با ایران را ندارد
زیرا اگر اصول گرایی ادامه پیدا کند شاید ناچار باشد بالاخره وارد جنگ با ایران شود
ایران که در مقابل عراق نتوانست پیروز شود چگونه می تواند در مقابل امریکا پیروز شود ؟

**گلشن**;930692 نوشت:
من فکر می کنم طرفداری امریکا از اصلاحات بخاطر این است که حوصله جنگ با ایران را ندارد
زیرا اگر اصول گرایی ادامه پیدا کند شاید ناچار باشد بالاخره وارد جنگ با ایران شود
ایران که در مقابل عراق نتوانست پیروز شود چگونه می تواند در مقابل امریکا پیروز شود ؟

ایران در مقابل عراق پیروز شد. وقتی دشمنی به شما حمله کند و قصد تصرف خاک شما را داشته باشد و شما مقاومت کنید و دشمن پس از هشت سال تلاش ، نتواند به هدف خودش برسد ، این یعنی پیروزی شما در جنگ.

**گلشن**;930692 نوشت:
ببینید یک سریالی در زمان امام خمینی پخش شد به اسم پاییز صحرا که زنان در ان اصلا حجاب خوبی نداشتند
از امام درباره پخش چنین سریالهایی سوال فرمودند
امام فرمودند چون فواید ان از مضراتش بیشتر است اشکالی ندارد
در حالیکه الان دراین مورد خیلی بیشتر از نظر امام سختگیری می شود
این می شود افراط

اصل این است که نظر "امام جامعه" ملاک باشد. زمان امام خمینی (ره) نظر امام جامعه ملاک بود ، الان هم نظر امام جامعه ملاک است. حجاب از ضروریات دین است. کافیست بدانیم کسی که منکر یکی از ضروریات دین شود ، از دین خارج شده است. ما نباید به هر بهانه ای ، از دین کوتاه بیاییم.
من قبول ندارم که در مورد حجاب سختگیری می شود.
حجاب باید باشد. حکم دین است. حدودش را هم دین مشخص می کند نه افراد.
به نظر من سختگیری در حجاب یعنی اینکه بگوییم همه باید چادر بپوشند.
اما اینکه بگوییم موی کسی پیدا نباشد ، این سختگیری نیست. دستور دین است.
اینکه اجرا شدن احکام دین را بخواهیم ، سختگیری نیست. فراتر رفتن از آن و بیشتر از حد شرعی را خواستن ، سختگیری است.
اتفاقا الان در خیلی سریالهای تلویزیون خودمان می بینم که برخی خانمها کمی مویشان پیداست و این یعنی عدم رعایت حکم حجاب. و این برای یک "مسلمان" خیلی ناگوار است که ببیند حکم دینش رعایت نمیشود.

**گلشن**;930692 نوشت:
ببینید در خود قران ما ایات ناسخ و منسوخ داریم که حکمی تحت شرایطی تغییر کرده
شاید اگر امام خمینی هم تا حالا زنده بود اصولی را اصلاح می کرد و نظرش را تغییر می داد همچنانکه در مورد جنگ عراق با ایران
نظرشان را تغییر دادند و صلح را پذیرفتند در حالیکه نظر اولیه ایشان سرنگونی صدام بود و ایجاد حکومت اسلامی در عراق

اگر به تاریخ جنگ مراجعه کنیم می بینیم که امام (ره) از پذیرش صلح ، تعبیر به "نوشیدن جام زهر" کردند. پس ایشان نظرشان تغییر نکرده بود. بلکه مجبور شدند که علیرغم نظر خودشان ، آن را بپذیرند. که این هم خود داستانی دارد که افرادی گزارشهایی به امام دادند و ایشان را در تنگنا قرار دادند تا مجبور شوند این را بپذیرند.
ضمناً جنگ یا صلح با عراق ، جزء اصول انقلاب نبود تا پذیرش صلح ، خلاف اصول باشد.
فایل: 

SHAHINN;930680 نوشت:
کدام یک از این دو تفکر ، منطقی تر است و با دین ما سازگاری بیشتری دارد.

Reza-D;930687 نوشت:
هر دو

وقتی این دو در برابر مسایل واحد ، موضع متضاد میگیرند ، منطقی نیست که هر دو با اصول انقلاب ما که برگرفته از مبانی دینی ماست به یک اندازه سازگاری داشته باشند.

SHAHINN;930520 نوشت:
ما وقتی از "اصولگرایی" سخن میگوییم ، منظورمان از "اصول" ، "قرآن کریم" و "فقه امام جعفر صادق" است که اندیشه های امام خمینی هم نشأت گرفته از آنهاست. اصول مورد نظر ما یا مستقیماً توسط قرآن و فقه بیان گردیده ، یا نتیجه آنهاست. منظورمان از خط مشی "اصولگرایی" اینست که هم اهداف ما و هم شیوه های اجرایی ما برای رسیدن به آن اهداف باید همه منطبق بر قرآن کریم و فقه صادق آل محمد (ع) باشد.

افرادی که به جای اصولگرایی ، سخن از "اصلاح طلبی" می گویند ، در چه چیزی می خواهند اصلاح ایجاد کنند؟ در قرآن؟ یا در فقه امام صادق (ع)؟ مگر قرآن و فقه جعفری مشکلی دارد که آنها بخواهند آن را اصلاح کنند؟
ما میگوییم حجاب باید باشد. امر به معروف و نهی از منکر باید باشد. اینها نظر ما نیست. دستور قرآن و فقه جعفری است. آنها با این مسایل مخالفند و آن را ضد آزادی می دانند. البته آزادی چیز خوبی است اما هی جا آزادی نمی تواند بی حد و مرز باشد. مرزهای آزادی را احکام قرآن و فقه جعفری مشخص کرده است. ما هم طرفدار آن آزادی که منطبق بر محدوده های قرآن و فقه جعفری باشد هستیم. اما آن آزادی که انطباق با قرآن و فقه را ندارد از نظر ما محترم نیست.

اول در اندیشه های امام خمینی اصلاحات ایجاد میکنند، بعد کم کم در فقه شیعه شبهه ایجاد میکنن، قران هم که اصلا جایی نداره. اینها میگن اداره حکومت از دیانت جدا باشه ، یعنی حوزه ها همچنان قدرتمند و پر جمعیت باشن اما در کار حکومت دخالت نکنند. فکر کنم اینو به نقل از اقای عارف خوندم.

nobelist;930747 نوشت:
اول در اندیشه های امام خمینی اصلاحات ایجاد میکنند، بعد کم کم در فقه شیعه شبهه ایجاد میکنن، قران هم که اصلا جایی نداره. اینها میگن اداره حکومت از دیانت جدا باشه ، یعنی حوزه ها همچنان قدرتمند و پر جمعیت باشن اما در کار حکومت دخالت نکنند. فکر کنم اینو به نقل از اقای عارف خوندم.

بله این درست است و خطر تحریف اندیشه امام خمینی (ره) مهمترین محور سخنان رهبری در مراسم ارتحال حضرت امام (ره) بود.
اتفاقاً بسیار مناسب است که دو تفکر اصلاح طلبی و اصولگرایی از حیث انطباق یا نزدیکی با این شاخص (اندیشه امام) مورد بررسی قرار بگیرند.

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

SHAHINN;930520 نوشت:
اصولگرا

SHAHINN;930520 نوشت:
ما وقتی از "اصولگرایی" سخن میگوییم ، منظورمان از "اصول" ، "قرآن کریم" و "فقه امام جعفر صادق" است که اندیشه های امام خمینی هم نشأت گرفته از آنهاست. اصول مورد نظر ما یا مستقیماً توسط قرآن و فقه بیان گردیده ، یا نتیجه آنهاست. منظورمان از خط مشی "اصولگرایی" اینست که هم اهداف ما و هم شیوه های اجرایی ما برای رسیدن به آن اهداف باید همه منطبق بر قرآن کریم و فقه صادق آل محمد (ع) باشد.

SHAHINN;930520 نوشت:
صلاح طلب

آیا یک دوست بزرگوار که از گروه اصلاح طلب باشد یا حداقل مبانی آنها را بخوبی بداند و همچنان که نفر اول و ایجادکننده تاپیک بخوبی و کوتاه از حود گفتند و معرفی نمودند ، میتواند کمی از اصول و سیاست اصلاح طلبها بگوید و یا این گروه را بخوبی و کوتاه معرفی نماید..؟؟باتشکر.[/]

SHAHINN;930745 نوشت:
ایران در مقابل عراق پیروز شد. وقتی دشمنی به شما حمله کند و قصد تصرف خاک شما را داشته باشد و شما مقاومت کنید و دشمن پس از هشت سال تلاش ، نتواند به هدف خودش برسد ، این یعنی پیروزی شما در جنگ.

یکی از شعارها و اهداف ادامه جنگ نابودی صدام و برقراری جمهوری اسلامی در عراق بود که ایران نتوانست به این هدفش برسد
حتی شعار راه قدس از کربلا می گذرد هم در ان سالها خیلی گفته می شد

هرچند که عراق هم نتوانست به اهدافش برسد

SHAHINN;930745 نوشت:
اصل این است که نظر "امام جامعه" ملاک باشد. زمان امام خمینی (ره) نظر امام جامعه ملاک بود ، الان هم نظر امام جامعه ملاک است.

مگر شما نگفتید نظر امام یا امام جامعه نظر اسلام است
پس نباید با تغییر امام جامعه نظرات تغییر کند

SHAHINN;930745 نوشت:
اگر به تاریخ جنگ مراجعه کنیم می بینیم که امام (ره) از پذیرش صلح ، تعبیر به "نوشیدن جام زهر" کردند. پس ایشان نظرشان تغییر نکرده بود. بلکه مجبور شدند که علیرغم نظر خودشان ، آن را بپذیرند.

خوب این یعنی با توجه به شرایط نظر قبلیشان را حتی شده به اجبار تغییر دادند

یا همین شطرنج را نگاه کنید
یک عمر می گفتن حرام است بعد امام خمینی باتوجه به شرایط ان را حلال اعلام کردن

SHAHINN;930746 نوشت:
وقتی این دو در برابر مسایل واحد ، موضع متضاد میگیرند ، منطقی نیست که هر دو با اصول انقلاب ما که برگرفته از مبانی دینی ماست به یک اندازه سازگاری داشته باشند.
ببینید شاهین عزیز ، شما می فرمائید گر چه حقیقت اصلاح طلبی آن است که بنده عرض کردم
اما روش اصلاح طلبان لزوماً در راستای آن حقیقت نیست و شما می خواهید این روش را نقد کنید

خب برادر عزیز شما مقداری دارید 0 و 100 به مطلب نگاه میکنید
یعنی اصلاح طلبان را مطلقاً طرفدار غرب و اصولگرایان را مطلقاً دیندار فرض کرده اید
(حالا بجز چند نفرشان)

به نظرم مقداری خاکستری تر نگاه کنید به موضوع
هرچند با کلیت حرف شما موافق هستم

**گلشن**;930765 نوشت:
همین شطرنج را نگاه کنید
یک عمر می گفتن حرام است بعد امام خمینی باتوجه به شرایط ان را حلال اعلام کردن

سلام
شما دارید از یک موضوع ، برای تمام مسائل نتیجه گیری میکنید و نسخه می پیچید

**گلشن**;930692 نوشت:
شاید اگر امام خمینی هم تا حالا زنده بود اصولی را اصلاح می کرد و نظرش را تغییر می داد همچنانکه در مورد جنگ عراق با ایران

شاید هم برعکس ، اگر الان زنده بودند بسیار نظرشان جدی تر میشد
ضمن اینکه ما الان ولی فقیه داریم و تابع نظر ایشان هستیم

**گلشن**;930765 نوشت:
نباید با تغییر امام جامعه نظرات تغییر کند

سوال این است که شما همیشه اینقدر نظرات امام خمینی برایتان مهم است ، یا فقط زمانی که همسو با خواست شما باشد؟
شما نظر امام را برای یک سریال که ایرانی بوده و یک ایراد نه چندان مهم داشته را ملاک تصمیم گیری قرار میدهید
یا به نظر ایشان درمورد شطرنج استناد می کنید

اما صحبتی از این نظر امام خمینی نمی کنید که فرمودند:

"آن روزی را که آمریکا از ما تعریف کند باید عزا گرفت
آن روز که «کارتر» و «ریگان» از ما تعریف کنند معلوم می‌شود در ما اشکالی پیدا شده‌ است"

**گلشن**;930692 نوشت:
من فکر می کنم طرفداری امریکا از اصلاحات بخاطر این است که حوصله جنگ با ایران را ندارد
زیرا اگر اصول گرایی ادامه پیدا کند شاید ناچار باشد بالاخره وارد جنگ با ایران شود
ایران که در مقابل عراق نتوانست پیروز شود چگونه می تواند در مقابل امریکا پیروز شود ؟

شما خودتان جواب خود را میدهید

اولاً اگر منظورتان از طرح جنگ ایران و عراق این بود که بگوئید ایران توان جنگ با آمریکا را ندارد
پس دیگر چرا بحث حوصله نداشتن آمریکا را مطرح می کنید؟ چرا آمریکا برای جنگ با یک کشور اینچنین ضعیف (!!) حوصله نداشته باشد؟

ثانیاً اگر منظورتان از طرح بحث حوصله نداشتنِ آمریکا این بود که بگوئید دلیل عدم جنگ بی حوصلگی آمریکاست
پی دیگر چرا بحث جنگ ایران و عراق و ضعف ایران را مطرح کردید؟ به هر حال آمریکاست که حوصله ندارد

ثالثاً اگر حرف شما درست باشد و آمریکا حوصلهء جنگ با ایران را نداشته باشد (نفهمیدم حوصله ندارد یعنی چه؟!)
اینکه میشود تایید کارِ اصولگرایان! چون انها میگویند آمریکا با ما نخواهد جنگید (حوصله ندارد) پس باید محکم بایستیم
اما اصلاح طلبان با اینکه می دانند آمریکا حوصلهء جنگ ندارد ، مدام مردم را از جنگ می ترسانند و می خواهند به آمریکا امتیاز بدهند

SHAHINN;930674 نوشت:
بسیار عالی فرمودید عزیز.
خوارج قرآن زیاد میخواندند و نماز شب هم انجام میدادند اما مشکلشان این بود که رهبر حق نداشتند. مهم اینجاست که در کنار مسایل دینی ، بدانیم در مسایل اجتماعی و سیاسی ، دستمان در دست چه کسی بگذاریم و گوش به فرمان چه کسی باشیم. آنچه خوارج را خوارج کرد ، همین عدم تبعیت از رهبری حق بود.

در جامعه امروز ما و دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب ، آیا میزان اطاعت آنها از "رهبری حق" ( = ولی فقیه) به یک اندازه است؟

شما رهبری را با حضرت علی یکی میدانید؟؟؟
اصل حق بودن حضرت علی بر تاکید رسول الله ص و همچنین معصومیت و امامت بود!! چه کسی را به چه کسی همتراز میدانید؟؟!!!!!

Reza-D;930770 نوشت:
اولاً اگر منظورتان از طرح جنگ ایران و عراق این بود که بگوئید ایران توان جنگ با آمریکا را ندارد
پس دیگر چرا بحث حوصله نداشتن آمریکا را مطرح می کنید؟ چرا آمریکا برای جنگ با یک کشور اینچنین ضعیف (!!) حوصله نداشته باشد؟

ثانیاً اگر منظورتان از طرح بحث حوصله نداشتنِ آمریکا این بود که بگوئید دلیل عدم جنگ بی حوصلگی آمریکاست
پی دیگر چرا بحث جنگ ایران و عراق و ضعف ایران را مطرح کردید؟ به هر حال آمریکاست که حوصله ندارد

ثالثاً اگر حرف شما درست باشد و آمریکا حوصلهء جنگ با ایران را نداشته باشد (نفهمیدم حوصله ندارد یعنی چه؟!)
اینکه میشود تایید کارِ اصولگرایان! چون انها میگویند آمریکا با ما نخواهد جنگید (حوصله ندارد) پس باید محکم بایستیم
اما اصلاح طلبان با اینکه می دانند آمریکا حوصلهء جنگ ندارد ، مدام مردم را از جنگ می ترسانند و می خواهند به آمریکا امتیاز بدهند

ببینید ایران تا وقتی که برای امریکا منافع داشته باشد
امریکا با ایران نخواهد جنگید
اما اگر امریکا از جانب ایران احساس خطر جدی کند حتما وارد جنگ خواهد شد
سیاست امریکا در گذشته این مساله را نشان داده است

**گلشن**;930777 نوشت:
ببینید ایران تا وقتی که برای امریکا منافع داشته باشد
امریکا با ایران نخواهد جنگید
اما اگر امریکا از جانب ایران احساس خطر جدی کند حتما وارد جنگ خواهد شد
سیاست امریکا در گذشته این مساله را نشان داده است


میشود بفرمائید تحریم های جدیدی که همین امشب اعلام شد دلیلش چه بود؟

فقط بگم لا اکراه فی الدین

سید محمد جواد;930771 نوشت:
شما رهبری را با حضرت علی یکی میدانید؟؟؟
اصل حق بودن حضرت علی بر تاکید رسول الله ص و همچنین معصومیت و امامت بود!! چه کسی را به چه کسی همتراز میدانید؟؟!!!!!

از جهت شأن یکی نیستند قطعا. اما از جهت مسئولیت (رهبری جامعه) یکی هستند.
امام خمینی می فرمایند:
این توهّم که اختیارات حکومتی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بیشتر از حضرت امیر (علیه السلام) بود، یا اختیارات حکومتی حضرت امیر (علیه السلام) بیش از فقیه است، باطل و غلط است. البته فضائل حضرت رسول اکرم (علیه السلام) بیش از همه ی عالم است و بعد از ایشان فضائل حضرت امیر (علیه السلام) از همه بیشتر است، لکن زیادی فضائل معنوی، اختیارات حکومتی را افزایش نمی دهد.

همچنین ایشان در کتاب «شۆون و اختیارات ولیّ فقیه»- ترجمه ی مبحث ولایت فقیه از «کتاب البیع»- می فرماید:
در تمام مسائل مربوط به حکومت، همه ی آنچه که از اختیارات و وظایف پیامبر و امامان پس از او- که درود خداوند بر همگی آنان باد- محسوب می شود، در مورد فقهای عادل نیز معتبر است. البته لازمه ی این امر این نیست که رتبه ی معنوی آنان همپایه ی رتبه ی پیامبران و امامان تلقی شود، زیرا چنان فضایل معنوی، خاصّ آن بزرگواران است و هیچ کس، در مقامات و فضایل با آنان همرتبه نیست.»
امام در همان کتاب می فرماید:
«کلیه امور مربوط به حکومت و سیاست که برای پیامبر و ائمه(علیهم السلام) مقرر شده، در مورد فقیه عادل نیز مقرر است. و عقلاً نیز نمی توان فرقی میان این دو قایل شد».

SHAHINN;930936 نوشت:
از جهت شأن یکی نیستند قطعا. اما از جهت مسئولیت (رهبری جامعه) یکی هستند.
امام خمینی می فرمایند:
این توهّم که اختیارات حکومتی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بیشتر از حضرت امیر (علیه السلام) بود، یا اختیارات حکومتی حضرت امیر (علیه السلام) بیش از فقیه است، باطل و غلط است. البته فضائل حضرت رسول اکرم (علیه السلام) بیش از همه ی عالم است و بعد از ایشان فضائل حضرت امیر (علیه السلام) از همه بیشتر است، لکن زیادی فضائل معنوی، اختیارات حکومتی را افزایش نمی دهد.

همچنین ایشان در کتاب «شۆون و اختیارات ولیّ فقیه»- ترجمه ی مبحث ولایت فقیه از «کتاب البیع»- می فرماید:
در تمام مسائل مربوط به حکومت، همه ی آنچه که از اختیارات و وظایف پیامبر و امامان پس از او- که درود خداوند بر همگی آنان باد- محسوب می شود، در مورد فقهای عادل نیز معتبر است. البته لازمه ی این امر این نیست که رتبه ی معنوی آنان همپایه ی رتبه ی پیامبران و امامان تلقی شود، زیرا چنان فضایل معنوی، خاصّ آن بزرگواران است و هیچ کس، در مقامات و فضایل با آنان همرتبه نیست.»
امام در همان کتاب می فرماید:
«کلیه امور مربوط به حکومت و سیاست که برای پیامبر و ائمه(علیهم السلام) مقرر شده، در مورد فقیه عادل نیز مقرر است. و عقلاً نیز نمی توان فرقی میان این دو قایل شد».

سلام
ایشان دوست داشتن اینگونه برداشت کنند از نظر من و خیلی افراد ایشان با حضرت علی یکی نیستند
مهمترین نکته هم قابل بودن و اختمال خطا داشتن ایشان است
پس حکم قداس ندهید و تفسیر کلام و چرخش کلام را برای این منظور وسط نیاورید
ممکن است زمانی فردی دیگر در این منسب باشد ایا او هم اینگونه است؟؟
نه برادر من به دلیل وجود یک صندلی نمیتوان معصومیت به فردی داد
همانگونه که الان مدارک برخی ایت الله های محبوب امده یا برخی موارد مثل نایب رهبری قبل از ان درجه افتادند ، برای همه این احتمال در هر لحظه وجود دارد
انسان عادی نه علم غیب دارد ،نه درجایگاه معصومین است ،پس امکان خطا است

اين خبر را هم ببينيد:

دانستن حق مردم نيست!

**گلشن**;930777 نوشت:
ببینید ایران تا وقتی که برای امریکا منافع داشته باشد
امریکا با ایران نخواهد جنگید
اما اگر امریکا از جانب ایران احساس خطر جدی کند حتما وارد جنگ خواهد شد
سیاست امریکا در گذشته این مساله را نشان داده است

سلام
اشتباه گفتین آمریکا زمانی به ایران حمله میکنه که مثل خیلی از کشورای دیگه خلع سلاح کنه ایرانو مثل خیلی از کشورای دیگه که جنگ راه انداخت و خودشو کشید کنار
الان امریکا از جانب کره شمالی هم تهدید شد وقتی به مرزای کره شمالی نزدیک شد
ولی چرا به کره شمالی حمله نکرد؟چون کره مجهز به بمب هسته ای هستش و امریکا جرات نکرد نزدیکش بشه
فکر کردی چرا تا الان حمله نکرده به ایران؟؟عاشق چشم وابروی ایرانیاس یا بخاطر توافق مثلا هسته ایه؟هیشکدوم عزیز
به ایران حمله نکرده چون میدونه ایران هنوز کاملا خلع سلاح نشده میدونه ایران بهش خسارت وارد میکنه اگه وارد جنگ با ایران بشه
در رابطه سوال
ببینید هرجامعه ای یه اشکالاتی داره
از نظر من باید برطرف بشه
مثلا اصلاح توی شیوه آموزش و پرورش مثلا جای جغرافی بهمون درس اخلاق و خودسازی بدن و کشف استعداد
ولی اصلاحی که جنابان اصلاح طلب میفرمان وجود نداره
مثلا میگن آزادی نیست و باید اصلاح شه مگه آزادی نیست؟؟آزادی ینی همین که شما میای میگی آزادی نیستو کاریت ندارن
یا میگن اصلاح توی روابط با آمریکا
ما که با اونا کار نداریم اونان که گیردادن به ما!!
پس اصلاحی هم باشه باید اونا خودشونو اصلاح کنن ن اصلاح از جانب ما
بنده این دسته بندی ها رو قبول ندارم
به قول پیامبرمون تنها صف بندی حق و باطله که مقابله هم هستند ولی خیلی از جنابان اصلاح طلب و اصولگرا حرفای پیامبرمونو فراموش کردن
یاعلی

یا علے;931046 نوشت:
سلام
اشتباه گفتین آمریکا زمانی به ایران حمله میکنه که مثل خیلی از کشورای دیگه خلع سلاح کنه ایرانو مثل خیلی از کشورای دیگه که جنگ راه انداخت و خودشو کشید کنار
الان امریکا از جانب کره شمالی هم تهدید شد وقتی به مرزای کره شمالی نزدیک شد
ولی چرا به کره شمالی حمله نکرد؟چون کره مجهز به بمب هسته ای هستش و امریکا جرات نکرد نزدیکش بشه
فکر کردی چرا تا الان حمله نکرده به ایران؟؟عاشق چشم وابروی ایرانیاس یا بخاطر توافق مثلا هسته ایه؟هیشکدوم عزیز
به ایران حمله نکرده چون میدونه ایران هنوز کاملا خلع سلاح نشده میدونه ایران بهش خسارت وارد میکنه اگه وارد جنگ با ایران بشه
در رابطه سوال
ببینید هرجامعه ای یه اشکالاتی داره
از نظر من باید برطرف بشه
مثلا اصلاح توی شیوه آموزش و پرورش مثلا جای جغرافی بهمون درس اخلاق و خودسازی بدن و کشف استعداد
ولی اصلاحی که جنابان اصلاح طلب میفرمان وجود نداره
مثلا میگن آزادی نیست و باید اصلاح شه مگه آزادی نیست؟؟آزادی ینی همین که شما میای میگی آزادی نیستو کاریت ندارن
یا میگن اصلاح توی روابط با آمریکا
ما که با اونا کار نداریم اونان که گیردادن به ما!!
پس اصلاحی هم باشه باید اونا خودشونو اصلاح کنن ن اصلاح از جانب ما
بنده این دسته بندی ها رو قبول ندارم
به قول پیامبرمون تنها صف بندی حق و باطله که مقابله هم هستند ولی خیلی از جنابان اصلاح طلب و اصولگرا حرفای پیامبرمونو فراموش کردن
یاعلی

بله ممکنه اشتباه گفته باشم زیرا من سیاستمدار نیستم

اما من درست یا غلط خدا می دونه
فکر می کنم امریکا نیاز داره تا در منطقه یک دشمن داشته باشه
چون به این وسیله می تونه تمام کشورهای منطقه رو به طرف خودش بکشونه و درانجا پایگاه درست کنه
و کلی هم اسلحه بفروشه و کارخانجات اسلحه فروشیش از رونق نیفته
کاری که الان کرده

اما تا وقتی می تونه این دشمن و تحمل کنه که منافع بالارو براش داشته باشه
اگر روزی این منافع ازش گرفته بشه دیگه دشمنی ایران و تحمل نمی کنه و ممکنه حمله کنه

**گلشن**;931077 نوشت:
بله ممکنه اشتباه گفته باشم زیرا من سیاستمدار نیستم

اما من درست یا غلط خدا می دونه
فکر می کنم امریکا نیاز داره تا در منطقه یک دشمن داشته باشه
چون به این وسیله می تونه تمام کشورهای منطقه رو به طرف خودش بکشونه و درانجا پایگاه درست کنه
و کلی هم اسلحه بفروشه و کارخانجات اسلحه فروشیش از رونق نیفته
کاری که الان کرده

اما تا وقتی می تونه این دشمن و تحمل کنه که منافع بالارو براش داشته باشه
اگر روزی این منافع ازش گرفته بشه دیگه دشمنی ایران و تحمل نمی کنه و ممکنه حمله کنه

سلام
جسارت نکردم
بنده هم سیاستمدار نیستم
این مورد اخر هم درسته که دشمن تراشی میکنه تا کشورای منطقه برن سمتش
ازنظر من اگه ایران مجهز به بمب هسته ای باشه امریکا جرات نمیکنه هیچ وقت هیچ وقت به ایران حمله مثل همه کشورایی که بمب دارنو امریکا باهاشون کار نداره

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

کارگر فهیم;930756 نوشت:
بنام خدا.

باسلام.

نوشته اصلی توسط SHAHINN
اصولگرا

نوشته اصلی توسط SHAHINN
ما وقتی از "اصولگرایی" سخن میگوییم ، منظورمان از "اصول" ، "قرآن کریم" و "فقه امام جعفر صادق" است که اندیشه های امام خمینی هم نشأت گرفته از آنهاست. اصول مورد نظر ما یا مستقیماً توسط قرآن و فقه بیان گردیده ، یا نتیجه آنهاست. منظورمان از خط مشی "اصولگرایی" اینست که هم اهداف ما و هم شیوه های اجرایی ما برای رسیدن به آن اهداف باید همه منطبق بر قرآن کریم و فقه صادق آل محمد (ع) باشد.

نوشته اصلی توسط SHAHINN
صلاح طلب

آیا یک دوست بزرگوار که از گروه اصلاح طلب باشد یا حداقل مبانی آنها را بخوبی بداند و همچنان که نفر اول و ایجادکننده تاپیک بخوبی و کوتاه از حود گفتند و معرفی نمودند ، میتواند کمی از اصول و سیاست اصلاح طلبها بگوید و یا این گروه را بخوبی و کوتاه معرفی نماید..؟؟باتشکر.

ضمن عرض خسته نباشید به دوستان>>من ارسال مفصلی را که آماده داشتم تا در رابطه با اصولگرایان و اصلاحطلبان و البته سیاستهای هریک که تا حدودی هم تحقیقی،تحلیلی بود ، در این بخش منعکس نمایم ابتدا قصد داشتم بدلیل کشته شدن یک هموطن ماهیگیر بدست سعودی های داعش پرور ، ابراز ناراحتی و نارضایتی نمایم که چرا انقلابیون ما اینهمه در مقابل سعودی ها ترس و واهمه دارند که چیزی به این خیره سران مغرور نمیگویند اما هنوز چندساعت یا یک روز نگذشته بود که همگان از شبکه خبر شنیدیم و متوجه شدیم که سپاه ایران از استانهای کردستان و کرمانشاه {600کیلومتر} اهدافی را در خاک سوریه هدف چند موشک خود قرار داده و ..
و لذا در این لحظه فقط میتوانم بعنوان همان یک کارگر یا شهروند عادی این مملکت {و نه از دریچه نگاه سیاستمداران و کارشناسان و غیره که نمیدانم نظرشان چه خواهدشد} عمیقا ابراز خرسندی و خوشحالی خودم را از این تلافی گسترده و مقتدرانه اعلام نمایم چرا که سپاه قهرمان با این عمل شجاعانه خود در عمل دل امثال ما مردم عادی را بنوعی خنک نمود که واقعا باور داشته باشیم که کشورمان به برکت این انقلاب و حکومت به چه توانایی هایی دست یافته که انرا در عمل هم اثبات مینماید چرا که گاهی میشنیدیم که ایران نیرو و قدرت موشکی را دارد اما چه فایده که فرصت یا جرات استفاده و شلیک آنها را نخواهد داشت و لذا بهمین دلیل نتوانستم بعنوان یک ایرانی و شهروند عادی این خوشحالی را پنهان نموده یا ابراز ننمایم که سپاه قهرمان برای امثال ما ثابت نمود که اگر پایش بیفتد این موشکها به هر نقطه ای که توان بردی آنها اجازه دهند شلیک هم خواهندشد{و البته تا حدودی هم اشاره به انتقاد برخی هموطنان در کشته شدن هموطن ماهیگیر جنوبی و خیلی اقدامات دیگر و خودسر سعودی ها و همچنین نظر کارشناس غربی یا ناتو که به نقل از یک مقام سپاه گفته بودند اگر اتفاقی بیفتد فقط مدینه و مکه را امن میگذاریم اما سوال یا ابراز میشد که چرا هیچ شلیکی بخارج از مرزها انجام نمیشود..؟؟لذا این شلیکها از این جهت باعث خرسندی و رضایت بیشتر هم شده و خواهندشد.انشاا...}

{بهرحال خدا همراهتان ، یاورتان و پشت و پناهتان که اعتماد به نفس خوبی را بما مردم عادی دادید}التماس دعا.[/]

باسلام
با توجه به تاثیری که این دو جناح وجریان در حال حاضر در کشور وامور سیاسی دارند به نظر بنده موضوع بسیار خوبی برای بحث وشناخت مبانی و افکار این دو طیف می باشد.
به نظر حقیر اگر دوستان فارغ از دفاع از یک جناح خاص بحث را جلو ببرند وبا توجه به اندیشه ها ومبانی فکر این دو جناح وعملکردی که داشته اند جلو بروند به نتایج خوبی ان شاء الله خواهیم رسید.

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

SHAHINN;930520 نوشت:
ما وقتی از "اصولگرایی" سخن میگوییم ، منظورمان از "اصول" ، "قرآن کریم" و "فقه امام جعفر صادق" است

SHAHINN;930520 نوشت:
اصول مورد نظر ما یا مستقیماً توسط قرآن و فقه بیان گردیده ، یا .

اولا که واقعا بحث خوبی را ایجاد نمودید{البته از دریچه نگاه و هدف من که هنوز نمیدانستم اصلاحگرا و اصولگرا یعنی چی و از نظر اخلاقی و طرز فکر بیشتر بکدام گروه میتوانم تعلق و گرایش داشته باشم }

دوما نیز که من واقعا نمیدانستم معنای اصولگرا چنین معنای خوب و زیبایی که شما فرمودید میدهد.لذا اگر واقعا چنین معنایی را که شما فرمودید میدهد خوشحال میشوم با شناختی که البته خودم از خودم دارد خودم را فعلا اصولگرا بدانم{و البته اگر یکنفر از جناح اصلاحگراهان هم آمد و تعریف و تحلیل خودش از اصلاحگرا را بخوبی و مانند شما بیان و معرفی نمود خیلی بهتر خواهدشد چون اینجوری انسان با دید بازتری میتواند ببیند بکدام گروه سیاسی یا فرهنگی و اجتماعی کشورش نزدیکتر یا بیشتر تمایل فکری یا ذهنی داشته یا خواهد داشت و .. و البته منصفانه تر و عادلانه تر هم همین خواهدبود چون من خودم بشخصه و تا چندی پیش هیچ اطلاعات درست و درمونی از راه و روش این دو گروه را نداشتم و فقط اسامی انها را میشنیدم اما راه و روش و کارشان را بلد نبودم که مثلا هدف یا راه و روش هریک برای رسیدن به هدف یا اهدافشان چگونه بوده یا میباشد}[/]

سئوال مورد بحث این است:

با توجه به اینکه اصول مورد نظر اصولگرایان ، مآخوذ از قرآن و فقه و نیز اندیشه های امام (ره) است که اندیشه های امام (ره) نیز ماخوذ از قرآن و فقه است ،و با توجه به تقابل دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب در زمینه های اجرایی ( حالا من خوش بینی زیادی به خرج دادم و مثل برخی دوستان بر طبل وحدت کوفتم. وگرنه بازگشت خیلی از این تقابل ها ، به مسایل عقیدتی است و لا شک فیها- البته جای خوش بینی به خرج دادن ، در میدان عمل و امور اجرایی است نه در ساحت بحث های دقیق علمی. بحث علمی جای مو را از ماست بیرون کشیدن است -) ، به نحوی که اصلاح طلبان ، مبانی مورد نظر اصولگرایان ( همان اصول ماخوذ از قرآن و فقه) را در عمل قبول ندارند (اگر قبول داشتند ، تقابل بین این دو جریان معنایی نداشت) ، اصلاح گرایان می خواهند در چه چیزی اصلاح ایجاد کنند؟

به نظرم اصلاح طلبان در مقابل افراطی گری ها بوجود اومدن. نه اصل اصول.
نمونه اش امروز در راهپیمایی بجای اینکه شعار علیه دشمن مشترک داده بشه به هم شعار دادن

[=System]

نقل قول:
اصلاح طلبان در چه چیزی می خواهند اصلاح ایجاد کنند؟


واقعیت آن است که اصلاح طلبان قانون اساسی‌ای برای خود ندارند (مثل اصولگرایان اما از برخی جهات متفاوت). بیش‌تر شبیه یک گروه هم فکر هستند بی آن که رویکرد خیلی مشخص و برنامه‌ریزی شده‌ای داشته باشند.

در هر کشوری دو گروه چپ و راست هستند. چپ‌ها به روابط دوستانه با بقیه، ایجاد دموکراسی و گفتگوی منطقی گرایش دارند و راست‌ها به آرمانگرایی و عزت ملی و برخورد تند با دشمنان و این جور چیزها. مثلاً اوباما چپ بود و ترامپ راست.

اصلاح طلبان چپ‌های ایرانند. به ایجاد تعامل با غرب (و شرق) اهمیت بیش‌تری می‌دهند تا اعلام دشمنی با آن‌ها. اصلاح‌طلب‌ها دموکراسی خواهند. آن‌ها در برابر اهل سنت و اقلیت‌ها موضع ملایم‌تری دارند.

با توجه به جو ایدئولوژیک ایران، اصلاح‌طلبان به ناچار باید خود را هماهنگ با رهبر ایران نشان دهند که این یک جور دورویی تحمیلی است که با توجه به برخوردهای تند ناچارند. وگرنه روشن است که در برابر اعتقادات دشمن ستیزانۀ رهبر راست ایران موضع دارند اما جرأت بیان ندارند. البته این دلیل مخالفت با نظام ایران نیست. اگر رهبر ایران فردی از جناح چپ شود همین رفتار را اصولگراها دارند. این دورویی توسط رییس جمهور فعلی در انتخابات کمی کنار گذاشته شد و رفتارها صادقانه‌تر شد و به همین سبب دشمنی‌ها با او آشکارتر شد. در کل هر گاه یک گروه قدرت بگیرد صداقتش هم بیش‌تر می‌شود و این صداقت یک نکتۀ مثبت یا منفی نیست بلکه نشانۀ قدرت داشتن است.

رهبر ایران در سال‌های گذشته سعی داشت این جناح‌بندی‌های چپ و راست را نادیده بگیرد و از واژه‌هایی چون اصولگرای اصلاح‌طلب (یا بر عکس) استفاده می‌کرد. اما در سال‌های اخیر مواضعی از خود نشان داد که نشانۀ قبول واقعیتی است که قبلاً انکار می‌شد و البته متأسفانه ظاهراً علناً به حمایت از جریان اصولگرا پرداخت در حالی که بسیاری از او انتظار بی‌طرفی و حمایت از رأی مردم را داشتند.

در کل اصلاح‌طلبی یعنی برخورد نرم و منطقی و اصولگرایی یعنی برخورد سخت و پوپولیستی.

پس اصلاح‌طلبان چیزی را نمی‌خواهند اصلاح کنند، تنها می‌خواهند تفکر و روش خود را اثبات و اعمال کنند. درست مثل اصولگرایان. البته هر کدام به روش خود. اصلاح طلبان با روش گفت و گویی و نرم خود و اصولگراها با روش‌های تندتر.

این‌ها تنها نظرات شخصی من است نه به نمایندگی از جریان خاصی و ممکن است شامل تحلیل‌های نادرستی هم باشد.

SHAHINN;930520 نوشت:
اصلاح طلبان در چه چیزی می خواهند اصلاح ایجاد کنند؟

ما وقتی از "اصولگرایی" سخن میگوییم ، منظورمان از "اصول" ، "قرآن کریم" و "فقه امام جعفر صادق" است که اندیشه های امام خمینی هم نشأت گرفته از آنهاست. اصول مورد نظر ما یا مستقیماً توسط قرآن و فقه بیان گردیده ، یا نتیجه آنهاست. منظورمان از خط مشی "اصولگرایی" اینست که هم اهداف ما و هم شیوه های اجرایی ما برای رسیدن به آن اهداف باید همه منطبق بر قرآن کریم و فقه صادق آل محمد (ع) باشد.

افرادی که به جای اصولگرایی ، سخن از "اصلاح طلبی" می گویند ، در چه چیزی می خواهند اصلاح ایجاد کنند؟ در قرآن؟ یا در فقه امام صادق (ع)؟ مگر قرآن و فقه جعفری مشکلی دارد که آنها بخواهند آن را اصلاح کنند؟

اونها دو دسته هستند یه عده شون به اصولی که گفتید باور دارند و مسلمان هستند ولی باور ندارند حاکمیت واقعا (نه ظاهرا) پیرو این اصول باشد.
یه عده شون هم کلا به این اصولی که گفتید باور ندارند ولی به جامعه آزاد باور دارن که همه از جمله مسلمانها بتونن تبلیغات کنن و اگه رای آوردن جامعه طبق نظر اونها اداره بشه و هر جزبی هم رای آورد آزادی و امکان رای آوری بقیه رو نگیره به عبارتی مانع چاپ کتاب و مقاله و سخنرانی احزاب دیگه نشه که متاسفانه فعالیت احزاب در ایران ممنوعه.

البته از نظر رهبری اگه خواسته باشید ببینید نمیدونم اولین سخنرانی بعد از انتخاباتشون رو دیدید یا نه:
امّا در مورد مسائل داخلی هم چند جمله عرض کنم. یک مسئله‌ی بسیار مهم، مسئله‌ی انتخابات ریاست جمهوری بود که در هفته‌ی قبل انجام گرفت. بنده باید از یکایک آن کسانی که آمدند و بیش از ۴۱ میلیون رأی را در صندوقها ریختند، از صمیم قلب تشکّر کنم. حقیقتاً کار بزرگی انجام گرفت؛ برای کشور اعتبار شد؛ برای نظام جمهوری اسلامی اعتبار شد؛ برای نظام جمهوری اسلامی نشانه‌ی اعتماد عمومی مردم شد. اکثریّت هفتاد و چند درصدیِ کشور بیایند به نظام جمهوری اسلامی «آری» بگویند، تأیید کنند، به آن اعتماد کنند، خیلی مهم است. حالا بعضی‌ها متأسّفانه بگوییم از روی کج‌فهمی -یا چه بگوییم، نمیدانم- انکار میکنند؛ میگویند «رأی مردم ربطی به نظام اسلامی و تأیید نظام اسلامی ندارد»! چرا آقاجان؛ حتّی کسانی که ممکن است در دل از نظام اسلامی گله‌مندی هم داشته باشند، امّا وقتی می‌آید در چهارچوب نظام رأی میدهد، معنایش این است که این چهارچوب را قبول میکند و به آن اعتماد میکند و آن را کارآمد میداند که در چهارچوب آن دارد حرکت میکند. این قریب ۴۲ میلیون رأی ملّت، هفتاد و چند درصد، رأی به نظام اسلامی و اعتماد به نظام اسلامی بود. حادثه‌ی بسیار مهمّی بود.

طبق این نظر رهبری که بعد از همه انتخاباتها حتی زمان خاتمی حتی الان شرکت در انتخابات رو به معنی آری به نظام میدونن. نشون میده که از نظر ایشون اصلاح طلبها هیچ کدوم از اون دو دسته ای که من گفتم نیستن.

irancplusplus;931919 نوشت:
در کل اصلاح‌طلبی یعنی برخورد نرم و منطقی و اصولگرایی یعنی برخورد سخت و پوپولیستی

سلام
کلمهء
"نرم" را در کنار کلمهء "منطق" قرار دادید و کلمهء "سخت" را در کنار کلمهء "پوپولیسم"
در حالیکه نه نرمی الزماً
با منطق همسو است و نه سختی با پوپولیسم

رفتار منطقی این است که هر کدام از رفتارهای نرم یا سخت را در مکان و زمان صحیح انجام بدهیم
نه سخت بودن محض نشان از درک بالا دارد و نه نرم بودن محض

irancplusplus;931919 نوشت:
رهبر ایران در سال‌های گذشته سعی داشت این جناح‌بندی‌های چپ و راست را نادیده بگیرد و از واژه‌هایی چون اصولگرای اصلاح‌طلب (یا بر عکس) استفاده می‌کرد
ایشان سعی ندارند ، بلکه دقیقاً روششان همین است
اشتباه شما این است که تصور کرده اید رهبری نظراتش را در حمایت از اصولگرایان اظهار کرده اند
در حالیکه ایشان خود شاخص هستند. در واقع ایشان روش و مَنِش اصولگرای اصلاح طلب را تبیین کردند

اما اصلاح طلبان از این روش و منش فاصله گرفتند و اصولگرایان به آن نزدیک شدند
یعنی این فرمایش رهبری نبوده که به نفع اصولگرایان شده ، بلکه روش اصولگرایان بوده که به فرمایش ایشان نزدیک شده

فروز;931987 نوشت:
اونها دو دسته هستند
یه عده شون به اصولی که گفتید باور دارند و مسلمان هستند ولی باور ندارند حاکمیت واقعا (نه ظاهرا) پیرو این اصول باشد.
یه عده شون هم کلا به این اصولی که گفتید باور ندارند ولی به جامعه آزاد باور دارن که همه از جمله مسلمانها بتونن تبلیغات کنن و اگه رای آوردن جامعه طبق نظر اونها اداره بشه

فروز;931987 نوشت:
طبق این نظر رهبری که بعد از همه انتخاباتها حتی زمان خاتمی حتی الان شرکت در انتخابات رو به معنی آری به نظام میدونن. نشون میده که از نظر ایشون اصلاح طلبها هیچ کدوم از اون دو دسته ای که من گفتم نیستن

سلام
جدای از اینکه دسته بندی شما کامل باشد یا نه
اینکه رهبری شرکت در انتخابات را رای به نظام می دانند ، به معنی تایید صد در صد کاندیدای اصلاح طلب نیست
همچنان که به معنای تایید صد در صد کاندیدای اصولگرا هم نیست

این نظر رهبر ناظر به این موضوع است که مردم برای تعیین سرنوشت خود در چهارچوب این نظام اقدام کرده اند
و همین نشان می دهد به کلیت نظام پایبند هستند ، گر چه در یک سری عقاید اختلاف نظر داشته باشند

در این بحث ، مخاطبِ رهبر ، مردم هستند ، نه کاندیدها


روزنه;931849 نوشت:
به نظرم اصلاح طلبان در مقابل افراطی گری ها بوجود اومدن. نه اصل اصول

سلام
خیر خواهر گرامی ، اینطور مطلق که شما میگوئید نیست
در واقع ما 5 نوع اعتقاد داریم:

1 - اصولگرای افراطی


2 - اطلاح طلب افراطی

3 - اصلاح طلب حقیقی که تلاش میکند جلوی شماره 1 را بگیرد
4 - اصولگرای حقیقی که تلاش میکند جلوی شماره 2 را بگیرد

5 - اصولگرای اصلاح طلب ؛ که تلاش میکند جلوی موارد 1 و 2 را با هم بگیرد


سبزها مفید هستند و قرمزها مضر
و بهترین هم شمارهء 5 است

Reza-D;931995 نوشت:
این نظر رهبر ناظر به این موضوع است که مردم برای تعیین سرنوشت خود در چهارچوب این نظام اقدام کرده اند
و همین نشان می دهد به کلیت نظام پایبند هستند ، گر چه در یک سری عقاید اختلاف نظر داشته باشند

در این بحث ، مخاطبِ رهبر ، مردم هستند ، نه کاندیدها

رضاجان شما در اطراف خودتان چند نفر را دیدید که نظام را قبول نداشتند ولی رای دادند؟
بسیاری میگویند بین بد و بدتر. یک مثال: اگر بین دو شکنجه مجبور به انتخاب باشید و شکنجه سبکتر رو انتخاب کنید حالا یکیم اونقدر آزاده هست که انتخاب نکنه ولی شما اگه بین بد و بدتر انتخاب کردی تا زجر بدتر رو نکشی یعنی اصل شکنجه رو قبول دارید؟

فروز;931998 نوشت:
رضاجان شما در اطراف خودتان چند نفر را دیدید که نظام را قبول نداشتند ولی رای دادند؟

قطعاً می شناسم
اما این حرف شما کلاً مطلب دیگری است
صحبت ما پاسخ به این پرسش نبود که:
"آیا فرمایش رهبری مبنی بر اینکه شرکت در انتخابات به معنای رای به نظام است ، درست است یا نه؟"

بحث ما بر روی تفاوت رای به اصلاح طلب و اصولگرا بود:

فروز;931987 نوشت:
نشون میده که از نظر ایشون اصلاح طلبها هیچ کدوم از اون دو دسته ای که من گفتم نیستن

اما درمورد صحبت شما
اینکه تعدادی از افراد نظام را قبول ندارند اما می روند و رای می دهند حرف درستی است
ولی نمی توان گفت هر کسی به آن جناح رای داده پس حتماً جزء همین دسته است
کما اینکه مخالفان اساسی آنهایی بودند که کلاً در انتخابات شرکت نکردند

برای همین در ابتدا اشاره ای کردم که دسته بندی شما کامل است یا نه

SHAHINN;931710 نوشت:
اصلاح گرایان می خواهند در چه چیزی اصلاح ایجاد کنند؟

سلام شاهین عزیز
شما در پست شماره 8 به من گفتید کاری به معنای حقیقی اصلاح طلبی نداریم ، بلکه می خواهیم اصطلاح جاری در جامعه را بررسی کنیم
اما در اینجا خود شما دارید اصولگرایی حقیقی را مطرح میکنید در حالیکه قبلاً هم اشاره کردم معلوم نیست تمام اصولگرایان شامل تعریف شما بشوند

شما دارید سوالی می پرسید که از ابتدا پاسخش را داده اید:

SHAHINN;931710 نوشت:
اصلاح طلبان ، مبانی مورد نظر اصولگرایان ( همان اصول ماخوذ از قرآن و فقه) را در عمل قبول ندارند

یعنی شما از مخاطبین انتظار دارید فقط حرف شما را تایید کنند!
در حالیکه من در همان پست شماره 8 خدمت شما عرض کردم
ابتدا مشخص کنید که خط مشی اصولگرایان
"در عمل" نیز با اصول اعتقادی آنها همسو است
تا بعد به این نتیجه برسیم که هر کس با آن مخالف است پس با آن اصول نیز مخالف است

دقت بفرمائید صرف یدک کشیدن یک اسم ، به معنای پایبندی به اصول نهفته در آن اسم نیست

Reza-D;931999 نوشت:
قطعاً می شناسم
اما این حرف شما کلاً مطلب دیگری است
صحبت ما پاسخ به این پرسش نبود که: "آیا فرمایش رهبری مبنی بر اینکه شرکت در انتخابات به معنای رای به نظام است ، درست است یا نه؟"
بحث ما بر روی تفاوت رای به اصلاح طلب و اصولگرا بود

اما درمورد صحبت شما
اینکه تعدادی از افراد نظام را قبول ندارند اما می روند و رای می دهند حرف درستی است
ولی نمی توان گفت هر کسی به آن جناح رای داده پس حتماً جزء همین دسته است
برای همین در ابتدا اشاره ای کردم که دسته بندی شما کامل است یا نه

خب اگر تعدادشان در حد استثنا نباشد این نتیجه گیری دیگر منطقی نیست.
حرف شما درسته نمیشه گفت همه کسانی که به روحانی رای دادند با نظام زاویه داشتند ولی همین که بپذیریم کسانی که به نظام اعتقادی ندارند ولی به پای صندوقهای رای رفتند در حد استثنا نیستند کافی هست که این نتیجه گیری که شرکت در انتخابات مساوی رای اعتماد دادن به نظام هست رو قبول نکنیم. (برای مثال کانالهایی مثل آمدنیوز رو ببینید که نظام رو به هیچ وجه قبول ندارند ولی برای شرکت در انتخابات تبلیغ میکنند)
در مورد صحبت دیگه تون هم بله قبول دارم به معنی تائید تمام رفتارها حتی اشکالات جدی نیست اما ببینید وقتی رهبری میگند که رای مردم مساوی رای اعتماد به نظام هست قطعا مردمی که رای شون رای اعتماد به نظام هست اگر بدانند کسی با نظام زاویه دارد بهش رای نمیدن پس از نظر رهبری هر چند به معنی تائید صد درصدی نیست و مثلا فرد ممکنه اشکالات جدی داشته باشه ولی به معنی خارج از چهارچوب نظام بودن کاندیدا و رای مردم بهش نیست چون با رای اعتماد مردم به نظام تضاد داره

فروز;932002 نوشت:
از نظر رهبری هر چند به معنی تائید صد درصدی نیست و مثلا فرد ممکنه اشکالات جدی داشته باشه ولی به معنی خارج از چهارچوب نظام بودن کاندیدا و رای مردم بهش نیست چون با رای اعتماد مردم به نظام تضاد داره

بله موافقم
به همین دلیل هم با اینکه طرفدار جناب روحانی نیستم ولی اعتقاد دارم تا زمانی که رئیس جمهور هستند ، وظیفه داریم حمایتشان کنیم

فروز;932002 نوشت:
خب اگر تعدادشان در حد استثنا نباشد این نتیجه گیری دیگر منطقی نیست

استثناء نبودن به تنهایی کافی نیست. بلکه باید تعدادشان قابل توجه باشد
از آنجایی که آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد ، نمیشود هم نتیجه گیری قطعی کرد
ضمن اینکه تعارف نداریم ، حتماً صحبت رهبری بُعد سیاسی و بین المللی هم دارد و این یک امر طبیعی است

دموکراسی یعنی اینکه ....

نوعی سیاست و نوعی اندیشه در درون یک جامعه حکم فرما باشه که هر کسی بتونه در ماکزیمم آزادی امکانپذیر بر عقیده و باور خودش باشه و رفتار سیاسی مورد نظر خودش رو ارائه کنه ...

مثلا دموکراسی به ما یاد میده که نگیم سیگار کشیدن ممنوع هست ... بلکه باید جایگاه هایی رو درست کنیم که سیگاری ها بتونند در اونجا سیگارشون رو بکشند ... و مردم غیر سیگاری هم بتونند از معاشرتشون لذت ببرند و صد البته یک فرد سیگاری در زمانی که سیگار نمیکشه یک شهروند عادی محسوب میشه ....

دموکراسی هست که به ما زندان رو داده .... میگه اگر میخوای دزدی کنی با آدمهای دزدی مانند خودت معاشرت کن ...

دموکراسی تحمیل هیچ چیز نیست ... دموکراسی تنها تحمیل چهارچوبی برای تحمل سایر عقیده ها و به رسمیت شناختن سایر باورهاست ....

Reza-D;932005 نوشت:
استثناء نبودن به تنهایی کافی نیست. بلکه باید تعدادشان قابل توجه باشد
از آنجایی که آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد ، نمیشود هم نتیجه گیری قطعی کرد

دقیقا درست هست در این زمینه ها آمار نداریم و چه بهتر هست نهادهای آماری مستقل (نمیدونم در این زمینه ها آمارگیری کردن یا نه) یا اگه خود نهاد رهبری بر اساس گزارش و آماری اینو گفتند منتشر میکردند.
بر فرض وجود آمار در این زمینه و صحت حداکثر بودن، سخن رهبر در مورد حداکثر نیست که یعنی 73 درصد رای دادند و فرضا شصت یا نود درصد عده ای که رای دادن رای شون رای به نظام هست. این معنی برداشت نمیشه چیزی که از صحبت های رهبری بعد هر انتخابات متوجه میشیم اینه که کسی که اصلا نظام رو قبول نداره رای نمیده (در کنار کسانی که وقت نکردند شرکت کنند یا دلایل دیگه) و کسی که نظام رو قبول داره شرکت میکنه. (که به طور طبیعی یه تعداد استثنا داره ولی نه در حدی که بحث حداکثر و حداقل باشه)

Reza-D;932005 نوشت:
ضمن اینکه تعارف نداریم ، حتماً صحبت رهبری بُعد سیاسی و بین المللی هم دارد و این یک امر طبیعی است

بله موافقم

دوستان سلام

کل حزب بما لدیهم فرحون
الا ان حزب الله هم المفلحون
فان حزب الله هم الغالبون

علی علی

مینوی خرد;932007 نوشت:
دموکراسی یعنی اینکه ....

سلام
صبر كنيد اين تاپيك باز شود ، آنجا نظرتان را بيان كنيد: آيا دموكراسی نوعی از ديكتاتوری است؟

روزنه;931849 نوشت:
ه نظرم اصلاح طلبان در مقابل افراطی گری ها بوجود اومدن. نه اصل اصول.

بر این نظر شما ، این نقد وارد است که اگر اصلاح طلبان پایبند اصول هستند ، چرا در سخنان و مواضع و رفتارهای عملی خود ، این پایبندی را نشان نمی دهند؟ و حتی در موارد متعددی خلاف آن اصول عمل میکنند؟

irancplusplus;931919 نوشت:
این‌ها تنها نظرات شخصی من است نه به نمایندگی از جریان خاصی و ممکن است شامل تحلیل‌های نادرستی هم باشد.

انصاف و حقیقت مداری شما در این گفتار ، در خور تحسین است.

Reza-D;932001 نوشت:
شما دارید سوالی می پرسید که از ابتدا پاسخش را داده اید:

جمله ای که از پست حقیر نقل کردید (اصلاح طلبان ، مبانی مورد نظر اصولگرایان ( همان اصول ماخوذ از قرآن و فقه) را در عمل قبول ندارند)
چیزی است که از نحوه عملکرد جریان موسوم به اصلاح طلب به نظرم میرسد. جریان اصولگرا بر مبانی دینی مثل "نفی طواغیت" و "امر به معروف و نهی از منکر" و "مبارزه با ظالمین" و "گسترش توحید در جهان" و "ایجاد جامعه متدین" (توجه کنید که "دین" ، ضامن سعادت دنیا و آخرت انسانهاست) تأکید دارند. اما جریان موسوم به اصلاح طلب ، بر"آزادی" (مقداری فراتر از حدوده مشروع آن ، بیشتر نزدیک به معنای غربی آن) و ... تأکید دارند.

اصلا انتظار ندارم کسی حرف بنده را بپذیرد. تنها نظر و دیدگاه و تحلیل شخصی خودم را نوشته ام.

Reza-D;932001 نوشت:
شما در پست شماره 8 به من گفتید کاری به معنای حقیقی اصلاح طلبی نداریم ، بلکه می خواهیم اصطلاح جاری در جامعه را بررسی کنیم
اما در اینجا خود شما دارید اصولگرایی حقیقی را مطرح میکنید در حالیکه قبلاً هم اشاره کردم معلوم نیست تمام اصولگرایان شامل تعریف شما بشوند

بله. اگر حقیقت معانی را در نظر بگیریم ، هم اصولگرایی و هم اصلاح طلبی هر دو مطلوب هستند و هیچ منافاتی با یکدیگر ندارند. اما در بحث سیاسی ، معانی ذاتی کلمات مورد نظر نیست. بلکه اصطلاحات سیاسی رایج در جامعه مورد نظر است.

به نظر حقیر ، جریان موسوم به اصلاحات ، دنبال ایجاد اصلاحاتی است که معلوم نیست حقیقتاً اصلاح باشد یا افساد. همانطور که قرآن کریم در آیه 11 و 12 سوره بقره می فرماید: و اذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون. الا انهم هم المفسدون و لکن لا یشعرون.

ما اگر بخواهیم معلوم کنیم که آیا این اصلاحاتی که این جریان مدعی آن است ، اصلاح حقیقی است یا بهانه ای برای فساد است (طبق آیه فوق) ، باید آن را با شاخص "اصول" بسنجیم. اگر با اصول ( اصول دینی اسلام ناب ) تطبیق داشت ، اصلاح حقیقی است. وگرنه نیست. ما در عمل می بینیم که گفتار و رفتار و اقدامات جریان اصلاح طلب ، در موارد بسیار زیادی منطبق بر اصول دینی نیست. این تنها نظر شخصی بنده نیست. همه ما شورای نگهبان را قبول داریم (منظورم از "همه ما" ، معتقدان به انقلاب اسلامی است). در دوره اصلاحات ، شورای نگهبان چقدر تذکر به مصوبات دولت یا مجلس می داد؟ دورانهای قبل یادتان هست؟ این آمخار را با آمار مشابه در دوران مجالس یا دولتهای اصولگرا مقایسه کنید (الان مرجع آمار را از بنده نخواهید چون از روی منبع رسمی نمی گویم. فقط چیزهایی که از آن دورانها در خاطر دارم و حتی روحانیون و ائمه جمعه هم به همین مطلب اشاره داشتند در ذهنم هست).

مکلف;932009 نوشت:
دوستان سلام

کل حزب بما لدیهم فرحون
الا ان حزب الله هم المفلحون
فان حزب الله هم الغالبون

علی علی


تمام هدف ما همین اعتلای کلمه مقدس " الله" است. آنهم با تفسیری که مولا علی (ع) ارائه می فرمایند. ظاهراً یک جریان سیاسی ، هدفش اعتلای این کلمه مقدس است. در حالیکه جریان سیاسی دیگر ، بر ارزشهای بشری آنهم با قرائتی نزدیک به قرائت غربی تأکید دارد. مثل: آزادی ، دموکراسی و ...
موضوع قفل شده است