مکان ثبت قطعات ادبی شما برای شرکت در مسابقه نجوای انتظار(اینجا)
تبهای اولیه
به نام خدا
شب گر رخ مهتاب نبیند سخت است
لب تشنه اگر آب نبیند سخت است
مانوکر وارباب توئی مهدی جان
نوکر رخ ارباب نبیند سخت است
این تاپیک برای درج قطعات ادبی و دل نوشته های شما تقدیمی به محضر حضرت بقیة الله الاعظم روحی وجسمی له الفداء زده شده
جهت سوالات و پیشنهادات خویش به این تاپیک مراجعه نمایید
اینجا
واز درج قطعات غیر ادبی خودداری فرمایید.مطالب غير از موضوع مسابقه حذف يا منتقل خواهند شد
منتظریم
ببخشيد
من قصد نداشتم شما را به گريه در آورم اما
حالا كه اصرار مي كنيد دستمال ها خود را برداريد تا اشك ...
عصاره گل ها
آخ اي انتظار تو گلوي نازك من را فشردي
تو دلم را مثل سير و سركه جوشاندي
تو با حوصله ات رود دلم را خروشاندي
انتظار تو كي به سر مي رسي تو كه جان من را به لب رساندي
اما نه..
نه من هرگز از تو دلگير نيستم
با تمام بي قرارهايت به من قرار دادي
تو مرا ساكن صبح اميدكردي
تو مرا در غربان امتحان عاشقي گذاشتي
و من...برايم دعا كن كه قبول شوم و مشروط امتحان عاشقي نشوم چون كه مي دانم
«بي معرفت نباش كه در من يزيد عشق
اهل نظر معامله با آشنا كنند»
من تمام فرهنگ هاي دنيا رو گشتم تو خلاصه يك كلامي. بله تو
تفسير «پايان شبه سيه سفيد است» هستي
عصاره گل ها
........
بله تو تفسير «پايان شبه سيه سفيد است» هستي
به به ببینید کی این جاست
فراری این احساسات با آیدیتان تناسب ندارد
موفق باشید اشکم را درآوردی
خاک پا
یابن الحسن ، بگویم از نیامدنت دلگیرم ، دروغ گفته ام
بگویم از دوریت سردر گم و در جوانی پیرم ، دروغ گفته ام
آقا جان
ای همیشه امین و سمیع حرفهایم
به هر که رسیدم اما ، از جاودانگی حضورت گفتم
گفتم که اسیر شدم در چاه تنهایی و تباهی
آخر ای یوسف زهرا ، گرفتارم ، چرا نمی آیی؟
بیا و خلاص کن مار ا زا این برزخ
که بی خیالی ما و این انتظار می برد ما را به مسلخ
......
آقا جان ، می شود روزی بیائید و امید به حق دستی به آب زنید
شهادت من حقیر را در صف عاشقانت به خط ناب زنید
...
اگر آمدید و نبودم که خاک پایتان باشم
گنه کارم ، اما معترف به عشق شمایم ،
چه باشم
و
چه نباشم...
التماس دعا
در ظلمتکده ی دنیا منتظر عشقی نورانی می باشم، تا با تلألواش چشم و دلم روشن گردد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------
منظور از ظلمتکده : وجود گمراهی ها در دنیاست
منظور از نورانی: همراه داشتن نور هدایت می باشد
منظور از روشن شدن دل: هدایت شدن از طرف امام (عج) می باشد...
سللم بر بقیة الله الاعظم و منتظرانش
بی تو مهدی جان انتظار هم غم فراغ میکشد
گل بی رخ تو در بهار هم دامن زباغ میکشد
دوست دارم در فراغت انتظار را تفسیر کنم . همه شب؛ بااشک ؛ دیده را تطهیر کنم . قبله ی جان را با سجده هایم تعبیر کنم . تا سحر بنشینم و چاره ای بر تقدیر کنم . من چگونه این فراغ را تدبیر کنم؟
اعتقاد را باید که؛ خالی از تردید کنم . تا جمال رخ مهدی را در زمان حضورش بتوانم تایید کنم.
خداوندا مرا از زمره ی آنانی قرار ده که اگر ظهورش را به دیده لیاقت دادی به جان هم لیاقت درکش را عنایت فرمایی . زیرا بسیارند کسانی که اورا در زمان ظهورش باور نمیکنند !!!!
••ostad••
3/4/89 تابستان
................................................................ حق یارتان :roz:....................................................
سفر به شهر دوست
امروز که تاریخ نیامدنت را نگاه می کنم
قصه نیامدنت به هزار و چهارصد بار غربت می رسد
بی تو آقا جان باور می کنی خیلی خوب نیستم
بعضی وقتها آنقدر درگیر زندگیم که نبودنت را حس نمی کنم
آنقدر ارقام دنیا و دلبستگی هایم مشغولم کرده
که شمارش روزهای تلخ بی تو را از یاد برده ام
آقا نکند با ما قهری؟
نکند در حجاب غیبت بمانی و باز نگردی
نه نه چه حرفهایی
همه عالم و مذاهب می دانند
همه در انتظارند ؛ منتظر شما ناجی غیبی
یابن الحسن ، دیروز در خیابان عریض چه کنم ، قدم می زدم
قصه در رکاب شما بودنم را رقم می زدم
ادامه دارد ....
( داخل پرانتز بگم : اینها حرف دل است ، برای شرکت در مسابقه و ... نیست . می دونم که هر آیدی فقط باید یه بار در مسابقه شرکت کند و یه متن ارائه بدهد ، برای همین اگر این متن را حذف کنید به شما حق میدم ، اگر هم مایل بودید ادامه اش را براتون می نویسم. )
دل عاشق مي سرايد و گوشش بدهكار اخطار مدير فرهنگي براي عدم تجاوز از ده سطر نيست
با عرض پوزش
می دانم که سرنوشت عصر حاضر به گيسوي دراز انتظارت گره خورده
و می دانم که سخت ترین سؤال کنکور هستی، انتظار واقعی و عمل به وظیفه است امتحانی که پذیرفته شدگانش پای حضور و توجه به دانشگاه وصالت میگذارند.
امّا باز می دانم که انتظار تنها حکایت از زخم دل و بی قراری هایمان نمیکند، انتظار تنها خواب را از چشم سلول های عاشقان نمیگیرد و اقیانوس پر موج و نا آرام انتظار تنها کارش دلواپس و مچاله كردن دل نیست. انتظار تو، سینه تحمل را سینای صبر میکند. بهاء مروارید اشک را در بازار «عشق» و «معرفت» چندین هزار برابر می کند.
انتظار تو، لحظه های جدایی را رنگ خدایی وجادوي جاودانی میزند و ظرف ثانیه ثانیه دل شوره را لبریز از شور و معنا میکند.
انتظار تو، حساب جداگانهای برای «امید»، «بودن» و حتی «دیدن» باز میکند. آری درخت انتظار باید روزی به ثمره وصال بنشیند و باید یک فصل کام چشم های چشم به راهت به مشاهده جمالت شیرین شود.
انتظار باوری شورآور و شوری در باورست.
انتظار، کلید طلایی وصال و حضور دائمی است. عصاره پیام شیعه برای یک دنیا «ناباوری» و «بیياوری» است. انتظار، تپیدن دل تاریخ برای ثبت یک معجزه دیگر است. انتظار، بوی طلوع دوباره خورشید از پشت كوه باورهاست. انتظار، پایان داستان ابر غیبت و شروع تابش شبانه روزی خورشید ولایت و امامت است.
آقا! ما به لحظههاي نفسگير فراق خرده نمیگیریم. چرا که به خاطر انتظار طولانی و تلخ است که شیرینی وصال زیادتر می گردد و میدانیم که تو خود بیشتر از هر کسی دلت برای آمدن می تپد امّا... امّا وای بر ما اگر غیبتت به خاطر عمل زشتمان باشد.
آقای من! تو خود فرمودی که انتظار قشنگ ترین گل عبادت در سرزمین سرسبز بندگی است گلی که خزان یأس هم نمیتواند با کولاک بیمهریاش موی از کاکل گلبرگهای ارزشمندش بکاهد و باز گفتید که «چشم عمل» به آئینه حضور بدوزید نه «فکر امل» و آرزوهای پوچ.
شايد طولاني باشه
هر مقداري را دوست داريد گزينش كنيد
مي گويند ....منافقي براي بار اولش رفت بنايي. بناء مي گفت سه قد بده او كه گيج شده بود. يك آجر براي او پرت كردو گفت: نمي دونم سه قد چيه هر مقداري به كارت مياد را بردار و بقيه رو بيندار.
بتاب ای خورشید روشنی بخش بر شب تارم
بتاب که بی تو زار و بیمارم
شنیده ام سخن گفتن با تو به هر زبان میسر است
به زبان مادریم با تو سخن ها دارم
بیا به جان مادرت ای همزبان غریب
بیا که بی تو شبم را طلوعی نیست
بیا که تنهایی من را بی تو نیست پایانی
[="blue"] در مسـير لحـظههاي اضطراب چشـم شمع منتـظر مـاند به در هر چه از عمـر دقـايق بگذرد بوي بـارانخورده خاك رهش فصل هجرانش به پايان ميرسد غربت تلخ «رهـا» آخر شـود
در عبـور از كوچههاي بيقـرار
چشمهاي سـازد به چشمم ياد يار
ميشـود مـوج نگاهم رهسـپار
تا به سـر آيد دگر شـبهاي تـار
حس شـود در عمق جانم انتظار
آيد از كنج غـروبي پـر غبـار
از افق آيـد همـي بوي بهـار
در حضـور جلـوه روي نگار
بهروزـ رها
مهدی جان چند صباحی است هوای کوی تورا دارم اما چه کنم که پرپروازم شکسته است . می خواهم بیایم و تاجایی که سرای توست پرواز کنم . آرزوی دیدن تو خیالم را آشفته کرده . این بی قراری ها و جستجو کردن ها همه یافتن تو را خواستارند. از دوستی شنیدم که میگفت اگر توبیایی دنیا نابود میشود جنگی خونین بر پا خواهی کرد وآرامش همگان را از بین میبری. حرف های اورا که شنیدم ساعت ها به حال او که چقدر از شما دوراست و به حال خودم که چگونه ادعای انتظار می کنم در حالیکه اطرافیانم حتی ذره ای هم وجو دتان برابشان اهمیتی ندارد. آقا جان ببخشید که این هارا میگویم اما اما خودت که میدانی اگر هستم به یاد تو و اگر نفس میکشم به امید تماشای سیمای دلربای توست. مهدی جان در جواب دوستم گفتم توکه بیایی آرامش را معنی خواهی کرد و زیبایی را به حقیقت مبدل می کنی و... .
مولای من بیا
اللهم عجل لولیک الفرج
چه سخت است پدر داشتن و در فراقش سوختن،چه جانفرساست حسرت را در دل،درد را در سینه و اشک را درچشمان و درد بی پدری را در چهره تحمل نمودن.بیا و غم یتیمی را به پایان رسان.
مهدی جان!نامت تلنگری به پنجره دل هایمان است،دل هایی که آسمانش ابری است.ای خورشید کعبه بیا و دل هایمان را از نورت تابان کن.تا کی در حسرتت بسوزیم؟
سخت است بی تو بودن،این زندگی بی تو...
ماه پاره نرجس بیا...
اینجا کسی منتظر است
چشمانم را به کدامین راه سپرده ام
کدامین دریا را جوهر کنم تا دلتنگیم را نقش بندم
و کدامین دفتر را نقل این بی تابی کنم
به ابر بگوید ببارد
نمی خواهم اشک چشمانم را
کسی ببیند
نقل من قصه ی تنهایی است
که همیشه با انتظارش
خلوتش را پر می کند
دلتنگم
دلتنگ ثانیه هایی که بی تو حرام شد
:Ealam: این روزا اگه نخواهیم قشنگترین جملات را در قالب زیباترین کلمات برای آقا بگیم ؛ پس کی بگیم.
الان وقتشه ، ما منتظریم ....
آقاجون خواستم شعر بگم دیدم بلد نیستم
خواستم متن ادبی بنویسم دیدم نمی تونم
خواستم نقاشی بکشم دیدم نمیشه
خواستم کلیپ بسازم دیدم توانائیشو ندارم
خواستم فایل صوتی بسازم دیدم عرضه شو ندارم
خواستم ...
آقاجون فقط میتونم بهت بگم خیلی دوستت دارم
بيـــــــا بيـــــــا ببيـــنمت بيـــا كــه ايـن دل حـزين ز هجـر تـو دلخســته ام نمــانـده طـــاقت و تـوان ميــان شــهر بيكـــسی بهروزـ(رها)
تويی همـــه اميـــــد مـن
مـن رهـــــرو كــوی تـوأم
تــويــی تمـــــــــنای دلم
مـن تشـــــنه بـوی تـوأم
مـن شـیفته كــوی تـوأم
بيــــا بشـين كنــــار مـن
ســر گشـته كـوی تـوأم
به شوق تو شــود جوان
بيا كه اشك شــوق من
ز ديـده ام شــــود روان
بيـــا كنـــــار مـن بمـــان
بگــو كـه بـا ســــوز دلم
از تو كجــا گـيرم نشــان
دگر به جسـم خستهام
بـه انتــــــــظار روی تــو
دس به دعـا نشستهام
بـه ديـدنت دل بسـتهام
تمـــــام پيـــمان و قــرار
جز عهـد تو بشكستهام
سلام
[="purple"]چه کلامی، چه نوایی، که دلم خانۀ توست
چه حریری که بیاری تن من خستۀ توست
ز سخن هرچه برآرم همه از جانب توست
که وجودم همه شور و شعف و خانۀ توست
تو بزرگی و بلندی و مکان قاصر توست
ز پس آینه در آی،دل و دینم همه توست
حبیبی گر آلوده ای چون من مانع آمدنت است، بخواه که جانم بگیرد و بیایی.
گیتی در انتظار توست...[/]
آقاجون خواستم شعر بگم دیدم بلد نیستم
خواستم متن ادبی بنویسم دیدم نمی تونم
خواستم نقاشی بکشم دیدم نمیشه
خواستم کلیپ بسازم دیدم توانائیشو ندارم
خواستم فایل صوتی بسازم دیدم عرضه شو ندارم
خواستم ...
آقاجون فقط میتونم بهت بگم خیلی دوستت دارمیا مهدی (عج) ادرکنی
آقا جون ! خواستم جايزه بگيرم ديدم نمي دهند؟:Nishkhand::Nishkhand::Nishkhand::Nishkhand:
بدون شوخي زيبا بود و بي ريا
موفق باشيد و دعاي امام زمان -عج- همراه شما و بقيه انسان ها
سلامممممم
منم يكي نوشتم ولي ببخشيد يه هو شد زياد خوب نشد.(تازه كاريم ديگه :Nishkhand:)
قلبم در سكوت تلخ جدايي مرد...... اما تو هنوز نيامدي:hamdel:
هزار جمعه ي بي روح بي توجان كندم....... روز ها درنبودنت سياه شد اما تو هنوز نيامدي.:hamdel:
اشكهايم از سر غربت ميريزد .......چشمه ها و جويبارها خشك شد اماتو هنوز نيامدي.:hamdel:
مي ايد از راه روز مبارك ميلادت....... مي ايد و در هياهوي شهر اماتو هنوز نيامدي.:hamdel:
دلها شكسته است و در قفس پنهان .......جهان پر از ظلم و جور شد اماتوهنوز نيامدي.:hamdel:
شبها به نيمه ، دنبال هر صلاة....... با ضجه دعا كردم و اما تو هنوز نيامدي.:hamdel:
حالا پس از سالها انتظار فهميدم....... اين منم كه نيامدم كه تو هنوز نيامدي.:hamdel:
منتظر باش اي تنها ترين سردار..... تلاش كنم كه رود دليل ان كه تو هنوز نيامدي .:hamdel:
:hamdel:صلوات :hamdel: