جمع بندی تخم شتر مرغ در قرآن

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تخم شتر مرغ در قرآن

سلام ووقت بخیر
در ترجمه آیه های زیر کلمه بیض به تخم شتر مرغ ترجمه شده
واقعا در عربستان ودر صدر اسلام عرب با چنین حیوانی آشنائیت داشته؟
از نظر تاریخی برای این مطلب مدرکی وجود داره؟
در روایات اثری از شترمرغ ویا تخم آن وجود دارد؟
کَأَنَّهُنَ‌ بَيْضٌ‌ مَکْنُونٌ‌
زنان و حوران بهشتى، از شدت سفیدى و درخشندگى همچون تخم شترمرغ زیر پر هستند

"و الأرض بعد ذلک دحئها"؛و زمین را بعد از آن گسترش داد».(سوره نازعات، آیه 30)
کلمه عربی برای تخم،دحاها است که به معنای تخم شتر مرغ است.تخم شتر مرغ شبیه شکل گوی و مانند زمین است.پس قرآن شکل زمین را درست توصیف می کند،گر چه عقیده رایج هنگام نزول قرآن این بود که زمین مسطح است.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد میقات

[="Tahoma"]

عبد آبق;930071 نوشت:
سلام ووقت بخیر
در ترجمه آیه های زیر کلمه بیض به تخم شتر مرغ ترجمه شده
واقعا در عربستان ودر صدر اسلام عرب با چنین حیوانی آشنائیت داشته؟
از نظر تاریخی برای این مطلب مدرکی وجود داره؟
در روایات اثری از شترمرغ ویا تخم آن وجود دارد؟
کَأَنَّهُنَ‌ بَيْضٌ‌ مَکْنُونٌ‌
زنان و حوران بهشتى، از شدت سفیدى و درخشندگى همچون تخم شترمرغ زیر پر هستند

با سلام و درود

در زبان عرب «نعامه» شتر مرغ ماده و «ظلامه» هم شتر مرغ نر است که در شعر عرب جاهلی هم آمده است.

تعبیر تخم شتر مرغ (بیض نعامه) را می توانید در شعر جاهلی و در منابعی مانند «جمیع الدواوین الشعر العربی علی مر العصور»، بخش قصائد، جزء 28، ص 95 و نیز جزء 70، ص 484 و ... مشاهده کنید.

اما آیه شریفه: «كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ‏ مَكْنُونٌ» (صافات/ 49)

معمولا ترجمه ها آن را به تخم مرغ یا همان تخم پرنده، ترجمه کرده و پرنده خاصی را ذکر نکرده اند، مانند:
ترجمه آیت الله مکارم:گويى از (لطافت و سفيدى) هم چون تخم ‏مرغ هايى هستند كه (در زير بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانى هرگز آن را لمس نكرده است).
و ترجمه رضایی اصفهانی: (از شدّت سفيدى) چنانكه ‏گويى آنان تخم مرغ هاى (زير پر) پنهان مانده اند.
البته در ترجمه فولادوند چنین آمده: [از شدّت سپيدى‏] گويى تخم شتر مرغ [زير پَر] ند.

بررسی لغوی:
تخم مرغ و تخم پرندگان، به خاطر سپيدى رنگشان، «بَيْض» و مفردش «بیضة» است؛ زن را هم به خاطر شباهت رنگش به سپيدى و اين كه تحت كنف و حمايت مرد مصونيت دارد، بطور كنايه، سپيد يا بيضه گفته ‏اند.(مفردات ألفاظ القرآن، ص 154)

«بَيْضٌ» جمع بيضة، تخم ‏مرغ (البتّه هرگونه تخم ‏مرغى) است؛ ولى در اين جا شايد مراد، تخم شترمرغ است كه عرب ها زنان زيباى سفيدپوست را از لحاظ صفا و شفّافيّت بدان تشبيه مى‏ كنند.(خرم دل، تفسير نور، ج‏1متن، ص 939)

بیان تفسیری:
اشاره به تخم مرغی که در زیر پرهای مادر است و هنوز دست کسی به آن نرسیده و حتی گرد و غبار هم روی آن ننشسته و از سفیدی و شفافیت خاصی برخودار است؛ کنایه است از حوریان بهشتی ای که تاکنون کسی به آن ها دسترسی نداشته و آن ها را ندیده است.(ر.ک: تفسير نمونه، ج ‏19، ص 57 ؛ ترجمه تفسير الميزان، ج ‏17، ص 207؛ التفسير الكاشف، ج ‏6، ص 338)

عبد آبق;930071 نوشت:
"و الأرض بعد ذلک دحئها"؛و زمین را بعد از آن گسترش داد».(سوره نازعات، آیه 30)
کلمه عربی برای تخم،دحاها است که به معنای تخم شتر مرغ است.تخم شتر مرغ شبیه شکل گوی و مانند زمین است.پس قرآن شکل زمین را درست توصیف می کند،گر چه عقیده رایج هنگام نزول قرآن این بود که زمین مسطح است.

«دحو» در لغت به معنای دور کردن، جابجا نمودن و از جا کندن است.
«دحو الارض» یعنی زمين را از جايش دور كرد و جابجا نمود.
و از همين واژه است عبارت‏ «أُدْحِيُ‏ النّعام» يعنى جاى پنهانى تخم گذاردن شتر مرغ.(مفردات ألفاظ القرآن، ص 308)

در مجمع البیان آمده که «دحو» و «دحى» هر دو به معناى بسط و گستردن است.(مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏10، ص 658)

«دحو الارض» يعنى گسترانيدن زمين يا به حركت در آوردن و غلطانيدن آن‏.(تفسير احسن الحديث، ج ‏12، ص 68)

اگر مراد از «دحو» در آيه شريفه گسترش باشد معنى آن است كه زمين را پس از آسمان بگسترد؛ و اگر به معنى غلطاندن باشد، مثل غلطاندن سنگ و سنگريزه، در اين صورت با حركت وضعى و انتقالى زمين تطبيق مي شود، يعنى زمين را بعد از آسمان بگردش و چرخش در آورد.(قاموس قرآن، ج ‏2، ص 331)

از همین باب است «أُدْحِىُ‏ النَّعام‏» یعنی محلی که شترمرغ پهن و گسترده می کند. وجه شباهت محل تخم گذاری شترمرغ با «دحو»، به خاطر این است که شترمرغ با پاهایش زمین را هموار و گسترده کرده و تخم می گذارد.(ر.ک: معجم مقاييس اللغة، ج ‏2، ص 333)

بنابر این:
«دحو» به معنای تخم شترمرغ نیست؛ بلکه به معنای جایی است که شترمرغ در آن جا تخم می گذارد یعنی مکانی که سنگریزه ها از آن رانده و پهن و گسترده شده است.
لذا نمی توان از این آیه بر کروی بودن زمین، استناد کرد.

تخم شتر مرغ

پرسش:
در ترجمه آیه (صافات/49) کلمه «بیض» به تخم شتر مرغ ترجمه شده؛ آیا در صدر اسلام، عرب با چنین حیوانی آشنایی داشته؟ هم چنین در آیه (نازعات/30) «دحاها» به معنای تخم شتر مرغ است؛ آیا می توان گفت قرآن شکل زمین را کروی و مانند تخم شترمرغ توصیف می کند؟

پاسخ:
در زبان عرب «نعامه» شتر مرغ ماده و «ظلامه» هم شتر مرغ نر است که در شعر عرب جاهلی هم آمده است.
تعبیر تخم شتر مرغ (بیض نعامه) را می توانید در شعر جاهلی مشاهده کنید.(1)
* اما آیه شریفه: «كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ‏ مَكْنُونٌ»(2)
معمولا ترجمه ها آن را به تخم مرغ یا همان تخم پرنده، ترجمه کرده و پرنده خاصی را ذکر نکرده اند، مانند:
ترجمه آیت الله مکارم: گويى از (لطافت و سفيدى) هم چون تخم ‏مرغ هايى هستند كه (در زير بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانى هرگز آن را لمس نكرده است).
و ترجمه رضایی اصفهانی: (از شدّت سفيدى) چنانكه ‏گويى آنان تخم مرغ هاى (زير پر) پنهان مانده اند.
البته در ترجمه فولادوند چنین آمده: [از شدّت سپيدى‏] گويى تخم شتر مرغ [زير پَر] ند.
بررسی لغوی: تخم مرغ و تخم پرندگان، به خاطر سپيدى رنگشان، «بَيْض» و مفردش «بیضة» است؛ زن را هم به خاطر شباهت رنگش به سپيدى و اين كه تحت كنف و حمايت مرد مصونيت دارد، بطور كنايه، سپيد يا بيضه گفته ‏اند.(3)
«بَيْضٌ» جمع بيضة، تخم ‏مرغ (البتّه هرگونه تخم ‏مرغى) است؛ ولى در اينجا شايد مراد، تخم شترمرغ است كه عربها زنان زيباى سفيدپوست را از لحاظ صفا و شفّافيّت بدان تشبيه مى‏كنند.(4)
بیان تفسیری: اشاره به تخم مرغی که در زیر پرهای مادر است و هنوز دست کسی به آن نرسیده و حتی گرد و غبار هم روی آن ننشسته و از سفیدی و شفافیت خاصی برخودار است؛ کنایه است از حوریان بهشتی ای که تاکنون کسی به آن ها دسترسی نداشته و آن ها را ندیده است.(5)
* اما آیه شریفه: «وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها»(6)
«دحو» در لغت به معنای دور کردن، جابجا نمودن و از جا کندن است.
«دحو الارض» یعنی زمين را از جايش دور كرد و جابجا نمود.
و از همين واژه است عبارت‏ «أُدْحِيُ‏ النّعام» يعنى جاى پنهانى تخم گذاردن شتر مرغ.(7)
در مجمع البیان آمده که «دحو» و «دحى» هر دو به معناى بسط و گستردن است.(8)
«دحو الارض» يعنى گسترانيدن زمين يا به حركت در آوردن و غلطانيدن آن‏.(9)
اگر مراد از «دحو» در آيه شريفه گسترش باشد معنى آن است كه زمين را پس از آسمان بگسترد؛ و اگر به معنى غلطاندن باشد، مثل غلطاندن سنگ و سنگريزه، در اين صورت با حركت وضعى و انتقالى زمين تطبيق می شود، يعنى زمين را بعد از آسمان بگردش و چرخش در آورد.(10)
از همین باب است «أُدْحِىُ‏ النَّعام‏» یعنی محلی که شترمرغ پهن و گسترده می کند. وجه شباهت محل تخم گذاری شترمرغ با «دحو»، به خاطر این است که شترمرغ با پاهایش زمین را هموار و گسترده کرده و تخم می گذارد.(11)
بنابر این:
«دحو» به معنای تخم شترمرغ نیست؛ بلکه به معنای جایی است که شترمرغ در آن جا تخم می گذارد یعنی مکانی که سنگریزه ها از آن رانده و پهن و گسترده شده است.
لذا نمی توان از این آیه بر کروی بودن زمین، استناد کرد.

_________
(1) منابعی مانند «جمیع الدواوین الشعر العربی علی مر العصور»، بخش قصائد، جزء 28، ص 95 و نیز جزء 70، ص 484 و... .
(2) صافات/ 49.
(3) راغب، مفردات ألفاظ القرآن، ص 154.
(4) خرم دل، تفسير نور، ج‏1متن، ص 939.
(5) ر.ک: مکارم شیرازی و همکاران، تفسير نمونه، ج ‏19، ص 57 ؛ طباطبایی، تفسير الميزان، ترجمه موسوی همدانی، ج ‏17، ص 207؛ جواد مغنیه، التفسير الكاشف، ج ‏6، ص 338.
(6) نازعات/ 30.
(7) مفردات ألفاظ القرآن، ص 308.
(8) طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏10، ص 658.
(9) قرشی، تفسير احسن الحديث، ج ‏12، ص 68.
(10) قرشی، قاموس قرآن، ج ‏2، ص 331.
(11) ر.ک: ابن فارس، معجم مقاييس اللغة، ج ‏2، ص 333.

موضوع قفل شده است