جمع بندی آیا ولی فقیه نیاز به مشروعیت عمومی مردمی دارد؟

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا ولی فقیه نیاز به مشروعیت عمومی مردمی دارد؟

با سلام

1- میخواستم بپرسم آیا برای انتخاب رهبری آینده، از مردم رای گیری میشود یا اینکه خبرگان خودشان رهبر بعدی را نصب میکنند؟
یعنی آیا خبرگان مثلا 3 گزینه را به مردم معرفی میکنند و مردم به هرکدام رای بیشتری داد رهبر میشود؟ یا اینکه خود خبرگان میگویند فلان کس از امروز رهبر جدید است؟

2- اگر خبرگان خودشان رهبر بعدی را تعیین میکنند، و رای گیری عمومی برای سنجش میزان مقبولیت و محبوبیت رهبر معرفی شده صورت نمیگیرد، سوال بعدی اینجاست که میزان مشارکت مردمی در انتخابات مجلس خبرگان باید چند درصد باشد تا مشروعیت عمومی این مجلس تایید شود؟
یعنی اگر مردم در انتخابات مجلس خبرگان مشارکت 30% داشته باشند، آیا همچنان این مجلس خبرگان دارای مشروعیت عمومی بوده و میتواند برای جامعه اسلامی مستقیما و بدون سوال کردن از مردم رهبر انتخاب کند؟حداقل میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس خبرگان چقدر باید باشد تا مشروعیت عمومی آن از نظر شرعی اثبات شود؟ 50% ؟ 40%؟ 30 % ؟ 10 % ؟

3- اگر قرار باشد که خبرگان گزینه هایی را معرفی کنند و مردم به آنها رای بدهند، یعنی انتخاب با رای مستقیم مردم صورت بگیرد، میزان مشارکت مردم در این انتخابات حداقل چند درصد باید باشد تا مشروعیت عمومی ولی فقیه آینده از نظر شرع و اسلام درست باشد؟ 50؟40؟30؟10؟

پیشاپیش از کارشناسان و دوستان شرکت کننده در بحث تشکر میکنم@};-@};-

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد کریم

rezaee;930090 نوشت:
با سلام

1- میخواستم بپرسم آیا برای انتخاب رهبری آینده، از مردم رای گیری میشود یا اینکه خبرگان خودشان رهبر بعدی را نصب میکنند؟
یعنی آیا خبرگان مثلا 3 گزینه را به مردم معرفی میکنند و مردم به هرکدام رای بیشتری داد رهبر میشود؟ یا اینکه خود خبرگان میگویند فلان کس از امروز رهبر جدید است؟


سلام وعرض ادب
انتخاب رهبر توسط مجلس خبرگان صورت می گیرد.البته تعبیر درست تر این است که بگوییم تشخیص رهبر توسط خبرگان صورت می پذیرد. چون رهبری انتخابی نیست بلکه نصب عام توسط امام زمان (عج) وسایر ائمه می باشد؛ وبا توجه به شرایطی که برای رهبر بیان شده است، که از جمله آنها فقیه بودن رهبر، مدیر، مدبر وسایر شریطی است که برای رهبر بیان شده است. بالطبع کسی می تواند تشخیص دهد که رهبر منتخب مجتهد است یا نه؟ که خود مجتهد باشد؛ لذا در نمایندگان مجلس خبرگان این شرط است که مجتهد باشند.
در واقع نمایندگان خبرگان خود باید خود کارشناس دین باشند تا رهبر شایسته ومورد تایید امام زمان علیه السلام را تشخیص دهند. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید به تاپیک زیر مراجعه کنید.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=55188
اما اینکه مشارکت در انتخابات خبرگان چقدر باید باشد. برای انتخابات تا آنجا که بنده می دانم درصد مشارکت مشخص نکرده اند. ولی در یک نظام دمکراتیک بالطبع مشارکت باید بالای 50% باشد چون در غیر این صورت نشان از عدم رضایت اکثریت مردم از ساختار موجود دارد که در این شرایط هم باید با انجام یک همه پرسی دیدگاه مردم را بدست آورد.

کریم;930987 نوشت:
اما اینکه مشارکت در انتخابات خبرگان چقدر باید باشد. برای انتخابات تا آنجا که بنده می دانم درصد مشارکت مشخص نکرده اند. ولی در یک نظام دمکراتیک بالطبع مشارکت باید بالای 50% باشد چون در غیر این صورت نشان از عدم رضایت اکثریت مردم از ساختار موجود دارد که در این شرایط هم باید با انجام یک همه پرسی دیدگاه مردم را بدست آورد.

با سلام و تشکر

پس با این حساب اگر در انتخابات خبرگان مردم کمتر از 50% مشارکت کنند، باید همه پرسی درباره اصل نظام صورت پذیرد، درست است؟

rezaee;931119 نوشت:
با سلام و تشکر

پس با این حساب اگر در انتخابات خبرگان مردم کمتر از 50% مشارکت کنند، باید همه پرسی درباره اصل نظام صورت پذیرد، درست است؟


سلام وعرض ادب
بنده از منظر منطقی قضیه را مطرح کردم. البته نه فقط بحث انتخابات خبرگان، چون علاوه بر آن ما انتخابات های دیگری هم داریم، اگر مشارکت ما خیلی پایین آمد این مراکز اصلی نظام هستند که باید تصمیم بگیرند همه پرسی صورت پذیرد یانه؟

[="Tahoma"][="Navy"]

rezaee;930090 نوشت:
با سلام

1- میخواستم بپرسم آیا برای انتخاب رهبری آینده، از مردم رای گیری میشود یا اینکه خبرگان خودشان رهبر بعدی را نصب میکنند؟
یعنی آیا خبرگان مثلا 3 گزینه را به مردم معرفی میکنند و مردم به هرکدام رای بیشتری داد رهبر میشود؟ یا اینکه خود خبرگان میگویند فلان کس از امروز رهبر جدید است؟

2- اگر خبرگان خودشان رهبر بعدی را تعیین میکنند، و رای گیری عمومی برای سنجش میزان مقبولیت و محبوبیت رهبر معرفی شده صورت نمیگیرد، سوال بعدی اینجاست که میزان مشارکت مردمی در انتخابات مجلس خبرگان باید چند درصد باشد تا مشروعیت عمومی این مجلس تایید شود؟
یعنی اگر مردم در انتخابات مجلس خبرگان مشارکت 30% داشته باشند، آیا همچنان این مجلس خبرگان دارای مشروعیت عمومی بوده و میتواند برای جامعه اسلامی مستقیما و بدون سوال کردن از مردم رهبر انتخاب کند؟حداقل میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس خبرگان چقدر باید باشد تا مشروعیت عمومی آن از نظر شرعی اثبات شود؟ 50% ؟ 40%؟ 30 % ؟ 10 % ؟

3- اگر قرار باشد که خبرگان گزینه هایی را معرفی کنند و مردم به آنها رای بدهند، یعنی انتخاب با رای مستقیم مردم صورت بگیرد، میزان مشارکت مردم در این انتخابات حداقل چند درصد باید باشد تا مشروعیت عمومی ولی فقیه آینده از نظر شرع و اسلام درست باشد؟ 50؟40؟30؟10؟

پیشاپیش از کارشناسان و دوستان شرکت کننده در بحث تشکر میکنم


سلام
شکی نیست که تحقق هر امر معنوی بطور عادی در این عالم نیازمند به اسباب اینسویی است. نبوت امامت و ولایت هم از این قبیل است. یعنی تا عده ای نبوت پیامبر را نپذیرند آن نبوت در دایره وجودی خود نبی باقی می ماند و همانطور امامت . پس به طریق اولی ولایت فقیه که فرع بر این دو است نیازمند به اسباب اینسویی یعنی پذیرش مردم است.
اما سوالاتی که کردید جواب روشنی ندارد چراکه برای مقبولیت ولی فقیه رای به خبرگان ملاک نیست. طبق قانون، انتخاب رهبر به رای گذاشته نمی شود.
یا علیم[/]

[=System]

نقل قول:
درست تر این است که بگوییم تشخیص رهبر توسط خبرگان صورت می پذیرد. چون رهبری انتخابی نیست بلکه نصب عام توسط امام زمان (عج) وسایر ائمه می باشد؛ وبا توجه به شرایطی که برای رهبر بیان شده است

به این عبارت و فرایند تعیین رهبر، چند نقد در این جا هست که تنها آن‌ها را مطرح می‌کنم نه برای این که به من پاسخی در اینجا داده شود. هر چند شاید کسانی بخواهند برای تنویر اذهان عمومی (از دید خودشان) این نقدها را نقد کنند.

1) چه کسی گفته است انتخاب خبرگان حجت است؟ کدام آیه کدام روایت؟ وقتی در انتخاب مجتهد اعلم و حتی جامع‌الشرایط راه‌کار مشخصی نیست، این راهکار ظاهراً من‌درآوردی تبعیت از تشخیص مجلس خبرگان از کجا آمده است؟

2) جز شاگردان آیت الله خمینی و چندتن از غیر شاگران او مثل آیت الله مکارم مجتهدی به ولایت مطلقۀ فقیهی خاص فتوا نداده است. حالا آمدیم و یک نفر یا حتی اکثر افراد جامعه از فقیهی تبعیت کردند که به ولایت مطلقه فتوا نداده است. چرا باید آن فرد یا افراد به زور تابع منتخب خبرگان شوند؟

3) آمدیم و خبرگان تشخیص اشتباه دادند. بشر ممکن الخطاست. یا کسی از تشخیص خبرگان به اطمینان نرسید. یا دلیلی برای خودش پیدا کرد که آن ولی مطلق کس دیگری است (مثلا آیت الله منتظری است) و آن دلیل برای خودش حجت بود. چرا باید به زور وادار به تبعیت از منتخب خبرگان شود؟ در حالی که وظیفۀ شرعیش تبعیت از کسی است که در مورد ولایتش اطمینان دارد.

4) خبرگان توسط شورای نگهبان انتخاب می‌شوند و افراد شورای نگهبان هم از سوی شخص خاصی انتخاب می‌شوند و شورای نگهبان به کسانی را که موضعی علیه آن شخص خاص دارند اجازۀ ورود نمی‌دهند. حالا اگر کسی به آن شخص خاص اطمینان نداشت و او را عادل تشخیص نداد، چرا باید به رأی چنین خبرگانی اعتنا کند؟

5) اگر نصب عام است تبعیت از خاص چه معنایی دارد؟ تشخیص با مکلفین است که به چه کسی مراجعه کنند و نظر چه کسانی را بخواهند تا مصادیق نصب عام تعیین شود (به فرض این که ولایت مطلقه ثابت شود که ظاهرا حتی برخی علما ولایت را به کلی قبول ندارند چه برسد از نوع مطلقه‌اش را و برخی حتی تقلید را هم فاقد اعتبار شرعی می‌دانند که این‌ها را نادیده می‌گیرم).

6) مگر می‌شود مرجع تقلید و ولی اکثر افراد جامعه متفاوت باشند؟!

7) چرا همیشه مصداق نصب عام ایرانی است؟ چرا عراقی یا مثلا چینی نباشد؟ آیا در چنین شرایطی این خبرگان عادلانه مصداق صحیح را معرفی خواهند کرد؟ آیا یک جای کار ایراد ندارد؟

Dirol چرا اعضای مجلس خبرگان همه ایرانی هستند؟ اگر بحث بر سر تعیین مصداق نائب عام است باید همۀ شیعیان حضور داشته باشند. مرز جغرافیایی چه معنایی دارد؟

نتیجه آن که اگر ولی‌ای هم باید حاکم شود و با فرض این که این ولی نیازی به مقبولیت عامه ندارد باید نتیجۀ تشخیص آزاد مکلفین باشد نه تشخیص با نظارت شورای نگهبان معلوم الحال. پس از انتخاب ولی نیز، آن مکلفینی که انتخاب ولی را درست می‌دانند وظیفۀ تابعیت محض دارند و دیگران تنها به خاطر حفظ نظم جامعه باید تبعیتی حداقلی داشته باشند مگر آن که این تبعیت خلاف نظر ولی‌ای باشد که آن‌ها شرعاً وظیفۀ تبعیت از او را دارند (و ممکن است با ولی منتخب متفاوت باشد).

#وارد_بحث_نمی‌شوم

کریم;931414 نوشت:
سلام وعرض ادب
بنده از منظر منطقی قضیه را مطرح کردم. البته نه فقط بحث انتخابات خبرگان، چون علاوه بر آن ما انتخابات های دیگری هم داریم، اگر مشارکت ما خیلی پایین آمد این مراکز اصلی نظام هستند که باید تصمیم بگیرند همه پرسی صورت پذیرد یانه؟

علیکم السلام
من از نظر شرعی میپرسم حاج آقا. نظر شرع درباره حکومتی به نام اسلامی که مقبولیتش کمتر از ۵۰ درصد است چیست؟
شرع میگوید همچنان به حکومت زوری بر مردم ادامه بده؟

محی الدین;931614 نوشت:
اما سوالاتی که کردید جواب روشنی ندارد چراکه برای مقبولیت ولی فقیه رای به خبرگان ملاک نیست. طبق قانون، انتخاب رهبر به رای گذاشته نمی شود.

سلام
رای به خبرگان ملاک نیست.
برای خود رهبر هم که بصورت مستقیم رای گیری نمیشود.
پس انتخاب رهبر توسط چه کسی صورت میگیرد؟

ضمن اینکه من کاری به قانون ندارم. نظر شرع برایم مهم است!

طبق فرمایش دوست دیگرمان، برای من هم سوال پیش آمد که چطور ولی مطلق فقیه را نایب عام امام زمان و ولی کل مسلمین در زمان غیبت میدانیم ولی اینهمه مرجع تقلید داریم!! مثل این هست که بعد از ظهور امام زمان همچنان مراجع تقلید باقی بمانند و به کار صدور فتوا و نوشتن رساله های خود ادامه بدهند!! و یا در زمان پیامبر و ایمه عده ای مرجع میشدند و رساله مینوشتند و فتوا میدادند! که در اینصورت یا موازی کاری و اضافه کاری و کار عبث و بیهوده است و یا در تناقض با اسلام و امام معصوم قرار خواهد گرفت!!

نکته ی جالبی بود!

ضمن نکته ای که درباره ایرانی و غیر ایرانی بودن خبرگان و ولی فقیه فرموندن. و یا نکته ای در باب کسی که مرجعش ولایت مطلقه را قبول ندارد ولی مقلد باید طبق حکم جمهوری اسلامی بپذیرد!

البته ما از این دست تناقضات در جمهوری اسلامی کم نداریم. مثل مراجعی که عقد دختر بدون اجازه پدر را صحیح میدانند(حتی کسی مثل بهجت) ولی از نظر قانون جمهوری اسلامی چنین عقدی باطل است و مردم باید طبق خواست او عقد کنند و تازه بروند کشف عورت کنند تا به زور آزمایش اعتیاد دهند چون خودشان فهم و شعور و عقل ندارند و جمهوری اسلامی تصمیم میگیرد چه کسی چه کار کند

من اکنون متوجه شدم طبق فرمایش شما رهبر ایران در سالهای ۶۹ تا ۸۵ به لحاظ قانونی و شرعی مشروعیت نداشته اند! ولی رهبر بوده اند (جالب است میزان مشارکت در دوره ی دوم خبرگان به شدت نزول داشته! و این اتفاق بعد از یکسال است که خبرگان آقای خامنه ای را به عنوان رهبر جدید و بدون اعتنا به رای مردم ایران انتخاب کرده بود! معنای این مسئله چیست؟!!)

درصد مشارکت مردم

اولین دوره
تاریخ برگزاری انتخابات: ۱۹ آذر سال
۱۳۶۱تعداد ثبت نام کنندگان: ۱۶۸ نفر
رد صلاحیت‌ها: ۱۲ نفر
انصراف دهندگان: ۱۰ نفر
تعداد حوزه انتخابیه: ۲۴
تعداد نمایندگان: ۸۲ نفر
درصد مشارکت: ۷۷٫۳۸٪

دومین دوره
تاریخ برگزاری انتخابات: ۱۶ مهر ۱۳۶۹
تعداد ثبت نام کنندگان: ۱۸۰ نفر
رد صلاحیت‌ها: ۶۲ نفر
انصراف دهندگان: ۱۲ نفر
تعداد حوزه انتخابیه:
۲۴تعداد نمایندگان: ۸۳ نفر
درصد مشارکت: ۴۱٪

سومین دوره
تاریخ برگزاری انتخابات: ۱ آبان
۱۳۷۷تعداد ثبت نام کنندگان: ۳۹۶ نفر
رد صلاحیت‌ها: ۲۱۴ نفر
انصراف دهندگان: ۱۳ نفر
تعداد حوزه انتخابیه: ۲۸
تعداد نمایندگان: ۸۶ نفر
درصد مشارکت: ۴۶٫۳٪

چهارمین دوره
تاریخ برگزاری انتخابات: ۲۴ آذر ۱۳۸۵
تعداد ثبت نام کنندگان: ۴۹۳ نفر
رد صلاحیت‌ها:
انصراف دهندگان:
تعداد حوزه انتخابیه:
تعداد نمایندگان: ۸۶ نفر
درصد مشارکت: ۶۰٪

پنجمین دوره
تاریخ برگزاری انتخابات: ۷ اسفند ۱۳۹۴
تعداد ثبت نام کنندگان: ۸۰۱ نفر
رد صلاحیت‌ها:
۶۳۵انصراف دهندگان:
تعداد حوزه انتخابیه:
۳۱تعداد نمایندگان: ۸۸ نفر
درصد مشارکت: ۶۲٪

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3_%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86_%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%DB%8C

rezaee;931881 نوشت:
علیکم السلام
من از نظر شرعی میپرسم حاج آقا. نظر شرع درباره حکومتی به نام اسلامی که مقبولیتش کمتر از ۵۰ درصد است چیست؟
شرع میگوید همچنان به حکومت زوری بر مردم ادامه بده؟

با سلام به همه دوستان

تحلیل مخالفان نظام و اصلاح طلبان و اعتدالیها این هست که چون کاندیداشون در انتخابات 57 درصد رای آورده و در شوراها هم رای بیشتری آوردند و این جریان پیروز، همان معترضان و فتنه گران 88 هستند لذا 57 درصد مردم با رهبر انقلاب مخالفند!!!

دلیل دیگشون هم اینکه آقای رئیسی رو بعنوان یکی از جانشینان احتمالی رهبری فرض میگیرند که 40 درصد رای آورده!

و حتی میخواهند کاندایدای 57 درصدی شان را رهبر آینده ایران کنند برای همین از انتخابات برای رهبر اینده ایران بدون انتخاب توسط خبرگان را سخن میگویند

اما وای وای وای به این جماعت از بلای هولناکی که در آینده گریبانشان خواهد رفت!!!

توصیف پیامبر اکرم از اوضاع آخرالزمان: در اين موقع خائن، امين(ذخیره نظام) قلمداد ميگردد و امين خيانت ميكند، دروغگو تصديق ميشود و راستگو تكذيب مي گردد

امام صادق علیه السلام : به خدا سوگند هرگز آنچه که در انتظار او به سر می برید (ظهور) واقع نمی شود مگر آنکه غربال شوید و امتحان بدهید. و تا وقتی که شقاوتمندان شقاوت خود را ظاهر و سعادتمندان سعادت خود را آشکار نکنند مهدی ظهور نخواهد کرد

رهبر آینده جمهوری اسلامی ایران که رهبر سوم و آخرین رهبر ایران هست هم از طریق انتخاب توسط مجلس خبرگان و هم از طریق انتخابات با رای مردم، مشروعیت خود را به فضل و توفیق الهی انشاءالله بدست می آورد! و بنده ذره ای نسبت به آینده این حکومت و انقلاب نگرانی ندارم!


منتظر الظهور;931953 نوشت:
رهبر آینده جمهوری اسلامی ایران که رهبر سوم و آخرین رهبر ایران هست هم از طریق انتخاب توسط مجلس خبرگان و هم از طریق انتخابات با رای مردم، مشروعیت خود را به فضل و توفیق الهی انشاءالله بدست می آورد! و بنده ذره ای نسبت به آینده این حکومت و انقلاب نگرانی ندارم!

با سلام
یکم بیشتر توضیح نمیدین؟happy:Gig:

محی الدین;931614 نوشت:
اما سوالاتی که کردید جواب روشنی ندارد چراکه برای مقبولیت ولی فقیه رای به خبرگان ملاک نیست. طبق قانون، انتخاب رهبر به رای گذاشته نمی شود.

سلام وعرض ادب
مشروعیت فقیه از جانب ائمه علیهم السلام وخداوند متعال است. اما مقبولیت آن زمانی است که مردم ولایت فقیه را پذیرا باشند. واز آنجایی که شرایط فعلی زمینه بیعتی که در سابق وعصر ائمه وجود داشت فراهم نیست؛ خبرگانی که مردم خود انتخاب می کنند و مجتهد هستند تشخیص می دهند که چه کسی ولی فقیه است واو را به مردم معرفی می کنند.

irancplusplus;931714 نوشت:
به این عبارت و فرایند تعیین رهبر، چند نقد در این جا هست که تنها آن‌ها را مطرح می‌کنم نه برای این که به من پاسخی در اینجا داده شود. هر چند شاید کسانی بخواهند برای تنویر اذهان عمومی (از دید خودشان) این نقدها را نقد کنند.

1) چه کسی گفته است انتخاب خبرگان حجت است؟ کدام آیه کدام روایت؟ وقتی در انتخاب مجتهد اعلم و حتی جامع‌الشرایط راه‌کار مشخصی نیست، این راهکار ظاهراً من‌درآوردی تبعیت از تشخیص مجلس خبرگان از کجا آمده است؟


اینکه چند ت شبهه بندازی وسط وبعد هم بگی من قصد بحث ندارم! روش خوب وعاقلانه ای نیست. اما راجع به فرمایشت حضرتعالی باید عرض کنم...
چون حضرتعالی اصل ولایت فقیه را قبول دارید، بحثی نمی کنیم اما در مورد نحوه تشخیص ولی فقیه جامع شرایط؛ بنده در سحنان قبلی عرض کردم، ولی فقیه باید مجتهد باشد وطبق حدیث اما زمان علیه السلام معروف به حدیث واما الحوادث الواقعة، از روات احادیث اهل بیت(ع) باشد. الان مردم عادی که مجتهد نیستند چطور می خواهند مجتهد را تشخیص دهند؟ اگر شما مجتهد بودید وبینش سیاسی و دینی لازم برای تشخیص مصداق رهبری را دارید، کسی ایراد نمی گیرد که چرا فلانی را مصداق ولایت می دانید. اما عموم مردم وقتی مجتهد نیستند ونمی توانند تشخیص دهند که فلانی مجتهد است یا نه؟ باید گروهی که چنین توانایی را دارد وجود داشته باشند تا در زمان لازم مصداق حقیقی ولی فقیه را به مردم معرفی کنند.
قرار نیست برای حجیت خبرگان رهبری آیه وحدیث خاصی وجود داشته باشد. چون عقل هم از نظر دینی جزء منابع حجت می باشد. حالا از نظر عقلی رجوع به متخصص برای شناخت مساله تخصصی چه ایرادی دارد؟
کسی که خود متخصص است نیازی به رجوع متخصص ندارد، اما کسی که خود متخصص نیست نمی تواند روی هوا وشانس در چنین مساله مهمی تصمیم بگیرد، لذا از باب قاعده عقلایی رجوع جاهل به عالم باید به متخصصش رجوع کند. وآن متخصص که باید مصداق رهبری را تشخیص داده و مترصد وجود شرایط در تمام حالات در وجود او باشد خبرگان رهبری است. چرا که همه اعضای آن مجتهد هستند.

rezaee;931881 نوشت:
من از نظر شرعی میپرسم حاج آقا. نظر شرع درباره حکومتی به نام اسلامی که مقبولیتش کمتر از ۵۰ درصد است چیست؟

شما عدم مشارکت را مساوی با مخالفت می دانید که غلط است. در ثانی کشوری که شخص اول آن یک مجتهد است و در اکثر انتخابات بالای 50 و60% مشارکت وجود داشته است. حتی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری مشارکت بیش از 72% بوده است در حالی که یک الی چهار میلیون هم نتوانسته اند رای خودر ا به صندوق بیندازند. اگر بخواهیم مقبولیت یک نظام را که بر اساس ولایت مطلقه فقیه اداره می شود بدست بیاوریم. باید همه این انتخابات ها را در نظر بگیریم. وقتی با امر رهبری مردم چنین حماسه هایی خلق می کنند با چه منطقی می گوییم مقبولیت نظام کمتراز 50% است؟!

irancplusplus;931714 نوشت:
چرا همیشه مصداق نصب عام ایرانی است؟ چرا عراقی یا مثلا چینی نباشد؟ آیا در چنین شرایطی این خبرگان عادلانه مصداق صحیح را معرفی خواهند کرد؟ آیا یک جای کار ایراد ندارد؟

Dirol چرا اعضای مجلس خبرگان همه ایرانی هستند؟ اگر بحث بر سر تعیین مصداق نائب عام است باید همۀ شیعیان حضور داشته باشند. مرز جغرافیایی چه معنایی دارد؟


کی گفته مصداق باید ایرانی باشد؟
قبل از پیروزی انقلاب وقتی از امام سوال کرده بودند در صورت پیروزی انقلاب چه کسی رهبر آن خواهد بود ایشان امام موسی صدر را معرفی کرده بودند. در حالی که امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان بود. الان هم مصداق منحصر در ایران نیست. ولی وقتی بهترین مصداق این ولایت در ایران است چکار کنند باید برند توی عراق یا چین کسی را بعنوان ولی فقیه معرفی کنند تا صداقت آنها ثابت شود؟
نکته دیگر اینکه؛ الان مثل قدیم نیست کشورها مرز جغرافیایی دارند. هر کشوری هم نظام سیاسی خاص خود را دارد. اگر رهبر ایران در لبنان زندگی کند آیا می تواند جامعه ایرانی را اداره کند؟ بله در صورتی که همه کشورهای اسلامی با یک نظام واحد سیاسی اداره شوند این امکان وجود دارد. ولی در حال حاضر چنین نیست. در عین اینکه رهبر ایران در اکثر کشورها از جمله کشورهای اسلامی نماینده دارد ولی آنها نمی توانند بر خلاف نظام سیاسی آن کشورها رفتار کنند.

[=System]

کریم;931996 نوشت:
اینکه چند ت شبهه بندازی وسط وبعد هم بگی من قصد بحث ندارم! روش خوب وعاقلانه ای نیست.

من که گفتم شاید بخواهید حرف‌ها را جهت تنویر اذهان عمومی از دید خودتان نقد کنید. خب نقد کنید. من آن بحث را ادامه نمی‌دهم چون حوصله بحث مناظره‌ای ندارم. منع خودم بود نه دیگران.
در ضمن اگر بحث‌ها علمی باشد کسی برچسب «شبهه» نمی‌زند. مثل این که نیوتن بیاید بگوید انیشتن در نظریۀ من شبهه افکند رفت! یا انیشتن بگوید فیزیکدانان در نظریات من شبهه افکندند. یک عده هم جمع شوند به شبهات پاسخ بدهند. این طور بود هیچ علمی پیشرفت نمی‌کرد. دلیل این که بحث نمی‌کنم همین است. چون از سوی شما بحث ایدئولوژیک است نه علمی. شما یک چیزهایی را از راهی غیر از علم درست می‌دانید و با علم (یا هر روش دیگر) می‌خواهید آن درست‌ها را توجیه کنید. هر کس را هم نظر مخالف داشت به چشم دشمن می‌نگرید که می‌خواهد گوهر ارزشمند اعتقادات شما بدزدد و شما با سلاح علم یا هر سلاح دیگری باید او را از پا دربیاورید. نشانه‌اش هم این است که حرف‌های مخالف آنچه درست می‌دانید خشمگین می‌شوید.

حالا بی خیال. شما تنویر اذهان عمومی بفرمایید من بیش از این دخالت نمی‌کنم.happy

به هر حال این‌هایی که گفتم به معنی درست یا نادرست بودن پاسخ‌های شما به آن نقدها نیست. فقط من قصد ادامۀ بحث را ندارم.

[="Tahoma"][="Navy"]

rezaee;931883 نوشت:
سلام
رای به خبرگان ملاک نیست.
برای خود رهبر هم که بصورت مستقیم رای گیری نمیشود.
پس انتخاب رهبر توسط چه کسی صورت میگیرد؟

ضمن اینکه من کاری به قانون ندارم. نظر شرع برایم مهم است!


سلام
طبق نظر شرع ولی را مردم انتخاب نمی کنند. همچنانکه پیامبر و امام را مردم انتخاب نکرده اند. ولی فقیه، نائب امام عصر است و به تبع او انتخابی نیست بلکه باید از میان مراجع کشف شود و بعنوان ولی اعلام گردد. کار کشف و اعلام را خبرگان انجام می دهند که منتخب مردم اند.
یا علیم[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

کریم;931996 نوشت:
مشروعیت فقیه از جانب ائمه علیهم السلام وخداوند متعال است. اما مقبولیت آن زمانی است که مردم ولایت فقیه را پذیرا باشند. واز آنجایی که شرایط فعلی زمینه بیعتی که در سابق وعصر ائمه وجود داشت فراهم نیست؛ خبرگانی که مردم خود انتخاب می کنند و مجتهد هستند تشخیص می دهند که چه کسی ولی فقیه است واو را به مردم معرفی می کنند.

سلام
منظور ما این بود که در عمل مشخص نیست اگرهای شما به کجا بینجامد نه اینکه مساله ولایت فقیه ابهام دارد.
یا علیم[/]

من به همه ی حرفهای دوستان نقد دارم ولی به علت ذیق وقت فقط مهم تر ها را پاسخ میدهم

کریم;932000 نوشت:
شما عدم مشارکت را مساوی با مخالفت می دانید که غلط است. در ثانی کشوری که شخص اول آن یک مجتهد است و در اکثر انتخابات بالای 50 و60% مشارکت وجود داشته است. حتی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری مشارکت بیش از 72% بوده است در حالی که یک الی چهار میلیون هم نتوانسته اند رای خودر ا به صندوق بیندازند. اگر بخواهیم مقبولیت یک نظام را که بر اساس ولایت مطلقه فقیه اداره می شود بدست بیاوریم. باید همه این انتخابات ها را در نظر بگیریم. وقتی با امر رهبری مردم چنین حماسه هایی خلق می کنند با چه منطقی می گوییم مقبولیت نظام کمتراز 50% است؟!

امر رهبری!
مردم با امر رهبری به گزینه ای خلاف رهبری رای میدهند!

ضمنا این حرف خودتان بود که اگر مشارکت مردم در انتخابات زیر ۵۰٪ باشد آن انتخابات مشروعیت ندارد!
حالا زدید زیر حرفتان!

کریم;931996 نوشت:
مشروعیت فقیه از جانب ائمه علیهم السلام وخداوند متعال است. اما مقبولیت آن زمانی است که مردم ولایت فقیه را پذیرا باشند. واز آنجایی که شرایط فعلی زمینه بیعتی که در سابق وعصر ائمه وجود داشت فراهم نیست؛ خبرگانی که مردم خود انتخاب می کنند و مجتهد هستند تشخیص می دهند که چه کسی ولی فقیه است واو را به مردم معرفی می کنند.

جالب است شما پاسخ ندادید که مردم بی بصیرت چطور خبرگان را خودشان میتوانند انتخاب کنند (آنهم چندین گزینه) ولی توان انتخاب ۱ فرد برای رهبری را ندارند!
و یا مرجع تقلیدشان را خودشان انتخاب میکنند ولی رهبرشان را نمیتوانند!

و از طرف دیگر قایل به شورای سقیفه هستید. که در ۳ دوره پیاپی علی را رد صلاحیت میکرد و به او رای مثبت نمیداد Lol

حکومت شیعی که خودش از رد صلاحیت ۳ دوره ای امامش توسط شورای من درآوردی سقیفه نالان است، خودش چنین شورایی درست کرده و مسلمین را رد صلاحیت میکند و برایشان رهبر و کاندیدا معرفی میکند!
خیلی جالب است

و شعار دموکراسی ۵۰ درصدی میدهد و وقتی متوجه میشود در ۲ انتخابات مشارکت زیر ۵۰ بوده حرفش را عوض میکند!!

ضمن اینکه ما هنوز نفهمیدیم حکم ولی فقیه از کجای قرآن و حدیث درآمده است؟! آن تنها حدیثی که از امام زمان نقل میکنند که فرمود در زمان غیبت به کسانی که احادیث مارا میدانند مراجعه کتید؟! اینکه حکم مرجع تقلید است، ولایت فقیه از کجایش استخراج میشود؟ الله علم!

همه ما نهایتا ۵۰ سال دیگر میمیریم! بهتر است کمی فکر کنیم قبل از اینکه بمیریم!

ضمنا یکجا فرمودید امکان بیعت فراهم نیست

ما هرطور حساب کردیم دیدیم اگر شرایط فراهم نباشد مربوط به گذشته است نه الان!!!

الان چه به لحاظ رسانه ها امکان شناخت افراد بسیار راحت تر است. و چه به لحاظ رای گیری سراسری امکان بیعت راحت تر است!

اما این حکومت است که بیعت مستقیم را حذف کرده تا خبرگان خودش تصمیم گیری کنند برای بقیه!

irancplusplus;932003 نوشت:
به هر حال این‌هایی که گفتم به معنی درست یا نادرست بودن پاسخ‌های شما به آن نقدها نیست. فقط من قصد ادامۀ بحث را ندارم.
سلام وعرض ادب

خدا نکند که یک روزی ما در مقام توجیه و دفاع غیر عقلانی از مساله ای باشیم. بنده هم سعی کرده ام تا حالا چنین نباشم هر چند قضاوت با دیگران است.
به هر حال از مشارکت حضرتعالی در این بحث وبیان دیدگاه تقدیر وتشکر می کنم. موفق باشید.

rezaee;932087 نوشت:
امر رهبری!
مردم با امر رهبری به گزینه ای خلاف رهبری رای میدهند!

سلام علیکم
رهبر انقلاب تا بحال نگفته اند، بنده به چه کاندیدایی رای داده امز، حتی طبق گفته خود ایشان نزدیکترین افراد خانواده هم اطلاع ندارند که ایشان به چه کاندیدایی رای داده اند. پس حضرتعالی با کدام منطق ودلیل می گویید: مردم به گزینه خلاف گزینه رهبری رای داده اند؟!

rezaee;932087 نوشت:
ضمنا این حرف خودتان بود که اگر مشارکت مردم در انتخابات زیر ۵۰٪ باشد آن انتخابات مشروعیت ندارد!
حالا زدید زیر حرفتان!

لزف کنید در بیان مطالب امانت رعایت کنید. اگر یک صفحه عقب بر می گشتید وحرفهای بنده را می دید، حرف بنده چیز دیگری بود. جهت اطلاع حرفهای بنده را دوباره مطالعه کنید.
«اما اینکه مشارکت در انتخابات خبرگان چقدر باید باشد. برای انتخابات تا آنجا که بنده می دانم درصد مشارکت مشخص نکرده اند. ولی در یک نظام دمکراتیک بالطبع مشارکت باید بالای 50% باشد چون در غیر این صورت نشان از عدم رضایت اکثریت مردم از ساختار موجود دارد که در این شرایط هم باید با انجام یک همه پرسی دیدگاه مردم را بدست آورد. »
«بنده از منظر منطقی قضیه را مطرح کردم. البته نه فقط بحث انتخابات خبرگان، چون علاوه بر آن ما انتخابات های دیگری هم داریم، اگر مشارکت ما خیلی پایین آمد این مراکز اصلی نظام هستند که باید تصمیم بگیرند همه پرسی صورت پذیرد یانه؟»
حضرتعالی از کجای سخنان ما نتیجه گرفتید که؛ نظامی که در آن مشارکت کمتر از 50% باشد نشان عدم مشروعیت است؟ لطفا حرفهای را درست مطالعه کنید بعد به دیگران نسبت دهید نه آنچیزی که در ذهنمان است به دیگران نسبت دهیم.

rezaee;932087 نوشت:
جالب است شما پاسخ ندادید که مردم بی بصیرت چطور خبرگان را خودشان میتوانند انتخاب کنند (آنهم چندین گزینه) ولی توان انتخاب ۱ فرد برای رهبری را ندارند!
و یا مرجع تقلیدشان را خودشان انتخاب میکنند ولی رهبرشان را نمیتوانند!

اولا مردم مرجع تقلید دل بخواهی انتخاب نمی کنند بلکه این مرجع باید مجتهد باشد وآنهم مجتهد اعلم، لذا باید از دو نفر عادل که آشنا به مبانی اجتهاد هستند ومی توانند مجتهد اعلم را بشناسند بپرسند وبعد تقلید کنند.
رهبر کسی است که علاوه بر مجتهد بودن باید مدیر،مدبر، زمان شناس، سیاستمدار، عدم حریص به دنیا، با تقوا وسایر صفاتی که لازم است داشته باشد. خبرگان اولا خود مجتهد هستند، ثانیا آشنا به امور کشور وشخصیتهای مختلف می باشند. وتوان شناخت ومعرفی چنین شخصی را دارند.
شما فقط به یک سوال بنده جواب دهید: کسی که مجتهد نیست چطور می خواهد رهبری را انتخاب کند که باید مجتهد باشد؟

کریم;932862 نوشت:

سلام علیکم
رهبر انقلاب تا بحال نگفته اند، بنده به چه کاندیدایی رای داده امز، حتی طبق گفته خود ایشان نزدیکترین افراد خانواده هم اطلاع ندارند که ایشان به چه کاندیدایی رای داده اند. پس حضرتعالی با کدام منطق ودلیل می گویید: مردم به گزینه خلاف گزینه رهبری رای داده اند؟!

بله ولی ایشون سال 88 گفتند نظر من به ویرانگر ایران نزدیک تره همین برای طرفداران رهبری حجته.
امسال هم نظر روی فردی با روحیات انقلابی بود که البته منظورشون حجت الاعدام رییسی که روحیه انقلابی گری داشته نبوده!از تریبون های نماز جمعه هم میگفتند شخصی انتخاب بشه که امام رضا پسند باشه منظور اقای رییسی نبودند.نمیدونم در این بی عدالتی که در جامعه حاکم هست چرا دنبال کسی که علی پسند و حسین پسند باشه نبودند!
تشابه دوران فعلی به دوران بنی صدر هم منظور اقای روحانی نیست.حمله به منتخب 24 میلیون نفر توسط لباس شخصی ها خبرگزاری ها و تریبون های نماز جمعه و عید فطر توسط مداح ها هم ارتباطی به اتش به اختیار نداره!و کارهایی که به این شکل انجام میدند فتنه نیست!
همون طور که عدم شرکت در انتخابات رو شما نه به نظام یا رهبری و...نمیدونید شرکت در انتخابات هم رای به نظام و ولی فقیه نیست.(کلیت منظور هست نه شخص)
حدود 13 میلیون سنی در ایران زندگی میکنند که به درخواست مولوی عبدالحمید در حمایت از اقای روحانی در انتخابات شرکت کردند عبدالحمید انتخاب شده توسط رهبری بود ولی ایا تمام سنی هایی که در انتخابات شرکت میکنند به اصل ولایت فقیه اعتقاد دینی و قلبی دارند؟(همه از اختلاف عقیده شیعه و سنی بر سر اصل ولایت فقیه اطلاع داریم)
شرکت مردم(گسترده تر از قبل بدلیل شرکت رای های خاموش و سبز)بدلیل نه به سیاست های سپاه نه به اعدام نه به افراطی گری بود .

در اخر هم استناد میکنیم به سخنان آیت الله خمینی که الان بطور کامل نقض میشه.
آیت الله خمینی در یکی از سخنرانی هاشون گفتند اینکه پدران ما فرضا پهلوی انتخاب کردند ارتباطی به نسل ما نداره.بعد از انقلاب هم با اینکه لزومی به اجرای رفراندوم نبود اولین کاری که کردند برگزاری رفراندوم بود.
حالا بدلیل انتخابی که پدران ما کردند دلیلی نداره ما هر سیاستی بزور بپذیریم.
اگر دموکراسی هست (تمامی انتخابات فعلی انتصابی هست نه آزاد)یک بار دیگر رفراندوم بزارند.

pantan;932867 نوشت:
بله ولی ایشون سال 88 گفتند نظر من به ویرانگر ایران نزدیک تره همین برای طرفداران رهبری حجته.

سلام علیکم
اگر بقیه نقل قوله هم ب همین دقت باشد، به هیچ دردی نمی خورد. عین فرمایش رهبری ین است:
«میان آقای هاشمی و رئیس جمهور نیز از سال ۸۴ اختلاف نظرهای متعددی درباره مسائل خارجی، نحوه اجرای عدالت اجتماعی و برخی مسائل فرهنگی وجود دارد که البته نظر رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است»
این فرمایش رهبری بعد از انتخابات ودر دور دوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد بود. و رقیب ایشان آقای میرحسین موسوی بود نه آقای رفسنجانی؛ وخوب بود اشاره می کردید در این سخنرانی که در 29 خرداد 88 بود رهبری قبل از این سخنان از آقای هاشمی وناطق نوری حمایت کردند وعمل احمدی نژاد د رتخریب اینها را نقد کردند. در عین حال که مخالفت رهبری با معاون ولی مشایی وجلوگیری از اخراج آقای مصلحی از وزرت اطلاعات در دولت آقای احمدی نژاد بی سبقه بوده است.
انصاف این است که همه موارد را ببینیم.

pantan;932867 نوشت:
امسال هم نظر روی فردی با روحیات انقلابی بود که البته منظورشون حجت الاعدام رییسی که روحیه انقلابی گری داشته نبوده!از تریبون های نماز جمعه هم میگفتند شخصی انتخاب بشه که امام رضا پسند باشه منظور اقای رییسی نبودند.نمیدونم در این بی عدالتی که در جامعه حاکم هست چرا دنبال کسی که علی پسند و حسین پسند باشه نبودند!

یعنی شم معتقد هستید که آقای روحانی روحیه انقلابی ندارند. واگر چنین روحیه ندارند چطور می خواهند جلوی این گرگها که همه برای بلعیدن کشور دندان تیز کرده اند، کشور را اداره کنند. ما انقلاب کردیم واگر فردی روحیه انقلابی نداشته باشد چطور می خواهد یک کشور انقلابی را اداره کند.
مگر آقای روحانی با امام رضا مشکلی دارند که امام رضا پسند نیستند. ما معتقد هستیم آقای روحانی مسلمان ودوستدار اهل بیت هستند پس چرا شمایی که طرفدارش هم هستی چیزی را می گویید که اصلا منطقی نیست. در عین اینکه همه ائمه نور واحد هستند واگر در مشهد چنین چیزی گفته می شود به لحاظ محل سخنرانی است. البته کاش حضرتعالی آدرس ومدرک نقل قولها را می فرمودید تا شائبه ناقص بودن مانند نقل قول اول نباشد.

pantan;932867 نوشت:
تشابه دوران فعلی به دوران بنی صدر هم منظور اقای روحانی نیست.حمله به منتخب 24 میلیون نفر توسط لباس شخصی ها خبرگزاری ها و تریبون های نماز جمعه و عید فطر توسط مداح ها هم ارتباطی به اتش به اختیار نداره!و کارهایی که به این شکل انجام میدند فتنه نیست!

یشون فرمودند جامعه را دو قطبی نکنیم. مانند دوران بنی صدر که جامعه را دو قطبی کرد. الان آقای روحانی اگر دنبال دو قطبی کردن جامعه هستند که تشابه درست است. واگر نیستند پس مراد فرد دیگری است. پس سوال بنده از شما این است: آیا آقای روحانی بدنبال دو قطبی کردن جامعه است؟
آتش به اختیار چه ربطی به این حرفها دارد. آتش به اختیار بحث فعالیت فرهنگی تمییز ومنظم است. هر کس از آقای روحانی انتقاد کرد آدم بدی است؟ چرا دولت آقای روحانی وطرفداران ایشان از انتقاد واهمه دارند؟ اگر دولتی خوب کار کرده باشد از نقد چرا باید بترسد ومنتقدان را با القاب مختلف وسخیف مورد حمله قرار دهد؟ از چی می ترسند؟

pantan;932867 نوشت:
حدود 13 میلیون سنی در ایران زندگی میکنند که به درخواست مولوی عبدالحمید در حمایت از اقای روحانی در انتخابات شرکت کردند عبدالحمید انتخاب شده توسط رهبری بود ولی ایا تمام سنی هایی که در انتخابات شرکت میکنند به اصل ولایت فقیه اعتقاد دینی و قلبی دارند؟(همه از اختلاف عقیده شیعه و سنی بر سر اصل ولایت فقیه اطلاع داریم)

کی گفته که سنی به درخواست مولوی عبدالحمید به روحانی رای داده اند. دفتر خود ایشان که حمایت از روحانی را تکذیب کرد. شما با چه مدرکی چنین سخنی می گویید؟!
بعد هم سنی ها رهبران مختلفی دارند، در مورد اهل سنت هم بهتر است بدانید که عمده اینها پایبند به قانون اساسی وولایت فقیه هستند وسنی بودن دلیل بر قبول نداشتن ولایت فقیه نیست وامثال شیخ الاسلام که ترور شدند سرسخت به ولایت فقیه اعتقاد داشتند وجایگاه اینها در کردستان کمتر از جایگاه مولوی عبدالحمید در سیستان نبود.

کریم;933175 نوشت:
سلام علیکم
اگر بقیه نقل قوله هم ب همین دقت باشد، به هیچ دردی نمی خورد. عین فرمایش رهبری ین است:
«میان آقای هاشمی و رئیس جمهور نیز از سال ۸۴ اختلاف نظرهای متعددی درباره مسائل خارجی، نحوه اجرای عدالت اجتماعی و برخی مسائل فرهنگی وجود دارد که البته نظر رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است»
این فرمایش رهبری بعد از انتخابات ودر دور دوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد بود. و رقیب ایشان آقای میرحسین موسوی بود نه آقای رفسنجانی؛ وخوب بود اشاره می کردید در این سخنرانی که در 29 خرداد 88 بود رهبری قبل از این سخنان از آقای هاشمی وناطق نوری حمایت کردند وعمل احمدی نژاد د رتخریب اینها را نقد کردند. در عین حال که مخالفت رهبری با معاون ولی مشایی وجلوگیری از اخراج آقای مصلحی از وزرت اطلاعات در دولت آقای احمدی نژاد بی سبقه بوده است.
انصاف این است که همه موارد را ببینیم.

یعنی شم معتقد هستید که آقای روحانی روحیه انقلابی ندارند. واگر چنین روحیه ندارند چطور می خواهند جلوی این گرگها که همه برای بلعیدن کشور دندان تیز کرده اند، کشور را اداره کنند. ما انقلاب کردیم واگر فردی روحیه انقلابی نداشته باشد چطور می خواهد یک کشور انقلابی را اداره کند.
مگر آقای روحانی با امام رضا مشکلی دارند که امام رضا پسند نیستند. ما معتقد هستیم آقای روحانی مسلمان ودوستدار اهل بیت هستند پس چرا شمایی که طرفدارش هم هستی چیزی را می گویید که اصلا منطقی نیست. در عین اینکه همه ائمه نور واحد هستند واگر در مشهد چنین چیزی گفته می شود به لحاظ محل سخنرانی است. البته کاش حضرتعالی آدرس ومدرک نقل قولها را می فرمودید تا شائبه ناقص بودن مانند نقل قول اول نباشد.

یشون فرمودند جامعه را دو قطبی نکنیم. مانند دوران بنی صدر که جامعه را دو قطبی کرد. الان آقای روحانی اگر دنبال دو قطبی کردن جامعه هستند که تشابه درست است. واگر نیستند پس مراد فرد دیگری است. پس سوال بنده از شما این است: آیا آقای روحانی بدنبال دو قطبی کردن جامعه است؟
آتش به اختیار چه ربطی به این حرفها دارد. آتش به اختیار بحث فعالیت فرهنگی تمییز ومنظم است. هر کس از آقای روحانی انتقاد کرد آدم بدی است؟ چرا دولت آقای روحانی وطرفداران ایشان از انتقاد واهمه دارند؟ اگر دولتی خوب کار کرده باشد از نقد چرا باید بترسد ومنتقدان را با القاب مختلف وسخیف مورد حمله قرار دهد؟ از چی می ترسند؟

کی گفته که سنی به درخواست مولوی عبدالحمید به روحانی رای داده اند. دفتر خود ایشان که حمایت از روحانی را تکذیب کرد. شما با چه مدرکی چنین سخنی می گویید؟!
بعد هم سنی ها رهبران مختلفی دارند، در مورد اهل سنت هم بهتر است بدانید که عمده اینها پایبند به قانون اساسی وولایت فقیه هستند وسنی بودن دلیل بر قبول نداشتن ولایت فقیه نیست وامثال شیخ الاسلام که ترور شدند سرسخت به ولایت فقیه اعتقاد داشتند وجایگاه اینها در کردستان کمتر از جایگاه مولوی عبدالحمید در سیستان نبود.

البته این بحث خیلی سیاسی هست و به ماهیت این انجمن مربوط نمیشه.
به همین دلیل من بحث ادامه نمیدم
ولی با احترام به نظرات شما با برخی از نظرات شما موافق نیستم.

آیا ولی فقیه نیاز به مشروعیت عمومی مردمی دارد؟


سوال:

مشروعیت ومقیولیت ولی فقیه چقدر به مردم ارتباط دارد؟

جواب:

ولایت مطلقه فقیه جایگاه ومنصبی انتخابی نیست بلکه انتصابی است. آنهم به نصب عام از جانب امام معصوم که در دوران غیبت عهده دار اداره جامعه اسلامی است. از دلایل که در اثبات این سخن وجود دارد می توان به روایت عمر بن حنظله وروایت امام زمان علیه السلام اشاره کرد.
مُحَمَّدُبْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ صَفْوَانَ عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُصَيْنِ عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلَيْنِ مِنْ أَصْحَابِنَا يَكُونُ بَيْنَهُمَا مُنَازَعَةٌ فِي دَيْنٍ أَوْ مِيرَاثٍ فَتَحَاكَمَا إِلَى السُّلْطَانِ أَوْ إِلَى الْقُضَاةِ أَ يَحِلُّ ذَلِكَ فَقَالَ مَنْ تَحَاكَمَ إِلَى الطَّاغُوتِ فَحَكَمَ لَهُ فَإِنَّمَا يَأْخُذُ سُحْتاً وَ إِنْ كَانَ حَقُّهُ ثَابِتاً لِأَنَّه ُأَخَذَ بِحُكْمِ الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ أَنْ يُكْفَرَ بِهِ قُلْتُ كَيْفَ يَصْنَعَانِ قَالَ انْظُرُوا إِلَى مَنْ كَانَ مِنْكُمْ قَدْ رَوَى حَدِيثَنَا وَ نَظَرَ فِي حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْكَامَنَافَارْضَوْا بِهِ حَكَماً فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً فَإِذَا حَكَمَ بِحُكْمِنَا فَلَمْ يَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا بِحُكْمِ اللَّهِ قَدِاسْتَخَفَّ وَ عَلَيْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَيْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْكِ بِاللَّه‏.[1]
در این حدیث شریف صراحتا از رجوع به حاکم وقاضی جور و ظالم نهی می کند ومی فرماید: به کسی که حدیث ما را نقل می کند ودر حلال وحرام اهل دقت است وعارف به احکام دین است مراجعه کنید." فارضوا به حکما فإنّی جعلته علیکم حاکما."
امام می فرماید این شخص را که می شود همان فقیه من بر شما حاکم قرار دادم
لفظ حاکم دلالت صریح بر حکومت دارد و اصلا معنای مطابقی وعرفی اش همین است. و امام از رد حکم او نهی می کند.
راغب در مفردات: یقال حاکم وحکام لمن یحکم بین الناس.حاکم وحکام به کسی گفته می شود که بین مردم حکم می کند.[2
یقال للحاکم بین الناس حاکم لأنه یمنع الظالم من الظلم.به حاکم بین مردم حاکم گفته می شود چون ظالم را از ستم کردن باز می دارد.
[3]
یا در روایت امام زمان علیه السلام آمده است:
واما الحوادث الواقعة فأرجعوا فیها إلی رواة احادیثنا فإنهم حجتی علیکم وأنا حجة الله علیهم.[4]
در حوادث پیش آمده به روات احادیث ما مراجعه کنید که آنها حجت من بر شما .من حجت خدا برآنها هستم.
این احادیث شاهد بر این هستند که مشروعیت ولی فقیه برای حکومت بین مردم از جانب اهل بیت علیهم السلام است و مشروعیت آنها هم در جای خود از جانب خداوند متعال می باشد.
اما در مورد مقبولیت، باید مردم حاکم را بپذیرند تا مقبولیت عمومی داشته باشد. و از آنجایی که در فقه سیاسی اسلام هدف دیکتاتوری و حکومت بدون خواست مردم نیست، لذا مردم سالاری دینی اصلی است که نظام اسلامی به آن معتقد است. و اگر امام خمینی دست به این انقلاب زد اولا،بخاطر انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر در مقابل حکومت فاسد؛ ثانیا،گسترش آن بخاطر حمایت مردمی بوده است که حمایت خود را تا بحال در راهپیمایی ها ومناسبات دیگر نشان داده اند.


[/HR][1] . کلینی، کافی، ج7، ص412، ناشر: دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1307ه ق، چ چهارم.

[2] . مفردات القرآن1/249)

[3] . لسان العرب12/141

[4] . صدوق، کمال الدین، ج2، ص484، ناشر: اسلامیة، تهران، 1395 ه ق، چ دوم.

موضوع قفل شده است